بقیة الله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "نخستین سخن [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پس از ظهور]] این [[آیه]] است که می‌گوید: بقیه الله برایتان بهتر است اگر [[ایمان]] دارید. آن‌گاه می‌فرماید: "منم بقیه الله و [[حجت]] و [[خلیفه]] او در میان شما". در آن زمان هرکس بر آن [[حضرت]] [[سلام]] کند، می‌گوید: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ فی أرضه"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶.</ref>.
#[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "نخستین سخن [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پس از ظهور]] این [[آیه]] است که می‌گوید: بقیه الله برایتان بهتر است اگر [[ایمان]] دارید. آن‌گاه می‌فرماید: "منم بقیه الله و [[حجت]] و [[خلیفه]] او در میان شما". در آن زمان هرکس بر آن [[حضرت]] [[سلام]] کند، می‌گوید: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ فی أرضه"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶.</ref>.
#[[روایت]] شده است. وقتی [[احمد بن اسحاق]] بن سعد [[اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد؛ درباره [[جانشین]] آن [[حضرت]] سؤال کرد. آن [[حضرت]] [[کودکی]] خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: آیا نشانه‌ای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟ آن [[کودک]] زبان گشود و با زبان [[عربی]] [[فصیح]] فرمود: {{متن حدیث|"أَنَا بَقِيَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلاَ تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref>؛ "من بقیه الله بر روی [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن [این کرامت‌] نشانه‌ای طلب نکن"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۱۹-۲۲۱.</ref>.
#[[روایت]] شده است. وقتی [[احمد بن اسحاق]] بن سعد [[اشعری]]، به محضر [[امام عسکری]]{{ع}} شرفیاب شد؛ درباره [[جانشین]] آن [[حضرت]] سؤال کرد. آن [[حضرت]] [[کودکی]] خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. [[احمد بن اسحاق]] پرسید: آیا نشانه‌ای هست تا قلبم [[اطمینان]] یابد؟ آن [[کودک]] زبان گشود و با زبان [[عربی]] [[فصیح]] فرمود: {{متن حدیث|"أَنَا بَقِيَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلاَ تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱.</ref>؛ "من بقیه الله بر روی [[زمین]] و [[منتقم]] از [[دشمنان]] او هستم. ای [[احمد بن اسحاق]]! بعد از دیدن [این کرامت‌] نشانه‌ای طلب نکن"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۱۹-۲۲۱.</ref>.
==بقیة الله در فرهنگنامه آخرالزمان==
*بقیة‌الله لقبی است برای [[ائمه هدی]]{{عم}} و به معنای [[باقی]] مانده و [[جانشین]] [[خداوند]] بر روی [[زمین]] است. این [[لقب]] بر تمامی [[ائمه]]{{عم}} [[صادق]] است. در [[زیارت جامعه]] با این [[لقب]] به تمامی [[اهل بیت]]{{عم}} [[سلام]] می‌دهیم، اما از آن جهت که [[حضرت مهدی]]{{عم}} خاتم‌الاوصیاء است و پس از او وصیی نخواهد بود، آن جناب تنها [[جانشین]] [[خداوند]] بر روی [[زمین]] خواهد بود، بنابراین این [[لقب]] یکی از صفات مخصوصه [[حضرت]] شمرده می‌شود که امروزه با گفتن این [[لقب]]، [[حضرت قائم]]{{ع}} به ذهن متبادر است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: زمانی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند، تکیه به [[دیوار کعبه]] داده و [[سیصد و سیزده]] تن [[یاران]] او گردش جمع می‌شوند. اولین سخنی که [[حضرت]] می‌فرماید این [[آیه]] خواهد بود: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.</ref> سپس [[حضرت]] می‌فرماید: من [[بقیة الله]] و [[حجت الهی]] و [[جانشین]] [[خداوند]] بر شما هستم. آنگاه تمام [[مردم]] به او بدین گونه [[سلام]] خواهند داد: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ}}<ref>کمال الدین: ص ۳۳۱.</ref>.
