حیرت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*از ویژگی‌‏های مهم دوران غیبت "سرگردانی" است؛ به ویژه هرچه به زمان ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نزدیک‌‏تر می‌‏شویم، بر شدّت آن افزوده می‏‌شود.
*از ویژگی‌‏های مهم [[دوران غیبت]] "سرگردانی" است؛ به ویژه هرچه به [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نزدیک‌‏تر می‌‏شویم، بر شدّت آن افزوده می‏‌شود.
*در این دوران، انسان‌‏ها به سبب پنهان بودن رهبر الهی خود، در تحیر، و برخی نیز در گمراهی به سر خواهند برد. البته افراد بسیاری نیز به دلیل اهتمام جدّی به پروای الهی، از این آزمون‌‏ها با سربلندی به سلامت عبور کرده، [[ایمان]] خود را تا واپسین لحظه‌‏ها به خوبی حفظ می‌‏کنند.
*در این دوران، [[انسان‌‏ها]] به سبب [[پنهان]] بودن [[رهبر]] الهی خود، در تحیر، و برخی نیز در [[گمراهی]] به سر خواهند برد. البته افراد بسیاری نیز به [[دلیل]] اهتمام جدّی به پروای الهی، از این آزمون‌‏ها با [[سربلندی]] به [[سلامت]] عبور کرده، [[ایمان]] خود را تا واپسین لحظه‌‏ها به خوبی حفظ می‌‏کنند.
*[[عبد العظیم بن عبد اللّه حسنی]]، از [[امام جواد الأئمه]]{{ع}}، از پدرانش حدیث کرده است که [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} فرمود: برای قائم ما غیبتی است که مدتش طولانی است. گویا [[شیعه]] را می‏‌بینم که در غیبتش چون چهارپایان جولان می‌‏زنند و چراگاه می‏‌جویند و به دست نمی‌‏آورند. آگاه باشید هرکدامشان بر دین خود ثابت بماند و برای طول غیبت [[امام]]، دلش دچار قساوت نشود، او در روز قیامت در درجه من، با من است .... <ref> {{عربی|" لِلْقَائِمِ‏ مِنَّا غَيْبَةٌ أَمَدُهَا طَوِيلٌ‏ كَأَنِّي‏ بِالشِّيعَةِ يَجُولُونَ‏ جَوَلَانَ‏ النَّعَمِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ يَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا يَجِدُونَهُ أَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ وَ لَمْ يَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَيْبَةِ إِمَامِهِ فَهُوَ مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ الْقِيَامَة ‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۱۴؛ فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶</ref>
*[[عبد العظیم بن عبد اللّه حسنی]]، از [[امام جواد الأئمه]]{{ع}}، از پدرانش [[حدیث]] کرده است که [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} فرمود: برای [[قائم]] ما غیبتی است که مدتش طولانی است. گویا [[شیعه]] را می‏‌بینم که در غیبتش چون چهارپایان جولان می‌‏زنند و چراگاه می‏‌جویند و به دست نمی‌‏آورند. [[آگاه]] باشید هرکدامشان بر [[دین]] خود ثابت بماند و برای طول [[غیبت]] [[امام]]، دلش دچار قساوت نشود، او در [[روز قیامت]] در درجه من، با من است .... <ref> {{عربی|" لِلْقَائِمِ‏ مِنَّا غَيْبَةٌ أَمَدُهَا طَوِيلٌ‏ كَأَنِّي‏ بِالشِّيعَةِ يَجُولُونَ‏ جَوَلَانَ‏ النَّعَمِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ يَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا يَجِدُونَهُ أَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ وَ لَمْ يَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَيْبَةِ إِمَامِهِ فَهُوَ مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ الْقِيَامَة ‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۱۴؛ فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶</ref>
*در برخی روایات، این حیرت، به خود [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز نسبت داده شده است. "حیرت" از نظر لغت هنگامی به کار می‏‌رود که شخص، در کار خود سرگردان است‏<ref>  جوهری، الصحاح، ج ۲، ص ۶۴۰</ref> و گشایشی در آن نمی‏‌بیند<ref>  طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۰۴</ref>. که این، به تناسب افراد متفاوت خواهد بود، از این‌‏رو سرگردانی آن حضرت، با آنچه در باره عموم مردم گفته شده، کاملا متفاوت است.
