آرامش در روان‌شناسی اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آرامش (پرسش) قابل دسآرامشی خواهند بود.

آرامش بخشی

احساس آرامش، به عنوان یکی از آثار روان شناختی انتظار، در بعد ارتقای بهداشت روانی به این معناست که فلسفه و مکتب انتظار، که بر اراده حتمی خداوند بر تحقّق حاکمیت عدل محور و جهانی امام مهدی(ع) و ریشه کردن هر گونه شرک و ظلم و تبعیض توسط آن حضرت و رسیدن به امنیت و آسایش و رفاه و معنویت فراگیر برای کل بشریت مبتنی است، نه تنها از استرس و نگرانی‌های فرد و جامعه منتظِر نسبت به آینده پیشگیری می‌کند، بلکه انگیزش و توان‌مندی فکری و روانی منتظران را در جهت زمینه‌سازی و نیل به این اهداف والا و رسیدن به چنین آینده روشن ارتقا می‌بخشد.

مقدمه

انسان‌ها به آرامش و امنیت روانی نیاز دارند، زیرا در سایه آرامش و امنیت روانی، بهداشت و سلامتی جسمی و روانی و شخصیت سالم انسانی شکل می‌گیرد؛ و انسان‌ها می‌توانند به رشد و کمال و توسعه‌ انسانی، اهداف عالی زندگی و سجایای اخلاقی برسند. از سویی دیگر، بهداشت روانی در گِرو پیشگیری از عوامل استرس و جلوگیری از اضطراب و شرایط تنش‌زا نهفته است. به یقین می‌توان گفت آرامش روانی و سلامت عاطفی مهم‌ترین نیاز همه‌ انسان‌ها در گستره‌ جهان امروز است؛ زیرا غالب افراد در جوامع کنونی از ناامنی و فشار روانی، اضطراب و ترس از آینده رنج می‌برند به گونه که قرنِ حاضر را «قرن اضطراب» ناشی از دیگرگونی فراگیر زندگی صنعتی و پیامدهای مخرّب آن در زندگی بشر نامیده‌اند.

امروزه استرس و نگرانی‌های انسان از آینده مبهم و هراس از نابودی توسط تسلیحات اتمی، میکروبی و بیولوژیک که در دسترس سیاست مداران فاسد و ارتش‌های مدرن و گروه‌های تروریستی قرار دارد، استرس و نگرانی‌های دایمی از فقر و بیکاری و ترس از عدم تأمین نیازهای زندگی بر اثر شکاف روزافزون طبقاتی، استرس و فشارروانی ناشی از ترافیک و آلودگی‌های گسترده زیست محیطی که توسط شرکت‌های بزرگ بر اثر ثروت اندوزی و بر داشت بی‌رویه از منابع طبیعی ایجاد می‌شود، ترس و نگرانی از خشونت و تبعیض گسترده اجتماعی، استرس و نگرانی از تبعیض فراگیر سیاسی، فرهنگی، اقتصادی که همه این فرایندِ فرساینده و مخرّب، بر اثر سیاست‌های دنیاگرانه نظام‌های سلطه جو و فاسدِ حاکم بر جهان إعمال می‌گردد، آرامش را از انسان‌ها گرفته و زندگی را به کام جوامع بشری تلخ نموده و روزنه‌های امید به نجات از این چرخه ویران‌گر ستم پیشه را بر روی وی بسته است. هر روز که می‌گذرد بر ابعاد ویرانی و تباهی زندگی انسان در زیر یوغ حاکمیت ظلم و الحاد حاکم بر جهان افزوده می‌شود و فریادهای توده‌های مستضعف در سراسر جهان در شانتاژ رسانه نظام سلطه، محو و نابود می‌گردد. در این شب هراس‌انگیز، که ستاره‌های آسمان تفکر انسانی یکی پس از دیگری در کام تاریکی فرو می‌روند و آرزوی آدمی به نجات و دل‌بستگی او به سعادت توسط نظام‌های سیاسیِ فاسد حاکم بر جهان به نفرت و انزجار تبدیل می‌شود؛ایمان به «مُنجی» و امید به ظهور آخرین ذخیره خیر و هدایت الهی و برچیده شدن دایمی طومار نظام‌های فاسد حاکم بر جهان، یگانه افق روشنی است که فردای روشن را برای بشریت نوید می‌دهد و استرس و نگرانی‌ها نسبت به آینده و فرجام زندگی را از روح و جان او ستُرده و به وی آرامش می‌دهد. همین باور و ایمان است که فرایند طولانی مبارزات بشری علیه ستم و استبداد را با غلبه نهایی جریان حق و عدالت زنده، پویا و معنا دار می‌نماید و موجی از امید و شهامت، شور و اشتیاق، و استقامت و پایداری و امنیت و آرامش در دل توده‌های دردمند و مستضعف می‌آفریند.

مفهوم آرامش

لغت شناسان فارسی، آرامش را اسم مصدر و به معنای:

  1. آرامیدن.
  2. فراغت، راحت، آسایش.
  3. طمأنینه، سکینه.
  4. صلح، آشتی.
  5. ایمنی، امنیت.
  6. خواب سبُک و اندک.
  7. سکون،[۱] و هم‌چنین به معنای آسودگی و فراغ ذکر کرده‌اند.[۲]

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، نزدیک‌ترین واژه عربی به آرامش کلمه سکینه است که در قرآن[۳] و منابع دینی[۴] نیز به کار رفته است. سکینه در لغت، به معنای وقار، سنگینی و آرامش است[۵] برخی آن را به هیئت خاص جسمانی معنا کرده‏‌اند که از آرامش اعضا حاصل می‏‌شود[۶]. علاّمه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان، سکینه را از ماده سکون به معنای آرامش دل دانسته‌‏اند؛ آرامشی که انسان در عزم و اراده خود دارد و هیچ‏گونه اضطراب و نگرانی به خود راه نمی‏‌دهد؛ مانند شخص حکیم؛ یعنی کسی که دارای ملکه اخلاقی (حکمت) باشد که نسبت به کارهای خودش چنین آرامشی دارد. ایشان این آرامش را هم از خواص ایمان بر شمرده‏‌اند.[۷]

آینده و آرامش

مفهوم "آرامش"، متناظر به آینده است. به این معنا که اگر انسان نسبت به آینده خود ترس و هراسی نداشته و نسبت به سرنوشت خود در آینده احساس امنیت و اطمینان خاطر داشته باشد، آرامش هم دارد و اگر نسبت به آینده خود احساس خوف، خطر، و نگرانی داشته باشد آرامش نخواهد داشت.

آینده جهان‏ در جهان‌بینی مادّی گرایان

انسان به امید آینده نیک و سعادت‌مندانه‌ زنده است. امید به آینده خوب، سر چشمه پویایی و حیات است. آن-گاه که خورشید گرما بخش امید به آینده‌ در دل آدمی غروب کند، تاریکیِ سیه روزی، و زنگار سرخوردگی و افسردگی آیینه جان او را تیره و تار می‌کند و روح زندگی را در او به مسلخ می‌کشد. سرخوردگی، نا امیدی، و افسردگی‌های حاصل از شکست جهان‌بینی و ایدئولوژی‌های مادّی و خود ساخته بشر که روزگاری دستورهای نهایی و تنها راه رسیدن به کمال و شادکامی تلقی می‌شد، امروزه ناکارآمدی خود را نشان داده و اندیشه بی ثباتی و ناامیدی نسبت به آینده را در ذهن‌ها انداخته است. بی اعتمادی به همه چیز و همه کس روح آدمی را دست‌خوش نگرانی و هراس ساخته و آرامش و امید و شادی را از آن برگرفته است. این است که با آزمون و ناکارآمدی تمام ایدئولوژی‌های بشری، امروزه موجی از بدبینی، منفی نگری، خودکشی، روی‌کرد به انواع مواد مخدر، باده گساری، لااُبالی‌گری، هرزه‌گرایی، روسپی‌گری، نفرت و تباهی‌جویی و گریز از زندگی، همراه با احساس غبن، و فریبِ ناشی از ایمان نارسا به آرمان‌های شکست خورده، گریبان‌گیر بشر امروز شده است و کابوس ِیأس و نومیدی نسبت به آینده، آن چنان سایه سنگین خود را بر گستره گیتی گسترده که روزنه امیدی برای نجات بشریت باقی نمانده و تفکر نابودی انسان و انهدام جهان توسط تسلیحات اتمی و هیدروژنی امروزه به عنوان یک باور قطعی درآمده و افراد بسیاری از پایان جهان در فلان سال خبر می‌دهند!

