صبر در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

معناشناسی

«صبر» نقیض جزع[۱] (بی‌تابی) و در لغت به سه معنا آمده است: حبس و نگهداری؛ قسمت بالای یک چیز؛ نوعی از سنگ سخت. به عبارت دیگر: صبر عبارت است از امساک در تنگناها و خویشتن داری به مقتضای عقل و شرع یا حبس نفس از چیزی که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند[۲].[۳]

مقدمه

صبر در اصل به معنای منع و بازداشتن است[۴] و به ضد جزع[۵] (بی‌تابی) و خودداری در سختی و تنگنا[۶] نیز معنا شده است. از صبر در اصطلاح، تعاریف بسیاری ارائه شده است.[۷] صبر در علم اخلاق، به خویشتن‌داری انسان در برابر خواهش‌های نفس اطلاق شده؛ به‌گونه‌ای که در برابر لذت‌های ناپسند تسلیم نباشد.[۸] برخی، از منظری صبر را همانند حیا، حلم و قناعت، از فروع عفّت[۹] و از منظر دیگری از فروع صفت شجاعت دانسته‌اند.[۱۰] این دو نگاه چنین توجیه شده‌اند که اگر صبر و خویشتن‌داری در برابر شهوت‌های هیجان‌انگیز باشد، از فروع عفّت و اگر در برابر امور هراس‌انگیز و ترس‌آور باشد، از فروع شجاعت است.[۱۱] برخی نیز با رویکرد تحلیل شبکه‌ای از مفاهیم اخلاقی - دینی قرآن، صبر را بخشی از شجاعت دانسته و افزوده‌اند که پیش از اسلام همین معنا از صبر رایج بوده؛ ولی اسلام مفهوم این فضیلت اخلاقی را مانند بسیاری از دیگر مفاهیم دگرگون کرده و به آن سمت و سویی کاملاً دینی بخشیده است.[۱۲] از امام علی نیز نقل شده که شجاعت به صبر کردن است.[۱۳] از دیدگاه بعضی، صبر از ویژگی‌های انسان است که گاهی میان عقل و شهوت وی تعارض وجود دارد. [۱۴] از نگاه بعضی، صبر در میان ارزش‌های اخلاقی مفهومی بسیار گسترده‌ دارد. به نظر ایشان، خویشتن‌داری با پایبندی به عقل و شرع، صبر نامیده می‌شود و بسته به اینکه در چه زمینه‌ای باشد، نام‌هایی گوناگون مانند شجاعت، شرح صدر، کتمان،[۱۵] عفّت، حلم، زهد و قناعت دارد.[۱۶] به‌طورکلی، صبر، انجام دادن کارهای دشوار و بردباری در برابر سختی‌هاست،[۱۷] درنتیجه، صبر، بیشتر نظام رفتاری یک فرد مسلمان را شکل می‌دهد،[۱۸] زیرا از یک سو باید در برابر خوشی‌های ناروا و مخالف عقل و شرع خویشتن‌دار باشد و از دیگر سو باید طاعاتی را به‌جا آورد که برای او دشوار است، چنان‌که در روایتی از امام علی نیز به همین معنا اشاره شده است.[۱۹] در این نوشتار صبر به معنای اخیر و عام آن یعنی خویشتن‌داری در برابر خوشی‌ها و ناخوشی‌ها مورد نظر است که در عرصه‌های گوناگون نام‌های مختلف و اقسام و مراتبی دارد. و شامل حلم نیز می‌شود. حلم به معنای خویشتن‌داری و حفظ آرامش در زمان خشم[۲۰] و ترک عجله است.[۲۱]

صبر در قرآن کریم

واژه صبر و مشتقات آن بیش از ۱۰۰ بار در قرآن در هیئت‌های متنوع و با متعلَّقات گوناگون به کار رفته‌اند و در آیه ﴿وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ[۲۲] همانند مفهوم لغوی آن در برابر «جَزَع» به کار رفته است، چنان‌که کاربرد آن در روایات [۲۳] نیز همین گونه است.

در بیش از ۱۵ بار از کاربردهای صبر در قرآن، پیامبر اکرم به صبر توصیه شده است؛ مانند ﴿وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ[۲۴]؛ ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ[۲۵]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ [۲۶] در دو مورد نیز مؤمنان به صبر سفارش شده‌اند برای نمونه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۷]؛ نیز ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ [۲۸] در یک مورد هم از مصابره مؤمنان ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۹] و در دو مورد از تواصی مؤمنان به صبر یاد شده است. ﴿ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ[۳۰]؛ ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ[۳۱] در ۱۴ آیه قرآن نیز از گروهی با عنوان «صابران» همراه با بیان فضایلی از ایشان نامی به میان آمده است؛ مانند ﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۳۲]؛ ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ[۳۳] در یک مورد ماده صبر در قالب فعل تعجب به‌کار رفته است ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ[۳۴] و مفسرانی آن را به جرئت و گستاخی معنا کرده‌اند.[۳۵] گفتنی است که در برخی آیات، صبر در قالب تعابیری دیگر آمده است. این تعابیر بیانگر مصداق‌هایی از مفهوم صبر هستند که در مدخل متناسب خود آمده‌اند؛ مانند عفّت ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۳۶]، خویشتن‌داری هابیل در برابر قابیل از اقدام به قتل ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ[۳۷]، ﴿لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ[۳۸]، ﴿إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ[۳۹]، عفّت و پاکدامنی یوسف در برابر همسر عزیز مصر ﴿وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۴۰]، ﴿وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۴۱]، ﴿قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَلَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِنَ الصَّاغِرِينَ[۴۲] و فرو بردن خشم (کظم غیظ) ﴿وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ[۴۳]، ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۴۴]

اقسام صبر

از کاربردهای صبر در قرآن کریم برمی‌آید که صبر اقسام و مراتبی دارد؛ زیرا از برخی با صفت «صابر» ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ[۴۵]؛ ﴿قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا[۴۶] و از بعضی با صفت «صَبّار» ﴿وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۴۷] و از حضرت ابراهیم ﴿وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ[۴۸] و اسماعیل ﴿فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ[۴۹] با وصف «حلیم» یاد شده و حضرت یعقوب به داشتن «صبر جمیل» ستوده شده است. ﴿وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ[۵۰]، ﴿قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ[۵۱] در روایات، صبر به اعتبار متعلَّق آن به صبر بر طاعت، صبر بر (ترک) معصیت و صبر بر مصیبت قسمت شده است.[۵۲] در منابع تفسیری نیز از این سه گونه صبر یاد شده است.[۵۳]

برخی آیات که به صبر سفارش کرده، مانند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۵۴] همه اقسام صبر را دربر می‌گیرد[۵۵] و چنان‌که گفته شده، مقصود از آن صبر بر دین‌مداری،[۵۶] یعنی همان صبر بر طاعت، معصیت و مصیبت است،[۵۷] چنان که اطلاق آیاتی مانند ﴿الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ[۵۸]،[۵۹] ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا[۶۰]،[۶۱] ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۶۲].[۶۳] و آیات ﴿ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا [۶۴]، شامل هر سه قسم صبر می‌شود.[۶۵] به گفته بعضی از مفسران، پیامبر اکرم نیز که در برخی آیات به صبر فرمان یافته ﴿وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ[۶۶]؛[۶۷] ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[۶۸]؛[۶۹] ﴿وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ [۷۰][۷۱] مراد از آن سه گونه یاد شده است. در دو مورد که از «تواصی به صبر» از سوی مؤمنان به یکدیگر یاد شده ﴿ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ[۷۲]؛ ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ[۷۳] مقصود این است که یکدیگر را به صبر بر طاعت و صبر بر (ترک) معصیت[۷۴] و صبر بر مصیبت[۷۵] سفارش کنند.

بر اساس آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۷۶] صبر، به صبر فردی و اجتماعی قسمت شده است: «اصْبِرُوا» اشاره به صبر فردی و «صَابِرُوا» اشاره به صبر اجتماعی دانسته شده؛ با این توضیح که در صبر فردی، یکایک افراد، سختی طاعت یا ترک معصیت را تحمل می‌کنند؛ ولی در صبر اجتماعی (مصابره)، جمعی به اتفاق یکدیگر اذیت‌ها را تحمل می‌کنند و هر یک صبر خود را به صبر دیگری تکیه می‌دهد و درنتیجه، برکاتی که در صفت صبر هست بیشتر می‌گردد، چون باعث می‌شود یکایک افراد نیروی یکدیگر را به هم بپیوندند و همه نیروها یکی شود.[۷۷] جامع اقسام صبر خویشتن‌داری در برابر هر چیزی است که خوشایند انسان نباشد.[۷۸] اگر فردی در تمام اقسام یادشده شکیبا باشد، می‌توان او را در شمار صابران دانست.[۷۹] با توجه به تقسیم‌ سه‌گانه از صبر در روایات و منابع تفسیری، در نوشتار پیش‌رو مباحث صبر با همین قسمت‌بندی ارائه می‌شوند.

صبر بر طاعت

در آیاتی مراد از صبر، صبر بر طاعت است؛ زیرا پس از طرح یکی از طاعات به صبر توصیه کرده، یا به‌گونه‌ای از آن تمجید یا به آن تشویق کرده است؛ مانند:

  1. عبادت خدا: ﴿رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا[۸۰]؛
  2. فرمان دادن خانواده به نماز: ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۸۱] «اصطبار» برگرفته از صبر به معنای اکتساب صبر[۸۲] و ثابت‌ قدم بودن[۸۳] است و مراد از آن تحمل سختی‌های طاعت و عبادت است؛[۸۴]
  3. جهاد: ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۸۵]؛ ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[۸۶] در این آیه از صابران در جهاد، با عبارت ﴿حِينَ الْبَأْسِ تمجید شده است؛[۸۷]
  4. جهاد و هجرت: ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ[۸۸] مقصود از ﴿صَبَرُواْ صبر بر دین‌مداری و جهاد[۸۹] و صبر پس از هجرت است.[۹۰] به‌طور کلی مراد از صبر بر طاعت، سهل‌انگار نبودن در انجام واجبات و مستحبات است.[۹۱]

صبر بر ترک معصیت

در دسته‌ای دیگر از آیات، مراد از صبر، صبر بر ترک معصیت است؛ زیرا پس از نهی از کاری یا نفی برخی معاصی از مؤمنان، مانند شرک، قتل نفس، زنا و شهادت به‌ناحق ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا[۹۲]، ﴿وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا[۹۳]، ﴿وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا[۹۴] از آنان ستایش شده و گفته شده در برابر صبری که داشته‌اند به آنان پاداش داده می‌شود: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۹۵]،[۹۶] یا از رسول خدا(ص) خواسته شده برای حکم پروردگارش شکیبا باشد و از گناهکار یا ناسپاسی فرمان نبرد: ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا[۹۷]، یا آنجا که درباره لزوم برخورد مؤدبانه مؤمنان با رسول خدا فرموده اگر صبر کنند تا حضرت بیرون بیاید بهتر است: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ...[۹۸]، مراد، بهتر بودن این کار از صدا کردن آن حضرت با صدای بلند و بی‌ادبانه است.[۹۹] پاکدامنی یوسف و صبر وی در برابر نقشه و دسیسه همسر عزیز مصر نیز نمونه دیگری از صبر بر ترک معصیت است: ﴿وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۱۰۰]

صبر بر مصیبت

در دسته دیگری از آیات، مقصود از صبر، شکیبایی هنگام مصیبت و پیشامدهای ناگوار روحی، جسمی و طبیعی است، چنان‌که در این آیه به آنها اشاره شده است: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۱۰۱] بیان نشدن متعلَّق بشارت به صابران، بر اهمیت و جایگاه بلند آن دلالت دارد.[۱۰۲] قرآن از لقمان نیز نقل کرده که به فرزندش پس از سفارش به نماز و امربه‌‌معروف و نهی‌از‌‌منکر، وی را به صبر در برابر مصائب سفارش کرد: ﴿يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ[۱۰۳].[۱۰۴] برخی صبر بر مصیبت در آیه یاد شده را نسبت به انجام فریضه امربه‌معروف و نهی از منکر دانسته‌اند؛ زیرا انجام آن دشواری‌هایی دارد[۱۰۵] و گاهی مستلزم برانگیختن دشمنی افراد است و از این‌رو به شکیبایی نیاز است.[۱۰۶] انبیای پیشین نیز بر سختی‌های تکذیب و آزار مخالفان خود صبر می‌کردند: ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ[۱۰۷] و در برابر آزارهای مخالفان اعلام داشتند بر آزاری که به ما رساندید شکیبایی خواهیم کرد: ﴿وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا[۱۰۸] صبر جادوگران فرعون نیز نمونه چنین صبری است که در برابر تهدید فرعون به بریدن دست و پای آنان در خلاف جهت همدیگر و سپس به دارآویختن ایشان، بر ایمان خود استقامت ورزیده و از خدا صبر خواستند:‌ ﴿وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ[۱۰۹] رسول خدا نیز موظف شد همانند انبیای اولواالعزم بر اذیت‌های دشمنان[۱۱۰] و دشنی طعنه‌زنندگان [۱۱۱] صبر کند: ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ[۱۱۲]، چنان‌که موظف شد در پیروی از تعالیم وحی و رنج‌هایی که از مخالفان به آن حضرت می‌رسید شکیبایی کند: ﴿وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ[۱۱۳][۱۱۴]؛[۱۱۵] نیز ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ[۱۱۶]؛ همچنین آن حضرت به بردباری در برابر آزارهای زبانی و تکذیب مشرکان و نیز گفته‌های بیهوده آنان موظف شد: ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ[۱۱۷]؛ ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى[۱۱۸]؛ ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ[۱۱۹]؛ ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا[۱۲۰]؛ ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ[۱۲۱].[۱۲۲] چنان‌که آن حضرت دربرابر اذیت‌های مشرکان و شتاب نکردن در طلب عذاب برای ایشان نیز به صبر موظف[۱۲۳] و به آن حضرت توصیه شد همانند یونس در عذاب قومش شتاب نکند: ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ[۱۲۴].[۱۲۵] تحمل دشواری‌ در معاشرت با دیگران و در زندگی خانوادگی نمونه‌ای از صبر بر بلایاست. از نگاه قرآن نیکی در برابر بدی سبب تبدیل دشمنی به دوستی می‌شود و تنها بردباران توان چنین کاری دارند: ﴿وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ[۱۲۶] فقط صبرپیشگان‌اند که در برابر بدی دیگران، بر مهار خشم خود از انتقام گرفتن قدرت دارند. دشواری‌هایی که مؤمنان باید در برابر آنها شکیبایی ورزند، به کمبودها یا هنگام جنگ محدود نیستند، بلکه ممکن است براثر استهزا و ریشخند کردن و تحقیر از سوی دشمنان و مخالفان باشند. ﴿إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ[۱۲۷]، ﴿فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ[۱۲۸]، ﴿إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ[۱۲۹][۱۳۰] به مؤمنان اعلام شده از کسانی که به شرک‌گراییده‌اند، سخنان آزاردهندۀ بسیاری خواهند شنید؛ ولی اگر صبر و پرهیزگاری کنند، نشان عزم استوار آنان در کارهاست: ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ [۱۳۱] البته همیشه هم از جانب مخالفان اعتقادی یا فکری نیست، بلکه گاهی همراهی با مؤمنان تهیدست نیز به شکیبایی نیاز است، از همین رو خدا به رسول اکرم فرمان داد در همراهی با آنان شکیبا باش و به انگیزه طلب زیور دنیا، دیدگان از آنان برمگیر: ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا[۱۳۲]

اهمیت و جایگاه صبر

صبر در قرآن از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است. به ادعای برخی در قرآن به هیچ موضوع اخلاقی به اندازه صبر توجه نشده است.[۱۳۳] صبر از ارکان اخلاق است، چنان‌که نماز از ارکان عبادات است[۱۳۴] و از همین رو در برخی آیات قرین یکدیگرند: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ[۱۳۵]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۱۳۶] صبر فضیلتی بزرگ و نشانۀ عزم و اراده در کارهاست: ﴿وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الأُمُورِ [۱۳۷]؛ ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ[۱۳۸].[۱۳۹] به گفته برخی عالمان اخلاق، بیشتر فضایل اخلاقی در صبر می‌گنجند[۱۴۰] و حتی برخی آن را جامع همه فضایل دانسته‌اند.[۱۴۱] در روایتی گفته شده نیمی از ایمان، صبر و نیم دیگرش شکر است.[۱۴۲] در روایتی دیگر از صبر در کنار یقین، عدل و جهاد به عنوان پایه‌های ایمان یاد شده[۱۴۳] و در روایتی نسبت آن به ایمان به سر در بدن تشبیه شده است.[۱۴۴] نشان دیگر اهمیت و جایگاه صبر، همطراز قرار دادن آن با ارزش‌های دیگر است؛ برای نمونه، فضیلت صبر با ارزش‌هایی مانند نماز ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۱۴۵]، تسبیح ﴿وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ[۱۴۶]، استغفار ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۱۴۷]، یقین ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا[۱۴۸]، شکر ﴿وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۱۴۹]؛ ﴿إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۱۵۰]، توکل ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۱۵۱]، جهاد ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ[۱۵۲]، بخشش ﴿وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الأُمُورِ [۱۵۳]، عمل صالح ﴿إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۱۵۴]، تقوا ﴿إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ[۱۵۵]، ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ [۱۵۶] حق ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ[۱۵۷] و مهربانی ﴿ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ[۱۵۸] قرین و همراه شده است؛[۱۵۹] همچنین در آیاتی صبر از صفات پرهیزگاران و مقدم بر صفاتی مانند صداقت، تواضع، انفاق و استغفار بیان شده است: ﴿قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ[۱۶۰]، ﴿الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۱۶۱]، ﴿الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ[۱۶۲] در آیه‌ای دیگر، یکی از صفات فروتنان در برابر خدا و مقدم بر دیگر صفات آنان و حتی مقدم بر صفت نمازگزاردن بیان شده است. ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ[۱۶۳].[۱۶۴] صبر در سختی‌ها از نشانه‌های صدق ایمان و بودن در شمار ابرار و پرهیزگاران است. ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۱۶۵] صبر از شرایط رسیدن به مقام امامت در دین است که مقامی از آن برتر نیست ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلا تَكُن فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ [۱۶۶].[۱۶۷] و صلوات و رحمت و هدایت الهی برای صابران قرار داده شده است: ﴿أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ[۱۶۸].[۱۶۹] افزون بر همه اینها، صابران، محبوب خدا ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ[۱۷۰] و بشارت داده شده به پاداش‌های الهی‌اند. ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[۱۷۱] از نکوهش بنی‌اسرائیل به سبب بی‌صبری نیز می‌توان به ارزش صبر پی برد. آنان در دوره‌ای از غذاهای آسمانی برخوردار بودند؛ ولی بر اثر تنوع‌طلبی و درخواست خوراک پست‌تر به جای خوراک برتر، نکوهش شدند: ﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاؤُواْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ[۱۷۲] بیان حکمت جهاد نیز بیانگر ارزش صبر است؛ زیرا حکمت تشریع جهاد، آزمایش مؤمنان برای مشخص شدن مجاهدان راه خدا و صابران بر سختی‌های تکالیف الهی است: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ[۱۷۳]؛[۱۷۴] همچنین مؤمنانی که در سختی و زیان و هنگام جنگ، شکیبا باشند، به عنوان مؤمنان راستین و پارسا ستوده شده‌اند: ﴿وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۱۷۵].[۱۷۶] جایگاه بلند ارزشی صبر از این روست که فرد شکیبا با طبع اولیه خود مبارزه و بر آن غلبه می‌کند؛ زیرا طبیعت انسان آزمندی و بی‌تابی است؛ اگر آسیبی‌به او رسد عجز و لابه می‌کند و اگر خوبی به وی رسد، بخل می‌ورزد: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا[۱۷۷]، ﴿إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا[۱۷۸]، ﴿وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا[۱۷۹] از منظر قرآن ارزشمندی صبر فقط در جایی است که صبر با انگیزه الهی و کسب خشنودی خدا باشد. چنین صابرانی فرجامی نیک دارند: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۱۸۰] پیامبر نیز مأمور شده فقط برای خدا شکیبایی کند: ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ[۱۸۱] چنین صبری از کمالات نفسانی و راه رسیدن به رستگاری است[۱۸۲] ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ[۱۸۳]، از این رو صبر بر امور باطلی که موجبات دوزخی شدن انسان را فراهم می‌کنند، ارزشی ندارد، چنان‌که در آیات ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۸۴]، ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ[۱۸۵] پس از نکوهش برخی اهل کتاب به سبب انتخاب گمراهی به جای هدایت، از صبر آنان بر عذاب اظهار تعجب شده است؛ زیرا رفتارهایی همانند اهل دوزخ دارند.[۱۸۶]

صبر در قیامت

صبر ارزشمند، صبر در دنیاست که محل انجام تکالیف با اختیار و آزموده شدن با سختی‌هاست؛ اما در قیامت که بساط تکلیف برچیده می‌شود، صبر با بی‌صبری یکسان است. در قیامت وقتی همگان در پیشگاه خداوند حاضر شوند، مستکبران در پاسخ به درخواست پیروان خود مبنی بر دفع عذاب از آنان می‌گویند بر ما یکسان است که بی‌تابی یا صبر کنیم. ما هیچ راه فراری از عذاب نداریم: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱۸۷] برای دشمنان خدا نیز صبر و بی‌صبری یکسان است. هیچ عذری از ایشان پذیرفته نیست و جایگاه آنان دوزخ است: ﴿فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ وَإِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ[۱۸۸]، چنان‌که به مکذبان نیز خطاب می‌شود به دوزخ درآیید. شکیبایی ورزید یا نورزید بر شما یکسان است. تنها به کیفر آنچه می‌کردید جزا می‌بینید: ﴿اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۱۸۹]

