اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
خط ۸۷: خط ۸۷:
*'''ویژگی دوم:''' آنها جوانانی‌اند که جز اندکی پیر در میانشان نیست؛ هم چون [[سرمه در چشم]] یا نمک در غذا این [[تشبیه]] بیانگر آن است که همین پیران بسیار اندک، [[مؤمن‌ترین]] و مخلص‌ترین [[یاران]] [[امام]] {{ع}} و دارای بینشی بسیار وسیع می‌باشند که حضورشان در آن جمع ضروری است. همان طور که هر چند مقدار نمک در غذا نسبت به سایر مواد آن کمتر است، اما وجودش بسیار با اهمیت و ضروری است. این ترکیب نیروی انسانی با ویژگی‌های روحی [[آدمی]] تناسب دارد زیرا [[جوان]] به طور طبیعی انگیزه و اراده‌اش نیرومندتر از پیر است؛ از سویی دیگر پیر از لحاظ رشد فکری و تجربه و بینش [[برتر]] از [[جوان]] است و یک [[سپاه]] پیشرو به هر دو گروه نیازمند است، اما به انگیزه و نیروی [[اراده]] نیازمندتر. اگر به ارائه نظر مشورتی از سوی [[یاران]] احتیاج افتد، در این صورت تعداد کم هم [[کفایت]] می‌کند و روشن است که نظر دهی در مورد کارهای مهم با خود [[امام]] {{ع}} است مگر آنجا که از یارانش [[مشورت]] بخواهد؛ همان‌طور که گاهی اوقات [[پیامبر]] {{صل}} چنان می‌کرد. به‌ویژه پس از آن که [[امام]] {{ع}} با آنان [[پیمان]] می‌بندد: "آن گونه باشد که آنها می‌خواهند".
*'''ویژگی دوم:''' آنها جوانانی‌اند که جز اندکی پیر در میانشان نیست؛ هم چون [[سرمه در چشم]] یا نمک در غذا این [[تشبیه]] بیانگر آن است که همین پیران بسیار اندک، [[مؤمن‌ترین]] و مخلص‌ترین [[یاران]] [[امام]] {{ع}} و دارای بینشی بسیار وسیع می‌باشند که حضورشان در آن جمع ضروری است. همان طور که هر چند مقدار نمک در غذا نسبت به سایر مواد آن کمتر است، اما وجودش بسیار با اهمیت و ضروری است. این ترکیب نیروی انسانی با ویژگی‌های روحی [[آدمی]] تناسب دارد زیرا [[جوان]] به طور طبیعی انگیزه و اراده‌اش نیرومندتر از پیر است؛ از سویی دیگر پیر از لحاظ رشد فکری و تجربه و بینش [[برتر]] از [[جوان]] است و یک [[سپاه]] پیشرو به هر دو گروه نیازمند است، اما به انگیزه و نیروی [[اراده]] نیازمندتر. اگر به ارائه نظر مشورتی از سوی [[یاران]] احتیاج افتد، در این صورت تعداد کم هم [[کفایت]] می‌کند و روشن است که نظر دهی در مورد کارهای مهم با خود [[امام]] {{ع}} است مگر آنجا که از یارانش [[مشورت]] بخواهد؛ همان‌طور که گاهی اوقات [[پیامبر]] {{صل}} چنان می‌کرد. به‌ویژه پس از آن که [[امام]] {{ع}} با آنان [[پیمان]] می‌بندد: "آن گونه باشد که آنها می‌خواهند".
*'''ویژگی سوم:''' آن گروه با چند ویژگی از دیگران ممتاز می‌گردند:
*'''ویژگی سوم:''' آن گروه با چند ویژگی از دیگران ممتاز می‌گردند:
:::::#در نتیجه [[آزمایش‌های الهی]] در دوره [[پیش از ظهور]]، به درجه نخست [[اخلاص]] بار می‌یابند.
#در نتیجه [[آزمایش‌های الهی]] در دوره [[پیش از ظهور]]، به درجه نخست [[اخلاص]] بار می‌یابند.
:::::#آنها نخستین کسانی‌اند که پس از [[جبرئیل]]، با [[امام مهدی]] {{ع}} [[بیعت]] می‌نمایند و به سخنان آن حضرت گوش فرا می‌دهند.
#آنها نخستین کسانی‌اند که پس از [[جبرئیل]]، با [[امام مهدی]] {{ع}} [[بیعت]] می‌نمایند و به سخنان آن حضرت گوش فرا می‌دهند.
:::::#آنان در [[دولت جهانی]]، [[فقیه]]، [[قاضی]]، و [[حاکم]] و دولتمرد می‌باشند.
#آنان در [[دولت جهانی]]، [[فقیه]]، [[قاضی]]، و [[حاکم]] و دولتمرد می‌باشند.
:::::#آنها در [[نبرد]] جهانی، [[فرماندهان سپاه]] [[امام]] {{ع}} می‌باشند و نه رزمندگانی ساده.
#آنها در [[نبرد]] جهانی، [[فرماندهان سپاه]] [[امام]] {{ع}} می‌باشند و نه رزمندگانی ساده.


[[امام]] {{ع}} تنها به آنان بسنده نخواهد کرد بلکه همان طور که در [[روایات]] آمده "در [[مکه]] می‌ماند تا تعداد یارانش به ده هزار نفر برسد، آنگاه به سوی [[مدینه]] حرکت می‌کند" و طبق روایتی دیگر "آنگاه که ده هزار نفر نزد او گرد آمدند، دیگر معبودی جز [[خدا]] بر روی [[زمین]] باقی نخواهد ماند". [[روایات]] از تعیین مدت حضور [[امام]] {{ع}} در [[مکه]] [[سکوت]] کردهاند؛ هر چند از مجموع قراین به نظر می‌رسد این حضور بیش از یک هفته نخواهد شد»<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>.
[[امام]] {{ع}} تنها به آنان بسنده نخواهد کرد بلکه همان طور که در [[روایات]] آمده "در [[مکه]] می‌ماند تا تعداد یارانش به ده هزار نفر برسد، آنگاه به سوی [[مدینه]] حرکت می‌کند" و طبق روایتی دیگر "آنگاه که ده هزار نفر نزد او گرد آمدند، دیگر معبودی جز [[خدا]] بر روی [[زمین]] باقی نخواهد ماند". [[روایات]] از تعیین مدت حضور [[امام]] {{ع}} در [[مکه]] [[سکوت]] کردهاند؛ هر چند از مجموع قراین به نظر می‌رسد این حضور بیش از یک هفته نخواهد شد»<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


«[[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست می‌دارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر! گام‌های ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.</ref>. واژه {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ}} در این دو [[آیه]] شریف به مردمی [[خداپرست]] اشاره دارد که مخلصانه در رکاب [[پیامبران]] با [[کافران]] و [[مشرکان]] جنگیدند. ویژگی‌های اساسی {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ}} که در این دو [[آیه]] شریف بیان شده است، عبارتند از: [[قدرت]] والای روحی، [[بردباری]]، طلب [[مغفرت]]، طلب [[استواری]] و [[استقامت]] و طلب [[نصرت]] که درباره هریک از این ویژگی‌ها توضیحی مختصر ارائه می‌کنیم:
«[[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست می‌دارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر! گام‌های ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.</ref>. واژه {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ}} در این دو [[آیه]] شریف به مردمی [[خداپرست]] اشاره دارد که مخلصانه در رکاب [[پیامبران]] با [[کافران]] و [[مشرکان]] جنگیدند. ویژگی‌های اساسی {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ}} که در این دو [[آیه]] شریف بیان شده است، عبارتند از: [[قدرت]] والای روحی، [[بردباری]]، طلب [[مغفرت]]، طلب [[استواری]] و [[استقامت]] و طلب [[نصرت]] که درباره هریک از این ویژگی‌ها توضیحی مختصر ارائه می‌کنیم:
:::::#'''[[قدرت]] والای روحی:''' میدان [[جنگ]]، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن [[جنگ]]، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی می‌آورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از [[زن]] و [[فرزند]]، نابسامانی خانواده‌ها، بی‌سرپرستی بچه‌ها، [[فقر]] و ویرانی ناشی از [[جنگ]]، باعث سست شدن [[اراده]] و انرژی روحی جنگاوران می‌شود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در [[بدن]] و انرژی‌های جسمانی بروز می‌کند. مجموعه این عوامل می‌تواند باعث [[خضوع]] و [[تسلیم]] در مقابل [[دشمن]] شود. [[خداوند متعال]]، جنگاوران مجاهدی را می‌ستاید که به [[عشق]] [[خدا]] و [[رسول]] او، خالصانه در میدان‌های طاقت فرسای [[جنگ]] [[استقامت]] ورزیدند و لحظه‌ای ضعف از خود نشان ندادند؛ [[ستارگان]] درخشانی که حتی با طولانی شدن [[جنگ]] و پیشامد مصیبت‌های گوناگون، نه در [[عشق]] و [[اراده]] آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر [[دشمن]]، دست [[خضوع]] و [[تسلیم]] بالا بردند: {{متن قرآن|فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ}}<ref>از هر صدمه‌ای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.</ref>.
#'''[[قدرت]] والای روحی:''' میدان [[جنگ]]، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن [[جنگ]]، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی می‌آورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از [[زن]] و [[فرزند]]، نابسامانی خانواده‌ها، بی‌سرپرستی بچه‌ها، [[فقر]] و ویرانی ناشی از [[جنگ]]، باعث سست شدن [[اراده]] و انرژی روحی جنگاوران می‌شود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در [[بدن]] و انرژی‌های جسمانی بروز می‌کند. مجموعه این عوامل می‌تواند باعث [[خضوع]] و [[تسلیم]] در مقابل [[دشمن]] شود. [[خداوند متعال]]، جنگاوران مجاهدی را می‌ستاید که به [[عشق]] [[خدا]] و [[رسول]] او، خالصانه در میدان‌های طاقت فرسای [[جنگ]] [[استقامت]] ورزیدند و لحظه‌ای ضعف از خود نشان ندادند؛ [[ستارگان]] درخشانی که حتی با طولانی شدن [[جنگ]] و پیشامد مصیبت‌های گوناگون، نه در [[عشق]] و [[اراده]] آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر [[دشمن]]، دست [[خضوع]] و [[تسلیم]] بالا بردند: {{متن قرآن|فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ}}<ref>از هر صدمه‌ای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.</ref>.
:::::#'''[[بردباری]]:''' دلیرمردانی که در این [[آیه]]، مورد [[ستایش]] [[خداوند]] قرار می‌گیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب [[بردباری]] فوق العاده شان، [[محبوب]] [[ذات اقدس الهی]] شده‌اند: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.</ref>. اگر در [[شأن]] رزمندگان جز همین جمله در [[قرآن]] نازل نشده بود، برای [[پاداش]] آنها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از [[محبوبیت]] نزد [[خداوند]] قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را [[دوست]] بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
#'''[[بردباری]]:''' دلیرمردانی که در این [[آیه]]، مورد [[ستایش]] [[خداوند]] قرار می‌گیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب [[بردباری]] فوق العاده شان، [[محبوب]] [[ذات اقدس الهی]] شده‌اند: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.</ref>. اگر در [[شأن]] رزمندگان جز همین جمله در [[قرآن]] نازل نشده بود، برای [[پاداش]] آنها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از [[محبوبیت]] نزد [[خداوند]] قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را [[دوست]] بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
:::::#'''طلب [[آمرزش]]، [[استقامت]] و [[یاری]]:''' چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبت‌های [[جنگ]] و رنج‌های جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب [[آمرزش]]، عذرخواهی و طلب [[استقامت]] و [[یاری]] از پروردگارشان نیست: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>؛ این رزم آوران الهی، نه تنها خود و عمل خود را نمی‌بینند، بلکه همواره عذر [[تقصیر]] به درگاه الهی می‌آورند که خدایا! تو خود کوتاهی‌های ما را در انجام [[وظیفه]] ببخشای و از [[گناه]] و زیاده روی و کوتاهی ما به [[لطف]] و مرحمت خویش در گذر: {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. و افراط‌های ما نیز در انجام [[وظیفه]] [[بندگی]] و [[مجاهدت]] چشم بپوش: {{متن قرآن|وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم می‌کنیم. [[لطف]] و مرحمتی کن و کاستی‌ها و لغزش‌های ما را تو خود جبران و [[اصلاح]] فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رسانده‌ایم؛ اما چه [[امان]] از سستی در ادامه راه و فریب‌های [[شیطان]] و زمین‌گیری [[دنیا]]؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: {{متن قرآن|وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. بار خدایا! هر چند [[مأموریت]] ما انجام [[وظیفه]] است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما [[پیروزی]] بر [[کافران]] و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به [[قدرت]] قاهر خویش ما را بدین [[هدف]] برسان: {{متن قرآن|وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>.
#'''طلب [[آمرزش]]، [[استقامت]] و [[یاری]]:''' چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبت‌های [[جنگ]] و رنج‌های جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب [[آمرزش]]، عذرخواهی و طلب [[استقامت]] و [[یاری]] از پروردگارشان نیست: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>؛ این رزم آوران الهی، نه تنها خود و عمل خود را نمی‌بینند، بلکه همواره عذر [[تقصیر]] به درگاه الهی می‌آورند که خدایا! تو خود کوتاهی‌های ما را در انجام [[وظیفه]] ببخشای و از [[گناه]] و زیاده روی و کوتاهی ما به [[لطف]] و مرحمت خویش در گذر: {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. و افراط‌های ما نیز در انجام [[وظیفه]] [[بندگی]] و [[مجاهدت]] چشم بپوش: {{متن قرآن|وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم می‌کنیم. [[لطف]] و مرحمتی کن و کاستی‌ها و لغزش‌های ما را تو خود جبران و [[اصلاح]] فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رسانده‌ایم؛ اما چه [[امان]] از سستی در ادامه راه و فریب‌های [[شیطان]] و زمین‌گیری [[دنیا]]؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: {{متن قرآن|وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. بار خدایا! هر چند [[مأموریت]] ما انجام [[وظیفه]] است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما [[پیروزی]] بر [[کافران]] و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به [[قدرت]] قاهر خویش ما را بدین [[هدف]] برسان: {{متن قرآن|وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>.
:::::#'''[[رابطه عاشقانه]] با [[پروردگار]]:''' [[آیات]] متعدد دیگری در [[قرآن]] داریم که بنا بر [[روایات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در [[شأن]] گروهی از [[شیعیان]] [[علوی]] نازل شده است که در [[آخر الزمان]] پدیدار خواهند شد. یکی از این [[آیات]] شریف که بر {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ }} نیز تطبیق می‌شود، این [[آیه]] نورانی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمی‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آنها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>. لحن [[آیه]] پیشین، [[رنج]] و ناراحتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مؤمنان راستین]] از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان می‌دهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت [[مسلمانان]] [[سست ایمان]] به حلقه [[کافران]]. این [[آیه]] نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به [[پیامبر]] و [[مؤمنان راستین]] است که هرگز نپندارید قوام [[دین]] [[خدا]] فقط به عده‌ای تازه [[مسلمانان]] ضعیف است که اگر به [[کفر]] و [[شرک]] بازگردند، [[اسلام]] و افتخارهای آن از بین می‌رود. اگر عده‌ای از [[اسلام]] روی گردانیدند و به [[کفر]] بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که [[خداوند]]، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که [[محبوب]] خداوندگار، و محب اویند: {{متن قرآن|يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}}؛ [[خداوند]] دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی [[مقدس]] و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
#'''[[رابطه عاشقانه]] با [[پروردگار]]:''' [[آیات]] متعدد دیگری در [[قرآن]] داریم که بنا بر [[روایات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در [[شأن]] گروهی از [[شیعیان]] [[علوی]] نازل شده است که در [[آخر الزمان]] پدیدار خواهند شد. یکی از این [[آیات]] شریف که بر {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ }} نیز تطبیق می‌شود، این [[آیه]] نورانی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمی‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آنها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>. لحن [[آیه]] پیشین، [[رنج]] و ناراحتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مؤمنان راستین]] از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان می‌دهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت [[مسلمانان]] [[سست ایمان]] به حلقه [[کافران]]. این [[آیه]] نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به [[پیامبر]] و [[مؤمنان راستین]] است که هرگز نپندارید قوام [[دین]] [[خدا]] فقط به عده‌ای تازه [[مسلمانان]] ضعیف است که اگر به [[کفر]] و [[شرک]] بازگردند، [[اسلام]] و افتخارهای آن از بین می‌رود. اگر عده‌ای از [[اسلام]] روی گردانیدند و به [[کفر]] بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که [[خداوند]]، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که [[محبوب]] خداوندگار، و محب اویند: {{متن قرآن|يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}}؛ [[خداوند]] دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی [[مقدس]] و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
:::::#'''[[فروتنی]] در برابر [[مؤمنان]] و گردن‌فرازی در مقابل [[کافران]]:''' علامت این [[عشق]] [[پاک]] طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ در برابر [[مؤمنان]] متواضع و فروتنند و در مقابل [[کافران]] گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل [[ایمان]]، چنان [[تواضع]] دارند که گویا [[بنده]] ایشانند. در برابر [[مؤمنان]] به هیچ [[وجه]] انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر [[مؤمنان]]، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل [[کافران]]، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج [[عزت]] و [[قدرت]] و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. [[وعده الهی]] در این [[آیه]] نورانی و [[معجزه]] آمیز، از [[ظهور]] خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای [[باطنی]] و روحی خبر می‌دهد که هم [[محبوب]] [[خدا]]، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو [[ویژگی]] قلبی، [[رازی]] [[نهان]] بین عاشق و [[معشوق]] است که بیگانگان از آن [[آگاهی]] ندارند؛ اما کسانی که این دو [[ویژگی]] قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در [[رفتار]] و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}؛ <ref>خاضع و فروتن در برابر مؤمنان</ref>؛ ۲. {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ <ref>عزتمند و مقتدر در برابر کافران.</ref>. این تجلی {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} است که در برابر هیچ [[قدرت]] [[شیطانی]] [[خضوع]] نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که [[روح]] والایش به اقیانوس بیکران [[قدرت]] الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از [[قدرت]] خدایی و عنایت [[اولیای الهی]] است. اینان تحت عنایت‌های خاص [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[امامان]]{{عم}} و در صدر ایشان، تحت [[ولایت]] خاص [[امام عصر]]{{ع}} قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت [[دشمنان]]، [[خم]] به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس [[شکست]] و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن [[کافران]] هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با [[قدرت]] بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و [[محبوب]] او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
#'''[[فروتنی]] در برابر [[مؤمنان]] و گردن‌فرازی در مقابل [[کافران]]:''' علامت این [[عشق]] [[پاک]] طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ در برابر [[مؤمنان]] متواضع و فروتنند و در مقابل [[کافران]] گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل [[ایمان]]، چنان [[تواضع]] دارند که گویا [[بنده]] ایشانند. در برابر [[مؤمنان]] به هیچ [[وجه]] انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر [[مؤمنان]]، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل [[کافران]]، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج [[عزت]] و [[قدرت]] و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. [[وعده الهی]] در این [[آیه]] نورانی و [[معجزه]] آمیز، از [[ظهور]] خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای [[باطنی]] و روحی خبر می‌دهد که هم [[محبوب]] [[خدا]]، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو [[ویژگی]] قلبی، [[رازی]] [[نهان]] بین عاشق و [[معشوق]] است که بیگانگان از آن [[آگاهی]] ندارند؛ اما کسانی که این دو [[ویژگی]] قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در [[رفتار]] و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}؛ <ref>خاضع و فروتن در برابر مؤمنان</ref>؛ ۲. {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ <ref>عزتمند و مقتدر در برابر کافران.</ref>. این تجلی {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} است که در برابر هیچ [[قدرت]] [[شیطانی]] [[خضوع]] نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که [[روح]] والایش به اقیانوس بیکران [[قدرت]] الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از [[قدرت]] خدایی و عنایت [[اولیای الهی]] است. اینان تحت عنایت‌های خاص [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[امامان]]{{عم}} و در صدر ایشان، تحت [[ولایت]] خاص [[امام عصر]]{{ع}} قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت [[دشمنان]]، [[خم]] به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس [[شکست]] و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن [[کافران]] هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با [[قدرت]] بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و [[محبوب]] او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
:::::#'''[[نهراسیدن از سرزنش‌ها]]:''' نشانه دیگر این مردان الهی این است که در [[جهاد]] فی [[سبیل الله]]، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: {{متن قرآن|يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>؛ [[مجاهده]] فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آنها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الهی ملامتی در کار نباشد، این [[آیه]] برای چه بود؟! شیعیانی [[مخلص]] همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و [[شکنجه]] شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از [[ولایت]] مولایشان [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ستایش]] او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و [[عاقبت]] به [[شهادت]] رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار [[شیعیان]] واقعی [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امام]] زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام [[وظیفه]] و اظهار [[حق]]، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش [[دوستان]] نیز نهراسیم. خیلی راحت است که [[انسان]] به دست [[دشمنان]] [[ترور]] و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت [[دوستان]] است. کسانی که [[خداوند]]، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش [[دوستان]] نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و [[فتنه]] جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف [[قرآن]] و [[معارف]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[رفتار]] می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، [[انسان]] نه [[علوی]] می‌شود و نه [[حسینی]]»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۷۷ - ۱۸۳.</ref>.
#'''[[نهراسیدن از سرزنش‌ها]]:''' نشانه دیگر این مردان الهی این است که در [[جهاد]] فی [[سبیل الله]]، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: {{متن قرآن|يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>؛ [[مجاهده]] فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آنها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الهی ملامتی در کار نباشد، این [[آیه]] برای چه بود؟! شیعیانی [[مخلص]] همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و [[شکنجه]] شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از [[ولایت]] مولایشان [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ستایش]] او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و [[عاقبت]] به [[شهادت]] رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار [[شیعیان]] واقعی [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امام]] زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام [[وظیفه]] و اظهار [[حق]]، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش [[دوستان]] نیز نهراسیم. خیلی راحت است که [[انسان]] به دست [[دشمنان]] [[ترور]] و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت [[دوستان]] است. کسانی که [[خداوند]]، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش [[دوستان]] نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و [[فتنه]] جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف [[قرآن]] و [[معارف]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[رفتار]] می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، [[انسان]] نه [[علوی]] می‌شود و نه [[حسینی]]»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۷۷ - ۱۸۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:


«درباره [[مدح]] و [[ستایش]] کسانی که برگزیدگان [[خداوند]] تعالی هستند و به همنشینی و همراهی [[امام زمان]] {{ع}} مشرف گشته‌اند، [[روایات]] بسیاری راجع به چگونگی پیوستن آنان به [[امام]]{{ع}} وجود دارد و بلکه در [[قرآن کریم]] نیز آیاتی درباره اینها آمده است. هم اکنون بعضی از این [[روایت‌ها]] را می‌آوریم و آنهایی را که نیاز به توضیح دارند، شرح می‌دهیم:  
«درباره [[مدح]] و [[ستایش]] کسانی که برگزیدگان [[خداوند]] تعالی هستند و به همنشینی و همراهی [[امام زمان]] {{ع}} مشرف گشته‌اند، [[روایات]] بسیاری راجع به چگونگی پیوستن آنان به [[امام]]{{ع}} وجود دارد و بلکه در [[قرآن کریم]] نیز آیاتی درباره اینها آمده است. هم اکنون بعضی از این [[روایت‌ها]] را می‌آوریم و آنهایی را که نیاز به توضیح دارند، شرح می‌دهیم:  
:::::#از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در [[تأویل]] این [[آیه]]: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ}}<ref> به سبب امتی معدود، عذاب را به تأخیر انداختیم؛ سوره هود، آیه ۸.</ref>. فرمودند: "[[امت]] معدود، همان [[یاران امام مهدی|اصحاب مهدی]]{{ع}} در [[آخر زمان]] هستند که تعداد آنها [[سیصد و سیزده]] نفر است به تعداد اهل [[بدر]] که در یک ساعت جمع می‌گردند، همان گونه که تکه‌های ابر در پاییز جمع می‌شوند"<ref>{{عربی|" إِنَّ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ هُمْ أَصْحابُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَعِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ يَجْتَمِعُونَ فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ ینابیع المودة؛ قندوزی حنفی و تفسیر برهان؛ بحرانی درباره تفسیر این آیه.</ref>.
#از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در [[تأویل]] این [[آیه]]: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ}}<ref> به سبب امتی معدود، عذاب را به تأخیر انداختیم؛ سوره هود، آیه ۸.</ref>. فرمودند: "[[امت]] معدود، همان [[یاران امام مهدی|اصحاب مهدی]]{{ع}} در [[آخر زمان]] هستند که تعداد آنها [[سیصد و سیزده]] نفر است به تعداد اهل [[بدر]] که در یک ساعت جمع می‌گردند، همان گونه که تکه‌های ابر در پاییز جمع می‌شوند"<ref>{{عربی|" إِنَّ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ هُمْ أَصْحابُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَعِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ يَجْتَمِعُونَ فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ ینابیع المودة؛ قندوزی حنفی و تفسیر برهان؛ بحرانی درباره تفسیر این آیه.</ref>.
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} درباره این [[آیه]]: {{متن قرآن|فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا}}<ref> در نیکی کردن از یکدیگر سبقت بگیرید هرجا که باشید، خداوند شما را جمع می‌کند.</ref> فرمود: "منظور، [[یاران امام مهدی|اصحاب قائم]]{{ع}} هستند که به [[خدا]] قسم! این سیصد و چند نفر، [[امت]] معدودی هستند که در یک ساعت جمع می‌گردند، همان گونه که ابرهای پاییزی جمع می‌شوند!"<ref>{{عربی|" أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ {{ع}} فِي آخِرِ الزَّمَانِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَعِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ يَجْتَمِعُونَ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيف‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۳.</ref>.
#[[امام صادق]]{{ع}} درباره این [[آیه]]: {{متن قرآن|فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا}}<ref> در نیکی کردن از یکدیگر سبقت بگیرید هرجا که باشید، خداوند شما را جمع می‌کند.</ref> فرمود: "منظور، [[یاران امام مهدی|اصحاب قائم]]{{ع}} هستند که به [[خدا]] قسم! این سیصد و چند نفر، [[امت]] معدودی هستند که در یک ساعت جمع می‌گردند، همان گونه که ابرهای پاییزی جمع می‌شوند!"<ref>{{عربی|" أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ {{ع}} فِي آخِرِ الزَّمَانِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَعِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ يَجْتَمِعُونَ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيف‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۳.</ref>.
:::::#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[یاران امام مهدی|اصحاب قائم]]{{ع}} [[سیصد و سیزده]] نفرند، [[فرزندان]] [[عجم]] می‌باشند که بعضی از آنها در روز بر روی ابرها به سوی او برده می‌شوند؛ با نام، نام پدر، نسبت و [[کنیه]] شناخته شده‌اند، بعضی از آنها همان گونه که در خوابند، بدون وعده قبلی، او را [[ملاقات]] می‌نمایند"<ref>{{عربی|" أَصْحَابُ‏ الْقَائِمِ‏ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَمِ‏ بَعْضُهُمْ يُحْمَلُ فِي السَّحَابِ نَهَاراً يُعْرَفُ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ نَسَبِهِ وَ حِلْيَتِهِ وَ بَعْضُهُمْ نَائِمٌ عَلَى فِرَاشِهِ فَيُوَافِيهِ فِي مَكَّةَ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۸.</ref>.
#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[یاران امام مهدی|اصحاب قائم]]{{ع}} [[سیصد و سیزده]] نفرند، [[فرزندان]] [[عجم]] می‌باشند که بعضی از آنها در روز بر روی ابرها به سوی او برده می‌شوند؛ با نام، نام پدر، نسبت و [[کنیه]] شناخته شده‌اند، بعضی از آنها همان گونه که در خوابند، بدون وعده قبلی، او را [[ملاقات]] می‌نمایند"<ref>{{عربی|" أَصْحَابُ‏ الْقَائِمِ‏ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَمِ‏ بَعْضُهُمْ يُحْمَلُ فِي السَّحَابِ نَهَاراً يُعْرَفُ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ نَسَبِهِ وَ حِلْيَتِهِ وَ بَعْضُهُمْ نَائِمٌ عَلَى فِرَاشِهِ فَيُوَافِيهِ فِي مَكَّةَ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۸.</ref>.
:::::#[[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: "[[یاران امام مهدی|اصحاب قائم]]{{ع}} جوانند، [[انسان]] پیری در آنها نیست، مگر بسیار کم مانند [[سرمه در چشم]] و نمک در طعام که کمترین چیز در غذاست"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۳۳ و غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۱۰.</ref>.
#[[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: "[[یاران امام مهدی|اصحاب قائم]]{{ع}} جوانند، [[انسان]] پیری در آنها نیست، مگر بسیار کم مانند [[سرمه در چشم]] و نمک در طعام که کمترین چیز در غذاست"<ref>{{عربی|" إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۳۳ و غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۱۰.</ref>.
:::::#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "هر کس حرکت کند در همان ساعت به حضور او می‌رسد و هر کسی در رختخواب خود بماند و حرکت نکند از بسترش ناپدید می‌شود. اینها کسانی هستند که [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره آنان فرموده است: "آنها، مفقودان از بستر هستند"<ref>{{عربی|" فَمَنْ‏ كَانَ‏ ابْتُلِيَ‏ بِالْمَسِيرِ وَافَى‏ فِي‏ تِلْكَ‏ السَّاعَةِ وَ مَنْ‏ لَمْ‏ يُبْتَلَ‏ بِالْمَسِيرِ فُقِدَ مِنْ‏ فِرَاشِهِ‏ وَ هُوَ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ{{ع}}الْمَفْقُودُونَ مِنْ فُرُشِهِمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۴، باب ۲۰، حدیث ۶.</ref>.
#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "هر کس حرکت کند در همان ساعت به حضور او می‌رسد و هر کسی در رختخواب خود بماند و حرکت نکند از بسترش ناپدید می‌شود. اینها کسانی هستند که [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره آنان فرموده است: "آنها، مفقودان از بستر هستند"<ref>{{عربی|" فَمَنْ‏ كَانَ‏ ابْتُلِيَ‏ بِالْمَسِيرِ وَافَى‏ فِي‏ تِلْكَ‏ السَّاعَةِ وَ مَنْ‏ لَمْ‏ يُبْتَلَ‏ بِالْمَسِيرِ فُقِدَ مِنْ‏ فِرَاشِهِ‏ وَ هُوَ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ{{ع}}الْمَفْقُودُونَ مِنْ فُرُشِهِمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۴، باب ۲۰، حدیث ۶.</ref>.
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "در هنگام [[ظهور]]، [[جوانان]] [[شیعه]] در حالی که بر پشت بام‌ها خوابیده‌اند، بدون وعده قبلی، صبح هنگام در [[مکه]] حاضر می‌شوند"<ref>{{عربی|" بَيْنَا شَبَابُ‏ الشِّيعَةِ عَلَى‏ ظُهُورِ سُطُوحِهِمْ نِيَامٌ إِذْ تَوَافَوْا إِلَى صَاحِبِهِمْ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ فَيُصْبِحُونَ بِمَكَّةَ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۶، باب ۲۱، حدیث ۱۱.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۶۵-۳۷۰.</ref>.
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "در هنگام [[ظهور]]، [[جوانان]] [[شیعه]] در حالی که بر پشت بام‌ها خوابیده‌اند، بدون وعده قبلی، صبح هنگام در [[مکه]] حاضر می‌شوند"<ref>{{عربی|" بَيْنَا شَبَابُ‏ الشِّيعَةِ عَلَى‏ ظُهُورِ سُطُوحِهِمْ نِيَامٌ إِذْ تَوَافَوْا إِلَى صَاحِبِهِمْ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ فَيُصْبِحُونَ بِمَكَّةَ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۶، باب ۲۱، حدیث ۱۱.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۶۵-۳۷۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:


«مطابق برخی از [[روایات]]، [[اصحاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از صفات و ویژگی‌هایی برخوردارند از قبیل:
«مطابق برخی از [[روایات]]، [[اصحاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از صفات و ویژگی‌هایی برخوردارند از قبیل:
:::::#'''[[اخلاص]]:''' در روایتی [[امام جواد]] {{ع}} به [[عبدالعظیم حسنی]] {{ع}} فرمود: "... و هنگامی که برای او این تعداد (۳۱۳ نفر) از اهل [[اخلاص]] جمع شد [[خداوند]] امر او را ظاهر خواهد کرد..."<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۷۷ و ۳۷۸.</ref>.
#'''[[اخلاص]]:''' در روایتی [[امام جواد]] {{ع}} به [[عبدالعظیم حسنی]] {{ع}} فرمود: "... و هنگامی که برای او این تعداد (۳۱۳ نفر) از اهل [[اخلاص]] جمع شد [[خداوند]] امر او را ظاهر خواهد کرد..."<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۷۷ و ۳۷۸.</ref>.
:::::#'''[[یقین]] و استقامت‌‌‌:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی [[نقل]] شده که فرمود: "... گویا قلب‌های آنها مانند تکه‌های آهن است، شکی در [[قلوب]] آنها راجع به [[خدا]] وجود ندارد، محکم‌تر از سنگ است..."<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.</ref>.
#'''[[یقین]] و استقامت‌‌‌:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی [[نقل]] شده که فرمود: "... گویا قلب‌های آنها مانند تکه‌های آهن است، شکی در [[قلوب]] آنها راجع به [[خدا]] وجود ندارد، محکم‌تر از سنگ است..."<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.</ref>.
:::::#'''[[خداشناس]] واقعی‌‌‌:''' از [[امام علی]] {{ع}} در ضمن حدیثی [[نقل]] است که فرمود: "... و لکن در [[طالقان]] مردانی [[مؤمن]] خواهند آمد که به [[خداوند]] [[معرفت]] واقعی دارند و آنان [[انصار]] [[امام مهدی|مهدی]] در [[آخرالزمان]] می‌باشند"<ref>همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.</ref>.
#'''[[خداشناس]] واقعی‌‌‌:''' از [[امام علی]] {{ع}} در ضمن حدیثی [[نقل]] است که فرمود: "... و لکن در [[طالقان]] مردانی [[مؤمن]] خواهند آمد که به [[خداوند]] [[معرفت]] واقعی دارند و آنان [[انصار]] [[امام مهدی|مهدی]] در [[آخرالزمان]] می‌باشند"<ref>همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.</ref>.
:::::#'''شیران روز و زاهدان شب‌‌‌:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی راجع به [[اصحاب]] [[امام مهدی|قائم]] [[نقل]] است که فرمود: "... گویا من نظر می‌کنم به [[امام مهدی|قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] [[کوفه]]... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند..."<ref>همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.</ref>.
#'''شیران روز و زاهدان شب‌‌‌:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی راجع به [[اصحاب]] [[امام مهدی|قائم]] [[نقل]] است که فرمود: "... گویا من نظر می‌کنم به [[امام مهدی|قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] [[کوفه]]... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند..."<ref>همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.</ref>»<ref>[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۷۵: خط ۲۷۵:


«[[یاران]] واقعی [[رهبر]] و [[انقلاب]]، دارای صفات و ویژگی‌های مهمی‌ هستند؛ از جمله:
«[[یاران]] واقعی [[رهبر]] و [[انقلاب]]، دارای صفات و ویژگی‌های مهمی‌ هستند؛ از جمله:
:::::#از [[امام]] و [[رهبر]] خود، [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامه‌ها و اهداف [[قیام]]، آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند.
#از [[امام]] و [[رهبر]] خود، [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامه‌ها و اهداف [[قیام]]، آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند.
:::::#برای فعلیت بخشیدن به خواست واراده [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامه‌ها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه، از هیچ کوششی دریغ نورزند.
#برای فعلیت بخشیدن به خواست واراده [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامه‌ها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه، از هیچ کوششی دریغ نورزند.
:::::#آنان نیز همچون [[رهبر]]، باید [[انقلاب]] را برای [[نجات]] و [[آزادی]] [[مردم]] بخواهند، نه کسب موقعیت و [[ثروت]]. [[مردم]] را [[دوست]] داشته باشند و [[آسایش]] آنان را بر راحتی خود مقدّم بدارند.
#آنان نیز همچون [[رهبر]]، باید [[انقلاب]] را برای [[نجات]] و [[آزادی]] [[مردم]] بخواهند، نه کسب موقعیت و [[ثروت]]. [[مردم]] را [[دوست]] داشته باشند و [[آسایش]] آنان را بر راحتی خود مقدّم بدارند.
:::::با توجه به [[روایات]]، می‌توان ویژگی‌ها و صفات [[یاران]] را چنین برشمرد:
:::::با توجه به [[روایات]]، می‌توان ویژگی‌ها و صفات [[یاران]] را چنین برشمرد:
::::#'''[[معرفت عمیق به خدا]] و [[امام]] خویش:''' در حدیثی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "در [[قلوب]] آنان ([[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}) شکّی به [[ذات خدا]] نیست"<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.</ref>. چنان به [[خداوند]] [[معرفت]] دارند که ذرّه ای [[تردید]] و [[شک]] در آنان راه ندارد. در روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} در باره با صفات [[منتظران]] زمان [[غیبت]] [[نقل]] شده است: "آنان کسانی هستند که به [[امامت]] آن بزرگوار [[اعتقاد]] دارند"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ب۳۱، ح۲.</ref>. این [[اعتقاد]]، برخاسته از [[عقل]] و [[درک]] است. حضرت، در ادامه می‌فرماید: [[خداوند متعال]]، [[عقل]] و [[فهم]] و معرفتی به آنان داده است که [[غیبت]] نزد آنان، به منزله مشاهده است.
::::#'''[[معرفت عمیق به خدا]] و [[امام]] خویش:''' در حدیثی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "در [[قلوب]] آنان ([[یاران]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}) شکّی به [[ذات خدا]] نیست"<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.</ref>. چنان به [[خداوند]] [[معرفت]] دارند که ذرّه ای [[تردید]] و [[شک]] در آنان راه ندارد. در روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} در باره با صفات [[منتظران]] زمان [[غیبت]] [[نقل]] شده است: "آنان کسانی هستند که به [[امامت]] آن بزرگوار [[اعتقاد]] دارند"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ب۳۱، ح۲.</ref>. این [[اعتقاد]]، برخاسته از [[عقل]] و [[درک]] است. حضرت، در ادامه می‌فرماید: [[خداوند متعال]]، [[عقل]] و [[فهم]] و معرفتی به آنان داده است که [[غیبت]] نزد آنان، به منزله مشاهده است.
خط ۳۱۲: خط ۳۱۲:


«در [[قرآن کریم]]، این کتاب انسان‌ساز و حرکت‌آفرین در رابطه با [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} یک [[آیه]] است که بسیار امیدبخش و سازنده است، این [[آیه]] در [[حقیقت]] بیانگر حقایق و واقعیت‌هایی است که اگر به طور جدی و همه‌جانبه تعقیب گردد، موانع سر راه را برمی‌دارد و [[جهان]] را به استقبال [[مصلح جهانی]] حرکت می‌دهد. در سوره [[مائده]] [[آیه]] ۵۹ [[خداوند]] به طور مستقیم، [[مؤمنان]] را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: "ای [[مؤمنان]]! هر کس از شما [[مرتد]] شد و از [[اسلام]] بیرون رفت، [[خداوند]] در آینده جمعیتی را می‌آورد که دارای این پنج امتیاز هستند:
«در [[قرآن کریم]]، این کتاب انسان‌ساز و حرکت‌آفرین در رابطه با [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} یک [[آیه]] است که بسیار امیدبخش و سازنده است، این [[آیه]] در [[حقیقت]] بیانگر حقایق و واقعیت‌هایی است که اگر به طور جدی و همه‌جانبه تعقیب گردد، موانع سر راه را برمی‌دارد و [[جهان]] را به استقبال [[مصلح جهانی]] حرکت می‌دهد. در سوره [[مائده]] [[آیه]] ۵۹ [[خداوند]] به طور مستقیم، [[مؤمنان]] را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: "ای [[مؤمنان]]! هر کس از شما [[مرتد]] شد و از [[اسلام]] بیرون رفت، [[خداوند]] در آینده جمعیتی را می‌آورد که دارای این پنج امتیاز هستند:
:::::#[[خدا]] آنها را [[دوست]] دارد و آنها هم [[خدا]] را [[دوست]] دارند.
#[[خدا]] آنها را [[دوست]] دارد و آنها هم [[خدا]] را [[دوست]] دارند.
:::::#در برابر [[مؤمنان]]، خاضع و مهربانند.
#در برابر [[مؤمنان]]، خاضع و مهربانند.
:::::#در برابر [[مشرکان]] و [[دشمنان]]، سرسخت و نیرومندند.
#در برابر [[مشرکان]] و [[دشمنان]]، سرسخت و نیرومندند.
:::::#به طور پی‌گیری در [[راه خدا]] [[جهاد]] و [[تلاش]] می‌کنند.
#به طور پی‌گیری در [[راه خدا]] [[جهاد]] و [[تلاش]] می‌کنند.
:::::#در مسیر انجام [[وظیفه]] از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای نمی‌هراسند. این [[فضل]] خداست، به هرکس بخواهد (و او را [[شایسته]] ببیند) می‌دهد، [[فضل]] و [[رحمت خدا]] وسیع‌تر است و او بر همه‌چیز [[آگاه]] است".
#در مسیر انجام [[وظیفه]] از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای نمی‌هراسند. این [[فضل]] خداست، به هرکس بخواهد (و او را [[شایسته]] ببیند) می‌دهد، [[فضل]] و [[رحمت خدا]] وسیع‌تر است و او بر همه‌چیز [[آگاه]] است".


در [[روایات]] برای این [[آیه]] مصادیق مختلفی بیان شده، از جمله اینکه: این [[آیه]] در مورد [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است که با این ویژگی‌ها با تمام [[قدرت]]، در مقابل مرتدین و کارشکنان می‌ایستند و برای برقراری‌ [[حکومت]] [[عدل]] [[امام]] [[قائم]] {{ع}} و برقراری [[عدالت]] در کل [[جهان]] [[تلاش]] می‌کنند<ref>تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.</ref>. و در عبارتی [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "[[صاحب]] این امر ([[حضرت مهدی]] {{ع}}) در پرتو این [[آیه]] (در [[حمایت]] چنین [[یاران]] [[آگاه]] و [[دلاور]]) محفوظ است"<ref>تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.</ref>.
در [[روایات]] برای این [[آیه]] مصادیق مختلفی بیان شده، از جمله اینکه: این [[آیه]] در مورد [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است که با این ویژگی‌ها با تمام [[قدرت]]، در مقابل مرتدین و کارشکنان می‌ایستند و برای برقراری‌ [[حکومت]] [[عدل]] [[امام]] [[قائم]] {{ع}} و برقراری [[عدالت]] در کل [[جهان]] [[تلاش]] می‌کنند<ref>تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.</ref>. و در عبارتی [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "[[صاحب]] این امر ([[حضرت مهدی]] {{ع}}) در پرتو این [[آیه]] (در [[حمایت]] چنین [[یاران]] [[آگاه]] و [[دلاور]]) محفوظ است"<ref>تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.</ref>.
خط ۳۴۵: خط ۳۴۵:
::::::ب) '''کیستی [[یاران]]''': در بعضی از [[اخبار]] اسامی بعضی از [[اصحاب]] حضرت ضبط شده است که [[مرحوم علامه]] نیز در ضمن مباحث تفسیری خود، بعضی از این [[احادیث]] را [[نقل]] کرده است<ref>المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰.</ref>. از جمله در [[تفسیر]] [[سوره کهف]] از [[سیوطی]] [[نقل]] می‌‌کند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: [[اصحاب کهف]] [[یاران]] مهدی‌‌اند<ref>الدر المنثور، جلد ۴، صفحه ۲۱۵.</ref>. همچنین از [[تفسیر برهان]] [[نقل]] می‌‌کند که ابن الفارسی می‌‌گوید: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[قائم]] {{ع}} از [[پشت کوفه]] خروج می‌‌کند با هفده نفر از [[قوم موسی]] {{ع}} که به [[حق]] راه یافته و با [[حق]] [[عدالت]] می‌‌کردند و هفت نفر از اهل کهف و یوشع بن نون و [[ابودجانه انصاری]] و [[مقداد]] بن اسود و [[مالک اشتر]] که اینان نزد آن جناب از [[انصار]] و [[حکام]] او هستند<ref>تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.</ref>. در این [[روایت]] بیست و هشت نفر از [[یاران]] [[امام]] {{ع}} مشخص شده‌‌اند،<ref>تمامی این افراد از رجعت‌‌کنندگان می‌‌باشند و در بحث رجعت در فصل سیزدهم خواهد آمد.</ref> به غیر از هفده نفری که از [[قوم]] [[حضرت موسی]] {{ع}} هستند و نامشان مشخص نیست اسامی بقیه از این قرار است:  
::::::ب) '''کیستی [[یاران]]''': در بعضی از [[اخبار]] اسامی بعضی از [[اصحاب]] حضرت ضبط شده است که [[مرحوم علامه]] نیز در ضمن مباحث تفسیری خود، بعضی از این [[احادیث]] را [[نقل]] کرده است<ref>المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰.</ref>. از جمله در [[تفسیر]] [[سوره کهف]] از [[سیوطی]] [[نقل]] می‌‌کند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: [[اصحاب کهف]] [[یاران]] مهدی‌‌اند<ref>الدر المنثور، جلد ۴، صفحه ۲۱۵.</ref>. همچنین از [[تفسیر برهان]] [[نقل]] می‌‌کند که ابن الفارسی می‌‌گوید: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[قائم]] {{ع}} از [[پشت کوفه]] خروج می‌‌کند با هفده نفر از [[قوم موسی]] {{ع}} که به [[حق]] راه یافته و با [[حق]] [[عدالت]] می‌‌کردند و هفت نفر از اهل کهف و یوشع بن نون و [[ابودجانه انصاری]] و [[مقداد]] بن اسود و [[مالک اشتر]] که اینان نزد آن جناب از [[انصار]] و [[حکام]] او هستند<ref>تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.</ref>. در این [[روایت]] بیست و هشت نفر از [[یاران]] [[امام]] {{ع}} مشخص شده‌‌اند،<ref>تمامی این افراد از رجعت‌‌کنندگان می‌‌باشند و در بحث رجعت در فصل سیزدهم خواهد آمد.</ref> به غیر از هفده نفری که از [[قوم]] [[حضرت موسی]] {{ع}} هستند و نامشان مشخص نیست اسامی بقیه از این قرار است:  
::::::اسامی [[اصحاب کهف]]:
::::::اسامی [[اصحاب کهف]]:
:::::#مکسلمینا.
#مکسلمینا.
:::::#[[یلمیخا]].
#[[یلمیخا]].
:::::#[[مرطولس]].
#[[مرطولس]].
:::::#[[ثبیونس]].
#[[ثبیونس]].
:::::#[[دردونس]].
#[[دردونس]].
:::::#کفاشیطیطوش.
#کفاشیطیطوش.
:::::#منطنواسیس<ref>مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند، البته روایت دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.</ref>. اسامی دیگر افراد:  
#منطنواسیس<ref>مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند، البته روایت دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.</ref>. اسامی دیگر افراد:  
:::::#یوشع بن نون [[وصی]] [[حضرت موسی]] {{ع}}.
#یوشع بن نون [[وصی]] [[حضرت موسی]] {{ع}}.
:::::#[[ابودجانه انصاری]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}.  
#[[ابودجانه انصاری]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}.  
:::::#[[مقداد بن اسود]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و [[یاران امام علی]] {{ع}}.  
#[[مقداد بن اسود]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و [[یاران امام علی]] {{ع}}.  
:::::#[[مالک اشتر]] نخعی از [[یاران امام علی]] {{ع}}.<ref>نام افراد دیگر نیز در روایت آمده است که به علت ذکر نشدن این روایات در آثار علامه از ذکر آنها پرهیز می‌‌کنیم. ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، جلد ۵، صفحه ۱۲۲.</ref>
#[[مالک اشتر]] نخعی از [[یاران امام علی]] {{ع}}.<ref>نام افراد دیگر نیز در روایت آمده است که به علت ذکر نشدن این روایات در آثار علامه از ذکر آنها پرهیز می‌‌کنیم. ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، جلد ۵، صفحه ۱۲۲.</ref>
*'''ویژگی‌های ایمانی و [[اخلاقی]] [[یاران]]''': از [[آیات]] و روایاتی که ناظر به [[اصحاب امام زمان]] {{ع}} هست ویژگی‌ها و خصوصیات ایمانی و [[اخلاقی]] ویژه‌ای برای آنها استفاده می‌شود؛ این اوصاف را می‌توان در موارد زیر برشمرد.  
*'''ویژگی‌های ایمانی و [[اخلاقی]] [[یاران]]''': از [[آیات]] و روایاتی که ناظر به [[اصحاب امام زمان]] {{ع}} هست ویژگی‌ها و خصوصیات ایمانی و [[اخلاقی]] ویژه‌ای برای آنها استفاده می‌شود؛ این اوصاف را می‌توان در موارد زیر برشمرد.  
::::::۱.'''[[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]]''': بر اساس [[روایات]]، مقصود از {{متن قرآن|عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و به تحقیق در زبور بعد از ذکر چنین نوشتیم، که زمین را بندگان شایسته من به میراث می‌برند». انبیا: ۱۰۵.</ref> [[امام زمان]] و [[یاران]] آن حضرت می‌‌باشند<ref>تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۷۷.</ref>. لذا [[بندگی]] [[خداوند]] و از [[صالحین]] بودن از خصوصیات [[یاران]] حضرت می‌‌باشد<ref>المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷.</ref>.  
::::::۱.'''[[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]]''': بر اساس [[روایات]]، مقصود از {{متن قرآن|عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و به تحقیق در زبور بعد از ذکر چنین نوشتیم، که زمین را بندگان شایسته من به میراث می‌برند». انبیا: ۱۰۵.</ref> [[امام زمان]] و [[یاران]] آن حضرت می‌‌باشند<ref>تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۷۷.</ref>. لذا [[بندگی]] [[خداوند]] و از [[صالحین]] بودن از خصوصیات [[یاران]] حضرت می‌‌باشد<ref>المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷.</ref>.  
خط ۳۸۵: خط ۳۸۵:


«با بررسی [[روایات]] موجود در مباحث [[مهدویت]]، برای [[یاران امام زمان]]{{ع}} می‌توان ویژگی‌هایی چند برشمرد از جمله:
«با بررسی [[روایات]] موجود در مباحث [[مهدویت]]، برای [[یاران امام زمان]]{{ع}} می‌توان ویژگی‌هایی چند برشمرد از جمله:
:::::#[[شناخت]] عمیق آنان از [[خداوند]] و [[عشق]] و [[محبت]] به او: [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: "در [[قلوب]] آنان ([[یاران مهدی]]{{ع}}) به [[ذات خداوند]] شکی نیست" و "آنان به [[وحدانیت]] [[خداوند]] آن‌چنان که حقِ [[وحدانیت]] اوست، [[اعتقاد]] دارند"<ref>یزدی حایری، علی، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۵.</ref>.  
#[[شناخت]] عمیق آنان از [[خداوند]] و [[عشق]] و [[محبت]] به او: [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: "در [[قلوب]] آنان ([[یاران مهدی]]{{ع}}) به [[ذات خداوند]] شکی نیست" و "آنان به [[وحدانیت]] [[خداوند]] آن‌چنان که حقِ [[وحدانیت]] اوست، [[اعتقاد]] دارند"<ref>یزدی حایری، علی، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۵.</ref>.  
:::::#[[شجاعت]]: [[یاران امام]]{{ع}} در [[شجاعت]] کم‌نظیرند. [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است: "[[پرچم‌های سیاه]] از طرف [[مشرق]] ظاهر می‌شوند و آن‌چنان با اهل [[فتنه]] می‌جنگند و [[مبارزه]] می‌کنند و آنان را می‌کشند که تا آن موقع هیچ گروهی بدان‌سان نجنگیده باشد و هیچ قومی را بدان سان نکشته باشند"<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۲.</ref>.
#[[شجاعت]]: [[یاران امام]]{{ع}} در [[شجاعت]] کم‌نظیرند. [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است: "[[پرچم‌های سیاه]] از طرف [[مشرق]] ظاهر می‌شوند و آن‌چنان با اهل [[فتنه]] می‌جنگند و [[مبارزه]] می‌کنند و آنان را می‌کشند که تا آن موقع هیچ گروهی بدان‌سان نجنگیده باشد و هیچ قومی را بدان سان نکشته باشند"<ref>اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۲.</ref>.
:::::#[[استقامت]]: یکی دیگر از ویژگی‌های [[یاران امام]]{{ع}} استقامتشان در مقابل [[دشمنان]] است. از [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه [[نقل]] شده است: ".... گویا قلب‌های آنان مانند تکه‌های آهن است... محکم‌تر از سنگ است"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸ و ۳۴۳.</ref>.  
#[[استقامت]]: یکی دیگر از ویژگی‌های [[یاران امام]]{{ع}} استقامتشان در مقابل [[دشمنان]] است. از [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه [[نقل]] شده است: ".... گویا قلب‌های آنان مانند تکه‌های آهن است... محکم‌تر از سنگ است"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸ و ۳۴۳.</ref>.  
:::::#[[شهادت‌طلبی]]: [[شهادت]] در [[راه خدا]] یکی از افتخارات [[یاران امام مهدی]]{{ع}} است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[یاران مهدی]]{{ع}} [[آرزو]] می‌کنند در [[راه خدا]] به [[شهادت]] برسند و [[شعار]] آنان در [[جنگ]] یالثارات الحسین است"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>.
#[[شهادت‌طلبی]]: [[شهادت]] در [[راه خدا]] یکی از افتخارات [[یاران امام مهدی]]{{ع}} است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[یاران مهدی]]{{ع}} [[آرزو]] می‌کنند در [[راه خدا]] به [[شهادت]] برسند و [[شعار]] آنان در [[جنگ]] یالثارات الحسین است"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>.
:::::#برخورداری از [[تأییدات الهی]]: [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: "... [[خداوند]] [[مهدی]]{{ع}} را با ملائکه‌اش تأیید کرده و [[حمایت]] خواهد نمود"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۸.</ref>.  
#برخورداری از [[تأییدات الهی]]: [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: "... [[خداوند]] [[مهدی]]{{ع}} را با ملائکه‌اش تأیید کرده و [[حمایت]] خواهد نمود"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۸.</ref>.  
:::::#[[صبر]] و [[پایداری]] در راه [[حق]]: [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[یاران مهدی]]{{ع}} گروهی‌اند که به سبب [[صبر]] و [[بردباری]] در [[راه خدا]]، بر او منت نمی‌گذارند و از اینکه [[جان]] خویش را تقدیم [[حضرت حق]] می‌کنند، به خود نمی‌بالند و [[تکبر]] نمی‌کنند"<ref>سلیمان، کامل، یوم الخلاص، ص۲۲۴.</ref>. همچنین از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "آنان پروانه‌وار شمع [[وجود امام]] را در میان گرفته، او را با جانشان محافظت می‌کنند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸، ح۸۲.</ref>.
#[[صبر]] و [[پایداری]] در راه [[حق]]: [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[یاران مهدی]]{{ع}} گروهی‌اند که به سبب [[صبر]] و [[بردباری]] در [[راه خدا]]، بر او منت نمی‌گذارند و از اینکه [[جان]] خویش را تقدیم [[حضرت حق]] می‌کنند، به خود نمی‌بالند و [[تکبر]] نمی‌کنند"<ref>سلیمان، کامل، یوم الخلاص، ص۲۲۴.</ref>. همچنین از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "آنان پروانه‌وار شمع [[وجود امام]] را در میان گرفته، او را با جانشان محافظت می‌کنند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸، ح۸۲.</ref>.
:::::#[[همدلی]]: [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "ایشان یکدل و هماهنگ‌اند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۲۴.</ref>.  
#[[همدلی]]: [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "ایشان یکدل و هماهنگ‌اند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۲۴.</ref>.  
:::::#[[عبادت]] و [[معنویت]]: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "در [[دل]] شب، از [[خشیت]] [[خداوند]]، ناله‌هایی دارند، مانند ناله [[مادران]] پسر مرده" و "شب‌ها را با [[عبادت]] به صبح می‌رسانند و روزها را با [[روزه]] به پایان می‌برند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۲۴.</ref>. آن [[حضرت]] در سخن دیگری می‌فرماید: "گویا من نظر می‌کنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] و [[کوفه]]، سجده‌ها به پیشانی‌هایشان اثر گذاشته است. شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند..."<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۸۶، ح۲۰۲.</ref>. همچنین آن [[حضرت]] می‌فرمایند: [[یاران مهدی]]{{ع}} کسانی‌اند که شب بیدارند و در [[نماز]] خود، نغمه‌ای مانند صدای زنبور دارند. شب را بیدارند و به [[عبادت]] می‌پردازند و روز مانند شیرند. مطیع‌تر از کنیز برای مولای خویش‌اند و همانند چراغ نورانی‌اند گویا قلب‌هایشان چراغ‌هایی است و از [[خوف]] [[خدا]] بیمناک‌اند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۳-۳۳۴.</ref>.  
#[[عبادت]] و [[معنویت]]: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "در [[دل]] شب، از [[خشیت]] [[خداوند]]، ناله‌هایی دارند، مانند ناله [[مادران]] پسر مرده" و "شب‌ها را با [[عبادت]] به صبح می‌رسانند و روزها را با [[روزه]] به پایان می‌برند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۲۴.</ref>. آن [[حضرت]] در سخن دیگری می‌فرماید: "گویا من نظر می‌کنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] و [[کوفه]]، سجده‌ها به پیشانی‌هایشان اثر گذاشته است. شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند..."<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۸۶، ح۲۰۲.</ref>. همچنین آن [[حضرت]] می‌فرمایند: [[یاران مهدی]]{{ع}} کسانی‌اند که شب بیدارند و در [[نماز]] خود، نغمه‌ای مانند صدای زنبور دارند. شب را بیدارند و به [[عبادت]] می‌پردازند و روز مانند شیرند. مطیع‌تر از کنیز برای مولای خویش‌اند و همانند چراغ نورانی‌اند گویا قلب‌هایشان چراغ‌هایی است و از [[خوف]] [[خدا]] بیمناک‌اند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۳-۳۳۴.</ref>.  
:::::#[[علم]] و [[بصیرت]]: [[امام]] امیر‌المؤمنین [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[علمی]] که طبق حقایق امور است بر آنان به یکباره وارد می‌شود و با [[روح]] [[یقین]] مباشرت می‌کنند..."<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۲۹۱.</ref>. آن [[حضرت]] همچنین می‌فرمایند: "پس گروهی در آن [[فتنه‌ها]] صیقلی می‌شوند، مانند [[صیقل]] دادن [[شمشیر]] توسط آهنگر. دیده‌های آنان به [[نور]] [[قرآن]] جلا داده و [[تفسیر]] در گوش‌هایشان جا گرفته است. در شب جام [[حکمت]] را به آنان می‌نوشانند، بعد از اینکه در بامداد هم نوشیده باشند"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۴، ح۶۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز دراین‌باره می‌فرمایند: "آنان انسان‌هایی نجیب و [[فقیه]] و [[قضات]] و [[حکام]] دین‌اند که دست [[امام]]، [[قلب]] آنان را نوازش داده و هیچ حکمی برای آنها مشتبه نخواهد شد"<ref>طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۵۶۲.</ref>.
#[[علم]] و [[بصیرت]]: [[امام]] امیر‌المؤمنین [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: "[[علمی]] که طبق حقایق امور است بر آنان به یکباره وارد می‌شود و با [[روح]] [[یقین]] مباشرت می‌کنند..."<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۲۹۱.</ref>. آن [[حضرت]] همچنین می‌فرمایند: "پس گروهی در آن [[فتنه‌ها]] صیقلی می‌شوند، مانند [[صیقل]] دادن [[شمشیر]] توسط آهنگر. دیده‌های آنان به [[نور]] [[قرآن]] جلا داده و [[تفسیر]] در گوش‌هایشان جا گرفته است. در شب جام [[حکمت]] را به آنان می‌نوشانند، بعد از اینکه در بامداد هم نوشیده باشند"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۴، ح۶۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز دراین‌باره می‌فرمایند: "آنان انسان‌هایی نجیب و [[فقیه]] و [[قضات]] و [[حکام]] دین‌اند که دست [[امام]]، [[قلب]] آنان را نوازش داده و هیچ حکمی برای آنها مشتبه نخواهد شد"<ref>طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۵۶۲.</ref>.
:::::#[[حق]] یاوری: [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه می‌فرمایند: "[[خداوند]] با آنان، [[امام حق]] را [[یاری]] می‌کند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>.
#[[حق]] یاوری: [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه می‌فرمایند: "[[خداوند]] با آنان، [[امام حق]] را [[یاری]] می‌کند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>.
:::::#[[اقتدار]]: یکی از [[ویژگی‌های یاران امام مهدی]]{{ع}} که در [[روایات]] بر آن تأکید شده، [[اقتدار]] در برابر [[دشمنان]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "وقتی امر ما فرا رسد و [[مهدی]] ما [[قیام]] کند، هر یک از [[یاران]] او قوی‌تر از شیر و برّنده‌تر از نیزه‌اند؛ [[دشمن]] را زیر قدم‌هایشان می‌گذارند و با دست‌های خود از پا در می‌آورند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۷۲.</ref>.  
#[[اقتدار]]: یکی از [[ویژگی‌های یاران امام مهدی]]{{ع}} که در [[روایات]] بر آن تأکید شده، [[اقتدار]] در برابر [[دشمنان]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "وقتی امر ما فرا رسد و [[مهدی]] ما [[قیام]] کند، هر یک از [[یاران]] او قوی‌تر از شیر و برّنده‌تر از نیزه‌اند؛ [[دشمن]] را زیر قدم‌هایشان می‌گذارند و با دست‌های خود از پا در می‌آورند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۷۲.</ref>.  
::::::امیرالمؤمنین علی{{ع}} در این باره می‌فرمایند: "[[اصحاب]] [[مهدی]]{{ع}} مانند شیرهایی‌اند که از جنگل بیرون آمدهاند، قلب‌های آنان تکه‌های آهن است، اگر بخواهند کوهی را از جا درآورند، از جا در می‌آورند. روش و [[لباس]] یکسانی دارند، مثل اینکه همه از یک پدرند"<ref>کورانی، علی، معجم احادیث الامام المهدی، ج۳، ص۹۴.</ref>»<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۹۳</ref>.
::::::امیرالمؤمنین علی{{ع}} در این باره می‌فرمایند: "[[اصحاب]] [[مهدی]]{{ع}} مانند شیرهایی‌اند که از جنگل بیرون آمدهاند، قلب‌های آنان تکه‌های آهن است، اگر بخواهند کوهی را از جا درآورند، از جا در می‌آورند. روش و [[لباس]] یکسانی دارند، مثل اینکه همه از یک پدرند"<ref>کورانی، علی، معجم احادیث الامام المهدی، ج۳، ص۹۴.</ref>»<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۹۳</ref>.
}}
}}
خط ۴۰۵: خط ۴۰۵:


«مطابق برخی از [[روایات]]، [[اصحاب]] حضرت {{ع}} از صفات و ویژگی‌هایی برخوردارند از قبیل:
«مطابق برخی از [[روایات]]، [[اصحاب]] حضرت {{ع}} از صفات و ویژگی‌هایی برخوردارند از قبیل:
:::::#'''[[اخلاص]]:''' در روایتی [[امام جواد]] {{ع}} به [[عبدالعظیم حسنی]] {{ع}} فرمود:... و هنگامی که برای او این تعداد ۳‌۱۳ نفر از اهل [[اخلاص]] جمع شد [[خداوند]] امر او را ظاهر خواهد کرد...<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۷۷و۳۷۸</ref>.
#'''[[اخلاص]]:''' در روایتی [[امام جواد]] {{ع}} به [[عبدالعظیم حسنی]] {{ع}} فرمود:... و هنگامی که برای او این تعداد ۳‌۱۳ نفر از اهل [[اخلاص]] جمع شد [[خداوند]] امر او را ظاهر خواهد کرد...<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۷۷و۳۷۸</ref>.
:::::#'''[[یقین]] و [[استقامت]]:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی [[نقل]] شده که فرمود:... گویا قلب‌های آنها به مانند تکّه‌های آهن است، شکی در [[قلوب]] آنها راجع به [[خدا]] وجود ندارد. محکم تر از سنگ است...<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳‌۰۷، ح ۸۲</ref>.
#'''[[یقین]] و [[استقامت]]:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی [[نقل]] شده که فرمود:... گویا قلب‌های آنها به مانند تکّه‌های آهن است، شکی در [[قلوب]] آنها راجع به [[خدا]] وجود ندارد. محکم تر از سنگ است...<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳‌۰۷، ح ۸۲</ref>.
:::::#'''[[خداشناس]] واقعی:''' از [[امام علی]] {{ع}} در ضمن حدیثی [[نقل]] است که فرمود:... ولکن در [[طالقان]] مردمانی [[مؤمن]] خواهند آمد که به [[خداوند]] [[معرفت]] واقعی دارند و آنان [[انصار]] [[مهدی]] در [[آخرالزمان]] می‌باشند<ref>همان، ج ۵‌۱، ص ۸۷، ح ۸۳</ref>.
#'''[[خداشناس]] واقعی:''' از [[امام علی]] {{ع}} در ضمن حدیثی [[نقل]] است که فرمود:... ولکن در [[طالقان]] مردمانی [[مؤمن]] خواهند آمد که به [[خداوند]] [[معرفت]] واقعی دارند و آنان [[انصار]] [[مهدی]] در [[آخرالزمان]] می‌باشند<ref>همان، ج ۵‌۱، ص ۸۷، ح ۸۳</ref>.
:::::#'''شیران روز و زاهدان شب:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی راجع به [[اصحاب قائم]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: گویا من نظر می‌کنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] [[کوفه]]... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند...<ref>همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶</ref>.
#'''شیران روز و زاهدان شب:''' از [[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی راجع به [[اصحاب قائم]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: گویا من نظر می‌کنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]] [[کوفه]]... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و [[راهبان]] در شب‌اند...<ref>همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶</ref>.
:::::#'''برخورداری از [[تأیید الهی]]:''' [[طبرسی]] در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: تا اینکه [[خداوند]] مردی را در [[آخرالزمان]] برمی انگیزاند... او را به ملائکه‌اش تأیید کرده و انصارش را حفظ خواهد نمود<ref>همان، ج ۵۲، ص ۲۸‌۰، ح ۶</ref>»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۵۹۹.</ref>.
#'''برخورداری از [[تأیید الهی]]:''' [[طبرسی]] در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: تا اینکه [[خداوند]] مردی را در [[آخرالزمان]] برمی انگیزاند... او را به ملائکه‌اش تأیید کرده و انصارش را حفظ خواهد نمود<ref>همان، ج ۵۲، ص ۲۸‌۰، ح ۶</ref>»<ref>[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی، علی ‎اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۵۹۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۱۸: خط ۴۱۸:


«بر اساس [[احادیث]]، [[یاران امام مهدی]] {{ع}} دارای ویژگی‌های زیرند:
«بر اساس [[احادیث]]، [[یاران امام مهدی]] {{ع}} دارای ویژگی‌های زیرند:
:::::#جوان‌اند و نه پیر؛ [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[یاران]] [[قائم]]، جوان‌اند و پیران، میان آنان نیستند، جز به اندازه سرمه چشم یا نمک در توشه که کمترین اندازه را ر میان ره‌توشه دارد"<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.</ref>.
#جوان‌اند و نه پیر؛ [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[یاران]] [[قائم]]، جوان‌اند و پیران، میان آنان نیستند، جز به اندازه سرمه چشم یا نمک در توشه که کمترین اندازه را ر میان ره‌توشه دارد"<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.</ref>.
:::::#قوی‌دل و نیرومندند؛ [[امام باقر]] {{ع}} [[آیه]] "بندگانی از خود را که سخت جنگاور و نیرومند، بر شما می‌گماریم"<ref>اسرا، آیه ۵.</ref> را تلاوت نموده و سپس فرمود: "[[قائم]] و یارانش، همان [[بندگان]] سخت جنگاور و نیرومندند"<ref>تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۸۱، ح ۲۱.</ref>.
#قوی‌دل و نیرومندند؛ [[امام باقر]] {{ع}} [[آیه]] "بندگانی از خود را که سخت جنگاور و نیرومند، بر شما می‌گماریم"<ref>اسرا، آیه ۵.</ref> را تلاوت نموده و سپس فرمود: "[[قائم]] و یارانش، همان [[بندگان]] سخت جنگاور و نیرومندند"<ref>تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۸۱، ح ۲۱.</ref>.
:::::#عابدان شب و شیران روزند؛ [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "گویی [[قائم]] و یارانش را در بلندی [[کوفه]] ([[نجف]]) می‌بینم که چون کسی که بر سرش پرنده نشسته است ساکت و خاموش‌اند. توشه و آذوقه‌شان تمام شده، لباس‌هایشان کهنه گشته و [[اثر سجده]] بر پیشانی‌هایشان نقش بسته است. شیران روز و [[شب‌زنده‌داران]] هستند"<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۲۰۲.</ref>.
#عابدان شب و شیران روزند؛ [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "گویی [[قائم]] و یارانش را در بلندی [[کوفه]] ([[نجف]]) می‌بینم که چون کسی که بر سرش پرنده نشسته است ساکت و خاموش‌اند. توشه و آذوقه‌شان تمام شده، لباس‌هایشان کهنه گشته و [[اثر سجده]] بر پیشانی‌هایشان نقش بسته است. شیران روز و [[شب‌زنده‌داران]] هستند"<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۲۰۲.</ref>.
:::::#جهادگر در راه خدایند؛ در [[تفسیر]] [[آیه]] ۵۴ از سوره [[مائده]] آمده است که: درباره [[قائم]] و یارانش است که "در [[راه خدا]] [[جهاد]] می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌هراسند"<ref>تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۷۰.</ref>.
#جهادگر در راه خدایند؛ در [[تفسیر]] [[آیه]] ۵۴ از سوره [[مائده]] آمده است که: درباره [[قائم]] و یارانش است که "در [[راه خدا]] [[جهاد]] می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌هراسند"<ref>تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۷۰.</ref>.
:::::#فرمان‌بردار اویند؛ [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "خوشا به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در روزگار غیبتش، [[منتظر]] [[ظهور]] او و در روزگار ظهورش، فرمان‌بردار اویند. آنان، اولیای الهی‌اند که نه بیمی در آنهاست و نه اندوهگین می‌شوند"<ref>کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.</ref>.
#فرمان‌بردار اویند؛ [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "خوشا به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در روزگار غیبتش، [[منتظر]] [[ظهور]] او و در روزگار ظهورش، فرمان‌بردار اویند. آنان، اولیای الهی‌اند که نه بیمی در آنهاست و نه اندوهگین می‌شوند"<ref>کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.</ref>.


