معنای انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==پرسشهای وابسته== {{پرسمان' به '{{پرسمان') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
::::::«[[انتظار]]، یعنی آرزومندی برای رسیدن به نیکوترین حال و زمان؛ یعنی لَه لَه زدن برای رسیدن به "[[ماء معین]]": {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>"بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.</ref>؛ یعنی رهایی از [[ظلمت]] و تیرگی، و چشم به افق روشن دوختن و برای [[دیدار]] [[خورشید]]، شب را به صبح آوردن؛ یعنی [[برترین]] [[عبادت]]؛ یعنی [[شناخت]] [[منتظر]]؛ زیرا، لازمه هر عبادتی [[معرفت]] است؛ پس، [[انتظار]] بدون [[شناخت]] [[موعود]] [[منتظر]] معنا و مفهوم نخواهد داشت و تهی از محتوا و [[حقیقت]] است. پس، تنها چیزی که بدان معنا، محتوا و واقعیت میبخشد، [[شناخت]] است؛ و [[شناخت]]، چون [[هدف]] آن است. [[انتظار]]، یعنی [[آمادگی]] برای رهایی از [[ستم]]، خود را ساختن، چشم به ما بین [[رکن و مقام]] دوختن به [[امید]] [[فتح]] و گشوده شدن دروازههای [[قسطنطنیه]]، جبال و [[دیلم]]؛ به [[انتظار]] هبوط [[عیسی]] و نظارهگر [[قتل دجال]] به دست او بودن، در تکاپوی زوال [[فرزندان]] صهیون بودن و به صلای [[شمشیر]] گوش دادن، مشاهده شکسته شدن پرچمهای [[سفیانی]] و [[دجال]]؛ و خلاصه، ترنم {{عربی|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه " }} بر پهنه [[گیتی]] گوش را نواختن. [[انتظار]]، یعنی باوری شورآفرین، امیدی روحبخش، [[مقاومت]] و [[صلابت]] چون {{متن قرآن| هُمُ الْغالِبُون}}، حماسهای شبشکن، شفقی فجرآفرین، [[فتح]] المبین، [[فتح]] الفتوح، مرصادی برای [[منافقان]]، "نه" گفتن به [[باطل]] و [[شیطان]] بزرگ، درفش [[عصیان]] و [[پایداری]]، جریان [[خون]] در رگ زندگی، در آرزوی روزهای سبز بهاری نشستن، در هالهای از نورِ [[جمال]] [[مهدی]] قرار گرفتن و سپر بلایش شدن، گرمای دستش را لمس نمودن، [[جان]] را به تابش [[خورشید]] [[ولایت]]، تابناک ساختن، [[روح]] را در سایه [[حکومت]] [[موعود]] [[صیقل]] دادن، و از شادمانی طلوع طلیعه جهانی، آکنده از داد و [[دادگری]] سرشار بودن. [[انتظار]]، یعنی [[اشتیاق]] به [[آرامش]] بعد از [[طوفان]]، [[امید]] استقرار [[صلح]] و [[عدل]] جاویدان پس از شیوع [[ظلم]] و فسادِ همهگیر و بیپایان بهوسیله [[منجی]] بزرگ، [[موعود]] [[بشریت]] و [[مهدی]] [[قائم]] [[منتظر]] {{ع}}؛ و به گفته [[حافظ]] شیرازی: ایمنی قافلههای [[دل]] و [[دانش]]. [[انتظار]]، یعنی همواره [[منتظر]] طلوع [[خورشید]] خونین رهایی از [[مغرب]] بودن<ref>در حدیثهای فراوانی گفته شده است که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}} -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی {{ع}} خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع میکند. برخی گفتهاند: از جمله نشانههای ظهور امام زمان {{ع}} طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر میگویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیتالمقدس باز میگردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حقپوش هبوط میکند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالتگستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آنرا به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله، در برخی از روایتها چنین ذکر شده است: {{عربی|"أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ"}} -إعلامالوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: {{عربی|"لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ"}}. این حدیثها، طلوع شمس را از نشانههای قیامت میدانند. ملاحظه میکنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آنچه که ما پیشتر نقل نمودیم، این بود که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود {{ع}} است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانههای نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایتها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده، و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آنچه که پیش و پس از ظهور اتفاق میافتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستارهشناسان روسی پیشبینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعهای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|"نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..."