علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'جلیل القدر' به 'جلیلالقدر') |
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ') |
||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
'''۱. [[قیام سفیانی]]''' : [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: "[[خروج]] [[سفیانی]] از [[علائم حتمی]] است و [[قیام]] او در [[ماه رجب]] خواهد بود."<ref>غیبت نعمانی، ص ۴۱۶ ترجمه محمد جواد غفاری، نشر، صدوق. {{عربی|"أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ بْنِ عُقْدَةَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ قَيْسِ بْنِ رُمَّانَةَ مِنْ كِتَابِهِ فِي رَجَبٍ سَنَةَ خَمْسٍ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ حَدَّثَنَا ثَعْلَبَةُ بْنُ مَيْمُونٍ أَبُو إِسْحَاقَ عَنْ عِيسَى بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ: السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ..."}}؛ درباره وثاقت احمد بن محمد، معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۲۹۶؛ درباره وثاقت محمد بن فضل، معجم رجال الحدیث، ج ۷، ص ۲۶۸؛ درباره وثاقت حسن بن علی، معجم رجال الحدیث، ج ۵، ص ۴۴؛ درباره وثاقت ثعلبة بن میمون، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص ۴۰۸؛ درباره وثاقت عیسی بن اعین، معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۷۹.</ref> | '''۱. [[قیام سفیانی]]''' : [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: "[[خروج]] [[سفیانی]] از [[علائم حتمی]] است و [[قیام]] او در [[ماه رجب]] خواهد بود."<ref>غیبت نعمانی، ص ۴۱۶ ترجمه محمد جواد غفاری، نشر، صدوق. {{عربی|"أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ بْنِ عُقْدَةَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ قَيْسِ بْنِ رُمَّانَةَ مِنْ كِتَابِهِ فِي رَجَبٍ سَنَةَ خَمْسٍ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ حَدَّثَنَا ثَعْلَبَةُ بْنُ مَيْمُونٍ أَبُو إِسْحَاقَ عَنْ عِيسَى بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ: السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ..."}}؛ درباره وثاقت احمد بن محمد، معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۲۹۶؛ درباره وثاقت محمد بن فضل، معجم رجال الحدیث، ج ۷، ص ۲۶۸؛ درباره وثاقت حسن بن علی، معجم رجال الحدیث، ج ۵، ص ۴۴؛ درباره وثاقت ثعلبة بن میمون، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص ۴۰۸؛ درباره وثاقت عیسی بن اعین، معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۷۹.</ref> | ||
یکی از [[علائم حتمی]] که [[پیشوایان]] [[معصوم]] ما بر آن بسیار تأکید کرده و به طور صریح بیان فرمودهاند [[خروج]] [[سفیانی]] است این شخص، که طبق پارهای از [[روایات]] مردی [[اموی]] و از نسل [[یزید]] بن [[معاویه]] بن ابیسفیان است و از پلیدترین [[مردم]] است با [[خاندان]] [[نبوت]] و [[امامت]] و [[شیعیان]] [[دشمنی]] ویژهای دارد و در شهرهای [[عراق]] به ویژه در [[نجف]] و [[کوفه]]، جنایات بزرگی مرتکب میشود... [[سفیانی]] بعد از مدتی از [[عراق]] به [[شام]] و [[دمشق]] فرار میکند؛ [[امام]] سپاهی را به تعقیب او میفرستد و سرانجام او را در "[[بیت المقدس]]" هلاک کرده و سرش را جدا میکنند<ref>سیمای آفتاب، حجتالاسلام دکتر طاهری، انتشارات زائر، ص ۲۷۷.</ref>. | |||
'''۲. [[خسف بیداء]]''': از جمله [[علائم حتمی]]، فرو رفتن لشگر [[سفیانی]] در "[[بیداء]]" است. بعد از قتل و [[غارت]] در [[مدینه]]، سپاهی از طرف [[سفیانی]] به سوی [[مکه]] میرود و در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] به [[فرمان]] [[خدای متعال]] به [[زمین]] فرو میروند<ref>سیمای آفتاب، حجتالاسلام دکتر طاهری، انتشارات زائر، ص ۲۷۸.</ref>. | '''۲. [[خسف بیداء]]''': از جمله [[علائم حتمی]]، فرو رفتن لشگر [[سفیانی]] در "[[بیداء]]" است. بعد از قتل و [[غارت]] در [[مدینه]]، سپاهی از طرف [[سفیانی]] به سوی [[مکه]] میرود و در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] به [[فرمان]] [[خدای متعال]] به [[زمین]] فرو میروند<ref>سیمای آفتاب، حجتالاسلام دکتر طاهری، انتشارات زائر، ص ۲۷۸.</ref>. | ||
[[امام باقر]] {{ع}} در [[حدیث]] معتبری میفرمایند: به [[فرمانده]] لشگر [[سفیانی]] گزارش میرسد که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} به سوی [[مکه]] حرکت کرده است. او سپاهی را به دنبال آن [[حضرت]] روانه میکند. آنها به وی دست نمییابند و [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} داخل [[مکه]] میشود... [[فرمانده]] [[سپاه]] [[سفیانی]] با سپاهش در "[[بیداء]]" فرود میآیند. در این هنگام، ندا دهندهای از [[آسمان]] ندا میدهد: "ای زمینِ "[[بیداء]]" اینان را نابود کن!" پس [[زمین]] آنها را در خود فرو میبرد...<ref>غیبت نعمانی، ص ۳۹۲، باب ۱۴، ح ۶۷. درباره وثاقت این حدیث احمد بن محمد، معجم رجالالحدیث، ج۲، ص ۲۹۶، احمد بن حسین، معجم رجالالحدیث، ج۲، ص۹۷، حسن بن محبوب معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۷۲، عمرو بن ابی القوام، جابر بن یزید جعفی، ج ۴، ص ۱۷.</ref> و همچنین از [[امام صادق]] {{ع}} حکایت شده: "از [[علائم حتمی]] که پیش از [[قیام]] اتفاق خواهد افتاد [[قیام]] [[سفیانی]] و فرو رفتن در [[زمین]] "[[بیداء]]" است."<ref>غیبت نعمانی، ص ۳۷۲.</ref> | [[امام باقر]] {{ع}} در [[حدیث]] معتبری میفرمایند: به [[فرمانده]] لشگر [[سفیانی]] گزارش میرسد که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} به سوی [[مکه]] حرکت کرده است. او سپاهی را به دنبال آن [[حضرت]] روانه میکند. آنها به وی دست نمییابند و [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} داخل [[مکه]] میشود... [[فرمانده]] [[سپاه]] [[سفیانی]] با سپاهش در "[[بیداء]]" فرود میآیند. در این هنگام، ندا دهندهای از [[آسمان]] ندا میدهد: "ای زمینِ "[[بیداء]]" اینان را نابود کن!" پس [[زمین]] آنها را در خود فرو میبرد...<ref>غیبت نعمانی، ص ۳۹۲، باب ۱۴، ح ۶۷. درباره وثاقت این حدیث احمد بن محمد، معجم رجالالحدیث، ج۲، ص ۲۹۶، احمد بن حسین، معجم رجالالحدیث، ج۲، ص۹۷، حسن بن محبوب معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۷۲، عمرو بن ابی القوام، جابر بن یزید جعفی، ج ۴، ص ۱۷.</ref> و همچنین از [[امام صادق]] {{ع}} حکایت شده: "از [[علائم حتمی]] که پیش از [[قیام]] اتفاق خواهد افتاد [[قیام]] [[سفیانی]] و فرو رفتن در [[زمین]] "[[بیداء]]" است."<ref>غیبت نعمانی، ص ۳۷۲.</ref> | ||
'''۳. [[صیحه]] و [[ندای آسمانی]]''': براساس [[روایات]] متعدد، پس از [[ظهور]] [[امام]] در [[مکه]] بانگی بسیار مهیب و رسا از [[آسمان]] شنیده میشود که [[امام]] را با اسم و [[نسب]] به همگان معرفی میکند و به [[مردم]] توصیه میکند که با [[امام]] [[بیعت]] کنند تا [[هدایت]] یابند و با او [[مخالفت]] نکنند که [[گمراه]] میشوند. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که میفرمایند: {{عربی|"عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ. "}}؛ "قبل از [[قیام]] [[امام مهدی|قائم]] پنج علامت حتمی است: [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[صیحه]] و [[ندای آسمانی]] و قتل [[نفس زکیه]] و [[خسف بیداء]]"<ref>کافی، ج۸، ص ۲۱۰؛ کمال الدین، صدوق، ص ۶۵۰، ج ۲، عربی؛ غیبت نعمانی، ص ۲۵۲، باب ۱۴، ح ۹؛ غیبت طوسی، ص ۲۶۷ ناشر مکتبه بصیرتی قم، چاپ غدیر، مضمون روایت.</ref> | |||
'''۴. [[قتل نفس زکیه]]''': [[انسان]] [[جوان]] و [[پاکی]] بین [[رکن و مقام]] توسط اهل [[مکه]] کشته میشود. | '''۴. [[قتل نفس زکیه]]''': [[انسان]] [[جوان]] و [[پاکی]] بین [[رکن و مقام]] توسط اهل [[مکه]] کشته میشود. |
نسخهٔ ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۵۶
علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | سرخی آسمان |
علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- علائم ظهور چیست؟ آیا قبل از ظهور نشانهها و علائمی وجود دارد؟
پاسخ نخست
آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
«نشانههای عمومی، بسیار هستند و ما از مجموع احادیث، حدیثی را انتخاب میکنیم که همان کافی است؛ سپس جملاتی که در حدیث آمده است را شرح میدهیم: "نزال بن سبره گفت: امیرالمومنین، علی بن ابی طالب(ع) برای ما خطبه خواند؛ پس خداوند عزوجل را ستایش کرد و بر او ثناء گفت و بر محمد و خاندانش درود فرستاد و فرمود: "ای مردم! از من بپرسید، قبل از اینکه مرا از دست بدهید". این را ۳ بار فرمود. صعصعه بن صوحان بلند شد و گفت: ای امیرالمؤمنین(ع)! دجال چه زمانی خواهد آمد؟امام(ع) به او فرمود: "بنشین، خدا سخنت را شنید و دانست که چه میخواهی؟" در ادامه فرمود: "برای آشکار شدن دجال، نشانههایی وجود دارد که پشت سر هم میآید مثل پشت سرهم بودن قدمها و اگر میخواهی از آن نشانهها به تو خبر بدهم؟" گفت: بله. فرمود: "حفظ کن... نشانههای آن، این است: هنگامی که مردم نماز را از بین ببرند، امانت را ضایع کنند، دروغ را حلال بدانند، رباخوار شوند و رشوه بگیرند... دینشان را به دنیا بفروشند، کارهای سفیهانه بکنند و از خویشاوندان دور شوند و از هوای نفس پیروی کنند، خونریزی را آسان شمارند، بردباری در برابر گناهان، ضعف و ظلم کردن، مایه فخر و مباهات باشد، امیران بد کردار باشند، وزیران ظالم، عرفاء خائن و قاریان گنهکار وجود داشته باشند و شهادت دادن به دروغ، آشکار شود و گناه کاری، تهمت زدن و نافرمانی کردن، علنی شود و قرآنها به صورت زیبایی چاپ شوند، مساجد تزیین گردند، منارهها بلند شوند و به بدها احترام گذاشته شود، صفوف جماعت مسلمین زیاد شود؛ ولی دلها از یکدیگر دور شود و پیمانها شکسته شود و آنچه وعده داده شده، نزدیک شود. زنان برای دنیا در تجارت با شوهرانشان شریک شوند و صدای تبه کاران بلند شود و از آنها، حرف شنوی شود و رهبری مردم به دست پستترین آنها بیفتد و از گنه کار برای ترس از شرش، دوری شود و دروغگو، تصدیق شود و خائن، امین شمرده شود، آواز خوانی و آلت موسیقی رواج یابد و نسلهای آخر این امت، نسلهای اولین را لعن کنند، زنان بر زینها سوار شوند و زنان، شبیه مردان و مردان، شبیه زنان شوند و شاهد، بدون اینکه از او بخواهند، شهادت بدهد، بیاید و شهادت دهد و دیگری برای جبران کار دیگری و بدون اینکه حق را بداند، شهادت دهد. برای دین، علوم دینی را فرا نمیگیرند و عمل دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند و با داشتن قلب گرگ، پوست میش میپوشند و قلب هایشان، بویی بدتر از مردار و مزهای تلختر از صُبر (نوعی گیاه تلخ) میدهد؛ پس در این وضعیت، دجال به سرعت میآید"[۱].
