نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۵ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
آثار قیام امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
اعلان ظهور:ظهورحضرت مهدی(ع)، ابتدا به وسیله منادی آسمانی اعلام میگردد، آن گاه حضرت در حالی که پشت به کعبه داده است، با دعوت به حق، ظهور خود را اعلام میکند. امیرمؤمنان(ع) میفرماید: "هنگامی که منادی از آسمان ندا میدهد: حق از آنِ آل محمد است، شما اگر طالب هدایت وسعادت هستید، به دامان آل محمد(ص) چنگ زنید، حضرتمهدی(ع) ظهور میکند"[۸] نیز امام باقر(ع) در این زمینه میفرماید: "حضرت مهدی(ع) در مکه به هنگام نماز عشا ظهور میکند؛ در حالی که پرچم وپیراهن وشمشیر پیامبر(ص) را همراه دارد وچون نماز عشا را خواند، فریاد بر میآورد:ای مردم! شما را به ذکر خدا وبه ایستادنتان در برابر ###313### (در روز قیامت) متذکر میشوم؛ در حالی که حجّتش را (در دنیا) بر شما تمام کرده است وپیامبران را مبعوث نموده و قرآن را فرو فرستاده است. خداوند به شما فرمان میدهد که به او شرک نورزید وفرمانبر او وپیامبرانش باشید. آن چه را قرآن امر به احیای آن کرده است، احیا وزنده کنید وآن چه را که امر به نابودی آن کرده است، نابود سازید و یاوران راه هدایت باشید و بر تقوا و پرهیزگاریهمکاری نمایید؛ زیرا دنیا، فنا وزوالش فرا رسیده ونفخه وداع سر داده است. من شما را به سوی خدا و رسولش و عمل به کتاب او ونابودی باطل واحیا وزنده ساختن سیرهپیامبر(ص) دعوت میکنم. آن گاه در میان سی صد وسیزده نفر از یارانش ظهور میکند"[۹]
شعار پرچم قیام: هر حکومتی دارای پرچمی است که به وسیله آن شناخته میشود و قیامها و انقلابها نیز از پرچم مخصوصی برخوردارند که آرم آن تا حدودی نمایانگر اهداف رهبرانش میباشد. انقلاب جهانیحضرت مهدی(ع) نیز پرچم مخصوصی دارد وبر آن شعاری نقش بسته است. البته هر چند درباره شعارپرچم آن حضرتاختلاف است، ولی نکتهای در همه اقوال مشترک است وآن این که مردم را به فرمانبری از حضرتش دعوت میکند[۱۰] اینک به ذکر چند نمونه در این باره بسنده میکنیم: در روایتی آمده است: "بر روی پرچمحضرت مهدی(ع) نوشته شده است: "گوش شنوا داشته باشید واز حضرتش اطاعت کنید"[۱۱] در جای دیگری میخوانیم: "شعارپرچممهدی(ع)"الْبَيْعَةُ لِلَّهِ "[۱۲]
خرسندی جهانیان از قیام: از روایات فهمیده میشود که قیاممهدی(ع) موجب خرسندیانسانها میشود. این شادی ورضایت به اشکال گوناگونی بیان شده است. در بعضی روایات، سخن از شادی اهل زمین وآسمان است ودر برخی دیگر از شادی مردگان سخن به میان آمده است. در روایتی، از استقبال مردم از قیام بحث شده است ودر روایت دیگر از آرزوی مردم برای زنده شدن مردگانشان پرده بر میدارد. در این جا با ذکر چند روایت، نمونههایی از آن را بازگو میکنیم: رسول خدا(ص) میفرماید: "همه اهل آسمان وزمین، پرندگان، حیوانات درنده وماهیان دریا، از ظهورحضرت مهدی(ع) شاد وخرسند میشوند"[۱۳]امیر مؤمنان علی(ع) در این باره میفرماید: "هنگامی که حضرتمهدی(ع) ظهور میکند، نام مبارکش بر سر زبانها خواهد بود ووجود مردم سرشار از عشق به مهدی است؛ به گونهای که جز نام او، هیچ نامی در یاد و زبان آنان