}} -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیدهای که از نشانههای ظهور است، اگر معنای ظاهریاش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که [[امام زمان]]{{ع}} بر روی همین زمین بدون هیچگونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل میدهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانهای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت میگیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همینخاطر، نظریهای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت میگردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی میگوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از [[ظهور امام مهدی|ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ همانگونه که از برخی اخبار نیز استفاده میشود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جملهای است که نشانگر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی {{ع}} پشت سر وی نماز میگزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی {{ع}} است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروبگاهش طلوع میکند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروبگاهش" برداشت میشود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن {{ع}} به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.</ref>، در برابر تندبادهای زودگذر زبرالحدید بودن، در برابر مشکلات، کوه مقاوم بودن و برای رهایی از آنها همراه [[سپاه مهدی]] بودن؛ یعنی دیدن طلعت رشیده و سپیده ستوده و در نتیجه، چشم را روشن ساختن و سینه را به [[نور]] [[ایمان]] منور نمودن؛ لحظهشماری برای نامنویسی در حزب [[مهدی]] {{ع}}، و در نهایت، سرسپرده وی شدن؛ چون سرودهاند: {{عربی|" وَ أَنَ حِزْبَكَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ أَوْلِيَاءَكَ هُمُ الْفَائِزُونَ، وَ أَعْدَاءَكَ هُمُ الْخَاسِرُون " }}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.</ref>؛ {{عربی|" أُولَئِكَ أَوْلِيَائِي حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ كُلَ فِتْنَةٍ عَمْيَاءَ حِنْدِسٍ وَ بِهِمْ أَكْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ- {{متن قرآن| أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ }} " }}<ref>اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب اینها هر [[فتنه]] کور و تاریک را دفع میکنم؛ و به سبب آنها شدائد و سختیها را برطرف میکنم و از آنها غُل و زنجیر را بر میدارم؛ و برهمینان [[صلوات]] و [[درود]] [[خداوند]] باد؛ زیرا، [[هدایت]] یافتهاند و [[انتظار]] را به کردار و رفتارشان [[تفسیر]] کرده، و میگویند: [[انتظار]]، یعنی عبرتِ عبرتانگیز و [[صبر]] بیصبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 35-38.</ref>. | ::::::«[[انتظار]]، یعنی آرزومندی برای رسیدن به نیکوترین حال و زمان؛ یعنی لَه لَه زدن برای رسیدن به "[[ماء معین]]": {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>"بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.</ref>؛ یعنی رهایی از [[ظلمت]] و تیرگی، و چشم به افق روشن دوختن و برای [[دیدار]] [[خورشید]]، شب را به صبح آوردن؛ یعنی [[برترین]] [[عبادت]]؛ یعنی [[شناخت]] [[منتظر]]؛ زیرا، لازمه هر عبادتی [[معرفت]] است؛ پس، [[انتظار]] بدون [[شناخت]] [[موعود]] [[منتظر]] معنا و مفهوم نخواهد داشت و تهی از محتوا و [[حقیقت]] است. پس، تنها چیزی که بدان معنا، محتوا و واقعیت میبخشد، [[شناخت]] است؛ و [[شناخت]]، چون [[هدف]] آن است. [[انتظار]]، یعنی [[آمادگی]] برای رهایی از [[ستم]]، خود را ساختن، چشم به ما بین [[رکن و مقام]] دوختن به [[امید]] [[فتح]] و گشوده شدن دروازههای [[قسطنطنیه]]، جبال و [[دیلم]]؛ به [[انتظار]] هبوط [[عیسی]] و نظارهگر [[قتل دجال]] به دست او بودن، در تکاپوی زوال [[فرزندان]] صهیون بودن و به صلای [[شمشیر]] گوش دادن، مشاهده شکسته شدن پرچمهای [[سفیانی]] و [[دجال]]؛ و خلاصه، ترنم {{عربی|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه " }} بر پهنه [[گیتی]] گوش را نواختن. [[انتظار]]، یعنی باوری شورآفرین، امیدی روحبخش، [[مقاومت]] و [[صلابت]] چون {{متن قرآن| هُمُ الْغالِبُون}}، حماسهای شبشکن، شفقی فجرآفرین، [[فتح]] المبین، [[فتح]] الفتوح، مرصادی برای [[منافقان]]، "نه" گفتن به [[باطل]] و [[شیطان]] بزرگ، درفش [[عصیان]] و [[پایداری]]، جریان [[خون]] در رگ زندگی، در آرزوی روزهای سبز بهاری نشستن، در هالهای از نورِ [[جمال]] [[مهدی]] قرار گرفتن و سپر بلایش شدن، گرمای دستش را لمس نمودن، [[جان]] را به تابش [[خورشید]] [[ولایت]]، تابناک