[[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی دیگر، درباره برخی ویژگی‌های [[یاران امام مهدی]] {{ع}} می‌فرماید: "او گنجی در [[طالقان]] دارد که از طلا و نقره نیست و پرچمی که از زمان در هم پیچیده شدنش، باز نشده است و مردانی که دل‌هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است. [[شک]] در ذات [[خداوند]]، با آنان در نمی‌آمیزد و از سنگ، سخت‌ترند. اگر بر کوه‌ها حمله‌ور شوند، آنها را از میان برمی‌دارند، با پرچم‌هایشان آهنگ شهری نمی‌کنند، جز آن که ویرانش می‌نمایند، بر اسبانشان مانند تیزرو هستند و برای تبرک‌جویی، دست به زین اسب او می‌کشند و گرداگرد او را می‌گیرند تا وی را در جنگ‌ها با [[جان]] خود، حفظ کنند و در آنچه از ایشان می‌خواهد، کفایتش می‌کنند. مردانی‌اند که شب نمی‌خوابند و در نمازهایشان مانند زنبور، زمزمه و ناله می‌کنند، شب‌ها بر سر انگشتان پای خود می‌ایستند و صبح‌ها بر اسبانشان می‌نشینند. زنده‌نگهدارانِ شب و شیران روزند. آنان در [[اطاعت]] از او، از کنیز در برابر آقایش فرمان‌بردارترند، و به روشناییِ چراغ‌اند، گویی که در دل‌هایشان مشعل افروخته‌اند. آنان از [[بیم]] [[خدا]] بیمناک‌اند، [[شهادت]] را در دعایشان می‌طلبند و [[آرزو]] دارند که در [[راه خدا]] کشته شوند. شعارشان، "یا لَثارات الحسین" است. هنگامی که حرکت می‌کنند، هراس از آنها به فاصله یک ماه راه، جلویشان حرکت می‌کند. به سوی مولایشان با شتاب روان می‌شوند و [[خداوند]]، [[امام]] را با ایشان [[یاری]] می‌دهد<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.</ref><ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۱۱۴-۱۱۶.</ref>.
[[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی دیگر، درباره برخی ویژگی‌های [[یاران امام مهدی]] {{ع}} می‌فرماید: "او گنجی در [[طالقان]] دارد که از طلا و نقره نیست و پرچمی که از زمان در هم پیچیده شدنش، باز نشده است و مردانی که دل‌هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است. [[شک]] در ذات [[خداوند]]، با آنان در نمی‌آمیزد و از سنگ، سخت‌ترند. اگر بر کوه‌ها حمله‌ور شوند، آنها را از میان برمی‌دارند، با پرچم‌هایشان آهنگ شهری نمی‌کنند، جز آن که ویرانش می‌نمایند، بر اسبانشان مانند تیزرو هستند و برای تبرک‌جویی، دست به زین اسب او می‌کشند و گرداگرد او را می‌گیرند تا وی را در جنگ‌ها با [[جان]] خود، حفظ کنند و در آنچه از ایشان می‌خواهد، کفایتش می‌کنند. مردانی‌اند که شب نمی‌خوابند و در نمازهایشان مانند زنبور، زمزمه و ناله می‌کنند، شب‌ها بر سر انگشتان پای خود می‌ایستند و صبح‌ها بر اسبانشان می‌نشینند. زنده‌نگهدارانِ شب و شیران روزند. آنان در [[اطاعت]] از او، از کنیز در برابر آقایش فرمان‌بردارترند، و به روشناییِ چراغ‌اند، گویی که در دل‌هایشان مشعل افروخته‌اند. آنان از [[بیم]] [[خدا]] بیمناک‌اند، [[شهادت]] را در دعایشان می‌طلبند و [[آرزو]] دارند که در [[راه خدا]] کشته شوند. شعارشان، "یا لَثارات الحسین" است. هنگامی که حرکت می‌کنند، هراس از آنها به فاصله یک ماه راه، جلویشان حرکت می‌کند. به سوی مولایشان با شتاب روان می‌شوند و [[خداوند]]، [[امام]] را با ایشان [[یاری]] می‌دهد<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.</ref><ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۱۱۴-۱۱۶.</ref>.
خط ۴۳۳: خط ۴۳۳:


«[[یاران امام]]، سنگ‌های زیرین [[انقلاب]] جهانی‌اند. [[امامان]] {{عم}} همواره آرزومند همراهی آن حضرت بوده‌اند و یاوری آن چهره پنهان‌کرده را به [[دوستان]] خویش، همه‌گاه یادآوری می‌فرمودند: "خدایا [[درود]] فرست بر مولا و سرورم [[صاحب الزمان]] و مرا از [[یاران]] و [[پیروان]] و حامیان او قرار ده و از آنان که در رکابش، شربت [[شهادت]] می‌نوشند..."<ref>مفاتیح الجنان، ترجمه الهى قمشه‌اى، ص ۹۸۸، انتشارات علمى</ref>. و اما برای [[یاران]] و همراهان [[حضرت مهدی]] {{ع}} ویژگی‌هایی ذکر کرده‌اند که اهم آنها عبارتند از:
«[[یاران امام]]، سنگ‌های زیرین [[انقلاب]] جهانی‌اند. [[امامان]] {{عم}} همواره آرزومند همراهی آن حضرت بوده‌اند و یاوری آن چهره پنهان‌کرده را به [[دوستان]] خویش، همه‌گاه یادآوری می‌فرمودند: "خدایا [[درود]] فرست بر مولا و سرورم [[صاحب الزمان]] و مرا از [[یاران]] و [[پیروان]] و حامیان او قرار ده و از آنان که در رکابش، شربت [[شهادت]] می‌نوشند..."<ref>مفاتیح الجنان، ترجمه الهى قمشه‌اى، ص ۹۸۸، انتشارات علمى</ref>. و اما برای [[یاران]] و همراهان [[حضرت مهدی]] {{ع}} ویژگی‌هایی ذکر کرده‌اند که اهم آنها عبارتند از:
:::::#'''[[خداجویی]]''': "[[امام صادق]] {{ع}} درباره آنان می‌فرماید: "مردانی که گویا دل‌های‌شان [[پاره‌های آهن]] است. غبار [[تردید]] در [[ذات مقدس]] خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید... از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای [[شهادت]] [[دعا]] می‌کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸</ref>.
#'''[[خداجویی]]''': "[[امام صادق]] {{ع}} درباره آنان می‌فرماید: "مردانی که گویا دل‌های‌شان [[پاره‌های آهن]] است. غبار [[تردید]] در [[ذات مقدس]] خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید... از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای [[شهادت]] [[دعا]] می‌کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸</ref>.
:::::#'''[[بصیرت]] و [[آگاهی]]''': [[یاران مهدی]] {{ع}} در [[بصیرت]]، [[درایت]] و [[خردمندی]] سرآمدند. در فتنه‌هایی که زیرکان در آن فرومی‌مانند، هوشیارانه راه می‌جویند و [[حق]] را از [[باطل]] باز می‌شناسند.
#'''[[بصیرت]] و [[آگاهی]]''': [[یاران مهدی]] {{ع}} در [[بصیرت]]، [[درایت]] و [[خردمندی]] سرآمدند. در فتنه‌هایی که زیرکان در آن فرومی‌مانند، هوشیارانه راه می‌جویند و [[حق]] را از [[باطل]] باز می‌شناسند.
:::::#'''[[عبادت]] و [[بندگی]]''': [[یاران مهدی]] {{ع}} شیران روز و نیایش‌گران شب‌اند. [[روح]] [[بندگی]] و رازونیاز، با جان‌شان درهم آمیخته، همواره خود را در محضر [[خدا]] می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای [[غفلت]] نمی‌ورزند. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "گویا، [[قائم]] و یارانش را در [[نجف اشرف]] می‌نگرم، توشه‌های‌شان به پایان رسیده و لباس‌های‌شان مندرس گشته است. جای [[سجده]]، بر پیشانی‌شان نمایان است. شیران روزند و [[راهبان]] شب"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷</ref>.
#'''[[عبادت]] و [[بندگی]]''': [[یاران مهدی]] {{ع}} شیران روز و نیایش‌گران شب‌اند. [[روح]] [[بندگی]] و رازونیاز، با جان‌شان درهم آمیخته، همواره خود را در محضر [[خدا]] می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای [[غفلت]] نمی‌ورزند. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "گویا، [[قائم]] و یارانش را در [[نجف اشرف]] می‌نگرم، توشه‌های‌شان به پایان رسیده و لباس‌های‌شان مندرس گشته است. جای [[سجده]]، بر پیشانی‌شان نمایان است. شیران روزند و [[راهبان]] شب"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷</ref>.
:::::#'''[[حافظان حدود الهی]]''': [[اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و همه چیز در آن قانون دارد. [[واجبات]] و [[محرمات]]، مرزهای [[دین]] خدایند. حرکت در مرز، حرکت در راه است و [[تجاوز]] از آن [[بیراهه]] و [[گمراهی]]. [[حضرت علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[یاران]] با این شرایط‍‌ با امام‌شان [[بیعت]] می‌کنند که دست‌پاک باشند و پاکدامن. زبان به دشنام نگشایند و [[خون]] کسی، به ناحق نریزند. بر مرکب‌های ممتاز سوار نشوند و لباس‌های فاخر نپوشند... ساده زندگی کنند و در [[راه خدا]] به [[شایستگی]] [[جهاد]] کنند. [[امام]] نیز [[متعهد]] می‌شود، به‌سان همراهان زندگی کند..."<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۴۹</ref>. [[امام]] {{ع}} نیز بر [[رفتار]] [[کارگزاران]] خود و مواظبت آنان بر اجرای [[وظایف]] خود نظارت دوچندان دارد<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۱۱</ref>.
#'''[[حافظان حدود الهی]]''': [[اسلام]]، [[دین]] مرزهاست و همه چیز در آن قانون دارد. [[واجبات]] و [[محرمات]]، مرزهای [[دین]] خدایند. حرکت در مرز، حرکت در راه است و [[تجاوز]] از آن [[بیراهه]] و [[گمراهی]]. [[حضرت علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[یاران]] با این شرایط‍‌ با امام‌شان [[بیعت]] می‌کنند که دست‌پاک باشند و پاکدامن. زبان به دشنام نگشایند و [[خون]] کسی، به ناحق نریزند. بر مرکب‌های ممتاز سوار نشوند و لباس‌های فاخر نپوشند... ساده زندگی کنند و در [[راه خدا]] به [[شایستگی]] [[جهاد]] کنند. [[امام]] نیز [[متعهد]] می‌شود، به‌سان همراهان زندگی کند..."<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۴۹</ref>. [[امام]] {{ع}} نیز بر [[رفتار]] [[کارگزاران]] خود و مواظبت آنان بر اجرای [[وظایف]] خود نظارت دوچندان دارد<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۱۱</ref>.
:::::#'''[[شجاعت]]''': [[یاران مهدی]] {{ع}} دلیرمردند و جنگاوران میدان‌های [[نبرد]]. دل‌های‌شان [[پاره‌های آهن]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸</ref> و از انبوه [[دشمن]] هراسی به [[دل]] راه نمی‌دهند. [[یاران مهدی]] {{ع}} [[قدرت]] چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جان‌های‌شان از خاراسنگ، محکم‌تر<ref>خصال صدوق، ج ۲، ص ۳۱۸</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "گویا آنان را می‌نگرم... که دل‌هایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، [[ترس]] بر دل‌های [[دشمنان]] سایه می‌افکند." در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند: "[[خیر الفوارس]]". در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان [[یاران پیامبر]] {{صل}} در [[نبرد]] [[بدر]]، نشانه ویژه بر سر نهاده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳ و ۳۱۰</ref>.
#'''[[شجاعت]]''': [[یاران مهدی]] {{ع}} دلیرمردند و جنگاوران میدان‌های [[نبرد]]. دل‌های‌شان [[پاره‌های آهن]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸</ref> و از انبوه [[دشمن]] هراسی به [[دل]] راه نمی‌دهند. [[یاران مهدی]] {{ع}} [[قدرت]] چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جان‌های‌شان از خاراسنگ، محکم‌تر<ref>خصال صدوق، ج ۲، ص ۳۱۸</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "گویا آنان را می‌نگرم... که دل‌هایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، [[ترس]] بر دل‌های [[دشمنان]] سایه می‌افکند." در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند: "[[خیر الفوارس]]". در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان [[یاران پیامبر]] {{صل}} در [[نبرد]] [[بدر]]، نشانه ویژه بر سر نهاده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳ و ۳۱۰</ref>.
:::::#'''[[فرمانبری]]''': [[یاران امام مهدی|یاران مهدی]]{{ع}}، عاشق مولای خودند و پاکبازان راه او و در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر پیشی می‌گیرند. به فرموده [[پیامبر]]{{صل}}: "تلاش‌گر و کوشا در [[پیروی]] از اویند"<ref>عیون اخبار الرضا، صدوق، ج ۱، ص ۶۳</ref>. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سخنانی که در آخرین روزهای [[عمر]]، به [[فرزند]] خود فرموده، از [[یاران]] [[مخلص]] [[مهدی]] {{ع}} یاد کرده و [[فرزند]] را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "...روزی را می‌بینم که پرچم‌های زرد و سفید در کنار [[کعبه]] به اهتزاز درآمده، دست‌ها برای [[بیعت]] تو پی در پی صف کشیده‌اند... شمع وجودت را احاطه کرده‌اند و دست‌های‌شان برای [[بیعت]] با تو، در کنار [[حجر الاسود]] به هم می‌خورد. قومی به آستانه‌ات گرد آیند که [[خداوند]] آنان را از سرشتی [[پاک]] و ریشه‌ای [[پاکیزه]] و گرانبها آفریده است... به فرمان‌های دینی فروتن‌اند... سیمای‌شان به [[نور]] [[فضل]] و کمال آراسته، [[آیین حق]] را می‌پرستند و از [[اهل حق]] [[پیروی]] می‌کنند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵</ref>.
#'''[[فرمانبری]]''': [[یاران امام مهدی|یاران مهدی]]{{ع}}، عاشق مولای خودند و پاکبازان راه او و در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر پیشی می‌گیرند. به فرموده [[پیامبر]]{{صل}}: "تلاش‌گر و کوشا در [[پیروی]] از اویند"<ref>عیون اخبار الرضا، صدوق، ج ۱، ص ۶۳</ref>. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سخنانی که در آخرین روزهای [[عمر]]، به [[فرزند]] خود فرموده، از [[یاران]] [[مخلص]] [[مهدی]] {{ع}} یاد کرده و [[فرزند]] را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "...روزی را می‌بینم که پرچم‌های زرد و سفید در کنار [[کعبه]] به اهتزاز درآمده، دست‌ها برای [[بیعت]] تو پی در پی صف کشیده‌اند... شمع وجودت را احاطه کرده‌اند و دست‌های‌شان برای [[بیعت]] با تو، در کنار [[حجر الاسود]] به هم می‌خورد. قومی به آستانه‌ات گرد آیند که [[خداوند]] آنان را از سرشتی [[پاک]] و ریشه‌ای [[پاکیزه]] و گرانبها آفریده است... به فرمان‌های دینی فروتن‌اند... سیمای‌شان به [[نور]] [[فضل]] و کمال آراسته، [[آیین حق]] را می‌پرستند و از [[اهل حق]] [[پیروی]] می‌کنند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵</ref>.
:::::#'''[[ایثار]] و [[مواسات]]''': دل‌های‌شان را به هم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. گویا یک پدر و مادر آنان را پرورش داده است و دل‌های آنان از [[محبت]] و خیرخواهی به یکدیگر آکنده است<ref>الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰</ref>.
#'''[[ایثار]] و [[مواسات]]''': دل‌های‌شان را به هم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. گویا یک پدر و مادر آنان را پرورش داده است و دل‌های آنان از [[محبت]] و خیرخواهی به یکدیگر آکنده است<ref>الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰</ref>.
:::::#'''[[زهد]] و ساده‌زیستی''': [[زهد]]، زینت [[کارگزاران]] [[مهدی]] است. زندگی‌شان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود. نمی‌توانند تن به [[آسایش]] و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام [[مصلح]] [[جهان]] بر خویش نهند؛ چرا که آنکه با عشرت‌طلبان همسو می‌شود و [[دل]] در گرو [[آز]] و طمع می‌بندد، نمی‌تواند مروج [[دین]] باشد و کارگزارای [[شایسته]] برای [[حکومت عدل]] و داد"<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۱۱۰</ref>.
#'''[[زهد]] و ساده‌زیستی''': [[زهد]]، زینت [[کارگزاران]] [[مهدی]] است. زندگی‌شان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود. نمی‌توانند تن به [[آسایش]] و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام [[مصلح]] [[جهان]] بر خویش نهند؛ چرا که آنکه با عشرت‌طلبان همسو می‌شود و [[دل]] در گرو [[آز]] و طمع می‌بندد، نمی‌تواند مروج [[دین]] باشد و کارگزارای [[شایسته]] برای [[حکومت عدل]] و داد"<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۱۱۰</ref>.
:::::#'''[[نظم]] و [[انضباط‍‌]]''': [[یاران]] حضرت دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت]] جهانی‌اند و کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند<ref>چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۸۳</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۷۶۴.</ref>.
#'''[[نظم]] و [[انضباط‍‌]]''': [[یاران]] حضرت دارای [[نظم]] و تشکیلاتی مناسب با [[حکومت]] جهانی‌اند و کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند<ref>چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۸۳</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۷۶۴.</ref>.
*«"[[خیر الفوارس]]" به‌معنای "[[بهترین]] سوارکاران" است. از صفات [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است که در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰ (به نقل از چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۷۸.).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۳۱۰.</ref>.
*«"[[خیر الفوارس]]" به‌معنای "[[بهترین]] سوارکاران" است. از صفات [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است که در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰ (به نقل از چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۷۸.).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۳۱۰.</ref>.
}}
}}
خط ۴۵۹: خط ۴۵۹:


«کارآمدی و [[شایستگی]] [[یاران امام]] عصر{{ع}} در [[روایات]] صادره از [[معصومین]] به معنای دارا بودن صفات و ویژگی‌هایی است که در اینجا به بیان مهم‌ترین آنها میپردازیم.
«کارآمدی و [[شایستگی]] [[یاران امام]] عصر{{ع}} در [[روایات]] صادره از [[معصومین]] به معنای دارا بودن صفات و ویژگی‌هایی است که در اینجا به بیان مهم‌ترین آنها میپردازیم.
:::::#'''[[ایمان]] مستحکم:''' اصلی‌ترین ویژگی انصارالمهدی، [[ایمان]] و [[باور]] مستحکم به [[خداوند]] است که از راه [[معرفت]] بالا به [[خدا]] و [[اعمال صالح]] ایجاد شده است؛ هم‌چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: "آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است، شکی در [[ایمان به خدا]] در آن راه نیافته و در طریق [[ایمان]] از سنگ محکم‌ترند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
#'''[[ایمان]] مستحکم:''' اصلی‌ترین ویژگی انصارالمهدی، [[ایمان]] و [[باور]] مستحکم به [[خداوند]] است که از راه [[معرفت]] بالا به [[خدا]] و [[اعمال صالح]] ایجاد شده است؛ هم‌چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: "آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است، شکی در [[ایمان به خدا]] در آن راه نیافته و در طریق [[ایمان]] از سنگ محکم‌ترند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
:::::#'''[[عبادت]] و [[مناجات]]:''' [[عبودیت]] [[نیازمند]] تمرین و اظهار [[خشوع]] در برابر [[خداوند]] است و [[انسان]] با [[عبادت]] یاد میگیرد که در همه عرصه‌های [[زندگی]] [[تسلیم]] خواسته [[خدا]] باشد. هر [[قدر]] [[امتحانات الهی]] سخت‌تر باشد، اهمیت [[عبادت]] بیشتر خواهد بود؛ چنان‌چه در [[وصف]] [[یاران]] [[حضرت]]{{ع}} آمده است: "مردانی در میان آنها هستند که شب‌ها نمی‌خوابند، زمزمه آنها در حال [[عبادت]] همچون [[زنبور عسل]] است. تمام شب را به [[عبادت]] مشغولند و روزها، سواره به [[دشمن]] حمله میکنند. آنها در وقت شب، [[راهب]] و در هنگام روز، شیرند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
#'''[[عبادت]] و [[مناجات]]:''' [[عبودیت]] [[نیازمند]] تمرین و اظهار [[خشوع]] در برابر [[خداوند]] است و [[انسان]] با [[عبادت]] یاد میگیرد که در همه عرصه‌های [[زندگی]] [[تسلیم]] خواسته [[خدا]] باشد. هر [[قدر]] [[امتحانات الهی]] سخت‌تر باشد، اهمیت [[عبادت]] بیشتر خواهد بود؛ چنان‌چه در [[وصف]] [[یاران]] [[حضرت]]{{ع}} آمده است: "مردانی در میان آنها هستند که شب‌ها نمی‌خوابند، زمزمه آنها در حال [[عبادت]] همچون [[زنبور عسل]] است. تمام شب را به [[عبادت]] مشغولند و روزها، سواره به [[دشمن]] حمله میکنند. آنها در وقت شب، [[راهب]] و در هنگام روز، شیرند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
:::::#'''[[معرفت]] به [[امام]]:''' پس از [[معرفت]] به [[خدا]]، [[معرفت]] به [[امام]]{{ع}} مهم‌ترین [[سرمایه]] انصارالمهدی است. [[کسب معرفت]]، ناگهانی نیست بلکه آنها در [[زمان غیبت]] [[امام]]{{ع}} و [[انتظار]] ظهورش به این [[معرفت]] رسیده‌اند، چنان‌چه [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: "[[مردم]] [[زمان غیبت]] او که [[معتقد به امامت]] او و [[منتظر]] ظهورش هستند، از [[مردم]] هر زمانی برترند؛ زیرا [[خداوند]] [[عقل]]، [[فهم]] و معرفتی به آنها عطا کرده که [[غیبت]] نزد آنها چون مشاهده است"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.
#'''[[معرفت]] به [[امام]]:''' پس از [[معرفت]] به [[خدا]]، [[معرفت]] به [[امام]]{{ع}} مهم‌ترین [[سرمایه]] انصارالمهدی است. [[کسب معرفت]]، ناگهانی نیست بلکه آنها در [[زمان غیبت]] [[امام]]{{ع}} و [[انتظار]] ظهورش به این [[معرفت]] رسیده‌اند، چنان‌چه [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: "[[مردم]] [[زمان غیبت]] او که [[معتقد به امامت]] او و [[منتظر]] ظهورش هستند، از [[مردم]] هر زمانی برترند؛ زیرا [[خداوند]] [[عقل]]، [[فهم]] و معرفتی به آنها عطا کرده که [[غیبت]] نزد آنها چون مشاهده است"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.
:::::#'''[[ولایت‌پذیری]] و [[اطاعت از امام]]:''' از مهم‌ترین ویژگی‌های عملی انصارالمهدی، [[ولایت‌پذیری]] و [[اطاعت]] بی‌چون و چرا از [[امام]]{{ع}} است. آن چنان‌که در توصیف آنها آمده است: "[[فرمانبرداری]] آنها از [[امام]] بیش از [[فرمانبرداری]] کنیز از آقایش است"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
#'''[[ولایت‌پذیری]] و [[اطاعت از امام]]:''' از مهم‌ترین ویژگی‌های عملی انصارالمهدی، [[ولایت‌پذیری]] و [[اطاعت]] بی‌چون و چرا از [[امام]]{{ع}} است. آن چنان‌که در توصیف آنها آمده است: "[[فرمانبرداری]] آنها از [[امام]] بیش از [[فرمانبرداری]] کنیز از آقایش است"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
:::::#جان‌نثاری برای [[امام]] و [[شهادت‌طلبی]]: در [[روایات]]، در توصیف [[یاران امام زمان]]{{ع}} آمده است: "آنها برای تبرّک، [[بدن]] خود را به زین اسب میرسانند. آنها در [[جنگ‌ها]]، [[امام]] را در میان گرفته و با [[جان]] خود از وی [[دفاع]] میکنند و هر کاری که داشته باشد، برایش انجام می‌دهند... آنها ادعای [[شهادت]] دارند و تمنا میکنند که در [[راه خدا]] کشته شوند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
#جان‌نثاری برای [[امام]] و [[شهادت‌طلبی]]: در [[روایات]]، در توصیف [[یاران امام زمان]]{{ع}} آمده است: "آنها برای تبرّک، [[بدن]] خود را به زین اسب میرسانند. آنها در [[جنگ‌ها]]، [[امام]] را در میان گرفته و با [[جان]] خود از وی [[دفاع]] میکنند و هر کاری که داشته باشد، برایش انجام می‌دهند... آنها ادعای [[شهادت]] دارند و تمنا میکنند که در [[راه خدا]] کشته شوند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
:::::#'''[[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]:''' [[تقوا]]، ویژگی ممتازی است که [[قرآن]] مکرراً بر آن تأکید کرده است و [[امام صادق]]{{ع}} صریحاً [[تقوا]] را پیش‌شرط یاوری [[امام زمان]]{{ع}} معرفی می‌کند: "هرکس که بودن در شمار [[یاران قائم]]، شادمانش میسازد، باید در [[انتظار]] باشد و با حال [[انتظار]] به [[پرهیزگاری]] و خلق [[نیکو]] [[رفتار]] کند. پس اگر اجلش برسد و [[امام]] [[قائم]]{{ع}} پس از درگذشت او [[قیام]] کند، بهره او همچون بهره کسی است که آن [[حضرت]] را دریافته باشد؛ پس بکوشید و [[منتظر]] باشید".  
#'''[[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]:''' [[تقوا]]، ویژگی ممتازی است که [[قرآن]] مکرراً بر آن تأکید کرده است و [[امام صادق]]{{ع}} صریحاً [[تقوا]] را پیش‌شرط یاوری [[امام زمان]]{{ع}} معرفی می‌کند: "هرکس که بودن در شمار [[یاران قائم]]، شادمانش میسازد، باید در [[انتظار]] باشد و با حال [[انتظار]] به [[پرهیزگاری]] و خلق [[نیکو]] [[رفتار]] کند. پس اگر اجلش برسد و [[امام]] [[قائم]]{{ع}} پس از درگذشت او [[قیام]] کند، بهره او همچون بهره کسی است که آن [[حضرت]] را دریافته باشد؛ پس بکوشید و [[منتظر]] باشید".  
:::::#'''اخلاق‌محوری:''' [[زندگی]] بر محور [[اخلاق]] [[اسلامی]]، یکی دیگر از صفات ممتاز انصارالمهدی است، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} ذیل [[آیه]] ۵۴ سوره [[مبارکه]] [[مائده]]، انصارالمهدی را از مصداق‌های کامل این [[آیه]] دانسته و فرمودند: "آنان همان کسانی هستند که در [[قرآن]] درباره آنان بیان شده: [[خداوند]] به زودی گروهی را خواهد آورد که آنان را [[دوست]] می‌دارد و آنان نیز او را [[دوست]] می‌دارند؛ در برابر [[مؤمنان]]، [[فروتن]] و در برابر [[کافران]]، باعزت و درشت‌خو و سخت‌گیرند"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.</ref>.  
#'''اخلاق‌محوری:''' [[زندگی]] بر محور [[اخلاق]] [[اسلامی]]، یکی دیگر از صفات ممتاز انصارالمهدی است، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} ذیل [[آیه]] ۵۴ سوره [[مبارکه]] [[مائده]]، انصارالمهدی را از مصداق‌های کامل این [[آیه]] دانسته و فرمودند: "آنان همان کسانی هستند که در [[قرآن]] درباره آنان بیان شده: [[خداوند]] به زودی گروهی را خواهد آورد که آنان را [[دوست]] می‌دارد و آنان نیز او را [[دوست]] می‌دارند؛ در برابر [[مؤمنان]]، [[فروتن]] و در برابر [[کافران]]، باعزت و درشت‌خو و سخت‌گیرند"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.</ref>.  
:::::#'''[[نصرت]] [[دین خدا]] و [[ترویج]] [[احکام الهی]]:''' [[سنت]] [[نصرت]] در مقابل [[نصرت]] یکی از [[سنن الهی]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: "اگر [[خدا]] را [[یاری]] کنید، یاریتان می‌کند و گام‌هایتان را [[استوار]] میسازد"<ref>{{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}} «اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>. یکی از ویژگی‌های انصارالمهدی، دغدغه [[ترویج]] [[دین حق]] و رساندن آن به [[مردم]] است؛ چنان‌چه [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: "... آنان به [[حق]]، [[مخلصان]] و [[شیعیان]] ما و دعوت‌کنندگان به [[دین خدا]] در پنهان و آشکارند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.  
#'''[[نصرت]] [[دین خدا]] و [[ترویج]] [[احکام الهی]]:''' [[سنت]] [[نصرت]] در مقابل [[نصرت]] یکی از [[سنن الهی]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: "اگر [[خدا]] را [[یاری]] کنید، یاریتان می‌کند و گام‌هایتان را [[استوار]] میسازد"<ref>{{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}} «اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>. یکی از ویژگی‌های انصارالمهدی، دغدغه [[ترویج]] [[دین حق]] و رساندن آن به [[مردم]] است؛ چنان‌چه [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: "... آنان به [[حق]]، [[مخلصان]] و [[شیعیان]] ما و دعوت‌کنندگان به [[دین خدا]] در پنهان و آشکارند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.  
:::::#'''تخصص:''' کادر [[حضرت مهدی]]{{ع}} علاوه بر [[تعهد]]، [[ایمان]] و [[محبت به امام]]{{ع}} باید دارای تخصص در زمینه‌های گوناگون و [[قدرت]] [[مدیریت]] باشند؛ لذا [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>؛‌ طبق این [[آیه شریفه]]، [[وارثان زمین]] دو ویژگی دارند: [[تقوای الهی]] و دیگری صلاحیت که همان [[لیاقت]]، تحصص و مدیریتِ لازم است.
#'''تخصص:''' کادر [[حضرت مهدی]]{{ع}} علاوه بر [[تعهد]]، [[ایمان]] و [[محبت به امام]]{{ع}} باید دارای تخصص در زمینه‌های گوناگون و [[قدرت]] [[مدیریت]] باشند؛ لذا [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>؛‌ طبق این [[آیه شریفه]]، [[وارثان زمین]] دو ویژگی دارند: [[تقوای الهی]] و دیگری صلاحیت که همان [[لیاقت]]، تحصص و مدیریتِ لازم است.
:::::#'''[[توانایی]] جسمانی:''' [[قدرت جسمانی]] یکی دیگر از [[صفات یاران امام مهدی]]{{ع}} است؛ زیرا انجام [[مدیریت]] امور سنگین با وسعت جهانی [[نیازمند]] [[توانایی]] بدنی است هم‌چنان‌که در [[قرآن]]، [[علم]] همراه با [[قدرت جسمانی]] به عنوان شرایط یک مدیر مطرح شده است<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند:» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>.[[امام سجاد]]{{ع}} نیز فرمودند: "هنگامی که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خداوند]] از [[شیعه]] ما آفت را برطرف سازد و دل‌هایشان را همچون [[پاره‌های آهن]] کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه چهل مرد قرار دهد و [[فرمان‌روایان]] و بزرگان روی [[زمین]] خواهند بود"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۵۴۱.</ref>.  
#'''[[توانایی]] جسمانی:''' [[قدرت جسمانی]] یکی دیگر از [[صفات یاران امام مهدی]]{{ع}} است؛ زیرا انجام [[مدیریت]] امور سنگین با وسعت جهانی [[نیازمند]] [[توانایی]] بدنی است هم‌چنان‌که در [[قرآن]]، [[علم]] همراه با [[قدرت جسمانی]] به عنوان شرایط یک مدیر مطرح شده است<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند:» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>.[[امام سجاد]]{{ع}} نیز فرمودند: "هنگامی که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خداوند]] از [[شیعه]] ما آفت را برطرف سازد و دل‌هایشان را همچون [[پاره‌های آهن]] کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه چهل مرد قرار دهد و [[فرمان‌روایان]] و بزرگان روی [[زمین]] خواهند بود"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۵۴۱.</ref>.  
:::::#'''[[صبر]] و [[استقامت]]:''' در [[قرآن کریم]]، [[استقامت]] مقدمه [[نصرت الهی]] معرفی شده است<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا}} «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید» سوره انعام، آیه ۳۴.</ref>. بر این اساس تشکیل [[حکومت عدل جهانی]] [[نیازمند]] [[صبر]] و [[استواری]] در امور است و [[صبر]] از صفات حتمی [[کارگزاران]] آن [[حضرت]] است که در [[عصر غیبت]]، آن را کسب کرده‌اند. هم‌چنان‌که [[امام حسین]]{{ع}} فرمودند: "...برای او غیبتی است که جمعی در آن [[مرتد]] شوند و جمعی دیگر [[ثابت قدم]] در [[دین]] بمانند و [[آزار]] ببینند و به ایشان گفته شود: کجاست این [[وعده]] اگر راستگو هستید؟ هر آینه بردباران در [[عصر غیبت]] او بر [[آزار]] و [[تکذیب]] همانند جهادکنندگان با شمشیرند در رکاب [[رسول]]{{صل}}" <ref>علی بن محمد خزاز، کفایة‌الاثر، ص۲۳۲.</ref>.  
#'''[[صبر]] و [[استقامت]]:''' در [[قرآن کریم]]، [[استقامت]] مقدمه [[نصرت الهی]] معرفی شده است<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا}} «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید» سوره انعام، آیه ۳۴.</ref>. بر این اساس تشکیل [[حکومت عدل جهانی]] [[نیازمند]] [[صبر]] و [[استواری]] در امور است و [[صبر]] از صفات حتمی [[کارگزاران]] آن [[حضرت]] است که در [[عصر غیبت]]، آن را کسب کرده‌اند. هم‌چنان‌که [[امام حسین]]{{ع}} فرمودند: "...برای او غیبتی است که جمعی در آن [[مرتد]] شوند و جمعی دیگر [[ثابت قدم]] در [[دین]] بمانند و [[آزار]] ببینند و به ایشان گفته شود: کجاست این [[وعده]] اگر راستگو هستید؟ هر آینه بردباران در [[عصر غیبت]] او بر [[آزار]] و [[تکذیب]] همانند جهادکنندگان با شمشیرند در رکاب [[رسول]]{{صل}}" <ref>علی بن محمد خزاز، کفایة‌الاثر، ص۲۳۲.</ref>.  
:::::#'''[[اخلاص]] و انگیزه [[الهی]]:''' تنها انگیزه انصارالمهدی، [[خدا]] و [[تقرب]] به اوست، چنان‌چه [[امام سجاد]]{{ع}} میفرمایند: "[[مردم]] [[زمان غیبت]] او که [[معتقد به امامت]] او بوده و [[منتظر]] ظهورش هستند، از [[مردم]] هر زمانی برترند... آنان به [[حق]]، [[مخلصان]] و به درستی، [[شیعیان]] ما هستند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.  
#'''[[اخلاص]] و انگیزه [[الهی]]:''' تنها انگیزه انصارالمهدی، [[خدا]] و [[تقرب]] به اوست، چنان‌چه [[امام سجاد]]{{ع}} میفرمایند: "[[مردم]] [[زمان غیبت]] او که [[معتقد به امامت]] او بوده و [[منتظر]] ظهورش هستند، از [[مردم]] هر زمانی برترند... آنان به [[حق]]، [[مخلصان]] و به درستی، [[شیعیان]] ما هستند"<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.</ref>.  
:::::#'''دوری از [[غرور]]:''' انصارالمهدی که متربّیان [[مکتب]] قرآنند، در پیروزی‌های خود هرگز [[مغرور]] نمی‌شوند و به این سفارش [[قرآن]] پای‌بندند: "و هنگامی که تو تیر انداختی، تو نبودی (بلکه مؤثر اصلی [[خدا]] بود)"<ref>{{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}} «و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.
#'''دوری از [[غرور]]:''' انصارالمهدی که متربّیان [[مکتب]] قرآنند، در پیروزی‌های خود هرگز [[مغرور]] نمی‌شوند و به این سفارش [[قرآن]] پای‌بندند: "و هنگامی که تو تیر انداختی، تو نبودی (بلکه مؤثر اصلی [[خدا]] بود)"<ref>{{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}} «و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.
:::::#'''[[روحیه]] [[جهاد]] و [[مبارزه]]:''' یکی از عوامل [[نزول]] [[نصرت الهی]]، [[جهاد]] و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: "با آنان بجنگید تا [[خدا]] آنان را به دست شما [[عذاب]] و رسوایشان کند و شما را [[پیروزی]] بخشد"<ref>{{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ}} «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند» سوره توبه، آیه ۱۴.</ref>. [[روحیه]] جهادی یکی از صفات انصارالمهدی است که [[قرآن]] در‌ این‌باره می‌فرماید: "... آنان نسبت به [[مؤمنان]]، نرم و [[فروتن]] و در برابر [[کافران]]، سرسخت و قاطع‌اند. در [[راه خدا]] [[جهاد]] میکنند و از ملامت هیچ ملامت‌کننده‌ای نمی‌هراسند"<ref>{{متن قرآن|...أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ}} «در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>.
#'''[[روحیه]] [[جهاد]] و [[مبارزه]]:''' یکی از عوامل [[نزول]] [[نصرت الهی]]، [[جهاد]] و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: "با آنان بجنگید تا [[خدا]] آنان را به دست شما [[عذاب]] و رسوایشان کند و شما را [[پیروزی]] بخشد"<ref>{{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ}} «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند» سوره توبه، آیه ۱۴.</ref>. [[روحیه]] جهادی یکی از صفات انصارالمهدی است که [[قرآن]] در‌ این‌باره می‌فرماید: "... آنان نسبت به [[مؤمنان]]، نرم و [[فروتن]] و در برابر [[کافران]]، سرسخت و قاطع‌اند. در [[راه خدا]] [[جهاد]] میکنند و از ملامت هیچ ملامت‌کننده‌ای نمی‌هراسند"<ref>{{متن قرآن|...أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ}} «در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>.
:::::#'''[[اصلاح]] گری در [[جامعه]]:''' [[منتظر حقیقی]] که خواستار فراگیری [[توحید]] در [[جهان]] و [[همراهی]] با [[مصلح جهانی]] است، باید از [[روحیه]] [[اصلاح]] گری برخوردار باشد که تجلّی عینی این [[روحیه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. [[یاران امام مهدی]]{{ع}} باید با [[امر و نهی]] چه در [[عصر غیبت]] چه در [[عصر ظهور]] به [[اصلاح جامعه]] بپردازند. یکی از مفاد عهدنامه [[امام مهدی]]{{ع}} با کارگزارانشان در آغاز [[قیام]]، [[التزام]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>[[محمد علی کریمی|کریمی، محمد علی]]، [[آیا ظهور نزدیک است ۳ (کتاب)|آیا ظهور نزدیک است]]، ص ۳۱-۳۴.</ref>.
#'''[[اصلاح]] گری در [[جامعه]]:''' [[منتظر حقیقی]] که خواستار فراگیری [[توحید]] در [[جهان]] و [[همراهی]] با [[مصلح جهانی]] است، باید از [[روحیه]] [[اصلاح]] گری برخوردار باشد که تجلّی عینی این [[روحیه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. [[یاران امام مهدی]]{{ع}} باید با [[امر و نهی]] چه در [[عصر غیبت]] چه در [[عصر ظهور]] به [[اصلاح جامعه]] بپردازند. یکی از مفاد عهدنامه [[امام مهدی]]{{ع}} با کارگزارانشان در آغاز [[قیام]]، [[التزام]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>[[محمد علی کریمی|کریمی، محمد علی]]، [[آیا ظهور نزدیک است ۳ (کتاب)|آیا ظهور نزدیک است]]، ص ۳۱-۳۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  

