امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۵۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = اصول مذهب
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[امامت در لغت]] - [[امامت در قرآن]] - [[امامت در حدیث]] - [[امامت در نهج البلاغه]] - [[امامت در کلام اسلامی]] - [[امامت در تاریخ اسلامی]] - [[امامت در عرفان اسلامی]] - [[امامت در فلسفه اسلامی]] - [[امامت در فرق و مذاهب]] - [[امامت در فقه سیاسی]] - [[امامت در معارف دعا و زیارات]] - [[امامت در معارف و سیره فاطمی]] - [[امامت در معارف و سیره حسینی]] - [[امامت در معارف و سیره سجادی]] - [[امامت در معارف و سیره رضوی]] - [[امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[امامت از دیدگاه اهل سنت]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امامت در لغت]] - [[امامت در قرآن]] - [[امامت در حدیث]] - [[امامت در نهج البلاغه]] - [[امامت در کلام اسلامی]] - [[امامت در معارف و سیره رضوی]] - [[امامت از دیدگاه اهل سنت]] - [[امامت در اصول فقه]] - [[امامت در فقه سیاسی]] - [[امامت در معارف دعا و زیارات]] - [[امامت در معارف و سیره سجادی]] - [[امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امامت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
 
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
'''[[امام]]''' به معنای [[مقتدا]] و [[پیشوا]]، در اصطلاح [[دینی]] به [[خلیفه رسول الله]] در [[اجرای دین]] گفته می‌شود. مسئله امامت میان [[علمای اسلامی]] اهمیت بسیاری داشته و وجه اصلی تمایز [[شیعه]] با سایر مذاهب اسلامی است. [[پیروان مکتب اهل بیت]] {{عم}} امامت را جایگاه ویژه و منصب الهی دانسته و آنرا از اصول [[عقاید اسلامی]] می‌دانند، درحالی که [[اهل سنت]] [[امام]] را مرادف [[امیر]] و [[حاکم]] و ناظم [[جامعه]] می‌‌دانند.
[[پرونده:V0010.webm|بندانگشتی|285px|چپ|]]
 
'''امامت''' به معنای [[رهبری]] و [[پیشوایی]] است. امامت، [[منصب]] و مقامی که از سوی [[خداوند]] به بعضی انسان‌های [[پاک]] و [[دانا]] و [[شایسته]] داده می‌شود که [[مردم]] را به [[راه خدا]] [[هدایت]] کنند. در [[اسلام]]، برای تداوم [[مسؤولیت]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} در بُعد [[حکومتی]] و [[دینی]]، امامت و [[وصایت]] قرار داده شده تا [[مردم]] پس از [[پیامبر]]، از [[امام]] تبعیّت کنند و [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان]] پس از خویش را با نام و مشخصات [[تعیین]] کرده است. امامت یکی از [[اصول اعتقادی]] [[شیعه]] است و از سوی [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} است نه به [[انتخاب مردم]]. [[علم]] و [[عصمت]] از جمله شرایط آن است و [[امام]]، [[حق]] [[ولایت]] بر [[مردم]] دارد و [[حجت الهی]] بر همگان است. [[پذیرش]] امامتِ امامانِ [[معصوم]] [[واجب]] است و [[نشانه]] [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]] است و هر کس بدون [[عقیده]] و [[ایمان به امامت]] امامِ [[معصوم]] بمیرد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است. [[امام رضا]]{{ع}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ}} امامت، [[جانشینی]] [[خدا]] و [[جانشینی پیامبر]] است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. روشن است کسی که به جای [[خدا]] و [[رسول]] بر [[مردم]] [[حکومت]] می‌کند، باید [[پاک]] و [[عادل]] و [[شبیه]] [[پیامبر]] در [[کمالات]] و [[فضایل]] باشد. به [[پیروان]] این [[عقیده]]، [[امامیه]] و [[شیعه]] گفته می‌شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۳۲.</ref>.
برای اثبات وجوب امامت، در کنار ادله عقلی مانند [[برهان لطف]]، ادله نقلی اعم از [[آیات]] و [[روایات]] نیز آنرا بیان کرده‌اند، مانند: [[آیه اولی الامر]]، [[آیه صادقین]]، [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث من مات]] و ... .
 
اهداف مختلفی برای امامت بیان شده است مانند: تبیین مفاهیم قرآنی؛ [[داوری]] در [[منازعات]]؛ [[ارشاد]] و [[هدایت]] [[انسان‌ها]]؛ [[اتمام حجت]] بر [[بندگان]]. همچنین برخی از شرایطی که برای امام بیان شده عبارت است از: نصب الهی؛ علم لدنی؛ عصمت؛ افضلیت و عدالت.


==تعریف [[امام]] و [[امامت]]==
درباره راه تعیین امام، [[شیعیان]] معتقدند تنها راه، «[[نص]]» از سوی [[خداوند]] و [[پیامبر]] {{صل}} است؛ اما سایر فرق اسلامی، پنج راه برای [[تعیین امام]] ذکر کرده‌اند: [[اجماع]]، [[استخلاف]] یا [[انتصاب]]، [[شورا]]، [[بیعت]]، قهر و غلبه.
===واژه‌شناسی لغوی===


===[[امامت در کلام اسلامی|تعریف مشهور متکلمان]]===
== معناشناسی امام و امامت ==
=== معنای لغوی ===
{{اصلی|امامت در لغت}}
واژه [[امام]] در لغت از ریشه “ام” است که معانی گوناگونی دارد. یکی از آنها [[مقتدا]] و پیشواست. امامت در لغت به معنای قصد، توجه و آهنگ چیزی کردن<ref>خلیل، العین، ج۱، ص۱۰۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ص۲۱۴.</ref>. طریحی می‌گوید: “امام به کسر الف، بر وزن فِعال به معنای کسی است که از او [[پیروی]] می‌شود”<ref>فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۰.</ref>. به گروهی خاص که از نظر [[فکری]]، [[اعتقادی]]، [[سیاسی]] یا زبانی، زمانی و مکانی در یک امر یا اموری خاص با یکدیگر اشتراک دارند و با یکدیگر یکی شده‌اند [[امت]] می‌گویند و رهبرشان نیز [[امام]] نامیده می‌شود. بنابراین سه واژۀ [[امام]]، امامت و [[امت]] لازم و ملزوم یکدیگرند و بدون هم معنا ندارند<ref>ر.ک: [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطف‌الله]]، [[نظام امامت و رهبری (کتاب)| نظام امامت و رهبری]]، ص۱۱-۱۲.</ref>. البته باید دقت شود که [[پیشوا]] در زبان فارسی، ترجمه تحت‌اللفظی کلمه [[امام]] است. در عربی کلمه "[[امام]]" یا "[[پیشوا]]" مفهوم مقدسی ندارد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۲.</ref>.


==رابطه مفهوم امامت با مفاهیم دیگر==
در کتاب‌های لغت برای [[امام]] مصادیقی برشمرده شده است که عبارت‌اند از: [[قرآن کریم]]، [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}}، [[جانشین پیامبر]] {{صل}}، [[امام]] در نماز جماعت، فرمانده سپاه، راهنمای مسافران، ساربان و راهنمای شتران، چوب و ریسمان، تراز در ساختمان، راه پهن و آشکار، دانشمندی که از او [[پیروی]] می‌شود<ref>معجم المقاییس فی اللغة، ص۴۸، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۱- ۳۲؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۱۵۷؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۴، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۲۷؛ فرهنگ عمید، ص۱۸.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۰۵؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۱.</ref>
===رابطه با [[حجت الهی]]===
===رابطه با [[ولایت]]===
===رابطه با [[نبوت]] و [[رسالت]]===
===رابطه با [[خلیفه الهی]]===
===رابطه با [[خلیفه رسول الله]]===
===رابطه با [[وصی رسول الله]] ([[وصایت]])===
===رابطه با [[عهد الهی]]===
===رابطه با [[پادشاهی]] ([[ملک]])===
===رابطه با [[ریاست]]===


===رابطه با [[خلافت]]، [[نبوت]] و [[رسالت]]===
=== معنای اصطلاحی ===
*در [[قرآن کریم]] هر چهار کلمه [[خلیفه]]، [[امام]]، [[نبوت]] و [[رسالت]] یا مشتقات آن، استعمال شده است که [[آیات]] دارای کلمه [[خلیفه]] در ذیل عنوان مفهوم [[خلیفه]] در [[قرآن]] مطرح شد.
در تعریف اصطلاحی [[امام]] گفته‌اند: [[امام]] [[خلیفه رسول الله]] در [[اجرای دین]] است؛ به گونه‌ای که [[پیروی]] از وی بر همه [[مسلمانان]] [[واجب]] است<ref>{{عربیعند المتكلمين هو خليفة الرسول {{صل}} في إقامة الدين بحيث يجب اتباعه على كافة الأمة}}، ر.ک: محمدعلی تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۲۵۹.</ref>. [[امام]] در اصطلاح [[شیعه]] به کسی می‌گویند که [[پیشوا]] و مقتدای عالمیان است. [[خداوند]] به وی در جمیع امور [[مصونیت]] و عصمت بخشیده است<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین حسینی تهرانی|حسینی تهرانی، سید محمد حسین]]، [[امام‌شناسی - حسینی طهرانی (کتاب)|امام‌شناسی]]، ج۱۸، ص۲۰۶.</ref>.
*اما کلمه [[امام]]، در [[قرآن مجید]]، بر مصادیق مختلفی استعمال شده است که به دو دسته تقسیم می‌شود:
#مصادیق غیر بشری، مانند [[لوح محفوظ‍‌]]: {{متن قرآن|وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref>
#[[کتاب آسمانی]]: {{متن قرآن|وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً}}<ref>«و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است» سوره هود، آیه ۱۷؛ سوره احقاف، آیه ۱۲.</ref>.
*مصادیق بشری که از جهت [[حقانیت]] و بطلان، به دو دسته تقسیم می‌شود:
#[[امام حق]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>
#[[امام باطل]]: {{متن قرآن|فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ}}<ref>«با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>.
*امّا [[امامت]] در اصطلاح [[دینی]] به دو صورت [[عام و خاص]] است که در معنای عام، شامل [[نبوت]] و [[رسالت]] به عنوان [[مقتدا]] و [[اسوه]] می‌شود و در معنای خاص، شامل آنها نشده و در بعضی موارد بعد از تحقق [[مقام نبوت]] و [[رسالت]] است{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را  که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی  آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. یا [[مقام]] ویژه‌ای است که از طرف [[خدای سبحان]] به اوصایای [[پیامبران]]{{عم}}، [[عنایت]] می‌شود.
*اما کلمه [[نبوت]]، ۵ بار {{متن قرآن|مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}}<ref> «هیچ بشری را نسزد که خداوند به او کتاب و حکمت و پیامبری بدهد» سوره آل عمران، آیه ۷۹.</ref>؛ {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ}}<ref>«و ما به او اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}} <ref>«و به راستی ما به بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) و داوری و پیامبری دادیم» سوره جاثیه، آیه ۱۶</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ}}<ref>«و نوح و ابراهیم را فرستادیم و در فرزندان آنان پیامبری و کتاب (آسمانی) نهادیم» سوره حدید، آیه ۲۶.</ref> در [[قرآن]] استعمال شده و در اصل و ریشه آن، [[اختلاف]] است. بعضی گفته‌اند: از نَبَأ به معنای خبر مشتق شده<ref>تبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ کنزالدقائق، ج۸، ص۲۳۲؛ المیزان، ج۲، ص۱۳۹.</ref> و برخی دیگر نوشته‌اند: از نبوه (بر وزن نغمه) به معنای [[رفعت]] و بلندی [[مقام]]، مشتق شده است<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۰؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۵۴.</ref>؛ لذا با لحاظ‍ ریشه، ترجمه [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.</ref> دو گونه می‌شود؛ ای [[پیامبر]]! در کتاب [[قرآن]] از [[موسی]] یاد کن که او [[بنده]] [[مخلَص]] و فرستاده [[حق]] و پیام‌آور برای خَلق بود.
*ای [[پیامبر]]! در کتاب [[قرآن]] از [[موسی]] یاد کن که او [[بنده]] [[مخلَص]] و فرستاده‌ای والامقام بود.
*اما کلمه [[رسالت]] فقط‍ یک بار{{متن قرآن|فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ}}<ref> «(صالح) از آنان روی گردانید و گفت: ای قوم من! بی‌گمان پیام پروردگارم را به شما رسانده‌ام و برای شما خیرخواهی کرده‌ام امّا شما خیرخواهان را دوست نمی‌دارید» سوره اعراف، آیه ۷۹.</ref> و جمع آن "رسالات"، ۸ بار در [[قرآن مجید]] استعمال شده است؛ و معنای [[رسالت]] این است که مأموریتی بر عهده کسی بگذارند و او موظف به [[تبلیغ]] و ادای آن شود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۵۶-۵۸.</ref>.


==امامت در اصطلاح==
[[امام]] دارای سه ویژگی است: ویژگی نخست، [[جانشینی]] [[پیامبر گرامی اسلام]] است. [[امام]] کسی است که پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بر مسند او می‌نشیند. [[ولایت]] و [[سرپرستی]] بر همۀ [[مکلفان]]، از دیگر [[ویژگی‌های امام]] است. ویژگی دیگر، [[واجب‌الاطاعه]] بودن [[امام]] است. [[امام]]، [[جانشین پیامبر]] {{صل}} و [[ولیّ]] [[امت]] است؛ به گونه‌ای که [[اطاعت]] از [[فرمان]] او در حد [[اطاعت]] از فرمان پیامبر {{صل}} [[وجوب]] دارد. [[امام]]، تنها یک [[راهنما]] و [[هدایت‌گر]] نیست که [[امت]] در قبال وی هیچ وظیفه‌ای نداشته باشد، بلکه [[امت]]، هم در امور [[دین]] و هم در [[امور دنیا]] باید از وی [[اطاعت]] کند<ref>ر.ک: جمعی از نویسندگان، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]] (بررسی دیدگاه‌های امامیه، معتزله و اشاعره)، زیر نظر محمود یزدی مطلق، ص۴۹-۵۰؛ [[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۴۴.</ref>.
*مراد از "امامت" و "[[ولایت]]"، "[[ولایت امر]]" است؛ به این معنا که اینکه [[فرمان]] [[دست]] چه کسی باید باشد؛ بازگشت همۀ [[نزاع‌ها]]، چه داخل و چه بیرون از [[جامعه اسلامی]]، به این است که چه کسی [[دستور]] بدهد. در عصر ما نیز، هر کدام از [[طاغوت‌ها]] و سردم‌داران [[استکبار جهانی]] ادعا می‌کند که باید [[فرمان]] [[دست]] من باشد و اگر ملتی یا کشوری بیابد که روزبه‌روز مقتدرتر می‌شود، درصدد شکستن و به‌زانودرآوردن آن برمی‌آید تا خود را ابرقدرت جلوه دهد. اساس [[جنگ‌ها]] و کشمکش‌های این [[مستکبران]] با رقبای خود در [[دنیا]] همین است که زیر بار [[فرمان]] آنان نمی‌روند. بنابراین، [[نزاع]] و دعوا بر سر همان چیزی است که در منابع [[دینی]] [[اسلام]] از آن به "[[ولایت امر]]" تعبیر شده است. "امامت" همان "[[ولایت امر]]" است؛ یعنی چه کسی باید صاحب [[دستور]] باشد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>
*امامت در اصطلاح، تعاریف متعدّدی برای آن ارائه شده است که شاید مناسب‌ترین آن تعریف زیر باشد:
*"امامت عبارت است از [[ریاست]] و [[رهبری]] [[جامعه]] در [[امور دینی]] و [[دنیوی]]". از این تعریف چند نکته استفاده می‌شود:
# امامت یک [[منصب الهی]] و به تعبیر [[قرآن کریم]] [[عهد خداوند]] است{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
# [[امام]] [[ریاست]] کلّی [[جامعه]] را در همه جنبه‌ها و تمام [[شئون]] آن بر عهده دارد. اعم از: [[رهبری سیاسی]] و [[حکومت]]، [[رهبری]] [[قضایی]] و [[فصل خصومت]]، [[رهبری]] و مرجعیّت [[دینی]] و [[مقام]] [[افتاء]] و [[زعامت]] تقنینی و قانون‌گذاری.
# [[مردم]] در [[تعیین]] و [[نصب امام]] دخالتی ندارند، امّا برای به فعلیت رسیدن [[زعامت]] او و به اصطلاح "مبسوط الید" شدن [[امام]]، [[بدیهی]] است که نقش اصلی از آن [[مردم]] است. بر این که امامت نیز همچون [[نبوّت]] خارج از محدوده [[انتخاب]] و تشخیص [[مردم]] است علاوه بر [[قرآن]] و [[روایات]]، [[عقل]] نیز دلالت دارد؛ چون [[امام]] نیز – چنان‌که خواهد آمد- باید دارای صفاتی همچون [[عصمت]] و [[علم]] خاصّ باشد که جز [[خداوند]] کسی از آن [[آگاه]] نیست و اینکه تحقّق و فعلیت [[امام]] وابسته به [[مردم]] و حضور آنها در صحنه است امری روشن است؛ زیرا [[حاکم]] بدون [[رعیت]] و [[امام]] بدون [[مأموم]] معنا ندارد و از طرفی [[انسان]] موجودی مختار است و امور خود را با [[اراده]] خود انجام میدهد و [[خدای متعال]] نیز بنا ندارد امور خارج از مجاری عادّی به انجام برسد: {{متن حدیث|أبى اللّه أن يجرى الأمور إلّا بأسبابها}}؛ بنابراین حضور [[مردم]] و به تعبیر [[امیر المؤمنین]]{{ع}} "حضور حاضر"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref> است که امکان تصدّی امور توسّط [[امام]] را فراهم می‌کند. به همین [[دلیل]] اکثر ائمّه{{عم}} در [[حقیقت]] دارای [[منصب امامت]] بودند، ولی در عمل متصدّی بخشی از [[شئون امامت]] نبودند و نه تنها [[مردم]] از [[رهبری سیاسی]] آنها [[محروم]] بودند که حتّی در امور مذهبی نیز [[مرجع]] عمومی [[مردم]] نبودند و [[مردم]] به دیگران مراجعه می‌کردند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۳۰-۳۱.</ref>.
*واژۀ [[امام]] از ریشۀ "أ م م" است و در لغت به معانی زیر آمده است: "هر کسی که مورد [[اقتدا]] و [[تبعیت]] گروهی قرار بگیرد چه در [[راه مستقیم]] باشند یا [[گمراه]]؛ [[قیم]] و [[مصلح]]، مقدم، طریق و راه"<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۵۰؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۵.</ref>.
* [[ابن منظور]] در [[لسان العرب]] [[معتقد]] است که أمامَ (جلو و مقدم) با [[امام]] ([[پیشوا]]) هم ریشه است هردو ریشۀ "ام [[یوم]]" به معنی قصد کردن و [[پیشی گرفتن]] است<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۵۰.</ref>.
*واژۀ [[امام در قرآن]] در معانی لغوی آن به کار رفته است، تفلیسی در وجوه [[قرآن]] بر آن است که "[[امام]]" در [[قرآن]] بر پنج وجه به کار رفته است:
*'''وجه نخستین''' [[امام]] به معنای پیشرو است چنان که [[خدای متعال]] در [[سورۀ بقره]] آیۀ ۱۲۴ فرموده است: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و نیز در [[سورۀ فرقان]] آیۀ ۷۴ فرموده است: {{متن قرآن|وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}}<ref>«و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref> {{عربی|یعني قائداً في الخير}}.
*'''وجه دوم''' به معنای "[[نامه]]" آمده است چنان که در سورۀ [[بنی اسرائیل]]، آیۀ ۷۱ فرموده است: {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref> {{عربی|یعنی بکتابهم الذی عملوا فی الدنیا}}.
*'''وجه سوم''' به معنای "[[لوح محفوظ]]" است چنان که در [[سورۀ یس]] فرموده است: {{متن قرآن|كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref> {{عربی|يعني في اللوح المحفوظ}}.
*'''وجه چهارم''' به معنای "[[تورات]]" است چنان که در [[سورۀ هود]] فرموده است: {{متن قرآن|مِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا}}<ref>«و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است» سوره هود، آیه ۱۷.</ref> {{عربی|يعني التوراة}} و در [[سورۀ احقاف]] فرمود: {{متن قرآن|وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً}}<ref>«و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود» سوره احقاف، آیه ۱۲.</ref> {{عربی|يعني التوریه}}.
*وجه پنجم به معنای راه روشن و پیداست، چنان که در [[سورۀ حجر]] فرمود: {{متن قرآن|وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«و (نشانه‌های) آن دو شهر (لوط و ایکه) بر سر راهی آشکار است» سوره حجر، آیه ۷۹.</ref> {{عربی|يعني الطریق الواضح}}<ref>وجوه قرآن، ص۲۸-۲۹؛ اسماعیل بن احمد، وجوه القرآن، ص۲۸-۲۹ و ص۹۸-۹۹.</ref>.
*"غالباً معنای آن در نزد [[عرب]] امری است که مورد [[تبعیت]] باشد چه [[انسان]] باشد که [[کردار]] و گفتارش مورد [[تبعیت]] است و چه کتاب باشد (مانند [[آیین]] [[نامه]])، چه محق باشد یا مبطل"<ref>ر.ک: المفردات، ج۱، ص۱۹۷.</ref>.
*بنابر آنچه [[گذشت]] امامت به معنای [[پیشوا]] و مقتدای [[مردم]] بودن است که آنان را به سویی [[هدایت]] می‌کند حال اگر [[امام]] بر [[حق]] و [[منصوب]] از طرف [[خداوند متعال]] و [[نبی مکرم اسلام]] باشد آنان را به سوی خیر و [[نیکی]] [[هدایت]] می‌نماید<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۵۴- ۱۵۶.</ref>.
* [[اندیشمندان]] و [[متکلمان]] [[مسلمان]] درباره امامت و [[ولایت]] تعاریف زیادی ذکر کرده‌اند. در اینجا به برخی از این تعاریف مهم اشاره می‌شود:
# [[سید مرتضی علم الهدی]] از [[عالمان]] بزرگ [[شیعی]] در این زمینه می‌نویسد: امامت، [[ریاست]] فراگیر در امور [[دین]] است به صورت اصلی و استقلالی، نه به [[نیابت]] از کسانی که در [[دار تکلیف]] هستند<ref>مراد از قید «بالاصالة لا بالنیابة» در تعریف امامت این است که امامت مورد نظر اسلام و شیعه، امری اصلی و منصبی الهی است، نه امری نیابتی و وکالتی از سوی مردم، که امامت و رهبری مطرح در حکومت‌های رایج در گذشته و حال از این قسم است.</ref><ref>{{عربی|اَلاِمَامَهُ رِیَاسَهٌ عَامَّهٌ فِی الدِّینِ بِالاِصَالَهِ لا بِالنِّیَابَهِ عَمَّن هُوَ فِی دَارِ التَّكلیِفِ}}؛ الحدود والحقایق، سید مرتضی علم الهدی، ص۴۱.</ref>.
# [[قاضی عبدالجبار معتزلی همدانی]] از [[اهل سنت]] در [[تعریف امامت]] می‌نویسد: "[[امام]]، نامی است برای کسی که [[حق ولایت]] و صاحب اختیاری بر [[امّت]] و (نیز) [[حق]] تصرّف در کارهایشان را دارد، به صورتی که قدرتی [[برتر]] از او - در میان [[امت]] - نیست"<ref>{{عربی|الإمام اسم لمن له الولايه علی الأمة و التصرف في أمورهم علی وجه لا يكون فوق يده يدٌ}}؛ شرح الأصول الخمسة، ص۵۰۹.</ref>.
# [[سعدالدین تفتازانی]] از [[اهل سنت]] می‌گوید: امامت، [[ریاست]] عام و فراگیر بر امر [[دین]] و [[دنیا]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} است<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.</ref>.
# [[شیخ طوسی]] از بزرگان [[شیعه]] می‌نویسد: "[[امام]]، همان کسی است که عهده‌دار [[ریاست]] عمومی در [[دین]] و [[دنیا]] با هم است"<ref>{{عربی|الامام هو الذي يتولي الرئاسة العامّة في الدين و الدنيا جميعاً}}؛ شرح العبارات المصطلحة بین المتکلمین، به نقل از امامت‌ پژوهی، ص۴۲.</ref>.
# امامت در تعریفی دیگر، عبارت است از: [[ریاست]] و [[سرپرستی]] توسط [[امام]] [[معصوم]] بر امور [[دین]] و دنیای [[مردم]] و [[حفظ]] [[مصالح]] دنیوی‌شان از راه جلوگیری از [[ظلم]] و [[فساد]] و اخلال امور [[واجب]] [[دینی]]. وجود چنین امامی لطفی از سوی [[خدای متعال]] بر [[مردم]] است<ref>برگرفته از تمهید الأصولی فی علم الکلام، ابی جعفر محمد بن حسن طوسی، ص۳۴۸ - ۳۴۹.</ref>.
# [[عضدالدین ایجی]] از [[اهل سنت]] نیز می‌گوید: "امامت، [[ریاست]] عام بر امور [[دین]] و دنیاست"<ref>{{عربی|الامامة رياسة عامة في امور الدين و الدنيا}}؛ شرح المواقف، شرح از سید شریف علی بن محمد جرجانی، ج۸، ص۲۴۵.</ref>.
# [[علامه حلی]] از بزرگ [[عالمان]] [[شیعی]]، می‌گوید: "[[امام]]، همان [[انسانی]] است که برایش [[ریاست]] عمومی بالاصالة بر امور [[دین]] و [[دنیا]] در [[دار تکلیف]] است"<ref>{{عربی|الأمام هو الانسان الذي له الرياسة العامة في أمور الدين و الدنیا بالأصالة فی دار التکلیف}}؛ الاَلفین (دو هزار دلیل) فی امامة امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب{{ع}}، جمال الدین حسن بن یوسف المطهر الحلّی، ص۲.</ref>.
# [[ماوردی اشعری]] از [[اهل سنت]]، می‌گوید: امامت، [[ریاست]] عمومی در امر [[دین]] و [[دنیا]]، و [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} است<ref>به نقل از امامت‌پژوهی، ص۴۱.</ref>.
# [[خواجه نصیرالدین طوسی]] از مشاهیر [[عالمان]] [[شیعی]] می‌گوید: "امامت، [[ریاست]] عام [[دینی]] است که مشتمل بر [[ترغیب]] و [[تشویق]] عموم [[مردم]] بر [[حفظ]] [[مصالح دینی]] و دنیوی‌شان و بازداشتن آنها از آنچه که به حالشان [[مضر]] است"<ref>{{عربی|الامامة رئاسة عامة دينية مشتملة علی ترغيب عموم الناس في حفظ مصالحهم الدينية و الدنياوية و زجرهم عما يضرهم بحسبها}}؛ قواعد العقائد، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، ص۱۰۸.</ref>.
# [[ابن‌میثم بحرانی]]، دیگر عالم [[فرهیخته]] [[شیعی]] نیز می‌گوید: [[امام]]، همان [[انسانی]] است که برایش امامت و [[رهبری]] می‌باشد و امامت، [[ریاست]] عامی در امور [[دین]] و [[دنیا]] [[بالاصاله]] است<ref>قواعد المرام فی علم الکلام، میثم بن علی بن میثم البحرانی، ص۱۷۴.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۷-۱۹.</ref>