[[راوی]] از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: آیا می‌توان به [[حضرت قائم]]{{ع}} «[[امیرالمؤمنین]]» گفت؟ [[حضرت]] پاسخ داد: خیر زیرا این [[لقب]] را [[خداوند]] به امیرالمؤمنین علی بن [[ابی‌طالب]]{{ع}} داده و هیچ شخصی قبل از او و نه هیچ کسی پس از او به این [[لقب]] نامیده نمی‌شود مگر اینکه [[کافر]] بوده باشد. [[راوی]] پرسید: پس چگونه به آن [[حضرت]] [[سلام]] دهیم؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: بگویید {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ}} سپس [[حضرت]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمودند: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>کافی: ج ۱، ص ۴۱۱.</ref>؛
[[احمد بن اسحاق بن سعد اشعری]] در [[حدیثی]] می‌گوید: در منزل [[امام حسن عسکری]]{{ع}} بودیم که [[حضرت]] تشریف آورده و فرزندی را بر گردن خود سوار کرده بودند که چهره‌اش مانند [[ماه]] شب چهارده می‌درخشید و حدود سه سال داشت. سپس [[امام عسکری]] {{ع}} فرمود: ای [[احمد بن اسحاق]]! اگر [[بزرگواری]] تو نزد [[خدا]] و اولیای او ثابت شده نبود، هرگز این فرزندم را به تو نشان نمی‌دادم. همانا نام او نام [[رسول خدا]]{{صل}} است... سپس [[احمد بن اسحاق]] گفت: مولای من! آیا می‌شود معجزه‌ای ببینم تا دلم آرام گیرد و مطمئن شوم؟ آن [[فرزند]] به سخن آمد و با زبان [[عربی]] [[فصیح]] فرمود: من بقیت [[الله]] در روی زمینم و از [[دشمنان]] او [[انتقام]] خواهم گرفت، ای [[احمد بن اسحاق]]، پس از این که مرا به چشم خود دیدی، دنبال دیدن آثار نباش!...<ref>کمال الدین: ص ۳۸۴.</ref> (یعنی زمانی که امامِ حاضرِ تو، [[حضرت]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} مرا به تو معرفی می‌کند دیگر [[حجت]] بر تو تمام است و من [[امام]] [[واجب الاطاعه]] تو خواهم بود و دیگر نباید تردید به خود راه دهی؛ اما [[ائمه]]{{عم}} همواره در [[اثبات امامت]] خود هرگونه راه نفوذ [[شیطان]] را بسته‌اند و در بسیاری موارد معجزاتی را صادر نموده‌اند و باعث [[اطمینان]] [[قلوب]] [[دوستان]] و [[شیعیان]] و گاهی روسیاهی و [[شکست]] [[دشمنان]] شده‌اند).
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در ضمن [[حدیثی]] مفصل فرمودند: معنی [[بقیة الله]] در [[قرآن]]، حجت‌های الهی‌اند و نام [[مهدی]]{{ع}} است که پس از پایان یافتن مهلت [[جهان]] [[ظهور]] خواهد کرد و [[دنیا]] را پر از [[عدل و داد]] می‌نماید آن‌گونه که پر از [[ظلم و جور]] شده است... <ref>احتجاج طبرسی: احتجاجات امیرالمؤمنین، شماره ۱۳۷.</ref>. {{متن حدیث|حُجَّةُ اللَّهِ، وَ بَقِيَّةُ الْأَنْبِيَاءِ، وَ نُورُ الْأَصْفِيَاءِ، وَ غَوْثُ الْفُقَرَاءِ، وَ خاتَمُ الْأَوْصِياءِ، وَ نُورُ الأَتْقِياءِ، وَ صاحِبُ الْكَرَّةِ البَيْضاءِ}}.
یعنی [[حجت الهی]]، بازمانده [[پیامبران]]، روشنی برگزیدگان، [[پناه]] تهیدستان، آخرین [[وصی پیامبر]]، [[نور]] (وجود) [[پرهیزکاران]]، [[صاحب]] بازگشتی [[نیک]] و روشن.