تواصی به صبر

در دو جای قرآن از تواصی به صبر (توصیه یکدیگر به صبر) یاد شده است: یک جا تواصی به صبر از عوامل بسیار مهم گذر از گردنه‌های سخت در روز قیامت به شمار آمده است: ﴿فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ[۱۹۰]، ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ[۱۹۱]، ﴿ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ[۱۹۲]؛ همچنین در آیه دیگری با سوگند به عصر برای زیانکار دانستن انسان‌ها، فقط مؤمنانی از آنها مستثنا شده‌اند که همدیگر را به صبر سفارش کنند: ﴿وَالْعَصْرِ[۱۹۳]، ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ[۱۹۴]، ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[۱۹۵] تعبیر به ﴿تَوَاصَوْا که مفهومش سفارش کردن به یکدیگر است، نکته مهمی در بر دارد: مسائلی همچون صبر در طریق اطاعت پروردگار و مبارزه با هوای نفس و همچنین تقویت اصل محبت و رحمت، باید به صورت یک جریان عمومی در کل جامعه درآید و همه افراد یکدیگر را به رعایت آن توصیه کنند تا از این طریق پیوندهای اجتماعی نیز محکم‌تر شوند. تواصی به صبر مایه‌ گذاشتن از اعتبار خود برای رفع مشکلات بندگان خداست که کاری بس دشوار است.[۱۹۶] دامنه تواصی به صبر در انجام فرایض و ترک گناهان است.[۱۹۷] ذکر تواصی به صبر پس از تواصی به حق در آیه یادشده از باب ذکر خاص بعد از عام و به دلیل اهمیت آن است؛ همچنین یادکرد تواصی به صبر، پس از یاد کردن از اتصاف به ایمان و عمل صالح برای اشاره به زنده‌دلی و شرح صدر مؤمنان نسبت به پذیرش اسلام و اهتمام به حاکمیت و گسترش حق در میان مردم است.[۱۹۸]

زمینه‌ها و عوامل صبر

شناخت

به گفته مفسران، آیات ﴿فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا قَالَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلا تَسْأَلْنِي عَن شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا إِمْرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا قَالَ لا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ وَلا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْرًا فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُّكْرًا قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِي صَبْرًا قَالَ إِن سَأَلْتُكَ عَن شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلا تُصَاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِن لَّدُنِّي عُذْرًا فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَن يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْرًا قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا وَأَمَّا الْغُلامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا [۱۹۹]، درباره موسی و خضر است.[۲۰۰] زمانی که موسی از خضر خواست برای بهره بردن از دانش خضر او را همراهی کند، خضر به سبب عدم احاطه علمی موسی بر امور و بی‌صبری وی در برابر رفتارهای خضر، مخالفت خود را اعلام کرد: ﴿وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا[۲۰۱] با اینکه موسی(ع) تعهد کرد شکیبا باشد و از خضر نافرمانی نکند، در برابر اقدامات خضر، مانند سوراخ کردن کشتی، کشتن غلام و تعمیر دیوار مردمانی که از پذیرایی آنان امتناع ورزیدند، نتوانست صبر کند و به اعتراض لب گشود و خضر نیز هر بار سخن خود را مبنی بر بی‌صبری موسی(ع) در امور به وی یادآور می‌شد: ﴿قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا[۲۰۲]، تا اینکه در نهایت خضر، راز اقدام‌های خود را که موسی در مورد آنها بی‌صبری داشت، برای وی بازگو کرد و از وی جدا شد: ﴿قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا[۲۰۳] برخی مفسران از این ماجرا برداشت کرده‌اند که شناخت فرجام نیک امور، زمینه‌ساز صبر است [۲۰۴] و چنان‌که گفته شده یقین پایه و اساس صبر و صبر از آثار آن است [۲۰۵] و برترین مردمان در شکیبایی هنگام بلایا کسانی‌اند که یقین بیشتری داشته باشند و اگر چنین دانشی کمتر باشد، بی‌تابی و جزع بیشتر خواهد بود.[۲۰۶] به فرموده قرآن ۲۰ نفر مؤمن شکیبا می‌توانند در برابر ۲۰۰ نفر کافر مقاومت کرده و بر آنان پیروز شوند و ۱۰۰ نفر مؤمن شکیبا توانایی غلبه بر ۱۰۰۰ نفر کافر را دارند. قرآن عامل آن را بی‌بهره بودن کافران از شناخت می‌داند: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ[۲۰۷]؛ زیرا مؤمنان کارهایشان بر پایه ایمان است که هیچ نیرویی با آن برابر نیست و ایمان بر شناخت مبتنی است که سجایای اخلاقی مانند شجاعت، استقامت، آرامش و وقار را در پی دارد. مؤمن می‌داند که به هر حال احدی الحسنیین (یکی از دو نیکی: پیروزی یا بهشت) نصیب وی خواهد شد؛ بر خلاف کافر که تنها بر اساس هوای نفس و فریب شیطان کار می‌کند.[۲۰۸] در ماجرای قوم سبأ نیز اشاره شده که فرجام آنان برای هر شکیبای سپاسگزاری مایه عبرت و درس‌آموز است؛ عبرت برای کسی که در ناملایمات شکیبایی ورزیده و در راحتی و آسایش سپاسگزار بوده است: ﴿فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۲۰۹].[۲۱۰] فرد صابر از این رخدادها درس می‌گیرد و می‌فهمد که صبر بر ناملایمات و دوراندیشی از بی‌تابی برتر است.[۲۱۱] براساس تفسیری دیگر، صبّار کسی است که تمام همت خود را صرف مطالعه در آیات خدا و تفکر در نعمت‌های او می‌کند.[۲۱۲]

ایمان

در آیاتی از قرآن کریم ایمان و صبر مقارن هم یاد شده‌اند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۱۳]؛ ﴿ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ[۲۱۴]؛ ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ[۲۱۵] که بیانگر پیوند این دو مفهوم دینی و اخلاقی است. ایمان است که دارنده خود را بر وانهادن هواهای نفسانی و ترک گمراهی تمرین می‌دهد،[۲۱۶] زیرا هیچ تکلیفی خالی از صبر و شکر نیست[۲۱۷] و به نظر برخی آیه ﴿إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۲۱۸] دلالت دارد که صبر و عمل صالح، از ایمان منفک نیست و ممکن نیست فرد بی‌ایمان، شکیبا و دارای اعمال صالح باشد.[۲۱۹] ایمان و یقین به حق، خاستگاه صفات نیکی است که پیامد آنها پیروزی، شجاعت، صبر و... است. [۲۲۰] ایمان سبب بالا رفتن روحیه شده و در نتیجه صبر و مقاومت افزایش می‌یابد و بر عکس، ضعف ایمان سبب کاهش روحیه و پیامد آن کاهش صبر و مقاومت است. ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ [۲۲۱].[۲۲۲] این صبر است که معیار درجه‌بندی مجاهدان است.

مؤمنان پس از آزموده شدن به بلایای گوناگون در صورتی از بشارت به پاداش الهی بهره‌مند خواهند شد که در ناملایمات شکیبا باشند: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۲۲۳] باور به مالکیت مطلق و حقیقی پروردگار و زوال مالکیت اعتباری انسان، سبب می‌شود تا در برابر بلایا شکیبا بوده و متأثر و اندوهناک نگردد. کسی که باور دارد فقط خدا مالک همه چیز است و او حق دارد و می‌تواند در ملک خودش هرگونه تصرفی کند، در مصائب، تأثر و خودباختگی نخواهد داشت.[۲۲۴] غلبه ۲۰ نفر از مؤمنان بر ۲۰۰ نفر از کافران و ۱۰۰ نفر بر ۱۰۰۰ نفر آنان ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ[۲۲۵] از این روست که مؤمنان کارهایشان، بر پایه ایمان است که هیچ نیرویی با آن برابر نیست.[۲۲۶] در آیات ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۲۲۷] از دسته‌ای از انسان‌ها یاد شده که در سختی‌ها ناسپاس و در هنگام آسایش دچار غرور می‌شوند و در برابر آنان افراد شکیبا و شایسته‌کار از این حالات مستثنا شده‌اند. به گفته برخی مفسران ﴿الَّذِينَ صَبَرُواْ تعبیر کنایی از مؤمنان به خداست؛ زیرا صبر از مقارنات ایمان است.[۲۲۸] نظر برخی اهل تفسیر هم بر آن است که اصولاً دو صفت صبر و شکر از آنِ مؤمنان موحدند که با توجه به توصیه‌های قرآن در این باره فقط در پی کسب خشنودی خدا بوده و با پذیرش آیات قرآن، به آنها متخلق شده‌اند.[۲۲۹]

دعا

مؤمنان موحد با استعانت از ایمان خود در برابر مشکلات و سختی‌ها ایستادگی می‌کنند و افزون بر آن با ارتباط با خدا از راه دعا به درگاه او، خواهان صبر مضاعف به هنگام روبه‌رو شدن با دشواری‌ها هستند؛ برای نمونه، مؤمنان مجاهد در سپاه طالوت وقتی با جالوت و سپاهیانش روبه‌رو شدند، از خدا صبر فراوان، گام‌های استوار و پیروزی بر کافران را خواستند: ﴿وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۲۳۰] و سرانجام نیز سپاه جالوت را به اذن خدا شکست دادند و داوود جالوت را کشت ﴿فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ [۲۳۱] همچنین جادوگران فرعون که پس از ایمان به خدا تهدیدهای فرعون را ناشی از ایمان خود به معجزات الهی دانستند، از درگاه خدا شکیبایی فراوان خواستند ﴿وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلافٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ[۲۳۲]؛ زیرا صبر در موقعیت‌هایی مانند سختی‌های رسالت و آزار دشمنان، تنها با توفیق الهی و تسهیل سختی‌ها از جانب او ممکن خواهد بود: ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ[۲۳۳][۲۳۴]

ذکر خدا

در چندین آیه خداوند متعالی پس از توصیه رسول گرامی به صبر، او را به تسبیح خدا سفارش کرده است: ﴿وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ[۲۳۵]؛ ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى[۲۳۶]؛ ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۲۳۷]؛ ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ[۲۳۸] برخی احتمال داده‌اند راز این مطلب آن است که ذکر تسبیح، به انسان روحیه شادابی می‌بخشد که صبر با همه تلخی به مذاق انسان شیرین می‌آید و انسان را از بیماری کم‌ظرفیتی و دلتنگی ایمن می‌کند، ازاین رو در آیات ﴿وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ[۲۳۹]، ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ[۲۴۰]، ﴿وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ[۲۴۱] پس از بیان دلتنگی رسول خدا، او را به تسبیح و حمد خدا فرمان داده است. [۲۴۲]

تقوا و خداترسی

تقوا از عوامل صبر است، از همین رو صبر صفت اهل تقوا قرار گرفته است ﴿قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ[۲۴۳]، ﴿الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ[۲۴۴].[۲۴۵] و اگر در آیه ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ [۲۴۶] به صبر و تقوا هر دو سفارش شده، از این روست که صبر عامل پیروزی بر دشمن است و مراد از تقوا در این آیه، مداومت بر امور ایمانی است.[۲۴۷] هابیل نیز پس از پذیرش قربانی خود و پذیرفته نشدن قربانی برادرش قابیل، وقتی از سوی قابیل به قتل تهدید شد، راز پذیرش قربانی خود را خداترسی و خودداری از اقدام متقابل در برابر اقدام او دانست: ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ[۲۴۸]، ﴿لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ[۲۴۹].[۲۵۰]

تواصی به صبر

در دو آیه قرآن بیان شده که مؤمنان یکدیگر را به صبر توصیه می‌کنند. ﴿ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ[۲۵۱]؛ ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ[۲۵۲] توصیه به صبر و نیز مصابره که در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۵۳] آمده، اثر مثبت روحی دارد و چنان‌که گفته شده، به صبر اجتماعی اشاره دارد؛ یعنی جمعیتی به اتفاق یکدیگر اذیت‌ها را تحمل کنند و در نتیجه برکاتی که در صفت صبر هست، دست به دست هم دهد و تأثیر صبر دوچندان گردد.[۲۵۴]

صبر انبیا

در آیات ۴۸ - ۹۰ سوره انبیاء ضمن بیان داستان شماری از انبیا و نام بردن از ایوب، اسماعیل، ادریس و ذوالکفل، همه آنان را از صابران به شمار آورده است: ﴿كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ[۲۵۵]؛ همچنین به رسول اکرم توصیه شده در صبر، پیامبران اولواالعزم را سرمشق خود قرار دهد: ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ[۲۵۶] نوح از پیامبران اولواالعزم است که ۹۵۰ سال با صبر و استقامت، قوم خود را به راه خدا دعوت کرد. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ[۲۵۷]، ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلا وَنَهَارًا فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلاَّ فِرَارًا وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا [۲۵۸] ابراهیم نیز به سبب شکیبایی فراوان در برابر سختی‌های رسالت و به ویژه به سبب مجادله با فرشتگان برای به تأخیر انداختن عذاب قوم لوط با وصف «حلیم» ستوده شده است: ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ[۲۵۹]؛[۲۶۰] نیز به سبب تحمل جفاهای پدرش آزر با وصف «حلیم» از او یاد شده است: ﴿وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ[۲۶۱].[۲۶۲] در میان انبیا از صبر برخی مانند ایّوب، یعقوب و اسماعیل به‌گونه ویژه یاد شده است. ایوب به بلاهایی مانند بیماری، از دست دادن عزیزان و اموال دچار شد ﴿وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۲۶۳]؛ ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ[۲۶۴][۲۶۵] ولی ناامید نشد و تنها از درگاه خدا رفع گرفتاری خود را خواست و خدا نیز دعایش را اجابت کرد ﴿بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ[۲۶۶]، ﴿ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ[۲۶۷]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ[۲۶۸] و از این رو از او به عنوان بنده‌ای نیکو و شکیبا یاد شده است: ﴿إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ[۲۶۹] حضرت یعقوب به پسرانش گفت در فراق یوسف صبر جمیل خواهد داشت: ﴿وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ[۲۷۰]، ﴿قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ[۲۷۱] براساس روایات، صبر جمیل آن است که کسی (از مشکلات) نزد مردم شکایت نبرد.[۲۷۲] در پایان آیه‌ای که از نابینا شدن یعقوب بر اثر اندوه گزارش داده، به این نکته اشاره شده که در همان حال «کظیم» بود. کظیم کسی است که با وجود خشم فراوان، آن را ابراز نمی‌کند،[۲۷۳] از این جهت اندوه یعقوب و از دست دادن بینایی‌اش در فراق یوسف با صبر وی منافات ندارد؛ زیرا در برابر مردم بی‌تابی نمی‌کرد و غم جانکاه و اندوه خود را فقط با خدا در میان می‌گذاشت: ﴿قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ[۲۷۴]؛ خدایی که از شنیدن ناله و شکایت و اصرار بندگان نیازمندش هرگز خسته و ناتوان نمی‌شود.‌[۲۷۵] بر پایه روایتی، یعقوب تسلیم فرمان خدا شد و هیچ‌گاه از بلاهایی که به او می‌رسید، نزد کسی شکایت نمی‌کرد.[۲۷۶] اسماعیل نیز در برابر آزمون دشوار قربانی شدن به دست پدر به وی گفت که به خواست خدا او را از صابران خواهد یافت: ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ[۲۷۷] پیش از آن خدای متعالی غلامی حلیم را به ابراهیم مژده داده بود: ﴿فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ[۲۷۸] که مقصود از آن اسماعیل است.[۲۷۹] داوود نیز در برابر سختی‌های رسالت شکیبا بود تا جایی که به رسول اکرم توصیه شده تا در برابر سخنان آزار دهنده مشرکان صبوری کند و به یاد داوود پیامبر باشد که در تسبیح و عبادت خدا بسیار توانمند بود: ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ[۲۸۰]؛[۲۸۱] همچنین از ایّوب، ابراهیم، اسحاق، یعقوب، اسماعیل، اَلْیَسَع و ذوالکفل یاد کند که همه از نیکان بودند ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ[۲۸۲]، ﴿وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ[۲۸۳]، ﴿وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ[۲۸۴]

آثار و برکات صبر

در قرآن کریم برای صبر آثار و پاداش‌های متنوعی بیان شده است. به‌گفته برخی، بیشتر فضایل و خوبی‌ها از آثار صبرند.‌(۱) صابران به‌طور کلی به پاداش دنیوی و اخروی بشارت داده شده‌اند: «وَ اللَّهُ یحِبُّ الصَّابِرِینَ *‌ فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ». (آل‌عمران / ۳، ۱۴۶ و ۱۴۸) در آیه ۱۵۵ سوره بقره / ۲ به صابرانبشارت داده شده؛ ولی متعلَّق آن ذکر نشده است. بیان نشدن متعلَّق بشارت، نشانه گرانقدریِ آن است.(۲) در ماجرای موسی و خضر، موسی برای بار سوم به خضر تعهد داد که اگر از این‌پس درباره رفتار خضر چیزی بپرسد، خضرحق دارد با او همراهی نکند: «قالَ إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَی‌ءٍ بَعْدَها فَلا‌تُصاحِبْنِی‌قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّی عُذْرا». (کهف / ۱۸، ۷۶) بر پایه نقلی، رسول خدا پس از تلاوت این آیه فرمود اگر موسی صبر کرده بود ۱۰۰۰ امر شگفت‌انگیز را از خضر مشاهده می‌کرد.(۳) آثار صبر در دنیا و آخرت عبارت‌اند از: ۱. [۲۸۵] ۲. [۲۸۶] ۳. [۲۸۷]

آسان شدن سختی‌ها

از مهم‌ترین آثار صبر در دنیا، غلبه بر سختی‌های تکلیف و مقابله با تنگناهای زندگی است. به وسیله صبر، آدمی بر انجام طاعات توانمند شده و از گناهان دوری می‌کند:(۱) «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة». (بقره / ۲، ۴۵) جمع میان صبر و نماز بهترین وسیله‌ای است که می‌توان از آن در برابر ناملایمات استعانت جست.(۲) فرمان یادشده به دنبال فرمان‌های دیگری است که در آیات پیشین به صورت واجبات و محرماتِ نیازمند به صبر و استقامت مطرح شده و چنین جایگاهی با سفارش به صبر از یک سو و ارتباط با خدا از سوی دیگر متناسب است.(۳) صبر است که انسان را در چنین شرایطی از تزلزل و بی‌تابی و مغلوب شدن حفظ می‌کند.(۴) گرچه بر پایه روایاتی از شیعه (۵) و اهل تسنن (۶) صبر در آیه یادشده به روزه تفسیر شده، از باب بیان یکی از مصادیق روشن آن است،(۷) زیرا روزه‌داری، عامل پایداری دربرابر هوای نفس است.(۸) ۱. [۲۸۸] ۲. [۲۸۹] ۳. [۲۹۰] ۴. [۲۹۱] ۵. [۲۹۲] ۶. [۲۹۳] ۷. [۲۹۴] ۸. [۲۹۵]

بهره‌مندی از امداد خدا و پیروزی

صبر از عوامل بهره‌مندی از امدادهای خدا و گذر از نابسامانی‌ها و رسیدن به آسایش و پیروزی است؛ برای نمونه، انبیای الهی با شکیبایی در برابر تکذیب و آزار مخالفان از نصرت الهی برخوردار شدند: «وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ فَصَبَرُواْ عَلی‌مَا کُذِّبُواْ وَ أُوذُواْ حَتی أَت ٰ هُمْ نَصْرُنَا».‌(انعام / ۶، ۳۴) وقتی فرعونیان اعلام کردند قصد دارند پسران بنی‌اسرائیل را کشته و زنانشان را به خدمت بگیرند، موسی به قوم خود دلداری داد و از آنان خواست برای دفع بلای فرعونیان از خدا مدد گرفته و شکیبا باشند. در این صورت پیروزی و فرجام نیک، همانند دیگر پرهیزگاران برای آنان خواهد بود: «قالَ مُوسی‌لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یورِثُها مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ». (اعراف / ۷، ۱۲۸)(۱) چنین شد که خداوند پس از هلاک فرعونیان، بنی‌اسرائیل را وارث و فرمانفرمای مملکت شام و مصر کرد و سرزمین‌هایی پهناور را به تصرف آنها درآورد و وعده پیروزی را که به موسی و پیروانش داده بود، محقق ساخت: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی‌بارَکْنا فیها وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنی‌عَلی‌بَنی‌إِسْرائیلَ بِما صَبَرُوا». (اعراف / ۷، ۱۳۷) مراد از «تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنی»‌ تحقق وعده الهی مبنی بر وراثت زمین و هلاک شدن دشمنانشان است.(۲) زمانی که خدای متعالی موسی را با آیات خود به سوی بنی‌اسرائیل فرستاد، به او فرمان داد قوم خود را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون آورد و ایام‌الله (ایام نجات آنان از فرعونیان) را به آنان یادآوری کند و البته یادآوری ایام‌الله را برای هر صبرپیشه سپاسگزاری مایه عبرت دانست: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی‌بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیامِ اللَّهِ إِنَّ فی‌ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ». (ابراهیم / ۱۴، ۵) برخی «صَبَّار» در این آیه را به معنای «پُرصبر» بر انجام طاعات و در برابر ناملایمات دانسته‌اند.(۳) به گفته برخی مفسران، مراد از آیات در این آیه، عبرت‌ها و به گفته برخی ادله و نشانه‌هاست.(۴) عبرت‌آموزی یا دلیل بودن آیات خدا برای شکیبایان از آن روست که ضمن صبر بر بلایا با تلاش خود، به پیروزی و رسیدن به آسایش امید دارند و این خصلت از آنِ مؤمنان راستین است.(۵) خداوند در ۴ مورد از همراهی با صابران سخن گفته است: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین ‌» (بقره / ۲، ۱۵۳، ۲۴۹)؛ «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرین». (انفال / ۸، ۴۶، ۶۶) همراهی خدا در این موارد، سرپرستی خاصی است و حمایت و امداد غیبی خدا را نسبت به صابران می‌رساند.(۶) تأکید امر به صبر با جمله «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (انفال / ۸، ۴۶) از این روست که صبر نیرومندترین کمک در سختی‌ها و محکم‌ترین پایه در تصمیم‌گیری‌هاست و صبر است که به انسان فرصت تفکر صحیح می‌دهد.(۷) در جای دیگری به مؤمنان وعده داده شده اگر صبر و تقوا پیشه کنند، از کینه دشمنان در امان خواهند بود: «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یضُرُّکُمْ کَیدُهُمْ شَیئاً» (آل‌عمران / ۳، ۱۲۰) و در آیه‌ای دیگر وعده داده شده که چنانچه صبر و پرهیزگاری کنند، خدا آنان را با ۵۰۰۰ فرشتۀ نشاندار یاری خواهد کرد: «بَلی‌إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ» (آل‌عمران / ۳، ۱۲۵)؛ همچنین به مسلمانان بشارت داده شده در صورت صبر و بردباری، ۲۰ نفر از آنان در جهاد با کافران بر ۲۰۰ نفر و ۱۰۰نفر آنان در صورت صبر، بر ۱۰۰۰ نفر از کافران چیره می‌شوند: «إِن یکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَبِرُونَ یغْلِبُواْ مِاْئَتَیْنِ وَ إِن یکُن مِّنکُم مِّاْئَةٌ یغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا». (انفال / ۸، ۶۵) نمونه دیگر از تأثیر صبر در امداد و پیروزی درباره قوم بنی‌اسرائیل است: شماری از بنی‌اسرائیل بر اثر صبر و یقین به آیات خدا به مقام پیشوایی و هدایتگری رسیدند: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یوقِنُونَ». (سجده / ۳۲، ۲۴) این امر مخصوص بنی‌اسرائیل نیست، بلکه درسی است برای همه امت‌ها که پایه‌های یقین خود را محکم کنند و از مشکلاتی که در راه به ثمر رساندن خط توحید است نهراسند و صبر و مقاومت پیشه کنند تا پیشوایان مردم و رهبر امت‌ها در تاریخ شوند،(۸) چنان‌که تحقق وعده خدا مبنی بر پیروزی پیامبر اکرم و عذاب دشمنانش در دنیا به صبر آن حضرت منوط شده است:(۹) «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِینَّکَ بَعْضَ الَّذی نَعِدُهُمْ». (غافر / ۴۰، ۷۷) پیروزی مسلمانان صدر اسلام نیز در سایه هجرت و شکیبایی و توکل بر خدا حاصل شد. (نحل / ۱۶، ۴۱ - ۴۲) یوسف نیز رسیدن به مقام صدارت و عزیزی مصر را نعمتی الهی دانست که به شرط تقواپیشگی و صبر نصیب نیکوکاران می‌شود: «إِنَّهُ مَنْ یتَّقِ وَ یصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ». (یوسف / ۱۲، ۹۰) طالوت و سپاهیان وی نیز با صبر و مقاومت در جهاد، از خدا نصرت‌طلبیدند و به پیروزی شماری اندک بر گروه بسیار امیدوار و با همین روحیه، بر سپاه جالوت پیروز شدند و داوود جالوت را کشت. (بقره / ۲، ۲۴۹ - ۲۵۱) ۱. [۲۹۶] ۲. [۲۹۷] ۳. [۲۹۸] ۴. [۲۹۹] ۵. [۳۰۰] ۶. [۳۰۱] ۷. [۳۰۲] ۸. [۳۰۳] ۹. [۳۰۴]