*در برخی [[روایات]]، این [[حیرت]]، به خود [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز نسبت داده شده است. "[[حیرت]]" از نظر لغت هنگامی به کار می‏‌رود که شخص، در کار خود سرگردان است‏<ref>  جوهری، الصحاح، ج ۲، ص ۶۴۰</ref> و گشایشی در آن نمی‏‌بیند<ref>  طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۰۴</ref>. که این، به تناسب افراد متفاوت خواهد بود، از این‌‏رو سرگردانی آن حضرت، با آنچه در باره عموم [[مردم]] گفته شده، کاملا متفاوت است.
*[[اصبغ بن نباته]] گوید: بر [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} وارد شدم و دیدم در حالی که در اندیشه فرو رفته است، با انگشت بر زمین خط می‏‌کشد. پرسیدم: ای [[امیر المؤمنین]]! چرا شما را اندیشناک می‌‏بینم و چرا بر زمین خط می‌‏کشید؟ آیا به زمین و خلافت در آن رغبتی دارید؟ فرمود: نه به خدا سوگند! نه به آن و نه به دنیا هیچ روزی اشتیاقی نداشته‌‏ام؛ لکن در فرزندی می‌‏اندیشم که از سلاله من و یازدهمین فرزند من است. او مهدی است و زمین را پر از عدل ‏وداد می‏‌سازد؛ همان‏گونه که پر از ستم و جور شده باشد. او را سرگردانی و غیبتی است که اقوامی در آن گمراه شده و اقوامی دیگر در آن هدایت یابند<ref>  ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۶؛ ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص ۶۰، ح ۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۶، ح ۱</ref>.  
*[[اصبغ بن نباته]] گوید: بر [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} وارد شدم و دیدم در حالی که در [[اندیشه]] فرو رفته است، با انگشت بر [[زمین]] خط می‏‌کشد. پرسیدم: ای [[امیر المؤمنین]]! چرا شما را اندیشناک می‌‏بینم و چرا بر [[زمین]] خط می‌‏کشید؟ آیا به [[زمین]] و [[خلافت]] در آن رغبتی دارید؟ فرمود: نه به [[خدا]] [[سوگند]]! نه به آن و نه به [[دنیا]] هیچ روزی اشتیاقی نداشته‌‏ام؛ لکن در فرزندی می‌‏اندیشم که از سلاله من و یازدهمین [[فرزند من]] است. او [[مهدی]] است و [[زمین]] را پر از [[عدل]] ‏وداد می‏‌سازد؛ همان‏گونه که پر از [[ستم]] و [[جور]] شده باشد. او را سرگردانی و غیبتی است که اقوامی در آن [[گمراه]] شده و اقوامی دیگر در آن [[هدایت]] یابند<ref>  ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۶؛ ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص ۶۰، ح ۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۶، ح ۱</ref>.  
*البته این احتمال قوی می‌‏نماید که مقصود از سرگردانی در این روایت، سرگردانی مردم باشد؛ چرا که فرموده است برای او غیبت و حیرت - هر دو- هست و غیبت زمانی معنا پیدا می‌‏کند که حضرت در مواجهه با مردم تصور شود. مسلم است حضرت نزد خود غایب نیست و اگر گفته می‌‏شود برای او غیبت است، یعنی در مواجهه با مردم پنهان است. حیرت نیز این‏گونه است؛ یعنی حالتی برای حضرت پدید می‏‌آید که حاصل آن برای مردم، سرگردانی و عدم گشایش در کارها خواهد بود.  
*البته این احتمال قوی می‌‏نماید که مقصود از سرگردانی در این [[روایت]]، سرگردانی [[مردم]] باشد؛ چرا که فرموده است برای او [[غیبت]] و [[حیرت]] - هر دو- هست و [[غیبت]] زمانی معنا پیدا می‌‏کند که حضرت در مواجهه با [[مردم]] تصور شود. مسلم است حضرت نزد خود [[غایب]] نیست و اگر گفته می‌‏شود برای او [[غیبت]] است، یعنی در مواجهه با [[مردم]] [[پنهان]] است. [[حیرت]] نیز این‏گونه است؛ یعنی حالتی برای حضرت پدید می‏‌آید که حاصل آن برای [[مردم]]، سرگردانی و عدم [[گشایش]] در کارها خواهد بود.  