ساختن، [[روح]] را در سایه [[حکومت]] [[موعود]] [[صیقل]] دادن، و از شادمانی طلوع طلیعه جهانی، آکنده از داد و [[دادگری]] سرشار بودن. [[انتظار]]، یعنی [[اشتیاق]] به [[آرامش]] بعد از [[طوفان]]، [[امید]] استقرار [[صلح]] و [[عدل]] جاویدان پس از شیوع [[ظلم]] و فسادِ همهگیر و بیپایان بهوسیله [[منجی]] بزرگ، [[موعود]] [[بشریت]] و [[مهدی]] [[قائم]] [[منتظر]] {{ع}}؛ و به گفته [[حافظ]] شیرازی: ایمنی قافلههای [[دل]] و [[دانش]]. [[انتظار]]، یعنی همواره [[منتظر]] طلوع [[خورشید]] خونین رهایی از [[مغرب]] بودن<ref>در حدیثهای فراوانی گفته شده است که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}} -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی {{ع}} خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع میکند. برخی گفتهاند: از جمله نشانههای ظهور امام زمان {{ع}} طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر میگویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیتالمقدس باز میگردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حقپوش هبوط میکند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالتگستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آنرا به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله، در برخی از روایتها چنین ذکر شده است: {{عربی|"أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ"}} -إعلامالوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: {{عربی|"لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ"}}. این حدیثها، طلوع شمس را از نشانههای قیامت میدانند. ملاحظه میکنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آنچه که ما پیشتر نقل نمودیم، این بود که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود {{ع}} است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانههای نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایتها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده، و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آنچه که پیش و پس از ظهور اتفاق میافتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستارهشناسان روسی پیشبینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعهای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|"نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..."}} -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیدهای که از نشانههای ظهور است، اگر معنای ظاهریاش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که [[امام زمان]]{{ع}} بر روی همین زمین بدون هیچگونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل میدهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانهای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت میگیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همینخاطر، نظریهای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت میگردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی میگوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از [[ظهور امام مهدی|ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ همانگونه که از برخی اخبار نیز استفاده میشود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جملهای است که نشانگر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی {{ع}} پشت سر وی نماز میگزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی {{ع}} است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروبگاهش طلوع میکند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروبگاهش" برداشت میشود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن {{ع}} به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.</ref>، در برابر تندبادهای زودگذر زبرالحدید بودن، در برابر مشکلات، کوه مقاوم بودن و برای رهایی از آنها همراه [[سپاه مهدی]] بودن؛ یعنی دیدن طلعت رشیده و سپیده ستوده و در نتیجه، چشم را روشن ساختن و سینه را به [[نور]] [[ایمان]] منور نمودن؛ لحظهشماری برای نامنویسی در حزب [[مهدی]] {{ع}}، و در نهایت، سرسپرده وی شدن؛ چون سرودهاند: {{عربی|" وَ أَنَ حِزْبَكَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ أَوْلِيَاءَكَ هُمُ الْفَائِزُونَ، وَ أَعْدَاءَكَ هُمُ الْخَاسِرُون " }}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.