بهره‌مندی از فهم صحیح و عبرت گیری

همان‌گونه که در مرحله‌ای، شناخت عامل صبر است، در مرحله دیگری می‌تواند از آثار آن باشد. قرآن کریم پس از اشاره به ماجرای خودنمایی قارون با زر و زیورهای خود در برابر قومش و آرزوی دنیاطلبان بر دارابودن ثروتی همانند ثروت او، سخن کسانی را نقل کرده که از دانش واقعی بهره‌مند بودند. به نظر ایشان، پاداش خدا برای افراد باایمان و شایسته‌کار برتر از ثروت دنیاست، و اشاره کرده که تنها شکیبایان‌اند که توانفهم این برتری را دارند: «فَخَرَجَ عَلی‌قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قالَ الَّذِینَ یرِیدُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا یا لَیتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِی قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیم ‌* وَ قالَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیلَکُمْ ثَوابُ اللَّهِ خَیرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ لا یلَقَّاها إِلَّا الصَّابِرُونَ». (قصص / ۲۸، ۷۹ - ۸۰) تلقی که در «لا یلَقَّاها» یادشده به معنای فهمیدن و دریافت کردن و مقصود این است که سیره ایمان و عمل صالح را کسی نمی‌فهمد یا موفق به دریافت و عمل به آن نمی‌گردد، مگر صابران؛ زیرا تصدیق به برتر بودن پاداش اخروی نسبت به بهره‌های دنیوی برای کسی محقق می‌شود که دارای صفت صبر بر تلخی مخالفت با نفس اماره باشد،(۱) چنان‌که صبر عاملی برای فهم و عبرت گرفتن از قدرت الهی در روان ساختن کشتی بر دریاهاست: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِیرِیکُمْ مِنْ آیاتِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ» (لقمان / ۳۱، ۳۱؛ نیز شوری / ۴۲، ۳۳)؛ زیرا تفکر و مطالعه در آفرینش و اسرار آن، به (شناخت و) ایمان می‌انجامد.(۲) ۱. [۳۰۵] ۲. [۳۰۶]

بهره‌مندی از پاداش ویژه

همه کارهای صابران، برترین کار در نوع خود نزد خدا به شمار می‌آید و از همین رو برترین پاداش را نیز خواهند داشت: «وَ لَنَجْزِینَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یعْمَلُونَ ‌». (نحل / ۱۶، ۹۶)(۱) آن دسته از اهل کتاب نیز که به پیامبر اکرم ایمان آوردند، به سبب ایمان و ایستادگی در برابر خواهش‌های نفسانی و نیز تحمل آزار مشرکان به دو بار پاداش وعده داده شده‌اند: «أُولئِکَ یؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَینِ بِما صَبَرُوا» (قصص / ۲۸، ۵۴): یک بار برای ایمان به کتاب آسمانی خود و بار دیگر به سبب ایمان به قرآن و صبر بر آن.(۲) به صابران پاداش کامل و بی‌حساب وعده داده شده است: «إِنَّما یوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِسابٍ ‌». (زمر / ۳۹، ۱۰) به گفته برخی مفسران، مراد از «بِغَیرِ حِسابٍ» این است که پاداش آنان به قدری فراوان است که محاسبه‌پذیر نیست (۳) و اطلاق آن شامل هر صبری می‌شود.(۴) برخی دیگر این نظر را نپسندیده و گفته‌اند مقصود این است که صابران بر خلاف دیگران حسابرسی اعمال ندارند و نامه اعمالشان گشوده نمی‌شود و اجرشان همسنگ اعمالشان نیست، بلکه بسی فراتر است.(۵) ۱. [۳۰۷] ۲. [۳۰۸] ۳. [۳۰۹] ۴. [۳۱۰] ۵. [۳۱۱]

بهره‌مندی از محبت و رحمت خدا

صابران محبوب خدایند: «وَ اللَّهُ یحِبُّ الصَّابِرینَ» (بقره / ۲، ۱۴۶) و به صلوات و رحمت الهی بشارت داده شده‌اند: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ * أُولئِکَ عَلَیهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ». (بقره / ۲، ۱۵۵ و ۱۵۷) از برخی کاربردهای رحمت در قرآن (انعام / ۶، ۱۳۳؛ اعراف / ۷، ۱۵۶) برمی‌آید که رحمت، عطیه مطلق خدا و موهبت عام ربّانی است. بنابراین صلوات خدا نسبت به بنده‌اش، توجه خاص به بنده خویش است تا رحمت خود را شامل حال وی کند.[۳۱۲]

بهره‌مندی از مغفرت

برای مردان و زنان صابر، آمرزش و پاداش بزرگی از سوی خدا در آخرت آماده شده است: «وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ... أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً» (احزاب / ۳۳، ۳۵) و برای کسانی که پس از تحمل شکنجه، هجرت کردند، سپس به جهاد پرداختند و بردباری ورزیدند، وعده مغفرت و رحمت داده شده است. (نحل / ۱۶، ۱۱۰) برای افراد باایمان که صبر را در برابر شداید و رخدادهای سخت زندگی پیشه کرده‌و در همه حال اعمال صالح دارند، آمرزش و پاداش بزرگی خواهد بود: «وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُلَیقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ * إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئکَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ». (هود / ۱۱، ۱۰ - ۱۱)[۳۱۳]

بهره‌مندی از بهشت و نعمت‌های آن

افزون بر آنچه از پاداش‌های کلی صابران در قرآن یاد شده، در برخی آیات به نمونه‌هایی از پاداش‌های آنان در عالم آخرت اشاره شده است: در پاره‌ای از آیات بهره‌مندی از بهشت و جاودانگی در آن، پاداش مؤمنان شکیبا و شایسته‌کار قرار داده شده است: «لِلَّذِینَ اتَّقَوْا جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تحْتِهَا الْأَنْهَ ٰ رُ خَ ٰ لِدِینَ فِیهَا وَ أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ * الصَّ ٰ برِینَ وَ الصَّ ٰ دِقِینَ وَ الْقَ ٰ نِتِینَ وَ الْمُنفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ» (آل‌عمران / ۳، ۱۵ و۱۷؛ نیز رعد / ۱۳، ۲۴؛ عنکبوت / ۲۹، ۵۸ - ۵۹)، چنان‌که به مجاهدانی که بر سختی‌های جهاد شکیبا بوده‌اند، نوید ورود به بهشت داده شده است: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَ ٰ هَدُواْ مِنکُمْ وَ یعْلَمَ الصَّابرِینَ» (آل‌عمران / ۳، ۱۴۲)؛ همچنین پاداش ابرار بر اثر صبرشان، بهشت و پرنیان بهشتی خواهد بود: «وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِیراً» (انسان / ۷۶، ۱۲) به دسته دیگری از بندگان خاص خدا که در دنیا در برابر تمسخر مشرکان شکیبایی می‌کردند، پاداش ویژه خدا عطا خواهد شد و در شمار رستگاران خواهند بود. (مؤمنون / ۲۳، ۱۱۰ - ۱۱۱) صابران در بهشت نه تنها از نعمت‌های جسمانی برخوردارند، از اکرام و احترام ویژه‌ای نیز بهره‌مندند؛ برای نمونه، از بندگان خاص خدا (عبادالرحمن) به سبب صبرشان با درود و سلام استقبال شده و در جایگاهی نیکو مستقر می‌شوند: «أُوْلئِکَ یجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ یلَقَّوْنَ فِیها تَحِیةً وَ سَلاماً * خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً». (فرقان/ ۲۵، ۷۵ - ۷۶) فرشتگان بر صاحبان خرد ناب به سبب بردباری در راه کسب خشنودی پروردگارشان درود فرستاده و بشارت جایگاهی نیکو را به آنان می‌دهند. (رعد / ۱۳، ۲۲ - ۲۴) متقیان شکیبا افزون بر پاداش بهشت با نهرهای جاری در آن و نیز همسرانی پاکیزه، از خشنودی خدا بهره‌مند خواهند بود. (آل‌عمران / ۳، ۱۵، ۱۷)

حکم صبر

در آیات بسیاری پیامبر یا مؤمنان به صبر فرمان داده شده‌اند. (برای نمونه: هود / ۱۱، ۴۹؛ طه / ۲۰، ۱۳۰؛ روم / ۳۰، ۶۰؛ آل‌عمران / ۳، ۲۰۰؛ انفال / ۸، ۴۶) با توجه به اینکه متعلَّق صبر در مواردی کلی است و در مواردی طاعت یا معصیت است، می‌توان گفت هر جا به صبر فرمان داده شده، حکم آن مطلوبیت (وجوب یا استحباب) است و از همین رو برخی مفاد «اصْبِرُوا» در آیه ۲۰۰ سوره آل‌عمران / ۳ را لزوم پایبندی به عبادات و دوری از محرمات دانسته‌اند،(۱) یا به طور مثال در آنجا که از رسول خدا خواسته شده در برابر سخنان‌آزار دهنده مشرکان صبر و با شیوه‌ای نیکو آنان را رها کند: «وَ اصْبِرْ عَلی‌ما یقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمیلاً»، (مزّمل / ۷۳، ۱۰) برخی مفسران از فرمان به صبر در آیه یادشده وجوب صبر مبلغان دینی در برابر آزار و اذیت‌های این راه را برداشت کرده‌اند.(۲) در برخی منابع حدیثی ـ فقهی شیعی نیز ابوابی در زمینه حکم صبر آمده است؛(۳) برای مثال، یک باب با عنوان «استحباب صبر در همه امور» آمده و بر اساس روایتی از امام صادق صبر در همه امور لازم است.(۴) بابی هم با عنوان «وجوب صبر بر طاعت و صبر از معصیت» ذکر شده است.(۵) افزون بر آنها بابی هم با عنوان «استحباب صبر در برابر بلایا و آزار همسایه» آمده است.(۶) گفتنی است که در ابواب یادشده عموماً احادیثی در زمینه فضیلت اقسام صبر و توصیه به آن آمده‌اند.

بعضی نیز با این فرض که امر، بر وجوب دلالت دارد، حکم وجوب صبر را از آیات یادشده استفاده کرده‌اند،(۷) چنان‌که بر وجوب صبر ادعای اجماع نیز شده است.(۸) بنابراین صبر بر واجبات و ترک محرمات، واجب و صبر بر مستحباتترک مکروهاتمستحب است.(۹) در مواردی نیز صبر از بی‌صبری بهتر دانسته شده است؛ مانند صبر در برابر بدی دیگران و گذشت از انتقام که برای بردباران بهتر دانسته شده است: «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیرٌ لِلصَّابِرینَ». (نحل / ۱۶، ۱۲۶) برخی از این آیه حکم استحباب صبر را برداشت کرده‌اند.(۱۰) نمونه چنین صبری خودداری هابیل از اقدام متقابل در برابر برادرش قابیل است: هابیل به قابیل گفت «اگر دستت را به سوی من دراز کنی تا مرا بکشی، من هرگز دست خود را به سوی تو دراز نخواهم کرد تا تو را بکشم» و علت آن را خداترسی خود دانست:‌«لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیّ یدَکَ لِتَقْتُلَنی‌ما أَنَا بِباسِطٍ یدِی إِلَیکَ لِأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمینَ». (مائده / ۵، ۲۸) برخی مفسران گفته‌اند در آن زمان کشتن دیگری در مقام دفاع جایز نبوده و هابیل مأمور به صبر بوده است.(۱۱) ۱. [۳۱۴] ۲. [۳۱۵] ۳. [۳۱۶] ۴. [۳۱۷] ۵. [۳۱۸] ۶. [۳۱۹] ۷. [۳۲۰] ۸. [۳۲۱] ۹. [۳۲۲] ۱۰. [۳۲۳] ۱۱. [۳۲۴]

روش قرآن کریم در دعوت به صبر

روش قرآن کریم در دعوت به صبر را، بر اساس آیات این کتاب نورانی می‌توان در این چند بند خلاصه نمود:

  1. قرآن کریم، نخست مردمان را امر می‌فرماید که از صبر کمک گیرند. در این‌گونه از آیات، "آنچه بر آن صبر می‌شود" معمولاً حذف شده است، تا بر اساس قواعد زبان عرب، عمومیّت آن را به اشاره گیرد. از این‌رو می‌توان از صبر کمک گرفت و به واسطه آن یاری جست، تا در سیر و سلوک، در حلّ مشکلات و باز شدن درب‌های مقامات عالی، آدمی فرونمانده به سعادت دو جهانی نائل شود. به این آیه شریفه بنگرید: ﴿اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۳۲۵].
  2. زان پس وعده می‌فرماید که خداوند متعال با صابران است، و تأکید می‌نماید که این مسأله باعث می‌شود تا عنایت ویژه او شامل حال آنان شود. این وعده در بسیاری از آیات این کتاب تکرار شده، و برای تحریک جان‌های مشتاقْ به‌سوی تحصیل فضیلت صبر و صبرورزی، بسیار نافع است.
  3. خداوند متعال نکته‌ای لطیف را به یادآوری می‌گیرد؛ و آن اینکه آزمایش‌ها و ابتلاهای دنیایی، از لوازم جدایی‌ناپذیر موجودات این دنیا و حیات آن است؛ چه کامل شدن هر موجودی وابسته به همین آزمایش‌ها و گرفتاری‌ها است. آدمی در این میان با اختیار خود به این وسیله تکامل می‌یابد، و دیگر موجودات بدون آنکه از اختیاری برخوردار باشند، به چنین کمالی متناسب با نوع وجود خود دست می‌یابند. به این دو آیه شریفه بنگرید: ﴿ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ[۳۲۶]؛ ﴿مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۲۷]. انسان، یگانه موجودی است که در این آزمایش‌ها و گرفتاری‌ها اختیار داشته، می‌تواند روش خود را انتخاب نماید؛ از این‌رو یا در آنها مردود شده به واسطه عدم صبر کردن بر آنها تنها از گرفتاری بدون اجر و ثواب، رنج برَد؛ و یا آنکه در آن امتحان‌ها پیروز شده به درجات بلند و مقامات رفیع دست یابد. در این صورت این بلاها او را تصفیه کرده به شفافیت روحانی می‌رساند، همان‌گونه که سنگ طلا نیز در آتش نهاده می‌شود، تا آتش ناخالصی‌های آن را زدوده باعث ارزشمند شدنش گردد: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ[۳۲۸].
  4. پس از آن، گه گاه اشاره می‌فرماید که به دست آوردن ملکه تقوی، در گرو صبر است. از این‌رو هرکس بر مصائب و سختی‌ها صبر نورزد، به گناهان گرفتار می‌شود؛ همان‌گونه که کسی که بر انجام طاعات الهی صبر نکند، سرانجام به گناهان مبتلا می‌شود؛ پر واضح است که این هر دو در مقابل تقوی قرار دارد. آیه زیرین در شمار این آیات قرار دارد: ﴿وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۳۲۹]
  5. در مرتبه پنجم نیز، راهنمائی می‌فرماید که صابران مورد محبّت الهی هستند؛ و می‌دانیم که هرکس مشمول محبّت الهی گردد، بدون تردید به خیر دنیا و آخرت دست یافته است: ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۳۳۰]. در برخی از آیات همین کتاب الهی، به ثواب‌های دو جهانی که برای صابران فراهم شده، اشاره می‌شود. در شمار آیاتی که ثواب این جهانی آنان را روشن می‌فرماید، می‌توان به این آیه اشاره کرد: ﴿إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[۳۳۱]. درباره ثواب اخروی اینان نیز، می‌توان گفت که هر عملی در قیامت از ثوابی معیّن و مشخص برخوردار است؛ صابران اما ثوابی غیر محدود در می‌یابند، که بر خلاف دیگر ثواب‌ها از اندازه‌ای مشخص بهره‌مند نیست: ﴿إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۳۳۲].
  6. در مرتبه ششم نیز، اشاره می‌فرماید که تهذیب نفس متوقّف بر صبر می‌باشد، و پاکیزگی نفس انسان بدون چنگ انداختن در فضیلت صبر به دست نخواهد آمد؛ همان‌گونه که قلب سلیم نیز -که به شهادت کتاب‌های آسمانی و تصدیق انبیاء (ع)، می‌تواند به ایمان دست یابد و محلّ آن گردد- تنها در سایه صبر به دست می‌آید و بس: ﴿وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ[۳۳۳]. ورنه انسان لجوج عنادورز، که محبّت مال و مقام را در دل داشته به واسطه آنها فریفته شده است، هرگز نمی‌تواند حق را بپذیرد و آن را در خانه قلب خود جای دهد: ﴿وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۳۳۴]. بدین ترتیب آشکار می‌شود، که به واسطه تهذیب نفس است که برکندن ریشه‌های این درخت آلوده از جان آدمی، ممکن می‌شود؛ حضرت حق با اشاره به اهمیّت صبر در زمینه هدایت و هدایت‌گری، می‌فرماید: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۳۳۵]
  7. قرآن کریم به گونه مکرّر یادآوری می‌فرماید، که صبر تنها سلاحی است که پیامبران بزرگوار الهی (ع) در مسیر هدایت‌گری و تبلیغ آیین، به کار می‌برده‌اند. از همین رو است که او - جلَّ وعلا! - پیامبر خاتم (ص) را نیز امر می‌فرماید، که با پیروی از پیامبران پیشین چنین کند: ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ[۳۳۶]. نیز می‌فرماید: ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ[۳۳۷].
  8. قرآن کریم در حکایت داستان حضرت موسی (ع) و عبد صالح، تبیین می‌فرماید که تحصیل فضائل - و از آن جمله علوم مربوط به معرفت الله - به اموری چند محتاج است. در این شمار است تحمّل سختی‌های خاصّ این مسیر، صبر ورزیدن در تحصیل، رسیدن به محضر بنده‌ای صالح که خود به مرتبت استادی رسیده باشد، تسلیم شدن در مقابل او بعد از عبور از مرتبه تواضع، تقیُّد به شرع در تمامی زمینه‌های آن حتّی زمینه‌های ظاهریش، ثبات و استقامت در تحصیل کمال، کمک کردن به مردم در اموری که بر آنان سنگین می‌آید، درخواست یاری نمودن از حضرت حق هم به زبان حال و هم به زبان قال؛ همه این امور - و دیگر اموری که از آن یاد نکردیم- سخت نیازمند صبر است؛ طُرفه آنکه تحصیل فضیلت صبر نیز، خود نیازمند به صبر است!. در همین حکایت، لطایف دیگری نهفته است، که بسیاری از مشکلات علمی - که علم، خود از حلّ آن ناتوان است - را، باز می‌گشاید. مسأله قضاء و قدر، جبر و تفویض، امر بین الأمرین، مصالحی که در عالم واقع در مورد هر یک از احکام شریعت نهفته است، منوط بودن افعال و اراده‌های الهی به همین مصالح؛ و دیگر مسائلی که در اینجا در صدد تحقیق آنها نیستیم، به وسیله این داستان مورد تحلیل واقع می‌شود. آنچه با موضوع کتاب ما در پیوند بوده به فصل حاضر مربوط می‌باشد، آن است که تحصیل فضائل اخلاقی و معارف الهی، خود در گرو صبر بوده بدان نیازمند است. در این حکایت، عبد صالح به وضوح به حضرت موسی (ع) خطاب می‌نماید که: ﴿قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا [۳۳۸]؛ و موسی (ع) در پاسخ او می‌فرماید: ﴿قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا[۳۳۹].
  9. این کتاب آسمانی، یکی از سنّت‌های الهی - که در بسیاری از آیات بدان اشاره فرموده- را، در این زمینه نیز به تبیین می‌گیرد. آن سنّت آن است که دست‌یابی به هدف، تنها پس از تلاش فراوان روی می‌دهد؛ شیرینی همیشه پس از تلخی، و آسانی پس از رنج و سختی قرار دارد؛ به این دو آیه شریفه بنگرید: ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا[۳۴۰]
  10. نیز نشان می‌دهد که حضرت خلیل الرحمن (ع)، تنها پس از آنکه مراتبی بی‌نظیر از صبر را گذرانید، به مرتبه امامت- که برترین مقام ممکن در عالم انسانی است- دست یافت: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۳۴۱]؛ نیز به وضوح در این زمینه می‌فرماید: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا[۳۴۲].

