علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::::* +*)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
::::#سپس - چنانکه در [[روایات]] آمده است - این [[نشانهها]] با بیست و چهار [[باران]] متوالی پایان میپذیرد که [[زمین]] به واسطه آن، پس از [[مرگ]]، زنده شده برکتهایش آشکار میگردد، از آن پس، هر ناملایمی از معتقدان به [[حق]] و [[شیعیان]] [[مهدی]]{{ع}} زایل گشته در مییابند که هنگام [[ظهور]] آن [[حضرت]] در [[مکه]] فرا رسیده است، و برای [[یاری]] او به سمت [[مکه]] حرکت میکنند. البته بعضی از این رویدادها حتمی بوده و بعضی دیگر مشروط به بعضی از شرایط میباشند، و [[خداوند]] به آنچه پیش خواهد آمد داناتر است. ما این مطالب را تنها بدین جهت که در کتابها و اصول معتبر آمده و از [[معصومان]] [[روایت]] شده بود، ذکر کردیم و از [[خداوند متعال]] [[یاری]] و [[توفیق]] میخواهیم"<ref>شیخ مفید، ارشاد ۲، ۳۶۸- ۳۷۰.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ص ۲۷۰ - ۲۷۲.</ref>. | ::::#سپس - چنانکه در [[روایات]] آمده است - این [[نشانهها]] با بیست و چهار [[باران]] متوالی پایان میپذیرد که [[زمین]] به واسطه آن، پس از [[مرگ]]، زنده شده برکتهایش آشکار میگردد، از آن پس، هر ناملایمی از معتقدان به [[حق]] و [[شیعیان]] [[مهدی]]{{ع}} زایل گشته در مییابند که هنگام [[ظهور]] آن [[حضرت]] در [[مکه]] فرا رسیده است، و برای [[یاری]] او به سمت [[مکه]] حرکت میکنند. البته بعضی از این رویدادها حتمی بوده و بعضی دیگر مشروط به بعضی از شرایط میباشند، و [[خداوند]] به آنچه پیش خواهد آمد داناتر است. ما این مطالب را تنها بدین جهت که در کتابها و اصول معتبر آمده و از [[معصومان]] [[روایت]] شده بود، ذکر کردیم و از [[خداوند متعال]] [[یاری]] و [[توفیق]] میخواهیم"<ref>شیخ مفید، ارشاد ۲، ۳۶۸- ۳۷۰.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ص ۲۷۰ - ۲۷۲.</ref>. | ||
::::*«علاوه بر علامتهایی که [[احادیث]] شریف به آنها تصریح نمودهاند میتوان از این [[روایات]] دریافت که یکی از علایم مهم [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از میان رفتن علل و عواملی است که به [[غیبت]] آن بزرگوار منجر شده و آماده شدن اوضاع و شرایط برای [[اقدام]] آن [[حضرت]] به انجام [[مأموریت]] مصلحانه بزرگش میباشد. از آن جملهاند: | ::::*«علاوه بر علامتهایی که [[احادیث]] شریف به آنها تصریح نمودهاند میتوان از این [[روایات]] دریافت که یکی از علایم مهم [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از میان رفتن علل و عواملی است که به [[غیبت]] آن بزرگوار منجر شده و آماده شدن اوضاع و شرایط برای [[اقدام]] آن [[حضرت]] به انجام [[مأموریت]] مصلحانه بزرگش میباشد. از آن جملهاند: | ||
*تکمیل فرآیند [[آزمایش]] و [[گزینش]] [[مؤمنین]] و گرد آمدن تعداد لازم از [[یاوران]] [[وفادار]] در رتبههای مختلف که ضمن بحث از [[علل غیبت]] به آن اشاره نمودیم؛ [[یاوران]] عالی رتبهای که دارای شایستگیهای [[سیاسی]] لازم برای همکاری با [[حضرت مهدی]] {{ع}} در برپا کردن [[حکومت عدل]] اسلامی جهانی و اداره [[شئون]] مختلف آن، و پیش از آن، [[شایستگی]] اداره [[نهضت]] ضد [[کفر]] و [[شرک]] و عبودیتهای طاغوتی و محو کامل آنها را داشته باشد. | |||
و شاید افرادی که به این [[مقام]] میرسند همان کسانی باشند که تعدادشان در [[روایات]] شریف به تعداد اهل [[بدر]] ۳۱۳ نفر اعلام شده و برایشان صفات بالایی مانند [[ایمان]] و رسیدن به [[حق]] [[معرفت]] [[خداوند متعال]] ذکر شده است. در [[روایات]] این افراد را از لحاظ شدت [[عبادت]] [[خدا]] و [[اخلاص]] برای ذات اقدس حق {{عربی|«رهبان اللیل»}}؛ [[راهبان]] شب و از نظر [[شجاعت]] و لیاقت جهادی بالایی که دارند. {{عربی|«اسد النهار»}} [[شیران روز]]؛ و از حیث [[شایستگی]] مدیریتی عالی {{عربی|«الولاة العدول»}}، [[والیان]] [[عادل]] [[لقب]] دادهاند<ref>عقد الدرر، ۱۲۳ اثبات الهداة، ۴۹۴، ۵۱۸، ابن حماد، الملاحم والفتن، ۹۵، طبری امامی، دلائلالامامة، ۲۴۸- ۲۴۹، حلیة الاولیاء ۶، ۱۲۳، مستدرک حاکم ۴، ۵۵۴ ینابیع المودة، ۵۱۲، کمال الدین، ۶۷۳، اختصاص شیخ مفید، ۲۶، واحادیث در مدح اصحاب و انصار حضرت مهدی {{ع}} بسیار است.</ref> و دیگر صفات والایی که از آنها چنین برداشت میشود که این تعداد از افراد در [[زمان ظهور]] آن [[حضرت]] قبل و بعد از برپا شدن [[دولت عدل جهانی]]، به عنوان [[سیستم]] [[رهبری]] و اداری [[امام]] {{ع}} به شمار میآیند. | و شاید افرادی که به این [[مقام]] میرسند همان کسانی باشند که تعدادشان در [[روایات]] شریف به تعداد اهل [[بدر]] ۳۱۳ نفر اعلام شده و برایشان صفات بالایی مانند [[ایمان]] و رسیدن به [[حق]] [[معرفت]] [[خداوند متعال]] ذکر شده است. در [[روایات]] این افراد را از لحاظ شدت [[عبادت]] [[خدا]] و [[اخلاص]] برای ذات اقدس حق {{عربی|«رهبان اللیل»}}؛ [[راهبان]] شب و از نظر [[شجاعت]] و لیاقت جهادی بالایی که دارند. {{عربی|«اسد النهار»}} [[شیران روز]]؛ و از حیث [[شایستگی]] مدیریتی عالی {{عربی|«الولاة العدول»}}، [[والیان]] [[عادل]] [[لقب]] دادهاند<ref>عقد الدرر، ۱۲۳ اثبات الهداة، ۴۹۴، ۵۱۸، ابن حماد، الملاحم والفتن، ۹۵، طبری امامی، دلائلالامامة، ۲۴۸- ۲۴۹، حلیة الاولیاء ۶، ۱۲۳، مستدرک حاکم ۴، ۵۵۴ ینابیع المودة، ۵۱۲، کمال الدین، ۶۷۳، اختصاص شیخ مفید، ۲۶، واحادیث در مدح اصحاب و انصار حضرت مهدی {{ع}} بسیار است.</ref> و دیگر صفات والایی که از آنها چنین برداشت میشود که این تعداد از افراد در [[زمان ظهور]] آن [[حضرت]] قبل و بعد از برپا شدن [[دولت عدل جهانی]]، به عنوان [[سیستم]] [[رهبری]] و اداری [[امام]] {{ع}} به شمار میآیند. | ||
*فراهم آمدن پایگاههای گسترده اسلامی که [[آمادگی]] تعامل مثبت با اهداف [[نهضت]] بزرگ [[مهدوی]] را داشته باشند اگرچه از لحاظ کیفیت کمک رسانی عملی به [[نهضت]] دارای درجات متفاوتی باشند<ref>ر.ک: توضیحات شهید سید محمد صدر در باره مراتب این پایگاهها: تاریخ الغیبة الکبری، ۲۴۷ به بعد.</ref>. | |||
آنچه باعث به وجود آمدن این حالت میشود این است که [[حقانیت]] و [[برتری]] [[مذهب]] [[اهل بیت]] [[نبوی]] که [[مهدی موعود]] {{ع}} [[نماینده]] آن است، همچنین، بطلان شبهاتی که در طول [[تاریخ]] اسلامی بر ضد این [[مذهب]] برانگیخته شده است آشکار گشته، معلوم شود که تنها این [[مکتب]] است که [[نماینده]] [[اسلام ناب محمدی]] است. | آنچه باعث به وجود آمدن این حالت میشود این است که [[حقانیت]] و [[برتری]] [[مذهب]] [[اهل بیت]] [[نبوی]] که [[مهدی موعود]] {{ع}} [[نماینده]] آن است، همچنین، بطلان شبهاتی که در طول [[تاریخ]] اسلامی بر ضد این [[مذهب]] برانگیخته شده است آشکار گشته، معلوم شود که تنها این [[مکتب]] است که [[نماینده]] [[اسلام ناب محمدی]] است. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
این حرکت مقدماتی - که [[احادیث]] شریف، بر انجام آن [[قبل از ظهور]] [[مهدوی]] تأکید دارند - در ارائه تصویر پیراسته [[اسلام]] به [[جهان]]، باعث سربرآوردن [[اسلام]] در [[جهان]] به عنوان [[تمدن]] جایگزین برای [[نجات]] بشریت شده رویکرد به [[اسلام]] در بیرون دایره [[جامعه اسلامی]] افزایش مییابد؛ - مسألهای که امروزه هم هرچند به ندرت، [[شاهد]] آن هستیم - این امر موجب میشود که درهای تعامل مثبت با [[نهضت مهدوی]] بر ملتهای غیر اسلامی نیز گشوده گردد؛ خصوصاً که آنان مکاتب و جریانات [[فکری]] و [[سیاسی]] دیگر را تجربه کرده و عملًا [[ناتوانی]] آنها را در تحقق [[سعادت]] مطلوب [[بشریت]]، بلکه به بار آمدن بسیاری از بحرانهای مادی و معنوی توسط آنها را احساس کردهاند؛ بحرانهایی که امروزه هم با آن دست به گریبان هستند. این مسأله باعث میشود تا ملتهای [[جهان]]، خارج از مکاتب و جریانهایی که تا کنون شناختهاند به دنبال جایگزین باشند. [[احادیث]] شریف که تصریح دارند [[دولت مهدوی]] [[آخرین دولت]] در روی [[زمین]] است و ما این دسته از [[احادیث]] را در بخش مربوط به علل و [[اسباب غیبت]] ذکر کردهایم دقیقاً به همین نکته اشاره دارند. | این حرکت مقدماتی - که [[احادیث]] شریف، بر انجام آن [[قبل از ظهور]] [[مهدوی]] تأکید دارند - در ارائه تصویر پیراسته [[اسلام]] به [[جهان]]، باعث سربرآوردن [[اسلام]] در [[جهان]] به عنوان [[تمدن]] جایگزین برای [[نجات]] بشریت شده رویکرد به [[اسلام]] در بیرون دایره [[جامعه اسلامی]] افزایش مییابد؛ - مسألهای که امروزه هم هرچند به ندرت، [[شاهد]] آن هستیم - این امر موجب میشود که درهای تعامل مثبت با [[نهضت مهدوی]] بر ملتهای غیر اسلامی نیز گشوده گردد؛ خصوصاً که آنان مکاتب و جریانات [[فکری]] و [[سیاسی]] دیگر را تجربه کرده و عملًا [[ناتوانی]] آنها را در تحقق [[سعادت]] مطلوب [[بشریت]]، بلکه به بار آمدن بسیاری از بحرانهای مادی و معنوی توسط آنها را احساس کردهاند؛ بحرانهایی که امروزه هم با آن دست به گریبان هستند. این مسأله باعث میشود تا ملتهای [[جهان]]، خارج از مکاتب و جریانهایی که تا کنون شناختهاند به دنبال جایگزین باشند. [[احادیث]] شریف که تصریح دارند [[دولت مهدوی]] [[آخرین دولت]] در روی [[زمین]] است و ما این دسته از [[احادیث]] را در بخش مربوط به علل و [[اسباب غیبت]] ذکر کردهایم دقیقاً به همین نکته اشاره دارند. | ||
*از دیگر مقدمات، فراهم آمدن ابزار ارتباطی پیشرفتهای است که امکان [[شناخت]] همگانی حقایق و در نتیجه رسیدن [[حق]] به همه [[مردم]] را فراهم نموده بطلان و ناکارآمدی دیگر مکاتب و [[حقانیت]] و [[برتری]] [[رسالت]] اسلامی را که [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[پرچمدار]] آن است بر همگان آشکار سازد. در نتیجه افرادی که در طول [[تاریخ]] وابسته به مکاتب دیگر بودند، جریان [[فکری]] و اهداف [[اسلام]] را که [[مهدی]] {{ع}} حامل آن است پذیرفته و در عمل به صف [[یاران]] آن [[حضرت]] میپیوندند. روایاتی که [[علل غیبت]] را بیان کردهاند با عنوان خارج شدن "ودائع [[الله]]" یعنی امانتهای [[مؤمن]] [[خداوند]] از نسل [[کافران]] از این پدیده یاد کردهاند»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت، ج۱۴]]، ص ۲۷۴-۲۷۵.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
| پاسخدهنده = محمد علی رضایی اصفهانی | | پاسخدهنده = محمد علی رضایی اصفهانی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد علی رضایی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت ۱ (کتاب)|مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد علی رضایی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت ۱ (کتاب)|مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«'''[[نشانههای حتمی]]:''' منظور از این [[نشانهها]] آن است که تحقق و پدیدار شدن آنها بدون هیچ قید و شرطی، قطعی و الزامی خواهد بود به گونهای که تا آنها واقع نگردد، [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] نخواهد کرد و اگر کسی پیش از واقع شدن این [[نشانهها]] ادعای [[ظهور]] نماید، ادعای نادرستی کرده است. | |||
چند نمونه از این [[علائم]] به شرح ذیل میباشد: | چند نمونه از این [[علائم]] به شرح ذیل میباشد: | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
.</small> | .</small> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
*و نیز در روایتی دیگر برخی [[نشانههای غیر حتمی]] را اینگونه برشمردهاند: | |||
{{ستون-شروع|2}} | {{ستون-شروع|2}} | ||
<small> | <small> | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
.</small> | .</small> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
*'''یادآوری:''' این [[نشانهها]] بدان معنا نیست که ما به [[گناه]] و [[ستم]] کمک کنیم تا نشانههای [[ظهور]] تحقق یابد (چنانچه برخی کوتهفکران میپندارند) بلکه ما باید با [[تلاش]] فردی ([[خودسازی]]) و [[تلاش]] [[اجتماعی]] (کوشش در راه [[اصلاح جامعه]] و توسعه [[عدل]] و...) زمینه ساز [[ظهور]] [[حضرت]] گردیم و انشاءالله از [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}} قرار گیریم»<ref>[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، [[مهدویت ۱ (کتاب)|مهدویت]]، ص ۱۰۱-۱۰۹.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۸۴: | خط ۲۸۴: | ||
</small> | </small> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
*آنگاه است که "[[مردم]]" از [[ظهور]] آن [[امام]] [[موعود]] در [[مکه مکرمه]] و [[بیت اللّه]] [[آگاه]] میگردند و با شور و [[شوق]] و [[اخلاص]] به [[یاری]] او میشتابند <ref> ر. ک: محمد کاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص ۲۹۳ و ۲۹۴.</ref>»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]؛ [[مهدویت دوران ظهور (کتاب)|مهدویت دوران ظهور]]، ص ۱۹ - ۲۳.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۰۷: | خط ۴۰۷: | ||
</small> | </small> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
*این بود [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} که به ذکر گوشهای از [[مفاسد]] [[جهان]] در آستانه [[قیام]] و [[انقلاب]] بزرگ [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} فراگیر خواهد شد. چنانکه این [[مفاسد]] در [[جوامع]] کنونی بخصوص [[جامعه]] غرب مشهود است. البتّه [[روایات]] بسیاری در این زمینه وجود دارد که علاقمندان میتوانند به کتابهای مربوطه مراجعه فرمایند. و امّا [[علایم حتمی]] الوقوع [[ظهور]] با استفاده از [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}}، بدین ترتیب است: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[پیش از ظهور]] [[قائم]] {{ع}} پنج نشانه حتمی است: [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[صیحه آسمانی]]، [[قتل نفس زکیه]]، و فرو رفتن در بیابان<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۶۰- ۲۵۶، با اندکی تلخیص در متن</ref> و نیز، هم او فرموده است: وقوع ندا از امور حتمی است، و [[سفیانی]] از امور حتمی است، و [[یمانی]] از امور حتمی است، و [[کشته شدن نفس زکیه]] از امور حتمی است، و کف دستی که از افق [[آسمان]] بیرون میآید از امور حتمی است. و اضافه فرمود: و نیز وحشتی در [[ماه رمضان]] است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به [[وحشت]] انداخته و دوشیزگان پردهنشین را از پشت پرده بیرون میآورد.<ref> غیبت نعمانی، با ترجمه غفّاری، باب ۱۴، ص ۳۶۵</ref>. و [[امیر المؤمنین|امام علی]] {{ع}} از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] نموده که فرمود: ده چیز است که پیش از [[قیامت]] حتما به وقوع خواهد پیوست: [[سفیانی]]، [[دجال]]، [[دخان]]، [[دابه]]، [[خروج قائم]]، [[طلوع خورشید از مغرب]]، [[نزول عیسی]]، [[خسوف در مشرق]]، [[خسوف در جزیرة العرب]]، و آتشی که از مرکز عدن شعله میکشد و [[مردم]] را به سوی بیابان [[محشر]] [[هدایت]] میکند<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۰۹. غیبت شیخ طوسی، ص ۲۶۷.</ref> و [[امام باقر|امام محمّد باقر]] {{ع}} فرموده است: در [[کوفه]]، پرچمهای سیاهی که از [[خراسان]] بیرون آمده است، فرود میآید، و وقتی [[مهدی]] {{ع}} ظاهر شد برای [[بیعت]] گرفتن به سوی آن میفرستد<ref> غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۴.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۷۰ تا ۱۷۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۱۶: | خط ۴۱۶: | ||
