حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[حضرت فاطمه در قرآن]] - [[حضرت فاطمه در حدیث]] - [[حضرت فاطمه در نهج البلاغه]] - [[حضرت فاطمه در تاریخ اسلامی]] - [[حضرت فاطمه در معارف و سیره نبوی]] - [[حضرت فاطمه در معارف و سیره امام صادق]] - [[حضرت فاطمه در معارف و سیره امام باقر]] - [[حضرت فاطمه در معارف و سیره رضوی]] - [[حضرت فاطمه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[حضرت فاطمه از دیدگاه اهل سنت]]
| مداخل مرتبط = [[حضرت فاطمه در قرآن]] - [[حضرت فاطمه در حدیث]] - [[حضرت فاطمه در نهج البلاغه]] - [[حضرت فاطمه در تاریخ اسلامی]] - [[حضرت فاطمه در معارف و سیره نبوی]] - [[حضرت فاطمه در معارف و سیره امام باقر]] - [[حضرت فاطمه در معارف و سیره امام صادق]] - [[حضرت فاطمه در معارف و سیره رضوی]] - [[حضرت فاطمه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[حضرت فاطمه از دیدگاه اهل سنت]]
| پرسش مرتبط  = فاطمه زهرا (پرسش)
| پرسش مرتبط  = فاطمه زهرا (پرسش)
}}
}}
خط ۱۵: خط ۱۵:
[[پرونده:IM009708.jpg|300px|بندانگشتی|]]
[[پرونده:IM009708.jpg|300px|بندانگشتی|]]
{{اصلی|ولادت حضرت فاطمه}}
{{اصلی|ولادت حضرت فاطمه}}
[[حضرت فاطمه]] {{س}}، در [[سحرگاه]] [[روز جمعه]]، بیستم جمادی‌الثانی پنجم [[بعثت]]<ref>شیخ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۱۷۵؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۸۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۳؛ حسین بن حمدان خصیبی، الهدایة الکبری، ص۱۷۵.</ref> در [[مکه]] متولد شد<ref>(تاریخ‌های غیر مشهور دیگری که سال تولد را به چند سال قبل از پنجم بعثت و حتی پیش از بعثت می‌رساند نیز آمده است شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۳؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۶۳.</ref>. از وی با عنوان [[برترین]] [[زنان]] [[جهان]] از آغاز [[خلقت]] تا [[پایان جهان]] یاد می‌شود<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۳؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار، ج۳۷، ص۶۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۹۵.</ref>.<ref>ر. ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>  
[[حضرت فاطمه]] {{س}}، در سحرگاه [[روز جمعه]]، بیستم جمادی‌الثانی پنجم [[بعثت]]<ref>شیخ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۱۷۵؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۸۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۳؛ حسین بن حمدان خصیبی، الهدایة الکبری، ص۱۷۵.</ref> در [[مکه]] متولد شد<ref>(تاریخ‌های غیر مشهور دیگری که سال تولد را به چند سال قبل از پنجم بعثت و حتی پیش از بعثت می‌رساند نیز آمده است شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۳؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۶۳.</ref>. از وی با عنوان [[برترین]] [[زنان]] [[جهان]] از آغاز [[خلقت]] تا [[پایان جهان]] یاد می‌شود<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۳؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار، ج۳۷، ص۶۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>
=== خلقت از میوه بهشتی ===
=== خلقت از میوه بهشتی ===
[[علما]] و [[محدثان]] [[شیعه]] [[اتفاق نظر]] دارند که نطفه فاطمه {{س}} از میوه بهشتی منعقد شده است. [[پیامبر اسلام]] {{ع}} بوی [[بهشت]] را از وی استشمام می‌کرد و دخترش فاطمه را می‌بویید. دوران حمل و هنگام وضع حمل او نیز همراه با [[عنایت خاص الهی]] بود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۰۲-۶۰۴؛ [[محمد کرمانی کجور|کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵.</ref>.
[[علما]] و محدثان [[شیعه]] [[اتفاق نظر]] دارند که نطفه فاطمه {{س}} از میوه بهشتی منعقد شده است. [[پیامبر اسلام]] {{ع}} بوی [[بهشت]] را از وی استشمام می‌کرد و دخترش فاطمه را می‌بویید. دوران حمل و هنگام وضع حمل او نیز همراه با عنایت خاص الهی بود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۲-۶۰۴؛ [[محمد کرمانی کجور|کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۱۱-۲۲۵.</ref>.


=== [[پیامبر خاتم|پدر]] و [[حضرت خدیجه|مادر]] ===
=== پدر و مادر ===
{{اصلی|پیامبر خاتم|حضرت خدیجه}}
{{اصلی|پیامبر خاتم|حضرت خدیجه}}
پدرش، [[حضرت محمد]] {{صل}}، [[خاتم پیامبران]] و مادرش [[خدیجه]] {{س}}، از زنان بزرگ مکه و از اشراف و تجار جزیرة‌العرب است که پس از ظهور [[اسلام]]، اول زنی بود که به [[پیامبر]] {{صل}} [[ایمان]] آورد و ثروتش را در راه گسترش [[اسلام]] در [[اختیار]] ایشان گذارد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۲۴؛ این هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۸۷ و ۲۴۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>
پدرش، [[حضرت محمد]] {{صل}}، [[خاتم پیامبران]] و مادرش [[خدیجه]] {{س}}، از زنان بزرگ مکه و از اشراف و تجار جزیرة‌العرب است که پس از ظهور [[اسلام]]، اول زنی بود که به [[پیامبر]] {{صل}} [[ایمان]] آورد و ثروتش را در راه گسترش [[اسلام]] در [[اختیار]] ایشان گذارد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۲۴؛ این هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۸۷ و ۲۴۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>


== نام، کنیه و القاب ==
== کنیه‌ها و القاب ==
{{اصلی|نام حضرت فاطمه|کنیه حضرت فاطمه|القاب حضرت فاطمه}}
{{اصلی|نام حضرت فاطمه|کنیه حضرت فاطمه|القاب حضرت فاطمه}}
[[حضرت فاطمه]] {{س}} [[نام حضرت فاطمه|اسامی]]، [[القاب حضرت فاطمه|القاب]] و [[کنیه‌های حضرت فاطمه|کنیه‌های]] متعددی دارند که هر کدام، توصیف‌کنندۀ ابعادی از شخصیت معنوی و مادی ایشان است. در منابع اولیه برای فاطمه نام‌ها و القاب متعددی ذکر کرده‌اند؛ مانند زهرا<ref>شهاب الدین حسینی مرعشی، ملحقات احقاق الحق، ج۲۵، ص۲۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۵: {{متن حدیث|لأنّها زهرة المصطفى {{صل}}؛ كَانَ وَجْهُهَا يَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ...}}.</ref> که در بسیاری از [[روایات]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} آمده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸ و ج۲، ص۵۰۰؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.</ref>، مطهره<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲: {{متن حدیث|وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ}}.</ref>، شهیده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.</ref> و محدثه که برای آنها نیز عللی بیان کرده‌اند. {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۱۷۹.</ref> از القاب ایشان است. [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی نه نام برای فاطمه {{س}} ذکر می‌کند: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، رضیه، مرضیه، محدثه و زهراء<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۹۲؛ همو، الخصال، ص۴۱۴؛ همو، علل الشرائع، ص۱۷۸.</ref>.


[[حضرت فاطمه]] {{س}} [[نام حضرت فاطمه|اسامی]]، [[القاب حضرت فاطمه|القاب]] و [[کنیه‌های حضرت فاطمه|کنیه‌های]] متعددی دارند که هر کدام، توصیف‌کنندۀ ابعادی از [[شخصیت معنوی]] و مادی ایشان است. در منابع اولیه برای فاطمه نام‌ها و القاب متعددی ذکر کرده‌اند؛ مانند زهرا<ref>شهاب الدین حسینی مرعشی، ملحقات احقاق الحق، ج۲۵، ص۲۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۵: {{متن حدیث|لأنّها زهرة المصطفى {{صل}}؛ كَانَ وَجْهُهَا يَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ...}}.</ref> که در بسیاری از [[روایات]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} آمده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸ و ج۲، ص۵۰۰؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.</ref>، مطهره<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲: {{متن حدیث|وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ}}.</ref>، شهیده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.</ref> و [[محدثه]] که برای آنها نیز عللی بیان کرده‌اند. {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۱۷۹.</ref> از القاب ایشان است. [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی نه نام برای فاطمه {{س}} ذکر می‌کند: فاطمه، [[صدیقه]]، [[مبارکه]]، [[طاهره]]، [[زکیه]]، رضیه، [[مرضیه]]، محدثه و زهراء<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۹۲؛ همو، الخصال، ص۴۱۴؛ همو، علل الشرائع، ص۱۷۸.</ref>.
امام صادق {{ع}} می‌فرماید: اگر نام دخترانتان را فاطمه نهادید، به احترام فاطمه او را کتک نزنید و به او بی احترامی ننمایید. [[سخن]] حضرت به سَکونی چنین است: {{متن حدیث|أَمَّا إِذَا سَمَّيْتَهَا فَاطِمَةَ فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۸.</ref>: “هرگاه نام دخترت را فاطمه نهادی، او را [[دشنام]] مده و [[لعن]] منما و او را مزن”<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۶؛ [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>.


امام صادق {{ع}} می‌فرماید: اگر نام دخترانتان را فاطمه نهادید، به احترام فاطمه او را کتک نزنید و به او بی احترامی ننمایید. [[سخن]] حضرت به سَکونی چنین است: {{متن حدیث|أَمَّا إِذَا سَمَّيْتَهَا فَاطِمَةَ فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۸.</ref>: “هرگاه نام دخترت را فاطمه نهادی، او را [[دشنام]] مده و [[لعن]] منما و او را مزن”<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۶؛ [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص:۳۱۴-۳۱۵.</ref>.
فاطمه، در لغت به معنای [[قطع]] کننده، جدا کننده و نگه‌دارنده است. در مورد [[وجه]] تسمیه [[حضرت زهرا]] {{س}} به این نام نکاتی گفته شده است، از جمله اینکه به واسطۀ ایشان [[شیعیان]] او از [[آتش جهنم]] جدا شده و دورند<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۲-۶۰۴.</ref>.
 
فاطمه، در لغت به معنای [[قطع]] کننده، جدا کننده و نگه‌دارنده است. در مورد [[وجه]] تسمیه [[حضرت زهرا]] {{س}} به این نام نکاتی گفته شده است، از جمله اینکه به واسطۀ ایشان [[شیعیان]] او از [[آتش جهنم]] جدا شده و دورند<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۲-۶۰۴.</ref>.


== فرزندان ==
== فرزندان ==
{{اصلی|فرزندان حضرت فاطمه}}
{{اصلی|فرزندان حضرت فاطمه}}
[[فرزندان]] ایشان، عبارت‌اند از: [[امام حسن]] {{ع}}، [[امام حسین]] {{ع}}، [[زینب کبری]] {{س}}، [[ام‌کلثوم]] {{س}} (که برخی اسمش را [[رقیه]] دانسته و ولادتش را پیش از فوت پیامبر {{صل}} و وفاتش را در زمان [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} می‌دانند<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۷، ص۳۷۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۹۵۴؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۷۵.</ref>؛ هرچند بنا بر یک قول، دختری دیگر به نام رقیه داشته‌اند که در کودکی فوت کرد<ref>احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۵۵.</ref>) و [[محسن]] {{ع}} (که در جریانات پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} سقط شد<ref>احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۵۵؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>


[[فرزندان]] ایشان، عبارت‌اند از: [[امام حسن]] {{ع}}، [[امام حسین]] {{ع}}، [[زینب کبری]] {{س}}، [[ام‌کلثوم]] {{س}} (که برخی اسمش را [[رقیه]] دانسته و ولادتش را پیش از فوت پیامبر {{صل}} و وفاتش را در زمان [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} می‌دانند<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۷، ص۳۷۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۹۵۴؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۷۵.</ref>؛ هرچند بنا بر یک قول، دختری دیگر به نام رقیه داشته‌اند که در [[کودکی]] فوت کرد<ref>احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۵۵.</ref>) و [[محسن]] {{ع}} (که در جریانات پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} سقط شد<ref>احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۵۵؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۴۵.</ref>.<ref>ر. ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>
در سخنی [[پیامبر]] {{صل}} در [[فضیلت]] این [[خانواده]] فرمود: به [[درستی]] که [[علی]] {{ع}} [[وصی]] و خلیفۀ من است. همسرش [[فاطمه]] {{س}} سرور زنان عالمیان دختر من است. حسن و حسین {{عم}} دو سرو [[جوانان]] [[بهشت]]، [[فرزندان]] من هستند. هر کس آنان را [[دوست]] بدارد، مرا دوست داشته و هر کس [[دشمن]] بدارد، با من [[دشمنی]] کرده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹ و ۴۲۰.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۷.</ref>
 
در سخنی [[پیامبر]] {{صل}} در [[فضیلت]] این [[خانواده]] فرمود: به [[درستی]] که [[علی]] {{ع}} [[وصی]] و خلیفۀ من است. همسرش [[فاطمه]] {{س}} [[سرور زنان]] عالمیان دختر من است. حسن و حسین {{عم}} دو سرو [[جوانان]] [[بهشت]]، [[فرزندان]] من هستند. هر کس آنان را [[دوست]] بدارد، مرا دوست داشته و هر کس [[دشمن]] بدارد، با من [[دشمنی]] کرده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹ و ۴۲۰.</ref>.<ref> [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۷.</ref>


== حضرت فاطمه در آیات قرآن ==
== حضرت فاطمه در آیات قرآن ==
{{اصلی|حضرت  فاطمه در قرآن}}
{{اصلی|حضرت  فاطمه در قرآن}}
 
[[زندگی]] مشترک [[فاطمه زهرا]] {{س}} با [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و کانون خانواده‌اش، پر از [[مهر]] و [[محبت]] و [[انسانیت]] و [[تقوا]] و [[ایثار]] بود. در این مدت، چندین [[آیه قرآن]]، مانند [[آیه تطهیر]]، [[آیه مباهله]] و [[سوره کوثر]] و... در [[شأن]] حضرت [[زهرا]] {{س}} و [[فرزندان]] او نازل شد<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۲ و ۱۱۰؛ سوره احزاب، آیه ۶ و ۳۳؛ سوره شوری، آیه ۲۳ و ۵۱؛ سوره سبأ، آیه ۴۷؛ سوره فرقان، آیه ۵۷؛ سوره هود، آیه ۲۹؛ سوره مائده، آیه ۳ و ۶۷؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵؛ سوره فاطر، آیه ۳۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۴۹؛ سوره بقره، آیه ۳۳، ۳۷ و ۱۴۷؛ سوره انعام، آیه ۹۰ و ۱۱۵؛ سوره زخرف، آیه ۲۸؛ سوره دهر، آیه ۵ و ۹؛ سوره مطففین، آیه ۱۸ و ۲۸؛ سوره واقعه، آیه ۱۰، ۱۱، ۷۷ و ۷۹؛ سوره انسان، آیه ۱۰ و ۱۷؛ سوره اسراء، آیه۳۶؛ سوره حشر، آیه ۶ و ۷؛ سوره انفال، آیه ۱ و ۴۲؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۴؛ سوره کوثر، آیه ۱؛ سوره تحریم، آیه ۱۲؛ سوره دخان، آیه ۳۲ و ۱۶۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴.</ref>
[[زندگی]] مشترک [[فاطمه زهرا]] {{س}} با [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و کانون خانواده‌اش، پر از [[مهر]] و [[محبت]] و [[انسانیت]] و [[تقوا]] و [[ایثار]] بود. در این مدت، چندین [[آیه قرآن]]، مانند [[آیه تطهیر]]، [[آیه مباهله]] و [[سوره کوثر]] و... در [[شأن]] [[حضرت]] [[زهرا]] {{س}} و [[فرزندان]] او نازل شد<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۲ و ۱۱۰؛ سوره احزاب، آیه ۶ و ۳۳؛ سوره شوری، آیه ۲۳ و ۵۱؛ سوره سبأ، آیه ۴۷؛ سوره فرقان، آیه ۵۷؛ سوره هود، آیه ۲۹؛ سوره مائده، آیه ۳ و ۶۷؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵؛ سوره فاطر، آیه ۳۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۴۹؛ سوره بقره، آیه ۳۳، ۳۷ و ۱۴۷؛ سوره انعام، آیه ۹۰ و ۱۱۵؛ سوره زخرف، آیه ۲۸؛ سوره دهر، آیه ۵ و ۹؛ سوره مطففین، آیه ۱۸ و ۲۸؛ سوره واقعه، آیه ۱۰، ۱۱، ۷۷ و ۷۹؛ سوره انسان، آیه ۱۰ و ۱۷؛ سوره اسراء، آیه۳۶؛ سوره حشر، آیه ۶ و ۷؛ سوره انفال، آیه ۱ و ۴۲؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۴؛ سوره کوثر، آیه ۱؛ سوره تحریم، آیه ۱۲؛ سوره دخان، آیه ۳۲ و ۱۶۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴.</ref>
# '''فاطمه {{س}} در [[آیه مودت]]:''' فاطمه {{س}} از کسانی است که [[خداوند]]، داشتن [[مودت]] و محبتشان را بر تمام [[پیروان]] [[رسول خدا]] {{صل}} [[واجب]] فرموده است و در این باره به [[پیامبر]] {{صل}} فرموده: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. وقتی این [[آیه]] نازل شد، از رسول خدا {{صل}} [[سؤال]] شد: [[نزدیکان]] شما که مودت آنها بر ما واجب شده، چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود: "آنها [[علی]]، [[فاطمه]] و دو پسر ایشان هستند"<ref>فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۶۶۹؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۴۷؛ الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، ثعلبی، ج۸، ص۳۷؛ الکشاف، زمخشری، ج۴، ص۲۲۳؛ التفسیر الکبیر، رازی، ج۲۷، ص۱۴۳؛ فخر رازی در توضیح این مطلب میافزاید: بدون شک ارتباط فاطمه و علی و حسن و حسین با رسول خدا {{صل}} محکم‌ترین رابطه بوده است... و با نزول آیه مودت ثابت می‌شود که این چهار نفر، اقارب آن حضرت می‌باشند و وقتی این موضوع ثابت شد این نکته هم ثابت می‌شود که باید آنها را احترام کرد.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>
 
# '''فاطمه {{س}} کلمه الهی:''' فاطمه جزء کلمات الهی است؛ [[خداوند متعال]] در [[قرآن]] درباره قبولی [[توبه]] [[آدم]] {{ع}}، چنین فرموده: {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره چیستی این کلمات که [[خداوند]] توبه آدم را به سبب آنها پذیرفت، فرمود: "کلماتی که آدم از خداوند دریافت کرد و بدان وسیله توبه کرد این بود که درخواست توبه‌اش را در درگاه الهی با [[توسل]] به [[محمد]] و علی و فاطمه و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] مطرح کرد"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۳۴؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص۱۵۷؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۲۰۱؛ همچنین این حدیث از امام صادق {{ع}} نیز روایت شده است: الخصال، شیخ صدوق، ص۲۷۰؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۵۸.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>
=== فاطمه {{س}} در [[آیه مودت]] ===
# '''فاطمه {{س}} در [[آیه نور]]:''' خداوند متعال در قرآن درباره خود چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[تفسیر]] این [[آیه]] فرمود: "[[فاطمه]] {{س}} آن چراغدان، و [[امام حسن|حسن]] {{ع}} آن چراغ و [[حسین]] {{ع}} حباب آن است"<ref>مسائل علی بن جعفر، ابن امام جعفر صادق {{ع}}، ص۳۱۶؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۱۹۵؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۰۳؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>
فاطمه {{س}} از کسانی است که [[خداوند]]، داشتن [[مودت]] و محبتشان را بر تمام [[پیروان]] [[رسول خدا]] {{صل}} [[واجب]] فرموده است و در این باره به [[پیامبر]] {{صل}} فرموده: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. وقتی این [[آیه]] نازل شد، از رسول خدا {{صل}} [[سؤال]] شد: [[نزدیکان]] شما که مودت آنها بر ما واجب شده، چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود: "آنها [[علی]]، [[فاطمه]] و دو پسر ایشان هستند"<ref>فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۶۶۹؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۴۷؛ الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، ثعلبی، ج۸، ص۳۷؛ الکشاف، زمخشری، ج۴، ص۲۲۳؛ التفسیر الکبیر، رازی، ج۲۷، ص۱۴۳؛ فخر رازی در توضیح این مطلب میافزاید: بدون شک ارتباط فاطمه و علی و حسن و حسین با رسول خدا {{صل}} محکم‌ترین رابطه بوده است... و با نزول آیه مودت ثابت می‌شود که این چهار نفر، اقارب آن حضرت می‌باشند و وقتی این موضوع ثابت شد این نکته هم ثابت می‌شود که باید آنها را احترام کرد.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>
 
