نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Saqi(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۶ توسط Saqi(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی
انتظار، در لغت به معنای چشم داشتن، چشمداشت و چشمبهراه بودن است[۱]. این واژه که از ریشه "نظر" گرفته شده در معنا مشابه اصل خود است و آن عبارت است از تأمل یک چیز و چشم داشتن به آن. اینکه گفته میشود: "نظرته"، یعنی" انتظرته"، مثل این است که به زمانی مینگرد که شیء مورد انتظارش در آن زمان میآید[۲].
انتظار در اصطلاح "مهدویت"، به معنای چشم بهراه بودن ظهور واپسین ذخیره الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است. برخی بزرگان، با بهرهمندی از سخنان پیشوایان معصوم(ع) انتظار را این گونه معنا کردهاند: کیفیتی روحی است که باعث به وجود آمدن حالت آمادگی "انسانها" برای آنچه انتظار دارند، میشود و ضد آن یأس و ناامیدی است. هرچه انتظار بیشتر و هرچه شعله آن، فروزانتر و پر فروغتر باشد، تحرک و پویایی او و در نتیجه آمادگی نیز بیشتر خواهد بود[۳][۴].
مؤلفههای انتظار
دستکم سه مؤلفه را میتوان بنیانهای اساسی انتظار، به شمار آورد:
قانع نبودن به وضع موجود؛ بدون تردید وضع موجود در عصر غیبت، دارای کاستیهایی است که هر انسان کمالطلب را ناراضی خواهد کرد. این کاستیها به طور عمده از عدم حضور ظاهری امام ناشی شده است. در باور شیعه است که آخرین پیشوای معصوم(ع) به دلایلی که برخی از آنها بر ما پوشیده است، غایب شده است[۵]. این پنهان بودن، باعث شده است جامعه بشری از فواید ظاهری آن امام(ع) بیبهره باشد. یک منتظر راستین، کسی است که نه فقط به سبب محروم بودن خود از حضور ظاهری امام وضع موجود را برنمیتابد که محروم بودن جامعه بشری از نعمت حضور ظاهری امام نیز او را آزار میدهد. او بر خود لازم میداند همه عواملی را که باعث غیبت آن حضرت شده است، به اندازه توان خود برطرف کند[۶].
امید دستیابی به وضع مطلوب: یکی از نعمتهای بزرگ خداوند در نهاد انسان، کمالطلبی او است، به گونهای که همه فعالیتهای خود را در سمت آن، سوق میدهد[۷].
حرکت و تلاش برای گذر از وضع موجود و قرار گرفتن در وضع مطلوب: شکی نیست غیبت آخرین پیشوای معصوم، سبب میشود برخی راههای کمال بر انسان و جامعه بسته شود. در انتظار، امید به دستیابی وضع بهتر، مؤلفهای اساسی است که انسان را از رکود و خمودگی برحذر داشته، او را به تلاش در راه رسیدن به وضع مطلوب وا میدارد. در این صورت، اگر به دلایلی به وضع مطلوب هم نرسید، به دلیل اهتمام و سعی او، خداوند سبحانه و تعالی پاداش کسانی را آن مرحله را درک میکنند به او خواهد داد[۸].
این امیدواری، ناگزیر مراحلی را در بر خواهد داشت که برخی بدین قرارند:
آگاهی به عدم حضور ظاهری امام: گاهی انسان در زندگی کمبودی دارد؛ امّا به سبب آنکه به آن کمبود آگاهی ندارد، هرگز در پی رفع آن کمبود هم نمیرود و هرگز برای جبران آن از خود تلاشی نشان نمیدهد؛ پس در نخستین مرحله انتظار، میبایست آگاه شد که حجت الهی در پرده غیبت است[۹].
احساس نیاز به امام حاضر: ممکن است در عصر پنهانزیستی حضرت مهدی(ع) کسی به غیبت آن حضرت آگاهی هم داشته باشد؛ امّا هرگز به این دیدگاه نرسیده که جامعه بشری نیازمند چنین رهبری الهی است. به بیان دیگر، مؤلفه پیشین وجود دارد؛ امّا فرد هرگز به آن حجت الهی احساس نیاز پیدا نکرده است. او بر این باور است که مردم چه نیازی به امام دارند؛ در حالی که زندگی خود را سپری میکنند. چنین کسی هرگز نمیتواند انتظار ظهور حضرتش را درون خود پدید آورد[۱۰].