==بررسی دیدگاه‌ها==
=== روابط مفهومی امامت با واژگان همسو ===
*چنانکه از ظاهر تعاریف امامت نزد [[عالمان]] [[شیعی]] و [[سنّی]] برمی‌آید، به نظر چنین می‌آید که تفاوت چندانی میان [[عالمان]] و [[متکلمان شیعه]] و [[سنّی]] در این خصوص وجود ندارد. از این رو، اگر ملاک بررسی و [[داوری]] درباره دیدگاه‌های [[شیعه]] و [[سنّی]] درباره امامت همین تعاریف باشد بر حسب ظاهر عبارات، نمی‌توان گفت از امامت دو تصویر و دیدگاه متمایز و متخالف میان [[شیعه]] و [[سنّی]] وجود دارد.
==== رابطه با [[نبوت]] و [[رسالت]] ====
*به این تشابه ظاهری تعریف است که ممکن است [[تصور]] شود که در [[حقیقت]] و واقع امر نیز [[شیعه]] و [[سنّی]] در اصل مسئله امامت و چیستی آن، [[اختلاف]] [[عقیده]] ندارند و [[اختلاف]] آنها فقط به مصداق خارجی برمی‌گردد<ref>یعنی اختلاف فقط در این است که امام کیست و نه امامت چیست.</ref>، در حالی که تفاوت دیدگاه [[تشیّع]] و تسنّن در [[تصور]] و [[تعریف امامت]] نیز تفاوت آشکار و غیر قابل جمعی است؛ زیرا تفاوت و [[اختلاف]] دیدگاه دو گروه در مسائل امامت (از [[وجوب]] و [[ضرورت امامت]] و شیوه [[نصب]] گرفته تا ویژگی‌ها و [[شرایط امام]] از [[علم]]، [[عصمت]] و...) به حدی است که نمی‌توان [[اختلاف]] آنها را تنها در [[تعیین]] مصداق دانست.
{{همچنین ببینید|نبوت|رسالت}}
*توضیح آنکه اگر در [[تعریف امامت]] از سوی [[عالمان شیعه]] و [[سنّی]] دقت شود، روشن می‌شود که هسته مرکزی و نقطه محوری تعریف دو گروه درباره امامت، عبارت "[[ریاست عامه]] بر [[مسلمانان]] در امور [[دین]] و [[دنیا]]" است. اما تشابه ظاهری و [[وحدت]] لفظی آنها در مفهوم امامت نباید مایه این [[اشتباه]] و [[پندار]] غلط شود که آنها حداقل تصوّر امامت [[وحدت]] نظر دارند؛ زیرا تصوّر این دو گروه از امامت نیز کاملاً متفاوت است. چه اینکه [[ریاست عامه]] و مطلق بر امور [[دین]] و دنیای [[مسلمانان]] می‌طلبد که [[امام]] و [[حاکم]] [[مسلمانان]] از [[شایستگی]] لازم و کافی برای احراز این [[منصب]] خطیر و حساس برخوردار باشد؛ از قبیل [[اسلام‌شناسی]] به تمام معنا، [[عدالت]] و [[تقوا]] و مجاز و [[مأذون]] بودن از سوی [[خدا]] و [[رسول]]، تا [[حکومت]] و [[رهبری]] او از [[مشروعیت]] و وجاهت [[دینی]] و [[شرعی]] کافی ـ و بلکه کامل ـ برخوردار باشد. در غیر این صورت [[حاکمیت]] او غیر [[شرعی]] و طاغوتی می‌شود.
در [[قرآن کریم]] چهار کلمه [[خلیفه]]، [[امام]]، [[نبوت]] و [[رسالت]] یا مشتقات آن، استعمال شده است.
*اما [[اهل سنت]] به هیچ یک از این [[شایستگی‌ها]] که از الزامات غیر قابل اغماض [[تعریف امامت]] به معنای یاد شده است، ملتزم نبوده و هیچ یک از آنها را برای [[امام]] و [[رئیس]] [[عامه]] [[مسلمانان]] در امور [[دین]] و [[دنیا]] قائل نیستند. از این‌رو، [[اهل سنت]] در [[تعریف امامت]]، دچار نوعی تضاد و تناقض‌گویی گشته‌اند. به همین خاطر، [[متکلم]] [[شیعی]] معروف [[قرن یازدهم]] "[[عبدالرزاق لاهیجی]]"، تشابه ظاهری تعاریف [[شیعه]] و [[سنّی]] از امامت را "معمّایی" تلقی کرده که باید حل شود؛ زیرا در [[باطن]] این تشابه ظاهری، تخالف و تفاوت آشکار و غیر قابل جمعی وجود دارد. وی در این زمینه می‌نویسد: و از عجایب امور آن است که تعریف مذکور برای امامت متفق علیه است میان ما و مخالفین ما، و حال آنکه هیچ یک از [[خلفا]] و [[ائمه]] (ای) که ایشان مختّص‌اند به قول به امامت ایشان، متصف نیستند به جمیع امور معتبره در مفهوم امامت به تعریف مذکور. چه [[ریاست]] در امور [[دین]] لا محاله موقوف است بر [[معرفت]] امور دینیه بالضرورة و ایشان عالم بودن [[امام]] را شرط نمی‌دانند در امامت؛ و مدّعی آن هم نیستند که هیچ یک از [[ائمه]] (مورد قبول) ایشان عالم به جمیع امور [[دین]] بوده‌اند.
*مرحوم [[لاهیجی]] در ادامه می‌گوید: "و نیز [[ریاست]] در امور [[دین]] موقوف است به [[عدالت]] بالضرورة؛ و ایشان آن را (نیز) شرط ندانسته‌اند؛ و تصریح به عدم اشتراط این دو امر، در اکثر کتب ایشان موجود است. از جمله در "شرح مقاصد" گفته که یکی از اسباب انعقاد [[خلافت]]، [[قهر]] و [[غلبه]] است و هر کس متصدی امامت به [[قهر]] و [[غلبه]] شود بدون [[بیعت]]، اگرچه [[فاسق]] یا [[جاهل]] باشد [[علی]] الاظهر منعقد شود [[خلافت]] برای او؛ و نیز گفته: "و [[واجب]] است [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] از [[امام]] تا جایی که مخالف [[حکم شرع]] نباشد، چه اینکه [[امام]] [[عادل]] باشد یا [[جائر]] و [[فاسق]]"<ref>{{عربی|و يجب طاعة الإمام ما لم يخالف حكم الشرع سواء كان عادلاً أو جائراً}}؛ شرح مقاصد، ج۵، ص۲۳۳-۳۳۴.</ref>؛ "و همچنین در سایر کتب ایشان، چنانکه بر ادنی متتبعی پوشیده نیست؛ و نیز [[خلیفگی]] از [[پیغمبر]] موقوف است به [[اذن]] [[پیغمبر]] بالضرورة؛ و از آنچه از شرح مقاصد [[نقل]] شد، عدم اعتبار این شرط نیز ظاهر است..."<ref>گوهر مراد، ملا عبدالرزاق لاهیجی، ص۴۶۲.</ref>.
*بنابراین، [[اهل سنت]] در مسئله امامت و [[خلافت]]، به [[وحدت]] نظر و دیدگاه یکسان و متفق القولی نرسیده‌اند. از طرفی، به تعریفی پایبندند که [[امام]] و [[خلیفه]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} را [[اسلام‌شناسی]] [[عادل]] و مجاز از سوی [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} معرفی می‌کند و در آن [[جایگاه]] قرار می‌دهد، از سوی دیگر، در واقع امر و در [[مقام]] [[تعیین]] مصداق، خلاف آن عمل کرده و نه این شرایط را مد نظر قرار می‌دهند و نه چنین شرایط و شایستگی‌هایی در خلفای آنها وجود دارد!
*از آنچه گفته شد، این [[حقیقت]] مهم و کلیدی نیز آشکار گشت که به رغم تشابه ظاهری [[شیعه]] و [[سنّی]] در [[تعریف امامت]]، ولی [[اختلاف]] این [[دو مذهب]] مهم و محوری در میان [[مسلمانان]] در مسئله امامت، اختلافی شدید است؛ چه اینکه اساساً ریشه همه [[اختلافات]] [[شیعه]] و [[سنّی]] در مسائل اصولی و فروعی [[دین]]، به هیمن [[اختلاف]] دیدگاه آنها در مسئله امامت و [[خلافت]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} برمی‌گردد و از آن نشأت می‌گیرد؛ زیرا [[شیعیان]] بنا به [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]]، امامت را اصلی از [[اصول دین]] و [[مذهب]] خود می‌دانند، ولی [[اهل سنّت]] آن را تا آنجا تنزل داده‌اند که فرعی از [[فروع فقهی]] می‌شمارند؛ هر چند در عمل، با [[واجب الاطاعه]] دانستن هر [[حاکم]] حتی فاقد صلاحیت، او را در [[جایگاه امام]] و [[پیامبر]] [[معصوم]] قرار داده و [[قداست]] و [[منزلت]] والایی برای او قائل شده‌اند!<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۲۰-۲۲.</ref>


==[[نظام امامت]] و [[نظام خلافت]]==
کلمه [[امام]]، در [[قرآن مجید]]، بر مصادیق مختلفی استعمال شده است که به دو دسته تقسیم می‌شود:
# مصادیق غیر بشری، مانند [[لوح محفوظ‍‌]]: {{متن قرآن|وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref> و [[کتاب آسمانی]]: {{متن قرآن|وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً}}<ref>«و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است» سوره هود، آیه ۱۷؛ سوره احقاف، آیه ۱۲.</ref>.
#مصادیق بشری که از جهت حقانیت و بطلان، به دو دسته تقسیم می‌شود:
## امام حق: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>
## امام باطل: {{متن قرآن|فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ}}<ref>«با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>.


==[[اهمیت بحث امامت]]==
امّا امامت در اصطلاح [[دینی]] به دو صورت عام و خاص است که در معنای عام، شامل [[نبوت]] و [[رسالت]] به عنوان [[مقتدا]] و [[اسوه]] می‌شود و در معنای خاص، شامل آنها نشده و در بعضی موارد بعد از تحقق [[مقام نبوت]] و [[رسالت]] است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. یا مقام ویژه‌ای است که از طرف [[خدای سبحان]] به اوصایای [[پیامبران]] {{عم}}، عنایت می‌شود.


==نخست: [[حقیقت امامت]]==
اما کلمه [[نبوت]]، ۵ بار<ref>سوره آل عمران، آیه ۷۹؛ سوره انعام، آیه ۸۹؛ سوره عنکبوت، آیه ۲۷؛ سوره جاثیه، آیه ۱۶؛ سوره حدید، آیه ۲۶.</ref> در [[قرآن]] استعمال شده و در اصل و ریشه آن، [[اختلاف]] است. بعضی گفته‌اند: از نَبَأ به معنای خبر مشتق شده<ref>تبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ کنزالدقائق، ج۸، ص۲۳۲؛ المیزان، ج۲، ص۱۳۹.</ref> و برخی دیگر نوشته‌اند: از نبوه (بر وزن نغمه) به معنای رفعت و بلندی مقام، مشتق شده است<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۰؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۵۴.</ref>؛ لذا با لحاظ‍ ریشه، ترجمه [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.</ref> دو گونه می‌شود؛ ای [[پیامبر]]! در کتاب [[قرآن]] از [[موسی]] یاد کن که او [[بنده]] مخلَص و فرستاده [[حق]] و پیام‌آور برای خَلق بود.
===[[امامت در قرآن]]===
 
اما کلمه [[رسالت]] فقط‍ یک بار: {{متن قرآن|فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ}}<ref>«(صالح) از آنان روی گردانید و گفت: ای قوم من! بی‌گمان پیام پروردگارم را به شما رسانده‌ام و برای شما خیرخواهی کرده‌ام امّا شما خیرخواهان را دوست نمی‌دارید» سوره اعراف، آیه ۷۹.</ref> و جمع آن "رسالات"، ۸ بار در [[قرآن مجید]] استعمال شده است؛ و معنای [[رسالت]] این است که مأموریتی بر عهده کسی بگذارند و او موظف به [[تبلیغ]] و ادای آن شود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۵۶-۵۸.</ref>.
 
==== رابطه با [[خلافت]] ====
{{همچنین ببینید|خلافت}}
در فرهنگ اسلامی "امامت" و "[[خلافت]]" حقیقتی واحد را بیان می‌‌کنند با این تفاوت که "[[خلافت]]" به جنبه [[جانشینی]] از [[پیامبر]] {{صل}} دلالت دارد و "امامت" به جنبه [[رهبری جامعه اسلامی]]. در متون [[دینی]] هر دو تعبیر به کار رفته است و اشاره به مصداق واحد دارد: در [[حدیث یوم الانذار]] [[رسول خدا]] {{صل}} امیرالمؤمنین علی {{ع}} را این گونه معرفی کرده است: {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَزِيرِي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ، فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا}}<ref>الأمالی (للطوسی)، ص ۵۸۳ سایر منابع و این حدیث در مباحث امامت خاصه می‌‌آید.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} در معرفی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و سایر [[جانشینان]] خود کلمه "[[امام]]" را به کار گرفته و می‌‌فرماید: {{متن حدیث|أَلَا إِنَّهُ الْمُبَلِّغُ عَنِّي وَ الْإِمَامُ بَعْدِي فَزَوْجُ ابْنَتِي وَ أَبُو سِبْطَيَّ... هُوَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ الزُّهْرِ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ اثْنَا عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ}}<ref>کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمه الإنثی عشر، ص ۸۸.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۲۵-۳۰.</ref>
 
== امامت از نگاه قرآن ==
{{اصلی|امامت در قرآن}}
{{اصلی|امامت در قرآن}}
* لفظ "امامت" در [[قرآن]] به‌کار نرفته؛ ولی واژه "[[امام]]{{ع}}" به صورت مفرد و جمع در ۱۲ مورد استعمال شده است که برخی از آنها و نیز [[آیات]] متعدد دیگر به موضوع امامت [[ارتباط]] دارد. [[آیات]] مربوط گاهی به [[پیشوایی]] بر [[حق]] [[بالاصاله]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}} <ref> و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}} <ref> برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.</ref> و گاهی به [[پیشوایی]] به [[حق]] به نحو [[جانشینی]]: {{متن قرآن|وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}} <ref> و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.</ref> و گاهی به [[پیشوایی]] [[باطل]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}} <ref> و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱.</ref> و گاهی به مفهوم جامع میان [[پیشوایی]] بر [[حق و باطل]]: {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}} <ref> روزی که هر دسته‌ای  را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.</ref> اشاره دارد<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
در [[قرآن]] و [[احادیث اسلامی]]، کلمه "[[امام]]"، فی الجمله در معنای لغویِ آن به کار رفته است؛ یعنی هر چیزی که مورد [[پیروی]] واقع شود اعم از [[انسان]] و غیر [[انسان]]، مانند: {{متن قرآن|وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً}}<ref>و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است؛ سوره هود، آیه۱۷.</ref> [[حق]] مانند: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه۷۳.</ref> و [[باطل]] مانند: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}<ref>و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند؛ سوره قصص، آیه۴۱.</ref>؛ ولی غالبا این واژه به [[پیشوایان]] [[حق]] و کسانی که به بالاترین نقطه قلّه [[انسانیت]] صعود کرده‌اند، اطلاق می‌گردد و استعمال آن در معنای لغوی، اندک است و نیز استعمال آن در «[[امامان]] [[آتش]]»، به لحاظ نشان دادن نقطه نهاییِ انحطاط [[انسان]]، در مقابل نقطه اوج [[تکامل]] اوست<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [http://lib.eshia.ir/27255/6/214 دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۰]، ص۲۱۳ - ۲۱۴.].</ref>.
*افزون بر آیاتی که واژه [[امام]]{{ع}} یا [[اولی‌الامر]] در آن به‌کار رفته است [[آیات]] فراوانی با امامت و [[رهبری]] پیوند دارد، از جمله برخی آیاتی که در آن مفهوم [[هدایت]] آمده {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}} <ref> و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}} <ref> بگو آیا از شریکانتان  کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد  مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.</ref>، آیه‌ای که [[مؤمنان]] را به [[همراهی]] با [[صادقان]] فرا می‌خواند {{متن قرآن|الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُواْ اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} <ref> مردان و زنان منافق، همگون یکدیگرند که به کار ناپسند فرمان می‌دهند و از کار شایسته باز می‌دارند! و (در بخشش) ناخن خشکی می‌ورزند، خداوند را فراموش کرده‌اند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بی‌گمان منافقانند که نافرمانند؛ سوره توبه، آیه: ۶۷.</ref>، [[آیه ولایت]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} <ref> سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند؛ سوره مائده، آیه: ۵۵.</ref>، آیه‌ای که می‌گوید اگر به برخی در [[زمین]] [[قدرت]] داده شود [[نماز]] را برپا می‌دارند، [[زکات]] می‌دهند و [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کنند {{متن قرآن|الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ}} <ref> همان کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است؛ سوره حج، آیه: ۴۱.</ref> و آیاتی که در آن از اعطای [[مُلک]] به برخی سخن به میان آمده است. {{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لاَّ يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا }} <ref> آیا ایشان را بهره‌ای از فرمانروایی است؟ که در آن صورت سر سوزنی  به کسی (چیزی) نمی‌دهند.  یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی  دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم؛ سوره نساء، آیه: ۵۳ - ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ }} <ref> و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند:چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی هم به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و نیروی تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۷.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
 
*در [[روایات]] فراوانی نیز، مصادیق یا [[تأویل]] آیاتی از [[قرآن]]، مانند: {{متن قرآن|فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ }} <ref> پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستاده‌ایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه: ۸.</ref><ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۴۱.</ref>، {{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}} <ref> بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند؛ سوره صف، آیه: ۸.</ref><ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۱۶ - ۳۱۷.</ref> و {{متن قرآن|وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}} <ref> و ما برای آنان این گفتار را به هم پیوستیم  باشد که پند گیرند؛ سوره قصص، آیه: ۵۱.</ref><ref> الکافی، ج ۱، ص ۴۱۵؛ بصائر الدرجات، ص ۵۱۵.</ref> [[امامان]]{{عم}} دانسته شده‌اند<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
[[خدای سبحان]] در [[آیات]] متعددی به موضوع امامت اشاره و برای [[امام]] ویژگی‌هایی آورده است. این ویژگی‌ها در [[تعریف امامت]]، تأثیر بسزایی دارد.
*در [[قرآن]] و [[احادیث اسلامی]]، کلمه "[[امام]]"، فی الجمله در معنای لغویِ آن به کار رفته است؛ یعنی هر چیزی که مورد [[پیروی]] واقع شود اعم از [[انسان]] و غیر [[انسان]]، مانند: {{متن قرآن|وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً}} <ref> و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است؛ سوره هود، آیه: ۱۷.</ref> [[حق]] مانند: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}} <ref> و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.</ref> و [[باطل]] مانند: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ }} <ref> و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱.</ref>؛ ولی غالبا این واژه به [[پیشوایان]] [[حق]] و کسانی که به بالاترین نقطه قلّه [[انسانیت]] [[صعود]] کرده‌اند، اطلاق می‌گردد و استعمال آن در معنای لغوی، اندک است و نیز استعمال آن در «[[امامان]] [[آتش]]»، به لحاظ نشان دادن نقطه نهاییِ [[انحطاط]] [[انسان]]، در مقابل نقطه اوج [[تکامل]] اوست. به هر حال، [[آیات]] و احادیثی که در این جا تحت عنوان «امامت» خواهند آمد، اختصاص به امامت [[امامان]] [[حق]] دارند<ref>[http://lib.eshia.ir/27255/6/214 [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، دانشنامه قرآن و حدیث،  ج ۱۰، ص۲۱۳ - ۲۱۴.]</ref>
 
* [[خدای سبحان]] در [[آیات]] متعددی به موضوع امامت اشاره و برای [[امام]] ویژگی‌هایی آورده است. این ویژگی‌ها در [[تعریف امامت]]، تأثیر بسزایی دارد.
نمونه‌های زیر، برخی از مهم‌ترین [[آیات]] است:
*نمونه‌های زیر، برخی از مهم‌ترین [[آیات]] است:
#{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
#{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
#{{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۲-۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۲-۷۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}}<ref>«و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم -بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۳-۲۴.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}}<ref>«و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم -بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۳-۲۴.</ref>.
*بر پایه [[آیات]] یاد شده، چند ویژگی برای امامت دست‌یافتنی است:
 
# امامت به [[جعل]] [[الهی]] است: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ}}، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ}}، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ}}.
بر پایه [[آیات]] یاد شده، چند ویژگی برای امامت دست‌یافتنی است:
# امامت به جعل [[الهی]] است: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ}}، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ}}، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ}}.  
# [[گستره امامت]] [[امام]]، [[مردم]] است: {{متن قرآن|جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ}}.
# [[گستره امامت]] [[امام]]، [[مردم]] است: {{متن قرآن|جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ}}.
# امامت، [[عهد الهی]] است: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي}}.
# امامت، [[عهد الهی]] است: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي}}.
# امامت به [[ظالمان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}.
# امامت به [[ظالمان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}.
# [[امام]]، دارای [[هدایت تکوینی]] یا [[هدایت به امر]] است: {{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}. 
# [[امام]]، دارای [[هدایت تکوینی]] یا [[هدایت به امر]] است: {{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۲۲-۲۳.</ref>.
# [[هدایت به امر]]، دو مقدمه دارد: کمال علمی‌ یا [[یقین]]: {{متن قرآن|وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}}؛  کمال عملی یا [[صبر]]: {{متن قرآن|لَمَّا صَبَرُوا}}<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۲-۲۳.</ref>.


