انسان کامل در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

ضرورت وجود انسان کامل

مسأله ضرورت وجود انسان کامل از مباحث عمیق و ریشه‌ای در عرفان اسلامی و متون دینی، یعنی آیات و روایات است. امام خمینی در کتاب ارزشمند مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة[۱] با رویکردی محققانه و روش‌مندانه به واکاوی ضرورت وجود انسان کامل در قالب مسأله خلافت و ولایت پرداخته است. این کتاب از آثار نفیس در مبحث نبوت و ولایت از منظر عرفانی است که با بیانی رسا مسائل غامض نبوت و ولایت را با مهارت و به لسان خواص از عرفا تقریر کرده و در نحوه سریان و ظهور حقیقت «نبوت تعریفیه» و ولایت محمدیه و علویه در عالم وجود، مطالب دقیق، تحقیقی و در بعضی از موارد ابتکاری آورده است[۲].

در منظومه فکری و اجتماعی امام، ضرورت وجود انسان کامل از جایگاه رفیعی برخوردار است. از منظر ایشان، عین ثابت انسان کامل، خلیفه اعظم الهی است و خدا در آینه وجود او تجلی می‌کند و او مظهر اسم اعظم الهی است؛ زیرا اسم اعظم الهی چون مستجمع جلال و جمال و ظهور و بطون است، ممکن نیست که با مقام جمعی خود در عینی از اعیان تجلی کند؛ زیرا مرآت، مضیق و تیره است و مرئی گسترده و صافی، و مرآت با وجه مرئی مناسبت ندارد. اگر عین ثابت انسانی که با آن مناسبت دارد، نبود؛ هیچ عینی از اعیان ثابته ظاهر نمی‌شد و اگر ظهور این اعیان نبود؛ هیچ عینی از اعیان خارجی ظاهر نمی‌شد و ابواب رحمت الهی گشوده نمی‌گشت[۳].

امام بر این باور است که «انسان کامل»، چون «نشأه» او نسبت به جمیع شئون أسمائی و اعیانی و حقائق الهی و کونی عام و فراگیر است، مرآت شهود همه حقائق و آیینه تمام نمای حق تعالی است و منزلت او نسبت به حق در رؤیت اشیاء، به منزله «انسان العین»، یعنی مردمک چشم نسبت به چشم است. پس انسان کامل همان‌گونه که آینه شهود خود حق است، آینه شهود همه اشیاء نیز هست[۴]. به نظر امام مراد از حقایق عالم، اعیان و اسماء به احدیت جمع می‌باشد. بنابراین، انسان کامل دارای احدیت جمع نسبت به اسماء و اعیان است[۵].

از دیدگاه ایشان، خلافت، حقیقت ولایت، و این حقیقت، ربّ ولایت علوی است و ولایت علوی با حقیقت خلافت محمدی (ص) در نشأه امر و خلق متحد است[۶]. حقیقت ولایت در اندیشه امام، ظهور ربوبیّت است، که اصل وجود و کمال آن است و هر موجودی که حظّی از وجود دارد، از حقیقت ربوبیّت و ظهور آنکه حقیقت خلافت و ولایت است، حظّی دارد؛ زیرا لطیفه الهیّه، حقیقت «وجود منبسط» و «نفس الرحمن» و «حقّ مخلوق به» است که بعینه باطن خلافت ختمیّه و ولایت مطلقه علویّه است. از این رو، استاد ایشان آیت‌الله شاه‌آبادی شهادت به ولایت را در شهادت به رسالت منطوی می‌دانسته است؛ زیرا ولایت باطن رسالت است؛ چنانکه از نظر امام در شهادت به الوهیّت، شهادت به رسالت و ولایت، و در شهادت به رسالت، شهادت به الوهیت و ولایت منطوی است، و در شهادت به ولایت، آن دو شهادت دیگر منطوی است[۷].

نماز، که حقیقت معراج مؤمنان و سرچشمه معارف اصحاب عرفان و ارباب ایقان است، نتیجه کشف تامّ محمّدی (ص) است که به عنوان ره‌آوردی از سفر ملکوتی معراج برای بهترین امم، آورده است. البتّه اگر سالک به عظمت آن پی برد و به قدر مقدور، به امر آن قیام کند و از دستگیری انسان کامل برخوردار گردد، به مقام قرب احدی که مقصد اصلی و مقصود فطری است دست می‌یابد؛ زیرا فرجام همه موجودات به توسّط انسان کامل تحقق پیدا می‌کند: «بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ»[۸][۹]

رسالت انسان کامل

عارفان بر رسالت انسان کامل، سخنان فراوانی گفته‌اند. امام خمینی نیز بر امور ذیل به عنوان رسالت انسان کامل تأکید دارد.

بسط خداشناسی و خداخواهی

انسان کامل به نظر حضرت امام خمینی، نخست خود از حکمتی که خداوند بر او افاضه کرده است، یعنی معرفت شئون ذاتی و تجلیات اسمائی و افعالی خدا در حضرت علمیه و عینیه به مشاهده حضوری، برخوردار[۱۰]، و فانی مطلق و باقی به بقاء حق می‌گردد و از خود تعیّن و انّیّت و انانیّتی ندارد، بلکه خود از اسماء حسنی و اسم اعظم به شمار می‌آید[۱۱]، و آنگاه مردم را به صراط مستقیم خداشناسی و خداخواهی فرا می‌خواند؛ زیرا صراط او صراط مستقیم می‌باشد و «صراط آنان که نعمتشان بخشیده است» به طور مطلق منحصر در صراط اوست، که بالاصاله مختص خاتم پیامبران (ص) است، و بالتبعیه، از آن انبیاء و اولیاء[۱۲].

انسان چون هرچه جز حق را محو کرده، صحو بعد المحو به او دست دهد و وجودش، وجودی حقانی گردد، سفر به سوی خلق را بالحق آغاز می‌کند. و چون در دریای کثرت شناور گردد، هدایت خود را، که هدایت مطلقه به صراط مستقیم انسانیّت و سیر إلی الاسم الجامع و رجوع به حضرت اسم الله اعظم و از حدّ افراط و تفریط که الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ[۱۳] و ضَالِّينَ[۱۴] است، خارج است، طلب کند[۱۵].

به نظر امام این هدایت، هدایت به مقام برزخیّت است، که حد وسط بین احتجاب از وحدت به حجاب کثرت است، که مرتبه مَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ است؛ و احتجاب از کثرت به وحدت است، که مقام ضَالِّينَ و متحیرین در جلال کبریاست[۱۶][۱۷]

انسان‌سازی

یکی دیگر از رسالت‌های انسان کامل، انسان‌سازی است. از این رو، مؤمن برای دستیابی به مقصد، باید تابع انسان کامل باشد که مظهر جمیع اسماء و صفات حق تعالی، و دارای مقام وسطیت و بر طریق مستقیم است، چنانکه می‌فرماید: إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۱۸] یعنی مقام وسطیت و جامعیت بدون برتری صفتی بر صفتی و ظهور اسمی دون اسمی، از آن پروردگار اوست، و مربوب آن ذات مقدس نیز بر صراط مستقیم است. و مؤمنان نیز چون در سیر و سلوک، تابع انسان کامل هستند و قدم، جای قدم او می‌گذارند و در پرتو نور هدایت و مصباح معرفت او سیر می‌کنند و عقل خود را در کیفیت سیر معنوی إلی الله دخالت نمی‌دهند، بر صراط مستقیم‌اند و حشر آنها با انسان کامل و وصول آنها به تبع وصول انسان کامل است، به شرط آنکه دل‌های خود را از تصرفّات شیاطین، حفظ کنند و در سیر و سلوک إلی الله، خود را تسلیم انسان کامل کنند[۱۹].

امام در بحث از آداب شهادت به رسالت، بر این نکته تأکید می‌کند که نمازگزار باید شهادت به رسالت را از ژرفای قلب ادا کند و به یاد آورد که خاتم پیامبران (ص) واسطه فیض حق و رابط بین حق و خلق است و تمام دایره وجود از عوالم غیب و شهود، ریزه‌خوار خوان نعمت او هستند و اگر مقام روحانیّت و ولایت مطلقه او نبود، احدی از موجودات لایق استفاده از مقام غیب احدی نبود و فیض حق به موجودات نمی‌رسید و نور هدایت در هیچ‌یک از عوالم ظاهر و باطن نمی‌تابید[۲۰].

