حکیمه دختر امام جواد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه ' به ']]، ص')
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
خط ۱۶: خط ۱۶:
*[[شیخ صدوق]]، این حادثه بزرگ را از زبان آن بانوی بزرگ چنین آورده است: [[حکیمه]] دختر [[امام جواد]]{{ع}} گوید: [[امام حسن عسکری]]{{ع}} مرا به نزد خود فراخواند. و فرمود: ای عمه! امشب افطار نزد ما باش! که شب نیمه‌ [[شعبان]] است و [[خدای تعالی]] امشب [[حجّت]] خود را- که [[حجّت]] او در روی [[زمین]] است- ظاهر سازد. گوید: گفتم: [[مادر]] او کیست؟ فرمود: [[نرجس]]. گفتم: فدای شما شوم اثری در او نیست، فرمود: همین است که به تو می‌‏گویم. گوید: آمدم و چون [[سلام]] کردم و نشستم، [[نرجس]] آمد کفش مرا بردارد و گفت: ای بانوی من و بانوی خاندانم حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی [[خاندان]] من هستی، گوید: از [[کلام]] من ناخرسند شد و گفت: ای عمه [[جان]]! این چه فرمایشی است؟ گوید: بدو گفتم: ای دختر [[جان]]! [[خدای متعال]] امشب به تو فرزندی عطا فرماید که در [[دنیا]] و [[آخرت]] آقا است. گوید: [[نرجس]] خجالت کشید و حیاء کرد<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، باب ۴۲، ح ۱؛ همچنین ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۳۸؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹.</ref>.
*[[شیخ صدوق]]، این حادثه بزرگ را از زبان آن بانوی بزرگ چنین آورده است: [[حکیمه]] دختر [[امام جواد]]{{ع}} گوید: [[امام حسن عسکری]]{{ع}} مرا به نزد خود فراخواند. و فرمود: ای عمه! امشب افطار نزد ما باش! که شب نیمه‌ [[شعبان]] است و [[خدای تعالی]] امشب [[حجّت]] خود را- که [[حجّت]] او در روی [[زمین]] است- ظاهر سازد. گوید: گفتم: [[مادر]] او کیست؟ فرمود: [[نرجس]]. گفتم: فدای شما شوم اثری در او نیست، فرمود: همین است که به تو می‌‏گویم. گوید: آمدم و چون [[سلام]] کردم و نشستم، [[نرجس]] آمد کفش مرا بردارد و گفت: ای بانوی من و بانوی خاندانم حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی [[خاندان]] من هستی، گوید: از [[کلام]] من ناخرسند شد و گفت: ای عمه [[جان]]! این چه فرمایشی است؟ گوید: بدو گفتم: ای دختر [[جان]]! [[خدای متعال]] امشب به تو فرزندی عطا فرماید که در [[دنیا]] و [[آخرت]] آقا است. گوید: [[نرجس]] خجالت کشید و حیاء کرد<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، باب ۴۲، ح ۱؛ همچنین ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۳۸؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹.</ref>.
*[[موسی بن محمد]] گوید: [[حکیمه]] دختر [[امام جواد]]{{ع}} که عمه [[پدر]] آن [[حضرت]] است به من گفت که خود او آن [[حضرت]] را در شب ولادتش و هم بعد از آن دیده است<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۹</ref>.  
*[[موسی بن محمد]] گوید: [[حکیمه]] دختر [[امام جواد]]{{ع}} که عمه [[پدر]] آن [[حضرت]] است به من گفت که خود او آن [[حضرت]] را در شب ولادتش و هم بعد از آن دیده است<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۹</ref>.  