</ref>؛ {{عربی|" أُولَئِكَ أَوْلِيَائِي حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ كُلَ فِتْنَةٍ عَمْيَاءَ حِنْدِسٍ وَ بِهِمْ أَكْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ- {{متن قرآن| أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ }} " }}<ref>اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب اینها هر [[فتنه]] کور و تاریک را دفع میکنم؛ و به سبب آنها شدائد و سختیها را برطرف میکنم و از آنها غُل و زنجیر را بر میدارم؛ و برهمینان [[صلوات]] و [[درود]] [[خداوند]] باد؛ زیرا، [[هدایت]] یافتهاند و [[انتظار]] را به کردار و رفتارشان [[تفسیر]] کرده، و میگویند: [[انتظار]]، یعنی عبرتِ عبرتانگیز و [[صبر]] بیصبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 35-38.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۶. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛}} | |||
{{جمع شدن| | [[پرونده:152046.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد بنیهاشمی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«درمعنای [[انتظار]]، توصیفات و توضیحات مختلفی ذکر شده که هیچ کدام بیان کننده اصل معنای آن نیستند. اگر در معنای آن گفته شود که [[انتظار]] یعنی "چشم به راه بودن"، این صرفاً ترجمه لفظ از [[عربی]] به فارسی است و نمیتواند به عنوان تعریف تلقی شود. اگر بخواهیم توصیف صحیحی از [[انتظار]] ارائه کنیم، باید از اموری غیر خود آن کمک بگیریم، و گرنه صرفاً ترجمهای از لفظ آن را ارائه کردهایم. ولی آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا میتوانیم مفهوم [[انتظار]] را با تحویل به مفاهیم دیگری توضیح دهیم؟ آیا [[انتظار]]، قابل تحویل و تحلیل به مفاهیم دیگر میباشد؟ اگر خوب دقت کنیم. در خواهیم یافت که "[[انتظار]]" یک [[امر]] کاملاً وجدانی است و اگر کسی واقعیت آن را [[وجدان]] نکرده باشد، هرگز با توصیفات ذهنی، [[حقیقت]] آن را نمیفهمد. [[انتظار]] یک معنای پایه و بسیط است. پایه است چون قابل "تحویل" به مفاهیم دیگر نیست و بسیط است چون قابل تجزیه و "تحلیل" به مفاهیم سادهتر نمیباشد. تنها راه [[درک]] آن، [[وجدان]] [[حقیقت]] آن میباشد. | |||
::::::این ویژگی در مورد همه شناختهای پایهای [[انسان]] وجود دارد. به عنوان مثال معرفتهای وجدانی از قبیل [[گرسنگی]] و [[تشنگی]]، شادی و [[خشم]]، حب و [[تشنگی]]، گرسنه و تشنه شدن است. تنها راه فهمیدن شادی و [[خشم]]، عصبانی شدن میباشد و تنها راه [[درک]] [[محبت]]، محب شدن. اگر کسی [[محبت]] را [[وجدان]] نکرده باشد، با هیچ تعریف و توصیفی نمیتوان [[محبت]] را به او شناساند و از هیچ معنای دیگر نمیتوان برای [[درک]] [[محبت]] کمک گرفت. تمام شناختهای پایه و بسیط، دارای این ویژگی هستند. | |||
::::::معنای [[انتظار]] هم فقط برای شخص [[منتظر]]، روشن و [[آشکار]] میشود. اکر کسی هیچ گاه حالت [[انتظار]] را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمیتوان معنای [[انتظار]] را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن را میفهمد. به چنین شخصی میتوان یادآوری کرد که: "آن زمانی که یکی از عزیزانت به سفر رفته بود و تو از او خبر نداشتی و گفته بود تا فلان موقع بر میگردم و..." قبل از آمدن او چه حالی داشتی؟ آن حال وجدانی "[[انتظار]]" نام دارد. بدین ترتیب برای یادآوری مفهوم [[انتظار]]، یک سری [[نشانهها]] به مخاطب میدهیم تا حال [[انتظار]] خود را به یاد آورد و یا اگر در حال [[انتظار]] میباشد، به آنچه دارد، متذکر گردد و آن را [[تصدیق]] نماید»<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۲۷.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱۸. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}} | |||
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | [[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | ||
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۷: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۹. آقای باقریزاده اشعری؛}} | ||
[[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقریزاده اشعری]]]] | [[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقریزاده اشعری]]]] | ||
::::::آقای '''[[محمد باقریزاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد باقریزاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۶: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۲۰. [[مجتبی تونهای|آقای تونهای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}} | ||
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | [[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونهای]]]] | ||
