نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۹ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
آثار اجتماعی انتظارامام مهدی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
«جامعه از انسانهای مختلف با افکار، اهداف، آرزوها، رفتار و گفتار گوناگون و با سطوح مختلف مادی و معنوی تشکیل میشود. هر یک از افراد اجتماع از یکسو بر جامعهای که در آن زندگی میکنند، به میزان شخصیت وجودی خود تأثیر میگذارند و از سوی دیگر، از جامعه تأثیر میپذیرند. این تأثیرپذیری تا حدود زیادی متقابل بوده، انکارناپذیر است. بنابراین، تغییر افکار، اهداف، رفتار و گفتار تک تک انسانها در حد خود به منزله تغییر مکانیسم و ساختار جامعه محسوب میشود. انتظار فرج و امید به آیندهای درخشان تغییر اساسی در رفتار و گفتار انسان ایجاد میکند؛ پس همان گونه که انتظار فرج در سازندگی یکایک انسانها مؤثر است، در سازندگیجامعه نیز که از همان انسانها تشکیل شده است، تأثیر خواهد گذاشت.
اعتقاد به ظهورمصلح کلّ و اینکه زمانی میرسد که تمام نابسامانیهای اجتماعی برطرف خواهد شد و مساوات و عدالت در جامعهحاکم گشته، انسانهای صالح و شایسته پستهای کلیدی حکومت را به عهده خواهند گرفت و محلی برای افراد فرصت طلب و چاپلوس باقی نمیماند و حیلهها و تزویرها کنار رفته، حقیقت در تمام صحنه زندگیجایگاه خود را باز خواهد یافت، انسان را وادار میکند که علاوه بر اصلاح خویش در جهت اصلاح دیگران نیز کوشش نماید، زیرا اصلاحات زیر بنایی اجتماعی که انتظارش را میکشند، یک عمل فردی نیست، بلکه کاری است که تمام انسانهای متعهد و متقی باید در آن شرکت کنند و تلاشهای آنان هماهنگ و یکپارچه باشد. در یک فعالیت بزرگ و گسترده که پهنه گیتی را در بر میگیرد، هیچکس نمیتواند از حال دیگران غافل باشد، بلکه باید بر اساس مسؤولیتی که به عهده هر انسان صالحی هست، هر جا ضعفی مشاهده کرد، برای اصلاح آن بکوشد و با تلاش پیگیر خود موضعهای آسیب پذیر را ترمیم کند.
«انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با جامعه نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وا میدارد. از آنجا که شرط ظهوردولت حق، آمادگی جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای اصلاح جامعه میکوشد و در برابر ناهنجاریهای اجتماعی، ساکت و بیتفاوت نمیماند؛ چرا که منتظرمصلح جهانی در اندیشه و عمل، مسیر صلاح و راستی را طی میکند»[۲].
«تحقّق خوف و رجای معقول در تمام تلاشهای اجتماعی. رجای معقول (خوشبینی به آیندهبشر): درباره آینده بشر نظرات مختلف است. برخی میگویند شر و فساد و بدبختی، لازمه لاینفک حیات بشری است و لذا زندگی بیارزش است و عاقلانهترین کارها خاتمه دادن به حیات و زندگی است.برخی هم معتقدند: بشر در اثر پیشرفت حیرتآور تکنیک و ذخیره کردن انبارهای وحشتناک وسایل تخریبی، به مرحلهای رسیده که بیش از یک گام با گوری که با دست خود کنده فاصله ندارد؛ در حالی که در منظر ما، ریشة فسادها و تباهیهانقص روحی و معنویانسان است. انسان هنوز دوره جوانی و ناپختگی را طی میکند و خشم و شهوت بر او و عقلش حاکم است. انسان بالفطره در راه تکاملفکری و اخلاقی و معنوی پیش میرود. نه شر و فساد لازم لاینفک طبیعتبشر است و نه جبر تمدّن، فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد؛ بلکه جریان مبارزه حقّ و باطل ادامه مییابد و جلو میرود تا آنجا که در نهایت منجر به حکومت عدلحضرت مهدی(ع) خواهد شد و چنین نیست که زحمات اصلاحگران به سرانجام نرسد[۳]. انسان در حالت عادی وقتی فراوانی ظلم و فساد و غلبه ظاهریِ ظالمان را در جهان میبیند، گاه با خود میاندیشد که آیا میتوانیم در مقابل این موج عظیم کاری از پیش ببریم و وعدهظهور به ما میگوید که همه کارهای شما به سرانجام میرسد: «﴿وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ﴾»[۴]. خوف معقول (امید واهی نداشتن به تلاشهای خود): وعده منجیجهان در عین حال به ما میگوید که به تلاشهای خودتان فی نفسه امید نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان انتظار نداشته باشید که کلّ عالم را به تنهایی اصلاح کنید. اقدامات شما شرط لازم برای اصلاح جهانی است؛ امّا شرط کافی نیست؛ یعنی خلاصه جامعه بشری در سیر تکاملیاش از مهدی بینیاز نخواهد بود.