=== فاطمه {{س}} کلمه الهی ===
فاطمه جزء کلمات الهی است؛ [[خداوند متعال]] در [[قرآن]] درباره قبولی [[توبه]] [[آدم]] {{ع}}، چنین فرموده: {{متن قرآن|فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره چیستی این کلمات که [[خداوند]] توبه آدم را به سبب آنها پذیرفت، فرمود: "کلماتی که آدم از خداوند دریافت کرد و بدان وسیله توبه کرد این بود که درخواست توبه‌اش را در [[درگاه الهی]] با [[توسل]] به [[محمد]] و علی و فاطمه و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] مطرح کرد"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۳۴؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص۱۵۷؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۲۰۱؛ همچنین این حدیث از امام صادق {{ع}} نیز روایت شده است: الخصال، شیخ صدوق، ص۲۷۰؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۵۸.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>
 
=== فاطمه {{س}} در [[آیه نور]] ===
خداوند متعال در قرآن درباره خود چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[تفسیر]] این [[آیه]] فرمود: "[[فاطمه]] {{س}} آن چراغدان، و [[امام حسن|حسن]] {{ع}} آن چراغ و [[حسین]] {{ع}} حباب آن است"<ref>مسائل علی بن جعفر، ابن امام جعفر صادق {{ع}}، ص۳۱۶؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۱۹۵؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۰۳؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>


== حضرت فاطمه در احادیث شریف ==
== حضرت فاطمه در احادیث شریف ==
{{اصلی|حضرت فاطمه در حدیث}}
{{اصلی|حضرت فاطمه در حدیث}}
=== از نگاه [[پیامبر خاتم]] {{صل}} ===
=== از نگاه [[پیامبر خاتم]] {{صل}} ===
[[پیامبر]] {{صل}} در [[احادیث]] مختلفی درباره [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "دخترم [[فاطمه]]، [[سرور]] [[زنان]] عالمیان، از ابتدا تا انتهاست. او پاره تن من و [[نور]] چشمم و میوه قلبم و [[روح]] من است. او حوری‌های [[انسانی]] است و هرگاه در محرابش در برابر [[پروردگار]] ـ جل جلاله ـ می‌ایستد برای [[فرشتگان]] [[آسمان]] نورافشانی می‌کند، چنانکه [[ستارگان]] برای اهالی [[زمین]] [[نور افشانی]] می‌کنند<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۹؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۱۹۷.</ref>. "هر که او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است"<ref>الکتاب المصنف، أبی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۸۸؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۳۶۱ و ۱۳۷۴؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۹۷.</ref>. "[[خداوند]] [[قلب]] و تمام اعضای دخترم [[فاطمه]] را پر از [[ایمان]] و [[یقین]] کرده است"<ref>دلائل الامامه، طبری، ص۱۳۹؛ الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۲۹۱؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۲، ص۵۳۱؛ مناقب آل أبی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۱۶.</ref>. بارها بر روی [[منبر]] فرموده بود: "[[فاطمه]] پاره تن من است هر که او را آزرده سازد مرا آزرده است<ref>تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۹۶؛ شرح الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۳۰؛ علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۷؛ من لا یحضره الفقیه، همو، ج۱، ص۱۸۷ و ج۴، ص۱۲۵؛ منابع اهل سنت که در آنها این روایت آمده: المعجم الکبیر، طبرانی، ج۲۲، ص۴۰۴؛ معرفة الصحابه، ابی نعیم اصفهانی، ج۶، ص۳۱۸۸.</ref> و هر که او را [[زیارت]] کند، مرا [[زیارت]] کرده است"<ref>بشارة المصطفی، طبری، ص۲۲۰؛ بحارالانوار، علامه ملجسی، ج۴۳، ص۵۸.</ref> و نیز درباره او فرمود: "[[فاطمه]]، اولین کسی است که به [[بهشت]] وارد خواهد شد"<ref>مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۱۰؛ التدوین فی أخبار قزوین، قزوینی، ج۱، ص۴۵۷؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۴، ص۳۵۱؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۴، ص۱۶؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۳۹۰.</ref>.  
[[پیامبر]] {{صل}} در [[احادیث]] مختلفی درباره [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "دخترم [[فاطمه]]، [[سرور]] [[زنان]] عالمیان، از ابتدا تا انتهاست. او پاره تن من و [[نور]] چشمم و میوه قلبم و [[روح]] من است. او حوری‌های [[انسانی]] است و هرگاه در محرابش در برابر [[پروردگار]] ـ جل جلاله ـ می‌ایستد برای [[فرشتگان]] [[آسمان]] نورافشانی می‌کند، چنانکه [[ستارگان]] برای اهالی [[زمین]] نور افشانی می‌کنند<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۹؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۱۹۷.</ref>. "هر که او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است"<ref>الکتاب المصنف، أبی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۸۸؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۳۶۱ و ۱۳۷۴؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۹۷.</ref>. "[[خداوند]] [[قلب]] و تمام اعضای دخترم [[فاطمه]] را پر از [[ایمان]] و [[یقین]] کرده است"<ref>دلائل الامامه، طبری، ص۱۳۹؛ الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۲۹۱؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۲، ص۵۳۱؛ مناقب آل أبی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۱۶.</ref>. بارها بر روی [[منبر]] فرموده بود: "[[فاطمه]] پاره تن من است هر که او را آزرده سازد مرا آزرده است<ref>تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۹۶؛ شرح الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۳۰؛ علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۷؛ من لا یحضره الفقیه، همو، ج۱، ص۱۸۷ و ج۴، ص۱۲۵؛ منابع اهل سنت که در آنها این روایت آمده: المعجم الکبیر، طبرانی، ج۲۲، ص۴۰۴؛ معرفة الصحابه، ابی نعیم اصفهانی، ج۶، ص۳۱۸۸.</ref> و هر که او را [[زیارت]] کند، مرا [[زیارت]] کرده است"<ref>بشارة المصطفی، طبری، ص۲۲۰؛ بحارالانوار، علامه ملجسی، ج۴۳، ص۵۸.</ref> و نیز درباره او فرمود: "[[فاطمه]]، اولین کسی است که به [[بهشت]] وارد خواهد شد"<ref>مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۱۰؛ التدوین فی أخبار قزوین، قزوینی، ج۱، ص۴۵۷؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۴، ص۳۵۱؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۴، ص۱۶؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۳۹۰.</ref>.  


بانویی، محبوب‌تر از او و مردی محبوب‌تر از [[همسر]] او در نزد آن حضرت نبود<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۷.</ref>. هرگاه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[سفر]] می‌رفت، آخرین کسی را که می‌دید [[فاطمه]] {{س}} بود و چون برمی‌گشت، بعد از آنکه دو رکعت [[نماز]] در [[مسجد]] به جا می‌آورد<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.</ref> اولین کسی را که به دیدارش می‌رفت [[فاطمه]] {{س}} بود<ref>مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵؛ الاحاد و المثانی، ابن ضحاک، ج۵، ص۳۵۹؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۹ و ج۱، ص۶۶۴.</ref> و [[فاطمه]] {{س}} در این [[دیدار]] چشمان [[پدر]] را می‌بوسید<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.</ref>. [[پیامبر]] به [[فاطمه]] {{س}} چنین [[وعده]] داد: "یا [[فاطمه]]! هر که بر تو [[صلوات]] فرستد، [[خداوند]] او را آمرزیده و او را به من ملحق خواهد کرد در هر کجای [[بهشت]] که باشم"<ref>کشف الغمه، ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۱۰۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۱۹۴.</ref>. هرگاه از نزد [[پدر]] می‌آمد، [[رسول خدا]] {{صل}} به [[احترام]] او برمی‌خاست و از او استقبال کرده و دستش را می‌بوسید و او را در کنار خود می‌نشاند و هرگاه [[رسول]] خدا {{صل}} به نزد [[فاطمه]] {{س}} می‌آمد، [[فاطمه]] از او استقبال کرده و [[دست]] [[پدر]] را می‌بوسید و او را در جای مناسبی می‌نشاند<ref>سنن أبی داود، ابن اشعث سجستانی، ج۴، ص۱۳۷۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۴؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۶.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۵-۲۶۶.</ref>
بانویی، محبوب‌تر از او و مردی محبوب‌تر از [[همسر]] او در نزد آن حضرت نبود<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۷.</ref>. هرگاه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[سفر]] می‌رفت، آخرین کسی را که می‌دید [[فاطمه]] {{س}} بود و چون برمی‌گشت، بعد از آنکه دو رکعت [[نماز]] در [[مسجد]] به جا می‌آورد<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.</ref> اولین کسی را که به دیدارش می‌رفت [[فاطمه]] {{س}} بود<ref>مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵؛ الاحاد و المثانی، ابن ضحاک، ج۵، ص۳۵۹؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۹ و ج۱، ص۶۶۴.</ref> و [[فاطمه]] {{س}} در این دیدار چشمان پدر را می‌بوسید<ref>المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.</ref>. [[پیامبر]] به [[فاطمه]] {{س}} چنین [[وعده]] داد: "یا [[فاطمه]]! هر که بر تو [[صلوات]] فرستد، [[خداوند]] او را آمرزیده و او را به من ملحق خواهد کرد در هر کجای [[بهشت]] که باشم"<ref>کشف الغمه، ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۱۰۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۱۹۴.</ref>. هرگاه از نزد پدر می‌آمد، [[رسول خدا]] {{صل}} به [[احترام]] او برمی‌خاست و از او استقبال کرده و دستش را می‌بوسید و او را در کنار خود می‌نشاند و هرگاه [[رسول]] خدا {{صل}} به نزد [[فاطمه]] {{س}} می‌آمد، [[فاطمه]] از او استقبال کرده و [[دست]] پدر را می‌بوسید و او را در جای مناسبی می‌نشاند<ref>سنن أبی داود، ابن اشعث سجستانی، ج۴، ص۱۳۷۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۴؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۶.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>


=== از نگاه [[امامان اهل بیت]] {{عم}} ===
=== از نگاه [[امامان اهل بیت]] {{عم}} ===
[[امام صادق]] {{ع}} در توضیح [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}<ref>«ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.</ref> فرمود: "[[لیلة القدر]] [[فاطمه]] است؛ هر که [[حقیقت]] [[فاطمه]] را دریابد، [[شب قدر]] را (به طور کامل) درخواهد یافت و او [[فاطمه]] نامیده شد زیرا که خلائق از [[درک]] حقیقتش محروم‌اند"<ref>تفسیر فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، ص۵۸۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۶۵.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} نیز از [[مادر]] معصومه خود با تعبیر "الگوی نیکوی من" یاد کرده است<ref>الغیبه، شیخ طوسی، ص۲۸۶؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۲، ص۲۷۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۳، ص۱۸۰.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۶-۲۶۷.</ref>
[[امام صادق]] {{ع}} در توضیح [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}<ref>«ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.</ref> فرمود: "[[لیلة القدر]] [[فاطمه]] است؛ هر که [[حقیقت]] [[فاطمه]] را دریابد، [[شب قدر]] را (به طور کامل) درخواهد یافت و او [[فاطمه]] نامیده شد زیرا که خلائق از [[درک]] حقیقتش محروم‌اند"<ref>تفسیر فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، ص۵۸۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۶۵.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} نیز از مادر معصومه خود با تعبیر "الگوی نیکوی من" یاد کرده است<ref>الغیبه، شیخ طوسی، ص۲۸۶؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۲، ص۲۷۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۳، ص۱۸۰.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>


== فضایل و مناقب ==
== فضایل و مناقب ==
{{اصلی|فضایل حضرت فاطمه}}
{{اصلی|فضایل حضرت فاطمه}}
از [[امام حسین]] {{ع}} نقل شده است که فرمود: [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمودند: "فاطمه، حیاتِ [[دل]] من است و پسرانش، میوه دل من، شوهرش [[نور]] دیده ام و امامانِ از [[نسل]] او، [[امانتداران]] پروردگارم و ریسمانِ کشیده شده میان او و خلقش هستند. هر کس به آنان چنگ زند، [[نجات]] می‌یابد و هر کس از آنان رو بگردانَد، سرنگون می‌شود"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}:‏ فَاطِمَةُ مُهْجَةُ قَلْبِي‏ وَ ابْنَاهَا ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ بَعْلُهَا نُورُ بَصَرِي وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهَا أُمَنَاءُ رَبِّي وَ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ هَوَى}} (مئة منقبة، ص۱۰۰، ح۴۴).</ref>. همچنین امام حسین {{ع}}، از [[امام علی]] {{ع}} روایت کرده است: پیامبر خدا {{صل}} به فاطمه {{س}} فرمود: "[[خداوند]]، با [[خشم]] تو خشم می‌گیرد و با خشنودی‌ات، [[خشنود]] می‌شود"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}:‏ يَا فَاطِمَةُ {{س}}: إِنَّ اللَّهَ‏ يَغْضَبُ‏ لِغَضَبِكِ‏ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷، ح۴۷۳۰؛ المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۰۸، ح۱۸۲).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۹۳۹.</ref>
از [[امام حسین]] {{ع}} نقل شده است که فرمود: [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمودند: "فاطمه، حیاتِ [[دل]] من است و پسرانش، میوه دل من، شوهرش [[نور]] دیده ام و امامانِ از نسل او، امانتداران پروردگارم و ریسمانِ کشیده شده میان او و خلقش هستند. هر کس به آنان چنگ زند، [[نجات]] می‌یابد و هر کس از آنان رو بگردانَد، سرنگون می‌شود"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}:‏ فَاطِمَةُ مُهْجَةُ قَلْبِي‏ وَ ابْنَاهَا ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ بَعْلُهَا نُورُ بَصَرِي وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهَا أُمَنَاءُ رَبِّي وَ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ هَوَى}} (مئة منقبة، ص۱۰۰، ح۴۴).</ref>. همچنین امام حسین {{ع}}، از [[امام علی]] {{ع}} روایت کرده است: پیامبر خدا {{صل}} به فاطمه {{س}} فرمود: "[[خداوند]]، با [[خشم]] تو خشم می‌گیرد و با خشنودی‌ات، [[خشنود]] می‌شود"<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}:‏ يَا فَاطِمَةُ {{س}}: إِنَّ اللَّهَ‏ يَغْضَبُ‏ لِغَضَبِكِ‏ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷، ح۴۷۳۰؛ المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۰۸، ح۱۸۲).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۹۳۹.</ref>


برخی از فضائل حضرت زهرا {{س}} عبارت است از:
برخی از فضائل حضرت زهرا {{س}} عبارت است از:


=== سدالابواب ===
=== سدالابواب ===
{{اصلی|حدیث سد ابواب}}
{{همچنین|حدیث سد ابواب}}
از وقایع مهم و مرتبط به [[حضرت فاطمه]] {{س}} و [[خانواده]] ایشان، [[نزول]] [[فرمان خداوند]] مبنی بر مسدود شدن درب تمامی خانه‌هایی بود که به [[مسجدالنبی]] باز می‌شد و تنها خانه‌ای که از سوی خداوند از این امر مستثنا شد درب [[خانه]] ایشان بود. این ماجرا، بیانگر جایگاه این خانواده نزد خداوند است<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۱، ص۴۵۱.</ref>.<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴؛ [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۵.</ref>.
از وقایع مهم و مرتبط به [[حضرت فاطمه]] {{س}} و [[خانواده]] ایشان، نزول [[فرمان خداوند]] مبنی بر مسدود شدن درب تمامی خانه‌هایی بود که به [[مسجدالنبی]] باز می‌شد و تنها خانه‌ای که از سوی خداوند از این امر مستثنا شد درب [[خانه]] ایشان بود. این ماجرا، بیانگر جایگاه این خانواده نزد خداوند است<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۱، ص۴۵۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴؛ [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۵.</ref>


=== مقام سیدة النساء بودن ===
=== مقام سیدة النساء بودن ===
[[امام علی]] {{ع}} در [[بیان]] برتری‌های [[بنی‌هاشم]] به موضوع فاطمه [[زهرا]] و [[منزلت]] ویژه ایشان اشاره دارد و فرموده است: بهترین زن جهان از ماست<ref>{{متن حدیث|وَ مِنَّا خَیْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۸</ref> و در [[حدیث]] مشهوری از [[پیامبر]] {{صل}} چنین آمده است: {{متن حدیث| أَنَّکِ‏ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِین}}<ref>همانا تو ای فاطمه سرور زنان جهانی</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۶۰۴.</ref>
[[امام علی]] {{ع}} در بیان برتری‌های [[بنی‌هاشم]] به موضوع فاطمه [[زهرا]] و [[منزلت]] ویژه ایشان اشاره دارد و فرموده است: بهترین زن جهان از ماست<ref>{{متن حدیث|وَ مِنَّا خَیْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۸</ref> و در [[حدیث]] مشهوری از [[پیامبر]] {{صل}} چنین آمده است: {{متن حدیث| أَنَّکِ‏ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِین}}<ref>همانا تو ای فاطمه سرور زنان جهانی</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴.</ref>


=== مقام اسوه بودن ===
=== مقام اسوه بودن ===
فاطمه {{س}} به عنوان سومین [[معصوم]] مطرح است. در کتاب‌های روایی برخی از حوادث [[زندگی]] حضرت [[نقل]] شده است. وی تنها معصوم [[زن]] است که می‌تواند اسوه برای زنان [[مسلمان]] باشد. آن حضرت در [[حیات اجتماعی]] خود [[اسوه]] و [[الگوی بانوان جهان]] است. حضرت [[تقوا]] را با [[شجاعت]]، [[حیا]] و [[عفت]] را با [[حق‌طلبی]] و [[فریاد علیه ظالمان]] توأم ساخت و تا [[شهادت]] پیش رفت<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۵.</ref>.
فاطمه {{س}} به عنوان سومین [[معصوم]] مطرح است. در کتاب‌های روایی برخی از حوادث [[زندگی]] حضرت [[نقل]] شده است. وی تنها معصوم [[زن]] است که می‌تواند اسوه برای زنان [[مسلمان]] باشد. آن حضرت در حیات اجتماعی خود [[اسوه]] و الگوی بانوان جهان است. حضرت [[تقوا]] را با [[شجاعت]]، [[حیا]] و [[عفت]] را با [[حق‌طلبی]] و [[فریاد علیه ظالمان]] توأم ساخت و تا [[شهادت]] پیش رفت<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۵.</ref>.