لذا، یکی از عواملی که امروزه آرامش را از انسان گرفته است ترس و بد بینی نسبت به آینده است. شهید مطهری این ترس و نگرانی را که برخواسته از حاکمیت‌های دنیاگرایان و جهان‌بینی‌های مادّی است به خوبی تبیین نموده است: هر چند یک بار در روزنامه‏‌ها، در نطق‌ها و سخنرانی‌های گردانندگان سیاست جهان، (فیلم‌های آخرالزمانی هالیوودی)، آثار بدبینی شومی نسبت به آینده بشریّت و نابودی تمدّن‌ها مشاهده می‏‌کنیم. اگر از آن درسی که دین به ما آموخته صرف نظر کنیم و ایمان به مددهای غیبی را از دست بدهیم و تنها بر اساس علل ظاهری حکم کنیم باید به آنها حق بدهیم که بدبین باشند. چرا بدبین نباشند؟ در دنیایی که سرنوشتش بستگی پیدا کرده به دگمه‏‌ای که انسانی فشار دهد و پشت سرش وسائل مخرّب که قدرت آنها را خدا می‌داند به کار بیفتد، در دنیایی که به راستی بر روی انباری از باروت قرار گرفته و جرقّه‌‏ای کافی است که یک حریق جهانی به وجود بیاورد، چه جای خوشبینی به آینده است؟ راسل در کتاب امیدهای نو می‏‌گوید: "زمان حاضر، زمانی است که در آن حسّ حیرت توأم با ضعف و ناتوانی همه را فرا گرفته است. می‏‌بینیم به طرف جنگی پیش می‏‌رویم که تقریباً هیچ‌کس خواهان آن نیست؛ جنگی که همه می‌‏دانیم قسمت اعظم نوع بشر را به دیار نیستی خواهد فرستاد. و با وجود این مانند خرگوشی که در برابر مار افسون شده باشد خیره خیره به خطر نگاه می‌‏کنیم بدون آن‌که بدانیم برای جلوگیری از آن چه باید کرد؟ در همه جا داستان‌های مخوف از بمب اتمی و هیدروژنی و شهرهای با خاک‏ یک‌سان شده و قحطی و سبعیّت و درنده خویی برای یک‌دیگر نقل می‌‏کنیم؛ ولی با اینکه عقل حکم می‏‌کند که از مشاهده چنین دورنمایی بر خود بلرزیم، چون جزئی از وجودمان از آن لذّت می‏‌برد و شکافی عمیق روح ما را به دو قسمت سالم و ناسالم تقسیم می‏‌کند، برای جلوگیری از بدبختی تصمیم قاطعی نمی‌‏گیریم."[۸] چه تصمیمی؟ مگر بشر قادر است چنین تصمیمی بگیرد؟ هم او می‏‌گوید: "دوره به وجود آمدن انسان نسبت به دوره تاریخی، طولانی، ولی نسبت به دوره‏‌های زمین‌شناسی کوتاه است. تصوّر می‏‌کنند انسان یک میلیون سال است که به وجود آمده. اشخاصی هستند و از آن جمله انشتاین که به زعم آنها بسیار محتمل است که انسان دوره حیات خود را طی کرده باشد و در ظرف سنین معدودی موفّق شود با مهارت شگرف علمی خود، خویشتن را نابود کند."[۹]

شهید مطهری اظهار می‌دارد: انصافاً اگر بر اساس علل مادّی و ظاهری قضاوت کنیم این بدبینی‏‌ها بسیار به‌جاست. فقط یک ایمان معنوی، ایمان به "امدادهای غیبی" و اینکه "جهان را صاحبی است خدا نام" لازم است که این بدبینی‏‌ها را زایل و تبدیل به خوشبینی کند و بگوید بر عکس، سعادت بشریّت، رفاه و کمال بشریّت، زندگی انسانی و زندگی مقرون به عدل و آزادی و امن و خوشی بشر، در آینده است و انتظار بشر را می‏‌کشد.

اگر این بدبینی را بپذیریم واقعاً مسأله صورت عجیب و مضحکی به خود می‌‏گیرد؛ مثَل بشر، مثَل طفلی می‏‌شود که در اوّلین لحظه‌‏ای که قادر می‏‌شود چاقو به دست بگیرد، آن را به شکم خود می‏‌زند، خودکشی می‏‌کند و کوچک‌ترین حظّی از وجود خود نمی‏‌برد. حالا اگر بنا باشد که انسان به همین زودی با مهارت شگرف علمی خود، خود را نابود کند و اگر واقعاً انسان با قدرت علمی خود گور خود را به دست خود کنده باشد و چند گامی بیشتر تا گور خود فاصله نداشته باشد؛ اگر واقعاً چنین خودکشی اجتماعی در انتظار بشر باشد باید بگوییم خلقت این موجود بسی بیهوده و عبث بوده است.[۱۰]

آینده جهان‏ در جهان‌بینی دینی

شهید مطهری، جهان‌بینی مادّی حاکم بر آینده جهان را که زندگی انسان را در هراس و اضطراب فرو برده است رد نموده و نگرش مثبت دینی را نسبت به آینده انسان و جهان این چنین تبیین می‌نماید: را ما به دلیل اینکه مؤمن و مسلمانیم و در عمق ضمیرمان این اصل وجود دارد که: "جهان را صاحبی است خدا نام"، هر چه در دنیا پیشامدهایی می‏‌شود هرگز احساس خطر عظیم، خطری که احیاناً بشریّت را نیست و نابود کند و کره زمین را تبدیل به توده خاکستر کند و زحمات چند هزار ساله بشریّت را کأن لم یکن نماید نمی‌‏کنیم. در تهِ دل خودمان باور داریم که سال‌های سال، قرن‌ها، شاید میلیون‌ها سال دیگر، در روی این زمین زندگی و حیات موج خواهد زد. فکر می‌‏کنیم بعد از ما آن‌قدر مسلمان‌ها بیایند و زندگی کنند و بروند که فقط خدا عدد آنها را می‌داند. آری، ما در تهِ دل خود این‌طور فکر می‏‌کنیم و هرگز این اندیشه را به خود راه نمی‏‌دهیم که ممکن است عمر جهان، یعنی عمر بشر و عمر زمینِ ما به پایان رسیده باشد. تعلیمات انبیاء، نوعی امنیّت و اطمینان خاطر به ما داده است و در واقع در تهِ قلب خود به مددهای غیبی ایمان و اتّکا داریم. اگر به ما بگویند یک ستاره عظیم در فضا در حرکت است و تا شش ماه دیگر به مدار زمین می‌‏رسد و با زمین ما برخورد می‏‌کند و در یک لحظه زمینِ ما به یک توده خاکستر تبدیل می‏‌شود، باز هم با همه ایمان و اعتقادی که به پیش‌بینی‌‏های دانشمندان داریم به خود ترس راه نمی‌‏دهیم، در تهِ دلمان یک نوع ایمان و اطمینانی هست که، بنا نیست بوستان بشریّت که تازه شکفته است در اثر بادِ حوادث ویران گردد.

آری، همان طوری که باور نمی‏‌کنیم زمینِ ما به وسیله یک ستاره، یک حادثه جوّی نیست و نابود شود، باور نمی‌‏کنیم که بشریّت به دست خود بشر و به وسیله نیروهای مخرّبی که به دست بشر ساخته شده منهدم گردد. آری، ما به حکم یک الهام معنوی که از مکتب انبیاء گرفته‌‏ایم باور نمی‌‏کنیم. دیگران چطور؟ آیا آنها هم باور نمی‌‏کنند؟ آیا همین اطمینان و خوشبینی نسبت به آینده انسان و زمین و زندگی و تمدّن و خوشبختی و بهروزی و عدالت و آزادی در آنها وجود دارد؟ ابداً.