*قرینه این معنا در برخی روایات است که در ادامه سخن از گمراهی و هدایت مردم آمده است.
*قرینه این معنا در برخی [[روایات]] است که در ادامه سخن از [[گمراهی]] و [[هدایت مردم]] آمده است.
*[[ام‏‌هانی ثقفیه]] گوید: بامدادی خدمت سرورم، [[امام محمد باقر]]{{ع}} رسیدم و گفتم: ای آقای من! آیه‏ای از کتاب خدای سبحانه و تعالی بر دلم خطور کرده است و مرا پریشان ساخته و خواب از چشمم ربوده است. فرمود: ای ام هانی! بپرس. پرسیدم: ای سرورم! این قول خداوند: {{متن قرآن|فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ}}<ref>؛ سوره تکویر، آیه:۱۵- ۱۶.</ref> فرمود: ای ام هانی! خوب مسأله‌‏ای پرسیدی. این، مولودی در آخر الزّمان است. او مهدی این عترت است و برای او حیرت و غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن گمراه شوند و اقوامی نیز هدایت یابند. خوشا بر تو اگر او را دریابی! و خوشا بر کسی که او را دریابد<ref> {{عربی|" نِعْمَ‏ الْمَسْأَلَةُ سَأَلْتِنِي‏ يَا أُمَ‏ هَانِئٍ‏ هَذَا مَوْلُودٌ فِي‏ آخِرِ الزَّمَانِ‏ هُوَ الْمَهْدِيُ‏ مِنْ‏ هَذِهِ‏ الْعِتْرَةِ تَكُونُ لَهُ حَيْرَةٌ وَ غَيْبَةٌ يَضِلُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَهْتَدِي فِيهَا أَقْوَامٌ فَيَا طُوبَى لَكِ إِنْ أَدْرَكْتِهِ وَ يَا طُوبَى مَنْ أَدْرَكَهُ‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب ۳۲، ح ۱۴</ref>! با در نظر گرفتن یکی از معانی لغوی و به دور از معنای عرفی و اصطلاحی، اطلاق آن بر خود [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز بدون اشکال خواهد بود. و آن معنا این است که حیران به کسی می‏گویند که در کار خود گشایشی نمی‌‏بیند<ref>  طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۰۴</ref> و [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز در دوران غیبت چنین است. مؤید این معنا روایاتی است که حیرت جز بر خود حضرت قابل تطبیق نیست.
*[[ام‏‌هانی ثقفیه]] گوید: بامدادی خدمت سرورم، [[امام محمد باقر]]{{ع}} رسیدم و گفتم: ای آقای من! آیه‏ای از کتاب خدای سبحانه و تعالی بر دلم خطور کرده است و مرا پریشان ساخته و [[خواب]] از چشمم ربوده است. فرمود: ای ام هانی! بپرس. پرسیدم: ای سرورم! این قول [[خداوند]]: {{متن قرآن|فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ}}<ref>؛ سوره تکویر، آیه:۱۵- ۱۶.</ref> فرمود: ای ام هانی! خوب مسأله‌‏ای پرسیدی. این، مولودی در [[آخر الزّمان]] است. او [[مهدی]] این [[عترت]] است و برای او [[حیرت]] و غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن [[گمراه]] شوند و اقوامی نیز [[هدایت]] یابند. خوشا بر تو اگر او را دریابی! و خوشا بر کسی که او را دریابد<ref> {{عربی|" نِعْمَ‏ الْمَسْأَلَةُ سَأَلْتِنِي‏ يَا أُمَ‏ هَانِئٍ‏ هَذَا مَوْلُودٌ فِي‏ آخِرِ الزَّمَانِ‏ هُوَ الْمَهْدِيُ‏ مِنْ‏ هَذِهِ‏ الْعِتْرَةِ تَكُونُ لَهُ حَيْرَةٌ وَ غَيْبَةٌ يَضِلُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَهْتَدِي فِيهَا أَقْوَامٌ فَيَا طُوبَى لَكِ إِنْ أَدْرَكْتِهِ وَ يَا طُوبَى مَنْ أَدْرَكَهُ‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب ۳۲، ح ۱۴</ref>! با در نظر گرفتن یکی از معانی لغوی و به دور از معنای عرفی و اصطلاحی، اطلاق آن بر خود [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز بدون اشکال خواهد بود. و آن معنا این است که حیران به کسی می‏گویند که در کار خود گشایشی نمی‌‏بیند<ref>  طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۰۴</ref> و [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نیز در [[دوران غیبت]] چنین است. مؤید این معنا روایاتی است که [[حیرت]] جز بر خود حضرت قابل تطبیق نیست.
