وقت معلوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*"وقت معلوم" یک بار در آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ }}﴾}}<ref> تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره حجر ، آیه: ۳۸.</ref> و بار دیگر در سوره {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|  إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}﴾}}<ref> تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره ص ، آیه: ۸۱.</ref> به کار رفته است؛ آن هنگام که ابلیس، مأمور به سجده بر آدم شد؛ ولی سجده نکرد. [[قرآن]]، در این‏ باره می‌‏فرماید:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}﴾}}<ref> فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل.فرمود: از اینجا بیرون رو که تو رانده‌ای.و لعنت من تا روز پاداش و کیفر بر تو باد!گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده!فرمود: تو از مهلت یافتگانی،تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره ص ، آیه: ۸۱.</ref>
*"وقت معلوم" یک بار در آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ }}﴾}}<ref> تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره حجر ، آیه: ۳۸.</ref> و بار دیگر در سوره {{عربی|﴿{{متن قرآن|  إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}﴾}}<ref> تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره ص ، آیه: ۸۱.</ref> به کار رفته است؛ آن هنگام که ابلیس، مأمور به سجده بر آدم شد؛ ولی سجده نکرد. [[قرآن]]، در این‏ باره می‌‏فرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن| قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}﴾}}<ref> فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل.فرمود: از اینجا بیرون رو که تو رانده‌ای.و لعنت من تا روز پاداش و کیفر بر تو باد!گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده!فرمود: تو از مهلت یافتگانی،تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره ص ، آیه: ۸۱.</ref>
*مفسّران، در این‏که منظور از {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}﴾}}؛ چه روزی است، گمانه‌‏های پرشماری ارائه کرده‌‏اند؛ برخی آن را پایان این جهان می‏‌دانند؛ چرا که در آن‏روز همه موجودات زنده می‌‏میرند، و فقط ذات خداوند سبحانه و تعالی می‌‏ماند.  گروهی احتمال داده‏‌اند منظور از آن، روز قیامت است؛ ولی این احتمال، نه با ظاهر آیات مورد بحث می‌‏سازد که لحن آن نشان می‏‌دهد با تمام خواسته او موافقت نشد و نه با آیات دیگر قرآن که از مرگ عموم زندگان در پایان این جهان خبر می‏‌دهد. این احتمال نیز وجود دارد که آیه یاد شده، به زمانی اشاره باشد که هیچ‏کس جز خدا نمی‌‏داند<ref>  ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۳۴۳</ref>.  
*مفسّران، در این‏که منظور از {{عربی|﴿{{متن قرآن| يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}﴾}}؛ چه روزی است، گمانه‌‏های پرشماری ارائه کرده‌‏اند؛ برخی آن را پایان این جهان می‏‌دانند؛ چرا که در آن‏روز همه موجودات زنده می‌‏میرند، و فقط ذات خداوند سبحانه و تعالی می‌‏ماند.  گروهی احتمال داده‏‌اند منظور از آن، روز قیامت است؛ ولی این احتمال، نه با ظاهر آیات مورد بحث می‌‏سازد که لحن آن نشان می‏‌دهد با تمام خواسته او موافقت نشد و نه با آیات دیگر قرآن که از مرگ عموم زندگان در پایان این جهان خبر می‏‌دهد. این احتمال نیز وجود دارد که آیه یاد شده، به زمانی اشاره باشد که هیچ‏کس جز خدا نمی‌‏داند<ref>  ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۳۴۳</ref>.  
*آنچه این عبارت را در بحث مهدویت وارد کرده؛ برخی روایات‏ است که {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}﴾}} را دوران ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ دانسته است. از [[وهب بن جمیع]] - آزاد شده [[اسحاق بن عمار]]- نقل شده است که گفت: از [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} درباره این گفته ابلیس پرسیدم که: پروردگارا! پس مرا تا روزی که خلایق برانگیخته شوند، مهلت ده خداوند سبحانه و تعالی فرمود: البته تو از مهلت داده‏‌شدگانی تا به روز و هنگام معین و معلوم- آن‏چه روزی خواهد بود؟ فرمود: وقت معلوم، روز قیام [[قائم]] [[آل محمد]]{{صل}} است. هرگاه خداوند سبحانه و تعالی او را برانگیزد، آن‏گاه که در مسجد کوفه است ابلیس نزد وی می‌‏آید؛ در حالی که بر زانوانش راه می‌‏رود و می‌‏گوید: "ای وای از این روزگار! آن‏گاه از پیشانی‏اش او را می‏‌گیرد و گردنش را می‏‌زند. آن هنگام، روز وقت معلوم است که مدت او به پایان می‌‏رسد"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" الْوَقْتُ‏ الْمَعْلُومُ‏ يَوْمُ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ فَإِذَا بَعَثَهُ‏ اللَّهُ‏ كَانَ‏ فِي‏ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ وَ جَاءَ إِبْلِيسُ حَتَّى يَجْثُو عَلَى رُكْبَتَيْهِ فَيَقُولُ يَا وَيْلَاهْ مِنْ هَذَا الْيَوْمِ فَيَأْخُذُ بِنَاصِيَتِهِ فَيَضْرِبُ عُنُقَهُ فَذَلِكَ يَوْمُ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ مُنْتَهَى أَجَلِهِ‏‏‏ "}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶، ح ۱۷۸؛ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۰</ref>.