نسخهٔ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۸

الگو:پرسش غیرنهایی

اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر ظهور امام مهدی / یاران امام مهدی / ویژگی یاران امام مهدی
مدخل اصلیویژگی‌های یاران امام مهدی

اصحاب امام مهدی(ع) چه ویژگی‌هایی دارند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
صدر مصباح یزدی قزوینی خراسانی کریمی صمدی طاهری موسوی‌نسب
سلیمیان طبسی یوسفیان رضوی محمدی اشتهاردی امامی میبدی ملکی راد رضوانی
باقری‌زاده اشعری تونه‌ای کامل کریمی شکریان پژوهشگران مؤسسه آینده روشن نویسندگان آفتاب مهر نویسندگان کتاب نگین آفرینش

شایستگی‌های غبطه برانگیز یاران موعود

ویژگی‌های اصحاب امام مهدی(ع)

ویژگی‌های فکری و اعتقادی (علمی و معرفتی)

  1. بینش عمیق نسبت به خداوند: خداجویی و توحید، سرلوحۀ عقاید و خصال یاران مهدی (ع) است[۸]. امیر المؤمنین (ع) درباره آنها فرموده است: «مردانی که خدا را چنانکه شایسته است، شناخته‌اند»[۹].[۱۰] و امام صادق (ع) می‌فرماید: «در قلوب آنان شکّی به ذات خدا نیست»[۱۱].[۱۲]
  2. شناخت و اعتقاد به امام زمان: شناختی فراتر از دانستن نام و نشان و نسب امام معرفت به حق ولایت و جایگاه والای حضرت در مجموعه هستی[۱۳]. امام سجاد (ع) می‌فرماید: «آنان کسانی هستند که به امامت آن بزرگوار اعتقاد دارند»[۱۴].[۱۵]
  3. بصیرت و آگاهی: شناخت مقصد، چراغ راه است و راه را بر رونده آشکار و آسان می‌سازد. یاران مهدی (ع)، در بصیرت، درایت و خردمندی سرآمدند. امام صادق (ع) فرمودند: «آنان، نجبا و قضات و حکام و فقهای در دین هستند و خداوند چنان عنایتی به آنها می‌نماید که ابداً حکم و وظایف آنان بر آنان مشتبه نمی‌شود»[۱۶].[۱۷]

ویژگی‌های روحی و روانی (معنوی و عرفانی)

  1. قدرت والای روحی: میدان جنگ، عرصۀ جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. آنان تحت عنایت خاص امام زمان در برابر هیبت و شوکت دشمنان، خم به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس شکست و حقارت نمی‌کنند[۱۹]. از امام صادق (ع) نقل شد، اصحاب حضرت مهدی(ع) هر یک نفر برابر چهل نفر توانایی و قدرت دارند و دارای قلبی قوی مانند پاره‌های آهن هستند[۲۰].
  2. عشق به خداوند و امام زمان(ع): خداوند در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که خداوند دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند ﴿يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ[۲۱] عشقی مقدس و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست[۲۲]. امام صادق (ع) در این باره می‌فرماید: «یاران حضرت دست‌های خود را بر زین مرکب امام (ع) می‌کشند و با این کار، درخواست برکت می‌کنند. دور حضرت حلقه می‌زنند و در جنگ‌ها جسم و جان خود را سپر بلای او می‌کنند و هر چه از آنان بخواهد، اجابت کرده، انجام می‌دهند»[۲۳].[۲۴]

ویژگی‌های اخلاقی و تربیتی

  1. اهل عبادت و پارسایی و صلابت: یاران مهدی (ع)، مردان عبادت و نیایش، شیران روز و نیایش‌گران شب هستند[۲۸]. آن هم نه عبادتی عادت‌گونه و یا مانند مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه که روح بندگی با جانشان درآمیخته است. امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: «مردانی که شب‌ها نمی‌خوابند، زمزمۀ آنها در حال عبادت همچون زنبور عسل است. تمام شب را به عبادت مشغولند و روزها، سواره به دشمن حمله میکنند، شیران روز و زاهدان شب‌اند»[۲۹].[۳۰]
  2. ولایت‌پذیری و فرمانبرداری کامل از امام: نتیجۀ معرفت صحیح، اطاعت همه جانبه از امام است. از امام صادق (ع) نقل شده است: «اطاعت آنان از امام، از فرمان برداری کنیز برابر مولایش، بیشتر است»[۳۱].[۳۲]
  3. نصرت دین خدا و ترویج احکام الهی: یکی از ویژگی‌های انصارالمهدی، دغدغۀ ترویج دین حق و رساندن آن به مردم است؛ چنانچه امام سجاد (ع) فرمودند: «آنان به حق، مخلصان و شیعیان ما و دعوت‌کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند»[۳۳].[۳۴]
  4. زهد و ساده‌زیستی: زهد، زینت کارگزاران مهدی(ع) است. زندگی‌شان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود[۳۵]. امام علی (ع) می‌فرماید: «او، از یارانش بیعت می‌گیرد که طلا و نقره‌ای نیاندوزند و گندم و جویی ذخیره نکنند»[۳۶].[۳۷]
  5. اخلاق محوری: یاران مهدی(ع) انسان‌های خود ساخته، شجاع و دریادل هستند و در نقطۀ اوج تربیت نفس قرار دارند و در بحران‌ها تحت تأثیر هواهای نفسانی قرار نمی‌گیرند[۳۸]. امام صادق (ع) در این زمینه می‌فرماید: «هر کس دوست دارد از یاران امام باشد باید منتظر باشد و بر اساس ورد و [[[اخلاق نیک]] رفتار کند»[۳۹]. این افراد دارای نفوذ معنوی و صاحب دین مورد رضایت الهی، کامل‌ترین صفات الهی و انسانی هستند، چراکه از تأییدات الهی برخوردارند[۴۰].
  6. صبر و بردباری: صبر از صفات حتمی کارگزاران آن حضرت است[۴۱]، مبارزه بر ضد ظلم جهانی و برقراری حکومت عدل جهانی، با رنج و مشقت‌های فراوانی همراه است. یاوران امام مشکلات و ناگواری‌ها را به جان می‌خرند. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «آنها گروهی هستند که به سبب صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمی‌گذارند و از اینکه جان خویش را تقدیم آستان حضرت حق می‌کنند، به خود نمی‌بالند و آن را بزرگ نمی‌شمارند»[۴۲].[۴۳]
  7. اخلاص و انگیزه الهی: تنها انگیزه انصارالمهدی، خدا و تقرب به اوست، چنانچه امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما هستند»[۴۴].[۴۵] آنها در نتیجه آزمایش‌های الهیِ دوره پیش از ظهور، به درجه نخست اخلاص بار می‌یابند[۴۶].

ویژگی‌های سیاسی

  1. فروتنی در برابر مؤمنان و گردن‌فرازی در مقابل کافران: یاران حضرت ولیعصر(ع) تحت ولایت خاص ایشان در برابر هیبت و شوکت دشمنان احساس شکست و حقارت نمی‌کنند و اندک باجی نمی‌دهند، بلکه سرسخت و عزتمند هستند و در برابر مؤمنان خاکی و متواضعند[۴۸].
  2. اقتدار و استقامت: از ویژگی‌های مهم یاران امام مهدی (ع) اقتدار و استقامت در برابر دشمنان است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «وقتی امر ما فرا رسد و مهدی ما قیام کند، هر یک از یاران او قوی‌تر از شیر و برّنده‌تر از نیزه‌اند؛ دشمن را زیر قدم‌هایشان می‌گذارند و با دست‌های خود از پا در می‌آورند»[۴۹].[۵۰]
  3. اتحاد و همدلی: امیرالمؤمنین (ع) در توصیف همدلی و اتحاد یاران امام چنین فرموده است: «ایشان یکدل و هماهنگ هستند»[۵۱]. این یکدلی به سبب آن است که خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی در وجود آنان نیست. آنها با اعتقادی صحیح در زیر یک پرچم و برای یک هدف، قیام می‌کنند و این خود یکی از عوامل پیروزی آنها بر جبهه مقابل است[۵۲].
  4. دارای نظم و انضباط تشکیلاتی: یاران امام زمان دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانی‌اند. با اینکه روابط گرمی با مردم دارند، بسان پدر و فرزند، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است[۵۳].
  5. دارای روحیۀ اصلاح گری در جامعه: منتظر حقیقی که خواستار فراگیری توحید در جهان و همراهی با مصلح جهانی است، باید از روحیه اصلاح گری برخوردار باشد که تجلّی عینی این روحیه، امر به معروف و نهی از منکر است[۵۴].

ویژگی‌های اقتصادی

ویژگی‌های نظامی و انتظامی

  1. سپاهیان جوان: امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: «یاران مهدی (ع) جوانند و پیر و کهنسال در میان آنان وجود ندارد، جز تعداد اندکی که مانند سرمه برای چشم و نمک برای غذا لازم هستند»[۶۱].[۶۲]
  2. جان نثاری و شهادت‌طلبی: شهادت در راه خدا یکی از افتخارات یاران امام مهدی (ع) است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «آنان آرزو می‌کنند در راه خدا به شهادت برسند و شعارشان در جنگ، یالثارات الحسین است»[۶۳].[۶۴]
  3. شجاعت و دلیری: یاران مهدی (ع) مانند مولایشان، افرادی شجاع و مردانی پولادین هستند که از هیچ چیز جز خدا هراس ندارند. امام علی (ع) در وصف آنان فرمود: «همه آنان، شیرانی هستند که از بیشه بیرون شده‌اند و اگر اراده کنند، کوه‌ها را از جا می‌کنند»[۶۵].[۶۶]
  4. نیرومند و قوی: یاران حضرت از بعد جسمانی نیرومند و پرتوان‌اند. امام صادق (ع) در بیان صلابت و شهامت آنان چنین فرمود: «این گفتار حضرت لوط به قومش که ﴿لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ[۶۷] مقصودش جز این نبود که نیروی حضرت قائم (ع) و یاران او را آرزو داشت، همان استوانه‌هایی استواری که هرکدام نیروی چهل مرد را دارد و دل‌های آنان از شدت ایمان سخت‌تر از پاره‌های آهن‌اند و اگر بر کوه‌های آهن بگذرند، آن را متلاشی می‌کنند! آنان در حمایت از دین خدا، هرگز شمشیرها را در نیام نمی‌برند تا خدای بزرگ از آنان خشنود گردد»[۶۸].[۶۹]

پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

۱. آیت الله صدر؛
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در این‌باره گفته‌ است:
  • «ویژگی نخست: نامگذاری آنان به سپاه خشم؛ نعمانی[۷۰] و صدوق[۷۱] در این باره خبرهایی را نقل کردهاند که برخی از آنها گذشت. راز این نامگذاری آن است که آنها به رهبری امام خود، نماد خشم الهی نسبت به جامعه فاسدی هستند که شیرازه اعتقادی، سیاسی و اخلاقی آن از هم گسیخته است. آنها با در هم پیچیدن طومار آن جامعه، طرحی نو در انداخته و جامعه‌ای عادل را که خوشبختی و رفاه بر آن سایه افکنده بنیان می‌نهند.
  • ویژگی دوم: آنها جوانانی‌اند که جز اندکی پیر در میانشان نیست؛ هم چون سرمه در چشم یا نمک در غذا این تشبیه بیانگر آن است که همین پیران بسیار اندک، مؤمن‌ترین و مخلص‌ترین یاران امام (ع) و دارای بینشی بسیار وسیع می‌باشند که حضورشان در آن جمع ضروری است. همان طور که هر چند مقدار نمک در غذا نسبت به سایر مواد آن کمتر است، اما وجودش بسیار با اهمیت و ضروری است. این ترکیب نیروی انسانی با ویژگی‌های روحی آدمی تناسب دارد زیرا جوان به طور طبیعی انگیزه و اراده‌اش نیرومندتر از پیر است؛ از سویی دیگر پیر از لحاظ رشد فکری و تجربه و بینش برتر از جوان است و یک سپاه پیشرو به هر دو گروه نیازمند است، اما به انگیزه و نیروی اراده نیازمندتر. اگر به ارائه نظر مشورتی از سوی یاران احتیاج افتد، در این صورت تعداد کم هم کفایت می‌کند و روشن است که نظر دهی در مورد کارهای مهم با خود امام (ع) است مگر آنجا که از یارانش مشورت بخواهد؛ همان‌طور که گاهی اوقات پیامبر (ص) چنان می‌کرد. به‌ویژه پس از آن که امام (ع) با آنان پیمان می‌بندد: "آن گونه باشد که آنها می‌خواهند".
  • ویژگی سوم: آن گروه با چند ویژگی از دیگران ممتاز می‌گردند:
  1. در نتیجه آزمایش‌های الهی در دوره پیش از ظهور، به درجه نخست اخلاص بار می‌یابند.
  2. آنها نخستین کسانی‌اند که پس از جبرئیل، با امام مهدی (ع) بیعت می‌نمایند و به سخنان آن حضرت گوش فرا می‌دهند.
  3. آنان در دولت جهانی، فقیه، قاضی، و حاکم و دولتمرد می‌باشند.
  4. آنها در نبرد جهانی، فرماندهان سپاه امام (ع) می‌باشند و نه رزمندگانی ساده.
امام (ع) تنها به آنان بسنده نخواهد کرد بلکه همان طور که در روایات آمده "در مکه می‌ماند تا تعداد یارانش به ده هزار نفر برسد، آنگاه به سوی مدینه حرکت می‌کند" و طبق روایتی دیگر "آنگاه که ده هزار نفر نزد او گرد آمدند، دیگر معبودی جز خدا بر روی زمین باقی نخواهد ماند". روایات از تعیین مدت حضور امام (ع) در مکه سکوت کردهاند؛ هر چند از مجموع قراین به نظر می‌رسد این حضور بیش از یک هفته نخواهد شد»[۷۲].
۲. آیت‌الله مصباح یزدی؛
آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «آفتاب ولایت» در این‌باره گفته است:

«خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۷۳]. واژه ﴿رِبِّيُّونَ در این دو آیه شریف به مردمی خداپرست اشاره دارد که مخلصانه در رکاب پیامبران با کافران و مشرکان جنگیدند. ویژگی‌های اساسی ﴿رِبِّيُّونَ که در این دو آیه شریف بیان شده است، عبارتند از: قدرت والای روحی، بردباری، طلب مغفرت، طلب استواری و استقامت و طلب نصرت که درباره هریک از این ویژگی‌ها توضیحی مختصر ارائه می‌کنیم:

  1. قدرت والای روحی: میدان جنگ، عرصه جنگیدن، کشتن و کشته شدن است. طولانی شدن جنگ، به طور طبیعی آثار منفی فراوانی را در پی می‌آورد. از یک طرف، عواملی چون دوری از زن و فرزند، نابسامانی خانواده‌ها، بی‌سرپرستی بچه‌ها، فقر و ویرانی ناشی از جنگ، باعث سست شدن اراده و انرژی روحی جنگاوران می‌شود و از طرف دیگر، آثار ضعف و سستی در بدن و انرژی‌های جسمانی بروز می‌کند. مجموعه این عوامل می‌تواند باعث خضوع و تسلیم در مقابل دشمن شود. خداوند متعال، جنگاوران مجاهدی را می‌ستاید که به عشق خدا و رسول او، خالصانه در میدان‌های طاقت فرسای جنگ استقامت ورزیدند و لحظه‌ای ضعف از خود نشان ندادند؛ ستارگان درخشانی که حتی با طولانی شدن جنگ و پیشامد مصیبت‌های گوناگون، نه در عشق و اراده آهنینشان ضعفی پیدا شد و نه در برابر دشمن، دست خضوع و تسلیم بالا بردند: ﴿فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ[۷۴].
  2. بردباری: دلیرمردانی که در این آیه، مورد ستایش خداوند قرار می‌گیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب بردباری فوق العاده شان، محبوب ذات اقدس الهی شده‌اند: ﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ[۷۵]. اگر در شأن رزمندگان جز همین جمله در قرآن نازل نشده بود، برای پاداش آنها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از محبوبیت نزد خداوند قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را دوست بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
  3. طلب آمرزش، استقامت و یاری: چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبت‌های جنگ و رنج‌های جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب آمرزش، عذرخواهی و طلب استقامت و یاری از پروردگارشان نیست: ﴿وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا[۷۶]؛ این رزم آوران الهی، نه تنها خود و عمل خود را نمی‌بینند، بلکه همواره عذر تقصیر به درگاه الهی می‌آورند که خدایا! تو خود کوتاهی‌های ما را در انجام وظیفه ببخشای و از گناه و زیاده روی و کوتاهی ما به لطف و مرحمت خویش در گذر: ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا[۷۷]. و افراط‌های ما نیز در انجام وظیفه بندگی و مجاهدت چشم بپوش: ﴿وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا[۷۸]. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم می‌کنیم. لطف و مرحمتی کن و کاستی‌ها و لغزش‌های ما را تو خود جبران و اصلاح فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رسانده‌ایم؛ اما چه امان از سستی در ادامه راه و فریب‌های شیطان و زمین‌گیری دنیا؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: ﴿وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا[۷۹]. بار خدایا! هر چند مأموریت ما انجام وظیفه است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما پیروزی بر کافران و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به قدرت قاهر خویش ما را بدین هدف برسان: ﴿وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۸۰].
  4. رابطه عاشقانه با پروردگار: آیات متعدد دیگری در قرآن داریم که بنا بر روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در شأن گروهی از شیعیان علوی نازل شده است که در آخر الزمان پدیدار خواهند شد. یکی از این آیات شریف که بر ﴿رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ نیز تطبیق می‌شود، این آیه نورانی است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ[۸۱]. لحن آیه پیشین، رنج و ناراحتی پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان راستین از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان می‌دهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت مسلمانان سست ایمان به حلقه کافران. این آیه نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به پیامبر و مؤمنان راستین است که هرگز نپندارید قوام دین خدا فقط به عده‌ای تازه مسلمانان ضعیف است که اگر به کفر و شرک بازگردند، اسلام و افتخارهای آن از بین می‌رود. اگر عده‌ای از اسلام روی گردانیدند و به کفر بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که خداوند، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که محبوب خداوندگار، و محب اویند: ﴿يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ؛ خداوند دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی مقدس و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
  5. فروتنی در برابر مؤمنان و گردن‌فرازی در مقابل کافران: علامت این عشق پاک طرفینی، دو صفت همراه با هم است: ﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ؛ در برابر مؤمنان متواضع و فروتنند و در مقابل کافران گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل ایمان، چنان تواضع دارند که گویا بنده ایشانند. در برابر مؤمنان به هیچ وجه انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر مؤمنان، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل کافران، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج عزت و قدرت و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. وعده الهی در این آیه نورانی و معجزه آمیز، از ظهور خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای باطنی و روحی خبر می‌دهد که هم محبوب خدا، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو ویژگی قلبی، رازی نهان بین عاشق و معشوق است که بیگانگان از آن آگاهی ندارند؛ اما کسانی که این دو ویژگی قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در رفتار و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. ﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ؛ [۸۲]؛ ۲. ﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ؛ [۸۳]. این تجلی ﴿أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ است که در برابر هیچ قدرت شیطانی خضوع نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که روح والایش به اقیانوس بیکران قدرت الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از قدرت خدایی و عنایت اولیای الهی است. اینان تحت عنایت‌های خاص پیامبر اکرم(ص)، امامان(ع) و در صدر ایشان، تحت ولایت خاص امام عصر(ع) قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت دشمنان، خم به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس شکست و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن کافران هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با قدرت بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و محبوب او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
  6. نهراسیدن از سرزنش‌ها: نشانه دیگر این مردان الهی این است که در جهاد فی سبیل الله، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: ﴿يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ[۸۴]؛ مجاهده فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آنها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الهی ملامتی در کار نباشد، این آیه برای چه بود؟! شیعیانی مخلص همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و شکنجه شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از ولایت مولایشان علی(ع) و ستایش او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و عاقبت به شهادت رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار شیعیان واقعی علی بن ابی طالب(ع) و امام زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام وظیفه و اظهار حق، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش دوستان نیز نهراسیم. خیلی راحت است که انسان به دست دشمنان ترور و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت دوستان است. کسانی که خداوند، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش دوستان نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و فتنه جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف قرآن و معارف اهل بیت(ع) رفتار می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، انسان نه علوی می‌شود و نه حسینی»[۸۵].
۳. حجت الاسلام و المسلمین قزوینی؛
آیت‌الله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در این‌باره گفته است:

«درباره مدح و ستایش کسانی که برگزیدگان خداوند تعالی هستند و به همنشینی و همراهی امام زمان (ع) مشرف گشته‌اند، روایات بسیاری راجع به چگونگی پیوستن آنان به امام(ع) وجود دارد و بلکه در قرآن کریم نیز آیاتی درباره اینها آمده است. هم اکنون بعضی از این روایت‌ها را می‌آوریم و آنهایی را که نیاز به توضیح دارند، شرح می‌دهیم:

  1. از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در تأویل این آیه: ﴿وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ[۸۶]. فرمودند: "امت معدود، همان اصحاب مهدی(ع) در آخر زمان هستند که تعداد آنها سیصد و سیزده نفر است به تعداد اهل بدر که در یک ساعت جمع می‌گردند، همان گونه که تکه‌های ابر در پاییز جمع می‌شوند"[۸۷].
  2. امام صادق(ع) درباره این آیه: ﴿فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا[۸۸] فرمود: "منظور، اصحاب قائم(ع) هستند که به خدا قسم! این سیصد و چند نفر، امت معدودی هستند که در یک ساعت جمع می‌گردند، همان گونه که ابرهای پاییزی جمع می‌شوند!"[۸۹].
  3. امام باقر(ع) فرمود: "اصحاب قائم(ع) سیصد و سیزده نفرند، فرزندان عجم می‌باشند که بعضی از آنها در روز بر روی ابرها به سوی او برده می‌شوند؛ با نام، نام پدر، نسبت و کنیه شناخته شده‌اند، بعضی از آنها همان گونه که در خوابند، بدون وعده قبلی، او را ملاقات می‌نمایند"[۹۰].
  4. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "اصحاب قائم(ع) جوانند، انسان پیری در آنها نیست، مگر بسیار کم مانند سرمه در چشم و نمک در طعام که کمترین چیز در غذاست"[۹۱].
  5. امام باقر(ع) فرمود: "هر کس حرکت کند در همان ساعت به حضور او می‌رسد و هر کسی در رختخواب خود بماند و حرکت نکند از بسترش ناپدید می‌شود. اینها کسانی هستند که امیرالمؤمنین(ع) درباره آنان فرموده است: "آنها، مفقودان از بستر هستند"[۹۲].
  6. امام صادق(ع) فرمود: "در هنگام ظهور، جوانان شیعه در حالی که بر پشت بام‌ها خوابیده‌اند، بدون وعده قبلی، صبح هنگام در مکه حاضر می‌شوند"[۹۳]»[۹۴].
۴. حجت الاسلام و المسلمین خراسانی؛
آیت‌‌الله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در این‌باره گفته است:

«این صفات که ذکر می‌شود اختصاص به سیصد و سیزده تن ندارد، گرچه در ایشان قوی‌تر و شدیدتر است و شاید در این حدیث که کلمه اصحاب دارد اختصاص به ایشان داشته باشد ولی باز هم جزمی نیست.

حضرت باقر(ع) فرمود: "گویا اصحاب قائم(ع) را می‌بینم در حالتی که احاطه کرده‌اند مابین مشرق و مغرب را، هیچ چیز نیست مگر این‌که مطیع ایشان است، حتی درندگان زمین و پرندگان درنده، همه‌چیز طالب رضای ایشان است، حتی این‌که زمین بر زمین فخر می‌کند و می‌گوید: امروز مردی از اصحاب قائم(ع) از من عبور کرد"[۹۵].

حضرت صادق (ع) فرمود: "لوط که می‌گفت: ﴿لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ[۹۶] "ای کاش برای من بر شما قوتی می‌بود یا به رکن محکمی می‌پیوستم این را نمی‌گفت جز این‌که قوت قائم (ع) را تمنی می‌کرد و یاد نمی‌کرد مگر اصحاب او را. به تحقیق که به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده می‌شود و قلب او سخت‌تر است از پاره آهن، اگر به کوه‌های آهنین گذر کنند آنها را پاره کنند، شمشیرهای خود را باز نگیرند تا این‌که خداوند عز و جل راضی شود"[۹۷].

و اما اخبار دیگر به‌نحو عموم است و برای همه یاران آن حضرت است، حضرت زین العابدین(ع) فرمود: "هرگاه قائم ما قیام کند خداوند از شیعیان آفت و مرض را ببرد و دل‌های ایشان را مانند پاره‌های آهن سازد و به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد دهد و ایشان حکام زمین و بلند رتبه‌ها خواهند بود"[۹۸].

حضرت باقر (ع) فرمود: "هرگاه امر ما واقع شود و مهدی ما بیاید هر مرد از شیعیان ما جری‌تر از شیر و سریع‌تر از نیزه خواهد بود، دشمن خود را به پای خود لگدکوب می‌کند و به دست خود می‌زند و این در نزد نزول رحمت خدا و فرج او است بر بندگان"[۹۹].

و نیز فرمود: "هرکسی از صاحبان آفت و مرض قائم اهل بیت را درک کند صحت یابد و هر صاحب ضعفی قوی شود"[۱۰۰].

حضرت صادق (ع) فرمود: "خداوند در دل دوستان ما رعب افکنده، پس چون قائم ما قیام کند و مهدی ما ظاهر شود مرد جری‌تر از شیر و سریع‌تر از نیزه خواهد بود".

حضرت باقر (ع) نیز نظیر او فرمود، و نیز حضرت صادق(ع) فرمود: "شیعه ما در دولت قائم(ع) کوهان زمین و حکام وی خواهند بود، به هرمردی از ایشان قوت چهل مرد داده خواهد شد"[۱۰۱].

و نیز فرمود: "خداوند ترس را از دل‌های شیعه ما ببرد و در دل دشمنان ما جای دهد، پس یک نفر از شیعیان از نیزه سریع‌تر و از شیر جری‌تر خواهد بود، دشمن خود را به نیزه طعن کند و به شمشیر بزند و یا پایمال کند"[۱۰۲]. نیز فرمود: "هرگاه قائم ما قیام کند خداوند، شیعیان ما را در گوش و چشمشان مدد دهد، تا این‌که بین ایشان و بین قائم(ع) یک برید (چهار فرسخ) راه باشد، با او سخن بگویند و حرف او را بشنوند و او را ببینند در مکان خود"[۱۰۳]. نیز فرمود: "مؤمن در زمان قائم(ع) با این‌که در مشرق است برادر خود را که در مغرب است می‌بیند و هم‌چنین آنکه در مغرب است آن را که در مشرق است می‌بیند"[۱۰۴]. عبد الملک بن اعین گفت: "روزی در خدمت حضرت صادق (ع) بودم چون خواستم برخیزم از ضعف تکیه بر دست خود کردم، پس مرا گریه گرفت گفتم، من امیدوار بودم که این امر (قیام) را دریابم و مرا قوتی باشد". فرمود: "آیا شما راضی نیستید که دشمنان شما بعضی، بعضی را بکشند و شماها در خانه‌ها خود ایمن هستید، بدان که چون آن هنگام شود به هر مردی از شما قوت چهل مرد داده شود و دل‌های شما مانند پاره‌های آهن محکم گردد، اگر بر کوه‌ها بزنید کوه‌ها را بشکافید و شماها قوام زمین و خزینه‌داران زمین خواهید بود"[۱۰۵]. این اخبار چنان‌که می‌بینی عام است برای همه یاران، بلکه برای همه شیعیان حتی بعد از زمان جنگ. "جعلنا الله ان شاء الله من شیعتهم و رزقنا ایام دولتهم و وفقنا لنصرتهم"»[۱۰۶].