آری، یک نفر مادّی مسلک می‏‌تواند این چنین فکر کند، ولی یک نفر تربیت شده در مکتب الهی این‌طور فکر نمی‏‌کند؛ او می‌‏گوید: ممکن نیست که جهان به دست چند نفر دیوانه ویران شود؛ او می‌‏گوید: درست است که جهان بر سر پیچ خطر قرار گرفته است، ولی خداوند همان طور که در گذشته- البتّه در شعاع کوچک‌تری- این معجزه را نشان داده، بر سر پیچ‌های خطر بشر را یاری کرده و از آستین غیب مصلح و منجی رسانده است، در این شرایط نیز چنان خواهد کرد.[۱۱] همان‌طور که پیامبر اعظم (ص) این اطمینان را برای بشریت داد: «وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ»: اهل‌بیت من مایه امنیت و امان اهل زمین است، پس زمانی‌که آنان از زمین بروند، اهل زمین نیز از میان خواهند رفت."[۱۲]

آینده جهان در جهان بینی انتظار

مکتب انتظار، نه تنها پایان و نابودی جهان را در عصر کنونی نفی می‌کند، بلکه آینده سرشار از خوبی و خیر و برکت و امنیت را برای بشریت نوید می‌دهد:

عدالت جهان‌گیر، پس از ظلم گسترده

در جهان‌بینی انتظار، کار جهان عبث نیست، عمر جهان به پایان نرسیده است، هنوز اوّل کار است، دولتی مقرون به عدل و عقل و حکمت و خیر و سعادت و سلامت و امنیّت و رفاه و آسایش و وحدت عمومی و جهانی در انتظار بشریّت است، همان‌طور که پیامبر اخرالزمان این نوید قطعی را به بشریت داده است: "اگر از دنیا جز روزی باقی نماند، خداوند آن روز آن چنان طولانی گرداند تا قائم ما ظهور کند، پس جهان را سرشار از قسط و عدالت گرداند، چنان‌که از ظلم و ستم پر شده بود: «وَ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ حَتَّی یَخْرُجَ قَائِمُنَا فَیَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً.»"[۱۳]

آسایش و رفاه در سایه حاکمیت پرهیزگاران، پس از نابودی دولت فاسقان

بر اساس جهان‌بینی انتظار، آینده جهان در سایه حکومت صالحان است و در آن، انتخاب اصلح به معنی واقعی صورت خواهد گرفت. ایام امنیت، رفاه و بهروزی خواهد رسید "و زمین به نور پروردگارش روشن خواهد شد: ﴿وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا[۱۴]. زمانی‌که که حضرت قائم(ع) قیام کند، در آن عصر به عدالت حکم شود و ستم برای همیشه رخت بر بندد، راه‌ها امن گردد، زمین برکات و استعدادهای خود را ظاهر گرداند و حدّاکثر استفاده از منابع و خیرات زمین صورت گیرد، فقیری پیدا نشود که مردم صدقات و زکات خود را به او بدهند و این است معنی سخن خدا: عاقبت از آن متّقیان است: «اذا قامَ الْقائِمُ حَکَمَ بِالْعَدْلِ، ارْتَفَعَ فی أیّامِهِ الْجَوْرُ وَ أمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ، وَ اخْرَجَتِ الارْضُ بَرَکاتِها فَلَا یَجِدُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ یَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لَا لِبِرِّهِ لِشُمُولِ الْغِنَی جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعالی‏»: ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۱۵][۱۶]

آبادی فراگیر، پس از جنگ و ویرانی

هر صبح دل‌انگیزی، پس از یک شب تاریک طلوع می‌کند. به گفته شهید مطهری: همان طور که ظهورهای گذشته پس از سختی‌هایی بوده، قطعاً این ظهور نیز پس از سختی‌ها و شدّت‌ها خواهد بود. همیشه برق‌ها در ظلمت‌ها می‏‌جهد.[۱۷] امام علی ((ع)) به این سختی‌ها و نشانه‌های پیش از ظهور اشاره فرموده و آثار رفاه و امنیت و عدالت و معنویت دولت الهی امام مهدی(ع) را پس از ظهور، این چنین بیان کرده است: «حَتَّی تَقُومَ‏ الْحَرْبُ‏ بِکُمْ عَلَی سَاقٍ بَادِیاً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا أَلَا وَ فِی غَدٍ وَ سَیَأْتِی‏غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ یَأْخُذُ الْوَالِی مِنْ غَیْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَی مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِیذَ کَبِدِهَا وَ تُلْقِی إِلَیْهِ سِلْماً مَقَالِیدَهَا فَیُرِیکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السِّیرَةِ وَ یُحْیِی مَیِّتَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ»:جنگ قد علَم خواهد کرد، در حالی که دندان‌های خود را نشان می‏‌دهد. پستان‌هایش پر و آماده است. شروع کار شیرین است و عاقبت آن تلخ. همانا فردا- و فردا چیزی ظاهر خواهد کرد که او را نمی‏‌شناسید و انتظارش را ندارید- آن حاکم انقلابی هر یک از عمّال حکومت‌های قبلی را به سزای خودش خواهد رسانید، زمین پاره‏‌های جگر خود را از معادن و خیرات و برکات برای او بیرون خواهد آورد و کلیدهای خود را با تمکین به او تسلیم خواهد کرد؛ آن وقت به شما نشان خواهد داد که عدالت واقعی چیست، و کتاب خدا و سنّت پیامبر را احیاء خواهد کرد.[۱۸] در این خطبه امام علی ((ع)) نیز، از یک آینده سخت و خشم‌ناک و جنگ‌های وحشت‌زا یاد می‏‌کند، ولی در پایان این شب سیه، طلوع خورشید درخشان توحید و عدالت را نوید می‏دهد.

امنیت دایمی، پس از خوف و تهدیدها

براساس جهان‌بینی انتظار، آینده جهان و فردای سرنوشت انسان همان است که خداوند متعال در قرآن کریم ترسیم فرموده است.آینده که در آن حجّت خدا(ع) و صالحان امت، زمام امور جهان را به دست می‌گیرند و حاکمیت دین اسلام به عنوان آخرین و کامل‌ترین آئین توحیدی، موجب رضایت و خوشنودی خداوند و انسان در زندگی می‌شود و ترس‌ و هراس‌ها از میان رفته و امنیت و آرامش دایمی بر انسان و جهان حاکم می‌شود: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا[۱۹] جهان‌بینی و آرمان مکتب انتظار و فلسفه بزرگ مهدویّت چنین است؛ در عین اینکه پیش‌بینی یک سلسله حوادث و تکانه‌های شدید و و بروز ستم و نابسامانی‌های فراگیر است، پیش‌بینی ظهور آینده امن و سعادت بخش و پیروزی کامل عقل بر جهل، توحید بر شرک، ایمان بر شک، عدالت بر ظلم، سعادت بر شقاوت نیز هست؛ لذا نوید دِه و آرزو ساز و آرامش‌بخش است.

آرامش، در سایه زیارت، توسّل و دعا برای امام زمان

علاوه بر آرامش و امنیتی که از باورها و جهان‌بینی انتظار، برای انسان مضطرب و مضطر معاصر حاصل می‌شود، دعا، توسّل و زیارت امام مهدی(ع)، به عنوان حجّت خدا و مایه امان و پناه انسان در زمین، برای انسان‌های منتظِر بسی امنیت آفرین و آرامش بخش است. بخشی زیادی از معارف مهدوی(ع)، مربوط به زیارت، توسّل و دعا برای سلامتی و ظهور آن حضرت است. این معارف، نقش بسیار مهمی در بهداشت و امنیت و آرامش روانی دارد. امام زمان(ع) نقش بسیار زنده و مؤثّر در مناسک مذهبی جامعه مؤمنین دارد. آنان در قنوت نماز یا پس از ادای هر فریضه، دعای سلامتی و فرَج آن حضرت را با دل‌های‌ آکنده از اشتیاق زمزمه می‌کنند: الگو:متن جدیث: خدایا، ولیّ‏‌ات حضرت حجّة بن الحسن که درودهای تو بر او و بر پدرانش باد، در این لحظه و در تمام لحظات، سرپرست و نگاهدار و راهبر و یاری‌گر و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتی که خوشایند اوست ساکن زمین گردانیده و مدّت زمان طولانی در آن بهره‏مند سازی!".

