قم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'خدامراد]]،فرهنگ‌نامه' به 'خدامراد، [[فرهنگ‌نامه')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
خط ۲۳: خط ۲۳:
*[[صفوان]] می‌گوید: روزی نزد ابا الحسن -[[امام کاظم]] {{ع}}- بودم و سخن از مردم قم و علاقه آنان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} به میان آمد. امام هفتم {{ع}} فرمودند: خداوند آنان را رحمت کند و از آنان خشنود باشد. آن‌گاه ادامه داد: بهشت هشت در دارد که یکی از آن‌ها برای مردم قم است. در میان شهرها و کشورها، آنان نیکان و نخبگان شیعیان ما هستند. خداوند [[ولایت]] و دوستی ما را با طینت و سرشت آنان آمیخته است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.</ref>. در [[روایات]] داریم که در عصر غیبت، قم و مردم آن بر دیگر انسان‌ها حجت هستند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: گرفتاری‌ها و مشکلات از قم و مردمش به دور است و روزگاری خواهد رسید که قم و مردم آن، [[حجت]] بر همه مردمان باشند و آن هنگام در زمان غیبت قائم ما تا به هنگام ظهور حضرتش می‌باشد و اگر چنین نبود، زمین اهلش را فرو می‌برد. به یقین فرشتگان، گرفتاری‌ها را از قم و مردمانش دور می‌کنند و هیچ ستمگری قصد قم را نمی‌کند، مگر آن‌که خداوند کمرش را می‌شکند و او را گرفتار درد یا دشمن می‌گرداند. خداوند نام قم و مردم آن را از یاد ستمگران می‌برد، چنان‌که آنان خدا را فراموش کرده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳.</ref>.
*[[صفوان]] می‌گوید: روزی نزد ابا الحسن -[[امام کاظم]] {{ع}}- بودم و سخن از مردم قم و علاقه آنان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} به میان آمد. امام هفتم {{ع}} فرمودند: خداوند آنان را رحمت کند و از آنان خشنود باشد. آن‌گاه ادامه داد: بهشت هشت در دارد که یکی از آن‌ها برای مردم قم است. در میان شهرها و کشورها، آنان نیکان و نخبگان شیعیان ما هستند. خداوند [[ولایت]] و دوستی ما را با طینت و سرشت آنان آمیخته است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.</ref>. در [[روایات]] داریم که در عصر غیبت، قم و مردم آن بر دیگر انسان‌ها حجت هستند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: گرفتاری‌ها و مشکلات از قم و مردمش به دور است و روزگاری خواهد رسید که قم و مردم آن، [[حجت]] بر همه مردمان باشند و آن هنگام در زمان غیبت قائم ما تا به هنگام ظهور حضرتش می‌باشد و اگر چنین نبود، زمین اهلش را فرو می‌برد. به یقین فرشتگان، گرفتاری‌ها را از قم و مردمانش دور می‌کنند و هیچ ستمگری قصد قم را نمی‌کند، مگر آن‌که خداوند کمرش را می‌شکند و او را گرفتار درد یا دشمن می‌گرداند. خداوند نام قم و مردم آن را از یاد ستمگران می‌برد، چنان‌که آنان خدا را فراموش کرده‌اند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳.</ref>.
*در روایات، قم مرکز نشر فرهنگ اسلامی نیز معرفی شده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: به زودی شهر کوفه از مؤمنان تهی می‌گردد و علم و دانش از آن‌جا رخت برمی‌بندد و چون ماری که در گوشه‌ای چنبره زده است، محدود می‌گردد و از شهری که آن را قم می‌نامند، ظهور می‌کند و آن‌جا پایگاه علم و فضیلت و معدن دانش و کمال می‌گردد<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در روایت دیگری می‌فرمایند: بر فراز قم فرشته‌ای است که دو بال خود را بر آن به حرکت درمی‌آورد و هیچ ستمگری به آن قصد سوئی نمی‌کند، مگر آن‌که خداوند او را همانند نمک در آب ذوب می‌کند. حضرت آن‌گاه به [[عیسی بن عبدالله قمی]] اشاره کرد و فرمود: درود خداوند بر قم! پروردگار جهان، سرزمین‌شان را از باران سیراب و برکاتش را بر آنان نازل می‌گرداند و گناهانشان را به حسنات مبدل می‌سازد. آنان اهل رکوع، سجود، قیام و قعودند؛ چنان‌که آنان فقیه، دانشمند و اهل درک و فهم هستند. آنان اهل درایت و روایت و بینش عبادت‌کنندگان نیکی هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۸.</ref>.