=== مقام عبادی ===
=== مقام عبادی ===
{{اصلی|عبادت حضرت فاطمه}}
{{اصلی|عبادت حضرت فاطمه}}
در [[احادیث شیعه]] آمده هنگامی که [[فاطمه]] در محرابش به [[عبادت]] می‌ایستاد، [[خداوند]] به [[فرشتگان]] می‌فرمود: "ای فرشتگانم! به بنده‌ام [[فاطمه]] بنگرید که در برابر من [[ایستاده]] به حالتی که شانه‌هایش از [[ترس]] من لرزان است و با [[قلب]] خود به [[عبادت]] من روی آورده"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۷.</ref> و وقتی او در [[محراب]] می‌ایستد، هفتاد هزار [[فرشته]] [[مقرب]] بر او [[سلام]] می‌فرستند و به همان سخنی که [[فرشتگان]]، با آن [[مریم]] را ندا دادند، ندا داده و می‌گویند: "[[فاطمه]]! [[خدا]] تو را [[برگزیده]] و [[پاک]] ساخته و بر تمام [[زنان]] [[جهان]] [[برتری]] داده است"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ بشارة المصطفی، طبری، ص۲۷۴؛ مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۳۴.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۴.</ref>
در احادیث شیعه آمده هنگامی که [[فاطمه]] در محرابش به [[عبادت]] می‌ایستاد، [[خداوند]] به [[فرشتگان]] می‌فرمود: "ای فرشتگانم! به بنده‌ام [[فاطمه]] بنگرید که در برابر من [[ایستاده]] به حالتی که شانه‌هایش از [[ترس]] من لرزان است و با [[قلب]] خود به [[عبادت]] من روی آورده"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۷.</ref> و وقتی او در [[محراب]] می‌ایستد، هفتاد هزار [[فرشته]] [[مقرب]] بر او [[سلام]] می‌فرستند و به همان سخنی که [[فرشتگان]]، با آن [[مریم]] را ندا دادند، ندا داده و می‌گویند: "[[فاطمه]]! [[خدا]] تو را [[برگزیده]] و [[پاک]] ساخته و بر تمام [[زنان]] [[جهان]] [[برتری]] داده است"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ بشارة المصطفی، طبری، ص۲۷۴؛ مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۳۴.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۴.</ref>


==== تسبیح فاطمه زهرا {{س}} ====
==== تسبیح فاطمه زهرا {{س}} ====
{{اصلی|تسبیح حضرت زهرا}}
{{اصلی|تسبیح حضرت زهرا}}
تسبیح [[فاطمه]] {{س}} یکی از اعمالی است که آن حضرت انجام می‌داده و [[دستور]] آن برابر [[روایات]] متعدد ۳۴ مرتبه [[الله اکبر]]، ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحان [[الله]] است. توصیه شده در [[تعقیب نماز]] و قبل از [[خواب]] خوانده شود که سبب [[مغفرت]] می‌شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} جریان تسبیح فاطمه {{س}} را این‌گونه برای مردی از [[بنی سعد]] تعریف کرد: فاطمه {{س}} [[همسر]] من بود. او آب می‌آورد که اثر آن روی سینه‌اش بود. آسیاب می‌کرد که دستش آسیب دیده بود. [[خانه]] را جارو می‌کرد، به گونه‌ای که لباسش خاکی می‌شد. [[آتش]] زیر دیگ می‌افروخت، به گونه‌ای که [[جامه]] هایش سیاه شده بود؛ درنتیجه آسیب زیادی به او وارد شده بود. به او گفتم اگر نزد پدرت بروی و از ایشان خادمی بخواهی، از این [[مشکلات]] [[رهایی]] می‌یابی. او نزد [[پیامبر]] {{صل}} رفت؛ جمعی را نزد وی دید، چیزی نگفت. [[خجالت]] کشید و برگشت. پیامبر دانست او برای حاجتی آمده است. [[روز]] بعد پیامبر {{صل}} نزد ما آمد و گفت: ای [[فاطمه]]، حاجتت چه بود؟ من سختی‌های [[زهرا]] را ذکر کردم. پیامبر {{صل}} فرمود: آیا [[دوست]] ندارید چیزی به شما بیاموزم که بهتر از [[خادم]] باشد؟ ۳۴ مرتبه [[تکبیر]] و ۳۳ مرتبه [[تسبیح]] و ۳۳ مرتبه [[حمد]] [[خدا]] را انجام دهید. فاطمه سه بار گفت: از خدا و رسولش [[راضی]] هستم<ref>شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ همو، علل الشرائع، ص۳۶۶ (با تلخیص).</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۹.</ref>
تسبیح [[فاطمه]] {{س}} یکی از اعمالی است که آن حضرت انجام می‌داده و [[دستور]] آن برابر [[روایات]] متعدد ۳۴ مرتبه [[الله اکبر]]، ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحان [[الله]] است. توصیه شده در تعقیب نماز و قبل از [[خواب]] خوانده شود که سبب [[مغفرت]] می‌شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} جریان تسبیح فاطمه {{س}} را این‌گونه برای مردی از بنی سعد تعریف کرد: فاطمه {{س}} [[همسر]] من بود. او آب می‌آورد که اثر آن روی سینه‌اش بود. آسیاب می‌کرد که دستش آسیب دیده بود. [[خانه]] را جارو می‌کرد، به گونه‌ای که لباسش خاکی می‌شد. [[آتش]] زیر دیگ می‌افروخت، به گونه‌ای که [[جامه]] هایش سیاه شده بود؛ درنتیجه آسیب زیادی به او وارد شده بود. به او گفتم اگر نزد پدرت بروی و از ایشان خادمی بخواهی، از این [[مشکلات]] [[رهایی]] می‌یابی. او نزد [[پیامبر]] {{صل}} رفت؛ جمعی را نزد وی دید، چیزی نگفت. [[خجالت]] کشید و برگشت. پیامبر دانست او برای حاجتی آمده است. [[روز]] بعد پیامبر {{صل}} نزد ما آمد و گفت: ای [[فاطمه]]، حاجتت چه بود؟ من سختی‌های [[زهرا]] را ذکر کردم. پیامبر {{صل}} فرمود: آیا [[دوست]] ندارید چیزی به شما بیاموزم که بهتر از خادم باشد؟ ۳۴ مرتبه [[تکبیر]] و ۳۳ مرتبه [[تسبیح]] و ۳۳ مرتبه [[حمد]] [[خدا]] را انجام دهید. فاطمه سه بار گفت: از خدا و رسولش [[راضی]] هستم<ref>شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ همو، علل الشرائع، ص۳۶۶ (با تلخیص).</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۹.</ref>


==== مصحف فاطمه ====
==== مصحف فاطمه ====
{{اصلی|مصحف فاطمه}}
{{اصلی|مصحف فاطمه}}
بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} در پی [[حزن]] و [[اندوه]] شدید [[فاطمه]] {{س}}، [[خداوند متعال]] به‌عنوان دل‌جویی از آن حضرت مطالبی را به‌وسیله [[جبرئیل]] بر او نازل کرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۰.</ref> و نکاتی را راجع به [[حوادث آینده]] درباره [[ذریه]] او می‌گفت و حضرت {{س}} آن مطالب را بر [[امام علی]] {{ع}} [[املا]] کردند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.</ref>. ازاین روی وی مُحَدَّثه نام گرفته است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۹۷، ص۱۹۶.</ref>. این نوشته‌ها نزد [[اهل بیت]] {{ع}} به نام [[مصحف فاطمه]] {{س}} و گاهی از آن به کتاب فاطمه تعبیر می‌شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۲.</ref>.<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۵؛ [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۵-۳۱۷.</ref>.
بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} در پی [[حزن]] و [[اندوه]] شدید [[فاطمه]] {{س}}، [[خداوند متعال]] به‌عنوان دل‌جویی از آن حضرت مطالبی را به‌وسیله [[جبرئیل]] بر او نازل کرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۰.</ref> و نکاتی را راجع به حوادث آینده درباره [[ذریه]] او می‌گفت و حضرت {{س}} آن مطالب را بر [[امام علی]] {{ع}} املا کردند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.</ref>. ازاین روی وی مُحَدَّثه نام گرفته است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۹۷، ص۱۹۶.</ref>. این نوشته‌ها نزد [[اهل بیت]] {{ع}} به نام [[مصحف فاطمه]] {{س}} و گاهی از آن به کتاب فاطمه تعبیر می‌شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۵؛ [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۵-۳۱۷.</ref>.


=== نزول مائده بهشتی ===
=== نزول مائده بهشتی ===
یکی از فضائل فاطمه {{س}} که نشان‌دهنده عمق [[قرب]] او به [[پروردگار]] عالم است، نازل شدن غذای آسمانی برای [[فاطمه]] {{س}} همانند [[نزول]] آن بر [[مریم]] {{س}} است. [[خداوند]] در [[قرآن]] درباره [[مریم]] {{س}} چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref>. [[نزول]] غذای آسمانی برای [[فاطمه]] {{س}} چندین بار روی داد، مانند اینکه [[نقل]] شده، چند روزی بود [[رسول خدا]] {{صل}} چیزی نخورده بود. سری به اتاق همسرانش زد اما نزد آنان چیزی نیافت، پس نزد [[فاطمه]] {{س}} آمد و فرمود: "دخترم گرسنه‌ام، آیا چیزی برای خوردن داری؟" [[فاطمه]] که چیزی در منزل نداشت، فرمود: "نه، به [[خدا]] [[سوگند]]!" [[رسول خدا]] {{صل}} از آنجا رفت. ناگاه کنیزی از [[کنیزان]] [[فاطمه]] {{س}} دو گرده نان با تکه‌ای گوشت برای آن حضرت فرستاد. [[فاطمه]] آن را در پارچه‌ای پیچید و با خود گفت: "[[رسول خدا]] را بر خود و دیگران مقدم می‌دانم" و با اینکه آنان خود محتاج بودند، یکی از [[حسنین]] را در پی [[رسول خدا]] {{صل}} فرستاد تا از ایشان بخواهد که باز گردند. هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} بازگشت، [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "[[جان]] من و مادرم به فدای شما؛ [[خداوند]] چیزی فرستاده است که برایتان کنار گذاشته‌ام". [[رسول خدا]] {{س}} فرمود: "سفره را بیاور!" هنگامی که [[فاطمه]] {{س}} سفره را باز کرد آن را پر از نان و گوشت یافت، [[تعجب]] کرد و دریافت آنها برکتی است که [[خداوند متعال]] نازل کرده است. پس سفره را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} پهن کرد. آن [[حضرت]] پس از [[حمد]] [[الهی]] پرسید: دخترم این [[غذا]] از کجاست؟ [[فاطمه]] {{س}} جواب داد: "[[لطف]] [[پروردگار]] است و او به هر کس که بخواهد بی‌اندازه روزی می‌دهد". [[رسول خدا]] {{صل}} نیز فرمود: "[[خدا]] را [[شکر]] که تو را همانند [[سرور]] [[زنان]] [[بنی اسرائیل]] قرار داد که هرگاه [[خداوند]] به او روزی می‌داد، می‌گ‌فت: این، [[لطف خداوند]] است". پس [[رسول خدا]]، [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] و دیگر خاندانش را فراخواند و همگی از آن [[غذا]] خوردند و سیر شدند؛ ولی چیزی از [[غذا]] کم نشد و [[فاطمه]] {{س}} آن را بین [[همسایگان]] تقسیم کرد<ref>الکشاف، زمخشری، ج۱، ص۳۸۷؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج۲، ص۳۵؛ تفسیر غرائب القرآن، زیلعی، ج۲، ص۱۵۱؛ تخریج الاحادیث و الآثار، زمخشری، ج۱، ص۱۸۴ و ج۳، ص۱۴۲.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۵۳-۲۶۰.</ref>
یکی از فضائل فاطمه {{س}} که نشان‌دهنده عمق [[قرب]] او به [[پروردگار]] عالم است، نازل شدن غذای آسمانی برای [[فاطمه]] {{س}} همانند نزول آن بر [[مریم]] {{س}} است. [[خداوند]] در [[قرآن]] درباره [[مریم]] {{س}} چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref>. نزول غذای آسمانی برای [[فاطمه]] {{س}} چندین بار روی داد، مانند اینکه [[نقل]] شده، چند روزی بود [[رسول خدا]] {{صل}} چیزی نخورده بود. سری به اتاق همسرانش زد اما نزد آنان چیزی نیافت، پس نزد [[فاطمه]] {{س}} آمد و فرمود: "دخترم گرسنه‌ام، آیا چیزی برای خوردن داری؟" [[فاطمه]] که چیزی در منزل نداشت، فرمود: "نه، به [[خدا]] [[سوگند]]!" [[رسول خدا]] {{صل}} از آنجا رفت. ناگاه کنیزی از کنیزان فاطمه {{س}} دو گرده نان با تکه‌ای گوشت برای آن حضرت فرستاد. فاطمه آن را در پارچه‌ای پیچید و با خود گفت: "[[رسول خدا]] را بر خود و دیگران مقدم می‌دانم" و با اینکه آنان خود محتاج بودند، یکی از حسنین را در پی [[رسول خدا]] {{صل}} فرستاد تا از ایشان بخواهد که باز گردند. هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} بازگشت، فاطمه {{س}} فرمود: "جان من و مادرم به فدای شما؛ [[خداوند]] چیزی فرستاده است که برایتان کنار گذاشته‌ام". رسول خدا {{س}} فرمود: "سفره را بیاور!" هنگامی که فاطمه {{س}} سفره را باز کرد آن را پر از نان و گوشت یافت، [[تعجب]] کرد و دریافت آنها برکتی است که [[خداوند متعال]] نازل کرده است. پس سفره را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} پهن کرد. آن حضرت پس از [[حمد]] [[الهی]] پرسید: دخترم این غذا از کجاست؟ [[فاطمه]] {{س}} جواب داد: "[[لطف]] [[پروردگار]] است و او به هر کس که بخواهد بی‌اندازه روزی می‌دهد". [[رسول خدا]] {{صل}} نیز فرمود: "[[خدا]] را [[شکر]] که تو را همانند [[سرور]] [[زنان]] [[بنی اسرائیل]] قرار داد که هرگاه [[خداوند]] به او روزی می‌داد، می‌گ‌فت: این، [[لطف خداوند]] است". پس [[رسول خدا]]، [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] و دیگر خاندانش را فراخواند و همگی از آن غذا خوردند و سیر شدند؛ ولی چیزی از آن کم نشد و فاطمه {{س}} آن را بین [[همسایگان]] تقسیم کرد<ref>الکشاف، زمخشری، ج۱، ص۳۸۷؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج۲، ص۳۵؛ تفسیر غرائب القرآن، زیلعی، ج۲، ص۱۵۱؛ تخریج الاحادیث و الآثار، زمخشری، ج۱، ص۱۸۴ و ج۳، ص۱۴۲.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۵۳-۲۶۰.</ref>


=== مقام اخروی ===
=== مقام اخروی ===
[[امام حسین]] {{ع}} از [[امام علی]] {{ع}} روایت کرده است: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: «فاطمه، [[روز قیامت]]، در حالی محشور می‌شود که لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های [[عرش]] را گرفته و می‌گوید: ای داورترینِ داوران! میان من و [[قاتل]] فرزندم [[حُکم]] کن. و به [[پروردگار]] [[کعبه]] [[سوگند]]، به سود دخترم فاطمه، [[حکم]] می‌شود!»<ref>{{متن حدیث|قَالَ النَّبِيُّ {{صل}}: تَحْشُرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ {{س}} يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ‏ مَصْبُوغَةٌ بِالدِّمَاءِ تَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ تَقُولُ يَا أَحْكَمَ الْحَاكِمِينَ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَاتِلِ وَلَدِي قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ يَحْكُمُ لِابْنَتِي فَاطِمَةَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ}} (عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۹، ح۲۱).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۹۳۹.</ref>
[[امام حسین]] {{ع}} از [[امام علی]] {{ع}} روایت کرده است: [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: «فاطمه، [[روز قیامت]]، در حالی محشور می‌شود که لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های [[عرش]] را گرفته و می‌گوید: ای داورترینِ داوران! میان من و [[قاتل]] فرزندم [[حُکم]] کن. و به [[پروردگار]] [[کعبه]] [[سوگند]]، به سود دخترم فاطمه، [[حکم]] می‌شود!»<ref>{{متن حدیث|قَالَ النَّبِيُّ {{صل}}: تَحْشُرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ {{س}} يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ‏ مَصْبُوغَةٌ بِالدِّمَاءِ تَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ تَقُولُ يَا أَحْكَمَ الْحَاكِمِينَ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَاتِلِ وَلَدِي قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ يَحْكُمُ لِابْنَتِي فَاطِمَةَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ}} (عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۹، ح۲۱).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]]، ص ۹۳۹.</ref>


[[رسول خدا]] {{صل}} در [[نقل]] دیگری درباره [[شفاعت]] [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "آنگاه که [[فاطمه]] به صحرای [[محشر]] وارد شود، [[زنان]] [[مؤمن]] امتم را به [[بهشت]] [[راهنمایی]] می‌کند؛ زنانی که نمازهای پنجگانه‌شان را به جا آورده و [[ماه رمضان]] را [[روزه‌دار]] بوده‌اند و [[حج]] [[خانه خدا]] را به جا آورده، و [[زکات]] مالشان را پرداخته و از همسرانشان [[اطاعت]] کرده‌اند و پس از من به [[ولایت علی]] {{ع}} [[معتقد]] بوده‌اند، با [[شفاعت]] دخترم [[فاطمه]] که [[سرور]] [[زنان]] عالمیان است، به [[بهشت]] وارد می‌شوند"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۲۷۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸، ص۵۸ و ج۴۳، ص۲۴.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۰۶-۳۰۸.</ref>
[[رسول خدا]] {{صل}} در [[نقل]] دیگری درباره [[شفاعت]] [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "آنگاه که [[فاطمه]] به صحرای [[محشر]] وارد شود، [[زنان]] [[مؤمن]] امتم را به [[بهشت]] [[راهنمایی]] می‌کند؛ زنانی که نمازهای پنجگانه‌شان را به جا آورده و [[ماه رمضان]] را [[روزه‌دار]] بوده‌اند و [[حج]] [[خانه خدا]] را به جا آورده، و [[زکات]] مالشان را پرداخته و از همسرانشان [[اطاعت]] کرده‌اند و پس از من به [[ولایت علی]] {{ع}} [[معتقد]] بوده‌اند، با [[شفاعت]] دخترم [[فاطمه]] که [[سرور]] [[زنان]] عالمیان است، به [[بهشت]] وارد می‌شوند"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۲۷۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸، ص۵۸ و ج۴۳، ص۲۴.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۰۶-۳۰۸.</ref>


== سرگذشت تاریخی ==
== سرگذشت تاریخی ==
خط ۱۰۳: خط ۹۵:
دوران [[زندگی]] هجده ساله [[حضرت فاطمه]] {{س}} را در سه مقطع می‌توان مورد بررسی قرار داد:
دوران [[زندگی]] هجده ساله [[حضرت فاطمه]] {{س}} را در سه مقطع می‌توان مورد بررسی قرار داد:
=== از [[ولادت حضرت فاطمه|ولادت]] تا [[هجرت پیامبر خاتم|هجرت]] ===
=== از [[ولادت حضرت فاطمه|ولادت]] تا [[هجرت پیامبر خاتم|هجرت]] ===
این مقطع که هشت سال نخست زندگانی حضرت را در برمی‌گیرد، مصادف با [[دعوت پیامبر]] {{صل}} و اقدامات سرسختانۀ [[مشرکان]] [[مکه]] در جلوگیری از [[گسترش اسلام]] بود. [[حضرت خدیجه]] {{س}}، دخترش را در حالی به [[دنیا]] آورد که [[زنان]] مکه به علت [[ازدواج]] وی با پیامبر {{صل}} [[قطع رابطه]] کرده و در [[زمان]] [[ولادت حضرت فاطمه]] {{س}} نیز او را تنها گذاشتند<ref>محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۷۷.</ref>، البته به [[اذن خداوند]]، حضرت ([[حوا]])<ref>احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۴۴.</ref> یا [[ساره]] ([[همسر]] [[ابراهیم]] {{ع}})، [[آسیه همسر فرعون]]، [[کلثوم]] [[خواهر]] [[حضرت موسی]] {{ع}} و مریم مادر حضرت [[عیسی]] {{ع}} [[حضور]] داشته‌اند<ref>احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۴۴؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۷۸.</ref>. علت این قطع رابطه، آن بود که [[خدیجه]] {{س}}، با فردی [[فقیر]] ازدواج کرد.  
این مقطع که هشت سال نخست زندگانی حضرت را در برمی‌گیرد، مصادف با [[دعوت پیامبر]] {{صل}} و اقدامات سرسختانۀ [[مشرکان]] [[مکه]] در جلوگیری از گسترش اسلام بود. [[حضرت خدیجه]] {{س}}، دخترش را در حالی به [[دنیا]] آورد که [[زنان]] مکه به علت [[ازدواج]] وی با پیامبر {{صل}} قطع رابطه کرده و در [[زمان]] [[ولادت حضرت فاطمه]] {{س}} نیز او را تنها گذاشتند<ref>محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۷۷.</ref>، البته به [[اذن خداوند]]، حضرت ([[حوا]])<ref>احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۴۴.</ref> یا [[ساره]] ([[همسر]] [[ابراهیم]] {{ع}})، [[آسیه همسر فرعون]]، کلثوم خواهر [[حضرت موسی]] {{ع}} و مریم مادر حضرت [[عیسی]] {{ع}} حضور داشته‌اند<ref>احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۴۴؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۷۸.</ref>. علت این قطع رابطه، آن بود که [[خدیجه]] {{س}}، با فردی [[فقیر]] ازدواج کرد.  


[[مخالفان پیامبر]] {{صل}} با أبتر خواندن [[حضرت محمد]] {{صل}} به علت نداشتن [[فرزند]] پسر و ادامه نیافتن [[نسل]] وی، ایشان را [[استهزا]] می‌کردند؛ اما با [[تولد حضرت فاطمه]] {{س}} و [[نزول]] [[سوره کوثر]] از سوی [[خداوند]]، آن [[مخالفان]]، أبتر شدند و نسل [[پیامبر]] {{صل}} از این دختر ادامه یافت<ref>فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج۳۲، ص۸۴۴.</ref>.
[[مخالفان پیامبر]] {{صل}} با أبتر خواندن [[حضرت محمد]] {{صل}} به علت نداشتن [[فرزند]] پسر و ادامه نیافتن نسل وی، ایشان را [[استهزا]] می‌کردند؛ اما با [[تولد حضرت فاطمه]] {{س}} و نزول [[سوره کوثر]] از سوی [[خداوند]]، آن مخالفان، أبتر شدند و نسل [[پیامبر]] {{صل}} از این دختر ادامه یافت<ref>فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج۳۲، ص۸۴۴.</ref>.