توضیح اجمالی این مطلب آنکه، ابراهیم خلیل (ع) نخست در شمار انبیاء عظام (ع) بود، و زان پس در شمار رسولان (ع) و آنگاه رسولان اولی العزم قرار گرفت؛ از این‌رو چون تمامی کره زمین در حیطه بعثت او قرار گرفت، خود بر تمامی انبیاء آن روزگار ولایت یافت، زان پس امّا به مرتبه امامت دست یافت: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۳۴۳].

این مرتبه بلند، مرتبه وساطت در رسانیدن فیض به تمامی مخلوقات است؛ فیضی که آن را "وجود منبسط" خوانده‌اند، و قرآن کریم از آن به "اَمر" تعبیر می‌فرماید: ﴿وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ[۳۴۴]؛ ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۳۴۵]؛ عارفان مسلمان، همین فیض را "کُن رحمانی" / امر وجودی حضرت حق، می‌خوانند. آیه پیش‌گفته، به وضوح دلالت می‌نماید که آن حضرت، به این مقام بلند دست نیافت مگر آنکه صبر ورزید و در مسیر خویش استقامت نمود؛ مشکلاتی همچون وانهادن همسر و فرزند شیرخوار در بیابانی خشک و سوزان، آماده کردن خویشتن برای ذبح فرزند جوان رشیدی که به تمامی محاسن ظاهری و باطنی آراسته شده، و... در این شمار است؛ که تنها با صبر بی‌مانند آن حضرت می‌توان سربلند از آن خارج شد.

آری! با این همه ولایت تکوینی آن حضرت در مقابل ولایت تکوینی رسول خاتم (ص) و اوصیاء معصومینش (ع) جز قطره‌ای در مقابل دریا نبود!؛ حضرت حق خود این مطلب را این‌گونه به اشارت می‌گیرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۳۴۶].

چه در این آیه، نخست از ولایت الهی سخن رفته، و زان پس از ولایت پیامبر اکرم (ص) و امیرمؤمنان؛ حال عطف ولایت اینان بر او - جلَّ وعلا! - نشان از آن دارد که همان‌گونه که ولایت الهی در بالاترین مرتبه ممکن است، ولایت اینان نیز همین‌گونه است.

تفاوت در این میان، تنها در آن است که ولایت الهی ذاتی است، امّا ولایت معصومان عرضی بوده از منبع ولایت - که همان ذات بی‌پایان الهی است - به‌دست می‌آید. در باره حضرت ابراهیم (ع) امّا، آیه شریفه دلالت می‌فرماید که ولایت او، تنها تا موقعی است که در میان مردمان به سر می‌برد: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۳۴۷].

درباره حضرت عیسی بن مریم (ع) نیز، حکایت ولایت ایشان حکایتی همین‌گونه است؛ چه آیه شریفه به روشنی نشان می‌دهد که ولایت ایشان، تنها تا زمان حضور آن پیامبر عظیم‌الشَّأن در میان مردمان امتداد خواهد داشت: ﴿ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ[۳۴۸].

پُر واضح است که ولایت مقیّد به زمانی خاص، با ولایتی که به ولایت الهی پیوند خورده باشد، فاصله‌ای بلند همچون فاصله میان زمین و آسمان خواهد داشت!

کوتاه سخن آنکه، سخن فعلی ما در آن است که حضرت خلیل الرَّحمن و نیز حضرت روح الله (ع) تنها با صبر ورزیدن در مشکلات، سختی‌ها و امتحان‌های دشوار، به آن مقام بلند دست یافتند؛ و اگر نبود صبری که از خود نمودند، هرگز به آن مراتب والا نائل نمی‌گشتند: ﴿وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ[۳۴۹]؛ ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ[۳۵۰].

از همین آیه شریفه و دیگر نمونه‌های آن، می‌توان به نکته‌ای دیگر نیز دست یافت. آن نکته که سالکان کوی کمال را هر لحظه به کار می‌آید، آن است که تمامی مردمان با صبر ورزیدن بر مشکلات، می‌توانند به مقام ولایت تکوینی دست یابند. اینان بنا بر استعدادی که در خمیرمایه جان خویش نهفته دارند، و به اندازه صبری که در مقابل مشکلات سلوک به خرج می‌دهند، می‌توانند به ولایت الهی دست یافته در مراتب هستی به تصرّف پردازند.

در برخی از روایاتی که در تفسیر این آیه شریفه وارد شده، چنان آمده که جناب آصف بن برخیا، تخت بلقیس را از سرزمین یمن در زمانی کوتاه‌تر از زمان گردانیدن چشم، به محضر حضرت سلیمان (ع) آورد؛ چه او به بهره‌ای اندک از دانش قرآن دست یافته بود، این بهره او در مقابل تمامی علم قرآن تنها قطره‌ای بود در مقابل اقیانوس محیط، و ذرّه‌ای در مقابل بیکران هستی.

در برخی از احادیث قدسی این‌گونه آمده است که: "بنده من! مرا اطاعت کن تا تو را مانند- و یا نمونه - خود قرار دهم، چه من چون بگویم باش خواهد بود، تو نیز چون گویی باش خواهد بود" [۳۵۱].

در روایات بسیاری که بخشی از آن در کتاب شریف "کافی" آمده است، چنین آمده که بنده می‌تواند به واسطة ریاضت‌های مشروع به مقام قرب الهی رسد؛ در این صورت هر آنچه که از امور غیر عادی اراده نماید، پدید خواهد آمد؛ طی الأرض طی اللسان و دیگر خوارق نقل شده از اهل دل، در شمار همین امور است.

آورده‌اند که شیخ عارفْ شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی از روستای نخودک به قصد زیارت حرم حضرت ثامن الحجج (ع) پیاده حرکت می‌نمود، فاصله نخودک تا مشهد چهار فرسخ بود و طی کردن این مسیر به صورت طبیعی به زمانی چندین ساعته نیاز داشت. شیخ امّا تنها دقایقی چند در راه بود، و طُرفه آنکه در رفت و برگشت خود، قرآن کریم را نیز ختم می‌نمود. او هم از مقام طیُّ الأرض برخوردار بود و هم از مقام طیُّ اللسان. در این دو مقام، نه عبور از فاصله‌های دور نیازمند به زمان است، و نه خواندن اذکار، اوراد و سُوَر بسیار به گذشت زمان نیازمند خواهد بود. آری! اگر کسی حالات اهل دل را نیز برنتابد و این سخنان را یاوه انگارد، باز نمی‌تواند آیه شریفه قرآنی که حکایت از سیره جناب آصف داشت را انکار نماید: ﴿أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ[۳۵۲].

روایتی صحیح در "کافی" شریف به چشم می‌آید، که بر اساس آن پیامبر اکرم (ص)- به روایت امام باقر (ع) و امام صادق (ع) - از حضرت حق روایت می‌فرماید که: "بنده با مستحبات به من نزدیک می‌شود، تا آنگاه که من او را دوست خواهم داشت؛ در این حال من شنوایی او خواهم بود که بدان می‌شنود، و بینایی او که به آن می‌بیند، و گویایی او که به آن سخن می‌کند، و توانایی او که بدان انجام می‌دهد" [۳۵۳].

بر این اساس، می‌توان دریافت که هرکس حضرت حق، خود امر پایش را بر عهده گیرد، از طیِّ زمین و زمان ناتوان نخواهد بود؛ و هرکس حضرت حق ولایت زبانش را برعهده گیرد، طیّ اللّسان برایش از همه امور آسان‌تر خواهد بود.

آثار صبر

  1. صبر وسیله آسان شدن سختی‌ها: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ[۳۵۵]، ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۳۵۶].
  2. شکیبایی زمینه‌ساز اجتناب از اتّکا به ستمگران: ﴿وَلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[۳۵۷].
  3. صبرپیشگی عامل رعایت اعتدال در انفاق و پرهیز از بخل و اسراف در آن: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا[۳۵۸]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۳۵۹].
  4. صبرپیشگی زمینه‌ساز اجتناب از باطل و امور بیهوده: ﴿وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا[۳۶۰]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۳۶۱][۳۶۲].
  5. شکیبایی عامل اجتناب از مجالس باطل و بیهوده: ﴿وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا[۳۶۳]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۳۶۴][۳۶۵].
  6. صبر از عوامل پرهیز از بخل‌ورزی: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا[۳۶۶]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۳۶۷].
  7. صبر عامل اجتناب از طغیان: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۳۶۸]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ [۳۶۹].
  8. صبر پیشگی زمینه‌ساز پرهیز از قتل‌های ناحق: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۳۷۰]، ﴿وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا[۳۷۱].
  9. صبر زمینه‌ساز استحکام پیوندهای اجتماعی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۳۷۲][۳۷۳].
  10. شکیبایی از عوامل استقامت بر طریق حق: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۳۷۴]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ [۳۷۵].
  11. صبر زمینه‌ساز اطاعت از خدا: ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ [۳۷۶].
  12. میسّر بودن اطاعت از رسول خدا (ص) در سایه شکیبایی: ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ [۳۷۷].
  13. صبر زمینه‌ساز اقامه نماز و مواظبت بر آن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۳۷۸][۳۷۹]، ﴿وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[۳۸۰]، ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۳۸۱]، ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۳۸۲].
  14. صبر زمینه بهره‌مندی از امداد الهی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۳۸۳]، ﴿وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ[۳۸۴]، ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ[۳۸۵]، ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ [۳۸۶]، ﴿فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ[۳۸۷]، ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ[۳۸۸]، ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ[۳۸۹].
  15. صبر مجاهدان از عوامل فرود آمدن فرشتگان امدادگر به هنگام یورش شتابان دشمن: ﴿بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ[۳۹۰].
  16. صبر انبیا در برابر تکذیب‌ها و اذیت و آزار دشمنان موجب بهره‌مندی آنان از نصرت خدا: ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ[۳۹۱].
  17. بهره‌مندی از امداد الهی در صورت صبر، سنّتی الهی و تغییرناپذیر: ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ[۳۹۲].
  18. صبر وسیله‌ای کارساز در انجام دستورهای الهی: ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلاَ تَكُونُواْ أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِينَ[۳۹۳]، ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ[۳۹۴].
  19. میسّر بودن انجام اعمال صالح در سایه شکیبایی: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۳۹۵].
  20. امکان انفاق در سایه صبر و شکیبایی: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۳۹۶]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۳۹۷]، ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا[۳۹۸].
  21. صبر و شکیبایی موجب ایمن ماندن از توطئه‌های دشمن: ﴿إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ[۳۹۹].
  22. صبر از عوامل سالم ماندن از اذیت و آزار دشمنان: ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ [۴۰۰].
  23. صبر و شکیبایی در برابر حوادث و ناملایمات درپی دارنده بشارت الهی: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۴۰۱]﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ[۴۰۲].
  24. صبر عامل دستیابی به مقام بندگی خدا: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۴۰۳]، ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا[۴۰۴].
  25. صبر از عوامل دستیابی به رحمت الهی: ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ[۴۰۵]، ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۴۰۶].
  26. صبر از اسباب بهره‌مندی از رحمت خاصّ خدا: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[۴۰۷]، ﴿أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ[۴۰۸]، ﴿وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ [۴۰۹]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ[۴۱۰].
  27. صبر زمینه‌ساز بهره‌مندی از مکان و جایگاه نیکو در دنیا: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۴۱۱][۴۱۲].
  28. امکان پایداری بر پاکدامنی و اجتناب از آلودگی‌های جنسی در سایه صبرپیشگی: ﴿وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۴۱۳]، ﴿وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا[۴۱۴].
  29. صبر در برابر ستمگری‌ها، موجب پیروزی بر دشمن ستمگر: ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ[۴۱۵].
  30. شکیبایی درپی دارنده پیروزی بر دشمن در میدان جهاد: ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[۴۱۶]، ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۴۱۷]، ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ[۴۱۸].
  31. امکان پیروزی صد نفر از مؤمنان بر هزار نفر از کافران در سایه صبر و شکیبایی: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ[۴۱۹].
  32. امکان پیروزی بیست نفر از مؤمنان بر دویست نفر از کافران در سایه صبر و شکیبایی: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ[۴۲۰].
  33. امکان پیروزی یک مؤمن بر دو نفر کافر در سایه شکیبایی: ﴿الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ[۴۲۱].
  34. امکان پیروز شدن گروه کوچک در برابر گروه بزرگتر در سایه صبر و شکیبایی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۴۲۲]، ﴿وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ[۴۲۳].
  35. پیروزی نتیجه صبر انبیا در برابر تکذیب و آزار مخالفان: ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ[۴۲۴]، ﴿قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ[۴۲۵].
  36. صبر درپی دارنده موفقیت و پیروزی در برابر مشکلات و ناملایمات: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ[۴۲۶]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۴۲۷].
  37. صبر در راه ایمان مقدّمه پیروزی و مایه فرا رسیدن فرج از جانب خداوند: ﴿وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُواْ بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ[۴۲۸][۴۲۹].
  38. صبر بر داده‌های خدا تأمین کننده خیر و مصلحت انسان: ﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاؤُواْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ[۴۳۰].
  39. صبر عامل قرار گرفتن در زمره متقین: ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۴۳۱]، ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ[۴۳۲][۴۳۳]، ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۴۳۴]، ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۴۳۵]، ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۴۳۶].
  40. امکان دستیابی به تواضع و فروتنی در سایه صبر: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۴۳۷]، ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا[۴۳۸].
  41. امکان پایداری بر توحید و دوری از شرک و چندگانه پرستی در سایه شکیبایی: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۴۳۹]، ﴿وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا[۴۴۰].
  42. شکیبایی درپی دارنده ثبات قدم بر حق: ﴿وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۴۴۱].
  43. صبر، یاری دهنده مؤمنان برای جهاد و شهادت در راه خدا: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ[۴۴۲]، ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[۴۴۳]، ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۴۴۴].
  44. صبر از عوامل دستیابی به حاکمیت بر سرنوشت خویش و رهایی از حکومت ستمگران: ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۴۴۵]، ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ[۴۴۶].
  45. امکان حفظ اتّحاد و ابهت جامعه ایمانی در سایه شکیبایی: ﴿وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ [۴۴۷].
  46. حفاظت از مرزهای کشور اسلامی در گرو صبر و شکیبایی مسلمانان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۴۴۸].[۴۴۹].
  47. صبر مایه رشد معرفت آدمی و درک بهتر آیات و نشانه‌های خدا: ﴿وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۴۵۰]، ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ [۴۵۱]، ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ [۴۵۲]، ﴿إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۴۵۳].
  48. صبر درپی دارنده درک صحیح نسبت به زخارف دنیا و پاداش‌های الهی: ﴿فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ[۴۵۴].
  49. صبر در برابر مشکلات و سختی‌ها درپی دارنده صلوات و درود خدا: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ[۴۵۵].
  50. صبر از عوامل جلب محبّت خدا: ﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ [۴۵۶].
  51. صبر زمینه رسیدن به فلاح و رستگاری: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۴۵۷]، ﴿إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ[۴۵۸].
  52. صبرپیشگی عامل رفتار نیک در برابر برخوردهای جاهلان: ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا[۴۵۹]، ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۴۶۰].
  53. صبر درپی دارنده زهد و چشم پوشی از زخارف دنیا: ﴿فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ[۴۶۱].
  54. صبر در برابر ظلم ظالمان درپی دارنده نیک بختی و خوشی در دنیا: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۴۶۲].
  55. امکان شب زنده‌داری در سایه صبر و شکیبایی: ﴿أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا[۴۶۳]، ﴿وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا[۴۶۴].
  56. صبر درپی دارنده شکر و سپاس: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۴۶۵]، ﴿وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۴۶۶][۴۶۷]، ﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ [۴۶۸]،﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ [۴۶۹]، ﴿إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۴۷۰].
  57. صبر در برابر محرومیت‌ها و سختی‌ها از اسباب رسیدن به راستی و صداقت: ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۴۷۱].
  58. صبرپیشگی زمینه ساز عفو و گذشت از بدی دیگران: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ[۴۷۲].
  59. مردن با حال تسلیم و انقیاد در برابر خدا در گرو صبر در مقابل تهدیدهای دشمنان ایمان: ﴿قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلافٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ[۴۷۳].
  60. مرگ مؤمنان نیکوکردار مرگی با سعادت در سایه صبر و توکل: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۴۷۴].
  61. صبر از عوامل مصونیت از فخرفروشی در صورت بهره‌مندی از نعمت الهی پس از سختی‌ها: ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۴۷۵].
  62. صبر از عوامل مصونیت از شادی‌های بی‌مورد و سرمستی در صورت بهره‌مندی از نعمت الهی: ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۴۷۶].
  63. صبر، عامل مصونیت از کفران و ناسپاسی در صورت از دست دادن نعمت‌ها: ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۴۷۷].
  64. صبر عامل مصونیت از یأس و ناامیدی در صورت از دست دادن نعمت‌ها: ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۴۷۸].
  65. صبر از عوامل دستیابی به آمرزش الهی: ﴿وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۴۷۹]، ﴿إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۴۸۰].[۴۸۱]، ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ[۴۸۲]، ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۴۸۳].[۴۸۴].
  66. صبرپیشگی به جای مقابله به مثل در برابر بدی دیگران درپی دارنده منفعت برتر: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ[۴۸۵].
  67. صبر از عوامل موفقیت در آزمایش‌های الهی: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[۴۸۶]، ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ[۴۸۷]، ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ [۴۸۸]، ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ[۴۸۹]، ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ[۴۹۰]، ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا[۴۹۱].
  68. صبر از عوامل نجات از اذیت: ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ[۴۹۲].
  69. صبر از عوامل نجات از استبداد: ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۴۹۳].
  70. صبر از عوامل نجات از استثمار: ﴿وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۴۹۴].
  71. صبر از اسباب نیک فرجامی: ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۴۹۵]، ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۴۹۶]، ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۴۹۷]، ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۴۹۸].
  72. صبرپیشگی عامل نیکی در برابر بدی دیگران: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۴۹۹]، ﴿وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ[۵۰۰].
  73. شکیبایی از عوامل رسیدن به مقام ابرار: ﴿لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۵۰۱]، ﴿إِنَّ الأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا[۵۰۲]، ﴿وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا[۵۰۳].
  74. شکیبایی برخی افراد بنی اسرائیل از عوامل دستیابی آنها به مقام امامت و پیشوایی از سوی خدا: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلا تَكُن فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ [۵۰۴].
  75. صبر زمینه ساز دستیابی به مقام رضا: ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى[۵۰۵].
  76. صبر در برابر مشکلات و سختی‌ها سبب قرار گرفتن در زمره نیکوکاران: ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۵۰۶]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ [۵۰۷]، ﴿قَالُواْ أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَاْ يُوسُفُ وَهَذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَنَّ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ [۵۰۸]،﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلاَ تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ [۵۰۹].
  77. صبر و شکیبایی در برابر حوادث و سختی‌ها زمینه راهیابی به هدایت الهی: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[۵۱۰]، ﴿أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ [۵۱۱].
  78. صبر، یاری دهنده انسان برای یاد خدا: ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۵۱۲].
  79. لزوم صبرپیشگی تنها برای خدا: ﴿وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ [۵۱۳].
  80. صبرپیشگی به انگیزه رسیدن به خشنودی خدا درپی دارنده سعادت و ستایش الهی: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ سَلامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ[۵۱۴].
  81. صبر خالصانه سبب ورود به بهشت عدن به همراه پدران، همسران و فرزندان صالح: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ[۵۱۵].
  82. صبر خالصانه درپی دارنده سلام و ستایش فرشتگان در بهشت عدن: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ[۵۱۶].
  83. صبر و استقامت برای کسب رضایت خدا از ویژگی‌های خردمندان: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۵۱۷]، ﴿أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ[۵۱۸].
  84. صبر خالصانه حضرت یعقوب (ع) در فراق فرزندانش: ﴿قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ[۵۱۹][۵۲۰]، ﴿ارْجِعُواْ إِلَى أَبِيكُمْ فَقُولُواْ يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ[۵۲۱]، ﴿قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ[۵۲۲].
  85. دعوت خدا از پیامبر (ص) به صبر خالصانه: ﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلا[۵۲۳].
  86. اخلاص در صبر ملاک ارزشمندی آن: ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۵۲۴]، ﴿وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ [۵۲۵].[۵۲۶]

ارزش صبر

  1. صبر در برابر حوادث و مشکلات خصلتی نیکو، زیبا و ارجمند: ﴿وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ[۵۲۷]، ﴿قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ[۵۲۸].
  2. صبر و شکیبایی مفیدتر و ارزشمندتر از قصاص و مقابله به مثل: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ[۵۲۹]، ﴿وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ[۵۳۰]، ﴿وَجَزَاء سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ [۵۳۱]، ﴿وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الأُمُورِ [۵۳۲].
  3. صبر از ملاکهای امتیاز و ارزش: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ[۵۳۳]، ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ[۵۳۴].
  4. صبر برای دیدار و ملاقات با پیامبر (ص) امری ارزشمند: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۵۳۵].[۵۳۶]