  • حضرت صادق (ع) فرمود: "برای آن حضرت مردانی است که گویا دل‌های ایشان پاره‌های آهن است، هیچ‌گاه در آن دل‌ها شکی در ذات خدا نیامده و مخلوط به شک نگشته، از سنگ محکم‌تر و سخت‌تر هستند، اگر بر کوه‌ها حمله کنند کوه‌ها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر این‌که او را خراب کنند، گویا بر اسب‌های ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب امام(ع) می‌مالند و به این‌ عمل تبرک می‌جویند و بر گرد او احاطه می‌کنند و بر اطراف او می‌چرخند تا او را به جان خود در جنگ‌ها حفظ کنند و آن‌چه او اراده کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را کفایت کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمی‌خوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز زنبور عسل در کندوی خود، شب‌ها را بر روی پاهای خود به عبادت می‌گذرانند و صبح می‌کنند بر بالای اسبان، در شب‌ها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در مقام اطاعت و فرمانبری از امام(ع)، مطیع‌تر از کنیز برای آقای خود. دل‌های ایشان مانند چراغ، گویا آن دل‌ها قندیل‌هایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از خشیت خدا در بیم و ترسند و در دعا درخواست شهادت می‌کنند و تمنا می‌کنند که در راه خدا کشته شوند، شعار ایشان "يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن‏" است (ای خونخواهان حسین) هرگاه به راه افتند رعب در جلو ایشان به‌قدر مسیر یک ماه حرکت کند، خداوند، امام را به ایشان نصرت خواهد کرد"[۱۰۷]. و نیز آن حضرت فرمود: "گویا نظر می‌کنم به قائم و اصحاب او در نجف، اصحاب او در برابر او چنان به حال خضوع و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، می‌بینم که زاد و توشه‌هاشان تمام گشته و جامه‌هاشان کهنه شده، اثر سجود بر پیشانی‌هاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دل‌های ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت چهل مرد داده می‌شود، هیچ فردی از ایشان نمی‌کشد مگر کافر یا منافق را، خداوند در کتاب خود ایشان را به "توسم" وصف کرده فرموده: ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ[۱۰۸] یعنی ایشان اهل تفرس و صاحب فراستند، (پس به فراست خود مؤمن را از مشرک و منافق می‌شناسند، پس نمی‌کشند مگر مشرکان منافق را)"[۱۰۹].
حضرت باقر (ع) فرمود: "آن حضرت سیصد و سیزده تن را به آفاق زمین می‌فرستد و دست بر پشت و سینه‌های ایشان می‌کشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمی‌مانند"[۱۱۰]. حضرت صاحب الامر (ع) به علی بن ابراهیم بن مهزیار فرمود: "پدرم فرمود: گویا می‌بینم تو را که بیرق‌های زرد و علم‌های سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و پرچم‌ها می‌وزد در مابین حطیم و زمزم و گویا می‌بینم که بیعت‌های پشت سر یکدیگر و صفای ولایت و دوستی بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشته‌ها و می‌بینم دست دادن کف‌ها را به تو برای بیعت در اطراف حجر الاسود، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که خداوند ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره ولایت و تربت نفیسه، دل‌های ایشان مقدس و منزه گشته از چرک نفاق و مهذب شده از پلیدی شقاق (مخالفت‌ورزی) طبع‌های ایشان برای دین نرم، و خوهای ایشان از دشمنی ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، فطرت ایشان برای فضل شکفته و درخشنده، دیانت دارند به دین حق و اهل حق، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات امت‌ها به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که بیعت و تبعیت کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخه‌های او بر اطراف دریاچه طبریه آویزان شده و سایه افکنده (در آن‌جاست که سفیانی کشته می‌شود) پس در آن وقت صبح حق تلألؤ کند و تاریکی باطل منجلی شود و خداوند طغیان را به سبب تو بشکند و خرد سازد و معالم ایمان را برگرداند"[۱۱۱]»[۱۱۲].
۵. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در کتاب «جهت‌نما» در اين باره گفته است:

«یاران امام زمان(ع) ویژگی‌های خاصی دارند که مهم‌ترین آنها عبارتند از:

  1. شناخت حضرت مهدی(ع): پیامبر خاتم(ص):" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۱۱۳]. امام باقر(ع): "بنده خدا مؤمن نخواهد بود، مگر این که خداوند متعال، رسول او تمام اهل بیت او به ویژه امام زمانش را بشناسد" [۱۱۴]. امام باقر(ع): "هر آن که نفس خود را برای عبادت خداوند متعال به تلاش وکوشش وا دارد، در حالی که امامی‌ از سوی خداوند متعال برای خویش برنگزیده باشد؛ عمل او به درگاه الهی پذیرفته نمی‌شود" [۱۱۵]. امام باقر(ع) : "بالاترین و گوارا ترین مرحله برای وجود انسان که بازکننده درهای امور است، رضایت خداوند متعال به اطاعت از امام، سپس از شناخت اوست"" ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ‏ وَ مِفْتَاحُهُ‏ وَ بَابُ‏ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ‏ تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالى الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ‏ بَعْدَ مَعْرِفَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
  2. داشتن اخلاق نیکو: امام صادق(ع) : " مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاق‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۱۱۶] ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۱۱۷]، ﴿وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ [۱۱۸] اطاعت امام(ع) امام باقر(ع): " ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ‏ وَ مِفْتَاحُهُ‏ وَ بَابُ‏ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمنِ‏- تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالى‏- الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ‏ بَعْدَ مَعْرِفَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۱۱۹]»[۱۲۰].

{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ | تصویر = 783993038.jpg | پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در این‌باره گفته است:

«آن چه موجب برازندگی و برگزیدگی یاران خاص حضرت شده، وجود خصوصیات و اوصاف غبطه برانگیزی است که توجه به آن، بسی آموزنده و در ابعاد فردی و اجتماعی قابل تأمل است. یاران حضرت، هم از بعد جسمانی، نیرومند و پرتوان‌اند و هم در بعد معنوی، مجهز به سلاح ایمان و تقوی و دارای قدرت و اراده نافذ هستند؛ به طوری که بر انبوه مشکلات فائق می‌آیند و خواسته‌های رهبر و پیشوای خویش را بی‌کم و کاست به اجرا می‌گذارند. آن چه موجب درخشش یاران حضرت مهدی (ع) می‌شود، اطاعت و فرمانبری کامل آنان از دستورات امام (ع) و ثبات و پایمردی بی‌نظیر آنان در پیشبرد اهداف حضرت، در آن شرایط حساس دوران آغازین ظهور است. یاران مهدی (ع) انسان‌هایی خودساخته، شجاع، دریادل و نیرومند ی‌اند و هیچ کسی در برابر آنان، تاب مقاومت ندارد. امام جواد (ع) از قول اجداد طاهرینش از رسول خدا (ص) قاطعیت و اطاعت پذیری یاران حضرت مهدی (ع) را چنین بیان کرده است: "آنان با سختی و تلاش در پی انجام فرمان مولای خویش است"[۱۲۱]؛ امام صادق(ع) در توصیف یاران حضرت مهدی (ع) فرمود: "گویا می‌بینم که قائم (ع) با یاران خویش در نجف نزدیک کوفه حضور دارند، آثار سجده در پیشانی آنان نمایان است؛ شیران روز و زاهدان شب‌اند، دل‌های‌شان از شدت ایمان همانند پاره آهن‌اند هریک از آنان توانمندی چهل مرد را دارند، هیچ کدام آنان جز منافق و کافر را نمی‌کشند"[۱۲۲]؛ بر پایه گزارش ابی بصیر، امام صادق (ع) در بیان صلابت و شهامت آنان چنین فرمود: "این گفتار حضرت لوط به قومش که ﴿لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ[۱۲۳] مقصودش جز این نبود که نیروی حضرت قائم (ع) و یاران او را آرزو داشت، همان استوانه‌هایی استواری که هرکدام نیروی چهل مرد را دارد و دل‌های آنان از شدت ایمان سخت‌تر از پاره‌های آهن‌اند و اگر بر کوه‌های آهن بگذرند، آن را متلاشی می‌کنند! آنان در حمایت از دین خدا، هرگز شمشیرها را در نیام نمی‌برند تا خدای بزرگ از آنان خشنود گردد"[۱۲۴]؛ از امام باقر (ع) نقل است که در تأویل آیه ﴿فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً[۱۲۵]؛ گروهی از بندگان خویش را که جنگاورانی رزمنده و با صلابت بودند بر سر شما فرستادیم. سپس فرمود: این بندگان سخت مقاوم و با صلابت، حضرت قائم و یاران جنگاور او هستند"[۱۲۶]؛ از امیر مؤمنان (ع) نیز نقل شده است: "آن گاه خداوند متعال گروهی را که مانند ابرهای پاره پاره متفرق بوده‌اند جمع و بین آنها دوستی حاکم می‌کند. آنان از احدی نمی‌ترسند و از این که کسی به جمع آنها وارد، به آنها اضافه شود، خوشحال نمی‌شوند. زیرا آنان فقط فریفته امام خویش‌اند و بود و نبود اشخاص دیگر برای آنان مهم نخواهد بود. تعداد آنها به عدد اصحاب بدر است. نه کسی از پیشینیان بر آنان سبقت می‌گیرد و نه کسی از آیندگان موقعیت آنان را در می‌یابد! آنان به تعداد اصحاب طالوت پیامبرند که همراه با او از نهر گذشتند"[۱۲۷]؛ روشن است که شدت عمل و انعطاف ناپذیری یاران مهدی (ع) نه از روی خشونت و بی‌رحمی، بلکه مبتنی بر آیه شریفه ﴿أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ[۱۲۸] نوعی شدت آمیخته با رحمت و عطوفت است. شدت در مقابل دشمنان بی‌رحم و عطوفت و مهربانی در برابر سایر خلق الله. لذا از نظر وجهه اجتماعی، آنان از بیشترین محبوبیت در میان مردم و جامعه برخوردارند. طبق نقل روایات، همه اصحاب مهدی (ع) جوان‌اند، مگر تعداد اندکی، هم چون سرمه در چشم یا نمک در غذا[۱۲۹]. در برخی روایات، یاران مهدی (ع) به شیران روز و نیایشگران شب زنده دار که دل هایشان مانند پاره‌های آهن محکم و استوار است، توصیف شده‌اند[۱۳۰]. آنان رادمردانی هستند که جز شهادت در راه خدا، آرزوی دیگری ندارند و در برابر رهبر و مولایشان، سخت مطیع و فرمانبرند. ابهت و هیبت این جنگ جویان مصمم و فولادین، در دل دشمنان رعب می‌افکند و آنان را زمینگیر می‌کنند[۱۳۱]. در راه انجام مأموریت خود، بسیار قاطع و نترس‌اند و از دشمن هراسی به دل راه نمی‌دهند[۱۳۲]. امام مهدی (ع) با چنین اصحاب و یارانی، اسلام را در سراسر گیتی حکم فرما و عدالت و دادگری را جایگزین ستم و بیداد می‌کند»[۱۳۳].

۷. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب‌الله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در این‌باره گفته‌است:
  • «روایت وارده در مورد یاران حضرت مهدی که می‌توان از آنها ویژگی‌ها و خصایص یاران حضرت را به دست آورد، بسیار است، ولی ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم و سپس از مجموع آیات و روایات، ویژگی‌های یاران حضرت را استخراج می‌کنیم:
  1. امام زین العابدین(ع) فرمود: ابوخالد! مردمی که در زمان غیبت امام زمان به سر می‌برند و معتقد به امامت و رهبری آن حضرت بوده و منتظر ظهور و قیامش هستند، از مردم هر زمانی برترند، چرا که خداوند آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که غیبت امام زمان (ع) برای آنان همچون حضور آن حضرت است، خداوند آنها را در این زمان همچون مجاهدانی قرار داده که با شمشیر در پیشاپیش رسول الله با دشمن می‌جنگیدند، در حقیقت، اینان مردان خالص و شیعیان راستین ما و دعوت‌کنندگان به سوی خدا در آشکار و پنهانند[۱۳۴]؛
  2. پیامبر خاتم(ص) می‌فرمایند: "مردمی از مشرق زمین بپا می‌خیزند و زمینه‌ساز حکومت حضرت مهدی (ع) می‌شوند"[۱۳۵]؛
  3. امام علی(ع): "خوشا به حال طالقان بخاطر گنج‌هایی که برای خدا در آن است که نه از طلا است و نه از نقره، بلکه مردانی هستند که به حق خدا را شناخته‌اند و آنان یاران حضرت مهدی در آخرالزمان می‌باشند"[۱۳۶]؛
  4. امام علی(ع) فرمود: اصحاب و یاران حضرت مهدی همگی جوانند و پیر در آنها نیست، مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غذا و کمترین چیز در غذا نمک است"[۱۳۷]؛
  5. ابا بصیر می‌گوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم که آیا در هنگام ظهور حضرت مهدی مؤمنی غیر از یاران معدود او وجود ندارد؟ فرمود: چرا، مؤمنانی هستند لکن این عده کسانی هستند که خدای متعال حضرت مهدی را در بین آنها ظاهر می‌کند و انان، نجبا و قضات و حکام و فقهای در دین هستند که خداوند چنان عنایتی به آنها می‌نماید که ابداً حکم و وظایف آنان بر آنان مشتبه نمی‌شود[۱۳۸]؛
  6. در سیر حلبیه آمده است که بعضی‌ها گفته‌اند که اصحاب کهف همه عجمند، ولی به زبان عربی سخن می‌گویند و آنان از یاران و وزراء حضرت مهدی (ع) هستند[۱۳۹]؛
  7. از حضرت(ع) نقل شد که اصحاب حضرت مهدی هر یک نفر برابر چهل نفر توانایی و قدرت دارند و دارای قلبی قوی مانند پاره‌های آهن هستند[۱۴۰].
  8. چنان که قبلاً در فضیلت انتظار و منتظر، روایاتی را نقل کرده‌ایم که منتظران واقعی و یاران آن حضرت، کسانی هستند که در رکاب پیامبر(ص) جنگیده و به فرق دشمن کوبیده‌اند[۱۴۱].
  9. امام صادق(ع) فرمود: گویا قائم آل محمد(ص) و یارانش را در نجف کوفه مشاهده می‌کنم که... سجده‌ها در پیشانی آنها اثر گذارده است. آنان شیران روز و پارسایان شبند، گویا قلب آنان پاره‌های آهن است و هر یک مرد باندازه چهل مرد قدرت و قوت دارد[۱۴۲]؛
  10. مفصل بن عمر از امام صادق(ع) نقل کرد که آن حضرت فرمود: به همراه قائم که از پشت کوفه حرکت می‌کند ۲۷ مرد هستند که پانزده نفرشان از قوم موسای کلیم‌اند که معاصران خود را به راه حق و عدالت دعوت می‌کردند و هفت نفرشان از اصحاب کهفند، و مابقی عبارتند از: یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر حضرت را یاری می‌دهند و فرامین او را اجرا می‌نمایند[۱۴۳]؛
در یک جمع‌بندی کوتاه ویژگی‌هایی که برای یاران حضرت مهدی(ع) به ترتیب ذکر آنها استفاده می‌شود عبارت است از:
  1. آنان مؤمنان صالحی هستند که به جای پیشینیان در زمین حکومت می‌کنند.
  2. آنان دارای نفوذ معنوی و صاحب دینی هستند که مورد رضای خداست.
  3. تمامی عوامل ترس و خوف از بین رفته و آنان در امنیت کامل به سر می‌برند.
  4. وجود آنان برای دشمنان خدا عذاب و برای دوستان نعمت است.
  5. خدا آنان را در یک ساعت بدون وعده قبلی در محضر امام زمان جمع می‌کند.
  6. آنان ستم کشیدگانی هستند که خدا به آنها اذن جهاد و قتال داده است.
  7. آنان مورد عنایت و نصرت حق تعالی هستند، لذا دائم پیروزند.
  8. آنان خدا را دوست داشته و خدا نیز آنان را دوست می‌دارد.
  9. آنان در برابر مؤمنان خاضع و در مقابل کافران عزیز و پیروز سرورند.
  10. آنان در راه خدا به جهاد برخاسته و از سرزنش‌کنندگان هراسی ندارند.
  11. آنان صالحانی هستند که وارث زمین‌اند.
  12. آنان افضل، از هر زمان و بهترین انسان‌ها در تمام اعصار و قرونند.
  13. آنان از نظر عقل و معرفت در حدی هستند که پنهان‌ها بر آنان آشکار است.
  14. آنان در فضیلت همانند مجاهدین در رکاب رسول خدا هستند.
  15. آنان به حق مخلص و به راستی شیعه و دعوت‌‌کنندگان به سوی خدا در پنهان و آشکارند.
  16. آنان گنجهای خدا در زمین‌اند.
  17. آنان مردانی هستند که به حق خدا را شناخته و مصداق عارفان بالله هستند.
  18. آنان از مردم مشرق زمین‌اند که با قیامشان زمینه حکومت حضرت مهدی را مهیا می‌سازند.
  19. آنان جوانند و پیری در میان آنان نیست، مگر اندک.
  20. آنان اشرف و قضات و حکام و فقهای دین هستند.
  21. آنان آنچنان مورد عنایت حضرت حق هسنتد که ابداً در تشخیص وظیفه و حکمشان اشتباه نمی‌کنند.
  22. آنان عجمند، ولی به زبان عرب سخن می‌گویند.
  23. قلب آنان در صلابت و شدت محکم‌تراز قطعه‌های آهن است.
  24. هر یک از آنان باندازه چهل مرد توان و نیرو دارد.
  25. آنان اهل عبادتند، به گونه‌ای که آثار سجده از پیشانی آنها ظاهر است.
  26. آنان شیران روز و پارسایان شبند.
  27. بعضی از آنان اصحاب موسایند.
  28. بعضی از آنان اصحاب کهف و اصابه راستین رسول خدا(ص) هستند. و سرانجام انسان‌های ولا و وارسته‌ای هستند که خداوند به وسیله آنان حجت خود را نصرت و یاری داده و دین خود را در همه جا گسترش می‌دهد»[۱۴۴].
۸. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«مطابق برخی از روایات، اصحاب حضرت مهدی (ع) از صفات و ویژگی‌هایی برخوردارند از قبیل:

  1. اخلاص: در روایتی امام جواد (ع) به عبدالعظیم حسنی (ع) فرمود: "... و هنگامی که برای او این تعداد (۳۱۳ نفر) از اهل اخلاص جمع شد خداوند امر او را ظاهر خواهد کرد..."[۱۴۵].
  2. یقین و استقامت‌‌‌: از امام صادق (ع) در حدیثی نقل شده که فرمود: "... گویا قلب‌های آنها مانند تکه‌های آهن است، شکی در قلوب آنها راجع به خدا وجود ندارد، محکم‌تر از سنگ است..."[۱۴۶].
  3. خداشناس واقعی‌‌‌: از امام علی (ع) در ضمن حدیثی نقل است که فرمود: "... و لکن در طالقان مردانی مؤمن خواهند آمد که به خداوند معرفت واقعی دارند و آنان انصار مهدی در آخرالزمان می‌باشند"[۱۴۷].
  4. شیران روز و زاهدان شب‌‌‌: از امام صادق (ع) در حدیثی راجع به اصحاب قائم نقل است که فرمود: "... گویا من نظر می‌کنم به قائم و اصحاب او در نجف کوفه... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و راهبان در شب‌اند..."[۱۴۸]»[۱۴۹].
۹. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در این‌باره گفته است:
  1. امام باقر و امام صادق(ع) در تأویل سخن خدای متعال ﴿وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ[۱۵۰] فرمودند: مراد از امت معدود، یاران مهدی در آخر الزمانند؛ سیصد و سیزده نفر به تعداد افراد جنگ بدر. آنان در ساعتی جمع میشوند؛ مانند ابرهایی که در پاییز جمع می‌گردند"[۱۵۱]
  2. از امام صادق(ع) درباره این سخن خدای تعالی ﴿وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا [۱۵۲] روایت شده است: " يَعْنِي‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِم‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۱۵۳]. و نیز فرمود: "مقصود سیصد و اندی یاران قائم است، و آنان- و اللّه- امت معدوده‌اند. در یک ساعت جمع می‌شوند؛ همانگونه که ابرها در پاییز جمع می‌شوند"[۱۵۴]
  • امام صادق(ع) در وصف یاران خاصّ حضرت مهدی (ع) فرمود: "مردانی که گویی قلبهایشان مانند پاره‌های آهن است. هیچ چیز نتواند دلهای آنان را نسبت به ذات خداوند گرفتار شک سازد. سخت‌تر از سنگ هستند. اگر بر کوهها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید... گویی که بر اسبان خود، مانند عقاب هستند. بر زین اسب امام دست می‌کشند و از این کار برکت طلب می‌کنند. گرد امام خویش چرخیده، در جنگها جان خود را سپر او می‌سازند و هرچه بخواهد برایش انجام می‌دهند. مردانی که شبها نمی‎خوابند؛ در نمازشان هم‌همه‌ای چون صدای زنبور عسل دارند. شبها بر پای خویش ایستاده و صبح بر مرکب‌های خود سوارند. پارسایان شب‌اند و شیران روز. اطاعت آنان در برابر امامشان، از اطاعت کنیز برای آقایش زیادتر است. مانند چراغها هستند... گویی که دلهایشان قندیل است. از ترس خدا بیمناک و خواهان شهادت‌اند. تمنایشان شهید شدن در راه خدا است. شعارشان این است: ای مردم! برای خونخواهی حسین به پا خیزید. وقتی حرکت می‌کنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه ترس و وحشت حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا می‌روند. خدا به وسیله آنان امام راستین را یاری می‌فرماید"[۱۵۵]
  • از مجموع روایاتی که در دست است، درباره صفات و ویژگی‌های این بزرگان، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
  1. آنان از مناطق مختلف جهان به صورتی خارق العاده گرد هم میآیند.
  2. آنها نخستین بیعت‌کنندگان با حضرت مهدی (ع) هستند.
  3. آنان سرسپردگان ویژه و مدافعان خاصّ حضرت حجت(ع) هستند.
  4. آنان پرچمداران و حاکمان روی زمین از طرف حضرت مهدی (ع) هستند.
  5. آنان مصداق عذاب الهی برای ستمگرانند.
  6. به عنوان یکی از شرایط ظهور، فراهم آمدنشان، نشان از قطعی شدن ظهور دارد.
  7. آنان در پرتو عنایت‌های الهی همواره پیروز میدان نبرد خواهند بود.
  8. آنان دارای روحی تأیید شده از طرف خداوند هستند که هرگز تردیدی درباره حقّ در آنان راه نخواهد یافت.
  9. و دیگر آنکه، ایشان پس از مبارزه با دشمنان و از بین بردن آنها کارگزاران آن حضرت در روی زمین خواهند شد.
  • از برخی روایات استفاده می‌شود سیزده تن و از برخی دیگر، استفاده می‌شود، پنجاه تن از این تعداد زنان هستند. امام باقر(ع) می‌فرماید: "... به خدا سوگند ۳۱۳ تن از مردان نزد او می‌آیند، که با آنان پنجاه زن نیز هستند..."[۱۵۶]
  • این موضوع دو نکته را روشن می‌سازد:
  1. زنان که در طول تاریخ از حقوق خویش محروم بودند و شخصیت آنان تحقیر گشته بود، در دوران آن انقلاب بزرگ، شخصیت واقعی خویش را باز خواهند یافت و به عنوان کارگزاران اصلی تحوّل عظیم، در جامعه جهانی شرکت خواهند داشت. این موضوع اهمیت ویژه‌ای دارد که ارزش واقعی و پایه قدرت و توانمندی نوع زن و ارزشیابی استعدادهای او را- درصورتیکه خود را ساخته باشد- مشخص می‌سازد.
  2. زنان اگر در جهاد و رویارویی مستقیم شرکت نکنند، در دیگر پستها و مسؤولیتها و سازندگیها، میتوانند مشارکت داشته باشند. همچنین در گسترش فرهنگ اسلامی، تبیین خطوط اصلی دین، آموزش معارف الهی و جایگزین ساختن معیارها و اصول انقلاب مهدوی، می‌توانند کارآمد باشند و نقشه‌ای اصلی و برجسته‌ای را بر عهده گیرند و در دوران ظهور شایستگی شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به داعی حق را داشته باشند.[۱۵۷] اگرچه برخی، رجعت کنندگان را در شمار یاران خاصّ آن حضرت قلمداد کرده‌اند لکن با توجه به اینکه از روایات استفاده می‌شود در زمان رجعت هیچگونه تکلیفی متوجه آنان نخواهد بود و نیز شمار رجعت کنندگان در قسمت مؤمنان محض بسیار فراتر از یاران و یاوران آن حضرت خواهد بود، بنابراین چنین گمانه‌ای غیر قابل قبول خواهد بود[۱۵۸]
۱۰. آیت الله طبسی؛
آیت الله نجم‌الدین طبسی در کتاب «چشم اندازی به حکومت مهدی» در اين‌باره گفته است:

«در روایات برای اصحاب و یاران مهدی(ع) ویژگی‌های بسیاری گفته شده که به پاره‌ای از آنها بسنده می‌کنیم:

  1. عبادت و پارسایی: امام صادق(ع) در توصیف یاران حضرت می‌فرماید: "آنان مردانی شب زنده دار هستند که شب را در حال قیام - به پرستش می‌پردازند - وبه هنگام نماز، زمزمه‌ای مانند زنبور عسل دارند وصبح هنگام در حالی که بر اسب‌های خود سوارند، برای انجام مأموریت می‌روند. آنان پارسایان شب وشیران روزند واز ترس خدا، حالت خاصی پیدا کرده‌اند. خداوند به وسیله آنان، به امام حق یاری می‌رساند"[۱۶۳] ونیز آن حضرت می‌فرماید: "گویا قائم آل محمد(ع) و یارانش را در پشت شهر کوفه می‌بینم. گویی پرندگان بر بالای سر آنان بال گسترده اند. زاد وتوشه شان پایان یافته ولباس‌های‌شان مندرس وژنده است وسجده بر پیشانی آنان اثر گذارده است. آری، آنان شیران روز ونیایشگران شبند. دل‌های‌شان مانند پاره‌های آهن، محکم واستوار است. هرکدام از آنان نیروی چهل مرد را داراست. کسی جز کافر ومنافق آنان را نمی‌کشد. خداوند در قرآن از آنان این گونه یاد کرده است: ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ[۱۶۴] در این مطلب، هوشمندان را آیت و عبرت بسیار است [۱۶۵]
  2. عشق به امام و فرمانبرداری از او: امام باقر(ع) می‌فرماید: "صاحب امر را در برخی از این درّه‌ها (ذی طوی) غیبتی خواهد بود. دو شب پیش از ظهورش، نزدیک‌ترین پیشخدمتش، به دیدار برخی از یاران حضرت می‌رود واز ایشان می‌پرسد: شما در این جا چند نفرید؟ می‌گویند: چهل تن. می‌گوید: چگونه خواهید بود، اگر پیشوای خود را ببینید؟ پاسخ می‌دهند: به خدا سوگند، اگر در کوه‌ها زندگی کند، همراه او خواهیم بود وهمان گونه زندگی خواهیم کرد"[۱۶۶]. امام صادق(ع) می‌فرماید: "یاران حضرت(ع) دست‌های خود را بر زین مرکب امام(ع) می‌کشند و با این کار، درخواست برکت می‌کنند. دور حضرت حلقه می‌زنند ودر جنگ‌ها جسم وجان خود را سپر بلای او می‌کنند وهر چه از آنان بخواهد، اجابت کرده، انجام می‌دهند"[۱۶۷]. نیز آن حضرت در توصیف یاران مهدی(ع) می‌فرماید: "او مردانی دارد که گویا دل‌های شان از پاره آهن است... آنان در برابر حضرت از یک کنیز نسبت به مولا ومالک خود، فرمانبردارتر ودر برابر اوامرش تسلیم هستند"[۱۶۸]. رسول خدا(ص) می‌فرماید: "خداوند برای حضرت مهدی(ع) از گوشه وکنار جهان به تعداد اهل بدر، جنگجو گرد می‌آورد. آنان در فرمانبرداری از حضرتش بسیار کوشا ومصمم هستند"[۱۶۹] امام صادق(ع) می‌فرماید: "گویا می‌بینم که حضرت قائم(ع) ویارانش در نجف (کوفه) مستقر شده‌اند (وچنان ثابت واستوارند) که گویی پرنده بر سر آنان نشسته است"[۱۷۰]. جنگاوران چنان منظّم، بی حرکت وتسلیم محض در برابر حضرت می‌ایستند که گویی پرنده بر سرشان نشسته است که اگر کوچک ترین حرکتی از خود نشان دهند، پرنده پروازمی‌کند.
  3. سپاهیان قدرتمند و جوان: امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: "یاران مهدی(ع) همه جوانند وپیر وکهنسال در میان آنان وجود ندارد، جز تعداد اندکی که مانند سرمه برای چشم ونمک برای غذا لازم هستند. البته کم‌ترین چیز مورد نیاز در غذا نمک است"[۱۷۱] امام صادق(ع) می‌فرماید: "منظور لوط پیامبر، از این سخن خود که به دشمنان گفت: "ای کاش نیروی قدرتمندی علیه شما داشتم یا به استوانه‌ای محکم پناه می‌بردم، نیرویی همانند نیروی مقتدر مهدی موعود(ع) ویاران او بود که یک تن از آنان، توان چهل مرد را دارد. آنان دل‌هایی استوارتر از پاره‌های آهن دارند وچون از برابر کوه‌ها بگذرند، صخره‌ها به لرزه درآیند. شمشیرها را غلاف نمی‌کنند تا آن هنگام که خداوند بخواهد وخشنود شود"[۱۷۲]. امام سجاد(ع) در این باره می‌فرماید: "آن گاه که قائم ما قیام کند، خداوند سستی وضعف را از شیعیان ما دور می‌کند ودل‌های شان را چون پاره‌های آهن محکم واستوار می‌نماید وبه هر کدام از آنان قدرت چهل مرد را می‌بخشد وآنان فرمانروایان وبزرگان زمین می‌شوند"[۱۷۳]. امام صادق(ع) می‌فرماید: "در حکومت مهدی(ع) شیعیان ما، فرمانروایان وبزرگان زمین خواهند بود وهر کدام از آنان، قدرت چهل مرد را داراست"[۱۷۴]. امام باقر(ع) فرمود: "در دل شیعیان ما (امروز) از دشمنان ترس انداخته شده است؛ ولی روزگاری که حکومت ما فرا رسد و مهدی(ع) ظهور کند، هر یک از شیعیان ما، از شیر بی‌باک تر واز نیزه برنده تر خواهند شد. آنان دشمنان ما را با پا لگدمال می‌کنند وبا دست می‌کشند" [۱۷۵]. عبدالملک بن اعین می‌گوید: هنگامی‌ که از خدمت امام باقر(ع) برخاستم، به دستم تکیه دادم وگفتم: آرزو داشتم، ظهور حضرت قائم(ع) را در روزگار جوانی، (روزهایی که توان جسمی‌داشتم) درک کنم. امام(ع) فرمود: "آیا به این خشنود نیستید که دشمنان شما یک دیگر را بکشند، ولی شما در خانه‌های تان در امان باشید؟ اگر امام(ع) ظهور کند، به هر یک از شما توان چهل مرد داده می‌شود ودل هایتان همانند پاره‌های آهن می‌گردد؛ به گونه‌ای که اگر با آن دل‌ها به کوه بزنید، کوه‌ها را می‌شکافد وازجا می‌کند وشما رهبران زمین وامانت داران آن خواهید بود"[۱۷۶]. امام صادق(ع) می‌فرماید: "به هنگام فرا رسیدن امر ما (حکومت حضرت مهدی) خداوند، ترس را از دل شیعیان ما برمی‌دارد ودر دل‌های دشمنان ما جای می‌دهد. در آن هنگام هر یک از شیعیان ما از نیزه بُرنده تر واز شیر شجاع تر می‌شود. یک شیعه، دشمن خود را با نیزه هدف می‌گیرد وبا شمشیر می‌زند وزیر پای خود لگدمال می‌کند"[۱۷۷] هم چنین آن حضرت می‌فرماید: "یاران مهدی(ع) مردانی هستند که دل‌های آنان مانند آهن سخت ومحکم است. هرگز شک وشبهه‌ای در ذات خدا، بر آن دل‌ها راه نمی‌یابد. آنان از سنگ‌ها سخت ترند. اگر به آنان مأموریت داده شود تا کوه‌ها را از جای برکنند وجابه جاکنند، این کار را به سرعت انجام می‌دهند واگر مأموریت سرکوبی ونابودی شهری به آنان داده شود، آن را ویران می‌سازند (در سرعت عمل وقاطعیت چنانند که) گویی عقاب‌هایی بر اسب‌ها نشسته‌اند"[۱۷۸].
  4. سپاهیان محبوب: امام باقر(ع) می‌فرماید: "گویا یاران مهدی(ع) را می‌بینم که سراسر زمین وآسمان را احاطه کرده اند وهیچ چیز در جهان نیست که فرمانبردار وتسلیم محض آنان نباشد. درندگان زمین وپرندگان شکاری نیز در پی خشنودی آنان هستند. آنان به قدری محبوبیت دارند که جایی از زمین بر جای دیگر فخر ومباهات می‌کند ومی‌گوید: امروز یکی از یاران مهدی(ع) بر من گام نهاد واز این جا گذشت"[۱۷۹]
  5. عاشقان شهادت: امام صادق(ع) درباره ویژگی‌های یاران حضرت قائم(ع) می‌فرماید: "آنان از ترس خدا، بیمناکند وآرزوی شهادت دارند. خواسته شان این است که در راه خدا کشته شوند. شعارشان‌ای خونخواهان حسین(ع) است. چون حرکت می‌کنند ورعب وترس از آنان در دل دشمن به فاصله یک ماه در حرکت است"[۱۸۰]»[۱۸۱].
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین یوسفیان؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی یوسفیان، در کتاب «شرایط ظهور» در این‌باره گفته است:

«یاران واقعی رهبر و انقلاب، دارای صفات و ویژگی‌های مهمی‌ هستند؛ از جمله:

  1. از امام و رهبر خود، آگاهی لازم را داشته باشند و به او معتقد بوده و ولایت او را با همه وجود بپذیرند. با برنامه‌ها و اهداف قیام، آشنا بوده و به آنها اعتقاد داشته باشند.
  2. برای فعلیت بخشیدن به خواست واراده رهبر و اجرایی کردن برنامه‌ها، آماده هرگونه تلاش و جانفشانی بوده و با تمام وجود به یاری رهبرشان همّت گمارند و در این راه، از هیچ کوششی دریغ نورزند.
  3. آنان نیز همچون رهبر، باید انقلاب را برای نجات و آزادی مردم بخواهند، نه کسب موقعیت و ثروت. مردم را دوست داشته باشند و آسایش آنان را بر راحتی خود مقدّم بدارند.
با توجه به روایات، می‌توان ویژگی‌ها و صفات یاران را چنین برشمرد:
  1. معرفت عمیق به خدا و امام خویش: در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: "در قلوب آنان (یاران مهدی(ع)) شکّی به ذات خدا نیست"[۱۸۲]. چنان به خداوند معرفت دارند که ذرّه ای تردید و شک در آنان راه ندارد. در روایتی از امام سجاد(ع) در باره با صفات منتظران زمان غیبت نقل شده است: "آنان کسانی هستند که به امامت آن بزرگوار اعتقاد دارند"[۱۸۳]. این اعتقاد، برخاسته از عقل و درک است. حضرت، در ادامه می‌فرماید: خداوند متعال، عقل و فهم و معرفتی به آنان داده است که غیبت نزد آنان، به منزله مشاهده است.
  2. اطاعت کامل: نتیجه معرفت صحیح، اطاعت همه جانبه از امام است. از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: "اطاعت آنان از امام، از فرمان برداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است"[۱۸۴]
  3. عبادت و صلابت: آنان که از پیشوای خود الگو گرفته‌اند، روزها و شب‌ها را با یاد شیرین حق و مناجات با او سپری می‌کنند. امام صادق(ع) درباره آنان فرمود: "شب‌ها را با عبادت به صبح می‌رسانند و روزها را با روزه به پایان می‌برند"[۱۸۵]. و این یاد حق، در همه حالات آنان تجلّی دارد. همین ذکر دایمی‌ و همیشگی خدا است که از آنان، مردانی آهنین می‌سازد که هیچ چیز صلابت و استواری آنان را درهم نمی‌شکند. امام صادق(ع) فرمود: "آنان، مردانی هستند که گویا دل‌هایشان پاره‌های آهن است"[۱۸۶]
  4. جان نثاری و شهادت‌طلبی: معرفت عمیق به خدا و امام، نگاه آنان را به زندگی و حقیقت انسانیت، تنظیم می‌کند و شناخت صحیحی از هدف زندگی و وظیفه یک انسان به آنان می‌دهد. آنان در می‌یابند که برای کسب کمال، زندگی می‌کنند و می‌فهمند که راه تحصیل کمال، آن است که همه وجود شان برای خدا و دین خدا باشد؛ از این رو حاضر به هر نوع فداکاری و ایثارند. امام صادق(ع) فرمود: "یاران مهدی(ع)] در میدان رزم، گرد او می‌گردند و با جان خود، از او محافظت می‌کنند"[۱۸۷]. آنان که خدا و امام را شناختند، نهایت آرزویشان، شهادت در راه خدا و در رکاب امام است. امام صادق(ع) فرمود: "آنان آرزو می‌کنند در راه خدا به شهادت برسند"[۱۸۸].
  5. شجاعت و دلیری: یاران مهدی(ع) مانند مولایشان، افرادی شجاع و مردانی پولادین هستند که از هیچ چیز جز خدا هراس ندارند. امام علی(ع) در وصف آنان فرمود: "همه آنان، شیرانی هستند که از بیشه بیرون شده‌اند و اگر اراده کنند، کوه‌ها را از جا می‌کنند"[۱۸۹]
  6. صبر و بردباری: مبارزه برضد ظلم جهانی و تلاش برای برقراری عدالت، با رنج و مشقت‌های فراوان همراه است. یاوران امام، در راه تحقّق آرمان‌های جهانی امام مهدی(ع) همه ناگواری‌ها را به جان می‌خرند؛ ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را ناچیز می‌شمارند. امام علی(ع) می‌فرماید: "آنان، گروهی هستند که به سبب صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمی‌گذارند و از این که جان خویش را تقدیم حضرت حق می‌کنند، به خود نمی‌بالند و آن را بزرگ نمی‌شمارند"[۱۹۰]
  7. اتحاد و همدلی: آنان، خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی را از خود دور کرده‌اند. همه چیز را برای هدف واحد می‌خواهند و زیر یک پرچم به قیام می‌پردازند. امام علی(ع) می‌فرماید: "ایشان، یکدل و هماهنگ هستند"[۱۹۱]
  8. زهد و پارسایی: امام علی(ع) در وصف یاران مهدی(ع) فرموده است: "او، از یارانش بیعت می‌گیرد که طلا و نقره‌ای نیندوزند و گندم و جویی ذخیره نکنند"[۱۹۲] آنان، اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته اند؛ لذا مادیات و دنیا نباید آنان را از هدف باز دارد؛ بنابراین کسانی که با دیدن زرق و برق دنیا، چشم‌هایشان خیره شده و دل‌هایشان می‌لرزد، میان یاوران امام، جایی ندارند. البته نباید فراموش کرد که این حالات و ویژگی‌ها، یک باره در انسان متجلّی نمی‌شود و آدمی، به آنها متّصف نمی‌شود؛ بلکه باید سال‌ها برای تحصیل آنها تلاش کند؛ از این رو، یاران مهدی(ع) در دوران غیبت، به سازندگی مشغول می‌شوند. یاور مهدی(ع) در همه حال پیرو امام خود است و اطاعت از او را، سر لوحه زندگی خود قرار می‌دهد. پیامبر اکرم(ص) فرمود:" % [۱۹۳]. روشن است که بدون یار و یاور نباید منتظر حرکت و اقدامی‌ بود، هر چند برنامه و رهبر آماده باشد[۱۹۴]»[۱۹۵].
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید عباس رضوی، در مقاله «موافقان و مخالفان مهدی» در این‌باره گفته است:

«در روایت فضیل بن یسار از امام صادق(ع) به اهم صفات یاران مهدی(ع) اشاره شده است:

  1. خداجویی: خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال یاران مهدی(ع) است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. همه‌چیز را جلوه او دیده و جز یاد او، سخن دیگران در نظرشان بی‌لطف و جاذبه است. غیب را چونان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنی نوش کرده‌اند. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آن بیگانه است‌[۱۹۶] در شناخت حقیقت، به مرتبه یقین رسیده‌اند و حقایق را بدون پرده مشاهده می‌کنند[۱۹۷]. کمال معرفت و آشنایی با حقایق آنان را به مرحله عالی خشیت نائل کرده و از کوتاهی در انجام وظیفه، هراس دارند، زیرا آن‌کس که به خدا نزدیک‌تر است و به عزت و قدرت بی‌پایان او، بیشتر آگاهی دارد ترسش از خدا فزون‌تر است و در انجام وظیفه شکیباتر. شوق دیدار محبوب، دلهایشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او، شب و روز نمی‌شناسند. امام صادق (ع) درباره اینان می‌فرماید: "مردانی که گویا دل‌هایشان پاره‌های آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید... همانند چراغ‌های فروزانند، گویا دلهایشان نورباران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا می‌کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"[۱۹۸]. امیر مؤمنان(ع) یاران مهدی(ع) را گنج‌هایی می‌داند آکنده از معرفت خدایی: "خوشا به حال طالقان که خدای بزرگ در آن گنج‌های نهفته دارد برتر از طلا و نقره. آن گنج‌ها، مردانی مؤمناند که خدای را به شایستگی شناخته‌اند. آنان، یاران مهدی(ع) در آخر الزمان هستند"[۱۹۹].
  2. بصیرت و آگاهی: شناخت مقصد چراغ راه است، راه را بر رونده آشکار و آسان می‌سازد. در دوراهی‌ها، او را از سرگردانی رهایی می‌بخشد. مردان حقیقت آشنا، از دوری راه، ناامید نمی‌گردند و در بحران‌ها، کمر خم نمی‌کنند. پیچ و خم‌های زندگی و کژی‌ها، آنان را به بیراهه نمی‌کشاند. چراغی فراروی دارند و بردبارانه به سوی آن راه می‌گشایند[۲۰۰]. علی(ع) رویارویی با فتنه‌های کور و ورطه‌های هراس‌انگیز، چون جنگیدن با مسلمانان بی‌شعور و جاهلان پینه بر پیشانی بسته را، نه در صلاحیت هرکس که در توان دلیرمردانی می‌بیند کارکشته و ژرف‌نگر، که در ظواهر درنگ نکرده و از ورای همه موانع پایان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدی را از اسلام ناخالص و شرک‌آلود متمایز سازند. حضرت در آغاز درگیری با مسلمانان مقدس‌نمای پیمان‌شکن، خطاب به یاران، فرمود: "میان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و این علم را برندارد مگر آن‌کس که بینا و شکیبا باشد و داند که حق در کجا است"[۲۰۱]. یاران مهدی(ع)، در بصیرت، درایت و خردمندی سرآمدند. در فتنه‌هایی که زیرکان در آن فرو می‌مانند، هوشیارانه راه جویند و حق را از باطل بازشناسند. چنان از جام‌های حکمت سیرابند و آماده کار که: "چون فرمان خدا آزمایش را به سرآورد، شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار دین داشتند آشکار کردند. طاعت پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند"[۲۰۲]. بصیرت و آگاهی عمیق از هدف‌ها و راه‌ها و شناخت دوستان و دشمنان اسلام، سبب می‌شود که در احیای سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند و در پی رسالت شرکت‌زدایی، به همراه امام خود، تبر بردارند و بت‌شکنی کنند، پیرایه‌هایی که به اسم دین در ذهن‌ها جای گرفته و با گذشت زمان تقدس یافته‌اند نابود سازند و اسلام را در صفا و خلوص نخستین خود عرضه بدارند.
  3. عبادت و بندگی: یاران مهدی(ع)، مردان عبادتند و نیایش، شیران روز و نیایش‌گران شب. آن هم نه عبادتی عادت‌گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایشی عارفانه و پاکبازانه، پیوند روح با ابدیت، عالی‌ترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان در برابر خدا. عبادت آزادگان. نیایش پرجوش و خروش و سیر و سلوک. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان درهم‌آمیخته، همواره خود را در محضر خدا می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای غفلت نمی‌ورزند. از ترس خداوند، نیمه شب، چونان مادران فرزند مرده می‌گریند. شب‌زنده‌داران و روزه‌داران‌[۲۰۳]. به گفته فضیل بن یسار: "مردانی که سبک خوابند و در نماز، بسان زنبور عسل، زمزمه‌کنان"[۲۰۴]. امام، در سفر و حضر، جنگ و صلح یاران را به تعبد و تضرع سفارش می‌کند، تا مقصد فراموش نگردد و پیروزی‌های پیاپی، آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او.
  4. حافظان حدود خدا: اسلام، دین مرزهاست و همه‌چیز در آن، قانون دارد. واجبات و محرمات مرزهای دین خدایند حرکت در مرز، حرکت در راه است و تجاوز از آن، بیراهه و گمراهی. یاران مهدی، مرزبان دین خدایند و حافظان حدود او. در اجرای فرمان‌های حق، سخت و پی‌گیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفه‌ها، دستخوش احساسات و دوستی‌های بی‌مورد واقع نمی‌شوند. قدرت و حشمت آنان را مغرور نمی‌کند و سنگدلی دشمنان، ایشان را به افراط نمی‌کشاند. جنگ‌های مهیب و دشواری‌های نبرد، آنان را در عبادت سهل‌انگار نمی‌کند و تهی‌دستی ایشان را به مال‌اندوزی و تجاوز وا نمی‌دارد. نخستین شرط بیعت امام با یاران، حفاظت حدود خدا است. علی(ع) می‌فرماید: "یاران با این شرائط با امامشان بیعت می‌کنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس، به ناحق نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکب‌های ممتاز سوار نشوند و لباس‌های فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. در امانت، خیانت نکرده و پیمان‌شکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند، فراریان را دنبال نکرده، مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند. امام نیز، متعهد می‌شود، بسان همراهان زندگی کند، دربان و حاجب برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یاری خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگی عبادت کند"[۲۰۵]. امام، بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دوچندان دارد[۲۰۶]. باید چنین باشد، زیرا ایجاد حکومت اسلامی، در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی، جز با تربیت استوانه‌های پولادین ممکن نمی‌گردد. اگر کارگزاران نظام توحیدی، با فضیلت باشند و وظیفه‌شناس، مردم نیز حرمت دین نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان عدالت راه گشایند. پیروزی حق و شکست باطل در گرو تعهد و پای‌مردی پرچمداران آن است.
  5. شجاعت: یاران مهدی، دلیرمردند و جنگاوران میدان‌های نبرد. دل‌هایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسی به دل راه نمی‌دهند. ایمان به هدف، همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان پیامبر(ص) به بازوانشان قوت بخشیده است. اراده جنگیدن، سرشار از شجاعتی بی‌همانند، آنان را به رزمگاه می‌کشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت. عزت نفس و بلندی همت، آنان را از کوه بلندپایه‌تر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دوچندان. غیورمردانند و ترسویان و زبونان، در جمعشان راه ندارند. مولایشان، اندامی پهلوانانه دارد، سینه‌ای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده‌[۲۰۷]. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خاراسنگ، محکم‌تر[۲۰۸]. شجاعت بی‌بدلیشان، ترس را بر دل‌های مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش می‌گیرند. امام باقر(ع) می‌فرماید: "گویا، آنان را می‌نگرم، سیصد و اندی مرد بر بلندای نجف کوفه ایستاده‌اند. دل‌هایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دل‌های دشمنان سایه می‌افکند"[۲۰۹]. در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند: " خَيْرُ الْفَوَارِسِ ". در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان یاران پیامبر (ص) در نبرد بدر، نشانه ویژه بر سر نهاده‌اند[۲۱۰]. دلیری، ویژه یاران برگزیده نیست، همه خداجویان و مستضعفان از پدیدار شدن طلایه حق و عدالت قوی‌دل می‌گردند و حیاتی دوباره می‌یابند. ترس را کنار می‌نهند و به صف رزم‌آوران می‌پیوندند.
  6. فرمانبری: یاران امام، عاشقان مولای خودند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف، فرمان می‌برند و بهتر از بنده‌ای گوش به فرمان، از حضرت، پیروی می‌کنند. در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر، پیشی می‌گیرند. به فرموده پیامبر(ص): "تلاش‌گر و کوشا در پیروی از اویند"[۲۱۱]. امام حسن عسکری(ع) در سخنانی که در آخرین روزهای عمر، به فرزند خود فرموده، از یاران مخلص مهدی یاد کرده و فرزند را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "روزی را می‌بینم که پرچم‌های زرد و سفید در کنار کعبه، به اهتزاز درآمده، دست‌ها برای بیعت تو، پی‌درپی صف کشیده‌اند. دوستان باصفا، کارها را چنان به نظم و ترتیب درآورده‌اند که همچون دانه‌های در گرانبها که در رشته‌ای قرار گیرند، شمع وجودت را احاطه کرده‌اند و دست‌هایشان برای بیعت با تو، درکنار حجر الاسود. به‌هم می‌خورد. قومی به آستانه‌ات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشه‌ای پاکیزه و گرانبها آفریده است. دل‌هایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمان‌های دینی فروتنند و دل‌هایشان از کینه و دشمنی پیراسته، رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته. آیین حق را می‌پرستند و از اهل حق پیروی می‌کنند"[۲۱۲].
  7. ایثار و مواسات: از ویژگی‌های بارز همراهان مهدی، ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت، دل‌هایشان را باهم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره‌گیری از زیبایی‌های زندگی، دیگران را بر خود پیش دارند و باید چنین باشند آن‌کس که خود ساخته نباشد، نمی‌تواند سازندگی کند و آنکه بر دوست خود، مهر نورزد، دیگران را شایسته ترحم نبیند. پیروزی پیامبر اسلام(ص) در گرو یاران ایثارگر و فداکار بود و همه قیام‌های اصلاحگرانه تاریخ اسلام از چشمه مؤاسات بهره گرفت. از آن‌سو، از عوامل خانه‌نشین شدن امامان، اندک بودن یاران موافق و فداکار بوده است[۲۱۳]. برید عجلی نقل می‌کند: به امام باقر گفته شد: یارانمان در کوفه بسیارند. اگر فرمان دهی از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینی، از مال او نیازمندی خود را برطرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند، در نثار جان بخیل‌ترند. سپس افزود: مردم در صلح‌اند با آنان ازدواج کرده و از ایشان ارث بریم و برایشان اقامه حدود کرده و امانات آنان را اداء کنیم. زمان قیام قائم دوران رفاقت فرارسد. مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند"[۲۱۴]. در روایات، از یاران مهدی علاوه بر تعبیر "مزامله" به رفقا، نیز نام برده شده‌اند[۲۱۵]، به معنای دوستان همدل و همراز، با لطف و صفا، دوستان بزم و رزم. دوستیشان، چنان محکم است که گویا برادران تنی‌اند. و همه‌شان از یک پدر و مادرند.
  8. زهد و ساده‌زیستی: زهد و ساده‌زیستی، زینت کارگزاران مهدی است. آرمانش رساندن جامعه به قله رفیع توحید و عدالت است و خوشکامی و نیک بختی را در آرامش دیگران می‌جویند. غذایشان ساده و لباسشان بی‌پیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود. با دردهای جامعه آشنا و رنج‌های بشر در احساس لطیفشان، بازتاب دارد. نمی‌توانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند؛ چراکه آنکه با عشرت‌ طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد، نمی‌تواند مروج دین باشد و کارگزاری شایسته برای حکومت عدل و داد[۲۱۶]. امام صادق (ع) به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی حکومت اهل بیت بودند، می‌فرمود: "اینک، هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست یابیم، همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. تواضع و فروتنی را پیشه سازیم و در ناگواری‌های روزگار شریک آنان باشیم، تا مردم از ما الگو گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید[۲۱۷]. امام صادق (ع) در برابر پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج قائم فرمود: "چرا در خروج قائم شتاب می‌ورزید. به خدا سوگند، لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در حکومت او، جنگیدن است و مرگ در سایه شمشیر[۲۱۸]. ستمدیدگان جهان، آزادی خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر گیتی به یاریشان می‌شتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان می‌جویند و در پی دیدن نشانه‌های اخلاص و صداقت به درگاهش سر می‌سپارند. در حجاز، فرودستان و بینوایان در انتظار ظهور مهدی لحظه می‌شمارند[۲۱۹] و در سایر سرزمین‌ها نیز، غیرمسلمانان برای رهایی از ستم بیدادگران، امام را می‌جویند به دست مهر او به آستان اسلام، پیشانی می‌سایند[۲۲۰].
  9. نظم و انضباط: نظم در زندگی و کار، از ارزش‌های انسانی و از رموز کامیابی است. انسان‌های موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص، حرکت می‌کنند. انقلاب‌های رهایی‌بخش و سازمان‌یافته، کمتر با شکست روبه‌رو می‌شوند. پیامبر اسلام، سمبل نظم بود. در زندگی شخصی، اوقات خود را تقسیم می‌کرد و عبادت و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت، براساس نظمی روشن مشخص شده بود[۲۲۱]. علی(ع) نیز، با نظم برد و به هنگامی مرگ فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود[۲۲۲]. یاران امام زمان نیز، دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانی‌اند. با این‌که روابط گرمی با مردم دارند، بسان پدر و فرزند، ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است. از یاران امام برخی سمت نقابت و نمایندگی دارند[۲۲۳]»[۲۲۴].
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در این‌باره گفته است:

«در قرآن کریم، این کتاب انسان‌ساز و حرکت‌آفرین در رابطه با یاران حضرت مهدی (ع) یک آیه است که بسیار امیدبخش و سازنده است، این آیه در حقیقت بیانگر حقایق و واقعیت‌هایی است که اگر به طور جدی و همه‌جانبه تعقیب گردد، موانع سر راه را برمی‌دارد و جهان را به استقبال مصلح جهانی حرکت می‌دهد. در سوره مائده آیه ۵۹ خداوند به طور مستقیم، مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: "ای مؤمنان! هر کس از شما مرتد شد و از اسلام بیرون رفت، خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورد که دارای این پنج امتیاز هستند:

  1. خدا آنها را دوست دارد و آنها هم خدا را دوست دارند.
  2. در برابر مؤمنان، خاضع و مهربانند.
  3. در برابر مشرکان و دشمنان، سرسخت و نیرومندند.
  4. به طور پی‌گیری در راه خدا جهاد و تلاش می‌کنند.
  5. در مسیر انجام وظیفه از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای نمی‌هراسند. این فضل خداست، به هرکس بخواهد (و او را شایسته ببیند) می‌دهد، فضل و رحمت خدا وسیع‌تر است و او بر همه‌چیز آگاه است".

در روایات برای این آیه مصادیق مختلفی بیان شده، از جمله اینکه: این آیه در مورد یاران حضرت مهدی (ع) است که با این ویژگی‌ها با تمام قدرت، در مقابل مرتدین و کارشکنان می‌ایستند و برای برقراری‌ حکومت عدل امام قائم (ع) و برقراری عدالت در کل جهان تلاش می‌کنند[۲۲۵]. و در عبارتی امام صادق (ع) فرمود: "صاحب این امر (حضرت مهدی (ع)) در پرتو این آیه (در حمایت چنین یاران آگاه و دلاور) محفوظ است"[۲۲۶].

ویژگی اول: به عشق آن یاران به خدا اشاره می‌کند، آنها که جز به خدا نمی‌اندیشند، در حدی که خداوند نیز آنها را دوست دارد. روشن است که چنین روحیه‌ای که در پرتو ایمان و توکل به دست می‌آید، بزرگ‌ترین عامل خیزش و پرواز و اراده و تقوی است که نقش آن در حماسه‌آفرینی اعجازآمیز و شگفت‌انگیز می‌باشد.

ویژگی دوم: به پیوند اخلاقی و وحدت و یکپارچگی با مؤمنان اشاره می‌کند، که نقش آن در پیشبرد کار بسیار مهم و چشمگیر است.

ویژگی سوم: حاکی از سازش‌ناپذیری مؤمنان در برابر کافران، نه شرقی بودن و نه غربی بودن آنهاست، که در پرتو آن هرگونه تلاش و شگرد دشمن خنثی می‌گردد...

ویژگی چهارم: جهاد و مبارزه پی‌گیر با کفار و دشمنان اسلام است.

ویژگی پنجم: که بسیار مهم است، قاطعیت و پایمردی مؤمنان را بیان می‌کند که روح محافظه‌کاری و مجادله در آنها نیست، از عوام‌زدگی و محیطزدگی غوغای اکثریت منحرف و استهزاء آنها نمی‌هراسند، و با گام‌های استوار در صراط مستقیم حرکت می‌کنند و یاوه‌های چپ و راست در حرکت آنها تأثیری ندارد. و باید به آغاز آیه نیز توجه داشت که ارتداد و بیعت شکنی عده‌ای وجیه الله، آنها را سست و نگران نمی‌کند، آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمی‌دهند، امید به آینده دارند، چراکه خود آینده‌سازند و کمبودها آنها را سست و لرزان نمی‌کند. در میان این ویژگی‌ها، هرچند همه در جای خود از اهمیت بسیار برخوردارند، ولی این ویژگی پنجم از همه مهم‌تر به‌نظر می‌رسد. ابوذر غفاری، آن مرد نستوه و قاطع را در تاریخ با این لقب " لَا يَخَافَ‏ فِي‏ اللَّهِ‏ لَوْمَةَ لَائِم‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" می‌خوانند، می‌گوید: "پیامبر (ص) به من سفارش کرد که در راه خدا از یاوه‌سرایی یاوه‌سرایان و سرزنش‌کنندگان نهراسم"[۲۲۷]. وقتی که حجر بن عدی آن بزرگ‌مرد خدا با یارانش به فرمان معاویه به شهادت رسیدند، امام حسین(ع) بزرگ‌ترین چهره انقلابی تاریخ به عنوان اعتراض به معاویه نوشت و در آن نامه بخصوص، این ویژگی حجر و یارانش را تذکر داد و نوشت: "تو کسانی را کشته‌ای که امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند، گناه را بزرگ می‌شمردند، "و لا یخافون فی الله لومة لآئم"؛ و در راه خدا از ملامت‌کنندگان نمی‌هراسیدند"[۲۲۸]»[۲۲۹].
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا امامی میبدی، در کتاب «آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی» در این‌باره گفته است:

«طبق روایات حلقه اصلی یاران امام مهدی (ع) را افرادی ویژه و خاص تشکیل می‌‌دهند که در خدمت آن حضرت می‌‌باشند و در پیشبرد قیام و حکومت امام آن حضرت را یاری می‌کنند. اکنون به بررسی تعداد و ویژگی‌های بینشی و گرایشی این افراد می‌‌پردازیم.

الف) تعداد یاران: مطابق روایات فراوان، عدد اصحاب امام زمان (ع) به تعداد لشکریان اسلام در جنگ بدر یعنی ۳۱۳ نفر می‌‌باشد. علامه در تفسیر آیه ﴿وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ ضمن اینکه این آیه را مربوط به کسانی می‌‌داند که در آخرالزمان برای یاری دین می‌آیند[۲۳۰]. به روایاتی اشاره می‌‌کند که منظور از ﴿أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ را اصحاب امام زمان (ع) و تعداد آنها را سیصد و چند نفر می‌داند[۲۳۱]. همچنین از مجمع البیان نقل می‌‌کند که گفته شده است منظور از امت معدوده اصحاب مهدی (ع) است که عددشان سیصد و اندی نفر است -به مقدار عدد اصحاب بدر- که در روز ظهورش در یک ساعت، دوران جناب جمع می‌شوند، همانطور که قطعات ابر‌‌های پاییزی دور هم جمع می‌‌شوند[۲۳۲]. طبرسی بعد از ذکر این قول، به روایتی از امام باقر و امام صادق (ع) اشاره می‌‌کند که همین مطلب را بیان می‌‌کند[۲۳۳].
گرچه در این روایات و تعابیر سخن از سیصد و چند نفر آمده است ولی در جای دیگری از بیانات علامه عدد سیصد و سیزده نفر نیز ذکر شده است. آن مرحوم در ذیل تفسیر آیه ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ[۲۳۴]
حدیثی را از تفسیر قمی از امام باقر (ع) نقل می‌‌کند که در قسمتی از آن آمده است: «اولین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل و سپس سیصد و سیزده نفر از یاران او می‌‌باشند»[۲۳۵]. البته ایشان در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی قیام امام زمان (ع) تعداد یاران حضرت را بیشتر از سیصد و سیزده نفر می‌داند و می‌گوید در روایت است که چون حضرت قائم ظهور کند اول دعوت خود را از مکه آغاز می‌کنند؛ بدین طریق که بین رکن و مقام پشت به کعبه نموده و اعلان می‌‌فرمایند؛ از خواص آن حضرت سیصد و شصت نفر در حضور آن حضرت مجتمع می‌گردند[۲۳۶].

ذکر این نکته در اینجا لازم است که دریچه روایت‌ای به صورت صریح عدد سیصد و شصت نفر برای اصحاب امام (ع) ذکر نشده است ولی در بعضی از روایات آمده است که وَ يَجِي ءُ وَ اللَّهِ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا فِيهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً يَجْتَمِعُونَ بِمَكَّةَ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ و سیصد و چند مرد که در میان آنها پنجاه زن نیز هستند، خواهند آمد و بدون قرار قبلی در مکه جمع می‌‌شوند[۲۳۷]. بر اساس این روایت مجموع مردان و زنانی که حلقه اصلی یاران حضرت را تشکیل می‌دهند در حدود سیصد و شصت نفر می‌‌باشند و به احتمال قوی نظر مرحوم علامه نیز به همین مطلب می‌‌باشد لذا ذکر این عدد با سیصد و سیزده نفر بودن اصحاب که در بسیاری از احادیث آمده است مغایرتی ندارد،[۲۳۸]

ب) کیستی یاران: در بعضی از اخبار اسامی بعضی از اصحاب حضرت ضبط شده است که مرحوم علامه نیز در ضمن مباحث تفسیری خود، بعضی از این احادیث را نقل کرده است[۲۳۹]. از جمله در تفسیر سوره کهف از سیوطی نقل می‌‌کند که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: اصحاب کهف یاران مهدی‌‌اند[۲۴۰]. همچنین از تفسیر برهان نقل می‌‌کند که ابن الفارسی می‌‌گوید: امام صادق (ع) فرمود: قائم (ع) از پشت کوفه خروج می‌‌کند با هفده نفر از قوم موسی (ع) که به حق راه یافته و با حق عدالت می‌‌کردند و هفت نفر از اهل کهف و یوشع بن نون و ابودجانه انصاری و مقداد بن اسود و مالک اشتر که اینان نزد آن جناب از انصار و حکام او هستند[۲۴۱]. در این روایت بیست و هشت نفر از یاران امام (ع) مشخص شده‌‌اند،[۲۴۲] به غیر از هفده نفری که از قوم حضرت موسی (ع) هستند و نامشان مشخص نیست اسامی بقیه از این قرار است:
اسامی اصحاب کهف:
  1. مکسلمینا.
  2. یلمیخا.
  3. مرطولس.
  4. ثبیونس.
  5. دردونس.
  6. کفاشیطیطوش.
  7. منطنواسیس[۲۴۳]. اسامی دیگر افراد:
  8. یوشع بن نون وصی حضرت موسی (ع).
  9. ابودجانه انصاری از اصحاب پیامبر (ص).
  10. مقداد بن اسود از اصحاب پیامبر (ص) و یاران امام علی (ع).
  11. مالک اشتر نخعی از یاران امام علی (ع).[۲۴۴]
  • ویژگی‌های ایمانی و اخلاقی یاران: از آیات و روایاتی که ناظر به اصحاب امام زمان (ع) هست ویژگی‌ها و خصوصیات ایمانی و اخلاقی ویژه‌ای برای آنها استفاده می‌شود؛ این اوصاف را می‌توان در موارد زیر برشمرد.
۱.بندگان صالح خدا: بر اساس روایات، مقصود از ﴿عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ در آیه ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۲۴۵] امام زمان و یاران آن حضرت می‌‌باشند[۲۴۶]. لذا بندگی خداوند و از صالحین بودن از خصوصیات یاران حضرت می‌‌باشد[۲۴۷].
در توصیف این بندگان خداوند همین کافی است که قرآن درباره آنها می‌فرماید: ﴿فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ[۲۴۸] و نیز فرموده: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ... يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا[۲۴۹]
بر اساس این آیات شریفه خدای سبحان وعده داده که روزی، این دین را به دست قومی صالح تأیید می‌‌کند، قومی که هیچ چیزی را بر دین خدا مقدم نمی‌‌دارند و چون این قوم فراهم آیند در آن هنگام خدای تعالی دینی را که برای آنان پسندیده بلامانع و بدون مزاحم بر جهان مسلط می‌‌کند[۲۵۰].

۲. دارای کامل‌ترین صفات الهی و انسانی: در تبیین آیات مربوط به تحقق دوران ظهور گفته شد، که از آیه ﴿فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ[۲۵۱] که مربوط به امام مهدی (ع) و یاران ایشان می‌‌باشد، خصوصیاتی که انسان‌های الهی دارند به دست می‌آید[۲۵۲].

در اینجا به صورت خلاصه به این صفات اشاره می‌‌کنیم.

خدا آنان را دوست می‌‌دارد و آنان نیز خداوند را به معنای حقیقی دوست می‌‌دارند.
آنها از کفر و ظلم و اسراف و افساد و تجاوز و استکبار و خیانت و دیگر رذائلی که خداوند دوست ندارد مبرا هستند.
چنین انسانهایی به فضائلی مانند تقوا، عدل، احسان، صبر، ثبات، توکل و دیگر ارزش‌های الهی و انسانی متصف می‌‌باشند.
نسبت به مؤمنان مهربان و رئوف می‌‌باشند.
در برابر دشمنان خدا سختگیر و مقاوم هستند.
تحت تأثیر سخنان و سرزنش‌های دیگران قرار نمی‌‌گیرند.
و...

۳. اهل طی الارض: علامه از تفسیر قمی روایتی را از امام باقر (ع) نقل می‌‌کند که در بخشی از آن می‌‌فرماید: اولین کسی که با او بیعت کند جبرئیل و سپس ۳۱۳ نفر‌اند و این عدد هرکدام بتوانند راه افتاده خود را به وی می‌‌رسانند و هر یک به این صورت به وی نرسند، در رختخوابشان ناپدید می‌‌شوند و منظور امیرالمؤمنین (ع) از عبارت هم المفقودون عن فرشهم[۲۵۳] همین است و نیز منظور از آیه ﴿فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا[۲۵۴] همین است و فرمود منظور از خیرات ولایت و (محبت اهل بیت (ع)) است. همچنان که در جای دیگر فرمود: ﴿وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ[۲۵۵] منظور از امت معدوده اصحاب قائم (ع) است که در عرض یک ساعت همه یکجا جمع می‌‌شوند[۲۵۶].

ایشان درباره آیه اخیر که در روایت فوق ذکر شده است، از مرحوم طبرسی نقل می‌کند که بر اساس روایاتی از ائمه اطهار (ع) منظور از امت معدوده، اصحاب مهدی (ع) است که عددشان سیصد و اندی نفر می‌باشد -به تعداد اصحاب بدر- که در روز ظهور امام در یک ساعت دور آن جناب جمع می‌شوند[۲۵۷].