بعد از نماز صبح، از گناهان و غفلت‌های خود "توبه" می‌کنند و "دعای عهد" آن حضرت را با چشمان سرشار از اشک انتظار، قرائت نموده و عرض سلام و صلوات خود و همه جامعه مؤمنین را به محضرش تقدیم می‌کنند: «اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَیٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللّٰهِ، وَمِدادَ کَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کِتابُهُ»: خدایا برسان به مولای ما امام راهنمای راه‌یافته، قیام کننده به فرمانت که درودهای خدا بر او و پدران پاکش، از جانب همه مردان و زنان مؤمن، در مشرق‌ها و مغرب‌های زمین، همواری‌ها و کوه‌هایش، خشکی‌ها و دریاهایش و از طرف من و پدر و مادرم، از درودها به گِرانی عرش خدا و کشش کلماتش و آنچه دانشش برشمرده و کتابش به آن احاطه دارد."

سپس این گونه با امام زمان خود عهد و بیعت تازه می‌نمایند. «...اللّٰهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلیٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ»: خدایا! در صبح این روز و در همه روزهای زندگی‌ام، برای آن حضرت بر عهده‌ام، عهد و پیمان و بیعت تجدید می‌کنم که از آن‌، رو نگردانم و هیچ‌گاه دست برندارم. خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاع‌کنندگان از او و از شتابندگان به سویش، در برآوردن خواسته‌هایش و اطاعت‌کنندگان اَوامرش و مدافعان حضرتش و پیشی‌گیرندگان به جانب خواسته‌اش و کشته‌شدگان در پیشگاهش قرار دِه!".

در تقویم جامعه مؤمنین، روز جمعه، بهترین روز هفته، مربوط به امام زمان(ع) است که روز زیارتی و ظهور آن حضرت بیان شده است. لذا، صبح جمعه، در مسجد "سَهلَه" در عراق و مسجد "جمکران" در قم و سائر مساجد جامع و حسینیه‌های شهرهای کشورهای اسلامی، دعای "ندبه" برای ظهور امام زمان(ع) خوانده می‌شود و سینه‌های شرحه شرحه از فراق آن دلدارِ پشت پرده غیب، شرح هجران و اشتیاق خود را ندبه می‌کنند: «بِنَفسی أَنتَ مِن مُغَیبٍ لَم یخلُ مِنّا...»؛ جانم فدای تو، ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!: «عَزیزٌ عَلَی أن أَری الخَلقَ وَ لا تُری وَ لا أسمَعُ لَکَ حَسیساً وَ لا نَجوی»؛ چقدر بر من جانکاه است که مردم را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچ گونه صدا و سخنی از تو نشنوم".[۲۰]

"انسان منتظِر"، در کنگره جهانی حج، در مراسم زیارت پیامبر اسلام و اهل‌بیت(ع)، در زیارت پر شکوه اربعین، در هر زیارت و مناسک دینی، به دنبال امام زمان خود می‌گردد و با شور و شوق همه جا را در طلبش جستجو می‌کند: «لَیتَ شِعرِی أَینَ استَقَرَّت بِکَ النَّوی بَل أی أرضٍ تُقِلُّکَ أَو ثَری أَبِرَضوی أَم غَیرِها أَم ذِی طُوی…»؛ای کاش می‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌ای و چه سرزمین و مکانی تو را در برگرفته است! آیا در "کوه رضوی" هستی و یا در جای دیگر و یا در "ذی طوی" هستی…."[۲۱]

امام زمان(ع)، در اعیاد اسلامی، دعای کمیل شب‌های جمعه و دعای توسّل شب‌های چهار شنبه، در روضه‌های هیئت‌ها و مراسم‌های محرم و صفر و شهادت و و لادت معصومان(ع)، در روضه‌های خانگی و ختم اموات، و در تمام مناسک و مراسمات مذهبی، مورد دعا و استغاثه و تمنای جامعه مؤمنین است: «أینَ مُعِزُّ الْأوْلِیاءِ وَ مُذِلُّ الأعْداءِ، أینَ جامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوی، أینَ بابُ اللهِ الَّذِی مِنْهُ یؤْتی، أیْنَ وَجهُ اللهِ الَّذِی إِلَیهِ یَتَوَجَّهُ الأَولیاءُ»؛ کجاست عزّت بخش دوستان و خوار کننده‌ دشمنان؟ کجاست گِرد آورنده‌ سخنان بر پرهیزکاری؟ کجاست آن درگاه خداوند که از آنجا به سوی خدای روند؟ کجاست آن آیینه‌ خدا نمای که دوستان خداوند به سوی او روی آورند...."[۲۲]

علاوه براین، مؤمنان برای زیارت امام زمان(ع) و پدر گرامی‌اش امام عسکری(ع) به سامراء می‌روند. هم‌چنین امام عصر(ع)، هر عصر جمعه مهمان دل‌های " منتظِران" است، که مراسم زیارت "آل یاسین" آن حضرت را برگزار نموده امام زمان خود را از راه دور زیارت می‌کنند: "سلام بر تو آن گاه که می‌ایستی، سلام بر تو آن گاه که می‌نشینی، سلام بر تو هنگامی که قرآن می‌خوانی و بیان می‌کنی، آن گاه که نماز می‌گزاری و قنوت می‌بندی، سلام بر تو چون به رکوع می‌روی و سجده می‌کنی: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقعُدُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقرَءُ وَ تُبَینُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلِّی وَ تَقنُتُ السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُدُ....»[۲۳]

یعنی در همه‏ احوال، دل و جان جامعه مؤمنین به یاد امام زمان(ع) شان است و در همه حال و همه جا، برایش "زیارت‌نامه" و "نماز زیارت" می‌خوانند و صلوات می‌فرستند و در عید قربان برایش قربانی می‌کنند و هر ماه و هر روز جمعه برای سلامتی ظهور آن حضرت نذر و صدقه می‌دهند و آن حضرت در هیچ روز و ساعتی از زندگی مؤمنین و در هیچ مراسم دینی و مناسک مذهبی آنان غایب نیست!

کیفیت تأثیرگزاری زیارت، توسّل و دعا برای امام زمان(ع) در آرامش دهی و ارتقای بهداشت روان

این همه عشق و ایمان به امام زمان(ع) به عنوان حجت خدا، که ناظر بر احوال مسلمین است[۲۴] و نسبت به آنها همدمِ همراه، پدر مهربان و برادر تنی و دل سوز است[۲۵] و نسبت به مؤمنین، از خود شان مهربان‌تر است،[۲۶] متضمن ارتباط معنوی دایمی با آن حضرت در قالب دعا،زیارت و توسل است که پیامدهای مثبت روان‌شناختی برای مؤمنین و ارتقای بهداشت روانی آنان دارد که در این بخش به تحلیل و بررسی آن می‌پرزدازیم:

نقش توسّل به امام زمان(ع) در آرامش دهی و ارتقای بهداشت روان

خداوند متعال خود، به مؤمنان دستور فرموده است که در مشکلات،سختی و فشارها،انبیاء و اولیاء و آّبرو داران درگاهش را واسطه شفا و مشکل گشایی به ساحت ربوبی‌اش قرار دهند و از طریق توسّل به آن بزرگواران، از خداوند حاجت خواهی کنند تا به رستگاری و رحمت الهی نائل شوند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۷]

بر اساس باور، مؤمنان؛ با ایمان، عشق، و محبتی که به امام زمان(ع) دارند و آن حضرت را حجت و واسطه فیض الهی می‌دانند،[۲۸] سعی می‌کنند در موقعیت‌های‌ مختلف زندگی با آن حضرت ارتباط و پیوند معنوی داشته باشند. این ارتباط معنوی و پیوند جویی عاطفی، گاهی در قالب توسّل که نوعی تقرّب‌جویی معنوی است صورت می‌گیرد که شخص در آن با خواندن زیارت نامه و دعاهای مخصوص، به ساحت مقدس امام عصر(ع) متوسل می‌شوند، و با خلوص نیت و تضرّع و زاری آن حضرت را وسیله‏ تقرّب به خداوند یا وسیله‏ شفاعت و آمرزش گناه یا وسیله‏ طلب حاجت و رفع مشکل خویش قرار می‌دهند، و با حالت امید و التجاء از آن بزرگوار می‌خواهد که به عنوان حجّت خدا و آبرو دار درگاه الهی، از آنان در پیشگاه خداوندشفاعت یا مشکل گشایی کنند، که این خود پیامد‌های‌ روان شناختی مثبتی برای آنان دارد. حضور در اماکن مقدس و زیارت‌گاه‌ها و یا شرکت در مراسم مذهبی جمعی، و دعا و زیارت و توسّل سبب می‌شود که فرد در هماهنگی با محیطی که در آن قرار گرفته برای دقایق یا ساعاتی، مشکلات و کشمکش‌های درونی و تضادهای روانی خویش را به فراموشی بسپارد. مراسم و آئین‌های مذهبی به فرد کمک می‌کند که بتواند بر مشکلات خویش فائق آید و آنها را کنترل کند.