«آنچه از مجموع [[روایات]] بهدست میآید، [[علائم ظهور]] به دو دسته تقسیم میشوند، [[علائم]] غیر حتمی و حتمی<ref>فضیل بن یسار از [[امام باقر]]{{ع}} روایت کرده که: [[نشانههاى ظهور]] دو دسته است؛ یکى نشانههاى غیر حتمى و دیگرى نشانههاى حتمى...؛ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، ترجمه جواد غفارى، کتابخانه صدوق، باب ۱۸، ص۴۲۹.</ref>؛ که اینک اختصارا هر کدام بیان میشود: | «آنچه از مجموع [[روایات]] بهدست میآید، [[علائم ظهور]] به دو دسته تقسیم میشوند، [[علائم]] غیر حتمی و حتمی<ref>فضیل بن یسار از [[امام باقر]]{{ع}} روایت کرده که: [[نشانههاى ظهور]] دو دسته است؛ یکى نشانههاى غیر حتمى و دیگرى نشانههاى حتمى...؛ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، ترجمه جواد غفارى، کتابخانه صدوق، باب ۱۸، ص۴۲۹.</ref>؛ که اینک اختصارا هر کدام بیان میشود: | ||
*'''[[علائم غیرحتمی]]:''' مقصود از [[علائم غیرحتمی]] آن است که حوادثی بهطور مطلق و حتم از نشانههای [[ظهور]] نیست، بلکه مشروط به شرطی است که اگر آن شرط تحقق یابد مشروط نیز متحقق میشود و اگر شرط مفقود شود مشروط نیز تحقق نمییابد. و لذا مسلّم است علائمی که در مورد حتمی بودن آنها نصّی نداشته باشیم، احتمال رخ دادن آنها نیز وجود دارد. اما [[علائم غیرحتمی]] بسیارند که به یک [[روایت]] از [[امام صادق]] {{ع}} اکتفا میکنیم. [[امام صادق]] {{ع}} به یکی از [[یاران]] خود فرمود: | |||
:::::#هرگاه دیدی که [[حق]] بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛ | :::::#هرگاه دیدی که [[حق]] بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛ | ||
:::::#و مشاهده کردی که: [[ظلم و ستم]] فراگیر شده است؛ | :::::#و مشاهده کردی که: [[ظلم و ستم]] فراگیر شده است؛ | ||
خط ۵۲۷: | خط ۵۲۷: | ||
این [[روایت]] گوشههایی از [[مفاسد]] [[جهان]] در آستانه [[قیام]] و [[انقلاب]] بزرگ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را بیان داشته است. البته [[روایات]] فراوانی در این زمینه وجود دارد که علاقمندان میتوانند به منابع مراجعه فرمایند. | این [[روایت]] گوشههایی از [[مفاسد]] [[جهان]] در آستانه [[قیام]] و [[انقلاب]] بزرگ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را بیان داشته است. البته [[روایات]] فراوانی در این زمینه وجود دارد که علاقمندان میتوانند به منابع مراجعه فرمایند. | ||
*'''[[علائم حتمی]]:''' منظور از [[علائم حتمی]] آن است که به هیچ قید و شرطی مشروط نیست و قبل از [[ظهور]] باید واقع شود؛ که با استفاده از [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} بدین ترتیب است [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "پیش از [[ظهور]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} پنج نشانه حتمی است؛ [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[ندای آسمانی|صیحه آسمانی]]، قتل [[نفس زکیه]] و فرو رفتن در بیابان»<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، دفتر انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، ص۶۵۰.</ref>. | |||
و نیز او فرموده: "وقوع [[ندای آسمانی|ندا]] از امور حتمی است، و [[سفیانی]] از امور حتمی است، و [[یمانی]] از امور حتمی است، و کشته شدن [[نفس زکیه]] از امور حتمی است، و کف دستی که از افق [[آسمان]] بیرون آید از امور حتمی است". و اضافه فرمود: "و نیز وحشتی در [[ماه رمضان]] است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به [[وحشت]] انداخته و دوشیزگان پردهنشین را از پشت پرده بیرون میآورد»<ref>ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، پیشین، باب ۱۴، ص۳۶۵.</ref>. | و نیز او فرموده: "وقوع [[ندای آسمانی|ندا]] از امور حتمی است، و [[سفیانی]] از امور حتمی است، و [[یمانی]] از امور حتمی است، و کشته شدن [[نفس زکیه]] از امور حتمی است، و کف دستی که از افق [[آسمان]] بیرون آید از امور حتمی است". و اضافه فرمود: "و نیز وحشتی در [[ماه رمضان]] است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به [[وحشت]] انداخته و دوشیزگان پردهنشین را از پشت پرده بیرون میآورد»<ref>ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، پیشین، باب ۱۴، ص۳۶۵.</ref>. | ||
خط ۶۷۴: | خط ۶۷۴: | ||
«در [[جوامع روایی]] [[شیعه]] و [[سنی]]، از امور متعددی به عنوان "[[علائم ظهور]]" یاد شده است. منظم ساختن این [[نشانهها]] در ضمنِ تقسیم و دستهبندی آنها، فوایدی را در پی دارد که بر اهل دقت پوشیده نیست. [[نشانههای ظهور]] را از زوایای مختلفی میتوان نگریست؛ مثلاً از لحاظ [[پیوستگی]] و گسستگی نسبت به [[ظهور]]، [[علائم منفصل]] و [[علائم متصل]] - و به تعبیر دیگر [[علائم]] پیش از [[ظهور]] و [[علائم]] مقارن با [[ظهور]] - را تشکیل میدهند و از نظر [[میزان]] قطعیت، به [[علائم]] محتوم و [[علائم]] مشروط انقسام مییابند و از جهت طبیعی و انسانی بودن و شخصی یا عمومی بودن سه دسته "حوادث [[خارق العاده]]"، "اوضاع عمومی اجتماعات بشری" و "متخاصمان؛ نیروها و چهره ها" را تشکیل میدهند. پیش از ذکر [[علائم]]، دو نکته را خاطر نشان میکنیم: | «در [[جوامع روایی]] [[شیعه]] و [[سنی]]، از امور متعددی به عنوان "[[علائم ظهور]]" یاد شده است. منظم ساختن این [[نشانهها]] در ضمنِ تقسیم و دستهبندی آنها، فوایدی را در پی دارد که بر اهل دقت پوشیده نیست. [[نشانههای ظهور]] را از زوایای مختلفی میتوان نگریست؛ مثلاً از لحاظ [[پیوستگی]] و گسستگی نسبت به [[ظهور]]، [[علائم منفصل]] و [[علائم متصل]] - و به تعبیر دیگر [[علائم]] پیش از [[ظهور]] و [[علائم]] مقارن با [[ظهور]] - را تشکیل میدهند و از نظر [[میزان]] قطعیت، به [[علائم]] محتوم و [[علائم]] مشروط انقسام مییابند و از جهت طبیعی و انسانی بودن و شخصی یا عمومی بودن سه دسته "حوادث [[خارق العاده]]"، "اوضاع عمومی اجتماعات بشری" و "متخاصمان؛ نیروها و چهره ها" را تشکیل میدهند. پیش از ذکر [[علائم]]، دو نکته را خاطر نشان میکنیم: | ||
*'''نکته اول:''' مأخذ برخی از [[علائم]]، [[خبر واحد]] یا [[احادیث]] مجهول و [[روایات]] مقطوعه و مرفوعه میباشد، هرچند نگارنده در این مکتوب، همه [[علائم]] را ذکر نمیکند و به ذکر علائمی که اکثراً در کتب متعدد و معتبر روایی وارد شده، بسنده میکند ولی به هر روی تضمینی برای عدم راهیابی نشانههای ضعیف السند وجود ندارد؛ البته [[قدر]] متیقن از نشانههای محتوم در میان مجموعه [[علائم]]، قابل تحصیل و تشخیص است. | |||
*'''نکته دوم:''' لسان [[روایات]] در پارهای از [[علائم]] به احتمال زیاد، زبان نمادین یا به اصطلاح سمبلیک است. بر این اساس، مدلول مطابقی برخی از واژگان مراد نیست، بلکه معنای کنایی و استعاری مقصود [[معصوم]]{{ع}} بوده است که در قست پایانی این فصل و ضمن نکته پنجم نمونه برجستهای از آن ارائه خواهد شد. | |||
*'''[[علائم متصل]] و نشانههای منفصل:''' نخست به ذکر [[علائم متصل]] که همان نشانههای مقارن [[ظهور]] هستند میپردازیم و سپس [[علائم منفصل]] را در قالب سه دسته بیان میکنیم. | |||
*'''الف)[[علائم]] پسینی (نشانههای متصل)''' | |||
:::::#علامت سال [[ظهور]] آن است که عدد آن فرد (یعنی مختوم به ۱، ۳، ۵، ۷ یا ۹) میباشد و علامت روز [[ظهور]] آن است که شنبه مصادف با [[عاشورا]] (دهم [[محرم]]) خواهد بود<ref>الارشاد، مفید، ج ۲، ص ۳۷۹؛ اِعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص ۴۲۹؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۵۲ و ۴۵۳؛ کشف الغمه، ج ۲، صص ۳۶۰ و ۴۵۹؛ القطر الشهدی فی اوصاف المهدی، الحلوانی، ص ۵۰؛ الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، ص ۲۹۱؛ نوادر الاخبار فی ما یتعلق باصول الدین، فیض کاشانی، ص ۲۹۹؛ بحارالانوار، مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۹۱؛ العطر الوردی، بلبیسی، ص ۵۱.</ref>. | :::::#علامت سال [[ظهور]] آن است که عدد آن فرد (یعنی مختوم به ۱، ۳، ۵، ۷ یا ۹) میباشد و علامت روز [[ظهور]] آن است که شنبه مصادف با [[عاشورا]] (دهم [[محرم]]) خواهد بود<ref>الارشاد، مفید، ج ۲، ص ۳۷۹؛ اِعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص ۴۲۹؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۵۲ و ۴۵۳؛ کشف الغمه، ج ۲، صص ۳۶۰ و ۴۵۹؛ القطر الشهدی فی اوصاف المهدی، الحلوانی، ص ۵۰؛ الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، ص ۲۹۱؛ نوادر الاخبار فی ما یتعلق باصول الدین، فیض کاشانی، ص ۲۹۹؛ بحارالانوار، مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۹۱؛ العطر الوردی، بلبیسی، ص ۵۱.</ref>. | ||
:::::#صبح روز [[ظهور]]، افراد زیر بالش خود صحیفهای مییابند که بر آن نوشته شده: {{عربی|"ٌ طاعَةٌ مَعْرُوفَة"}}<ref>اکمال الدین، صدوق، ج ۲، ص ۶۵۴؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۰؛ العدد القویه، علی بن یوسف الحلی، ص ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۵؛ منتخب الانوارالمضیئه، ص ۳۱۱.</ref>. | :::::#صبح روز [[ظهور]]، افراد زیر بالش خود صحیفهای مییابند که بر آن نوشته شده: {{عربی|"ٌ طاعَةٌ مَعْرُوفَة"}}<ref>اکمال الدین، صدوق، ج ۲، ص ۶۵۴؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۰؛ العدد القویه، علی بن یوسف الحلی، ص ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۵؛ منتخب الانوارالمضیئه، ص ۳۱۱.</ref>. | ||
خط ۶۸۴: | خط ۶۸۴: | ||
:::::#[[جبرئیل]] {{ع}} از سمت راست و [[میکائیل]] {{ع}} از چپ، [[حضرت]] را مشایعت میکنند<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ۲۶۸؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۸۰؛ اعلام الوری، ص ۴۶۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۱ و ۳۰۸ و در منابع [[اهل سنت]] با اختلافی اندک: القطر الشهدی، ص ۶۴؛ العطر الوردی، ص ۶۴؛ عقد الدرر، صص ۱۳۶ و ۱۵۷.</ref>.و [[جبرئیل]] خروش بر میآورد: {{عربی|"البیعه لله}}<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۹؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۶۰؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.</ref>. | :::::#[[جبرئیل]] {{ع}} از سمت راست و [[میکائیل]] {{ع}} از چپ، [[حضرت]] را مشایعت میکنند<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ۲۶۸؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۸۰؛ اعلام الوری، ص ۴۶۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۱ و ۳۰۸ و در منابع [[اهل سنت]] با اختلافی اندک: القطر الشهدی، ص ۶۴؛ العطر الوردی، ص ۶۴؛ عقد الدرر، صص ۱۳۶ و ۱۵۷.</ref>.و [[جبرئیل]] خروش بر میآورد: {{عربی|"البیعه لله}}<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۹؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۶۰؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.</ref>. | ||
:::::#همزمان با سال [[ظهور]]، مردمان [[شاهد]] بیست و چهار نوبت بارش [[باران]] و [[رحمت الهی]] و سرسبزی و طراوت [[زمین]] و پدید آمدن [[برکات]] بیشمار خواهند بود<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ بشاره المصطفی، ص ۳۸۳؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۳؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۰ و ظهور برکات بیشمار: القول المختصر، ابن حجر هیتمی، ص ۵۶؛ تذکره الحفاظ، الذهبی، ج ۳، ص ۸۳۸؛ ینابیع الموده، ص ۴۶۷؛ منتخب کنزالعمال، ج ۶، ص ۳۲؛ مشکاه المصابیح، خطیب تبریزی، ج ۳، ص ۲۴؛ الصواعق المحرقه، ابن حجرهیتمی، ص ۹۷؛ المستدرک علی الصیحین، حاکم نیشابوری، ج ۴، صص ۵۵۷ و ۵۵۸؛ البیان، کنجی، ص ۳۱۶؛ مشارق الأنوار، حمزاوی، ص ۱۵۲؛ اسعاف الراغبین، صبان، ص ۱۴۸؛ مصابیح السنه، بغوی، ج ۲، ص ۱۳۴؛ عقد الدرر، صص ۷۳ و ۹۲؛ الفصول المهمه، صص ۲۸۸ و ۲۸۹ و ۳۰۰.</ref>. | :::::#همزمان با سال [[ظهور]]، مردمان [[شاهد]] بیست و چهار نوبت بارش [[باران]] و [[رحمت الهی]] و سرسبزی و طراوت [[زمین]] و پدید آمدن [[برکات]] بیشمار خواهند بود<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ بشاره المصطفی، ص ۳۸۳؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۳؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۰ و ظهور برکات بیشمار: القول المختصر، ابن حجر هیتمی، ص ۵۶؛ تذکره الحفاظ، الذهبی، ج ۳، ص ۸۳۸؛ ینابیع الموده، ص ۴۶۷؛ منتخب کنزالعمال، ج ۶، ص ۳۲؛ مشکاه المصابیح، خطیب تبریزی، ج ۳، ص ۲۴؛ الصواعق المحرقه، ابن حجرهیتمی، ص ۹۷؛ المستدرک علی الصیحین، حاکم نیشابوری، ج ۴، صص ۵۵۷ و ۵۵۸؛ البیان، کنجی، ص ۳۱۶؛ مشارق الأنوار، حمزاوی، ص ۱۵۲؛ اسعاف الراغبین، صبان، ص ۱۴۸؛ مصابیح السنه، بغوی، ج ۲، ص ۱۳۴؛ عقد الدرر، صص ۷۳ و ۹۲؛ الفصول المهمه، صص ۲۸۸ و ۲۸۹ و ۳۰۰.</ref>. | ||
*'''ب) [[علائم]] پیشینی (نشانههای منفصل):'''[[علائم منفصل]] یا پیشینی [[ظهور]] خود به سه دسته "حوادث [[خارق العاده]]"، "اوضاع عمومی اجتمات بشری" و "متخاصمان؛ نیروها و چهرهها" انقسام مییابد که در اینجا بخشی از [[علائم]] هر دسته را ذکر میکنیم: | |||
*'''حوادث [[خارق العاده]]''' | |||
:::::#[[کسوف]] [[خورشید]] در نیمه [[رمضان]] و [[خسوف]] ماه در آخر آن ( بر خلاف [[قوانین]] حرکات طبیعی اجرام آسمانی)<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الکافی، کلینی، ج ۸، صص ۱۷۹ و ۱۸۰؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۱؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۴؛ العدد القویه، ص ۶۶؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۸؛ الصراط المستقیم، زین الدین نباطی، ج ۲، ص ۲۴۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۸؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۱۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۳ و در منابع [[اهل سنت]] قریب به آن: القطر الشهدی، ص ۶۳؛ العطر الوردی، ص ۶۳؛ عقد الدرر، ص ۹۸ و در برخی نصوص [[اهل سنت]] به جای ماه رمضان، ماه شعبان ذکر شده است: العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸.</ref>. | :::::#[[کسوف]] [[خورشید]] در نیمه [[رمضان]] و [[خسوف]] ماه در آخر آن ( بر خلاف [[قوانین]] حرکات طبیعی اجرام آسمانی)<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الکافی، کلینی، ج ۸، صص ۱۷۹ و ۱۸۰؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۱؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۴؛ العدد القویه، ص ۶۶؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۸؛ الصراط المستقیم، زین الدین نباطی، ج ۲، ص ۲۴۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۸؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۱۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۳ و در منابع [[اهل سنت]] قریب به آن: القطر الشهدی، ص ۶۳؛ العطر الوردی، ص ۶۳؛ عقد الدرر، ص ۹۸ و در برخی نصوص [[اهل سنت]] به جای ماه رمضان، ماه شعبان ذکر شده است: العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸.</ref>. | ||