*در روایات، قم مرکز نشر فرهنگ اسلامی نیز معرفی شده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: به زودی شهر کوفه از مؤمنان تهی می‌گردد و علم و دانش از آن‌جا رخت برمی‌بندد و چون ماری که در گوشه‌ای چنبره زده است، محدود می‌گردد و از شهری که آن را قم می‌نامند، ظهور می‌کند و آن‌جا پایگاه علم و فضیلت و معدن دانش و کمال می‌گردد<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در روایت دیگری می‌فرمایند: بر فراز قم فرشته‌ای است که دو بال خود را بر آن به حرکت درمی‌آورد و هیچ ستمگری به آن قصد سوئی نمی‌کند، مگر آن‌که خداوند او را همانند نمک در آب ذوب می‌کند. حضرت آن‌گاه به [[عیسی بن عبدالله قمی]] اشاره کرد و فرمود: درود خداوند بر قم! پروردگار جهان، سرزمین‌شان را از باران سیراب و برکاتش را بر آنان نازل می‌گرداند و گناهانشان را به حسنات مبدل می‌سازد. آنان اهل رکوع، سجود، قیام و قعودند؛ چنان‌که آنان فقیه، دانشمند و اهل درک و فهم هستند. آنان اهل درایت و روایت و بینش عبادت‌کنندگان نیکی هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۸.</ref>.
*در پاره‌ای [[روایات]] از مردم قم به یاوران مهدی {{ع}} نام برده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ و ۲۱۸.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در تفسیر آیه شریفه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}﴾}} فرمود: آنان به خدا سوگند اهل قم، آنان به خدا سوگند اهل قم، آنان به خدا سوگند اهل قم هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶.</ref>. در قدیم، شهر قم به واسطه وجود محدثان بسیار و موثق، مرکز نقل و حفظ‍‌ احادیث [[اهل بیت]] {{عم}} بود و از این حیث جایگاه والایی داشت به‌طوری که حتی سایر مراکز تشیع به محدثان قمی اعتباری خاص می‌بخشیدند و چنان‌چه یکی از محدثان قم به شهر آن‌ها وارد می‌شد، مورد توجه اهل علم و حدیث واقع می‌گردید. مثلا زمانی که [[عبدالله بن جعفر حمیری]] که از اصحاب [[امام عسکری]] {{ع}} بود، در سال ۲۹۲ ق. به کوفه وارد شد، چون خبر به گوش مردم رسید همگی بر گرد او جمع شدند و به استماع حدیث از وی پرداختند. در واقع این امر ناشی از این بود که قمی‌ها دارای اعتقادات سالم و به دور از انحرافات افراطی و تفریطی بودند. از نظر پای‌بندی به [[تشیع]] دوازده‌امامی، قم دارای موقعیت ممتاز و برتری نسبت به کوفه بود، در واقع [[کوفه]] و [[بغداد]] مرکز گرایش‌های فرقه‌ای و اندیشه‌های افراطی و غالی بود، در حالی که در قم از هیچ‌یک از فرق شیعه چون [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه]] و [[واقفیه]] اثری نبود.