پژوهش‌ها نشان می‌‌دهد افراد مؤمن با دعا و توسل و توکل، بهتر با رویدادهای تنش‌‌زا "مقابله" می‌کنند، و از این راه به آرامش و امنیت روانی که زیر بنای بهداشت روانی است،دست می‌‌یابند.[۲۹] از جهت روان‌شناختی، "شیوه‌های مقابله، توانایی‌های شناختی و رفتاری هستند که توسط فردِ در معرض استرس، به منظور کنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی که فشارآور بوده و فراتر از منابع فرد می‌باشند، به کار گرفته می‌شوند (هینز و همکاران، ۱۹۹۱)."[۳۰] در همین راستا "مقابله دینی به عنوان روشی که از منابع دینی مانند دعا، نیایش،توکل و توسّل به خداوند و اولیاء او برای مقابله استفاده می‌کند، تعریف شده است."[۳۱]

شیوه‌های مقابله، با بر انگیختن انسان به دعا و نیایش و توسّل زمینه‌ بیرون ریزی عاطفی و تخلیه‌ هیجانی را به شکل مثبت فراهم می‌کند، که تمام این فرایند نقشی مثبت در کاهش تنش‌ها و ارتقای سلامت و بهداشت روانی دارد.[۳۲]

روان شناسان می‌گویند: "در مواجهه با مسایل زندگی و رسیدن به موفقیت ـ به ویژه در مشکلات ـ به دو دسته از عوامل نیازمندیم: نخست، فراهم آمدن اسباب طبیعی؛ دوم، شرایط روانی خاصی که بتوانیم با مسایل بهتر روبه رو شویم که معمولاً با ارتباط با اولیای الهی فراهم می‌گردد. گاهی سستی اراده، ترس، غم،اضطراب و عدم اشراف کامل بر موقعیت باعث می‌شود که نتوانیم از راه حل‌های‌ ممکن به شکل مطلوب بهره ببریم.توسل(به پیامبران و امامان) و توکل، باعث تقویت اراده و عدم تأثیر عوامل مخلّ روانی می‌شود.[۳۳]

توسّل به اولیاء الهی، با ارتباط معنوی و پیوند جویی عمیق عاطفی همراه است که نوعی احساس حمایت در شخص پدید می‌آورد و به او اطمینان می‌بخشد که آن بزرگواران به عنوان آبرو داران درگاه الهی، واسطه بین زائر و خداوند قرار خواهند گرفت و از این راه نظر لطف و رحمت خداوند را برای او جلب خواهد شد.[۳۴]

نقش زیارت امام زمان(ع) در آرامش دهی و ارتقای بهداشت روان

مراسم‌ مذهبی مانند نذر،اطعام، حرکات دسته جمعی مثل نماز و مراسم عزاداری،توبه، و زیارت، نقش اساسی در آرامش دهی و ارتقای در بهداشت روانی دارند، و سالیان طولانی به صورت تجربی به جامعه بشری خدمت نموده‌اند، و امروزه نیز بیش از هر زمان دیگر همانند بهترین دپارتمن درمانی در خدمت آحاد بشر قرار دارند. روان شناسانی بزرگی مانند یونگ، ویلیام جیمز، فرانکل، بر اهمیت این مفاهیم تأکید ورزیده‌اند. از نظر کارل گوستا و یونگ در درون انسان جوهری مابعد الطبیعه نهفته است که فقط عده‌ای خاص آن را می‌شناسند و از آن استفاده مطلوب می‌برند. تأثیر مراسم عبادی به شکل دسته جمعی، مثل نماز جماعت و زیارت، گذشته از اینکه باعث هم‌دردی، هم‌داستانی و ایجاد اتحاد گروهی بین انسان‌ها می‌شود، نزدیک شدن به ذات لایزال الهی را تسهیل می‌‌نماید و آرامش و حالت خاصی به انسان می‌بخشد که در روانشناسی معاصر از آن به ریلکسیشن[۳۵] و مراقبه[۳۶] تعبیر می‌‌نمایند.[۳۷] این آرامش و ریلکس شدن که در مناسک دینی برای افراد حاصل می‌شود نقش مؤثری در ارتقای بهداشت روان[۳۸] دارد.

از نظر روان‌شناختی، حضور در اماکن مقدس و زیارت‌گاه‌های شخصیت‌های معنوی و الهی، موجب تخلیه هیجانی در انسان می‌‌شود و این تخلیه هیجانی با آرامش درونی در آدمی همراه است. مراسمی نظیر نذز،اطعام نیازمندان، عبادات دسته جمعی و شرکت در فعالیت‌های مذهبی در اماکنی مانند مسجد، اکثراً می‌توانند کارکردهای روان درمانی داشته باشند. "نیس" و " وینتراب" دو پژوهش‌گر و روان شناس طی بررسی جامعی که در مورد ۴۰۰ نفر انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که شرکت افراد در مراسم دینی از قبیل زیارت و عبادت، با کاهش اختلالات روانی آنها همراه است. هم‌چنین آنها به این نتیجه رسیدند که شرکت در مناسک دینی و حضور در اماکن زیارتی، باعث کاهش اضطراب و عصبانیت و اختلالات روانی می‌شود. زیرا، اطمینان زائرین به یاری و کمک خداوند از طریق توسّل و واسطه قرار دادن شخصیت‌های الهی افزایش می‌‌یابد. لذا، به کمک و رحمت الهی در حل مشکلات خود امیدوارتر می‌شوند. همین پژوهش نشان می‌دهد که نگرش کسانی که در اماکن مذهبی و زیارت‌گاه‌ها حضور می‌‌یابند، در برخورد با استرس‌ها تغییر می‌‌یابد و این تغییر نگرش به شکلی مثبت، باعث بهبود اخلاق و تأمین سلامت روانی آنها می‌‌شود.

انسان‌هایی که به زیارت می‌‌روند، اطمینان قلبی دارند که هرگز تنها نیستند و قدرتی مافوق آنها وجود دارد که همواره حیّ و حاضر و ناظر بوده و توان برآوردن همه نیازهای بشری را داراست. لذا با توسّل و استغاثه به درگاه او و ریختن اشک شوق، به سبب داشتن چنین تکیه گاهی مطمئن و مسایل خود را به او واگذار نمود و تخلیه روانی شده و آرامش روحی به دست می‌‌آورند.

از نظر روان‌شناسی، اشخاصی که دارای تکیه گاه روانی هستند، دارای انفعال نبوده و احساس آسیب پذیری ندارند. و ویژگی‌هایی هم‌چون، اعتماد به نفس، احساس توان‌مندی،امیدواری و تأثیرگذاری در مسیر سرنوشت خود و متأثر ساختن محیط پیرامون و جهان خارج از خود را دارا هستند.اضطراب و ترس این افراد به حداقل می‌رسد و آرامش با زندگی فرد توأم می‌شود و احساس وجود قدرت روحی در فرد تقویت می‌‌یابد.[۳۹]

نقش دعا برای امام زمان(ع) در آرامش دهی و ارتقای بهداشت روانی

پیامبر اسلام(ص)، اهل‌بیت(ع) آن حضرت و امام مهدی(ع)، جامعه مؤمنین را به اصرار بر دعا کردن برای ظهور سفارش فرموده‌اند. زیرا، ظهور آن حضرت، گشایش کار مؤمنان و گشوده شدن گِرِه از امور فرو بسته انسان و جهان است: «فِی التَّوْقِیعِ بِخَطِّ مَوْلَانَا صَاحِبِ الزَّمَانِ ع... وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ‏ الْفَرَجِ‏ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»: امام زمان(ع) در توقیعی به خط مبارکش فرمود: برای تعجیل فرَج، زیاد دعا کنید، که این فرَج و گشایش شماست"[۴۰]‏ از این جهت جامعه مؤمنین، در قالب "دعای فرَجِ" امام زمان(ع)، از مصائب و بلاهای جان فرسای دوران غیبت به خداوند متعال این چنین شکایت می‌برند: «... إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ»: خدایا گرفتاری بزرگ شد و اسرار بر ملا گشت و پرده کنار رفت، و امید بریده گشت و زمین تنگ‏ شد و خیرات آسمان دریغ شد و پشتیبان تویی و شکایت تنها به جانب تو است، در سختی و آسانی‏ تنها بر تو اعتماد است."[۴۱]