:::::#فرو رفتن [[زمین]] در سرزمین "[[بیداء|البیداء]]" (میان [[مکه]] و [[مدینه]]) و قریه "[[جابیه]]"<ref>الارشاد، ج ۲ ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۵ و ۱۸۷؛ مجمع البیان، طبرسی، ج ۴، ص ۳۹۸؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۶؛ ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، صص ۶۴۹ و ۶۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱ و در منابع [[اهل سنت]]: عقد الدرر، مقدسی، صص ۸۵ و ۱۱۷ و ۱۱۸ و ۱۲۴ و ۱۲۹؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۵۱؛ القول المختصر، ص ۵۶؛ سنن ابی داود، ج ۴، ص ۱۵۲؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۶، ص ۳۱۶؛ منتخب کنز العمال، ج ۶، ص ۳۱؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۱۶؛ اشعه اللمعات، ج ۴، ص ۳۳۸.</ref> و قریه "[[حرستا|حَرَسْتا]]"<ref>الغیبة، طوسی، ص ۴۶۱؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۱ و در منابع [[اهل سنت]]: القطر الشهدی، الحلوانی، ص ۶۱؛ العطر الوردی، بلبیسی، ص ۶۱ به نقل از: القول المختصر هیمتی؛ عقد الدرر، ص ۱۲۷.</ref>. | :::::#فرو رفتن [[زمین]] در سرزمین "[[بیداء|البیداء]]" (میان [[مکه]] و [[مدینه]]) و قریه "[[جابیه]]"<ref>الارشاد، ج ۲ ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۵ و ۱۸۷؛ مجمع البیان، طبرسی، ج ۴، ص ۳۹۸؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۶؛ ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، صص ۶۴۹ و ۶۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱ و در منابع [[اهل سنت]]: عقد الدرر، مقدسی، صص ۸۵ و ۱۱۷ و ۱۱۸ و ۱۲۴ و ۱۲۹؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۵۱؛ القول المختصر، ص ۵۶؛ سنن ابی داود، ج ۴، ص ۱۵۲؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۶، ص ۳۱۶؛ منتخب کنز العمال، ج ۶، ص ۳۱؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۱۶؛ اشعه اللمعات، ج ۴، ص ۳۳۸.</ref> و قریه "[[حرستا|حَرَسْتا]]"<ref>الغیبة، طوسی، ص ۴۶۱؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۱ و در منابع [[اهل سنت]]: القطر الشهدی، الحلوانی، ص ۶۱؛ العطر الوردی، بلبیسی، ص ۶۱ به نقل از: القول المختصر هیمتی؛ عقد الدرر، ص ۱۲۷.</ref>. | ||
خط ۶۹۳: | خط ۶۹۳: | ||
:::::#[[صیحه آسمانی]] در [[ماه رمضان]] و ندای غیبی هاتفی که نام [[حضرت]] و نام پدر بزرگوارشان را فریاد میکند<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۲؛ ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ص ۳۲۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۷۰؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۳۳ و ۴۳۴؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۵۵ و ۳۶۰؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۲۸؛ الکافی، ج ۸، صص ۲۰۹ و ۲۵۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۶۴؛ الاختصاص، مفید ص ۲۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۸ و در منابع [[اهل سنت]]: الفصول المهمه، ص ۳۱۰؛ عقد الدرر، صص ۱۳۹ و ۱۴۰ و ۱۴۴ و ۱۴۵.</ref>. | :::::#[[صیحه آسمانی]] در [[ماه رمضان]] و ندای غیبی هاتفی که نام [[حضرت]] و نام پدر بزرگوارشان را فریاد میکند<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۲؛ ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ص ۳۲۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۷۰؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۳۳ و ۴۳۴؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۵۵ و ۳۶۰؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۲۸؛ الکافی، ج ۸، صص ۲۰۹ و ۲۵۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۶۴؛ الاختصاص، مفید ص ۲۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۸ و در منابع [[اهل سنت]]: الفصول المهمه، ص ۳۱۰؛ عقد الدرر، صص ۱۳۹ و ۱۴۰ و ۱۴۴ و ۱۴۵.</ref>. | ||
:::::#مرگهای سرخ و سپیدی که پیش از [[ظهور]] [[حضرت]] بسیاری از مردمان را هلاک میسازد<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۶۵۵؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ العدد القویه، ص ۶۱؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۷۲۳؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۳۸؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۱۱؛ و در منابع [[اهل سنت]]: الفصول المهمه، ص ۳۰۱.</ref>. | :::::#مرگهای سرخ و سپیدی که پیش از [[ظهور]] [[حضرت]] بسیاری از مردمان را هلاک میسازد<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۶۵۵؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ العدد القویه، ص ۶۱؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۷۲۳؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۳۸؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۱۱؛ و در منابع [[اهل سنت]]: الفصول المهمه، ص ۳۰۱.</ref>. | ||
*'''اوضاع عمومی [[جوامع بشری]]:'''[[احادیث]] بسیاری در کتب روایی [[شیعی]] و [[سنی]] وارد شده که اوضاع و احوال [[حاکم]] بر حیات عمومی نوع [[بشر]] را در سطح بینالمللی، تیره و نابسامان و اسفناک ترسیم میکند. به گوشهای از آنها اشاره میکنیم: | |||
:::::#زوال [[علم]] و [[معرفت]] و [[خردورزی]] و انتشار [[جهالت]] و [[تقلید]]<ref>الکافی، ج ۱، صص ۳۱ - ۳۶؛ الملاحم والفتن، سید ابن طاووس، صص ۱۰۵ و ۱۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۲ و ج ۵۳، صص ۱۴۰ و ۱۴۱؛ الزام الناصب، ص ۶۴؛ و درمنابع [[اهل سنت]]: صحیح مسلم، ج ۸، ص ۵۷.</ref>. | :::::#زوال [[علم]] و [[معرفت]] و [[خردورزی]] و انتشار [[جهالت]] و [[تقلید]]<ref>الکافی، ج ۱، صص ۳۱ - ۳۶؛ الملاحم والفتن، سید ابن طاووس، صص ۱۰۵ و ۱۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۲ و ج ۵۳، صص ۱۴۰ و ۱۴۱؛ الزام الناصب، ص ۶۴؛ و درمنابع [[اهل سنت]]: صحیح مسلم، ج ۸، ص ۵۷.</ref>. | ||
:::::#[[شیوع فساد]] مالی و جنسی و قتل و [[غارت]] و [[شهادت]] به [[دروغ]]<ref>الکافی، ج ۸، صص ۳۱ - ۳۶؛ تحف العقول، حرانی، ص ۴۳؛ اعلام الوری، ص ۴۳۱؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲ و در منابع [[اهل سنت]]: العطر الوردی، ص ۵۸؛ عقد الدرر، ص ۱۵۵؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۲، ص ۴۱۸؛ نور الابصار، شبلنجی، ص ۱۷۲.</ref>. | :::::#[[شیوع فساد]] مالی و جنسی و قتل و [[غارت]] و [[شهادت]] به [[دروغ]]<ref>الکافی، ج ۸، صص ۳۱ - ۳۶؛ تحف العقول، حرانی، ص ۴۳؛ اعلام الوری، ص ۴۳۱؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲ و در منابع [[اهل سنت]]: العطر الوردی، ص ۵۸؛ عقد الدرر، ص ۱۵۵؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۲، ص ۴۱۸؛ نور الابصار، شبلنجی، ص ۱۷۲.</ref>. | ||
خط ۷۰۰: | خط ۷۰۰: | ||
:::::#بیرونقی [[نماز]] و [[عبادت]] و رونق یافتن [[دروغگویی]] و بیثباتی [[مردم]] در [[دین]] خود<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۱۳۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۱۰۱ و ۲۵۷ و ۲۶۴؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۴؛ و در منابع [[اهل سنت]]: العطر الوردی، ص ۵۵؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۹؛ عقد الدرر، ص ۱۵۵.</ref>. | :::::#بیرونقی [[نماز]] و [[عبادت]] و رونق یافتن [[دروغگویی]] و بیثباتی [[مردم]] در [[دین]] خود<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۱۳۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۱۰۱ و ۲۵۷ و ۲۶۴؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۴؛ و در منابع [[اهل سنت]]: العطر الوردی، ص ۵۵؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۹؛ عقد الدرر، ص ۱۵۵.</ref>. | ||
:::::#تشبه زنان به مردان و مردان به زنان<ref>اعلام الوری، ص ۴۳۳؛ المحجه البیضاء، ج ۳، ص ۳۴۲؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۳؛ نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۴۷۴؛ مثیر الأحزان، الجواهری، ص ۲۹۸؛ الزام الناصب، ص ۱۸۰؛ بشارة الاسلام، صص ۲۶ و ۴۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۲۶۳ و ۲۶۴؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۳۴.</ref>. | :::::#تشبه زنان به مردان و مردان به زنان<ref>اعلام الوری، ص ۴۳۳؛ المحجه البیضاء، ج ۳، ص ۳۴۲؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۳؛ نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۴۷۴؛ مثیر الأحزان، الجواهری، ص ۲۹۸؛ الزام الناصب، ص ۱۸۰؛ بشارة الاسلام، صص ۲۶ و ۴۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۲۶۳ و ۲۶۴؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۳۴.</ref>. | ||
*'''متخاصمان (نیروها و چهرهها):''' در [[احادیث]] باب [[علائم ظهور]]، بخشی از نشانههای آغاز [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} به [[تبیین]] و ترسیم چهرههای دو اردوگاه [[حق]] و [[باطل]] و [[رهبران]] برجسته [[سیاسی]] و [[فکری]] آنها و عملکرد [[سپاهیان]] این دو جبهه اختصاص یافته است. پارهای از آنها را بیان میکنیم: | |||
:::::#[[خروج سفیانی]]<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، صص ۶۵۰ و ۶۵۱؛ الکافی، ج ۸، صص ۲۲۰ و ۲۵۸ و ۲۷۲؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۵۰ و ۱۱۵۵ و ۱۱۵۹؛ تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۱۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۶۴ و ج ۲، ص ۵۲؛ الاختصاص، ص ۲۵۶؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۵ و ۱۷۶ و ۱۸۰ و ۱۸۷؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۴ و ۴۴۹ و ۴۵۰ و ۴۶۲ و ۴۶۳؛ الارشاد، ج ۲، صص ۳۶۸ و ۳۷۱ و ۳۷۳؛ منتخب الانوار المضیئه، صص ۳۰۶ و ۳۱۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۵۵ و ۳۵۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۲۲۱ و ۲۷۱ و ۲۷۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، صص ۷۲۰ - ۷۲۳ و ۷۲۵ - ۷۳۳ و ۷۳۵؛ نوادرالاخبار، ص ۲۹۰؛ الملاحم و الفتن، ابواب ۸۶ و ۸۷ و ۸۸ و ۹۱، صص ۵۰ و ۵۱ و ۶۴ و ۶۵ و در منابع [[اهل سنت]]: مستدرک الحاکم، ج ۴، ص ۵۲۰؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۶۷ و ۱۳۴ و ۱۳۵؛ ینابع الموده، ص ۴۴۰؛ عقد الدرر، صص ۱۰۶ - ۱۰۸ و ۱۱۲ - ۱۳۷.</ref>؛ نام این فرد پلید که [[رهبری]] جبهه [[باطل]] و نیروهای مهدیستیز را به عهده خواهد داشت، [[عثمان بن عنبسه بن ابی سفیان]] است که از [[ابوسفیان]] [[مشرک]] معروف صدر [[اسلام]] نَسَب میبرد. و همو لشکری را تجهیز نموده برای مقابله با [[امام مهدی|امام]] به سوی [[مکه]] روانه میکند که [[زمین]] در صحرای [[بیداء|البیداء]]، آنان را در کام خود میکشد. به مدت ۹ ماه بر نواحی پنجگانه [[دمشق]]، [[حمص]]، [[اردن]]، [[حلب]] و قنسرین [[حکومت]] خواهد کرد و خونهای زیادی را خواهد ریخت تا این که سرانجام در منطقه [[فلسطین]] شرقی به دست [[سپاهیان]] [[امام زمان|صاحب الزمان]] {{ع}} [[اسیر]] شده و در کنار دریاچه "طبریه" چونان گوسفندی سر از بدنش جدا میگردد. | :::::#[[خروج سفیانی]]<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، صص ۶۵۰ و ۶۵۱؛ الکافی، ج ۸، صص ۲۲۰ و ۲۵۸ و ۲۷۲؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۵۰ و ۱۱۵۵ و ۱۱۵۹؛ تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۱۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۶۴ و ج ۲، ص ۵۲؛ الاختصاص، ص ۲۵۶؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۵ و ۱۷۶ و ۱۸۰ و ۱۸۷؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۴ و ۴۴۹ و ۴۵۰ و ۴۶۲ و ۴۶۳؛ الارشاد، ج ۲، صص ۳۶۸ و ۳۷۱ و ۳۷۳؛ منتخب الانوار المضیئه، صص ۳۰۶ و ۳۱۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۵۵ و ۳۵۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۲۲۱ و ۲۷۱ و ۲۷۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، صص ۷۲۰ - ۷۲۳ و ۷۲۵ - ۷۳۳ و ۷۳۵؛ نوادرالاخبار، ص ۲۹۰؛ الملاحم و الفتن، ابواب ۸۶ و ۸۷ و ۸۸ و ۹۱، صص ۵۰ و ۵۱ و ۶۴ و ۶۵ و در منابع [[اهل سنت]]: مستدرک الحاکم، ج ۴، ص ۵۲۰؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۶۷ و ۱۳۴ و ۱۳۵؛ ینابع الموده، ص ۴۴۰؛ عقد الدرر، صص ۱۰۶ - ۱۰۸ و ۱۱۲ - ۱۳۷.</ref>؛ نام این فرد پلید که [[رهبری]] جبهه [[باطل]] و نیروهای مهدیستیز را به عهده خواهد داشت، [[عثمان بن عنبسه بن ابی سفیان]] است که از [[ابوسفیان]] [[مشرک]] معروف صدر [[اسلام]] نَسَب میبرد. و همو لشکری را تجهیز نموده برای مقابله با [[امام مهدی|امام]] به سوی [[مکه]] روانه میکند که [[زمین]] در صحرای [[بیداء|البیداء]]، آنان را در کام خود میکشد. به مدت ۹ ماه بر نواحی پنجگانه [[دمشق]]، [[حمص]]، [[اردن]]، [[حلب]] و قنسرین [[حکومت]] خواهد کرد و خونهای زیادی را خواهد ریخت تا این که سرانجام در منطقه [[فلسطین]] شرقی به دست [[سپاهیان]] [[امام زمان|صاحب الزمان]] {{ع}} [[اسیر]] شده و در کنار دریاچه "طبریه" چونان گوسفندی سر از بدنش جدا میگردد. | ||
:::::#[[ظهور]] شصت [[کذاب]] که مدعی نبوتاند<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۹؛ الغیبة، طوسی، ج ۴، ص ۴۳۴؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۴۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹ و در منابع [[اهل سنت]]: جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ عقد الدرر، ص ۱۵۴.</ref>. | :::::#[[ظهور]] شصت [[کذاب]] که مدعی نبوتاند<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۹؛ الغیبة، طوسی، ج ۴، ص ۴۳۴؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۴۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹ و در منابع [[اهل سنت]]: جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ عقد الدرر، ص ۱۵۴.</ref>. | ||
خط ۷۱۷: | خط ۷۱۷: | ||
| پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | | پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«در برخی [[روایات]]، از اهالی [[طالقان]] به عنوان [[یاران]] و [[اصحاب]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[تجلیل]] شده است. از [[امام صادق]]{{ع}} در مورد اهالی [[طالقان]] [[نقل]] شده است که فرمود: "در [[طالقان]] گنجهایی ست که از طلا و نقره نیستند؛ بلکه اسبان زیبا و تندرو و مردان چابک سوار و نشان داری هستند که [[خداوند]] آنان را از دورترین بلاد پیرامون یک دیگر جمع خواهد کرد؛ به تعداد [[اصحاب بدر]] سیصد وسیزده مرداند"<ref>{{عربی|" وَ لَهُ كُنُوزٌ لَا ذَهَبٌ وَ لَا فِضَّةٌ إِلَّا خُيُولٌ مُطَهَّمَةٌ وَ رِجَالٌ مُسَوَّمَةٌ يَجْمَعُ اللَّهُ لَهُ مِنْ أَقَاصِي الْبِلَادِ عَلَى عَدَدِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا "}}؛ إعلام الوری، ص ۴۰۳؛ الزام الناصب، ج۲، ص۲۹۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>. هم چنین از [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} [[نقل]] شده است: خوشا به حال [[طالقان]]، که از برای [[خداوند عزوجل]] در آن گنجهایی است، نه از جنس طلا و نقره؛ بلکه مردانی هستند اهل [[ایمان]]، که [[خدا]] را از روی [[معرفت]] شناختهاند. آنان [[انصار]] و [[یاوران]] [[مهدی]] در [[آخرالزمان]] هستند"<ref>{{عربی|" وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَان"}}؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۸۷.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۱۸۵ - ۱۸۶.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۳۲: | خط ۷۳۲: | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]] در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]] در اینباره گفته است: | ||
*«از [[روایات]] استفاده میشود: پنج حادثه مهم از [[نشانههای حتمی ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است (...): ۱. [[خروج سفیانی]]؛ ۲. [[خسف به بیداء]]؛ ۳. [[خروج یمانی]]؛ ۴. [[قتل نفس زکیه]]؛ ۵. [[ندای آسمانی]]<ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۰.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۶- ۲۲۹.</ref>. | |||