یقین به ظهور امام غایب: شکی نیست کسانی که به ظهور امام غایب یقین ندارند، در انتظار نیز نخواهند بود؛ بلکه انتظار برای آنها بیمعنا خواهد بود. هرقدر آگاهی و یقین شخص به ظهور امام(ع) بیشتر و عمیقتر باشد، انتظارش به آن، بیشتر است. اگر شک و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد یا اعتقادش به آن سست و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه سست خواهد بود. پیشوایان معصوم(ع) با در نظر گرفتن این نکته اساسی، همواره در سخنان نورانی خود، باور قطعی به ظهور آخرین حجّت الهی را تقویت کرده، ایشان را از هرگونه ناامیدی، پرهیز میدادند. رسول اکرم(ص) فرمود: قیامت برپا نمیشود، تا اینکه قیامکنندهای به حق از خاندان ما قیام کند و این، هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید. هرکس از او پیروی کند، نجات مییابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد[۱۱][۱۲].
دوست داشتن ظهور مهدی(ع): کسی که به ظهور امام زمان(ع) معتقد است و وقوع آن را هم نزدیک میبیند، هرقدر ظهور موعود را بیشتر دوست بدارد، انتظارش برای آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و سست میشود. این دوست داشتن فقط زمانی به وجود میآید که مؤمنان، تصویر روشنی از زمان ظهور حضرت مهدی(ع) داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نهراسند، بلکه برای وقوعش لحظهشماری کنند. متأسفانه تصویرسازی دوران ظهور حضرت مهدی(ع) همواره از افراطها و تفریطها در امان نبوده است. گاهی دوران حکومت آن حضرت را سختترین و تلخترین دوران یاد میکنند و گاهی آن دوران را دوران رفاه و آسایش مطلق و تنپروری معرفی مینمایند که بدون تردید، هردو تصویر، زیانهای خود را در باورهای جامعه گذاشته است[۱۳].
نزدیک دانستن ظهور: اگرچه انتظار با مؤلفههای یاد شده تحقق مییابد، نزدیک دانستن ظهور حضرت مهدی(ع) میتواند بر شدت انتظار افزوده، آمادگی فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن ظهور باعث میشود توجه به حضرت مهدی(ع) بیشازپیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام رفتار در راستای خشنودی آن حضرت انجام شود[۱۴].
فضیلت انتظار فرج
روایاتی که سخن از انتظار گفتهاند، به دو دسته کلی تقسیم میشود:
انتظار فرج به معنای عامّ: در این معنا، آموزههای دینی بر آن است تا افزون بر بیان فضیلت "گشایش عمومی" و امید به آینده، و سوق انسانها به این عرصه، نومیدی را نیز نکوهش کرده، از ورود جوامع بشری به آن جلوگیری کند. اهتمام آموزههای اسلامی در بیان معنای عام انتظار و امید، تا بدان حد بوده که از آن، با بلندترین عنوانها یاد نموده، ارزشهای شگفتآوری برای آن ذکر کرده است. برخی عبادتها بر برخی دیگر برتری دارد؛ ازاینرو انجام آن، افزون بر آنکه در کانون تأکید آموزههای دینی است، از پاداش افزونتری نیز برخوردار است و نقش آن، در سازندگی انسان بیشتر است. رسول گرامی اسلام(ص) پس از آن که انتظار فرج را در زمره عبادتهای خداوند سبحانه و تعالی دانسته است، آن را یکی از برترین عبادتها برشمرده، فرمود:"برترین عبادت انتظار فرج است"[۱۵]. درباره اهمیت انتظار فرج- افزون بر آنچه اشاره شد- به روایاتی بر میخوریم که بسی شگفتیآور است و آن، اینکه انتظار را نه فقط "جهاد" که "برترین جهاد" دانسته است. از این نوع روایات نیز به خوبی استفاده میشود انتظار، از نوع عمل است. رسول گرامی اسلام(ص) فرموده است: "برترین جهاد امت من انتظار گشایش است"[۱۶][۱۷].