بعضی از جملاتی که در این حدیث آمده است با کمی شرح به آن مقدار که به ذهن میآید را یادآوری میکنیم: حدیث یاد شده به بعضی از مفاسد جوامع اسلامی، دگرگون شدن مفاهیم، تغییر ارزشها، ضعف اعتقادات، اهمیت ندادن به نوامیس، زیاد بودن همت برای دست یابی به چیزهای از بین رفتنی، مسلط شدن منحرفان بر حکومتها، سقوط خوبیها و ترویج زشتیها، بدون هیچ ترس و خجالتی، اشاره میکند. نماز- که ستون دین است- باطنش را از دست میدهد، امانتها از بین میروند و دروغ- که حرام است- حلال میگردد، ربا مباح میشود، آنان که شایستگی حکومت ندارند بر مرکب حکومت سوار میشوند؛ ارتباطهای عاطفی- که بین خویشاوندان و محارم وجود دارد- قطع میشود و ریختن خون خوبان، آسان شمرده میشود؛ ظالم به ظلم کردنش افتخار میکند، کارهای زشت بین پادشاهان رواج مییابد و ظلم بین وزیران، و خیانت بین جاسوسان و دولتمردان و گناه بین قاریان و خطیبان، گسترش مییابد. احترام قرآن به زیبایی رنگین بودن جلدش میباشد؛ نه به تلاوت و عمل به آن؛ صفوف نماز جماعت به وسیله نمازگزارانی که قلبهایی متنفر از یکدیگر دارند، شلوغ میشود، بدنهایشان به یکدیگر نزدیک، ولی قلب هایشان از یکدیگر دور است. زنان و جوانان به بازارها و مغازهها برای دستیابی به مال و ثروت میروند و صدای تبهکاران بلند میشود و در همه جا پخش میگردد، مردم سخن آنها را تصدیق میکنند و آن را وحی مُنزل میدانند. رهبری و ریاست، نصیب انسانهای پست و رذلی میشود که به ارزش و شرافت، اعتقادی ندارند، و مردم از شر بدکاران میترسند و به سبب شرشان از آنها میترسند. صدای زنان آوازه خوان، رقاصه و مطرب- که همراه موسیقی، دف و امثال آن است- از بیشتر خانهها بلند است و در آسمان، زمین، دریا، خیابان، بازار حتی صحرا و بیابان و وسایل نقلیه به گوش میرسد. نشستن زنان در هواپیما، موتور سیکلت و اسبها... شکی نیست که نشستن زن بر زین، غریزه جنسی را تهییج میکند به سبب حرکت خاصی که همراه نشستن بر زین است با توجه به اینکه در نشستن داخل ماشین، هیچ تأثیری وجود ندارد. شبیه شدن زنان به مردان، بالاترین درجه تمدن و پیشرفت به حساب میآید، دختران جوان، کت و شلوار مردان را میپوشند و موهای سرشان را کوتاه میکنند به طوری که تشخیص دادن بین آنها و مردان سخت است... این از جهت لباس و ظاهر و اما کار کردن در ادارهها، استخدام در محلهها و مشارکت در بقیه مشاغل زندگی- که مختص به مردان است- مثل وزارت و مجلس قانونگذاری که تصدیق محکم تری بر این ادعاست. شبیه شدن مردان به زنان را در هر مکانی میبینی، مرد، لباس رنگی میپوشد، شلوار تنگ به پا میکند، گردن بند طلا به گردن میاندازند، انگشتر طلا به دست میکند، ریش و سبیلش را با تیغ میزند، ابروهایش را نازک میگرداند و برای تازگی صورت و روشن شدن رنگ صورتش از پودرهای خاص استفاده میکند مثل اینکه میخواهد، نظرها را به طرف خودش جلب کند مثل اینکه این جا نقطه مشترکی بین مردان و زنان برای مبادلات روشنفکرانه است. بله.... این بعضی از نمونههای شبیه شدن مردان به زنان است! در دادگاهها شاهد، بدون اینکه از او بخواهند، شهادت دهد، میآید و شهادت میدهد و دیگری برای رضایت دوستش، شهادت میدهد؛ در دادگاهها، پرداختن رشوه و هدیههایی به قاضی یا کارمندان برای جلب رضایت آنها، رواج دارد و این از چیزهایی است که بر کسی پوشیده نیست. یاد گرفتن علوم دینی برای دنیا بین برخی متعارف شده است و میبینی که بعضی فقیه میشوند؛ ولی نه برای دین... بلکه برای دنیا؛ علوم دینی را میخواند تا یاد بگیرد، قاضی شود و به درجه ایی برسد که وضع زندگیاش خوب شود و برای او، چیزی از امور دینی اصلاً مهم نیست. افرادی هستند که تظاهر به آراستگی و پرهیزکاری میکنند، نفسهای بسیار شرور، نیتهای بد و باطن آلودهای دارند و زمانی که برای آنها، فرصتی پیش آید، نه وجدان، نه عاطفه، نه انسانیت، نه دین و نه مذهبی دارند مثل گرگی هستند که چیزی جز پاره کردن طعمه نمیداند، خونش را میخورد و اعضایش را قطعه، قطعه میکند!»[۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیت الله محمدی ریشهری؛ |
---|
آیتالله محمد محمدی ریشهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در اینباره گفته است:
«در این جا فهرستی را که شیخ مفید در کتاب الإرشاد آورده، به همان ترتیب ذکر میکنیم؛ علامتهایی که در میراث حدیثی و تاریخی سده چهارم هجری وجود داشته و عالم فرهیخته و نقادی همچون شیخ مفید، آنها را جمعآوری و گزارش کرده است:
|
۲. آیت الله حکیم؛ |
---|
آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت، ج۱۴» در اين باره گفته است:
و شاید افرادی که به این مقام میرسند همان کسانی باشند که تعدادشان در روایات شریف به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر اعلام شده و برایشان صفات بالایی مانند ایمان و رسیدن به حق معرفت خداوند متعال ذکر شده است. در روایات این افراد را از لحاظ شدت عبادت خدا و اخلاص برای ذات اقدس حق «رهبان اللیل»؛ راهبان شب و از نظر شجاعت و لیاقت جهادی بالایی که دارند. «اسد النهار» شیران روز؛ و از حیث شایستگی مدیریتی عالی «الولاة العدول»، والیان عادل لقب دادهاند[۹] و دیگر صفات والایی که از آنها چنین برداشت میشود که این تعداد از افراد در زمان ظهور آن حضرت قبل و بعد از برپا شدن دولت عدل جهانی، به عنوان سیستم رهبری و اداری امام (ع) به شمار میآیند.
