توحید: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۹۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۱ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{اعتقادات شیعه}}
{{ولایت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = اصول دین
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[توحید در لغت]] - [[توحید در قرآن]] - [[توحید در حدیث]] - [[توحید در نهج البلاغه]] - [[توحید در کلام اسلامی]] - [[توحید در اخلاق اسلامی]] - [[توحید در معارف دعا و زیارات]] - [[توحید در معارف و سیره علوی]] - [[توحید در معارف و سیره فاطمی]] - [[توحید در معارف و سیره سجادی]] - [[توحید در معارف و سیره امام کاظم]] - [[توحید در معارف و سیره امام جواد]] - [[توحید در فقه اسلامی]] - [[توحید در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[توحید در قرآن]] | [[توحید در حدیث]] | [[توحید در نهج البلاغه]] | [[توحید در معارف دعا و زیارات]] | [[توحید در کلام اسلامی]] | [[توحید در اخلاق اسلامی]]</div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[توحید (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''توحید''' اعتقاد به یکتایی و یگانگی خدا، اقرار به خالقیت و ربوبیت مطلق و انحصاری او، پرستش و ستایش خالصانه و دور از شرک وی.
'''توحید'''، [[اعتقاد]] به [[یگانگی خداوند]] و [[ستایش]] خالصانه و دور از [[شرک]] است و اوّلین و مهم‌ترین اصل [[اعتقادی]] و زیربنای نظام اعتقادی و ارزشی [[اسلام]] است که بدون فهم درست آن، شناختن صفات [[خداوند متعال]] ممکن نیست. توحید دارای اقسامی است: [[توحید ذاتی]]؛ [[توحید صفاتی]]؛ [[توحید افعالی]]؛ [[توحید عبادی]] و ... . از آثار [[موحّد]] بودن، [[تقوی]] و [[اطاعت الهی]]؛ [[رهایی]] از پریشانی و تشویش؛ [[توکل]] و [[اعتماد به خدا]]؛ [[صبر]]، [[رضا]] و [[تسلیم]] و دفع و رفع بدی‌ها را می‌توان نام برد.


==مقدمه==
== جایگاه و اهمیت توحید ==
*توحید از ارکان [[اصول اعتقادی]] است، به گونه‏‌ای که در میان تمامی [[صفات الهی]]، تنها توحید در زمره [[اصول دین]] قرار گرفته است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>
توحید، اوّلین و مهم‌ترین اصل [[اعتقادی]] و زیربنای نظام اعتقادی و ارزشی [[اسلام]] و نخستین [[دعوت]] همۀ [[پیامبران الهی]] بوده است. پایه همه [[ادیان آسمانی]] بر توحید بوده و [[شعار]] توحید {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> است. به [[یکتاپرستان]] "[[موحّد]]" گفته می‌شود. [[قرآن]] به موضوع توحید اهمیتی ویژه داده و نام یکی از [[سوره‌های قرآن]] توحید هست<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۹۹.</ref>.
*توحید همچنین از مباحث مهم کلامی است، به طوری که به [[علم کلام]]، "[[علم التوحید]]" گفته‏‌اند . البته توحید دارای مراتبی است که ملاحظه تمام مراتب آن، [[توحید کامل]] است و [[موحد کامل]] نیز کسی است که به همه مراتب آن، اعتقاد داشته باشد. چنین توحیدی است که می‌‏تواند بستر [[نظام سیاسی]] قرار گیرد؛ زیرا کسانی که به [[توحید کامل]] معتقد شدند این [[اعتقاد]] را در تمام جنبه‌‏های زندگی، از جمله [[نظام سیاسی]] آن، باید بروز دهند؛ به این معنا که [[نظام]] اداره کننده جهان را [[نظام واحد]] بدانند؛ همچنانکه به مقتضای [[برهان عقلی]]، [[کمال انسان]] در این است که از کسی [[اطاعت]] کند که بر [[حقیقت انسان]] و [[حقیقت جهان|جهان]] و ارتباط متقابل [[انسان]] و [[جهان]] آگاه است (منظور از [[جهان]]، اعم از [[عالم طبیعت]] است) و او کسی نیست جز [[خدا]]، پس قهراً [[ولایت]] منحصر به او خواهد شد؛ یعنی تنها [[ولی حقیقی انسان]] خداست<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>
*بنابراین، توحید تنها یک [[عقیده]] و [[اندیشه]] خنثی نیست که تأثیری در حوزه [[رفتار]] و [[کردار]] [[انسان|انسانی]] نداشته باشد و در رابطه با سایر اندیشه‏‌ها و تئوری‏های وی قرار گیرد و گسسته از [[نظامات اجتماعی]] و [[نظام سیاسی|سیاسی]] و [[ارزشهای اخلاقی]] او باشد، بلکه توحید از یک سو، [[نظام ارزشی]] [[انسان موحد]] را پدید می ‏آورد ([[اخلاق]]) و از سوی دیگر تنظیم کننده [[مناسبات اجتماعی]]، [[حقوق|حقوقی]] و [[سیاست|سیاسی]] اوست، بدین ترتیب مقوله [[سیاست]] نیز یکی از ساحت‏ هایی است که [[اندیشه]] توحید نسبت ‏به آن تأثیرگذار است؛ یعنی [[اندیشه توحیدی]] در سه حوزه [[معرفت]]، [[اخلاق]] و [[سیاست]] دخالت می‌‏کند<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>


