غلو در دوست داشتن امام علی: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
===علل [[اجتماعی]]=== | ===علل [[اجتماعی]]=== | ||
[[جهل]] و [[ناآگاهی]] مردم و به عبارت دیگر کمظرفیتی آنان نیز از مهمترین علل غلو است. [[امام رضا]]{{ع}} ضمن [[حدیثی]] مفصل که در آن به شدت بر [[غالیان]] در [[حق]] [[حضرت علی]]{{ع}} تاخته است، به این علت اشاره میکند. ایشان حضرت علی{{ع}} را [[بنده]] پر [[فضیلت]] [[خدا]] میداند؛ اما غالیان [[جاهل]] این نکته را در نیافته و با | [[جهل]] و [[ناآگاهی]] مردم و به عبارت دیگر کمظرفیتی آنان نیز از مهمترین علل غلو است. [[امام رضا]]{{ع}} ضمن [[حدیثی]] مفصل که در آن به شدت بر [[غالیان]] در [[حق]] [[حضرت علی]]{{ع}} تاخته است، به این علت اشاره میکند. ایشان حضرت علی{{ع}} را [[بنده]] پر [[فضیلت]] [[خدا]] میداند؛ اما غالیان [[جاهل]] این نکته را در نیافته و با مشاهده [[کرامات]] حضرت، او را از حد بشری بالاتر بردند و او را بزرگتر از آن دانستند که خود مربوب و مخلوق باشد<ref>بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۷۶، ح۲۰. گوشهای از عبارات این روایت چنین است:... {{متن حدیث|إِنَّ هَؤُلَاءِ الضُّلَّالَ الْكَفَرَةَ مَا أُتُوا إِلَّا مِنْ قِبَلِ جَهْلِهِمْ بِمِقْدَارِ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى اشْتَدَّ إِعْجَابُهُمْ بِهَا وَ كَثُرَ تَعْظِيمُهُمْ لِمَا يَكُونُ مِنْهَا فَاسْتَبَدُّوا بِآرَائِهِمُ الْفَاسِدَةِ وَ اقْتَصَرُوا عَلَى عُقُولِهِمُ الْمَسْلُوكِ بِهَا غَيْرَ سَبِيلِ الْوَاجِبِ حَتَّى اسْتَصْغَرُوا قَدْرَ اللَّهِ وَ احْتَقَرُوا أَمْرَهُ وَ تَهَاوَنُوا بِعَظِيمِ شَأْنِهِ إِذْ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ الْقَادِرُ بِنَفْسِهِ الْغَنِيُّ بِذَاتِهِ...}}. (ص ۲۷۶) در جای دیگر میفرماید: {{متن حدیث|فَكَذَلِكَ هَؤُلَاءِ وَجَدُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} عَبْداً أَكْرَمَهُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ فَضْلَهُ، وَ يُقِيمَ حُجَّتَهُ فَصَغُرَ عِنْدَهُمْ خَالِقُهُمْ أَنْ يَكُونَ جَعَلَ عَلِيّاً [لَهُ] عَبْداً، وَ أَكْبَرُوا عَلِيّاً أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ رَبّاً، فَسَمَّوْهُ بِغَيْرِ اسْمِهِ...}}. (ص ۲۷۸)</ref>. | ||
بررسی [[جامعه]] [[کوفه]] و نیز بعضی دیگر از شهرهای [[عراق]] آن [[زمان]]، مانند [[مدائن]]، و نیز مقایسه آن با جامعه [[حجاز]]، میتواند ما را با گوشهای از علل [[اجتماعی]] [[غلو]] آشنا کند؛ زیرا اگرچه ما پیشتر سخن [[ابن ابی الحدید]] را درباره [[تاریخ]] اصل غلو، نپذیرفتیم، اشاره او به بعضی از خصوصیات این دو جامعه همچون [[اهل]] دقت نظر بودن جامعه کوفه، آشنا بودن [[کوفیان]] با | بررسی [[جامعه]] [[کوفه]] و نیز بعضی دیگر از شهرهای [[عراق]] آن [[زمان]]، مانند [[مدائن]]، و نیز مقایسه آن با جامعه [[حجاز]]، میتواند ما را با گوشهای از علل [[اجتماعی]] [[غلو]] آشنا کند؛ زیرا اگرچه ما پیشتر سخن [[ابن ابی الحدید]] را درباره [[تاریخ]] اصل غلو، نپذیرفتیم، اشاره او به بعضی از خصوصیات این دو جامعه همچون [[اهل]] دقت نظر بودن جامعه کوفه، آشنا بودن [[کوفیان]] با تعالیم [[فلاسفه]] و و حکما و نیز [[آگاهی]] آنان از نحلههای مختلف<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۵۱.