[[فاطمه]] {{س}} در دامان [[بهترین]] [[مربی الهی]]، همچون پدرش، [[تربیت یافته]] و به [[رشد]] و [[بالندگی]] رسید، تا اینکه [[برترین]] و [[داناترین]] [[زنان]] [[عالم]] شد، به‌گونه‌ای که [[بهشت]] [[مشتاق]] او بود<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴.</ref>. ایشان، با وجود سن کم، همیار و تسکین دهندۀ [[قلب]] پدر در این ایام بود. در گزارش‌های [[تاریخی]] آمده است، حتی زمانی که [[مشرکان]] از سر [[عداوت]] بر سر و روی پیامبر {{صل}} زباله می‌ریختند، ایشان با دستان خویش به زدودن آثار آن [[اقدام]] می‌کرد<ref>سید مرتضی، أمالی، ج۲، ص۱۹.</ref>. مهم‌ترین وقایع [[دوران کودکی]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} عبارت است از: سه سال [[حضور]] در [[شعب ابی‌طالب]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۴.</ref>، [[فوت ابوطالب]] [[عموی پیامبر]] {{صل}} و مادرش [[حضرت خدیجه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶.</ref>. سرانجام، اقدامات مشرکان، زمینۀ [[هجرت پیامبر]] {{صل}} و سایر [[مسلمانان]] را به یثرب فراهم ساخت<ref>ر. ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۵.</ref>.  
[[فاطمه]] {{س}} در دامان [[بهترین]] مربی الهی، همچون پدرش، [[تربیت یافته]] و به [[رشد]] و بالندگی رسید، تا اینکه [[برترین]] و داناترین [[زنان]] [[عالم]] شد، به‌گونه‌ای که [[بهشت]] [[مشتاق]] او بود<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۴.</ref>. ایشان، با وجود سن کم، همیار و تسکین دهندۀ [[قلب]] پدر در این ایام بود. در گزارش‌های [[تاریخی]] آمده است، حتی زمانی که [[مشرکان]] از سر [[عداوت]] بر سر و روی پیامبر {{صل}} زباله می‌ریختند، ایشان با دستان خویش به زدودن آثار آن [[اقدام]] می‌کرد<ref>سید مرتضی، أمالی، ج۲، ص۱۹.</ref>. مهم‌ترین وقایع دوران کودکی [[حضرت فاطمه]] {{س}} عبارت است از: سه سال حضور در [[شعب ابی‌طالب]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۴.</ref>، فوت ابوطالب عموی پیامبر {{صل}} و مادرش [[حضرت خدیجه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶.</ref>. سرانجام، اقدامات مشرکان، زمینۀ [[هجرت پیامبر]] {{صل}} و سایر [[مسلمانان]] را به یثرب فراهم ساخت<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۵.</ref>.


=== از [[هجرت]] تا [[رحلت پیامبر]] {{صل}} ===
=== از [[هجرت]] تا [[رحلت پیامبر]] {{صل}} ===
==== [[هجرت به مدینه]] ====
==== [[هجرت به مدینه]] ====
پس از گذشت سیزده سال از [[بعثت رسول اکرم]] {{صل}}، سرانجام مشرکان [[مکه]] به این نتیجه رسیدند که خاموش ساختن [[دعوت پیامبر]] {{صل}} جز با [[قتل]] او و [[مشارکت]] تمامی [[قبایل]] در آن، امکان‌پذیر نیست؛ لکن حضرت محمد {{صل}} بر اساس [[فرمان خداوند]] به صورت مخفیانه به سمت یثرب حرکت کردند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۲.</ref>. پیش از آن، تعدادی از [[مردم]] یثرب در موسم [[حج]]، [[مسلمان]] شده بودند. آنان طی پیمان‌های عقبۀ اول و دوم، طی دو سال متمادی با پیامبر {{صل}} [[سوگند]] [[وفاداری]] و [[حمایت]] از ایشان یاد کرده بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. با [[شکست]] نقشه [[قتل پیامبر]] {{صل}} که با [[فداکاری]] [[حضرت علی]] {{ع}} در خوابیدن بر بستر [[پیامبر]] {{صل}} میسر شد، شروع [[هجرت]] سایر [[مسلمانان]] به سمت یثرب آغاز شد. [[حضرت فاطمه]] {{س}} نیز همراه [[فاطمه بنت اسد]]، [[فاطمه]] بنت [[زبیر]]، [[ام‌ایمن]] در [[معیّت]] حضرت علی {{ع}}، به سمت [[مدینه]] حرکت کرد و در منطقه [[قُبا]] به [[رسول خدا]] {{صل}} ملحق شد. آنان با استقبال [[اهل]] یثرب وارد این [[شهر]] شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۲۱۷.</ref>.
پس از گذشت سیزده سال از [[بعثت رسول اکرم]] {{صل}}، سرانجام مشرکان [[مکه]] به این نتیجه رسیدند که خاموش ساختن [[دعوت پیامبر]] {{صل}} جز با [[قتل]] او و [[مشارکت]] تمامی [[قبایل]] در آن، امکان‌پذیر نیست؛ لکن حضرت محمد {{صل}} بر اساس [[فرمان خداوند]] به صورت مخفیانه به سمت یثرب حرکت کردند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۲.</ref>. پیش از آن، تعدادی از [[مردم]] یثرب در موسم [[حج]]، [[مسلمان]] شده بودند. آنان طی پیمان‌های عقبۀ اول و دوم، طی دو سال متمادی با پیامبر {{صل}} [[سوگند]] [[وفاداری]] و حمایت از ایشان یاد کرده بودند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. با [[شکست]] نقشه قتل پیامبر {{صل}} که با [[فداکاری]] [[حضرت علی]] {{ع}} در خوابیدن بر بستر [[پیامبر]] {{صل}} میسر شد، شروع [[هجرت]] سایر [[مسلمانان]] به سمت یثرب آغاز شد. [[حضرت فاطمه]] {{س}} نیز همراه [[فاطمه بنت اسد]]، [[فاطمه]] بنت [[زبیر]]، [[ام‌ایمن]] در معیّت حضرت علی {{ع}}، به سمت [[مدینه]] حرکت کرد و در منطقه قُبا به [[رسول خدا]] {{صل}} ملحق شد. آنان با استقبال [[اهل]] یثرب وارد این [[شهر]] شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۲۱۷.</ref>.


==== ازدواج با امام علی{{ع}} ====
==== ازدواج با امام علی{{ع}} ====
{{اصلی|ازدواج امام علی با حضرت فاطمه}}
{{اصلی|ازدواج امام علی با حضرت فاطمه}}
هر چند، بزرگان و [[ثروتمندان]] [[قریش]] از خواستگاران حضرت فاطمه {{س}} بودند؛ اما بنابر اقوال مختلف، در [[ماه رمضان]] [[سال دوم هجری]] با حضرت علی {{ع}} ازدواج کردند که از سوی [[خداوند]] تنها هم کفو ایشان شمرده شد<ref>احمد بن عبدالله الطبری، ذخائر العقبی، ص۳۱؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۸۲ و ۲۸۸؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامه، ص۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۹.</ref> و [[ذی حجه]] همان سال [[مراسم]] [[عروسی]] برگزار شد<ref>علی بن فخرالدین اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمه، ج۱، ص۳۶۴.</ref>.  
هر چند، بزرگان و [[ثروتمندان]] [[قریش]] از خواستگاران حضرت فاطمه {{س}} بودند؛ اما بنابر اقوال مختلف، در [[ماه رمضان]] [[سال دوم هجری]] با حضرت علی {{ع}} ازدواج کردند که از سوی [[خداوند]] تنها هم کفو ایشان شمرده شد<ref>احمد بن عبدالله الطبری، ذخائر العقبی، ص۳۱؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۸۲ و ۲۸۸؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامه، ص۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۹.</ref> و [[ذی حجه]] همان سال مراسم عروسی برگزار شد<ref>علی بن فخرالدین اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمه، ج۱، ص۳۶۴.</ref>.  


این ازدواج در حالی صورت گرفت که برخی افراد، حضرت فاطمه {{س}} را همچون مادرش به علت ازدواج با حضرت علی {{ع}} که در آن [[زمان]] ثروتی نداشتند، [[سرزنش]] می‌کردند<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۷۷.</ref>، در حالی که [[امام علی]] {{ع}} [[پسر عموی پیامبر]] {{صل}}، اولین [[مرد]] [[مسلمان]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۳۶؛ ابن هشام، سیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵.</ref> و [[برادر پیامبر]] {{صل}} در جریان [[پیمان اخوت]] در مدینه<ref>ابن هشام، سیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵.</ref> بود<ref>ر. ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۷؛ [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:232-۲۵۵</ref>.
این ازدواج در حالی صورت گرفت که برخی افراد، حضرت فاطمه {{س}} را همچون مادرش به علت ازدواج با حضرت علی {{ع}} که در آن [[زمان]] ثروتی نداشتند، [[سرزنش]] می‌کردند<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۷۷.</ref>، در حالی که [[امام علی]] {{ع}} پسر عموی پیامبر {{صل}}، اولین [[مرد]] [[مسلمان]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۳۶؛ ابن هشام، سیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵.</ref> و برادر پیامبر {{صل}} در جریان [[پیمان اخوت]] در مدینه<ref>ابن هشام، سیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵.</ref> بود<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۴-۳۱۵؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۷؛ [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص232-۲۵۵</ref>.


==== [[فاطمه]] {{س}} و رحلت دو خواهر او ====
==== [[فاطمه]] {{س}} و رحلت دو خواهر او ====
در [[سال هشتم هجرت]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۴؛ العبر فی خبر من غبر، ذهبی، ج۱، ص۱۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۴۸.</ref> [[خواهر]] بزرگ [[حضرت زهرا]] {{س}}، [[زینب]]<ref>جوامع السیرة، ابن حزم اندلسی، ج۱، ص۳۹؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۰۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۷، ص۱۴۴.</ref> [[رحلت]] کرد و [[فاطمه]] {{س}} به همراه زن‌های دیگر به سمت جنازه [[زینب]] حرکت کرد و بر آن [[نماز]] خواند<ref>الاستبصار، شیخ طوسی، ج۱، ص۴۸۵؛ تهذیب الاحکام، همو، ج۳، ص۳۳۳؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۱، ص۹۶.</ref> و در [[شعبان]] [[سال]] بعد نیز [[رحلت]] [[خواهر]] دیگرش روی داد<ref>الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۱۶۱؛ العبر فی خبر من غبر، ابن عثمان ذهبی، ج۱، ص۱۰؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۴، ص۷۴.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۸-۲۶۹.</ref>
در [[سال هشتم هجرت]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۴؛ العبر فی خبر من غبر، ذهبی، ج۱، ص۱۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۴۸.</ref> خواهر بزرگ [[حضرت زهرا]] {{س}}، [[زینب]]<ref>جوامع السیرة، ابن حزم اندلسی، ج۱، ص۳۹؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۰۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۷، ص۱۴۴.</ref> رحلت کرد و [[فاطمه]] {{س}} به همراه زن‌های دیگر به سمت جنازه [[زینب]] حرکت کرد و بر آن [[نماز]] خواند<ref>الاستبصار، شیخ طوسی، ج۱، ص۴۸۵؛ تهذیب الاحکام، همو، ج۳، ص۳۳۳؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۱، ص۹۶.</ref> و در [[شعبان]] [[سال]] بعد نیز رحلت خواهر دیگرش روی داد<ref>الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۱۶۱؛ العبر فی خبر من غبر، ابن عثمان ذهبی، ج۱، ص۱۰؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۴، ص۷۴.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref>


=== از رحلت پیامبر {{صل}} تا [[شهادت]] ===
=== از رحلت پیامبر {{صل}} تا [[شهادت]] ===
==== دفاع از ولایت ====
==== دفاع از ولایت ====
{{اصلی|دفاع از ولایت در سیره و معارف فاطمی}}
حضرت فاطمه {{س}} در سال یازدهم هجرت، پس از رحلت پیامبر {{صل}} مدت [[زمان]] اندکی زیستند که از سی تا دویست و [[چهل]] [[روز]] [[ذکر]] شده است<ref>درباره تاریخ‌های مختلف نک: اسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا {{س}}.</ref>. پدید آمدن مباحث مربوط به [[جانشینی]] پس از [[پیامبر]] {{صل}}، باعث ایجاد دو گروه میان [[مسلمانان]] شد که در ارتباط مستقیم با [[زندگانی حضرت فاطمه]] {{س}} قرار داشت. دسته اول که [[امامت]] و جانشینی را مشتمل بر سه [[شأن قضاوت]]، [[حکومت]] و [[رهبری]] [[معنوی]] می‌دانستند، این شایستگی را بر اساس ادله عقلی و [[نقلی]]، تنها در [[حضرت علی]] {{ع}} می‌دیدند؛ اما گروه دوم، امامت و جانشینی را تنها در امر حکومت و [[ریاست عامه]] دیدند و طی جریان [[سقیفه]]، [[ابوبکر]] را به [[خلافت]] برگزیدند. [[شیعه]] [[معتقد]] است در این جریان، حضرت علی {{ع}} بنابر مصالح اسلام سرانجام مجبور به دست کشیدن از حکومت شد؛ اما امامت و رهبری معنوی [[مردم]]، همچنان بر عهده ایشان بود<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۲۸-۳۳.</ref>. در این باره حضرت فاطمه [[زهرا]] {{س}} از همان ابتدای پدید آمدن جریان سقیفه در [[دفاع]] از جریان اول و [[اثبات]] آن به اقدامات مختلفی روی آورد؛ مانند: بیان سخنرانی‌های متعدد در [[مسجد]]، رفتن به درِ خانه‌های [[مهاجر]] و [[انصار]] و یادآوری سخنان پیامبر {{صل}}، [[اعتراض]] به [[همسران]] [[مهاجر]] و [[انصار]] به سبب [[کناره‌گیری]] شوهرانشان در [[دفاع]] از این جریان، در ملاقاتی که به [[عیادت]] ایشان آمده بودند و تلاش برای جلوگیری از [[اجبار]] [[حضرت علی]] {{ع}} در گرفتن [[بیعت]] که به درگیر شدن جناح مخالف با ایشان و حتی وارد ساختن آسیب‌های جسمی به وی منجر شد. این امر، سرانجام باعث سقط جنین و [[بیماری]] شدید ایشان شد که به [[شهادت]] حضرت انجامید<ref>ابن قتیبه دینوری، الإمامة و السیاسة (تاریخ الخلفا)، ج۱، ص۱۸-۳۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۵۸۶؛ نک: مرتضی عاملی، سید جعفر، رنج‌های زهرا {{س}}، ترجمه محمد سپهری، قم، نشر ایام، ۱۳۷۸.</ref>.
حضرت فاطمه {{س}} در سال یازدهم هجرت، پس از رحلت پیامبر {{صل}} مدت [[زمان]] اندکی زیستند که از سی تا دویست و [[چهل]] [[روز]] [[ذکر]] شده است<ref>درباره تاریخ‌های مختلف نک: اسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا {{س}}.</ref>. پدید آمدن مباحث مربوط به [[جانشینی]] پس از [[پیامبر]] {{صل}}، باعث ایجاد دو گروه میان [[مسلمانان]] شد که در [[ارتباط مستقیم]] با [[زندگانی حضرت فاطمه]] {{س}} قرار داشت. دسته اول که [[امامت]] و جانشینی را مشتمل بر سه [[شأن قضاوت]]، [[حکومت]] و [[رهبری]] [[معنوی]] می‌دانستند، این [[شایستگی]] را بر اساس [[ادله عقلی]] و [[نقلی]]، تنها در [[حضرت علی]] {{ع}} می‌دیدند؛ اما گروه دوم، امامت و جانشینی را تنها در امر حکومت و [[ریاست عامه]] دیدند و طی جریان [[سقیفه]]، [[ابوبکر]] را به [[خلافت]] برگزیدند. [[شیعه]] [[معتقد]] است در این جریان، حضرت علی {{ع}} بنابر [[مصالح اسلام]] سرانجام مجبور به دست کشیدن از حکومت شد؛ اما امامت و رهبری معنوی [[مردم]]، همچنان بر عهده ایشان بود<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۲۸-۳۳.</ref>. در این باره حضرت فاطمه [[زهرا]] {{س}} از همان ابتدای پدید آمدن جریان سقیفه در [[دفاع]] از جریان اول و [[اثبات]] آن به اقدامات مختلفی روی آورد؛ مانند: بیان سخنرانی‌های متعدد در [[مسجد]]، رفتن به درِ خانه‌های [[مهاجر]] و [[انصار]] و [[یادآوری]] [[سخنان پیامبر]] {{صل}}، [[اعتراض]] به [[همسران]] [[مهاجر]] و [[انصار]] به سبب [[کناره‌گیری]] شوهرانشان در [[دفاع]] از این جریان، در ملاقاتی که به [[عیادت]] ایشان آمده بودند و [[تلاش]] برای جلوگیری از [[اجبار]] [[حضرت علی]] {{ع}} در گرفتن [[بیعت]] که به درگیر شدن جناح [[مخالف]] با ایشان و حتی وارد ساختن آسیب‌های جسمی به وی منجر شد. این امر، سرانجام باعث سقط جنین و [[بیماری]] شدید ایشان شد که به [[شهادت]] حضرت انجامید<ref>ابن قتیبه دینوری، الإمامة و السیاسة (تاریخ الخلفا)، ج۱، ص۱۸-۳۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۵۸۶؛ نک: مرتضی عاملی، سید جعفر، رنج‌های زهرا {{س}}، ترجمه محمد سپهری، قم، نشر ایام، ۱۳۷۸.</ref>.


[[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[فاطمه]] {{س}} را بر مرکبی می‌نشاند و شبانه به مجالس [[انصار]]<ref>گویا امیرمؤمنان {{ع}} و فاطمه {{س}} از سخن گفتن با مهاجران ناامید شده بودند که به سوی انصار آمدند.</ref> می‌برد و [[فاطمه]] {{س}} از آنان [[درخواست یاری]] می‌کرد. آنها در جواب [[فاطمه]] {{س}} گفتند: ای دختر [[رسول خدا]]! ما قبلاً با این [[مرد]] ([[ابوبکر]]) [[بیعت]] کرده‌ایم؛ اگر [[همسر]] و پسر عمویت قبل از او، پیش‌دستی کرده بود با کس دیگری [[بیعت]] نمی‌کردیم. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز در پاسخ آنان فرمود: "آیا [[رسول خدا]] {{صل}} را در خانه‌اش رها می‌کردم و بدون [[دفن]] او خارج شده و با [[مردم]] بر سر خلافتش [[نزاع]] می‌کردم؟" و [[فاطمه]] {{س}} نیز فرمود: "آنچه [[ابوالحسن]] انجام داد [[شایسته]] او بود و آنان کاری کردند که [[خداوند]] درباره آن بازخواست خواهد کرد که چگونه با [[بیعت]] [[علی]] معامله کردند"<ref>الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج۱، ص۱۶.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۸۸-۲۹۰.</ref>
[[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[فاطمه]] {{س}} را بر مرکبی می‌نشاند و شبانه به مجالس [[انصار]]<ref>گویا امیرمؤمنان {{ع}} و فاطمه {{س}} از سخن گفتن با مهاجران ناامید شده بودند که به سوی انصار آمدند.</ref> می‌برد و [[فاطمه]] {{س}} از آنان درخواست یاری می‌کرد. آنها در جواب [[فاطمه]] {{س}} گفتند: ای دختر [[رسول خدا]]! ما قبلاً با این [[مرد]] ([[ابوبکر]]) [[بیعت]] کرده‌ایم؛ اگر [[همسر]] و پسر عمویت قبل از او، پیش‌دستی کرده بود با کس دیگری [[بیعت]] نمی‌کردیم. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز در پاسخ آنان فرمود: "آیا [[رسول خدا]] {{صل}} را در خانه‌اش رها می‌کردم و بدون [[دفن]] او خارج شده و با [[مردم]] بر سر خلافتش [[نزاع]] می‌کردم؟" و [[فاطمه]] {{س}} نیز فرمود: "آنچه ابوالحسن انجام داد شایسته او بود و آنان کاری کردند که [[خداوند]] درباره آن بازخواست خواهد کرد که چگونه با [[بیعت]] [[علی]] معامله کردند"<ref>الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج۱، ص۱۶.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۸۸-۲۹۰.</ref>


==== ماجرای باغ فدک ====
==== ماجرای باغ فدک ====
خط ۱۳۳: خط ۱۲۴:
یکی از وقایع مهم دیگر، که پس از [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[حضرت فاطمه]] {{س}} به وقوع پیوست، ماجرای باغ فدک بود. روزی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نزد [[حضرت فاطمه]] {{س}} رفت و به او فرمود: "دخترم! [[خدا]] [[فدک]] را به پدرت بخشیده و به او اختصاص داده است و [[مسلمانان]] در آن سهمی ندارند. هر چه می‌خواهی درباره آن انجام بده. چون مهریه مادرت [[خدیجه]]، هنوز بر عهده من است. [[فدک]] را عوض مهر مادرت به تو می‌دهم تا از آنِ تو و فرزندانت باشد". بعد تکه پوستی را خواست و به [[علی]] {{ع}} فرمود: "بنویس: [[رسول خدا]] {{صل}} [[فدک]] را به دخترش [[فاطمه]] {{س}} بخشید". [[علی]] {{ع}}، [[غلام]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[ام ایمن]] [[شاهد]] این جریان بودند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[ام ایمن]] فرمود: "[[ام ایمن]] [[اهل بهشت]] است".
یکی از وقایع مهم دیگر، که پس از [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[حضرت فاطمه]] {{س}} به وقوع پیوست، ماجرای باغ فدک بود. روزی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نزد [[حضرت فاطمه]] {{س}} رفت و به او فرمود: "دخترم! [[خدا]] [[فدک]] را به پدرت بخشیده و به او اختصاص داده است و [[مسلمانان]] در آن سهمی ندارند. هر چه می‌خواهی درباره آن انجام بده. چون مهریه مادرت [[خدیجه]]، هنوز بر عهده من است. [[فدک]] را عوض مهر مادرت به تو می‌دهم تا از آنِ تو و فرزندانت باشد". بعد تکه پوستی را خواست و به [[علی]] {{ع}} فرمود: "بنویس: [[رسول خدا]] {{صل}} [[فدک]] را به دخترش [[فاطمه]] {{س}} بخشید". [[علی]] {{ع}}، [[غلام]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[ام ایمن]] [[شاهد]] این جریان بودند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[ام ایمن]] فرمود: "[[ام ایمن]] [[اهل بهشت]] است".