==واژه‌شناسی لغوی==
توحید در لغت به معنای یکی ساختن چیزی و [[حکم]] به یکتایی آن<ref>المنجد، ص ۸۹۰؛ التعریفات، ص ۹۶، «التوحید».</ref> و در اصطلاح، [[خدا]] را به [[ربوبیت]] شناختن و به وحدانیتش [[اقرار]] داشتن و اضداد و امثال را از او [[نفی]] کردن است<ref>التعریفات، ص ۹۶.</ref>. [[انسان]] با توحید، به بالاترین مرتبه کمال می‌رسد و مدار [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]]، توحید و [[شرک]] است<ref>ر.ک: [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ ـ ۱۱۵.</ref>.
*واژه "توحید" مصدر باب تفعیل از ریشه "و ـ ح ـ د" و در لغت به معنای یکی ساختن چیزی و حکم به یکتایی آن<ref>المنجد، ص ۸۹۰؛ التعریفات، ص ۹۶، «التوحید».</ref> و در اصطلاح، خدا را به ربوبیت شناختن و به وحدانیتش اقرار داشتن و اضداد و امثال را از او نفی کردن است<ref>التعریفات، ص ۹۶.</ref>. عارفان توحید را اصل علوم، سرّ معارف، مایه دین، بنای مسلمانی و فارق دوست از دشمن می دانند و هر طاعتی را بدون توحید، بی‌ارزش و سرانجام آن را تاریکی می شمارند<ref>کشف الاسرار، ج ۲، ص ۵۰۶.</ref>. انسان با توحید، به بالاترین مرتبه کمال می‌رسد و درجات موحّدان در قرب و بعد، کمال و نقص، فضیلت و رذیلت و شرافت و خسّت، به تفاوت مراتب توحید است<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۵۴.</ref>، بنابراین مدار سعادت و شقاوت انسان، توحید و شرک است. ارواح موحدان در اوج اند و گناهان عارضی نمی‌تواند آن ها را به حضیضی فرو کشاند که ارواح مشرکان گرفتار آن‌اند. روح مشرک با توجه به عبادت و خضوعی که برای غیر خدا دارد ـ به رغم اعمال نیکش ـ پست و تاریک است و نمی‌تواند با اعمال خویش به مرتبه ارواح موحدان دست یابد، همان گونه که ارواح موحدان ـ به رغم گناهانی که گاه از آنان سر می‌زند ـ عزیز و بلندمرتبه است و خیرشان بر شر غلبه دارد و گناهان، آنان را احاطه نکرده و تاریکی حاصل از گناه سراسر وجودشان را نمی‌پوشاند<ref>المنار، ج ۵، ص ۱۴۹.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*احادیث نیز توحید را در جایگاهی بس رفیع قرار داده است، از باب نمونه تأکید کرده: هیچ بنده‌ای نیست کلمه {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏‏‏"}} را بر زبان جاری سازد و گناهانش همانند برگ درختان نریزد<ref>التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.</ref>، هرکس بمیرد و چیزی را شریک خدا نساخته باشد، به بهشت می رود؛ نیکوکار باشد یا بدکار<ref>التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.</ref>، خداوند پیکر موحّدان را بر آتش حرام ساخته است<ref>التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.</ref>، چیزی در ثواب و پاداش الهی به پایه شهادت به توحید نمی‌رسد<ref>التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.</ref>، اگر موجودات آسمان‌ها و زمین در یک کفّه ترازو جای گیرند و کلمه {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏‏‏"}} در کفه دیگر، کلمه {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏‏‏"}} سنگین‌تر است<ref>التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.</ref>، هرکس کلمه {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏‏‏"}} را با اخلاص ادا کند، به بهشت می‌رود و اخلاص به این است که توحید او را از محرّمات الهی باز دارد<ref>التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*دانشمندان ابتدا توحید را به دو قسم نظری و عملی و سپس توحید نظری را به سه قسم ذاتی، صفاتی و افعالی قسمت کرده‌اند<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۲۰۳، «توحید در قرآن»؛ مجموعه آثار مطهری، ج ۲، ص ۹۹ - ۱۰۴، «جهان بینی توحیدی».</ref>. برخی نیز در یک تقسیم، توحید را شامل ۴ قسم ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی دانسته‌اند<ref>صفات الله عندالمسلمین، ص ۳۷.</ref>. در توحید ذاتی گاه نظر به واحدیت خدا، یعنی یگانگی و شریک نداشتن<ref>شرح منظومه، سبزواری، ص ۱۴۸.</ref>، و گاه نظر به احدیت او، یعنی یکتایی و بساطت و جزء نداشتن است<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۱۵۵.</ref> که از آن در صورت نخست به "توحید واحدی" و در صورت دوم به "توحید أحدی" تعبیر می‌کنند<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۱۱.