عصمت امام علی در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عصمت امام علی است. "عصمت امام علی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عصمت امام علی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

عصمت، به معنای "مصونیت از گناه، خطا، جهل و ناهنجاری‌های رفتاری"، از ویژگی‌های قطعی پیامبران الهی است. متون متعددی در دست است که همگی یک پیام دارند وآن اینکه: علی(ع)- به‌ عنوان جانشین پیامبر خدا هیچ گاه نمی‌لغزد، نمی‌شکند، کژ نمی‌رود، استوار است، در نهایت سلامت است، مستقیم است، حق‌نگر و حق‌مدار است و.... علی(ع)، عنوان افتخارآمیز "عصمت" را بر پیشانی دارد و بدین‌سان، مردمان، در الگوگیری، پیروی و هدایت‌جویی از او، در امان‌اند و آیین و دینشان به سلامت است و....[۱].

عصمت امام علی در حدیث

عصمت امیرالمؤمنین(ع) از نگاه آیات و روایات

بر این اساس، علی(ع) غیر از مقام نبوت، دیگر مقامات معنوی پیامبر(ص) را دارا بوده است که عصمت از آن جمله است.

از سوی دیگر، در اراده تکوینی خداوند، تخلّف راه ندارد: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۱۳] می‌گوید باش و آن موجود می‌شود. بنابراین، طهارت اهل‌بیت پیامبر اکرم(ص) که مورد خواست و اراده تکوینی خداوند بوده است، قطعاً تحقق یافته است؛ در نتیجه آنان از هر گونه خطا و گناهی معصوم بوده‌اند. اکنون باید دید مقصود از اهل‌بیت پیامبر چه کسانی‌اند؟ پاسخ این پرسش، با توجه به روایات بسیاری که درباره آیه تطهیر نقل شده، این است که مقصود از اهل‌بیت پیامبر(ص) در این آیه؛ امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن و حسین(ع) بوده است. در برخی از این روایات آمده است که رسول خدا(ص) آنان را زیر عبای خود گرد آورد و به خداوند عرضه داشت: “اینان اهل‌بیت من هستند”. ام‌سلمه، همسر پیامبر(ص) از آن حضرت پرسید: “آیا من از اهل‌بیت نیستم؟” پیامبر فرمود: “تو بر خیر و خوبی هستی، ولی اینها اهل‌بیت من می‌باشند”[۱۴].

در برخی دیگر از روایات آمده است که پیامبر(ص) مدت طولانی هنگامی که می‌خواست به مسجد برود در برابر خانه حضرت علی(ع) می‌ایستاد و به آنان سلام می‌کرد، و آیه تطهیر را تلاوت می‌فرمود[۱۵]. در روایات دیگری نیز آمده است که امامان اهل‌بیت در موارد گوناگون به آیه تطهیر استناد کرده و آن را مخصوص خود دانسته‌اند[۱۶].

به دلیل روایات یاد شده است که بسیاری از مفسران و محدثان اهل‌سنت نیز همانند شیعه گفته‌اند مقصود از اهل‌بیت در آیه تطهیر “اهل کساء” می‌باشند، چنان‌که ابوبکر نقاش گفته است: “اکثر مفسران بر این عقیده‌اند که آیه در شأن علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شده است”[۱۷]. ابوبکر حضرمی نیز همین مطلب را بیان کرده است[۱۸]. ابوجعفر طحاوی مصری[۱۹]، ابن‌صباغ مالکی[۲۰]، حاکم نیشابوری[۲۱]، محب‌الدین طبری[۲۲]، شیخ مؤمن شبلنجی شافعی[۲۳]، حافظ سلیمان قندوزی حنفی[۲۴]، از کسانی‌اند که آیه تطهیر را مخصوص “اهل کساء” دانسته‌اند. درباره آیه تطهیر نکات تفسیری، کلامی و تاریخی دیگری نیز مطرح شده است که به علت رعایت اختصار از ذکر آنها چشم‌پوشی می‌کنیم[۲۵].

