خسف در بیداء

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • واژه خسف به معنای فرورفتن و پنهان شدن است و "بیداء" نام سرزمینی بین مکه و مدینه است[۱].
  • منظور از خسف به بیداء آن است که سفیانی با لشکری عظیم به قصد جنگ با حضرت مهدی(ع) عازم مکه می‏‌شود؛ اما بین مکه و مدینه- در محلی که به سرزمین "بیداء" معروف است- به گونه‌‏ای معجزه‏‌آسا، به امر خداوند، در زمین فرو می‌‏روند.
  • این حادثه در روایات بسیاری از عامّه‏[۲] و خاصّه یکی از نشانه‌‏های ظهور معرفی شده و در شماری از آن‏ها بر حتمی بودن آن تأکید شده است[۳].
  • امام باقر(ع) فرمود:"... سفیانی گروهی را به مدینه روانه کند و مهدی از آن‏جا به مکه رخت بربندد. خبر به فرمانده سپاه سفیانی رسد که مهدی(ع) به سوی‏ مکه بیرون شده است. او لشکری از پی آن حضرت روانه کند، ولی او را نیابد، تا این‏که مهدی با حالت ترس و نگرانی بدان سنّت که موسی بن عمران داشت داخل مکه شود".

فرمانده سپاه سفیانی در صحرا فرود می‌‏آید. آواز دهنده‌‏ای از آسمان ندا می‌‏کند:"ای دشت! آن قوم را نابود ساز"؛ پس آن نیز ایشان را به درون خود می‏‌برد و هیچ‏ یک از آنان نجات نمی‌‏یابد، مگر سه نفر [۴][۵].

واژه‌شناسی لغوی

  • خسف در لغت به معنای فرو بردن و فرو ریختن است. مشهورترین اشاره خسف لشکر سفیانی مربوط به منطقه‌ای به نام بیدا در بین مکه و مدینه یا منطقه‌ای نزدیک به مدینه است [۶][۷]. واژه «خَسف» به معنای فرو رفتن و پنهان شدن است [۸] که در قرآن این دو معنا، در آیاتی به کار رفته است از جمله: ﴿﴿ فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ[۹]، ﴿﴿ فَكُلا أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الأَرْضَ وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۱۰]، ﴿﴿ أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُواْ السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ[۱۱] و ﴿﴿ أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ[۱۲][۱۳].
  • «بَیداء» در لغت به معنای دشت هموار، پهناور، خالی از سکنه و آب و علف می‌باشد[۱۴] و نام سرزمینی بین مکه و مدینه است [۱۵][۱۶].
  • منظور از «خسف به بیداء» آن است که سفیانی لشکری عظیم، به قصد جنگ با حضرت مهدی(ع) عازم مکه می‌کند؛ اما بین مکه و مدینه در محلی که به سرزمین «بیداء» معروف است به گونه‌ای معجزه آسا، به امر خداوند، در زمین فرو می‌روند. این حادثه در روایات اهل سنت[۱۷] و شیعه، یکی از نشانه‌های ظهور و قیام معرفی شده و در شماری از آنها بر حتمی بودن آن تأکید شده است [۱۸][۱۹].

خسف بیداء در موعودنامه

  • "خسف" به‌معنای فرورفتن و پنهان شدن است[۲۰]. و "بیداء" نام سرزمینی است میان مکه و مدینه. ظاهرا منظور از "خسف بیداء" آن است که سفیانی، با لشکری عظیم به قصد جنگ با مهدی (ع) عازم مکه می‌شود، در میان مکه و مدینه و در محلی که به سرزمین "بیداء" معروف است، به‌گونه معجزه به امر خداوند در دل زمین فرو می‌روند[۲۱]. این حادثه از نشانه‌های حتمی ظهور بیان شده است. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: "مردی از خاندان من، در سرزمین حرم قیام می‌کند، چون خبر ظهور وی به سفیانی می‌رسد، وی سپاهی از لشکریان خود را برای جنگ، به سوی او می‌فرستد، ولی سپاه مهدی آنان را شکست می‌دهد، ان‌گاه خود سفیانی با لشکریان همراه، به جنگ وی می‌روند و چون از سرزمین بیداء می‌گذرند، در زمین فرومی‌روند و جز یک نفر، که خبر آنان را می‌آورد، همگی هلاک می‌شوند"[۲۲]. گرچه حادثه "خسف" در منطقه "بیداء" و در مورد لشکر سفیانی واقع می‌شود، ولی در برخی روایات، غیر از خسف در بیداء، از خسف در مشرق و خسف در مغرب نیز یاد شده است[۲۳]، و این نشان آن است که در سایر نقاط‍‌ زمین نیز چنین حوادثی رخ می‌دهد و به امر خداوند، دشمنان مهدی (ع) بدین‌وسیله نابود می‌گردند[۲۴][۲۵].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ابن منظور، لسان العرب، ماده خسف و بیداء
  2. صنعانی، المصنف، ج ۱۱، ح ۲۰۷۶۹؛ ابن ابی شیبه، الکتاب المصنف، ح ۱۹۰۶۶
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۷، ح ۱۵
  4. نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۹، باب ۱۴، ح ۶۷
  5. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۱۱ - ۲۱۲.
  6. ر.ک: معجم البلدان: ج۱ ص۵۲۳.
  7. دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص:۴۳۶.
  8. لسان العرب، ج ۲، ص ۲۵۴.
  9. پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم آنگاه هیچ گروهی نداشت که در برابر خداوند یاریش کنند و از کسانی نبود که داد خویش می‌ستانند؛ سوره قصص، آیه ۸۱.
  10. پس، هر یک از آنان را برای گناهش فرو گرفتیم، بر برخی از آنان شنباد فرستادیم و برخی را بانگ آسمانی فرو گرفت و برخی را در زمین فرو بردیم و برخی را غرق کردیم و خداوند بر آن نبود که بدیشان ستم کند ولی آنان خود به خویش ستم می‌کردند؛ سوره عنکبوت، آیه ۴۰.
  11. پس آیا آنان که نیرنگ‌های زشت باختند ایمنی دارند از اینکه خداوند آنان را به زمین فرو برد یا از جایی که ندانند عذاب به سراغشان آید؟؛ سوره نحل، آیه ۴۵.
  12. آیا از آنکه در آسمان است ایمنی یافته‌اید که شما را در زمین فرو برد در آن حال که ناگهان زمین بجنبد؛ سوره ملک، آیه ۱۶.
  13. درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۳۰.
  14. معجم البلدان، ج ۱، ص ۵۲۳.
  15. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۷۷.
  16. درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۳۰.
  17. عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج ۱۱، ح ۲۰۷۶۹؛ ابن ابی شیبه، الکتاب المصنف، ح ۱۹۰۶۶.
  18. الکافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ الخصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ الغیبة للنعمانی، ص ۲۵۷، ح ۱۵.
  19. درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۳۰.
  20. لسان العرب، ج ۹، ص ۶۷.
  21. غیبة نعمانی، ص ۲۵۲.
  22. تاریخ غیبت کبری، ص ۵۲۱.
  23. وافی، ج ۲، ص ۴۴۳؛ منتخب الاثر، ص ۴۴۲.
  24. برترین‌های فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۲۲۴.
  25. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۲۹۸.

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

پیوند به بیرون