آنچه باعث به وجود آمدن این حالت میشود این است که حقانیت و برتری مذهب اهل بیت نبوی که مهدی موعود (ع) نماینده آن است، همچنین، بطلان شبهاتی که در طول تاریخ اسلامی بر ضد این مذهب برانگیخته شده است آشکار گشته، معلوم شود که تنها این مکتب است که نماینده اسلام ناب محمدی است. احادیث شریف ضمن بحث از حرکت زمینه سازی برای قیام مهدوی و نقش آن در ارائه چهره پیراسته مذهب اهل بیت و علوم اسلامی ناب آن در گستره عالم اسلام و جهان و در نتیجه، ارائه چهره واقعی و اصیل اسلام اشاره داشتهاند[۱۱]. این حرکت مقدماتی - که احادیث شریف، بر انجام آن قبل از ظهور مهدوی تأکید دارند - در ارائه تصویر پیراسته اسلام به جهان، باعث سربرآوردن اسلام در جهان به عنوان تمدن جایگزین برای نجات بشریت شده رویکرد به اسلام در بیرون دایره جامعه اسلامی افزایش مییابد؛ - مسألهای که امروزه هم هرچند به ندرت، شاهد آن هستیم - این امر موجب میشود که درهای تعامل مثبت با نهضت مهدوی بر ملتهای غیر اسلامی نیز گشوده گردد؛ خصوصاً که آنان مکاتب و جریانات فکری و سیاسی دیگر را تجربه کرده و عملًا ناتوانی آنها را در تحقق سعادت مطلوب بشریت، بلکه به بار آمدن بسیاری از بحرانهای مادی و معنوی توسط آنها را احساس کردهاند؛ بحرانهایی که امروزه هم با آن دست به گریبان هستند. این مسأله باعث میشود تا ملتهای جهان، خارج از مکاتب و جریانهایی که تا کنون شناختهاند به دنبال جایگزین باشند. احادیث شریف که تصریح دارند دولت مهدوی آخرین دولت در روی زمین است و ما این دسته از احادیث را در بخش مربوط به علل و اسباب غیبت ذکر کردهایم دقیقاً به همین نکته اشاره دارند.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «بامداد بشریت» در اینباره گفته است:
«۱. خروج سفیانی: سفیانی از فرزندان خالد بن یزید بن ابی سفیان[۱۳] است و در دمشق، از محلی به نام وادی یابس قیام میکند. او با رعب و وحشتی که در دلهای مردم به وجود میآورد، سبب میشود هرکه پرچم آنها را از دور ببیند، پا به فرار بگذارد[۱۴]. سفیانی به بسیاری از شهرها، از جمله کوفه، بصره و مدینه هجوم میبرد و دست به کشتار وسیعی میزند. وی حرمتهای اسلامی را یکی پس از دیگری، از بین میبرد. او به کشتن دانشمندان و آتش زدن قرآنها میپردازد. مساجد را خراب میکند. حرام را حلال میشمرد، هرگز از ظلم و ستم دست برنمی دارد و روز به روز بر فسق و فجور و طغیان و تمرد افزوده میشود. سفیانی با کینهای که با آل پیامبر دارد، هر فردی را که نامش محمد، احمد، علی، جعفر، حمزه، حسن، حسین، فاطمه، زینب، رقیه، ام کلثوم و خدیجه باشد، به قتل میرساند[۱۵]. این وضعیت تا ظهور امام زمان (ع) ادامه پیدا میکند. ۲. کشته شدن نفس زکیه: نوجوانی از آل محمد (ع) به نام محمد بن حسن که معروف به نفس زکیه است، بین رکن و مقام در مسجد الحرام کشته میشود[۱۶]. ۳. ندای آسمانی از سوی جبرئیل: در شب جمعه بیست و سوم رمضان، فریاد جبرئیل از آسمان شنیده میشود. امام باقر (ع) فرمود: "منادی از آسمان به نام قائم (ع) فریاد میزند که به گوش تمام اهل مشرق و مغرب خواهد رسید، به گونهای که هیچ انسان خفتهای در خواب نمیماند و وحشت زده از خواب بیدار میشود و هیچ ایستادهای نمیباشد، مگر آنکه خواهد نشست و نه نشستهای، مگر آنکه از جای برمیخیزد"[۱۷]. ۴. فرو رفتگی در بیداء: امام صادق (ع) چهارمین علامت حتمی را "خسف" در محلی بین مکه و مدینه، به نام بیداء دانسته است. امام باقر (ع) ضمن حدیث مفصلی به جابر میفرماید: "وقتی سپاه اعزامی سفیانی به بیداء میرسد، ناگهان از آسمان ندا میرسد: ای بیداء! در خود فرو ببر آنچه از این سپاه است! پس همه به زمین فرو میروند. جز سه نفر که خداوند صورتهایشان را به پشت سر برمیگرداند"[۱۸]. ۵. قیام یمانی: امام صادق (ع) فرمود: "خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال، در یک ماه و در یک روز قیام میکنند و هیچ پرچمی هدایتگر از پرچم یمانی نیست، زیرا مردم را به سوی حق هدایت میکند"[۱۹]. ۶. اختلاف فرزندان عباس: ثمالی میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: امام باقر (ع) فرمود: "خروج سفیانی از نشانههای حتمی است". امام صادق (ع) به من فرمود: "آری، و اختلاف فرزندان عباس از علائم حتمیه میباشد"[۲۰]. ۷. نمایان شدن دستی در آسمان: امام صادق (ع) فرمود: "وَ كَفٌّ تَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ"[۲۱]؛ و دستی که در آسمان ظاهر میگردد، از جمله امور و نشانههای حتمی پیش از ظهور است". همچنین به نشانههای دیگری برخورد میکنیم که در روایات، جزو نشانههای ظهور شمرده شده، اما هرگز از آنها تعبیر به حتمی نشده است. محدث قمی درباره این گونه علائم مینویسد: "و اما علامات غیر حتمیه: پس آنها بسیار است، بعضی ظاهر شده و بعضی هنوز واقع نشده و ما در اینجا به بعضی از آنها، به نحو اجمال اشاره میکنیم:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی، در کتاب «مهدویت» در اینباره گفته است:
چند نمونه از این علائم به شرح ذیل میباشد: ۱. قیام سفیانی : امام صادق (ع) میفرمایند: "خروج سفیانی از علائم حتمی است و قیام او در ماه رجب خواهد بود."[۲۴] یکی از علائم حتمی که پیشوایان معصوم ما بر آن بسیار تأکید کرده و به طور صریح بیان فرمودهاند خروج سفیانی است این شخص، که طبق پارهای از روایات مردی اموی و از نسل یزید بن معاویه بن ابیسفیان است و از پلیدترین مردم است با خاندان نبوت و امامت و شیعیان دشمنی ویژهای دارد و در شهرهای عراق به ویژه در نجف و کوفه، جنایات بزرگی مرتکب میشود... سفیانی بعد از مدتی از عراق به شام و دمشق فرار میکند؛ امام سپاهی را به تعقیب او میفرستد و سرانجام او را در "بیت المقدس" هلاک کرده و سرش را جدا میکنند[۲۵]. ۲. خسف بیداء: از جمله علائم حتمی، فرو رفتن لشگر سفیانی در "بیداء" است. بعد از قتل و غارت در مدینه، سپاهی از طرف سفیانی به سوی مکه میرود و در بین راه مکه و مدینه به فرمان خدای متعال به زمین فرو میروند[۲۶]. امام باقر (ع) در حدیث معتبری میفرمایند: به فرمانده لشگر سفیانی گزارش میرسد که مهدی (ع) به سوی مکه حرکت کرده است. او سپاهی را به دنبال آن حضرت روانه میکند. آنها به وی دست نمییابند و مهدی (ع) داخل مکه میشود... فرمانده سپاه سفیانی با سپاهش در "بیداء" فرود میآیند. در این هنگام، ندا دهندهای از آسمان ندا میدهد: "ای زمینِ "بیداء" اینان را نابود کن!" پس زمین آنها را در خود فرو میبرد...[۲۷] و همچنین از امام صادق (ع) حکایت شده: "از علائم حتمی که پیش از قیام اتفاق خواهد افتاد قیام سفیانی و فرو رفتن در زمین "بیداء" است."[۲۸] ۳. صیحه و ندای آسمانی: براساس روایات متعدد، پس از ظهور امام در مکه بانگی بسیار مهیب و رسا از آسمان شنیده میشود که امام را با اسم و نسب به همگان معرفی میکند و به مردم توصیه میکند که با امام بیعت کنند تا هدایت یابند و با او مخالفت نکنند که گمراه میشوند. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که میفرمایند: "عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ. "؛ "قبل از قیام قائم پنج علامت حتمی است: یمانی، سفیانی، صیحه و ندای آسمانی و قتل نفس زکیه و خسف بیداء"[۲۹] ۴. قتل نفس زکیه: انسان جوان و پاکی بین رکن و مقام توسط اهل مکه کشته میشود. ۵. خروج یمانی: قیام سرداری از سرزمین یمن یکی از علائم حتمی است که اندکی پیش از ظهور رخ خواهد داد وی که مردی صالح و مؤمن است علیه بدیها و انحرافات قیام میکند و با تمام توان با بدیها و تباهیها مبارزه میکند. از امام باقر (ع) در این باره حکایت شده: در میان بیرقهایی [که قبل از قیام مهدی (ع) بلند میشود] پرچمی هدایتکنندهتر از پرچم یمانی وجود ندارد که آن پرچم هدایت است[۳۰]. نشانههای غیر حتمی: اموری هستند که در صورت فراهم بودن شرایط به عنوان نشانه پدید میآید. بعضی از این نشانهها را بر میشماریم. به روایتی از امام صادق (ع) که به گوشهای از مفاسد آخرالزمان اشاره فرموده توجه کنید: حکایت شده که امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود: هر گاه دیدی که:
.
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت دوران ظهور» در اینباره گفته است:
«شیخ مفید در کتاب الارشاد انبوهی از این نشانهها و علایم را به طور فشرده نقل کرده است. به نظر او مهمترین نشانهها عبارت است از:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«علایم غیرحتمی بسیارند که به یک روایت، از امام صادق (ع) اکتفا میکنیم، در این روایت چنان روی علایم و مفاسد انگشت گذارده شده که گویی این پیشگویی، مربوط به ۱۳ یا ۱۴ قرن پیش نیست، بلکه مربوط به همین قرن است؛ و امروز که بسیاری از آنها را با چشم خود میبینیم قبول میکنیم که براستی معجزهآساست. امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«آنچه از مجموع روایات بهدست میآید، علائم ظهور به دو دسته تقسیم میشوند، علائم غیر حتمی و حتمی[۴۳]؛ که اینک اختصارا هر کدام بیان میشود:
این روایت گوشههایی از مفاسد جهان در آستانه قیام و انقلاب بزرگ حضرت مهدی (ع) را بیان داشته است. البته روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد که علاقمندان میتوانند به منابع مراجعه فرمایند.