ابن حجر مکی درباره این حدیث گفته است: “حدیث مربوط به تمسک به قرآن و عترت را بیش از بیست صحابه، روایت کرده‌اند. در برخی از این نقل‌ها آمده است که رسول اکرم(ص) آن را در حجه الوداع و در عرفه بیان کرد، و در برخی دیگر آمده است که پیامبر اکرم(ص) آن را در غدیر خم بیان کرد و در برخی دیگر گفته شده است، پیامبر خدا(ص) آن را در مدینه و هنگامی که در بستر بیماری بود، بیان نمود، و در برخی دیگر آمده است که رسول خدا(ص) وقتی که از طائف برگشت آن را ایراد کرد. این نقل‌ها با یکدیگر منافات ندارند، زیرا هیچ مانعی وجود ندارد که خاتم انبیا به علت اهمیت مقام کتاب عزیز و عترت طاهره، آن را در جاهای گوناگون و به صور مکرر بیان کرده باشد”[۲۶].

ابن‌حجر در ادامه گفته است: “تأکید پیامبر(ص) بر تمسک به اهل‌بیت آن حضرت، بیانگر این است که تا روز قیامت، همواره از اهل‌بیت پیامبر کسانی هستند که صلاحیت این را دارند که امت اسلامی به آنان تمسک کند. به همین علت است که در حدیث دیگری، آنان مایه امنیت ساکنان زمین به شمار آمده‌اند. در حدیث دیگری پیامبر بر این مطلب تصریح کرده و فرموده است: “در هر نسلی از امت من عادلانی از اهل‌بیت من وجود دارند که دین را از تحریف گمراهان و تأویل جاهلان مصون می‌دارند”. وی آن‌گاه افزوده است: “شایسته‌ترین فرد از اهل‌بیت پیامبر برای اینکه به او تمسک شود علی بن ابی‌طالب است که در شناخت دین سرآمد دیگران بود، بدین علت است که ابوبکر گفته است: علی عترت پیامبر است”. مقصود او از عترت، کسانی است که بر تمسک به آنان تأکید شده است، و علت اینکه تنها علی را ذکر کرده است به دلیل برتری او بر دیگران است”[۲۷]. عبدالرؤوف مناوی در شرح حدیث ثقلین گفته است: “عبارت «عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي‌»”، تفصیل پس از اجمال است و کلمه «أَهْلُ بَيْتِي‌» بدل از کلمه «عِتْرَتِي‌» یا عطف بیان آن است و آنان، اصحاب کساء هستند که خداوند، پلیدی را از آنها زدوده و پاکشان ساخته است[۲۸].

بنابراین، مقصود از اهل‌بیت پیامبر در حدیث ثقلین، معنای اخص آن است که به اهل کساء اختصاص دارد و شامل عموم خویشاوندان نسبی پیامبر (معنای خاص اهل‌بیت) و همسران پیامبر (معنای عام اهل‌بیت) نخواهد شد. این مطلب که اهل‌بیت پیامبر، کاربردهای متفاوتی دارد از دقت در روایات به دست می‌آید، چنان‌که برخی از محققان اهل‌سنت نیز به آن تصریح کرده‌اند که حافظ سخاوی مصری از آن جمله است[۲۹]. از اینکه پیامبر(ص) و اهل‌بیت و عترت خود را در کنار قرآن قرار داده و تمسک به آنان را همانند تمسک به قرآن واجب دانسته است، و از اینکه فرموده است، تمسک به آنان همچون تمسک به قرآن، انسان را از گمراهی نجات می‌دهد به روشنی به دست می‌آید که اهل‌بیت رسول اکرم(ص) از خطا و گناه معصوم‌اند و – همان‌گونه که ابن‌حجر گفته است - چون علی بن ابی‌طالب(ع) در رأس آنان قرار دارد بنابراین، معصوم بوده است.