بنابراین، سالک در این سفر روحانی، محتاج به آن وجود مقدس است تا به دستگیری او، این عروج روحانی را به پایان برد. این شهادت، اعلان به قوای ملکی و ملکوتی است؛ زیرا نماز، که حقیقت معراج مؤمنین و سرچشمه معارف اصحاب عرفان و یقین است، نتیجه کشف تامّ محمّدی (ص) و ره‌آورد معنوی اوست که از این سفر معنوی روحانی برای امّت خود، ارمغان آورده است[۲۱].

در منظومه فکری و اجتماعی امام، انسان کامل کسی است که فیوضات عالم بالا را حفظ و ضبط کند و به عالم پایین برساند، نه از آن طرف دستش کوتاه باشد، و نه از این طرف، غافل باشد؛ لذا پیامبر اعظم (ص) چون می‌تواند همه تجلیات را درک کند و پرده از جمال بردارد، می‌تواند به همه موجودات حتی نباتات و جمادات هم رسیدگی داشته باشد[۲۲][۲۳]

آخرت‌خواهی (پیوند دنیا و آخرت)

پیغمبر اکرم (ص) که انسان کامل و نبی رحمت بود، مردم را به آخرت خواهی، هدایت می‌کرد و برای کسانی که در ضلالت بودند، به واسطه رحمتی که داشت، متأثر بود[۲۴].

البته چون میان دنیا و آخرت پیوند و ارتباطی ناگسستنی وجود دارد، انسان کامل آدمیان را به این حقیقت، دلالت می‌کند که عالم آخرت، نمونه عالم طبیعت است و باید از درون همین عالم طبیعت و دار دنیا و از داخل جاه‌طلبی‌ها، ریاست‌طلبی‌ها، دنیاطلبی‌ها، کینه‌ها، حسدها، بخل‌ها که در باطن، آتش‌های خطرناک هستند، در خط مستقیم حرکت کرد. اگر سیر انسان در خط مستقیم که صراط مستقیم قرآنی و اسلامی است، نباشد، به درون آتش‌های دنیا می‌افتد و این صراط، نمونه صراطی است که در جهنم می‌باشد[۲۵].

به نظر امام، همه دعوت به دنیا دارند، ولی نبی که انسان کامل است، دعوت به آخرت و اصلاح امر دنیا دارد[۲۶]. جمیع شرایع و ادیان، آخرت را مقابل این عالم، و دنیا را مقابل آخرت دانسته‌اند و لذا باید به نشئه‌ای غیر این نشئه و مرتبه وجودی دیگری قائل شد[۲۷][۲۸]

صفات انسان کامل

مصونیت از گناه و اشتباه و علم لدنی از صفات مشترک تمام انبیاء و امامان معصوم و وحی و معجزه از اختصاصات پیامبران است. امامان معصوم از الهام، تحدیث و کرامت بهره‌مند هستند. از آنجا که این امور از مسلمات اعتقادات شیعه بوده و رهبر معظم انقلاب در مقام اثبات یا توضیح آنها در سخنرانی‌های خود نبوده‌اند، در اینجا فقط به برخی از نکات در فرمایشات ایشان اشاره می‌شود: ایشان در توصیف امام معصوم می‌فرمایند: امام معصوم، انسان والایی است که از لحاظ دینی، قلب او آیینه تابناک انوار هدایت الهی است؛ روح او به سرچشمه وحی متصل و هدایت او، هدایت خالص است؛ رفتار و اخلاق او صد در صد همراه با فضیلت است؛ هوای نفس در او راهی ندارد؛ گناه بر او چیره نمی‌شود؛ شهوت و تمایلات انسانی، او را مغلوب خود نمی‌کند؛ خشم و غضب، او را از راه خدا دور نمی‌کند؛ از لحاظ سیاسی، بینش وسیع او آن چنان است که آرام‌ترین حرکات و ریزترین حوادث را در صحنه زندگی جامعه، با چشم تیزبین خود می‌بیند همان طور که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «وَ اللَّهِ لَا أَكُونُ كَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ‌»[۲۹]؛ یعنی من کسی نیستم که بتوان او را با لالایی خواب کرد. در مواجهه با حوادث زندگی و وقایع کمرشکن، از خود شجاعت و اقتدار روحی و معنوی نشان می‌دهد؛ جانش برای او ارزشی ندارد، اما برای جان انسان‌ها، حتی مردم دور دست و زنانی که جزو پیروان دین او نیستند، ارزش قائل است و می‌گوید اگر کسی از غصه دق کند، حق دارد[۳۰]. معظم له پس از اشاره به ضرورت وجود صفات الهی در حاکم و تفاوت جوهری حاکمیت در اسلام و سایر مکاتب بشری سر عصمت امام را در شکل غایی و اصلی خود این می‌داند که هیچ‌گونه امکان تخطی و تخلفی وجود نداشته باشد[۳۱].

مقام معظم رهبری در توصیف وحی پیامبر(ص) معتقدند درخشیدن این نور در قلب مقدس پیغمبر و تحمل مسئولیت وحی از طرف آن بزرگوار، به طور صریح، عالم خلقت، عالم وجود انسان و دنیای مادی را به معدن غیب وصل می‌کند. اگرچه همیشه برکات الهی نسبت به بشر وجود دارد؛ لیکن حلقه وصل در همان لحظه بعثت است که از عالم غیب، سرچشمه حقایق الهی به روح پیغمبر سرازیر و جاری شده و بر قلب مقدس پیغمبر می‌جوشد[۳۲]. ایشان ائمه(ع) را نیز متصل به سرچشمه وحی معرفی می‌کنند[۳۳].[۳۴]

مقام و منزلت انسان کامل

از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تحلیل شخصیت پیامبر(ص) و معصومین(ع) جدای از نظام ولایی و توحیدی ممکن نیست. از نظر ایشان، توحید محوری‌ترین رکن دین است که تمام انسان‌های کامل نیز برای تحقق آن قدم برمی‌دارند. رساندن جامعه بشری به طراز جامعه توحیدی، بدون کمک از حقیقت ولایت ممکن نیست. یعنی معصومین(ع) از یک سو به عنوان مرکز جامعه اسلامی، سعی در عینی ساختن مفاهیم و تعالیم دین و حفاظت از ایدئولوژی توحیدی داشتند؛ و از سوی دیگر صفوف شیعیان را از نظر فکری و روحی پیوسته و منسجم ساختند و با نفی ولایت طاغوت، راه نفوذ شیاطین و فساد فکری و اخلاقی را در جامعه مسدود کردند. نکته دیگر آنکه از منظر مقام معظم رهبری، تصمیم‌ها و موضع‌گیری‌های امامان معصوم(ع) را نباید به عنوان قطعاتی جدا و بی‌ارتباط و یا متناقض لحاظ کرد، بلکه بایست آنها را به منزله رفتارهای یک انسان ۲۵۰ ساله قلمداد کنیم که در مسیر خویش گاه تند و گاه کند حرکت می‌کند، گاه جنگ، گاه صلح و گاه عقب‌نشینی می‌کند. اما همان عقب‌نشینی وی نیز حرکتی رو به جلو شمرده می‌شود. با این فکر زندگی امام علی(ع)، با زندگی امام مجتبی(ع) و زندگی امام حسین(ع) یک حیات مستمر است[۳۵]. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مناسبت‌های گوناگون، ابعاد شخصیت معصومین(ع) را تبیین کرده‌اند. از آنجا که بررسی دیدگاه ایشان درباره تمام معصومان(ع) به تحقیقی مستقل نیازمند است، در این نوشتار به معرفی چهره ولایی پیامبر(ص)، امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) از نظر مقام معظم رهبری پرداخته و تنها به مهم‌ترین توصیفات ایشان اکتفا می‌کنیم.[۳۶]