</ref>در توحید واحدی گاه نظر به وحدت عددی است که مستلزم محدودیت و تقابل خداوند با دیگر موجودات است ـ همان گونه که عموم متکلمان و خصوص حکیمان مشّائی تصوّر کرده‌اند ـ و گاه نظر به وحدت حقیقی "صمدی" است که با هر محدودیتی در تعارض و مستلزم احاطه وجودی خداوند بر همه کثرات و موجودات است، همان گونه که عموم عارفان و خصوص حکیمان صدرایی تصویر کرده‌اند<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*توحید صفاتی این است که صفات اثبات شده برای خدا، کثرت بردار نیست؛ بدین معنی که علم و قدرت و حیات و دیگر صفات خدا همه عبارت از ذات است<ref> المیزان، ج ۱، ص ۳۹۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>
*توحید افعالی نیز این است که عالم با همه دقایق و تفصیلاتش، اعم از أفعالی که مستقیم به خدا منسوب‌اند و أفعال و تأثیرات و حرکاتی که به طور معمول به دیگران نسبت داده می‌شوند، در حقیقت از خدا و اراده او صادر شده‌اند و بنابر قول مشهورِ {{عربی|" لا مؤثّر في‏ الوجود إلّا اللّه‏‏‏‏‏"}} در دایره هستی کسی جز خدا اثرگذار نیست<ref>مصطلحات التصوف، ص ۲۲۷ - ۲۲۹؛ جامع الاسرار، ص ۱۱۴؛ التوحید، دیباجی، ص ۱۱۵.</ref> که خود به صورت‌های گوناگون تجلّی می‌یابد و عمده آن‌ها عبارت‌اند از ۱. توحید در خالقیت؛ ۲. توحید در مالکیت؛ ۳. توحید در حاکمیت؛ ۴. توحید در ربوبیت؛ ۵. توحید در ولایت؛ ۶. توحید در رازقیت؛ ۷. توحید در شفاعت.
*مراد از توحید عملی یا عبادی این است که انسان تنها خدا را مطاع و قبله روح و جهت حرکت و آرمان خویش کند و هر مطاع و جهت و قبله و آرمان دیگر را کنار نهد و در یک کلمه، توحید عملی، یگانه پرستی و یگانه شدن است<ref>مجموعه آثار مطهری، ج ۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۶.</ref> بنابر قولی، مراد از توحید عملی آن است که همه اعمال انسان برای برخورداری از ثواب الهی و به یاد روز جزا باشد<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۶۲.</ref>
*برخی، جلوه‌های توحید عملی را در سه مرتبه متجلّی دانسته اند: ۱. توحید در عبادت؛ ۲. توحید در حمد؛ ۳. توحید در دعا<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۵۱۶ - ۵۴۹، «توحید در قرآن».</ref>.
*در آثار عرفانی نیز برای توحید انواع و مراتبی آمده است<ref>الفتوحات المکیه، ج ۵، ص ۱۲۱ - ۱۲۷؛ التجلیات الالهیه، ص ۳۵۳ - ۳۵۵ ، ۳۸۸.</ref> که شمار آن‌ها به بیش از ۳۰ مرتبه می‌رسد<ref> شرح اصطلاحات تصوف، ص ۲۸۲ - ۲۹۰.</ref>. بیشتر این مراتب فقط در عبارت با هم متفاوت‌اند و به یکدیگر باز می‌گردند؛ ولی به گونه خلاصه می‌توان گفت: عارفان به ۴ نوع توحید معتقدند: ۱. توحید منافقان که فقط اقرار زبانی به کلمه {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏‏‏"}} است؛ ۲. توحید عام که اقرار به زبان و دل است؛ ۳. توحید خاص که با کشف و شهود همراه است؛ ۴. توحید أخص که عبارت از فنای موحّد است<ref>احیاء العلوم، ج ۵، ص ۱۵۸؛ شرح اصطلاحات تصوف، ص ۲۹۴.</ref> و خود، سه صورت فعلی، صفاتی و ذاتی دارد. عارف در توحید فعلی، همه افعال را در فعل خدا و در توحید صفاتی همه صفات را در صفات وی و در توحید ذاتی جمیع ذوات را در ذات او متلاشی و فانی می‌بیند<ref> کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۱، ص ۵۲۹.</ref>، چنان که برخی از آن‌ها گفته‌اند: توحید در لغت یکی کردن و در شریعت یکی گفتن و در طریقت یکی دانستن و در حقیقت یکی دیدن است <ref>کشف الحقایق، ص ۱۴۹.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*عارفان توحید را به دو قسمت کلّی تر تقسیم کرده‌اند: نخست، توحید الوهی است که توحید ظاهری و شرعی است و [[انبیا]] و رسل مأمور تبلیغ آن‌اند. دوم، توحید وجودی است که توحید حقیقی با نفی وجودهای مقید و اثبات وجود مطلق و مشاهده وجود واحد و نفی وجودهای کثیر است. این توحید از آن اولیای خداست و آنان مأمور تبلیغ آن‌اند<ref>شرح اصطلاحات تصوف، ص ۲۹۴ - ۲۹۵.</ref> البته [[انبیا]] و رسل از آن رو که دارای هر دو بعد [[ولایت]] و رسالت یا [[نبوت]]اند، انسان‌های معمولی را با توجه به مقام رسالت و [[نبوت]] به توحید ظاهری و الوهی راه می‌نمایند و خواص را با عنایت به مقام ولایت خویش به توحید حقیقی و وجودی دعوت می‌کنند<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.