در روایات متعدد و معتبر نقل شده که پیامبر اکرم(ص) درباره امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُمَا دَارَ»؛ علی با حق است و حق با علی است و هر جا که علی باشد حق با اوست”. در برخی از روایات، علی(ع) و قرآن دایر مدار یکدیگر معرفی شده‌اند: «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ» و در روایات دیگری هر دو مطلب بیان شده است[۳۰]. در خطبه غدیر، آن‌گاه که پیامبر اکرم(ص) ولایت امیرالمؤمنین(ع) را اعلان کرد، در حق او دعا کرد و از خداوند خواست که حق را دایر مدار او قرار دهد: «وَ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ». در صحت حدیث غدیر جای کمترین تردیدی وجود ندارد. ابن‌حجر مکی در این باره گفته است: “این حدیث، صحیح است و جای تردید در آن نیست. عده‌ای مانند ترمذی، نسائی و احمد آن را نقل کرده‌اند. طرق نقل آن بسیار است، از آن جمله شانزده صحابی آن را روایت کرده‌اند. در روایت احمد آمده است که سی نفر از صحابه که آن را شنیده بودند در دوران خلافت علی(ع) بر آن شهادت دادند و بسیاری از سندهای آن صحیح و حسن است و ذهبی، بسیاری از طرق آن را صحیح دانسته است”[۳۱].

ابن‌ابی‌الحدید در شرح این سخن امیرالمؤمنین(ع) که فرموده است: “امامان از قریش و بنی‌هاشم‌اند، و دیگران، صلاحیت آن را ندارند”[۳۲]، گفته است: هرگاه صدور این سخن از امیرالمؤمنین(ع) ثابت و قطعی باشد، قبول آن واجب است، زیرا در نظر من، این سخن پیامبر(ص) ثابت است که درباره علی(ع) فرمود: “او با حق است و حق با او است، و حق دایر مدار اوست” و از آنجا که این مطلب با دیدگاه معتزله در امامت سازگاری ندارد، آن را تأویل کرده و گفته است که مراد، کمال امامت است نه صحت امامت، چنان‌که مقصود از حدیث «لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي الْمَسْجِدِ»، برای همسایه مسجد روا نیست که نمازش را مگر در مسجد بخواند، این است که کمال نماز او این است که در مسجد انجام شود، ولی صحت نماز او مشروط به این نیست که در مسجد باشد[۳۳]. فخرالدین رازی درباره اینکه آشکار گفتن ﴿بِسْمِ اللَّهِ[۳۴] در آغاز نماز درست است و نه آهسته گفتن آن، به عمل امیرالمؤمنین(ع) استناد کرده و گفته است: اینکه او ﴿بِسْمِ اللَّهِ را در نماز آشکار می‌گفت به تواتر ثابت شده است، و هر کس در دین خود به علی اقتدا کند، هدایت یافته است، و دلیل آن، سخن پیامبر است که گفت: «اللَّهُمَّ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَ عَلِيٍّ حَيْثُ دَارَ»[۳۵]. بنابراین در اینکه پیامبر اکرم(ص) به دستور خداوند متعال، حق را دایر مدار علی قرار داده است، تردیدی وجود ندارد، و مفاد روشن این مطلب آن است که علی، معیار و میزان شناخت حق از باطل است. این ویژگی جز با عصمت به دست نمی‌آید، زیرا همه آرا، اقوال و اعمال غیر معصوم، حق نخواهد بود، چرا که ممکن است از روی عمد یا سهو دچار خطا شود.

ابوالطفیل از علی(ع) روایت کرده که گفته است: پیامبر فرمود: “ای علی! تو امام و پدر یازده امامی که همگی مطهر و معصوم‌اند”[۳۷]. سلیم بن قیس هلالی از امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است که فرمود: “خداوند متعال ما را پاک و معصوم ساخت و گواهان بر خلق و حجت خود در زمین قرار داد، ما را با قرآن و قرآن را با ما همراه ساخت، نه ما از قرآن جدا می‌شویم و نه قرآن از ما جدا می‌شود”[۳۸].