توجّه به کیفیت به جای توجّه به کمیت: در تلاشهای اجتماعی آنچه مهم است، تقویت فرهنگی و معنوی جبهة حق است که این اقدام کیفی است، نه کمّی؛ یعنی آنچه مقدّمه ظهور است این نیست که به لحاظ شناسنامهای تعداد مسلمانان یا شیعیان افزایش یابد؛ بلکه آنچه اولویت بیشتری دارد، این است که انسانها تشنه حقیقت و عدالت شوند؛ پس تعداد یاران اوّلیه و اصلی حضرت شاید کم باشد؛ امّا چنانکه گفتیم، به لحاظ کیفیت در زمرة برترین انسانهایند که هر یک میتواند انقلابی در جانها ایجاد کند. به تعبیر یکی از بزرگان، یاران مهدی اشخاصی از سنخ امام خمینی یا بالاتر از او خواهند بود. در واقع اینکه خوبان هم باید به نهایت کار خود برسند، تاکید مهمّی است بر اینکه بیش از کمّیت به کیفیت باید اندیشید. خروج از پارادایمهای رایج در تفکر غربی: دوره جدید، دورة سیطره فرهنگیجهانغرب بر عالم است و منتظر واقعی انسانی است که تحت این سیطره واقع نمیشود. ما امروزه بسیاری از سخنان، گرایشها، رفتارها و... را به گونهای تنظیم میکنیم که در جهان مدرن و با الگوهای مدرن مقبولیت داشته باشد. از باب نمونه میتوان به همین مسأله جهانیشدن اشاره کرد؛ در حالیکه معتقد به ظهور مهدی، با معادلاتی رفتار میکند که در ظرف محدود معادلات دنیایی رایج در جهان مدرن نمیگنجد؛ بدین سبب، تمام معادلات آنها را به راحتی به هم میریزد که باز در این زمینه, نگاهی به سیره زندگانی امام خمینی میتواند عبرت آموز باشد»[۵].
«آمادگی: فرد منتظر همیشه خود را حاضر و آماده نگه میدارد و به اصطلاح در آمادهباش کامل است. او از کسانی نیست که در آیه ۳۸ سوره مبارکهتوبه مورد توبیخ خداوند واقع شدهاند. در این آیه میخوانیم: ای کسانی که ایمان آوردهاید شما را چه شده است که چون به شما گفته میشود: "در راه خدابسیج شوید" کندی به خرج میدهید؟! آیا به جای آخرت به زندگیدنیادل خوش کردهاید؟! متاع زندگیدنیا در برابر آخرت جز اندکی نیست[۷]. منتظرین به کسانی تشبیه شدهاند که در خیمهامام یا زیر بیرق او حضور دارند. در بیانی از حضرت صادق(ع) در توصیف منتظران میخوانیم: «كَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً فِي عَسْكَرِهِ لَا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوَائِهِ»[۸] از این تشبیه غالباً ارزش انتظار و پاداشمنتظر فهمیده شده است و از بعد دیگر آن غفلت شده است. این حدیث، به آمادگی و توانمندیمنتظران، همچون آمادگی سربازان حاضر در لشکرامام نیز اشاره دارد. به بیان دیگر شخص منتظر به انتظار امام خود "نمینشیند" بلکه "ایستاده" است. پس انتظار از مقوله قیام است نه قعود. به همین دلیل با شنیدن نام امام برمیخیزد و معنای اصلی "قیام" به هنگام شنیدن نام امام همین است، نه اینکه این حرکت صرفا ادای احترام باشد[۹][۱۰].