و نیز او فرموده: "وقوع ندا از امور حتمی است، و سفیانی از امور حتمی است، و یمانی از امور حتمی است، و کشته شدن نفس زکیه از امور حتمی است، و کف دستی که از افق آسمان بیرون آید از امور حتمی است". و اضافه فرمود: "و نیز وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پردهنشین را از پشت پرده بیرون میآورد»[۴۶]. امیرالمؤمنین علی (ع) از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمود: "ده چیز است که پیش از قیامت حتماً به وقوع خواهد پیوست: سفیانی، دجال، دخان، دابّه، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، خسوف در مشرق، خسوف در جزیرة العرب، و آتشی که از مرکز عدن شعله میکشد و مردم را بهسوی بیابان محشر هدایت میکند»[۴۷]. امام محمد باقر (ع) فرموده است: "در کوفه، پرچمهای سیاهی که از خراسان بیرون آمده است، فرود میآید، و وقتی مهدی (ع) ظاهر شد برای بیعت گرفتن به سوی آن میفرستد»[۴۸]»[۴۹]. |
۸. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در اینباره گفته است:
«وقت ظهور آن حضرت (ع) معلوم نیست، و حتی مطابق روایات کسانی که وقت ظهور را تعیین کنند، دروغگو شمرده شدهاند[۵۰]. ولی نشانههایی به عنوان علائم ظهور در روایات بسیار آمده که مربوط به مدت اندکی قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است، این نشانهها بسیار زیادند[۵۱] که معروفترین و جامعترین آنها این است که هرجومرج در همه چیز دنیا مشهود میگردد.[۵۲]. سراسر جهان پر از ظلموجور و فساد گردد[۵۳]، چنانکه در هر انقلابی معمولا ظلم و فساد قبل از آن، باعث انقلاب میگردد. این موضوع در ضمن روایتی جامع به طور مشروح بیان شده و امام صادق (ع) آن را در ۱۱۹ ماده بیان کرده است. و اینک ترجمه روایت: حضرت امام صادق (ع) به یکی از یارانش فرمود:
البته باید توجه داشت: این نشانهها هماکنون در دنیای غرب، در اروپا و آمریکا و حتی بعضی از کشورهای آفریقا و آسیا وجود دارد، شکر خدا را که به برکت انقلاب اسلامی ایران، از بسیاری از این گناهان جلوگیری شده و میرود که از همه جلوگیری شود و زمینهسازی برای ظهور امام قائم (ع) گردد.»[۵۵]. |
۹. حجت الاسلام و المسلمین علیزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی علیزاده، در کتاب «نشانههای یار و چکامه انتظار» در اینباره گفته است:
«در جوامع روایی شیعه و سنی، از امور متعددی به عنوان "علائم ظهور" یاد شده است. منظم ساختن این نشانهها در ضمنِ تقسیم و دستهبندی آنها، فوایدی را در پی دارد که بر اهل دقت پوشیده نیست. نشانههای ظهور را از زوایای مختلفی میتوان نگریست؛ مثلاً از لحاظ پیوستگی و گسستگی نسبت به ظهور، علائم منفصل و علائم متصل - و به تعبیر دیگر علائم پیش از ظهور و علائم مقارن با ظهور - را تشکیل میدهند و از نظر میزان قطعیت، به علائم محتوم و علائم مشروط انقسام مییابند و از جهت طبیعی و انسانی بودن و شخصی یا عمومی بودن سه دسته "حوادث خارق العاده"، "اوضاع عمومی اجتماعات بشری" و "متخاصمان؛ نیروها و چهره ها" را تشکیل میدهند. پیش از ذکر علائم، دو نکته را خاطر نشان میکنیم:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«با استفاده از روایات معصومین (ع) علائمی که حتما باید واقع شوند، به قرار ذیل میباشند: امام صادق (ع) فرمودند: پیش از ظهور قائم پنج نشانه حتمی است: خروج یمانی و سفیانی و صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان[۹۳]. امام صادق (ع) فرمودند: وقوع صدایی مهیب و خروج سفیانی و خروج یمانی و کشته شدن نفس زکیه و برآمدن دستی از آسمان، همه از امور حتمیه ظهور است. و وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار میکند و انسانهای بیدار را به وحشت میاندازد و دوشیزگان پردهنشین را از پرده بیرون میآورد[۹۴]. حضرت علی (ع) از رسول خدا (ص) روایت نموده است که فرمود: ده چیز است که قبل از قیام و ظهور حضرت مهدی واقع میشود: ۱. سفیانی؛ ۲. دجال؛ ۳. دخان؛ ۴. دابة الارض؛ ۵. خروج قائم؛ ۶. طلوع خورشید از مغرب؛ ۷. نزول عیسی؛ ۸. خسوف در مشرق؛ ۹. خسوف در جزیرة العرب؛ ۱۰. آتشی که از مرکز عدن شعله میکشد[۹۵]»[۹۶].
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «پرسمان مهدویت» و فرهنگنامه مهدویت در اینباره گفته است:
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در اینباره گفته است:
«یکی از مسائل غیر قابل انکار، وجود علائم و نشانههایی است که قبل از ظهور اتفاق خواهد افتاد و بر دو نوع است: ۱. علائم حتمی که بدون شک اتفاق میافتند و نشان نزدیک بودن ظهور است؛ ۲. علائم غیر حتمی. خروج سفیانی، دجال، سید حسنی، آشکار شدن کف دستی در آسمان، صدای آسمانی، خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان و گرفتگی ماه در آخر آن، از علائم حتمی هستند. شیوع فساد، قحطی، زلزله، طاعون، قتلهای فجیع، آباد شدن کوفه پس از خرابی، خراب شدن مسجد براثا (در نزدیکی بغداد)، منزوی شدن مؤمنین و تسلط کفار و فساق، از علائم غیر حتمی است[۱۰۰].»[۱۰۱]. |
۱۴. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
آقای محمد باقریزاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در اینباره گفته است:
«مهمترین نشانههایی که حتمی شمرده شدهاند، عبارتاند از: ندای آسمانی، خروج دجال، خروج سفیانی، کشته شدن نفس زکیه، خسف در بیداء، خروج یمانی، خروج خراسانی و خروج حسنی[۱۰۲] البته در احادیث، به نشانههای غیر حتمی، تصریح نشده است؛ ولی میتوان نشانههایی را که حتمی خوانده نشدهاند، جزو نشانههای غیر حتمی شمرد[۱۰۳]»[۱۰۴]. |
۱۵. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
طلوع ستارهای دنبالهدار، ملت عرب را به وحشت میاندازد و آن ستارهای است که در طرف مشرق ظاهر میشود و همانند ماه میدرخشد. سپس دنبالهاش برمیگردد و نزدیک میشود که دو سرش به یکدیگر برسد[۱۰۸]. پر واضح است که ترس و وحشت عرب از ستاره نیست، بلکه از حوادث جانکاهی است که همزمان با طلوع ستاره روی میدهد. رسول اکرم (ص) میفرماید: هنگامی که پل در بغداد زده شد و ستارههای دنبالهدار از مشرق طلوع کرد، در کنار آن پل گروهگروه کشته میشوند[۱۰۹]. در کتاب روزگار رهایی آمده است: احتمال میرود که پیامبر (ص) با تعبیر ستاره دنبالهدار، هواپیماهای جنگی را اراده کند که به دنبال خود دود غلیظی به جای میگذارند و شاید منظور همان ستاره دنبالهدار باشد که در احادیث فراوانی از آن بحث شده است و خود، نشانه نزدیک شدن ظهور حضرت بقیة الله است[۱۱۰][۱۱۱].
و اما درباره عصر ظهور حضرت مهدی (ع) آوردهاند که: خداوند، برای مهدی (ع)، برکت را از آسمان فرو میفرستد[۱۲۹]. آسمان، بارانی میبارد که زمین، محصول خود را آشکار میسازد و مردم در حکومت آن حضرت از نعمتی برخوردار میشوند که هرگز مانند آن را ندیدهاند[۱۳۰]. در دولت او، آبها فراوان میشود و رودخانهها بالا میآید[۱۳۱]، چشمهها میجوشد، و زمین چند برابر محصول میدهد[۱۳۲]».