روایاتی که از طریق شیعه در این باره نقل شده متواتر است[۳۹]. برخی از عالمان غیر شیعی نیز بر عصمت امیرالمؤمنین(ع) تصریح کرده‌اند، چنان که ابن ابی‌الحدید از ابومحمدبن متّویه نقل کرده که وی در کتاب الکفایة گفته است: “امیرالمؤمنین(ع) معصوم بود، اگر چه عصمت، شرط امامت نیست، ولی نصوص بر عصمت او دلالت می‌کنند، و این از ویژگی‌های او در میان صحابه پیامبر است”[۴۰].

مولوی برخوردار، عصمت عملی و اخلاقی امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، امام حسن، امام حسین و دیگر امامان اهل‌بیت(ع) را مسئله‌ای مسلّم دانسته که جز افراد سفیه در آن تردید نمی‌کنند[۴۱]. یادآور می‌شویم، نصوص آیات و روایات، همان‌گونه که بر عصمت عملی و اخلاقی امیرالمؤمنین(ع) و دیگر امامان اهل‌بیت دلالت دارند، بر عصمت علمی آنان نیز دلالت دارند. بنابراین، تفکیک میان عصمت علمی و عملی وجهی نخواهد داشت وهمچنین هیچ دلیل عقلی یا نقلی معتبری نیز بر اینکه عصمت - اعم از علمی و عملی - از مختصات پیامبران است، وجود ندارد، بلکه دلایل معتبر خلاف آن را اثبات می‌کند[۴۲][۴۳]

  1. آخرین خطبه امام علی
  2. شهادت آرزوی امام علی
  3. پدر امام علی
  4. از ذو قار تا بصره‌
  5. ازدواج امام علی
  6. امارت امام علی در حدیث
  7. امامت امام علی در حدیث
  8. انواع دانش‌های امام علی
  9. انگیزه‌های دشمنی با امام علی
  10. ایثار امام علی در شب هجرت
  11. بازگشت خورشید برای امام علی
  12. اقدامات امام علی در جنگ بدر
  13. بیعت با امام علی
  14. اقدامات امام علی در جنگ تبوک
  15. ترور امام علی
  16. توطئه برای ترور امام علی
  17. جایگاه علمی امام علی
  18. اقدامات امام علی در جنگ احد
  19. اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
  20. اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
  21. اقدامات امام علی در جنگ حنین
  22. خبر دادن پیامبر از شهادت علی
  23. خلافت امام علی در حدیث
  24. اقدامات امام علی در جنگ خندق
  25. اقدامات امام علی در جنگ خیبر
  26. داوری‌های امام علی
  27. دشمنان امام علی
  28. دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
  29. دلایل تنهایی امام علی
  30. حب امام علی
  31. رویارویی امام علی با ناکثین
  32. زیان‌های دشمنی با امام علی
  33. سیاست‌های اجتماعی امام علی
  34. سیاست‌های اداری امام علی
  35. سیاست‌های اقتصادی امام علی
  36. سیاست‌های امنیتی امام علی
  37. سیاست‌های جنگی امام علی
  38. سیاست‌های حکومتی امام علی
  39. سیاست‌های فرهنگی امام علی
  40. سیاست‌های قضایی امام علی
  41. سیمای امام علی
  42. شکست بت‌ها توسط امام علی
  43. شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
  44. عصمت امام علی در حدیث
  45. علم امام علی در حدیث
  46. امام علی از زبان اهل بیت
  47. امام علی از زبان دشمنانش
  48. امام علی از زبان قرآن
  49. امام علی از زبان همسران پیامبر
  50. امام علی از زبان پیامبر
  51. امام علی از زبان یارانش
  52. امام علی از زبان یاران پیامبر
  53. امام علی از زبان خودش
  54. غلو در دوست داشتن امام علی
  55. اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
  56. فرزندان امام علی
  57. لقب‌های امام علی
  58. مأموریت امام علی
  59. محبوبیت امام علی
  60. محدودیت‌های امام علی در انتخاب کارگزاران
  61. هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
  62. نافرمانی سپاه امام علی
  63. نام‌های امام علی
  64. نسب امام علی
  65. نیرنگ‌های دشمنان امام علی
  66. هدایت امام علی در حدیث
  67. وراثت امام علی در حدیث
  68. وصایت امام علی در حدیث
  69. ولادت امام علی
  70. ولایت امام علی در حدیث
  71. ویژگی‌های اخلاقی امام علی
  72. ویژگی‌های اعتقادی امام علی
  73. ویژگی‌های امام علی
  74. ویژگی‌های جنگی امام علی
  75. ویژگی‌های دشمنان امام علی
  76. ویژگی‌های دوستداران امام علی
  77. ویژگی‌های سیاسی امام علی
  78. ویژگی‌های عملی امام علی
  79. پذیرفته شدن دعاهای امام علی
  80. پرورش امام علی
  81. پس از شهادت امام علی
  82. پیشگویی امام علی
  83. کارگزاران امام علی
  84. کنیه‌های امام علی
  85. کین‌ورزی به امام علی
  86. یاران امام علی
  87. یاری خواستن امام علی از کوفیان‌
  88. یوم‌الدار