==توحید در [[قرآن]]==
[[احادیث]] نیز توحید را در جایگاهی بس رفیع قرار داده‌اند که چیزی در [[ثواب]] و [[پاداش الهی]] به پایه شهادت به توحید نمی‌رسد<ref>التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.</ref> و هرکس کلمه {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏‏‏‏}} را با [[اخلاص]] ادا کند، به [[بهشت]] می‌رود<ref>التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «[[خداوند]] به وسیلۀ توحید، بدن‌های [[امّت]] مرا بر جهنّم [[حرام]] گردانید»<ref>{{متن حدیث|فِی خَبَرِ أَسْمَاءِ النَّبِیِّ وَ أَوْصَافِهِ {{صل}}:... فَبِالتَّوْحِیدِ حَرَّمَ أَجْسَادَ أُمَّتِی عَلَی النَّارِ}}؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۳.</ref>. [[امام رضا]] {{ع}} نیز فرمود: «[[خداوند]] می‌فرماید: کلمه {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دژ [[استوار]] من است و هر کس به دژ من [[پناه]] آورد، از [[عذاب]] من‌ ایمن است»<ref>{{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی}}؛ التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]]، ص ۳۴۰-۳۴۱؛ [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.</ref>


==[[توحید ذات]]==
== اقسام و مراتب توحید ==
توحید دارای مراتبی است که ملاحظه تمام مراتب آن، توحید کامل است و [[موحد]] کامل کسی است که به همه مراتب آن، [[اعتقاد]] داشته باشد. تقسیماتی که برای توحید شده عبارت است از:
# [[توحید ذاتی]]: یعنی تمام موجودات، وجودشان از [[خداوند]] است، لذا برخی، [[توحید ذاتی]] را همان معنای عبارت [[شریف]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دانسته‌اند. در [[توحید ذاتی]] گاه نظر به [[یگانگی]] و شریک نداشتن [[خداوند]] است و گاه نظر به احدیت اوست، یعنی یکتایی و بساطت و جزء نداشتن<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۱؛ [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ – ۱۱۵؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]]، ص ۲۱۹.</ref>.
# [[توحید صفاتی]]: یعنی [[صفات خدا]]، عین ذات اوست بدین معنی که [[علم]] و [[قدرت]] و [[حیات]] و دیگر [[صفات خدا]] همه عبارت از ذات است و [[صفات]] [[اثبات]] شده برای [[خدا]]، [[کثرت]] بردار نیست<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۲۰؛ [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ – ۱۱۵؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]]، ص ۲۱۹.</ref>.
# [[توحید افعالی]]: یعنی هیچ چیزی به جز از [[خدا]] در عالم وجود مؤثّر نیست، عالم با همه دقایق و تفصیلاتش، اعم از أفعالی که مستقیم به [[خدا]] منسوب‌اند و أفعال و تأثیراتی که به دیگران نسبت داده می‌شوند، در [[حقیقت]] از [[خدا]] و [[اراده]] او صادر شده‌اند که خود به صورت‌های گوناگون تجلّی می‌یابد و عمده آنها عبارت‌اند از: [[توحید در خالقیت]]؛ [[توحید در مالکیت]]؛ [[توحید در حاکمیت]]؛ [[توحید در ربوبیت]]؛ [[توحید در ولایت]]؛ [[توحید در رازقیت]]؛ [[توحید در شفاعت]]<ref>ر.ک: [[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹؛ [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]]، ص ۳۲۱.</ref>.
# [[توحید عبادی]]: یعنی هیچ موجودی جز [[خداوند]]، [[شایستگی]] پرستیده شدن را ندارد. این سخن همان معنی عبارت {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} است که [[انسان]] تنها [[خدا]] را شایستۀ [[پرستش]] می‌‌داند<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۲۰؛ [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۹۹-۲۰۰.</ref>.


==[[توحید صفات]]==
== [[توحید در قرآن]] ==
واژه "توحید" و مشتقات آن در [[قرآن]] به کار نرفته است. [[قرآن]] از [[یگانگی خدا]] با تعابیری نظیر {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}}<ref>«و خدای شما خدایی یگانه است» سوره بقره، آیه ۱۶۳.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ}}<ref>سوره انعام، آیه ۱۹.</ref> یاد کرده است. [[قرآن کریم]] از آنجا که [[کتاب هدایت]] است و [[انسان‌ها]] را به استوارترین طریقه، یعنی کلمه توحید، [[ایمان به خدا]] و [[پیامبران]] و [[اطاعت]] از او [[هدایت]] می‌کند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>، در جای جای آن به نوعی سخن از [[اثبات]] توحید و [[نفی]] [[شرک]] است تا حدّی که برخی غرض نهایی عموم [[آیات قرآن]] را [[اثبات]] توحید دانسته‌اند، زیرا اصل [[اعتقاد]] به وجود خدای [[خالق]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] امری بدیهی و [[فطری]] است و به نیازی به [[اثبات]] ندارد، از این رو [[عنایت]] ویژۀ [[قرآن]] به [[اثبات]] [[صفات خدا]] و در رأس آنها بارزترین صفت یعنی [[وحدت]]، معطوف است<ref>ر.ک: [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ – ۱۱۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۹۹.</ref>.


==[[توحید افعال]]==
[[قرآن]] در [[آیات]] بسیاری به بیان ابعاد مختلف توحید پرداخته است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
# [[توحید ذاتی]]، به معنای [[یگانگی خداوند]]: {{متن قرآن|سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«پاکا که اوست، او خداوند یگانه دادفرماست» سوره زمر، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ}}<ref>«و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۴.</ref>.
# [[توحید صفاتی]]: {{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>.
# [[توحید افعالی]] با همه جلوه‌هایش یعنی:
## [[توحید در خالقیت]]: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ}}<ref>«و اوست آن کس که آسمان‌ها و زمین را به درستی آفرید» سوره انعام، آیه ۷۳.</ref>؛
## [[توحید در ربوبیت]]: قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ؛
## [[توحید در حاکمیت]]: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}}<ref>«داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی می‌گیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>؛
## [[توحید در مالکیت]]: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«از آن خداست فرمانروايى آسمان‌ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست و بازگشت همه به اوست». سوره مائده، آیه ۱۸.</ref>؛
## [[توحید در رازقیت]]: {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعه‌گاه او را می‌داند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است» سوره هود، آیه ۶.</ref>؛
## [[توحید در ولایت]]: {{متن قرآن|أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«آیا ندانسته‌ای فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و جز خداوند یار و یاوری ندارید؟» سوره بقره، آیه ۱۰۷.</ref>؛
## [[توحید در شفاعت]]: {{متن قرآن|مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ}}<ref>«کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>.
# [[توحید عملی]] با صورت‌ها و وجوهش یعنی:
## [[توحید در عبادت]]: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>؛
## [[توحید در حمد]]: {{متن قرآن|فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمان‌ها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان» سوره جاثیه، آیه ۳۶.</ref>.
## [[توحید در دعا]]: {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی می‌رساند و نه زیانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.</ref>.
## [[توحید در استعانت]]: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>.
## [[توحید در اطاعت]]: {{متن قرآن|وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ}}<ref>«و شیطان‌ها بی‌گمان در یاران خویش می‌دمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ ـ ۱۱۵.</ref>


==[[توحید عبادی]]==
== [[فطری]] بودن توحید ==
توحید ریشه در [[فطرت انسان‌ها]] دارد. [[اعتقاد]] یا [[رفتار]] غیرتوحیدی نشانۀ [[انحراف]] از [[فطرت]] و ناشی از عوامل [[روانی]]، محیطی، جغرافیایی و [[تاریخی]] است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌‌فرمایند: هر طفلی برپایه [[فطرت]] و به همراه آن به [[دنیا]] می‌‌آید، یعنی برپایه [[شناخت خداوند]] به اینکه [[خداوند]] [[خالق]] اوست؛ آیۀ {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ}}<ref>«و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟ می‌گویند: خداوند» سوره لقمان، آیه ۲۵.</ref> نیز اشاره به همین مطلب دارد<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ یَعْنِی عَلَی الْمَعْرِفَةِ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُهُ فَذَلِکَ قَوْلُهُ وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ}}؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۷۹.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز درباره آیۀ {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> فرمودند: «منظور از این [[فطرت]]، توحید است»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ! فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا قَالَ: التَّوْحِیدُ}}؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۷۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]]، ص ۳۴۱-۳۴۲؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۱۸.</ref>