استعانت از صبر

  1. توصیه خدا به مؤمنان مبنی بر استمداد و استعانت از صبر: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ[۵۳۷][۵۳۸]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۵۳۹].
  2. استعانت از صبر (برای انجام تکالیف الهی) از توصیه های خدا به اهل کتاب: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ[۵۴۰].[۵۴۱]
  3. توجّه و ایمان به حمایت خدا از صابران زمینه ساز استعانت از صبر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۵۴۲].
  4. استمداد از صبر امری دشوار جز برای خاشعان معاد باور: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۵۴۳].[۵۴۴]
  5. استعانت از صبر، دارای اهمّیتی بیشتر نسبت به استعانت از نماز: ﴿وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ[۵۴۵]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۵۴۶].[۵۴۷]

نقش اسوه‌های صبر

توجّه به اسوه‌های صبر، تقویت کننده روحیه شکیبایی در انسان: ﴿وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۵۴۸]، ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ[۵۴۹]، ﴿وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۵۵۰]، ﴿وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ [۵۵۱]، ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ[۵۵۲]، ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ[۵۵۳]، ﴿وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ[۵۵۴]، ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ[۵۵۵].[۵۵۶]

جایگاه صبر در دعوت پیامبر

  1. ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۵۵۷].
  2. ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ[۵۵۸].
  3. ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا[۵۵۹]. نکته: در این آیه خداوند به پیامبر دستور داده که با چه گروه اجتماعی باید باشد که همین بودن نیاز به بردباری و صبر و مقاومت دارد و با چه گروهی نباید باشد و تسامح نکند که آن هم نیز نیاز به صبر و مقاومت و بردباری دارد.
  4. ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ[۵۶۰].
  5. ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ[۵۶۱].
  6. ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا * فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا[۵۶۲]. نکته:بردباری و صبر پیامبر در مقابل رفتار منافقان و به دل نگرفتن و ناراحت نشدن از توصیه‌های خداوند به پیامبر است، که با کلمه: ﴿فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ[۵۶۳] بیان شده است[۵۶۴]. یعنی با تسامح از کنار آنان بگذر، چنانکه در داستان یوسف همین تعبیر (اَعْرِضْ عَنْ هذا) آمده و لذا به پیامبر توصیه شده است، که موعظه کن آنها را و پیام را به صورت رسا، به آنها برسان.
  7. ﴿وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا[۵۶۵] نکته: در این آیه مسئله تطیر (فال بدزدن) مطرح است که مخالفان حوادث و پیش‌آمدهای بد را به پیامبر نسبت میدهند و ایشان را اذیت می‌کنند و خداوند برای تسلی دل و دعوت ایشان به صبر در مقابل این حرکت ایذایی می‌فرماید: به آنها بگو که همه آن‌چه هست مربوط به خدا است و این موضع‌گیری مخالفان را از روی نادانی آنها اعلام می‌کند. البته این موضوع تطیر در باره پیامبران پیشین هم بوده است.
  8. ﴿وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا[۵۶۶]. نکته: در این آیه رنج پیامبر از نفاق و نفوذی‌ها، مطرح شده و خداوند به پیامبر توصیه می‌کند به دِل نگیرد و توکل کند که خداوند او را کفایت خواهد کرد.
  9. ﴿وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا[۵۶۷].
  10. ﴿وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۵۶۸]. نکته: در این آیه خداوند می‌خواهد که غصه‌ها و آلام پیامبر را تخفیف دهد؛ و بردباری او را بالا ببرد که اگر مشرکان (اسیران آزادشده جنگ بدر) می‌خواهند به او خیانت کنند، پیش از این به خدا هم خیانت کرده‌اند و نتیجه آن را دیده‌اند که خداوند نتایج خیانت آنها را از میان برد و قدرت او بر آنها مسلط است. در مقابل خیانت به رسول خدا هم خداوند علیم وحکیم است و آن را خنثی و پیامبر را پیروز خواهد کرد؛ لذا پیامبر نباید ناراحت باشد و غصه به خود راه ندهد.
  11. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ[۵۶۹].
  12. ﴿لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ[۵۷۰].
  13. ﴿عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ[۵۷۱].
  14. ﴿لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ * إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ[۵۷۲]. نکته: در این آیات: خداوند، رنج پیامبر را از راحت‌طلبان و فرصت‌طلبان، فراری از جهاد و اجازه گرفتن‌های مکرر آنان برای شرکت نکردن در جهاد، که باعث اذیت وی شده را مطرح می‌کند و این که آنها راه به جائی نمی‌برند، هرچند در سپر سوگندها مخفی شوند، و خودشان را نابود می‌کنند. پس پیامبر باید بردبار باشد و به خود رنج الم راه ندهد و خداوند درباره عذرآورندگان برای شرکت در جهاد قانونی را ذکر می‌کند و به پیامبر می‌فرماید آنهایی که از تو اجازه خروج از جهاد میخواهند در توجیهاتی که ذکر می‌کنند صادق نیستند و در آیه ۴۷ سوره توبه به پیامبر می‌گوید نبودن آنها همراه تو بهتر است، چون اگر در میان شما باشند فتنه و جاسوسی می‌کنند. ﴿لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ[۵۷۳] اگر با شما بیرون آمده بودند جز فساد برای شما نمی‌افزودند و به سرعت خود را در میان شما می‌انداختند و در حق شما فتنه می‌کردند و در میان شما جاسوسانی دارند که به نفع آنان «اقدام می‌کنند» و خدا به حال ستمکاران، دانا است.
  15. ﴿وَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَمَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ * لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلًا لَوَلَّوْا إِلَيْهِ وَهُمْ يَجْمَحُونَ * وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ * وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ[۵۷۴] نکته: در این آیات اذیت‌هایی که از سوی افراد ترسو و پرتوقع ـ از نظر اقتصادی ـ به پیامبر (ص) میرسیده، مطرح شده است و می‌فرماید اگر آنها این‌گونه پیامبر را اذیت نمی‌کردند و انتظارات زیادی نداشتند، برای سعادت آنها بهتر بود.
  16. ﴿وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۵۷۵]. نکته: این آیه نشان می‌دهد که مخالفان، با سخنان کوتاه و بی‌هدف خود که مطرح می‌کردند می‌خواستند پیامبر به آنها جواب دهد و او را از مسائل مهم باز دارند و خداوند می‌فرماید اگر او گوش است و به هر سخن پاسخ نمی‌دهد گوش خیر است برای پرداختن به مسائل مهم‌تر و در حقیقت اوج بردباری اوست، نه اینکه زود باور است و خداوند اذیت‌کنندگان به پیامبر را دوست ندارد. (تفصیل بیشتر را در مدخل اخلاق پیامبر که از آن تعبیر به خلق عظیم، شده می‌یابید).
  17. ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ[۵۷۶]. نکته: مسخره و شوخی گرفتن، و بازی کردن، با رسول الله و پیامش برای پیامبر رنجی بزرگ است، که نیاز به بردباری زیاد دارد، و لذا می‌فرماید: آیا خدا و آیات و رسولش را مسخره می‌کنید؟
  18. ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ[۵۷۷] نکته: وفا نکردن به پیمان‌ها، مخصوصاً عهد و پیمان‌های اقتصادی، امری است که هر رهبری باید نگران آن باشد و خداوند نگرانی، رسول خدا و رنج او را از این مسئله ذکر می‌کند؛ زیرا وفا نکردن به عهد و پیمان‌ها هر جدیت را در جامعه تبدیل به شوخی می‌کند؛ و هیچ ملاکی برای استقرار و ثبات روابط اجتماعی باقی نمی‌گذارد. اضافه بر این که از نظر شخصی کسانی که به پیمان‌ها عمل نمی‌کنند، فاقد مروت و خصال حمیده هستند[۵۷۸].
  19. ﴿الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۵۷۹]. نکته: بودن گروهی در جامعه، که با ملامت، و سرزنش و مسخره کردن، نیکوکاران را از کار خیر باز می‌دارند؛ یکی از دغدغه‌های فکری و رنج پیامبر است؛ زیرا این گروه برهم زننده فصای تعاون اجتماعی و همبستگی مردم هستند.
  20. ﴿فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ[۵۸۰].
  21. ﴿وَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَجَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُو الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا ذَرْنَا نَكُنْ مَعَ الْقَاعِدِينَ[۵۸۱]. نکته: یکی از سختی‌ها و رنج‌های پیامبر این بود که افراد قدرتمند و دارای توان جسمی و مالی: ﴿أُولُو الطَّوْلِ از پیامبر اجازه می‌خواستند که در جهاد مشارکت نکنند، در حالی که توقع این بود که آنها بیشتر پیامبر را یاری کنند و حال آنکه شانه خالی می‌کردند و ایشان را دچار محنت می‌کردند با این همه حضرت با بردباری آنان را تحمل می‌فرمود.
  22. ﴿وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ * لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * وَلَا عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا مَا يُنْفِقُونَ[۵۸۲]. نکته: رنج پیامبر از عذر آورندگان، صاحب مال و امکانات و مجاهدین بدون امکانات و مال است که قادر به شرکت در جهاد نیستند و پیامبر وقتی که گریه داوطلبان را می‌بیند که بدلیل فقد امکانات مادی، (که در آن عصر تجهیزات رزم مانند شمشیر و سپر و اسب به عهده رزمنده بود) قادر نیست آنها را وارد صف مجاهدین کند، رنج و سختی می‌برد.
  23. ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۵۸۳].
  24. ﴿وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ[۵۸۴]. نکته: در این دو آیه رنج و سختی پیامبر این است که با افراد منافق و مجهول روبه‌رو است که دشمنی خود را پنهان و به هر شکل به صورت مخفی بر علیه مؤمنین فعالیت می‌کنند و خدا می‌فرماید هر چند آنها برای تو مخفی، و مجهولند، ولی ما آنها را می‌شناسیم، و به‌زودی آنها را برای جزای کارهایشان عذاب خواهیم کرد.
  25. ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۵۸۵]. نکته: عده‌ای به فکر استفاده ابزاری از مسجد افتادند و پیامبر را به شدت ناراحت کرد؛ زیرا مسجد کانون معنویت و اخلاص و وسیله ایجاد اتحاد مسلمانان بود، اکنون عامل تفرقه و کمینگاه دشمنان خدا گردیده بود و لذا از آغاز ساخته شدن مسجد ضرار تا تخریب آن با وحی، از این که دستور می‌دهد مسجدی خراب شود، رنج می‌برد.
  26. ﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ[۵۸۶]. نکته: این آیه در باره غزوه تبوک و تحمل سختی آن از طرف پیامبر و مؤمنین است، و همچنین توبه کردن متخلفین از شرکت در جهاد، و پذیرفته شدن توبه آنان از سوی خداوند است.
  27. ﴿وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ[۵۸۷]. نکته: به هنگام نزول قرآن، دشمنان به‌گونه‌ای، علامت انکار را نشان می‌دهند و از پیش پیامبر می‌روند و پیامبر از این موضع‌گیری و حرکات آنها سختی زیادی را تحمل می‌کند، جنگ‌های تحمیلی و دفاع از اسلام، سپاه می‌خواهد و برخی از مردم مدینه عذر می‌آوردند و به جهاد نمی‌رفتند و پیامبر از این موضوع رنج می‌برد.
  28. ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ * فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ[۵۸۸]. نکته: این آیه به‌طور واضح رنج پیامبر را توضیح می‌دهد که چگونه انحراف و مشکلات و غصه‌های مردم برای پیامبر بار بسیار بزرگی است، که باید با بردباری آن را تحمل کند، در حالی که امت در غفلت به‌سر می‌برند.
  29. ﴿فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا[۵۸۹]. نکته: در این آیه نمایشی از شدت غصه و همّ و غمّ رسول خدا در جایگاه دعوت به خدا و دین حق است که با شهادت خدایی و صادقانه انجام گرفته؛ و به حقیقت مهم اشاره دارد که پیامبر به شدت حریص در دعوت و مبارزه با انحراف‌ها بود و برای او اصرار آنان برعبادت غیر خدا غصه بزرگی بود که با بردباری آن را تحمل میکرد.
  30. ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ * قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۵۹۰] نکته: بهانه‌گیری و جدل‌های عنادی مخالفان، باعث رنج و زحمت پیامبر است و جواب پیامبر محکم است که من از طرف خودم نمی‌توانم قرآن را تغییر دهم، و این خداوند است که قرآن را بر من نازل کرده و اگر من چیزی را تغییر دهم دچار عذاب خواهم شد.
  31. ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ * وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ[۵۹۱] نکته: در این دو آیه مراد گوش دادن و دیدن ظاهری نیست، بلکه تفکر و تعقل و درک کردن و زمینه و ظرفیت داشتن برای گرفتن پیام است و پیامبر محزون می‌شد و رنج زیادی تحمل میکرد که افرادی هر چه پیامبر تلاش میکرد پیام را نمی‌گرفتند و تعقل نمی‌کردند.
  32. ﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ[۵۹۲]. نکته: در این آیه بیان شده که خداوند می‌داند تلاش‌های زیاد و رنج و سختی‌های پیامبر را برای رسالت، و بردباری و تحمل و صبر او را و همه آنها در کتاب مبین ثبت می‌شود و به هدر نمی‌رود.
  33. ﴿فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ[۵۹۳]. نکته: در این آیه، دل‌تنگی پیامبر و رنج او از کوتاه فکری مخاطبین (پیام توحید و نشان دادن راه رستگاری)، که از او گنج میخواهند و یا دنبال فرشته میگردند، مطرح شده است.
  34. ﴿أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۵۹۴] نکته: در این آیه اشتیاق پیامبر برای هدایت مردم و حسرت خوردن و ناراحتی کشیدن حضرت را متذکر می‌شود و حتی می‌فرماید: جان خودت را از ناراحتی به خطر نیانداز که این خداوند است که هر که را می‌خواهد هدایت می‌کند و خدا از کارهای مخالفان آگاه است.
  35. ﴿وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ[۵۹۵]. نکته: این آیه نیز به صراحت مطرح می‌کند که گروهی از مسلمانان به نماز جمعه حاضر می‌شدند و پیامبر در حال خواندن خطبه شاهد ترک نماز جمعه از سوی آنان برای قافله تجاری بود که با موسیقی و صدای طبل حضور خود را اعلام می‌کرد و این رفتار موجب ناراحتی و رنج زیادی می‌شد و حضرت با بردباری چنین حالتی را تحمل میکرد و خداوند به آنان می‌فرماید، به آنها بگو که آن‌چه پیش خداست، بهتر از لهو و تجارتی است که شما به دنبال آن می‌روید.
  36. ﴿وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا[۵۹۶]. نکته: در این آیه رنج و تحمل سختی برای پیامبر را در مبارزه با سنت‌های جاهلی یاد آور می‌شود، که در جاهلیت پسر خوانده خود را مثل پسر می‌دانسته و با زن‌های آنها پس از طلاق از شوهرشان هم ازدواج نمی‌کردند و خداوند به پیامبر دستور داده، که با زن زید پسر خوانده خویش پس از طلاق، ازدواج کند؛ و به هنگامی که زید می‌خواست زنش را طلاق دهد، پیامبر به او می‌گفت زنت را طلاق نده و خدا می‌فرماید: چرا این موضوع را پنهان می‌کنی و نگران مردم هستی، از خدا بترس و با او ازدواج کن تا برای همیشه این سنت جاهلی شکسته شود[۵۹۷].[۵۹۸]

پیامبر و مؤمنان مامور به صبر از سوی خداوند

  1. ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۵۹۹].
  2. ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ * وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[۶۰۰]
  3. ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۶۰۱].
  4. ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۶۰۲].
  5. ﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا[۶۰۳].
  6. ﴿وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ[۶۰۴].
  7. ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۶۰۵].
  8. ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ[۶۰۶]
  9. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ[۶۰۷] و ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۶۰۸].
  10. ﴿وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ[۶۰۹].
  11. ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ[۶۱۰].
  12. ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ...[۶۱۱]. نکته: خداوند به پیامبر می‌فرماید درمقابل سخنان غیرمسئولانه مخالفان دعوت که از روی ناراحتی و احساس بیان میکنند صبرکن؛ زیرا سخنان آنان ازروی ضعف است و تاثیری در مقابله با گسترش دعوت توحیدی ندارد و به زودی حقیقت و حق بر زندگی و حیات غالب خواهد شد و این صبر یک عامل مثبت است در برابر مخالفان دعوت که همه شیوه‌های گفتاری و رفتاری خود را به‌کار می‌گیرند و در نهایت در مقابل پیامبر و دعوت توحیدی او تسلیم می‌شوند[۶۱۲].
  13. ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ[۶۱۳]. نکته: خداوند به پیامبر می‌فرماید در امر دعوت در برابر همه حوادث، همه آزارها و کارشکنی‌ها و نسبت‌های ناروا، صبر کن و اصحاب و پیروانت باید شکیبا باشنند ﴿فَاصْبِرْ[۶۱۴] زیرا نتیجه نهایی در جهت پیروزی توحید بر شرک است ﴿إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ[۶۱۵] کلمه «وعد» در اینجا اشاره به وعده‌های مکرری است که در قرآن در مورد پیروزی مؤمنان داده شده است، از جمله در همین سوره می‌خوانیم ﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ[۶۱۶] و در سوره غافر ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۶۱۷] و در سوره مائده می‌گوید: ﴿فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ[۶۱۸] و دومین دستور، دستور به تسلط بر اعصاب و حفظ متانت و آرامش، و به اصطلاح از جا در نرفتن در این مبارزه سخت و پی‌گیر است، می‌فرماید: «هرگز نباید کسانی که ایمان ندارند تو را خشمگین و عصبانی کنند و کسانی که یقین به وعده خدای سبحان ندارند، تو را سست نسازند». و ﴿وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ[۶۱۹] وظیفه تو بردباری و تحمل و حوصله هر چه بیشتر و حفظ متانتی که شایسته یک رهبر در برابر این‌گونه افراد است، می‌باشد. ﴿وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ از ماده «خفت» به معنی سبکی است، یعنی آن چنان سنگین و پا بر جا باش که این افراد نتوانند تو را سبک بشمرند و از جا تکان دهند، در مسیرت استوار و محکم بایست، چرا که آنها یقین ندارند و تو کانون یقین و ایمانی[۶۲۰].
  14. ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ...[۶۲۱]. نکته: خداوند رسول گرامی خود را امر به صبر می‌کند و سفارش می‌فرماید یاوه‌گویی‌های کفار او را متزلزل نکند، و عزم او را سست نسازد. ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ...[۶۲۲] و نیز سرگذشت جمعی از بندگان اواب خدا را به یاد آورد که همواره در هنگام هجوم حوادث ناملایم، به خدا مراجعه می‌کردند. ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ[۶۲۳] و از این عده نام نه نفر از انبیای گرامی خود را ذکر کرده که عبارتند از: ۱. داوود؛ ۲.سلیمان؛ ۳. ایوب؛ ۴. ابراهیم؛ ۵. اسحاق؛ ۶. یعقوب؛ ۷. اسماعیل؛ ۸. الیسع؛ ۹.ذوالکفل (ع) که ابتدا نام داوود را آورده و به قسمتی از داستان‌های او اشاره می‌فرماید[۶۲۴].
  15. ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ...[۶۲۵].
  16. ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ[۶۲۶].
  17. ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ[۶۲۷].
  18. ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا[۶۲۸].
  19. ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا[۶۲۹]. نکته: خداوند به رسول گرامی‌اش می‌فرماید در برابر دشواری‌ها و مشکلاتی که در امر تبلیغ رسالت برایت ایجاد میکنند شکیبا باش و در مقابل کسانی که با تهدید و یا تطمیع می‌خواهند تو را از امر رسالت منحرف کنند صبور باش ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ[۶۳۰] و پیامبر را از هر گونه سازش با منحرفان بر حذر داشته می‌گوید: «از هیچ گنه‌کار و کافری از آنها اطاعت مکن ﴿وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا[۶۳۱] (در حقیقت این حکم دوم تأکیدی است بر حکم اول چرا که جمعیت دشمنان تلاش می‌کردند که از طرق مختلف پیامبر (ص) در مسیر باطل به سازش بکشانند، چنان که نقل شده که «عتبة بن ربیعه» و ولید بن مغیره به پیامبر (ص) می‌گفتند از دعوت خود باز گرد، ما آن قدر ثروت در اختیار تو می‌گذاریم که راضی شوی، و زیباترین دختران عرب را به همسری تو در می‌آوریم، و پیشنهادهای دیگری از این قبیل، و پیامبر (ص) به عنوان یک رهبر بزرگ راستین باید در برابر این وسوسه‌های شیطانی، یا تهدیداتی که بعد از بی‌اثر ماندن این تطمیع‌ها عنوان می‌شود، صبر و استقامت به خرج دهد، نه تسلیم تطمیع گردد، و نه تهدید. درست است که پیامبر اسلام (ص) هرگز تسلیم نشد، ولی این تأکیدی است بر اهمیت این موضوع در مورد آن حضرت (ص) و سرمشقی است جاودانی برای سایر رهبران راه خدا. گرچه بعضی از مفسران «اثم» را به «عتبة بن ربیعه» و «کفور» را به «ولید بن مغیره» یا «ابو جهل» که هر سه از مشرکان عرب بودند تفسیر کرده‌اند، ولی روشن است که «اثم» (گنهکار) و «کفور» (کافر و کفران‌کننده) مفهوم وسیع و گسترده‌ای دارد که همه مجرمان و مشرکان را شامل می‌گردد، هر چند این سه نفر از مصداق‌های روشن آن بودند. این نکته نیز قابل توجه است که «اثم» مفهوم عامی دارد که «کفور» را نیز شامل می‌شود، بنابراین ذکر «کفور» از قبیل ذکر «خاص» بعد از «عام» و برای تأکید است[۶۳۲].
  20. ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ * الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ[۶۳۳].
  21. ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا[۶۳۴]
  22. ﴿وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا * إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا[۶۳۵].
  23. ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ[۶۳۶].
  24. ﴿قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۶۳۷].

