ولادت امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
خط ۷۸: خط ۷۸:
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


{{امام مهدی}}
{{امام مهدی}}

نسخهٔ ‏۲ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۴۴


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ولادت امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت حضرت مهدی (ع)‏ است که از مسلمات تاریخ به شمار می‌‏آید و امامان (ع)، دانشمندان و تاریخ‌نویسان آنرا یک واقعیت دانسته‌‏اند. ایشان نیمه شعبان ۲۵۵ قمری در شهر سامرا به دلیل محافظت از دشمنان صورت پنهانی به دنیا آمد.

ولادت پنهان

از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت آخرین ذخیرۀ الهی و موعود امت‏ها، حضرت مهدی (ع)‏ است که از مسلمات تاریخ به شمار می‌‏آید و امامان (ع)، دانشمندان و تاریخ‌نویسان شیعه، بلکه مورخان و محدثانی از اهل سنت به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آنرا یک واقعیت دانسته‌‏اند.

حضرت مهدی (ع) امام دوازدهم شیعیان، شب جمعه نیمۀ شعبان ۲۵۵ قمری در شهر سامرا به دنیا آمد و یکی از ویژگی‏‌های ولادت حضرت‏، پنهان بودن آن است که امام سجاد (ع) فرمود: «در قائم ما سنت‌‏هایی از پیامبران وجود دارد... و اما از ابراهیم پنهانی ولادت و کناره‏‌گیری از مردم»[۱]. امام صادق (ع) نیز فرمود: «ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است تا زمانی که ظهور می‌کند، بیعت کسی بر گردنش نباشد»[۲].[۳]

قطعی بودن تولد امام زمان (ع)

از نگاه شیعه، تولد امام مهدی(ع) اجماعی و از ضروریات مذهب قلمداد می‌شود و کسی را نمی‌توان یافت که کوچک‌ترین تردیدی در آن داشته باشد. این باور در آثار شیعه از کهن‌ترین آنها تا دوره‌های کنونی آمده است. بسیاری از عالمان شیعه در کتب خود، این باور را اثبات نموده‌اند[۴]. مرحوم کلینی در کتاب کافی به صراحت می‌نویسد: «وُلِدَ لِلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ سَنَةَ خَمْسٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ‌»[۵]. مرحوم علامه طباطبایی نیز در کتاب شیعه در اسلام می‌نویسد: حضرت مهدی موعود(ع) فرزند امام یازدهم که اسمش مطابق اسم پیامبر(ص) بوده در سال دویست و پنجاه و شش و یا دویست و پنجاه و پنج در سامرا متولد شدند[۶].

راز مخفی بودن ولادت

از روایات استفاده می‌شود، مهم‏ترین فلسفۀ غیبت، در امان ماندن حضرت مهدی(ع) از خطر نابودی است. به همین خاطر ولادت ایشان نیز مخفی بوده است همانطور که ولادت ابراهیم خلیل (ع) از ترس کشته شدن به دست پادشاه زمانش مخفیانه بوده و ولادت موسی بن عمران (ع) از ترس کشته شدن به دست فرعون پنهانی بوده است؛ لذا ولادت پنهانی حضرت مهدی (ع) امری عادی و معمولی است.

راز مخفی نگه داشتن ولادت مهدی (ع) این بود که خلفای بنی عباس، از طریق روایاتی که پیامبر (ص) و ائمه طاهرین (ع) نقل شده بود، می‌دانستند دوازدهمین امام، همان مهدی است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند و دولت جباران را سرنگون می‌سازد و طاغوت را به قتل می‌رساند، لذا درصدد برآمدند تا این نور را خاموش کنند و او را به قتل برسانند. ازاین‌رو، جاسوسان و مراقبانی گماشتند؛ حتی قابله‌هایی را مأمور کردند تا داخل منزل امام عسکری (ع) را زیر نظر بگیرند. لیکن خداوند در هرحال نور هدایت را پاینده خواهد داشت. این بود که خدا به ارادۀ خویش، دوران بارداری مادر او را پنهان ساخت[۷].

خبر ولادت

امام حسن عسکری (ع) که از دشمنی خلفای عباسی آگاه بودند. ولادت فرزند خویش را پنهان داشت؛ اما شیعیان امین را از تولد او آگاه ساخت و برای رسیدن به این هدف از راه‌های متعددی بهره جست. بنابر روایات، عمه خویش حکیمه را شب تولد حضرت مهدی (ع) به خانه خود فراخواند تا بر این رویداد گواه باشد. همچنین قابله‌ای غیر شیعی بر بالین همسر خویش آورد. از این گذشته، فرزند خود را به مناسبت‌های‌ گوناگون به شیعیان خاص نشان داد تا حجت خداوند را به چشم خویش ببینند و گفتار دشمنان را درباره او باور نکنند. نامه‌های فراوانی به مناطق دوردست همانند مدینه، بصره و قم فرستاد و شیعیان خاص این بلاد را نیز از تولد حضرت مهدی (ع) باخبر ساخت و آنان را امر به کتمان این خبر نمود. سیصد گوسفند عقیقه نمود و میان شیعیان تقسیم کرد و سیصد من (معادل سه هزار کیلو) گوشت و سیصد من نان قربة الی الله در میان بنی هاشم پخش کرد و در روز سوم ولادت گروهی از اصحاب را فراخواند و حضرت قائم (ع) را به آنها نشان داد و فرمود: «او بعد از من امام شماست و جانشین من خواهد بود و او قائم آل محمد است که همگان بی‌صبرانه انتظار او را می‌کشند»[۸] تا هر گونه شک و شبهه را درباره تولد حضرت مهدی (ع) از میان برد و مجالی برای شایعه و تردید نگذارد.