*«در برابر نشانههای حتمی، نشانههای غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی [[مقید]] و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آنها، پدید میآید. به عبارت دیگر، نشانههای غیر حتمی، شاید پدید آید و شاید بدون پیدایش آنها [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند. پارهای از نشانههای غیر حتمی از این قرار است: ۱. [[مرگ]] و میرها، زلزلهها و جنگها و آشوبهای فراگیر؛ ۲. [[خسوف و کسوف]] نابههنگام؛ ۳. بارش بارانهای فراوان و ...<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۵۹: | خط ۷۵۹: | ||
| پاسخدهنده = مجتبی تونهای | | پاسخدهنده = مجتبی تونهای | ||
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«طلوع [[ستاره دنبالهدار]] از [[نشانههای ظهور]] است<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۷.</ref>. در [[روایات]] آمده است: [[مهدی]] {{ع}} پس از غیبتی طولانی، همزمان با طلوع ستارهای سرخ و ویرانی [[ری]] و [[خسف]] [[زوراء]] [[ظهور]] میکند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶؛ الزام الناصب، ص ۱۸۸.</ref>. ستارهای از [[مشرق]] طلوع میکند که دنباله درخشانی دارد<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۷.</ref>. | |||
طلوع ستارهای دنبالهدار، [[ملت]] [[عرب]] را به [[وحشت]] میاندازد و آن ستارهای است که در طرف [[مشرق]] ظاهر میشود و همانند ماه میدرخشد. سپس دنبالهاش برمیگردد و نزدیک میشود که دو سرش به یکدیگر برسد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳.</ref>. | طلوع ستارهای دنبالهدار، [[ملت]] [[عرب]] را به [[وحشت]] میاندازد و آن ستارهای است که در طرف [[مشرق]] ظاهر میشود و همانند ماه میدرخشد. سپس دنبالهاش برمیگردد و نزدیک میشود که دو سرش به یکدیگر برسد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳.</ref>. | ||
::::::پر واضح است که [[ترس]] و [[وحشت]] [[عرب]] از ستاره نیست، بلکه از حوادث جانکاهی است که همزمان با طلوع ستاره روی میدهد. [[رسول اکرم]] {{صل}} میفرماید: هنگامی که پل در [[بغداد]] زده شد و ستارههای دنبالهدار از [[مشرق]] طلوع کرد، در کنار آن پل گروهگروه کشته میشوند<ref>محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳؛ بشارة الاسلام، ص ۶۰.</ref>. در کتاب [[روزگار رهایی]] آمده است: احتمال میرود که [[پیامبر]] {{صل}} با تعبیر [[ستاره دنبالهدار]]، هواپیماهای جنگی را [[اراده]] کند که به دنبال خود [[دود]] غلیظی به جای میگذارند و شاید منظور همان [[ستاره دنبالهدار]] باشد که در [[احادیث]] فراوانی از آن بحث شده است و خود، نشانه [[نزدیک شدن ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] است<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۲.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۹۵.</ref>. | ::::::پر واضح است که [[ترس]] و [[وحشت]] [[عرب]] از ستاره نیست، بلکه از حوادث جانکاهی است که همزمان با طلوع ستاره روی میدهد. [[رسول اکرم]] {{صل}} میفرماید: هنگامی که پل در [[بغداد]] زده شد و ستارههای دنبالهدار از [[مشرق]] طلوع کرد، در کنار آن پل گروهگروه کشته میشوند<ref>محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳؛ بشارة الاسلام، ص ۶۰.</ref>. در کتاب [[روزگار رهایی]] آمده است: احتمال میرود که [[پیامبر]] {{صل}} با تعبیر [[ستاره دنبالهدار]]، هواپیماهای جنگی را [[اراده]] کند که به دنبال خود [[دود]] غلیظی به جای میگذارند و شاید منظور همان [[ستاره دنبالهدار]] باشد که در [[احادیث]] فراوانی از آن بحث شده است و خود، نشانه [[نزدیک شدن ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] است<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۲.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۹۵.</ref>. | ||
*«پدیدار شدن [[سرخی در آسمان]] و گسترش آن در آفاق [[آسمان]]، از [[نشانههای ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} یاد شده است<ref>ارشاد مفید، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰.</ref>. این رخداد ممکن است انعکاس پرتو [[خورشید]] در افق یا فضا باشد و این از آثار و نشانههای [[خشم]] [[خدا]] بر زمینیان است که نظیر آن در [[عاشورا]] پس از [[شهادت امام حسین]] {{ع}} پدیدار شده است. "[[ابو العلاء]]" در این مورد میگوید: بر افق [[آسمان]]، دو [[شاهد]] از [[خون]] [[مقدس]] [[علی]] {{ع}} و فرزندش موجود است<ref>امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۴۹۵.</ref>. در روایتی آمده است: [[قائم]] [[قیام]] نمیکند، جز هنگامی که چشم [[دنیا]] درآورده شود و [[سرخی آسمان]] پدید آید که آنها اشکهای خونبار حاملان [[عرش]] است که برای [[مردم]] [[زمین]] از چشم [[آسمان]] میبارد<ref>غیبة نعمانی، ص ۷۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶؛ الزام الناصب، ص ۱۷۹.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۹۶.</ref>. | |||
*«از نشانههای [[پیش از ظهور]] [[حضرت]]، [[گرسنگی]] ذکر شده است. [[محمد بن مسلم]] میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که فرمود: "[[پیش از ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}} از سوی [[خداوند]] برای [[مؤمنان]] نشانههایی است". گفتم: [[خدا]] مرا فدای تو گرداند، آن [[نشانهها]] کدام است؟ فرمود: "آنها همان گفته [[خداوند]] است که فرمود: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref>سوره بقره، ۱۵۵.</ref>؛ و شما [[مؤمنان]] را به چیزی از [[ترس]] و [[گرسنگی]] و کمی داراییها و جانها و میوهها میآزماییم، پس صابران را مژده ده. آنگاه فرمود: "[[خداوند]] [[مؤمنان]] را به سبب [[ترس]] از [[پادشاهان]] [[بنی فلان]] در دوران پایانی حکومتشان میآزماید و مراد از [[گرسنگی]]، گرانی قیمتهاست»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۰۰.</ref>. | |||
*«در [[روایات]]، [[مرگ]] "فُجاة" و ناگهانی از [[نشانههای ظهور]] و [[قیامت]] ذکر شده است. [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: از نشانههای [[رستاخیز]]، بیماری فلج و [[مرگ ناگهانی]] است. نیز میفرماید: [[قیامت]] برپا نمیگردد تا اینکه [[مرگ سفید]] ظاهر شود، گفتند یا [[رسول الله]]! [[مرگ سفید]] چیست؟ فرمود: [[مرگ ناگهانی]]<ref>چشماندازی به حکومت مهدی {{ع}}، نجم الدین طوسی، ص ۳۹.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۴۰.</ref>. | |||
*«از نشانههای [[پیش از ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، ظاهر شدن ملخهایی سرخفام در فصل خود و در خارج از فصل خود است که بر زراعت و [[غلات]] هجوم میبرند و موجب کمی محصول میگردند<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۴۸؛ الزام الناصب، ص ۱۸۵.</ref>. در روایتی آمده است: [[یمن]] با [[هجوم ملخ]] و [[ستم]] [[زمامداران]] خراب میشود<ref>بشارة الاسلام، ص ۴۳.</ref>. و در [[روایت]] دیگری خرابی چین، از ملخ ذکر شده است<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۸ و ۴۱.</ref>» | |||
*«بر اثر [[گسترش فساد]] و [[تباهیها]] و از بین رفتن عاطفه [[پیش از ظهور]]، [[جهان]] در وضعیت بدی به سر خواهد برد، بهطوری که [[آسمان]] نیز بر آنان رحم نمیکند و [[نزول]] [[باران]] که [[رحمت الهی]] است نیز برای آنان به [[غضب]] تبدیل شده و ویرانگر میشود. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی]] {{صل}} میفرمایند: زمانی بر [[مردم]] فرامیرسد که [[خداوند]] [[باران]] را در فصل و موسمش [[حرام]] میگرداند و [[باران]] نازل نمیشود و آن را در غیر موسمش فرو میفرستد<ref>جامع الاخبار، ص ۱۵۰؛ مستدرک، ج ۱۱، ص ۳۷۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز میفرمایند: [[پیش از ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}} سالی خواهد بود که بارانهای بسیاری میبارد و میوهها را از بین میبرد و خرماها را بر نخلها فاسد میکند، پس در آن دوران دچار [[شک]] و [[شبهه]] نشوید<ref>ارشاد مفید، ص ۳۶۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۵۵.</ref>. | *«بر اثر [[گسترش فساد]] و [[تباهیها]] و از بین رفتن عاطفه [[پیش از ظهور]]، [[جهان]] در وضعیت بدی به سر خواهد برد، بهطوری که [[آسمان]] نیز بر آنان رحم نمیکند و [[نزول]] [[باران]] که [[رحمت الهی]] است نیز برای آنان به [[غضب]] تبدیل شده و ویرانگر میشود. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی]] {{صل}} میفرمایند: زمانی بر [[مردم]] فرامیرسد که [[خداوند]] [[باران]] را در فصل و موسمش [[حرام]] میگرداند و [[باران]] نازل نمیشود و آن را در غیر موسمش فرو میفرستد<ref>جامع الاخبار، ص ۱۵۰؛ مستدرک، ج ۱۱، ص ۳۷۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز میفرمایند: [[پیش از ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}} سالی خواهد بود که بارانهای بسیاری میبارد و میوهها را از بین میبرد و خرماها را بر نخلها فاسد میکند، پس در آن دوران دچار [[شک]] و [[شبهه]] نشوید<ref>ارشاد مفید، ص ۳۶۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۵۵.</ref>. | ||
خط ۷۷۲: | خط ۷۷۲: | ||
و اما درباره [[عصر ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آوردهاند که: [[خداوند]]، برای [[مهدی]] {{ع}}، [[برکت]] را از [[آسمان]] فرو میفرستد<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۷۱ و ۱۴۱؛ عقد الدرر، ص ۱۶۹.</ref>. [[آسمان]]، بارانی میبارد که [[زمین]]، محصول خود را آشکار میسازد و [[مردم]] در [[حکومت]] آن [[حضرت]] از نعمتی برخوردار میشوند که هرگز مانند آن را ندیدهاند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۹، ص ۶۵۵.</ref>. در [[دولت]] او، آبها فراوان میشود و رودخانهها بالا میآید<ref>عقد الدرر، ص ۸۴.</ref>، چشمهها میجوشد، و [[زمین]] چند برابر محصول میدهد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴؛ اختصاص مفید، ص ۲۰۸.</ref>». | و اما درباره [[عصر ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آوردهاند که: [[خداوند]]، برای [[مهدی]] {{ع}}، [[برکت]] را از [[آسمان]] فرو میفرستد<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۷۱ و ۱۴۱؛ عقد الدرر، ص ۱۶۹.</ref>. [[آسمان]]، بارانی میبارد که [[زمین]]، محصول خود را آشکار میسازد و [[مردم]] در [[حکومت]] آن [[حضرت]] از نعمتی برخوردار میشوند که هرگز مانند آن را ندیدهاند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۹، ص ۶۵۵.</ref>. در [[دولت]] او، آبها فراوان میشود و رودخانهها بالا میآید<ref>عقد الدرر، ص ۸۴.</ref>، چشمهها میجوشد، و [[زمین]] چند برابر محصول میدهد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴؛ اختصاص مفید، ص ۲۰۸.</ref>». | ||
*پدیدار شدن [[پرچم]] "[[هاشمی]]" از علایم غیرقطعی برای [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. در [[روایات]] متعددی یاد و نام "[[سید هاشمی]]" به میان آمده است و از مجموع آنها استفاده میشود که: او مردی از [[بنی هاشم]] و از نسل [[پیامبر خدا]] {{صل}} است. در اوج [[جوانی]] است و در دست راست او خالی است و از [[خراسان]] حرکت و جنبش خویش را آغاز میکند. [[روایات]] درباره ریشه و [[نسب]] [[سید هاشمی]] دارای دو [[پیام]] است. برخی او را "[[حسنی]]" و برخی "[[حسینی]]" معرفی میکنند<ref>آیت الله سید محمد کاظم قزوینی در کتاب "امام مهدی {{ع}} از ولادت تا ظهور"، ص ۵۰۰، مینویسد: به نظر من نسب مرد هاشمی، "حسنی" است و این همان کسی است که برخی [[روایات]] از او به "نفس زکیه" تعبیر میکنند. نفس زکیه از تبار بنی هاشم و حسنینسب است.</ref>. از مسائل قطعی این است که او [[شیعه]] و پیرو [[خاندان]] [[وحی]] و [[رسالت]] است. به [[عقیده]] خود پایبند و استوار و دارای نفوذ گسترده و [[محبوبیت]] در دلهاست<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۵۰۰.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: "در واپسین حرکت [[تاریخ]]، [[جوانی]] از [[بنی هاشم]] که به دست راست او خالی است با پرچمهای برافراشته و سیاهرنگ از سوی [[خراسان]] میآید. پیشاپیش او [[شعیب بن صالح]] است و او با جنبش [[سفیانی]] پیکار میکند و آنان را [[شکست]] میدهد<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۷۷؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۳، ص ۲۷۰.</ref>. [[حضرت علی]] {{ع}} نیز در [[خطبه]] "بیان" فرمود: "مردی از [[فرزندان]] [[حسن]] {{ع}} با [[دوازده]] هزار سوار مجهز به [[دانش]] و [[ایمان]] و [[سلاح]] به [[حضرت مهدی]] {{ع}} میپیوندد و همه امکانات را [[تسلیم]] [[حضرت]] میکند و [[سپاه]] خویش را تحت [[پرچم]] [[مهدی]] {{ع}} و [[فرماندهی]] او قرار میدهد<ref>الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰۵؛ عقد الدرر، ص ۹۷.</ref>. [[سید هاشمی]] اندکی پیش از [[قتل نفس زکیه]] در [[مکه]]، و همزمان با روزگاری که [[سپاه سفیانی]] در [[عراق]] است، به [[شهادت]] میرسد<ref>روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۰۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۵۵، ۴۱۸، ۶۹۶.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۷۹: | خط ۷۷۹: | ||
| پاسخدهنده = سید مجتبی السادة | | پاسخدهنده = سید مجتبی السادة | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«[[شیخ مفید]] در [[الارشاد]] خود فهرستی از [[نشانههای ظهور]] را ذکر کرده که از این قرار است: "برای [[زمان قیام]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نشانههایی بیان شده و از حوادثی که پیش از [[قیام]] اتفاق خواهد افتاد به ما خبر دادهاند که از جمله آنها میتوان این موارد را ذکر کرد: [[شورش]] [[سفیانی]]، کشته شدن [[سید حسنی]]، [[تفرقه]] [[بنی عباس]] به خاطر [[پادشاهی]] و [[حکومت]] دنیایی، [[کسوف]] [[خورشید]] در نیمه [[ماه رمضان]] و [[خسوف]] ماه در آخر همان ماه که هردو برخلاف رویه عادی طبیعت است، فرو رفتن در بیابان، فرو رفتن در [[مشرق]] و فرو رفتن دیگری در [[مغرب]]، حرکت نکردن [[خورشید]] از ظهر تا نیمههای عصر، [[طلوع خورشید از مغرب]] و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]] در پشت [[کوفه]] و کشته شدن ۷۰ [[انسان]] [[صالح]] و [[شایسته]] دیگر، بریدن سر مردی [[هاشمی]] بین [[رکن و مقام]]، خراب شدن دیوار [[مسجد کوفه]]، نمایان شدن پرچمهای سیاهی از [[خراسان]]، [[قیام یمانی]]، ظاهر شدن شخصی [[مغربی]] در [[مصر]] و [[حکومت]] کردنش بر [[شام]]، فرود آمدن ترکها در جزیره و [[رومیان]] در ساحل، طلوع ستاره مشرقی که همانند ماه نورافشانی میکند و سپس چنان [[خم]] میشود که گویی دو سوی آن قرار است به هم برسند، سرخیای که در [[آسمان]] ظاهر میشود و در تمام افق پخش و منتشر میشود؛ [[آتش]] بزرگ و شدیدی که در [[مشرق]] نمایان شده و سه یا هفت روز در جو و [[آسمان]] باقی میماند. پایان سختیهای [[اعراب]] و [[حکومت]] کردنشان بر بلاد و خارج شدن از سیطره عجمها. کشته شدن [[امیر]] [[مصر]] توسط ساکنان آن دیار، حرکت پرچمهایی که به سوی [[خراسان]] راهی میشوند، ورود سپاهی از سمت [[مغرب]] تا وقتی که با از بین رفتن سرگشتگی و [[حیرت]] [[آرامش]] یابد، نمایان شدن [[پرچمهای سیاه از مشرق]] به همان صورت، شکافتن و ترک خوردن [[فرات]] بهطوری که [[آب]] وارد کوچهها و خیابانهای [[کوفه]] بشود، [[شورش]] شصت [[دروغگو]] که همگی ادعای [[نبوت]] میکنند و [[شورش]] [[دوازده نفر]] از آل ابی طالب که همه ادعای [[امامت]] برای خویش دارند، [[سوزاندن]] مردی بلندمرتبه از [[پیروان]] [[بنی عباس]] میان جلولاء و خانقین، زدن پل در آنجایی که [[آب]] میان مدینة السلام و [[بغداد]] روان است، برخاستن بادی سیاه در ابتدای روز و زلزلهای که منجر به فرو رفتن بسیاری از آنها میشود. هراسی که دامنگیر [[اهل عراق]] و [[بغداد]] میشود و [[مرگ ناگهانی]] در آن و نقصان و کاهش [[اموال]] و جانها و بدنها و محصولات و یورش ملخها که در ابتدای آن و غیر آن ظاهر میشوند به طوریکه به زراعت و [[غلات]] و همان مقدار کمی که [[مردم]] کشت کردهاند، حملهور میشود و [[اختلاف]] میان دو دسته از عجمها و ریخته شدن [[خون]] بسیاری از آنها و [[شورش]] [[بندگان]] از [[اطاعت]] سروران آنها و کشتن ایشان و [[مسخ]] شدن دستهای از بدعتگزاران که به شکل میمون و خوک میشوند، و [[غلبه]] یافتن [[بندگان]] بر سرزمینهای مالکان و سروران، ندایی از [[آسمان]] که تمام اهل [[زمین]] آن را به زبان خویش میشنوند و صورت و سینهای که در [[آسمان]] در قرص [[خورشید]] برای [[مردم]] ظاهر میشود، و مردگانی که از قبرهایشان به [[دنیا]] برمیگردند و در [[دنیا]] با دیگران آشنا میشوند و به [[زیارت]] همدیگر میروند، سپس همه اینها به ۲۴ [[باران]] که به وسیله آن [[زمین]] پس از مرگش زنده میشود ختم شده و [[برکات]] آن نمایان میگردد و پس از آن تمام آسیبها و بلایا از معتقدان به [[حق]] که از [[شیعیان]] [[مهدی]] {{ع}} هستند برطرف شده و از [[ظهور]] آن [[حضرت]] در [[مکه]] خبردار میشوند و برای [[یاری]] ایشان متوجه و راهی آنجا میشوند<ref>الارشاد، ج ۲، ص۳۶۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۲۰؛ بشارة الاسلام، ص۱۷۵.</ref>. | |||