</ref>، میتواند در این بحث مفید باشد. ناگفته نماند که برخی از نویسندگان در ارزیابی این علت، قدری راه غلورا پیموده و آن را نکتهای مثبت در جامعه کوفه که حکایت از [[پیشرفت]] [[فکری]] و [[درک عمیق]] اجتماعی آنان میکند، به شمار آوردهاند<ref>تاریخ الامامیه واسلافهم من الشیعه، ص۱۷۹. عبارت او چنین است: {{عربی|ظهور الغلو في الكوفة كان دليلا على التقدم الفكري العميق والوعي الاجتماعي عند اهل الكوفة رغم انحراف القائلين به عن الاسلام جانبا اجتماعيا ايجابيا وذلك ان القائلين به كانوا بالنسبة لمعاصريهم اكثر شعورا بظلم الانسان لاخيه الانسان ويبدو ان اكثرية الغلاة اتخذت من الغلو وسيلة للثورة الاجتماعية عن الطبقية والعشائرية التين تبناهما حكام المسلمين حينذاك}}.</ref>. | ||
همچنین تشکیل اقلیتهای کوچک را در درون جامعه [[اکثریت]]، باید در همین ارتباط، مورد توجه قرار داد؛ زیرا چنین اقلیتهایی از سویی برای در [[امان]] ماندن از تأثیرات اکثریت ناچار به بسته عمل کردن میباشند و سعی بر آن دارند که از نظر فکری و [[عقیدتی]] تنها از کانالهای خاصی [[تغذیه]] شوند، و از سوی دیگر [[رهبران]] چنین اقلیتهایی برای جذب بیشتر و یا لااقل [[حفظ]] نیروهای موجود، به ابزارهایی مانند [[غلو]] درباره شخصیتها و گاه [[رهبران]] خود [[متوسل]] میشوند | |||
همچنین تشکیل اقلیتهای کوچک را در درون جامعه [[اکثریت]]، باید در همین ارتباط، مورد توجه قرار داد؛ زیرا چنین اقلیتهایی از سویی برای در [[امان]] ماندن از تأثیرات اکثریت ناچار به بسته عمل کردن میباشند و سعی بر آن دارند که از نظر فکری و [[عقیدتی]] تنها از کانالهای خاصی [[تغذیه]] شوند، و از سوی دیگر [[رهبران]] چنین اقلیتهایی برای جذب بیشتر و یا لااقل [[حفظ]] نیروهای موجود، به ابزارهایی مانند [[غلو]] درباره شخصیتها و گاه [[رهبران]] خود [[متوسل]] میشوند<ref>[[نعمتالله صفری فروشانی|صفری فروشانی، نعمتالله]]، [[غلو - صفری فروشانی (مقاله)| مقاله «غلو»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۴۱۸.</ref>. | |||
===علل [[دینی]]=== | ===علل [[دینی]]=== |
نسخهٔ ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۷
مقدمه
پیامبر خدا (ص): ای علی! ماجرای تو مانند ماجرای عیسی بن مریم است که قومی او را دوست داشتند و در دوست داشتن او زیادهروی کردند و در نتیجه، درباره وی به هلاکت افتادند و گروهی او را دشمن داشتند و در دشمنْ داشتنِ او زیادهروی کردند و آنان نیز هلاک شدند. گروهی هم درباره او میانهروی کردند و نجات یافتند[۱].
امام علی (ع): دو گروه درباره من هلاک میشوند: دوستداران افراطکاری که دوست داشتن، آنان را به سوی غیر حقیقت میکشاند؛ و دشمنان افراطکاری که دشمن داشتن، آنان را به موضعی غیرمنصفانه میکشاند. بهترین حالت مردم درباره من، میانهروی است. پس به این گروه (میانهروها) بپیوندید[۲].