زمانی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} به [[دنیا]] آمد، جناب [[حکیمه خاتون]] - دختر [[امام جواد]]{{ع}} - [[حضرت مهدی]]{{ع}} را نزد [[امام حسن عسکری]]{{ع}} آورد. [[حضرت]] دست مبارکش را بر روی طفل خود کشید و فرمود: «سخن بگوی ای [[حجة الله]]، بقیة [[انبیاء]]، [[غوث]] فقراء، [[خاتم اوصیاء]]، و [[نور]] اتقیاء و [[صاحب]] کرة بیضاء! آنگاه [[حضرت مهدی]]{{ع}} شهادتین را بر زبان جاری کرد... <ref>ر.ک: ولادت حضرت.</ref>.
[[امام هادی]]{{ع}} فرمود: پس از من پسرم [[حضرت]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[جانشین]] من خواهد بود؛ اما شما چه خواهید کرد، زمانی که [[جانشین]] او به [[امامت]] برسد؟ زیرا نه شخص او را خواهید دید و نه نام او را می‌توانید [[آشکار]] کنید. [[راوی]] پرسید: پس چگونه او را نام ببریم؟! [[حضرت]] فرمود: بگویید [[حجت آل محمد]]{{صل}}.
البته [[حجت]] نامی است که به تمامی [[امامان]] اطلاق می‌شود، زیرا همه [[ائمه]]{{ع}} [[حجت‌های خداوند]] بر مخلوقاتند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: همواره [[زمین]] دارای حجتی [[الهی]] است که یا ظاهر است و [[مردم]] اطاعتش نمی‌کند و یا [[غایب]] است و [[انتظار]] او را می‌کشند<ref>غیبت نعمانی: ص ۶۸.</ref>.
اما این نام درباره [[حضرت مهدی]]{{ع}} ویژگی خاصی یافته که با گفتن این نام، وجود [[مبارک]] [[حضرت مهدی]] به یاد [[انسان]] می‌آید.
[[نقش نگین]] آن جناب نیز {{متن حدیث|أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ وَ خَالِصَتُهُ}} است، یعنی «من [[حجت الهی]] و [[برگزیده خداوند]] هستم».
خادم [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند: [[خدمت]] [[حضرت صاحب الزمان]]{{ع}} مشرف شدم.... آن [[حضرت]] به من فرمود: آیا من را می‌شناسی؟ گفتم: آری. [[حضرت]] فرمود: بگو من کیستم؟ گفتم: شما سرور من هستید و پسر مولای من می‌باشید. [[حضرت]] فرمود: منظور من این نبود. گفتم: پس بفرمایید مقصود شما ازین سؤال چیست. [[حضرت]] فرمود: من "من [[خاتم اوصیا]] هستم یعنی پس از من [[امامی]] نخواهد بود. [[خداوند]] به واسطه من [[بلا]] را از [[خویشان]] و [[شیعیان]] من، که [[دین]] مرا برپا می‌دارند برطرف می‌کند"<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۷۵.</ref>.
{{پرسمان القاب امام مهدی}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۲

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بقیة الله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. به دستور هشام بن عبد الملک، امام باقر(ع) را به شام بردند. هنگام بازگشت به مدینه، هشام فرمان داد بازارها را بر روی آن حضرت و همراهانش ببندند و آنان را از خوراک و آشامیدنی محروم سازند. وقتی به شهر مدینه رسیدند، مردم در شهر را بر رویشان بستند و اصحاب آن حضرت به سبب کمبود آب و غذا به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. امام باقر(ع) بالای کوهی مشرف به شهر رفت و با صدای بلند فرمود: ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به خداوند سبحانه و تعالی سوگند! من بقیة اللّه هستم. خداوند سبحانه و تعالی فرمود: "بقیة اللّه برایتان بهتر است؛ اگر ایمان دارید" [۶].