بررسی شخصیت پیامبر(ص) از منظر مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری تاریخ زندگانی پیامبر(ص) را منظومه درس‌آموزی می‌دانند که لحظه آن یک حادثه مهم است و باید آن را دقیق مطالعه کرد[۳۷]. ایشان در توصیف پیغمبر(ص) معتقدند رسول خدا(ص) در رفتار خود مدبرانه عمل کرده و سرعت عمل داشت. در هیچ حادثه‌ای اتلاف وقت نکرد. قناعت و طهارت شخصی داشت. پیغمبر هیچ‌گاه با مردم دو پهلو سخن نگفت. هرچند در مواجهه با دشمن کار سیاسی دقیق کرده و دشمن را به اشتباه می‌انداخت. او هرگز عهد و پیمان خود را با مردم و گروه‌هایی از دشمنان و کفار مکه نقض نکرد. رهبر انقلاب در تبیین سایر جنبه‌های شخصیت پیامبر می‌فرمایند پیغمبر تضرع و ارتباط خود را با خدا روز به روز محکم‌تر کرد. در میدان جنگ، همزمان با تشویق و تحریض نیروها، خود دست به سلاح می‌برد. گاهی در کارزار جهاد روی زانو افتاده و همراه با اشک و ناله مناجات می‌کرد. نه دعای او موجب می‌شد که نیرویش را به کار نگیرد؛ نه به کار گرفتن نیرو، مانع از توسل و تضرع و ارتباط با خدا می‌شد. او هرگز در مقابل دشمن عنود، دچار تردید و ترس نشد. امیرالمؤمنین(ع) – که مظهر شجاعت است- می‌گوید در شرایط سخت جنگ به پیغمبر پناه می‌بردیم، رسول خدا(ص) در طی ده سال حکومت خویش چنان فعالیت نمود که پرکارترین مجموعه‌ها نیز نمی‌تواند فعالیت این ده سال پیامبر را طی صد سال انجام دهند. اداره حکومت و ایجاد جامعه و الگو، یکی از معجزات پیغمبر است. مردم ده سال با او شب و روز زندگی کردند. پیامبر(ص) در راه و در خانه، در سفر و در وطن، در غم و شادی همراه مردم بود. محیط زندگی پیغمبر، محیط شادی بود؛ با افراد شوخی می‌کرد، مسابقه برگزار کرده و خود در آن شرکت می‌جست. روز به روز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در دل‌های مردم عمیق‌تر شد. این رفتارهای پیامبر پیوندهای ولایی مردم با ایشان و یکدیگر را تقویت می‌کرد. هنگام فتح مکه، ابوسفیان که مخفیانه و با حمایت عباس - عموی پیغمبر – برای امان گرفتن به اردوگاه آن حضرت آمده بود؛ مردمی را دید که آب وضوی پیغمبر را که از صورت و دست وی می‌چکید، از یکدیگر می‌ربایند. ابوسفیان گفت: من کسری و قیصر را دیده‌ام؛ اما چنین عزتی را در آنها ندیده‌ام[۳۸].

رهبر معظم انقلاب، جامعه توحیدی را بر پایه او اصل استوار می‌داند: نخست: تبیین عقاید و اندیشه صحیح؛ دوم تربیت نیروهای انسانی با ایمان، قوی، مبارز. پیامبر(ص) در دوران فعالیت خویش در مکه و مدینه این دو پایه را بنیان نهاده و تقویت کردند. ایشان در تقویت ولایت میان مؤمنین یک لحظه را هدر نداد، و در ابتدا به اخوت میان مسلمانان روی آورد. با این کار اشرافی‌گری، تعصب باطل، غرور قبیله‌ای از بین رفت و اشراف و رؤسای قبایل در کنار بردگان قرار گرفتند تا پیوند ولایی ایشان مستحکم شود[۳۹]. رهبر معظم انقلاب معتقدند پیغمبر به دنبال تأسیس نظامی ولایی بود که به طور خودکار انسان کامل موحد پیغمبرپسند تحویل دهد و این کار تنها با تحقق جامعه و نظام توحیدی امکان‌پذیر بود. چنین جامعه‌ای را می‌توان «کارخانه انسان‌سازی» نامید[۴۰]. نظامی که پیغمبر تأسیس کرد شاخص‌های گوناگونی دارد که در بین آنها هفت شاخص از همه مهم‌تر و برجسته‌تر است:

  1. ایمان و معنویت.
  2. قسط و عدل.
  3. علم و معرفت.
  4. صفا و اخوت.
  5. صلاح اخلاقی و رفتاری.
  6. اقتدار و عزت.
  7. کار، حرکت و پیشرفت دائمی[۴۱].

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از کسانی که اسلام را دین فردی معرفی کردند انتقاد می‌کند و می‌فرماید از جمله مهم‌ترین اقدامات پیامبر(ص) امت‌سازی بود، این امر نیز صرفاً سیاسی نبود بلکه با تربیت معنوی افراد، تعلیم حکمت و معرفت همراه بود. از سوی دیگر اداره حکومت، دفاع از کیان جامعه اسلامی، گسترش دامنه اسلام و باز کردن راه برای دیگر گروه‌های خارج از مدینه بود. این اقدامات، نه رفتارهایی پراکنده، که جنبه‌های گوناگون تحقق جامعه توحیدی بود که با یک هدف انجام می‌شد[۴۲]. مقام معظم رهبری یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت حضرت رسول(ص) را صبر و استقامت ایشان می‌دانند. به اعتقاد ایشان، نخستین واکنش بزرگان قریش که با مشاهده حرکت پیامبر(ص) به خود لرزیده بودند تطمیع آن بزرگوار بود. مشرکان از طریق جناب ابی طالب پیغام دادند حاضرند ریاست مطلق، بیشترین ثروت و پادشاهی را به ایشان دهند تا او دست از دعوت خود بردارد. پیغمبر در پاسخ این پیغام به ابوطالب(ع) فرمود: عمو جان! اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند، تا من از این هدف دست بکشم، سوگند به خدا این کار را نمی‌کنم؛ تا وقتی یا خدا ما را پیروز کند یا همه از بین برویم. واکنش بعدی مشرکان تهدید و فشارهای مختلف بود ولی پیامبر با عده حدود سی یا چهل نفر مقاومت نمود. ایستادگی ابتدای بعثت، منجر به استقامت عجیب سه سال در شعب ابی طالب می‌شود. مسلمانان همراه پیامبر سه سال در دره‌ای بدون آب و گیاه، در زیر آفتاب سوزان زندگی کردند. راه رساندن غذا به ایشان بسته بود. در ایام موسم که بر طبق سنن جاهلی، همگان اجازه ورود به شهر داشتند، نیز مسلمین موفق به خرید غذا نمی‌شدند چون ابوجهل، ابولهب و بقیه بزرگان مکه به نوکران و فرزندان خود سفارش کرده بودند که وارد معامله شده و با پرداخت بهای چند برابر مانع خرید ایشان شوند. این وضعیت سه سال طول کشید. صدای گریه کودکان گرسنه از درون شعب به داخل شهر می‌رسید. بسیاری مسلمین فرزندان خود را از دست دادند، لکن استقامت و پایداری را از پیامبر آموختند.

مقام معظم رهبری در تبیین استقامت رسول خدا(ص) معتقدند پیامبر(ص) مظهر صلابت و ایستادگی در برابر دشمنان بود و آیه أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۴۳] در توصیف ایشان نازل شد. معنای اشداء بر کفار، جنگیدن و مبارزه دائم با ایشان نیست، بلکه به معنای استحکام، استواری، خورده نشدن است؛ همچون برخی فلزات که با سپری شدن قرن‌ها نیز دچار خوردگی یا زنگ‌زدگی نمی‌شوند. استحکام در میدان جنگ به شکلی و هنگام گفتگوی با دشمن به شکلی دیگر بروز می‌کند. پیامبر در جنگ احزاب و هنگام گفتگو با طرف‌های مقابل نیز گفتگویی با شدت و صلابت داشت[۴۴].[۴۵]

بررسی شخصیت حضرت فاطمه(س) از منظر مقام معظم رهبری

اهمیت و عظمت حضرت فاطمه(س)

مقام معظم رهبری فاطمه زهرا(س) را بزرگ‌ترین بانوی تاریخ بشر، افتخار اسلام و امت اسلامی می‌دانند که تصور مقام وی برای انسان‌های معمولی غیرممکن یا دشوار است[۴۶]. رهبر معظم انقلاب به برخی از سخنان و رفتارهای پیامبر(ص) در توصیف عظمت حضرت فاطمه(س) اشاره می‌کنند: پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «فِدَاهَا أَبُوهَا»[۴۷]. یا اینکه پیامبر(ص) هنگام ورود فاطمه(س) از جای برخاسته و به استقبال ایشان می‌رفت. اینها نشانه‌هایی از عظمت حضرت فاطمه(س) نزد پیامبر(ص) است. مقام معظم رهبری در تبیین ابعاد دیگر عظمت حضرت فاطمه(س) می‌فرماید: تمام دنیای اسلام از آن روز تا امروز این بانوی بزرگوار را با چشم عظمت و جلالت می‌نگرند، امکان ندارد که تمام عقلا، علما و متفکران با نحله‌ها و عقاید مختلف در طول تاریخ یک امت، بر ستایش یک مرکز متفق القول باشند. این نشانه‌ای دیگر از اهمیت حضرت فاطمه(س) است. هر یک از ائمه شط خروشانی هستند که فضای معرفت و استعدادهای بشری را سیراب و بارور کرده‌اند و تمام این جویبارها از چشمه حضرت فاطمه(س) سرازیر می‌شوند. روایات صادقین(ع)، عظمت حضرت رضا(ع) و ائمه بعد، مقام والای حضرت بقیة الله(ع)، همگی جویبارهای آن کوثرند[۴۸]. روایات معصومین(ع) نسبت به این بزرگوار، چنان زبان ستایش، خضوع و خشوع است که برای کسی که مقام والای فاطمه زهرا(س) را ندانسته باشد، مایه تعجب است. پیامبر اکرم(ص) که پدر و مربی ایشان بود، امیرالمؤمنین همسر او و ائمه(ع) فرزندان او هر کدام راجع به حضرت زهرا(س) سخنی گفته‌اند[۴۹].