===امامت در اصطلاح===
== حقیقت امامت ==
{{ستون-شروع|3}}
تعریف امامت و [[شناخت]] [[حقیقت]] آن در مسائل مختلف امامت تاثیر دارد یعنی اگر امامت را براساس تعریف و [[تبیین]] [[حقیقت]] آن یک منصب و جایگاه [[الهی]] همانند [[نبوت]] بدانیم و به تعبیر دیگر اگر امامت را یک امر عرشی بدانیم، نوع نگاه ما به وظائف و ویژگی‌ها و راه‌های [[شناخت]]، نگاهی متناسب با این تلقی و برداشت از امامت خواهد بود. اما اگر امامت را مانند [[نبوت]] ندانیم، به تبع در مسأله [[وظائف]] و ویژگی‌ها و راه‌های تعیین و [[شناخت امام]] نگاه دیگری خواهیم داشت.
{{اصلی|امامت در کلام اسلامی}}
{{اصلی|امامت در حکمت اسلامی}}
{{اصلی|امامت در عرفان اسلامی}}
{{اصلی|حقیقت امامت}}
{{پایان}}
===امامت از دیدگاه فرق و [[مذاهب]] ===


==دوم: [[ضرورت امامت]]==
[[پیروان مکتب اهل بیت]] {{عم}} امامت را یک جایگاه ویژه و منصب الهی می‌‌دانند درحالی که [[اهل سنت]] [[امام]] را مرادف [[امیر]] و [[حاکم]] و ناظم [[جامعه]] می‌‌دانند. بنابراین امامت نزد [[شیعیان]] حقیقتاً با امامت نزد [[اهل سنت]] متفاوت است<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۲۵-۳۰.</ref>.
{{اصلی|ضرورت امامت}}
{{اصلی|استمرار امامت}}
*وجود [[امام]]{{ع}} در هر عصر و زمان و در هر جامعه‌ای برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی کمال و [[برقراری نظم]] در [[جامعه]] [[ضرورت]] دارد<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}} <ref> تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۷.</ref> [[روایات تفسیری]] این [[آیه]] نیز این [[حقیقت]] را [[تأیید]] می‌کند که امامی زنده تا [[روز قیامت]] در میان [[انسان‌ها]] حضور دارد<ref>الکافى، ج ۱، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>؛ همچنین براساس روایاتی درباره [[سوره قدر]]، در [[شب قدر]] هر سال تا [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]] بر [[امام]]{{ع}} آن زمان نازل می‌شوند و این [[سوره]] [[دلیل]] روشنی بر [[وجود امام]]{{ع}} در همه زمانهاست <ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۶۱۹ ـ ۶۴۲.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
===[[اثبات ضرورت وجود امام]] ===
===[[اصل اعتقادی بودن امامت]] ===
{{اصلی|اصل دین بودن امامت}}
===[[فرع فقهی بودن امامت]] ===
===[[جایگاه امامت]]===
====[[جایگاه امامت در نظام معارف دینی]]====
====[[جایگاه امامت در نظام اعتقادی اسلام]]====
*مسئله امامت در [[تفکر]] [[اسلامی]] [[جایگاه]] بسیار بالایی دارد. [[قرآن کریم]] امامت را [[برتر]] از [[نبوت]] دانسته است، زیرا درباره [[ابراهیم خلیل]]{{ع}}، یادآور شده است که او پس از آنکه دارای [[مقام]] [[نبوت]] بود، مورد آزمون‌های ویژه‌ای قرار گرفت و آن گاه [[مقام امامت]] به او اعطا گردید<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ۶۹.</ref>.
*در [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}} بر این مطلب تصریح و تأکید شده است <ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۳۳ـ ۱۳۴، ۱۴۹ـ ۱۵۱ و ۱۵۴؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۲۷ـ ۱۲۹؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۴۹ـ ۱۵۱.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ۶۹.</ref>.
*اگر از منظر [[تاریخی]] نیز به امامت بنگریم [[جایگاه]] ویژه آن نزد [[مسلمانان]] آشکار می‌گردد. پس از [[پیامبر]]{{صل}} مهم‌ترین و حساس‌ترین مسئله‌ای که مورد بحث و گفت وگوی [[مسلمانان]] قرار گرفت، امامت بود. هیچ یک از آموزه‌های دینی‌، در هیچ زمانی مانند امامت مورد بحث و [[نزاع]] واقع نشده است <ref>الملل والنحل، ج۱، ص۲۲.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ۶۹.</ref>.
*در اهمیت امامت همین بس که در [[مکتب]] [[تشیع]] امامت یکی از [[اصول دین]] است؛ از این‌رو در ادامه چند نکته ذکر می‌شود.
#اهداف و اغراضی که با [[نبوت]] حاصل می‌شد با امامت حقه نیز به دست آید به گونه‌ای که به انتفای امامت، اغراض و [[اهداف]] [[نبوت]]، منتفی می‌شود پس همان طور که [[نبوت]] از [[اصول دین]] است امامت نیز از [[اصول دین]] است.
#با امامت، اساس [[شریعت]] [[حفظ]] می‌شود و [[نظام اجتماعی]] قوام می‌یابد.
# [[زندگی]] بدون [[معرفت به امام]]، در واقع [[زندگی]] جاهلانه است و نه [[حیات]] طیبه‌ای که [[ادیان]]، ارمغان‌آور آن هستند. از [[حضرت رسول]] از [[خاصه]] و [[عامه]] چنین [[روایت]] شده است: "هر کس که از [[دنیا]] برود و [[امام]] زمانش را نشناخته باشد در [[حقیقت]] ([[مسلمان]] نیست) به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] رفته است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}</ref>. این [[حدیث]] به وضوح دلالت می‌کند که [[نفی]] امامت مستلزم [[کفر]] است پس امامت از اصول [[دین اسلام]] است.
* امامت یک [[منصب الهی]] و فراتر از [[گزینش]] است همان طور که [[مقام نبوت]]، یک [[مقام]] و [[منصب الهی]] است و [[خداوند متعال]] باید [[نبی]] و [[پیامبر]] را [[تعیین]] کند هرگز امکان ندارد فردی از طریق [[گزینش]] [[مردم]] به [[مقام نبوت]] رسد و هم‌چنین، [[مقام امامت]] یک [[مقام الهی]] است که هرگز فردی از طریق [[انتخاب مردم]] یا [[انتخاب]] [[اهل حل و عقد]] و دایرۀ [[شورا]] به [[مقام امامت]] نمی‌رسد<ref>محمود یزدی مطلق و جمعی از نویسندگان، امامت پژوهی، ص۷۸-۷۹ با تلخیص.</ref>.
*آخرین مرحلۀ [[سیر]] تکاملی [[انسان]]، امامت است که [[قرآن مجید]] نیز آن را بیان می‌کند که تنها [[خواص]] به آن [[مقام]] می‌رسند: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
* [[کتاب]] [[بدایة المعارف (کتاب)|بدایة المعارف]] این‌گونه عقیدۀ [[شیعه]] را در مورد امامت بیان می‌کند: "ما معتقدیم که امامت یک اصل از [[اصول دین]] است که [[ایمان کامل]] نمی‌شود الا به وسیلۀ [[اعتقاد]] به آن و اینکه [[تقلید]] در [[عقیده]] از آباء واهل و معلمان هنگامی که به سن [[تکلیف]] میرسند و بزرگ میشوند [[کفایت]] نمی‌کند بلکه [[واجب]] است [[تفکر]] در امامت کما اینکه که [[واجب]] است [[تفکر]] در [[توحید]] و [[نبوت]]"<ref>محسن خرازی، بدایة المعارف، ج۱، ص۵ و ۶.</ref>.
*باز هم می‎گوید: همان طوری که ما معتقدیم امامت مانند [[نبوت]] از [[خدای تعالی]] است پس چاره نیست از این که در هر عصری [[امام هدایت]] کننده‌ای که [[جانشین]] [[نبی]] باشد در وظایفش مثل [[هدایت]] [[بشر]]، [[ارشاد]] [[بشر]] به آن چیزی که [[صلاح]] و [[سعادت]] در دو [[جهان]] است و برای [[امام]] است آن چیزی که برای [[نبی]] از [[ولایت عامه]] است بر [[مردم]]، به خاطر [[تدبیر]] شوون آنها، مصالحشان و [[اقامه عدل]] بین [[مردم]] و [[رفع ظلم]] و [[دشمنی]] از بین [[مردم]].
*بنابراین امامت [[استمرار]] برای [[نبوت]] است و دلیلی که موجب [[ارسال رسل]] و [[بعثت انبیا]]{{عم}} است همان [[دلیل]] موجب [[نصب امام]] بعد از [[رسول]] است. همانا امامت نمی‌باشد الا بالنص از طرف [[خدای تعالی]] برلسان [[نبی]] یا زبان امامی که قبل از او است و امامت به [[اختیار]] و [[انتخاب مردم]] نیست و این طور نیست که [[مردم]] هنگامی که خواستند [[امام]] [[نصب]] کنند او را [[نصب]] کنند و هنگامی که خواستند او را ترک کنند ترکش کنند؛ بنابراین جایز نیست این که خالی بماند عصری از عصرها از [[امام]] مفروض الطاعه [[منصوب]] از جانب [[الله]] تعالی فرقی نمی‌کند که [[مردم]] اباء کنند از پذیرشش یا اباء نکنند و فرقی نمی‌کند که [[یاری]] بکنند او را یا نه، [[اطاعت]] بکنند یا نکنند. فرقی نمی‌کند که [[امام]] حاضر باشد یا نباشد زیرا همان طور که صحیح است [[غیبت]] [[نبی]] مثل [[غیبت]] در [[غار]] و دره، صحیح است که [[امام]] نیز [[غایب]] شود هیچ فرقی نیست در [[حکم عقل]] بین [[طولانی بودن غیبت]] و کوتاه بودن آن<ref>محسن خرازی، بدایه المعارف، ج۱، ص۵ و ۶.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۵۸- ۱۶۰.</ref>.
* [[انسان]] به مقدار [[شناخت]] خود از یک موضوع در برابر آن واکنش نشان می‌دهد؛ به عنوان مثال، کسی که شناختش نسبت به [[خدای متعال]]، سطحی است، چه بسا نسبت به انجام [[اعمال]] و وظایفش کوتاهی کند و به آنها اهمیت ندهد؛ ولی اگر فردی شناختش نسبت به [[خداوند متعال]] در مرتبه بالاتری باشد، به طور حتم دید و نگرش او نسبت به [[مقام]] [[ربوبیّت]] به گونه دیگر بوده و با تمام وجود می‌کوشد که به دستوراتش عمل کند. این مطلب در رابطه با [[جایگاه]] رفیع امامت و [[مقام]] و [[منزلت امام]]{{ع}} نیز جاری است.
*اینکه در [[روایات]] نشناختن [[امام]] و جایگاهش موجب [[کفر]] و [[بی‌ایمانی]] اعلام شده، رازش در همین نهفته است. به عنوان نمونه، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "هرکس بمیرد و [[امام]] خویش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] (و [[کفر]]) مرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۲۰ - ۲۱، روایات ۶ و ۹. نیز ر.ک: اصول کافی، ج۱، ص۳۷۱، روایت ۵ و ص۳۷۶، روایت ۱ و ۲ و ص۳۷۷، روایت ۳ و ص۳۷۸، روایت ۲ و ص۳۷۹، روایت ۱؛ شرح مقاصد، ج۵، ص۲۳۹.</ref>.
* [[امام باقر]]{{ع}} در بیان اهمیت و [[ضرورت شناخت امام]]{{ع}} فرمود: اگر کسی شب‌ها را به [[عبادت]] [[قیام]] کند و روزها را [[روزه]] بگیرد و همه اموالش را در [[راه خدا]] [[انفاق]] کند و تمام [[عمر]] خویش را [[حج]] بجای آورد (ولی) [[ولایت ولی]] [[خدا]] را نشناسد، تا به ولایتش ملتزم گشته، پیرویش کند و همه [[اعمال]] و رفتارش با دلالت و [[راهنمایی]] او باشد، بهره‌ای از [[پاداش]] برای او نزد [[خدا]] نیست و از [[اهل]] [[ایمان]] نخواهد بود<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۹، دنباله روایت مفصّل شماره ۵.</ref>.
*بنابراین، [[تبیین]] [[جایگاه امامت]] و معرّفی [[شخصیت]] و [[مقام]] [[امامان معصوم]]{{عم}}، کاری بسیار ضروری است؛ زیرا از این طریق می‌توانیم [[مقام]] شامخ و والای آن [[انسان‌های کامل]] را تا حدودی بشناسیم و [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خویش را تا حد ممکن با [[زندگی]] آنان [[تطبیق]] دهیم؛ و آن وقت است که میتوان مدّعی شد پیرو [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} هستیم.
*پیشاپیش زبان به عجز و [[ناتوانی]] خود در [[شناخت]] و شناساندن کامل [[امام]] [[معصوم]]{{عم}} می‌گشایم و اعتراف می‌کنیم که نمی‌توانیم [[مقام امامت]] را آن‌چنانکه [[شایسته]] و بایسته است [[درک]] کنیم. چنانکه [[رسول اکرم]]{{صل}} خطاب به [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمود: "غیر از [[خدا]] و من، کسی تو را آن گونه که [[شایسته]] است، نشناخت"<ref>{{متن حدیث|مَا عَرَفَكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ غَيْرُ اللَّهِ وَ غَيْرِي}}؛ بحارالانوار، ج۳۹، ص۸۴.</ref>.
*ولی می‌توانیم برای معرفی [[مقام]] و [[منزلت]] آن قلّه‌نشینان [[کمال انسانی]] و نایل‌شدگان به [[مقام]] والای "[[انسان کامل]]" و [[مقام]] "[[خلیفة]] [[الهی]]"، از خودشان [[استمداد]] بطلبیم و از سخنان وحی‌گونه‌شان در این زمینه استفاده کنیم.
* [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} درباره [[جایگاه معنوی]] و [[شخصیت]] [[الهی]] [[اهل بیت]]{{عم}} (= [[ائمه اهل بیت]] و [[فاطمه زهرا]]{{س}}) می‌فرماید: "هرگز کسی از این [[امت]] [[مسلمان]] با [[خاندان پیامبر]]{{صل}} مقایسه نمی‌شود و آنانی که پروردۂ [[نعمت]] [[هدایت]] [[اهل بیت]]{{عم}} هستند با آنها برابر نیستند. [[خاندان رسالت]]، [[اساس دین]] و ستون‌های [[استوار]] یقین‌اند"<ref>{{متن حدیث|لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ{{صل}} مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ}}؛ نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۲، ص۴۷.</ref>.
* [[امام رضا]]{{ع}} نیز در یک بیان طولانی به شرح و [[تبیین]] [[جایگاه امامت]] و [[مقام]] و [[منزلت]] والای [[امامان]]{{عم}} پرداخته است. آن [[حضرت]] این سخنان را زمانی بیان کرد که در هنگام ورود به [[شهر]] [[مرو]] [[خراسان]] مردمی را [[مشاهده]] نمود که در [[مسجد]] جامع [[شهر]] گرد هم نشسته و درباره مسئله امامت [[گفت‌وگو]] می‌کنند و [[اختلاف]] شدیدی در آن پیدا کرده بودند. [[امام]]{{ع}} این‌گونه آغاز سخن کرد و فرمود: مگر [[مردم]] [[مقام]] و [[منزلت]] ([[امام]] و) امامت را در میان [[امّت]] می‌دانند تا روا باشد که - [[گزینش امام]] - به [[اختیار]] و [[انتخاب]] آنان سپرده شود؟! [[شکوه]] [[مقام امامت]] و [[برتری]] مکان و [[جاه]] و جلال و [[حقیقت]] آن، بالاتر از آن است که این [[مردم]] بتوانند با [[عقل]] ناقصشان به ارزیابی آن بپردازند؛ یا [[اندیشه]] [[درستی]] درباره آن داشته باشند؛ یا به [[اختیار]] خود [[پیشوایی]] را برای سر و سامان دادن به کارهای خویش [[انتخاب]] کنند.
* امامت، [[مقام]] و [[منصب]] ویژه‌ای است که [[خداوند]] پس از [[منصب]] [[نبوّت]] و خلّت [[مقام]] [[خلیل]] اللهی، در مرتبه سوم به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} ارزانی داشته و او را به این [[فضیلت]] و [[مقام]] مشرّف ساخته و نامش را بلندآوازه و سرافراز گردانیده و (در [[آیه ابتلا]]: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>) فرمود: همانا من تو را [[امام]] [[مردم]] گردانیدم... این [[آیه]] [[پیشوایی]] هر فرد [[ستمکاری]] را تا [[روز قیامت]] [[باطل]] کرد و آن را ویژه [[پاکان]] برجسته قرار داد...<ref>آیه ابتلا و نفی امامت و رهبری در جامعه اسلامی از انسان‌های فاسد و ستمکار در آن، دلیل روشنی است بر نادرستی دیدگاه علمای اهل سنّت و جماعت درباره امامت و جانشینی پیامبر{{صل}} که این مقام راحتی برای انسان‌های فاسدم و ستمکار روا می‌دانند!</ref>.
*همانا امامت، [[مقام]] [[انبیا]] و [[میراث]] اوصیاست. امامت، [[خلافت خدا]]، [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}}، [[مقام]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[میراث]] [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} است. امامت، [[زمام دین]]، موجب [[نظام]] [[مسلمین]] و [[صلاح]] [[دنیا]] و [[عزت]] [[مؤمنین]] است. امامت، ریشه بالنده [[اسلام]] و شاخه بلند آن است. با [[امام]] است که [[نماز]]، [[زکات]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[جهاد]]، دریافت [[بیت‌المال]]، [[اجرای حدود]] و [[احکام]]، [[دفاع]] از مرزها و سرحدات به طور کامل انجام می‌شود... [[امام]] مانند [[خورشید]] روشنی‌بخش است که نورش فراگیر عالم (و [[آدم]]) است... [[امام]]، ماه تابان، چراغ فروزان، [[نور]] درخشان و ستاره‌ای است تابان و راهنمای در شدّت تاریکیها و رهگذر [[شهرها]] و کویرها و گرداب دریاها (یعنی [[راهنما]] و روشنگر زمان تاریکی‌های فراگیر [[جهل]] و [[نادانی]]، [[حیرت]] و [[سرگردانی]]، [[فتنه]] و آشوب‌های [[اجتماعی]]). [[امام]] آب گوارای زمان [[تشنگی]]، [[رهبر]] به سوی [[هدایت]] و [[نجات‌بخش]] از ([[گمراهی]] و) [[هلاکت]] است... [[امام]]، ابری است بارنده، بارانیست شتابنده، خورشیدی است فروزنده... [[امام]]، همدم و رفیق، [[پدری]] [[مهربان]]، [[برادری]] برابر، [[مادری]] [[دلسوز]] به [[کودک]]، [[پناه]] [[بندگان خدا]] در گرفتاری‌های سخت است....
* [[امام]]، [[امین]] [[خدا]] در میان خلقش و [[حجّت]] او در میان بندگانش و [[خلیفه]] او در سرزمین‌هایش است و [[مردم]] را به [[دین خدا]] [[دعوت]] و از [[حریم]] او، حراست می‌کند. [[امام]]، کسی است که از [[گناهان]]، [[پاک]] و از [[عیوب]] به دور است. به [[علم]]، مخصوص و به [[حلم]]، موسوم است. رشته اتصال [[دین]]، [[عزّت]] [[مسلمین]]، مایه [[خشم]] [[منافقین]] و نابودی کافرین است....
* [[امام]]، یگانه روزگار خویش است و هیچ کس به پای او نمی‌رسد و هیچ عالمی با او برابر نیست. [[جانشینی]] برای او یافت نمی‌شود و نظیر و مانندی برایش نیست. تمام [[فضایل]] و [[نیکی‌ها]] را داراست؛ بدون این که خود در طلبش رفته و کسب کرده باشد، بلکه امتیازی است که از سوی [[خداوند]] به او عطا شده است. پس کیست که بتواند [[امام]] را بشناسد یا [[انتخاب امام]] برای او ممکن باشد؟! هیهات، در اینجا خردها گم گشته... وعقل‌ها سرگردان و دیده‌ها بیدید است، بزرگان در این جا کوچکند و حکیمان در [[حیرت]] و بردباران کوتاه نظر، هوشمندان گیج و [[نادان]]، [[شاعران]]، لال و گنگ (یعنی [[ناتوان]] از توصیف [[امام]]) و سخندانان بی‌زبانند؛ شرح یک منزلتش را نتوانند و [[وصف]] یکی از فضایلش را ندانند و همگی به عجز و [[ناتوانی]] معترفند. چگونه می‌توان تمام اوصاف و [[ویژگی‌های امام]] و [[حقیقت]] وجود او را بیان کرد و اسرارش را فهمید... او که از [[وصف]] واصفان، فراتر است....
*آن [[حضرت]] در فراز دیگری در توصیف [[امام]] [[معصوم]]، فرمود: [[امام]]، عالمی است که چیزی بر او پوشیده نیست؛ [[پاسداری]] است که از انجام [[وظایف]] و [[تکالیف]]، کوتاهی نمی‌کند. معدن [[قداست]]، [[پاکی]]، [[پارسایی]]، [[علم]] و [[عبادت]] است... [[امام]]، مورد [[تأیید الهی]] و به دور از هر [[لغزش]] و خطایی است. بدین گونه، [[خداوند]] به وی [[مقام]] و منزلتی ممتاز بخشید، تا حجّتی باشد بر [[بندگان]] و [[گواهی]] باشد بر مخلوقات؛ و این [[فضل]] خداست که به هر کس خواهد، عطا نماید و [[خداوند]] صاحب [[فضل]] عظیمی است<ref>اصول کافی، ج۱، کتاب الحجة، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، روایت اول:</ref>.
* [[امام هادی]]{{ع}} نیز در فرازهایی از [[زیارت]] معتبر و گرانسنگ "[[جامعه]] کبیره"<ref>زیارت جامعه کبیره از ادعیه معتبره‌ای است که علاوه بر کتب ادعیه به ویژه مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی، در کتب روایی نیز آمده است. (ر.ک: بحارالانوار، ج۹۹، ص۱۲۷ - ۱۴۴؛ روضة المتقین، محمدتقی مجلسی، ج۵، ص۴۵۰ - ۴۵۳، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۸۵ –۳۹۲.</ref>، [[مقام]] و [[منزلت]] [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} را چنین [[تبیین]] می‌کند: "[[درود]] بر شما ای [[خاندان]] [[نبوّت]]، [[جایگاه]] (و خاستگاه) [[رسالت]]، محل آمد و رفت [[فرشتگان]]، فرودگاه [[وحی]]، سرچشمه‌های [[رحمت]] ([[خداوند]])، دارندگان [[برترین]] [[درجه]] [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]]، حجّت‌های [[خداوند]] بر تمام [[اهل]] [[دنیا]]، [[آخرت]] و [[مردم]] نخستین (و پیشینیان)؛ و شمایید [[نور]] (دیده و [[دل]]) خوبان و هدایت‌کنندگان [[نیکوکاران]]. برای شماست [[محبّت]] [[واجب]]، درجات والا، [[مقام]] ستوده، [[جایگاه]] آشکار نزد خدای عزّوجلّ و [[جاه]] و جلال بزرگ و [[منزلت]] بسیار عالی"<ref>{{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ... وَ أَعْلَامِ التُّقَى... وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى... وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيَارِ وَ هُدَاةُ الْأَبْرَارِ... وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ وَ الدَّرَجَاتُ الرَّفِيعَةُ وَ الْمَقَامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَقَامُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْجَاهُ الْعَظِيمُ وَ الشَّأْنُ الْكَبِيرُ}}.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۲۸-۳۳.</ref>.
====[[جایگاه امامت در نظام فرهنگی اسلام]]====
====[[جایگاه امامت در نظام اخلاقی اسلام]]====
====[[جایگاه امامت در نظام سیاسی اسلام]]====
====[[جایگاه امامت در نظام اقتصادی اسلام]]====


===اهمیت امامت در [[قیامت]]===
== ضرورت امامت و ادله آن ==
{{اصلی|ضرورت امامت|اثبات ضرورت امامت }}
[[ضرورت امامت]] به معنای [[واجب]] بودن [[نظام امامت]] برای [[جامعه]] و [[نصب امام]] از طرف [[خداوند]] است و امامت در اصطلاح متکلمین به معنای [[ریاست]] عمومی در [[دین]] و دنیاست که [[وجوب]] آن مورد [[اجماع]] [[مسلمانان]] است، اما اینکه [[وجوب امامت]] وجوبی [[عقلی]] است یا [[نقلی]]، بر خداوند واجب است یا بر [[مردم]]، در بین متکلمین [[مسلمان]]، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. [[امامیه]]، ضرورت امامت را ضرورتی عقلی دانسته و وجوب آن را به مقتضای [[حکمت الهی]]، واجب علی الله می‌‌داند، ادله عقلی مانند: [[قاعده لطف]]، یقین به فراغ ذمه، نیاز شرع به مفسر و ...<ref>[[محمد باقر شریعتی سبزواری|شریعتی سبزواری، محمد باقر]]، [[امامت و رهبری در نگاه عقل و دین (کتاب)|امامت و رهبری در نگاه عقل و دین]]، ص۶۹.</ref>.