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات در رابطه با پیامبر و صبر مطرح گردیده است:

  1. میسّر بودن اطاعت از رسول خدا در سایه صبر و شکیبایی: ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۶۳۸]؛
  2. صبر زمینه‌ساز اقامه کامل فرائض و نماز و توصیه بر مواظبت بر آن برای پیامبر و اهل بیت (ع): ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ[۶۳۹]، ﴿وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[۶۴۰]، ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا[۶۴۱].
  3. دعوت خدا از پیامبر به صبرخالصانه و زیبا: ﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا[۶۴۲].
  4. صبر برای دیدار و ملاقات با پیامبر امری ارزشمند: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ...[۶۴۳].
  5. تشویق پیامبر و مؤمنان به صبر از اهداف بیان سرگذشت نوح در قرآن: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ...[۶۴۴]، ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ[۶۴۵].
  6. دستورخداوند به پیامبر (ص) به اینکه تنها تابع آن فرامینی باشد که به خود او وحی می‌شود، ﴿وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ[۶۴۶] و در برابر هر مصیبت و رنجی که در راه این تبعیت خواهد دید صبر کند ﴿وَاصْبِرْ[۶۴۷] و خدای سبحان به زودی بین او و قومش حکم خواهد کرد، و او حکم نمی‌کند جز به نحوی که مایه روشنی چشم آن حضرت باشد. ﴿حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ[۶۴۸].
  7. خداوند پیامبرش را امر به صبر و شکیبایی می‌کند و می‌فرماید این شکیبائی در صورتی اثر قطعی خواهد گذارد که بدون هیچ چشمداشتی انجام پذیرد یعنی فقط به خاطر خدا باشد، ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ[۶۴۹]. (علامه طباطبایی درباره این آیه وجه دیگری را مطرح می‌کند و می‌گوید در این جمله رسول خدا (ص) را امر به صبر داده، بشارتش می‌دهد که این نیرو و توانایی که بر صبر دارد و می‌تواند این همه تلخی‌ها را در راه خدا بچشد، از خدای تعالی است، آری هر امری وقتی قابل امتثال است که مأمور، قدرت بر امتثال آن را داشته باشد، خدای تعالی بعد از امر به صبرش خاطر نشان می‌سازد که قدرت بر این صبر داری، چون حول و قوه تو همه از پروردگار تو است، پس در اینکه فرمود: ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ[۶۵۰] اشاره به همین است که غم مخور، خدا تو را بر چنین صبری نیرو داده است[۶۵۱].
  8. خداوند به پیامبر (ص) می‌فرماید اکنون که بنا نیست این بدکاران فورا مجازات شوند تو در برابر آن‌چه آنها می‌گویند صابر و شکیبا باش ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ[۶۵۲] و این دستور خود را متفرع بر مطالب قبل کرده، گویا فرموده است: وقتی یکی از قضاهای رانده شده خدایی باشد که عذاب کفار را تاخیر بیندازد، و از آنان در برابر سخنان کفرآمیزی که می‌گویند انتقام نگیرد، ﴿وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى[۶۵۳] دیگر جز صبر راهی برای تو نمی‌ماند، باید به قضای خدا راضی شوی، و او را از آن‌چه در باره‌اش از کلمات شرک می‌گویند منزه بداری، و در برابر عکس‌العمل‌های بدی که نشان می‌دهند صبر کنی و در ازای آثار قضای او حمد خدا گویی، چون آثار قضای او جز اثر جمیل نخواهد بود، پس بر آن‌چه می‌گویند صبر کن، و به حمد پروردگارت تسبیح گوی، باشد که خوشنود گردی[۶۵۴].
  9. خداوند به پیامبرش می‌فرماید: در برابر انکار این کفار صبر کن و از اینکه به معاد ایمان نمی‌آورند حوصله به خرج ده، همان‌طور که رسولان اولوا العزم چنین کردند ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ[۶۵۵] و در طلب عذاب برای آنان عجله مکن ﴿وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ[۶۵۶] که به زودی آن روز را با عذاب‌هایی که دارد دیدار خواهند کرد، چون روز قیامت خیلی دور نیست، هر چند که اینان آن را دور می‌پندارند. ﴿كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ[۶۵۷].
  10. خداوند به پیامبرش صبری هدفمند با روش - هَجرِ جَمِیل - را میآموزد ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا[۶۵۸]. به این معنی که می‌فرماید در مواجهه با اذیت‌های گفتاری، تمسخرها و تهمت‌ها مخالفان دعوت توحیدی ازآنها فاصله بگیر و درگیر نشو به گونه‌ای که زمینه دعوت به حق ازطرف تو وجود داشته باشد و برای مشرکان هم زمینه رجوع و نزدیکی برای شنیدن دعوت وجود داشته باشد و اصولاً خُلق عظیم پیامبر و نرمی اخلاق او باعث می‌شود که در مقابل مخالفان همین روش ـ هَجر جَمیل - دوری کردن به روشی زیبا را داشته باشد.
  11. تخفیف یافتن تکلیف صابران مبنی بر مقابله یک با ده نفر به مقابله یک با دو نفر و ضعف بصیرت مؤمنان صابر علت تخفیف تکلیف آنان: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ * الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا...[۶۵۹]
  12. صبر اهل بیت پیامبر بر سختی گرسنگی و اطعام به نیازمندان سبب بهره‌مندی آنان از بهشت و نعمت‌های آن: ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا[۶۶۰].
  13. صبر و استقامت مشرکان بر بت‌ها و پرستش آن به رغم دعوت پیامبر از آنان به توحید: ﴿إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا[۶۶۱].
  14. صبر بر هجرت و ترک وطن مورد تشویق خداوند: ﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا...[۶۶۲]، ﴿وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۶۶۳].[۶۶۴]