::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۲۷: | ||
::::::بهمعنای چشمداشت [[گشایش]] گرههای زندگی از جانب [[خداوند]] است<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.</ref>. در اصطلاح به معنای [[چشمبهراه بودن]] [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۳۰.</ref>. | ::::::بهمعنای چشمداشت [[گشایش]] گرههای زندگی از جانب [[خداوند]] است<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.</ref>. در اصطلاح به معنای [[چشمبهراه بودن]] [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۳۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۲۱. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛}} | ||
[[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]] | [[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]] | ||
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۳۵: | ||
::::::در هر حال، [[انتظار]] و چشم به راه [[آینده]] بودن، شعلهای است در وجود [[انسان]] که هرچه فروزانتر و پر فروغتر باشد، تحرک و [[پویایی]] او نیز بیشتر خواهد بود. برعکس، هر چه این شعله به سردی و خاموشی بگراید، تلاش و فعالیت [[انسان]] نیز [[کاستی]] میپذیرد تا آنجا که او به موجودی سرد، بیروح، بینشاط، گوشهگیر و بیتحرک تبدیل میشود. در روانشناسی، به این حالت "افسردگی" میگویند، شدت و [[ضعف]] و زمینههای به وجود آمدن افسردگی در افراد گوناگون، متفاوت است، ولی عامل آن در هر حال چیزی جز خشکیدن نهال [[امید]] در وجود [[انسان]] نیست، با توجه به اهمیت و نقش اساسی [[امید]] به [[آینده]] و [[انتظار فرج]] در [[زندگی]] [[انسانها]]، [[مکتب اسلام]] کوشیده است با تقویت این [[روحیه]]، تلاش و سرزندگی [[مسلمانان]] را در [[جوامع اسلامی]] به نهایت درجه برساند و آنها را در هر زمان، پویا و پایدار نگه دارد»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۳.</ref>. | ::::::در هر حال، [[انتظار]] و چشم به راه [[آینده]] بودن، شعلهای است در وجود [[انسان]] که هرچه فروزانتر و پر فروغتر باشد، تحرک و [[پویایی]] او نیز بیشتر خواهد بود. برعکس، هر چه این شعله به سردی و خاموشی بگراید، تلاش و فعالیت [[انسان]] نیز [[کاستی]] میپذیرد تا آنجا که او به موجودی سرد، بیروح، بینشاط، گوشهگیر و بیتحرک تبدیل میشود. در روانشناسی، به این حالت "افسردگی" میگویند، شدت و [[ضعف]] و زمینههای به وجود آمدن افسردگی در افراد گوناگون، متفاوت است، ولی عامل آن در هر حال چیزی جز خشکیدن نهال [[امید]] در وجود [[انسان]] نیست، با توجه به اهمیت و نقش اساسی [[امید]] به [[آینده]] و [[انتظار فرج]] در [[زندگی]] [[انسانها]]، [[مکتب اسلام]] کوشیده است با تقویت این [[روحیه]]، تلاش و سرزندگی [[مسلمانان]] را در [[جوامع اسلامی]] به نهایت درجه برساند و آنها را در هر زمان، پویا و پایدار نگه دارد»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۲۲. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛}} | ||
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | [[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۴۳: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۲۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}} | ||
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | [[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | ||
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۵۱: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۲۴. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛}} | ||
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: |
نسخهٔ ۲۹ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۳
معنای انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج |
مدخل اصلی | انتظار ظهور امام مهدی |
معنای انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- تعریف لغوی و اصطلاحی «انتظار» چیست؟
- مقصود از انتظار چیست؟
- مفهوم حقیقی انتظار چیست؟
- انتظار فرج به چه معناست؟ و جایگاه آن در فرهنگ شیعه و ویژگیهای آن کدامند؟
پاسخ نخست
- آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در دو کتاب «ما منتظریم» و «انتظار فرج امام زمان» در اینباره گفته است:
- «انتظار ظهور امام زمان (ع) به معنای انتظار برای پر شدن جهان از عدل و داد و عدالت برای همه انسانها [و] انتظار رفع ظلم از صحنه زندگی بشر و انتظار فرا رسیدن دنیایی برتر از لحاظ معنوی و مادی است[۱].