نیست و با دوستی او، روح خود را سیراب میکنند"[۱۴] در روایت تعبیر "یشربون حبّه"[۱۵]»، آمده است که در آن، علاقه به جضرت را به آب یا مایع نوشیدنی گوارایی تشبیه کرده است که مردم با کمال میل آن را مینوشند وعشق به مهدی در وجودشان نفوذ میکند. حضرت رضا(ع) ضمن بر شمردن حوادث تلخ وفتنههای پیش از ظهور، درباره گشایش وفَرَج پس از ظهور میفرماید: "در آن هنگام فَرَج وگشایش بر مردم میرسد؛ به طوری که مردگان آرزوی زندگی دوباره میکنند"[۱۶]امام صادق(ع) نیز در این باره میفرماید: "گویا قائم(ع) را میبینم که بر فراز منبرکوفه نشسته است وزره رسول خدا(ص) را بر تن دارد". آن گاه برخی از حالات حضرتش را بازگو کرد ودر ادامه فرمود: "هیچ مؤمنی در قبر نمیماند، مگر آن که آن شادی وسرور در قبرش وارد میشود؛ به گونهای که مردگان به دیدار یک دیگر میروند وظهور حضرتش را به هم دیگر تبریک میگویند". در برخی از روایات عبارت "تلک الفرجة آمده است؛ یعنی گشایشی در امور" برزخیان نیز به برکت ظهورحضرت پدید میآید وطبق این نقل، عظمتنهضت ورهبری قیام به اندازهای است که بر ارواح نیز تأثیر میگذارد [۱۷]
«نابودی باطل: قیام حضرت مهدی (ع) بر اساس حق و حقگرایی بوده و مهمترین هدف آن، برپاداشتن حق، غلبه دادن نور بر تاریکی، برداشتن شرارت و شیطنت و نابودی باطل است. در آیاتی از قرآن که به حادثه برانگیخته شدن حجت الهی در پایان دوران اشاره شده، نابودی باطل بزرگترین اثر و برکت آن دانسته است. امام باقر(ع) درباره آیه: ﴿جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا﴾[۲۳]؛ فرمود: "هنگامی که قائم(ع) قیام کند، دولت باطل از میان میرود"[۲۴]. همچنین در تفسیر قمی از امام باقر(ع) ذیل آیه ﴿وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى﴾[۲۵]؛ نقل شده که فرمود: "روز، قائم از ما اهل بیت(ع) است که چون قیام کند، بر دولت باطل پیروز گردد"[۲۶].
نابودی مشرکان و کافران:زراره میگوید: از امام باقر(ع) از تأویل آیه ﴿وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً﴾[۲۷]؛ پرسیدند؛ آن حضرت در پاسخ فرمود: "موقع تأویل این آیه نرسیده است؛ هر کس قیام قائم ما را درک کند و او را ببیند، تأویل آن را میبیند. دین محمد تا جایی که شب و روز است، گسترش مییابد؛ به گونهای که در روی زمین مشرکی نباشد"[۲۸]؛ امام صادق (ع) در تفسیر آیه ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾[۲۹] میفرماید: "به خدا سوگند! تأویل این آیه به مرحله اجرا در نمیآید؛ مگر آنکه قائم ما مهدی(ع) ظهور کند. تمام مشرکان در روی زمین محو میشوند؛ تا جایی که سنگ به سخن میآید و به مؤمن میگوید:ای مؤمن! درون من کافری است، مرا بشکن و او را به قتل برسان[۳۰]؛ اینها شمار اندکی از روایات است که به روشنی سخن از نابودی مشرکان و کفار به میان آورده است.
رشد خردورزی بندگان خداوند: با شناخت و معرفت اصولی است که خداوند، بهتر بندگی میشود و در نتیجه آن انسان به رشد و کمال و لقای الهی دست مییابد. امام باقر(ع) درباره یکی از آثار قیام حضرت مهدی (ع) فرمود: "هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان گذاشته، اندیشههای ایشان جمع و اخلاق آنها کامل میگردد"[۳۱].