*در پاره‌ای [[روایات]] از مردم قم به یاوران مهدی {{ع}} نام برده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ و ۲۱۸.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در تفسیر آیه شریفه {{عربی|﴿{{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}﴾}} فرمود: آنان به خدا سوگند اهل قم، آنان به خدا سوگند اهل قم، آنان به خدا سوگند اهل قم هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶.</ref>. در قدیم، شهر قم به واسطه وجود محدثان بسیار و موثق، مرکز نقل و حفظ‍‌ احادیث [[اهل بیت]] {{عم}} بود و از این حیث جایگاه والایی داشت به‌طوری که حتی سایر مراکز تشیع به محدثان قمی اعتباری خاص می‌بخشیدند و چنان‌چه یکی از محدثان قم به شهر آن‌ها وارد می‌شد، مورد توجه اهل علم و حدیث واقع می‌گردید. مثلا زمانی که [[عبدالله بن جعفر حمیری]] که از اصحاب [[امام عسکری]] {{ع}} بود، در سال ۲۹۲ ق. به کوفه وارد شد، چون خبر به گوش مردم رسید همگی بر گرد او جمع شدند و به استماع حدیث از وی پرداختند. در واقع این امر ناشی از این بود که قمی‌ها دارای اعتقادات سالم و به دور از انحرافات افراطی و تفریطی بودند. از نظر پای‌بندی به [[تشیع]] دوازده‌امامی، قم دارای موقعیت ممتاز و برتری نسبت به کوفه بود، در واقع [[کوفه]] و [[بغداد]] مرکز گرایش‌های فرقه‌ای و اندیشه‌های افراطی و غالی بود، در حالی که در قم از هیچ‌یک از فرق شیعه چون [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه]] و [[واقفیه]] اثری نبود.
*مادلونگ، اسلام‌شناس آلمانی در این‌باره نوشته است: شیعیان قم در وفاداری به [[امامت]] دوازده‌امامی باقی ماندند و هیچ‌گونه انشقاق فطحی یا واقفی در میان تعداد بی‌شمار محدثان امامی این شهر یاد نشده است...<ref>نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۴.</ref>.  
*مادلونگ، اسلام‌شناس آلمانی در این‌باره نوشته است: شیعیان قم در وفاداری به [[امامت]] دوازده‌امامی باقی ماندند و هیچ‌گونه انشقاق فطحی یا واقفی در میان تعداد بی‌شمار محدثان امامی این شهر یاد نشده است...<ref>نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۴.</ref>.  
خاندان برقی از خاندان‌های علمی بزرگ در قم بودند. چهره شاخص این خاندان، "[[احمد بن محمد بن خالد برقی]]" است. وی در اوایل عصر [[غیبت]] می‌زیست و تصانیف بسیاری داشت.  
خاندان برقی از خاندان‌های علمی بزرگ در قم بودند. چهره شاخص این خاندان، "[[احمد بن محمد بن خالد برقی]]" است. وی در اوایل عصر [[غیبت]] می‌زیست و تصانیف بسیاری داشت.  

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۵۶

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • قم یکی از شهرهای مشهور ایران است که در طول تاریخ شیعه، همواره از اهمیت ویژه‏‌ای برخوردار بوده است. از آن‏جا که در همان اوایل سلطه عرب‌‏ها بر این شهر، دوستان و محبان اهل بیت(ع) بدان‏جا مهاجرت کردند، سنگ نخستین اعتقاد مردمان آن، شیعی نهاده شد. این شهر رفته ‏رفته یکی از پایگاه‌‏های شناخته شده ترویج فرهنگ شیعی در تاریخ ثبت شده است. به دنبال آن، با تأسیس حلقه‏‌ها و مراکز علمی، این شهر در جایگاه مرکز بسیار مهم نشر فرهنگ‏ اهل بیت(ع) ایفای نقش کرده است؛ چنان‏که امروزه به عنوان پایتخت جهان تشیع، دانش و معارف از آن به تمام جهان نورافشانی می‏‌کند که مراجع و دانشمندان بزرگ جهان اسلام، از این‏جا فیوضات وجودی خویش را به مشتاقان در سراسر گیتی ارائه می‏‌دهند.
  • آنچه این شهر را در فرهنگ "مهدویت" از برجستگی خاصی برخوردار کرده، روایاتی است که این شهر و اهالی آن را با موضوعات مربوط به حضرت مهدی(ع) پیوند زده است. در برخی از این روایات، فلسفه نام‏گذاری این شهر به قم، با نام حضرت مهدی(ع) "قائم به حق" مناسب است و همچنین با قیام و به پا خاستن اهل قم و اطراف آن شهر، در زمینه‏‌سازی و یاری آن حضرت، تناسب دارد.