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در معرفی شخصیت علمی حضرت صدیقه(ص) می‌فرمایند مقام فاطمه زهرا(س) درخور آن است که عقول برجسته انسان‌های بزرگ، در اصلی‌ترین رشته‌های تفکرشان بیندیشند و زبان‌های فصیح‌ترین گویندگان و سرایندگان، آن اندیشه‌ها را در قالب کلمات بیاورند و سرشارترین ذوق‌ها و جوشان‌ترین طبع‌های فیاض هنرمندان و شاعران، آنها را به صورت شعر و سخن منظوم بیان کنند. در چنین صورتی شاید ذهن بشر متوسط امروز بتواند گوشه‌ای از فضایل این بزرگوار را درک کند[۵۰]. رهبر معظم انقلاب معتقدند فیوضات حضرت زهرا(س)، به مجموعه کوچکی از انسان‌ها منحصر نمی‌شود. بشریت یک جا مرهون فاطمه زهرا(س) است و هر چه از تاریخ می‌گذرد معنویت و نور حضرت فاطمه(س) آشکارتر خواهد شد. خیر کثیری که خداوند در سوره مبارکه کوثر مژده آن را به پیامبر اکرم داد و تأویل آن، فاطمه زهرا(س) است مجمع همه خیراتی است که روز به روز از سرچشمه دین نبوی، بر همه بشریت و بر همه خلایق فرو می‌ریزد[۵۱]. علی‌رغم آنکه ستارگان درخشان عالم بشریت غالباً در زمان حیات‌شان شناخته نشده‌اند؛ فاطمه زهرا(س) چنان عظمتی داشت که در زمان خود، نه فقط پدر و همسر و فرزندان و شیعیان خاص، بلکه کسانی که رابطه صمیمانه‌ای با ایشان نداشتند، زبان به مدح آن بزرگوار گشودند. در کتب اهل سنت روایات بسیاری توسط برخی از همسران پیامبر یا دیگران در ستایش حضرت فاطمه(س) صادر شده است. عایشه می‌گوید «هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیه‌تر از فاطمه به پیغمبر اکرم(ص) ندیدم؛ وقتی که فاطمه زهرا بر پیغمبر وارد می‌شد، آن حضرت برمی‌خاست و مشتاقانه به سمت او می‌رفت و فاطمه زهرا(س) را می‌بوسید، دست او را می‌گرفت و در جای خودش می‌نشاند». در روایات آمده است درخشندگی فاطمه زهرا(س) باعث می‌شود تا چشمان کروبیان ملأ اعلی خیره شود؛ فاطمه(س) برای آنها می‌درخشد[۵۲] و[۵۳].[۵۴]

برخی از صفات و ابعاد شخصیتی حضرت زهرا(س)

رهبر معظم انقلاب ضمن تأکید بر الگوگیری از حضرت زهرا(س) به برخی از ابعاد شخصیت ایشان اشاره می‌کنند:

بندگی خدا

از نظر رهبر انقلاب ارزش فاطمه زهرا(س) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه زهرا(س) نبود، او صدیقه کبری نبود. صدیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و می‌گوید، صادقانه در عمل نشان دهد. ملاک صدیق بودن بندگی خداست. در زیارت حضرت زهرا(س) آمده است: «خداوند قبل از خلقت تو را امتحان کرده است و تو را در این امتحان صابر یافت»[۵۵]. خدای متعال می‌داند که فاطمه زهرا در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و تمام مقامات وی بر اساس عبودیت اوست[۵۶]. در نظام حکیمانه الهی هیچ منزلتی بدون معیار و میزان به کسی اعطا نمی‌شود. خداوند گذشت، ایثار، معرفت و فدا شدن این بنده خاص خود را در راه اهداف الهی می‌داند؛ لذا او را مرکز فیوضات خود قرار می‌دهد[۵۷]. «حسن بصری» که یکی از عباد و زهاد معروف دنیای اسلام است، درباره فاطمه زهرا(س) می‌گوید: به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که پاهای وی از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد. امام حسن مجتبی(ع) می‌گوید: شبی مادرم تا صبح عبادت کرد و دائم مردم را دعا کرد. هنگام طلوع فجر سؤال کردم چرا برای خود دعا نکردی؟ در جواب فرمود: «يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَ الدَّارَ»[۵۸]؛ «اول دیگران بعد خود ما!»[۵۹].[۶۰]

جامعیت

از دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای نقطه درخشان زندگی حضرت فاطمه(س) جامعیت است که توانسته کمالات متعدد را در کنار هم جمع نماید[۶۱]. زندگی وی از یک سو توأم با علم، عبادت و حکمت و از سوی دیگر، سرشار از مجاهدت و فداکاری در عرصه سیاسی اجتماعی است. از دوران کودکی در مکه، در شعب ابی طالب، در کمک‌رسانی و روحیه‌دهی به پدر بزرگوارش، تا همراهی با امیرالمؤمنین در مراحل دشوار زندگی در مدینه، در جنگ‌ها، غربت‌ها، تهدیدها، سختی زندگی مادی و فشارهای گوناگون، و همچنین در دوران محنت آن بزرگوار – یعنی بعد از رحلت پیغمبر – چه در مسجد مدینه، چه در بستر بیماری؛ حضرت زهرا(ص) چونان یک حکیم و عارف مجاهد مشغول فعالیت و تلاش است. همچنین از لحاظ وظائف همسری، وظیفه تربیت فرزند، پذیرایی و مهربانی با شوهر، یک زن نمونه است. لحن خطاب وی به امیرالمؤمنین(ع) نشانگر خشوع، اطاعت و تسلیم او در مقابل امیرالمؤمنین است. در عرصه تربیت فرزندان، فرزندانی همچون امام حسن و امام حسین و حضرت زینب تربیت نموده است[۶۲].[۶۳]

تلاش، مبارزه و فداکاری

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حضور سازنده حضرت فاطمه(س) را یکی دیگر از ابعاد شاخص حیات ایشان معرفی می‌کنند. در نظر ایشان زندگی حضرت زهرا(س) از هر جهت زندگی‌ای همراه با تلاش، تکامل و تعالی روحی یک انسان است. این بانو در کنار تمام مشکلات محیط و زندگی، کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دختر کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش می‌برد. دختری که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولد شد و در شعب ابی طالب یار و غمگسار پدر بود. دختری حدوداً هفت، هشت ساله یا دو، سه ساله – بنابر اختلاف روایات- در فقدان حضرت خدیجه و ابوطالب و تنهایی پیغمبر، غمگسار پدر است. مردم به پیامبر(ص) پناه می‌آورند؛ ولی این دختر همچون یک فرشته نجات برای پیغمبر؛ مانند مادری برای پدر خود؛ پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمل کرد و غمگسار پیغمبر شد. در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، با علی بن ابیطالب(ع) با مهریه و جهیزیه ساده ازدواج کرد و به خاطر سادگی زندگی امیرالمؤمنین سختی‌های فراوانی متحمل شد. روزی حضرت فاطمه(س) نزد پیغمبر رفت، از شدت گرسنگی رویش زرد شده بود. دل پیغمبر سوخت و برای دخترش دعا فرمود[۶۴]. رهبر معظم انقلاب بر این نکته تأکید دارند که هر کسی نمی‌تواند همسر و همراه امیرالمؤمنین باشد، حضرت فاطمه(س) پابه‌پای حضرت علی(ع) سختی‌ها و مشکلات مبارزات و مسائل پس از رحلت پیامبر(ص) را تحمل می‌کند. استقامت حضرت فاطمه(س) سبب نجات اسلام شد و همین امر مایه احترام و خشوع ائمه(ع) نسبت به ایشان است. جهاد آن بزرگوار در میدان‌های مختلف، یک جهاد نمونه است. ایشان در دفاع از اسلام، امامت و ولایت، در حمایت از پیغمبر، در نگهداری امیرالمؤمنین(ع) مجاهدتی ویژه داشت[۶۵].[۶۶]