راویان و محدثان به پیروی از آن امام (ع) ماجرای تولد امام زمان (ع) را همراه جزئیات آن با دقت و وسواس تمام نقل کرده‌اند و ماجرای شب تولد ایشان را در کتب خویش آورده‌اند، مشهورترین آنها، سخنان ارزشمند حضرت حکیمه (س) عمه امام عسکری (ع) است که شیخ صدوق، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است[۹].[۱۰]

اثبات ولادت امام مهدی

روایاتی وجود دارد مبنی بر اثبات ولادت امام مهدی (ع) که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. از امام حسن(ع) چنین روایت شده: "هر یک از ما ائمّه، بیعت سلطان متجاوز زمانش، ناگزیر به‌گردنش می‌افتد، مگر قائمی‌که عیسی روح الله پشت سر او نماز می‌گذارد؛ زیرا خداوند متعال ولادت او را پنهان می‌دارد و خودش را غائب می‌گرداند، تا هنگامی‌که ظهور می‌کند، بیعتی در گردنش نباشد. او نهمین امام از فرزندان برادرم حسین(ع) است"[۱۱].
  2. امام عسکری(ع) در حدیثی فرموده‌اند: "به زودی خداوند به کرم و لطفش، فرزندی به من ارزانی خواهد داشت"[۱۲].
  3. همچنین فرمودند: "سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشین من را به من نشان داد. او در آفرینش و اخلاق، شبیه‌ترین مردم به رسول خدا(ص) است"[۱۳].[۱۴]

تولد امام زمان از نگاه اهل سنت

بیشتر اهل سنت به تولد حضرت مهدی(ع) اعتقادی ندارند و قائلند مهدی موعودی(ع) که در احادیث اسلامی به آن نوید داده شده، هنوز متولد نشده است و در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد؛ اما برخی از دانشمندان آنان علاوه بر اشاره به ولادت آن حضرت در سال ۲۵۵ ق، ایشان را همان موعود مورد اشاره می‌دانند.

کسانی که در نوشته‏‌های خود به ولادت مهدی(ع) اشاره کرده‌‏اند را می‌‏توان به دو دسته تقسیم کرد:

  1. کسانی که ولادت امام مهدی(ع) را گزارش کرده‌‏اند، ولی بر موعود بودن آن حضرت، ساکت مانده‏‌اند مانند: ابن اثیر جزری[۱۵]؛ گنجی شافعی[۱۶]؛ سبط ابن‌جوزی[۱۷] و ... .
  2. کسانی که علاوه بر گزارش ولادت آن حضرت، به موعود بودن او تصریح کرده‏‌اند مانند: کمال الدین محمد بن طلحه شافعی[۱۸]؛ نور الدین علی بن محمد بن صباغ مالکی[۱۹].[۲۰]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

منبع‌شناسی جامع ولادت امام مهدی

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «فِی‏ الْقَائِمِ‏ مِنَّا سُنَنٌ‏ مِنْ‏ سُنَنِ‏ الْأَنْبِیَاءِ (ع)... وَ سُنَّةٌ مِنْ إِبْرَاهِیمَ... ِ وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِیمَ فَخَفَاءُ الْوِلَادَةِ وَ اعْتِزَالُ النَّاسِ...‏‏‏»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۶۷
  2. «صَاحِبُ‏ هَذَا الْأَمْرِ تَعْمَی‏ وِلَادَتُهُ‏ عَلَی‏ هَذَا الْخَلْقِ‏ لِئَلَّا یَکُونَ‏ لِأَحَدٍ فِی‏ عُنُقِهِ‏ بَیْعَةٌ إِذَا خَرَجَ‏»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۷۹، ح ۱.
  3. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۱۲؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۸۴-۱۸۶.
  4. اثبات الوصیه، ص۲۵۷-۲۵۹؛ کمال‌الدین، ج۲، باب ۴۲، ص۱۴۳-۱۶۱؛ الارشاد، ج۲، باب آخر؛ تنزیه الانبیاء، ص۱۸۰؛ الغیبه، ص۲۳۹.
  5. الکافی، ج۱، ص۵۱۴.
  6. شیعه در اسلام، ص۱۴۸.
  7. ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف اللّه، منتخب الاثر، ص ۳۵۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۸۳، ۱۸۴ و فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۶۹، ۴۷۰.
  8. «هَذَا صَاحِبُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِی تَمْتَدُّ إِلَیْهِ الْأَعْنَاقُ بِالانْتِظَارِ»؛ کمال الدین، ص ۴۳۱ – ۴۳۴.
  9. کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۲، ح ۱؛ کتاب الغیبة طوسی، ص ۲۳۸؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹.
  10. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۱۴؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان. ص ۵۹۵؛ مقامی، مهدی،درسنامه امام‌شناسی، ص۱۸۷.
  11. «مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمَ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ...»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۷۹.
  12. «... سَيَرْزُقُنِي اللَّهُ وَلَداً بِكَرَمِهِ وَ لُطْفِهِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۱۳.
  13. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِي الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) خَلْقاً وَ خُلْقاً...»؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۶۱.
  14. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۸۴-۱۸۶.
  15. سیّد ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۶، به نقل از: الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴ در پایان حوادث سال ۲۶۰ ق
  16. البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص۹۷.
  17. تذکرة الخواص، ص۳۲۵-۳۲۶.
  18. مطالب السؤول، ج ۲، ص ۷۹، باب ۱۲
  19. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص ۲۸۷
  20. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۰ ـ ۱۰۲؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۹۰-۱۹۳.