امام علی (ع): خداوندا! من از غالیان (ستایندگان افراطی) بیزارم، همانند بیزاری عیسی بن مریم از نصارا. خداوندا! همواره آنان را خوار ساز و هیچ یک از آنان را یاری نرسان[۳].[۴]
علل و زمینههای غلو درباره حضرت علی(ع) و رشد آن
شاید بتوان گفت یکی از مهمترین مسائلی که زمینه غلو را درباره شخصیت حضرت علی(ع) فراهم آورد، آشکار شدن گوشههایی از شخصیت والای آن حضرت در زمان حکومتش در کوفه بود. جامعه آن روز، به واسطه اعمال سلیقه حاکمان، فرسنگها از قرآن و سنت پیامبر اکرم(ص) فاصله گرفت و این امر تودههای تازه مسلمان را که با هزاران امید رو به اسلام آورده بودند، در ناامیدی فرو برد؛ بهویژه هنگامی که از بعضی صحابه، مطالبی درباره سیره پیامبر اکرم(ص) میشنیدند و آن را با سیره حاکمان خود مقایسه میکردند، بیشتر در حسرت فرو میرفتند. از سوی دیگر حضرت علی(ع) خود را احیاکننده سنت پیامبر اکرم(ص) شناساند و در این راه قاطعیت شگفتی از خود بروز میداد. سیره حکومتی و ساده زیستی حضرت در عین قاطعیت، برای آنان که دربار شاهان بزرگ را دیده بودند، بسیار جالب توجه بود. افزون بر همه اینها جامع الاضداد بودن حضرت علی(ع) آنها را در حیرت فرو میبرد. ظهور صفاتی مانند شجاعت، علم و بلاغت در آن حضرت که تا آن زمان برای آن مثالی ندیده بودند، آنها را متحیر میکرد. جملاتی همچون «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ»[۵] بر إعجاب و حیرت همگان میافزود. نیز پیشگوییها و خبرهای غیبی که بسیاری از آنها را در خطبههای خود برای مردم بیان میکرد و آنان را از فتنههایی که رخ خواهد داد، آگاه میساخت[۶]، برای مردمی که از حاکمان خود جز مشغول شدن به امور سیاسی و نظامی چیزی ندیده بودند، بسیار شگفت مینمود.
اینها مردم کم ظرفیت آن زمان را به این وسوسه انداخت که او را موجودی مافوق بشر به حساب آورند و تا آنجا پیش روند که مقام الوهیت و ربویت را به وی نسبت دهند. علاوه بر اینها علل و زمینههای متفاوت دیگری نیز برای غلو درباره شخصیت حضرت علی(ع) و امامان پس از او گفته شده است که پارهای از آنها به قرار زیر است:
علل روانی
از نظر روانی «حب به ذات»، در مراتب مختلف آن محور همه افکار، اعمال و رفتارهای انسان و بلکه هر موجود زندهای است. از لوازم «حب به ذات»، «حب به متعلقات ذات» است، و یکی از این متعلقات عقیده شخص میباشد. از این رو هر انسانی برای توجیه عقیدهای که پذیرفته، تمایل به بزرگنمایی آن دارد تا این نکته را به اثبات برساند که تنها عقیده برتر، همان است که او برگزیده است. بنابراین انحصار طبیعی غلو به انسان متدین - با این توجیه که طبیعت تدین، ایمان به امور غیر عادی و معجزات است[۷]- درست به نظر نمیرسد؛ زیرا ایمان به معجزه و امور غیرعادی اگر از حد خود تجاوز ننماید، از مصادیق غلو نیست. علاوه بر آنکه موارد فراوانی از غلو در غیر متدینین که ایمان به خوارق و معجزات ندارند، نیز مشاهده میشود. از اینجا است که ناچاریم غلو را فراتر از طبیعت انسان متدین دانسته، آن را مربوط به اصل طبیعت انسان بدانیم.