سپس از خداوند می‌خواهند که ولی و حجّت خود را به فریاد گرفتاران برساند و گِرِه از امور فرو بسته آنان بگشاید: «... یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ»: ای مولای ما ای صاحب زمان، فریادرس، فریادرس، فریادرس، مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب، اکنون، اکنون، اکنون...!"[۴۲]

در شب‌های نورانی و پر فیض ماه مبارک رمضان، با قرائت "دعای افتتاح"، از فقدان جانسوز پیامبر(ص)، و غیبت جانکاه امام(ع) و فتنه‌های زمانه به پیشگاه خداوند شکایت می‌برد: «... اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُوا إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنا وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنا وَ قِلَّةَ عَدَدِنا وَ شِدَّةَ الفِتَنِ بِنا وَ تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا»؛ خداوندا! ما از فقدان نبی(ص) و غیبت ولی(ع) خود و از زیادی دشمنان و کمی یاران خود و از شدّت فنته‌ها بر خود و پشت کردن زمانه بر خویش، به تو شکایت می‌کنیم!".[۴۳]

سپس دولت عزت‌بخش آن پادشاه خوبان را از خداوند آرزو و طلب می‌کنند: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ‏ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَی طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ فِی سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»؛ پروردگارا! ما از تو آرزو می‌کنیم آن "دولت کریمه"‌ی را که اسلام و مسلمین به سبب آن عزّت می‌یابند و اهل نفاق در آن خوار می‌گردند. مارا در آن دولت، از خوانندگان به سوی طاعت و راهنمایان راهت قرار بده و به سبب آن دولت، کرامت و بزرگی دنیا و آخرت را به ما روزی فرما!"[۴۴]

جامعه مؤمنین نه در گرفتاری‌ها، بلکه در خوشی‌ها نیز به یاد امام زمان(ع) خود هستند و در اعیاد فطر و قربان و غدیر و روز جمعه، "دعای ندبه" را در مساجد و بقاع متبرکه می‌خوانند و این چنین شکوائیه‌های جان سوز دوران فراقِ ولی خدا را مویه‌ می‌کنند: «... فَعَلَی الْأَطائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِما وَآلِهِما فَلْیَبْکِ الْباکُونَ، وَ إِیَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ، وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ، وَلْیَصْرُخِ الصَّارِخُونَ، وَیَضِجَّ الضَّاجُّونَ، وَیَعِجَّ الْعاجُّونَ، أَیْنَ الْحَسَنُ؟ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ أَبْناءُ الْحُسَیْنِ؟ صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ، وَصادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ»؛ پس بر پاکیزگان از اهل‌بیت محمّد و علی (درود خدا بر ایشان و خاندان شان)، باید گریه‌کنندگان بگریند، و زاری‌کنندگان بر ایشان زاری کنند، و برای مانند آنان باید اشک‌ها روان شود، و فریادکنندگان فریاد زنند، و شیون‌کنندگان شیون کنند، و خروشندگان بخروشند، حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایسته‌ای پس از شایسته دیگر، راستگویی پس از راستگویی دیگر...."[۴۵]

لذا، عاجزانه از خداوند انتقام گیرنده خون پیامبران و فرزندان پیامبران و بازخواست کننده یک تاریخ ظلم و جنایت علیه انسانیت را سراغ می‌گیرند: «... أَیْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیاءِ وَأَبْناءِ الْأَنْبِیاءِ؟ أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؟ أَیْنَ الْمَنْصُورُ عَلَیٰ مَنِ اعْتَدیٰ عَلَیْهِ وَافْتَریٰ؟ أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یُجابُ إِذا دَعا؟ أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُو الْبِرِّ وَالتَّقْویٰ؟ أَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ الْمُصْطَفیٰ، وَابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضیٰ، وَابْنُ خَدِیجَةَ الْغَرَّاءِ، وَابْنُ فاطِمَةَ الْکُبْرَیٰ؟ بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی وَنَفْسِی لَکَ الْوِقاءُ وَالْحِمیٰ، یَا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِینَ»؛ کجاست خواهنده خون پیامبران و فرزندان پیامبران؟ کجاست خواهنده‌ خون کشته در کربلا؟ کجاست آن پیروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد؟ کجاست آن مضطّری که اجابت شود هنگامی که دعا کند؟ کجاست سرسلسله مخلوقات دارای نیکی و تقوا؟ کجاست فرزند پیامبر برگزیده و فرزند علی مرتضی و فرزند خدیجه روشن جبین و فرزند فاطمه کبری؟ پدر و مادر و جانم فدایت شود، برایت سپر و حصار باشم، ای فرزند سروران مقرّب!"[۴۶]

در هر جمله از دعا، از بند بند وجود، مراتب یک تاریخ عشق و اشتیاق جان‌سوز خود را به ولی و حجّت خدا ابراز داشته و تحیت و درود مخلصانه خود را به محضرش اظهار می‌دارند: «...اللّٰهُمَّ وَنَحْنُ عَبِیدُکَ التَّائِقُونَ إِلیٰ وَ لِیِّکَ الْمُذَکِّرِ بِکَ وَبِنَبِیِّکَ، خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً وَمَلاذاً، وَأَقَمْتَهُ لَنا قِواماً وَمَعاذاً، وَجَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِینَ مِنَّا إِماماً، فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلاماً وَزِدْنا بِذٰلِکَ یَا رَبِّ إِکْراماً»؛ خدایا، ما بندگان، به شدّت مشتاقِ ولی تو هستیم، آن‌که مردم را به یاد تو و پیامبرت اندازد و تو او را برای ما نگهبان و پناهگاه آفریدی و او را قوام و امان ما قرار دادی و او را پیشوای اهل ایمان از ما گرداندی، از جانب ما به او تحیّت و سلام برسان و به این وسیله ای پروردگار، اکرام بر ما را بیفزای!"[۴۷]

سپس تحقّق آرمان‌های دوران ظهور حجّت خدا در زمین را ملتمسانه از خداوند متعال مطالبه می‌کنند: «اللّٰهُمَّ وَأَقِمْ بِهِ الْحَقَّ، وَأَدْحِضْ بِهِ الْباطِلَ، وَأَدِلْ بِهِ أَوْلِیاءَکَ، وَأَذْلِلْ بِهِ أَعْداءَکَ»؛ خدایا!حق را به وسیله او برپا دار و باطل را به سبب او نابود کن و دوستانت را به سبب آن جناب به دولت برسان و دشمنانت را به دست او خوار گردان!"[۴۸]

آنگاه، از خداوند، توفیق اطاعت و خدمت و ادای حقوق آن حضرت و رضایت و مهربانی و دعای خیرش را استدعا می‌نمایند: «وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ، وَیَمْکُثُ فِی ظِلِّهِمْ، وَأَعِنَّا عَلَیٰ تَأْدِیَةِ حُقُوقِهِ إِلَیْهِ، وَالاجْتِهادِ فِی طاعَتِهِ، وَاجْتِنابِ مَعْصِیَتِهِ، وَامْنُنْ عَلَیْنا بِرِضاهُ، وَهَبْ لَنا رَأْفَتَهُ وَرَحْمَتَهُ وَدُعاءَهُ وَخَیْرَهُ مَا نَنالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِکَ، وَفَوْزاً عِنْدَکَ»؛ و ما را از آنانی قرار ده که به دامان عنایت‌شان چنگ زنند و در سایه لطف‎شان اقامت کنند و ما را بر پرداخت حقوقش و کوشش در فرمانبرداری‌اش و دوری از نافرمانی‌اش کمک کن و بر ما به خشنودی‌اش منّت نه و رأفت و رحمت و دعای خیر آن حضرت را به ما ببخش تا حدّی که به سبب آن به رحمت گسترده‌ات و رستگاری در پیشگاهت برسیم!"[۴۹]