همچنین [[نقل]] شده، پس از [[تصرف]] [[فدک]]، [[اهل]] [[فدک]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمدند و با آن حضرت، با پرداخت بیست و چهار هزار [[دینار]] در سال، [[صلح]] کردند<ref>الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، ج۱، ص۱۱۳.</ref>. در این هنگام [[جبرئیل]] نازل شد و به [[پیامبر]] {{صل}} گفت: "[[خداوند]] به شما امر می‌کند که [[حقوق]] [[خویشاوندان]] خود را بدهید و آنها را از خود [[راضی]] کنید". [[حضرت رسول]] {{صل}} از او پرسید: ای [[جبرئیل]]! چه کسانی [[خویشاوندان]] من هستند و [[حقوق]] آنان چیست؟ [[جبرئیل]] گفت: "مقصود از [[خویشاوند]]، [[فاطمه]] {{س}} است؛ اینک باغ‌های [[فدک]] را به او ببخشید زیرا [[خدا]] و [[رسول]] در آن، حقی ندارند". سپس [[پیامبر]] {{صل}} [[فاطمه]] {{س}} را‌ طلبید و با [[نوشتن]] [[گواهی]]، [[فدک]] را به وی [[تسلیم]] کرد<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۷-۲۶۸.</ref>
همچنین [[نقل]] شده، پس از تصرف [[فدک]]، [[اهل]] [[فدک]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمدند و با آن حضرت، با پرداخت بیست و چهار هزار [[دینار]] در سال، [[صلح]] کردند<ref>الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، ج۱، ص۱۱۳.</ref>. در این هنگام [[جبرئیل]] نازل شد و به [[پیامبر]] {{صل}} گفت: "[[خداوند]] به شما امر می‌کند که [[حقوق]] [[خویشاوندان]] خود را بدهید و آنها را از خود [[راضی]] کنید". [[حضرت رسول]] {{صل}} از او پرسید: ای [[جبرئیل]]! چه کسانی [[خویشاوندان]] من هستند و [[حقوق]] آنان چیست؟ [[جبرئیل]] گفت: "مقصود از [[خویشاوند]]، [[فاطمه]] {{س}} است؛ اینک باغ‌های [[فدک]] را به او ببخشید زیرا [[خدا]] و [[رسول]] در آن، حقی ندارند". سپس [[پیامبر]] {{صل}} [[فاطمه]] {{س}} را‌ طلبید و با نوشتن [[گواهی]]، [[فدک]] را به وی [[تسلیم]] کرد<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۷-۲۶۸.</ref>


پس از [[رحلت]] [[خاتم انبیا]] {{صل}} جناح مخالف با این [[دلیل]] که [[ارث]] به [[فرزندان]] [[پیامبران]] تعلق نمی‌گیرد، این منطقه را از حضرت فاطمه گرفت؛ از این رو بخشی از تلاش [[دختر رسول خدا]] {{صل}}، ارائه [[دلایل]] برای [[اثبات]] ارثیۀ خود و بازستاندن فدک در کنار سایر اقدامات ایشان بود<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۹۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الأطهار، ج۲۹، ص۱۱۵؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۳۷؛ شیخ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۵۴۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۱۸.</ref>.<ref>ر. ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۷-۳۱۹؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۳.</ref>
پس از رحلت [[خاتم انبیا]] {{صل}} جناح مخالف با این [[دلیل]] که [[ارث]] به [[فرزندان]] [[پیامبران]] تعلق نمی‌گیرد، این منطقه را از حضرت فاطمه گرفت؛ از این رو بخشی از تلاش [[دختر رسول خدا]] {{صل}}، ارائه [[دلایل]] برای [[اثبات]] ارثیۀ خود و بازستاندن فدک در کنار سایر اقدامات ایشان بود<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۹۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الأطهار، ج۲۹، ص۱۱۵؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۳۷؛ شیخ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۵۴۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۱۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۷-۳۱۹؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۳.</ref>


== سیره ==
== سیره و سبک زندگی ==
{{اصلی|سیره حضرت فاطمه}}
{{اصلی|سیره حضرت فاطمه}}
[[سیره]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} از یک سو به لحاظ انتساب ایشان به عنوان [[دختر پیامبر]] {{صل}}، [[همسر]] [[امامت]] و مادر [[ولایت]] و از سوی دیگر برجستگی‌های شخصیتی که در وجود ایشان دیده می‌شود و ایشان را به عنوان یک [[الگو]] مطرح می‌سازد، حائز اهمیت است. سیره حضرت در ابعاد مختلف فردی و [[اجتماعی]] هرچند به صورت اندک در [[تاریخ]] آمده است، اما توجه به هر کدام از وقایع [[نقل]] شده، از زاویه‌های مختلف [[اعتقادی]]، [[اخلاقی]] و عملی، ابعاد مختلفی از [[زندگی]] این [[شخصیت]] را برای ما آشکار می‌سازد. برخی از ابعاد زندگانی ایشان عبارت است از:
# '''[[سیره اخلاقی حضرت فاطمه]]:''' در بیان سیره اخلاقی حضرت فاطمه {{س}} به موارد متعددی اشاره شده است که بیانگر سلوک معنوی و [[اخلاقی]] ایشان است؛ برخی از آنها عبارت‌اند از: [[ایمان]] و [[اخلاص]]؛ [[ساده‌زیستی]] و [[زهد]]؛ [[ایثار]] و [[عدالت]].
# '''[[سیره عبادی حضرت فاطمه]]:''' در احادیث شیعه آمده است، هنگامی که [[فاطمه]] در محرابش به [[عبادت]] می‌ایستاد، [[خداوند]] به [[فرشتگان]] می‌فرمود: "ای فرشتگانم! به بنده‌ام [[فاطمه]] بنگرید که در برابر من [[ایستاده]] به حالتی که شانه‌هایش از [[ترس]] من لرزان است و با [[قلب]] خود به [[عبادت]] من روی آورده"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۷.</ref>.
# '''[[سیره خانوادگی حضرت فاطمه]]:''' [[حضرت فاطمه]] {{س}} به عنوان دختر [[پیامبر خاتم]] {{صل}} جایگاهی ویژه نزد آن حضرت داشت به‌گونه‌ای که از محبوب‌ترین افراد نزد ایشان به شمار می‌آمد. آن حضرت در نقش مادری نیز به به [[تربیت]] [[فرزندان]] خویش اهتمام ویژه‌ای داشت و در نقش [[همسرداری]] نیز جایگاهشان چنان برجسته بود که در لحظات پایانی [[عمر]] خویش، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، [[رضایت]] خویش را از ایشان اعلام کرد.
# '''[[سیره اجتماعی حضرت فاطمه]]:''' از جمله قلمروهای الگوبخشی [[سیره]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} زندگی اجتماعی آن حضرت است. حیات اجتماعی بانوی [[اسلام]] در این بُعد برای شیفتگان مکتبش بسیار درس‌آموز است. او همان‌گونه که در ابعاد مختلف [[علمی]]، [[اخلاقی]]، [[عبادی]]، [[تربیتی]] و سایر [[کمالات انسانی]] و ارزش‌های دینی پیشگام بود، در مسائل اجتماعی نیز [[انسانی]] ممتاز و چهر‌ه‌ای فعال به شمار می‌رفت.
# '''[[سیره علمی حضرت فاطمه]]:''' [[حضرت فاطمه]] {{س}} به [[شهادت]] [[معصومان]] {{عم}} دارای [[علم]] ما کان و ما یکون تا [[روز قیامت]]<ref>سید مرعشی، شرح احقاق الحق، ج۲۵، ص۵۸۴.</ref> و در مسائل [[علمی]]، پاسخگوی [[مردم]] و محل رجوع بانوان بود.
# '''[[سیره سیاسی حضرت فاطمه]]:''' از جمله قلمروهای الگوبخشی سیره [[حضرت فاطمه]] {{س}} زندگی سیاسی آن حضرت است. او همان‌گونه که در ابعاد مختلف [[علمی]]، [[اخلاقی]]، [[عبادی]]، [[تربیتی]] و سایر [[کمالات انسانی]] و ارزش‌های دینی پیشگام بود، در مسائل سیاسی نیز [[انسانی]] ممتاز و چهر‌ه‌ای فعال به شمار می‌رفت<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[درآمدی بر سیره فاطمی (کتاب)|درآمدی بر سیره فاطمی]]، ص۱۴۷ ـ ۱۵۳؛ [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه و سیره ایشان (مقاله)|حضرت فاطمه و سیره ایشان]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۲۰-۳۲۶؛ [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۴.</ref>.


== دیدگاه‌ها درباره شخصیت حضرت فاطمه ==
== دیدگاه‌ها درباره شخصیت حضرت فاطمه ==
=== از دیدگاه [[اهل سنت]] ===
=== دیدگاه اهل سنت ===
علاوه بر [[فضائل حضرت زهرا]] {{س}} که در منابع [[شیعی]] وجود دارد، بسیاری از آنها در [[منابع اهل سنت]] نیز یافت می‌شود، مانند اینکه [[مالک بن انس]] درباره [[برتری]] فاطمه {{س}} بر همه [[صحابه]] می‌گوید: "احدی (چه [[صحابی]] و چه غیر آن) [[برتر]] از فاطمه، پاره تن [[رسول خدا]] {{صل}} نیست"<ref>الحاوی للفتاوی، سیوطی، ج۲، ص۲۸۰؛ حاشیة الرملی، رملی، ج۳، ص۱۰۳؛ فتاوی الرملی، رملی، ج۶، ص۱۷۲.</ref>. همچنین [[مناوی]] چنین [[نقل]] می‌کند: "به اتفاق علمای اهل سنت، فاطمه {{س}} از خلفای اربعه [[افضل]] است"<ref>فیض القدیر، مناوی، ج۴، ص۴۲۲.</ref> و نیز [[ابن حجر عسقلانی]]، [[عالم]] سرشناس اهل سنت می‌گوید: "به [[اجماع]] علمای اهل سنت، فاطمه از [[خدیجه]] و [[عایشه]] برتر است"<ref>مرقاة المفاتیح، قاری، ج۱۰، ص۴۰۳؛ دستور العلماء، قاضی عبدالنبی، ج۱، ص۱۲.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۶۷.</ref>
{{اصلی|حضرت فاطمه از دیدگاه اهل سنت}}
 
علاوه بر [[فضائل حضرت زهرا]] {{س}} که در منابع [[شیعی]] وجود دارد، بسیاری از آنها در منابع [[اهل سنت]] نیز یافت می‌شود، مانند اینکه [[مالک بن انس]] درباره [[برتری]] فاطمه {{س}} بر همه [[صحابه]] می‌گوید: "احدی (چه [[صحابی]] و چه غیر آن) [[برتر]] از فاطمه، پاره تن [[رسول خدا]] {{صل}} نیست"<ref>الحاوی للفتاوی، سیوطی، ج۲، ص۲۸۰؛ حاشیة الرملی، رملی، ج۳، ص۱۰۳؛ فتاوی الرملی، رملی، ج۶، ص۱۷۲.</ref>. همچنین مناوی چنین [[نقل]] می‌کند: "به اتفاق علمای اهل سنت، فاطمه {{س}} از خلفای اربعه [[افضل]] است"<ref>فیض القدیر، مناوی، ج۴، ص۴۲۲.</ref> و نیز [[ابن حجر عسقلانی]]، [[عالم]] سرشناس اهل سنت می‌گوید: "به [[اجماع]] علمای اهل سنت، فاطمه از [[خدیجه]] و [[عایشه]] برتر است"<ref>مرقاة المفاتیح، قاری، ج۱۰، ص۴۰۳؛ دستور العلماء، قاضی عبدالنبی، ج۱، ص۱۲.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۷.</ref>
== مخالفت و دشمنی با حضرت فاطمه ==
{{اصلی|دشمنان حضرت فاطمه}}
 
== مظلومیت ==
{{اصلی|مظلومیت حضرت فاطمه}}


== شهادت و محل دفن ==
== شهادت و محل دفن ==
[[پرونده:تصویر حضرت فاطمه زهرا.jpg|300px|بندانگشتی|]]
[[پرونده:تصویر حضرت فاطمه زهرا.jpg|300px|بندانگشتی|]]
{{اصلی|شهادت حضرت فاطمه}}
{{اصلی|شهادت حضرت فاطمه}}
حضرت فاطمه {{س}}، سرانجام بعد از گذراندن روزهای سخت بیماری، در سال ۱۱ هجری در [[مدینه]] و در پی مصدومیت‌هایی که در [[راه]] [[دفاع از ولایت]] و حماسۀ [[غدیر]] متحمّل شد<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۱.</ref> و پس از انجام وصیت‌های مختلف، طبق فرمودۀ [[پیامبر]] {{صل}}، اولین فردی از [[خاندان]] [[نبوی]] بود که به [[دیدار]] ایشان شتافت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۹۵؛ نک: فاطمه طاهایی، سیری در خطبه فدک.</ref>. ایشان طبق وصیتشان، شبانه، مخفیانه و در نقطه نامعلومی در [[مدینه]] به خاک سپرده شد. علی {{ع}}، فاطمه {{س}} را [[غسل]] داد. به تعبیر [[امام صادق]] {{ع}} چون وی [[صدیقه]] بود، باید [[صدیق]] او را غسل می‌داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹.</ref>.<ref>ر. ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۷-۳۱۹؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۳.</ref>
حضرت فاطمه {{س}}، سرانجام بعد از گذراندن روزهای سخت بیماری، در سال ۱۱ هجری در [[مدینه]] و در پی مصدومیت‌هایی که در راه دفاع از ولایت و حماسۀ [[غدیر]] متحمّل شد<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۵۱.</ref> و پس از انجام وصیت‌های مختلف، طبق فرمودۀ [[پیامبر]] {{صل}}، اولین فردی از [[خاندان]] [[نبوی]] بود که به دیدار ایشان شتافت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۹۵؛ نک: فاطمه طاهایی، سیری در خطبه فدک.</ref>. ایشان طبق وصیتشان، شبانه، مخفیانه و در نقطه نامعلومی در [[مدینه]] به خاک سپرده شد. علی {{ع}}، فاطمه {{س}} را [[غسل]] داد. به تعبیر [[امام صادق]] {{ع}} چون وی صدیقه بود، باید صدیق او را غسل می‌داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۷-۳۱۹؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۳.</ref>


=== [[محل دفن حضرت فاطمه]] {{س}} ===
=== محل دفن حضرت فاطمه {{س}} ===
درباره محل دفن فاطمه زهرا {{س}} [[اختلاف]] است. برخی آن را [[بقیع]]، برخی [[روضه]] و برخی خانه‌اش دانسته‌اند<ref>شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۲، ص۵۷۲.</ref>. [[زیارت]] ایشان در هر سه مورد وارد شده است. در کافی و [[من لا یحضره الفقیه]] آمده است که ابن [[ابی نصر بزنطی]] از [[امام رضا]] {{ع}} از [[قبر]] فاطمه {{س}} می‌پرسد؛ حضرت می‌فرماید: {{متن حدیث|دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا}}: “در خانه‌اش [[دفن]] شده است”. وقتی [[بنی امیه]] [[مسجد]] را توسعه دادند، [[خانه]] جزء مسجد گردید<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۲۹.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} نیز این محل را جای [[دفن]] [[فاطمه]] {{س}} می‌داند<ref>ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۳۶۷.</ref>. [[شیخ صدوق]] هر سه قول را ذکر می‌کند و قول دفن [[حضرت]] را در خانه‌اش که جزء [[مسجد]] شده، ترجیح داده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷۲: {{متن حدیث|مِنْهُمْ مَنْ رَوَى أَنَّهَا دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ وَ هَذَا هُوَ الصَّحِيحُ عِنْدِي}}.</ref>. در روایتی آمده [[علی]] {{ع}}، فاطمه {{س}} را پنهانی دفن کرد و جای [[قبر]] ایشان را محو نمود و رو به [[پیامبر]] {{صل}} کرد و با حضرت سخن گفت<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.</ref>. این خبر نیز از دفن فاطمه {{س}} در محدوده مسجد حکایت دارد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۴.</ref>
{{اصلی|قبر حضرت فاطمه}}
درباره محل دفن فاطمه زهرا {{س}} [[اختلاف]] است. برخی آن را [[بقیع]]، برخی [[روضه]] و برخی خانه‌اش دانسته‌اند<ref>شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۲، ص۵۷۲.</ref>. [[زیارت]] ایشان در هر سه مورد وارد شده است. در کافی و [[من لا یحضره الفقیه]] آمده است که ابن ابی نصر بزنطی از [[امام رضا]] {{ع}} از [[قبر]] فاطمه {{س}} می‌پرسد؛ حضرت می‌فرماید: {{متن حدیث|دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا}}: “در خانه‌اش [[دفن]] شده است”. وقتی [[بنی امیه]] [[مسجد]] را توسعه دادند، [[خانه]] جزء مسجد گردید<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۲۹.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} نیز این محل را جای [[دفن]] [[فاطمه]] {{س}} می‌داند<ref>ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۳۶۷.</ref>. [[شیخ صدوق]] هر سه قول را ذکر می‌کند و قول دفن حضرت را در خانه‌اش که جزء [[مسجد]] شده، ترجیح داده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷۲: {{متن حدیث|مِنْهُمْ مَنْ رَوَى أَنَّهَا دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ وَ هَذَا هُوَ الصَّحِيحُ عِنْدِي}}.</ref>. در روایتی آمده [[علی]] {{ع}}، فاطمه {{س}} را پنهانی دفن کرد و جای [[قبر]] ایشان را محو نمود و رو به [[پیامبر]] {{صل}} کرد و با حضرت سخن گفت<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.</ref>. این خبر نیز از دفن فاطمه {{س}} در محدوده مسجد حکایت دارد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۴.</ref>


[[قبر پنهان]] او [[گواه]] [[نارضایتی]] وی از [[حکومت]] وقت بود و وصیتش بر [[دفن]] پنهانی و مخفی بودن [[مدفن]]، مبارزه‌ای مستمر با [[باطل]] و [[سند]] [[مظلومیّت]] او و [[خاندان پیامبر]] است<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۱.</ref>. در [[تشییع]] [[حضرت]]، تعدادی انگشت‌شمار از [[اصحاب]]، همچون: [[عقیل]]، [[عمار]]، [[مقداد]]، [[زبیر]]، [[ابوذر]]، [[سلمان]] و [[بریده]] [[حضور]] داشتند<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۵؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۸؛ شیخ طبرسی، تاج الموالید، ص۲۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۳۶.</ref>.<ref>ر. ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۷-۳۱۹؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۳.</ref>
قبر پنهان او [[گواه]] نارضایتی وی از [[حکومت]] وقت بود و وصیتش بر [[دفن]] پنهانی و مخفی بودن مدفن، مبارزه‌ای مستمر با [[باطل]] و سند مظلومیّت او و [[خاندان پیامبر]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۵۱.</ref>. در [[تشییع]] حضرت، تعدادی انگشت‌شمار از [[اصحاب]]، همچون: [[عقیل]]، [[عمار]]، [[مقداد]]، [[زبیر]]، [[ابوذر]]، [[سلمان]] و [[بریده]] حضور داشتند<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۵؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۸؛ شیخ طبرسی، تاج الموالید، ص۲۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۳۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۷-۳۱۹؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۳.</ref>