ایشان در پاسخ سؤالی درباره ظهور امام زمان (ع) می‌گوید: «از خواص آن حضرت سیصد و شصت نفر در حضور آن حضرت مجتمع می‌گردند. مرحوم استاد ما قاضی می‌‌فرمود: که در این حال حضرت به آنها مطلبی می‌گویند که همه آنها در اقطار عالم متفرق و منتشر می‌‌گردند؛ و چون همه آنها دارای طی‌‌الارض هستند، تمام عالم را تفحص می‌کنند و می‌فهمند که غیر از آن حضرت کسی دارای مقام ولایت مطلقه الهیه، مأمور به ظهور و قیام و حاوی همه گنجینه‌های اسرار الهی و صاحب الامر نیست. در این حال همه به مکه مراجعت می‌کنند و به آن حضرت تسلیم می‌شوند و بیعت می‌‌نمایند».[۲۵۸] »[۲۵۹].
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین ملکی راد؛
حجت الاسلام و المسلمین محمود ملکی راد، در کتاب «خانواده و زمینه‌سازی ظهور» در این‌باره گفته است:

«با بررسی روایات موجود در مباحث مهدویت، برای یاران امام زمان(ع) می‌توان ویژگی‌هایی چند برشمرد از جمله:

  1. شناخت عمیق آنان از خداوند و عشق و محبت به او: امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرماید: "در قلوب آنان (یاران مهدی(ع)) به ذات خداوند شکی نیست" و "آنان به وحدانیت خداوند آن‌چنان که حقِ وحدانیت اوست، اعتقاد دارند"[۲۶۰].
  2. شجاعت: یاران امام(ع) در شجاعت کم‌نظیرند. رسول خدا(ص) نقل شده است: "پرچم‌های سیاه از طرف مشرق ظاهر می‌شوند و آن‌چنان با اهل فتنه می‌جنگند و مبارزه می‌کنند و آنان را می‌کشند که تا آن موقع هیچ گروهی بدان‌سان نجنگیده باشد و هیچ قومی را بدان سان نکشته باشند"[۲۶۱].
  3. استقامت: یکی دیگر از ویژگی‌های یاران امام(ع) استقامتشان در مقابل دشمنان است. از امام صادق(ع) در این زمینه نقل شده است: ".... گویا قلب‌های آنان مانند تکه‌های آهن است... محکم‌تر از سنگ است"[۲۶۲].
  4. شهادت‌طلبی: شهادت در راه خدا یکی از افتخارات یاران امام مهدی(ع) است. امام صادق(ع) می‌فرماید: "یاران مهدی(ع) آرزو می‌کنند در راه خدا به شهادت برسند و شعار آنان در جنگ یالثارات الحسین است"[۲۶۳].
  5. برخورداری از تأییدات الهی: امام باقر(ع) فرمودند: "... خداوند مهدی(ع) را با ملائکه‌اش تأیید کرده و حمایت خواهد نمود"[۲۶۴].
  6. صبر و پایداری در راه حق: امام علی(ع) می‌فرماید: "یاران مهدی(ع) گروهی‌اند که به سبب صبر و بردباری در راه خدا، بر او منت نمی‌گذارند و از اینکه جان خویش را تقدیم حضرت حق می‌کنند، به خود نمی‌بالند و تکبر نمی‌کنند"[۲۶۵]. همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است: "آنان پروانه‌وار شمع وجود امام را در میان گرفته، او را با جانشان محافظت می‌کنند"[۲۶۶].
  7. همدلی: امام علی(ع) می‌فرماید: "ایشان یکدل و هماهنگ‌اند"[۲۶۷].
  8. عبادت و معنویت: امام صادق(ع) می‌فرماید: "در دل شب، از خشیت خداوند، ناله‌هایی دارند، مانند ناله مادران پسر مرده" و "شب‌ها را با عبادت به صبح می‌رسانند و روزها را با روزه به پایان می‌برند"[۲۶۸]. آن حضرت در سخن دیگری می‌فرماید: "گویا من نظر می‌کنم به قائم و اصحاب او در نجف و کوفه، سجده‌ها به پیشانی‌هایشان اثر گذاشته است. شیران در روز و راهبان در شب‌اند..."[۲۶۹]. همچنین آن حضرت می‌فرمایند: یاران مهدی(ع) کسانی‌اند که شب بیدارند و در نماز خود، نغمه‌ای مانند صدای زنبور دارند. شب را بیدارند و به عبادت می‌پردازند و روز مانند شیرند. مطیع‌تر از کنیز برای مولای خویش‌اند و همانند چراغ نورانی‌اند گویا قلب‌هایشان چراغ‌هایی است و از خوف خدا بیمناک‌اند"[۲۷۰].
  9. علم و بصیرت: امام امیر‌المؤمنین علی(ع) می‌فرماید: "علمی که طبق حقایق امور است بر آنان به یکباره وارد می‌شود و با روح یقین مباشرت می‌کنند..."[۲۷۱]. آن حضرت همچنین می‌فرمایند: "پس گروهی در آن فتنه‌ها صیقلی می‌شوند، مانند صیقل دادن شمشیر توسط آهنگر. دیده‌های آنان به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گوش‌هایشان جا گرفته است. در شب جام حکمت را به آنان می‌نوشانند، بعد از اینکه در بامداد هم نوشیده باشند"[۲۷۲]. امام صادق(ع) نیز دراین‌باره می‌فرمایند: "آنان انسان‌هایی نجیب و فقیه و قضات و حکام دین‌اند که دست امام، قلب آنان را نوازش داده و هیچ حکمی برای آنها مشتبه نخواهد شد"[۲۷۳].
  10. حق یاوری: امام صادق(ع) در این زمینه می‌فرمایند: "خداوند با آنان، امام حق را یاری می‌کند"[۲۷۴].
  11. اقتدار: یکی از ویژگی‌های یاران امام مهدی(ع) که در روایات بر آن تأکید شده، اقتدار در برابر دشمنان است. امام صادق(ع) می‌فرماید: "وقتی امر ما فرا رسد و مهدی ما قیام کند، هر یک از یاران او قوی‌تر از شیر و برّنده‌تر از نیزه‌اند؛ دشمن را زیر قدم‌هایشان می‌گذارند و با دست‌های خود از پا در می‌آورند"[۲۷۵].
امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره می‌فرمایند: "اصحاب مهدی(ع) مانند شیرهایی‌اند که از جنگل بیرون آمدهاند، قلب‌های آنان تکه‌های آهن است، اگر بخواهند کوهی را از جا درآورند، از جا در می‌آورند. روش و لباس یکسانی دارند، مثل اینکه همه از یک پدرند"[۲۷۶]»[۲۷۷].
۱۶. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«مطابق برخی از روایات، اصحاب حضرت (ع) از صفات و ویژگی‌هایی برخوردارند از قبیل:

  1. اخلاص: در روایتی امام جواد (ع) به عبدالعظیم حسنی (ع) فرمود:... و هنگامی که برای او این تعداد ۳‌۱۳ نفر از اهل اخلاص جمع شد خداوند امر او را ظاهر خواهد کرد...[۲۷۸].
  2. یقین و استقامت: از امام صادق (ع) در حدیثی نقل شده که فرمود:... گویا قلب‌های آنها به مانند تکّه‌های آهن است، شکی در قلوب آنها راجع به خدا وجود ندارد. محکم تر از سنگ است...[۲۷۹].
  3. خداشناس واقعی: از امام علی (ع) در ضمن حدیثی نقل است که فرمود:... ولکن در طالقان مردمانی مؤمن خواهند آمد که به خداوند معرفت واقعی دارند و آنان انصار مهدی در آخرالزمان می‌باشند[۲۸۰].
  4. شیران روز و زاهدان شب: از امام صادق (ع) در حدیثی راجع به اصحاب قائم (ع) نقل است که فرمود: گویا من نظر می‌کنم به قائم و اصحاب او در نجف کوفه... سجده‌ها به پیشانی‌های آنها اثر گذارده است، شیران در روز و راهبان در شب‌اند...[۲۸۱].
  5. برخورداری از تأیید الهی: طبرسی در روایتی از امام علی (ع) نقل کرده که فرمود: تا اینکه خداوند مردی را در آخرالزمان برمی انگیزاند... او را به ملائکه‌اش تأیید کرده و انصارش را حفظ خواهد نمود[۲۸۲]»[۲۸۳].
۱۷. آقای باقری‌زاده اشعری؛
آقای محمد باقری‌زاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در این‌باره گفته است:

«بر اساس احادیث، یاران امام مهدی (ع) دارای ویژگی‌های زیرند:

  1. جوان‌اند و نه پیر؛ امام علی (ع) می‌فرماید: "یاران قائم، جوان‌اند و پیران، میان آنان نیستند، جز به اندازه سرمه چشم یا نمک در توشه که کمترین اندازه را ر میان ره‌توشه دارد"[۲۸۴].
  2. قوی‌دل و نیرومندند؛ امام باقر (ع) آیه "بندگانی از خود را که سخت جنگاور و نیرومند، بر شما می‌گماریم"[۲۸۵] را تلاوت نموده و سپس فرمود: "قائم و یارانش، همان بندگان سخت جنگاور و نیرومندند"[۲۸۶].
  3. عابدان شب و شیران روزند؛ امام صادق (ع) می‌فرماید: "گویی قائم و یارانش را در بلندی کوفه (نجف) می‌بینم که چون کسی که بر سرش پرنده نشسته است ساکت و خاموش‌اند. توشه و آذوقه‌شان تمام شده، لباس‌هایشان کهنه گشته و اثر سجده بر پیشانی‌هایشان نقش بسته است. شیران روز و شب‌زنده‌داران هستند"[۲۸۷].
  4. جهادگر در راه خدایند؛ در تفسیر آیه ۵۴ از سوره مائده آمده است که: درباره قائم و یارانش است که "در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌هراسند"[۲۸۸].
  5. فرمان‌بردار اویند؛ امام صادق (ع) می‌فرماید: "خوشا به حال شیعیان قائم ما که در روزگار غیبتش، منتظر ظهور او و در روزگار ظهورش، فرمان‌بردار اویند. آنان، اولیای الهی‌اند که نه بیمی در آنهاست و نه اندوهگین می‌شوند"[۲۸۹].
امام صادق (ع) در حدیثی دیگر، درباره برخی ویژگی‌های یاران امام مهدی (ع) می‌فرماید: "او گنجی در طالقان دارد که از طلا و نقره نیست و پرچمی که از زمان در هم پیچیده شدنش، باز نشده است و مردانی که دل‌هایشان مانند پاره‌های آهن است. شک در ذات خداوند، با آنان در نمی‌آمیزد و از سنگ، سخت‌ترند. اگر بر کوه‌ها حمله‌ور شوند، آنها را از میان برمی‌دارند، با پرچم‌هایشان آهنگ شهری نمی‌کنند، جز آن که ویرانش می‌نمایند، بر اسبانشان مانند تیزرو هستند و برای تبرک‌جویی، دست به زین اسب او می‌کشند و گرداگرد او را می‌گیرند تا وی را در جنگ‌ها با جان خود، حفظ کنند و در آنچه از ایشان می‌خواهد، کفایتش می‌کنند. مردانی‌اند که شب نمی‌خوابند و در نمازهایشان مانند زنبور، زمزمه و ناله می‌کنند، شب‌ها بر سر انگشتان پای خود می‌ایستند و صبح‌ها بر اسبانشان می‌نشینند. زنده‌نگهدارانِ شب و شیران روزند. آنان در اطاعت از او، از کنیز در برابر آقایش فرمان‌بردارترند، و به روشناییِ چراغ‌اند، گویی که در دل‌هایشان مشعل افروخته‌اند. آنان از بیم خدا بیمناک‌اند، شهادت را در دعایشان می‌طلبند و آرزو دارند که در راه خدا کشته شوند. شعارشان، "یا لَثارات الحسین" است. هنگامی که حرکت می‌کنند، هراس از آنها به فاصله یک ماه راه، جلویشان حرکت می‌کند. به سوی مولایشان با شتاب روان می‌شوند و خداوند، امام را با ایشان یاری می‌دهد[۲۹۰][۲۹۱]»[۲۹۲].
۱۸. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«یاران امام، سنگ‌های زیرین انقلاب جهانی‌اند. امامان (ع) همواره آرزومند همراهی آن حضرت بوده‌اند و یاوری آن چهره پنهان‌کرده را به دوستان خویش، همه‌گاه یادآوری می‌فرمودند: "خدایا درود فرست بر مولا و سرورم صاحب الزمان و مرا از یاران و پیروان و حامیان او قرار ده و از آنان که در رکابش، شربت شهادت می‌نوشند..."[۲۹۳]. و اما برای یاران و همراهان حضرت مهدی (ع) ویژگی‌هایی ذکر کرده‌اند که اهم آنها عبارتند از:

  1. خداجویی: "امام صادق (ع) درباره آنان می‌فرماید: "مردانی که گویا دل‌های‌شان پاره‌های آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمی‌آلاید... از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا می‌کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند"[۲۹۴].
  2. بصیرت و آگاهی: یاران مهدی (ع) در بصیرت، درایت و خردمندی سرآمدند. در فتنه‌هایی که زیرکان در آن فرومی‌مانند، هوشیارانه راه می‌جویند و حق را از باطل باز می‌شناسند.
  3. عبادت و بندگی: یاران مهدی (ع) شیران روز و نیایش‌گران شب‌اند. روح بندگی و رازونیاز، با جان‌شان درهم آمیخته، همواره خود را در محضر خدا می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای غفلت نمی‌ورزند. امام باقر (ع) می‌فرماید: "گویا، قائم و یارانش را در نجف اشرف می‌نگرم، توشه‌های‌شان به پایان رسیده و لباس‌های‌شان مندرس گشته است. جای سجده، بر پیشانی‌شان نمایان است. شیران روزند و راهبان شب"[۲۹۵].
  4. حافظان حدود الهی: اسلام، دین مرزهاست و همه چیز در آن قانون دارد. واجبات و محرمات، مرزهای دین خدایند. حرکت در مرز، حرکت در راه است و تجاوز از آن بیراهه و گمراهی. حضرت علی (ع) می‌فرماید: "یاران با این شرایط‍‌ با امام‌شان بیعت می‌کنند که دست‌پاک باشند و پاکدامن. زبان به دشنام نگشایند و خون کسی، به ناحق نریزند. بر مرکب‌های ممتاز سوار نشوند و لباس‌های فاخر نپوشند... ساده زندگی کنند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند. امام نیز متعهد می‌شود، به‌سان همراهان زندگی کند..."[۲۹۶]. امام (ع) نیز بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دوچندان دارد[۲۹۷].
  5. شجاعت: یاران مهدی (ع) دلیرمردند و جنگاوران میدان‌های نبرد. دل‌های‌شان پاره‌های آهن است[۲۹۸] و از انبوه دشمن هراسی به دل راه نمی‌دهند. یاران مهدی (ع) قدرت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جان‌های‌شان از خاراسنگ، محکم‌تر[۲۹۹]. امام باقر (ع) می‌فرماید: "گویا آنان را می‌نگرم... که دل‌هایی چون پولاد دارند. در هرسو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دل‌های دشمنان سایه می‌افکند." در سوارکاری و تیراندازی بی‌نظیرند: "خیر الفوارس". در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان یاران پیامبر (ص) در نبرد بدر، نشانه ویژه بر سر نهاده‌اند[۳۰۰].
  6. فرمانبری: یاران مهدی(ع)، عاشق مولای خودند و پاکبازان راه او و در انجام دستورهای وی، بر یکدیگر پیشی می‌گیرند. به فرموده پیامبر(ص): "تلاش‌گر و کوشا در پیروی از اویند"[۳۰۱]. امام حسن عسکری(ع) در سخنانی که در آخرین روزهای عمر، به فرزند خود فرموده، از یاران مخلص مهدی (ع) یاد کرده و فرزند را با یاد آن مردان باوفا دلداری داده است: "...روزی را می‌بینم که پرچم‌های زرد و سفید در کنار کعبه به اهتزاز درآمده، دست‌ها برای بیعت تو پی در پی صف کشیده‌اند... شمع وجودت را احاطه کرده‌اند و دست‌های‌شان برای بیعت با تو، در کنار حجر الاسود به هم می‌خورد. قومی به آستانه‌ات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشه‌ای پاکیزه و گرانبها آفریده است... به فرمان‌های دینی فروتن‌اند... سیمای‌شان به نور فضل و کمال آراسته، آیین حق را می‌پرستند و از اهل حق پیروی می‌کنند"[۳۰۲].
  7. ایثار و مواسات: دل‌های‌شان را به هم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. گویا یک پدر و مادر آنان را پرورش داده است و دل‌های آنان از محبت و خیرخواهی به یکدیگر آکنده است[۳۰۳].
  8. زهد و ساده‌زیستی: زهد، زینت کارگزاران مهدی است. زندگی‌شان از معیشت درویشان فراتر نمی‌رود. نمی‌توانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند؛ چرا که آنکه با عشرت‌طلبان همسو می‌شود و دل در گرو آز و طمع می‌بندد، نمی‌تواند مروج دین باشد و کارگزارای شایسته برای حکومت عدل و داد"[۳۰۴].
  9. نظم و انضباط‍‌: یاران حضرت دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانی‌اند و کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می‌برند[۳۰۵][۳۰۶].
۱۹. آقای کامل (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای حیدر کامل ، در کتاب «دجال آخرالزمان» در این‌باره گفته است: « از ابی یحیی حکیم بن سعد، نقل شده که گفت: شنیدم امام علی(ع) فرمودند: "اصحاب قائم جوان هستند، نه پیر؛ مگر مانند سرمه دور چشم یا نمک در توشه سفر، که کمترین توشه، نمک است"[۳۰۹]؛ و نیز از محمد بن سعید روایت شده که: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: "اصحاب صاحب این امر، محفوظ هستند و اگر از دنیا بروند، خداوند اصحابش را به او ملحق خواهد نمود و آنان همان کسانی هستند که خدای عزوجل درباره آنان گفته است: آنان کسانی هستند که به ایشان، کتاب، حکومتو نبوت دادیم. پس اگر به آن کافر گردند، قومی را بر پاسداری از آن می‌گماریم که هرگز به آن کافر نخواهد شد. آنان همان کسانی هستند که خداوند در مورد آنان گفته است: ای کسانی ایمان آورده‌اید! هر کس که از شما از دین خود برگردد، خداوند به زودی قومی را خواهد آورد که آنان خدا را دوست دارند و خدا نیز انان را دوست دارد. آنان نسبت به اهل ایمان فروتن و نسبت به کافران سرسخت هستند. در راه خدا جهاد می‌نمایند و از سرنش هیچ نکوهش‌گری نمی‌هراسند، این فضل خداست که به هر کس بخواهدف می‌دهد و خداوند گشایش دهنده داناست"[۳۱۰]»[۳۱۱].
۲۰. آقای کریمی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای محمد علی کریمی، در کتاب «آیا ظهور نزدیک است» در این‌باره گفته است:

«کارآمدی و شایستگی یاران امام عصر(ع) در روایات صادره از معصومین به معنای دارا بودن صفات و ویژگی‌هایی است که در اینجا به بیان مهم‌ترین آنها میپردازیم.

  1. ایمان مستحکم: اصلی‌ترین ویژگی انصارالمهدی، ایمان و باور مستحکم به خداوند است که از راه معرفت بالا به خدا و اعمال صالح ایجاد شده است؛ هم‌چنان‌که امام صادق(ع) میفرمایند: "آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند پاره‌های آهن است، شکی در ایمان به خدا در آن راه نیافته و در طریق ایمان از سنگ محکم‌ترند"[۳۱۲].
  2. عبادت و مناجات: عبودیت نیازمند تمرین و اظهار خشوع در برابر خداوند است و انسان با عبادت یاد میگیرد که در همه عرصه‌های زندگی تسلیم خواسته خدا باشد. هر قدر امتحانات الهی سخت‌تر باشد، اهمیت عبادت بیشتر خواهد بود؛ چنان‌چه در وصف یاران حضرت(ع) آمده است: "مردانی در میان آنها هستند که شب‌ها نمی‌خوابند، زمزمه آنها در حال عبادت همچون زنبور عسل است. تمام شب را به عبادت مشغولند و روزها، سواره به دشمن حمله میکنند. آنها در وقت شب، راهب و در هنگام روز، شیرند"[۳۱۳].
  3. معرفت به امام: پس از معرفت به خدا، معرفت به امام(ع) مهم‌ترین سرمایه انصارالمهدی است. کسب معرفت، ناگهانی نیست بلکه آنها در زمان غیبت امام(ع) و انتظار ظهورش به این معرفت رسیده‌اند، چنان‌چه امام سجاد(ع) فرمودند: "مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند؛ زیرا خداوند عقل، فهم و معرفتی به آنها عطا کرده که غیبت نزد آنها چون مشاهده است"[۳۱۴].
  4. ولایت‌پذیری و اطاعت از امام: از مهم‌ترین ویژگی‌های عملی انصارالمهدی، ولایت‌پذیری و اطاعت بی‌چون و چرا از امام(ع) است. آن چنان‌که در توصیف آنها آمده است: "فرمانبرداری آنها از امام بیش از فرمانبرداری کنیز از آقایش است"[۳۱۵].
  5. جان‌نثاری برای امام و شهادت‌طلبی: در روایات، در توصیف یاران امام زمان(ع) آمده است: "آنها برای تبرّک، بدن خود را به زین اسب میرسانند. آنها در جنگ‌ها، امام را در میان گرفته و با جان خود از وی دفاع میکنند و هر کاری که داشته باشد، برایش انجام می‌دهند... آنها ادعای شهادت دارند و تمنا میکنند که در راه خدا کشته شوند"[۳۱۶].
  6. تقوا و پرهیزگاری: تقوا، ویژگی ممتازی است که قرآن مکرراً بر آن تأکید کرده است و امام صادق(ع) صریحاً تقوا را پیش‌شرط یاوری امام زمان(ع) معرفی می‌کند: "هرکس که بودن در شمار یاران قائم، شادمانش میسازد، باید در انتظار باشد و با حال انتظار به پرهیزگاری و خلق نیکو رفتار کند. پس اگر اجلش برسد و امام قائم(ع) پس از درگذشت او قیام کند، بهره او همچون بهره کسی است که آن حضرت را دریافته باشد؛ پس بکوشید و منتظر باشید".
  7. اخلاق‌محوری: زندگی بر محور اخلاق اسلامی، یکی دیگر از صفات ممتاز انصارالمهدی است، چنان‌که امام صادق(ع) ذیل آیه ۵۴ سوره مبارکه مائده، انصارالمهدی را از مصداق‌های کامل این آیه دانسته و فرمودند: "آنان همان کسانی هستند که در قرآن درباره آنان بیان شده: خداوند به زودی گروهی را خواهد آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان نیز او را دوست می‌دارند؛ در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران، باعزت و درشت‌خو و سخت‌گیرند"[۳۱۷].
  8. نصرت دین خدا و ترویج احکام الهی: سنت نصرت در مقابل نصرت یکی از سنن الهی است. قرآن می‌فرماید: "اگر خدا را یاری کنید، یاریتان می‌کند و گام‌هایتان را استوار میسازد"[۳۱۸]. یکی از ویژگی‌های انصارالمهدی، دغدغه ترویج دین حق و رساندن آن به مردم است؛ چنان‌چه امام سجاد(ع) فرمودند: "... آنان به حق، مخلصان و شیعیان ما و دعوت‌کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند"[۳۱۹].
  9. تخصص: کادر حضرت مهدی(ع) علاوه بر تعهد، ایمان و محبت به امام(ع) باید دارای تخصص در زمینه‌های گوناگون و قدرت مدیریت باشند؛ لذا قرآن می‌فرماید: ﴿أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۳۲۰]؛‌ طبق این آیه شریفه، وارثان زمین دو ویژگی دارند: تقوای الهی و دیگری صلاحیت که همان لیاقت، تحصص و مدیریتِ لازم است.
  10. توانایی جسمانی: قدرت جسمانی یکی دیگر از صفات یاران امام مهدی(ع) است؛ زیرا انجام مدیریت امور سنگین با وسعت جهانی نیازمند توانایی بدنی است هم‌چنان‌که در قرآن، علم همراه با قدرت جسمانی به عنوان شرایط یک مدیر مطرح شده است[۳۲۱].امام سجاد(ع) نیز فرمودند: "هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند از شیعه ما آفت را برطرف سازد و دل‌هایشان را همچون پاره‌های آهن کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه چهل مرد قرار دهد و فرمان‌روایان و بزرگان روی زمین خواهند بود"[۳۲۲].
  11. صبر و استقامت: در قرآن کریم، استقامت مقدمه نصرت الهی معرفی شده است[۳۲۳]. بر این اساس تشکیل حکومت عدل جهانی نیازمند صبر و استواری در امور است و صبر از صفات حتمی کارگزاران آن حضرت است که در عصر غیبت، آن را کسب کرده‌اند. هم‌چنان‌که امام حسین(ع) فرمودند: "...برای او غیبتی است که جمعی در آن مرتد شوند و جمعی دیگر ثابت قدم در دین بمانند و آزار ببینند و به ایشان گفته شود: کجاست این وعده اگر راستگو هستید؟ هر آینه بردباران در عصر غیبت او بر آزار و تکذیب همانند جهادکنندگان با شمشیرند در رکاب رسول(ص)" [۳۲۴].
  12. اخلاص و انگیزه الهی: تنها انگیزه انصارالمهدی، خدا و تقرب به اوست، چنان‌چه امام سجاد(ع) میفرمایند: "مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما هستند"[۳۲۵].
  13. دوری از غرور: انصارالمهدی که متربّیان مکتب قرآنند، در پیروزی‌های خود هرگز مغرور نمی‌شوند و به این سفارش قرآن پای‌بندند: "و هنگامی که تو تیر انداختی، تو نبودی (بلکه مؤثر اصلی خدا بود)"[۳۲۶].
  14. روحیه جهاد و مبارزه: یکی از عوامل نزول نصرت الهی، جهاد و مبارزه با ستمگران است. قرآن می‌فرماید: "با آنان بجنگید تا خدا آنان را به دست شما عذاب و رسوایشان کند و شما را پیروزی بخشد"[۳۲۷]. روحیه جهادی یکی از صفات انصارالمهدی است که قرآن در‌ این‌باره می‌فرماید: "... آنان نسبت به مؤمنان، نرم و فروتن و در برابر کافران، سرسخت و قاطع‌اند. در راه خدا جهاد میکنند و از ملامت هیچ ملامت‌کننده‌ای نمی‌هراسند"[۳۲۸].
  15. اصلاح گری در جامعه: منتظر حقیقی که خواستار فراگیری توحید در جهان و همراهی با مصلح جهانی است، باید از روحیه اصلاح گری برخوردار باشد که تجلّی عینی این روحیه، امر به معروف و نهی از منکر است. یاران امام مهدی(ع) باید با امر و نهی چه در عصر غیبت چه در عصر ظهور به اصلاح جامعه بپردازند. یکی از مفاد عهدنامه امام مهدی(ع) با کارگزارانشان در آغاز قیام، التزام به امر به معروف و نهی از منکر است»[۳۲۹].
۲۱. خانم شکریان؛
خانم محترم شکریان، در مقاله «مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری» در این‌باره گفته است:

«شهید مطهری درباره ویژگی یاران حضرت حجت می‌فرماید: "در اوصاف اصحاب حضرت حجت تعبیری است که من نه فقط در یک حدیث بلکه در احادیث متعدد، آن را دیده‌ام " رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ‏ بِالنَّهَارِ‏‏‏‏" راهبان شب‌اند، شب که سراغ آنها می‌روی گویی سراغ یک عده راهب رفته‌ای ولی روز که سراغشان می‌روی [گویی‌] سراغ یک عده شیر رفته‌ای"[۳۳۰]. یاران امام، سنگ‌های زیرین انقلاب جهانی‌اند. منابع دینی ما، بر جایگاه والای آن جوان‌مردان اشاره دارد[۳۳۱].

دو ویژگی که استاد مطهری در کلام خویش برای یاران امام برشمرده است، عبادت شبانه و تلاش روزانه آن‌هاست. به گفته فضیل بن یسار: " رِجَالٌ‏ لَا يَنَامُونَ‏ اللَّيْلَ‏ لَهُمْ‏ دَوِيٌ‏ فِي‏ صَلَاتِهِمْ‏ كَدَوِيِ‏ النَّحْلِ‏ يَبِيتُونَ‏ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ ‏‏‏‏"[۳۳۲]، مردانی که سبک خوابند و در نماز بسان زنبور عسل، زمزمه‌کنان". امام در سفر و حضر، جنگ و صلح یاران را به تعبد و تضرع سفارش می‌کند تا مقصد فراموش نگردد و پیروزی‌های پیاپی، آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او. امام باقر (ع) می‌فرماید: " حَتَّى إِذا صَعِدَ النَّجَفِ قَالَ لِأَصْحَابِهِ: تَعْبُدُوا لَيْلَتِكُمْ هَذِهِ، فيبيتون بَيْنَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدُ، يَتَضَرَّعُونَ إِلَى اللَّهِ‏‏‏‏"[۳۳۳]؛ چون برفراز نجف برآید، به یاران خطاب کند: امشب را به عبادت به روز آورید. آنان برخی در رکوع و برخی در سجده شب را به سحر می‌رسانند و به درگاه خدا تضرع می‌کنند". نیز امام محمد باقر (ع) می‌فرماید: "گویا، قائم و یارانش را در نجف اشرف می‌نگرم، و توشه‌هایشان به پایان رسیده و لباس‌هایشان مندرس گشته است. جای سجده‌ بر پیشانیشان نمایان است. شیران روزند و راهبان شب"[۳۳۴].

یاران مهدی مردان عبادتند و نیایش، شیران روز و نیایش‌گران شب. آن هم نه عبادتی عادت‌گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران، بلکه نیایش عارفانه و پاکبازانه. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته است. همواره خود را در محضر خدا می‌بینند و از یاد او لحظه‌ای غفلت نمی‌ورزند. از ترس خدا، نیمه شب چونان مادران فرزند مرده می‌گریند و شب زنده‌داران و روزه‌دارانند. ویژگی دیگری که استاد برای اصحاب حضرت حجت می‌شمرد این است که "آنان هم‌چون شیرند"[۳۳۵].یاران امام مهدی، دلیرمرد و جنگاوران میدان نبرد هستند. دل‌هایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن، هراسی به دل راه نمی‌دهند. ایمان به هدف، همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان پیامبر اسلام (ص)، به بازوانشان قوت بخشیده است. شجاعت بی‌مانندشان، ترسی را بر دل‌های مستکبران چیره ساخته که پیشاپیش، راه گریز پیش می‌گیرند. امام باقر (ع) می‌فرماید: "گویا آنان را می‌نگرم، سیصد و اندی مرد، بر بلندای نجف ایستاده‌اند، دل‌هایی چون پولاد دارند. در هر سو، تا مسافت یک ماه راه، ترس بر دل‌های دشمنان سایه می‌افکند"[۳۳۶]»[۳۳۷].
۲۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«مهم‌ترین ویژگی‌های یاران حضرت مهدی (ع) که در روایات به آن اشاره شده عبارت‌اند از:

در روایت دیگری امام صادق (ع) درباره آنها می‌فرماید: آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند پاره‌های آهن است و هیچ تردیدی نسبت به ذات مقدس خداوند ندارند[۳۴۰] این بینش نشانه دارد؛ نشانه‌های آن ذکر و تلاش در اطاعت است که روایات بدان اشاره دارد: امام صادق (ع) می‌فرماید: آنان در دل شب، از خشیت خداوند مانند مادران جوان از دست داده ناله می‌کنند[۳۴۱] در روایت دیگری می‌فرماید: شب‌ها را با عبادت به صبح می‌رسانند و روزها را با روزه به پایان می‌برند[۳۴۲]
در روایت دیگری آمده است: آنان مردان شب‌زنده‌داری هستند که زمزمه نمازشان مانند صدای کندوی زنبوران به گوش می‌رسد. شب‌ها را با زنده‌داری سپری می‌کنند و بر فراز اسب‌ها، خداوند را تسبیح می‌گویند[۳۴۳] پیامبر مکرم اسلام (ص) هم درباره آن بزرگ‌واران می‌فرماید: آنان در طریق عبودیت، اهل جدیت و تلاش‌اند[۳۴۴].

نتیجه این بینش عمیق، عشق و محبت و اطاعت از امام است. امام صادق (ع) دراین‌باره می‌فرماید: آنان برای تبرک، بر زین اسب امام دست می‌کشند و در میان رزم، گردش می‌چرخند و با جان خود، از او محافظت می‌کنند و اطاعت آنان از امام، از فرمان‌برداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است... و آرزو می‌کنند که در راه خدا به شهادت برسند[۳۴۶] و [۳۴۷] شهدا هم جزو یاران حضرت مهدی (ع) هستند؛ در روایات رجعت بیان شده است که مؤمنین خالص که از دنیا رفته‌اند، برمی‌گردند[۳۴۸] مثلاً در روایات آمده: امام حسین (ع) و یاران باوفایش رجعت می‌کنند[۳۴۹].