  • عفان بصری روایت کرده است: "امام صادق(ع) به من فرمود: آیا می‏دانی از چه رو این شهر را قم می‌‏نامند؟ عرض کردم: خدا و رسولش آگاه‏‌ترند. فرمود: همانا قم نام‏گذاری شده است برای این‏که اهل قم، اطراف قائم گرد آمده و با وی قیام می‌‏نمایند و کنار او ثابت قدم مانده و او را یاری می‌‏کنند"[۱]
  • ظاهر برخی روایات این است که امامان(ع) به شهر قم، عنایت ویژه‌‏ای داشته و مفهومی را برتر و وسیع‌‏تر از یک شهر و توابع آن، به این شهر بخشیده‏‌اند.
  • در روایتی آمده است عده‌‏ای از بزرگان ری به حضور امام صادق(ع) رسیدند و عرض کردند: "ما از اهل ری هستیم که خدمت رسیده‏‌ایم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. آنان عرض کردند: ما اهل ری هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. باز عرض کردند: ما اهل ری هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. دوباره عرض کردند: ما اهالی ری هستیم. امام نیز کلام اوّل خود را تکرار کرد. آنان گفته خود را چند بار یادآور شدند و امام نیز مانند اوّل آنان را پاسخ داد و چنین فرمود: خداوند سبحانه و تعالی دارای حرمی است که مکه است و پیامبر(ص) دارای حرمی‏ است و آن مدینه منوره است و امیر المؤمنین(ع) حرمی دارد که کوفه است. ما اهل بیت(ع) نیز دارای حرمی هستیم که آن، شهر قم است. به زودی بانویی از سلاله من به نام فاطمه(س) در این شهر دفن خواهد شد. کسی که او را در قم زیارت کند، اهل بهشت می‌‏باشد" [۲]راوی گفت: این سخن را امام صادق(ع) زمانی فرمود که هنوز حضرت کاظم(ع) متولد نشده بود.
  • در بحار الانوار دو روایت را، از امام صادق(ع) درباره آینده شهر قم و نقش مکتبی آن پیش از ظهور حضرت مهدی(ع)‏ نقل شده است:
  1. خداوند سبحانه و تعالی به وسیله شهر کوفه بر سایر شهرها استدلال می‏‌کند، همچنین به مؤمنان آن شهر بر سایر مؤمنان و به شهر قم بر سایر شهرها و به واسطه اهل قم بر جهانیان، اعم از جن و انسان. خداوند سبحانه و تعالی اهل قم را مستضعف فکری قرار نداده؛ بلکه همواره آنان را موفق و تأیید کرده است. سپس فرمود: دینداران در این شهر، در مضیقه زندگی می‌‏باشند. اگر غیر این باشد، مردم به سرعت به آن‏جا روی می‏‌آورند و آن‏جا خراب می‏‌گردد و اهل آن، تباه می‌‏شوند و آن‏گونه که باید نمی‌‏تواند بر سایر سرزمین‌‏ها حجّت باشد. زمانی که موقعیت قم بدین‏جا برسد، آسمان و زمین آرامش ندارد و ساکنان آن‏ها لحظه‏ای باقی نمی‏‌مانند. بلا و گرفتاری از قم و اهل آن دفع شده است. به زودی زمانی خواهد رسید که قم و اهل آن، حجت بر مردم خواهند بود و این در زمان غیبت قائم ما و ظهور وی می‌‏باشد. اگر چنین نباشد، زمین، اهل خودش را فرومی‌‏برد. فرشته‌‏های الهی مأمور دور کردن بلاها از این شهر و اهل آن می‏‌باشند. هر ستمگری که درباره آنان اراده بد داشته باشد، خداوند سبحانه و تعالی که در هم کوبنده ستم‏‌پیشگان است، او را در هم می‌‏شکند یا به گرفتاری و مصیبت یا دشمنی، مبتلا می‏‌کند. خداوند متعال نام قم و اهلش را در زمان فرمانروایی ستمگران، از یاد آنان می‏‌برد؛ آن‏گونه که آن‏ها یاد خدا را فراموش کردند[۳].