- انتظار فرج... یعنی، انتظار حاکمیت قرآن و اسلام. شما به آنچه فعلاً جهان در آن قرار دارد، قانع نیستید. حتی به همین پیشرفتی هم که با انقلاب اسلامی به دست آوردید، قانع نیستید. میخواهید باز هم به حاکمیت قرآن و اسلام، نزدیکتر بشوید. این انتظار فرج است[۲]. انتظار فرج، یعنی، انتظار گشایش از کار انسانیت. امروز کار انسانیت، در گرههای سخت، پیچیده و گره خورده است...، امروز فرهنگ مادی، به زور به انسانها تحمیل شده است؛ این یک گره است. امروز در سطح دنیا، تبعیض انسانها را میآزارد؛ این گره بزرگی است. امروز کارِ ذهنیتِ غلط، مردم دنیا را به آنجا رسانده است که فریاد عدالتخواه یک ملت انقلابی، در میان عربدههای مستانه قدرتگرایان و قدرتمندان گم میشود؛ این یک گره است. امروز مستضعفان آفریقا و آمریکای لاتین، میلیونها انسان گرسنه آسیا و آسیای دور، میلیونها انسان رنگینپوستی که از ستم تبعیض نژادی رنج میبرند؛ چشم امیدشان به یک فریادرس و نجات بخش است و قدرتهای بزرگ نمیگذارند، ندای این نجات بخش به گوش آنها برسد؛ این یک گره است. فرج؛ یعنی، باز شدن این گرهها. دید را وسیع کنیم؛ به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم[۳].
- معنای انتظار فرج به عنوان عبارة اخرای انتظار ظهور، این است که مؤمن به اسلام، مؤمن به مذهب اهل بیت (ع) وضعیتی را که در دنیای واقعی وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقع قضیه هم همین است. منتظر است که این فروبستگی کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا بکند[۴]. در آثار اسلامی، در آثار شیعی میبینید که از انتظار ظهور حضرت مهدی تعبیر شده است به انتظار فرج. فرج یعنی چه؟ یعنی گشایش. کِی انسان انتظار فرج دارد؟ انتظار گشایش دارد؟ وقتی یک فروبستگیای وجود داشته باشد، وقتی گرهی هست، وقتی مشکلی هست. در زمینه وجود مشکل، انسان احتیاج پیدا میکند به فرج؛ یعنی سرانگشتِ گرهگشا؛ بازکننده عقدههای فروبسته. این نکته مهمی است.
- مسئله، مسئله گره در کار شخص من و شخص شما نیست. امام زمان (ع) برای اینکه فرج برای همه بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعه بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آینده بشر را نجات بدهد. امروز ما انتظار فرج داریم. یعنی منتظریم که دست قدرتمند عدالتگستری بیاید و این غلبه ظلم و جور را که همه بشریت را تقریباً مقهور خود کرده است، بشکند و این فضای ظلم و جور را دگرگون کند و نسیم عدل را بر زندگی انسانها بوزاند، تا انسانها احساس عدالت کنند[۵]»[۶].
- «انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک انتظار، انتظار فرج نهایی است؛ یعنی اینکه بشریت اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"- و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لکن انتظار فرج مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همه انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه قرآنی است که: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۷] یا ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۸]. یعنی هیچ وقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند[۹]»[۱۰].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله صدر؛ |
---|
|
۲. آیتالله شهید مطهری؛ |
---|
|
۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
|
۴. آیتالله ریشهری؛ |
---|
|
۵. آیتالله حکیم؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین فاضل لنکرانی؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
|
۱۱. حجت الاسلام والمسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
|
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛ |
---|
|
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛ |
---|
|
۱۸. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۱۹. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
|
۲۰. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۲۱. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
|
۲۲. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
|
۲۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
۲۴. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ سخنرانی مقام معظم رهبری، ۸/۱۰/۱۳۷۵.
- ↑ در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.
- ↑ در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.
- ↑ دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۸۷.
- ↑ دیدار اقشار مختلق در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۷۸.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۵۸-۱۶۰.
- ↑ و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه:۵.
- ↑ موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه:۱۲۸.
- ↑ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۰۶/۱۳۸۴
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص95-96.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۴، ۳۵۵.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۱۴.
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، ج۹، ص۳۹۴.
- ↑ چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۶، ۳۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۸۵.
- ↑ «به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵.