==رهاوردهای توحید==
== رهاوردهای توحید ==
توحید خاستگاه همۀ [[فضایل]] و رهاوردهای مثبت [[علمی]] و عملی است، توحید عدلی است [[عظیم]] که بر پایه آن [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[رفتار]] [[جامعه انسانی]] سامان می‌یابد. [[قرآن کریم]] [[حقیقت توحید]] را به درختی [[پاک]] [[تمثیل]] کرده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد. به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۴ ـ۲۵.</ref>.


==گواهان توحید==
توحید چون فهمیده شود در اعماق [[قلب]] ریشه می‌‌گیرد و شاخه‌های خویش را به صورت [[فضایل]] خُلقی و [[اعمال صالح]] می‌‌گستراند و [[زندگی فردی]]، [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] را [[انتظام]] بخشیده، در نهایت به [[سعادت ابدی]] می‌انجامد<ref>ر.ک: [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.


==مراتب توحید ==
مهم‌ترین آثار [[توحید در قرآن]] عبارت‌اند از:
*توحید به معنای یکتا و یگانه دانستن یا اعتقاد به یکتایی و یگانگی خداست که توحید به این معنا دارای مراتبی است و توحید کامل؛ یعنی یکتا دانستن خداوند و تمام مراتب آن، بنابراین توحید سه قسم است:
# [[تقوی]] و [[اطاعت الهی]]: [[نظام توحیدی]] ما را مکلّف می‌کند نه فقط در [[عبادات]] خویش تنها [[خداوند]] را [[پرستش]] کنیم، بلکه در [[اطاعت]] هم تنها از او [[اطاعت]] کنیم و از هر اطاعتی جز [[اطاعت]] او بپرهیزیم. [[نظام توحیدی]] از ما [[تقوا]] می‌طلبد؛ تقوایی که محصول [[شناخت]] [[ذات خداوند]] است<ref>ر.ک: [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۲۰.</ref>.
# [[توحید ذاتی]]؛
# [[رهایی]] از [[پریشانی]] و تشویش: [[انسان]] [[موحّد]] مانند کسی است که [[تسلیم]] [[فرمان]] یک نفر است که [[مهربان]] بوده، وی را به [[تکالیف]] طاقت‌فرسا وانمی دارد و [[مشرک]] مانند شخصی است که ارباب گوناگونی دارد که همه مخالف یکدیگرند و هر یک از آنها او را به کارهای سخت می‌گمارد: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«خداوند به مردی (برده) مثل می‌زند که چند ارباب ناسازگار در (مالکیت) او شریکند و مردی (برده) که فرمانبر یک تن است؛ آیا این دو در مثل برابرند؟ سپاس خداوند را، امّا بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره زمر، آیه ۲۹.</ref>.
# [[توحید صفاتی]]؛
# [[توکل]] و [[اعتماد به خدا]]: از لوازم و آثار [[توحید افعالی]]، [[توکل]] است زیرا وقتی [[انسان]] [[یقین]] کند [[تدبیر امور]] و حوادث [[جهان]] به ارادۀ [[پروردگار]] است و هیچ موجودی در [[شئون]] و آثار خود مستقل نیست، زمام امور خویش را به دست [[خدا]] می‌سپرد و در عین جدّیت و تلاش، بر [[خدا]] [[توکل]] و [[اعتماد]] می‌کند. از این رو [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}<ref>«پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.</ref>.
# [[توحید افعالی]].
# [[صبر]]، [[رضا]] و [[تسلیم]]: بر اساس [[توحید افعالی]] هیچ مصیبتی رخ نمی‌دهد مگر به [[اذن]] [[خدا]]: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> و [[پروردگار]] [[قلب]] [[مؤمن]] را [[هدایت]] و هنگام ورود [[مصیبت‌ها]] و بروز [[ناملایمات]]، به او [[صبر]] می‌دهد تا [[بی‌تابی]] نکند و به [[قضای الهی]] [[رضا]] ‌دهد چون [[ایمان]] دارد که [[خدای حکیم]]، بی‌مصلحت حادثه‌ای را پدید نمی‌آورد.
* [[توحید افعالی]] نیز به سه قسم کلی تقسیم می‌‏گردد:
# دفع و رفع بدی‌ها: توحید حسنه‌ای است که همه بدی‌ها و پلیدی‌ها را دفع می‌کند، زیرا اساس کژی‌های [[اخلاقی]] و [[رفتاری]] [[انسان]] [[ظلمت]] [[شرک]] است که با [[نور]] توحید از صحنه [[زندگی]] محو می‌گردد<ref>ر.ک: [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
#[[توحید در خالقیت]]؛
#[[توحید در ربوبیت]]؛
#[[توحید در مالکیت]].  
*'''[[توحید در ربوبیت]]''' نیز دارای فروع و شؤون مختلف است که عبارتند از:
# [[توحید در حاکمیت]] ([[توحید در ولایت|ولایت]]
# [[توحید در تشریع]]؛
# [[توحید در اطاعت]]؛
# [[توحید در عبادت]]؛
# [[توحید در استعانت]]؛
# [[توحید در محبت]]؛
# [[توحید در مغفرت]] ([[توحید در شفاعت|شفاعت]]
# [[توحید در خوف و رجاء]]<ref>ر . ک سبحانی، جعفر، الالهیات، ج‏۲، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، چاپ سوم، قم، ۱۴۱۱، ص‏۱۰۵.</ref><ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>
*نکته‌‏ای که باید در مورد این تقسیم، به خصوص در مورد فروع و اقسام [[ربوبیت]] مورد توجه قرار گیرد، این است که تفاوت اقسام و فروع مذکور با یکدیگر و با مقسم خود، از باب تفاوت در حیثیات است؛ یعنی این تفاوت‏ها از حیث مفهوم است نه مصداق، چون مصداق تمام این توحیدها یکی است که همان خداوند خالق و رب است؛ یعنی خداوند خالق و رب، [[ربوبیت‏]] خود را از حیثیات متفاوت اعمال می‏کند چون بعد از خلق عالم، تدبیر و اداره آن مطرح است و [[ربوبیت ‏خدا]] هم همین تدبیر کامل است اما برای اعمال تدبیر عالم، ساز و کارهای ویژه و متفاوتی نیاز است که فروع و شؤون مختلف [[ربوبیت]] در همین راستا معنا پیدا می‏کند<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>
*[[صدر المتالهین]] در رد این ادعا، که "مفهومات مختلفه از مصداق و ذات و احد انتزاع نمی‌‏شود" آورده است: "{{عربی|اندازه=۱۵۰%|" ان مجرد تعدد المفهومات لا یوجب ان یکون حقیقة کل منها و نحو وجوده غیر حقیقة الآخر و وجوده الا بدلیل آخر غیر تعدد المفهوم، و اختلافه یوجب ان یکون ذات کل واحد منها غیر ذات الآخر‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}"<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، دار احیاء التراث العربی، بیروت: چاپ چهارم، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۱۷۵ .</ref>.
*بنابراین، [[ربوبیت ‏خداوند]] به اعتبار حالات مختلف تدبیر شوندگان، به اقسام گوناگون تقسیم می‌‏گردد که همه آنها، از لوازم [[ربوبیت]] است<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>