=== اندوه امام علی {{ع}} در [[شهادت حضرت فاطمه]] {{س}} ===
=== اندوه امام علی {{ع}} در [[شهادت حضرت فاطمه]] {{س}} ===
[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در پی [[شهادت]]، بانوی بزرگ [[اسلام]]، بسیار [[اندوهگین]] شدند و فرمودند: «[[سلام]] بر تو ای [[رسول خدا]]، سلامی از طرف من و دخترت که هم‌اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است. ای [[پیامبر خدا]]، [[صبر]] و [[بردباری]] من با از دست دادن [[فاطمه]] {{س}} کم شده و [[توان]] [[خویشتن‌داری]] ندارم، اما برای من که [[سختی]] جدایی تو را دیده و سنگینی [[مصیبت]] تو را کشیدم، [[شکیبایی]] ممکن است. این من بودم که با دست خود تو را در میان [[قبر]] نهادم و هنگام [[رحلت]]، [[جان]] گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد "پس همه ما از خداییم و به [[خدا]] باز می‌گردیم." پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید. از این پس، [[اندوه]] من [[جاودانه]] و شب‌هایم [[شب زنده‌داری]] است تا آن [[روز]] که [[خدا]] [[خانه]] [[زندگی]] تو را بر من برگزیند. به زودی دخترت تو را [[آگاه]] خواهد ساخت که [[امت]] تو چگونه در ستم‌کاری بر او [[اجتماع]] کردند. از [[فاطمه]] {{س}} بپرس و احوال اندوهناک ما را از او، [[خبر]] گیر، که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است. [[سلام]] من به هر دو شما؛ سلام [[وداع]] کننده‌ای که از روی [[ناخشنودی]] یا خسته‌دلی سلام نمی‌کند. اگر از [[خدمت]] تو باز می‌گردم از روی خستگی نیست و اگر در کنار قبرت می‌نشینم، از [[بدگمانی]] بدانچه خدا [[صابران]] را [[وعده]] داده نخواهد بود»<ref>{{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِین}}؛ ‏ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲.</ref>.<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۲-۶۰۴؛ [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه (مقاله)|حضرت فاطمه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۹.</ref>
{{اصلی|اندوه امام علی از فقدان حضرت فاطمه}}
[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در پی [[شهادت]]، بانوی بزرگ [[اسلام]]، بسیار [[اندوهگین]] شدند و فرمودند: «[[سلام]] بر تو ای [[رسول خدا]]، سلامی از طرف من و دخترت که هم‌اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است. ای [[پیامبر خدا]]، [[صبر]] و [[بردباری]] من با از دست دادن [[فاطمه]] {{س}} کم شده و [[توان]] [[خویشتن‌داری]] ندارم، اما برای من که [[سختی]] جدایی تو را دیده و سنگینی [[مصیبت]] تو را کشیدم، [[شکیبایی]] ممکن است. این من بودم که با دست خود تو را در میان [[قبر]] نهادم و هنگام رحلت، [[جان]] گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد "پس همه ما از خداییم و به [[خدا]] باز می‌گردیم." پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید. از این پس، [[اندوه]] من [[جاودانه]] و شب‌هایم [[شب زنده‌داری]] است تا آن [[روز]] که [[خدا]] [[خانه]] [[زندگی]] تو را بر من برگزیند. به زودی دخترت تو را [[آگاه]] خواهد ساخت که [[امت]] تو چگونه در ستم‌کاری بر او [[اجتماع]] کردند. از [[فاطمه]] {{س}} بپرس و احوال اندوهناک ما را از او، خبر گیر، که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است. [[سلام]] من به هر دو شما؛ سلام وداع کننده‌ای که از روی ناخشنودی یا خسته‌دلی سلام نمی‌کند. اگر از خدمت تو باز می‌گردم از روی خستگی نیست و اگر در کنار قبرت می‌نشینم، از [[بدگمانی]] بدانچه خدا [[صابران]] را [[وعده]] داده نخواهد بود»<ref>{{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِین}}؛ ‏ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص ۶۰۲-۶۰۴؛ [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۱۹.</ref>


== فاطمه زهرا در روز قیامت ==
== فاطمه زهرا در روز قیامت ==
{{اصلی|سیمای فاطمه در روز قیامت}}
{{اصلی|سیمای فاطمه در روز قیامت}}
 
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: گویا دخترم [[فاطمه]] را می‌بینم که در [[روز قیامت]] بر مرکبی از [[نور]] نشسته و در حالی که راست و چپ و جلو پشت سر او را را هفتاد هزار [[فرشته]] دربرگرفته‌اند<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۲۷۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸، ص۵۸، ج۳۷، ص۸۵ و ج۴۳، ص۲۴.</ref> و [[جبرئیل]] افسار مرکب او را گرفته و با صدایی بلند ندا می‌دهد: "چشمانتان را به زیر افکنید تا [[فاطمه]] دختر [[محمد]] عبور کند"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۷۰؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۴۳؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ مناقب آل أبی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۰۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۹. منابعی از اهل سنت که این مطلب رسول خدا {{صل}} را که فرمود: "در روز قیامت ندایی خواهد آمد که ای حاضران، چشمانتان را به زیر افکنید تا فاطمه عبور کند و او در حالی که لباس زیبایی به رنگ سبز پوشیده است عبور می‌کند" نقل کرده‌اند، عبارت‌اند از: فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۷۶۳؛ معجم ابن الأعرابی، ابن درهم بصری، ج۲، ص۶۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۶ و ۱۷۵؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۳۸۹.</ref> و همه حتی [[پیامبران]] و [[رسولان]] و صدیقان و [[شهداء]] چشمانشان را به زیر می‌افکنند، وارد صحرای [[محشر]] می‌شود و حرکت خود را ادامه داده تا آنکه روبروی [[عرش]] [[پروردگار]] قرار می‌گیرد، از مرکب به زیر می‌آید و به [[خداوند متعال]] چنین عرض می‌کند: "ای اله و [[سرور]] من! میان من و کسانی که به من [[ظلم]] کرده‌اند، [[حکم]] فرما، بار خدایا! میان من و کسانی که فرزندانم را به [[قتل]] رساندند، [[حکم]] فرما!" در این هنگام ندایی این چنین از جانب [[خداوند]] می‌آید: "ای [[حبیب]] من! و ای دختر [[حبیب]] من! هر چه می‌خواهی درخواست نما تا به تو اعطا شود و [[شفاعت]] نما که پذیرفته می‌گردد" [[فاطمه]] {{س}} نیز شفاعتش را چنین عرض می‌کند: "ای اله و [[سرور]] من! شفاعتم نسبت به فرزندانم و شیعیانم و دوستدارانم و [[دوستداران]] فرزندانم" که چنین نداء می‌رسد: "[[فرزندان فاطمه]] و [[شیعیان]] او و [[دوستداران]] او و فرزندانش کجایند؟ "آنان پیش می‌آیند و [[فرشتگان]] [[رحمت]] دور آنان حلقه می‌زنند و [[فاطمه]] {{س}} پیشاپیش آنان قرار می‌کند تا آنکه آنان را به [[بهشت]] وارد کند"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۷۰؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۴۳؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ مناقب آل أبی طالب، این شهر آشوب، ج۳، ص۱۰۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۹.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۰۶-۳۰۸.</ref>
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: گویا دخترم [[فاطمه]] را می‌بینم که در [[روز قیامت]] بر مرکبی از [[نور]] نشسته و در حالی که راست و چپ و جلو پشت سر او را را هفتاد هزار [[فرشته]] دربرگرفته‌اند<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۲۷۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸، ص۵۸، ج۳۷، ص۸۵ و ج۴۳، ص۲۴.</ref> و [[جبرئیل]] افسار مرکب او را گرفته و با صدایی بلند ندا می‌دهد: "چشمانتان را به زیر افکنید تا [[فاطمه]] دختر [[محمد]] عبور کند"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۷۰؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۴۳؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ مناقب آل أبی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۰۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۹. منابعی از اهل سنت که این مطلب رسول خدا {{صل}} را که فرمود: "در روز قیامت ندایی خواهد آمد که ای حاضران، چشمانتان را به زیر افکنید تا فاطمه عبور کند و او در حالی که لباس زیبایی به رنگ سبز پوشیده است عبور می‌کند" نقل کرده‌اند، عبارت‌اند از: فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۷۶۳؛ معجم ابن الأعرابی، ابن درهم بصری، ج۲، ص۶۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۶ و ۱۷۵؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۳۸۹.</ref> و همه حتی [[پیامبران]] و [[رسولان]] و صدیقان و [[شهداء]] چشمانشان را به زیر می‌افکنند، وارد صحرای [[محشر]] می‌شود و حرکت خود را ادامه داده تا آنکه روبروی [[عرش]] [[پروردگار]] قرار می‌گیرد، از مرکب به زیر می‌آید و به [[خداوند متعال]] چنین عرض می‌کند: "ای اله و [[سرور]] من! میان من و کسانی که به من [[ظلم]] کرده‌اند، [[حکم]] فرما، بار خدایا! میان من و کسانی که فرزندانم را به [[قتل]] رساندند، [[حکم]] فرما!" در این هنگام ندایی این چنین از جانب [[خداوند]] می‌آید: "ای [[حبیب]] من! و ای دختر [[حبیب]] من! هر چه می‌خواهی درخواست نما تا به تو اعطا شود و [[شفاعت]] نما که پذیرفته می‌گردد" [[فاطمه]] {{س}} نیز شفاعتش را چنین عرض می‌کند: "ای اله و [[سرور]] من! شفاعتم نسبت به فرزندانم و شیعیانم و دوستدارانم و [[دوستداران]] فرزندانم" که چنین نداء می‌رسد: "[[فرزندان فاطمه]] و [[شیعیان]] او و [[دوستداران]] او و فرزندانش کجایند؟ "آنان پیش می‌آیند و [[فرشتگان]] [[رحمت]] دور آنان حلقه می‌زنند و [[فاطمه]] {{س}} پیشاپیش آنان قرار می‌کند تا آنکه آنان را به [[بهشت]] وارد کند"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۷۰؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۴۳؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ مناقب آل أبی طالب، این شهر آشوب، ج۳، ص۱۰۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۹.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۳۰۶-۳۰۸.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۸۹: خط ۲۸۳:
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه زهرا (مقاله)|حضرت فاطمه زهرا]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[حضرت فاطمه و سیره ایشان (مقاله)|حضرت فاطمه و سیره ایشان]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌''']]
# [[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:10068654.jpg|22px]] [[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[درآمدی بر سیره فاطمی (کتاب)|'''درآمدی بر سیره فاطمی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۶

حضرت فاطمه (س)، بیستم جمادی‌الثانی پنجم بعثت در مکه متولد شد. پدر و مادرشان، حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س) و امیرالمؤمنین (ع) همسر ایشان است. امام حسن (ع)، امام حسین (ع)، زینب کبری (س)، ام‌کلثوم (س) و محسن (ع) فرزندان او هستند. فاطمه، زهرا، مطهره، شهیده و محدثه از القاب وی و «ام ابیها» معروف‌ترین کنیه ایشان است.

هشت سال ابتدای زندگی به همراه پدر در مکه بودند، پس از مهاجرت به مدینه در ماه رمضان سال دوم هجری با حضرت علی (ع) ازدواج کردند. بعد از شهادت پدر مدت زمان کوتاهی زندگی کرد و در ماجرای سقیفه و به دلیل دفاع از ولایت امیرالمؤمنین (ع) آسیب دیده و در بستر بیماری افتادند و در ۳ جمادی الثانی به شهادت رسیدند.

سوره کوثر و آیاتی مانند: آیه مودت، آیه نور و آیه تطهیر و روایات فراوانی از پیامبر خاتم (ص) و ائمه (ع) حکایت از شأن والای حضرت زهرا (س) دارد.

ولادت و نیاکان

حضرت فاطمه (س)، در سحرگاه روز جمعه، بیستم جمادی‌الثانی پنجم بعثت[۱] در مکه متولد شد[۲]. از وی با عنوان برترین زنان جهان از آغاز خلقت تا پایان جهان یاد می‌شود[۳].[۴]

خلقت از میوه بهشتی

علما و محدثان شیعه اتفاق نظر دارند که نطفه فاطمه (س) از میوه بهشتی منعقد شده است. پیامبر اسلام (ع) بوی بهشت را از وی استشمام می‌کرد و دخترش فاطمه را می‌بویید. دوران حمل و هنگام وضع حمل او نیز همراه با عنایت خاص الهی بود[۵].

پدر و مادر

پدرش، حضرت محمد (ص)، خاتم پیامبران و مادرش خدیجه (س)، از زنان بزرگ مکه و از اشراف و تجار جزیرة‌العرب است که پس از ظهور اسلام، اول زنی بود که به پیامبر (ص) ایمان آورد و ثروتش را در راه گسترش اسلام در اختیار ایشان گذارد[۶].[۷]

کنیه‌ها و القاب

حضرت فاطمه (س) اسامی، القاب و کنیه‌های متعددی دارند که هر کدام، توصیف‌کنندۀ ابعادی از شخصیت معنوی و مادی ایشان است. در منابع اولیه برای فاطمه نام‌ها و القاب متعددی ذکر کرده‌اند؛ مانند زهرا[۸] که در بسیاری از روایات فاطمه زهرا (س) آمده است[۹]، مطهره[۱۰]، شهیده[۱۱] و محدثه که برای آنها نیز عللی بیان کرده‌اند. «سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»[۱۲] از القاب ایشان است. امام صادق (ع) در روایتی نه نام برای فاطمه (س) ذکر می‌کند: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، رضیه، مرضیه، محدثه و زهراء[۱۳].

امام صادق (ع) می‌فرماید: اگر نام دخترانتان را فاطمه نهادید، به احترام فاطمه او را کتک نزنید و به او بی احترامی ننمایید. سخن حضرت به سَکونی چنین است: «أَمَّا إِذَا سَمَّيْتَهَا فَاطِمَةَ فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا»[۱۴]: “هرگاه نام دخترت را فاطمه نهادی، او را دشنام مده و لعن منما و او را مزن”[۱۵].

فاطمه، در لغت به معنای قطع کننده، جدا کننده و نگه‌دارنده است. در مورد وجه تسمیه حضرت زهرا (س) به این نام نکاتی گفته شده است، از جمله اینکه به واسطۀ ایشان شیعیان او از آتش جهنم جدا شده و دورند[۱۶].

فرزندان

فرزندان ایشان، عبارت‌اند از: امام حسن (ع)، امام حسین (ع)، زینب کبری (س)، ام‌کلثوم (س) (که برخی اسمش را رقیه دانسته و ولادتش را پیش از فوت پیامبر (ص) و وفاتش را در زمان امام حسن مجتبی (ع) می‌دانند[۱۷]؛ هرچند بنا بر یک قول، دختری دیگر به نام رقیه داشته‌اند که در کودکی فوت کرد[۱۸]) و محسن (ع) (که در جریانات پس از وفات پیامبر (ص) سقط شد[۱۹].[۲۰]

در سخنی پیامبر (ص) در فضیلت این خانواده فرمود: به درستی که علی (ع) وصی و خلیفۀ من است. همسرش فاطمه (س) سرور زنان عالمیان دختر من است. حسن و حسین (ع) دو سرو جوانان بهشت، فرزندان من هستند. هر کس آنان را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر کس دشمن بدارد، با من دشمنی کرده است[۲۱].[۲۲]

حضرت فاطمه در آیات قرآن

زندگی مشترک فاطمه زهرا (س) با امیرالمؤمنین (ع) و کانون خانواده‌اش، پر از مهر و محبت و انسانیت و تقوا و ایثار بود. در این مدت، چندین آیه قرآن، مانند آیه تطهیر، آیه مباهله و سوره کوثر و... در شأن حضرت زهرا (س) و فرزندان او نازل شد[۲۳].[۲۴]

  1. فاطمه (س) در آیه مودت: فاطمه (س) از کسانی است که خداوند، داشتن مودت و محبتشان را بر تمام پیروان رسول خدا (ص) واجب فرموده است و در این باره به پیامبر (ص) فرموده: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۲۵]. وقتی این آیه نازل شد، از رسول خدا (ص) سؤال شد: نزدیکان شما که مودت آنها بر ما واجب شده، چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود: "آنها علی، فاطمه و دو پسر ایشان هستند"[۲۶].[۲۷]
  2. فاطمه (س) کلمه الهی: فاطمه جزء کلمات الهی است؛ خداوند متعال در قرآن درباره قبولی توبه آدم (ع)، چنین فرموده: ﴿فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۲۸]. رسول خدا (ص) درباره چیستی این کلمات که خداوند توبه آدم را به سبب آنها پذیرفت، فرمود: "کلماتی که آدم از خداوند دریافت کرد و بدان وسیله توبه کرد این بود که درخواست توبه‌اش را در درگاه الهی با توسل به محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین مطرح کرد"[۲۹].[۳۰]
  3. فاطمه (س) در آیه نور: خداوند متعال در قرآن درباره خود چنین می‌فرماید: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۳۱]. امام صادق (ع) درباره تفسیر این آیه فرمود: "فاطمه (س) آن چراغدان، و حسن (ع) آن چراغ و حسین (ع) حباب آن است"[۳۲].[۳۳]

حضرت فاطمه در احادیث شریف

از نگاه پیامبر خاتم (ص)

پیامبر (ص) در احادیث مختلفی درباره فاطمه (س) فرمود: "دخترم فاطمه، سرور زنان عالمیان، از ابتدا تا انتهاست. او پاره تن من و نور چشمم و میوه قلبم و روح من است. او حوری‌های انسانی است و هرگاه در محرابش در برابر پروردگار ـ جل جلاله ـ می‌ایستد برای فرشتگان آسمان نورافشانی می‌کند، چنانکه ستارگان برای اهالی زمین نور افشانی می‌کنند[۳۴]. "هر که او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است"[۳۵]. "خداوند قلب و تمام اعضای دخترم فاطمه را پر از ایمان و یقین کرده است"[۳۶]. بارها بر روی منبر فرموده بود: "فاطمه پاره تن من است هر که او را آزرده سازد مرا آزرده است[۳۷] و هر که او را زیارت کند، مرا زیارت کرده است"[۳۸] و نیز درباره او فرمود: "فاطمه، اولین کسی است که به بهشت وارد خواهد شد"[۳۹].

بانویی، محبوب‌تر از او و مردی محبوب‌تر از همسر او در نزد آن حضرت نبود[۴۰]. هرگاه رسول خدا (ص) به سفر می‌رفت، آخرین کسی را که می‌دید فاطمه (س) بود و چون برمی‌گشت، بعد از آنکه دو رکعت نماز در مسجد به جا می‌آورد[۴۱] اولین کسی را که به دیدارش می‌رفت فاطمه (س) بود[۴۲] و فاطمه (س) در این دیدار چشمان پدر را می‌بوسید[۴۳]. پیامبر به فاطمه (س) چنین وعده داد: "یا فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد، خداوند او را آمرزیده و او را به من ملحق خواهد کرد در هر کجای بهشت که باشم"[۴۴]. هرگاه از نزد پدر می‌آمد، رسول خدا (ص) به احترام او برمی‌خاست و از او استقبال کرده و دستش را می‌بوسید و او را در کنار خود می‌نشاند و هرگاه رسول خدا (ص) به نزد فاطمه (س) می‌آمد، فاطمه از او استقبال کرده و دست پدر را می‌بوسید و او را در جای مناسبی می‌نشاند[۴۵].[۴۶]

از نگاه امامان اهل بیت (ع)

امام صادق (ع) در توضیح آیه ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ[۴۷] فرمود: "لیلة القدر فاطمه است؛ هر که حقیقت فاطمه را دریابد، شب قدر را (به طور کامل) درخواهد یافت و او فاطمه نامیده شد زیرا که خلائق از درک حقیقتش محروم‌اند"[۴۸]. امام زمان (ع) نیز از مادر معصومه خود با تعبیر "الگوی نیکوی من" یاد کرده است[۴۹].[۵۰]

فضایل و مناقب

از امام حسین (ع) نقل شده است که فرمود: پیامبر خدا (ص) فرمودند: "فاطمه، حیاتِ دل من است و پسرانش، میوه دل من، شوهرش نور دیده ام و امامانِ از نسل او، امانتداران پروردگارم و ریسمانِ کشیده شده میان او و خلقش هستند. هر کس به آنان چنگ زند، نجات می‌یابد و هر کس از آنان رو بگردانَد، سرنگون می‌شود"[۵۱]. همچنین امام حسین (ع)، از امام علی (ع) روایت کرده است: پیامبر خدا (ص) به فاطمه (س) فرمود: "خداوند، با خشم تو خشم می‌گیرد و با خشنودی‌ات، خشنود می‌شود"[۵۲].[۵۳]

برخی از فضائل حضرت زهرا (س) عبارت است از:

سدالابواب

از وقایع مهم و مرتبط به حضرت فاطمه (س) و خانواده ایشان، نزول فرمان خداوند مبنی بر مسدود شدن درب تمامی خانه‌هایی بود که به مسجدالنبی باز می‌شد و تنها خانه‌ای که از سوی خداوند از این امر مستثنا شد درب خانه ایشان بود. این ماجرا، بیانگر جایگاه این خانواده نزد خداوند است[۵۴].[۵۵]

مقام سیدة النساء بودن

امام علی (ع) در بیان برتری‌های بنی‌هاشم به موضوع فاطمه زهرا و منزلت ویژه ایشان اشاره دارد و فرموده است: بهترین زن جهان از ماست[۵۶] و در حدیث مشهوری از پیامبر (ص) چنین آمده است: « أَنَّکِ‏ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِین»[۵۷].[۵۸]

مقام اسوه بودن

فاطمه (س) به عنوان سومین معصوم مطرح است. در کتاب‌های روایی برخی از حوادث زندگی حضرت نقل شده است. وی تنها معصوم زن است که می‌تواند اسوه برای زنان مسلمان باشد. آن حضرت در حیات اجتماعی خود اسوه و الگوی بانوان جهان است. حضرت تقوا را با شجاعت، حیا و عفت را با حق‌طلبی و فریاد علیه ظالمان توأم ساخت و تا شهادت پیش رفت[۵۹].