همسر و مادری شایسته

مقام معظم رهبری حُسن همسری و مادری را از ویژگی‌های بارز حضرت فاطمه دانسته و در این باره به کلامی از امیرالمؤمنین استناد می‌کنند که درباره ایشان فرمود: «این زن هیچ‌گاه در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یک بار از دستور من سرپیچی نکرد»[۶۷]. رهبر انقلاب در ترسیم سیمای فاطمه(س) می‌فرمایند حضرت زهرا(س) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است و آن گونه که اسلام می‌گوید به وظایف همسری و مادری می‌پردازد. شوهر جوان او دائماً در جنگ بود ولی با این حال فاطمه(س) محیط خانه را به گونه‌ای عاطفی و صمیمی مهیا می‌سازد که بستر مناسبی برای تربیت فرزندانی چون امام حسن و امام حسین و حضرت زینب(ع) است. حضرت زهرا(س) در محیط خانه دلارام همسر و فرزندان، مایه آرامش زندگی و آسایش ایشان بود[۶۸].[۶۹]

علم و حکمت

مقام معظم رهبری علم را یکی دیگر از ابعاد عظمت ام الائمه ذکر می‌کنند: حضرت فاطمه(س) منبع علم و حکمت است. در مقدمات خطبه فدکیه که شیعه و سنی آن را نقل کرده‌اند یک پارچه حکمت و معرفت از زبان حضرت زهرا(س) منتشر شده است. موقعیتی که این خطبه ایراد شده است یک محاجه سیاسی بود و فضای تعلیم نبود؛ اما با این حال عالی‌ترین معارف اسلامی در آن بیان شده است[۷۰]. خطبه‌ای که به فرمایش علامه مجلسی بزرگان فصحا، بلغا و دانشمندان باید کلمات و عبارات آن را معنا کنند و از لحاظ زیبایی هنری، همچون زیباترین و بلندترین کلمات نهج البلاغه است[۷۱].[۷۲]

محدثه

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سخنی از امام صادق(ع) اشاره می‌کنند که فرمود: «فَاطِمَةُ كَانَتْ مُحَدَّثَةً»[۷۳] یعنی فرشتگان بر حضرت زهرا(س) فرود می‌آمدند، با او مأنوس شده و سخن می‌گفتند و آیات الهی را بر او می‌خواندند. قرآن خطاب به حضرت مریم(س) می‌فرماید: يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ[۷۴]. این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا(س) خطاب می‌کردند. زمانی حضرت فاطمه(س) به فرشتگان فرمود: آیا مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به فاطمه زهرا(س) عرض کردند: «مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همه دوران‌ها برگزیده هستی»[۷۵]. رهبر انقلاب به حدیثی دیگر اشاره می‌کنند که طبق آن حضرت زهرا(س) به امیرالمؤمنین گفت: «ملائکه مطالبی را به من می‌گویند». امیرالمؤمنین به ایشان می‌گوید: «وقتی صدای ملک را شنیدی، به من بگو تا آنچه را می‌شنوی بنویسم»[۷۶]. و امیرالمؤمنین، آنچه را که ملائکه به فاطمه زهرا(س) املاء می‌کردند نوشت و محصول آن به نام «مصحف فاطمة» یا «صحیفة فاطمة» شد که در نزد ائمه(ع) بود و هست. ائمه(ع) برای مسائل گوناگون خود، به این کتاب رجوع می‌کردند که شامل تمام حوداث جاری بشری در دوران‌های آینده است[۷۷]و[۷۸].[۷۹]

زهد و انفاق

رهبر معظم انقلاب زهد و انفاق فاطمه(س) را جلوه‌ای دیگر از عظمت ایشان دانسته می‌فرمایند حضرت زهرا(س) کمترین توجهی به زخارف دنیوی و تجملات کم ارزش دنیا نداشت. روزی پیغمبر(ص) پیرمرد مستمندی را برای دریافت کمک به خانه امیرالمؤمنین فرستاد. حضرت فاطمه(س) چیزی جز تخته پوستی که حسن و حسین روی آن می‌خوابیدند نداشت و همان را به سائل داد[۸۰].[۸۱]

بررسی شخصیت امام علی(ع) از منظر مقام معظم رهبری

اتفاق نظر بر فضیلت علی(ع)

مقام معظم رهبری معتقدند امیرالمؤمنین(ع) شخصیتی است که همه فرق اسلامی درباره عظمت او اتفاق نظر دارند[۸۲]. آن حضرت جزو شخصیت‌های نادری است که در گذشته و امروز نه فقط در میان شیعیان، که در میان همه مسلمانان و بلکه در میان انسان‌های آزاداندیش غیرمسلمان، محبوب بوده است. کمتر شخصیتی، حتی در بین پیامبران می‌توان یافت که در میان مردمی غیر از علاقه‌مندان و پیروان خود، این همه ستایش‌گر داشته باشد. درک ابعاد معنوی ایشان برای بسیاری از اولیاء نیز دشوار است[۸۳]؛ لذا به جرأت می‌توان گفت که ایشان می‌تواند نقطه اشتراک و همبستگی میان فرق اسلامی قرار بگیرد[۸۴]. رهبر معظم انقلاب در این رابطه به سخنی از ابن ابی الحدید اشاره می‌کنند که می‌گوید: فضایل علی بن ابی طالب به طوری در آن روز برای مردم واضح بود که بعد از رحلت پیامبر، احدی از مهاجران و اغلب انصار شک نداشتند که مسأله خلافت بر علی قرار خواهد گرفت[۸۵].[۸۶]

فضایل علی(ع) از زبان عالمان اهل سنت

مقام معظم رهبری در تبیین عظمت امام علی(ع) به فضایلی اشاره می‌کنند که از زبان اهل سنت بیان شده است. به عنوان مثال «ابن اسحاق» یکی از مورخان قدیمی مشهور اهل سنت می‌گوید: پیامبر به امیرالمؤمنین فرمود: اگر بیم این را نداشتم که مردم در باب تو حرف‌هایی بزنند که پیروان عیسی درباره او زدند، چیزی را درباره تو می‌گفتم که هرجا عبور می‌کنی، مردم خاک پای تو را به عنوان تبرک بردارند[۸۷]. همچنین از راویان اهل سنت نقل شده که رسول خدا(ص) فرمود: «درخشش امیرالمؤمنین(ع) در بهشت، مثل درخشش ستاره صبح برای مردم دنیاست»[۸۸]؛ نور و درخشش او را می‌بینند؛ اما ابعاد و جزئیات را نمی‌توانند درک کنند[۸۹]. در روایت دیگری که از طرق غیرشیعه نقل شده است آمده است که پیغمبر اکرم(ص) به جمعی از اصحابشان فرمودند: «هر کس می‌خواهد علم آدم و حلم ابراهیم و هیبت موسی و عبادت عیسی را ببیند به علی(ع) نگاه کند»[۹۰]. علم حضرت آدم که خداوند در قرآن فرموده است عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا[۹۱] یا «حلم ابراهیم» که قرآن تعریف می‌کند: إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ[۹۲]. یا «هیبت موسی» که قدرت و عظمت فرعون در مقابل آن هیچ و پوچ بود، یا «عبادت عیسی» که مظهر زهد و اخلاص و تعبد در مقابل پروردگار بود؛ در وجود امام علی(ع) خلاصه شده است[۹۳].[۹۴]

علی(ع) فراتر از مقیاس‌ها

مقام معظم رهبری درباره جایگاه امیرالمؤمنین(ع) نسبت به سایرین می‌فرماید: امام علی(ع) از مقیاس‌های رایج انسان‌ها خارج است. او را با ذرع و پیمانه‌ای که برای سنجیدن انسان‌ها و زیبایی‌ها در اختیار داریم، نمی‌توان اندازه گرفت. آنچه ما می‌بینیم، درخشش اوست که به چشم هر انسانی - حتی دشمنان و مخالفان - می‌آید[۹۵].[۹۶]