یارانی که همراه امام زمان هستند، در اوج تربیت نفس خویش، به پایگاهی رسیده‌اند که تصور آن مشکل است. ایشان در بحران تضادها و کشمکش‌های مادی حاکم بر اجتماع بشری، خودشان را نگه می‌دارند و هیچ موقع تابع هواهای نفسانی خود و دیگران نمی‌شوند. هیچ کاری را به دلیل سود مادی انجام نمی‌دهند. در هر کاری خدا و مصالح افراد و جامعه را مدنظر خود قرار می‌دهند. به دلیل رسیدن به این مرحله، امام آنها را برای همراهی خود، انتخاب می‌کند و به مقامی می‌رسند که همیشه همراه اماماند. در واقع عمل ایشان، سبب رسیدن به جایگاه و مقام همراهی امام می‌شود»[۳۵۰].
۲۳. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند:

«با توجه به روایات، می‌توان ویژگی‌ها و صفات یاران را چنین برشمرد:

  1. معرفت عمیق به خدا و امام خویش: در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: "در قلوب آنان یاران مهدی(ع) شکی به ذات خدا نیست"[۳۵۱] یعنی چنان به خداوند معرفت دارند که ذرّه‌ای تردید و شک در آنان راه ندارد.
  2. اطاعت کامل: نتیجه معرفت صحیح، اطاعت همه جانبه از امام است. از امام صادق(ع) نقل شده است: "اطاعت آنان از امام، از فرمان برداری کنیز برابر مولایش، بیشتر است"[۳۵۲].
  3. عبادت و صلابت: امام صادق(ع) درباره آنان فرمود: "شب‌ها را با عبادت به صبح می‌رسانند و روزها را با روزه به پایان می‌برند[۳۵۳]. و این یاد حق، در همه حالات آنان تجلّی دارد. همچنین فرمود: "آنان، مردانی هستند که گویا، دل‌هایشان پاره‌های آهن است".[۳۵۴]
  4. جان نثاری و شهادت‌طلبی: امام صادق(ع) فرمود: "یاران مهدی(ع) در میدان رزم، در اطراف او می‌چرخند و با جان خود، از او محافظت می‌کنند"[۳۵۵] همچنین فرمود: "آنان آرزو می‌کنند در راه خدا به شهادت برسند"[۳۵۶].
  5. شجاعت و دلیری: حضرت علی(ع) در وصف آنان فرمود: "همه آنان، شیرانی هستند که از بیشه، بیرون شده‌اند و اگر اراده کنند، کوه‌ها را از جا می‌کنند"[۳۵۷]
  6. صبر و بردباری: حضرت علی(ع) می‌فرماید: "آنان، گروهی هستند که به سبب صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمی‌گذارند و از این که جان خویش را تقدیم حضرت حق می‌کنند به خود نمی‌بالند و آن را بزرگ نمی‌شمارند"[۳۵۸]
  7. اتحاد و همدلی: آنان، خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی را از خود دور کرده‌اند و همه چیز را برای هدف واحد می‌خواهند و زیر یک پرچم به قیام می‌پردازند. حضرت علی(ع) می‌فرماید: "ایشان، یک دل و هماهنگ هستند"[۳۵۹].
  8. زهد و پارسایی: حضرت علی(ع) در وصف یاران مهدی(ع) فرموده است: " او، از یارانش بیعت می‌گیرد که طلا و نقره ای پس انداز نکنند و گندم و جویی ذخیره نکنند[۳۶۰][۳۶۱].
۲۴. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

« صفات و ویژگی‌های یاوران امام مهدی(ع) در آیینه روایات پیشوایان دینی عبارتند از:

  1. معرفت و اطاعت: یاران مهدی(ع) از شناخت عمیق دربارۀ خداوند و امام خود برخوردارند و با آگاهی کامل در میدانِ حق حضور یافته‌اند. امیر المؤمنین(ع) درباره آنها فرموده است: "مردانی که خدا را چنان که شایسته است، شناخته‌اند.[۳۶۲] شناخت و اعتقاد آنان نسبت به امام نیز در ژرفای وجودشان ریشه دوانیده و سراسر وجودشان را فرا گرفته است. این، شناختی فراتر از دانستن نام و نشان و نسب امام است و معرفت به حق ولایت امام و جایگاه بلند او در مجموعه‌ هستی است. این، همان معرفتی است که آنها را سرشار از محبّت او کرده و مطیع و گوش به فرمان او قرار داده است؛ زیرا می‌دانند سخن امام سخن خدا و اطاعت از او اطاعت از خداست. پیامبر(ص) در توصیف آنها فرموه است: "آن‌ها در اطاعت از امام خویش می‌کوشند"[۳۶۳]
  2. عبادت و صلابت: یاوران مهدی در عبادت از پیشوای خود الگو گرفته‌اند و روزها و شب‌ها را با ذکر شیرین حق سپری می‌کنند. امام صادق(ع) درباره آنها فرمود: "شب‌ها را با عبادت به صبح می‌رسانند و روزها را با روزه به پایان می‌برند"[۳۶۴]. در سخنی دیگر فرمود: "بر فراز اسب‌ها، خدا را تسبیح می‌گویند"[۳۶۵]. و همین ذکر خداست که از آنان مردانی آهنین ساخته است که هیچ چیز صلابت و استواری‌ای آنها را در هم نمی‌شکند. امام صادق(ع) فرمود: "آنان مردانی هستند که گویی دل‌هایشان پاره‌های آهن است.[۳۶۶]
  3. جان نثاری و شهادت‌طلبی: معرفت عمیق یاران، به امام مهدی، دل‌های آنها را سرشار از عشق به امام می‌کند؛ بنابراین در میدان رزم او را چون نگینی در میان می‌گیرند و جان خود را سپر بلای او می‌کنند. امام صادق(ع) فرمود: یاران امام مهدی(ع) در میدان رزم در اطراف او می‌چرخند و با جان خود، از او محافظت می‌کنند.[۳۶۷] و نیز فرمود: "آن‌ها آرزو می‌کنند که در راه خدا به شهادت برسند.[۳۶۸].
  4. شجاعت و دلیری: یاران امام مهدی(ع) مانند مولایشان افرادی شجاع و مردانی پولادین هستند. امیر المؤمنین(ع) در وصف آنها فرمود: "همه آنها شیرانی هستند که از بیشه‌ها بیرون شده‌اند و اگر اراده کنند، کوه‌ها را از جا می‌کنند.[۳۶۹]
  5. صبر و بردباری: بدیهی است که مبارزه بر ضد ظلم جهانی و برقراری حکومت عدل جهانی، با رنج و مشقت‌های فراوان همراه است. یاوران امام در راه تحقق آرمان‌های جهانی امام مهدی(ع) مشکلات و ناگواری‌ها را به جان می‌خرند؛ ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را ناچیز می‌شمارند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "آن‌ها گروهی هستند که به سبب صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمی‌گذارند و از این که جان خویش را تقدیم آستان حضرت حق می‌کنند، به خود نمی‌بالند و آن را بزرگ نمی‌شمارند.[۳۷۰]
  6. اتّحاد و همدلی: امیرالمؤمنین(ع) در توصیف همدلی و اتحاد یاران امام چنین فرمود: "ایشان یکدل و هماهنگ هستند".[۳۷۱]. این یکدلی به سبب آن است که خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی در وجود آنان نیست. آنها با اعتقادی صحیح در زیر یک پرچم و برای یک هدف، قیام می‌کنند و این خود یکی از عوامل پیروزی آنها بر جبهه مقابل می‌باشد.
  7. زهد و پارسایی: امیرالمؤمنین(ع) در وصف یاران امام مهدی(ع) فرمود: "او از یارانش بیعت می‌گیرد که طلا و نقره‌ای نیندوزند و گندم و جوی ذخیره نکنند".[۳۷۲] آنان اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته‌اند و مادّیات دنیا نباید آنها را از اهداف و آرمان‌ها باز دارد؛ بنابراین آنها که با دیدن زرق و برق دنیا، چشم‌هایشان خیره می‌شود و دل‌هایشان می‌لرزد در میان یاوران ویژه امام مهدی(ع) جایی ندارند.

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. ر.ک: طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۱-۲۲.
  2. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۱۳ -۲۱۷.
  3. ر.ک: رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.
  4. ر.ک: کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴.
  5. ر.ک: خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱.
  6. ر.ک: صمیمی، سیمین، عرصه‌های تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث.
  7. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
  8. ر.ک: رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.
  9. «رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ معرفته»؛ بحار الأنوار ج ۵۱، ص ۸۷.
  10. ر.ک: طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۵؛ موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۰۷ ـ ۱۰۸؛ رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.
  11. «لا یشوبها شک فی ذات الله»؛ بحار الأنوار ج ۵۲، ۳۰۷.
  12. ر.ک: یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص۳۰ ـ ۳۶؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۱۰۳- ۱۰۵.
  13. ر.ک: بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۳؛ قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۱۷ـ ۱۱۸
  14. «إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَیْبَتِهِ‏ الْقَائِلِینَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۲۰.
  15. ر.ک: یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ ـ ۳۶؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۱۰۳- ۱۰۵.
  16. «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُکَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِی الدِّینِ، یَمْسَحُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلَا یَشْتَبِهُ عَلَیْهِمْ حُکْمٌ»؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۵۶۲.
  17. ر.ک: طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۵؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳.
  18. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹- ۲۱۲.
  19. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ - ۱۸۳.
  20. «فَإِنَ‏ الرَّجُلَ‏ مِنْهُمْ‏ یُعْطَی‏ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ‏ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِیدِ...»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷.
  21. «دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
  22. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ – ۱۸۳؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۳۲-۱۳۴؛ امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۲۷-۲۳۴.
  23. «یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  24. ر.ک: طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ – ۷۸؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.
  25. ر.ک: الهی‌نژاد، حسین، ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۶۵.
  26. ر.ک: مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۲۰۰-۲۰۱.
  27. ر.ک: شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۸۴-۸۸.
  28. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۱۳ -۲۱۷؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۵؛ موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۰۷ ـ ۱۰۸؛ طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ – ۷۸؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴؛ شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص؟؟؟
  29. «رِجَالٌ‏ لَا یَنَامُونَ‏ اللَّیْلَ‏ لَهُمْ‏ دَوِیٌ‏ فِی‏ صَلَاتِهِمْ‏ کَدَوِیِ‏ النَّحْلِ‏ یَبِیتُونَ‏ قِیَاماً عَلَی أَطْرَافِهِمْ وَ یُصْبِحُونَ عَلَی خُیُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ لُیُوثٌ بِالنَّهَارِ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  30. ر.ک: خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۵۷- ۲۶۱؛ طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ – ۷۸؛ رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص؟؟؟.
  31. «هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَیِّدِهَا»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  32. ر.ک: خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۵۷- ۲۶۱؛ طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ – ۷۸؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ ـ ۳۶؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۱۰۳ـ ۱۰۵.
  33. «أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْرا»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.
  34. ر.ک: طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۵؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴.
  35. ر.ک: رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.
  36. «أبایعکم علی أن لا تولّوا دبرا و لا تسرقوا و لا تزنوا و لا تفعلوا محرما و لا تأتوا فاحشة و لا تضربوا أحدا إلّا بحقّ و لا تکنزوا ذهبا و لا فضّة و لا برّا و لا شعیراً»؛ یزدی حائری، علی، الزام الناصب ج ۲ ص ۱۶۸.
  37. ر.ک: یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ ـ ۳۶؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۱۰۳- ۱۰۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۳.
  38. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۱۳ -۲۱۷؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲.
  39. «مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ یَکُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاق»؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
  40. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۵۷- ۲۶۱؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۲۷-۲۳۴.
  41. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ – ۱۸۳؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴.
  42. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  43. ر.ک: یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ ـ ۳۶؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۱۰۳- ۱۰۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۳.
  44. «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلِینَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ...أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّوَجَل‏»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.
  45. ر.ک: کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴.
  46. ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۲۵۳-۲۵۵.
  47. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)، ص۸۴ ـ ۷۹.
  48. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ ـ ۱۸۳؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۵؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۱۳ -۲۱۷؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۳۲-۱۳۴.
  49. «یَکُونُ شِیعَتُنَا فِی دَوْلَةِ الْقَائِمِ عَلَیْهِ السَّلَامُ سَنَامَ الْأَرْضِ وَ حُکَّامَهَا یُعْطَی کُلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع)أُلْقِیَ الرُّعْبُ فِی قُلُوبِ شِیعَتِنَا مِنْ عَدُوِّنَا فَإِذَا وَقَعَ أَمْرُنَا وَ خَرَجَ مَهْدِیُّنَا کَانَ أَحَدُهُمْ أَجْرَی مِنَ اللَّیْثِ وَ أَمْضَی مِنَ السِّنَانِ یَطَأُ عَدُوَّنَا بِقَدَمَیْهِ وَ یَقْتُلُهُ بِکَفَّیْهِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۷۲.
  50. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳.
  51. «قلوبهم مجتمعة»؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  52. ر.ک: یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ ـ ۳۶؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۱۰۳- ۱۰۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۳.
  53. ر.ک: رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.
  54. ر.ک: کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴.
  55. ر.ک: فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)، ص ۱۷ -۱۹.
  56. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۵۴-۶۱ و پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹- ۲۱۲.
  57. ر.ک: شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۸۴-۸۸.
  58. «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  59. «اصْبِرُوا عَلَی أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّکُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَکُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ الغیبه نعمانی، ص۱۹۹.
  60. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
  61. «إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا کُهُولَ‏ فِیهِمْ‏ إِلَّا کَالْکُحْلِ‏ فِی‏ الْعَیْنِ‏ أَوْ کَالْمِلْحِ فِی الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح»؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۳.
  62. ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۲۵۳-۲۵۵؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۶۵-۳۷۰؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۱۳ -۲۱۷؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۵۷- ۲۶۱؛ طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ – ۷۸؛ باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۱۴-۱۱۶.
  63. «یَدْعُونَ‏ بِالشَّهَادَةِ وَ یَتَمَنَّوْنَ أَنْ یُقْتَلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْن‏»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  64. ر.ک: خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۱۳ -۲۱۷؛ طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ – ۷۸؛ یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ ـ ۳۶؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳؛ باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۱۴-۱۱۶؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۱۰۳- ۱۰۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۳.
  65. «و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا کلّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید، لو أنّهم همّوا بإزالة الجبال‏ الرواسی لأزالوها عن‏ مواضعها»؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  66. ر.ک: یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ ـ ۳۶؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۱۰۳- ۱۰۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۳.
  67. «گفت: کاش برای رویارویی با شما توانی داشتم یا به گوشه‌ای استوار پناه می‌جستم» سوره هود، آیه ۸۰.
  68. «مَا کَانَ قَوْلُ لُوطٍ(ع)لِقَوْلِهِ‏ ﴿ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی‏ رُکْنٍ شَدِیدٍ﴾ إِلَّا تَمَنِّیاً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ‏ (ع) وَ لَا ذَکَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَیُعْطَی قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِیدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِیدِ لَقَلَعُوهَا وَ لَا یَکُفُّونَ سُیُوفَهُمْ حَتَّی یَرْضَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏‏‏‏»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۷۴.
  69. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۲۱۳ -۲۱۷؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ ـ ۲۳۵؛ طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ ـ ۷۸؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۳۲-۱۳۴.
  70. ر.ک: النعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة؛ ص ۱۶۷ به بعد.
  71. ر.ک: الصدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة (نسخه خطی).
  72. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۲۵۳-۲۵۵.
  73. چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست می‌دارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر! گام‌های ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.
  74. از هر صدمه‌ای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
  75. و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
  76. سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.
  77. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  78. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  79. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  80. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  81. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمی‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آنها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.
  82. خاضع و فروتن در برابر مؤمنان
  83. عزتمند و مقتدر در برابر کافران.
  84. آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.
  85. مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ - ۱۸۳.
  86. به سبب امتی معدود، عذاب را به تأخیر انداختیم؛ سوره هود، آیه ۸.
  87. " إِنَّ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ هُمْ أَصْحابُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَعِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ يَجْتَمِعُونَ فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ ینابیع المودة؛ قندوزی حنفی و تفسیر برهان؛ بحرانی درباره تفسیر این آیه.
  88. در نیکی کردن از یکدیگر سبقت بگیرید هرجا که باشید، خداوند شما را جمع می‌کند.
  89. " أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ (ع) فِي آخِرِ الزَّمَانِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَعِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ يَجْتَمِعُونَ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيف‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۳.
  90. " أَصْحَابُ‏ الْقَائِمِ‏ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَمِ‏ بَعْضُهُمْ يُحْمَلُ فِي السَّحَابِ نَهَاراً يُعْرَفُ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ نَسَبِهِ وَ حِلْيَتِهِ وَ بَعْضُهُمْ نَائِمٌ عَلَى فِرَاشِهِ فَيُوَافِيهِ فِي مَكَّةَ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۸.
  91. " إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۳۳ و غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۱۰.
  92. " فَمَنْ‏ كَانَ‏ ابْتُلِيَ‏ بِالْمَسِيرِ وَافَى‏ فِي‏ تِلْكَ‏ السَّاعَةِ وَ مَنْ‏ لَمْ‏ يُبْتَلَ‏ بِالْمَسِيرِ فُقِدَ مِنْ‏ فِرَاشِهِ‏ وَ هُوَ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ(ع)الْمَفْقُودُونَ مِنْ فُرُشِهِمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۴، باب ۲۰، حدیث ۶.
  93. " بَيْنَا شَبَابُ‏ الشِّيعَةِ عَلَى‏ ظُهُورِ سُطُوحِهِمْ نِيَامٌ إِذْ تَوَافَوْا إِلَى صَاحِبِهِمْ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ فَيُصْبِحُونَ بِمَكَّةَ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۶، باب ۲۱، حدیث ۱۱.
  94. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۶۵-۳۷۰.
  95. بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.
  96. هود، ۸۰.
  97. منتخب الاثر، ص ۶۱۳، ح ۱.
  98. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۷، ح ۱۲.
  99. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۸، ح ۱۷.
  100. همان ۵۲، ۳۳۵، ح ۶۸.
  101. اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.
  102. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.
  103. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.
  104. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.
  105. روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.
  106. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۵۹.
  107. الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.
  108. سوره حجر، ۷۵.
  109. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.
  110. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.
  111. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.
  112. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱.
  113. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.
  114. " لَا يَكُونُ‏ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى‏ يَعْرِفَ‏ اللَّهَ‏ وَ رَسُولَهُ‏ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ‏ وَ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
  115. " كُلُ‏ مَنْ‏ دَانَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ‏ وَ لَا إِمَامَ‏ لَهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ فَسَعْيُهُ‏ غَيْرُ مَقْبُولٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۳.
  116. غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
  117. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  118. و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ می‌زنند و نماز را بر پا می‌دارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمی‌گردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.
  119. کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
  120. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.
  121. "كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِه‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۱.
  122. "كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ(ع)وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ كَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّيْرَ فَنِيَتْ أَزْوَادُهُمْ وَ خَلَقَتْ ثِيَابُهُمْ مُتَنَكِّبِينَ قِسِيَّهُمْ قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرَ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يُعْطِيهِمْ صَاحِبُهُمُ التَّوَسُّمَ لَا يَقْتُلُ أَحَدٌ مِنْهُمْ إِلَّا كَافِراً أَوْ مُنَافِقاً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۸۷.
  123. ای کاش من در برابر شما توانائی داشتم یه به سوی رکن شدیدی ماوی داشتم؛ سوره هود، آیه ۸۰.
  124. " مَا كَانَ قَوْلُ لُوطٍ(ع)لِقَوْلِهِ‏ ﴿ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيدٍ إِلَّا تَمَنِّياً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ‏ (ع) وَ لَا ذَكَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَيُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِيدِ لَقَلَعُوهَا وَ لَا يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۷۴؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۵۶۹؛ نور الثقلین، ج۲، ص۳۸۸؛ ینابیع الموده، ج۳، ص۲۴۲.
  125. و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است؛ سوره اسراء، آیه ۵.
  126. " ثُمَّ قَالَ وَ هُوَ الْقَائِمُ وَ أَصْحَابُهُ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ"؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۷.
  127. " فَيَجْمَعُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ قَوْماً قَزَعُ كَقَزَعِ السَّحَابِ، يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ، لا يَسْتَوْحِشُونَ إِلَى أَحَدٍ، وَ لَا يَفْرَحُونَ بِأَحَدٍ، يُدْخِلُ فِيهِمْ عَلَى عِدَّةُ أَصْحَابِ بَدْرٍ، لَمْ يَسْبِقُهُمْ الْأَوَّلُونَ وَ لَا يدركهم الْآخَرُونَ، وَ عَلَى عَدَدِ أَصْحَابِ طَالُوتَ الَّذِينَ جاوزوا مَعَهُ النَّهَرِ "؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۱۰۰.
  128. سوره فتح، آیه ۲۹.
  129. الغیبة، طوسی، ص۲۸۴؛ کنزالعمال، ج۱۴، ص۵۹۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۴.
  130. بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۸۶.
  131. مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۱۴.
  132. بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.
  133. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص213 -217
  134. "قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع): يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"؛ کمال الدین صدوق، ص ۳۲۰.
  135. "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): يَخْرُجُ‏ نَاسٌ‏ مِنَ‏ الْمَشْرِقِ‏ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ"؛ کنز العمال، ج ۷، ص ۱۸۶.
  136. "قَالَ عَلِيٌّ (ع): وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ‏ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۴، به نقل از: منتخب کنز العمال.
  137. "عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) قَالَ: أَصْحَابُ‏ الْمَهْدِيِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"
  138. "عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، لَيْسَ‏ عَلَى‏ الْأَرْضِ‏ يَوْمَئِذٍ مُؤْمِنٌ‏ غَيْرُهُمْ‏؟ قَالَ: بَلَى، وَ لَكِنْ هَذِهِ الَّتِي يُخْرِجُ اللَّهُ فِيهَا الْقَائِمَ (ع)، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِي الدِّينِ، يَمْسَحُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلَا يَشْتَبِهُ عَلَيْهِمْ حُكْمٌ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵.
  139. "وَ قَدْ ذَكَرَ بَعْضُهُمْ أَنَّ أَهْلَ اَلْكَهْفِ كُلَّهُمْ أَعْجَامٌ وَ لا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ بِالعَرَبِيَّةِ وَ أَنَّهُمْ يَكنُّونَ وُزَراءَ المَهْدِيّ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵.
  140. "فَإِنَ‏ الرَّجُلَ‏ مِنْهُمْ‏ يُعْطَى‏ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ‏ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ..."؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷.
  141. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.
  142. "قَالَ الصّادِقُ (ع): كَأَنِّي‏ أَنْظُرُ إِلَى‏ الْقَائِمِ‏ (ع) وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ... قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ، لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ، رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ، كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا..."؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶.
  143. "عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: يَخْرُجُ إِلَى الْقَائِمِ مِنْ‏ ظَهْرِ الْكُوفَةِ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ‏ رَجُلًا خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى الَّذِينَ كَانُوا يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ‏ وَ سَبْعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ الْكَهْفِ وَ يُوشَعُ بْنُ نُونٍ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو دُجَانَةَ الْأَنْصَارِيُّ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ مَالِكٌ الْأَشْتَرُ فَيَكُونُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ أَنْصَاراً وَ حُكَّاماً"
  144. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ - ۲۳۵.
  145. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
  146. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
  147. همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.
  148. همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.
  149. موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.
  150. و اگر عذاب را از آنان چندگاهی پس افکنیم به یقین می‌گویند: چه آن را باز داشت؟ آگاه باشید روزی که به آنان برسد از ایشان بازگردانده نمی‌شود و آنچه به ریشخند می‌گرفتند آنها را فرا می‌گیرد؛ سوره هود، آیه: ۸.
  151. " أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ يَعْنِي‏ عِدَّةً كَعِدَّةِ بَدْرٍ قَالَ‏ يَجْمَعُونَ‏ لَهُ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعاً كَقَزَعِ‏ الْخَرِيفِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۵، ح ۴۲؛ نیز: ر. ک: الغیبة، ص ۲۴۱.
  152. در نیکیها بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا باشید، خدا همه شما را خواهد آورد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۸.
  153. شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷.
  154. کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷؛ همچنین ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۴۷۷؛ الغیبة، ص ۲۸۲.
  155. محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  156. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۶۴.
  157. عصر زندگی، ص ۵۷.
  158. ر. ک: نگارنده، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، بخش رجعتکنندگان.
  159. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.
  160. " إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ‏ فِي‏ الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
  161. ر. ک: امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از ولادت تا ظهور، ص ۵۰۶- ۵۰۷.
  162. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۵۷- ۲۶۱.
  163. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  164. سوره حجر: آیه: ۷۵.
  165. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶
  166. عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۵۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۱
  167. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  168. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  169. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰
  170. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵
  171. طوسی، غیبة، ص ۲۸۴؛ نعمانی، غیبة، ص ۳۱۵؛ ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۵؛ کنز العمّال، ج ۱۴، ص ۵۹۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۴؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۷
  172. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷ و۳۲۷
  173. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷، ۳۲۷، ۳۷۲؛ ینابیع المودّه، ص ۴۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۴۶
  174. مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲
  175. مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸، ۴۸۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۷۲
  176. کافی، ج ۸، ص ۲۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۵
  177. خرائج، ج ۲، ص ۸۴۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ ر. ک: حلیة الاولیاء، ج ۳، ص ۱۸۴؛ کشف الغمّه، ج، ص ۳۴۵؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸؛ مانند این روایت از امام باقر (ع) رسیده است: بصائر الدرجات، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۹
  178. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  179. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۷۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۹۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷
  180. مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۴
  181. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ - ۷۸.
  182. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  183. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ب۳۱، ح۲.
  184. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح ۸۲.
  185. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  186. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  187. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  188. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  189. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  190. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  191. یوم الخلاص، ص۲۲۳.
  192. منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
  193. خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۱۲۹
  194. برای آگاهی بیشتر ر.ک: نصرت الله آیتی، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.
  195. یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ - ۳۶.
  196. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ۳۷۸.
  197. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ۲۹۱.
  198. "رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله... كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
  199. "وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"؛ ینابیع الموده، ۴۴۹.
  200. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.
  201. " وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاقِعِ الْحَق‏"؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خطبه ۱۷۳، ۱۷۹، انقلاب اسلامی.
  202. " حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ، وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم‏"؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۱۵۰.
  203. الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.
  204. " رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
  205. الملاحم و الفتن، ۱۴۹.
  206. منتخب الاثر، ۳۱۱.
  207. کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.
  208. خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمره‌ای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.
  209. " لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.
  210. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.
  211. "كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.
  212. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.
  213. اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.
  214. " قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (ع) إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِي‏ءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ‏] وَ نُوَارِثُهُمْ‏ وَ نُقِيمُ‏ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپ‌شده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.
  215. ینابیع الموده، ۴۳۳.
  216. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.
  217. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.
  218. " مَا تَسْتَعْجِلُونَ‏ بِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏‏‏ ‏""}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.
  219. بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.
  220. همان مدرک، ۸۵.
  221. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.
  222. نهج البلاغه، نامه ۴۷.
  223. فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.
  224. رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.
  225. تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.
  226. تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.
  227. تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.
  228. تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.
  229. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۳۲-۱۳۴.
  230. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۵۵.
  231. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱؛ به نقل از الغیبه للنعمانی، صفحه ۲۴۱؛تفسیر قمی، جلد ۱، صفحه ۳۲۳؛ تفسیر عیاشی، جلد ۲، صفحه ۵۶ و ۱۴۰؛الکافی، جلد ۸، صفحه ۳۱۳.
  232. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱.
  233. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، جلد ۵، صفحه ۲۱۸.
  234. «و اگر ببینی، هنگامی که کفار به فزع می‌‌افتند، پس هیچ راه فراری ندارند و هیچ چیز از خدا فوت نمی‌‌شود بلکه از مکانی نزدیک گرفتار می‌شوند». سبأ: ۵۱.
  235. المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳ به نقل از: تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ تا ۲۰۵.
  236. مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶؛ رساله لب اللباب (طبع جدید)، صفحه ۲۷۷.
  237. تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۶۴؛بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۲۲۳.
  238. البته بعضی برخلاف بیان فوق معتقدند که از تعبیر «فیهم» که در روایت آمده است استفاده می‌شود که پنجاه زن مذکور در روایت جزء سیصد و سیزده نفر می‌‌باشند و تعبیر رجل در ثلاثمائه و بضعه عشر رجلا از باب تغلیب می‌‌باشد. موعود‌شناسی، صفحه ۵۹۴.
  239. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰.
  240. الدر المنثور، جلد ۴، صفحه ۲۱۵.
  241. تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.
  242. تمامی این افراد از رجعت‌‌کنندگان می‌‌باشند و در بحث رجعت در فصل سیزدهم خواهد آمد.
  243. مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند، البته روایت دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.
  244. نام افراد دیگر نیز در روایت آمده است که به علت ذکر نشدن این روایات در آثار علامه از ذکر آنها پرهیز می‌‌کنیم. ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی (ع)، جلد ۵، صفحه ۱۲۲.
  245. «و به تحقیق در زبور بعد از ذکر چنین نوشتیم، که زمین را بندگان شایسته من به میراث می‌برند». انبیا: ۱۰۵.
  246. تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۷۷.
  247. المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷.
  248. «پس خدای تعالی به زودی قومی را خواهد آورد که دوستشان دارد و آنان نیز او را دوست دارند، قومی که در برابر مؤمنین خوار و علیه کفار شکست ناپذیرند، در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمی‌ترسند». مائده: ۵۴.
  249. «خدا به کسانی از شما که ایمان آوردند و اعمال صالح کردند وعده داده که به‌زودی آنان را جانشین کفار در زمین خواهد کرد، همانطور که مؤمنین قبل از ایشان را جایگزین کفار نمود و به‌زودی آنان را در عمل به دینی که خدا برایشان پسندیده مطمئن خواهد ساخت، تا مرا بپرستند و چیزی را شریک من در پرستش نگیرند». نور: ۵۵.
  250. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۵۵.
  251. «پس خدای تعالی به زودی قومی را خواهد آورد که دوستشان دارد و آنان نیز او را دوست دارند قومی که در برابر مؤمنین خوار و علیه کفار شکست ناپذیرند، در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمی‌ترسند». مائده: ۵۴.
  252. مراجعه شود به گفتار دوم در فصل نهم:
  253. «ایشان از رختخواب شان مفقود می‌شوند».
  254. «پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هرجا باشید خدا همگی‌‌تان را می‌آورد. بقره:۱۴۸. علامه در المیزان، جلد ۱، صفحه ۳۳۴ نیز بیان می‌کند که مقصود از این آیه اصحاب امام زمان (ع) می‌‌باشند.
  255. «اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده...) هود: ۸.
  256. المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳ به نقل از: تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ تا ۲۰۵.
  257. همانطور که قطعات ابرهای پاییزی دور هم جمع می‌‌شوند. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱ به نقل از: مجمع البیان، جلد ۵، صفحه ۱۴۴.
  258. علامه پس از ذکر مطلب فوق ادامه می‌دهد که مرحوم قاضی رضوان الله علیه می‌فرمود من می‌دانم آن کلمه‌‌ای را که حضرت به آنها فرمود و همه از دور آن حضرت متفرق شدند چه بود. و من در روایت دیدم که حضرت صادق (ع) می‌‌فرمایند: من آن کلمه را می‌‌دانم. مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶؛ رساله لب اللباب (طبع جدید)، صفحه ۲۷۷.
  259. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۲۷-۲۳۴.
  260. یزدی حایری، علی، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۵.
  261. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۲.
  262. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸ و ۳۴۳.
  263. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.
  264. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۸.
  265. سلیمان، کامل، یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  266. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸، ح۸۲.
  267. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۲۴.
  268. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۲۴.
  269. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۸۶، ح۲۰۲.
  270. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۳-۳۳۴.
  271. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۲۹۱.
  272. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۴، ح۶۴.
  273. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۵۶۲.
  274. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۸.
  275. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۷۲.
  276. کورانی، علی، معجم احادیث الامام المهدی، ج۳، ص۹۴.
  277. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۹۳
  278. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷و۳۷۸
  279. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳‌۰۷، ح ۸۲
  280. همان، ج ۵‌۱، ص ۸۷، ح ۸۳
  281. همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶
  282. همان، ج ۵۲، ص ۲۸‌۰، ح ۶
  283. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۹۹.
  284. نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
  285. اسرا، آیه ۵.
  286. تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۸۱، ح ۲۱.
  287. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۲۰۲.
  288. تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۷۰.
  289. کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.
  290. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
  291. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.
  292. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۱۴-۱۱۶.
  293. مفاتیح الجنان، ترجمه الهى قمشه‌اى، ص ۹۸۸، انتشارات علمى
  294. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  295. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷
  296. الملاحم و الفتن، ص ۱۴۹
  297. منتخب الاثر، ص ۳۱۱
  298. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  299. خصال صدوق، ج ۲، ص ۳۱۸
  300. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳ و ۳۱۰
  301. عیون اخبار الرضا، صدوق، ج ۱، ص ۶۳
  302. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵
  303. الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰
  304. نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۱۱۰
  305. چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۸۳
  306. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۷۶۴.
  307. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰ (به نقل از چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۷۸.).
  308. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۳۱۰.
  309. " عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) قَالَ: أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.
  310. " إِنَ‏ صَاحِبَ‏ هَذَا الْأَمْرِ مَحْفُوظٌ لَهُ لَوْ ذَهَبَ النَّاسُ جَمِيعاً أَتَى اللَّهُ لَهُ بِأَصْحَابِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ ﴿فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ ‏ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِيهِمْ‏ ﴿فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.
  311. حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 259 -260.
  312. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.
  313. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.
  314. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.
  315. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.
  316. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۰۸.
  317. نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.
  318. ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ «اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  319. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.
  320. «زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  321. ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند:» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  322. شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۵۴۱.
  323. ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید» سوره انعام، آیه ۳۴.
  324. علی بن محمد خزاز، کفایة‌الاثر، ص۲۳۲.
  325. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.
  326. ﴿وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى «و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.
  327. ﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند» سوره توبه، آیه ۱۴.
  328. ﴿...أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ «در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند» سوره مائده، آیه ۵۴.
  329. کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۳۱-۳۴.
  330. مطهری، [شهید] مرتضی، انسان کامل، ص ۱۰۱.
  331. المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.
  332. المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  333. المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.
  334. المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷.
  335. مطهری، [شهید] مرتضی، انسان کامل، ص ۱۰۱.
  336. المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.
  337. شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص.
  338. منتخب الاثر، ص ۶۱۱: رِجَالٌ عَرَفُوا اَللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ
  339. یوم الخلاص، ص ۲۲۴: فهم الذین وحّدوا اللّه حق توحیده
  340. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّ
  341. یوم الخلاص، ص ۲۲۴: لهم فی اللیل اصوات کأصوات الثواکل حزنا من خشیه اللّه
  342. همان: قُوّامٌ بِاللَّيلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ
  343. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجالٌ لا ینامُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِی فی صلَواتهِمْ كَدَوِی النَّحْلِ، یبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ و یسبّحون علی خیولهم
  344. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۲۲۳: مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه
  345. منتخب الاثر، ص ۲۴۴: القائلین بامامته
  346. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه
  347. در روایات ویژگی‌های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک‌دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می‌توانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصل‌نامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی (ع)، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع)، تهران
  348. تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸
  349. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶
  350. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲.
  351. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  352. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  353. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  354. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  355. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  356. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  357. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
  358. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
  359. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۲۲۳.
  360. منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
  361. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۵.
  362. منتخب الاثر، فصل ۸، باب ۱، ح ۲، ص ۶۱۱.
  363. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۴، ح ۱۱، ص ۵۰۴.
  364. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  365. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  366. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  367. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  368. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  369. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  370. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  371. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  372. منتخب الاثر، فصل ۶، باب ۱۱، ح ۴، ص۵۸۱.
  373. " أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.
  374. " فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.
  375. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.