|
۱۶. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای سید مجتبی السادة، در کتاب «شش ماه پایانی» در اینباره گفته است:
بعضی از حوادثی که در این دو نقل ذکر و در تاریخ محقق شده به شرح زیر است:
|
17. آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
«پیامبر اکرم (ص) میفرماید:"نشانههای ظهور چون دانههای یک تسبیح و یا یک گردنبند است که رشته اتصالش بگسلد و دانههای آن یکی به دنبال دیگری فرو ریزد"[۱۴۱]. اگر دنیای معاصر را دقیقا مورد مطالعه قرار دهیم درست همانند گردنبندی است که رشتهاش گسسته، و دانههایش یکی پس از دیگری فرو میریزد، هر روز فتنهای به دنبال فتنهای، حادثهای به دنبال حادثهای، فاجعهای به دنبال فاجعهای به وقوع میپیوندد!. آتش یک فتنه نیفسرده، فتنهای دیگر شعلهور میشود، فاجعهای خاتمه نیافته، فاجعهای دیگر به وقوع میپیوندد، جهان همانند انبار باروتی است که هر لحظه بیم آن میرود که منفجر شود و جهانی را به خاکستر بنشاند. فتیله آن را رژیم غاصب و اشغالگر قدس در خاورمیانه آتش زده و هر لحظه امکان انفجار و اشتعال دارد. که طبق روایات با وقوع نشانههای دیگر از خسف و صیحه بیارتباط نیست: "آبادی بیت المقدس خرابی مدینه را به دنبال دارد و خرابی مدینه نبرد بیامان را به دنبال دارد و به دنبال آن قسطنطنیه (استانبول) فتح میشود و فتح قسطنطنیه خروج دجال را به دنبال دارد"[۱۴۲]. "بر امت من بلایی نازل میشود که بلایی سختتر از آن شنیده نشده است، زمین با این همه وسعت بر آنها تنگ میشود!"[۱۴۳]. امیر مؤمنان (ع) میفرماید:"در پیشقدم حضرت قائم (ع)، مرگ سرخ و مرگ سفید است، و ملخهایی سرخفام به رنگ خون در فصل ملخ و در بیرون از فصل آن. اما مرگ سرخ، کشت و کشتار است. و اما مرگ سفید، طاعون است"[۱۴۴]. تاکنون کشت و کشتار در سراسر جهان بسیار فراوان واقع شده، و شاید به دنبال آنها جنگ جهانی سوم واقع شود که همهچیز را زیرورو کند و به دنبال آن طاعونی فراگیر، که دوسوم جمعیت جهان را نابود کند، چنانکه در روایات آمده است، دیگر کسی رهایی پیدا نکند، جز آنکه خدای تبارک و تعالی اراده فرماید. "سالهای خشکی، تنگی، هرجومرج پیش آید که در آن سالها کار پادشاهان یکسره شود و ضربههای کاری بر آنها وارد شود"[۱۴۵]. این سالها شروع شده و تاجهای سلاطین یکی پس از دیگری سقوط میکند و با سقوط آنها رژیمهای سلطنتی نابود میشود و زمان آن میرسد که دیگر از سلطنت و سلاطین نشانی در جهان باقی نباشد. امام حسین (ع) میفرماید:"هنگامی که سه یا هفت روز آتش در مشرق دیدید منتظر فرج آل محمد (ص) باشید، انشاء الله"[۱۴۶]. امیدواریم که شعلههای این آتش هرچه زودتر دیده شود و نوید فرج آل محمد (ص) و فرج جهانیان در پرتو فرج آن بزرگواران هرچه زودتر در میان زمین و آسمان طنینانداز گردد. امام باقر (ع) میفرماید:"دو نشانه جالب در پیشقدم این امر: خسوف ماه در پنجم ماه و کسوف خورشید در پانزدهم آن، که چنین وضعی از روز هبوط حضرت آدم (ع) به روی زمین اتفاق نیفتاده است، در آن موقع حساب و نظام منجمان بهم میخورد"[۱۴۷]. "قائم (ع) قیام نمیکند مگر پس از وحشت شدید، زلزلهها، فتنهها و بلاهای فراگیری که بر مردم چیره شود و طاعونی پیش از آنها شایع شود و شمشیر برندهای در میان عرب پدید آید و اختلاف در میان مردم درافتد و امور مذهبی مردم مختل شود و حالشان دگرگون گردد و هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند، و آن در اثر طغیان و پردهدری مردم است که به خون یکدیگر تشنه میشوند و خون همدیگر را میخورند"[۱۴۸]. امام صادق (ع) میفرماید:"باد سیاهی اول صبح برمیخیزد و آنگاه زلزلهای روی دهد و قسمت اعظم آن (زوراء- بغداد) زیر آوار بماند"[۱۴۹]. این حدیث در پیرامون "زوراء" که به احتمال قوی بغداد است وارد شده، و در این زمینه روایات بسیاری هست که در بخش خروج سفیانی خواهد آمد. امام کاظم (ع) میفرماید:"فتنهها زمین را از کران تا کران فراگیرد و مسخ شدن در میان دشمنان حق و حقیقت فراوان گردد"[۱۵۰]»[۱۵۱]. |
18. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
در پایان باز تذکر میدهیم که انسان نباید با شنیدن علائم ظهور و یا خواندن آنها در جایی، این نشانهها را قاطعانه بر اوضاع فعلی جهان تطبیق دهد، زیرا معلوم نیست که روایت به کدام واقعه اشاره دارد، زیرا در روایات، نشانهها به گونه کلی بیان شده و قابل تطبیق بر موارد متعدد است. همچنین روشن است که علامات حتمی و نزدیک به قیام حضرت هنوز اتفاق نیفتاده است. در روایات، از علائم و نشانههای حتمی دیگری نیز سخن به میان آمده است؛ مثل خسوف و کسوف ماه و خورشید برخلاف عادت معمول در ماه مبارک رمضان که در فاصله چند ماه مانده به ظهور حضرت مهدی (ع) اتفاق میافتد. پیداست که این علامتها نیز محقق نشده است. به نشانههای حتمی، نشانههای قریب نزدیک به ظهور نیز گفته میشود؛ چراکه همه آنها در فاصله کمتر از یک سال مانده به ظهور اتفاق میافتند[۱۵۷]»[۱۵۸]. |
19. پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان؛ |
---|
پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، در کتاب «پرسمان نوجوان» در اینباره گفتهاند:
«از علائم غیرحتمی شاید بتوان به این روایت از امام صادق(ع) اشاره کرد. آن بزرگوار بسیاری از علائم پیش از ظهور را چنین میفرماید:
|
پرسشهای وابسته
- علائم و نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چند قسماند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسف بیداء از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ندای آسمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قتل نفس زکیه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام یمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ظاهر شدن کف دستی در آسمان از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف عباسیان بر سر حکومت از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- نشانههای غیر حتمی ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا قتل محمد پسر عموی نفس زکیه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام خراسانی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام سید حسنی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- آیا قیام شعیب بن صالح از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام عوف سلمی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسوف و کسوف در یک ماه رمضان از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قساوت دلها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انتشار علوم اهل بیت از قم نشانه ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ و میرها و زلزلهها و جنگها و آشوبهای داخلی و خارجی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا نبرد میان سفیانی و اصهب از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بارانهای پیاپی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گسترش ظلم و فساد از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا آمدن غربیها به سرزمین عراق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا فتنه و آشوب در سوریه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف در میان امت اسلام از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انقراض سلسله بنیعباس از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مردن پاداشاهی به نام عبدالله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بالا آمدن آب دجله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گرانی و بالا رفتن قیمتها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا علاماتی که در ماه رجب ظاهر میشود از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وقوع مسخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا برگشت مردهها به دنیا از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن انسانهای بیگناه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا پر آب شدن دریاچه ساوه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا حمله ملخها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ سریع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بستن پل کرخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انشعاب نهری از فرات و جاری شدن در کوچههای کوفه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع ستارهای از مشرق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام مغربی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خشک شدن نیل از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علائم متصل و منفصل ظهور امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم متصل و نزدیک به ظهور امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- علائم منفصلی که با ظهور امام مهدی فاصله دارند چیستند؟ (پرسش)
- در قرآن و حدیث چه مفاهیمی با نشانههای ظهور مرتبط هستند؟ (پرسش)
- مراد از علائم در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آیت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از دلالت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آخر الزمان در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ملاحم و فتن در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از خروج در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از قیام در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از اشراط الساعه در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش)
- مفهوم توصیفی یا تمثیلی بودن نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا ندای شیطانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- فواید دانستن علائم و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتهایی میان امور حتمیالوقوع و احتمالی در بحث نشانههای ظهور وجود دارد؟ (پرسش)
- موقوف یا مشروط بودن نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- نتیجه تقسیمبندی نشانههای ظهور به موقوف و حتمی چیست؟ (پرسش)
- آیا به بهانه اینکه امام مهدی انسانهای بد را مجازات میکند باید از او ترسید؟ (پرسش)
- آیا تا زمان ظهور امام مهدی قرآن و اسلام تحریف میشود؟ (پرسش)
- آیا میتوان گفت ظهور نزدیک است؟ آیا میتوان گفت که اوضاع نابسامان و هرج و مرج جهان نشانه نزدیکی ظهور است؟ (پرسش)
- آیا بین ظهور و حضور فرقی هست؟ (پرسش)
- آیا عوامل طبیعی مانند پاره شدن لایه اوزون و کم شدن آب شیرین در تعجیل فرج امام مهدی تاثیر دارد؟ (پرسش)
- آیا مراد از مرگ عبد الله که در روایت امام صادق نشانه ظهور است عبد الله پادشاه عربستان است؟ (پرسش)
- آیا طوفانها و حوادثی که اکنون در جهان رخ میدهد نشان از آمدن حضرت است؟ (پرسش)
- اولین دعای امام مهدی به هنگام ظهورش چیست؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا الگوی حکومت امام مهدی و افراد آن قبل از ظهور تحقق مییابد؟ (پرسش)
- آیا تعبیر از آیت الله خامنهای به سید حسینی درست است؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- امام مهدی از چه راهی متوجه میشوند که موقع ظهورشان فرا رسیده است؟ (پرسش)
- از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
- تابوت سکینه چیست؟ (پرسش)
- جهان در آستانه ظهور امام مهدی در چه شرایطی است؟ (پرسش)
- پدیدههای غیرمتعارف قبل از ظهور کداماند؟ (پرسش)
- آگاهی از علائم ظهور افزون بر آمادگی یاران امام مهدی سبب آمادگی دشمنان حضرت برای مقابله نیز میشود این کار خلاف مصلحت الهی نیست؟ (پرسش)
- آیا اوضاع جهان پیش از ظهور پیش بینی شده است؟ (پرسش)
- استعجال ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- ندای شیطانی در هنگام ظهور امام مهدی چگونه رخ میدهد؟ (پرسش)
- در عصر ظهور امام مهدی وضعیت سیاسی و جغرافیایی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانه های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چرا علائم و نشانههای ظهور همه از نوع خشن هستند؟ (پرسش)
- آیا در نشانههای ظهور بدا رخ میدهد؟ و نشانههای حتمی تغییرپذیرند؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور در کدام ماه قمری تحقق پیدا میکند؟ (پرسش)
- ارتباط میان ماه رمضان و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه فتنههایی پیش از ظهور امام مهدی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ " عَنِ الضَّحَاكِ بْنِ مُزَاحِمٍ عَنِ النَّزَّالِ بْنِ سَبْرَةَ قَالَ: خَطَبَنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَحَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ سَلُونِي أَيُّهَا النَّاسُ قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي ثَلَاثاً فَقَامَ إِلَيْهِ صَعْصَعَةُ بْنُ صُوحَانَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَتَى يَخْرُجُ الدَّجَّالُ فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ (ع) اقْعُدْ فَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ كَلَامَكَ وَ عَلِمَ مَا أَرَدْتَ وَ اللَّهِ مَا الْمَسْئُولُ عَنْهُ بِأَعْلَمَ مِنَ السَّائِلِ وَ لَكِنْ لِذَلِكَ عَلَامَاتٌ وَ هَيَئَاتٌ يَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً كَحَذْوِ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ إِنْ شِئْتَ أَنْبَأْتُكَ بِهَا قَالَ نَعَمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ (ع) احْفَظْ فَإِنَّ عَلَامَةَ ذَلِكَ إِذَا أَمَاتَ النَّاسُ الصَّلَاةَ وَ أَضَاعُوا الْأَمَانَةَ وَ اسْتَحَلُّوا الْكَذِبَ وَ أَكَلُوا الرِّبَا وَ أَخَذُوا الرِّشَا وَ شَيَّدُوا الْبُنْيَانَ وَ بَاعُوا الدِّينَ بِالدُّنْيَا وَ اسْتَعْمَلُوا السُّفَهَاءَ وَ شَاوَرُوا النِّسَاءَ وَ قَطَعُوا الْأَرْحَامَ وَ اتَّبَعُوا الْأَهْوَاءَ وَ اسْتَخَفُّوا بِالدِّمَاءِ وَ كَانَ الْحِلْمُ ضَعْفاً وَ الظُّلْمُ فَخْراً وَ كَانَتِ الْأُمَرَاءُ فَجَرَةً وَ الْوُزَرَاءُ ظَلَمَةً وَ الْعُرَفَاءُ خَوَنَةً وَ الْقُرَّاءُ فَسَقَةً وَ ظَهَرَتْ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ اسْتُعْلِنَ الْفُجُورُ وَ قَوْلُ الْبُهْتَانِ وَ الْإِثْمُ وَ الطُّغْيَانُ وَ حُلِّيَتِ الْمَصَاحِفُ وَ زُخْرِفَتِ الْمَسَاجِدُ وَ طُوِّلَتِ الْمَنَارَاتُ وَ أُكْرِمَتِ الْأَشْرَارُ وَ ازْدَحَمَتِ الصُّفُوفُ وَ اخْتَلَفَتِ الْقُلُوبُ وَ نُقِضَتِ الْعُهُودُ وَ اقْتَرَبَ الْمَوْعُودُ وَ شَارَكَ النِّسَاءُ أَزْوَاجَهُنَّ فِي التِّجَارَةِ حِرْصاً عَلَى الدُّنْيَا وَ عَلَتْ أَصْوَاتُ الْفُسَّاقِ وَ اسْتُمِعَ مِنْهُمْ وَ كَانَ زَعِيمُ الْقَوْمِ أَرْذَلَهُمْ وَ اتُّقِيَ الْفَاجِرُ مَخَافَةَ شَرِّهِ وَ صُدِّقَ الْكَاذِبُ وَ اؤْتُمِنَ الْخَائِنُ وَ اتُّخِذَتِ الْقِيَانُ وَ الْمَعَازِفُ وَ لَعَنَ آخِرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَوَّلَهَا وَ رَكِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ وَ تَشَبَّهَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ شَهِدَ الشَّاهِدُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُسْتَشْهَدَ وَ شَهِدَ الْآخَرُ قَضَاءً لِذِمَامٍ بِغَيْرِ حَقٍّ عَرَفَهُ وَ تُفُقِّهَ لِغَيْرِ الدِّينِ وَ آثَرُوا عَمَلَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ لَبِسُوا جُلُودَ الضَّأْنِ عَلَى قُلُوبِ الذِّئَابِ وَ قُلُوبُهُمْ أَنْتَنُ مِنَ الْجِيَفِ وَ أَمَرُّ مِنَ الصَّبِرِ فَعِنْدَ ذَلِكَ الْوَحَا الْوَحَا ثُمَّ الْعَجَلَ الْعَجَل "؛ کمال الدین؛ صدوق؛ ج ۲، صص ۵۲۵- ۵۲۶.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۸۴-۲۸۸.