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۰۷.
  2. «رسول الله(ص): عَلِی مَعَ القُرآنِ وَالقُرآنُ مَعَهُ، لا یفتَرِقانِ حَتی‌ یرِدا عَلَی الحَوضَ» (المعجم الأوسط، ج ۵، ص ۱۳۵، ح ۴۸۸۰).
  3. «الإمام علی(ع): إن اللهَ تَبارَک وتَعالی‌ طَهرَنا وعَصَمَنا، وجَعَلَنا شُهَداءَ عَلی‌ خَلقِهِ، وحُجتَهُ فی أرضِهِ، وجَعَلَنا مَعَ القُرآنِ وجَعَلَ القُرآنَ مَعَنا، لا نُفارِقُهُ ولا یفارِقُنا» (الکافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۵).
  4. «رسول الله(ص): عَلِی مَعَ الحَق وَالحَق مَعَ عَلِی، یدورُ مَعَهُ حَیثُما دارَ» (الفصول المختارة، ص ۱۳۵ و، ص ۹۷).
  5. «رسول الله(ص): یا بنَ عَباسٍ، سوفَ یأخُذُ الناسُ یمیناً وشِمالًا، فَإِذا کانَ کذلِک فَاتبِع عَلِیاً وحِزبَهُ؛ فَإِنهُ مَعَ الحَق وَالحَق مَعَهُ، ولا یفتَرِقانِ حَتی‌ یرِدا عَلَی الحَوضَ» (کفایة الأثر، ص ۱۸).
  6. «عنه(ص): یا عَلِی، أنتَ الذی تُبَینُ لِامتی ما یختَلِفونَ فیهِ بَعدی، وتَقومُ فیهِم مَقامی، قَولُک قَولی، وأمرُک أمری، وطاعَتُک طاعَتی؛ وطاعَتی طاعَةُ اللهِ، ومَعصِیتُک مَعصِیتی؛ ومَعصِیتی مَعصِیةُ اللهِ عز و جل» (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۷۹، ح ۵۴۰۵).
  7. «عنه(ص): إذَا اختَلَفتُم فی شَی‌ءٍ فَکونوا مَعَ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ» (المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۳۰).
  8. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۴۱.
  9. ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  10. تفصیل این جریان و نکات تفسیری مربوط به آیه شریفه در بحث مربوط به برهان افضلیت آمده است.
  11. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  12. «خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند» سوره مائده، آیه ۶.
  13. «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  14. تفسیر طبری، ج۲۲، ص۱۱-۱۳؛ الدر المنشور، ج۶، ص۵۳۲-۵۳۳؛ اسباب النزول، ص۱۳۹؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱۸، ص۳۱۴.
  15. تفسیر طبری، ج۲۲، ص۱۱؛ الدر المنشور، ج۶، ص۵۳۲-۵۳۵؛ مشکل الآثار، ج۱، ص۳۳۹.
  16. نور الثقلین، ج۴، ص۲۷۰-۲۷۷.
  17. جواهر العقدین، ص۱۹۸؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۷۳.