انسان در حال انتظار میبایست محاسناخلاقی را در خود نهادینه کند و ارزشها و هنجارهای اخلاقی را در معیار زندگی خود قرار دهد. در این صورت است که انتظارمانع وقوع ناهنجاریهای اجتماع میشود و فرد را در برابر انواع کجرویهای اجتماعی مصون نگه میدارد.
منتظر به هنجارهای جامعه نظر میاندازد، هنجارهای مثبت و متعالی و مناسب با ارزش های جامعه موعود را در خود درونی میکند، شخیصیت خود را توسعه میبخشد و آرمانهایی همچون عدالتطلبی، مبارزه با ظلم و فساد را معیار رفتاراجتماعی خود قرار میدهد. منتظر با هنجارهای منفی و نامتناسب با جامعه موعودمبارزه میکند و تمام تلاشهای خود را برای برهم زدن آن انجام میدهد. بنابراین انسانمنتظر در اثر اجتماعیشدن مهدوی با ناهنجارهای درونی و ناهنجاریهای اجتماعیمبارزه میکند»[۱۷].
«ایجاد مسئولیت و تعهداجتماعی: یکی از آثار مهم اجتماعیانتظار، ایجاد تعهد و مسئولیت در افراد است. منتظرانِ راستینوظیفه دارند علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند، برنامهای فردی نیست، بلکه برنامهای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت جوید. باید کار به صورت دستهجمعی و همگانی باشد. کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند.(...)
آمادگی دفاعی: اجتماعات بشری که از اقوام و طایفههای مختلف تشکیل میشوند، ممکن است به لحاظ عقیده و از نظر مصالح مادی با یکدیگر توافق نداشته باشند. همین امر ممکن است موجب نزاع و درگیری بین مردم شود؛ بنابراین ضروری است مسلمانان پیوسته آماده دفاع از کیان خود باشند و جامعه را از خطر تجاوز بیگانگان ایمن کنند. بدیهی است اینچنین وظیفهای همگانی و متوجه همه افراد است و هر فردی باید به قدر سعه وجودی و قدرتش، چه از لحاظ تأمین هزینه تجهیزات و اسلحه و چه از لحاظ آزمایش و آموزش و به کار بستن تجهیزات، به ادای وظیفه بپردازد. این امر برای منتظرانتکلیف مضاعفی ایجاد میکند؛ زیرا با توجه به اینکه یکی از اهداف مهم قیام امام مهدی(ع) رفع و دفع ظلم و ستم از جهان است، آمادگی دفاعی یاران امام امری لازم و ضروری است، چنانکه خداوند متعال میفرماید: "در برابر آنان آنچه توانایی دارید از نیروهای مسلح پیاده و سواره آماده کنید تا با آن نیروها، دشمنانخدا و دشمنان خودتان را بترسانید..."[۱۸]. طبق این آیهمسلمانان پیوسته باید بر آمادگی دفاعی خویش بیفزایند و همواره آماده دفاع از کیان دین و جامعه اسلامی در مقابل ظالمان نورزند و اهل باطل باشند. منتظران باید از خطر تجاوزدشمنان، لحظهای غفلت نورزند؛ بنابراین میتوان گفت یکی دیگر از آثار انتظار کارکرد نظامی آن و ایجاد انگیزه لازم برای تقویت تواننظامیمنتظران است.
گسترش معنویت در جامعه: یکی دیگر از آثار انتظار، فراگیری و گسترش معنویت در جامعه است. گسترش باورمندی به ظهور و فراگیری ایده انتظار موجب میگردد باورمندان به این اعتقاد در صدد خودسازی و تهذیب نفس برآیند. این امر باعث میشود افراد از پوسته و لایههای رویین این اعتقاد گذر کنند و به عمق و مغز آن برسند و به آن بیندیشند و زندگی خود را طبق آن سامان دهند. منتظران از این راه به ایجاد و فراهم آمدن زمینههای گسترش معنویت و تقویت آن در جامعهکمک خواهند کرد. مردمی که با یاد امامزندگی خود را سروسامان میدهند و در انتظار ظهور آن حضرت روز و شب میگذرانند، بر کسب رضایت او سعی و طبق معیارهای او حرکت خواهند کرد. از روایاتی که بیانگر روحیات و حالات یاران امام مهدی است، میتوان بر این نکته استشهاد کرد. امام صادق(ع) میفرماید: "یاران مهدی کسانیاند که شببیدارند و در نماز خود، نغمهای مانند صدای زنبور دارند. شب را بیدارند و به عبادت میپردازند و روز مانند شیرند. مطیعتر از کنیز برای مولای خویشاند و همانند چراغ نورانیاند. گویا قلبهای آنان چراغهایی است و از خوفخدا بیمناکاند"[۲۱].