انتظار فرج به معنای خاص: در این معنا، انتظار به معنای چشمبهراه بودن آیندهای با تمام ویژگیهای یک جامعه مورد رضایت خداوند سبحانه و تعالی است که یگانه مصداق آن دوران حاکمیت آخرین ذخیره الهی وجود مقدّس حضرت ولی عصر(ع) است. امام باقر(ع) آنگاه که دین مورد رضایت خداوند سبحانه و تعالی را تعریف کرد، پس از شمردن اموری فرمود:"... و تسلیم به امر ما و پرهیزکاری و فروتنی و انتظار قائم ما..."[۱۸][۱۹].
از روایات انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) به دست میآید انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) نه فقط راه رسیدن به جامعه موعود است؛ بلکه خود نیز موضوعیت دارد؛ بدان معنا که اگر کسی در انتظار راستین به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد انتظار خویش دست یابد یا دست نیابد.
در این باره شخصی از امام صادق(ع) پرسید: "چه میفرمایید درباره کسی که دارای ولایت پیشوایان است و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا میرود؟" حضرت(ع) در پاسخ فرمود: "او، همانند کسی است که با حضرت قائم در خیمه او باشد. سپس کمی سکوت کرد و فرمود: مانند کسی است که با پیامبر اسلام(ص) در مبارزاتش همراه بوده است"[۲۰][۲۱].
انواع انتظار
انتظار، دو گونه تفسیر شده است:
انتظار درست و سازنده: همان انتظار راستینی است که در روایات، آن را با فضیلترین عبادت و برترین جهاد امت پیامبر(ص) دانستهاند که تحرکبخش و تعهدآور است. یکی از اندیشوران معاصر در گفتاری کوتاه و جامع، انتظار را اینگونه تفسیر کرده است: معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجاتبخش الهی حضرت مهدی(ع) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها واجب است، مانند یاری حقّ، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(ع) بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند. هر مسلمان، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛ همچنانکه پیامبر(ص) فرمود: "همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید"[۲۲]. بر این اساس، یک مسلمان نمیتواند به دلیل انتظار به ظهور مهدی مصلح، از وظایف مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، انتظار به ظهور، نه اسقاط تکلیف میکند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را میدهد. سستی در وظایف دین و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست[۲۳][۲۴].
انتظار نادرست و ویرانگر: انتظار ویرانگر، فلجکننده و بازدارنده که در واقع نوعی اباحیگری است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته است و این بزرگان پیروان مکتب اهل بیت را از آن پرهیز دادهاند. علامه مطهری در این باره مینویسد: برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیضها، اختناقها، حقکشیها و تباهیها ناشی میشود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکهتاز میدان گردد و جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت - نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت، طرفداری ندارد- از آستین بیرون میآید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود. بر عکس، هر گناه و هر فساد، هر ستم و هر تبعیض و هر حقکشی و هر پلیدیای به حکم اینکه مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند رواست؛ زیرا هدفها وسیلههای نامشروع را مشروع میکنند؛ پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است .... این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(ع) و این نوع انتظار فرج که به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی منجر میشود و نوعی اباحیگری باید شمرده شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمیدهد[۲۵][۲۶].
بنیانگذار نظام اسلامی ایران، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشتهای نادرست از انتظار، کسانی را که چنین تصوراتی دارند، به شدت سرزنش کرده است[۲۷].
بنابراین، منتظر راستین، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمیتواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هم اکنون به طور حتم در صف یاران آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمیدهد در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال پاک" و "روحی پاکتر" و برخورداری از "شهامت" و "آگاهی" کافی است[۲۸].
آثار انتظار
در انتظار و امید به آیندهای روشن و رشدآفرین است که، بسیاری از نیازهای روحی و جسمی انسانها پاسخ داده میشود. آدمی در پرتو انتظار و امید، رنجها و گرفتاریها را تحمل میکند و با کشتی امید و آرزو در دریای پرتلاطم و طوفانزای زندگی، به سلامت به سیر خود ادامه میدهد[۲۹].