  2. در زیارت جامعه کبیره، می‌‏خوانیم: "سلام بر امامان که ... بقیة اللّه هستند ...»[۷]. از آنجا که مهدی موعود(ع)، آخرین پیشوا و بزرگ‏ترین رهبر انقلابی پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) است، یکی از روشن‏‌ترین مصادیق "بقیة اللّه" و شایسته‏‌ترین فرد به این لقب است؛ به ویژه که یگانه باقی‏مانده بعد از پیامبران و امامان است. نمونه‌‏ای از این‏ روایات بدین قرار است: در دعای ندبه می‌‏خوانیم: "کجا است آن بقیة اللّه که از عترت هدایت‌گر بیرون نیست؟"[۸]. مردی از امام صادق(ع) پرسید: "آیا بر امام قائم می‌‏توان با عنوان امیر مؤمنان سلام کرد؟" فرمود: "نه؛ خداوند سبحانه و تعالی این نام را به حضرت امیر مؤمنان علی(ع) اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز کسی این نام را به خود نبندد، مگر آن‏که کافر باشد راوی گوید: پرسیدم: "فدایت شوم! پس چگونه بر او سلام کنند؟" فرمود: می‏‌گویند " السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ‏ ‏‏‏‏‏" سپس این آیه شریفه را تلاوت فرمود: ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ [۹] [۱۰].
  3. امام باقر(ع) فرمود: نخستین سخن حضرت مهدی(ع) پس از ظهور، این آیه است که می‌‏گوید: بقیة اللّه برایتان بهتر است؛ اگر ایمان دارید. آن‏گاه می‌‏فرماید: "منم بقیة اللّه و حجّت و خلیفه او در میان شما" در آن زمان هرکس بر آن حضرت سلام کند، می‌‏گوید: " السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏‏ ‏‏‏‏‏" [۱۱].
  4. وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری، به محضر امام عسکری(ع) شرفیاب شد و درباره جانشین آن حضرت پرسید، آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: "آیا نشانه‌‏ای هست تا قلبم اطمینان یابد؟" آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: من بقیة اللّه بر زمین و منتقم از دشمنان او هستم. ای احمد بن اسحاق! بعد از دیدن این کرامت‏، نشانه‌‏ای طلب نکن[۱۲][۱۳].

بقیة الله در موعودنامه

  • بقیه الله یکی از القاب معروف حضرت مهدی (ع) است. بقیه الله یعنی بقیه و بازمانده خلفای خدا در زمین از انبیا و اوصیا یا کسانی که خدا به وسیله آن‌ها بندگانش را باقی می‌دارد و مورد رحمت قرار می‌دهد. و اما ارتباط‍‌ و اختصاص این لقب شریف به آن وجود مقدس؛ هرچند از بعضی احادیث استفاده می‌شود که این لقب بر همه خاندان رسالت (ع) اطلاق می‌شود و همه آن‌ها بقیه الله هستند. در زیارت جامعه به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم: "السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ..."[۱۴].
  • علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از روایات این لقب شریف به خصوص به بعضی از ائمه (ع) نسبت داده شده است و خود را به‌عنوان بقیه الله معرفی نموده‌اند. از جمله وقتی حضرت باقر (ع) از مسافرت پرماجرای شام-که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود- مراجعت می‌نمودند، نزدیک مدین که رسیدند مردم، به دنبال سم‌پاشی‌های دستگاه خلافت، دروازه‌ها را بسته مانع از ورود آن حضرت و همراهان به شهر شدند. حتی از فروختن آذوقه به آنان هم خودداری نمودند. امام (ع) بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستم‌پیشه‌اند! من بقیه الله هستم. خداوند می‌فرماید: بقیه الله برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید...[۱۵].
  • همچنین نجمه مادر گرامی حضرت رضا (ع) گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست پدر دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیه الله عزّ و جلّ‌ است در زمین[۱۶].