*در روایت است که [[امام صادق]]{{ع}} پس از نقل داستان [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمود: و با قائم، دوازدهمین امامان{{عم}} نیز چنین کند و در یک شب کارش را اصلاح فرماید؛ همچنان که کار پیامبرش [[حضرت موسی]]{{ع}} را در شبی اصلاح فرمود و او را از حیرت و غیبت، به روشنایی فرج و ظهور در آورد<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۵۱، باب ۶، ح ۱۳</ref>
*در [[روایت]] است که [[امام صادق]]{{ع}} پس از [[نقل]] داستان [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمود: و با [[قائم]]، دوازدهمین [[امامان]]{{عم}} نیز چنین کند و در یک شب کارش را [[اصلاح]] فرماید؛ همچنان که کار پیامبرش [[حضرت موسی]]{{ع}} را در شبی [[اصلاح]] فرمود و او را از [[حیرت]] و [[غیبت]]، به [[روشنایی]] [[فرج]] و [[ظهور]] در آورد<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۵۱، باب ۶، ح ۱۳</ref>
*روشن است که فرمایش فوق فقط مربوط به آن حضرت است و خداوند سبحانه و تعالی است که آن حضرت را از غیبت وارد ظهور می‏‌کند. و همو است که آن حضرت را از حیرت وارد نور فرج و گشایش می‏کند. و البته این روایت مؤید معنایی است که طریحی برای حیرت نمود و این معنا نه فقط با مقام علم و [[عصمت]] [[امام]] منافات ندارد که نسبت دادن آن به [[امام]] بدون اشکال است.
*روشن است که فرمایش فوق فقط مربوط به آن حضرت است و [[خداوند]] سبحانه و تعالی است که آن حضرت را از [[غیبت]] وارد [[ظهور]] می‏‌کند. و همو است که آن حضرت را از [[حیرت]] وارد [[نور]] [[فرج]] و [[گشایش]] می‏کند. و البته این [[روایت]] مؤید معنایی است که طریحی برای [[حیرت]] نمود و این معنا نه فقط با [[مقام علم]] و [[عصمت]] [[امام]] منافات ندارد که نسبت دادن آن به [[امام]] بدون اشکال است.
*همچنین [[امام باقر]]{{ع}} آن‏گاه که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را در دوران غیبت به [[حضرت یوسف]]{{ع}} تشبیه کرد، در پاسخ پرسش راوی درباره وجه شباهت فرمود: {{عربی|" الْحَيْرَةُ وَ الْغَيْبَةُ ‏"}}<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۳</ref>. روشن است که [[حضرت یوسف]] همواره در مصیبت‏‌ها گشایشی در کار خود نمی‏‌دید.  
*همچنین [[امام باقر]]{{ع}} آن‏گاه که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را در [[دوران غیبت]] به [[حضرت یوسف]]{{ع}} [[تشبیه]] کرد، در پاسخ پرسش [[راوی]] درباره وجه شباهت فرمود: {{عربی|" الْحَيْرَةُ وَ الْغَيْبَةُ ‏"}}<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۳</ref>. روشن است که [[حضرت یوسف]] همواره در مصیبت‏‌ها گشایشی در کار خود نمی‏‌دید.  
*بنابراین بدان سبب که [[حضرت‏ مهدی]]{{ع}} در کار خود گشایشی نمی‌‏بیند، تا آن زمان که خداوند سبحانه و تعالی اراده ظهور فرماید، می‌‏توان به آن حضرت حیران گفت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۱۹۳ - ۱۹۶.</ref>.
*بنابراین بدان سبب که [[حضرت‏ مهدی]]{{ع}} در کار خود گشایشی نمی‌‏بیند، تا آن زمان که [[خداوند]] سبحانه و تعالی [[اراده]] [[ظهور]] فرماید، می‌‏توان به آن حضرت حیران گفت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۱۹۳ - ۱۹۶.</ref>.