==سوم: [[غایت امامت]] ([[چرایی امامت]]) ==
در کنار [[ادله عقلی]]، ادله نقلی اعم از [[آیات]] و [[روایات]] نیز [[وجوب وجود امام]] را بیان کرده است مانند: [[آیه اولی الامر]]، [[آیه صادقین]]، [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث من مات]] و ...<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص۱۲۵-۱۲۹؛ [[محمد باقر شریعتی سبزواری|شریعتی سبزواری، محمد باقر]]، [[امامت و رهبری در نگاه عقل و دین (کتاب)|امامت و رهبری در نگاه عقل و دین]]، ص۲۳۹ـ ۲۴۱.</ref>.
{{اصلی|چرایی امامت}}
* [[چرایی امامت]] در دو سطح قابل بررسی است:
# [[غایت امامت]]: والاترین و نهایی ترین [[هدف الهی از تعیین امام]] (رسیدن [[بشر]] به [[مقام خلافت الهی]] که در خود [[امام]] با [[تربیت الهی]] صورت می‌گیرد و در غیر [[امام]] با [[تربیت امام]] و [[تبعیت از امام|تبعیت از او]] حاصل می‌گردد)؛
# [[حکمت امامت]]: به معنای بیان اهداف و [[راهبردهای کلان]] [[الهی]] ([[چرایی فعل خدا در جعل امامت]])، شمردن [[شؤون]] ([[جایگاه ها]] و [[مقامات]]) و همچنین تشریح [[وظایف]] ([[رسالت ها]] و [[مأموریت ها]]) و [[کارکردهای امام]] و [[کارکردهای امامت|نظام امامت]] ([[فواید امامت|فواید]] و [[منافع مترتب بر جعل امامت|منافع مترتب بر جعل]] و [[منافع مترتب بر پیاده‌سازی امامت|پیاده‌سازی امامت]]).
*در [[روایات]] از امامت، به عنوان [[غایت خلقت]] تعبیر شده است؛ به گونه‌ای که اگر لحظه‌ای [[زمین]] از [[امام]] خالی باشد، بر اهلش [[خشم]] خواهد نمود و آنان را در کام خود فرو خواهد برد <ref>{{متن حدیث|لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ‏}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۳۷.</ref>. از این [[روایت]] و نظایر آن به دست می‌آید که [[سرنوشت]] [[زندگی]] [[انسان]] و سایر جانداران در [[زمین]] به [[وجود امام]] بستگی دارد؛ یعنی از زمانی که در [[زمین]] [[حیات]] وجود داشته، [[امام]] نیز بوده است و تا هنگامی‌ که [[زندگی]] جریان دارد، [[امام]] نیز وجود خواهد داشت. بر این اساس، [[امام]] در [[نظام خلقت]] نقش علیت دارد. علیت [[امام]] در [[نظام طبیعت]] و در سطحی فراتر در [[نظام خلقت]]، به دو گونه فاعلی و غایی امکان پذیر است؛ یعنی [[وجود امام]] در سلسله علل فاعلی و غایی [[جهان]] قرار دارد، هر چند علة العلل در هر دو سلسله [[خداوند متعال]] است. بدین جهت است که درباره [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} آمده است: "بقای [[دنیا]] به بقای [[امام عصر]]{{ع}} است، و به یُمن و [[برکت]] او موجودات روزی داده می‌شوند و به واسطه وجود او [[زمین]] و [[آسمان]] پابرجاست"<ref>{{متن حدیث| الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء‏}}؛ دعای عدیله.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ۶۹.</ref>.
* [[صدرالمتألهین]] در شرح این گونه [[احادیث]] گفته است: [[خداوند سبحان]] موجودات را با تفاوت درجات و مراتبی که از نظر [[برتری]] و [[پست]] تری دارند آفرید. پایین‌ترین مرتبه موجودات مواد عنصری [[زمین]] است که دورترین فاصله را از [[لطافت]] وجودی دارد، اما قابلیت تحول و [[تکامل]] وجودی را دارد. [[اراده]] حکیمانه [[خداوند]] اقتضا کرده است که این مواد عنصری، مسیر [[تکامل]] را طی کرده و به غایات وجودی خود "مرتبه بالاتر وجود" برسند. بر این اساس، در مسیر [[تکامل]] موجودات که از طریق علت غایی تحقق می‌یابد هر موجودی که مرتبه بالاتر دارد علت غایی موجود پایین‌تر است. بدین ترتیب، [[زمین]] را برای گیاه آفرید و گیاه را برای حیوان و حیوان را برای [[انسان]]، و از آنجا که در میان افراد [[انسان]] نیز مراتب کمال و [[نقص]] وجود دارد، [[کامل‌ترین]] [[انسان]] را [[غایت]] وجود انسان‌های دیگر قرار داد که در [[حقیقت]] [[غایت]] همه موجوداتی است که در مرتبه پایین‌تر از [[انسان]] قرار دارند. او همان [[انسان کامل]] است که در مرتبه امامت است، او [[جانشین]] [[خداوند]] در [[زمین]] است و چون وجود چیزی بدون [[غایت]] آن محال است، وجود [[جهان]] بدون [[وجود امام]] ناممکن خواهد بود<ref>شرح اصول کافی، ص۴۶۲.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ۶۹.</ref>.


==چهارم: [[صفات امام]] ([[شروط امامت]])==
وجود [[امام]] {{ع}} در هر عصر و زمان و در هر جامعه‌ای برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی کمال و [[برقراری نظم]] در [[جامعه]] [[ضرورت]] دارد<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه۷.</ref> روایات تفسیری [[آیه]] نیز این [[حقیقت]] را [[تأیید]] می‌کند که امامی زنده تا [[روز قیامت]] در میان [[انسان‌ها]] حضور دارد<ref>الکافى، ج ۱، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>؛ همچنین براساس روایاتی درباره [[سوره قدر]]، در [[شب قدر]] هر سال تا [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]] بر [[امام]] {{ع}} آن زمان نازل می‌شوند و این [[سوره]] [[دلیل]] روشنی بر [[وجود امام]] {{ع}} در همه زمانهاست<ref>نورالثقلین، ج ۵، ص ۶۱۹ ـ ۶۴۲.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[امامت (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>
{{ستون-شروع|3}}  
 
{{اصلی|صفات امام}}
== فلسفه امامت ==
{{اصلی|عصمت امام}}
# '''تبیین مفاهیم قرآنی:''' یکی از [[وظایف]] [[پیامبر]] {{صل}} تبیین معانی و مفاهیم [[قرآن کریم]] بود: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. در [[حدیث ثقلین]]، [[رسول اکرم]] {{صل}} [[عترت]] خود را ملازم و همراه با [[قرآن]] قرار داده و فرموده است: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي}}<ref>«من دو شی، گران‌بها در میان شما میگذارم که این دو عبارت‌اند از: کتاب خدا و عترت من».</ref>؛ یعنی فهم [[حقایق]] قرآن باید با [[راهنمایی]] عترت باشد.
{{اصلی|علم خدادادی}}
# '''[[داوری]] در [[منازعات]]:''' یکی از [[اهداف نبوت]] داوری در [[اختلافات]] و [[منازعات]] بوده است: {{متن قرآن|فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>. بدیهی است اختلافات و [[نزاع‌ها]] به زمان پیامبر اختصاص ندارد، لکن از آنجا که حل این اختلافات به وجود افراد [[برگزیده]] از جانب [[خدا]] نیاز دارد، ‌پس از [[ختم نبوت]] نیز این [[ضرورت]] وجود دارد و در نتیجه [[وجود امام]] بسان [[پیامبر]]، امری ضروری است.
{{پایان}}
# '''[[ارشاد]] و [[هدایت]] [[انسان‌ها]]:''' ارشاد و هدایت انسان‌ها در زمینه [[عقاید]]، احکام دینی و مسائل [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] یکی دیگر از [[اهداف رسالت]] [[پیامبران الهی]] است: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>، این [[هدف]] نیز از ویژگی‌های [[نبوت]] نیست و به انسان‌هایی که در عصر پیامبر [[زندگی]] می‌کردند اختصاص ندارد، بنابراین، اگر [[تعلیم]] و ارشاد و هدایت[[بشر]] کاری بایسته و لازم بوده است، این بایستگی و [[لزوم]] در مورد امامت نیز موجود است.
===شروط عام===
# '''[[اتمام حجت]] بر [[بندگان]]:''' یکی از اهداف رسالت [[پیامبران]]، اتمام حجت از جانب خداوند بر بندگان است: {{متن قرآن|رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ}}<ref>«پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.</ref>، این امر نیز اختصاص به [[زمان]] خاصی ندارد، از اینرو [[امام علی]] {{ع}} فرموده است: "[[زمین]] از [[حجت خدا]] خالی نخواهد بود، یا آشکارا و مشهور است و یا خائف و پنهان تا [[حجت‌ها]] و دلائل [[الهی]] [[باطل]] نگردد... خدا به وسیله آنها حجت‌ها و دلائل خود را [[حفظ]] می‌کند... آنان [[جانشینان]] خدا در زمین و [[دعوت]] کنندگان به [[دین]] او هستند"<ref>{{متن حدیث| لاَ تَخْلُو اَلْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اَللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ ... يَحْفَظُ اَللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ... أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ، اَلدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ}}؛ صبحی صالح، نهج البلاغه، ‌ کلمات قصار، شماره ۱۳۹.</ref>.
===شروط خاص===
====شرط اول: [[نصب الهی امام]] ([[اصطفاء]])====
====شرط دوم: [[علم ویژه الهی]] ([[علم لدنی]])====
* [[امامان]]{{عم}} [[حق]] که [[مسئولیت]] خطیر [[هدایت]] [[مردم]] به [[سعادت]] و کمال و [[مدیریت جوامع انسانی]] را بر عهده دارند، باید از [[دانش]] گسترده برخوردار باشند، تا بتوانند این [[مسئولیت]] را به انجام رسانند، افزون بر این لازم است [[علم]] آنان از [[خطا]] و [[شک]] مصون باشد، تا [[مردم]] بتوانند به آنان [[اعتماد]] کنند و [[هدایت]] ایشان را پذیرفته و تحت [[حاکمیت]] آنان به اهداف مادی و [[معنوی]] خود برسند، ازاین‌رو [[خداوند]] [[طالوت]] را با [[برتری در دانش]] و نیروی جسمانی برای [[حاکمیت]] بر [[بنی‌اسرائیل]] برگزید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ}} <ref> خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است؛ سوره بقره، آیه:  ۲۴۷.</ref> و نیز [[اولواالامر]] را [[مرجع]] [[علمی]] [[مسلمانان]] در تشخیص [[حق و باطل]] و [[صدق]] و [[کذب]] معرفی کرد و به آنان [[فرمان]] داد تا در هنگام دریافت گزارشها به [[اولواالامر]] به عنوان صاحبان [[آگاهی]] و [[قدرت]] تشخیص مراجعه کنند تا با [[استنباط]] [[حق]] و [[صدق]]، آنان را [[آگاه]] سازند: {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ}} <ref> و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند؛ سوره نساء، آیه: ۸۳.</ref> مقصود از [[اولواالامر]] در این [[آیه]] همان کسانی هستند که در [[آیه]] ۵۹ [[سوره]] [[نساء]] به آنان اشاره شده و [[حکم]] ایشان در [[عصمت]] و وجوبِ [[اطاعت]] مانند [[پیامبر|رسول خداست]]{{صل}} <ref>الميزان، ج ۵، ص ۲۲؛ ج ۴، ص ۳۸۷ ـ ۳۹۱.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. و مصادیق آن بر اساس [[روایات]]، [[امامان]]اند{{عم}}<ref>روض‌الجنان،ج۶، ص۳۵؛ همان، ج۴، ص۳۸۷ـ ۳۹۱؛ ج ۵، ص ۲۳ ـ ۲۴.</ref> با توجه به اینکه [[آیه]]، [[اولواالامر]] را [[آگاه]] به ریشه مسائل معرفی کرده به‌گونه‌ای که اگر دیگران به آنان مراجعه کنند راهنماییشان می‌کنند، استفاده می‌شود که [[علم]] آنان آمیخته به [[جهل]] و [[شک]] و [[خطا]] نیست و این در مورد غیر [[معصومان]] [[صدق]] نمی‌کند، افزون بر این از ذیل [[آیه]] فهمیده می‌شود که وجود [[اولواالامر]] نوعی [[فضل]] و [[رحمت الهی]] است که اطاعتشان [[مردم]] را از [[پیروی]] [[شیطان]] باز می‌دارد: {{متن قرآن|وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً}} <ref> و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید؛ سوره نساء، آیه:  ۸۳.</ref> و تنها [[پیروی]] از [[معصومان]] می‌تواند [[انسان]] را از [[گمراهی]] و [[پیروی]] [[شیطان]] به طور قطع باز دارد، زیرا غیر [[معصوم]] ممکن است خود گرفتار [[لغزش]] و [[خطا]] شود<ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۲۵۹، ۲۸۵.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. از دیگر آیاتی که [[علم امام]]{{ع}} از آن استفاده می‌شود [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}} <ref> و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}} <ref> و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب  بپرسید؛ سوره انبیاء، آیه: ۷.</ref> است که براساس آن باید [[انسان‌ها]] اموری را که نمی‌دانند از [[اهل ذکر]] بپرسند. گرچه مضمون [[آیه]] عام و [[ارشاد]] به اصلی عقلایی یعنی [[وجوب]] [[رجوع]] [[جاهل]] به [[اهل خبره]] است <ref>الميزان، ج ۱۲، ص ۲۵۹، ۲۸۵.</ref>؛ ولی [[کامل‌ترین]] مصداق «[[اهل ذکر]]» [[امامان]]{{عم}} هستند  <ref>الميزان، ج۱۲، ص۲۸۵؛ پيام قرآن، ج۹، ص ۱۱۴.</ref>، چنان‌که در [[روایات]] فراوانی نیز آمده است که مقصود از [[اهل ذکر]] [[ائمه‌]]اند{{عم}} <ref>روض‌الجنان، ج ۱۳، ص ۲۰۹.</ref> در [[آیات]] دیگری نیز با تعبیراتی نظیر [[راسخان در علم]]: {{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}} <ref> و استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref><ref>الكافى،ج۱، ص۲۱۳؛ نورالثقلين، ج۱، ص۳۱۵ ـ ۳۱۸.</ref>، کسی که [[علم کتاب]] نزد اوست: {{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} <ref> و کسی که دانش کتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref><ref>مجمع‌البيان، ج ۶، ص ۴۶۲؛ نورالثقلين، ج ۲، ص۵۲۱ ـ ۵۲۴؛ الميزان، ج۱۱، ص۳۸۷ ـ ۳۸۹.</ref> و کسانی که به آنان [[علم]] داده شده: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ}} <ref> اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۹.</ref><ref>الكافى، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۴؛ مجمع‌البيان، ۸، ص ۴۵۱؛ الميزان، ج ۱۶، ص ۱۴۲.</ref> به عالمانی اشاره شده که مصادیق کامل آنها [[امامان]]{{عم}} هستند. شایان ذکر است که بر پایه [[روایات]] فراوانی از [[امامان]]{{عم}} آنان به [[غیب]] و همه علومی که در [[اختیار]] [[فرشتگان]]، [[پیامبران]] و [[رسولان]] قرار گرفته عالم‌اند <ref>الكافى، ج ۱، ص ۲۵۵ ـ ۲۵۶؛ الميزان، ج ۱۸، ص ۱۹۲.</ref> و [[علم]] آنان دارای منابع فراوانی است؛ مانند: [[تحدیث]] و [[الهام]]، [[وراثت]] از [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} پیش از خود، [[جفر]] و [[جامعه]]، [[مصحف فاطمه]]{{س}} و [[صحیفه امیرمؤمنان]]، [[امام علی]]{{ع}} <ref> الكافى، ج ۱، ص ۱۷۶، ۲۷۰، ۲۲۳، ۲۳۱، ۲۳۸ـ ۲۴۲.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
====شرط سوم: [[عصمت]]====
* بر اساس آموزه‌های [[قرآن]]، [[امام]]{{ع}} دارای ویژگی‌هایی است که مهم‌ترین آنها [[عصمت]] است<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. [[خدای سبحان]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} که از [[خدا]] خواست تا امامت را در ذرّیه او قرار دهد فرمود: [[عهد]] من به [[ظالمان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }} <ref> پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref> [[مفسران]] با استناد به این [[آیه]] [[عصمت]] را برای [[امام]]{{ع}} لازم می‌دانند و [[لزوم]] [[عصمت]] را این‌گونه [[تبیین]] می‌کنند که [[امام]]{{ع}} [[مقتدا]] و [[رهبری]] است که اقتدای به او [[واجب]] است و اگر [[امام]]{{ع}} [[معصیت]] کند بر [[آدمیان]] نیز از باب [[لزوم اطاعت]] از [[امام]]{{ع}}، [[معصیت]] [[واجب]] خواهد بود و این امر محال است، زیرا [[معصیت]] [[ممنوع]] است و جمع فعل و ترک غیر ممکن است، ازاین‌رو [[عصمت]] در [[امامان]]{{عم}} لازم است تا این محذور پیش نیاید<ref>التفسيرالكبير، ج۴، ص ۳۶ ـ ۳۷، ج ۱۰، ص ۱۴۴.</ref> ناگفته نماند که [[آیه]] بر [[عصمت امام]]{{ع}} در طول [[حیات]] و تمام [[عمر]] دلالت می‌کند بنابراین کسی که در قسمتی از [[عمر]] خود گرفتار [[فسق]] یا [[شرک]] باشد [[شایستگی]] [[مقام امامت]] را نخواهد داشت <ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. نیز [[خداوند]] در {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }} <ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> از [[مؤمنان]] می‌خواهد، [[تقوای الهی]] را پیشه ساخته و به طور مطلق <ref>المیزان، ج ۹، ص ۴۰۲.</ref> با [[صادقان]] باشند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ}} <ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> بی‌تردید لازمه [[همراهی]] مطلق با آنان، [[عصمت]] آنهاست<ref> التفسيرالكبير، ج ۱۶، ص ۲۲۱؛ پيام قرآن، ج ۹، ص ۵۰؛ حق‌اليقين، ص ۵۴ ـ ۵۵.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>. همچنین در {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ }} <ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.</ref>، [[اطاعت]] از [[اولواالامر]] در ردیف [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} در ردیف [[اطاعت]] [[خدای متعال]] قرار گرفته است و چون [[اطاعت خدا]] به صورت مطلق [[واجب]] است بنابراین، [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[اولواالامر]] نیز به طور مطلق [[واجب]] است و لازمه [[وجوب]] اطاعتِ مطلق، [[عصمت]] است <ref>الميزان، ج ۴، ص ۳۸۹ ـ ۳۹۱؛ حق اليقين، ص ۴۰.</ref> دلالت [[آیه]] بر [[عصمت]] چنان واضح و روشن است که برخی از [[اهل سنت]] نیز نتوانسته‌اند آن را [[انکار]] کنند، گرچه مصداق [[اولواالامر]] در نظر آنان، [[اهل حلّ و عقد]] از امت‌اند که مجموع آنان ـ به شرط [[اجتماع]] ـ [[خطا]] نمی‌کنند  <ref>التفسير الكبير، ج ۱۰، ص ۱۴۴؛ التفسير المنار، ج ۵، ص ۲۰۳.</ref>؛ ولی چون [[اهل حل و عقد]] کسانی‌اند که ممکن است مرتکب [[خطا]] بشوند از [[عصمت]] بهره‌ای ندارند و نمی‌تواند مراد [[آیه]] [[اهل حل و عقد]] باشد<ref>الميزان، ج ۴، ص ۳۹۲ ـ ۳۹۳.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.


====شرط چهارم: [[افضلیت]]====
== جایگاه امامت ==
=====[[امامت افضل]] یا [[امامت مفضول]]؟=====
{{اصلی|جایگاه امامت|اهمیت بحث امامت}}
مسئله امامت در [[تفکر]] [[اسلامی]] جایگاه بسیار بالایی دارد. [[قرآن کریم]] امامت را [[برتر]] از [[نبوت]] دانسته است، زیرا درباره [[ابراهیم خلیل]]، یادآور شده است که او پس از آن که دارای [[مقام نبوت]] بود، مورد آزمون‌های ویژه‌ای قرار گرفت و آن گاه [[مقام امامت]] به او اعطا گردید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. در [[احادیث]] متعددی از [[امامان اهل بیت]] {{عم}} [[روایت]] شده که [[نماز]]، [[زکات]]، [[روزه]]، [[حج]] و [[ولایت]] [[ارکان اسلام]] به شمار می‌روند و در این میان [[ولایت]] از جایگاه [[برتری]] برخوردار است، زیرا کلید و راهنمای آنهاست<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶، ح۵و ۸.</ref>.


==پنجم: [[تعیین امام]]==
اگر از منظر [[تاریخی]] نیز به امامت بنگریم جایگاه ویژه آن نزد [[مسلمانان]] آشکار می‌گردد. پس از [[پیامبر گرامی]] {{صل}} مهم‌ترین و حساس‌ترین مسئله‌ای که مورد بحث و گفت وگوی [[مسلمانان]] قرار گرفت، امامت بود. هیچ یک از [[آموزه‌های دینی]]، در هیچ زمانی مانند امامت مورد بحث و [[نزاع]] واقع نشده است<ref>شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۲۲.</ref>.
===[[راه تعیین امام]]===
====[[نصب امام]]====
====[[انتخاب امام]]====
====[[غلبه]] و [[استیلا]]====


==[[اثبات امامت]]==
از دیدگاه [[شیعه]] امامت از اصول [[عقاید اسلامی]] است، ولی [[معتزله]] و [[اشاعره]] و دیگر [[مذاهب اسلامی]] آن را از [[فروع دین]] می‌دانند. بر این اساس، [[شیعه]] برای امامت جایگاه برجسته تری در مقایسه با [[اهل سنت]] قائل است، ولی همان گونه که اشاره شد از دیدگاه [[اهل سنت]] نیز امامت مسئله‌ای مهم و برجسته است، زیرا از [[فروع دین]] بودن یک مسئله با مهم بودن آن منافات ندارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۰۶-۴۰۷.</ref>.