  2. به زودی شهر کوفه از مؤمنان خالی می‏‌شود و به گونه‏‌ای که مار در جایگاه خود فرو می‌‏رود، علم نیز این چنین از کوفه رخت برمی‏‌بندد و از شهری به نام قم آشکار می‌‏شود. آن سامان، معدن فضل و دانش می‏‌شود؛ به گونه‌‏ای که در زمین کسی در استضعاف فکری به سر نمی‏‌برد، حتی نوعروسان در حجله‌‏گاه خویش. این قضایا نزدیک ظهور قائم ما به وقوع می‌‏پیوندد. خداوند سبحان، قم و اهلش را برای رساندن پیام اسلام، قائم‏ مقام حضرت حجت می‌‏گرداند. اگر چنین نشود، زمین اهل خودش را فرو می‌‏برد و در زمین حجتی باقی نمی‏‌ماند. دانش، از این شهر به شرق و غرب جهان منتشر می‌‏شود.
  • بدین سان بر مردم اتمام حجّت می‏‌شود و یکی باقی نمی‌‏ماند که دین و دانش به وی نرسیده باشد. آن‏گاه قائم(ع) ظهور می‌‏کند و ظهور وی، باعث خشم و غضب خداوند سبحانه و تعالی بر بندگان می‏‌شود؛ زیرا خداوند سبحانه و تعالی از بندگانش انتقام نمی‌‏گیرد، مگر بعد از آن‏که آنان وجود مقدس حضرت حجت را انکار کنند[۴][۵].

قم در موعودنامه

  • آن‌گاه که جامعه بشری به سوی انحطاط‍‌ پیش می‌رود، روزنه امیدی نمایان می‌شود و مردمی پرچمدار نور در دل آن تاریکی‌ها می‌گردند، شهر قم در آخر الزمان این نقش را به عهده دارد. روایات بسیاری وجود دارد که این شهر مقدس و انسان‌های وارسته آن را می‌ستاید. امام صادق (ع) می‌فرمایند: خداوند حرمی دارد که در مکه است و برای رسول خدا (ص) حرمی است و آن در مدینه است. کوفه حرم امیر المؤمنین (ع) است و حرم ما اهل بیت شهر قم است و به زودی دختری از فرزندانم به نام فاطمه در آن دفن می‌شود که هرکس او را زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود[۶].
  • صفوان می‌گوید: روزی نزد ابا الحسن -امام کاظم (ع)- بودم و سخن از مردم قم و علاقه آنان به حضرت مهدی (ع) به میان آمد. امام هفتم (ع) فرمودند: خداوند آنان را رحمت کند و از آنان خشنود باشد. آن‌گاه ادامه داد: بهشت هشت در دارد که یکی از آن‌ها برای مردم قم است. در میان شهرها و کشورها، آنان نیکان و نخبگان شیعیان ما هستند. خداوند ولایت و دوستی ما را با طینت و سرشت آنان آمیخته است[۷]. در روایات داریم که در عصر غیبت، قم و مردم آن بر دیگر انسان‌ها حجت هستند. امام صادق (ع) می‌فرمایند: گرفتاری‌ها و مشکلات از قم و مردمش به دور است و روزگاری خواهد رسید که قم و مردم آن، حجت بر همه مردمان باشند و آن هنگام در زمان غیبت قائم ما تا به هنگام ظهور حضرتش می‌باشد و اگر چنین نبود، زمین اهلش را فرو می‌برد. به یقین فرشتگان، گرفتاری‌ها را از قم و مردمانش دور می‌کنند و هیچ ستمگری قصد قم را نمی‌کند، مگر آن‌که خداوند کمرش را می‌شکند و او را گرفتار درد یا دشمن می‌گرداند. خداوند نام قم و مردم آن را از یاد ستمگران می‌برد، چنان‌که آنان خدا را فراموش کرده‌اند[۸].