اگر کسی به راستی به همه شرایط انتظار، پایبند باشد و بایستههای آن را انجام دهد، آثاری تربیتی برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
گسترش امیدهای راستین: روشن است که انسان برای گذران زندگی و پذیرش دشواریهای آن، نیازمند انگیزهای نیرومند است که در پدیدهای با نام "امید به آینده" تجلی مییابد؛ آیندهای که به مراتب، عالیتر، زیباتر و بهتر از امروز باشد. این مسأله - به ویژه برای جوانان- دارای اهمیت بیشتری است؛ زیرا آنان میتوانند در پرتو امید به فردایی بهتر به نیروی فراوان خود، جهت و معنا بخشند[۳۰].
پویایی و نشاط: زندگی انسان، آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، پویایی و شادابی در تمام زوایای آن به چشم خورد. آنگاه که انسان، به وضعیت موجود راضی نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در انتظار به سر میبرد. این اثر ارزنده در جوامع شیعی به روشنی تمام دیده میشود؛ به گونهای که آن را از دیگر جوامع به روشنی تمام، متمایز و برجسته ساخته است[۳۱].
وحدت و همگرایی: انتظار- افزون بر آثار فردی- دارای آثار اجتماعی فراوانی نیز است که از مهمترین آنها میتوان به وحدت، انسجام و همدلی بین منتظران اشاره کرد. این همدلی، به سبب توجه به هدف مشترکی است که در مسأله انتظار به روشنی تمام در چشمانداز آن، قابل دیدن است. امروزه ثابت شده است افرادی که در پی هدفی مشترک هستند، از عملکردی مشابه برخوردارند؛ به گونهای که همگرایی در آنها در مقایسه با جوامع دیگر، بسیار است. در جامعه شیعی، انتظار ظهور مردی از سلاله پاک رسول گرامی اسلام(ع) باعث شده است همه پیروان این آرمان مقدس، از همدلی بسیار خوبی برخوردار باشند[۳۲].
احساس حضور: یکی دیگر از آثار غیر قابل تردید در انتظار راستین، احساس حضور در محضر آن امام غایب از سویی و احساس حضور آن امام غایب در زندگی از سوی دیگر است. یک منتظر راستین، همواره بر این باور است که همه کارهای او در نگرگاه آن امام پنهان است و این خود در اصلاح رفتار وی بسیار مؤثر است. این مهم، نه فقط به اصلاح فرد منجر میشود که رفته رفته به اصلاح و سلامت اخلاقی جامعه میانجامد که خود در زمینهسازی ظهور، نقشی بس مهم و انکارناپذیر خواهد داشتر
آمادگی همه جانبه: انتظار مصلح جهانی به طور قطع، به معنای آماده باش کامل فکری، اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همه جهان است. اصلاح تمام روی زمین و پایان دادن به همه ظلمها و نابسامانیها، شوخی نیست و نمیتواند کار سادهای باشد. آمادهباش برای چنین هدف بزرگی، باید متناسب با آن باشد؛ یعنی باید به گستردگی و ژرفای آن باشد[۳۳].
مراقبت اجتماعی: منتظران راستین وظیفه دارند مراقب حال یک دیگر نیز باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که منتظر آنند، یک برنامه فردی نیست[۳۴].
انتظار در موعودنامه
"انتظار" در لغت بهمعنای چشمداشت و چشمبهراه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. نتیجهای که از معنای لغوی "انتظار" به دست میآید این است که کسی که عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، منتظر کیفر آن است، و کسی که بذری را در زمین پاشیده منتظر است که محصولش از زمین سر برآورد و سرسبز شود و کسی که کار خیر و شایستهای انجام داده، منتظر است تا روزی فرارسد و او پاداش کار خیرش را دریافت کند. و اما انتظار در اسلام -بهویژه مذهب تشیع- عبارت از ایمان استوار بر امامت و ولایتحضرت ولی عصر (ع) و امید به ظهور مبارک آن واپسین حجّت الهی، و آغاز حکومت صالحان است. انتظار فرج در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است؛ آمادگی برای پاک شدن، پاک زیستن. آمادگی برای حرکتی مستمرّ و دائم، توأم با خودسازی و دگرسازی و زمینهسازی. و سرانجام آمادگی برای تهیه قوا برای شرکت در نهضت عظیم حضرت مهدی (ع) که آغاز آن، ظهور حضرت و پایان آن، شکست تاریکیها و ظلمها و نتیجه آن، برپایی حکومت عدل الهی و نهضت سبز مهدوی است.