مقام عبادی

در احادیث شیعه آمده هنگامی که فاطمه در محرابش به عبادت می‌ایستاد، خداوند به فرشتگان می‌فرمود: "ای فرشتگانم! به بنده‌ام فاطمه بنگرید که در برابر من ایستاده به حالتی که شانه‌هایش از ترس من لرزان است و با قلب خود به عبادت من روی آورده"[۶۰] و وقتی او در محراب می‌ایستد، هفتاد هزار فرشته مقرب بر او سلام می‌فرستند و به همان سخنی که فرشتگان، با آن مریم را ندا دادند، ندا داده و می‌گویند: "فاطمه! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است"[۶۱].[۶۲]

تسبیح فاطمه زهرا (س)

تسبیح فاطمه (س) یکی از اعمالی است که آن حضرت انجام می‌داده و دستور آن برابر روایات متعدد ۳۴ مرتبه الله اکبر، ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحان الله است. توصیه شده در تعقیب نماز و قبل از خواب خوانده شود که سبب مغفرت می‌شود[۶۳]. امیرالمؤمنین (ع) جریان تسبیح فاطمه (س) را این‌گونه برای مردی از بنی سعد تعریف کرد: فاطمه (س) همسر من بود. او آب می‌آورد که اثر آن روی سینه‌اش بود. آسیاب می‌کرد که دستش آسیب دیده بود. خانه را جارو می‌کرد، به گونه‌ای که لباسش خاکی می‌شد. آتش زیر دیگ می‌افروخت، به گونه‌ای که جامه هایش سیاه شده بود؛ درنتیجه آسیب زیادی به او وارد شده بود. به او گفتم اگر نزد پدرت بروی و از ایشان خادمی بخواهی، از این مشکلات رهایی می‌یابی. او نزد پیامبر (ص) رفت؛ جمعی را نزد وی دید، چیزی نگفت. خجالت کشید و برگشت. پیامبر دانست او برای حاجتی آمده است. روز بعد پیامبر (ص) نزد ما آمد و گفت: ای فاطمه، حاجتت چه بود؟ من سختی‌های زهرا را ذکر کردم. پیامبر (ص) فرمود: آیا دوست ندارید چیزی به شما بیاموزم که بهتر از خادم باشد؟ ۳۴ مرتبه تکبیر و ۳۳ مرتبه تسبیح و ۳۳ مرتبه حمد خدا را انجام دهید. فاطمه سه بار گفت: از خدا و رسولش راضی هستم[۶۴].[۶۵]

مصحف فاطمه

بعد از رحلت پیامبر (ص) در پی حزن و اندوه شدید فاطمه (س)، خداوند متعال به‌عنوان دل‌جویی از آن حضرت مطالبی را به‌وسیله جبرئیل بر او نازل کرد[۶۶] و نکاتی را راجع به حوادث آینده درباره ذریه او می‌گفت و حضرت (س) آن مطالب را بر امام علی (ع) املا کردند[۶۷]. ازاین روی وی مُحَدَّثه نام گرفته است[۶۸]. این نوشته‌ها نزد اهل بیت (ع) به نام مصحف فاطمه (س) و گاهی از آن به کتاب فاطمه تعبیر می‌شود[۶۹].[۷۰].

نزول مائده بهشتی

یکی از فضائل فاطمه (س) که نشان‌دهنده عمق قرب او به پروردگار عالم است، نازل شدن غذای آسمانی برای فاطمه (س) همانند نزول آن بر مریم (س) است. خداوند در قرآن درباره مریم (س) چنین می‌فرماید: ﴿كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۷۱]. نزول غذای آسمانی برای فاطمه (س) چندین بار روی داد، مانند اینکه نقل شده، چند روزی بود رسول خدا (ص) چیزی نخورده بود. سری به اتاق همسرانش زد اما نزد آنان چیزی نیافت، پس نزد فاطمه (س) آمد و فرمود: "دخترم گرسنه‌ام، آیا چیزی برای خوردن داری؟" فاطمه که چیزی در منزل نداشت، فرمود: "نه، به خدا سوگند!" رسول خدا (ص) از آنجا رفت. ناگاه کنیزی از کنیزان فاطمه (س) دو گرده نان با تکه‌ای گوشت برای آن حضرت فرستاد. فاطمه آن را در پارچه‌ای پیچید و با خود گفت: "رسول خدا را بر خود و دیگران مقدم می‌دانم" و با اینکه آنان خود محتاج بودند، یکی از حسنین را در پی رسول خدا (ص) فرستاد تا از ایشان بخواهد که باز گردند. هنگامی که رسول خدا (ص) بازگشت، فاطمه (س) فرمود: "جان من و مادرم به فدای شما؛ خداوند چیزی فرستاده است که برایتان کنار گذاشته‌ام". رسول خدا (س) فرمود: "سفره را بیاور!" هنگامی که فاطمه (س) سفره را باز کرد آن را پر از نان و گوشت یافت، تعجب کرد و دریافت آنها برکتی است که خداوند متعال نازل کرده است. پس سفره را نزد رسول خدا (ص) پهن کرد. آن حضرت پس از حمد الهی پرسید: دخترم این غذا از کجاست؟ فاطمه (س) جواب داد: "لطف پروردگار است و او به هر کس که بخواهد بی‌اندازه روزی می‌دهد". رسول خدا (ص) نیز فرمود: "خدا را شکر که تو را همانند سرور زنان بنی اسرائیل قرار داد که هرگاه خداوند به او روزی می‌داد، می‌گ‌فت: این، لطف خداوند است". پس رسول خدا، علی و حسن و حسین و دیگر خاندانش را فراخواند و همگی از آن غذا خوردند و سیر شدند؛ ولی چیزی از آن کم نشد و فاطمه (س) آن را بین همسایگان تقسیم کرد[۷۲].[۷۳]

مقام اخروی

امام حسین (ع) از امام علی (ع) روایت کرده است: پیامبر (ص) فرمود: «فاطمه، روز قیامت، در حالی محشور می‌شود که لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های عرش را گرفته و می‌گوید: ای داورترینِ داوران! میان من و قاتل فرزندم حُکم کن. و به پروردگار کعبه سوگند، به سود دخترم فاطمه، حکم می‌شود!»[۷۴].[۷۵]

رسول خدا (ص) در نقل دیگری درباره شفاعت فاطمه (س) فرمود: "آنگاه که فاطمه به صحرای محشر وارد شود، زنان مؤمن امتم را به بهشت راهنمایی می‌کند؛ زنانی که نمازهای پنجگانه‌شان را به جا آورده و ماه رمضان را روزه‌دار بوده‌اند و حج خانه خدا را به جا آورده، و زکات مالشان را پرداخته و از همسرانشان اطاعت کرده‌اند و پس از من به ولایت علی (ع) معتقد بوده‌اند، با شفاعت دخترم فاطمه که سرور زنان عالمیان است، به بهشت وارد می‌شوند"[۷۶].[۷۷]

سرگذشت تاریخی

دوران زندگی هجده ساله حضرت فاطمه (س) را در سه مقطع می‌توان مورد بررسی قرار داد:

از ولادت تا هجرت

این مقطع که هشت سال نخست زندگانی حضرت را در برمی‌گیرد، مصادف با دعوت پیامبر (ص) و اقدامات سرسختانۀ مشرکان مکه در جلوگیری از گسترش اسلام بود. حضرت خدیجه (س)، دخترش را در حالی به دنیا آورد که زنان مکه به علت ازدواج وی با پیامبر (ص) قطع رابطه کرده و در زمان ولادت حضرت فاطمه (س) نیز او را تنها گذاشتند[۷۸]، البته به اذن خداوند، حضرت (حوا)[۷۹] یا ساره (همسر ابراهیم (ع))، آسیه همسر فرعون، کلثوم خواهر حضرت موسی (ع) و مریم مادر حضرت عیسی (ع) حضور داشته‌اند[۸۰]. علت این قطع رابطه، آن بود که خدیجه (س)، با فردی فقیر ازدواج کرد.

مخالفان پیامبر (ص) با أبتر خواندن حضرت محمد (ص) به علت نداشتن فرزند پسر و ادامه نیافتن نسل وی، ایشان را استهزا می‌کردند؛ اما با تولد حضرت فاطمه (س) و نزول سوره کوثر از سوی خداوند، آن مخالفان، أبتر شدند و نسل پیامبر (ص) از این دختر ادامه یافت[۸۱].

فاطمه (س) در دامان بهترین مربی الهی، همچون پدرش، تربیت یافته و به رشد و بالندگی رسید، تا اینکه برترین و داناترین زنان عالم شد، به‌گونه‌ای که بهشت مشتاق او بود[۸۲]. ایشان، با وجود سن کم، همیار و تسکین دهندۀ قلب پدر در این ایام بود. در گزارش‌های تاریخی آمده است، حتی زمانی که مشرکان از سر عداوت بر سر و روی پیامبر (ص) زباله می‌ریختند، ایشان با دستان خویش به زدودن آثار آن اقدام می‌کرد[۸۳]. مهم‌ترین وقایع دوران کودکی حضرت فاطمه (س) عبارت است از: سه سال حضور در شعب ابی‌طالب[۸۴]، فوت ابوطالب عموی پیامبر (ص) و مادرش حضرت خدیجه[۸۵]. سرانجام، اقدامات مشرکان، زمینۀ هجرت پیامبر (ص) و سایر مسلمانان را به یثرب فراهم ساخت[۸۶].

از هجرت تا رحلت پیامبر (ص)

هجرت به مدینه

پس از گذشت سیزده سال از بعثت رسول اکرم (ص)، سرانجام مشرکان مکه به این نتیجه رسیدند که خاموش ساختن دعوت پیامبر (ص) جز با قتل او و مشارکت تمامی قبایل در آن، امکان‌پذیر نیست؛ لکن حضرت محمد (ص) بر اساس فرمان خداوند به صورت مخفیانه به سمت یثرب حرکت کردند[۸۷]. پیش از آن، تعدادی از مردم یثرب در موسم حج، مسلمان شده بودند. آنان طی پیمان‌های عقبۀ اول و دوم، طی دو سال متمادی با پیامبر (ص) سوگند وفاداری و حمایت از ایشان یاد کرده بودند[۸۸]. با شکست نقشه قتل پیامبر (ص) که با فداکاری حضرت علی (ع) در خوابیدن بر بستر پیامبر (ص) میسر شد، شروع هجرت سایر مسلمانان به سمت یثرب آغاز شد. حضرت فاطمه (س) نیز همراه فاطمه بنت اسد، فاطمه بنت زبیر، ام‌ایمن در معیّت حضرت علی (ع)، به سمت مدینه حرکت کرد و در منطقه قُبا به رسول خدا (ص) ملحق شد. آنان با استقبال اهل یثرب وارد این شهر شدند[۸۹].

ازدواج با امام علی(ع)

هر چند، بزرگان و ثروتمندان قریش از خواستگاران حضرت فاطمه (س) بودند؛ اما بنابر اقوال مختلف، در ماه رمضان سال دوم هجری با حضرت علی (ع) ازدواج کردند که از سوی خداوند تنها هم کفو ایشان شمرده شد[۹۰] و ذی حجه همان سال مراسم عروسی برگزار شد[۹۱].

این ازدواج در حالی صورت گرفت که برخی افراد، حضرت فاطمه (س) را همچون مادرش به علت ازدواج با حضرت علی (ع) که در آن زمان ثروتی نداشتند، سرزنش می‌کردند[۹۲]، در حالی که امام علی (ع) پسر عموی پیامبر (ص)، اولین مرد مسلمان[۹۳] و برادر پیامبر (ص) در جریان پیمان اخوت در مدینه[۹۴] بود[۹۵].

فاطمه (س) و رحلت دو خواهر او

در سال هشتم هجرت[۹۶] خواهر بزرگ حضرت زهرا (س)، زینب[۹۷] رحلت کرد و فاطمه (س) به همراه زن‌های دیگر به سمت جنازه زینب حرکت کرد و بر آن نماز خواند[۹۸] و در شعبان سال بعد نیز رحلت خواهر دیگرش روی داد[۹۹].[۱۰۰]

از رحلت پیامبر (ص) تا شهادت

دفاع از ولایت

حضرت فاطمه (س) در سال یازدهم هجرت، پس از رحلت پیامبر (ص) مدت زمان اندکی زیستند که از سی تا دویست و چهل روز ذکر شده است[۱۰۱]. پدید آمدن مباحث مربوط به جانشینی پس از پیامبر (ص)، باعث ایجاد دو گروه میان مسلمانان شد که در ارتباط مستقیم با زندگانی حضرت فاطمه (س) قرار داشت. دسته اول که امامت و جانشینی را مشتمل بر سه شأن قضاوت، حکومت و رهبری معنوی می‌دانستند، این شایستگی را بر اساس ادله عقلی و نقلی، تنها در حضرت علی (ع) می‌دیدند؛ اما گروه دوم، امامت و جانشینی را تنها در امر حکومت و ریاست عامه دیدند و طی جریان سقیفه، ابوبکر را به خلافت برگزیدند. شیعه معتقد است در این جریان، حضرت علی (ع) بنابر مصالح اسلام سرانجام مجبور به دست کشیدن از حکومت شد؛ اما امامت و رهبری معنوی مردم، همچنان بر عهده ایشان بود[۱۰۲]. در این باره حضرت فاطمه زهرا (س) از همان ابتدای پدید آمدن جریان سقیفه در دفاع از جریان اول و اثبات آن به اقدامات مختلفی روی آورد؛ مانند: بیان سخنرانی‌های متعدد در مسجد، رفتن به درِ خانه‌های مهاجر و انصار و یادآوری سخنان پیامبر (ص)، اعتراض به همسران مهاجر و انصار به سبب کناره‌گیری شوهرانشان در دفاع از این جریان، در ملاقاتی که به عیادت ایشان آمده بودند و تلاش برای جلوگیری از اجبار حضرت علی (ع) در گرفتن بیعت که به درگیر شدن جناح مخالف با ایشان و حتی وارد ساختن آسیب‌های جسمی به وی منجر شد. این امر، سرانجام باعث سقط جنین و بیماری شدید ایشان شد که به شهادت حضرت انجامید[۱۰۳].

امیرمؤمنان (ع) فاطمه (س) را بر مرکبی می‌نشاند و شبانه به مجالس انصار[۱۰۴] می‌برد و فاطمه (س) از آنان درخواست یاری می‌کرد. آنها در جواب فاطمه (س) گفتند: ای دختر رسول خدا! ما قبلاً با این مرد (ابوبکر) بیعت کرده‌ایم؛ اگر همسر و پسر عمویت قبل از او، پیش‌دستی کرده بود با کس دیگری بیعت نمی‌کردیم. امیرمؤمنان (ع) نیز در پاسخ آنان فرمود: "آیا رسول خدا (ص) را در خانه‌اش رها می‌کردم و بدون دفن او خارج شده و با مردم بر سر خلافتش نزاع می‌کردم؟" و فاطمه (س) نیز فرمود: "آنچه ابوالحسن انجام داد شایسته او بود و آنان کاری کردند که خداوند درباره آن بازخواست خواهد کرد که چگونه با بیعت علی معامله کردند"[۱۰۵].[۱۰۶]

ماجرای باغ فدک

یکی از وقایع مهم دیگر، که پس از پیامبر (ص) درباره حضرت فاطمه (س) به وقوع پیوست، ماجرای باغ فدک بود. روزی پیامبر اکرم (ص) نزد حضرت فاطمه (س) رفت و به او فرمود: "دخترم! خدا فدک را به پدرت بخشیده و به او اختصاص داده است و مسلمانان در آن سهمی ندارند. هر چه می‌خواهی درباره آن انجام بده. چون مهریه مادرت خدیجه، هنوز بر عهده من است. فدک را عوض مهر مادرت به تو می‌دهم تا از آنِ تو و فرزندانت باشد". بعد تکه پوستی را خواست و به علی (ع) فرمود: "بنویس: رسول خدا (ص) فدک را به دخترش فاطمه (س) بخشید". علی (ع)، غلام پیامبر (ص) و ام ایمن شاهد این جریان بودند. پیامبر اکرم (ص) درباره ام ایمن فرمود: "ام ایمن اهل بهشت است".

همچنین نقل شده، پس از تصرف فدک، اهل فدک نزد پیامبر (ص) آمدند و با آن حضرت، با پرداخت بیست و چهار هزار دینار در سال، صلح کردند[۱۰۷]. در این هنگام جبرئیل نازل شد و به پیامبر (ص) گفت: "خداوند به شما امر می‌کند که حقوق خویشاوندان خود را بدهید و آنها را از خود راضی کنید". حضرت رسول (ص) از او پرسید: ای جبرئیل! چه کسانی خویشاوندان من هستند و حقوق آنان چیست؟ جبرئیل گفت: "مقصود از خویشاوند، فاطمه (س) است؛ اینک باغ‌های فدک را به او ببخشید زیرا خدا و رسول در آن، حقی ندارند". سپس پیامبر (ص) فاطمه (س) را‌ طلبید و با نوشتن گواهی، فدک را به وی تسلیم کرد[۱۰۸].[۱۰۹]

پس از رحلت خاتم انبیا (ص) جناح مخالف با این دلیل که ارث به فرزندان پیامبران تعلق نمی‌گیرد، این منطقه را از حضرت فاطمه گرفت؛ از این رو بخشی از تلاش دختر رسول خدا (ص)، ارائه دلایل برای اثبات ارثیۀ خود و بازستاندن فدک در کنار سایر اقدامات ایشان بود[۱۱۰].[۱۱۱]

سیره و سبک زندگی

سیره حضرت فاطمه (س) از یک سو به لحاظ انتساب ایشان به عنوان دختر پیامبر (ص)، همسر امامت و مادر ولایت و از سوی دیگر برجستگی‌های شخصیتی که در وجود ایشان دیده می‌شود و ایشان را به عنوان یک الگو مطرح می‌سازد، حائز اهمیت است. سیره حضرت در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی هرچند به صورت اندک در تاریخ آمده است، اما توجه به هر کدام از وقایع نقل شده، از زاویه‌های مختلف اعتقادی، اخلاقی و عملی، ابعاد مختلفی از زندگی این شخصیت را برای ما آشکار می‌سازد. برخی از ابعاد زندگانی ایشان عبارت است از:

  1. سیره اخلاقی حضرت فاطمه: در بیان سیره اخلاقی حضرت فاطمه (س) به موارد متعددی اشاره شده است که بیانگر سلوک معنوی و اخلاقی ایشان است؛ برخی از آنها عبارت‌اند از: ایمان و اخلاص؛ ساده‌زیستی و زهد؛ ایثار و عدالت.
  2. سیره عبادی حضرت فاطمه: در احادیث شیعه آمده است، هنگامی که فاطمه در محرابش به عبادت می‌ایستاد، خداوند به فرشتگان می‌فرمود: "ای فرشتگانم! به بنده‌ام فاطمه بنگرید که در برابر من ایستاده به حالتی که شانه‌هایش از ترس من لرزان است و با قلب خود به عبادت من روی آورده"[۱۱۲].
  3. سیره خانوادگی حضرت فاطمه: حضرت فاطمه (س) به عنوان دختر پیامبر خاتم (ص) جایگاهی ویژه نزد آن حضرت داشت به‌گونه‌ای که از محبوب‌ترین افراد نزد ایشان به شمار می‌آمد. آن حضرت در نقش مادری نیز به به تربیت فرزندان خویش اهتمام ویژه‌ای داشت و در نقش همسرداری نیز جایگاهشان چنان برجسته بود که در لحظات پایانی عمر خویش، امیرالمؤمنین (ع)، رضایت خویش را از ایشان اعلام کرد.
  4. سیره اجتماعی حضرت فاطمه: از جمله قلمروهای الگوبخشی سیره حضرت فاطمه (س) زندگی اجتماعی آن حضرت است. حیات اجتماعی بانوی اسلام در این بُعد برای شیفتگان مکتبش بسیار درس‌آموز است. او همان‌گونه که در ابعاد مختلف علمی، اخلاقی، عبادی، تربیتی و سایر کمالات انسانی و ارزش‌های دینی پیشگام بود، در مسائل اجتماعی نیز انسانی ممتاز و چهر‌ه‌ای فعال به شمار می‌رفت.
  5. سیره علمی حضرت فاطمه: حضرت فاطمه (س) به شهادت معصومان (ع) دارای علم ما کان و ما یکون تا روز قیامت[۱۱۳] و در مسائل علمی، پاسخگوی مردم و محل رجوع بانوان بود.
  6. سیره سیاسی حضرت فاطمه: از جمله قلمروهای الگوبخشی سیره حضرت فاطمه (س) زندگی سیاسی آن حضرت است. او همان‌گونه که در ابعاد مختلف علمی، اخلاقی، عبادی، تربیتی و سایر کمالات انسانی و ارزش‌های دینی پیشگام بود، در مسائل سیاسی نیز انسانی ممتاز و چهر‌ه‌ای فعال به شمار می‌رفت[۱۱۴].