- ↑ الإرشاد، ج ۲، ص۳۶۸- ۳۷۰.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۲۳-۴۲۵.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۲۹-۴۳۱.
- ↑ خسف به این معنی است که زمین مردم رادر خود فرو برد. گفته شده که سپاهیان سفیانی در بیداء که بین مکه و مدینه در نزدیکی ذوالحُلَیفه است به خسف مبتلا میشوند.
- ↑ شیخ مفید، ارشاد ۲، ۳۶۸- ۳۷۰.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۲۷۰ - ۲۷۲.
- ↑ عقد الدرر، ۱۲۳ اثبات الهداة، ۴۹۴، ۵۱۸، ابن حماد، الملاحم والفتن، ۹۵، طبری امامی، دلائلالامامة، ۲۴۸- ۲۴۹، حلیة الاولیاء ۶، ۱۲۳، مستدرک حاکم ۴، ۵۵۴ ینابیع المودة، ۵۱۲، کمال الدین، ۶۷۳، اختصاص شیخ مفید، ۲۶، واحادیث در مدح اصحاب و انصار حضرت مهدی (ع) بسیار است.
- ↑ ر.ک: توضیحات شهید سید محمد صدر در باره مراتب این پایگاهها: تاریخ الغیبة الکبری، ۲۴۷ به بعد.
- ↑ بحار الانوار ۶۰، ۲۱۳، به نقل از: حسن بن محمد قمی، تاریخ قم، (ق ۳) ح ۲۲ و ۲۳ و به نقل از آن، منتخب الأثر، ۲۶۳ و ۴۴۳.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۲۷۴-۲۷۵.
- ↑ نامش عثمان و فرزند عنبسه است ، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵.
- ↑ عقدالدرر، ص ۷۲.
- ↑ همان، ص ۹۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ص ۲۵۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۸.
- ↑ کتاب الغیبه، ص ۲۸۷؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰.
- ↑ همان، ص ۲۰۶.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۲۵۷.
- ↑ منتهی الامال، ج ۲، ص ۴۹۷ با اندکی تصرف و تلخیص.
- ↑ بامداد بشریت، ص ۷۳-۷۶.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۴۱۶ ترجمه محمد جواد غفاری، نشر، صدوق. "أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ بْنِ عُقْدَةَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ قَيْسِ بْنِ رُمَّانَةَ مِنْ كِتَابِهِ فِي رَجَبٍ سَنَةَ خَمْسٍ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ حَدَّثَنَا ثَعْلَبَةُ بْنُ مَيْمُونٍ أَبُو إِسْحَاقَ عَنْ عِيسَى بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ..."؛ درباره وثاقت احمد بن محمد، معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۲۹۶؛ درباره وثاقت محمد بن فضل، معجم رجال الحدیث، ج ۷، ص ۲۶۸؛ درباره وثاقت حسن بن علی، معجم رجال الحدیث، ج ۵، ص ۴۴؛ درباره وثاقت ثعلبة بن میمون، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص ۴۰۸؛ درباره وثاقت عیسی بن اعین، معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۷۹.
- ↑ سیمای آفتاب، حجتالاسلام دکتر طاهری، انتشارات زائر، ص ۲۷۷.
- ↑ سیمای آفتاب، حجتالاسلام دکتر طاهری، انتشارات زائر، ص ۲۷۸.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۳۹۲، باب ۱۴، ح ۶۷. درباره وثاقت این حدیث احمد بن محمد، معجم رجالالحدیث، ج۲، ص ۲۹۶، احمد بن حسین، معجم رجالالحدیث، ج۲، ص۹۷، حسن بن محبوب معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۷۲، عمرو بن ابی القوام، جابر بن یزید جعفی، ج ۴، ص ۱۷.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۳۷۲.
- ↑ کافی، ج۸، ص ۲۱۰؛ کمال الدین، صدوق، ص ۶۵۰، ج ۲، عربی؛ غیبت نعمانی، ص ۲۵۲، باب ۱۴، ح ۹؛ غیبت طوسی، ص ۲۶۷ ناشر مکتبه بصیرتی قم، چاپ غدیر، مضمون روایت.
- ↑ غیبت نعمانی، ج ۱۳، ص ۲۶۴ ناشر مدین؛ نگین آفرینش، ص ۱۵۷؛ تاریخ غیبت کبری، سید محمد، صدر، ص ۶۵۳ ترجمه افتخارزاده.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۰، ۲۵۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵... و کتاب نشانههای شگفتآور آخرالزمان.
- ↑ رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۰۱-۱۰۹.
- ↑ الارشاد، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰.
- ↑ ر. ک: محمد کاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص ۲۹۳ و ۲۹۴.
- ↑ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۱۹ - ۲۳.
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۶۰- ۲۵۶، با اندکی تلخیص در متن
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۶۰- ۲۵۶، با اندکی تلخیص در متن
- ↑ غیبت نعمانی، با ترجمه غفّاری، باب ۱۴، ص ۳۶۵
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۰۹. غیبت شیخ طوسی، ص ۲۶۷.
- ↑ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۴.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۷۰ تا ۱۷۸.
- ↑ فضیل بن یسار از امام باقر(ع) روایت کرده که: نشانههاى ظهور دو دسته است؛ یکى نشانههاى غیر حتمى و دیگرى نشانههاى حتمى...؛ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، ترجمه جواد غفارى، کتابخانه صدوق، باب ۱۸، ص۴۲۹.
- ↑ محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ج ۵۲، ص۲۶۰- ۲۵۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، دفتر انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، ص۶۵۰.
- ↑ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، پیشین، باب ۱۴، ص۳۶۵.
- ↑ علامه مجلسى، بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص۲۰۹.
- ↑ شیخ طوسى، کتاب الغیبة، انتشارات بصیرتى، قم، ص۲۷۴.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۳۳-۴۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۱ تا ۱۲۲؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۸۶.
- ↑ به توضیح المقاصد، شیخ بهائی، ص ۴۹۷ به بعد بنگرید.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۵.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۳۹۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۵۸-۶۵.
- ↑ الارشاد، مفید، ج ۲، ص ۳۷۹؛ اِعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص ۴۲۹؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۵۲ و ۴۵۳؛ کشف الغمه، ج ۲، صص ۳۶۰ و ۴۵۹؛ القطر الشهدی فی اوصاف المهدی، الحلوانی، ص ۵۰؛ الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، ص ۲۹۱؛ نوادر الاخبار فی ما یتعلق باصول الدین، فیض کاشانی، ص ۲۹۹؛ بحارالانوار، مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۹۱؛ العطر الوردی، بلبیسی، ص ۵۱.
- ↑ اکمال الدین، صدوق، ج ۲، ص ۶۵۴؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۰؛ العدد القویه، علی بن یوسف الحلی، ص ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۵؛ منتخب الانوارالمضیئه، ص ۳۱۱.