==[[قلمرو امامت]]==
== غایت امامت ==
===[[امامت شأنی]]===
{{اصلی|کارکردهای امامت}}
===[[امامت فعلی]]===
در [[روایات]] از امامت، به عنوان [[فلسفه]] یا [[غایت خلقت]] تعبیر شده است؛ به گونه‌ای که اگر لحظه‌ای [[زمین]] از [[امام]] خالی باشد، بر اهلش [[خشم]] خواهد نمود و آنان را در کام خود فرو خواهد برد: {{متن حدیث|لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۳۷.</ref>. از این [[روایت]] و نظایر آن به دست می‌آید که [[سرنوشت]] [[زندگی]] [[انسان]] و سایر جانداران در [[زمین]] به [[وجود امام]] بستگی دارد؛ یعنی از زمانی که در [[زمین]] حیات وجود داشته، [[امام]] نیز بوده است و تا هنگامی که [[زندگی]] جریان دارد، [[امام]] نیز وجود خواهد داشت. بر این اساس، [[امام]] در نظام خلقت نقش علیت دارد. علیت [[امام]] در نظام طبیعت و در سطحی فراتر در نظام خلقت، به دو گونه فاعلی و غایی امکان‌پذیر است؛ یعنی [[وجود امام]] در سلسله علل فاعلی و غایی [[جهان]] قرار دارد، هر چند علة العلل در هر دو سلسله [[خداوند متعال]] است. بدین جهت است که درباره [[امام عصر]] {{ع}} آمده است: "بقای [[دنیا]] به بقای [[امام عصر]] {{ع}} است، و به [[یمن]] و [[برکت]] او موجودات روزی داده می‌شوند و به واسطه وجود او [[زمین]] و [[آسمان]] پابرجاست"<ref>{{متن حدیث|الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}؛ دعای عدیله.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref>
====[[امامت صامت]]====
====[[امامت ناطق]]====


==[[اثبات امامت]] ==
== قلمرو امامت ==
{{اصلی|قلمرو امامت}}
امامت از نگاه [[شیعه]]، امری [[الهی]] و دارای قلمرو و گستره خاصی است، [[خدای سبحان]] در [[آیات]] متعددی، قلمرو و [[گستره امامت]] [[امام]] را مشخص نموده است:
# '''امامت بر همه [[انسان‌ها]]:''' قلمرو و [[گستره امامت]] [[امام]]، از حیث جمعیتی، همه [[مردم]] را در بر می‌گیرد: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
# '''امامت بر [[زمین]]:''' بخشی از قلمرو و [[گستره امامت]] [[امام]]، از حیث فضای جغرافیایی [[زمین]] است. این ویژگی، از کاربرد واژه {{متن قرآن|فِي الْأَرْضِ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> دانسته می‌شود.
# '''امامت فراتر از [[نبوت]]:''' مقام امامت [[امام]]، بالاتر و فراتر از مقام [[نبوت]] [[نبی]] است. بر پایه [[آیه]]: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> از یک سو، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} پس از ابتلائات متعدد همچون [[ذبح]] [[حضرت اسماعیل]] {{ع}} و در سن [[پیری]] به [[مقام امامت]] رسیده و از سویی دیگر، پیش از [[فرزند]] دار شدن، [[نبی]] و [[رسول]] بوده‌اند؛ از این‌رو، جعل [[مقام امامت]] برای [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} در سن [[پیری]] و پس از [[مقام نبوت]] و [[رسالت]] بوده است.
# '''امامت جایگاه [[اجتماعی]] است:''' [[گستره امامت]] از حیث فردی و [[اجتماعی]]، مقامی اجتماعی است. مضاف بودن واژه [[امام]]، [[گواه]] این [[باور]] است. واژه [[امام]]، مفهومی‌دارای اضافه است و با مفهوم مأموم معنا می‌یابد: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۲۵ ـ ۲۶.</ref>


== ابعاد امامت ==
{{اصلی|ابعاد امامت}}
مسئله امامت، ابعاد گوناگونی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
# '''بعد [[اعتقادی]]:''' از این نظر که [[حفظ]] و بقای [[دین]] به امامت وابسته است، امامت یک مسئله اعتقادی است. همان‌گونه که اعتقاد به نبوت، اعتقادی [[دینی]] و واجب است، [[اعتقاد به امامت]] نیز چنین خواهد بود.
# '''بعد [[سیاسی]]:''' [[سیاست]]، عبارت است از [[تدبیر]] امور جامعه از راه تدوین [[قوانین]] لازم و اجرای آنها و غایت [[عقلانی]] آن [[اصلاح]] زندگی مادی و [[معنوی]] افراد [[جامعه]] است. اصلاح زندگی مادی و معنوی [[بشر]]، از طریق [[تعلیم]] [[معارف الهی]] و [[اجرای احکام]] دینی، [[فلسفه]] اصلی امامت را تشکیل می‌دهد.
# '''بعد [[تاریخی]]:''' مسئله امامت در امتداد نبوت و [[خاتمیت]] است، از این رو در مرحله‌ای از تاریخ اسلام آغاز شده و تا امروز ادامه یافته و از این پس نیز تا آخرین لحظه حیات دنیوی بشر باقی خواهد بود. بنابراین، چگونگی تعیین نخستین [[امام]]، و [[امامان]] پس از او، و عکس‌العمل [[مسلمانان]] در این‌باره و بالاخره حوادث تاریخی امامت، از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار می‌رود.


==زمینه‌های [[جعل امامت]]==
از نظر اصولی امامت دارای سه بُعد است: [[حفظ]] موجودیت [[اسلام]]، اجرای اصول و مقاصد اسلام و [[هدایت امت]] به [[رشد]] و تعالی<ref>فقه سیاسی، ج۹، ص۱۵۲.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۲۸۸.</ref>
{{ستون-شروع|3}}
{{اصلی|صبر امام}}
{{اصلی|یقین امام}}
{{اصلی|ابتلای امام}}
{{اصلی|بندگی امام}}
{{اصلی|هدایتگری امام}}
{{پایان}}
* [[جعل امامت]] منوط به وجود زمینه‌هایی است<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>:
#'''[[صبر]] و [[شکیبایی:]]''' [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به [[توحید]] و به ثمر رساندن آن، با دشواری‌هایی همراه است، از این رو برای عهده‌داری این امر خطیر، باید امامت به کسی سپرده شود که از [[مشکلات]] نهراسد و با [[شکیبایی]] این بار سنگین را به مقصد برساند<ref> نمونه، ج ۱۷، ص ۱۶۶.</ref>: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا }} <ref> برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
#'''[[یقین معصوم|یقین به آیات الهی:]]''' [[انسانی]] که به [[آیات الهی]] [[یقین]] دارد در کار [[هدایت]] [[امت]] موفق است و می‌تواند با نیروی [[یقین]] خط [[هدایت به امر الهی]] را تداوم بخشد<ref> نمونه، ج ۱۷، ص ۱۶۶.</ref>: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}} <ref> و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.</ref>، چنانکه [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} ابتدا برای دستیابی به [[یقین]]، از [[رؤیت ملکوت]] بهره‌مند شد: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}} <ref> و این‌گونه ما گستره  آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref> و پس از رسیدن به [[مقام]] [[یقین]] و تحقق به کلمات اللّه امامت به او اعطا گردید<ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۳.</ref>: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} <ref> و (یاد کن) آنگاه را  که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی  آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
#'''[[ابتلای معصوم|موفقیت در آزمونهای الهی:]]'''امامت زمانی به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} عطا شد که [[خدای متعال]] او را به انواع [[ابتلائات]]، از جمله [[ذبح فرزند]] آزمود و او در همه آنها [[پیروز]] گردید<ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
#'''[[بندگی معصوم|عبودیت تام:]]''' کسانی که [[مقام امامت]] به آنان داده شده در [[عبودیت الهی]] [[استمرار]] داشته و با [[عبادت]] ملازم بوده‌اند<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۳۰۴ ـ ۳۰۵.</ref>: {{متن قرآن|كَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}} <ref> آنان پرستندگان ما بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.</ref>، چنانکه بر پایه برخی [[احادیث]] [[خدای متعال]] [[ابراهیم]] را قبل از هرچیز [[عبد]] خود قرار داد و پس از آن [[مقام امامت]] را به او عطا کرد<ref>الكافى، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
#'''[[هدایت معصوم|هدایت یافتگی بدون واسطه:]]''' [[رسالت]] اساسی [[امام]]{{ع}} [[هدایت]] است و ازاین‌رو در صورتی می‌تواند دیگران را [[هدایت]] کند که خود به طور مستقیم و بدون واسطه از [[ناحیه]] [[خدا]] [[هدایت]] شده باشد <ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۲ ـ ۲۷۵.</ref>: {{متن قرآن|أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى}} <ref> آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.</ref> براساس روایاتی در ذیل این [[آیه]] [[پیامبران]] و [[امامان]] [[هدایت]] یافتگان‌اند<ref> نورالثقلين، ج ۲، ص ۳۰۳ ـ ۳۰۴؛ الميزان، ج ۱۰، ص ۵۶ ـ ۵۸.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.


==[[مسئولیت‌های امامت]] ([[شؤون امام|شؤون]] و [[وظایف امام]])==
== اثبات امامت ==
===[[مرجعیت علمی]] و [[مرجعیت دینی]]===
{{اصلی|اثبات امامت}}
* [[نقل دین]]
برای [[اثبات امامت ائمه]] {{عم}} به دو دسته [[دلایل]] تمسک شده است: دلایل عقلی و دلایل نقلی.
* [[حفظ دین]]
# '''دلایل عقلی:''' مانند اینکه [[لطف الهی]] اقتضا می‌کند راه [[پیامبر]] {{صل}} ادامه یابد و [[امامان معصوم]] {{عم}} ادامه دهنده راه ایشان هستند که مردم را به راه مستقیم و کمال انسانی [[هدایت]] کنند<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۷۱؛ کشف المراد، ۳۸۸؛ کلم الطیب، ۳۲۹؛ الالهیات‌، ۱/ ۵۲۹.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 242؛ [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱]]، ص۱۶۱-۱۷۸.</ref>.
* [[تبیین معارف دینی]]
# '''دلایل نقلی:''' در آیات [[قرآن کریم]] به موضوع امامت پرداخته شده است؛ از جمله آیات [[آیه اکمال الدین|اکمال دین]]؛ [[آیه ابلاغ|ابلاغ]]؛ [[آیه انذار|انذار]]؛ [[آیه تطهیر|تطهیر]]؛ [[خیرالبریه]]؛ [[آیه مودت|مودت]]؛ [[آیه مباهله|مباهله]] و ...<ref>کلم الطیب‌، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.</ref>. همچنین روایات فراوانی به موضوع امامت اختصاص دارد، از جمله: [[حدیث یوم الدار]]؛ [[حدیث ثقلین]]؛ [[حدیث سفینه]]؛ [[حدیث منزلت]] و ...<ref>اسرار الامامه، ۲۵۰؛ پیام قرآن‌، ۹/ ۱۰۵- ۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴.</ref>
===[[رهبری اجتماع]] ([[ولایت امر]])===
===[[ولایت باطنی]]===


==[[کارکردهای امامت]] ==
== شرایط امامت ==
{{اصلی|کارکردهای امامت}}
{{اصلی|شروط امامت}}
=== نصب الهی امام ===
{{اصلی|نصب الهی امام}}
"[[نصب الهی]] [[امام]]"، اصطلاحی در [[فرهنگ]] [[کلامی]] [[شیعه]] است و به مفهوم [[انتصاب]] افراد [[معصوم]] از سوی [[خداوند]] می‌باشد، تا به [[جانشینی]] از [[پیامبر]] نقش و [[وظایف]] او را در [[جامعه انسانی]] ایفا ‌کند. با این مبنای کلامی، شیعه «امامت» را بعد از «[[نبوت]]» جزء [[اصول دین]] می‌شمارد و [[معتقد]] است امام به عنوان [[خلیفه خدا]] و [[نبی]]، [[برترین]] [[مردمان]] در [[فضل]] و [[کمال]]، دارای [[مقام عصمت]] و برخوردار از [[علم الهی]] و جامع تمام [[شئون پیامبر]] {{صل}} به جز دریافت وحی است.


==[[امامت در کودکی]]==
براساس این دلائل عقلی، شیعه «به نصب امام» به [[امر خداوند]] و توسط [[پیامبر گرامی اسلام]] [[اعتقاد]] دارد و صدها [[دلیل نقلی]] در کتاب، مانند آیات: [[آیه تطهیر|تطهیر]]، [[آیه تبلیغ|تبلیغ]]، [[آیه ولایت|ولایت]]، [[آیه اولی‌الامر|اولی‌الأمر]]، [[آیه ابتلا|ابتلا]]، [[آیه اکمال دین|اکمال دین]] و... بر این امر دلالت دارند که [[حدیث غدیر]]، [[حدیث منزلت|منزلت]] و صدها دلیل نقلی دیگر از [[سیره]] و [[سنت پیامبر]] {{صل}}، موجود در منابع شیعه و [[اهل سنت]] آن را تبیین و [[تفسیر]] می‌کنند<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۵۲.</ref>.
==دوران‌های امامت==
# دوره حضور؛
# دوره [[غیبت]]؛
# دوره [[ظهور]]؛
# دوره [[رجعت]].


==سال‌شمار امامت [[امامان دوازده‌گانه]]==
=== علم ویژه الهی ===
==فهرست مباحث امامت==
{{اصلی|علم لدنی امام}}
{{پرسش‌های وابسته}}
[[ائمه]] {{عم}} که [[مسئولیت]] خطیر [[هدایت مردم]] به [[سعادت]] و کمال و [[مدیریت]] [[جوامع انسانی]] را بر عهده دارند، باید از [[دانش]] گسترده برخوردار باشند، تا بتوانند این [[مسئولیت]] را به انجام رسانند، افزون بر این لازم است [[علم]] آنان از [[خطا]] و [[شک]] مصون باشد، تا [[مردم]] بتوانند به آنان اعتماد کنند و [[هدایت]] ایشان را پذیرفته و تحت [[حاکمیت]] آنان به اهداف مادی و [[معنوی]] خود برسند، ازاین‌رو [[خداوند]] [[طالوت]] را با [[برتری]] در [[دانش]] و نیروی جسمانی برای [[حاکمیت]] بر [[بنی‌اسرائیل]] برگزید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ}}<ref>خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref> و نیز [[اولواالامر]] را [[مرجع]] [[علمی]] [[مسلمانان]] در تشخیص [[حق و باطل]] و [[صدق]] و [[کذب]] معرفی کرد و به آنان [[فرمان]] داد تا در هنگام دریافت گزارش‌ها به [[اولواالامر]] به عنوان صاحبان [[آگاهی]] و [[قدرت]] تشخیص مراجعه کنند تا با [[استنباط]] [[حق]] و [[صدق]]، آنان را [[آگاه]] سازند و مصادیق آن براساس [[روایات]]، [[امامان]]اند {{عم}} هستند<ref>روض‌الجنان، ج۶، ص۳۵؛ همان، ج۴، ص۳۸۷ـ ۳۹۱؛ ج ۵، ص ۲۳ ـ ۲۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفی‌پور (مقاله)|امامت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰.</ref>
{{ستون-شروع|3}}  
===واژه‌شناسی و [[تعریف امامت]]===
* تعریف لغوی امامت‏؛
* کاربردهای [[امام در قرآن]]‏؛
* تعریف‏‌های [[متکلمان]] اسلامی‏؛
* الف) تعریف‏‌های عام‏؛
* ب) تعریف‏‌های خاص‏؛
*تعریف عام امامت؛
*تعریف خاص امامت؛
*معنای لغوی [[امام]]؛
*معنای اصطلاحی [[امام]]؛
* امامت از منظر [[اهل‌بیت]]
* امامت از منظر [[امامیه]]
* امامت از نظر [[اهل تسنن]]
* [[خلافت]] و [[بیعت]]؛
* امامت و سکولاریزم؛
*نسبت [[خلافت]] با امامت؛


===اهمیت و [[جایگاه امامت]]===
=== عصمت ===
* [[قرآن]] و [[جایگاه]] امامت‏؛
{{اصلی|عصمت امام}}
* [[جایگاه امامت در احادیث اسلامی]]؛‏
بر اساس آموزه‌های [[قرآن]]، [[امام]] {{ع}} دارای ویژگی‌هایی است که مهم‌ترین آنها [[عصمت]] است. [[خدای متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که از [[خدا]] خواست تا امامت را در ذرّیه او قرار دهد فرمود: [[عهد]] من به [[ظالمان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] با استناد به این [[آیه]] [[عصمت]] را برای [[امام]] {{ع}} لازم می‌دانند و [[لزوم]] [[عصمت]] را این‌گونه [[تبیین]] می‌کنند که [[امام]] {{ع}} [[مقتدا]] و [[رهبری]] است که اقتدای به او [[واجب]] است و اگر [[امام]] {{ع}} [[معصیت]] کند بر [[آدمیان]] نیز از باب [[لزوم اطاعت]] از [[امام]] {{ع}}، [[معصیت]] [[واجب]] خواهد بود و این امر محال است، زیرا [[معصیت]] ممنوع است و جمع فعل و ترک غیر ممکن است، ازاین‌رو [[عصمت]] در [[امامان]] {{عم}} لازم است تا این محذور پیش نیاید<ref>التفسيرالكبير، ج۴، ص ۳۶ ـ ۳۷، ج ۱۰، ص ۱۴۴.</ref>. ناگفته نماند که [[آیه]] بر [[عصمت امام]] {{ع}} در طول [[حیات]] و تمام [[عمر]] دلالت می‌کند بنابراین کسی که در قسمتی از [[عمر]] خود گرفتار [[فسق]] یا [[شرک]] باشد شایستگی [[مقام امامت]] را نخواهد داشت <ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفی‌پور (مقاله)|امامت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۲۹.</ref>
* [[جایگاه امامت]] از منظر تاریخی‏.
====[[جایگاه امام]] در [[عقاید شیعه]]====
# [[امام]] [[حجت خدا]] و [[پرچم هدایت]]؛
# [[رهبری سیاسی]] و [[رهبری حکومتی|حکومتی]] [[امام]] در [[جامعه]]؛
# [[امام]] [[الگوی امت]]؛
# [[امام]] [[بیان‌کننده قرآن]] و [[بیان‌کننده معارف اسلامی|معارف اسلامی]]؛
* [[درجات ولایت تکوینی]]؛
* [[فلسفه ولایت تکوینی]]؛
* [[نقش امام در هدایت باطنی]] [[انسان]]؛
* [[ارائه اعمال امت به امام]]؛
* [[نقش امام در نظام زمین]]؛
* [[نقش امام در نظام جهان هستی]].


===مراتب و [[شؤون امام]] و امامت===
=== افضلیت ===
===[[وظایف امام]]===
{{اصلی|افضلیت امام}}
===[[فلسفه امامت]]===
اصطلاح "افضلیت امام"، به معنای [[برتری امام]] نسبت به دیگران در دو امر است: نخست در زیادی [[ثواب]] و [[قرب به خداوند]] و دیگری در صفات کمال انسانی. این سوال که "آیا [[امام]] باید [[افضل]] از دیگران باشد یا [[خیر]]؟" از دیرباز مورد [[نزاع]] میان [[شیعه امامیه]] و [[اهل سنت]] بوده و در باب [[شروط امامت]]، بدان پرداخته شده است. [[شیعه]] شرط لازم امامت را "[[افضلیت]]" می‌‌داند و در مقابل، [[اکثریت]] اهل سنت تقدیم فرد عادی ([[مفضول]]) بر افضل را جائز می‌‌دانند.
* بخش نخست: [[فلسفه امامت]] از دیدگاه [[اهل سنت]]‏؛
:۱. [[معتزله]] و [[فلسفه امامت‏]]؛
:۲. [[ماتریدیه]] و [[فلسفه امامت‏]]؛
. [[اشعریه]] و [[فلسفه امامت‏]]؛
* بخش دوم: [[فلسفه امامت]] از نظر [[امامیه‏]]؛
:۱. [[حفظ نظام اجتماعی]] [[مسلمانان‏]]؛
:۲. [[برقراری عدالت اجتماعی]]؛‏
:۳. [[تکالیف اجتماعی‏]]؛
:۴. [[اجرای حدود الهی]]؛
:۵. امامت و [[لطف]]؛‏
:۶. [[حفظ شریعت]]؛
:۷. [[بیان تفاصیل شریعت]]‏؛
====امامت و [[فلسفه خلقت]]====
* [[انسان کامل]]، [[فلسفه خلقت]] است‏؛
* [[انسان کامل]] [[خلیفه خداوند در زمین]] است‏؛
* [[پیامبران]]، [[امام]] و [[خلفای الهی در زمین]] بوده‏اند؛
* [[خلافت الهی]] و [[امامت بشر]]؛
* [[استمرار امامت]] و [[استمرار خلافت الهی|خلافت الهی]] پس از [[پیامبران‏]]؛
* پاسخ به یک اشکال‏.
* [[فلسفه امامت]] از نگاه [[روایات‏]]:
** [[روایات نبوی]]‏؛
** [[روایات اهل بیت]]{{ع}}؛
* [[مسئولیت‌های اخلاقی]]، [[مسئولیت‌های دینی|دینی]] و [[مسئولیت‌های اجتماعی|اجتماعی]]‏؛
* [[مصالح دینی]] و [[مصالح دنیوی|دنیوی]]‏؛
* [[نظم]]، [[امنیت]] و [[عدالت اجتماعی‏]]؛
* [[اجرای احکام]] و [[اجرای حدود الهی|حدود الهی]]‏؛
* [[حفظ شریعت]]؛‏
* [[اتمام حجت بر مکلفان‏]]؛
* [[ولایت]] و [[هدایت درونی]]‏؛
* امامت و [[غایت خلقت]]‏.
* [[تکامل معنوی]] در پرتو [[نصب امام معصوم]]؛
* [[حفاظت از دین|حفاظت]] و [[پاسداری از دین]]؛
* [[لزوم]] [[اتمام حجت]]؛
* [[زمین هیچ‌گاه خالی از حجت نیست]]؛
* [[امام]] [[واسطه‌ای میان خدا و خلق]]؛
* [[پیش‌گیری از انحراف فکری]].


===[[ضرورت امامت]]===
گستره افضلیت امام از نظر شیعه دو معنای" [[برتری]] در [[پاداش اخروی]] و برتری در کمالات انسانی" را شامل می‌‌شود. علمای شیعه برای افضلیت به معنای اول، پنج [[دلیل]] اقامه کرده‌اند که تیتروار چنین است: استلزام [[کثرت]] [[تکلیف]] و افضلیت امام؛ استلزام برتری در کمالات نفسانی و افضلیت امام؛ استلزام [[عصمت]] و افضلیت امام؛ [[لزوم]] [[تعظیم]] بر امام و افضلیت؛ [[حجت]] بودن امام و افضلیت.
:۱. [[مذهب امامیه]]‏؛
:۲. [[مذهب اسماعیلیه]]؛‏
:۳. [[مذهب زیدیه]]‏؛
:۴. [[معتزله‏]]؛
:۵. [[خوارج‏]]؛
:۶. [[اشاعره]]‏؛
:۷. [[ماتریدیه‏]]؛
:۸. [[وهابیت‏]]؛
*'''[[دلایل وجوب امامت]]‏:'''
:۱. [[آیه اولی الامر]]؛
:۲. [[حدیث من مات و لم یعرف امام زمانه]]...؛
:۳. [[سیره مسلمانان‏]]؛
:۴. [[اجرای حدود]] و [[حفظ نظام اسلامی]]‏؛
. [[وجوب دفع ضررهای عظیم‏]].
*'''[[قاعده لطف]] و [[وجوب امامت‏]]:'''
* تعریف و اقسام [[لطف]]‏؛
* [[لطف]] و [[حکمت الهی‏]]؛
* فاعل [[لطف]]‏؛
* [[برهان لطف]] بر [[وجوب امامت]]‏؛
*خودسری، رمز سقوط فرد و [[جامعه]]؛
* [[عدالت اجتماعی]]؛
* [[استقلال]]، [[آزادی]] و [[امنیت]]؛
* [[حاکمیت نظم]] و [[حاکمیت قانون|قانون]].
* [[قاعده لطف]] و [[وجوب امامت]]؛
**تعریف [[لطف]]؛
** [[دلیل]] [[وجوب]] [[لطف]] بر [[خداوند]]؛
** [[لطف امامت]]؛
====[[ضرورت]] [[شناخت امام]]====
* [[اعتقاد به خداوند]]، ملازم [[شناخت امام]]؛
* [[رهایی از ضلالت]] و [[رهایی از گمراهی|گمراهی]]؛
* [[نصب امام]] بر عهده ی کیست؟
* [[نصب امام]] از [[افعال الهی]] است؛
* [[خدا]] و [[رسول]]، منشأ [[شناسایی امام]]؛
*او کجا و [[انتخاب]] [[بشر]]؟!
* [[میزان اطاعت از امام]].


===[[صفات امام|صفات]] و [[ویژگی‌های امام]]===
افضلیت به معنای دوم (برتری امام بر دیگران در کمالات انسانی و هر امری که راستای [[اهداف امامت]] و مسؤولیت امام است)، صفاتی مثل [[علم]] به مسائل [[دین]]، ‌ [[شجاعت]]، [[سخاوت]]، [[مدیریت]]، [[تدبیر]] [[سیاسی]] و... را شامل می‌‌شود.