*[[احمد بن ابراهیم]] گوید: شرفیاب حضور [[حکیمه]] دختر [[محمد بن علی]] خواهر [[ابو الحسن عسکری]] گردیدم سال دویست و شصت و دو بود و در [[مدینه]] بودم و از پشت پرده با او سخن گفتم و از [[دین]] وی پرسیدم. کسی که باید [[امام]] بداند برای من نام برد و به من گفت: فلان پسر [[حسن عسکری]]{{ع}} نام او را گفت، گفتم قربانت او را معاینه کردی یا خبر او را شنیدی؟ گفت: خبر او را از [[امام یازدهم]] شنیدم و برای مادرش نوشته بود، گفتم: آن مولود کجا است؟ گفت پنهانست. گفتم: [[شیعه]] به چه کسی مراجعه کند؟ [[حکیمه]] گفت: به [[جده]] او [[مادر]] [[امام یازدهم]]. گفتم: [[وصیت]] خود را به زنی واگذاشته است؟! [[حکیمه]] گفت: [[پیروی]] از [[حسین بن علی بن ابی طالب]]{{ع}} کرده است، زیرا آن [[حضرت]] به حسب ظاهر وصایای خود را به خواهرش [[زینب]] دختر [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} سپرد "برای [[پنهان]] کردن [[امامت]] پسرش [[علی بن الحسین]]". سپس فرمود: شما مردمی مطلع از [[اخبار]] هستید؛ آیا در [[روایات]] به شما نرسیده که نهمین [[فرزند]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}} زنده است و میراثش تقسیم می‏شود؟ <ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۵۰۷، ح ۲۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۹۱ - ۱۹۲.</ref>.
*[[احمد بن ابراهیم]] گوید: شرفیاب حضور [[حکیمه]] دختر [[محمد بن علی]] خواهر [[ابو الحسن عسکری]] گردیدم سال دویست و شصت و دو بود و در [[مدینه]] بودم و از پشت پرده با او سخن گفتم و از [[دین]] وی پرسیدم. کسی که باید [[امام]] بداند برای من نام برد و به من گفت: فلان پسر [[حسن عسکری]]{{ع}} نام او را گفت، گفتم قربانت او را معاینه کردی یا خبر او را شنیدی؟ گفت: خبر او را از [[امام یازدهم]] شنیدم و برای مادرش نوشته بود، گفتم: آن مولود کجا است؟ گفت پنهانست. گفتم: [[شیعه]] به چه کسی مراجعه کند؟ [[حکیمه]] گفت: به [[جده]] او [[مادر]] [[امام یازدهم]]. گفتم: [[وصیت]] خود را به زنی واگذاشته است؟! [[حکیمه]] گفت: [[پیروی]] از [[حسین بن علی بن ابی طالب]]{{ع}} کرده است، زیرا آن [[حضرت]] به حسب ظاهر وصایای خود را به خواهرش [[زینب]] دختر [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} سپرد "برای پنهان کردن [[امامت]] پسرش [[علی بن الحسین]]". سپس فرمود: شما مردمی مطلع از [[اخبار]] هستید؛ آیا در [[روایات]] به شما نرسیده که نهمین [[فرزند]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}} زنده است و میراثش تقسیم می‏شود؟ <ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۵۰۷، ح ۲۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۹۱ - ۱۹۲.</ref>.
==حکیمه در موعودنامه==
==حکیمه در موعودنامه==
*[[حکیمه خاتون]]، از بانوان [[خاندان]] [[امامت]] و [[رسالت]] و زنی [[باکفایت]] و مؤمنه بود. وی دختر [[امام جواد]] {{ع}}، خواهر [[امام هادی]] {{ع}} و عمّ‌ [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بود. [[امام هادی]] {{ع}}، نرجس‌خاتون را به خواهرش [[حکیمه خاتون]] سپرد تا [[احکام]] و [[دستورات اسلام]] را به او بیاموزد. [[حکیمه خاتون]]، [[شاهد]] ولادت [[امام زمان]] {{ع}} بود و [[تاریخ]] و کیفیت ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را همه از [[حکیمه خاتون]] [[نقل]] کرده‌اند. [[حکیمه خاتون]] می‌گوید: پس از [[چهل]] روز از ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، طبق [[دعوت]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} به خانه‌اش رفتم. وقتی وارد اطاق شدم، ناگهان دیدم همان کودک، چون [[آفتاب]] درخشنده در مقابل [[پدر]] راه می‌رود و به اندازه یک [[فرزند]] دو ساله می‌ماند. تعجب کردم و از [[امام]] پرسیدم: ای سرور من! این کودک به اندازه دو سال رشد کرده است‌؟ [[حضرت]] تبسمی کرد و فرمود: [[فرزندان]] [[پیامبران]] و [[جانشینان]] آنان که به [[مقام]] [[پیشوایی]] و [[امامت]] [[برگزیده]] می‌شوند، رشدشان همانند سایرین نیست، بلکه وقتی یک ماه از عمرشان می‌گذرد، چنان است که بر دیگران یک سال گذشته باشد<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴.</ref>. [[حکیمه خاتون]] از محضر [[امام حسن عسکری]] {{ع}} درخواست نمود که در [[حق]] او [[دعا]] کند و از [[خدا]] بخواهد که در زمان حیات [[امام]] {{ع}} از [[دنیا]] برود و چنین شد<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۵۳.</ref>. مزار او در [[سامرا]] کنار [[حرم]] [[عسکریین]] است.
*[[حکیمه خاتون]]، از بانوان [[خاندان]] [[امامت]] و [[رسالت]] و زنی [[باکفایت]] و مؤمنه بود. وی دختر [[امام جواد]] {{ع}}، خواهر [[امام هادی]] {{ع}} و عمّ‌ [[امام حسن عسکری]] {{ع}} بود. [[امام هادی]] {{ع}}، نرجس‌خاتون را به خواهرش [[حکیمه خاتون]] سپرد تا [[احکام]] و [[دستورات اسلام]] را به او بیاموزد. [[حکیمه خاتون]]، [[شاهد]] ولادت [[امام زمان]] {{ع}} بود و [[تاریخ]] و کیفیت ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را همه از [[حکیمه خاتون]] [[نقل]] کرده‌اند. [[حکیمه خاتون]] می‌گوید: پس از [[چهل]] روز از ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، طبق [[دعوت]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} به خانه‌اش رفتم. وقتی وارد اطاق شدم، ناگهان دیدم همان کودک، چون [[آفتاب]] درخشنده در مقابل [[پدر]] راه می‌رود و به اندازه یک [[فرزند]] دو ساله می‌ماند. تعجب کردم و از [[امام]] پرسیدم: ای سرور من! این کودک به اندازه دو سال رشد کرده است‌؟ [[حضرت]] تبسمی کرد و فرمود: [[فرزندان]] [[پیامبران]] و [[جانشینان]] آنان که به [[مقام]] [[پیشوایی]] و [[امامت]] [[برگزیده]] می‌شوند، رشدشان همانند سایرین نیست، بلکه وقتی یک ماه از عمرشان می‌گذرد، چنان است که بر دیگران یک سال گذشته باشد<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴.</ref>. [[حکیمه خاتون]] از محضر [[امام حسن عسکری]] {{ع}} درخواست نمود که در [[حق]] او [[دعا]] کند و از [[خدا]] بخواهد که در زمان حیات [[امام]] {{ع}} از [[دنیا]] برود و چنین شد<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۵۳.</ref>. مزار او در [[سامرا]] کنار [[حرم]] [[عسکریین]] است.

نسخهٔ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۵۳

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

حکیمه در موعودنامه

حکیمه در فرهنگنامه آخرالزمان


پرسش مستقیم

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۲، ح ۱؛ همچنین ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۳۸؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹.
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۹
  3. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۰۷، ح ۲۴
  4. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۹۱ - ۱۹۲.
  5. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴.
  6. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۵۳.
  7. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۲.
  8. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۱۷۲.
  9. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۸۵.
  10. ر.ک: مادر امام زمان(س)، ولادت حضرت مهدی(ع).
  11. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۲۲۶.