==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
* [[دوران حیرت مومنین بعد از شهادت امام حسن عسکری به چه معناست؟ (پرسش)]]
* [[دوران حیرت مومنین بعد از شهادت امام حسن عسکری به چه معناست؟ (پرسش)]]
خط ۳۹: خط ۳۹:
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:حیرت]]
[[رده:حیرت]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]

نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۱

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • از ویژگی‌‏های مهم دوران غیبت "سرگردانی" است؛ به ویژه هرچه به زمان ظهور حضرت مهدی(ع)‏ نزدیک‌‏تر می‌‏شویم، بر شدّت آن افزوده می‏‌شود.
  • در این دوران، انسان‌‏ها به سبب پنهان بودن رهبر الهی خود، در تحیر، و برخی نیز در گمراهی به سر خواهند برد. البته افراد بسیاری نیز به دلیل اهتمام جدّی به پروای الهی، از این آزمون‌‏ها با سربلندی به سلامت عبور کرده، ایمان خود را تا واپسین لحظه‌‏ها به خوبی حفظ می‌‏کنند.
  • عبد العظیم بن عبد اللّه حسنی، از امام جواد الأئمه(ع)، از پدرانش حدیث کرده است که امیر مؤمنان(ع) فرمود: برای قائم ما غیبتی است که مدتش طولانی است. گویا شیعه را می‏‌بینم که در غیبتش چون چهارپایان جولان می‌‏زنند و چراگاه می‏‌جویند و به دست نمی‌‏آورند. آگاه باشید هرکدامشان بر دین خود ثابت بماند و برای طول غیبت امام، دلش دچار قساوت نشود، او در روز قیامت در درجه من، با من است .... [۱]
  • در برخی روایات، این حیرت، به خود حضرت مهدی(ع)‏ نیز نسبت داده شده است. "حیرت" از نظر لغت هنگامی به کار می‏‌رود که شخص، در کار خود سرگردان است‏[۲] و گشایشی در آن نمی‏‌بیند[۳]. که این، به تناسب افراد متفاوت خواهد بود، از این‌‏رو سرگردانی آن حضرت، با آنچه در باره عموم مردم گفته شده، کاملا متفاوت است.
  • اصبغ بن نباته گوید: بر امیر مؤمنان علی(ع) وارد شدم و دیدم در حالی که در اندیشه فرو رفته است، با انگشت بر زمین خط می‏‌کشد. پرسیدم: ای امیر المؤمنین! چرا شما را اندیشناک می‌‏بینم و چرا بر زمین خط می‌‏کشید؟ آیا به زمین و خلافت در آن رغبتی دارید؟ فرمود: نه به خدا سوگند! نه به آن و نه به دنیا هیچ روزی اشتیاقی نداشته‌‏ام؛ لکن در فرزندی می‌‏اندیشم که از سلاله من و یازدهمین فرزند من است. او مهدی است و زمین را پر از عدل ‏وداد می‏‌سازد؛ همان‏گونه که پر از ستم و جور شده باشد. او را سرگردانی و غیبتی است که اقوامی در آن گمراه شده و اقوامی دیگر در آن هدایت یابند[۴].
  • البته این احتمال قوی می‌‏نماید که مقصود از سرگردانی در این روایت، سرگردانی مردم باشد؛ چرا که فرموده است برای او غیبت و حیرت - هر دو- هست و غیبت زمانی معنا پیدا می‌‏کند که حضرت در مواجهه با مردم تصور شود. مسلم است حضرت نزد خود غایب نیست و اگر گفته می‌‏شود برای او غیبت است، یعنی در مواجهه با مردم پنهان است. حیرت نیز این‏گونه است؛ یعنی حالتی برای حضرت پدید می‏‌آید که حاصل آن برای مردم، سرگردانی و عدم گشایش در کارها خواهد بود.
  • قرینه این معنا در برخی روایات است که در ادامه سخن از گمراهی و هدایت مردم آمده است.