بعضی از حوادثی که در این دو [[نقل]] ذکر و در [[تاریخ]] محقق شده به شرح زیر است: | بعضی از حوادثی که در این دو [[نقل]] ذکر و در [[تاریخ]] محقق شده به شرح زیر است: | ||
خط ۸۱۵: | خط ۸۱۵: | ||
| پاسخدهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن | | پاسخدهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن | ||
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
*«'''[[نشانههای حتمی]]''': | |||
:::::#'''[[خروج سفیانی]]''': [[سفیانی]] نام مردی جنایتکار است که از [[شام]] [[قیام]] میکند و لشکرهایی برای کشتن [[شیعیان]] به [[مدینه]] و [[کوفه]] میفرستد و خودش هم به سمت [[بیت المقدس]] حرکت میکند؛ [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: اگر [[سفیانی]] را ببینی، پلیدترین [[مردم]] را دیدهای<ref>همان، ج ۲، ص ۵۵۷</ref>. | :::::#'''[[خروج سفیانی]]''': [[سفیانی]] نام مردی جنایتکار است که از [[شام]] [[قیام]] میکند و لشکرهایی برای کشتن [[شیعیان]] به [[مدینه]] و [[کوفه]] میفرستد و خودش هم به سمت [[بیت المقدس]] حرکت میکند؛ [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: اگر [[سفیانی]] را ببینی، پلیدترین [[مردم]] را دیدهای<ref>همان، ج ۲، ص ۵۵۷</ref>. | ||
:::::#'''[[خسف بیداء]]''': [[خسف]] یعنی فرو رفتن در [[زمین]] و [[بیداء]] نام بیابانی میان [[مکه]] و [[مدینه]] و به معنای نابودی است. وقتی [[لشکر سفیانی]] پس از [[فتح]] [[مدینه]] از آنجا خارج میشوند و به سوی [[مکه]] حرکت میکنند، همه در بیابان [[بیداء]] به [[زمین]] فرو رفته، بهطور [[معجزه]]آسا [[دفن]] میشوند؛ | :::::#'''[[خسف بیداء]]''': [[خسف]] یعنی فرو رفتن در [[زمین]] و [[بیداء]] نام بیابانی میان [[مکه]] و [[مدینه]] و به معنای نابودی است. وقتی [[لشکر سفیانی]] پس از [[فتح]] [[مدینه]] از آنجا خارج میشوند و به سوی [[مکه]] حرکت میکنند، همه در بیابان [[بیداء]] به [[زمین]] فرو رفته، بهطور [[معجزه]]آسا [[دفن]] میشوند؛ | ||
خط ۸۲۱: | خط ۸۲۱: | ||
:::::#'''[[قتل نفس زکیه]]''': [[نفس زکیه]] یعنی [[انسان]] [[پاک]] و بیگناه؛ یکی از [[نشانههای حتمی]]، کشته شدن فردی بیگناه از [[سادات]] در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: بین [[قیام]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} و [[کشته شدن نفس زکیه]]، تنها پانزده شب فاصله دارد<ref>[[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، ج ۲، ص ۵۵۴</ref>. | :::::#'''[[قتل نفس زکیه]]''': [[نفس زکیه]] یعنی [[انسان]] [[پاک]] و بیگناه؛ یکی از [[نشانههای حتمی]]، کشته شدن فردی بیگناه از [[سادات]] در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: بین [[قیام]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} و [[کشته شدن نفس زکیه]]، تنها پانزده شب فاصله دارد<ref>[[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، ج ۲، ص ۵۵۴</ref>. | ||
:::::#'''[[قیام یمانی]]''': [[یمانی]] سرداری نیکنهاد و [[درستکار]] و طرفدار [[امام مهدی]] است و از صنعای سرزمین [[یمن]] کمی پیش از [[ظهور]] [[قیام]] میکند. او با [[تباهیها]] میستیزد. [[امام باقر]] {{ع}} فرموده: در میان بیرقهایی که پیش از [[قیام مهدی]] {{ع}} بلند میشود، پرچمی هدایتکنندهتر از [[پرچم یمانی]] وجود ندارد که آن [[پرچم هدایت]] است، چون شما را به سوی صاحبتان [[دعوت]] میکند<ref>[[نعمانی]]، [[کتاب الغیبة (کتاب)|الغیبة]]، ص ۲۶۴</ref>. [[یمانی]]، همزمان با [[سفیانی]] [[قیام]] میکند<ref>در کتب روایی ما، این پنج مورد در حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} یکجا و از علامات حتمی ذکر شده است. [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، باب علامات ظهور، حدیث ۷</ref> | :::::#'''[[قیام یمانی]]''': [[یمانی]] سرداری نیکنهاد و [[درستکار]] و طرفدار [[امام مهدی]] است و از صنعای سرزمین [[یمن]] کمی پیش از [[ظهور]] [[قیام]] میکند. او با [[تباهیها]] میستیزد. [[امام باقر]] {{ع}} فرموده: در میان بیرقهایی که پیش از [[قیام مهدی]] {{ع}} بلند میشود، پرچمی هدایتکنندهتر از [[پرچم یمانی]] وجود ندارد که آن [[پرچم هدایت]] است، چون شما را به سوی صاحبتان [[دعوت]] میکند<ref>[[نعمانی]]، [[کتاب الغیبة (کتاب)|الغیبة]]، ص ۲۶۴</ref>. [[یمانی]]، همزمان با [[سفیانی]] [[قیام]] میکند<ref>در کتب روایی ما، این پنج مورد در حدیثی از [[امام صادق]] {{ع}} یکجا و از علامات حتمی ذکر شده است. [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، باب علامات ظهور، حدیث ۷</ref> | ||
*'''نشانههای غیرحتمی''': [[علائم غیرحتمی]]، علائمی است که تحقق آن مشروط است. شاید به خاطر تغییر اوضاع [[جهان]] اتفاق نیفتد و همچنین معلوم نیست که پس از اتفاق افتادن، چه مدت طول خواهد کشید تا [[ظهور امام زمان]] {{ع}} به وقوع پیوندد. [[علائم غیرحتمی]] زیاد است؛ تعدادی از آنها اتفاق افتاده و تعدادی نیز امکان دارد اتفاق بیفتد. اما نکته قابل توجه این است که [[انسان]] باید از تطبیق کردن پرهیز نماید و اتفاقات جاری را به آسانی همان نشانه [[ظهور]] نداند، زیرا این ادعا [[دلیل]] [[قاطع]] و یقینی میخواهد و نمیتوان آن را با سلیقه خود تعیین کرد. چهبسا چنین برداشتی باعث [[امید]] کاذب و واهی یا باعث بدبینی و [[یأس]] گردد. همانطور که قبلاً یادآوری گردید، نشانههای غیرحتمی بسیار است و در صحت و دلالت نیز با یکدیگر تفاوت دارند و برخی از [[علائم]] [[قیامت]] میباشند، نه [[ظهور]]. | |||
در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: | در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۱
علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | سرخی آسمان |
علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- علائم ظهور چیست؟ آیا قبل از ظهور نشانهها و علائمی وجود دارد؟
پاسخ نخست
- آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
«نشانههای عمومی، بسیار هستند و ما از مجموع احادیث، حدیثی را انتخاب میکنیم که همان کافی است؛ سپس جملاتی که در حدیث آمده است را شرح میدهیم: "نزال بن سبره گفت: امیرالمومنین، علی بن ابی طالب(ع) برای ما خطبه خواند؛ پس خداوند عزوجل را ستایش کرد و بر او ثناء گفت و بر محمد و خاندانش درود فرستاد و فرمود: "ای مردم! از من بپرسید، قبل از اینکه مرا از دست بدهید". این را ۳ بار فرمود. صعصعه بن صوحان بلند شد و گفت: ای امیرالمؤمنین(ع)! دجال چه زمانی خواهد آمد؟امام(ع) به او فرمود: "بنشین، خدا سخنت را شنید و دانست که چه میخواهی؟" در ادامه فرمود: "برای آشکار شدن دجال، نشانههایی وجود دارد که پشت سر هم میآید مثل پشت سرهم بودن قدمها و اگر میخواهی از آن نشانهها به تو خبر بدهم؟" گفت: بله. فرمود: "حفظ کن... نشانههای آن، این است: هنگامی که مردم نماز را از بین ببرند، امانت را ضایع کنند، دروغ را حلال بدانند، رباخوار شوند و رشوه بگیرند... دینشان را به دنیا بفروشند، کارهای سفیهانه بکنند و از خویشاوندان دور شوند و از هوای نفس پیروی کنند، خونریزی را آسان شمارند، بردباری در برابر گناهان، ضعف و ظلم کردن، مایه فخر و مباهات باشد، امیران بد کردار باشند، وزیران ظالم، عرفاء خائن و قاریان گنهکار وجود داشته باشند و شهادت دادن به دروغ، آشکار شود و گناه کاری، تهمت زدن و نافرمانی کردن، علنی شود و قرآنها به صورت زیبایی چاپ شوند، مساجد تزیین گردند، منارهها بلند شوند و به بدها احترام گذاشته شود، صفوف جماعت مسلمین زیاد شود؛ ولی دلها از یکدیگر دور شود و پیمانها شکسته شود و آنچه وعده داده شده، نزدیک شود. زنان برای دنیا در تجارت با شوهرانشان شریک شوند و صدای تبه کاران بلند شود و از آنها، حرف شنوی شود و رهبری مردم به دست پستترین آنها بیفتد و از گنه کار برای ترس از شرش، دوری شود و دروغگو، تصدیق شود و خائن، امین شمرده شود، آواز خوانی و آلت موسیقی رواج یابد و نسلهای آخر این امت، نسلهای اولین را لعن کنند، زنان بر زینها سوار شوند و زنان، شبیه مردان و مردان، شبیه زنان شوند و شاهد، بدون اینکه از او بخواهند، شهادت بدهد، بیاید و شهادت دهد و دیگری برای جبران کار دیگری و بدون اینکه حق را بداند، شهادت دهد. برای دین، علوم دینی را فرا نمیگیرند و عمل دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند و با داشتن قلب گرگ، پوست میش میپوشند و قلب هایشان، بویی بدتر از مردار و مزهای تلختر از صُبر (نوعی گیاه تلخ) میدهد؛ پس در این وضعیت، دجال به سرعت میآید"[۱].
بعضی از جملاتی که در این حدیث آمده است با کمی شرح به آن مقدار که به ذهن میآید را یادآوری میکنیم: حدیث یاد شده به بعضی از مفاسد جوامع اسلامی، دگرگون شدن مفاهیم، تغییر ارزشها، ضعف اعتقادات، اهمیت ندادن به نوامیس، زیاد بودن همت برای دست یابی به چیزهای از بین رفتنی، مسلط شدن منحرفان بر حکومتها، سقوط خوبیها و ترویج زشتیها، بدون هیچ ترس و خجالتی، اشاره میکند. نماز- که ستون دین است- باطنش را از دست میدهد، امانتها از بین میروند و دروغ- که حرام است- حلال میگردد، ربا مباح میشود، آنان که شایستگی حکومت ندارند بر مرکب حکومت سوار میشوند؛ ارتباطهای عاطفی- که بین خویشاوندان و محارم وجود دارد- قطع میشود و ریختن خون خوبان، آسان شمرده میشود؛ ظالم به ظلم کردنش افتخار میکند، کارهای زشت بین پادشاهان رواج مییابد و ظلم بین وزیران، و خیانت بین جاسوسان و دولتمردان و گناه بین قاریان و خطیبان، گسترش مییابد. احترام قرآن به زیبایی رنگین بودن جلدش میباشد؛ نه به تلاوت و عمل به آن؛ صفوف نماز جماعت به وسیله نمازگزارانی که قلبهایی متنفر از یکدیگر دارند، شلوغ میشود، بدنهایشان به یکدیگر نزدیک، ولی قلب هایشان از یکدیگر دور است. زنان و جوانان به بازارها و مغازهها برای دستیابی به مال و ثروت میروند و صدای تبهکاران بلند میشود و در همه جا پخش میگردد، مردم سخن آنها را تصدیق میکنند و آن را وحی مُنزل میدانند. رهبری و ریاست، نصیب انسانهای پست و رذلی میشود که به ارزش و شرافت، اعتقادی ندارند، و مردم از شر بدکاران میترسند و به سبب شرشان از آنها میترسند. صدای زنان آوازه خوان، رقاصه و مطرب- که همراه موسیقی، دف و امثال آن است- از بیشتر خانهها بلند است و در آسمان، زمین، دریا، خیابان، بازار حتی صحرا و بیابان و وسایل نقلیه به گوش میرسد. نشستن زنان در هواپیما، موتور سیکلت و اسبها... شکی نیست که نشستن زن بر زین، غریزه جنسی را تهییج میکند به سبب حرکت خاصی که همراه نشستن بر زین است با توجه به اینکه در نشستن داخل ماشین، هیچ تأثیری وجود ندارد. شبیه شدن زنان به مردان، بالاترین درجه تمدن و پیشرفت به حساب میآید، دختران جوان، کت و شلوار مردان را میپوشند و موهای سرشان را کوتاه میکنند به طوری که تشخیص دادن بین آنها و مردان سخت است... این از جهت لباس و ظاهر و اما کار کردن در ادارهها، استخدام در محلهها و مشارکت در بقیه مشاغل زندگی- که مختص به مردان است- مثل وزارت و مجلس قانونگذاری که تصدیق محکم تری بر این ادعاست. شبیه شدن مردان به زنان را در هر مکانی میبینی، مرد، لباس رنگی میپوشد، شلوار تنگ به پا میکند، گردن بند طلا به گردن میاندازند، انگشتر طلا به دست میکند، ریش و سبیلش را با تیغ میزند، ابروهایش را نازک میگرداند و برای تازگی صورت و روشن شدن رنگ صورتش از پودرهای خاص استفاده میکند مثل اینکه میخواهد، نظرها را به طرف خودش جلب کند مثل اینکه این جا نقطه مشترکی بین مردان و زنان برای مبادلات روشنفکرانه است. بله.... این بعضی از نمونههای شبیه شدن مردان به زنان است! در دادگاهها شاهد، بدون اینکه از او بخواهند، شهادت دهد، میآید و شهادت میدهد و دیگری برای رضایت دوستش، شهادت میدهد؛ در دادگاهها، پرداختن رشوه و هدیههایی به قاضی یا کارمندان برای جلب رضایت آنها، رواج دارد و این از چیزهایی است که بر کسی پوشیده نیست. یاد گرفتن علوم دینی برای دنیا بین برخی متعارف شده است و میبینی که بعضی فقیه میشوند؛ ولی نه برای دین... بلکه برای دنیا؛ علوم دینی را میخواند تا یاد بگیرد، قاضی شود و به درجه ایی برسد که وضع زندگیاش خوب شود و برای او، چیزی از امور دینی اصلاً مهم نیست. افرادی هستند که تظاهر به آراستگی و پرهیزکاری میکنند، نفسهای بسیار شرور، نیتهای بد و باطن آلودهای دارند و زمانی که برای آنها، فرصتی پیش آید، نه وجدان، نه عاطفه، نه انسانیت، نه دین و نه مذهبی دارند مثل گرگی هستند که چیزی جز پاره کردن طعمه نمیداند، خونش را میخورد و اعضایش را قطعه، قطعه میکند!»[۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیت الله محمدی ریشهری؛ |
---|
آیتالله محمد محمدی ریشهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در اینباره گفته است:
«در این جا فهرستی را که شیخ مفید در کتاب الإرشاد آورده، به همان ترتیب ذکر میکنیم؛ علامتهایی که در میراث حدیثی و تاریخی سده چهارم هجری وجود داشته و عالم فرهیخته و نقادی همچون شیخ مفید، آنها را جمعآوری و گزارش کرده است:
|
۲. آیت الله حکیم؛ |
---|
آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت، ج۱۴» در اين باره گفته است:
و شاید افرادی که به این مقام میرسند همان کسانی باشند که تعدادشان در روایات شریف به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر اعلام شده و برایشان صفات بالایی مانند ایمان و رسیدن به حق معرفت خداوند متعال ذکر شده است. در روایات این افراد را از لحاظ شدت عبادت خدا و اخلاص برای ذات اقدس حق «رهبان اللیل»؛ راهبان شب و از نظر شجاعت و لیاقت جهادی بالایی که دارند. «اسد النهار» شیران روز؛ و از حیث شایستگی مدیریتی عالی «الولاة العدول»، والیان عادل لقب دادهاند[۹] و دیگر صفات والایی که از آنها چنین برداشت میشود که این تعداد از افراد در زمان ظهور آن حضرت قبل و بعد از برپا شدن دولت عدل جهانی، به عنوان سیستم رهبری و اداری امام (ع) به شمار میآیند.