استثنایی بودن سیر زندگی علی(ع)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیف عظمت امام علی(ع) می‌گوید: شخصیت امیرالمؤمنین از لحظه ولادت تا هنگام شهادت یک شخصیت استثنائی است. ولادت او در درون کعبه است که نه قبل و نه بعد از آن حضرت تا امروز چنین چیزی اتفاق نیفتاده است؛ شهادت او نیز در مسجد و محراب عبادت است. بین این دو نقطه نیز، سراسر زندگی امیرالمؤمنین جهاد، صبر برای خدا، معرفت، بصیرت و حرکت در راه رضای الهی است. در آغاز کودکی، دست تدبیر الهی، علی بن ابی طالب(ع) را به آغوش پیغمبر(ص) می‌سپارد. امیرالمؤمنین(ع) شش ساله بود که پیغمبر(ص) او را از خانه ابی طالب به خانه خود آورد. او در آغوش پیغمبر و در زیر سایه تربیت وی تربیت شد. امام علی(ع) در توصیف این ایام می‌گوید: «همچون بره‌ای که همراه مادر حرکت می‌کند کنار پیامبر بودم. پیامبر هر روز، با عمل و اخلاق خود، یک درس و دانش جدیدی به من آموخته و از من می‌خواست که به آن عمل کنم»[۹۷]. در هنگام نزول وحی بر پیغمبر، تنها کسی بود که در حراء در کنار پیغمبر حضور پیدا می‌کرد؛ و خود می‌گوید: «من صدای ناله شیطان را در وقتی که بر پیغمبر وحی نازل شد، شنیدم. نور نبوت را دیدم؛ عطر دلپذیر آن را استشمام کردم و پیامبر فرمود تو هر آنچه من می‌بینم می‌بینی و هر آنچه می‌شنوم می‌شنوی با این تفاوت که تو پیامبر نیستی»[۹۸]. این، نزدیکی امیرالمؤمنین به پیغمبر استثنایی است. در دوران کودکی به پیغمبر ایمان آورده و در توصیف آن می‌گوید تنها خانه‌ای که اهل آن، مسلمان بودند، خانه ما بود که پیغمبر، خدیجه و من در آن بودیم. از نظر پیغمبر اکرم، میزان حق، امیرالمؤمنین است. پیامبر به مردم دستور می‌دهد اگر دنبال حق‌اید، ببینید علی کجا ایستاده و انگشت اشاره او به کدام سو است[۹۹]. مقام معظم رهبری با توجه به نکات فوق معتقدند امیرالمؤمنین(ع)، به واسطه غدیر به شخصیت والای خود نرسید. غدیر گوهر نایاب امیرالمؤمنین(ع) را شکل نداد بلکه غدیر، نتیجه فضایل، مزایا و کمالات آن حضرت بود. البته افتخار برخورداری از فرمان الهی، از نصب پیغمبر و از بیعت مؤمنین و صحابه، افتخار بزرگی است. اما بزرگ‌تر از آن، خصوصیاتی است که در این انسان والا و بی‌نظیر وجود داشت، که به چنین حادثه و دستور نصبی از طرف پروردگار منتهی شد[۱۰۰].[۱۰۱]

برخی از صفات و ابعاد شخصیتی امام علی(ع)

الگوی جامع و کامل

از نظر مقام معظم رهبری یکی از مهم‌ترین ابعاد شخصیتی علی(ع) توازن در شخصیت ایشان است. صفات به ظاهر متضاد در وجود ایشان چنان زیبا کنار هم چیده شده که خود یک زیبایی به وجود آورده است. رقت قلب در کنار صلابت و قاطعیت جمع شده است. از سویی در خانه یتیمان با آنها بازی و ملاطفت می‌کند و از سویی در نهروان با قاطعیت خوارج را به خاک و خون می‌کشد. از سویی شجاعت مثال زدنی دارد و در کنار این شجاعت مظلوم‌ترین افراد تاریخ است. در عین درآمد بالا زهد فراوان دارد. جمع این خصوصیات در کنار ورع، عدم تسامح در اجرای حکم الهی، اخلاص، عبادت، حکمت، دستگیری از محرومین از وی الگویی جامع کم نظیر ساخته است[۱۰۲]. زندگی وی به نحوی آموزنده است که دوران جوانی‌اش برای جوانان و دوران میانسالی‌اش برای میانسالان می‌تواند بهترین الگوی یک مسلمان با طراز عالی باشد. مقام معظم رهبری در تبیین شایستگی‌های وجودی علی(ع) می‌فرمایند هرچند انتخاب علی(ع) به امر الهی و دستور خدا بود لکن اگر پیامبر می‌خواست کسی را از طرف خود انتخاب کند جز علی(ع) شخص دیگری انتخاب نمی‌شد؛ زیرا او جامع تمام معیارهای الهی و انسانی است. یکی از معیارها علم است که پیامبر درباره علم ایشان فرمود «‌أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»[۱۰۳] معیار دیگر جهاد است که آیه وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ[۱۰۴] درباره مجاهدت و ایثار امیرالمؤمنین نازل شده است. معیار دیگر انفاق است که آیه وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا[۱۰۵] درباره ایشان نازل شده است[۱۰۶].[۱۰۷]

اخلاص علی(ع)

رهبر معظم انقلاب اخلاص و کار برای رضای خدا و بدون هیچ انگیزه نفسانی را روح و جوهر زندگی علی(ع) می‌دانند. ایشان معتقدند امام علی(ع) برای خدا از آسایش محترمانه آقازادگی قریشی صرف نظر نمود. در جنگ احد که همه به جز تعدادی، پیامبر را تنها گذاردند و علی(ع) از پیامبر دفاع نمود، در جنگ خندق و مقابله با عمرو بن عبدود، در جنگ خیبر و ماجرای آیات برائت، در سقیفه، در شورای تشکیل شده پس از مرگ خلیفه دوم؛ امیرالمؤمنین تنها و تنها رضای الهی را لحاظ نموده و چیزی را که به نفع اسلام بود انتخاب کرد و خود را دخالتی نداد[۱۰۸]. بزرگ‌ترین ویژگی امام علی(ع)، تقوای اوست که به خاطر آن بهترین سرمایه یعنی عمر خویش را اهدا کرد[۱۰۹].[۱۱۰]

فداکاری و همراهی در کنار پیامبر(ص)

به اعتقاد مقام معظم رهبری امیرالمؤمنین در تمام مراحل حساس دعوت پیامبر در کنار ایشان و پابه‌پای ایشان فداکاری نمود. در نخستین مرحله دعوت پیامبر در واقعه یوم الدار علی(ع) که کودکی سیزده ساله بود بدون اعتنا به مخالفت بزرگان جامعه و ملامت و تمسخر اطرافیان به پیامبر ایمان آورد. در طول زندگی در مکه هیچ‌گاه ملاحظه خشونت‌ها، عصبیت‌ها و مخالفت‌های دشمنان را ننمود و از پیامبر دفاع کرد[۱۱۱]. آیت‌الله خامنه‌ای ماجرای شعب ابی طالب را یکی دیگر از صحنه‌های فداکاری علی(ع) می‌دانند. هنگام اخراج پیغمبر خدا و مسلمانان از مکه و سکونت ایشان در دره بی‌آب و علفی به نام شعب ابی طالب، امیرالمؤمنین هفده ساله بود. جوان هفده ساله بدون توجه به تمایلات و آرزوهای جوانی در کنار پیامبر مقاومت نمود. رهبر انقلاب در ادامه فداکاری‌های علی(ع) به سفر پیامبر اشاره می‌کنند: هنگام عزیمت پیامبر به طائف، اشراف و ثروتمندان، غلامان و نوکران را تحریک به سنگ‌پرانی به سمت پیامبر کردند و در آن صحنه علی(ع) ایستاد و از پیامبر دفاع نمود. مقام معظم رهبری ادامه می‌دهند یکی از شب‌ها، چند نفر از بزرگان مدینه برای اولین بار مخفیانه برای بیعت و ملاقات با رسول خدا به خانه قدیمی عبدالمطلب آمدند. مشرکین مکه با اطلاع از این امر خانه پیامبر را محاصره نموده و در آن شرایط تنها علی(ع) و حمزه بودند که به دفاع از پیامبر برخاستند. هنگام هجرت پیامبر به مکه، علی(ع) در بستر وی خفت و خود را سپر سلامتی و حفاظت از جان پیامبر قرار داد. امیرالمؤمنین سخت‌ترین کارها را یعنی منتقل کردن زنان (فواطم) به مدینه و دادن امانات پیامبر را در هنگام هجرت ایشان، به عهده گرفت. او در مدینه نیز سردار و مؤمن تراز اول پیغمبر بود. در مشکل‌ترین لحظات جنگ، همه چشم‌ها به او بود[۱۱۲]. زمانی که هیچ کس در میدان نمی‌ماند، او پیش قدم می‌ماند. زمانی که سختی‌ها مثل کوه‌های گران، بر دوش مبارزان سنگینی می‌کرد، قامت استوار او به دیگران دلگرمی می‌بخشید[۱۱۳].[۱۱۴]