جاهطلبیهای رهبران گروههای غالی مانند ابوالخطاب، مغیره بن سعید، و ابومنصور عجلی که برای رسیدن به جاه و مال و منال با بهانه کردن الوهیت ائمه(ع)، خود را پیامبر و منصوب از طرف آنان میدانستند، نیز در این بخش جای میگیرد[۸]. همچنین آگاهی آنان از این مطلب که مردم ساده دل، دروغهای بزرگ را زودتر میپذیرند[۹]، میتواند یکی از علل روانی برای مطرح کردن الوهیت ائمه(ع) باشد. رواج اباحیگری از سوی گروههای غالی که اشباعکننده غریزه آزادیطلبی بیحد و حصر روان و جسم انسان است[۱۰]، یکی دیگر از مهمترین علل روانی رشد گروههای غالی است. دیگر آنکه محبت فراوان به ائمه(ع) از مؤثرترین علل روانی غلو به شمار میآید؛ چنانکه امام سجاد(ع) میفرماید: شدت محبت گروهی از شیعیان ما به امامان باعث میشد تا آنها را از حد خود فراتر برند؛ چنانکه همین علت باعث اعتقاد یهودیان و مسیحیان به پسر خدا بودن عزیر(ع) و عیسی(ع) گشت[۱۱].[۱۲]
علل اجتماعی
جهل و ناآگاهی مردم و به عبارت دیگر کمظرفیتی آنان نیز از مهمترین علل غلو است. امام رضا(ع) ضمن حدیثی مفصل که در آن به شدت بر غالیان در حق حضرت علی(ع) تاخته است، به این علت اشاره میکند. ایشان حضرت علی(ع) را بنده پر فضیلت خدا میداند؛ اما غالیان جاهل این نکته را در نیافته و با مشاهده کرامات حضرت، او را از حد بشری بالاتر بردند و او را بزرگتر از آن دانستند که خود مربوب و مخلوق باشد[۱۳].
بررسی جامعه کوفه و نیز بعضی دیگر از شهرهای عراق آن زمان، مانند مدائن، و نیز مقایسه آن با جامعه حجاز، میتواند ما را با گوشهای از علل اجتماعی غلو آشنا کند؛ زیرا اگرچه ما پیشتر سخن ابن ابی الحدید را درباره تاریخ اصل غلو، نپذیرفتیم، اشاره او به بعضی از خصوصیات این دو جامعه همچون اهل دقت نظر بودن جامعه کوفه، آشنا بودن کوفیان با تعالیم فلاسفه و و حکما و نیز آگاهی آنان از نحلههای مختلف[۱۴]، میتواند در این بحث مفید باشد. ناگفته نماند که برخی از نویسندگان در ارزیابی این علت، قدری راه غلورا پیموده و آن را نکتهای مثبت در جامعه کوفه که حکایت از پیشرفت فکری و درک عمیق اجتماعی آنان میکند، به شمار آوردهاند[۱۵].
همچنین تشکیل اقلیتهای کوچک را در درون جامعه اکثریت، باید در همین ارتباط، مورد توجه قرار داد؛ زیرا چنین اقلیتهایی از سویی برای در امان ماندن از تأثیرات اکثریت ناچار به بسته عمل کردن میباشند و سعی بر آن دارند که از نظر فکری و عقیدتی تنها از کانالهای خاصی تغذیه شوند، و از سوی دیگر رهبران چنین اقلیتهایی برای جذب بیشتر و یا لااقل حفظ نیروهای موجود، به ابزارهایی مانند غلو درباره شخصیتها و گاه رهبران خود متوسل میشوند[۱۶].
علل دینی
وجود ادیان و نحلههای مختلف در جامعه نوبنیاد کوفه و نیز قریب العهد بودن بسیاری از مسلمانان به دین و نحله قبلی خود که احیاناً دارای عقاید غلوآمیز بودهاند، میتواند یکی دیگر از علل دینی غلو قلمداد شود[۱۷].
بعضی از نویسندگان معاصر، عقاید معتدل شیعه را اصل در غلو دانسته و چنین نگاشتهاند: «اصل غلو عقاید معتدل شیعه بوده است که اذهان ضعیف و نیز مغرض آنها را از حد منطقی خود خارج کرده و به غلو کشانیده است»[۱۸].