در آخر، از خداوند می‌خواهند که به واسطه حجتش، اعمال شان پذیرفته و دعای شان را مستجاب فرموده و حاجات دنیا و آخرت شان را عطا فرماید: «... وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقبُولَةً، وَذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً، وَدُعاءَنا بِهِ مُسْتَجاباً، وَاجْعَلْ أَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً، وَهُمُومَنا بِهِ مَکْفِیَّةً، وَحَوَائِجَنا بِهِ مَقْضِیَّةً، وَأَقْبِلْ إِلَیْنا بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ، وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنا إِلَیْکَ، وَانْظُرْ إِلَیْنا نَظْرَةً رَحِیمَةً نَسْتَکْمِلُ بِهَا الْکَرامَةَ عِنْدَکَ ثُمَّ لَاتَصْرِفْها عَنَّا بِجُودِکَ»؛ خدایا به وسیله او نمازمان را پذیرفته و گناهان‌مان را آمرزیده و دعاهای‌مان را مستجاب گردان و روزی‌های‌مان را به سبب او گسترده و اندوه ‌مان را برطرف شده و حاجت‌های‌مان را برآورده فرما و به جانب ما به جلوه کریمت روی آوَر و تقرّب‌مان را به سویت بپذیر و به ما نظری مهربانانه نما که کرامت را نزد تو، به وسیله آن نگاه، به کمال برسانیم و آن نظر مهربانانه را به بخشندگی‌ات از ما مگردان!"[۵۰]

به یقین، دعا و مناجات و نیایش این چنین به درگاه خداوند، برای سلامتی و ظهور امام زمان(ع) و عرض حال و شکایت از ظلم و ستم و مشکلات زمانه با خدا و حجّت خدا و درخواست برای رفع این بلاها و گرفتاری‌ها، آثار و پیامدهای روان‌شناختی بسیار مثبتی برای افراد نیایش‌گر دارد.

یکی از آثار مهم روان شناختی چنین دعا و نیایش‌ها، آرامش بخشی آن است که این ویژگی در پیشگیری و کاهش اضطراب و ارتقای بهداشت روان نقش اساسی دارد. ویلیام جیمز می‏‌گوید: "همان‏طور که امواج خروشان اقیانوس نمی‏‌تواند آرامشِ ژرفای آن را برهم زند و امنیت آن را پریشان سازد، شایسته است که دگرگونی‏‌های سطحی و موقّت زندگی، آرامش درونی انسانی را که عمیقاً به خداوند ایمان دارد، بر هم نزند؛ چرا که انسان مؤمن و متدینِ واقعی، تسلیم اضطراب نمی‌‏شود و توازن شخصیت خویش را حفظ می‌‏کند و همواره آماده‌ مقابله با مسائل ناخوشایندی است که احتمالاً روزگار برایش پیش می‌آورد".[۵۱]

افرادی مؤمن و منتظِر، در مواجهه با مشکلات فراگیر دوران غیبت، با دعا و نیایش و استمداد از خداوند متعال، برای ظهور مُنجی جهان بشریت و حل و فصل معضلات جهان و انسان به دست مشکل گشایی آن حضرت، به خوبی با روی‌دادهای تنش‌زا و اضطراب انگیز مقابله نموده، و از آرامش و اطمینان خاطر بی‌نظیر بهره ‏مند می‌شوند.

راز و نیاز و درخواست گشایش از خداوند متعال با واسطه قرار دادن حجت خدا، به انسان امید و نیروی اراده می‌دهد؛ فرد احساس می‌کند که به پناهگاه عظیم و مطمئنی اتّکا کرده است و بدین‌سان احساس پشتوانه و دریافت آرامش و توان‌مندی می‌نماید. اگر این ارتباط با آن منبع لا یتناهی عظمت و قدرت و رحمت قطع باشد، احساس نا امنی و نگرانی در او ایجاد می‌شود و به استرس و اضطراب مبتلا می‌گردد.

دعا، مایه‌ آرامش روح و روان آدمی است؛ زیرا دعا مظهر كامل ذكر خدا، و ذكر خدا تنها آرام بخش دل‌ها ست. مولای متّقیان علی فرمودند: "خداوند سبحان ذکر و یاد خود را صیقل‏‌دهنده و موجب روشنایی دل‏ها قرار داده است."[۵۲]دعا، در روح انسان ایجاد بهجت و آرامش می‌‏کند؛ زیرا دعا و خواندن خدا دو اثر در آرامش روح و روان انسان دارد: یکی این‌‌که خود دعا ذاتاً موجب آرامش است و کوه‏‌های غم و نگرانی را ذوب می‏‌کند؛ چرا که دعا یکی از مصادیق یاد خداست و یاد خدا قطعاً موجب آرامش است: ﴿أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۵۳] دیگر این‌‌که، انسان اگر با تمام شرایط دعا کند و در نهایت، خداوند کریم هم مصلحت بداند، دعای او در رفع غم و اندوه و مشكلات مستجاب خواهد شد؛ چنان‏که خداوند متعال درباره داستان حضرت ایّوب می‏‌فرماید: ﴿وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ ۖ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَىٰ لِلْعَابِدِينَ[۵۴] فرد مؤمن همواره به استجابت و دستگیری خداوند امید دارد و این امید در همه حال موجب آرامش دل و اطمینان قلب اوست. چون فرد مؤمن در موقعیت‌های دشوار زندگی به کار گشایی خداوند یقین دارد و دلش در فروغ جان‌بخش این یقین پیوسته در اطمینان و آرامش است.[۵۵]

دکتر آلکسیس کارل در باره‌ اثر آرام بخشی و تسکینی دعا می‌‏گوید: "نیایش را نباید با مُرفین هم‏ردیف دانست؛ زیرا نیایش در همین حال که آرامش را پدید آورده است، به‏ طور کامل و صحیح، در فعالیت‏‌های مغزی انسان یک نوع شکفتگی و انبساط باطنی و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک می‏‌کند.دعا در انسان نیروی مقاومت می‌‏آفریند، تلخی‌‏ها را شیرین می‌‏گرداند و انسان با دعا، خود را از اندوه، اضطراب، و تردید رهایی داده و خویشتن را به پایگاه عظیم قدرت روحی و معنوی متصل می‏‌کند که هیچ حادثه و رویدادی آرامش و اطمینان او را برهم نمی‌‏زند. آدمی به واسطه دعا و نیایش به قدرت لایتناهی تکیه می‌کند و در تمام امور از او مدد می‏‌گیرد و مآلاً صدق و خلوص، آرامش و صفا تمام هستی او را احاطه می‏‌کند. اصولاً دعا و نیایش انسان‌‏ها را آن‏چنان رشد می‌‏دهد که جامه‌‏ای که وراثت و محیط به قامت‌شان دوخته است، برای‌‌شان کوتاه می‌گردد، ملاقات پروردگار آن‏ها را از صلح و آرامش درون لبریز می‏‌سازد، به‌طوری که شعشعه پرتو این صلح از چهره آن‏ها نمودار است و آن را هر جا که روند، با خود می‌‏برند."[۵۶]

انسان منتظِر و نیایش‌‌گری، که با تضرّع و از روی امید و اطمینان، معبود خویش را به یاری می‌خواند و پیوسته و در همه ایام و ساعات عمر خود و در تمام مناسک دینی و مراسم مذهبی خویش، سلامتی و ظهور نجات‌بخش امام زمان خود را از خداوند می‌طلبد، به تدبیر و رحمت و کارگشایی پروردگار و نجات‌بخشی امام زمان(ع)ایمان دارد. از این رو، به اصلاح جهان و آینده مثبت و روشن برای انسان امید قطعی دارد و خود را پیوسته در شرُف آن آینده سرشار از ایمان و امنیت و رفاه و در آرامش احساس می‌کند و این وضعیت، در سلامتی و ارتقای بهداشت روانی افراد بسیار مؤثّر است.

نتیجه گیری

انتظار ظهور امام مهدی(ع)، از دو جهت در آرامش روانی و در نتیجه، ارتقای بهداشت روانی افراد تأثیر دارد.