==منابع==
== جستارهای وابسته ==
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']]؛
{{مدخل وابسته}}
* [[پرونده:11424.jpg|22px]] [[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]
* [[ذات الهی]]
* [[صفات الهی]]
* [[توحید الوهی]]
* [[توحید حقیقی]]
* [[توحید در توکل]]
* [[توحید در طلب]]
* [[توحید در مالکیت]]
* [[توحید در محبت]]
* [[توحید صرف]]
* [[توحید فطری]]
* [[توحید کامل]]
* [[توحید وهابیت]]
* [[توحید عملی]]
* [[توحید نظری]]
* [[توحید افعالی]]
* [[توحید ذاتی]]
* [[توحید صفاتی]]
* [[توحید عبادی]]
* [[ادله توحید]]
* [[استشفاع به خالق]]
* [[استشفاع به مخلوق]]
* [[استغاثه به خدا]]
* [[استغاثه به غیر خدا]]
* [[اعتقاد به توحید]]
* [[آلهه جماد]]
* [[آلهه حی]]
* [[ایمان به خدا]]
* [[امر الهی]]
* [[تثلیث]]
* [[تنزه الهی از اتحاد با غیر]]
* [[توسل به مخلوق]]
* [[توسل به مقام انسان صالح]]
* [[توسل عمر به مقام عموی پیامبر]]
* [[حقیت اجماع انبیا بر توحید]]
* [[حقیقت شرک]]
* [[درجات توحید]]
* [[دستور عثمان به توسل به پیامبر]]
* [[دعای خدا]]
* [[دعای غیر خدا]]
* [[شرک]]
* [[عقاید فرعی]]
* [[فنای در توحید]]
* [[کمال توحید]]
* اهمیت توحید
* [[انواع توحید]]
*آثار کلمه توحید
* [[توحید ذاتی]]
* [[توحید عملی]]:
* [[توحید در عبادت]]
* [[توحید افعالی]]:
# [[توحید در حاکمیت]]
# توحید در [[برکت]]
# [[توحید در ربوبیت]]
# [[توحید در خالقیت]]
* [[وظیفه]] ما نسبت به توحید
*گروه [[موحدان]]
{{پایان مدخل وابسته}}


==پانویس==
== منابع ==
{{یادآوری پانویس}}
{{منابع}}
{{پانویس2}}
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[توحید - رمضانی (مقاله)|توحید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']]
# [[پرونده:11424.jpg|22px]] [[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|'''توحید و حکومت دینی''']]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
== پانویس ==
[[رده:توحید]]
{{پانویس}}
 
{{اصول دین}}
{{فضایل اخلاقی}}
{{شیعه-افقی}}
 
[[رده:اصول دین اسلام]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۴۲

اعتقادات شیعه
خداشناسی
توحیدتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذات و صفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهعدم تحریف قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعت
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیه

توحید، اعتقاد به یگانگی خداوند و ستایش خالصانه و دور از شرک است و اوّلین و مهم‌ترین اصل اعتقادی و زیربنای نظام اعتقادی و ارزشی اسلام است که بدون فهم درست آن، شناختن صفات خداوند متعال ممکن نیست. توحید دارای اقسامی است: توحید ذاتی؛ توحید صفاتی؛ توحید افعالی؛ توحید عبادی و ... . از آثار موحّد بودن، تقوی و اطاعت الهی؛ رهایی از پریشانی و تشویش؛ توکل و اعتماد به خدا؛ صبر، رضا و تسلیم و دفع و رفع بدی‌ها را می‌توان نام برد.

جایگاه و اهمیت توحید

توحید، اوّلین و مهم‌ترین اصل اعتقادی و زیربنای نظام اعتقادی و ارزشی اسلام و نخستین دعوت همۀ پیامبران الهی بوده است. پایه همه ادیان آسمانی بر توحید بوده و شعار توحید ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۱] است. به یکتاپرستان "موحّد" گفته می‌شود. قرآن به موضوع توحید اهمیتی ویژه داده و نام یکی از سوره‌های قرآن توحید هست[۲].

توحید در لغت به معنای یکی ساختن چیزی و حکم به یکتایی آن[۳] و در اصطلاح، خدا را به ربوبیت شناختن و به وحدانیتش اقرار داشتن و اضداد و امثال را از او نفی کردن است[۴]. انسان با توحید، به بالاترین مرتبه کمال می‌رسد و مدار سعادت و شقاوت انسان، توحید و شرک است[۵].