گرچه تأثیر این عقاید را فی الجمله میتوان پذیرفت، این نکته را هم یادآور میشویم که این عقاید را نمیتوان اصل در غلو دانست؛ زیرا چنانکه دیدیم از نظر تاریخی در آغاز کسانی راه غلو را پیمودند که هیچ اطلاعی از عقاید شیعه نداشتند. علاوه بر آنکه در آن هنگام هنوز عقاید کلامی شیعه برای بسیاری روشن نشده بود. گروههایی از غلات نیز بودهاند که از همان آغاز مسئله الوهیت ائمه(ع) یا نبوت آنها را مطرح کردهاند که هیچ گونه ریشهای در عقاید شیعه ندارد[۱۹].
علل سیاسی
سیره حکومتی حضرت علی(ع) در برخورد با مردم و طبقات مختلف اجتماعی و مقایسه این سیره از سوی مردم با حاکمان قبلی و بعدی آن، حضرت، آنان را به این نتیجه رسانید که تفاوت میان این دو نوع حکومت از زمین تا آسمان است. بدین روی مردم کوفه بر گذشته خود تأسف خوردند، و گویا برای جبران کوتاهیهای خود به سمت غلو درباره شخصیت آن حضرت کشیده شدند[۲۰]. همچنین فشار بیحد و حصر بنی امیه بر کوفیان و محروم کردن آنان از ذکر فضایل حضرت علی(ع) آنان را به عکس العمل واداشت و به غلو درباره او کشاند[۲۱]. همین امر به عنوان یکی از علل عدم غلو مردم درباره حضرت محمد(ص) مطرح است؛ زیرا حکومت، آنان را از ذکر فضایل حضرت پیامبر منع نمیکرد[۲۲]. مقابله شیعه با دشمنان خود که در ذکر فضایل بعضی از شخصیتها مانند معاویه غلو میکردند، یکی دیگر از علل سیاسی غلو است[۲۳].
همچنین گفته شده است که اظهار تأسف عمیق کوفیان از گذشته خود که علی(ع) و فرزندانش را یاری نکردند، باعث شد تا آنها برای جبران گذشته خود، گروههای غالی را راه اندازی کنند و گاه به نبرد با حاکمان بپردازند[۲۴]. برخی نیز گفتهاند: تبعیضهای نژادی که حاکمان و اعراب بر موالی روا میداشتند، آنان را در جستوجوی پناهگاه به طرف اهلبیت(ع) کشانید و برای آنکه از شخصیت آنان در مقابل بنیامیه استفاده نمایند، به دام غلو درباره آنان افتادند و با این شعار به جنگ حاکمان رفتند[۲۵].[۲۶]
جستارهای وابسته
- آخرین خطبه امام علی
- شهادت آرزوی امام علی
- پدر امام علی
- از ذو قار تا بصره
- ازدواج امام علی
- امارت امام علی در حدیث
- امامت امام علی در حدیث
- انواع دانشهای امام علی
- انگیزههای دشمنی با امام علی
- ایثار امام علی در شب هجرت
- بازگشت خورشید برای امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ بدر
- بیعت با امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ تبوک
- ترور امام علی
- توطئه برای ترور امام علی
- جایگاه علمی امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ احد
- اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
- اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
- اقدامات امام علی در جنگ حنین
- خبر دادن پیامبر از شهادت علی
- خلافت امام علی در حدیث
- اقدامات امام علی در جنگ خندق
- اقدامات امام علی در جنگ خیبر
- داوریهای امام علی
- دشمنان امام علی
- دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
- دلایل تنهایی امام علی
- حب امام علی
- رویارویی امام علی با ناکثین
- زیانهای دشمنی با امام علی
- سیاستهای اجتماعی امام علی
- سیاستهای اداری امام علی
- سیاستهای اقتصادی امام علی
- سیاستهای امنیتی امام علی
- سیاستهای جنگی امام علی
- سیاستهای حکومتی امام علی
- سیاستهای فرهنگی امام علی
- سیاستهای قضایی امام علی
- سیمای امام علی
- شکست بتها توسط امام علی
- شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
- عصمت امام علی در حدیث