«انتظار در ابعاد گوناگون حیات انسانی آثار ژرف میگذارد، و بیشترین اثرگذاری آن در بعد تعهدها و مسئولیتهای اجتماعی و احساس دیگر خواهی و احساندوستی عینیت مییابد؛ زیرا که در مفهوم انتظار، انسان گرایی نهفته است. انسانمنتظر پیوندی ناگسستنی با هدفها و آرمانهای اماممنتظر و موعود خود دارد و در آن راستا گام بر میدارد و همسان و همسوی آن اهداف و آرمانها حرکت میکند و همه جهت گیریها و گرایشها و گزینشهایش در آن چارچوب قرار میگیرد. امامموعود، غمگسار راستین غمزدگان و یار و یاور واقعی مظلومان و حامی حقیقی مستضعفان است.
پس جامعه منتظر و انسانهای دارای خصلت انتظار باید در زمینه خواستها و هدفهای امامشان عمل کنند و به یاری انسانهای مظلوم و محروم بشتابند و دل آزردگان را مرهم نهند و دشواریها و مشکلات مردم را تا حد توان، طبق خواسته و رضای امامشان برطرف سازند. و اگر چنین شد در قلمرو جامعه منتظر، محروم و تهیدست و بیمار بی درمان و دلتنگ و افسرده و اندوهگین و گرفتار باقی نخواهد ماند.
شاید یکی از معانی برخی از احادیث درباره انتظار فرج که گفتهاند: "انتظار فرج خود فرج است" همین معنا باشد که جامعه منتظر اگر انتظاری راستین و صادقانه داشته باشد دست کم در حوزه خود، مشکلات و نابسامانیهای مردم را برطرف میکند و خواستهها و آرمانهای امامموعود را در محیط خویش تحقق میبخشد؛ لذا امام رضا(ع) فرمود: «انتظار الفرج من الفرج»[۲۳]؛ انتظار فرج جزء فرج است.»[۲۴].
با توجه به ناگهانی بودن امر ظهور امام زمان(ع)، ایشان همه شیعیان و منتظران را به اعمال پسندیده و دوری از بدیها و ناهنجاریها فراخوانده، میفرمایند: «" فَيَعْمَلُ كُلُّ اِمْرِئٍ مِنْكُمْ مَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ اِمْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لاَ تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لاَ يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَةٍ..."»[۲۶]؛ "هریک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما میشود، پیشه خود سازید و از هر آنچه موجب خشم و ناخشنودی ما میگردد، دوری گزینید؛ زیرا فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا میرسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی نفع و سودی ندارد و پشیمانی از گناه، کسی را از کیفر ما نجات نمیبخشد. بنابراین از آثار و کارکردهای اجتماعیانتظار حقیقیامام زمان(ع)، کنترل اجتماعی و دوری از انحرافات و ناهنجاریها بوده، منتظر واقعی، هرگز خود را به گناه، بدیها و زشتیها آلوده نمیکند»[۲۷].