  1. نگرش و جهان‌بینی انتظار، که بر پایه معارف یقینی و اعتقادات قطعی دین اسلام استوار است، انسان را نسبت به آینده سرشار از معنویت و امنیت و عدالت اطمینان می‌دهد و ترس از آینده‌ تاریک و هراس‌انگیز و نابودی انسان و جهان را توسط تسلیحات اتمی و بیولوژیک نفی می‌کند و این، عامل مهمی در آرامش و ارتقای بهداشت روانی فرد و جامعه عصر انتظار است.
  2. در دوران پر بلا و ملال انگیز غیبت، فرد و جامعه منتظِر، در هر مراسم مذهبی، با زیارت و توسّل و دعا برای سلامتی امام زمان(ع)، ظهور نجات‌بخش آن حضرت را مدام از خداوند متعال آرزو و تمنّا می‌کنند. این زیارت و توسّل و دعاها، موجب تخلیه هیجانی و تعادل عاطفی و آرامش روانی و در نتیجه ارتقای بهداشت روانی افراد می‌شود

پرسش مستقیم

  1. مثبت‌اندیشی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  2. معنا‌بخشی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  3. ثبات شخصیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت‌ روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  4. وحدت شخصیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  5. هویت‌بخشی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  6. احساس نشاط به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  7. آرامش‌بخشی و احساس آرامش به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  8. احساس رضایت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  9. احساس امنیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  10. احساس امید به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  11. احساس عزت نفس به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  12. احساس خودباوری و اعتماد به نفس به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  13. احساس رضایت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  14. احساس امنیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  15. رشد شخصیت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
  16. رشد روحیه خودمهارگری و مدیریت عواطف به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  17. رشد روحیه هدف‌مندی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  18. رشد روحیه صبر و استقامت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  19. رشد روحیه و میل به فضائل اخلاقی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  20. رشد روحیه محبت و عشق‌ورزی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  21. رشد روحیه انسجام و همگرایی با جامعه به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  22. رشد روحیه اخلاق‌مداری به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  23. رشد روحیه مسئولیت‌پذیری به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  24. اصلاح سبک زندگی به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
  25. اشتیاق به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد عاطفی به چه معناست؟ (پرسش)
  26. محبت به عنوان یکی از آثار روان‌شناختی انتظار در بعد عاطفی به چه معناست؟ (پرسش)

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۵، چاپ دهم، جلد اول، ص ۴.
  2. محمد بهشتی، فرهنگ امید، تهران، انتشارات فؤاد، ۱۳۷۱، چاپ اول، ص ۲۳ و ۲۵.
  3. ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ «اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.
  4. امام صادق(ع): «هُو الَّذی أَنْزَل السَّکِیْنَةَ فی قُلُوبِ المُؤمِنینَ، قالَ: هُو الإیمانُ». (کافی، ج۲، ص ۱۵).
  5. جمال الدین محمّدبن مکرم ابن منظور، لسان العرب، ج ۶، ص ۳۱۳ ماده سکن.
  6. فخرالدین طریحی، مجمع‏ البحرین، ج ۱، ص ۳۹۴ ماده «سکن».
  7. محمدحسین طباطبائی، المیزان، مترجم: ‏ محمد باقر موسوی همدانی، قم‏، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴، چاپ پنجم، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰.
  8. برتراند راسل، امیدهای نو، بخش سرگردانی‌های ما، ص۲، به نقل از شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۶۰.
  9. راسل، پیشین، بخش تسلط بر طبیعت، ص۲۶، به نقل از شهید مطهری، همان.
  10. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۰ش، چاپ نهم، ج۳، ص۳۵۹-۳۶۳.
  11. مرتضی مطهری، همان.
  12. محمد بن علی ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ۲جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، ۱۳۹۵ق، ص۲۰۵.
  13. علی بن محمد خزاز رازی، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، ۱جلد، بیدار - قم، ۱۴۰۱ ق، ص۱۶۵.
  14. «و زمین (رستخیز) به نور پروردگارش تابناک می‌گردد و کارنامه (ها) برنهاده می‌شود و پیامبران و گواهان را می‌آورند و میان آنان به حقّ داوری می‌کنند و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره زمر، آیه ۶۹.
  15. «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  16. محمد بن احمد فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ۲جلد، انتشارات رضی - ایران؛ قم، چاپ: اول، ۱۳۷۵ ش، ص۲۶۵.
  17. مرتضی مطهری، همان.
  18. محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ۱جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق، ص۱۹۵-۱۹۶.
  19. «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان ر» سوره نور، آیه 55.
  20. سیدبن طاووس، إقبال الأعمال،ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
  21. سیدبن طاووس، إقبال الأعمال،ص۲۹۸؛ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
  22. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه؛ سید بن طاووس، اقبال الأعمال، ص۲۹۷.
  23. شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۲؛ مفتایح الجنان، زیارت آل یاسین.
  24. امام زمان(ع): «إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ‏ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ‏ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ» (احمد بن علی طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ۲جلد، نشر مرتضی - مشهد، چاپ: اول، ۱۴۰۳ ق، ص ۴۹۷).
  25. امام رضا(ع): «ألإمامُ أَلاَنیسُ الرَّفیقُ وَ الوالِدُ الشَّفیقُ وَ الأَخُ الشَّقیقُ». (محمد ابن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۹۸، ح۱).
  26. امام صادق(ع) فرمود: «... وَاللّه لَأنا ارحَمُ بِکُم مِنکُم بأنفُسِکُم». (محمد حکیمی، عصر زندگی، قم، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم، ۱۳۷۴، چاپ دوم، ص۲۶۸).
  27. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  28. «دعاء العدیلة الکبیر: ألْحُجَّةُ الْخَلَفُ الصَّالِحُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِیُّ الْمُرْجَی الَّذِی بِبَقَائِهِ بَقِیَتِ الدُّنْیَا وَ بِیُمْنِهِ‏ رُزِقَ‏ الْوَرَی‏ وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ یَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» (محمد باقر مجلسی، بن محمد تقی، زاد المعاد - مفتاح الجنان، ۱جلد، موسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت، چاپ: اول، ۱۴۲۳ ق، ص ۴۲۳.).
  29. عبدالله نظری شاری، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی گرایش تربیت، قم، جامعةالمصطفی، ۱۳۸۸، ص ۲۲۰
  30. محبوبه دادفر، بررسی نقش دین در بهداشت روانی و فرایندهای روان درمانی، نقد و نظر، دفتر تبلیغات حوزة علمیة قم، ۱۳۸۳، شماره ۳۵-۳۶، ص۹۴.
  31. همان.
  32. عبدالله نظری شاری، همان.
  33. ام. رابین دیماتئو، روان‌شناسی سلامت، مترجم: سید مهدی موسوی اصل و دیگران، تهران، سمت، ۱۳۷۸، چ اول، ج ۲، ص۷۵۹-۷۶۲.
  34. عبدالله نظری شاری، همان، ص ۲۹۵-۲۹۶.
  35. Relaxation
  36. Meditation
  37. عبدالله نظری شاری، پیشین، ص ۲۹۳.
  38. Health Promotion
  39. عبدالله نظری شاری، پیشین، ص ۲۹۶-۲۹۷.
  40. محمد بن علی ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ۲جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، ۱۳۹۵ق، ص ۴۸۵.
  41. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای فرَج.
  42. همان.
  43. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
  44. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق، ص ۴۲۴.
  45. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
  46. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
  47. همان.
  48. همان.
  49. همان.
  50. همان.
  51. ویلیام جیمز، دین و روان، مترجم: مهدی قائنی،، قم، دارالفکر، ۱۳۶۸، چاپ دوم، ص ۱۶۸.
  52. محمّد بن الحسين رضی، نهج‏ البلاغه، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲، خ ۲۱۳.
  53. «همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  54. «و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳-۸۴.
  55. عبدالله نظری شاری، نقش دعا در بهداشت و سلامت روان، فصلنامه علمی – پزوهشی بلاغ، سال بیست و یکم، شماره ۵۵-۵۶، قم، بهار و تابستان ۱۳۹۷، ص ۱۸۸.
  56. آلکسیس کارل، نیایش، مترجم: علی شریعتی، تهران، الهام، ۱۳۷۷، چاپ سوم، ص ۶۳.