- علم امام علی در حدیث
- امام علی از زبان اهل بیت
- امام علی از زبان دشمنانش
- امام علی از زبان قرآن
- امام علی از زبان همسران پیامبر
- امام علی از زبان پیامبر
- امام علی از زبان یارانش
- امام علی از زبان یاران پیامبر
- امام علی از زبان خودش
- غلو در دوست داشتن امام علی
- اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
- فرزندان امام علی
- لقبهای امام علی
- مأموریت امام علی
- محبوبیت امام علی
- محدودیتهای امام علی در انتخاب کارگزاران
- هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
- نافرمانی سپاه امام علی
- نامهای امام علی
- نسب امام علی
- نیرنگهای دشمنان امام علی
- هدایت امام علی در حدیث
- وراثت امام علی در حدیث
- وصایت امام علی در حدیث
- ولادت امام علی
- ولایت امام علی در حدیث
- ویژگیهای اخلاقی امام علی
- ویژگیهای اعتقادی امام علی
- ویژگیهای امام علی
- ویژگیهای جنگی امام علی
- ویژگیهای دشمنان امام علی
- ویژگیهای دوستداران امام علی
- ویژگیهای سیاسی امام علی
- ویژگیهای عملی امام علی
- پذیرفته شدن دعاهای امام علی
- پرورش امام علی
- پس از شهادت امام علی
- پیشگویی امام علی
- کارگزاران امام علی
- کنیههای امام علی
- کینورزی به امام علی
- یاران امام علی
- یاری خواستن امام علی از کوفیان
- یومالدار
منابع
پانویس
- ↑ «رسول الله (ص): یا عَلِی، إن فیک مَثَلًا مِن عیسی بنِ مَریمَ؛ أحَبهُ قَومٌ فَأَفرَطوا فی حُبهِ فَهَلَکوا فیهِ، وأبغَضَهُ قَومٌ فَأَفرَطوا فی بُغضِهِ فَهَلَکوا فیهِ، وَاقتَصَدَ فیهِ قَومٌ فَنَجوا» (الأمالی، طوسی، ص ۳۴۵، ح ۷۰۹).
- ↑ «الإمام علی (ع): سَیهلِک فِی صِنفانِ: مُحِب مُفرِطٌ یذهَبُ بِهِ الحُب إلی غَیرِ الحَق، ومُبغِضٌ مُفرِطٌ یذهَبُ بِهِ البُغضُ إلی غَیرِ الحَق. وخَیرُ الناسِ فِی حالًا النمَطُ الأَوسَطُ، فَالزَموهُ» (نهج البلاغة، خطبه ۱۲۷).
- ↑ «عنه (ع): اللهُم إنی بَریءٌ مِنَ الغُلاةِ کبَراءَةِ عیسَی بنِ مَریمَ مِنَ النصاری، اللهُم اخذُلهُم أبَداً، ولا تَنصُر مِنهُم أحَداً» (الأمالی، طوسی، ص ۶۵۰، ح ۱۳۵۰).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۷۷۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹، فقره ۵. نیز ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۹۲، فقره ۲: «فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا [تَسْأَلُونَنِي] تَسْأَلُونِّي عَنْ شَيْءٍ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ السَّاعَةِ وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِي مِائَةً وَ تُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِنَاعِقِهَا وَ قَائِدِهَا وَ سَائِقِهَا...».
- ↑ برای آگاهی اجمالی از پیشگوییهای حضرت و نظر دانشمندان غیرشیعی درباره آنها مراجعه شود به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۹۵-۲۸۶ و ج۵، ص۱۳-۴ و ج۷، ص۹۸ و ج۱۰، ص۱۲.
- ↑ الصله بین التصوف والتشیع، ج۱، ص۱۳۱. عبارت او چنین است: الغلو طبيعة مركبة في الانسان المتدين في كل زمان ومكان لأن من طبيعة التدين الايمان بالخوارق والمعجزات وهو في حد ذاته غلو في الأنبياء.
- ↑ سلوم سامرایی، عبدالله، الغلو والفرق العالیه فی الحضاره الاسلامیه، ص۱۵.
- ↑ ولوی، علی محمد، تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ ر.ک: غالیان، کاوشی در جریانها و برآیندها، ص۳۰۰-۲۹۰.
- ↑ بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۸۸، ح۴۴.