  • در روایات، قم مرکز نشر فرهنگ اسلامی نیز معرفی شده است. امام صادق (ع) می‌فرمایند: به زودی شهر کوفه از مؤمنان تهی می‌گردد و علم و دانش از آن‌جا رخت برمی‌بندد و چون ماری که در گوشه‌ای چنبره زده است، محدود می‌گردد و از شهری که آن را قم می‌نامند، ظهور می‌کند و آن‌جا پایگاه علم و فضیلت و معدن دانش و کمال می‌گردد[۹]. امام صادق (ع) در روایت دیگری می‌فرمایند: بر فراز قم فرشته‌ای است که دو بال خود را بر آن به حرکت درمی‌آورد و هیچ ستمگری به آن قصد سوئی نمی‌کند، مگر آن‌که خداوند او را همانند نمک در آب ذوب می‌کند. حضرت آن‌گاه به عیسی بن عبدالله قمی اشاره کرد و فرمود: درود خداوند بر قم! پروردگار جهان، سرزمین‌شان را از باران سیراب و برکاتش را بر آنان نازل می‌گرداند و گناهانشان را به حسنات مبدل می‌سازد. آنان اهل رکوع، سجود، قیام و قعودند؛ چنان‌که آنان فقیه، دانشمند و اهل درک و فهم هستند. آنان اهل درایت و روایت و بینش عبادت‌کنندگان نیکی هستند[۱۰].
  • در پاره‌ای روایات از مردم قم به یاوران مهدی (ع) نام برده شده است[۱۱]. امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه ﴿﴿بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فرمود: آنان به خدا سوگند اهل قم، آنان به خدا سوگند اهل قم، آنان به خدا سوگند اهل قم هستند[۱۲]. در قدیم، شهر قم به واسطه وجود محدثان بسیار و موثق، مرکز نقل و حفظ‍‌ احادیث اهل بیت (ع) بود و از این حیث جایگاه والایی داشت به‌طوری که حتی سایر مراکز تشیع به محدثان قمی اعتباری خاص می‌بخشیدند و چنان‌چه یکی از محدثان قم به شهر آن‌ها وارد می‌شد، مورد توجه اهل علم و حدیث واقع می‌گردید. مثلا زمانی که عبدالله بن جعفر حمیری که از اصحاب امام عسکری (ع) بود، در سال ۲۹۲ ق. به کوفه وارد شد، چون خبر به گوش مردم رسید همگی بر گرد او جمع شدند و به استماع حدیث از وی پرداختند. در واقع این امر ناشی از این بود که قمی‌ها دارای اعتقادات سالم و به دور از انحرافات افراطی و تفریطی بودند. از نظر پای‌بندی به تشیع دوازده‌امامی، قم دارای موقعیت ممتاز و برتری نسبت به کوفه بود، در واقع کوفه و بغداد مرکز گرایش‌های فرقه‌ای و اندیشه‌های افراطی و غالی بود، در حالی که در قم از هیچ‌یک از فرق شیعه چون زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه و واقفیه اثری نبود.
  • مادلونگ، اسلام‌شناس آلمانی در این‌باره نوشته است: شیعیان قم در وفاداری به امامت دوازده‌امامی باقی ماندند و هیچ‌گونه انشقاق فطحی یا واقفی در میان تعداد بی‌شمار محدثان امامی این شهر یاد نشده است...[۱۳].

خاندان برقی از خاندان‌های علمی بزرگ در قم بودند. چهره شاخص این خاندان، "احمد بن محمد بن خالد برقی" است. وی در اوایل عصر غیبت می‌زیست و تصانیف بسیاری داشت.

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " إِنَّمَا سُمِّيَ‏ قُمَ‏ لِأَنَ‏ أَهْلَهُ‏ يَجْتَمِعُونَ‏ مَعَ‏ قَائِمِ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ يَقُومُونَ مَعَهُ وَ يَسْتَقِيمُونَ عَلَيْهِ وَ يَنْصُرُونَهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶، ح ۳۸
  2. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶، ح ۴۱؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۶۸، ح ۱۲۱۹۶
  3. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ح ۲۲
  4. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ح ۲۳
  5. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۳۴۶ - ۳۴۹.
  6. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.
  7. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.
  8. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳.
  9. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۵.
  10. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۸.
  11. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ و ۲۱۸.
  12. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶.
  13. نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۴.
  14. نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۲.
  15. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۵۶۷.