*آنچه این عبارت را در بحث مهدویت وارد کرده؛ برخی روایات‏ است که {{عربی|﴿{{متن قرآن| يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ}}﴾}} را دوران ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ دانسته است. از [[وهب بن جمیع]] - آزاد شده [[اسحاق بن عمار]]- نقل شده است که گفت: از [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} درباره این گفته ابلیس پرسیدم که: پروردگارا! پس مرا تا روزی که خلایق برانگیخته شوند، مهلت ده خداوند سبحانه و تعالی فرمود: البته تو از مهلت داده‏‌شدگانی تا به روز و هنگام معین و معلوم- آن‏چه روزی خواهد بود؟ فرمود: وقت معلوم، روز قیام [[قائم]] [[آل محمد]]{{صل}} است. هرگاه خداوند سبحانه و تعالی او را برانگیزد، آن‏گاه که در مسجد کوفه است ابلیس نزد وی می‌‏آید؛ در حالی که بر زانوانش راه می‌‏رود و می‌‏گوید: "ای وای از این روزگار! آن‏گاه از پیشانی‏اش او را می‏‌گیرد و گردنش را می‏‌زند. آن هنگام، روز وقت معلوم است که مدت او به پایان می‌‏رسد"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" الْوَقْتُ‏ الْمَعْلُومُ‏ يَوْمُ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ فَإِذَا بَعَثَهُ‏ اللَّهُ‏ كَانَ‏ فِي‏ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ وَ جَاءَ إِبْلِيسُ حَتَّى يَجْثُو عَلَى رُكْبَتَيْهِ فَيَقُولُ يَا وَيْلَاهْ مِنْ هَذَا الْيَوْمِ فَيَأْخُذُ بِنَاصِيَتِهِ فَيَضْرِبُ عُنُقَهُ فَذَلِكَ يَوْمُ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ مُنْتَهَى أَجَلِهِ‏‏‏ "}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶، ح ۱۷۸؛ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۰</ref>.
*البته در برخی روایات، هلاکت او را به دست [[پیامبر خاتم]]{{صل}} بر صخره‌‏ای در بیت المقدس ذکر کرده‏‌اند<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۴۴، ح ۹۶</ref>.  
*البته در برخی روایات، هلاکت او را به دست [[پیامبر خاتم]]{{صل}} بر صخره‌‏ای در بیت المقدس ذکر کرده‏‌اند<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۴۴، ح ۹۶</ref>.  
*بعید نیست مقصود از روایت، این باشد که با روشن شدن حقایق در عصر ظهور و رشد بسیار بالای عقلانی انسان‏‌ها در آن عصر، دیگر مجالی برای اغوای شیطان باقی نخواهد ماند و عملا خلع سلاح و نابود می‏شود و این، پایان مهلت او است<ref>ر. ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۲، ح ۵؛ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۶؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۱۵</ref>.  
*بعید نیست مقصود از روایت، این باشد که با روشن شدن حقایق در عصر ظهور و رشد بسیار بالای عقلانی انسان‏‌ها در آن عصر، دیگر مجالی برای اغوای شیطان باقی نخواهد ماند و عملا خلع سلاح و نابود می‏شود و این، پایان مهلت او است<ref>ر. ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۲، ح ۵؛ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۶؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۱۵</ref>.  

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۱

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • "وقت معلوم" یک بار در آیه ﴿﴿إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ [۱] و بار دیگر در سوره ﴿﴿ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ[۲] به کار رفته است؛ آن هنگام که ابلیس، مأمور به سجده بر آدم شد؛ ولی سجده نکرد. قرآن، در این‏ باره می‌‏فرماید:﴿﴿ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ[۳]
  • مفسّران، در این‏که منظور از ﴿﴿ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ؛ چه روزی است، گمانه‌‏های پرشماری ارائه کرده‌‏اند؛ برخی آن را پایان این جهان می‏‌دانند؛ چرا که در آن‏روز همه موجودات زنده می‌‏میرند، و فقط ذات خداوند سبحانه و تعالی می‌‏ماند. گروهی احتمال داده‏‌اند منظور از آن، روز قیامت است؛ ولی این احتمال، نه با ظاهر آیات مورد بحث می‌‏سازد که لحن آن نشان می‏‌دهد با تمام خواسته او موافقت نشد و نه با آیات دیگر قرآن که از مرگ عموم زندگان در پایان این جهان خبر می‏‌دهد. این احتمال نیز وجود دارد که آیه یاد شده، به زمانی اشاره باشد که هیچ‏کس جز خدا نمی‌‏داند[۴].