  • با همه آن‌چه آوردیم، در بسیاری از احادیث این لقب شریف به خصوص به حضرت صاحب الامر (ع) اطلاق شده و آن وجود مقدس خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیة الله‌ها حضرتش را به این نام نامیده‌اند. به حدّی این لقب با آن سرور ارتباط‍‌ پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ به‌طوری که تا بقیه الله گفته می‌شود جز آن بقیه الله منتظر به نظر نمی‌آید. شاید سرّ مطلب این باشد که این بقیه الله، بقیه تمام بقیة الله‌هاست و پس از او دیگر بقیة اللهی نیست. هرکدام از حجج الهیه که از آغاز عالم آمدند، گرچه بقیه الله بودند و خدا آن‌ها را برای هدایت خلق باقی و بجا گذارده بود، بعد از هریک دیگری می‌آمد و اگر بقیة اللهی از دنیا می‌رفت، بقیة اللهی دیگر به جا می‌ماند و این رشته باقی بود. ولی آن وجود مقدّس، بقیه‌ای است که پس از او دیگر بقیه‌ای نیست؛آخرین بقیه الله است. با آمدن او دیگر بقیه‌ای باقی نمانده است که بیاید.
  • در حدیث مفصلی از امیر المؤمنین (ع) که متضمن سؤالات یکی از منکران نسبت به عده‌ای از آیات قرآن است این جمله یافت می‌شود که سائل پرسید: می‌یابم که قرآن می‌گوید: بقیه الله بهتر است برای شما. این بقیه چیست و کیست‌؟[۱۷] امیر المؤمنین (ع) فرمود: آنان (اولیای خدا) بقیة الله‌اند. مقصود مهدی (ع) است که در هنگام پایان‌پذیری این مهلت خواهد آمد و زمین را از عدل و داد پر می‌کند؛آن‌گونه که از ظلم و جور مملو گشته است. از آیات و نشانه‌های او غیبت است و پنهانی؛آن‌گاه که طغیان گسترش گیرد و انتقام فرا رسد[۱۸].
  • از حضرت صادق (ع) سؤال شد: آیا می‌شود به قائم آل محمد به‌عنوان امیر المؤمنین سلام کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که خدا امیر المؤمنین علی (ع) را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز کافر به این نام نامیده نشود. راوی حدیث عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ فرمود: باید گفت: "السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ". آن‌گاه آیه شریفه را تلاوت فرمود: ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ[۱۹]
  • همچنین خود آن وجود مقدس در سنین طفولیت خود را به این لقب معرفی نموده است.
  • آن‌گاه که جناب احمد بن اسحاق شرفیاب محضر امام یازدهم (ع) گردید و از حضرتش جویای خلیفه و جانشین پس از آن حضرت شد، امام (ع) از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، نور دیده‌شان، مهدی آل محمد (ع)-که در سن سه سالگی بود و چهره‌اش چون ماه تمام و بدر کامل می‌درخشید-بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای احمد بن اسحاق، اگرنه این بود که در نزد خدا و حجج او کرامتی داری، این پسرم را به تو نشان نمی‌دادم. ... حدیث به این‌جا می‌رسد که جناب احمد عرضه داشت: آقای من، آیا می‌شود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه امامت نور دیده تابان باشد؟ تا این جمله را احمد بن اسحاق گفت، ناگهان حجت سه ساله پروردگار، لب به سخن باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: "أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"[۲۰]؛ من بقیه الله هستم در زمین خدا و انتقام‌گیرنده از دشمنان او. پس بعد از این‌که به سرچشمه رسیدی نشانه مجو[۲۱][۲۲].

بقیة الله در درسنامه

  1. به دستور هشام بن عبد الملک، امام باقر(ع) را به شام بردند. موقع مراجعت به مدینه، هشام فرمان داد بازارها را بر روی آن حضرت و همراهانش ببندند و آنان را از خوراک و آشامیدنی محروم سازند! وقتی به شهر مدینه رسیدند، مردم در شهر را بر رویشان بستند و اصحاب آن حضرت از جهت کمبود آب و غذا به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. امام باقر(ع) به بالای کوهی مشرف به شهر رفت و با صدای بلند فرمود: "ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به خداوند سوگند من بقیه الله هستم. خداوند فرمود: بقیه الله برایتان بهتر است، اگر ایمان دارید"[۲۴].