«از بعد اجتماعی نیز، وحدت قابل تأمل است. وجود هدف مشترک در یک ملت یا جامعه، موجب نوعی پیوند، دلبستگی و وحدت میان معتقدان به آن هدف میشود. در میان جامعهای که بزرگترین آرمانش، ظهور امام عصر(ع) است، نوعی همدلی، همنوایی و هماندیشی پدید میآید. چنین هدفی از چند جهت از هدفهای دیگر متمایز است:
چنین هدفی که با مسئله امامت و رهبریحضرت ولی عصر(ع) در عصر ظهور ایشان، ارتباط مییابد، از لحاظ مراتب ارزشی، در اوج اهداف و آرمانهای یک جامعه قرار میگیرد؛ زیرا هیچ موضوع دیگری به سان این امر، به حیات و بقای جامعه، بستگی پیدا نمیکند؛ چه، آنکه «به یمن وجود اوست که به خلق، روزی میرسد و زمین و آسمان به وجودش برقرار است و به واسطه او خدازمین را پر از عدل و داد میکند پس از آنکه پر از بیداد و ستم شده باشد»[۲۸]. وقتی از جایگاه امام(ع) در برپایی جامعهای مبتنی بر عدالت، سخن به میان آید، بیمناسبت نخواهد بود که تا اندازهای چنین جایگاهی، روشن شود.
مراقبت دایمی: یکی از پیآمدهای طبیعی و منطقی انتظار، احساس حضور است. منتظر واقعی، با اعتقاد به اینکه اعمالش، پیوسته در منظر آن عزیز واقع میشود، نسبت میان خود و آن حضرت را در احساس حضور، متجلی میبیند و هرجا که باشد، گویی خود را در خیمه آن حضرت و گوش به فرمان ایشان، احساس میکند و لازمه انتظار حقیقی را، تلاش برای جلب رضایت ایشان میداند؛ بنابراین برای تحقق این مهم، نهتنها، عمل به واجبات و ترک محرمات را وجهه همت خویش قرار میدهد، بلکه از هر غفلتی نیز پرهیز میکند؛ همانگونه که استغفارخواص، استغفار از گناه نبوده و نیست بلکه آنان هر غفلتی از یاد خدا و انس با محبوب را برای خود گناهی بزرگ میشمردند و از آن استغفار میکردند. منتظر، به یاریمعرفت خویش، امام(ع) را در غیبت، همچون خورشید پشت ابر دانسته، و او را ناظر بر حالات و نیات خود میداند و چیزی را از دیدگان آن حضرت مخفی نمیپندارد. و در چنین موقعیتی است که احساس حضور معنا پیدا میکند.(...)
«زمینه مورد نظر در امر انتظار این است که روابط انسانی بر جامعهحاکم گردد، مفاسد اخلاقی، سرقت، جنایت، آدمکشی، بهرهگیری، استثمارانسان از انسان از جامعه رخت بربندد. فضیلتها بر فضیحتها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در جامعهبرادری و تعاون باشد، تضامن و تکافل اجتماعی جای پایی پیدا کند. انتظار این است که روزی ستمبارگیها در هم شکنند و انسانهاقدرت یابند که ریشه دوروئی و نفاق را از جامعه برکنند، پایههای کجروی و انحراف را ویران سازند، قدرتهای ناصالح را از جامعه طرد نمایند، افراد صالح و رشیدسرپرستی روابط را بر عهده گیرند. انتظار این است که مفاسد اجتماعی، رذالتها، آشوبها، طنینهای نابجا و امواج تلاطمانگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، همکاری و همیاری و خیرخواهی گردد. انسانها چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار میگیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه اجتماعیانتظار این است که عوامل اغواکننده در جامعهحق حیات نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق هدایت و رشد و ارتقاء مردم باشند، روزنامهها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایه گمراهی و فساد وانحطاط است دور و برکنار گردند»[۳۳].