احادیث نیز توحید را در جایگاهی بس رفیع قرار داده‌اند که چیزی در ثواب و پاداش الهی به پایه شهادت به توحید نمی‌رسد[۶] و هرکس کلمه ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏‏‏‏ را با اخلاص ادا کند، به بهشت می‌رود[۷]. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خداوند به وسیلۀ توحید، بدن‌های امّت مرا بر جهنّم حرام گردانید»[۸]. امام رضا (ع) نیز فرمود: «خداوند می‌فرماید: کلمه ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دژ استوار من است و هر کس به دژ من پناه آورد، از عذاب من‌ ایمن است»[۹].[۱۰]

اقسام و مراتب توحید

توحید دارای مراتبی است که ملاحظه تمام مراتب آن، توحید کامل است و موحد کامل کسی است که به همه مراتب آن، اعتقاد داشته باشد. تقسیماتی که برای توحید شده عبارت است از:

  1. توحید ذاتی: یعنی تمام موجودات، وجودشان از خداوند است، لذا برخی، توحید ذاتی را همان معنای عبارت شریف ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دانسته‌اند. در توحید ذاتی گاه نظر به یگانگی و شریک نداشتن خداوند است و گاه نظر به احدیت اوست، یعنی یکتایی و بساطت و جزء نداشتن[۱۱].
  2. توحید صفاتی: یعنی صفات خدا، عین ذات اوست بدین معنی که علم و قدرت و حیات و دیگر صفات خدا همه عبارت از ذات است و صفات اثبات شده برای خدا، کثرت بردار نیست[۱۲].
  3. توحید افعالی: یعنی هیچ چیزی به جز از خدا در عالم وجود مؤثّر نیست، عالم با همه دقایق و تفصیلاتش، اعم از أفعالی که مستقیم به خدا منسوب‌اند و أفعال و تأثیراتی که به دیگران نسبت داده می‌شوند، در حقیقت از خدا و اراده او صادر شده‌اند که خود به صورت‌های گوناگون تجلّی می‌یابد و عمده آنها عبارت‌اند از: توحید در خالقیت؛ توحید در مالکیت؛ توحید در حاکمیت؛ توحید در ربوبیت؛ توحید در ولایت؛ توحید در رازقیت؛ توحید در شفاعت[۱۳].
  4. توحید عبادی: یعنی هیچ موجودی جز خداوند، شایستگی پرستیده شدن را ندارد. این سخن همان معنی عبارت ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ است که انسان تنها خدا را شایستۀ پرستش می‌‌داند[۱۴].

توحید در قرآن

واژه "توحید" و مشتقات آن در قرآن به کار نرفته است. قرآن از یگانگی خدا با تعابیری نظیر ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۱۵]، ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ[۱۶] و ﴿إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ[۱۷] یاد کرده است. قرآن کریم از آنجا که کتاب هدایت است و انسان‌ها را به استوارترین طریقه، یعنی کلمه توحید، ایمان به خدا و پیامبران و اطاعت از او هدایت می‌کند[۱۸]، در جای جای آن به نوعی سخن از اثبات توحید و نفی شرک است تا حدّی که برخی غرض نهایی عموم آیات قرآن را اثبات توحید دانسته‌اند، زیرا اصل اعتقاد به وجود خدای خالق آسمان‌ها و زمین امری بدیهی و فطری است و به نیازی به اثبات ندارد، از این رو عنایت ویژۀ قرآن به اثبات صفات خدا و در رأس آنها بارزترین صفت یعنی وحدت، معطوف است[۱۹].

قرآن در آیات بسیاری به بیان ابعاد مختلف توحید پرداخته است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

  1. توحید ذاتی، به معنای یگانگی خداوند: ﴿سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ[۲۰]؛ ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۲۱]؛ ﴿وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ[۲۲].
  2. توحید صفاتی: ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۲۳].
  3. توحید افعالی با همه جلوه‌هایش یعنی:
    1. توحید در خالقیت: ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ[۲۴]؛
    2. توحید در ربوبیت: قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ؛
    3. توحید در حاکمیت: ﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ[۲۵]؛
    4. توحید در مالکیت: ﴿وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ[۲۶]؛
    5. توحید در رازقیت: ﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ[۲۷]؛
    6. توحید در ولایت: ﴿أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۲۸]؛
    7. توحید در شفاعت: ﴿مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ[۲۹].
  4. توحید عملی با صورت‌ها و وجوهش یعنی:
    1. توحید در عبادت: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ[۳۰]؛
    2. توحید در حمد: ﴿فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۳۱].
    3. توحید در دعا: ﴿وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ[۳۲].
    4. توحید در استعانت: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ[۳۳].
    5. توحید در اطاعت: ﴿وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ[۳۴].[۳۵]

فطری بودن توحید

توحید ریشه در فطرت انسان‌ها دارد. اعتقاد یا رفتار غیرتوحیدی نشانۀ انحراف از فطرت و ناشی از عوامل روانی، محیطی، جغرافیایی و تاریخی است. پیامبر اکرم (ص) می‌‌فرمایند: هر طفلی برپایه فطرت و به همراه آن به دنیا می‌‌آید، یعنی برپایه شناخت خداوند به اینکه خداوند خالق اوست؛ آیۀ ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ[۳۶] نیز اشاره به همین مطلب دارد[۳۷]. امام صادق (ع) نیز درباره آیۀ ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا[۳۸] فرمودند: «منظور از این فطرت، توحید است»[۳۹].[۴۰]

رهاوردهای توحید

توحید خاستگاه همۀ فضایل و رهاوردهای مثبت علمی و عملی است، توحید عدلی است عظیم که بر پایه آن عقاید، اخلاق و رفتار جامعه انسانی سامان می‌یابد. قرآن کریم حقیقت توحید را به درختی پاک تمثیل کرده است: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ[۴۱].