===[[شرایط امامت|شرایط]] و [[بایستگی‌های امامت]]===
علمای شیعه به دلیل عقلی (قبح [[تقدیم مفضول بر افضل]]) و [[نقلی]] ([[سوره یونس]] [[آیه]] ۳۵ و...) استناد کرده‌اند و اشکالاتی که از سوی علمای اهل سنت مطرح شده را پاسخ داده‌اند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۹۳؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[افضلیت امام (مقاله)|مقاله «افضلیت امام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۳۴۰-۳۴۶.</ref>.
* [[قریشی بودن امام]]‏؛
* [[پارسایی]] و [[عدالت‏]]؛
* [[دانایی]] و [[کفایت]]‏؛
* [[شیعه امامیه]] و [[علم امام]]‏؛
* [[معتزله]] و [[علم امام]]‏؛
* [[اشعریه]] و [[علم امام]]؛‏
* [[ماتریدیه]] و [[علم امام]]‏؛
* [[زیدیه]] و [[علم امام]]؛‏


==== نخست: [[عصمت امام]]====
=== عدالت ===
* [[حقیقت عصمت|حقیقت]] و معنای [[عصمت]]؛
{{اصلی|عدالت امام}}
* [[خاستگاه عصمت]]؛
[[مذاهب]] کلامی درباره این صفت [[اتفاق نظر]] ندارند. از نظر [[شیعه امامیه]] [[عدالت]] و [[پارسایی]] از [[شرایط لازم امامت]] است؛ زیرا اگر [[امام]] {{ع}} [[عادل]] نباشد، یا [[تسلیم]] [[ظلم]] می‌شود که از [[رذایل اخلاقی]] و مخالف با [[عصمت]] است یا به دیگران [[ستم]] خواهد کرد که از [[گناهان کبیره]] و با [[عصمت]] [[مخالفت]] دارد<ref>قواعد المرام؛ ص۱۷۹ـ ۱۸۰.</ref>. [[شیعه]] [[اسماعیلیه]] و [[زیدیه]] نیز [[عدالت]] و [[پارسایی]] را از صفات لازم [[امام]] {{ع}} دانسته‌اند<ref>شرح المواقف؛ ج۸؛ ص۳۵۱؛ الزیدیه؛ ص۳۳۸ـ ۳۳۹.</ref>. [[معتزله]] نیز [[عدالت]] و [[پاکدامنی]] را از صفات [[امام]] {{ع}} شناخته‌اند<ref>المغنی؛ ج۱؛ ص۲۰۱ـ ۲۰۲.</ref> از نظر [[اباضیه]] نیز [[عدالت]] از شرایط لازم امامت است<ref>الأباضیه مذهب اسلامی معتدل؛ ص۲۵.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>
* [[عصمت علمی‏]]؛‏
* [[دلایل عصمت ائمه]]{{عم}}:
# ۱. [[دلایل نقلی]]؛
# [[آیه امامت]]؛
# [[آیه اطاعت]]؛
# [[آیه تطهیر]]؛
# [[آیه ابتلای ابراهیم]]{{ع}}؛
# [[آیه اولی الامر]]؛
* [[آیه صادقین]]؛‏
* [[دلایل عقلی]]؛
** [[برهان]] [[امتناع]] تسلسل‏؛‏
** [[برهان حفظ شریعت]]؛
** [[پیامدهای معصوم نبودن امام‏]]؛
** [[ضرورت امام معصوم]]؛
** [[مقام]] [[عقل]] در [[استنباط]] [[احکام شرعی]]؛
** [[نیاز به امام معصوم در عصر غیبت]]؛
**معنای [[گناه پیامبران]]؛
**عوامل مؤثر در دوری از [[گناه]] و [[معصیت]]:
# ۱. [[عذاب]]؛
# ۲. [[بهشت]] و درجات آن؛
# ۳. دوری از [[رحمت]] و [[رضای الهی]]؛
# ۴. هشدارهای [[دنیایی]].
** [[عدم عصمت امام]]، مقتضی [[لزوم]] [[تسلسل]]؛
** [[امام]] [[پاسدار احکام شرع]]؛
** [[عصمت]] ملازم با [[اطاعت از امام]]؛
** [[فقدان عصمت]]، منافی با [[افضلیت امام]]؛
** [[برتری امام]] نسبت به دیگران؛


==== دوم: [[علم امام]]====
== [[تعیین امام]] ==
* [[علم]] و [[بصیرت]]؛
{{اصلی|تعیین امام}}
* [[چگونگی علم امام]]؛
=== راه‌های تعیین امام ===
*دلایلی [[نقلی]] بر [[علم حضوری امام]]؛
{{اصلی|راه تعیین امام}}
* [[آیات]]؛
راه تعیین امام، از مهمترین مباحث امامت در میان [[متکلمان]] [[فریقین]] است. [[شیعیان]] با تمام نحله‌ها و فرقی که دارند، معتقدند تنها راه تعیین امام، «[[نص]]» از سوی [[خداوند]] و [[پیامبر]] {{صل}} است؛ اما سایر فرق اسلامی، پنج راه برای [[تعیین امام]] ذکر کرده‌اند: [[اجماع]]، [[استخلاف]] یا [[انتصاب]]، [[شورا]]، [[بیعت]]، قهر و غلبه. دیدگاه شیعیان در حوزه [[امامت عامه]] و [[خاصه]]، مستند به [[آیات]] و روایات صحیح است؛ اما [[ادله]] [[اهل سنت]] جز امور و روش انجام شده در صدر [[اسلام]] توسط [[خلفا]] و [[مسلمانان]] و یا خلفای [[جور]]، چیزی دیگری نیست<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص۷۹-۸۳؛ [[القواعد الکلامیة (کتاب)|القواعد الکلامیة]]، ص۱۰۹؛ [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|آیه ولایت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]؛ [[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]]، ص۱۴۱-۱۴۳.</ref>.
* [[روایات]]؛
*دیدگاه [[نهج‌البلاغه]] درباره [[علم امامان]]؛
* [[اهل بیت]] [[معدن‌های علوم]] و [[گنجینه‌های رحمان]]؛
* [[امامان]]، [[استوانه‌های دین]] و [[چشمه‌های دانش]] و [[چشمه‌های حکمت|حکمت]]؛
* [[ائمه اطهار]]، [[قرآن ناطق]]‌اند؛
*چگونه از راه روشن بازتان می‌‌گردانند؟
# [[علم امام]]
*معنای لغوی [[غیب]]؛
* [[غیب]] در اصطلاح کتاب و [[سنت]]؛
* [[علم غیب ذاتی]]، ویژه [[خدا]]؛
* [[خاستگاه علوم غیبی]]:
# [[ابعاد دانش غیبی]] و [[گستره علم الکتاب]]؛
# [[شرایع آسمانی]]؛
# گذشته و [[آینده]]؛
# زمان [[مرگ]] و [[پیشامدهای ناگوار]]؛
# [[رازهای پنهان]] و [[اسرار درونی آدمیان]]؛
# [[زبان همه آدمیان]]؛
# [[زبان حیوانات]]؛
* [[چگونگی آگاهی معصومان از امور غیبی]]:
# مطلق و بدون شرط؛
# وابسته به [[مشیت]] و [[اراده]]؛
* [[بداء]] و رابطه آن با [[علم غیب]]؛
* [[علم غیب]] و میدان عمل؛
* فرق [[امام]] و [[پیامبر]].


==== سوم: [[پاکزادی امام]]====
=== دیدگاه [[شیعه]] ===
* [[پاکزادی]]؛
==== نصب یا جعل الهی امام ====
{{اصلی|نصب الهی امام}}
"[[نصب الهی]] [[امام]]"، اصطلاحی در [[فرهنگ]] [[کلامی]] [[شیعه]] است و به مفهوم [[انتصاب]] افراد [[معصوم]] از سوی [[خداوند]] می‌باشد، تا به [[جانشینی]] از [[پیامبر]] نقش و [[وظایف]] او را در [[جامعه انسانی]] ایفا ‌کند. با این مبنای کلامی، شیعه «امامت» را بعد از «[[نبوت]]» جزء [[اصول دین]] می‌شمارد و [[معتقد]] است امام به عنوان [[خلیفه خدا]] و [[نبی]]، [[برترین]] [[مردمان]] در [[فضل]] و [[کمال]]، دارای [[مقام عصمت]] و برخوردار از [[علم الهی]] و جامع تمام [[شئون پیامبر]] {{صل}} به جز دریافت وحی است.


==== چهارم: [[عدالت امام]]====
براساس این دلائل عقلی، شیعه «به نصب امام» به [[امر خداوند]] و توسط [[پیامبر گرامی اسلام]] [[اعتقاد]] دارد و صدها [[دلیل نقلی]] در کتاب، مانند آیات: [[آیه تطهیر|تطهیر]]، [[آیه تبلیغ|تبلیغ]]، [[آیه ولایت|ولایت]]، [[آیه اولی‌الامر|اولی‌الأمر]]، [[آیه ابتلا|ابتلا]]، [[آیه اکمال دین|اکمال دین]] و... بر این امر دلالت دارند که [[حدیث غدیر]]، [[حدیث منزلت|منزلت]] و صدها دلیل نقلی دیگر از [[سیره]] و [[سنت پیامبر]] {{صل}}، موجود در منابع شیعه و [[اهل سنت]] آن را تبیین و [[تفسیر]] می‌کنند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۵.</ref>.


==== پنجم: [[افضلیت امام]]====
=== دیدگاه [[اهل سنت]] ===
* [[شیعه امامیه]] و [[افضلیت امام‏]]؛‏
تمام فرق [[اهل سنت]] جز اندکی، [[وجود امام]] را در [[جامعه]] امری ضروری می‌دانند. بر این اساس معتقدند [[اطاعت از امام]] منتخب [[واجب]] است<ref>{{عربی|فقال جمهور أصحابنا من المتکلمین و الفقهاء، مع الشیعة و الخوارج و أکثر المعتزلة، بوجوب الإمامة و إنها فرض واجب إتباع المنصوب له... و خالفهم شرذمة من القدریة کأبی بکر الأصم و هشام الفوطی‏}}، تفتازانی، أصول الإیمان، ص۲۱۶.</ref>.
* [[قلمرو افضلیت]]‏؛‏
* [[امامت مفضول]] [[قبیح]] است‏؛‏
* بررسی اشکالات‏؛‏
* نقد و نظر؛‏
* [[قرآن]] و [[افضلیت امام‏]]؛‏
* نقد و نظر؛‏
* [[برتری اخروی‏]]؛‏
. [[عصمت]] و [[افضلیت]]‏؛‏
:۲. [[تکلف]] سنگین‌تر و [[پاداش]] بیش‌تر؛‏
:۳. [[امام]]، [[حجت خداوند بر بشر]] است‏؛‏
. [[تعظیم]] ویژه، مستلزم [[افضلیت]] است‏؛‏
. [[برتری در کمالات]]، مستلزم [[برتری در پاداش]] است‏؛‏
* [[اشاعره]] و [[افضلیت امام]]‏؛‏


===[[تعیین امامت]]===
اهل سنت پنج طریق را برای انعقاد و استقرار [[خلافت]] مطرح نموده و آن را مستند به عملکرد [[صحابه]] در صدر اسلام می‌دانند. این راه‌ها عبارت‌اند از: [[اجماع]] ([[اجماع مسلمین]]؛ [[اجماع اهل حل و عقد]])؛ [[شورا]] ([[شورای صحابه]]؛ [[شورای اهل حل و عقد]])؛ [[بیعت]] ([[بیعت مسلمین]]؛ [[بیعت اهل حل و عقد]]) و قهر و غلبه (عملکرد برخی از [[اصحاب]] و [[تابعین]])<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>.
* [[انتصاب]] و [[انتخاب]]
* [[اثبات نظریه انتصاب شیعه]]


====[[راه تعیین امام]] از دیدگاه [[مذاهب اسلامی]]====
== شئون امام ==
* [[نص]] و [[معجزه]]‏؛
{{اصلی|شأن امام}}
* [[کیسانیه]] و [[نص در امامت]]‏؛
[[امام]] به عنوان پیشوای [[حقیقی]] [[جامعه]] نسبت به [[حفظ دین]]، پاسداری از خون مسلمانان و نیز پایداری نظام اجتماعی مسلمانان وظایف و شؤونی دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
* بررسی و نقد؛
# '''[[رهبری]]:''' یکی از [[شؤون امامت]]، [[ریاست عامه]] است؛ یعنی پس از [[پیغمبر]]، یکی از کارهای مهمی که بلاتکلیف می‌ماند، [[رهبری اجتماع]] است؛ زیرا [[اجتماع]] [[زعیم]] و [[پیشوا]] لازم دارد که این اصل را [[شیعه]] و [[سنی]] هر دو قبول دارند اما شیعه می‌گوید: پیغمبر {{صل}} در [[زمان]] حیاتش، [[مردم]] را از بلاتکلیفی بیرون آورد و [[رهبر]] پس از خود را تعیین کرد و به [[فرمان خدا]] از [[طریق وحی]] فرمود: «زمام امور [[مسلمین]] بعد از من با علی است». ولی [[اهل تسنن]] می‌گویند: [[پیامبر]]، کسی را تعیین نکرد و [[وظیفه]] خود [[مسلمانان]] بوده که رهبر خود را پس از پیغمبر تعیین کنند<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۳۳.</ref>.
* [[بکریه]] و [[نص در امامت‏]]؛
# '''[[مرجعیت دینی]]:''' یکی از شؤون پیغمبر، ابلاغ وحی بود، [[مردم]] متن [[اسلام]] را از پیغمبر می‌پرسیدند، آنچه در [[قرآن]] نبود از پیغمبر سؤال می‌کردند، اما مسأله این است که آیا همه [[احکام]] و [[دستورات]] و [[معارف اسلامی]] همان است که در قرآن آمده و پیغمبر به مردم گفته است؟ یا نه، پیغمبر آنچه گفته مقداری از [[دستورات اسلام]] بوده و [[زمان]]، اجازه نداده همه احکام را به عموم مردم برساند؟ قهراً چنین بوده است، و لذا [[پیامبر خدا]] {{صل}} تمام آنچه را که زمان، اجازه گفتن آنها را نداد به علی {{ع}} که [[وصی]] او بود، آموخت و او را به عنوان یک عالم ممتاز و سرآمد همه [[صحابه]] که حتی در گفته و عمل، [[خطا]] و [[اشتباه]] ندارد به مردم معرفی کرد. در [[حقیقت]] [[امام]] پس از [[پیامبر]]، یک کارشناس و اسلام شناس کامل، از جانب خداست، البته به او [[وحی]] نمی‌شود.
* [[نص]] و [[دعوت]]؛‏
# '''[[ولایت معنوی]]:''' در هر دوره‌ای یک [[انسان کامل]] که حامل [[معنویت]] کلی [[انسانیت]] است وجود دارد و [[امام]]، یعنی انسان کامل و به تعبیر دیگر، [[حجت]] [[زمان]] است: {{متن حدیث|لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ‌، لَسَاخَتْ‌}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۷۹، حدیث ۱۰؛ نعمانی، کتاب الغیبه نعمانی، ص۱۳۸، باب هشتم، حدیث ۸.</ref> هیچ وقت نبوده و نخواهد بود که [[زمین]] از [[حجت خدا]] و انسان کامل خالی باشد.
* [[نص]] و [[وراثت]]‏؛
* [[غلبه]] و [[استیلاء]]؛
* [[بیعت]] و [[انتخاب]].


====[[راه تعیین امام]] از [[دیدگاه امامیه]]====
بنابراین امامت سه درجه و مرتبه دارد: [[رهبری سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]]، [[مرجعیت دینی]] و [[ولایت معنوی]]. امامان معصوم {{عم}}، این سه شان را دارا بودند و پیامبر اسلام نیز علاوه بر [[نبوت]] و [[رسالت]] این سه مرتبه را هم به تمام و کمال داشتند<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص۳۳ ـ ۳۶؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص۱.</ref>.
:۱. [[عصمت امام‏]]؛
:۲. [[افضلیت امام]]‏؛
:۳. [[علم گسترده امام‏]]؛
. [[سیره پیامبر خاتم|سیره پیامبر]]{{صل}}؛
:۵. [[روش انتخاب]] فاقد [[مشروعیت]] است‏؛
:۶. [[امام]] [[خلیفه پیامبر]]{{صل}} است، نه [[وکیل مردم‏]]؛
. [[نظریه انتخاب]] [[اختلاف]] خیز است‏؛


====[[نظریه انتخاب]] در [[تعیین امام]]‏====
== وظایف امام ==
*''' گونه نخست: [[بیعت]] و [[اجماع]]'''
{{اصلی|وظیفه امام}}
:۱. [[رفتار صحابه]]‏؛
بر اساس مجموعه‌ای از [[آیات]] استفاده می‌‌شود که اساس [[وظایف]] مترتب بر امامت و [[ولایت]] بر دو رکن استوارند؛ [[هدایت]] و [[نصرت]] که [[هدایت]] به دو دسته هدایت عام و هدایت خاص تقسیم می‌شود که هدایت عام به هدایت ارائه طریق یا هدایت تعلیمی یا [[تبیین]] نیز نامیده شده است و از بارزترین مصادیق آن [[تفسیر قرآن]] و رفع اختلافات است.
:۲. [[اثبات خلافت ابوبکر]] از طریق [[بیعت]]‏؛
* '''گونه دوم: [[انکار نص در امامت‏]]'''
:۱. مقایسه [[نص در امامت]] با [[فرائض اسلامی]]‏؛
:۲. [[وجوب احتجاج]] و [[وجوب قیام|قیام]]‏؛
. [[تعارض نصوص امامت]]‏؛
:۴. [[شواهد فقدان نص]]‏؛


====[[نظریه انتصاب در تعیین امام]]‏====
هدایت خاص یا هدایت ایصال الی المطلوب یا هدایت راهبری) شامل موارد ذیل است: تشکیل [[حکومت]]، اجرای عدالت، تربیت امت صالحان.
* [[تبیین]] نظریه‏؛
* [[قرآن]] و [[صحابه پیامبر خاتم|صحابه پیامبر]]{{صل}}؛
* [[صحابه پیامبر خاتم|صحابه پیامبر]]{{صل}} از نگاه [[احادیث]]‏؛
* [[صحابه پیامبر خاتم|صحابه]] از نگاه تاریخ‏؛
* [[تاویل نصوص]] یا [[اجتهاد در برابر نص]]‏؛


====[[مقام امامت]]====
وظیفه کلان دوم امام [[نصرت]] است که [[دفاع از دین]]، [[جلوگیری از وقوع تحریف]]، ([[جلوگیری از انحراف در دین]])، پاسخگویی شبهات، دفاع از مؤمنان را شامل می شود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۸۷-89.</ref>.
* [[تفکر]] مادی درباره [[رهبری]] و [[اختلاف]] بنیادین آن با [[تفکر]] [[اسلامی]]؛
* سطوح متعدد [[رهبری]] در [[اسلام]]:
# ۱. سطح کار برای [[زندگی]] [[دنیا]]؛
# ۲. سطح کوشش برای [[زندگی]] [[آخرت]]؛
# ۳. سطح کمال و [[رشد معنوی]] و رسیدن به [[رضوان الهی]]؛
* [[حقانیت]] [[انتصاب]] و [[نادرستی]] [[انتخاب امام]] در [[اسلام]]؛
* [[دلایل انتخاب]]؛
* [[آیات خلافت]]؛
* [[روایت]] [[اجماع مسلمانان]]؛
* دو [[آیه شوری]]؛
* [[دلایل ضرورت انتصاب]]:
# ۱. [[احادیث اهل بیت]] در مورد امامت؛
# ۲. [[حدیث غدیر]].


===[[ولایت امامان]]===
از منظر [[امامیه]] [[امام]] {{ع}} ادامه دهندۀ راه [[پیامبر]] می باشد که اجرای حدود اسلامی، [[حفظ]] [[شریعت اسلامی]] از [[تحریف]] و [[تغییر]] و ... از [[وظایف]] اوست<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۲۱۳.</ref>.
* [[ولایت تکوینی]]
* [[ولایت تشریعی]]
* [[ولایت امر]]
===[[مرجعیت دینی امامان]]===


====[[وظیفه امت در قبال امام]]====
== حقوق امام (وظایف امت در برابر امام) ==
# [[شناسایی]]، [[رجوع]] و [[پیروی از امام]]؛
{{اصلی|وظایف امت نسبت به امام|حقوق متقابل امامت}}
# [[دلبستگی]] و [[محبت به امام]]؛
[[امّت]] در قبال [[امام]] [[تکالیف]] و وظایفی دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان امام]]؛
# '''[[شناخت امام]]:''' اوّلین و مهم‌ترین [[وظیفه امّت]] در قبال [[امام]]، [[معرفت]] نسبت به اوست؛ زیرا بهره‌گیری از وجود امام و هدایت‌های او فرع بر [[شناخت]] است و اگر کسی [[امام]] خود را نشناسد در [[گمراهی]] و [[جهل]] خواهد بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۹۰.</ref>.
* [[ولایت]] و شرط [[قبولی اعمال]].
# '''وظایف قلبی و [[عاطفی]]:''' این وظیفه شامل برخی از موارد است مانند: [[ایمان]] به امام و کفر به دشمنان او؛ [[تولی امام]] ([[پذیرش ولایت امام|پذیرش ولایت او]]) و [[تبری از دشمن امام]]، محبّت به امام و [[بغض به دشمنان]] او، مودّت امام و عداوت با دشمنان او،  خیرخواهی برای امام و ... .
# '''وظایف رفتاری و عملی:''' این نوع از وظایف نیز شاخه‌های مختلفی دارد که برخی از آنها عبارت است از: تمسّک به امام براساس [[حدیث ثقلین]]<ref>{{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}؛ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۳.</ref>؛ تبعیت از امام؛ وفاداری در بیعت با امام؛ پرداخت حقوق مالی امام؛ [[توسل]] و ...<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۳-۹۴.</ref>.