آنچه باعث به وجود آمدن این حالت میشود این است که حقانیت و برتری مذهب اهل بیت نبوی که مهدی موعود (ع) نماینده آن است، همچنین، بطلان شبهاتی که در طول تاریخ اسلامی بر ضد این مذهب برانگیخته شده است آشکار گشته، معلوم شود که تنها این مکتب است که نماینده اسلام ناب محمدی است. احادیث شریف ضمن بحث از حرکت زمینه سازی برای قیام مهدوی و نقش آن در ارائه چهره پیراسته مذهب اهل بیت و علوم اسلامی ناب آن در گستره عالم اسلام و جهان و در نتیجه، ارائه چهره واقعی و اصیل اسلام اشاره داشتهاند[۱۱]. این حرکت مقدماتی - که احادیث شریف، بر انجام آن قبل از ظهور مهدوی تأکید دارند - در ارائه تصویر پیراسته اسلام به جهان، باعث سربرآوردن اسلام در جهان به عنوان تمدن جایگزین برای نجات بشریت شده رویکرد به اسلام در بیرون دایره جامعه اسلامی افزایش مییابد؛ - مسألهای که امروزه هم هرچند به ندرت، شاهد آن هستیم - این امر موجب میشود که درهای تعامل مثبت با نهضت مهدوی بر ملتهای غیر اسلامی نیز گشوده گردد؛ خصوصاً که آنان مکاتب و جریانات فکری و سیاسی دیگر را تجربه کرده و عملًا ناتوانی آنها را در تحقق سعادت مطلوب بشریت، بلکه به بار آمدن بسیاری از بحرانهای مادی و معنوی توسط آنها را احساس کردهاند؛ بحرانهایی که امروزه هم با آن دست به گریبان هستند. این مسأله باعث میشود تا ملتهای جهان، خارج از مکاتب و جریانهایی که تا کنون شناختهاند به دنبال جایگزین باشند. احادیث شریف که تصریح دارند دولت مهدوی آخرین دولت در روی زمین است و ما این دسته از احادیث را در بخش مربوط به علل و اسباب غیبت ذکر کردهایم دقیقاً به همین نکته اشاره دارند.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «بامداد بشریت» در اینباره گفته است:
«۱. خروج سفیانی: سفیانی از فرزندان خالد بن یزید بن ابی سفیان[۱۳] است و در دمشق، از محلی به نام وادی یابس قیام میکند. او با رعب و وحشتی که در دلهای مردم به وجود میآورد، سبب میشود هرکه پرچم آنها را از دور ببیند، پا به فرار بگذارد[۱۴]. سفیانی به بسیاری از شهرها، از جمله کوفه، بصره و مدینه هجوم میبرد و دست به کشتار وسیعی میزند. وی حرمتهای اسلامی را یکی پس از دیگری، از بین میبرد. او به کشتن دانشمندان و آتش زدن قرآنها میپردازد. مساجد را خراب میکند. حرام را حلال میشمرد، هرگز از ظلم و ستم دست برنمی دارد و روز به روز بر فسق و فجور و طغیان و تمرد افزوده میشود. سفیانی با کینهای که با آل پیامبر دارد، هر فردی را که نامش محمد، احمد، علی، جعفر، حمزه، حسن، حسین، فاطمه، زینب، رقیه، ام کلثوم و خدیجه باشد، به قتل میرساند[۱۵]. این وضعیت تا ظهور امام زمان (ع) ادامه پیدا میکند. ۲. کشته شدن نفس زکیه: نوجوانی از آل محمد (ع) به نام محمد بن حسن که معروف به نفس زکیه است، بین رکن و مقام در مسجد الحرام کشته میشود[۱۶]. ۳. ندای آسمانی از سوی جبرئیل: در شب جمعه بیست و سوم رمضان، فریاد جبرئیل از آسمان شنیده میشود. امام باقر (ع) فرمود: "منادی از آسمان به نام قائم (ع) فریاد میزند که به گوش تمام اهل مشرق و مغرب خواهد رسید، به گونهای که هیچ انسان خفتهای در خواب نمیماند و وحشت زده از خواب بیدار میشود و هیچ ایستادهای نمیباشد، مگر آنکه خواهد نشست و نه نشستهای، مگر آنکه از جای برمیخیزد"[۱۷]. ۴. فرو رفتگی در بیداء: امام صادق (ع) چهارمین علامت حتمی را "خسف" در محلی بین مکه و مدینه، به نام بیداء دانسته است. امام باقر (ع) ضمن حدیث مفصلی به جابر میفرماید: "وقتی سپاه اعزامی سفیانی به بیداء میرسد، ناگهان از آسمان ندا میرسد: ای بیداء! در خود فرو ببر آنچه از این سپاه است! پس همه به زمین فرو میروند. جز سه نفر که خداوند صورتهایشان را به پشت سر برمیگرداند"[۱۸]. ۵. قیام یمانی: امام صادق (ع) فرمود: "خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال، در یک ماه و در یک روز قیام میکنند و هیچ پرچمی هدایتگر از پرچم یمانی نیست، زیرا مردم را به سوی حق هدایت میکند"[۱۹]. ۶. اختلاف فرزندان عباس: ثمالی میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: امام باقر (ع) فرمود: "خروج سفیانی از نشانههای حتمی است". امام صادق (ع) به من فرمود: "آری، و اختلاف فرزندان عباس از علائم حتمیه میباشد"[۲۰]. ۷. نمایان شدن دستی در آسمان: امام صادق (ع) فرمود: "وَ كَفٌّ تَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ"[۲۱]؛ و دستی که در آسمان ظاهر میگردد، از جمله امور و نشانههای حتمی پیش از ظهور است". همچنین به نشانههای دیگری برخورد میکنیم که در روایات، جزو نشانههای ظهور شمرده شده، اما هرگز از آنها تعبیر به حتمی نشده است. محدث قمی درباره این گونه علائم مینویسد: "و اما علامات غیر حتمیه: پس آنها بسیار است، بعضی ظاهر شده و بعضی هنوز واقع نشده و ما در اینجا به بعضی از آنها، به نحو اجمال اشاره میکنیم:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی، در کتاب «مهدویت» در اینباره گفته است:
چند نمونه از این علائم به شرح ذیل میباشد: ۱. قیام سفیانی : امام صادق (ع) میفرمایند: "خروج سفیانی از علائم حتمی است و قیام او در ماه رجب خواهد بود."[۲۴]
۲. خسف بیداء: از جمله علائم حتمی، فرو رفتن لشگر سفیانی در "بیداء" است. بعد از قتل و غارت در مدینه، سپاهی از طرف سفیانی به سوی مکه میرود و در بین راه مکه و مدینه به فرمان خدای متعال به زمین فرو میروند[۲۶]. امام باقر (ع) در حدیث معتبری میفرمایند: به فرمانده لشگر سفیانی گزارش میرسد که مهدی (ع) به سوی مکه حرکت کرده است. او سپاهی را به دنبال آن حضرت روانه میکند. آنها به وی دست نمییابند و مهدی (ع) داخل مکه میشود... فرمانده سپاه سفیانی با سپاهش در "بیداء" فرود میآیند. در این هنگام، ندا دهندهای از آسمان ندا میدهد: "ای زمینِ "بیداء" اینان را نابود کن!" پس زمین آنها را در خود فرو میبرد...[۲۷] و همچنین از امام صادق (ع) حکایت شده: "از علائم حتمی که پیش از قیام اتفاق خواهد افتاد قیام سفیانی و فرو رفتن در زمین "بیداء" است."[۲۸]
۵. خروج یمانی: قیام سرداری از سرزمین یمن یکی از علائم حتمی است که اندکی پیش از ظهور رخ خواهد داد وی که مردی صالح و مؤمن است علیه بدیها و انحرافات قیام میکند و با تمام توان با بدیها و تباهیها مبارزه میکند. از امام باقر (ع) در این باره حکایت شده: در میان بیرقهایی [که قبل از قیام مهدی (ع) بلند میشود] پرچمی هدایتکنندهتر از پرچم یمانی وجود ندارد که آن پرچم هدایت است[۳۰]. نشانههای غیر حتمی: اموری هستند که در صورت فراهم بودن شرایط به عنوان نشانه پدید میآید. بعضی از این نشانهها را بر میشماریم. به روایتی از امام صادق (ع) که به گوشهای از مفاسد آخرالزمان اشاره فرموده توجه کنید: حکایت شده که امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود: هر گاه دیدی که:
.
.
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت دوران ظهور» در اینباره گفته است:
«شیخ مفید در کتاب الارشاد انبوهی از این نشانهها و علایم را به طور فشرده نقل کرده است. به نظر او مهمترین نشانهها عبارت است از:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«علایم غیرحتمی بسیارند که به یک روایت، از امام صادق (ع) اکتفا میکنیم، در این روایت چنان روی علایم و مفاسد انگشت گذارده شده که گویی این پیشگویی، مربوط به ۱۳ یا ۱۴ قرن پیش نیست، بلکه مربوط به همین قرن است؛ و امروز که بسیاری از آنها را با چشم خود میبینیم قبول میکنیم که براستی معجزهآساست. امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«آنچه از مجموع روایات بهدست میآید، علائم ظهور به دو دسته تقسیم میشوند، علائم غیر حتمی و حتمی[۴۳]؛ که اینک اختصارا هر کدام بیان میشود:
این روایت گوشههایی از مفاسد جهان در آستانه قیام و انقلاب بزرگ حضرت مهدی (ع) را بیان داشته است. البته روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد که علاقمندان میتوانند به منابع مراجعه فرمایند.
و نیز او فرموده: "وقوع ندا از امور حتمی است، و سفیانی از امور حتمی است، و یمانی از امور حتمی است، و کشته شدن نفس زکیه از امور حتمی است، و کف دستی که از افق آسمان بیرون آید از امور حتمی است". و اضافه فرمود: "و نیز وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پردهنشین را از پشت پرده بیرون میآورد»[۴۶]. امیرالمؤمنین علی (ع) از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمود: "ده چیز است که پیش از قیامت حتماً به وقوع خواهد پیوست: سفیانی، دجال، دخان، دابّه، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، خسوف در مشرق، خسوف در جزیرة العرب، و آتشی که از مرکز عدن شعله میکشد و مردم را بهسوی بیابان محشر هدایت میکند»[۴۷]. امام محمد باقر (ع) فرموده است: "در کوفه، پرچمهای سیاهی که از خراسان بیرون آمده است، فرود میآید، و وقتی مهدی (ع) ظاهر شد برای بیعت گرفتن به سوی آن میفرستد»[۴۸]»[۴۹]. |
۸. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در اینباره گفته است:
«وقت ظهور آن حضرت (ع) معلوم نیست، و حتی مطابق روایات کسانی که وقت ظهور را تعیین کنند، دروغگو شمرده شدهاند[۵۰]. ولی نشانههایی به عنوان علائم ظهور در روایات بسیار آمده که مربوط به مدت اندکی قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است، این نشانهها بسیار زیادند[۵۱] که معروفترین و جامعترین آنها این است که هرجومرج در همه چیز دنیا مشهود میگردد.[۵۲]. سراسر جهان پر از ظلموجور و فساد گردد[۵۳]، چنانکه در هر انقلابی معمولا ظلم و فساد قبل از آن، باعث انقلاب میگردد. این موضوع در ضمن روایتی جامع به طور مشروح بیان شده و امام صادق (ع) آن را در ۱۱۹ ماده بیان کرده است. و اینک ترجمه روایت: حضرت امام صادق (ع) به یکی از یارانش فرمود:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین علیزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی علیزاده، در کتاب «نشانههای یار و چکامه انتظار» در اینباره گفته است:
«در جوامع روایی شیعه و سنی، از امور متعددی به عنوان "علائم ظهور" یاد شده است. منظم ساختن این نشانهها در ضمنِ تقسیم و دستهبندی آنها، فوایدی را در پی دارد که بر اهل دقت پوشیده نیست. نشانههای ظهور را از زوایای مختلفی میتوان نگریست؛ مثلاً از لحاظ پیوستگی و گسستگی نسبت به ظهور، علائم منفصل و علائم متصل - و به تعبیر دیگر علائم پیش از ظهور و علائم مقارن با ظهور - را تشکیل میدهند و از نظر میزان قطعیت، به علائم محتوم و علائم مشروط انقسام مییابند و از جهت طبیعی و انسانی بودن و شخصی یا عمومی بودن سه دسته "حوادث خارق العاده"، "اوضاع عمومی اجتماعات بشری" و "متخاصمان؛ نیروها و چهره ها" را تشکیل میدهند. پیش از ذکر علائم، دو نکته را خاطر نشان میکنیم:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«با استفاده از روایات معصومین (ع) علائمی که حتما باید واقع شوند، به قرار ذیل میباشند: امام صادق (ع) فرمودند: پیش از ظهور قائم پنج نشانه حتمی است: خروج یمانی و سفیانی و صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان[۹۳]. امام صادق (ع) فرمودند: وقوع صدایی مهیب و خروج سفیانی و خروج یمانی و کشته شدن نفس زکیه و برآمدن دستی از آسمان، همه از امور حتمیه ظهور است. و وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار میکند و انسانهای بیدار را به وحشت میاندازد و دوشیزگان پردهنشین را از پرده بیرون میآورد[۹۴]. حضرت علی (ع) از رسول خدا (ص) روایت نموده است که فرمود: ده چیز است که قبل از قیام و ظهور حضرت مهدی واقع میشود: ۱. سفیانی؛ ۲. دجال؛ ۳. دخان؛ ۴. دابة الارض؛ ۵. خروج قائم؛ ۶. طلوع خورشید از مغرب؛ ۷. نزول عیسی؛ ۸. خسوف در مشرق؛ ۹. خسوف در جزیرة العرب؛ ۱۰. آتشی که از مرکز عدن شعله میکشد[۹۵]»[۹۶].
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «پرسمان مهدویت» و فرهنگنامه مهدویت در اینباره گفته است:
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در اینباره گفته است:
«یکی از مسائل غیر قابل انکار، وجود علائم و نشانههایی است که قبل از ظهور اتفاق خواهد افتاد و بر دو نوع است: ۱. علائم حتمی که بدون شک اتفاق میافتند و نشان نزدیک بودن ظهور است؛ ۲. علائم غیر حتمی. خروج سفیانی، دجال، سید حسنی، آشکار شدن کف دستی در آسمان، صدای آسمانی، خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان و گرفتگی ماه در آخر آن، از علائم حتمی هستند. شیوع فساد، قحطی، زلزله، طاعون، قتلهای فجیع، آباد شدن کوفه پس از خرابی، خراب شدن مسجد براثا (در نزدیکی بغداد)، منزوی شدن مؤمنین و تسلط کفار و فساق، از علائم غیر حتمی است[۱۰۰].»[۱۰۱]. |
۱۴. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
آقای محمد باقریزاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در اینباره گفته است:
«مهمترین نشانههایی که حتمی شمرده شدهاند، عبارتاند از: ندای آسمانی، خروج دجال، خروج سفیانی، کشته شدن نفس زکیه، خسف در بیداء، خروج یمانی، خروج خراسانی و خروج حسنی[۱۰۲]
|
۱۵. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
طلوع ستارهای دنبالهدار، ملت عرب را به وحشت میاندازد و آن ستارهای است که در طرف مشرق ظاهر میشود و همانند ماه میدرخشد. سپس دنبالهاش برمیگردد و نزدیک میشود که دو سرش به یکدیگر برسد[۱۰۸].
و اما درباره عصر ظهور حضرت مهدی (ع) آوردهاند که: خداوند، برای مهدی (ع)، برکت را از آسمان فرو میفرستد[۱۲۹]. آسمان، بارانی میبارد که زمین، محصول خود را آشکار میسازد و مردم در حکومت آن حضرت از نعمتی برخوردار میشوند که هرگز مانند آن را ندیدهاند[۱۳۰]. در دولت او، آبها فراوان میشود و رودخانهها بالا میآید[۱۳۱]، چشمهها میجوشد، و زمین چند برابر محصول میدهد[۱۳۲]».