برپایی عدل و قسط: در مجموع روایاتی که به اهداف متعالی قیام جهانی حضرت مهدی (ع) اشاره کردهاند، از برپاداشت عدل و قسط فراوان سخن به میان آمده است. روایات فراوانی با تعبیر " يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً " به این حقیقت اشاره کرده است. عبدالعظیم حسنی گوید: امام هادی(ع) فرمود: "پس از من، پسرم حسن است و مردم، با جانشین او چگونه باشند؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شخص او را نمیبینند و بردن نام او روا نباشد، تا آنکه قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید"[۳۲]؛بنابراین آن حضرت حرکت خویش را برای اقامه عدل و قسط بنیان نهاده و مهمترین اثر قیام او پر شدن زمین از عدل و داد خواهد بود.
غلبه اسلام بر دیگر ادیانمحمد بن فضیل گوید: از حضرت ابو الحسن(ع) درباره آیه شریفه ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾[۳۳]؛ پرسیدم، امام(ع) فرمود: "میخواهند ولایتامیر المؤمنین(ع) را با پف دهانشان خاموش کنند"[۳۴]؛ گفتم: به چه معناست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: "خدا تمام کننده امامت است، به دلیل قول خدای عز و جل کسانی که به خدا و رسولش و نوری که فرو فرستادهایم ایمان آورند، پس نور همان امام است"[۳۵]؛ گفتم: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ﴾[۳۶]؛ امام(ع) فرمود: "اوست که رسولش را به ولایت وصیاش امر کرد و ولایت همان دین حق است[۳۷]؛ گفتم: ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ ﴾؛ به چه معناست؟ امام(ع) فرمود: "آن را در زمان قیام قائم بر همه دینها غلبه دهد، خدا میفرماید: و خدا تمام کننده نور خود است، یعنی ولایت قائم، اگر چه کافران نخواهند"[۳۸]؛ عرض کردم: این تنزیل است؟ امام(ع)فرمود: آری این حرف تنزیل است و اما غیر آن تأویل است[۳۹]. البته افزون بر آنچه یاد شد در برخی روایات به مواردی اشاره شده است که در محل خود بدان میپردازیم»[۴۰].
↑المهذب البارع، ج ۱، ص ۱۹۴؛ خاتون آبادی، اربعین، ص ۱۸۷؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۲۸؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۸
↑الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۸؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۲۴
↑ابن حمّاد، فتن، ص ۹۵؛ عقد الدرر، ص ۱۴۵؛ سفارینی، لوائح، ج ۲، ص ۱۱؛ ابن طاووس، ملاحم، ص ۶۴؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۶۲
↑امام باقر(ع) به ابوحمزه فرمود: «گویا قائم اهل بیتم را می بینم که وارد نجف میشود وهنگامی که به بالاترین نقطه نجف رسید، پرچم رسول خدا(ص) را می گشاید. زمانی که پرچم باز شد، فرشتگانی که در جنگ بدر حضور داشتند، بر او فرودمی آیند»؛ عیاشی، تفسیر، ج ۱، ص ۱۰۳؛ نعمانی، غیبة، ص ۳۰۸؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۷۲؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۰۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶
↑اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۵
↑بیعت برای خدا میباشد؛ ابن حمّاد، فتن، ص ۹۸؛ ابن طاووس، ملاحم، ص ۶۸، القول المختصر، ص ۲۴؛ ینابیع المودّه، ص ۴۳۵؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۲۱۰
↑عقدالدرر، ص ۸۴، ۱۴۹؛ البیان، ص ۱۱۸؛ حاکم، مستدرک، ج ۴، ص ۴۳۱؛ الدر المنثور، ج ۶، ص ۵۰؛ نور الابصار، ص ۱۷۰؛ ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۲؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۱۵۰
↑الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۸؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۲۴