تکلیف مداری و حضور در صحنه

رهبر معظم انقلاب ویژگی بارز دیگر امام علی(ع) را حضور در صحنه و انجام تکلیف بدون هیچ ترس و تردید می‌دانند. به اعتقاد ایشان امیرالمؤمنین از دوران کودکی تا لحظه شهادت یک لحظه در راه انجام وظیفه الهی عقب نکشید و دچار تردید نشد. وی همه وجود خود را در راه خدا به میدان آورد. در هر موقعیتی به وظیفه خود عمل می‌نمود. هنگام ضرورت تبلیغ، تبلیغ می‌کرد، هنگام ضرورت جهاد، در رکاب پیغمبر شمشیر زد. هنگام صبر، صبر کرد و زمانی که لازم بود زمام سیاست را به دست بگیرد، وارد میدان سیاست شد[۱۱۵]. معظم له معتقدند امیرالمؤمنین(ع) در راه تبلیغ دین و کار برای خدا و مبارزه با دشمنان خدا، شب و روز نمی‌شناخت. در غالب جنگ‌ها حضور داشت. ایشان در تصمیم‌گیری‌ها هرگز ملاحظات شخصی و نفسانی را دخالت نداد. بعد از رحلت خاتم الانبیاء نیز طبق مصلحت امت اسلام عمل کرد. با اینکه خلافت حق مسلم ایشان بود به خاطر حفظ وحدت مسلمانان سکوت نمود. پس از بیعت اجباری ابتدا مدتی کناره‌گیری نمود تا مزاحمتی برای کسانی که در رأس امور هستند نباشد. لکن پس از مدتی احساس کرد که آرمان‌ها و آموزه‌های حضرت رسول(ص) در معرض انحراف است و مجدداً وارد صحنه شد. همکاری، مشارکت، هدایت و مشاوره در زمینه‌های علمی، حکومتی، اجرای حدود و... به زمامداران را برای پیشرفت امت اسلامی دنبال نمود[۱۱۶].[۱۱۷]

عدالت

از نظر مقام معظم رهبری یکی از اموری که برای امام علی(ع) در درجه اول اهمیت قرار داشت عدالت است[۱۱۸]. ارزشمندی مفاهیم عدل، حق و انسانیت برای بشر امروز، در گرو تلاش‌های امام علی(ع) است. اگر امثال وی نبودند، امروز چنین ارزش‌هایی باقی نمانده بود[۱۱۹]. اساس دشمن تراشی امام علی(ع) مسأله عدالت بود. روزی نجاشی که اشعار بسیاری برای امیرالمؤمنین و علیه دشمنان او گفته بود در ماه رمضان علناً شرب خمر نمود و امام علی(ع) بر وی حد جاری کرد. برخی از دوستان با یادآوری خدمات نجاشی خواهان عفو وی شدند. لکن امام درخواست ایشان را نپذیرفت و در نهایت نجاشی به معاویه پیوست. زمان دیگری دزدی برای اجرای حد نزد امام آمد؛ حضرت فرمود: چقدر قرآن بلدی؟ آیه قرآن خواند. حضرت فرمود: دست تو را که باید قطع می‌کردم، به سوره بقره بخشیدم. این تمایز بی‌جا نیست. امام در مورد اول ملاحظه این امر را نکرد که این شخص به حال من مفید است و در مورد دوم به خاطر قرآن بخشید؛ لذا گفته شده است که امام علی(ع) به خاطر عدالت خود به شهادت رسید[۱۲۰].[۱۲۱]

زهد

از منظر مقام معظم رهبری دنیا در چشم و نظر امیرالمؤمنین به کلی مردود و متروک است. شعار امیرالمؤمنین خطاب به دنیا این بود که «غُرِّى غَيْرِي‌»[۱۲۲]؛ ای زیبائی زندگی مادی! برو دیگری را فریب بده. امیرالمؤمنین(ع) به لحاظ مالی در آمد بسیار خوبی داشت تا آنجا که خود می‌فرماید اگر صدقه‌ای که من از مالم خارج می‌کنم بین بنی هاشم تقسیم کنند همه ایشان را کفایت می‌کند[۱۲۳]، با این حال هیچ مالی برای خود ذخیره ننمود و هیچ دلبستگی به دنیا نداشت[۱۲۴]. ایشان در یک روز چهل هزار دینار صدقه داد و در همان روز شمشیر خود را برای تهیه شام خانواده‌اش فروخت[۱۲۵]. در سخنان خود نیز بسیار بر این امر تأکید می‌کرد تا آنجا که برجسته‌ترین نقطه در نهج البلاغه، زهد است[۱۲۶]. امام علی(ع) در بیست و پنج سال فاصله رحلت پیامبر تا حکومت خود، از مال شخصی خویش باغ و مزرعه درست نموده، چاه حفر کرده و همه را در راه خدا انفاق می‌کرد[۱۲۷].[۱۲۸]

صبر و بصیرت

مقام معظم رهبری در جمع‌بندی ویژگی‌های شخصیتی امام علی(ع) دو ویژگی صبر و بصیرت (بیداری و پایداری) را بسیار حائز اهمیت می‌دانند. به اعتقاد ایشان، امیرالمؤمنین(ع) از ابتدای نوجوانی تا آخر عمر یک لحظه دچار غفلت، کج فهمی و تشخیص غلط واقعیت‌ها نشد. از ابتدای بعثت و دعوت رسول خدا ایشان با تشخیص صحیح در برابر تمام مشکلات ایستاد و مقاومت نمود. تشخیص وی در سکوت، مبارزه، فعالیت سیاسی و تشکیل حکومت، جان‌فشانی و... هیچ‌گاه خطا نبود. مقام معظم رهبری با اشاره به اینکه تمام مشکلات و بدبختی‌های افراد و جوامع در اثر عدم بصیرت یا عدم صبر است ملت‌ها را به الگوگیری از امام علی(ع) دعوت می‌کنند[۱۲۹].[۱۳۰]

شجاعت

رهبر معظم انقلاب شجاعت امیرالمؤمنین را یکی از صفات عظیم و سازنده ایشان می‌دانند. ایشان در تبیین شجاعت خاطر نشان می‌کنند شجاعت تنها در عرصه جنگ نیست، بلکه شجاعت در میدان‌های دیگر به مراتب از شجاعت در میدان جنگ مهم‌تر است. انسان شجاع در دنبال کردن حق، هیچ مانع و رودربایستی را تحمل نمی‌کند. بنابراین شجاعت اخلاقی و اجتماعی مهم‌تر از شجاعت در میدان است. امام علی(ع) در میدان جنگ شجاع‌ترین افراد بود و در برخی صحنه‌ها شجاعت این جوان بیست و چند ساله اسلام را پیروز نمود. اما شجاعت او در میدان زندگی مهم‌تر است. وی در برابر نخستین دعوت پیامبر علی‌رغم تمسخر و تهدید عموهای متکبر خویش و سپس تمسخر همسایگان، شعرا، پولداران و فقرا و... ایمان آورد و از هیچ امری نهراسید. وی به مردم می‌آموخت که از مسیر هدایت به خاطر کمی همراهان نهراسند[۱۳۱]. در تمام مراحل زندگی نیز امام(ع) در برابر احقاق حق و مقابله با انحرافات با شجاعت ایستاد[۱۳۲].[۱۳۳]