====[[امامت در قرآن]]====
== امامت عامه ==
*'''مفهوم [[امامت در قرآن|امامت از منظر قرآن]]'''
{{اصلی|امامت عامه}}
** [[ویژگی‌های امامت در قرآن کریم]]؛
مقصود از [[امامت عامّه]]، اصل نیاز [[جامعه]] بعد از [[پیامبر]] {{صل}} به امامی است که از طرف [[خداوند]] برای [[رهبری]] و [[هدایت]] جامعه [[منصوب]] شده است<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]]، ص ۸۹-۹۵.</ref>.
** [[توحید|امامت و حقیقت توحید]]؛
** [[آیات عبادت]]؛
** [[آیات امر]]؛
** [[آیات حکم]]؛
** [[آیات ملک]]؛
*'''[[نصب امام|امامت و گزینش الهی]] در [[قرآن کریم]]'''
** [[آیات امر]]؛
** [[آیات حکم]]؛
** [[آیات ملک]]؛
** [[آیات ولایت]]؛
** [[آیات اطاعت]]؛
** [[آیه اختیار]]؛
** [[آیه تحکیم]]؛
** [[آیات ایتاء]]؛
*'''[[نص|نص بر امامان]]{{ع}} و [[گزینش الهی]] آنان در [[قرآن کریم]]'''
** [[نصوص]] عام؛
** [[نصوص]] خاص بر امامت [[برگزیدگان آل ابراهیم]]؛
** [[اهل بیت در قرآن|نصوص دال بر امامت اهل بیت]]{{عم}}؛
** [[آیه ولایت]]؛
** [[آیه تطهیر]]؛
** [[آیه مودت]]؛
** [[آیه تبلیغ]]؛
** [[آیه شهادت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


== امامت خاصه ==
{{اصلی|امامت خاصه}}
امامت خاصه در کل، ناظر به [[حق]] اختصاصی [[اهل‌بیت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای امامت [[امت]] است و در نگاهی خاص نیز، متمرکز بر شایستگی [[امام علی]] بن ابی‌ طالب {{ع}} برای ایستادن در جایگاه نخستین [[امام]] پس از [[پیامبر]] {{صل}}. هر دو موضوع فوق در عبارات [[نهج البلاغه]] مورد تأکید قرار گرفته‌اند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۱۷.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
{{:امامت (نمایه)}}


==منابع==
== منابع ==
{{فهرست اثر}}
{{منابع}}
{{ستون-شروع|2}}
# [[پرونده:152066.jpg|22px]] [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطف‌الله]]، [[نظام امامت و رهبری (کتاب)| '''نظام امامت و رهبری''']]
# [[پرونده:3073589.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]
# [[پرونده:000070.jpg|22px]] [[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی، سید محمد حسین]]، [[امام‌شناسی - حسینی طهرانی (کتاب)|'''امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:1100439.jpg|22px]] [[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| '''امامت و رهبری''']]
# [[پرونده:Jawahir-kalam-2.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)| '''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:1100498.jpg|22px]] [[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن - حق‌جو (کتاب)| '''ولایت در قرآن''']]
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[امامت (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:110015.jpeg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، '''[http://lib.eshia.ir/27255/6/214 [[دانشنامه]] [[قرآن]] و [[حدیث]] ج ۱۰]'''؛
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[افضلیت امام (مقاله)|افضلیت امام]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']]
# [[پرونده:IM010222.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[القواعد الکلامیة (کتاب)|'''القواعد الکلامیة''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|'''آیه ولایت - ربانی گلپایگانی''']]
# [[پرونده:Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی ج۲''']]
# [[پرونده:110015.jpeg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، '''[http://lib.eshia.ir/27255/6/214 دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۰]'''
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:IM010259.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|'''وظایف امت نسبت به قرآن و عترت''']]
# [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|'''درسنامه امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|'''درسنامه امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:1100838.jpg|22px]] [[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|'''حقانیت در اوج مظلومیت ج۱''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
# [[پرونده:4432.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|'''تجلی امامت''']]
{{پایان}}
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
{{پایان}}
# [[پرونده:1100538.jpg|22px]] [[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|'''اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت''']]
# [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش]]، [[فرید محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']]
# [[پرونده:1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
# [[پرونده:IM010218.jpg|22px]] [[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|'''امامت و دلایل انتصابی بودن آن''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:Imamat.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|'''امامت‌پژوهی''']]
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']]
{{پایان منابع}}


==جستارهای وابسته==
== پانویس ==
{{:امامت (نمایه)}}
{{پانویس}}
==[[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]]==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت|کتاب‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های امامت|مقاله‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های امامت|پایان‌نامه‌شناسی امامت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


==پانویس==
{{پانویس}}
{{امامت‌ شناسی}}
{{کلام اسلامی}}
{{حکومت}}
{{اصول دین}}
{{اصول دین}}
{{درجه‌بندی
{{امامت شناسی}}
| نویسنده اصلی=<!--جوکار،پورانزاب،واثق،امینی،بهمنی-->
 
| ارزیابی=<!--آماده،نشده، تمام-->
[[رده:حجت‌شناسی]]
| ارزیابی نهایی =<!--نشده،-،خیرآبادی،فرقانی،تمام توسط [[کاربر:خیرآبادی|خیرآبادی]]،تمام توسط [[کاربر:فرقانی|فرقانی]]-->
[[رده:اصول دین اسلام]]
| شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->
| لینک‌دهی دستی = <!--ندارد، دارد-->
| رده = <!--ندارد، دارد-->
| جعبه اطلاعات = <!--ندارد،-، دارد-->
| عکس = <!-- ندارد،-، دارد-->
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->
| کپی‌کاری = <!--از چند منبع ، از تک منبع، ندارد-->
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعتقادات شیعه]]
[[رده:امامت]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
[[رده:مناصب شرعی]]
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
[[رده:اصطلاحات سیاسی]]
| نویسنده اصلی=<!--جوکار،پورانزاب،واثق،امینی،بهمنی-->
[[رده:اختلافات کلامی شیعه و سنی]]
| ارزیابی=<!--آماده،نشده، تمام-->
[[رده:فقه سیاسی]]
| ارزیابی نهایی =<!--نشده،-،خیرآبادی،فرقانی،تمام توسط [[کاربر:خیرآبادی|خیرآبادی]]،تمام توسط [[کاربر:فرقانی|فرقانی]]-->
| شناسه = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->
| لینک‌دهی دستی = <!--ندارد، دارد-->
| رده = <!--ندارد، دارد-->
| جعبه اطلاعات = <!--ندارد،-، دارد-->
| عکس = <!-- ندارد،-، دارد-->
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->
| کپی‌کاری = <!--از چند منبع ، از تک منبع، ندارد-->
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۲

امام به معنای مقتدا و پیشوا، در اصطلاح دینی به خلیفه رسول الله در اجرای دین گفته می‌شود. مسئله امامت میان علمای اسلامی اهمیت بسیاری داشته و وجه اصلی تمایز شیعه با سایر مذاهب اسلامی است. پیروان مکتب اهل بیت (ع) امامت را جایگاه ویژه و منصب الهی دانسته و آنرا از اصول عقاید اسلامی می‌دانند، درحالی که اهل سنت امام را مرادف امیر و حاکم و ناظم جامعه می‌‌دانند.

برای اثبات وجوب امامت، در کنار ادله عقلی مانند برهان لطف، ادله نقلی اعم از آیات و روایات نیز آنرا بیان کرده‌اند، مانند: آیه اولی الامر، آیه صادقین، حدیث ثقلین، حدیث من مات و ... .

اهداف مختلفی برای امامت بیان شده است مانند: تبیین مفاهیم قرآنی؛ داوری در منازعات؛ ارشاد و هدایت انسان‌ها؛ اتمام حجت بر بندگان. همچنین برخی از شرایطی که برای امام بیان شده عبارت است از: نصب الهی؛ علم لدنی؛ عصمت؛ افضلیت و عدالت.

درباره راه تعیین امام، شیعیان معتقدند تنها راه، «نص» از سوی خداوند و پیامبر (ص) است؛ اما سایر فرق اسلامی، پنج راه برای تعیین امام ذکر کرده‌اند: اجماع، استخلاف یا انتصاب، شورا، بیعت، قهر و غلبه.

معناشناسی امام و امامت

معنای لغوی

واژه امام در لغت از ریشه “ام” است که معانی گوناگونی دارد. یکی از آنها مقتدا و پیشواست. امامت در لغت به معنای قصد، توجه و آهنگ چیزی کردن[۱]. طریحی می‌گوید: “امام به کسر الف، بر وزن فِعال به معنای کسی است که از او پیروی می‌شود”[۲]. به گروهی خاص که از نظر فکری، اعتقادی، سیاسی یا زبانی، زمانی و مکانی در یک امر یا اموری خاص با یکدیگر اشتراک دارند و با یکدیگر یکی شده‌اند امت می‌گویند و رهبرشان نیز امام نامیده می‌شود. بنابراین سه واژۀ امام، امامت و امت لازم و ملزوم یکدیگرند و بدون هم معنا ندارند[۳]. البته باید دقت شود که پیشوا در زبان فارسی، ترجمه تحت‌اللفظی کلمه امام است. در عربی کلمه "امام" یا "پیشوا" مفهوم مقدسی ندارد[۴].

در کتاب‌های لغت برای امام مصادیقی برشمرده شده است که عبارت‌اند از: قرآن کریم، پیامبر گرامی اسلام (ص)، جانشین پیامبر (ص)، امام در نماز جماعت، فرمانده سپاه، راهنمای مسافران، ساربان و راهنمای شتران، چوب و ریسمان، تراز در ساختمان، راه پهن و آشکار، دانشمندی که از او پیروی می‌شود[۵].[۶]

معنای اصطلاحی

در تعریف اصطلاحی امام گفته‌اند: امام خلیفه رسول الله در اجرای دین است؛ به گونه‌ای که پیروی از وی بر همه مسلمانان واجب است[۷]. امام در اصطلاح شیعه به کسی می‌گویند که پیشوا و مقتدای عالمیان است. خداوند به وی در جمیع امور مصونیت و عصمت بخشیده است[۸].

امام دارای سه ویژگی است: ویژگی نخست، جانشینی پیامبر گرامی اسلام است. امام کسی است که پس از پیامبر اسلام (ص) بر مسند او می‌نشیند. ولایت و سرپرستی بر همۀ مکلفان، از دیگر ویژگی‌های امام است. ویژگی دیگر، واجب‌الاطاعه بودن امام است. امام، جانشین پیامبر (ص) و ولیّ امت است؛ به گونه‌ای که اطاعت از فرمان او در حد اطاعت از فرمان پیامبر (ص) وجوب دارد. امام، تنها یک راهنما و هدایت‌گر نیست که امت در قبال وی هیچ وظیفه‌ای نداشته باشد، بلکه امت، هم در امور دین و هم در امور دنیا باید از وی اطاعت کند[۹].

روابط مفهومی امامت با واژگان همسو

رابطه با نبوت و رسالت

در قرآن کریم چهار کلمه خلیفه، امام، نبوت و رسالت یا مشتقات آن، استعمال شده است.

کلمه امام، در قرآن مجید، بر مصادیق مختلفی استعمال شده است که به دو دسته تقسیم می‌شود:

  1. مصادیق غیر بشری، مانند لوح محفوظ‍‌: ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ[۱۰] و کتاب آسمانی: ﴿وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً[۱۱].
  2. مصادیق بشری که از جهت حقانیت و بطلان، به دو دسته تقسیم می‌شود:
    1. امام حق: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۱۲]
    2. امام باطل: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ[۱۳] و ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ[۱۴].

امّا امامت در اصطلاح دینی به دو صورت عام و خاص است که در معنای عام، شامل نبوت و رسالت به عنوان مقتدا و اسوه می‌شود و در معنای خاص، شامل آنها نشده و در بعضی موارد بعد از تحقق مقام نبوت و رسالت است: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱۵]. یا مقام ویژه‌ای است که از طرف خدای سبحان به اوصایای پیامبران (ع)، عنایت می‌شود.

اما کلمه نبوت، ۵ بار[۱۶] در قرآن استعمال شده و در اصل و ریشه آن، اختلاف است. بعضی گفته‌اند: از نَبَأ به معنای خبر مشتق شده[۱۷] و برخی دیگر نوشته‌اند: از نبوه (بر وزن نغمه) به معنای رفعت و بلندی مقام، مشتق شده است[۱۸]؛ لذا با لحاظ‍ ریشه، ترجمه آیه شریفه ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا[۱۹] دو گونه می‌شود؛ ای پیامبر! در کتاب قرآن از موسی یاد کن که او بنده مخلَص و فرستاده حق و پیام‌آور برای خَلق بود.

اما کلمه رسالت فقط‍ یک بار: ﴿فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ[۲۰] و جمع آن "رسالات"، ۸ بار در قرآن مجید استعمال شده است؛ و معنای رسالت این است که مأموریتی بر عهده کسی بگذارند و او موظف به تبلیغ و ادای آن شود[۲۱].

رابطه با خلافت

در فرهنگ اسلامی "امامت" و "خلافت" حقیقتی واحد را بیان می‌‌کنند با این تفاوت که "خلافت" به جنبه جانشینی از پیامبر (ص) دلالت دارد و "امامت" به جنبه رهبری جامعه اسلامی. در متون دینی هر دو تعبیر به کار رفته است و اشاره به مصداق واحد دارد: در حدیث یوم الانذار رسول خدا (ص) امیرالمؤمنین علی (ع) را این گونه معرفی کرده است: «إِنَّ هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَزِيرِي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ، فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا»[۲۲]. رسول خدا (ص) در معرفی امیرالمؤمنین (ع) و سایر جانشینان خود کلمه "امام" را به کار گرفته و می‌‌فرماید: «أَلَا إِنَّهُ الْمُبَلِّغُ عَنِّي وَ الْإِمَامُ بَعْدِي فَزَوْجُ ابْنَتِي وَ أَبُو سِبْطَيَّ... هُوَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ الزُّهْرِ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ اثْنَا عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ»[۲۳].[۲۴]

امامت از نگاه قرآن

در قرآن و احادیث اسلامی، کلمه "امام"، فی الجمله در معنای لغویِ آن به کار رفته است؛ یعنی هر چیزی که مورد پیروی واقع شود اعم از انسان و غیر انسان، مانند: ﴿وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً[۲۵] حق مانند: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۲۶] و باطل مانند: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ[۲۷]؛ ولی غالبا این واژه به پیشوایان حق و کسانی که به بالاترین نقطه قلّه انسانیت صعود کرده‌اند، اطلاق می‌گردد و استعمال آن در معنای لغوی، اندک است و نیز استعمال آن در «امامان آتش»، به لحاظ نشان دادن نقطه نهاییِ انحطاط انسان، در مقابل نقطه اوج تکامل اوست[۲۸].

خدای سبحان در آیات متعددی به موضوع امامت اشاره و برای امام ویژگی‌هایی آورده است. این ویژگی‌ها در تعریف امامت، تأثیر بسزایی دارد.

نمونه‌های زیر، برخی از مهم‌ترین آیات است:

  1. ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۲۹].
  2. ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۳۰].
  3. ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ[۳۱].

بر پایه آیات یاد شده، چند ویژگی برای امامت دست‌یافتنی است:

  1. امامت به جعل الهی است: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ، ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ، ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ.
  2. گستره امامت امام، مردم است: ﴿جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ.
  3. امامت، عهد الهی است: ﴿لَا يَنَالُ عَهْدِي.
  4. امامت به ظالمان نمی‌رسد: ﴿لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ.
  5. امام، دارای هدایت تکوینی یا هدایت به امر است: ﴿يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۳۲].

حقیقت امامت

تعریف امامت و شناخت حقیقت آن در مسائل مختلف امامت تاثیر دارد یعنی اگر امامت را براساس تعریف و تبیین حقیقت آن یک منصب و جایگاه الهی همانند نبوت بدانیم و به تعبیر دیگر اگر امامت را یک امر عرشی بدانیم، نوع نگاه ما به وظائف و ویژگی‌ها و راه‌های شناخت، نگاهی متناسب با این تلقی و برداشت از امامت خواهد بود. اما اگر امامت را مانند نبوت ندانیم، به تبع در مسأله وظائف و ویژگی‌ها و راه‌های تعیین و شناخت امام نگاه دیگری خواهیم داشت.

پیروان مکتب اهل بیت (ع) امامت را یک جایگاه ویژه و منصب الهی می‌‌دانند درحالی که اهل سنت امام را مرادف امیر و حاکم و ناظم جامعه می‌‌دانند. بنابراین امامت نزد شیعیان حقیقتاً با امامت نزد اهل سنت متفاوت است[۳۳].

ضرورت امامت و ادله آن

ضرورت امامت به معنای واجب بودن نظام امامت برای جامعه و نصب امام از طرف خداوند است و امامت در اصطلاح متکلمین به معنای ریاست عمومی در دین و دنیاست که وجوب آن مورد اجماع مسلمانان است، اما اینکه وجوب امامت وجوبی عقلی است یا نقلی، بر خداوند واجب است یا بر مردم، در بین متکلمین مسلمان، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. امامیه، ضرورت امامت را ضرورتی عقلی دانسته و وجوب آن را به مقتضای حکمت الهی، واجب علی الله می‌‌داند، ادله عقلی مانند: قاعده لطف، یقین به فراغ ذمه، نیاز شرع به مفسر و ...[۳۴].

در کنار ادله عقلی، ادله نقلی اعم از آیات و روایات نیز وجوب وجود امام را بیان کرده است مانند: آیه اولی الامر، آیه صادقین، حدیث ثقلین، حدیث من مات و ...[۳۵].

وجود امام (ع) در هر عصر و زمان و در هر جامعه‌ای برای هدایت انسان‌ها به سوی کمال و برقراری نظم در جامعه ضرورت دارد[۳۶]: ﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ[۳۷] روایات تفسیری آیه نیز این حقیقت را تأیید می‌کند که امامی زنده تا روز قیامت در میان انسان‌ها حضور دارد[۳۸]؛ همچنین براساس روایاتی درباره سوره قدر، در شب قدر هر سال تا روز قیامت، فرشتگان بر امام (ع) آن زمان نازل می‌شوند و این سوره دلیل روشنی بر وجود امام (ع) در همه زمانهاست[۳۹].[۴۰]

فلسفه امامت

  1. تبیین مفاهیم قرآنی: یکی از وظایف پیامبر (ص) تبیین معانی و مفاهیم قرآن کریم بود: ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ[۴۱]. در حدیث ثقلین، رسول اکرم (ص) عترت خود را ملازم و همراه با قرآن قرار داده و فرموده است: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي»[۴۲]؛ یعنی فهم حقایق قرآن باید با راهنمایی عترت باشد.
  2. داوری در منازعات: یکی از اهداف نبوت داوری در اختلافات و منازعات بوده است: ﴿فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ[۴۳]. بدیهی است اختلافات و نزاع‌ها به زمان پیامبر اختصاص ندارد، لکن از آنجا که حل این اختلافات به وجود افراد برگزیده از جانب خدا نیاز دارد، ‌پس از ختم نبوت نیز این ضرورت وجود دارد و در نتیجه وجود امام بسان پیامبر، امری ضروری است.
  3. ارشاد و هدایت انسان‌ها: ارشاد و هدایت انسان‌ها در زمینه عقاید، احکام دینی و مسائل اخلاقی و اجتماعی یکی دیگر از اهداف رسالت پیامبران الهی است: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۴۴]، این هدف نیز از ویژگی‌های نبوت نیست و به انسان‌هایی که در عصر پیامبر زندگی می‌کردند اختصاص ندارد، بنابراین، اگر تعلیم و ارشاد و هدایتبشر کاری بایسته و لازم بوده است، این بایستگی و لزوم در مورد امامت نیز موجود است.
  4. اتمام حجت بر بندگان: یکی از اهداف رسالت پیامبران، اتمام حجت از جانب خداوند بر بندگان است: ﴿رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ[۴۵]، این امر نیز اختصاص به زمان خاصی ندارد، از اینرو امام علی (ع) فرموده است: "زمین از حجت خدا خالی نخواهد بود، یا آشکارا و مشهور است و یا خائف و پنهان تا حجت‌ها و دلائل الهی باطل نگردد... خدا به وسیله آنها حجت‌ها و دلائل خود را حفظ می‌کند... آنان جانشینان خدا در زمین و دعوت کنندگان به دین او هستند"[۴۶].

جایگاه امامت

مسئله امامت در تفکر اسلامی جایگاه بسیار بالایی دارد. قرآن کریم امامت را برتر از نبوت دانسته است، زیرا درباره ابراهیم خلیل، یادآور شده است که او پس از آن که دارای مقام نبوت بود، مورد آزمون‌های ویژه‌ای قرار گرفت و آن گاه مقام امامت به او اعطا گردید: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۴۷]. در احادیث متعددی از امامان اهل بیت (ع) روایت شده که نماز، زکات، روزه، حج و ولایت ارکان اسلام به شمار می‌روند و در این میان ولایت از جایگاه برتری برخوردار است، زیرا کلید و راهنمای آنهاست[۴۸].

اگر از منظر تاریخی نیز به امامت بنگریم جایگاه ویژه آن نزد مسلمانان آشکار می‌گردد. پس از پیامبر گرامی (ص) مهم‌ترین و حساس‌ترین مسئله‌ای که مورد بحث و گفت وگوی مسلمانان قرار گرفت، امامت بود. هیچ یک از آموزه‌های دینی، در هیچ زمانی مانند امامت مورد بحث و نزاع واقع نشده است[۴۹].

از دیدگاه شیعه امامت از اصول عقاید اسلامی است، ولی معتزله و اشاعره و دیگر مذاهب اسلامی آن را از فروع دین می‌دانند. بر این اساس، شیعه برای امامت جایگاه برجسته تری در مقایسه با اهل سنت قائل است، ولی همان گونه که اشاره شد از دیدگاه اهل سنت نیز امامت مسئله‌ای مهم و برجسته است، زیرا از فروع دین بودن یک مسئله با مهم بودن آن منافات ندارد[۵۰].

غایت امامت

در روایات از امامت، به عنوان فلسفه یا غایت خلقت تعبیر شده است؛ به گونه‌ای که اگر لحظه‌ای زمین از امام خالی باشد، بر اهلش خشم خواهد نمود و آنان را در کام خود فرو خواهد برد: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ»[۵۱]. از این روایت و نظایر آن به دست می‌آید که سرنوشت زندگی انسان و سایر جانداران در زمین به وجود امام بستگی دارد؛ یعنی از زمانی که در زمین حیات وجود داشته، امام نیز بوده است و تا هنگامی که زندگی جریان دارد، امام نیز وجود خواهد داشت. بر این اساس، امام در نظام خلقت نقش علیت دارد. علیت امام در نظام طبیعت و در سطحی فراتر در نظام خلقت، به دو گونه فاعلی و غایی امکان‌پذیر است؛ یعنی وجود امام در سلسله علل فاعلی و غایی جهان قرار دارد، هر چند علة العلل در هر دو سلسله خداوند متعال است. بدین جهت است که درباره امام عصر (ع) آمده است: "بقای دنیا به بقای امام عصر (ع) است، و به یمن و برکت او موجودات روزی داده می‌شوند و به واسطه وجود او زمین و آسمان پابرجاست"[۵۲].[۵۳]

قلمرو امامت

امامت از نگاه شیعه، امری الهی و دارای قلمرو و گستره خاصی است، خدای سبحان در آیات متعددی، قلمرو و گستره امامت امام را مشخص نموده است:

  1. امامت بر همه انسان‌ها: قلمرو و گستره امامت امام، از حیث جمعیتی، همه مردم را در بر می‌گیرد: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۵۴].
  2. امامت بر زمین: بخشی از قلمرو و گستره امامت امام، از حیث فضای جغرافیایی زمین است. این ویژگی، از کاربرد واژه ﴿فِي الْأَرْضِ در آیه ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۵۵] دانسته می‌شود.
  3. امامت فراتر از نبوت: مقام امامت امام، بالاتر و فراتر از مقام نبوت نبی است. بر پایه آیه: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۵۶] از یک سو، حضرت ابراهیم (ع) پس از ابتلائات متعدد همچون ذبح حضرت اسماعیل (ع) و در سن پیری به مقام امامت رسیده و از سویی دیگر، پیش از فرزند دار شدن، نبی و رسول بوده‌اند؛ از این‌رو، جعل مقام امامت برای حضرت ابراهیم (ع) در سن پیری و پس از مقام نبوت و رسالت بوده است.
  4. امامت جایگاه اجتماعی است: گستره امامت از حیث فردی و اجتماعی، مقامی اجتماعی است. مضاف بودن واژه امام، گواه این باور است. واژه امام، مفهومی‌دارای اضافه است و با مفهوم مأموم معنا می‌یابد: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۵۷].[۵۸]

ابعاد امامت

مسئله امامت، ابعاد گوناگونی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

  1. بعد اعتقادی: از این نظر که حفظ و بقای دین به امامت وابسته است، امامت یک مسئله اعتقادی است. همان‌گونه که اعتقاد به نبوت، اعتقادی دینی و واجب است، اعتقاد به امامت نیز چنین خواهد بود.
  2. بعد سیاسی: سیاست، عبارت است از تدبیر امور جامعه از راه تدوین قوانین لازم و اجرای آنها و غایت عقلانی آن اصلاح زندگی مادی و معنوی افراد جامعه است. اصلاح زندگی مادی و معنوی بشر، از طریق تعلیم معارف الهی و اجرای احکام دینی، فلسفه اصلی امامت را تشکیل می‌دهد.
  3. بعد تاریخی: مسئله امامت در امتداد نبوت و خاتمیت است، از این رو در مرحله‌ای از تاریخ اسلام آغاز شده و تا امروز ادامه یافته و از این پس نیز تا آخرین لحظه حیات دنیوی بشر باقی خواهد بود. بنابراین، چگونگی تعیین نخستین امام، و امامان پس از او، و عکس‌العمل مسلمانان در این‌باره و بالاخره حوادث تاریخی امامت، از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار می‌رود.

از نظر اصولی امامت دارای سه بُعد است: حفظ موجودیت اسلام، اجرای اصول و مقاصد اسلام و هدایت امت به رشد و تعالی[۵۹].[۶۰]

اثبات امامت

برای اثبات امامت ائمه (ع) به دو دسته دلایل تمسک شده است: دلایل عقلی و دلایل نقلی.

  1. دلایل عقلی: مانند اینکه لطف الهی اقتضا می‌کند راه پیامبر (ص) ادامه یابد و امامان معصوم (ع) ادامه دهنده راه ایشان هستند که مردم را به راه مستقیم و کمال انسانی هدایت کنند[۶۱].[۶۲].
  2. دلایل نقلی: در آیات قرآن کریم به موضوع امامت پرداخته شده است؛ از جمله آیات اکمال دین؛ ابلاغ؛ انذار؛ تطهیر؛ خیرالبریه؛ مودت؛ مباهله و ...[۶۳]. همچنین روایات فراوانی به موضوع امامت اختصاص دارد، از جمله: حدیث یوم الدار؛ حدیث ثقلین؛ حدیث سفینه؛ حدیث منزلت و ...[۶۴].[۶۵]

شرایط امامت

نصب الهی امام

"نصب الهی امام"، اصطلاحی در فرهنگ کلامی شیعه است و به مفهوم انتصاب افراد معصوم از سوی خداوند می‌باشد، تا به جانشینی از پیامبر نقش و وظایف او را در جامعه انسانی ایفا ‌کند. با این مبنای کلامی، شیعه «امامت» را بعد از «نبوت» جزء اصول دین می‌شمارد و معتقد است امام به عنوان خلیفه خدا و نبی، برترین مردمان در فضل و کمال، دارای مقام عصمت و برخوردار از علم الهی و جامع تمام شئون پیامبر (ص) به جز دریافت وحی است.