استقامت و شکیب ورزی: مشکلات گوناگونی که از جوانب مختلف برای انسان پیش میآید و فتنهها و مصائبطاقت فرسایی که بر سر راه، باورمندانی چشم انتظار وارد میآید، احساس تنهایی، آنان را چنان میشکند که برای ناامید نشدن، استقامتی کوهسان میطلبد. از این روست که رسول خدا میفرماید: "خوشا به حال صبرکنندگان در دوران غیبت مهدی، خوشا به حال پا برجایان در مقاممحبت او"[۳۵]؛ در جای دیگر دست به دعا برداشت و عرض کرد: پروردگارا، برادرانم را به من بنمایان. یکی از یاران پیامبر که درجمع حاضر بود گفت: آیا ما برادران شما نیستیم ای رسول خدا؟! آن حضرت فرمود: نه، شما اصحاب من هستید و برادران من قومی در آخر زمان هستند فرمود: سختیاستقامت هریک از آنان بر دین خود، بیشتر از سختی کسی است که در شبی ظلمانی بخواهد بوته خاری را با دست خود از خار بپیراید، یا کسیکه بخواهد ذغال گداخته سوزانی را در مشت بگیرد. آنان چراغهای فروزان شبهای ظلمانیاند[۳۶].امتحانات الهی یکی پس از دیگری برای مؤمنین پیش میآید و میزانصبر و استقامت آنان را به بوته امتحان میگذارد. امام صادق میفرماید: امر فرج برای شما نمیرسد مگر پس از نابودی، نه به خداسوگند، نمیرسد مگر پس از آنکه خوب و بد از هم جدا شوند، نه به خدا نمیرسد مگر پس از آنکه در اثر آزمایشهای گوناگون خالص و پاک شوید[۳۷]. اساساً انتظار با آن همه فضایل و برکتی که دارد جز با صبر و شکیبایی حاصل نمیشود، پیامبر اکرم فرمود: "با صبر و استقامت، منتظر فرج بودن عبادت است"[۳۸]؛ امام رضا هم میفرماید: "چه نیکوست شکیبایی به همراه انتظار فرج. بر شما باد، استقامت و شکیبورزی"[۳۹].
جهاد مستمر : سخن زیبای کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا یک اصل محوری در منطقدین است که به نظر میآید در عصر غیبتظهور و تحقق بیشتر دارد، شاید همین بینش بوده که عدهای از مؤمنان را همواره در همسویی به حضرت آماده نگه میداشت، توصیه به تیزکردن شمشیرها، اسب زین کردن در روز جمعه و به راه انداختن آن، دعای ندبه سردادن، همه در راستای آمادگی جهادی است. یاقوت حموی، (مورخ معروف قرن هفتم) مینویسد: در سالهای نخست حمله مغول، در شهرکاشان - از کانونهای عمده تشیع در ایران - مردمشهر هر روز هنگام سپیده دم از دروازه خارج میشدند و اسب زین کردهای را یدک میبردند تا حضرت مهدی و در صورت ظهور بر آن اسب سوار شود. در زمان فرمانروایی سربداران هم نظیر همین عمل در شهر سبزوار، که یکی از مراکز تشیع شمرده میشد، معمول بوده است.
«آثار اجتماعیانتظار جدای از پیآمدهای فردی آن نیست، زیرا اجتماع از افراد شکل میگیرد و هرچه آثار فردی بیشتر و کارآمدتر باشد، تأثیرش در جامعه و نهادهای اجتماعی جلوه فزونتری خواهد داشت. شاید بتوان گفت که پیآمد اجتماعیانتظار، در گرو تحقق پیآمد فردی آن است.
امیدواری: در جامعه منتظر، همه افراد آن امیدوارند و از هرگونه عوامل ناامیدی به دور، زیرا مهدویت یعنی نگاه روشن به آینده، پس تاریکی از دلها رخت برمیبندد و این بزرگترین ارمغان اجتماعیانتظار است. جوامعی که به وعده الهی امیدوار باشند- با توجه به پایانناپذیری امید الهی- ناکام نمیگردند و به موفقیت و کامیابی دست خواهند یافت؛
مقاومت: اگر امید بود و حرکت به دنبالش تحقق یافت و اگر افراد جامعهبصیرت روشنی درباره منتظر خود داشته و مهدیباور باشند و حضورش را لمس کنند و در تکاپوی حضرت باشند، دیگر جایی برای عقبنشینی نیست، بلکه نیروی لازم برای مقاومت در برابر جبهه باطل فراهم خواهد شد. اصولاً نتیجه همه امیدها و حرکتها، همان مقاومت در برابر جریان باطلی است که در مقابل انتظارصفآرایی کرده است. مانند کسی که در حال غرق شدن است و ناگهان از دور، گروه نجات را میبیند که به سوی او در حرکتاند. در این حالت فرد، بر امواج آبغلبه خواهد کرد و برای این کار نیرویی شگرف در خود احساس میکند؛
↑﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾ «ای مؤمنان! چگونهاید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی میورزید ؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شدهاید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.
↑«إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ»؛بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۲. در همین مأخذ روایات دیگری به همین مضمون نقل شده است.
↑﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ «شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
↑﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ...﴾ «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید...» سوره انفال، آیه ۶۰.