- ↑ کشف الغمه، الأربلی، ج ۳، صص ۳۷۳ و ۳۷۹ و ۳۸۹؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۰ و در منابع اهل سنت: القطر الشهدی، ص ۵۳؛ العطر الوردی، ص ۵۴؛ تاریخ الخمیس، ج ۲، ص ۲۸۸؛ جواهر العقدین، ص ۴۳۵؛ لسان المیزان، ج ۱، ص ۱۰۵؛ البیان، ص ۹۳؛ الفصول المهمه، ص ۲۸۸؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۳۷؛ ینابیع الموده، ص ۴۷۶.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، صص ۲۵۱ و ۳۳۱؛ اعلام الوری، ص ۴۶۳؛ بشاره المصطفی، طبری، ص ۳۸۱؛ تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۹۸؛ مختصر البصائر، ص ۳۲؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۷۸؛ الملاحم و الفتن، سید بن طاووس، باب ۱۸۶ و ۱۸۷، صص ۸۲ - ۸۴ و در منابع اهل سنت: صحیح مسلم، ج ۱، ص ۹۵؛ سنن ابن ماجه، ج ۹، ص ۵۱۹؛ البیان، صص ۷۶ و ۸۶؛ تیسیر الوصول، ج ۲، ص ۲۳۷؛ عقد الدرر، صص ۲۹۱ - ۲۹۷؛ الصواعق المحرقه، ص ۹۸؛ مصابیح السنه، ج ۲، ص ۱۴۱؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۴؛ روح المعانی، ج ۲۵، ص ۹۵؛ غایه المأمول، ج ۵، ص ۳۶۵؛ العطر الوردی، ص ۴۵.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ۲۶۸؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۸۰؛ اعلام الوری، ص ۴۶۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۱ و ۳۰۸ و در منابع اهل سنت با اختلافی اندک: القطر الشهدی، ص ۶۴؛ العطر الوردی، ص ۶۴؛ عقد الدرر، صص ۱۳۶ و ۱۵۷.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۹؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۶۰؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ بشاره المصطفی، ص ۳۸۳؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۳؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۰ و ظهور برکات بیشمار: القول المختصر، ابن حجر هیتمی، ص ۵۶؛ تذکره الحفاظ، الذهبی، ج ۳، ص ۸۳۸؛ ینابیع الموده، ص ۴۶۷؛ منتخب کنزالعمال، ج ۶، ص ۳۲؛ مشکاه المصابیح، خطیب تبریزی، ج ۳، ص ۲۴؛ الصواعق المحرقه، ابن حجرهیتمی، ص ۹۷؛ المستدرک علی الصیحین، حاکم نیشابوری، ج ۴، صص ۵۵۷ و ۵۵۸؛ البیان، کنجی، ص ۳۱۶؛ مشارق الأنوار، حمزاوی، ص ۱۵۲؛ اسعاف الراغبین، صبان، ص ۱۴۸؛ مصابیح السنه، بغوی، ج ۲، ص ۱۳۴؛ عقد الدرر، صص ۷۳ و ۹۲؛ الفصول المهمه، صص ۲۸۸ و ۲۸۹ و ۳۰۰.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الکافی، کلینی، ج ۸، صص ۱۷۹ و ۱۸۰؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۱؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۴؛ العدد القویه، ص ۶۶؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۸؛ الصراط المستقیم، زین الدین نباطی، ج ۲، ص ۲۴۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۸؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۱۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۳ و در منابع اهل سنت قریب به آن: القطر الشهدی، ص ۶۳؛ العطر الوردی، ص ۶۳؛ عقد الدرر، ص ۹۸ و در برخی نصوص اهل سنت به جای ماه رمضان، ماه شعبان ذکر شده است: العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸.
- ↑ الارشاد، ج ۲ ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۵ و ۱۸۷؛ مجمع البیان، طبرسی، ج ۴، ص ۳۹۸؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۶؛ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، صص ۶۴۹ و ۶۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، مقدسی، صص ۸۵ و ۱۱۷ و ۱۱۸ و ۱۲۴ و ۱۲۹؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۵۱؛ القول المختصر، ص ۵۶؛ سنن ابی داود، ج ۴، ص ۱۵۲؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۶، ص ۳۱۶؛ منتخب کنز العمال، ج ۶، ص ۳۱؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۱۶؛ اشعه اللمعات، ج ۴، ص ۳۳۸.
- ↑ الغیبة، طوسی، ص ۴۶۱؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۱ و در منابع اهل سنت: القطر الشهدی، الحلوانی، ص ۶۱؛ العطر الوردی، بلبیسی، ص ۶۱ به نقل از: القول المختصر هیمتی؛ عقد الدرر، ص ۱۲۷.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۳؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۲؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۷۳۲؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۰۶؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ عقد الدرر، ص ۱۵۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸، اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹ و در منابع اهل سنت: القطر الشهدی، ص ۶۰؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ عقد الدرر، ص ۱۴۵.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۳؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ منتخب الأنوار المضیئه، ص ۳۰۶؛ إثبات الهداه، شیخ حر عاملی، ج ۳، ص ۷۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب، حائری، ص ۱۸۵.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۲؛ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۷۰؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۳۳ و ۴۳۴؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۵۵ و ۳۶۰؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۲۸؛ الکافی، ج ۸، صص ۲۰۹ و ۲۵۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۶۴؛ الاختصاص، مفید ص ۲۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۸ و در منابع اهل سنت: الفصول المهمه، ص ۳۱۰؛ عقد الدرر، صص ۱۳۹ و ۱۴۰ و ۱۴۴ و ۱۴۵.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۵؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ العدد القویه، ص ۶۱؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۷۲۳؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۳۸؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۱۱؛ و در منابع اهل سنت: الفصول المهمه، ص ۳۰۱.
- ↑ الکافی، ج ۱، صص ۳۱ - ۳۶؛ الملاحم والفتن، سید ابن طاووس، صص ۱۰۵ و ۱۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۲ و ج ۵۳، صص ۱۴۰ و ۱۴۱؛ الزام الناصب، ص ۶۴؛ و درمنابع اهل سنت: صحیح مسلم، ج ۸، ص ۵۷.
- ↑ الکافی، ج ۸، صص ۳۱ - ۳۶؛ تحف العقول، حرانی، ص ۴۳؛ اعلام الوری، ص ۴۳۱؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲ و در منابع اهل سنت: العطر الوردی، ص ۵۸؛ عقد الدرر، ص ۱۵۵؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۲، ص ۴۱۸؛ نور الابصار، شبلنجی، ص ۱۷۲.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۸؛ دلائل الامامه، طبری، ص ۲۵۹؛ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۶۷ و ۱۷۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ تحف العقول، ص ۴۳؛ العدد القویه، ص ۶۶؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۱۳ و در منابع اهل سنت: العطر الوردی، صص ۵۴ و ۵۵.
- ↑ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۳۴؛ تحف العقول، ص ۴۳؛ المحجه البیضاء، فیض کاشانی، ج ۱، ص ۱۲۵؛ بشارة الاسلام، الکاظمی، صص ۷۶ و ۷۷؛ الزام الناصب، ص ۱۹۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۳؛ الملاحم و الفتن، باب ۱۷۱، ص ۷۷؛ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، ص ۱۵۵؛ الحاوی للفتاوی، جلال الدین سیوطی، ج ۲، ص ۱۳۵.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۱۳۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۱۰۱ و ۲۵۷ و ۲۶۴؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۴؛ و در منابع اهل سنت: العطر الوردی، ص ۵۵؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۹؛ عقد الدرر، ص ۱۵۵.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۳۳؛ المحجه البیضاء، ج ۳، ص ۳۴۲؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۳؛ نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۴۷۴؛ مثیر الأحزان، الجواهری، ص ۲۹۸؛ الزام الناصب، ص ۱۸۰؛ بشارة الاسلام، صص ۲۶ و ۴۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۲۶۳ و ۲۶۴؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۳۴.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، صص ۶۵۰ و ۶۵۱؛ الکافی، ج ۸، صص ۲۲۰ و ۲۵۸ و ۲۷۲؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۵۰ و ۱۱۵۵ و ۱۱۵۹؛ تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۱۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۶۴ و ج ۲، ص ۵۲؛ الاختصاص، ص ۲۵۶؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۵ و ۱۷۶ و ۱۸۰ و ۱۸۷؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۴ و ۴۴۹ و ۴۵۰ و ۴۶۲ و ۴۶۳؛ الارشاد، ج ۲، صص ۳۶۸ و ۳۷۱ و ۳۷۳؛ منتخب الانوار المضیئه، صص ۳۰۶ و ۳۱۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۵۵ و ۳۵۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۲۲۱ و ۲۷۱ و ۲۷۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، صص ۷۲۰ - ۷۲۳ و ۷۲۵ - ۷۳۳ و ۷۳۵؛ نوادرالاخبار، ص ۲۹۰؛ الملاحم و الفتن، ابواب ۸۶ و ۸۷ و ۸۸ و ۹۱، صص ۵۰ و ۵۱ و ۶۴ و ۶۵ و در منابع اهل سنت: مستدرک الحاکم، ج ۴، ص ۵۲۰؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۶۷ و ۱۳۴ و ۱۳۵؛ ینابع الموده، ص ۴۴۰؛ عقد الدرر، صص ۱۰۶ - ۱۰۸ و ۱۱۲ - ۱۳۷.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۹؛ الغیبة، طوسی، ج ۴، ص ۴۳۴؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۴۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹ و در منابع اهل سنت: جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ عقد الدرر، ص ۱۵۴.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۲؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۳۷؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۳؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۶۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الغبیه، طوسی، صص ۴۳۶ و ۴۳۷ و ۴۴۵؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۶۹ و ۱۷۲ و ۱۷۶؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷ و ج ۸، ص ۲۵۸؛ الخصال، ص ۳۰۳؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۵۴ و ۱۱۶۲؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۱۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۳؛ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، ص ۱۰۰.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الکافی، ج ۸، صص ۱۸۹ و ۲۵۸؛ الخصال، ص ۳۰۳؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۶۳؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۱ و ۱۸۰؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، ص ۱۵۱؛ البیان، ص ۷۷؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ نورالابصار، ص ۱۷۲؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۵؛ الملاحم و الفتن، ابواب ۹۲ و ۹۳ و ۹۴ و ۹۵، صص ۵۲ و ۵۳؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۱ و ۱۷۳؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۴ و ۴۵۲؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۷۵ - ۳۷۷؛ الحجه البیضاء، ج ۴، صص ۲۴۳ و ۳۴۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹ و در منابع اهل سنت: سنن ترمذی، ج ۳، ص ۳۶۲؛ البیان، ص ۱۷؛ الصواعق المحرقه، ص ۱۶۳؛ منتخب کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۹؛ ذخائر العقبی، محب الدین طبری، ص ۱۱۷؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۱۳۹ و ۱۴۱ و ۱۴۵؛ عقد الدرر، صص ۹۰ و ۱۶۶ - ۱۷۴.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ فلاح السائل، سید ابن طاووس، ص ۳۰۹؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۶۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۷۷؛ المحجه البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۲۱۴ و ۲۳۷ و در منابع اهل سنت: الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۱۴۰ و ۱۴۴؛ العرائس الواضحه، ۱۰۶؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ عقد الدرر، ص ۱۵۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، صص ۳۶۹ و ۳۷۶ و ۳۷۷؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۸ و ۴۴۹؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۶۵؛ کشف الغمه، ج ۳، ۳۵۸؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۶۶؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۷۲۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، ۸۳؛ الفصول المهمه، ص ۲۹۰؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶.