  • آنچه این عبارت را در بحث مهدویت وارد کرده؛ برخی روایات‏ است که ﴿﴿ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ را دوران ظهور حضرت مهدی(ع)‏ دانسته است. از وهب بن جمیع - آزاد شده اسحاق بن عمار- نقل شده است که گفت: از حضرت صادق(ع) درباره این گفته ابلیس پرسیدم که: پروردگارا! پس مرا تا روزی که خلایق برانگیخته شوند، مهلت ده خداوند سبحانه و تعالی فرمود: البته تو از مهلت داده‏‌شدگانی تا به روز و هنگام معین و معلوم- آن‏چه روزی خواهد بود؟ فرمود: وقت معلوم، روز قیام قائم آل محمد(ص) است. هرگاه خداوند سبحانه و تعالی او را برانگیزد، آن‏گاه که در مسجد کوفه است ابلیس نزد وی می‌‏آید؛ در حالی که بر زانوانش راه می‌‏رود و می‌‏گوید: "ای وای از این روزگار! آن‏گاه از پیشانی‏اش او را می‏‌گیرد و گردنش را می‏‌زند. آن هنگام، روز وقت معلوم است که مدت او به پایان می‌‏رسد"[۵].
  • البته در برخی روایات، هلاکت او را به دست پیامبر خاتم(ص) بر صخره‌‏ای در بیت المقدس ذکر کرده‏‌اند[۶].
  • بعید نیست مقصود از روایت، این باشد که با روشن شدن حقایق در عصر ظهور و رشد بسیار بالای عقلانی انسان‏‌ها در آن عصر، دیگر مجالی برای اغوای شیطان باقی نخواهد ماند و عملا خلع سلاح و نابود می‏شود و این، پایان مهلت او است[۷].
  • پنهان نماند احتمال‌‏های دیگری در بیان مفسران آمده است که لکن همین اختصار در این‏جا کافی به نظر می‌‏رسد[۸].

وقت معلوم در موعودنامه

  • برخی از آن به روز قیامت، تعبیر کرده‌اند. وهب بن جمیع می‌گوید: از حضرت صادق (ع) پرسیدم: این‌که خداوند به شیطان فرمود: به تو مهلت داده خواهد شد تا وقت معلوم[۹]؛ این چه زمانی خواهد بود؟ فرمود: "آیا پنداشته‌ای این روز، روز قیامت است‌؟ خداوند تا روز قیام قائم ما، به شیطان مهلت داده است. وقتی خداوند قائم را مبعوث می‌کند و اجازه قیام به او می‌دهد، حضرت به مسجد کوفه می‌رود. در آن هنگام، شیطان در حالی که با زانوان خود راه می‌رود، به آن‌جا می‌آید و می‌گوید: ای وای بر من از امروز. حضرت مهدی (ع) پیشانی او را می‌گیرد و گردنش را می‌زند و آن هنگام، روز "وقت معلوم" است که مهلت شیطان به پایان می‌رسد[۱۰]. امام صادق (ع) فرمود: وقت معلوم، روزی است که رسول اکرم (ص) شیطان را بر روی سنگی در بیت المقدس سر می‌بُرد[۱۱][۱۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره حجر ، آیه: ۳۸.
  2. تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره ص ، آیه: ۸۱.
  3. فرمود: ای ابلیس! چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟ سرکشی کردی یا از والا رتبگانی؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل.فرمود: از اینجا بیرون رو که تو رانده‌ای.و لعنت من تا روز پاداش و کیفر بر تو باد!گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده!فرمود: تو از مهلت یافتگانی،تا روز آن هنگام معیّن؛ سوره ص ، آیه: ۸۱.
  4. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۳۴۳
  5. " الْوَقْتُ‏ الْمَعْلُومُ‏ يَوْمُ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ فَإِذَا بَعَثَهُ‏ اللَّهُ‏ كَانَ‏ فِي‏ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ وَ جَاءَ إِبْلِيسُ حَتَّى يَجْثُو عَلَى رُكْبَتَيْهِ فَيَقُولُ يَا وَيْلَاهْ مِنْ هَذَا الْيَوْمِ فَيَأْخُذُ بِنَاصِيَتِهِ فَيَضْرِبُ عُنُقَهُ فَذَلِكَ يَوْمُ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ مُنْتَهَى أَجَلِهِ‏‏‏ "، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶، ح ۱۷۸؛ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۰
  6. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۴۴، ح ۹۶
  7. ر. ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۲، ح ۵؛ طبری، دلائل الامامة، ص ۲۴۶؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۱۵
  8. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۴۶۴ - ۴۶۶.
  9. سوره حجر، ۳۸.
  10. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۴۳؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۹۰۶؛ بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۵۴.
  11. المیزان، ج ۱۲، ص ۱۸۴؛ تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۱۳.
  12. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۷۵۷.