  • ام‏‌هانی ثقفیه گوید: بامدادی خدمت سرورم، امام محمد باقر(ع) رسیدم و گفتم: ای آقای من! آیه‏ای از کتاب خدای سبحانه و تعالی بر دلم خطور کرده است و مرا پریشان ساخته و خواب از چشمم ربوده است. فرمود: ای ام هانی! بپرس. پرسیدم: ای سرورم! این قول خداوند: ﴿فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ[۵] فرمود: ای ام هانی! خوب مسأله‌‏ای پرسیدی. این، مولودی در آخر الزّمان است. او مهدی این عترت است و برای او حیرت و غیبتی خواهد بود که اقوامی در آن گمراه شوند و اقوامی نیز هدایت یابند. خوشا بر تو اگر او را دریابی! و خوشا بر کسی که او را دریابد[۶]! با در نظر گرفتن یکی از معانی لغوی و به دور از معنای عرفی و اصطلاحی، اطلاق آن بر خود حضرت مهدی(ع)‏ نیز بدون اشکال خواهد بود. و آن معنا این است که حیران به کسی می‏گویند که در کار خود گشایشی نمی‌‏بیند[۷] و حضرت مهدی(ع)‏ نیز در دوران غیبت چنین است. مؤید این معنا روایاتی است که حیرت جز بر خود حضرت قابل تطبیق نیست.
  • در روایت است که امام صادق(ع) پس از نقل داستان حضرت موسی(ع) فرمود: و با قائم، دوازدهمین امامان(ع) نیز چنین کند و در یک شب کارش را اصلاح فرماید؛ همچنان که کار پیامبرش حضرت موسی(ع) را در شبی اصلاح فرمود و او را از حیرت و غیبت، به روشنایی فرج و ظهور در آورد[۸]
  • روشن است که فرمایش فوق فقط مربوط به آن حضرت است و خداوند سبحانه و تعالی است که آن حضرت را از غیبت وارد ظهور می‏‌کند. و همو است که آن حضرت را از حیرت وارد نور فرج و گشایش می‏کند. و البته این روایت مؤید معنایی است که طریحی برای حیرت نمود و این معنا نه فقط با مقام علم و عصمت امام منافات ندارد که نسبت دادن آن به امام بدون اشکال است.
  • همچنین امام باقر(ع) آن‏گاه که حضرت مهدی(ع)‏ را در دوران غیبت به حضرت یوسف(ع) تشبیه کرد، در پاسخ پرسش راوی درباره وجه شباهت فرمود: " الْحَيْرَةُ وَ الْغَيْبَةُ ‏"[۹]. روشن است که حضرت یوسف همواره در مصیبت‏‌ها گشایشی در کار خود نمی‏‌دید.
  • بنابراین بدان سبب که حضرت‏ مهدی(ع) در کار خود گشایشی نمی‌‏بیند، تا آن زمان که خداوند سبحانه و تعالی اراده ظهور فرماید، می‌‏توان به آن حضرت حیران گفت[۱۰].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " لِلْقَائِمِ‏ مِنَّا غَيْبَةٌ أَمَدُهَا طَوِيلٌ‏ كَأَنِّي‏ بِالشِّيعَةِ يَجُولُونَ‏ جَوَلَانَ‏ النَّعَمِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ يَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا يَجِدُونَهُ أَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ وَ لَمْ يَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَيْبَةِ إِمَامِهِ فَهُوَ مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ الْقِيَامَة ‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۱۴؛ فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶
  2. جوهری، الصحاح، ج ۲، ص ۶۴۰
  3. طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۰۴
  4. ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۶؛ ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص ۶۰، ح ۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۶، ح ۱
  5. ؛ سوره تکویر، آیه:۱۵- ۱۶.
  6. " نِعْمَ‏ الْمَسْأَلَةُ سَأَلْتِنِي‏ يَا أُمَ‏ هَانِئٍ‏ هَذَا مَوْلُودٌ فِي‏ آخِرِ الزَّمَانِ‏ هُوَ الْمَهْدِيُ‏ مِنْ‏ هَذِهِ‏ الْعِتْرَةِ تَكُونُ لَهُ حَيْرَةٌ وَ غَيْبَةٌ يَضِلُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَهْتَدِي فِيهَا أَقْوَامٌ فَيَا طُوبَى لَكِ إِنْ أَدْرَكْتِهِ وَ يَا طُوبَى مَنْ أَدْرَكَهُ‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب ۳۲، ح ۱۴
  7. طریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۰۴
  8. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۵۱، باب ۶، ح ۱۳
  9. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۳
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۱۹۳ - ۱۹۶.