|
۱۶. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای سید مجتبی السادة، در کتاب «شش ماه پایانی» در اینباره گفته است:
بعضی از حوادثی که در این دو نقل ذکر و در تاریخ محقق شده به شرح زیر است:
|
17. آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
«پیامبر اکرم (ص) میفرماید:"نشانههای ظهور چون دانههای یک تسبیح و یا یک گردنبند است که رشته اتصالش بگسلد و دانههای آن یکی به دنبال دیگری فرو ریزد"[۱۴۱]. اگر دنیای معاصر را دقیقا مورد مطالعه قرار دهیم درست همانند گردنبندی است که رشتهاش گسسته، و دانههایش یکی پس از دیگری فرو میریزد، هر روز فتنهای به دنبال فتنهای، حادثهای به دنبال حادثهای، فاجعهای به دنبال فاجعهای به وقوع میپیوندد!. آتش یک فتنه نیفسرده، فتنهای دیگر شعلهور میشود، فاجعهای خاتمه نیافته، فاجعهای دیگر به وقوع میپیوندد، جهان همانند انبار باروتی است که هر لحظه بیم آن میرود که منفجر شود و جهانی را به خاکستر بنشاند. فتیله آن را رژیم غاصب و اشغالگر قدس در خاورمیانه آتش زده و هر لحظه امکان انفجار و اشتعال دارد. که طبق روایات با وقوع نشانههای دیگر از خسف و صیحه بیارتباط نیست: "آبادی بیت المقدس خرابی مدینه را به دنبال دارد و خرابی مدینه نبرد بیامان را به دنبال دارد و به دنبال آن قسطنطنیه (استانبول) فتح میشود و فتح قسطنطنیه خروج دجال را به دنبال دارد"[۱۴۲]. "بر امت من بلایی نازل میشود که بلایی سختتر از آن شنیده نشده است، زمین با این همه وسعت بر آنها تنگ میشود!"[۱۴۳]. امیر مؤمنان (ع) میفرماید:"در پیشقدم حضرت قائم (ع)، مرگ سرخ و مرگ سفید است، و ملخهایی سرخفام به رنگ خون در فصل ملخ و در بیرون از فصل آن. اما مرگ سرخ، کشت و کشتار است. و اما مرگ سفید، طاعون است"[۱۴۴]. تاکنون کشت و کشتار در سراسر جهان بسیار فراوان واقع شده، و شاید به دنبال آنها جنگ جهانی سوم واقع شود که همهچیز را زیرورو کند و به دنبال آن طاعونی فراگیر، که دوسوم جمعیت جهان را نابود کند، چنانکه در روایات آمده است، دیگر کسی رهایی پیدا نکند، جز آنکه خدای تبارک و تعالی اراده فرماید. "سالهای خشکی، تنگی، هرجومرج پیش آید که در آن سالها کار پادشاهان یکسره شود و ضربههای کاری بر آنها وارد شود"[۱۴۵]. این سالها شروع شده و تاجهای سلاطین یکی پس از دیگری سقوط میکند و با سقوط آنها رژیمهای سلطنتی نابود میشود و زمان آن میرسد که دیگر از سلطنت و سلاطین نشانی در جهان باقی نباشد. امام حسین (ع) میفرماید:"هنگامی که سه یا هفت روز آتش در مشرق دیدید منتظر فرج آل محمد (ص) باشید، انشاء الله"[۱۴۶]. امیدواریم که شعلههای این آتش هرچه زودتر دیده شود و نوید فرج آل محمد (ص) و فرج جهانیان در پرتو فرج آن بزرگواران هرچه زودتر در میان زمین و آسمان طنینانداز گردد. امام باقر (ع) میفرماید:"دو نشانه جالب در پیشقدم این امر: خسوف ماه در پنجم ماه و کسوف خورشید در پانزدهم آن، که چنین وضعی از روز هبوط حضرت آدم (ع) به روی زمین اتفاق نیفتاده است، در آن موقع حساب و نظام منجمان بهم میخورد"[۱۴۷]. "قائم (ع) قیام نمیکند مگر پس از وحشت شدید، زلزلهها، فتنهها و بلاهای فراگیری که بر مردم چیره شود و طاعونی پیش از آنها شایع شود و شمشیر برندهای در میان عرب پدید آید و اختلاف در میان مردم درافتد و امور مذهبی مردم مختل شود و حالشان دگرگون گردد و هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند، و آن در اثر طغیان و پردهدری مردم است که به خون یکدیگر تشنه میشوند و خون همدیگر را میخورند"[۱۴۸]. امام صادق (ع) میفرماید:"باد سیاهی اول صبح برمیخیزد و آنگاه زلزلهای روی دهد و قسمت اعظم آن (زوراء- بغداد) زیر آوار بماند"[۱۴۹]. این حدیث در پیرامون "زوراء" که به احتمال قوی بغداد است وارد شده، و در این زمینه روایات بسیاری هست که در بخش خروج سفیانی خواهد آمد.امام کاظم (ع) میفرماید:"فتنهها زمین را از کران تا کران فراگیرد و مسخ شدن در میان دشمنان حق و حقیقت فراوان گردد"[۱۵۰]»[۱۵۱]. |
18. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
در روایات، از علائم و نشانههای حتمی دیگری نیز سخن به میان آمده است؛ مثل خسوف و کسوف ماه و خورشید برخلاف عادت معمول در ماه مبارک رمضان که در فاصله چند ماه مانده به ظهور حضرت مهدی (ع) اتفاق میافتد. پیداست که این علامتها نیز محقق نشده است. به نشانههای حتمی، نشانههای قریب نزدیک به ظهور نیز گفته میشود؛ چراکه همه آنها در فاصله کمتر از یک سال مانده به ظهور اتفاق میافتند[۱۵۷]»[۱۵۸]. |
19. پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان؛ |
---|
پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، در کتاب «پرسمان نوجوان» در اینباره گفتهاند:
«از علائم غیرحتمی شاید بتوان به این روایت از امام صادق(ع) اشاره کرد. آن بزرگوار بسیاری از علائم پیش از ظهور را چنین میفرماید:
|
- علائم و نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چند قسماند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسف بیداء از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ندای آسمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قتل نفس زکیه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام یمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ظاهر شدن کف دستی در آسمان از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف عباسیان بر سر حکومت از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- نشانههای غیر حتمی ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا قتل محمد پسر عموی نفس زکیه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام خراسانی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام سید حسنی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- آیا قیام شعیب بن صالح از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام عوف سلمی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسوف و کسوف در یک ماه رمضان از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قساوت دلها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انتشار علوم اهل بیت از قم نشانه ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ و میرها و زلزلهها و جنگها و آشوبهای داخلی و خارجی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا نبرد میان سفیانی و اصهب از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بارانهای پیاپی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گسترش ظلم و فساد از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا آمدن غربیها به سرزمین عراق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا فتنه و آشوب در سوریه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف در میان امت اسلام از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انقراض سلسله بنیعباس از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مردن پاداشاهی به نام عبدالله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بالا آمدن آب دجله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گرانی و بالا رفتن قیمتها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا علاماتی که در ماه رجب ظاهر میشود از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وقوع مسخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا برگشت مردهها به دنیا از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن انسانهای بیگناه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا پر آب شدن دریاچه ساوه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا حمله ملخها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ سریع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بستن پل کرخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انشعاب نهری از فرات و جاری شدن در کوچههای کوفه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع ستارهای از مشرق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام مغربی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خشک شدن نیل از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علائم متصل و منفصل ظهور امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم متصل و نزدیک به ظهور امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- علائم منفصلی که با ظهور امام مهدی فاصله دارند چیستند؟ (پرسش)
- در قرآن و حدیث چه مفاهیمی با نشانههای ظهور مرتبط هستند؟ (پرسش)
- مراد از علائم در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آیت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از دلالت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آخر الزمان در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ملاحم و فتن در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از خروج در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از قیام در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از اشراط الساعه در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش)
- مفهوم توصیفی یا تمثیلی بودن نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا ندای شیطانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- فواید دانستن علائم و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتهایی میان امور حتمیالوقوع و احتمالی در بحث نشانههای ظهور وجود دارد؟ (پرسش)
- موقوف یا مشروط بودن نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- نتیجه تقسیمبندی نشانههای ظهور به موقوف و حتمی چیست؟ (پرسش)
- آیا به بهانه اینکه امام مهدی انسانهای بد را مجازات میکند باید از او ترسید؟ (پرسش)
- آیا تا زمان ظهور امام مهدی قرآن و اسلام تحریف میشود؟ (پرسش)
- آیا میتوان گفت ظهور نزدیک است؟ آیا میتوان گفت که اوضاع نابسامان و هرج و مرج جهان نشانه نزدیکی ظهور است؟ (پرسش)
- آیا بین ظهور و حضور فرقی هست؟ (پرسش)
- آیا عوامل طبیعی مانند پاره شدن لایه اوزون و کم شدن آب شیرین در تعجیل فرج امام مهدی تاثیر دارد؟ (پرسش)
- آیا مراد از مرگ عبد الله که در روایت امام صادق نشانه ظهور است عبد الله پادشاه عربستان است؟ (پرسش)
- آیا طوفانها و حوادثی که اکنون در جهان رخ میدهد نشان از آمدن حضرت است؟ (پرسش)
- اولین دعای امام مهدی به هنگام ظهورش چیست؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا الگوی حکومت امام مهدی و افراد آن قبل از ظهور تحقق مییابد؟ (پرسش)
- آیا تعبیر از آیت الله خامنهای به سید حسینی درست است؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- امام مهدی از چه راهی متوجه میشوند که موقع ظهورشان فرا رسیده است؟ (پرسش)
- از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
- تابوت سکینه چیست؟ (پرسش)
- جهان در آستانه ظهور امام مهدی در چه شرایطی است؟ (پرسش)
- پدیدههای غیرمتعارف قبل از ظهور کداماند؟ (پرسش)
- آگاهی از علائم ظهور افزون بر آمادگی یاران امام مهدی سبب آمادگی دشمنان حضرت برای مقابله نیز میشود این کار خلاف مصلحت الهی نیست؟ (پرسش)
- آیا اوضاع جهان پیش از ظهور پیش بینی شده است؟ (پرسش)
- استعجال ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- ندای شیطانی در هنگام ظهور امام مهدی چگونه رخ میدهد؟ (پرسش)
- در عصر ظهور امام مهدی وضعیت سیاسی و جغرافیایی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانه های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چرا علائم و نشانههای ظهور همه از نوع خشن هستند؟ (پرسش)
- آیا در نشانههای ظهور بدا رخ میدهد؟ و نشانههای حتمی تغییرپذیرند؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور در کدام ماه قمری تحقق پیدا میکند؟ (پرسش)
- ارتباط میان ماه رمضان و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه فتنههایی پیش از ظهور امام مهدی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ " عَنِ الضَّحَاكِ بْنِ مُزَاحِمٍ عَنِ النَّزَّالِ بْنِ سَبْرَةَ قَالَ: خَطَبَنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَحَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ سَلُونِي أَيُّهَا النَّاسُ قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي ثَلَاثاً فَقَامَ إِلَيْهِ صَعْصَعَةُ بْنُ صُوحَانَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَتَى يَخْرُجُ الدَّجَّالُ فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ (ع) اقْعُدْ فَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ كَلَامَكَ وَ عَلِمَ مَا أَرَدْتَ وَ اللَّهِ مَا الْمَسْئُولُ عَنْهُ بِأَعْلَمَ مِنَ السَّائِلِ وَ لَكِنْ لِذَلِكَ عَلَامَاتٌ وَ هَيَئَاتٌ يَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً كَحَذْوِ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ إِنْ شِئْتَ أَنْبَأْتُكَ بِهَا قَالَ نَعَمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ (ع) احْفَظْ فَإِنَّ عَلَامَةَ ذَلِكَ إِذَا أَمَاتَ النَّاسُ الصَّلَاةَ وَ أَضَاعُوا الْأَمَانَةَ وَ اسْتَحَلُّوا الْكَذِبَ وَ أَكَلُوا الرِّبَا وَ أَخَذُوا الرِّشَا وَ شَيَّدُوا الْبُنْيَانَ وَ بَاعُوا الدِّينَ بِالدُّنْيَا وَ اسْتَعْمَلُوا السُّفَهَاءَ وَ شَاوَرُوا النِّسَاءَ وَ قَطَعُوا الْأَرْحَامَ وَ اتَّبَعُوا الْأَهْوَاءَ وَ اسْتَخَفُّوا بِالدِّمَاءِ وَ كَانَ الْحِلْمُ ضَعْفاً وَ الظُّلْمُ فَخْراً وَ كَانَتِ الْأُمَرَاءُ فَجَرَةً وَ الْوُزَرَاءُ ظَلَمَةً وَ الْعُرَفَاءُ خَوَنَةً وَ الْقُرَّاءُ فَسَقَةً وَ ظَهَرَتْ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ اسْتُعْلِنَ الْفُجُورُ وَ قَوْلُ الْبُهْتَانِ وَ الْإِثْمُ وَ الطُّغْيَانُ وَ حُلِّيَتِ الْمَصَاحِفُ وَ زُخْرِفَتِ الْمَسَاجِدُ وَ طُوِّلَتِ الْمَنَارَاتُ وَ أُكْرِمَتِ الْأَشْرَارُ وَ ازْدَحَمَتِ الصُّفُوفُ وَ اخْتَلَفَتِ الْقُلُوبُ وَ نُقِضَتِ الْعُهُودُ وَ اقْتَرَبَ الْمَوْعُودُ وَ شَارَكَ النِّسَاءُ أَزْوَاجَهُنَّ فِي التِّجَارَةِ حِرْصاً عَلَى الدُّنْيَا وَ عَلَتْ أَصْوَاتُ الْفُسَّاقِ وَ اسْتُمِعَ مِنْهُمْ وَ كَانَ زَعِيمُ الْقَوْمِ أَرْذَلَهُمْ وَ اتُّقِيَ الْفَاجِرُ مَخَافَةَ شَرِّهِ وَ صُدِّقَ الْكَاذِبُ وَ اؤْتُمِنَ الْخَائِنُ وَ اتُّخِذَتِ الْقِيَانُ وَ الْمَعَازِفُ وَ لَعَنَ آخِرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَوَّلَهَا وَ رَكِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ وَ تَشَبَّهَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ شَهِدَ الشَّاهِدُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُسْتَشْهَدَ وَ شَهِدَ الْآخَرُ قَضَاءً لِذِمَامٍ بِغَيْرِ حَقٍّ عَرَفَهُ وَ تُفُقِّهَ لِغَيْرِ الدِّينِ وَ آثَرُوا عَمَلَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ لَبِسُوا جُلُودَ الضَّأْنِ عَلَى قُلُوبِ الذِّئَابِ وَ قُلُوبُهُمْ أَنْتَنُ مِنَ الْجِيَفِ وَ أَمَرُّ مِنَ الصَّبِرِ فَعِنْدَ ذَلِكَ الْوَحَا الْوَحَا ثُمَّ الْعَجَلَ الْعَجَل "؛ کمال الدین؛ صدوق؛ ج ۲، صص ۵۲۵- ۵۲۶.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۸۴-۲۸۸.
- ↑ الإرشاد، ج ۲، ص۳۶۸- ۳۷۰.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۲۳-۴۲۵.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۲۹-۴۳۱.
- ↑ خسف به این معنی است که زمین مردم رادر خود فرو برد. گفته شده که سپاهیان سفیانی در بیداء که بین مکه و مدینه در نزدیکی ذوالحُلَیفه است به خسف مبتلا میشوند.
- ↑ شیخ مفید، ارشاد ۲، ۳۶۸- ۳۷۰.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۲۷۰ - ۲۷۲.
- ↑ عقد الدرر، ۱۲۳ اثبات الهداة، ۴۹۴، ۵۱۸، ابن حماد، الملاحم والفتن، ۹۵، طبری امامی، دلائلالامامة، ۲۴۸- ۲۴۹، حلیة الاولیاء ۶، ۱۲۳، مستدرک حاکم ۴، ۵۵۴ ینابیع المودة، ۵۱۲، کمال الدین، ۶۷۳، اختصاص شیخ مفید، ۲۶، واحادیث در مدح اصحاب و انصار حضرت مهدی (ع) بسیار است.
- ↑ ر.ک: توضیحات شهید سید محمد صدر در باره مراتب این پایگاهها: تاریخ الغیبة الکبری، ۲۴۷ به بعد.
- ↑ بحار الانوار ۶۰، ۲۱۳، به نقل از: حسن بن محمد قمی، تاریخ قم، (ق ۳) ح ۲۲ و ۲۳ و به نقل از آن، منتخب الأثر، ۲۶۳ و ۴۴۳.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۲۷۴-۲۷۵.
- ↑ نامش عثمان و فرزند عنبسه است ، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵.
- ↑ عقدالدرر، ص ۷۲.
- ↑ همان، ص ۹۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ص ۲۵۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۸.
- ↑ کتاب الغیبه، ص ۲۸۷؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰.
- ↑ همان، ص ۲۰۶.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۲۵۷.
- ↑ منتهی الامال، ج ۲، ص ۴۹۷ با اندکی تصرف و تلخیص.
- ↑ بامداد بشریت، ص ۷۳-۷۶.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۴۱۶ ترجمه محمد جواد غفاری، نشر، صدوق. "أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ بْنِ عُقْدَةَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ قَيْسِ بْنِ رُمَّانَةَ مِنْ كِتَابِهِ فِي رَجَبٍ سَنَةَ خَمْسٍ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ حَدَّثَنَا ثَعْلَبَةُ بْنُ مَيْمُونٍ أَبُو إِسْحَاقَ عَنْ عِيسَى بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ..."؛ درباره وثاقت احمد بن محمد، معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۲۹۶؛ درباره وثاقت محمد بن فضل، معجم رجال الحدیث، ج ۷، ص ۲۶۸؛ درباره وثاقت حسن بن علی، معجم رجال الحدیث، ج ۵، ص ۴۴؛ درباره وثاقت ثعلبة بن میمون، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص ۴۰۸؛ درباره وثاقت عیسی بن اعین، معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۷۹.
- ↑ سیمای آفتاب، حجتالاسلام دکتر طاهری، انتشارات زائر، ص ۲۷۷.
- ↑ سیمای آفتاب، حجتالاسلام دکتر طاهری، انتشارات زائر، ص ۲۷۸.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۳۹۲، باب ۱۴، ح ۶۷. درباره وثاقت این حدیث احمد بن محمد، معجم رجالالحدیث، ج۲، ص ۲۹۶، احمد بن حسین، معجم رجالالحدیث، ج۲، ص۹۷، حسن بن محبوب معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۷۲، عمرو بن ابی القوام، جابر بن یزید جعفی، ج ۴، ص ۱۷.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۳۷۲.
- ↑ کافی، ج۸، ص ۲۱۰؛ کمال الدین، صدوق، ص ۶۵۰، ج ۲، عربی؛ غیبت نعمانی، ص ۲۵۲، باب ۱۴، ح ۹؛ غیبت طوسی، ص ۲۶۷ ناشر مکتبه بصیرتی قم، چاپ غدیر، مضمون روایت.
- ↑ غیبت نعمانی، ج ۱۳، ص ۲۶۴ ناشر مدین؛ نگین آفرینش، ص ۱۵۷؛ تاریخ غیبت کبری، سید محمد، صدر، ص ۶۵۳ ترجمه افتخارزاده.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۰، ۲۵۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵... و کتاب نشانههای شگفتآور آخرالزمان.
- ↑ رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۰۱-۱۰۹.
- ↑ الارشاد، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰.
- ↑ ر. ک: محمد کاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص ۲۹۳ و ۲۹۴.
- ↑ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۱۹ - ۲۳.
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۶۰- ۲۵۶، با اندکی تلخیص در متن
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۶۰- ۲۵۶، با اندکی تلخیص در متن
- ↑ غیبت نعمانی، با ترجمه غفّاری، باب ۱۴، ص ۳۶۵
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۰۹. غیبت شیخ طوسی، ص ۲۶۷.
- ↑ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۴.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۷۰ تا ۱۷۸.
- ↑ فضیل بن یسار از امام باقر(ع) روایت کرده که: نشانههاى ظهور دو دسته است؛ یکى نشانههاى غیر حتمى و دیگرى نشانههاى حتمى...؛ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، ترجمه جواد غفارى، کتابخانه صدوق، باب ۱۸، ص۴۲۹.
- ↑ محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ج ۵۲، ص۲۶۰- ۲۵۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، دفتر انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، ص۶۵۰.
- ↑ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، پیشین، باب ۱۴، ص۳۶۵.
- ↑ علامه مجلسى، بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص۲۰۹.
- ↑ شیخ طوسى، کتاب الغیبة، انتشارات بصیرتى، قم، ص۲۷۴.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۳۳-۴۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۱ تا ۱۲۲؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۸۶.
- ↑ به توضیح المقاصد، شیخ بهائی، ص ۴۹۷ به بعد بنگرید.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۵.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۳۹۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۵۸-۶۵.
- ↑ الارشاد، مفید، ج ۲، ص ۳۷۹؛ اِعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص ۴۲۹؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۵۲ و ۴۵۳؛ کشف الغمه، ج ۲، صص ۳۶۰ و ۴۵۹؛ القطر الشهدی فی اوصاف المهدی، الحلوانی، ص ۵۰؛ الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، ص ۲۹۱؛ نوادر الاخبار فی ما یتعلق باصول الدین، فیض کاشانی، ص ۲۹۹؛ بحارالانوار، مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۹۱؛ العطر الوردی، بلبیسی، ص ۵۱.
- ↑ اکمال الدین، صدوق، ج ۲، ص ۶۵۴؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۰؛ العدد القویه، علی بن یوسف الحلی، ص ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۵؛ منتخب الانوارالمضیئه، ص ۳۱۱.