- ↑ ر.ک: ح ۹۰۶.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۰، ح ۹۱۰.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۲، ح ۹۱۹.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۴، ح ۹۳۳.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۹، ح ۹۲۹- ۹۳۱ (از ارکان دین است).
- ↑ ر.ک: ح ۸۹۸ و ۸۹۹ و ۹۰۲ و، ص ۳۷۵ (فصل دوم/ با شکیبایی، امید فرج میرود).
- ↑ این احتمال نیز قابل توجه است که: انتظار از باب افتعال است و یکی از کاربردهای این باب «تلاش برای تحصیل شیء» است مثلًا اکتساب مترادف کسب نیست بلکه کسی است که با کوشش و زحمت حاصل گردد. از این نظر انتظار نیز در معنای لغوی خود «چشم داشت همراه با تلاش» است نه صرفاً چشم داشت بدون مسئولیت و تلاش توقع نیز از باب تفعل است و سپس از معانی این باب نیز «تلاش برای تحصیل شیء» است و توقع فرج نیز به معنای تلاش برای وقوع و تحقق گشایش است. با این توضیح، روایت «لیعدن احدکم لخروج القائم و لو سهماً» [ارجاع شود به روایت] نیز به انتظار مسئولانه اشارت دارد.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۴، ح ۹۳۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۵۴، ح ۹۴۳.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۶۲، ح ۹۵۲.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۶، ح ۹۳۶.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۶۶، ح ۹۵۷.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۵، ص۳۰۵-۳۰۸.
- ↑ مکیال المکارم ۲، ۱۵۲- ۱۵۳.
- ↑ النجم الثاقب، ۴۲۸ چاپ علمیه اسلامیه.
- ↑ مائده، ۲۴.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ۳۴۲.
- ↑ شهید مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی به ضمیمه شهید، ۶۱- ۶۸ با تلخیص.
- ↑ کمال الدین، ۳۱۹.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص ۲۵۵.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۶۱ - ۶۲.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.
- ↑ الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ نهج الفصاحة، ص۷۸؛ ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.
- ↑ «عمر دنیا به پایان نمیرسد تا این که خداوند مردی از اهل بیت من برانگیزد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است. او دنیا را پر از عدل و داد نماید چنان که از ظلم و جور پر شده باشد» کشف الغمة، إربلی، ج۳، ص۲۷۱.
- ↑ فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.
- ↑ التحقیق فى کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.
- ↑ ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۸۱؛ عزیز اللّه حیدرى، انسان معاصر، ص ۳۲.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱.
- ↑ ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه «انتظار».
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۰۷، ح ۱۶.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۱، ۲۴۲.
- ↑ در انتظار امام، عبد الهادی فضلی، ص ۷۸
- ↑ مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۲۱۹
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ تا ۲۴۲.
- ↑ ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار.
- ↑ ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵.
- ↑ فصلنامه انتظار، ج ۶، محمّد مهدی آصفی، مقاله انتظار پویا.
- ↑ ر. ک: سید رضا صدر، راه مهدی علیه السّلام، ص ۸۶.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۱۰۱؛ شیخ طوسی، أمالی، ص ۴۰۵.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۸۷. همچنین ر. ک: سنن الترمذی، ج ۵، ص ۵۶۵.
- ↑ " أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ"؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۳۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۴۴.
- ↑ در این باره امام سجّاد(ع) فرمود:" انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ"؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۱۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۹.
- ↑ رسول گرامی اسلام(ص) فرمود:" أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ"؛ حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۷.
- ↑ ر. ک: سوره یوسف، آیه:۸۷.
- ↑ " وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا "؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳.
- ↑ " عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ وَ الرَّدِّ إِلَيْنَا وَ انْتِظَارِ أَمْرِنَا وَ أَمْرِكُمْ وَ فَرَجِنَا وَ فَرَجِكُمْ "؛ رجال کشی، ص ۱۳۸.
- ↑ " هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) "؛ برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.
- ↑ علی سعادت پرور، ظهور نور، ص ۸۲- ۸۱.
- ↑ " كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ "؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸.
- ↑ محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه: علیرضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸.
- ↑ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴،( با تصرّف).
- ↑ روح اللّه موسوی، صحیفه نور، ج ۲۱، ۱۴ فروردین ۱۳۶۷.