  2. در "زیارت جامعه کبیره"، آمده است: «"السَّلامُ عَلَى الأْئِمَّةِ... و بَقِيَّةَ اَللَّهِ..."»؛ "سلام بر امامان که... بقیه الله هستند..."[۲۵].
  3. در دعای ندبه می‌خوانیم: «"أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ..."»؛ "کجا است آن بقیه الله که از عترت هدایتگر بیرون نیست"[۲۶].
  4. در حدیثی آمده است: مردی از امام صادق(ع) پرسید: آیا بر امام قائم می‌توان با عنوان‌ "امیر مؤمنان" سلام کرد؟ فرمود: «"لاَ ذَاكَ اِسْمٌ سَمَّى اَللَّهُ بِهِ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَمْ يُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ يَتَسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلاَّ كَافِرٌ "»؛ "خیر؛ خداوند این نام را به حضرت امیر مؤمنان علی(ع) اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز- مگر کافر- این نام را به خود نبندد". راوی گوید: پرسیدم: فدایت گردم! پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: می‌گویند «"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ"». سپس این آیه شریفه را تلاوت فرمود: ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ [۲۷].
  5. امام باقر(ع) فرمود: "نخستین سخن حضرت مهدی(ع) پس از ظهور این آیه است که می‌گوید: بقیه الله برایتان بهتر است اگر ایمان دارید. آن‌گاه می‌فرماید: "منم بقیه الله و حجت و خلیفه او در میان شما". در آن زمان هرکس بر آن حضرت سلام کند، می‌گوید: «"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ فی أرضه"»[۲۸].
  6. روایت شده است. وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری، به محضر امام عسکری(ع) شرفیاب شد؛ درباره جانشین آن حضرت سؤال کرد. آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: آیا نشانه‌ای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: «"أَنَا بَقِيَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلاَ تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"»[۲۹]؛ "من بقیه الله بر روی زمین و منتقم از دشمنان او هستم. ای احمد بن اسحاق! بعد از دیدن [این کرامت‌] نشانه‌ای طلب نکن"[۳۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید» سوره هود، آیه ۸۶.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص:۴۱.
  3. اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.
  4. اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.
  5. " وَ أَوَّلُ‏ مَا يَنْطِقُ‏ بِهِ‏ هَذِهِ‏ الْآيَةُ ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ‏ ثُمَّ يَقُولُ أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَيْكُم‏ ‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۳، ح ۱۶.
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.
  7. " السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّة ... وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ ...‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیة، ج ۲، ص ۶۰۹.
  8. " أَيْنَ‏ بَقِيَّةُ اللَّهِ‏ الَّتِي‏ لَا تَخْلُو مِنَ‏ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَة‏‏‏‏‏"، سید بن طاوس، الاقبال، ص ۲۹۷.
  9. اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.
  10. " لَا ذَاكَ‏ اسْمٌ‏ سَمَّى‏ اللَّهُ‏ بِهِ‏ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ‏ لَمْ‏ يُسَمَ‏ بِهِ‏ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا يُسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا كَافِر‏‏‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح۲؛ تفسیر فرات کوفی، ص۱۹۳، ۲۴۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۷۶.
  11. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۳۰، ح۱۶.
  12. " أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ الْمُنْتَقِمُ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِهِ‏ فَلَا تَطْلُبْ‏ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ‏ يَا أَحْمَدَ بْنَ‏ إِسْحَاق‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.
  13. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۱۶ - ۱۱۸.
  14. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷۳.
  15. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۱-۴۷۲.
  16. عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰.
  17. بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۰۶.
  18. همان، ص ۱۱۹.
  19. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱-۴۱۲.
  20. کمال الدین، ص ۳۸۴.
  21. نشریه موعود، شماره ۲۱، ص ۵۴.
  22. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.
  23. «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.
  24. شیخ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.
  25. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیة، ج ۲، ص ۶۰۹.
  26. سید بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۷.
  27. کافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح ۲؛ تفسیر فرات کوفی، ص ۱۹۳، ۲۴۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۷۶.
  28. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶.
  29. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱.
  30. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۲۱۹-۲۲۱.