مسلمانان براساس وعدههای صریحی که قرآن کریم بدانها داده است، عقیده دارند که طبق قانون خلقت و سنت آفرینش، تاریخ بر مبنای سنّتهای الهی و وعدههای خدایی به پیش میرود، و اگر چند روزی دنیا به نفع ستمگران تمام شده، ولی سرانجام حکومت مطلق جهان به دست صالحان و حقپرستان خواهد افتاد و عدالت و امنیت براساس قانون خدا در سرتاسر جهان برقرار خواهد شد. از آیات متعدد قرآن (توبه،٣٢ و ٣٣-نور،٥٥-غافر،٥١-انبیاء،١٠٥ و ١٠٦-قصص،٤-سجده،٢٨ و ٢٩-صافّات،١٧١ و ١٧٣-حج،٤١) به خوبی استفاده میشود که جهان روزی را در پیش دارد که حکومت مطلق دنیا به دست پاکان و صالحان خواهد افتاد و روزی را که مسلمانان انتظار میکشند، همانروز قیام حضرت مهدی (ع) است.
اصل "انتظار فرج" از یک اصل کلّی اسلامی مایه میگیرد، و آن، اصل حرمت یأس و نومیدی از لطف و رحمت خداوند است. آنچه از روایات به دست میآید، انتظار فرج، نوعی عبادت است، ایمان به غیبت است، اقرار به یگانگی خدا و رسالتپیامبر (ص) و پیشوایی امامانمعصوم (ع) است، تلاش و سازندگی است، عامل مقاومت و پایداری است، نوعی فریاد و خروشی از درون، و عدم پذیرش سلطهها و اعتراض به زمامداران خودسر و خودپرست است.
دلیل این انتظار، همان نویدهای صریح قرآن کریم و روایات معتبری است که مسأله ظهور حضرت مهدی (ع) و امید به آینده را بهعنوان وعده تخلّفناپذیر الهی مطرح کردهاند. انتظار دارای دو بعد فکری یا اعتقادی، و بعد عملی یا اجتماعی است و معرفت و انتظار فرج است که منتظر را در خیمهگاه امام عصر (ع) آماده به خدمت حفظ میکند[۳۵].
و اما انتظار اعتقادی؛ معرفت امام، شرط صحت انتظار است. فضیل بن یسار از امام صادق (ع) درباره آیه ﴿﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾﴾[۳۶]؛ روزی که هرمردمی را با امامشان میخوانیم، پرسید. حضرت چنین فرمود: "ای فضیل! امام خود را بشناس، زیرا اگر معرفت امام خود را داشته باشی، جلو افتادن یا به تأخیر افتادن این امر زیانی به تو نمیرساند"[۳۷].
انتظار اجتماعی؛ همان انتظار در مقام عمل است. محصول انتظار اعتقادی، انتظار عملی است. برخورداری از رحمت الهی، شامل حال منتظرانی است که در جهت اجرای اوامر الهی از هیچ کوششی دریغ نمیورزند و همواره تلاش میکنند وظایف اعتقادی خود را بشناسند و با تمام توانشان در جهت تحقق آنها کوشش نمایند. و اما از جمله وظایف عملکردی منتظران، دعا برای تعجیل فرج، حفظ تقوی، تسلیم محض به امام و زمینهسازی برای برقراری عدل الهی است[۳۸].
بهمعنای چشمداشت گشایش گرههای زندگی از جانب خداوند است[۳۹]. در اصطلاح به معنای چشمبهراه بودن ظهور حضرت مهدی (ع) است[۴۰].