براساس این دلائل عقلی، شیعه «به نصب امام» به امر خداوند و توسط پیامبر گرامی اسلام اعتقاد دارد و صدها دلیل نقلی در کتاب، مانند آیات: تطهیر، تبلیغ، ولایت، اولی‌الأمر، ابتلا، اکمال دین و... بر این امر دلالت دارند که حدیث غدیر، منزلت و صدها دلیل نقلی دیگر از سیره و سنت پیامبر (ص)، موجود در منابع شیعه و اهل سنت آن را تبیین و تفسیر می‌کنند[۶۶].

علم ویژه الهی

ائمه (ع) که مسئولیت خطیر هدایت مردم به سعادت و کمال و مدیریت جوامع انسانی را بر عهده دارند، باید از دانش گسترده برخوردار باشند، تا بتوانند این مسئولیت را به انجام رسانند، افزون بر این لازم است علم آنان از خطا و شک مصون باشد، تا مردم بتوانند به آنان اعتماد کنند و هدایت ایشان را پذیرفته و تحت حاکمیت آنان به اهداف مادی و معنوی خود برسند، ازاین‌رو خداوند طالوت را با برتری در دانش و نیروی جسمانی برای حاکمیت بر بنی‌اسرائیل برگزید: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ[۶۷] و نیز اولواالامر را مرجع علمی مسلمانان در تشخیص حق و باطل و صدق و کذب معرفی کرد و به آنان فرمان داد تا در هنگام دریافت گزارش‌ها به اولواالامر به عنوان صاحبان آگاهی و قدرت تشخیص مراجعه کنند تا با استنباط حق و صدق، آنان را آگاه سازند و مصادیق آن براساس روایات، اماماناند (ع) هستند[۶۸].[۶۹]

عصمت

بر اساس آموزه‌های قرآن، امام (ع) دارای ویژگی‌هایی است که مهم‌ترین آنها عصمت است. خدای متعال در پاسخ حضرت ابراهیم (ع) که از خدا خواست تا امامت را در ذرّیه او قرار دهد فرمود: عهد من به ظالمان نمی‌رسد: ﴿لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۷۰]. مفسران با استناد به این آیه عصمت را برای امام (ع) لازم می‌دانند و لزوم عصمت را این‌گونه تبیین می‌کنند که امام (ع) مقتدا و رهبری است که اقتدای به او واجب است و اگر امام (ع) معصیت کند بر آدمیان نیز از باب لزوم اطاعت از امام (ع)، معصیت واجب خواهد بود و این امر محال است، زیرا معصیت ممنوع است و جمع فعل و ترک غیر ممکن است، ازاین‌رو عصمت در امامان (ع) لازم است تا این محذور پیش نیاید[۷۱]. ناگفته نماند که آیه بر عصمت امام (ع) در طول حیات و تمام عمر دلالت می‌کند بنابراین کسی که در قسمتی از عمر خود گرفتار فسق یا شرک باشد شایستگی مقام امامت را نخواهد داشت [۷۲].[۷۳]

افضلیت

اصطلاح "افضلیت امام"، به معنای برتری امام نسبت به دیگران در دو امر است: نخست در زیادی ثواب و قرب به خداوند و دیگری در صفات کمال انسانی. این سوال که "آیا امام باید افضل از دیگران باشد یا خیر؟" از دیرباز مورد نزاع میان شیعه امامیه و اهل سنت بوده و در باب شروط امامت، بدان پرداخته شده است. شیعه شرط لازم امامت را "افضلیت" می‌‌داند و در مقابل، اکثریت اهل سنت تقدیم فرد عادی (مفضول) بر افضل را جائز می‌‌دانند.

گستره افضلیت امام از نظر شیعه دو معنای" برتری در پاداش اخروی و برتری در کمالات انسانی" را شامل می‌‌شود. علمای شیعه برای افضلیت به معنای اول، پنج دلیل اقامه کرده‌اند که تیتروار چنین است: استلزام کثرت تکلیف و افضلیت امام؛ استلزام برتری در کمالات نفسانی و افضلیت امام؛ استلزام عصمت و افضلیت امام؛ لزوم تعظیم بر امام و افضلیت؛ حجت بودن امام و افضلیت.

افضلیت به معنای دوم (برتری امام بر دیگران در کمالات انسانی و هر امری که راستای اهداف امامت و مسؤولیت امام است)، صفاتی مثل علم به مسائل دین، ‌ شجاعت، سخاوت، مدیریت، تدبیر سیاسی و... را شامل می‌‌شود.

علمای شیعه به دلیل عقلی (قبح تقدیم مفضول بر افضل) و نقلی (سوره یونس آیه ۳۵ و...) استناد کرده‌اند و اشکالاتی که از سوی علمای اهل سنت مطرح شده را پاسخ داده‌اند[۷۴].

عدالت

مذاهب کلامی درباره این صفت اتفاق نظر ندارند. از نظر شیعه امامیه عدالت و پارسایی از شرایط لازم امامت است؛ زیرا اگر امام (ع) عادل نباشد، یا تسلیم ظلم می‌شود که از رذایل اخلاقی و مخالف با عصمت است یا به دیگران ستم خواهد کرد که از گناهان کبیره و با عصمت مخالفت دارد[۷۵]. شیعه اسماعیلیه و زیدیه نیز عدالت و پارسایی را از صفات لازم امام (ع) دانسته‌اند[۷۶]. معتزله نیز عدالت و پاکدامنی را از صفات امام (ع) شناخته‌اند[۷۷] از نظر اباضیه نیز عدالت از شرایط لازم امامت است[۷۸].[۷۹]

تعیین امام

راه‌های تعیین امام

راه تعیین امام، از مهمترین مباحث امامت در میان متکلمان فریقین است. شیعیان با تمام نحله‌ها و فرقی که دارند، معتقدند تنها راه تعیین امام، «نص» از سوی خداوند و پیامبر (ص) است؛ اما سایر فرق اسلامی، پنج راه برای تعیین امام ذکر کرده‌اند: اجماع، استخلاف یا انتصاب، شورا، بیعت، قهر و غلبه. دیدگاه شیعیان در حوزه امامت عامه و خاصه، مستند به آیات و روایات صحیح است؛ اما ادله اهل سنت جز امور و روش انجام شده در صدر اسلام توسط خلفا و مسلمانان و یا خلفای جور، چیزی دیگری نیست[۸۰].

دیدگاه شیعه

نصب یا جعل الهی امام

"نصب الهی امام"، اصطلاحی در فرهنگ کلامی شیعه است و به مفهوم انتصاب افراد معصوم از سوی خداوند می‌باشد، تا به جانشینی از پیامبر نقش و وظایف او را در جامعه انسانی ایفا ‌کند. با این مبنای کلامی، شیعه «امامت» را بعد از «نبوت» جزء اصول دین می‌شمارد و معتقد است امام به عنوان خلیفه خدا و نبی، برترین مردمان در فضل و کمال، دارای مقام عصمت و برخوردار از علم الهی و جامع تمام شئون پیامبر (ص) به جز دریافت وحی است.

براساس این دلائل عقلی، شیعه «به نصب امام» به امر خداوند و توسط پیامبر گرامی اسلام اعتقاد دارد و صدها دلیل نقلی در کتاب، مانند آیات: تطهیر، تبلیغ، ولایت، اولی‌الأمر، ابتلا، اکمال دین و... بر این امر دلالت دارند که حدیث غدیر، منزلت و صدها دلیل نقلی دیگر از سیره و سنت پیامبر (ص)، موجود در منابع شیعه و اهل سنت آن را تبیین و تفسیر می‌کنند[۸۱].

دیدگاه اهل سنت

تمام فرق اهل سنت جز اندکی، وجود امام را در جامعه امری ضروری می‌دانند. بر این اساس معتقدند اطاعت از امام منتخب واجب است[۸۲].

اهل سنت پنج طریق را برای انعقاد و استقرار خلافت مطرح نموده و آن را مستند به عملکرد صحابه در صدر اسلام می‌دانند. این راه‌ها عبارت‌اند از: اجماع (اجماع مسلمین؛ اجماع اهل حل و عقدشورا (شورای صحابه؛ شورای اهل حل و عقدبیعت (بیعت مسلمین؛ بیعت اهل حل و عقد) و قهر و غلبه (عملکرد برخی از اصحاب و تابعین)[۸۳].

شئون امام

امام به عنوان پیشوای حقیقی جامعه نسبت به حفظ دین، پاسداری از خون مسلمانان و نیز پایداری نظام اجتماعی مسلمانان وظایف و شؤونی دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. رهبری: یکی از شؤون امامت، ریاست عامه است؛ یعنی پس از پیغمبر، یکی از کارهای مهمی که بلاتکلیف می‌ماند، رهبری اجتماع است؛ زیرا اجتماع زعیم و پیشوا لازم دارد که این اصل را شیعه و سنی هر دو قبول دارند اما شیعه می‌گوید: پیغمبر (ص) در زمان حیاتش، مردم را از بلاتکلیفی بیرون آورد و رهبر پس از خود را تعیین کرد و به فرمان خدا از طریق وحی فرمود: «زمام امور مسلمین بعد از من با علی است». ولی اهل تسنن می‌گویند: پیامبر، کسی را تعیین نکرد و وظیفه خود مسلمانان بوده که رهبر خود را پس از پیغمبر تعیین کنند[۸۴].
  2. مرجعیت دینی: یکی از شؤون پیغمبر، ابلاغ وحی بود، مردم متن اسلام را از پیغمبر می‌پرسیدند، آنچه در قرآن نبود از پیغمبر سؤال می‌کردند، اما مسأله این است که آیا همه احکام و دستورات و معارف اسلامی همان است که در قرآن آمده و پیغمبر به مردم گفته است؟ یا نه، پیغمبر آنچه گفته مقداری از دستورات اسلام بوده و زمان، اجازه نداده همه احکام را به عموم مردم برساند؟ قهراً چنین بوده است، و لذا پیامبر خدا (ص) تمام آنچه را که زمان، اجازه گفتن آنها را نداد به علی (ع) که وصی او بود، آموخت و او را به عنوان یک عالم ممتاز و سرآمد همه صحابه که حتی در گفته و عمل، خطا و اشتباه ندارد به مردم معرفی کرد. در حقیقت امام پس از پیامبر، یک کارشناس و اسلام شناس کامل، از جانب خداست، البته به او وحی نمی‌شود.
  3. ولایت معنوی: در هر دوره‌ای یک انسان کامل که حامل معنویت کلی انسانیت است وجود دارد و امام، یعنی انسان کامل و به تعبیر دیگر، حجت زمان است: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ‌، لَسَاخَتْ‌»[۸۵] هیچ وقت نبوده و نخواهد بود که زمین از حجت خدا و انسان کامل خالی باشد.

بنابراین امامت سه درجه و مرتبه دارد: رهبری سیاسی و اجتماعی جامعه، مرجعیت دینی و ولایت معنوی. امامان معصوم (ع)، این سه شان را دارا بودند و پیامبر اسلام نیز علاوه بر نبوت و رسالت این سه مرتبه را هم به تمام و کمال داشتند[۸۶].

وظایف امام

بر اساس مجموعه‌ای از آیات استفاده می‌‌شود که اساس وظایف مترتب بر امامت و ولایت بر دو رکن استوارند؛ هدایت و نصرت که هدایت به دو دسته هدایت عام و هدایت خاص تقسیم می‌شود که هدایت عام به هدایت ارائه طریق یا هدایت تعلیمی یا تبیین نیز نامیده شده است و از بارزترین مصادیق آن تفسیر قرآن و رفع اختلافات است.

هدایت خاص یا هدایت ایصال الی المطلوب یا هدایت راهبری) شامل موارد ذیل است: تشکیل حکومت، اجرای عدالت، تربیت امت صالحان.

وظیفه کلان دوم امام نصرت است که دفاع از دین، جلوگیری از وقوع تحریف، (جلوگیری از انحراف در دین)، پاسخگویی شبهات، دفاع از مؤمنان را شامل می شود[۸۷].

از منظر امامیه امام (ع) ادامه دهندۀ راه پیامبر می باشد که اجرای حدود اسلامی، حفظ شریعت اسلامی از تحریف و تغییر و ... از وظایف اوست[۸۸].

حقوق امام (وظایف امت در برابر امام)

امّت در قبال امام تکالیف و وظایفی دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. شناخت امام: اوّلین و مهم‌ترین وظیفه امّت در قبال امام، معرفت نسبت به اوست؛ زیرا بهره‌گیری از وجود امام و هدایت‌های او فرع بر شناخت است و اگر کسی امام خود را نشناسد در گمراهی و جهل خواهد بود[۸۹].
  2. وظایف قلبی و عاطفی: این وظیفه شامل برخی از موارد است مانند: ایمان به امام و کفر به دشمنان او؛ تولی امام (پذیرش ولایت او) و تبری از دشمن امام، محبّت به امام و بغض به دشمنان او، مودّت امام و عداوت با دشمنان او، خیرخواهی برای امام و ... .
  3. وظایف رفتاری و عملی: این نوع از وظایف نیز شاخه‌های مختلفی دارد که برخی از آنها عبارت است از: تمسّک به امام براساس حدیث ثقلین[۹۰]؛ تبعیت از امام؛ وفاداری در بیعت با امام؛ پرداخت حقوق مالی امام؛ توسل و ...[۹۱].

امامت عامه

مقصود از امامت عامّه، اصل نیاز جامعه بعد از پیامبر (ص) به امامی است که از طرف خداوند برای رهبری و هدایت جامعه منصوب شده است[۹۲].

امامت خاصه

امامت خاصه در کل، ناظر به حق اختصاصی اهل‌بیت پیامبر اکرم (ص) برای امامت امت است و در نگاهی خاص نیز، متمرکز بر شایستگی امام علی بن ابی‌ طالب (ع) برای ایستادن در جایگاه نخستین امام پس از پیامبر (ص). هر دو موضوع فوق در عبارات نهج البلاغه مورد تأکید قرار گرفته‌اند[۹۳].

جستارهای وابسته

  1. هدایت
  2. ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
  3. خلافت
  4. شهادت
  5. ملک
  6. حکم
  7. وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
  8. حجت
  9. تمکین فی الارض
  10. امت وسط
  11. اصطفا
  12. اجتبا
  13. امامت در قرآن
  14. آیات امامت
  15. امامت در حدیث
  16. امامت در کلام اسلامی
  17. امامت در فلسفه اسلامی
  18. امامت در عرفان اسلامی
  19. امامت از دیدگاه برون‌دینی
  20. امامت امامان دوازده‌گانه
  21. شؤون امام
  22. صفات امام
  23. راه تعیین امام
  24. امامان دوازده‌گانه
  25. آیات امامت
  26. اثبات امامت
  27. احکام امامت
  28. اختلاف در امامت
  29. اطاعت اولوالامر
  30. اعلان امامت علی
  31. امامت ائمه ضلال
  32. امامت بعد از نبی اکرم
  33. امامت به بیعت
  34. امامت به شوکت
  35. امامت به نص
  36. امامت تشریعی
  37. امامت تکوینی
  38. امامت جاهل
  39. امامت خاصه
  40. امامت خلفا
  41. امامت دو برادر
  42. امامت ذریه ابراهیم
  43. امامت رسول الله
  44. امامت زنان
  45. امامت صغری
  46. امامت صغیر
  47. امامت ظالم
  48. امامت عالم
  49. امامت عامه
  50. امامت غیر قرشی
  51. امامت غیر معصوم
  52. امامت فاضل
  53. امامت قرشی
  54. امامت مطلقه
  55. امامت مفضول
  56. امامت واحد
  57. امامت کبری
  58. انحلال امامت
  59. انقطاع امامت
  60. اولوا الامر
  61. اولی به امامت
  62. ایمان به امامت
  63. تعلیم غیبی به غیر نبی
  64. ختم رهبری
  65. خروج امام از امامت
  66. دعای ابراهیم
  67. دعوی امامت
  68. دفاع از امامت
  69. دلایل امامت
  70. روح قدسی
  71. علم امامت
  72. علم به آغاز امامت
  73. عهد الهی
  74. قبح امامت
  75. لطف امامت
  76. مدعی امامت
  77. مقام امامت
  78. ملاک امامت
  79. موروثی بودن امامت
  80. نشانه امامت
  81. نص بر امامت
  82. نص نبی بر خلافت
  83. نفی امامت
  84. نور امامت
  85. ودائع امامت
  86. وصیت به امامت

منابع

  1. صافی گلپایگانی، لطف‌الله، نظام امامت و رهبری
  2. حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امام‌شناسی
  3. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲
  4. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن
  5. مصطفی‌پور، محمد رضا، مقاله «امامت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴
  6. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی ج۱
  7. ربانی گلپایگانی، علی، افضلیت امام، دانشنامه کلام اسلامی ج۱
  8. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت
  9. ربانی گلپایگانی، علی، القواعد الکلامیة
  10. ربانی گلپایگانی، علی، آیه ولایت - ربانی گلپایگانی
  11. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲
  12. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۰
  13. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت
  14. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
  15. مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت
  16. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی
  17. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱
  18. محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵
  19. ناظم‌زاده، سید اصغر، تجلی امامت
  20. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵
  21. میرعلی، محمد علی، اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت
  22. محمد تقی فیاض‌بخش، فرید محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱
  23. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱
  24. امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن
  25. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱
  26. پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه
  27. جمعی از نویسندگان، امامت‌پژوهی
  28. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲

پانویس

  1. خلیل، العین، ج۱، ص۱۰۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ص۲۱۴.
  2. فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۰.
  3. ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف‌الله، نظام امامت و رهبری، ص۱۱-۱۲.
  4. فرهنگ شیعه، ص ۹۲.
  5. معجم المقاییس فی اللغة، ص۴۸، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۱- ۳۲؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۱۵۷؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۴، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۲۷؛ فرهنگ عمید، ص۱۸.
  6. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۰۵؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱.
  7. و عند المتكلمين هو خليفة الرسول (ص) في إقامة الدين بحيث يجب اتباعه على كافة الأمة، ر.ک: محمدعلی تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۲۵۹.
  8. ر.ک: حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام‌شناسی، ج۱۸، ص۲۰۶.
  9. ر.ک: جمعی از نویسندگان، امامت‌پژوهی (بررسی دیدگاه‌های امامیه، معتزله و اشاعره)، زیر نظر محمود یزدی مطلق، ص۴۹-۵۰؛ میرعلی، محمد علی، اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت، ص ۴۴.
  10. «و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.
  11. «و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است» سوره هود، آیه ۱۷؛ سوره احقاف، آیه ۱۲.
  12. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  13. «با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.
  14. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
  15. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستم‌کاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  16. سوره آل عمران، آیه ۷۹؛ سوره انعام، آیه ۸۹؛ سوره عنکبوت، آیه ۲۷؛ سوره جاثیه، آیه ۱۶؛ سوره حدید، آیه ۲۶.
  17. تبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ کنزالدقائق، ج۸، ص۲۳۲؛ المیزان، ج۲، ص۱۳۹.
  18. مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۰؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۵۴.
  19. «و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.
  20. «(صالح) از آنان روی گردانید و گفت: ای قوم من! بی‌گمان پیام پروردگارم را به شما رسانده‌ام و برای شما خیرخواهی کرده‌ام امّا شما خیرخواهان را دوست نمی‌دارید» سوره اعراف، آیه ۷۹.
  21. حق‌جو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۵۶-۵۸.
  22. الأمالی (للطوسی)، ص ۵۸۳ سایر منابع و این حدیث در مباحث امامت خاصه می‌‌آید.
  23. کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمه الإنثی عشر، ص ۸۸.
  24. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱، ص ۲۵-۳۰.
  25. و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است؛ سوره هود، آیه۱۷.
  26. و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه۷۳.
  27. و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند؛ سوره قصص، آیه۴۱.
  28. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۰، ص۲۱۳ - ۲۱۴.].
  29. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  30. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۲-۷۳.
  31. «و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم -بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۳-۲۴.
  32. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۲۲-۲۳.
  33. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱، ص ۲۵-۳۰.
  34. شریعتی سبزواری، محمد باقر، امامت و رهبری در نگاه عقل و دین، ص۶۹.
  35. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص۱۲۵-۱۲۹؛ شریعتی سبزواری، محمد باقر، امامت و رهبری در نگاه عقل و دین، ص۲۳۹ـ ۲۴۱.
  36. المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۶.
  37. تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه۷.
  38. الکافى، ج ۱، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.
  39. نورالثقلین، ج ۵، ص ۶۱۹ ـ ۶۴۲.
  40. مصطفی‌پور، محمد رضا، مقاله «امامت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.
  41. «و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی» سوره نحل، آیه ۴۴.
  42. «من دو شی، گران‌بها در میان شما میگذارم که این دو عبارت‌اند از: کتاب خدا و عترت من».
  43. «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
  44. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  45. «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.
  46. « لاَ تَخْلُو اَلْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اَللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ ... يَحْفَظُ اَللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ... أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ، اَلدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ»؛ صبحی صالح، نهج البلاغه، ‌ کلمات قصار، شماره ۱۳۹.
  47. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  48. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶، ح۵و ۸.
  49. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۲۲.
  50. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷.
  51. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۳۷.
  52. «الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»؛ دعای عدیله.
  53. ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۱۰-۴۱۱.
  54. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  55. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  56. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  57. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  58. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۲۵ ـ ۲۶.
  59. فقه سیاسی، ج۹، ص۱۵۲.
  60. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۲۸۸.
  61. مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۷۱؛ کشف المراد، ۳۸۸؛ کلم الطیب، ۳۲۹؛ الالهیات‌، ۱/ ۵۲۹.
  62. فرهنگ شیعه، ص 242؛ فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱، ص۱۶۱-۱۷۸.
  63. کلم الطیب‌، ۴۷۱؛ پیام قرآن، ۹/ ۳۹۳- ۱۷۶.
  64. اسرار الامامه، ۲۵۰؛ پیام قرآن‌، ۹/ ۱۰۵- ۶.
  65. فرهنگ شیعه، ص ۲۴۴.
  66. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۵۲.
  67. خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  68. روض‌الجنان، ج۶، ص۳۵؛ همان، ج۴، ص۳۸۷ـ ۳۹۱؛ ج ۵، ص ۲۳ ـ ۲۴.
  69. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰.
  70. پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  71. التفسيرالكبير، ج۴، ص ۳۶ ـ ۳۷، ج ۱۰، ص ۱۴۴.
  72. الميزان، ج ۱، ص ۲۷۴.
  73. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۲۹.
  74. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۹۳؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «افضلیت امام»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۳۴۰-۳۴۶.
  75. قواعد المرام؛ ص۱۷۹ـ ۱۸۰.
  76. شرح المواقف؛ ج۸؛ ص۳۵۱؛ الزیدیه؛ ص۳۳۸ـ ۳۳۹.
  77. المغنی؛ ج۱؛ ص۲۰۱ـ ۲۰۲.
  78. الأباضیه مذهب اسلامی معتدل؛ ص۲۵.
  79. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۰۴-۴۱۸.
  80. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص۷۹-۸۳؛ القواعد الکلامیة، ص۱۰۹؛ آیه ولایت، دانشنامه کلام اسلامی ج۱؛ امیری، سلیمان، امامت و دلایل انتصابی بودن آن، ص۱۴۱-۱۴۳.
  81. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۵.
  82. فقال جمهور أصحابنا من المتکلمین و الفقهاء، مع الشیعة و الخوارج و أکثر المعتزلة، بوجوب الإمامة و إنها فرض واجب إتباع المنصوب له... و خالفهم شرذمة من القدریة کأبی بکر الأصم و هشام الفوطی‏، تفتازانی، أصول الإیمان، ص۲۱۶.
  83. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص۲۲۲-۲۲۳.
  84. ناظم‌زاده، سید اصغر، تجلی امامت، ص ۳۳.
  85. اصول کافی، ج۱، ص۱۷۹، حدیث ۱۰؛ نعمانی، کتاب الغیبه نعمانی، ص۱۳۸، باب هشتم، حدیث ۸.
  86. ناظم‌زاده، سید اصغر، تجلی امامت ص۳۳ ـ ۳۶؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص۱.
  87. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۸۷-89.
  88. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲، ص۲۱۳.
  89. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۹۰.
  90. «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»؛ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۳.
  91. مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۳-۹۴.
  92. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱، ص ۸۹-۹۵.
  93. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۱۱۷.