- ↑ پیشین.
- ↑ علامه سید محمد صدر معتقد است که مقصود از جزیره، سرزمین مابین النهرین در عراق است که در متون کهن بدین اسم نامیده میشده است.
- ↑ آنچنان که یاقوت حموی در معجم البلدان، ج ۳، ص ۶۹ آورده است، الرمله شهر بزرگ و مرکزی منطقه فلسطین بوده که از بین رفته است.
- ↑ الارشاد، ج ۲، صص ۳۶۸ و ۳۷۲؛ الاختصاص، صص ۲۵۵ و ۲۵۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ تفسیرالعیاشی، ج ۱، ص ۶۴؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۱ و ۴۴۲؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۵۶ و ۱۱۵۷؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۴۹؛ منتخب الانوار المضیئه، صص ۶۲ و ۳۰۵؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۲۱۲ و ۲۲۲ و ۲۳۷ و در منابع اهل سنت: الفصول المهمه، ص ۲۹۰؛ عقد الدرر، ص ۱۲۴.
- ↑ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص۲۱-۲۸.
- ↑ " وَ لَهُ كُنُوزٌ لَا ذَهَبٌ وَ لَا فِضَّةٌ إِلَّا خُيُولٌ مُطَهَّمَةٌ وَ رِجَالٌ مُسَوَّمَةٌ يَجْمَعُ اللَّهُ لَهُ مِنْ أَقَاصِي الْبِلَادِ عَلَى عَدَدِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا "؛ إعلام الوری، ص ۴۰۳؛ الزام الناصب، ج۲، ص۲۹۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.
- ↑ " وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَان"؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۸۷.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۱۸۵ - ۱۸۶.
- ↑ کمال الدین، ص۶۵۰.
- ↑ غیبت نعمانى، باب ۱۴، ص۳۶۵.
- ↑ بحار، ج ۵۲، ص۲۰۹.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۴۳-۴۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶- ۲۲۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۱ به بعد.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۱.
- ↑ یادآور میشویم که شهرت این نشانهها به "نشانههای حتمی"، به معنای صحت همه آنها نیست، چنان که خروج خراسانی، نشانهای است که اگر چه در دوره معاصر، شهرت یافته و زبانزد خاص و عام شده است و به عنوان نشانهای قطعی برای ظهور شمرده میشود؛ ولی احادیث چندانی برای آن موجود نیست.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص۴۲۹–۴۳۱.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۱، ۷۲.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶؛ الزام الناصب، ص ۱۸۸.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳.
- ↑ محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳؛ بشارة الاسلام، ص ۶۰.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۵.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰.
- ↑ امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۴۹۵.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۷۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶؛ الزام الناصب، ص ۱۷۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۶.
- ↑ سوره بقره، ۱۵۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۰۰.
- ↑ چشماندازی به حکومت مهدی (ع)، نجم الدین طوسی، ص ۳۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۰.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۱۴۸؛ الزام الناصب، ص ۱۸۵.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۴۳.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۲۸ و ۴۱.
- ↑ جامع الاخبار، ص ۱۵۰؛ مستدرک، ج ۱۱، ص ۳۷۵.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۶۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۵.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۴۴۹.
- ↑ اعلام الوری، ص ۲۹۰ و ۴۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.
- ↑ برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۲۵۰.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۷۱ و ۱۴۱؛ عقد الدرر، ص ۱۶۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۹، ص ۶۵۵.
- ↑ عقد الدرر، ص ۸۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴؛ اختصاص مفید، ص ۲۰۸.
- ↑ آیت الله سید محمد کاظم قزوینی در کتاب "امام مهدی (ع) از ولادت تا ظهور"، ص ۵۰۰، مینویسد: به نظر من نسب مرد هاشمی، "حسنی" است و این همان کسی است که برخی روایات از او به "نفس زکیه" تعبیر میکنند. نفس زکیه از تبار بنی هاشم و حسنینسب است.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۵۰۰.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۷۷؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۳، ص ۲۷۰.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰۵؛ عقد الدرر، ص ۹۷.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۰۲۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۵، ۴۱۸، ۶۹۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص۳۶۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۲۰؛ بشارة الاسلام، ص۱۷۵.
- ↑ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۴۶-۵۰.
- ↑ " الْآيَاتُ كَخَرزات مَنظُومات فِي سِلْكُ ، فَانْقَطَعَ السِّلْكُ ، يَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً "؛ بشارة الاسلام، ص ۳۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۰۲.
- ↑ "إِنَّ عِمْرَانَ بَيْتِ الْمَقْدِسِ، خَرَابُ يَثْرِبَ. وَ خَرَابِ يَثْرِبَ خُرُوجِ الْمَلْحَمَةُ. وَ خُرُوجَ الْمَلْحَمَةُ فَتَحَ القسطنطينية. وَ فَتَحَ القسطنطينية خُرُوجِ الدَّجَّالِ "؛ البیان و التبیین، ج ۳، ص ۳۲.
- ↑ " يَنْزِلْ عَلَيَّ أُمَّتِي بَلَاءٍ لَمْ يَسْمَعْ بِبَلَاءٍ أَشَدُّ مِنْهُ ، حتي تَضِيقُ بِهِمُ الْأَرْضُ الرَّحْبَةِ "؛ المهدی، ص ۲۲۱.
- ↑ "بَيْنَ يَدَيِ الْقَائِمِ مَوْتٌ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْيَضُ وَ جَرَادٌ فِي حِينِهِ وَ جَرَادٌ فِي غَيْرِ حِينِهِ كَأَلْوَانِ الدَّمِ فَأَمَّا الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ فَالسَّيْفُ وَ أَمَّا الْمَوْتُ الْأَبْيَضُ فَالطَّاعُونُ"؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۶۷؛ المهدی، ص ۱۸۸؛ بشارة الاسلام، ص ۵۰؛ الزام الناصب، ص ۱۸۴؛ الامام المهدی، ص ۲۱۸.
- ↑ " إِنَّ مِنِ السِّنِينَ سَنَوات جَوادِعُ ، تُجدَعُ فِيهَا عَطارِفَة وَ هَراقِلَة "
- ↑ "إِذَا رَأَيْتُمُ نَاراً فِي الْمَشْرِقِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ أَوْ سَبْعَةٍ، فَتَوَقَّعُوا فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ إِنْ شَاءَ اللَّهُ "؛ الامام المهدی، ص ۲۲۲؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳.
- ↑ " شارتان بَيْنَ يَدَيِ هَذَا الْأَمْرِ : خُسُوفِ الْقَمَرِ بِخَمْسٍ ، وَ كُسُوفِ الشَّمْسِ بِخَمْسَةَ عَشَرَ . لَمْ يَكُنِ ذَلِكَ مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ إِلَيَّ الْأَرْضِ . فَعِنْدَ ذَلِكَ يَسْقُطُ حِسَابِ الْمُنَجِّمِينَ "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ بشارة الاسلام، ص ۹۱؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۵؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ المهدی، ص ۱۸۷؛ منتخب الاثر، ص ۴۴۰؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۹؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۰؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۴۶.
- ↑ " لَا يَقُومَ الْقَائِمِ إِلَّا عَلَى خَوْفٍ شَدِيدُ وَ زلازل وَ فِتْنَةُ وَ بَلَاءٍ يُصِيبُ النَّاسِ وَ طَاعُونُ قَبْلَ ذَلِكَ وَ سَيْفُ قَاطِعُ بَيْنَ الْعَرَبِ وَ اخْتِلَافُ شَدِيدُ بَيْنَ النَّاسِ وَ تَشْتِيتِ وَ تَشَتُّتَ فِي دِينِهِمْ وَ تَغَيَّرَ مِنْ حَالِهِمْ حَتَّى يَتَمَنَّى المتمني الْمَوْتَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً مِنْ عَظَّمَ مَا يَرَى مِنَ كَلْبِ النَّاسِ وَ أَكْلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً "؛ غیبت نعمانی، ص ۱۲۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۱، ۳۴۸؛ منتخب الاثر، ص ۴۳۴؛ الزام الناصب، ص ۱۸۸، ۲۲۷؛ المهدی، ص ۱۸۹؛ بشارة الاسلام، ص ۹۲؛ الامام المهدی، ص ۲۲۸.
- ↑ "ارْتِفَاعُ رِيحٍ سَوْدَاءَ بِهَا فِي أَوَّلِ النَّهَارِ وَ زَلْزَلَةٌ حَتَّى يَنْخَسِفَ كَثِيرٌ مِنْهَا"؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳؛ الزام الناصب، ص ۱۸۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۶۴؛ المهدی، ص ۱۹۵.
- ↑ " تُكْثِرُ الْفِتَنِ فِي آفَاقِ الْأَرْضِ ، وَ الْمَسْخُ فِي أَعْدَاءُ الْحَقِّ "؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸.
- ↑ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج2، ص 570-600.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۵۵۷
- ↑ همان، ص ۱۸۷
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۵۵۴
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۴
- ↑ در کتب روایی ما، این پنج مورد در حدیثی از امام صادق (ع) یکجا و از علامات حتمی ذکر شده است. کمال الدین، باب علامات ظهور، حدیث ۷
- ↑ برای آشنایی بیشتر با نشانههای ظهور و شرح آنها، نک: محمد جواد خراسانی، مهدی منتظر
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۷۵، ۳۸۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۰ – ۲۵۶.
- ↑ پرسمان نوجوان، ص 50-55.