- ↑ صفری فروشانی، نعمتالله، مقاله «غلو»، دانشنامه امام علی ج۳ ص ۴۱۷.
- ↑ بحار الانوار، ج۲۵، ص۲۷۶، ح۲۰. گوشهای از عبارات این روایت چنین است:... «إِنَّ هَؤُلَاءِ الضُّلَّالَ الْكَفَرَةَ مَا أُتُوا إِلَّا مِنْ قِبَلِ جَهْلِهِمْ بِمِقْدَارِ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى اشْتَدَّ إِعْجَابُهُمْ بِهَا وَ كَثُرَ تَعْظِيمُهُمْ لِمَا يَكُونُ مِنْهَا فَاسْتَبَدُّوا بِآرَائِهِمُ الْفَاسِدَةِ وَ اقْتَصَرُوا عَلَى عُقُولِهِمُ الْمَسْلُوكِ بِهَا غَيْرَ سَبِيلِ الْوَاجِبِ حَتَّى اسْتَصْغَرُوا قَدْرَ اللَّهِ وَ احْتَقَرُوا أَمْرَهُ وَ تَهَاوَنُوا بِعَظِيمِ شَأْنِهِ إِذْ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ الْقَادِرُ بِنَفْسِهِ الْغَنِيُّ بِذَاتِهِ...». (ص ۲۷۶) در جای دیگر میفرماید: «فَكَذَلِكَ هَؤُلَاءِ وَجَدُوا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) عَبْداً أَكْرَمَهُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ فَضْلَهُ، وَ يُقِيمَ حُجَّتَهُ فَصَغُرَ عِنْدَهُمْ خَالِقُهُمْ أَنْ يَكُونَ جَعَلَ عَلِيّاً [لَهُ] عَبْداً، وَ أَكْبَرُوا عَلِيّاً أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ رَبّاً، فَسَمَّوْهُ بِغَيْرِ اسْمِهِ...». (ص ۲۷۸)
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۵۱.
- ↑ تاریخ الامامیه واسلافهم من الشیعه، ص۱۷۹. عبارت او چنین است: ظهور الغلو في الكوفة كان دليلا على التقدم الفكري العميق والوعي الاجتماعي عند اهل الكوفة رغم انحراف القائلين به عن الاسلام جانبا اجتماعيا ايجابيا وذلك ان القائلين به كانوا بالنسبة لمعاصريهم اكثر شعورا بظلم الانسان لاخيه الانسان ويبدو ان اكثرية الغلاة اتخذت من الغلو وسيلة للثورة الاجتماعية عن الطبقية والعشائرية التين تبناهما حكام المسلمين حينذاك.
- ↑ صفری فروشانی، نعمتالله، مقاله «غلو»، دانشنامه امام علی ج۳، ص ۴۱۸.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۵۱؛ امین، احمد، فجر الاسلام، ص۲۷؛ فیاض، عبدالله، تاریخ الامامیه، ص۸۷.
- ↑ جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن هفتم هجری، ص۱۱۰.
- ↑ صفری فروشانی، نعمتالله، مقاله «غلو»، دانشنامه امام علی ج۳، ص ۴۱۹.
- ↑ انصاری، عبدالواحد، مذاهب ابتدعتها السیاسه فی الاسلام، ص۱۷۶.
- ↑ الصله بین التصوف والتشیع، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ الصله بین التصوف والتشیع، ج۱، ص۱۲۲. این نظر را از قول «وردی» نقل میکند.
- ↑ الصله بین التصوف والتشیع، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ الصله بین التصوف والتشیع، ج۱، ص۱۲۲. نیز ر.ک: تاریخ الامامیه، ص۹۱.
- ↑ برای اطلاع بیشتر از موالی و گرایشهای آنان مراجعه شود به: جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، ج۳، ص۳۲۶-۳۲۲؛ زبیدی، محمد حسین، الحیاه الاجتماعیه والاقتصادیه فی الکوفه فی القرن الأول الهجری، ص۸۱-۵۴؛ تاریخ تشیع از آغاز تا قرن هفتم هجری، ص۱۱۶-۹۲.
- ↑ صفری فروشانی، نعمتالله، مقاله «غلو»، دانشنامه امام علی ج۳، ص ۴۲۰.