منابع

پانویس

  1. ترتیب العین، ج ۲، ص۹۶۶، «صبر».
  2. مفردات، ص۴۷۴، «صبر».
  3. فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  4. معجم مقاییس اللغه، ج ‌۳، ص۳۲۹، «صبر».
  5. العین، ج ۷، ص۱۱۵؛ جمهرة‌ اللغه، ج ۱، ص۳۱۲؛ المحیط فی اللغه، ج‌۸، ص۱۳۴، «صبر».
  6. مفردات، ص۴۷۴، «صبر».
  7. نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۲.
  8. تهذیب الاخلاق، ص۱۰۷؛ نیز نک: معراج السعاده، ص۴۹.
  9. تهذیب الاخلاق، ص۱۰۶-۱۰۷.
  10. تهذیب الاخلاق، ص۱۰۷؛ معراج السعاده، ص۴۹.
  11. تهذیب الاخلاق، ص۱۰۷؛ البحر المحیط، ج‌۲، ص۵۶.
  12. مفاهیم اخلاقی، ص۲۰۸-۲۰۹.
  13. بحارالانوار، ج ‌۷۵، ص۱۱؛ التحریر و التنویر، ج ۱، ص۴۶۲.
  14. احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۶۶-۶۷؛ البحر المحیط، ج‌۲، ص۵۶.
  15. مفردات، ص۵۷۳، «صبر».
  16. احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۶۶-۶۷؛ البحر المحیط، ج‌۲، ص۵۶.
  17. احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۶۶-۶۷؛ البحر المحیط، ج‌۲، ص۵۶.
  18. احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۶۶ – ۶۷.
  19. مجمع البیان، ج ‌۱، ص۴۳۲.
  20. مفردات، ص۱۲۹؛ المعجم‌الوسیط، ج ۱، ص۱۹۴، «حلم».
  21. معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص۹۳؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۶، «حلم».
  22. «و همه نزد خداوند حضور می‌یابند آنگاه ناتوانان به سرکشان می‌گویند: ما پیروان شما بودیم، آیا چیزی از عذاب خداوند را از ما باز می‌دارید؟ می‌گویند: اگر خداوند ما را (به رهایی از عذاب) رهنمایی کرده بود ما شما را راهبری می‌کردیم، برای ما برابر است که بی‌تابی کنیم یا شکیبایی ورزیم، ما را گریزگاهی نیست» سوره ابراهیم، آیه ۲۱.
  23. مصباح الشریعه، ص۱۸۵؛ مسکن الفؤاد، ص۵۳.
  24. «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  25. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  26. و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد؛ سوره هود، آیه۱۱۵.
  27. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  28. و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
  29. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  30. «آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.
  31. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  32. «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
  33. آیا پنداشته‌اید به بهشت می‌روید بی‌آنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟؛ سوره آل عمران، آیه۱۴۲.
  34. «آنان، همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود و عذاب را به (بهای) آمرزش خریدند، و بر آتش چه شکیبایند!» سوره بقره، آیه ۱۷۵.
  35. التبیان، ج ‌۲، ص۹۱؛ مجمع البیان، ج ‌۱، ص۴۷۰.
  36. «و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.
  37. «و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت: بی‌گمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد» سوره مائده، آیه ۲۷.
  38. «اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.
  39. «من می‌خواهم که تو با گناه من و گناه خود (نزد خداوند) بازگردی تا از دمسازان آتش باشی و این کیفر ستمگران است» سوره مائده، آیه ۲۹.
  40. «و آن زن که یوسف در خانه‌اش بود از او، کام خواست و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام ! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بی‌گمان ستمکاران رستگار نمی‌گردند» سوره یوسف، آیه ۲۳.
  41. «و هر دو به سوی در پیش تاختند و آن زن پیراهن او را از پشت درید و شویش را کنار در، یافتند؛ زن گفت: کیفر کسی که به همسرت نظر بد داشته باشد جز آنکه زندانی شود یا به عذابی دردناک دچار گردد چیست؟» سوره یوسف، آیه ۲۵.
  42. «(آن زن) گفت: این همان است که مرا درباره او سرزنش کردید؛ آری ، از او کام خواستم که خویشتنداری کرد و اگر آنچه به او فرمان می‌دهم انجام ندهد بی‌گمان به زندان افکنده می‌شود و از خوارشدگان خواهد بود» سوره یوسف، آیه ۳۲.
  43. «و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.
  44. «همان کسان که در شادی و رنج می‌بخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم‌اند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.
  45. ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
  46. «گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمی‌پیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.
  47. به آنان گوشزد کن، بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره ابراهیم، آیه۵.
  48. «و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز بنا به وعده‌ای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بی‌گمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.
  49. «پس او را به پسری بردبار مژده دادیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱.
  50. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست؛ سوره یوسف، آیه۱۸.
  51. یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه۸۳.
  52. التمحیص، ص۶۴.
  53. برای نمونه: روح المعانی، ج ‌۲، ص۳۸۴؛ مواهب الرحمان، ج ‌۵، ص۱۲۲؛ مقتنیات الدرر، ج ‌۲، ص۱۷۲.
  54. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  55. الوجیز، علی دخیل، ص۱۰۱.
  56. التبیان، ج ‌۳، ص۹۵؛ مجمع البیان، ج ‌۲، ص۹۱۸.
  57. المیزان، ج ‌۴، ص۹۱.
  58. «(همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۷.
  59. مواهب الرحمان، ج ‌۵، ص۱۲۲.
  60. و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه۲۰.
  61. المیزان، ج ‌۱۵، ص۱۹۴.
  62. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
  63. لمیزان، ج ‌۱۱، ص۳۴۳.
  64. « و آنان که می‌گویند: پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما بگردان که عذاب آن همیشگی است. بی‌گمان آن بدقرارگاه و (بد) جایگاهی است. و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است. و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید. روز رستخیز عذابش دو چندان می‌گردد و در آن (عذاب) به خواری جاوید می‌ماند. جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است. و هر که توبه آرد و کرداری شایسته دارد بی‌گمان به سوی خداوند به بایستگی باز می‌گردد. و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند. و آنان که هر گاه آیات پروردگارشان را به یادشان آورند ناشنیده و نادیده بر (پای) آنها نمی‌افتند. و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوشامد و درود روبه‌رو می‌گردند» سوره فرقان، آیه ۶۵-۷۵.
  65. جوامع الجامع، ج ‌۳، ص۱۴۸؛ الکشاف، ج ‌۳، ص۲۹۷؛ کشف الاسرار، ج ‌۷، ص۷۱.
  66. «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  67. التبیان، ج ‌۵، ص۴۴۴.
  68. «و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد» سوره هود، آیه ۱۱۵.
  69. تفسیر بیضاوی، ج ‌۳، ص۱۵۱؛ الصافی، ج ‌۲، ص۴۷۶؛ المیزان، ج ‌۱۱، ص۵۹.
  70. و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن؛ سوره مدثر، آیه۷.
  71. التبیان، ج ۱۰، ص۱۷۴؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۸۲.
  72. «آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.
  73. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  74. مجمع البیان، ج ‌۱۰، ص۷۵۱، ۸۱۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۹۳، ۳۵۷؛ الوجیز، عاملی، ج ‌۳، ص۴۶۷، ۴۹۸.
  75. المیزان، ج ۲۰، ص۳۵۷.
  76. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  77. المیزان، ج ‌۴، ص۹۱؛ تفسیر کوثر، ج ‌۲، ص۳۴۱؛ نیز نک: نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۲.
  78. التحقیق، ج ۶، ص۱۸۱-۱۸۲، «صبر».
  79. المیزان، ج ‌۱۶، ص۸۰.
  80. «پروردگار آسمان‌ها و زمین است و آنچه میان آنهاست پس او را بپرست و در پرستش او شکیبایی کن، آیا برای او همنامی می‌شناسی؟» سوره مریم، آیه ۶۵.
  81. و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه۱۳۲.
  82. نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۲.
  83. منهج الصادقین، ج ‌۵، ص۴۲۴-۴۲۵.
  84. التبیان، ج ‌۷، ص۱۳۹؛ المنیر، ج ‌۱۶، ص۱۴۰.
  85. نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.
  86. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه ۲۴۹ - ۲۵۱.
  87. مجمع البیان، ج ‌۱، ص۴۷۸؛ منهج الصادقین، ج ‌۱، ص۳۷۲.
  88. سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بی‌گمان پس از آن آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نحل، آیه۱۱۰.
  89. مجمع البیان، ج ‌۶، ص۵۹۸.
  90. المیزان، ج ‌۱۲، ص۳۵۶.
  91. التحقیق، ج ۶، ص۱۸۱.
  92. و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.
  93. و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه۶۸.
  94. و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند؛ سوره فرقان، آیه۷۲.
  95. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  96. المیزان، ج ‌۱۵، ص۲۴۵.
  97. «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
  98. «و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود» سوره حجرات، آیه ۵.
  99. مجمع البیان، ج ‌۹، ص۱۹۷؛ المیزان، ج ‌۱۸، ص۳۱۱.
  100. «و آن زن که یوسف در خانه‌اش بود از او، کام خواست و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام ! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بی‌گمان ستمکاران رستگار نمی‌گردند» سوره یوسف، آیه ۲۳.
  101. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵ - ۱۵۶.
  102. المیزان، ج ‌۱، ص۳۵۳.
  103. «پسرکم! نماز را بپا دار و به کار شایسته فرمان ده و از کار ناشایست باز دار و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.
  104. المیزان، ج ‌۱۶، ص۲۱۸.
  105. نمونه، ج ‌۱۷، ص۵۳.
  106. التحریر و التنویر، ج ‌۲۱، ص۱۰۹.
  107. و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
  108. «بی‌گمان بر آزاری که می‌دهیدمان شکیبایی پیشه می‌کنیم و توکّل‌کنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۲.
  109. «و تو ما را کیفر نمی‌دهی مگر برای آنکه ما به نشانه‌های پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم، پروردگارا! ما را از شکیب سرشار کن و ما را مسلمان بمیران!» سوره اعراف، آیه ۱۲۶.
  110. مجمع البیان، ج ‌۹، ص۱۴۳.
  111. تفسیر بیضاوی، ج ‌۵، ص۱۱۷.
  112. بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟؛ سوره احقاف، آیه۳۵.
  113. «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  114. تفسیر بیضاوی، ج ‌۳، ص۱۲۶؛ الوجیز، عاملی، ج ‌۲، ص۶۶.
  115. مجمع البیان، ج ‌۵، ص۲۱۲؛ المیزان، ج ۱۰، ص۱۳۳.
  116. «و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.
  117. «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
  118. باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.
  119. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
  120. «و بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.
  121. «پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۹.
  122. جوامع الجامع، ج ‌۴، ص۱۷۲؛ بیان السعاده، ج ‌۲، ص۳۱۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص۲۰۷.
  123. الوجیز، عاملی، ج ‌۳، ص۲۰۴؛ المیزان، ج ‌۱۸، ص۲۱۸.
  124. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  125. مجمع البیان، ج ‌۱۰، ص۵۱۲؛ المیزان، ج ‌۱۹، ص۳۸۷.
  126. نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد. و این را جز به آنان که می‌شکیبند، و جز به آنان که بهره‌ای سترگ دارند فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه ۳۴ - ۳۵.
  127. «همانا دسته‌ای از بندگان من می‌گفتند: پروردگارا! ایمان آورده‌ایم پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین بخشایندگانی؛» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۹.
  128. «اما شما آنان را به ریشخند گرفتید تا جایی که یاد مرا از خاطرتان بردند و شما به آنان می‌خندیدید» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۰.
  129. «من امروز به آنان برای شکیبی که ورزیده بودند پاداش دادم؛ بی‌گمان آنانند که کامیابند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۱.
  130. مفاهیم اخلاقی، ص۲۰۹.
  131. بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
  132. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  133. قوت القلوب، ج ‌۱، ص۳۴۸.
  134. المیزان، ج ‌۱۱، ص۵۹.
  135. از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
  136. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
  137. و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره شوری، آیه۴۳.
  138. «و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.
  139. المیزان، ج ۱۶، ص۲۱۸؛ نیز نک: مجمع البیان، ج ۹، ص۵۳.
  140. معراج السعاده، ص۸۱۴.
  141. التحریر و التنویر، ج ‌۳، ص۳۱۷.
  142. بحارالانوار، ج ۵۷، ص۲۶.
  143. الکافی، ج ‌۲، ص۵۰-۵۱.
  144. الکافی، ج ‌۲، ص۸۷.
  145. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
  146. «و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم و چون برمی‌خیزی پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای!» سوره طور، آیه ۴۸.
  147. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  148. «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  149. به آنان گوشزد کن، بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره ابراهیم، آیه۵.
  150. اگر بخواهد باد را از وزیدن باز می‌دارد و (کشتی‌ها) بر آن (دریا) بی‌جنبش می‌مانند، بی‌گمان در این برای هر پرشکیب سپاسگزاری نشانه‌هاست؛ سوره شوری، آیه۳۳.
  151. و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند. همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند؛ سوره نحل، آیه ۴۱ - ۴۲.
  152. «و چون آیات ما بر آنان خوانده می‌شد می‌گفتند: شنیدیم و اگر می‌خواستیم مانند آن می‌گفتیم؛ این (آیات) جز افسانه‌های پیشینیان نیست» سوره انفال، آیه 31.
  153. و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره شوری، آیه۴۳.
  154. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۱۱.
  155. چون نیکی‌یی به شما رسد آنان را غمگین می‌کند و چون بدی‌یی دامنگیرتان شود از آن شادمان می‌شوند؛ و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید نیرنگ آنان به شما هیچ زیانی نخواهد رساند؛ که خداوند آنچه را انجام می‌دهند فراگیر است؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۰.
  156. بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
  157. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  158. «آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.
  159. سیمای صابران، ص۱۲۰.
  160. «بگو آیا (می‌خواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستان‌هایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵.
  161. «آنان که می‌گویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آورده‌ایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۶.
  162. «(همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۷.
  163. و برای هر امتی آیینی نهاده‌ایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده. همان کسان که چون از خداوند یاد شود دل‌هاشان بیمناک می‌شود و بر هر چه به آنها رسد شکیبایند و برپادارندگان نمازند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم می‌بخشند؛ سوره حج، آیه ۳۴ - ۳۵.
  164. سیمای صابران، ص۱۰۷ – ۱۱۶.
  165. نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.
  166. و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم- بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم. و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند؛ سوره سجده، آیه۲۳ - ۲۴.
  167. کشف الأسرار، ج ‌۵، ص۲۴۸.
  168. بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند؛ سوره بقره، آیه۱۵۷.
  169. کشف الأسرار، ج ‌۵، ص۲۴۸.
  170. «و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.
  171. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵.
  172. و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند؛ سوره بقره، آیه۶۱.
  173. و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم؛ سوره محمد، آیه۳۱.
  174. المیزان، ج ۱۸، ص۲۴۳.
  175. «و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  176. تفسیر بیضاوی، ج ‌۱، ص۱۲۱؛ کنز الدقائق، ج ‌۲، ص۲۲۶.
  177. «بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند» سوره معارج، آیه ۱۹.
  178. «چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است» سوره معارج، آیه ۲۰.
  179. «و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۲۱.
  180. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
  181. «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
  182. التحریر و التنویر، ج ‌۱، ص۴۶۲.
  183. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  184. «بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.
  185. «آنان، همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود و عذاب را به (بهای) آمرزش خریدند، و بر آتش چه شکیبایند!» سوره بقره، آیه ۱۷۵.
  186. التبیان، ج ‌۲، ص۹۱؛ مجمع البیان، ج ‌۱، ص۴۷۰.
  187. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  188. «پس اگر شکیب کنند آتش (دوزخ) جایگاه آنان است و اگر بخشایش بخواهند از بخشودگان نخواهند بود» سوره فصلت، آیه ۲۴.
  189. «بدان درآیید! و شکیب کنید یا نکنید بر شما یکسان است، تنها کیفر آنچه می‌کرده‌اید می‌بینید» سوره طور، آیه ۱۶.
  190. «اما او از گذرگاه سخت نگذشت،؛» سوره بلد، آیه ۱۱.
  191. «و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟» سوره بلد، آیه ۱۲.
  192. «آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.
  193. «سوگند به روزگار،» سوره عصر، آیه ۱.
  194. «که آدمی در زیانمندی است» سوره عصر، آیه ۲.
  195. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  196. تسنیم، ج ۵، ص۴۲.
  197. مجمع البیان، ج ‌۱۰، ص۷۵۱.
  198. المیزان، ج ‌۲۰، ص۳۵۷.
  199. «و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم. موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی که تو را آموخته‌اند به من بیاموزی؟ گفت: بی‌گمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمی‌توانی کرد. و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب می‌کنی؟ گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمی‌پیچم. گفت: اگر از من پیروی داری چیزی از من مپرس تا خود از آن برای تو سخن سر کنم.پس راه افتادند، تا هنگامی که سوار کشتی شدند آن را سوراخ کرد؛ (موسی) گفت: آیا آن را سوراخ کردی که سرنشینان را غرق کنی، بی‌گمان کاری شگفت کردی! گفت: آیا نگفتم که تو هرگز با من شکیبایی نمی‌توانی کرد؟ (موسی) گفت: مرا برای آنچه از یاد بردم بازخواست مکن و کار مرا بر من سخت مگیر! پس راه افتادند تا هنگامی که پسربچه‌ای دیدند و او را کشت؛ (موسی) گفت: آیا انسانی بی‌گناه را بی‌آنکه کسی را کشته باشد کشتی؟ به راستی کاری ناپسند کردی! گفت: آیا به تو نگفتم که تو هرگز با من شکیبایی نمی‌توانی کرد؟ گفت: اگر از این پس از تو چیزی پرسیدم همراهیم مکن که از سوی من معذوری. باز راه افتادند تا هنگامی که به مردم شهری رسیدند از مردمش خوراک خواستند، اما آنان از پذیرایی ایشان خودداری کردند؛ سپس دیواری در آن (شهر) یافتند که می‌خواست فرو افتد، (خضر) آن را استوار کرد، (موسی) گفت: اگر می‌خواستی برای آن مزدی دریافت می‌داشتی. گفت: اینک (هنگام) جدایی میان من و توست؛ اکنون تو را از معنی آنچه نتوانستی بر آن شکیبایی ورزی آگاه خواهم کرد: امّا آن کشتی از آن مستمندانی بود که (با آن) در دریا کار می‌کردند؛ بر آن شدم به آن آسیب رسانم چون در پی آن پادشاهی بود که هر کشتی (بی‌آسیب) را به زور می‌گرفت.امّا آن نوجوان، پدر و مادرش مؤمن بودند؛ ترسیدیم که آنان را به سرکشی و کفر وادارد . پس، خواستیم که پروردگارشان برای آنان فرزندی (دیگر) پاک‌جان‌تر و مهربان‌تر از او، جایگزین کند. و امّا آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی از آن آن دو و پدرشان مردی شایسته بود، بنابراین پروردگارت از سر بخشایش خویش اراده فرمود که آنان به برومندی خود برسند و گنجشان را بیرون کشند و من آن کارها را از پیش خویش نکردم، این بود معنی آنچه بر آن شکیبایی نتوانستی کرد» سوره کهف، آیه ۶۵-۸۲.
  200. جامع البیان، ج ‌۱۵، ص۱۷۹؛ التبیان، ج ‌۷، ص۷۰؛ الدر المنثور، ج ‌۴، ص۲۲۹.
  201. «و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب می‌کنی؟» سوره کهف، آیه ۶۸.
  202. «گفت: آیا نگفتم که تو هرگز با من شکیبایی نمی‌توانی کرد؟» سوره کهف، آیه ۷۲.
  203. «گفت: اینک (هنگام) جدایی میان من و توست؛ اکنون تو را از معنی آنچه نتوانستی بر آن شکیبایی ورزی آگاه خواهم کرد:» سوره کهف، آیه ۷۸.
  204. التبیان، ج ‌۶، ص۸۱.
  205. قوت القلوب، ج ‌۱، ص۳۷۵.
  206. قوت القلوب، ج ‌۱، ص۳۴۹.
  207. ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
  208. المیزان، ج ‌۹، ص۱۲۲-۱۲۳؛ نیز نک: التحریر و التنویر، ج ‌۹، ص۱۵۵.
  209. «اما گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما فاصله انداز و به خویشتن ستم کردند؛ ما نیز آنان را (چون) افسانه‌ها گرداندیم و همه را سخت پراکندیم؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره سبأ، آیه ۱۹.
  210. التفسیر الکاشف، ج ۶، ص۲۵۹؛ تفسیر قاسمی، ج ‌۸، ص۱۴۲.
  211. التحریر والتنویر، ج ۲۲، ص۴۷.
  212. بحارالانوار، ج ۵۷، ص۲۶.
  213. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  214. «آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.
  215. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  216. التحریر و التنویر، ج ۱۱، ص۲۱۵.
  217. مجمع البیان، ج ‌۶، ص۴۶۷.
  218. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۱۱.
  219. المیزان، ج ۱۰، ص۱۵۸.
  220. المیزان، ج ۹، ص۱۲۶.
  221. ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند؛ سوره انفال، آیه۶۵-66.
  222. نک: المیزان، ج ۹، ص۱۲۶؛ تفسیر آسان، ج ‌۶، ص۱۶۰.
  223. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵ - ۱۵۶.
  224. المیزان، ج ‌۱، ص۳۵۳؛ نیز نک: التحریر و التنویر، ج ‌۲، ص۵۶.
  225. ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
  226. المیزان، ج ‌۹، ص۱۲۲-۱۲۳؛ نیز نک: التحریر و التنویر، ج ‌۹، ص۱۵۵.
  227. و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدی‌ها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتن‌ستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
  228. مجمع البیان، ج ‌۶، ص۴۶۷.
  229. التحریر و التنویر، ج ‌۲۱، ص۱۳۰.
  230. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان؛ سوره بقره، آیه۲۵۰.
  231. «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
  232. «و جادوگران به سجده در افتادند. گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم، پروردگار موسی و هارون. فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آورده‌اید؟ بی‌گمان این نیرنگی است که در این شهر به کار برده‌اید تا مردم آن را از آن بیرون برانید، به زودی خواهید دانست. سوگند می‌خورم که دست‌ها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت.گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز می‌گردیم. و تو ما را کیفر نمی‌دهی مگر برای آنکه ما به نشانه‌های پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم، پروردگارا! ما را از شکیب سرشار کن و ما را مسلمان بمیران!» سوره اعراف، آیه ۱۲۰-۱۲۶.
  233. «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
  234. مجمع البیان، ج ‌۶، ص۶۰۶؛ منهج الصادقین، ج ‌۵، ص۲۳۴.
  235. «و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم و چون برمی‌خیزی پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای!» سوره طور، آیه ۴۸.
  236. باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.
  237. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  238. «پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۹.
  239. «و ما به درستی می‌دانیم که تو از آنچه می‌گویند دلتنگ می‌گردی» سوره حجر، آیه ۹۷.
  240. «پس پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای و از سجده‌گزاران باش» سوره حجر، آیه ۹۸.
  241. «و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.
  242. سیمای صابران در قرآن، ص۵۳-۵۴.
  243. «بگو آیا (می‌خواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستان‌هایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵.
  244. «(همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۷.
  245. التبیان، ج ‌۲، ص۴۱۵.
  246. بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
  247. التحریر و التنویر، ج ‌۳، ص۳۰۳.
  248. «و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت: بی‌گمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد» سوره مائده، آیه ۲۷.
  249. «اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.
  250. نک: مجمع البیان، ج ‌۳، ص۲۸۴.
  251. «آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.
  252. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  253. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  254. المیزان، ج ‌۴، ص۹۱؛ تفسیر کوثر، ج ‌۲، ص۳۴۱؛ نیز نک: نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۲.
  255. «همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.
  256. بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟؛ سوره احقاف، آیه۳۵.
  257. «و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
  258. «گفت: پروردگارا من شب و روز، قوم خود را (به خداپرستی) فرا خواندم.و فراخوان من جز به گریز آنان نیفزود. و من هرگاه آنان را فرا خواندم تا بیامرزیشان، انگشت در گوش نهادند و جامه بر سر کشیدند و (در کفر) پای فشردند و سخت گردنفرازی ورزیدند. سپس آنان را با ندای بلند فرا خواندم. باز آشکار به آنان گفتم و (نیز) یکسره پنهان به ایشان گفتم. و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است. تا (باران) آسمان را بر شما ریزان ، بفرستد. و شما را با دارایی‌ها و پسران، یاوری کند و برایتان بوستان‌ها پدید آورد و جویبارها پدیدار گرداند» سوره نوح، آیه ۵-۱۲.
  259. «ابراهیم به راستی بردبار دردمند توبه‌کاری بود» سوره هود، آیه ۷۵.
  260. المیزان، ج ‌۱۰، ص۳۲۶.
  261. «و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز بنا به وعده‌ای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بی‌گمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.
  262. المیزان، ج ‌۹، ص۳۹۸.
  263. و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی؛ سوره انبیاء، آیه۸۳.
  264. و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است؛ سوره ص، آیه۴۱.
  265. التبیان، ج ‌۷، ص۲۷۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ‌۵، ص۳۱۵.
  266. «بلکه، اینان و پدرانشان را بهره‌مند کردیم چندان که زندگانی دراز یافتند؛ آیا نمی‌بینند که ما به (سر) زمین (کفر) می‌آییم، از پیرامون‌های آن می‌کاهیم، آیا باز آنان پیروز خواهند شد؟» سوره انبیاء، آیه ۴۴.
  267. «(بدو گفتیم) با پای خود (بر زمین) بکوب! اینک شستنگاهی سرد و نوشیدنی‌یی (نوشین) است» سوره ص، آیه ۴۲.
  268. «و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم» سوره ص، آیه ۴۳.
  269. «به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۴۴.
  270. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست؛ سوره یوسف، آیه۱۸.
  271. یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه۸۳.
  272. کنز الدقائق، ج ‌۶، ص۲۸۷.
  273. التبیان، ج ‌۶، ص۱۸۲؛ مجمع البیان، ج ‌۵، ص۳۹۲؛ نیز نک: نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۱.
  274. «گفت: پریشانی و اندوهگینی خود را تنها به خداوند شکوه می‌برم و از خداوند چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره یوسف، آیه ۸۶.
  275. المیزان، ج ‌۱۱، ص۲۵۴.
  276. نور الثقلین، ج ‌۲، ص۴۵۳.
  277. «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.
  278. «پس او را به پسری بردبار مژده دادیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱.
  279. الدر المنثور، ج ‌۵، ص۲۷۹؛ مواهب علیه، ج ۱، ص۱۰۰۳؛ نور الثقلین، ج ‌۴، ص۴۱۹.
  280. بر آنچه می‌گویند، شکیبا باش و از بنده ما داود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه۱۷.
  281. المیزان، ج ‌۱۷، ص۱۸۹.
  282. و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است؛ سوره ص، آیه۴۱.
  283. «و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.
  284. «و از اسماعیل و الیسع و ذو الکفل یاد کن و همه از نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۸.
  285. احیاء علوم الدین، ج ‌۴، ص۶۶.
  286. المیزان، ج ‌۱، ص۳۵۳.
  287. مجمع البیان، ج ‌۶، ص۷۵۱؛ نور الثقلین، ج ‌۳، ص۲۸۲.
  288. مجمع البیان، ج ‌۱، ص۲۱۷.
  289. المیزان، ج ‌۱۱، ص۵۹.
  290. تسنیم، ج ۴، ص۱۶۸- ۱۶۹.
  291. المیزان، ج ‌۱۱، ص۵۹.
  292. نور الثقلین، ج ‌۱، ص۷۶؛ کنز الدقائق، ج ‌۱، ص۴۰۸.
  293. تفسیر ابن کثیر، ج ‌۱، ص۱۵۵.
  294. نمونه، ج ‌۱، ص۲۱۸.
  295. مجمع البیان، ج ‌۱، ص۲۱۷.
  296. نک: تفسیر خسروی، ج ‌۳، ص۳۰۱.
  297. المیزان، ج ‌۸، ص۲۲۸.
  298. المنیر، ج ۱۳، ص۲۱۰.
  299. مجمع البیان، ج ۶، ص۴۶۷؛ ج ۸، ص۵۰۶، ۶۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج ‌۱۰، ص۳۴۲؛ ج ۱۷، ص۳۳.
  300. التفسیر الکاشف، ج ‌۴، ص۴۲۶؛ تفسیر قاسمی، ج ‌۶، ص۳۰۰.
  301. مجمع البیان، ج ‌۴، ص۸۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ‌۴، ص۱۲۵؛ تفسیر قاسمی، ج ‌۱، ص۴۳۸.
  302. المیزان، ج ‌۹، ص۹۶.
  303. نمونه، ج ‌۱۷، ص۱۶۶.
  304. مجمع البیان، ج ‌۸، ص۸۳۰.
  305. مجمع البیان، ج ‌۷، ص۴۱۷؛ المیزان، ج ‌۱۶، ص۸۰؛ الوجیز، عاملی، ج ‌۲، ص۴۸۷.
  306. التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۱۶۶.
  307. المیزان، ج ۱۲، ص۳۴۰.
  308. المیزان، ج ‌۱۶، ص۵۵.
  309. قوت القلوب، ج ‌۱، ص۳۴۵؛ مجمع البیان، ج ‌۸، ص۷۶۷؛ التحریر و التنویر، ج ‌۲۴، ص۴۲.
  310. المیزان، ج ‌۱۷، ص۲۴۴.
  311. المیزان، ج ‌۱۷، ص۲۴۴؛ نیز نک: الکشاف، ج ‌۴، ص۱۱۸.
  312. المیزان، ج ‌۱، ص۳۶۱.
  313. نمونه، ج ‌۹، ص۳۲.
  314. زبدة البیان، ص۱۴۴.
  315. الوجیز، علی دخیل، ص۷۷۸.
  316. نک: وسائل الشیعه، ج ‌۳، ص۲۵۵؛ ج ‌۱۵، ص۲۳۶، ۲۶۱.
  317. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۲۶۱.
  318. وسائل الشیعه، ج ‌۱۵، ص۲۳۶؛ نیز مستدرک الوسائل، ج ‌۱۱، ص۲۵۹.
  319. وسائل الشیعه، ج ‌۳، ص۲۵۵.
  320. نک: کشف الأسرار، ج ‌۳، ص۷۲۹؛ مدارج السالکین، ص۴۲۴؛ سیمای صابران در قرآن، ص۶۱.
  321. مدارج السالکین، ص۴۲۴.
  322. نیز نک: سیمای صابران در قرآن، ص۶۴.
  323. مدارج السالکین، ص۴۲۴؛ سیمای صابران در قرآن، ص۶۳.
  324. نک: مجمع البیان، ج ‌۳، ص۲۸۴.
  325. «از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.
  326. «سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.
  327. «هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.
  328. «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم) * بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.
  329. «و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  330. «و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶-۱۴۸.
  331. «چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بی‌گمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌گرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.
  332. «پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
  333. «و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافته‌اند چشمانشان را می‌بینی که از اشک لبریز می‌شود؛ می‌گویند: پروردگارا! ما ایمان آورده‌ایم ما را با گروه گواهان بنگار! و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید می‌بریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۳-۸۴.
  334. «و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.
  335. «و به راستی موسی را با نشانه‌های خویش فرستادیم (و گفتیم) که قومت را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون بر و روزهای خداوند را به آنان گوشزد کن، بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره ابراهیم، آیه ۵.
  336. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  337. «و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.
  338. «گفت: بی‌گمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمی‌توانی کرد و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب می‌کنی؟» سوره کهف، آیه ۶۷ -۶۸.
  339. «گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمی‌پیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.
  340. «به راستی با دشواری، آسانی همراه است * به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵-۶.
  341. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  342. «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  343. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  344. «و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۵۰.
  345. «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  346. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  347. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  348. «و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم» سوره مائده، آیه ۱۱۷.
  349. «و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی می‌گرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیده‌ایم و بی‌گمان او در جهان واپسین از شایستگان است آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش، او گفت: فرمانبردار پروردگار جهانیانم» سوره بقره، آیه ۱۳۰-۱۳۱.
  350. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
  351. «عبدي أطعني حَتَّى أَجْعَلَكَ مثلى أو مثلى اقول كن فیکون تَقُولَ كُنْ فَيَكُونُ‌».
  352. «من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
  353. «وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا»؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۵۲.
  354. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۱۱ ـ ۲۲۲.
  355. از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵ و ۱۵۳.
  356. و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ ـ ۱۲۸.
  357. و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد. و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است. و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد؛ سوره هود، آیه۱۱۳ – ۱۱۵.
  358. و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.
  359. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  360. و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند؛ سوره فرقان، آیه۷۲.
  361. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  362. امر به استعانت به صبر برای این است که صبر ملاک هدایت است و به واسطه آن پیروی از حق آسان می‌شود؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۱، جزء ۱، ص ۴۷۷.
  363. و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند؛ سوره فرقان، آیه۷۲.
  364. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  365. طبق یک احتمال "الزُّورَ" به معنای لهو باطل مانند غنا و امثال آن و مقصود از "لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ" این است که در مجالس باطل حضور نمی یابند؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۴۴.
  366. و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.
  367. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  368. پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست؛ سوره هود، آیه۱۱۲.
  369. و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد؛ سوره هود، آیه۱۱۵.
  370. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  371. و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه۶۸.
  372. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  373. بیان لزوم ارتباط و هماهنگی افراد با یکدیگر پس از طرح ضرورت صبر و شکیبایی می تواند اشاره به نقش صبر در ایجاد ارتباط و پیوند بین افراد جامعه ایمانی داشته باشد. شایان ذکر است که برخی مفسّران "رَابِطُواْ" را به ایجاد گروه و ارتباط میان نیروها و کارهایشان در تمام امور زندگی دینی چه در حال سختی چه در حال راحتی تفسیر کرده‌اند؛ المیزان، ج ۴، ص ۹۲.
  374. پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست؛ سوره هود، آیه۱۱۲.
  375. و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد؛ سوره هود، آیه۱۱۵.
  376. و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
  377. و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
  378. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  379. برخی مفسّران با توجّه به اینکه در زمان پیامبر اسلام (ص) و نزول آیه مرزبانی وجود نداشت "رَابِطُواْ" را به انتظار نماز پس از نماز تفسیر کرده‌اند؛ جامع البیان، ج ۳، جزء ۴، ص ۲۹۳. و در روایتی پیامبر (ص)فرمود: مقصود از "رباط" "رَابِطُواْ" وضوی کامل، زیاد رفتن به مسجد و انتظار نماز پس از نماز است؛ جامع البیان، ج ۳، جزء ۴، ص ۲۹۳.
  380. نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است. و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد؛ سوره هود، آیه۱۱۴ – ۱۱۵.