منابع

پانویس

  1. امام خمینی کتاب گرانقدر مصباح الهدایة إلی الخلافة و الولایة را در سال ۱۳۴۹ ه - ق (۱۳۰۸ ه -ش) به رشته تحریر درآورده‌اند. این کتاب در یک «مقدّمه» و دو «مشکات»، و یک «خاتمه» تنظیم شده است. مشکات نخست در برخی از اسرار خلافت محمّدی (ص) و ولایت علوی (ع) در حضرت علمیّه است، و مشکات دوم در برخی از اسرار خلافت و ولایت و نبوّت در نشئه عین و عالم امر و خلق می‌باشد. حضرت امام در مقدّمه کتاب در پیرامون موضوع آن چنین نگاشته‌اند: «دوست داشتم در این رساله سرآغازی از حقیقت خلافت محمّدی و نمی‌از دریای حقیقت ولایت علوی (ع) را برایت آشکار نمایم و اینکه چگونه این دو حقیقت در عوالم غیب و شهادت جاری هستند و در مراتب نزول و صعود نفوذ دارند».
  2. امام خمینی، مصباح الهدایة، مقدمة الآشتیانی، ص۹-۱۱.
  3. امام خمینی، مصباح الهدایة، النص، ص۳۵.
  4. امام خمینی در حاشیه شرح فصوص (قیصری) قیصری، ص۳۴۹ فرموده است: قوله: و كما أن إنسان العين... ليس مقصود الشيخ ما ذكره الشارح، فإنه على ذلك تمثيل بعيد. بل منظوره أن الإنسان مرآة مشاهدة الأشياء، فالحق به ينظر إلى الخلق كما أن العين بإنسانها ينظر إلى الموجودات، و أما ما ذكره من كونه إشارة إلى نتيجة قرب الفرائض فحق، و أما نتيجة قرب الفرائض و النوافل فليست كما ذكرها، بل الفناء الذاتي أيضا من قرب النوافل، و التفصيل لا يليق بالمقام.
  5. امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۲۱.
  6. امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۳۷.
  7. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۴۱.
  8. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۳۸-۱۳۹.
  9. قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۵۷.
  10. قیصری، شرح فصوص (قیصری)، تعلیقه امام خمینی بر شرح قیصری، ص۳۲۳.
  11. امام خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص۲۶۳.
  12. امام خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص۲۹۳.
  13. «بر ایشان خشم آورده‌ای» سوره فاتحه، آیه ۷.
  14. «گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.
  15. امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۶.
  16. امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۶.
  17. روحانی‌نژاد، حسین، مقاله «ولایت‌شناسی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۶۹.
  18. «به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.
  19. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۳۱.
  20. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۳۷-۱۳۹.
  21. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۳۷-۱۳۹.
  22. امام خمینی، تقریرات فلسفه، مقرر: سید عبدالغنی اردبیلی، ج۲، ص۳۵۴.
  23. روحانی‌نژاد، حسین، مقاله «ولایت‌شناسی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۷۰.
  24. امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۲۲۲.
  25. امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۲۰.
  26. امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۹۱.
  27. امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۲۴۸.
  28. روحانی‌نژاد، حسین، مقاله «ولایت‌شناسی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۷۲.
  29. نهج البلاغه، خطبه ۶.
  30. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با زائران امام رضا(ع) در مشهد مقدس در سالروز عید غدیر، ۱۲/۱۲/۱۳۸۰.
  31. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، سالروز عید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.
  32. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با کارگزاران نظام در سالروز مبعث، ۱۹/۹/۱۳۷۵.
  33. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز، ۱۱/۵/۱۳۶۸و دیدار با کارگران و معلمان ۱۱/۲/۱۳۷۰.
  34. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۶۵.
  35. انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵-۱۶.
  36. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۶۶.
  37. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان نظام، سالروز عید مبعث، ۹/۵/۱۳۸۷.
  38. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۸/۲/۱۳۸۰.
  39. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۸/۲/۱۳۸۰.
  40. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۹/۷/۱۳۵۳.
  41. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران،‌۲۸/۲/۱۳۸۰.
  42. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز مبعث پیامبر اعظم(ص) در تاریخ ۳۱/۵/۱۳۸۵.
  43. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
  44. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان نظام در سالروز عید مبعث، ۹/۵/۱۳۸۷.
  45. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۶۷.
  46. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۱۳/۳/۱۳۸۹.
  47. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۰.
  48. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا، ۱۷/۵/۱۳۸۳.
  49. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا، ۲۸/۱۰/۱۳۶۸.
  50. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا، ۲۸/۱۰/۱۳۶۸.
  51. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۵/۱۰/۱۳۷۰.
  52. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۷.
  53. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۳/۹/۱۳۷۳.
  54. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۰.
  55. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۶۷.
  56. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۵/۵/۱۳۸۴.
  57. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۵/۱۰/۱۳۷۰.
  58. وسایل الشیعه، ج۷، ص۱۱۳؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۱-۸۲.
  59. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از زنان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۲۵/۹/۱۳۷۱.
  60. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۳.
  61. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با هیأت نظارت، بازرسان و ناظران شورای نگهبان، ۲۲/۹/۱۳۶۸.
  62. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۱۳/۳/۱۳۸۹.
  63. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۴.
  64. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۳/۹/۱۳۷۳.
  65. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با گروهی از زنان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۲۵/۹/۱۳۷۱.
  66. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۴.
  67. بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳۴.
  68. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با گروهی از زنان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۲۵/۹/۱۳۷۱.
  69. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۵.
  70. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از مداحان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۱۳/۳/۱۳۸۹.
  71. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از زنان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۲۵/۹/۱۳۷۱.
  72. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۶.
  73. بحارالانوار، ج۴۳، ص۷۸ و ۷۹.
  74. «و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  75. بحارالانوار، ج۴۳، ص۷۸.
  76. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۰.
  77. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۸.
  78. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با گروهی از زنان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۲۵/۹/۱۳۷۱.
  79. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۷.
  80. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با گروهی از زنان در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، ۲۵/۹/۱۳۷۱.
  81. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۸.
  82. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۱۲/۸/۱۳۷۷.
  83. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دانش آموزان در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۱۲/۸/۱۳۷۷.
  84. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۲۶/۴/۱۳۸۷.
  85. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان نظام در سالروز عید غدیر، ۱۰/۴/۱۳۷۰.
  86. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۸.
  87. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان نظام در سالروز عید غدیر، ۱۰/۴/۱۳۷۰.
  88. مجلسی، بحارالانوار، ج۴، ص۷۶؛ احمد بن محمد بن علی بن حجر الهیتمی، الصواعق المحرقه، ج۲، ص۹۱.
  89. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۲۹/۱۰/۱۳۷۰.
  90. مجلسی، بحارالانوار، ج۳۹، ص۳۹.
  91. «و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.
  92. «ابراهیم به راستی بردبار دردمند توبه‌کاری بود» سوره هود، آیه ۷۵.
  93. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۶/۱۰/۱۳۷۲.
  94. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۷۹.
  95. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۲۹/۱۰/۱۳۷۰.
  96. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۸۰.
  97. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه).
  98. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
  99. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۱/۷/۱۳۸۵و دیدار با مردم بوشهر در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۵/۴/۱۳۸۹.
  100. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان نظام در سالروز عید غدیر، ۱۸/۲/۱۳۷۵.
  101. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۱.
  102. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.
  103. وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۷۶.
  104. «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
  105. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.
  106. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مردم در سالروز عید غدیر، ۱۵/۹/۱۳۸۸.
  107. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۱.
  108. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۵/۱/۱۳۷۰.
  109. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۸/۲/۱۳۶۸؛ انسان ۲۵۰ ساله، ص۷۳.
  110. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۲.
  111. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۲۹/۱۰/۱۳۷۰.
  112. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۱/۷/۱۳۸۵.
  113. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دیدار با اقشار مختلف و مسئولان نظام در سالروز میلاد امام علی(ع)،‌۱۰/۱۱/۱۳۶۹.
  114. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۳.
  115. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز عید غدیر، ۲۷/۹/۱۳۸۷.
  116. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۶/۱۰/۱۳۷۲ و ۲۹/۱۰/۱۳۷۰ و خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۱/۷/۱۳۸۵.
  117. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۴.
  118. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۲۶/۴/۱۳۸۷.
  119. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۱۰/۱۱/۱۳۶۹.
  120. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۵/۹/۱۳۷۵.
  121. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۵.
  122. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۰۹.
  123. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۱/۱۱/۱۳۷۵.
  124. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۲۶/۴/۱۳۸۷.
  125. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۷/۱/۱۳۷۱.
  126. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم نظام در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۹/۵/۱۳۷۵.
  127. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.
  128. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۶.
  129. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دانش آموزان در سالروز میلاد امام علی(ع)، ۱۲/۸/۱۳۷۷.
  130. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۶.
  131. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱.
  132. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۰/۱۱/۱۳۷۴.
  133. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۸۷.