- ↑ " اللّهمّ أرنا الّطلعة الرّشيدة و الغرّة الحميدة "
- ↑ محمّد تقی جعفری، شرح نهج البلاغه، ص ۲۹۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۵۹-۱۶۸.
- ↑ ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار
- ↑ ر.ک: محمدتقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵
- ↑ محمد مهدی آصفی، «انتظار پویا»، فصلنامه انتظار، ش۶
- ↑ ر.ک: محمدامیر ناصری، الامام المهدي في الأحاديث المشتركة بين السنة والشيعة.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۸۸-۱۸۹.
- ↑ "النظر الانتظار: تأمل الشئ بالعین"؛ (الصحاح، ج۲، ص۸۳۰).
- ↑ " نَظَرتُهُ و انْتَظَرْتُه إِذا ارْتَقَبْتَ حضورَه"؛ (تاج العروس، ج۷، ص۵۳۹).
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۷.
- ↑ المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.
- ↑ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۷.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۳۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ همان.
- ↑ جزوه درسهای استاد مکارم شیرازی پیرامون انگیزه پیدایش مذهب، ص ۴۷.
- ↑ همان، ص ۴۶.
- ↑ سوره عصر، آیه ۳.
- ↑ مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۶۵-۶۸.
- ↑ "بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.
- ↑ در حدیثهای فراوانی گفته شده است که: "هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا" -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی (ع) خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع میکند. برخی گفتهاند: از جمله نشانههای ظهور امام زمان (ع) طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر میگویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیتالمقدس باز میگردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حقپوش هبوط میکند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالتگستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آنرا به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله، در برخی از روایتها چنین ذکر شده است: "أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ" -إعلامالوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: "لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ". این حدیثها، طلوع شمس را از نشانههای قیامت میدانند. ملاحظه میکنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آنچه که ما پیشتر نقل نمودیم، این بود که: "هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود (ع) است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانههای نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایتها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده، و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آنچه که پیش و پس از ظهور اتفاق میافتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستارهشناسان روسی پیشبینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعهای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. حضرت باقر(ع) میفرماید: "نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..." -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیدهای که از نشانههای ظهور است، اگر معنای ظاهریاش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که امام زمان(ع) بر روی همین زمین بدون هیچگونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل میدهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانهای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت میگیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همینخاطر، نظریهای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت میگردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی میگوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از ظهور حضرت مهدی(ع) است؛ همانگونه که از برخی اخبار نیز استفاده میشود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جملهای است که نشانگر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی (ع) پشت سر وی نماز میگزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی (ع) است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروبگاهش طلوع میکند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروبگاهش" برداشت میشود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن (ع) به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.
- ↑ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.
- ↑ اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب اینها هر فتنه کور و تاریک را دفع میکنم؛ و به سبب آنها شدائد و سختیها را برطرف میکنم و از آنها غُل و زنجیر را بر میدارم؛ و برهمینان صلوات و درود خداوند باد؛ زیرا، هدایت یافتهاند و انتظار را به کردار و رفتارشان تفسیر کرده، و میگویند: انتظار، یعنی عبرتِ عبرتانگیز و صبر بیصبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.
- ↑ حسینی گرگانی؛میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص 35-38.
- ↑ بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳.
- ↑ انشراح، آیه ۶.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۵–۳۰۹.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۳، ۶۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
- ↑ سوره اسراء، ۷۱.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۷۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
- ↑ معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰.
- ↑ ر.ک: دهخدا، علی اکیر، لغت نامه، ۱۵ ج، چاپ اول از دوره جدید؛ تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳. کلمه "انتظاره"؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه "انتظار".
- ↑ بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۳، ح ۸.
- ↑ ورام بن أبی فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، بیروت، دار صعب و دار التعارف، بیتا، ج ۱، ص ۲۷۲؛ محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ۱۵ ج، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷، ج ۱، ص ۱۸۴، ح ۶۷۵.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۵، ح ۳، ص ۵۴۷.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۶ - ۱۳۷.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ۱۲، ص ۱۶۶
- ↑ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و انتظار الفرج من اعظم العمل؛ کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵
- ↑ انتظار الفرج عبادة. و... همان؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۹۶، ۱۱۷، ۲۶۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۱ - ۸۲.