توحید چون فهمیده شود در اعماق قلب ریشه می‌‌گیرد و شاخه‌های خویش را به صورت فضایل خُلقی و اعمال صالح می‌‌گستراند و زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان را انتظام بخشیده، در نهایت به سعادت ابدی می‌انجامد[۴۲].

مهم‌ترین آثار توحید در قرآن عبارت‌اند از:

  1. تقوی و اطاعت الهی: نظام توحیدی ما را مکلّف می‌کند نه فقط در عبادات خویش تنها خداوند را پرستش کنیم، بلکه در اطاعت هم تنها از او اطاعت کنیم و از هر اطاعتی جز اطاعت او بپرهیزیم. نظام توحیدی از ما تقوا می‌طلبد؛ تقوایی که محصول شناخت ذات خداوند است[۴۳].
  2. رهایی از پریشانی و تشویش: انسان موحّد مانند کسی است که تسلیم فرمان یک نفر است که مهربان بوده، وی را به تکالیف طاقت‌فرسا وانمی دارد و مشرک مانند شخصی است که ارباب گوناگونی دارد که همه مخالف یکدیگرند و هر یک از آنها او را به کارهای سخت می‌گمارد: ﴿ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۴۴].
  3. توکل و اعتماد به خدا: از لوازم و آثار توحید افعالی، توکل است زیرا وقتی انسان یقین کند تدبیر امور و حوادث جهان به ارادۀ پروردگار است و هیچ موجودی در شئون و آثار خود مستقل نیست، زمام امور خویش را به دست خدا می‌سپرد و در عین جدّیت و تلاش، بر خدا توکل و اعتماد می‌کند. از این رو خداوند به پیامبر (ص) می‌فرماید: ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ[۴۵].
  4. صبر، رضا و تسلیم: بر اساس توحید افعالی هیچ مصیبتی رخ نمی‌دهد مگر به اذن خدا: ﴿مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ[۴۶] و پروردگار قلب مؤمن را هدایت و هنگام ورود مصیبت‌ها و بروز ناملایمات، به او صبر می‌دهد تا بی‌تابی نکند و به قضای الهی رضا ‌دهد چون ایمان دارد که خدای حکیم، بی‌مصلحت حادثه‌ای را پدید نمی‌آورد.
  5. دفع و رفع بدی‌ها: توحید حسنه‌ای است که همه بدی‌ها و پلیدی‌ها را دفع می‌کند، زیرا اساس کژی‌های اخلاقی و رفتاری انسان ظلمت شرک است که با نور توحید از صحنه زندگی محو می‌گردد[۴۷].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  2. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹.
  3. المنجد، ص ۸۹۰؛ التعریفات، ص ۹۶، «التوحید».
  4. التعریفات، ص ۹۶.
  5. ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵.
  6. التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
  7. التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
  8. «فِی خَبَرِ أَسْمَاءِ النَّبِیِّ وَ أَوْصَافِهِ (ص):... فَبِالتَّوْحِیدِ حَرَّمَ أَجْسَادَ أُمَّتِی عَلَی النَّارِ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۳.
  9. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»؛ التوحید صدوق، ص ۱۸ ـ ۳۰.
  10. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۳۴۰-۳۴۱؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.
  11. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۱؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ دین‌پرور، سید حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۲۱۹.
  12. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ دین‌پرور، سید حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۲۱۹.
  13. ر.ک: شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۳۲۱.
  14. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰؛ رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹-۲۰۰.
  15. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  16. «و خدای شما خدایی یگانه است» سوره بقره، آیه ۱۶۳.
  17. سوره انعام، آیه ۱۹.
  18. ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.
  19. ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ – ۱۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۹۹.
  20. «پاکا که اوست، او خداوند یگانه دادفرماست» سوره زمر، آیه ۴.
  21. «چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
  22. «و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۴.
  23. «چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
  24. «و اوست آن کس که آسمان‌ها و زمین را به درستی آفرید» سوره انعام، آیه ۷۳.
  25. «داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی می‌گیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.
  26. «از آن خداست فرمانروايى آسمان‌ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست و بازگشت همه به اوست». سوره مائده، آیه ۱۸.
  27. «و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعه‌گاه او را می‌داند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است» سوره هود، آیه ۶.
  28. «آیا ندانسته‌ای فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و جز خداوند یار و یاوری ندارید؟» سوره بقره، آیه ۱۰۷.
  29. «کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
  30. «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
  31. «و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمان‌ها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان» سوره جاثیه، آیه ۳۶.
  32. «و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی می‌رساند و نه زیانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.
  33. «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
  34. «و شیطان‌ها بی‌گمان در یاران خویش می‌دمند که با شما چالش ورزند و اگر از آنان فرمانبرداری کنید به یقین مشرک خواهید بود» سوره انعام، آیه ۱۲۱.
  35. ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ ـ ۱۱۵.
  36. «و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟ می‌گویند: خداوند» سوره لقمان، آیه ۲۵.
  37. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَةِ یَعْنِی عَلَی الْمَعْرِفَةِ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُهُ فَذَلِکَ قَوْلُهُ وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۷۹.
  38. «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.
  39. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ! فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا قَالَ: التَّوْحِیدُ»؛ بحار الأنوار، ج ۳، ص ۲۷۷.
  40. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۱، ص ۳۴۱-۳۴۲؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۱۸.
  41. «آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد. به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۴ ـ۲۵.
  42. ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
  43. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۲۰.
  44. «خداوند به مردی (برده) مثل می‌زند که چند ارباب ناسازگار در (مالکیت) او شریکند و مردی (برده) که فرمانبر یک تن است؛ آیا این دو در مثل برابرند؟ سپاس خداوند را، امّا بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره زمر، آیه ۲۹.
  45. «پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.
  46. «هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند» سوره تغابن، آیه ۱۱.
  47. ر.ک: رمضانی، حسن، توحید، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.