  18. غایة المرام، ج۳، ص۱۷۴.
  19. مشکل الآثار، ج۱، ص۳۲۲ و ۳۳۹.
  20. الفصول المهمة، ص۲۳.
  21. المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۸.
  22. الریاض النضرة، ج۴، ص۱۳۰.
  23. نور الابصار، ص۲۲۳-۲۲۶.
  24. ینابیع المودة، ج۱، ص۳۴۹.
  25. ر.ک: دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶-۹۸.
  26. الصواعق المحرقة، ص۱۸۸؛ برای آگاهی بیشتر از متن و سند حدیث ثقلین به کتاب “نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار” جلد اول رجوع شود.
  27. الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.
  28. فیض القدیر فی شرح الجامع الصغیر، ص۱۸.
  29. ر.ک: الصواعق المحرقة، ص۲۸۱.
  30. ر.ک: الغدیر، ج۳، ص۲۵۱-۲۵۲.
  31. الصواعق المحرقه، ص۵۴.
  32. الائمة من قریش، غرسوا فی هذا البطن من هاشم لا تصلح علی سواهم، ولا تصلح الولاة من غیرهم.
  33. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج۹، ص۷۱.
  34. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  35. مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۵.
  36. «أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ‌». فرائد السمطین، ج۲، ص۱۳۲، باب ۳۱، حدیث ۴۳۰، ص۳۱۳، باب ۱۶، حدیث ۵۶۳؛ کمال‌الدین، ج۱، ص۲۸۱.
  37. «يَا عَلِيُّ أَنْتَ الْإِمَامُ، وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْإِحْدَى [الْأَحَدَ] عَشَرَ الَّذِينَ هُمُ الْمُطَهَّرُونَ الْمَعْصُومُونَ‌». ینابیع المودة، ج۱، ص۸۵ باب ۱۶؛ منتخب الاثر، ج۱، ص۱۰۳، حدیث ۱۴۹.
  38. اصول کافی، ج۱، ص۱۴۷، باب في أنّ الأئمّة شهداء اللَّه عزَّ و جلَ على خلقه‌، حدیث ۵.
  39. ر.ک: کفایه الأثر، صفحات: ۱۶، ۴۴، ۶۹، ۹۸، ۱۰۰، ۱۰۵، ۱۲۴، ۱۳۴، ۱۷۰، ۱۸۵، ۲۹۹؛ بحار الانوار، ج۲۵، صفحات: ۱۲۴، ۱۴۰، ۱۴۱، ۱۴۷، ۱۶۴، ۱۹۳، ۱۹۴، ۱۲۰۰، ۲۱۳، ۲۱۴؛ ج۳۶، صفحات: ۲۳۱، ۲۸۵، ۳۰۱، ۳۰۴، ۳۴۸، ۳۱۹، ۳۲۸، ۳۴۱، ۳۶۰، ۳۶۶؛ نیز ر.ک: منتخب الأثر، جلد اول.
  40. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج۶، ص۲۹۸.
  41. النبراس، ص۵۳۲، حاشیه مولوی برخوردار.
  42. ر.ک: امامت در بینش اسلامی، فصل‌های دهم و یازدهم.
  43. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۵۷-۶۷.