دیدگاه‌ها درباره شخصیت حضرت فاطمه

دیدگاه اهل سنت

علاوه بر فضائل حضرت زهرا (س) که در منابع شیعی وجود دارد، بسیاری از آنها در منابع اهل سنت نیز یافت می‌شود، مانند اینکه مالک بن انس درباره برتری فاطمه (س) بر همه صحابه می‌گوید: "احدی (چه صحابی و چه غیر آن) برتر از فاطمه، پاره تن رسول خدا (ص) نیست"[۱۱۵]. همچنین مناوی چنین نقل می‌کند: "به اتفاق علمای اهل سنت، فاطمه (س) از خلفای اربعه افضل است"[۱۱۶] و نیز ابن حجر عسقلانی، عالم سرشناس اهل سنت می‌گوید: "به اجماع علمای اهل سنت، فاطمه از خدیجه و عایشه برتر است"[۱۱۷].[۱۱۸]

شهادت و محل دفن

حضرت فاطمه (س)، سرانجام بعد از گذراندن روزهای سخت بیماری، در سال ۱۱ هجری در مدینه و در پی مصدومیت‌هایی که در راه دفاع از ولایت و حماسۀ غدیر متحمّل شد[۱۱۹] و پس از انجام وصیت‌های مختلف، طبق فرمودۀ پیامبر (ص)، اولین فردی از خاندان نبوی بود که به دیدار ایشان شتافت[۱۲۰]. ایشان طبق وصیتشان، شبانه، مخفیانه و در نقطه نامعلومی در مدینه به خاک سپرده شد. علی (ع)، فاطمه (س) را غسل داد. به تعبیر امام صادق (ع) چون وی صدیقه بود، باید صدیق او را غسل می‌داد[۱۲۱].[۱۲۲]

محل دفن حضرت فاطمه (س)

درباره محل دفن فاطمه زهرا (س) اختلاف است. برخی آن را بقیع، برخی روضه و برخی خانه‌اش دانسته‌اند[۱۲۳]. زیارت ایشان در هر سه مورد وارد شده است. در کافی و من لا یحضره الفقیه آمده است که ابن ابی نصر بزنطی از امام رضا (ع) از قبر فاطمه (س) می‌پرسد؛ حضرت می‌فرماید: «دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا»: “در خانه‌اش دفن شده است”. وقتی بنی امیه مسجد را توسعه دادند، خانه جزء مسجد گردید[۱۲۴]. در روایتی امام صادق (ع) نیز این محل را جای دفن فاطمه (س) می‌داند[۱۲۵]. شیخ صدوق هر سه قول را ذکر می‌کند و قول دفن حضرت را در خانه‌اش که جزء مسجد شده، ترجیح داده است[۱۲۶]. در روایتی آمده علی (ع)، فاطمه (س) را پنهانی دفن کرد و جای قبر ایشان را محو نمود و رو به پیامبر (ص) کرد و با حضرت سخن گفت[۱۲۷]. این خبر نیز از دفن فاطمه (س) در محدوده مسجد حکایت دارد.[۱۲۸]

قبر پنهان او گواه نارضایتی وی از حکومت وقت بود و وصیتش بر دفن پنهانی و مخفی بودن مدفن، مبارزه‌ای مستمر با باطل و سند مظلومیّت او و خاندان پیامبر است[۱۲۹]. در تشییع حضرت، تعدادی انگشت‌شمار از اصحاب، همچون: عقیل، عمار، مقداد، زبیر، ابوذر، سلمان و بریده حضور داشتند[۱۳۰].[۱۳۱]

اندوه امام علی (ع) در شهادت حضرت فاطمه (س)

امیرالمؤمنین (ع) در پی شهادت، بانوی بزرگ اسلام، بسیار اندوهگین شدند و فرمودند: «سلام بر تو ای رسول خدا، سلامی از طرف من و دخترت که هم‌اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است. ای پیامبر خدا، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه (س) کم شده و توان خویشتن‌داری ندارم، اما برای من که سختی جدایی تو را دیده و سنگینی مصیبت تو را کشیدم، شکیبایی ممکن است. این من بودم که با دست خود تو را در میان قبر نهادم و هنگام رحلت، جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد "پس همه ما از خداییم و به خدا باز می‌گردیم." پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید. از این پس، اندوه من جاودانه و شب‌هایم شب زنده‌داری است تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را بر من برگزیند. به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو چگونه در ستم‌کاری بر او اجتماع کردند. از فاطمه (س) بپرس و احوال اندوهناک ما را از او، خبر گیر، که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دو شما؛ سلام وداع کننده‌ای که از روی ناخشنودی یا خسته‌دلی سلام نمی‌کند. اگر از خدمت تو باز می‌گردم از روی خستگی نیست و اگر در کنار قبرت می‌نشینم، از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده نخواهد بود»[۱۳۲].[۱۳۳]

فاطمه زهرا در روز قیامت

پیامبر اکرم (ص) فرمود: گویا دخترم فاطمه را می‌بینم که در روز قیامت بر مرکبی از نور نشسته و در حالی که راست و چپ و جلو پشت سر او را را هفتاد هزار فرشته دربرگرفته‌اند[۱۳۴] و جبرئیل افسار مرکب او را گرفته و با صدایی بلند ندا می‌دهد: "چشمانتان را به زیر افکنید تا فاطمه دختر محمد عبور کند"[۱۳۵] و همه حتی پیامبران و رسولان و صدیقان و شهداء چشمانشان را به زیر می‌افکنند، وارد صحرای محشر می‌شود و حرکت خود را ادامه داده تا آنکه روبروی عرش پروردگار قرار می‌گیرد، از مرکب به زیر می‌آید و به خداوند متعال چنین عرض می‌کند: "ای اله و سرور من! میان من و کسانی که به من ظلم کرده‌اند، حکم فرما، بار خدایا! میان من و کسانی که فرزندانم را به قتل رساندند، حکم فرما!" در این هنگام ندایی این چنین از جانب خداوند می‌آید: "ای حبیب من! و ای دختر حبیب من! هر چه می‌خواهی درخواست نما تا به تو اعطا شود و شفاعت نما که پذیرفته می‌گردد" فاطمه (س) نیز شفاعتش را چنین عرض می‌کند: "ای اله و سرور من! شفاعتم نسبت به فرزندانم و شیعیانم و دوستدارانم و دوستداران فرزندانم" که چنین نداء می‌رسد: "فرزندان فاطمه و شیعیان او و دوستداران او و فرزندانش کجایند؟ "آنان پیش می‌آیند و فرشتگان رحمت دور آنان حلقه می‌زنند و فاطمه (س) پیشاپیش آنان قرار می‌کند تا آنکه آنان را به بهشت وارد کند"[۱۳۶].[۱۳۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. شیخ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۱۷۵؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۸۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۳؛ حسین بن حمدان خصیبی، الهدایة الکبری، ص۱۷۵.
  2. (تاریخ‌های غیر مشهور دیگری که سال تولد را به چند سال قبل از پنجم بعثت و حتی پیش از بعثت می‌رساند نیز آمده است شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۳؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۶۳.
  3. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۳؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار، ج۳۷، ص۶۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۹۵.
  4. ر.ک: شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.
  5. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۲-۶۰۴؛ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵.
  6. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۲۴؛ این هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۸۷ و ۲۴۰.
  7. ر.ک: شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.
  8. شهاب الدین حسینی مرعشی، ملحقات احقاق الحق، ج۲۵، ص۲۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۵: «لأنّها زهرة المصطفى (ص)؛ كَانَ وَجْهُهَا يَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ...».
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸ و ج۲، ص۵۰۰؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.
  10. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲: «وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ».
  11. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.
  12. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۱۷۹.
  13. شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۹۲؛ همو، الخصال، ص۴۱۴؛ همو، علل الشرائع، ص۱۷۸.
  14. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۸.
  15. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۶؛ شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.
  16. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۲-۶۰۴.
  17. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۷، ص۳۷۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۹۵۴؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۷۵.
  18. احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۵۵.
  19. احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۵۵؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۴۵.
  20. ر.ک: شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.
  21. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹ و ۴۲۰.
  22. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۷.
  23. سوره آل عمران، آیه ۴۲ و ۱۱۰؛ سوره احزاب، آیه ۶ و ۳۳؛ سوره شوری، آیه ۲۳ و ۵۱؛ سوره سبأ، آیه ۴۷؛ سوره فرقان، آیه ۵۷؛ سوره هود، آیه ۲۹؛ سوره مائده، آیه ۳ و ۶۷؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵؛ سوره فاطر، آیه ۳۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۴۹؛ سوره بقره، آیه ۳۳، ۳۷ و ۱۴۷؛ سوره انعام، آیه ۹۰ و ۱۱۵؛ سوره زخرف، آیه ۲۸؛ سوره دهر، آیه ۵ و ۹؛ سوره مطففین، آیه ۱۸ و ۲۸؛ سوره واقعه، آیه ۱۰، ۱۱، ۷۷ و ۷۹؛ سوره انسان، آیه ۱۰ و ۱۷؛ سوره اسراء، آیه۳۶؛ سوره حشر، آیه ۶ و ۷؛ سوره انفال، آیه ۱ و ۴۲؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۴؛ سوره کوثر، آیه ۱؛ سوره تحریم، آیه ۱۲؛ سوره دخان، آیه ۳۲ و ۱۶۰.
  24. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۴.
  25. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  26. فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۶۶۹؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۴۷؛ الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، ثعلبی، ج۸، ص۳۷؛ الکشاف، زمخشری، ج۴، ص۲۲۳؛ التفسیر الکبیر، رازی، ج۲۷، ص۱۴۳؛ فخر رازی در توضیح این مطلب میافزاید: بدون شک ارتباط فاطمه و علی و حسن و حسین با رسول خدا (ص) محکم‌ترین رابطه بوده است... و با نزول آیه مودت ثابت می‌شود که این چهار نفر، اقارب آن حضرت می‌باشند و وقتی این موضوع ثابت شد این نکته هم ثابت می‌شود که باید آنها را احترام کرد.
  27. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.
  28. «آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.
  29. الامالی، شیخ صدوق، ص۱۳۴؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص۱۵۷؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۲۰۱؛ همچنین این حدیث از امام صادق (ع) نیز روایت شده است: الخصال، شیخ صدوق، ص۲۷۰؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۵۸.
  30. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.
  31. «خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.
  32. مسائل علی بن جعفر، ابن امام جعفر صادق (ع)، ص۳۱۶؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۱۹۵؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۰۳؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴، ص۱۹.
  33. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.
  34. الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۹؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۱۹۷.
  35. الکتاب المصنف، أبی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۸۸؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۳۶۱ و ۱۳۷۴؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۹۷.
  36. دلائل الامامه، طبری، ص۱۳۹؛ الثاقب فی المناقب، ابن حمزه طوسی، ص۲۹۱؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۲، ص۵۳۱؛ مناقب آل أبی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۱۶.
  37. تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۹۶؛ شرح الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۳۰؛ علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۷؛ من لا یحضره الفقیه، همو، ج۱، ص۱۸۷ و ج۴، ص۱۲۵؛ منابع اهل سنت که در آنها این روایت آمده: المعجم الکبیر، طبرانی، ج۲۲، ص۴۰۴؛ معرفة الصحابه، ابی نعیم اصفهانی، ج۶، ص۳۱۸۸.
  38. بشارة المصطفی، طبری، ص۲۲۰؛ بحارالانوار، علامه ملجسی، ج۴۳، ص۵۸.
  39. مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۱۰؛ التدوین فی أخبار قزوین، قزوینی، ج۱، ص۴۵۷؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۴، ص۳۵۱؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۴، ص۱۶؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۳۹۰.
  40. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۷.
  41. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.
  42. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵؛ الاحاد و المثانی، ابن ضحاک، ج۵، ص۳۵۹؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۹ و ج۱، ص۶۶۴.
  43. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۶۶۴.
  44. کشف الغمه، ابی الفتح اربلی، ج۲، ص۱۰۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۱۹۴.
  45. سنن أبی داود، ابن اشعث سجستانی، ج۴، ص۱۳۷۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۴؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۶.
  46. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۵-۲۶۶.
  47. «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.
  48. تفسیر فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، ص۵۸۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۶۵.
  49. الغیبه، شیخ طوسی، ص۲۸۶؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۲، ص۲۷۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۳، ص۱۸۰.
  50. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷.
  51. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‏ فَاطِمَةُ مُهْجَةُ قَلْبِي‏ وَ ابْنَاهَا ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ بَعْلُهَا نُورُ بَصَرِي وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهَا أُمَنَاءُ رَبِّي وَ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ هَوَى» (مئة منقبة، ص۱۰۰، ح۴۴).
  52. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‏ يَا فَاطِمَةُ (س): إِنَّ اللَّهَ‏ يَغْضَبُ‏ لِغَضَبِكِ‏ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ» (المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷، ح۴۷۳۰؛ المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۰۸، ح۱۸۲).
  53. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۳۹.
  54. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۱، ص۴۵۱.
  55. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۴؛ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۵.
  56. «وَ مِنَّا خَیْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ»؛ نهج البلاغه، نامه ۲۸
  57. همانا تو ای فاطمه سرور زنان جهانی
  58. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۴.
  59. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۴؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۵.
  60. الامالی، شیخ صدوق، ص۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۷.
  61. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ بشارة المصطفی، طبری، ص۲۷۴؛ مناقب آل ابی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۳۴.
  62. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۴.
  63. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.
  64. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ همو، علل الشرائع، ص۳۶۶ (با تلخیص).
  65. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۹.
  66. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۰.
  67. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.
  68. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۹۷، ص۱۹۶.
  69. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۲.
  70. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۴؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۵؛ شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۵-۳۱۷.
  71. «و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.
  72. الکشاف، زمخشری، ج۱، ص۳۸۷؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج۲، ص۳۵؛ تفسیر غرائب القرآن، زیلعی، ج۲، ص۱۵۱؛ تخریج الاحادیث و الآثار، زمخشری، ج۱، ص۱۸۴ و ج۳، ص۱۴۲.
  73. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۵۳-۲۶۰.
  74. «قَالَ النَّبِيُّ (ص): تَحْشُرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ (س) يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ‏ مَصْبُوغَةٌ بِالدِّمَاءِ تَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ تَقُولُ يَا أَحْكَمَ الْحَاكِمِينَ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَاتِلِ وَلَدِي قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ يَحْكُمُ لِابْنَتِي فَاطِمَةَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» (عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۹، ح۲۱).
  75. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین، ص ۹۳۹.
  76. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۲۷۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸، ص۵۸ و ج۴۳، ص۲۴.
  77. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۳۰۶-۳۰۸.
  78. محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۷۷.
  79. احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۴۴.
  80. احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۴۴؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۷۸.
  81. فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج۳۲، ص۸۴۴.
  82. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۴.
  83. سید مرتضی، أمالی، ج۲، ص۱۹.
  84. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۴.
  85. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶.
  86. ر.ک: شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۵.
  87. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۲.
  88. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۱.
  89. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۲۱۷.
  90. احمد بن عبدالله الطبری، ذخائر العقبی، ص۳۱؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۸۲ و ۲۸۸؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامه، ص۸۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۹.
  91. علی بن فخرالدین اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمه، ج۱، ص۳۶۴.
  92. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۷۷.
  93. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۳۶؛ ابن هشام، سیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵.
  94. ابن هشام، سیرة النبویه، ج۱، ص۵۰۵.
  95. ر.ک: شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۷؛ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص232-۲۵۵
  96. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۴؛ العبر فی خبر من غبر، ذهبی، ج۱، ص۱۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۴۸.
  97. جوامع السیرة، ابن حزم اندلسی، ج۱، ص۳۹؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۰۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۷، ص۱۴۴.
  98. الاستبصار، شیخ طوسی، ج۱، ص۴۸۵؛ تهذیب الاحکام، همو، ج۳، ص۳۳۳؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۱، ص۹۶.
  99. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۱۶۱؛ العبر فی خبر من غبر، ابن عثمان ذهبی، ج۱، ص۱۰؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۴، ص۷۴.
  100. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۸-۲۶۹.
  101. درباره تاریخ‌های مختلف نک: اسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا (س).
  102. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۲۸-۳۳.
  103. ابن قتیبه دینوری، الإمامة و السیاسة (تاریخ الخلفا)، ج۱، ص۱۸-۳۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۵۸۶؛ نک: مرتضی عاملی، سید جعفر، رنج‌های زهرا (س)، ترجمه محمد سپهری، قم، نشر ایام، ۱۳۷۸.
  104. گویا امیرمؤمنان (ع) و فاطمه (س) از سخن گفتن با مهاجران ناامید شده بودند که به سوی انصار آمدند.
  105. الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج۱، ص۱۶.
  106. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۸۸-۲۹۰.
  107. الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، ج۱، ص۱۱۳.
  108. اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۰۰.
  109. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۷-۲۶۸.
  110. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۹۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الأطهار، ج۲۹، ص۱۱۵؛ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۲۳۷؛ شیخ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۵۴۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۱۸.
  111. ر.ک: شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۷-۳۱۹؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۳.
  112. الامالی، شیخ صدوق، ص۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۷.
  113. سید مرعشی، شرح احقاق الحق، ج۲۵، ص۵۸۴.
  114. رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص۱۴۷ ـ ۱۵۳؛ شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۲۰-۳۲۶؛ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۴.
  115. الحاوی للفتاوی، سیوطی، ج۲، ص۲۸۰؛ حاشیة الرملی، رملی، ج۳، ص۱۰۳؛ فتاوی الرملی، رملی، ج۶، ص۱۷۲.
  116. فیض القدیر، مناوی، ج۴، ص۴۲۲.
  117. مرقاة المفاتیح، قاری، ج۱۰، ص۴۰۳؛ دستور العلماء، قاضی عبدالنبی، ج۱، ص۱۲.
  118. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۶۷.
  119. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۱.
  120. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۹۵؛ نک: فاطمه طاهایی، سیری در خطبه فدک.
  121. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹.
  122. ر.ک: شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۷-۳۱۹؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۳.
  123. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۲، ص۵۷۲.
  124. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۲۹.
  125. ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۳۶۷.
  126. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷۲: «مِنْهُمْ مَنْ رَوَى أَنَّهَا دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ وَ هَذَا هُوَ الصَّحِيحُ عِنْدِي».
  127. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.
  128. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۴.
  129. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۱.
  130. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۵؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۸؛ شیخ طبرسی، تاج الموالید، ص۲۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۳۶.
  131. ر.ک: شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۷-۳۱۹؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۳.
  132. «السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِین»؛ ‏ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲.
  133. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۲-۶۰۴؛ شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۱۹.
  134. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۷۵؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۲۷۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸، ص۵۸، ج۳۷، ص۸۵ و ج۴۳، ص۲۴.
  135. الامالی، شیخ صدوق، ص۷۰؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۴۳؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ مناقب آل أبی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۱۰۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۹. منابعی از اهل سنت که این مطلب رسول خدا (ص) را که فرمود: "در روز قیامت ندایی خواهد آمد که ای حاضران، چشمانتان را به زیر افکنید تا فاطمه عبور کند و او در حالی که لباس زیبایی به رنگ سبز پوشیده است عبور می‌کند" نقل کرده‌اند، عبارت‌اند از: فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۷۶۳؛ معجم ابن الأعرابی، ابن درهم بصری، ج۲، ص۶۰؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۶۶ و ۱۷۵؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۳۸۹.
  136. الامالی، شیخ صدوق، ص۷۰؛ بشارة المصطفی، محمد بن علی طبری، ص۴۳؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۹؛ مناقب آل أبی طالب، این شهر آشوب، ج۳، ص۱۰۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۹.
  137. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۳۰۶-۳۰۸.