قیام‌های پیش از ظهور

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۴۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


مقدمه

نخست: روایات طاغوت بودن پرچم‌داران قیام‌های پیش از ظهور

دوم: روایات شکست قیام‌های پیش از ظهور

  1. این روایت، در صدد این نیست که اصل جواز قیام را رد کند؛ بلکه پیروزی را نفی می‌‏کند. اگر نفی جواز کند، قیام امام حسین(ع) برابر یزید و نیز قیام زید بن علی و حسین بن علی شهید فخ و ... را محکوم کرده است، با این‏که بدون تردید، این قیام‏‌ها مورد تأیید امامان(ع) بوده است.
  2. عدم پیروزی قیام، دلیل نفی تکلیف به قیام نیست؛ برای نمونه در جنگ صفین، شایع شد که معاویه مرده است. این خبر باعث شادی مردم شد. اما حضرت علی(ع) در مقابل شادی مردم، فرمود: "سوگند به آن خدا که جان من در قبضه قدرت او است! معاویه هلاک نمی‌‏شود تا مردم بر او هماهنگ شوند. از آن حضرت پرسیدند: بنابراین، چرا با او می‏‌جنگید؟ امام فرمود: می‌‏خواهم بین خود و خدایم عذر داشته باشم"[۳]. این روایت و مانند آن، بیانگر این معنا است که انسان مسلمان، باید به تکلیف خود عمل کند و نباید انتظار داشته باشد به نتیجه مطلوب برسد.
  3. امکان دارد مقصود از جمله " مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْت‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" فقط امامان معصوم(ع) باشد؛ زیرا شیعیان، از آنان انتظار خروج مسلحانه داشتند و ایشان با توجّه به شرایط حاکم بر آن زمان، می‌‏خواستند با اخبار غیبی، آنان را قانع کنند که هرکس از ما پیش از قیام قائم خروج کند، به علت نبود امکانات لازم، پیروز نخواهد شد و مصلحت اقتضا می‌‏کند خروج مسلحانه نداشته باشند.
  4. در برخی روایات، به قیام‏‌های پیش از قیام قائم بشارت داده شده است که زمینه‌‏ساز حکومت مهدی(ع) هستند. بدون تردید، زمینه‌‏سازی آن‏ها، به لحاظ موفقیت آن قیام‌‏ها است. افزون بر این‏که ایجاد آمادگی، خود بزرگ‏ترین ثمره این قیام‏‌ها می‌‏باشد.
  5. اگر بگوییم این روایات در بیان نهی از مبارزه با ستم و فساد است، با آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیره امامان معصوم(ع) ناسازگار است؛ از این‌‏رو باید به دور افکنده شود.

سوم: روایات سکوت و خانه‌نشینی در راه ایجاد حکومت اسلامی

  • روایاتی که برای مشروع نبودن تلاش در راه ایجاد حکومت اسلامی در دوره غیبت، بدان‏ها استناد شده است. این روایات، مردم را به سکوت و سکون فرامی‌‏خواند و از مشارکت در هر قیام و مبارزه‏ای پیش از تحقق نشانه‏‌های ظهور باز می‌‏دارد. امام صادق(ع) فرمود: "ای سدیر! در خانه بنشین و به زندگی بچسب. آرامش داشته باش، تا آن هنگام که شب و روز آرام هستند؛ اما هنگامی که خبر رسید که سفیانی خروج کرده به سوی ما بیا، اگرچه با پای پیاده باشد"[۴].
  • از دیدگاه برخی، مقتضای این روایات به سدیر منحصر نیست؛ بلکه بر همه واجب است تا خروج سفیانی و دیگر نشانه‌‏ها و سرانجام تا قیام قائم(ع)، سکوت کرده و از قیام و خروج خودداری کنند.
  • در پاسخ گفتنی است تعمیم حکم به همه افراد، در همه زمان‏‌ها متوقف بر این است که آگاه باشیم شخص خاص یا مورد خاصی، مورد نظر امام نبوده است. در روایات یاد شده و مانند آن، نه فقط چنین علمی نداریم که خلاف آن برای ما ثابت است[۵].

چهارم: روایات سرزنش شتاب برای نابود کردن دشمنان

قیام‌های پیش از ظهور در فرهنگنامه آخرالزمان

پرسش مستقیم

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " كُلُ‏ رَايَةٍ تُرْفَعُ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ‏ يُعْبَدُ مِنْ‏ دُونِ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵، ح ۴۵۲
  2. " و اللّه‏ لا يخرج‏ منّا واحد قبل‏ خروج‏ القائم‏ إلاّ كان مثله مثل فرخ طار من و كره قبل أن يستوي جناحاه فأخذه الصبيان فعبثوا به‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی،، ج ۸، ص ۲۶۴؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۹، ح ۱۴
  3. ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۲، ص ۲۵۹
  4. " يَا سَدِيرُ، الْزَمْ‏ بَيْتَكَ‏، وَ كُنْ‏ حِلْساً مِنْ‏ أَحْلَاسِهِ‏، وَ اسْكُنْ‏ مَا سَكَنَ‏ اللَّيْلُ‏ وَ النَّهَارُ، فَإِذَا بَلَغَكَ‏ أَنَ‏ السُّفْيَانِيَ‏ قَدْ خَرَجَ‏، فَارْحَلْ‏ إِلَيْنَا وَ لَوْ عَلى‏ رِجْلِك‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴، ح ۳۸۳
  5. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۲۴۲.
  6. سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۳۳
  7. ر. ک: جمعی از نویسندگان، چشم‏ به‏ راه مهدی(ع)، مقاله « حکومت اسلامی در عصر انتظار»، محمد صادق مزینانی، ص ۱۱۹- ۱۳۸
  8. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۴۹ - ۳۵۴.
  9. روضة کافی: ح ۴۱۲.
  10. روضة کافی: ح ۳۸۱.
  11. ر.ک: تقیه.
  12. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۶.
  13. در روایت عبارت "شذاذ من آل محمد" آمده که به معنی گروهی اندک از میان جمعی است که خلاف عرف عمل می‌کنند و در عقیده و رفتار تکروی دارند و از نسبتی که به اهل بیت دارند سوء استفاده نموده و دنبال به دست آوردن اهدافی دست نایافتنی هستند و در این میان گروهی را نیز با خود گمراه می‌کنند.
  14. ملاحم، ص ۱۲۲.
  15. غیبت نعمانی، ص ۱۹۴.
  16. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۸ و روضه کافی: ۴۵۳ و یأتی، ص ۳۳۷.
  17. غیبت نعمانی، ص ۱۹۹.
  18. ر.ک: پرچم.
  19. یأتی، ص ۱۸۴ و الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۶۰.
  20. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان. ص ۵۰۹.