  381. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
  382. و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه۱۳۲.
  383. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
  384. خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۲۴۹.
  385. و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
  386. و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
  387. اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۶۶.
  388. سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بی‌گمان پس از آن آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نحل، آیه۱۱۰.
  389. بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!؛ سوره غافر، آیه۵۵.
  390. چرا؛ (بی‌گمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۵.
  391. و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
  392. و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
  393. ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بهراسید. و به آنچه فرو فرستاده‌ام، که کتاب نزد شما را راست می‌شمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید. و حق را با باطل میامیزید و آگاهانه حقپوشی مکنید. و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید؛ سوره بقره، آیه ۴۰ – ۴۳.
  394. از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
  395. و آنان را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند در غرفه‌هایی از بهشت که از بن آنها جویباران روان است جا می‌دهیم، جاودانه در آنند؛ پاداش اهل کردار نیکو (پاداشی) است همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند؛ سوره عنکبوت، آیه۵۸ ـ ۵۹.
  396. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
  397. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  398. و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.
  399. چون نیکی‌یی به شما رسد آنان را غمگین می‌کند و چون بدی‌یی دامنگیرتان شود از آن شادمان می‌شوند؛ و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید نیرنگ آنان به شما هیچ زیانی نخواهد رساند؛ که خداوند آنچه را انجام می‌دهند فراگیر است؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۰.
  400. بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
  401. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵ - ۱۵۶.
  402. و برای هر امتی آیینی نهاده‌ایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده. همان کسان که چون از خداوند یاد شود دل‌هاشان بیمناک می‌شود و بر هر چه به آنها رسد شکیبایند و برپادارندگان نمازند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم می‌بخشند؛ سوره حج، آیه ۳۴ - ۳۵.
  403. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  404. و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند؛ سوره فرقان، آیه۶۳.
  405. سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بی‌گمان پس از آن آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نحل، آیه۱۱۰.
  406. و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه۵.
  407. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵.
  408. بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند؛ سوره بقره، آیه۱۵۷.
  409. و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند. و آنان را در بخشایش خویش در آوردیم؛ بی‌گمان آنها از شایستگان بودند؛ سوره انبیاء، آیه ۸۵ - ۸۶.
  410. و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم. و دسته‌ای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه۴۳ - ۴۴.
  411. و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند. همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند؛ سوره نحل، آیه ۴۱ - ۴۲.
  412. طبق احتمالی مقصود از "لَنُبَوِّئَنَّهُمْ" شهر نیکو "مدینه منوّره" است؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶، ص ۵۵۷.
  413. و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نساء، آیه۲۵.
  414. و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه۶۸.
  415. و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه۱۳۷.
  416. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه ۲۴۹ - ۲۵۱.
  417. و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد. و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ - ۱۴۸.
  418. ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
  419. ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
  420. ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.
  421. اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۶۶.
  422. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
  423. خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۲۴۹.
  424. و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
  425. پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت می‌گذارد (و به او رسالت می‌بخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند. و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بی‌گمان بر آزاری که می‌دهیدمان شکیبایی پیشه می‌کنیم و توکّل‌کنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند. و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بی‌گمان ستمگران را نابود خواهیم کرد. و شما را پس از آنان در این سرزمین جای خواهیم داد؛ این برای کسی است که از ایستادن در پیشگاه من و از هشدار من می‌هراسد؛ سوره ابراهیم، آیه۱۱ - ۱۴.
  426. از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
  427. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
  428. و اگر گروهی از شما به آنچه برای آن فرستاده شده‌ام ایمان آوردند و گروهی ایمان نیاوردند شکیبایی کنید تا خداوند میان ما داوری کند و او بهترین داوران است؛ سوره اعراف، آیه۸۷.
  429. برخی مفسّران گفته اند: خطاب آیه متوجّه مؤمنان است؛ روح المعانی، ج ۵، جزء ۸، ص ۲۶۶؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۵، جزء ۸، ص ۲۵۰.
  430. و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند؛ سوره بقره، آیه۶۱.
  431. نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.
  432. بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
  433. ذکر صبر پیش از ذکر تقوا برای این است که انسان صبر می کند تا اینکه از چیزهایی که شایسته نیست در امان باشد؛ التّفسیر الکبیر، ج ۹ - ۱۰، جزء ۹، ص ۱۰۵.
  434. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  435. پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه۴۹.
  436. و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه۱۳۲.
  437. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  438. و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند؛ سوره فرقان، آیه۶۳.
  439. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  440. و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه۶۸.
  441. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان؛ سوره بقره، آیه۲۵۰.
  442. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان استو کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید؛ سوره بقره، آیه۱۵۳ - ۱۵۴.
  443. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه ۲۴۹ - ۲۵۱.
  444. و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد. و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ - ۱۴۸.
  445. و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ – ۱۲۸.
  446. و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه۱۳۷.
  447. و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.
  448. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  449. برخی مفسّران "رَابِطُواْ" را به مرزبانی تفسیر کرده‌اند؛ التفسیرالمنیر، ج ۴، ص ۲۱۳ و ۲۱۷.گفتنی است که تقدّم "اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ" حکایت از نقش صبر در حفاظت از مرزها دارد.
  450. به آنان گوشزد کن، بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره ابراهیم، آیه۵.
  451. بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره لقمان، آیه۳۱.
  452. بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره سبأ، آیه۱۹.
  453. اگر بخواهد باد را از وزیدن باز می‌دارد و (کشتی‌ها) بر آن (دریا) بی‌جنبش می‌مانند، بی‌گمان در این برای هر پرشکیب سپاسگزاری نشانه‌هاست؛ سوره شوری، آیه۳۳.
  454. آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را می‌خواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتیم، بی‌گمان او را بهره‌ای سترگ است. و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند؛ سوره قصص، آیه ۷۹ ـ ۸۰.
  455. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند؛ سوره بقره، آیه۱۵۵ - ۱۵۷.
  456. خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ ـ ۱۴۸.
  457. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.
  458. من امروز به آنان برای شکیبی که ورزیده بودند پاداش دادم؛ بی‌گمان آنانند که کامیابند؛ سوره مؤمنون، آیه۱۱۱.
  459. و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند؛ سوره فرقان، آیه۶۳.
  460. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  461. آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را می‌خواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتیم، بی‌گمان او را بهره‌ای سترگ است. و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند؛ سوره قصص، آیه ۷۹ - ۸۰.
  462. و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند. همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند؛ سوره نحل، آیه ۴۱ - ۴۲.
  463. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.
  464. و آنان که برای پروردگارشان در سجده و ایستاده شب زنده‌داری کنند؛ سوره فرقان، آیه۶۴.
  465. پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲ - ۱۵۳.
  466. به آنان گوشزد کن، بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره ابراهیم، آیه۵.
  467. تقدیم "صَبَّارٍ" بر "شَكُورٍ" برای این است که صبر کلید گشایش و مقتضی شکر است؛ روح المعانی، ج ۸، جزء ۱۳، ص ۲۷۲.
  468. بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره لقمان، آیه۳۱.
  469. بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره سبأ، آیه۱۹.
  470. اگر بخواهد باد را از وزیدن باز می‌دارد و (کشتی‌ها) بر آن (دریا) بی‌جنبش می‌مانند، بی‌گمان در این برای هر پرشکیب سپاسگزاری نشانه‌هاست؛ سوره شوری، آیه۳۳.
  471. نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.
  472. و اگر کیفر می‌کنید مانند آنچه خود کیفر شده‌اید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه۱۲۶.
  473. فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آورده‌اید؟ بی‌گمان این نیرنگی است که در این شهر به کار برده‌اید تا مردم آن را از آن بیرون برانید، به زودی خواهید دانست. سوگند می‌خورم که دست‌ها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت. گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز می‌گردیم. و تو ما را کیفر نمی‌دهی مگر برای آنکه ما به نشانه‌های پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم، پروردگارا! ما را از شکیب سرشار کن و ما را مسلمان بمیران!؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۳- ۱۲۶.
  474. و آنان را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند در غرفه‌هایی از بهشت که از بن آنها جویباران روان است جا می‌دهیم، جاودانه در آنند؛ پاداش اهل کردار نیکو (پاداشی) است همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند؛ سوره عنکبوت، آیه۵۷ - ۵۹.
  475. و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدی‌ها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتن‌ستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
  476. و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدی‌ها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتن‌ستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
  477. و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدی‌ها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتن‌ستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
  478. و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدی‌ها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتن‌ستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
  479. شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نساء، آیه۲۵.
  480. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۱۱.
  481. با توجّه به ذکر "وَأَجْرٌ كَبِيرٌ" استفاده می‌شود مغفرت ذکر شده در آیه اعمّ از پاداش است و لذا برخی مفسّران؛ المیزان، ج ۱۰، ص ۱۵۸. مغفرت در این آیه را به محو ساختن آثار طبع مذموم "که در آیات قبل ذکر شده" و جایگزین ساختن آن به خصال نیک معنا کرده‌اند.
  482. سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بی‌گمان پس از آن آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نحل، آیه۱۱۰.
  483. و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه۵.
  484. ممکن است "وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ" ناظر به صبر باشد یعنی صبر سبب قرب به مغفرت و رحمت الهی می‌شود؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۱۱.
  485. و اگر کیفر می‌کنید مانند آنچه خود کیفر شده‌اید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه۱۲۶.
  486. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه۱۵۵.
  487. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه ۲۴۹ - ۲۵۱.
  488. بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.
  489. و اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بی‌گمان کافران می‌گویند این جز جادویی آشکار نیست؛ سوره هود، آیه ۷.
  490. و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد. و اگر پس از رنجی که به او رسیده است آسایشی به وی بچشانیم به یقین خواهد گفت بدی‌ها از من دور شد؛ که او سخت شادمان و خویشتن‌ستای است. جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۹ - ۱۱.
  491. و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه۲۰.
  492. و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است گفتند: ما پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی آزار دیده‌ایم، (موسی) گفت:امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار می‌کنید؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ ـ ۱۲۹.
  493. و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ ـ ۱۲۸.
  494. و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷ ـ ۱۲۸.
  495. موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  496. پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه۴۹.
  497. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
  498. و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه۱۳۲.
  499. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
  500. نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد. و این را جز به آنان که می‌شکیبند، و جز به آنان که بهره‌ای سترگ دارند فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه ۳۴ - ۳۵.
  501. نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.
  502. نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش است؛ سوره انسان، آیه۵.
  503. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد؛ سوره انسان، آیه۱۲.
  504. و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم- بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم. و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند؛ سوره سجده، آیه۲۳ - ۲۴.
  505. باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.
  506. و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد. و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ - ۱۴۸.
  507. و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد؛ سوره هود، آیه۱۱۵.
  508. گفتند: آیا تو همان یوسفی؟ گفت: من یوسفم و این، برادر من (بنیامین) است؛ خداوند بر ما منّت نهاد، چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بی‌گمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌گرداند؛ سوره یوسف، آیه۹۰.
  509. و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر. بی‌گمان خداوند با کسانی است که پرهیزگاری می‌ورزند و با کسانی است که نیکوکارند؛ سوره نحل، آیه ۱۲۷ - ۱۲۸.
  510. و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه۱۵۵.
  511. بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند؛ سوره بقره، آیه۱۵۷.
  512. پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه ۱۵۲ - ۱۵۳.
  513. و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن؛ سوره مدثر، آیه۷.
  514. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است، بهشت‌هایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند. درود بر شما به شکیبی که ورزیده‌اید که فرجام آن سرای، نیکوست!؛ سوره رعد، آیه۲۲ - ۲۴.
  515. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است، بهشت‌هایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند؛ سوره رعد، آیه۲۲ - ۲۳.
  516. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است، بهشت‌هایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند؛ سوره رعد، آیه۲۲ - ۲۳.
  517. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
  518. آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند؛ سوره رعد، آیه۱۹.
  519. گفتند: ای پدر! ما رفته بودیم مسابقه بدهیم و یوسف را کنار بار خود وانهاده بودیم که گرگ او را خورد و (می‌دانیم) اگر (هم) راستگو می‌بودیم (سخن) ما را باور نمی‌کردی. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست؛ سوره یوسف، آیه ۱۷ - ۱۸.
  520. برخی گفته‌اند: جمیل بودن صبر به این است که در آن قصد قربت شده باشد؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶، ص۳۳۴.
  521. نزد پدرتان بازگردید و بگویید: ای پدر! به راستی پسرت دزدی کرده است و ما جز به آنچه (دیدیم و) دانستیم گواهی ندادیم و علم غیب هم نداشتیم؛ سوره یوسف، آیه۸۱.
  522. یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه۸۳.
  523. پس به نکویی شکیب کن؛ سوره معارج، آیه۵.
  524. و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.
  525. و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن؛ سوره مدثر، آیه ۷.
  526. فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  527. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست؛ سوره یوسف، آیه۱۸.
  528. یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه۸۳.
  529. و اگر کیفر می‌کنید مانند آنچه خود کیفر شده‌اید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه۱۲۶.
  530. نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد. و این را جز به آنان که می‌شکیبند، و جز به آنان که بهره‌ای سترگ دارند فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه ۳۴ - ۳۵.
  531. و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بی‌گمان او ستمگران را دوست نمی‌دارد. و بر آنانکه پس از ستم دیدن داد ستانند ایرادی نیست؛ سوره شوری، آیه۴۰ - ۴۱.
  532. و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره شوری، آیه۴۳.
  533. آیا پنداشته‌اید به بهشت می‌روید بی‌آنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟؛ سوره آل عمران، آیه۱۴۲.
  534. و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم؛ سوره محمد، آیه۳۱.
  535. و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه۵.
  536. فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  537. از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
  538. برخی مفسّران گفته‌اند: "اسْتَعِينُواْ" در آیه فوق خطاب به مسلمانان است؛ مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۲۱۶.
  539. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
  540. از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
  541. احتمال دارد به قرینه آیات قبل آیه یاد شده خطاب به اهل کتاب باشد؛ مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۲۱۶ - ۲۱۷.
  542. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
  543. از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است همان کسان که می‌دانند به لقای پروردگارشان خواهند رسید و به سوی او باز می‌گردند؛ سوره بقره، آیه ۴۵ - ۴۶.
  544. برداشت بنا بر این احتمال است که مرجع ضمیر "إِنَّهَا" استعانت باشد؛ الکشّاف، ج ۱، ص ۱۳۴.
  545. از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.
  546. ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.
  547. فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  548. و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد. و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان. پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۴۶ - ۱۴۸.
  549. و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.
  550. و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی؛ سوره انبیاء، آیه۸۳.
  551. و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند؛ سوره انبیاء، آیه۸۵.
  552. بر آنچه می‌گویند، شکیبا باش و از بنده ما داود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه۱۷.
  553. و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است؛ سوره ص، آیه۴۱.
  554. و دسته‌ای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود؛ سوره ص، آیه۴۴.
  555. بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟؛ سوره احقاف، آیه۳۵.
  556. فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  557. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  558. «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
  559. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  560. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است پس، چه برخی از آنچه را به آنان وعده می‌دهیم به تو نشان دهیم، چه تو را بمیرانیم، باری، (به هر روی) به سوی ما باز گردانده می‌شوند» سوره غافر، آیه ۷۷.
  561. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  562. «و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز می‌گردانند * پس چه حالی دارند هنگامی که برای کارهایی که کرده‌اند مصیبتی به آنان برسد سپس نزد تو آیند و به خداوند سوگند خورند که ما جز نیکی و هماهنگی نظری نداشتیم؟! * آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند می‌داند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۱-۶۳.
  563. «از آنان دوری گزین» سوره نساء، آیه ۶۳.
  564. در کتاب شخصیة الرسول الاعظم قرآنیاً می‌نویسد که خداوند از کلمه: ﴿فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ یعنی فازجر و انصرف و این به معنای تسامح است و مثل این تعبیر جمله: ﴿يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا است و لذا به پیامبر توصیه شده، که موعظه کن آنها را و پیام را به صورت رسا به آنها برسان. (شخصیة الرسول الاعظم قرآنیاً، ص۶۱).
  565. «و اگر بدی‌یی به آنان رسد می‌گویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند» سوره نساء، آیه ۷۸.
  566. «و می‌گویند: فرمان می‌بریم اما چون از نزد تو بیرون می‌روند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو می‌گویی می‌اندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته می‌دارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.
  567. «و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.
  568. «و اگر بخواهند به تو خیانت ورزند (باکی نیست) به خداوند نیز پیش از این خیانت کرده‌اند و (خداوند تو را) بر آنان دستیابی داد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۷۱.
  569. «ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.
  570. «اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.
  571. «خداوند از تو در گذراد! چرا پیش‌تر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
  572. «آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌گیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست * تنها کسانی از تو اجازه (ی معاف بودن از جهاد) می‌خواهند که به خداوند و روز بازپسین ایمان ندارند و دل به شک سپرده‌اند و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۴-۴۵.
  573. «اگر در میان شما روانه می‌شدند جز شرّ به شما نمی‌افزودند و در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه می‌کردند و آنان میان شما جاسوسانی دارند و خداوند به (حال) ستمگران داناست» سوره توبه، آیه ۴۷.
  574. «و به خداوند سوگند می‌خورند که از شمایند در حالی که از شما نیستند امّا آنان گروهی هستند که می‌هراسند * اگر پناهگاهی یا غارهایی یا نهانگاهی می‌یافتند با شتاب به آن رو می‌آوردند * و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند * و اگر آنها به آنچه خداوند و پیامبرش به آنان داده‌اند خرسند می‌شدند و می‌گفتند: «خداوند ما را بس، به زودی خداوند و پیامبرش از بخشش خویش به ما خواهند داد، ما به سوی خداوند دست به دعا برمی‌داریم» (پسندیده‌تر بود)» سوره توبه، آیه ۵۶-۵۹.
  575. «و برخی از ایشان کسانی هستند که پیغمبر را آزار می‌کنند و می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست که به خداوند ایمان و مؤمنان را باور دارد و برای آن دسته از شما که ایمان آورده‌اند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند آزار می‌رسانند عذابی دردناک خواهد بود» سوره توبه، آیه ۶۱.
  576. «و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین می‌گویند: ما تنها (در گفت‌وگو) فرو می‌رفتیم و بازی می‌کردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند می‌کردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.
  577. «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود * و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۶.
  578. شخصیة الرسول الاعظم قرآنیاً، ص۶۲.
  579. «آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقه‌ها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمی‌یابند طعنه می‌زنند و آنان را به ریشخند می‌گیرند، خداوند به ریشخندشان می‌گیرد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۹.
  580. «بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانه‌نشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: بگو: آتش دوزخ گرم‌تر است اگر در می‌یافتند» سوره توبه، آیه ۸۱.
  581. «و چون سوره‌ای فرو فرستاده شود که به خداوند ایمان آورید و همراه با پیامبرش جهاد کنید، توانمندان از ایشان، از تو اجازه می‌گیرند و می‌گویند: بگذار تا ما با خانه‌نشینان بمانیم» سوره توبه، آیه ۸۶.
  582. «عذرآوران از تازیان بیابان‌نشین آمدند تا به آنان اجازه (ی جهاد) داده شود و آنان که به خداوند و پیامبرش دروغ گفته بودند خانه‌نشین شدند! به زودی از (میان) ایشان به کافران عذابی دردناک خواهد رسید * بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمی‌یابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است * و نه بر کسانی که چون نزد تو آمدند تا آنان را سوار کنی گفتی چیزی نمی‌یابم تا بر آن سوارتان کنم؛ بازگشتند در حالی که چشم‌هاشان لبریز از اشک بود از غم اینکه چیزی نمی‌یافتند تا (در این راه) ببخشند» سوره توبه، آیه ۹۰-۹۲.
  583. «و برخی از تازیان بیابان‌نشین آنچه هزینه می‌کنند غرامت می‌شمارند و برای شما انتظار پیشامدها را می‌کشند؛ پیشامدهای بد بر (خود) آنان باد و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۹۸.
  584. «و از پیرامونیان شما از تازیان بیابان‌نشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کرده‌اند؛ تو آنان را نمی‌شناسی ما آنها را می‌شناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده می‌شوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.
  585. «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند * هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست می‌دارند و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد * آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو می‌لغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۰۹.
  586. «خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.
  587. «و چون سوره‌ای فرو فرستاده شود، به یکدیگر می‌نگرند (و می‌پرسند) آیا کسی شما را می‌بیند؟ سپس (اگر کسی نبیندشان) باز می‌گردند؛ خداوند دل‌هاشان را بگرداند که آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند» سوره توبه، آیه ۱۲۷.
  588. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است * پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۸-۱۲۹.
  589. «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
  590. «و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بی‌گمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ می‌هراسم * بگو اگر خداوند می‌خواست آن را برای شما نمی‌خواندم و او شما را از آن آگاه نمی‌کرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیسته‌ام پس آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۵-۱۶.
  591. «و برخی از آنان به (گفتار) تو گوش می‌دهند؛ آیا تو ناشنوایان را هر چند خرد نورزند، شنوا می‌توانی کرد؟ * و برخی از ایشان به تو می‌نگرند آیا تو نابینایان را هر چند بینشی نداشته باشند رهنمایی می‌توانی کرد؟» سوره یونس، آیه ۴۲-۴۳.
  592. «و تو در هیچ کاری نیستی و از آن هیچ قرآنی نمی‌خوانی و (نیز شما) هیچ کاری نمی‌کنید مگر همین که بدان می‌پردازید، ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّه‌ای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمی‌ماند و هیچ چیز کوچک‌تر و یا بزرگ‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است» سوره یونس، آیه ۶۱.
  593. «و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که می‌گویند: «چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمی‌شود یا فرشته‌ای همراه وی نمی‌آید؟» سوره هود، آیه ۱۲.
  594. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام می‌دهند داناست» سوره فاطر، آیه ۸.
  595. «و چون داد و ستد یا سرگرمی‌یی ببینند، بدان سو شتاب می‌آورند و تو را ایستاده رها می‌کنند؛ بگو: آنچه نزد خداوند است از سرگرمی و داد و ستد، نکوتر است و خداوند بهترین روزی‌دهندگان است» سوره جمعه، آیه ۱۱.
  596. «و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که: همسرت را برای خویش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا کن و چیزی را که خداوند آشکار کننده آن بود در دل نگه می‌داشتی و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی و چون زید نیازی از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد و فرمان خداوند انجام‌یافتنی است» سوره احزاب، آیه ۳۷.
  597. ر.ک: شخصیة الرسول الاعظم قرآنیاً، ص ۶۲-۶۹.
  598. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۲-۳۶.
  599. «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.
  600. «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است * و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد» سوره هود، آیه ۱۱۴-۱۱۵.
  601. «و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
  602. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  603. «پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.
  604. «و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن،» سوره مدثر، آیه ۷.
  605. «و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۵.
  606. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  607. «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهنده‌ای آشکارم» سوره هود، آیه ۲۵.
  608. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  609. «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  610. «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
  611. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن.».. سوره طه، آیه ۱۳۰.
  612. تفسیر من وحی القرآن، ج۱۵، ص۱۷۵.
  613. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
  614. «پس شکیبا باش» سوره روم، آیه ۶۰.
  615. «که وعده خداوند راستین است» سوره روم، آیه ۶۰.
  616. «و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  617. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  618. «بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
  619. «و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
  620. تفسیر نمونه، ج۱۶، ص ۴۸۹.
  621. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن.».. سوره طه، آیه ۱۳۰.
  622. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن.».. سوره طه، آیه ۱۳۰.
  623. «بر آنچه می‌گویند، شکیبا باش و از بنده ما داود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۱۷.
  624. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص ۲۸۸.
  625. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است» سوره روم، آیه ۶۰.
  626. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکار» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  627. «پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۹.
  628. «و بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.
  629. «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
  630. «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش» سوره انسان، آیه ۲۴.
  631. «و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
  632. تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۳۷۷.
  633. «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند * اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۵-۶۶.
  634. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند * و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد» سوره انسان، آیه ۸ و ۱۲.
  635. «و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمی‌گیرند (و می‌گویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ * به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمی‌ورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراه‌تر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.
  636. «سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بی‌گمان پس از آن آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۰.
  637. «بگو: ای بندگان من که ایمان آورده‌اید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
  638. «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.
  639. «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.
  640. «و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد» سوره هود، آیه ۱۱۵.
  641. «و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن» سوره طه، آیه ۱۳۲.
  642. «پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.
  643. «و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود» سوره حجرات، آیه ۵.
  644. «و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم.».. سوره هود، آیه ۲۵.
  645. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  646. «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  647. «شکیبایی پیشه ساز» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  648. «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  649. «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
  650. «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
  651. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۵۳۸.
  652. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  653. «و اگر سخنی از سوی پروردگارت پیشی نگرفته و اجلی معیّن مقرّر نشده بود بی‌گمان (آن عذاب، هم اکنون) لازم می‌شد» سوره طه، آیه ۱۲۹.
  654. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۲۸.
  655. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  656. «و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  657. «که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  658. «و بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.
  659. «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند * اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست» سوره انفال، آیه ۶۵-۶۶.
  660. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند * و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد» سوره انسان، آیه ۸ و ۱۲.
  661. «به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمی‌ورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراه‌تر است» سوره فرقان، آیه ۴۲.
  662. «سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بی‌گمان پس از آن آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۰.
  663. «و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
  664. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۲-۳۶.