- ↑ کشف الغمه، الأربلی، ج ۳، صص ۳۷۳ و ۳۷۹ و ۳۸۹؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۰ و در منابع اهل سنت: القطر الشهدی، ص ۵۳؛ العطر الوردی، ص ۵۴؛ تاریخ الخمیس، ج ۲، ص ۲۸۸؛ جواهر العقدین، ص ۴۳۵؛ لسان المیزان، ج ۱، ص ۱۰۵؛ البیان، ص ۹۳؛ الفصول المهمه، ص ۲۸۸؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۳۷؛ ینابیع الموده، ص ۴۷۶.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، صص ۲۵۱ و ۳۳۱؛ اعلام الوری، ص ۴۶۳؛ بشاره المصطفی، طبری، ص ۳۸۱؛ تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۹۸؛ مختصر البصائر، ص ۳۲؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۷۸؛ الملاحم و الفتن، سید بن طاووس، باب ۱۸۶ و ۱۸۷، صص ۸۲ - ۸۴ و در منابع اهل سنت: صحیح مسلم، ج ۱، ص ۹۵؛ سنن ابن ماجه، ج ۹، ص ۵۱۹؛ البیان، صص ۷۶ و ۸۶؛ تیسیر الوصول، ج ۲، ص ۲۳۷؛ عقد الدرر، صص ۲۹۱ - ۲۹۷؛ الصواعق المحرقه، ص ۹۸؛ مصابیح السنه، ج ۲، ص ۱۴۱؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۴؛ روح المعانی، ج ۲۵، ص ۹۵؛ غایه المأمول، ج ۵، ص ۳۶۵؛ العطر الوردی، ص ۴۵.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ۲۶۸؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۸۰؛ اعلام الوری، ص ۴۶۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ نوادر الاخبار، ص ۳۰۱ و ۳۰۸ و در منابع اهل سنت با اختلافی اندک: القطر الشهدی، ص ۶۴؛ العطر الوردی، ص ۶۴؛ عقد الدرر، صص ۱۳۶ و ۱۵۷.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۹؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۶۰؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ بشاره المصطفی، ص ۳۸۳؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۳؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۰ و ظهور برکات بیشمار: القول المختصر، ابن حجر هیتمی، ص ۵۶؛ تذکره الحفاظ، الذهبی، ج ۳، ص ۸۳۸؛ ینابیع الموده، ص ۴۶۷؛ منتخب کنزالعمال، ج ۶، ص ۳۲؛ مشکاه المصابیح، خطیب تبریزی، ج ۳، ص ۲۴؛ الصواعق المحرقه، ابن حجرهیتمی، ص ۹۷؛ المستدرک علی الصیحین، حاکم نیشابوری، ج ۴، صص ۵۵۷ و ۵۵۸؛ البیان، کنجی، ص ۳۱۶؛ مشارق الأنوار، حمزاوی، ص ۱۵۲؛ اسعاف الراغبین، صبان، ص ۱۴۸؛ مصابیح السنه، بغوی، ج ۲، ص ۱۳۴؛ عقد الدرر، صص ۷۳ و ۹۲؛ الفصول المهمه، صص ۲۸۸ و ۲۸۹ و ۳۰۰.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الکافی، کلینی، ج ۸، صص ۱۷۹ و ۱۸۰؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۱؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۴؛ العدد القویه، ص ۶۶؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۸؛ الصراط المستقیم، زین الدین نباطی، ج ۲، ص ۲۴۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۸؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۱۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۳ و در منابع اهل سنت قریب به آن: القطر الشهدی، ص ۶۳؛ العطر الوردی، ص ۶۳؛ عقد الدرر، ص ۹۸ و در برخی نصوص اهل سنت به جای ماه رمضان، ماه شعبان ذکر شده است: العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸.
- ↑ الارشاد، ج ۲ ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۵ و ۱۸۷؛ مجمع البیان، طبرسی، ج ۴، ص ۳۹۸؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۶؛ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، صص ۶۴۹ و ۶۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، مقدسی، صص ۸۵ و ۱۱۷ و ۱۱۸ و ۱۲۴ و ۱۲۹؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۵۱؛ القول المختصر، ص ۵۶؛ سنن ابی داود، ج ۴، ص ۱۵۲؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۶، ص ۳۱۶؛ منتخب کنز العمال، ج ۶، ص ۳۱؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۱۶؛ اشعه اللمعات، ج ۴، ص ۳۳۸.
- ↑ الغیبة، طوسی، ص ۴۶۱؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۵۱ و در منابع اهل سنت: القطر الشهدی، الحلوانی، ص ۶۱؛ العطر الوردی، بلبیسی، ص ۶۱ به نقل از: القول المختصر هیمتی؛ عقد الدرر، ص ۱۲۷.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۳؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۲؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۷۳۲؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۰۶؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ عقد الدرر، ص ۱۵۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸، اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹ و در منابع اهل سنت: القطر الشهدی، ص ۶۰؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ عقد الدرر، ص ۱۴۵.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۳؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ منتخب الأنوار المضیئه، ص ۳۰۶؛ إثبات الهداه، شیخ حر عاملی، ج ۳، ص ۷۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۱؛ إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب، حائری، ص ۱۸۵.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۲؛ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۷۰؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۳۳ و ۴۳۴؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۵۵ و ۳۶۰؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۲۸؛ الکافی، ج ۸، صص ۲۰۹ و ۲۵۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۶۴؛ الاختصاص، مفید ص ۲۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۸ و در منابع اهل سنت: الفصول المهمه، ص ۳۱۰؛ عقد الدرر، صص ۱۳۹ و ۱۴۰ و ۱۴۴ و ۱۴۵.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۵؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ العدد القویه، ص ۶۱؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۷۲۳؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۳۸؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۱۱؛ و در منابع اهل سنت: الفصول المهمه، ص ۳۰۱.
- ↑ الکافی، ج ۱، صص ۳۱ - ۳۶؛ الملاحم والفتن، سید ابن طاووس، صص ۱۰۵ و ۱۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۲ و ج ۵۳، صص ۱۴۰ و ۱۴۱؛ الزام الناصب، ص ۶۴؛ و درمنابع اهل سنت: صحیح مسلم، ج ۸، ص ۵۷.
- ↑ الکافی، ج ۸، صص ۳۱ - ۳۶؛ تحف العقول، حرانی، ص ۴۳؛ اعلام الوری، ص ۴۳۱؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲ و در منابع اهل سنت: العطر الوردی، ص ۵۸؛ عقد الدرر، ص ۱۵۵؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۲، ص ۴۱۸؛ نور الابصار، شبلنجی، ص ۱۷۲.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۸؛ دلائل الامامه، طبری، ص ۲۵۹؛ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۶۷ و ۱۷۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ تحف العقول، ص ۴۳؛ العدد القویه، ص ۶۶؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۱۳ و در منابع اهل سنت: العطر الوردی، صص ۵۴ و ۵۵.
- ↑ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۳۴؛ تحف العقول، ص ۴۳؛ المحجه البیضاء، فیض کاشانی، ج ۱، ص ۱۲۵؛ بشارة الاسلام، الکاظمی، صص ۷۶ و ۷۷؛ الزام الناصب، ص ۱۹۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۳؛ الملاحم و الفتن، باب ۱۷۱، ص ۷۷؛ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، ص ۱۵۵؛ الحاوی للفتاوی، جلال الدین سیوطی، ج ۲، ص ۱۳۵.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۱۳۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۱۰۱ و ۲۵۷ و ۲۶۴؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۴؛ و در منابع اهل سنت: العطر الوردی، ص ۵۵؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۹؛ عقد الدرر، ص ۱۵۵.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۳۳؛ المحجه البیضاء، ج ۳، ص ۳۴۲؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۳؛ نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۴۷۴؛ مثیر الأحزان، الجواهری، ص ۲۹۸؛ الزام الناصب، ص ۱۸۰؛ بشارة الاسلام، صص ۲۶ و ۴۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۲۶۳ و ۲۶۴؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۳۴.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، صص ۶۵۰ و ۶۵۱؛ الکافی، ج ۸، صص ۲۲۰ و ۲۵۸ و ۲۷۲؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۵۰ و ۱۱۵۵ و ۱۱۵۹؛ تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۱۸؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۶۴ و ج ۲، ص ۵۲؛ الاختصاص، ص ۲۵۶؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۵ و ۱۷۶ و ۱۸۰ و ۱۸۷؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۴ و ۴۴۹ و ۴۵۰ و ۴۶۲ و ۴۶۳؛ الارشاد، ج ۲، صص ۳۶۸ و ۳۷۱ و ۳۷۳؛ منتخب الانوار المضیئه، صص ۳۰۶ و ۳۱۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۵۵ و ۳۵۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۲۲۱ و ۲۷۱ و ۲۷۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، صص ۷۲۰ - ۷۲۳ و ۷۲۵ - ۷۳۳ و ۷۳۵؛ نوادرالاخبار، ص ۲۹۰؛ الملاحم و الفتن، ابواب ۸۶ و ۸۷ و ۸۸ و ۹۱، صص ۵۰ و ۵۱ و ۶۴ و ۶۵ و در منابع اهل سنت: مستدرک الحاکم، ج ۴، ص ۵۲۰؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۶۷ و ۱۳۴ و ۱۳۵؛ ینابع الموده، ص ۴۴۰؛ عقد الدرر، صص ۱۰۶ - ۱۰۸ و ۱۱۲ - ۱۳۷.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۹؛ الغیبة، طوسی، ج ۴، ص ۴۳۴؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۴۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹ و در منابع اهل سنت: جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶؛ عقد الدرر، ص ۱۵۴.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۲؛ اعلام الوری، ص ۴۲۶؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۳۷؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۳؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۶۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الغبیه، طوسی، صص ۴۳۶ و ۴۳۷ و ۴۴۵؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۶۹ و ۱۷۲ و ۱۷۶؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷ و ج ۸، ص ۲۵۸؛ الخصال، ص ۳۰۳؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۵۴ و ۱۱۶۲؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۳۱۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۳؛ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، ص ۱۰۰.
- ↑ اشیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الکافی، ج ۸، صص ۱۸۹ و ۲۵۸؛ الخصال، ص ۳۰۳؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۶۳؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۱ و ۱۸۰؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، ص ۱۵۱؛ البیان، ص ۷۷؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ نورالابصار، ص ۱۷۲؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۵؛ الملاحم و الفتن، ابواب ۹۲ و ۹۳ و ۹۴ و ۹۵، صص ۵۲ و ۵۳؛ الغیبة، نعمانی، صص ۱۷۱ و ۱۷۳؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۴ و ۴۵۲؛ کشف الغمه، ج ۳، صص ۳۷۵ - ۳۷۷؛ الحجه البیضاء، ج ۴، صص ۲۴۳ و ۳۴۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹ و در منابع اهل سنت: سنن ترمذی، ج ۳، ص ۳۶۲؛ البیان، ص ۱۷؛ الصواعق المحرقه، ص ۱۶۳؛ منتخب کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۹؛ ذخائر العقبی، محب الدین طبری، ص ۱۱۷؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۱۳۹ و ۱۴۱ و ۱۴۵؛ عقد الدرر، صص ۹۰ و ۱۶۶ - ۱۷۴.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ فلاح السائل، سید ابن طاووس، ص ۳۰۹؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۶۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۷۷؛ المحجه البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۲۱۴ و ۲۳۷ و در منابع اهل سنت: الحاوی للفتاوی، ج ۲، صص ۱۴۰ و ۱۴۴؛ العرائس الواضحه، ۱۰۶؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ عقد الدرر، ص ۱۵۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، صص ۳۶۹ و ۳۷۶ و ۳۷۷؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۸ و ۴۴۹؛ الخرائج، ج ۳، ص ۱۱۶۵؛ کشف الغمه، ج ۳، ۳۵۸؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۶۶؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۷۲۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴ و در منابع اهل سنت: عقد الدرر، ۸۳؛ الفصول المهمه، ص ۲۹۰؛ جالیه الکدر، ص ۲۰۸؛ العرائس الواضحه، ص ۱۰۶.
- ↑ پیشین.
- ↑ علامه سید محمد صدر معتقد است که مقصود از جزیره، سرزمین مابین النهرین در عراق است که در متون کهن بدین اسم نامیده میشده است.
- ↑ آنچنان که یاقوت حموی در معجم البلدان، ج ۳، ص ۶۹ آورده است، الرمله شهر بزرگ و مرکزی منطقه فلسطین بوده که از بین رفته است.
- ↑ الارشاد، ج ۲، صص ۳۶۸ و ۳۷۲؛ الاختصاص، صص ۲۵۵ و ۲۵۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ تفسیرالعیاشی، ج ۱، ص ۶۴؛ الغیبة، طوسی، صص ۴۴۱ و ۴۴۲؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۵۶ و ۱۱۵۷؛ الغیبة، نعمانی، ص ۱۸۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۴۹؛ منتخب الانوار المضیئه، صص ۶۲ و ۳۰۵؛ نوادر الاخبار، ص ۲۸۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۲۱۲ و ۲۲۲ و ۲۳۷ و در منابع اهل سنت: الفصول المهمه، ص ۲۹۰؛ عقد الدرر، ص ۱۲۴.
- ↑ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص۲۱-۲۸.
- ↑ " وَ لَهُ كُنُوزٌ لَا ذَهَبٌ وَ لَا فِضَّةٌ إِلَّا خُيُولٌ مُطَهَّمَةٌ وَ رِجَالٌ مُسَوَّمَةٌ يَجْمَعُ اللَّهُ لَهُ مِنْ أَقَاصِي الْبِلَادِ عَلَى عَدَدِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا "؛ إعلام الوری، ص ۴۰۳؛ الزام الناصب، ج۲، ص۲۹۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.
- ↑ " وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَان"؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۸۷.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۱۸۵ - ۱۸۶.
- ↑ کمال الدین، ص۶۵۰.
- ↑ غیبت نعمانى، باب ۱۴، ص۳۶۵.
- ↑ بحار، ج ۵۲، ص۲۰۹.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۴۳-۴۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶- ۲۲۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۱ به بعد.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۱.
- ↑ یادآور میشویم که شهرت این نشانهها به "نشانههای حتمی"، به معنای صحت همه آنها نیست، چنان که خروج خراسانی، نشانهای است که اگر چه در دوره معاصر، شهرت یافته و زبانزد خاص و عام شده است و به عنوان نشانهای قطعی برای ظهور شمرده میشود؛ ولی احادیث چندانی برای آن موجود نیست.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص۴۲۹–۴۳۱.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۱، ۷۲.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶؛ الزام الناصب، ص ۱۸۸.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳.
- ↑ محجّة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳؛ بشارة الاسلام، ص ۶۰.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۴۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۵.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰.
- ↑ امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۴۹۵.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۷۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶؛ الزام الناصب، ص ۱۷۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۹۶.
- ↑ سوره بقره، ۱۵۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۰۰.
- ↑ چشماندازی به حکومت مهدی (ع)، نجم الدین طوسی، ص ۳۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۴۰.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۱۴۸؛ الزام الناصب، ص ۱۸۵.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۴۳.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۲۸ و ۴۱.
- ↑ جامع الاخبار، ص ۱۵۰؛ مستدرک، ج ۱۱، ص ۳۷۵.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۶۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۵.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۴۴۹.
- ↑ اعلام الوری، ص ۲۹۰ و ۴۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.
- ↑ برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۲۵۰.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۷۱ و ۱۴۱؛ عقد الدرر، ص ۱۶۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۹، ص ۶۵۵.
- ↑ عقد الدرر، ص ۸۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴؛ اختصاص مفید، ص ۲۰۸.
- ↑ آیت الله سید محمد کاظم قزوینی در کتاب "امام مهدی (ع) از ولادت تا ظهور"، ص ۵۰۰، مینویسد: به نظر من نسب مرد هاشمی، "حسنی" است و این همان کسی است که برخی روایات از او به "نفس زکیه" تعبیر میکنند. نفس زکیه از تبار بنی هاشم و حسنینسب است.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۵۰۰.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۷۷؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۳، ص ۲۷۰.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰۵؛ عقد الدرر، ص ۹۷.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۰۲۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۵، ۴۱۸، ۶۹۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص۳۶۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۲۰؛ بشارة الاسلام، ص۱۷۵.
- ↑ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۴۶-۵۰.
- ↑ " الْآيَاتُ كَخَرزات مَنظُومات فِي سِلْكُ ، فَانْقَطَعَ السِّلْكُ ، يَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً "؛ بشارة الاسلام، ص ۳۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۰۲.
- ↑ "إِنَّ عِمْرَانَ بَيْتِ الْمَقْدِسِ، خَرَابُ يَثْرِبَ. وَ خَرَابِ يَثْرِبَ خُرُوجِ الْمَلْحَمَةُ. وَ خُرُوجَ الْمَلْحَمَةُ فَتَحَ القسطنطينية. وَ فَتَحَ القسطنطينية خُرُوجِ الدَّجَّالِ "؛ البیان و التبیین، ج ۳، ص ۳۲.
- ↑ " يَنْزِلْ عَلَيَّ أُمَّتِي بَلَاءٍ لَمْ يَسْمَعْ بِبَلَاءٍ أَشَدُّ مِنْهُ ، حتي تَضِيقُ بِهِمُ الْأَرْضُ الرَّحْبَةِ "؛ المهدی، ص ۲۲۱.
- ↑ "بَيْنَ يَدَيِ الْقَائِمِ مَوْتٌ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْيَضُ وَ جَرَادٌ فِي حِينِهِ وَ جَرَادٌ فِي غَيْرِ حِينِهِ كَأَلْوَانِ الدَّمِ فَأَمَّا الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ فَالسَّيْفُ وَ أَمَّا الْمَوْتُ الْأَبْيَضُ فَالطَّاعُونُ"؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۶۷؛ المهدی، ص ۱۸۸؛ بشارة الاسلام، ص ۵۰؛ الزام الناصب، ص ۱۸۴؛ الامام المهدی، ص ۲۱۸.
- ↑ " إِنَّ مِنِ السِّنِينَ سَنَوات جَوادِعُ ، تُجدَعُ فِيهَا عَطارِفَة وَ هَراقِلَة "
- ↑ "إِذَا رَأَيْتُمُ نَاراً فِي الْمَشْرِقِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ أَوْ سَبْعَةٍ، فَتَوَقَّعُوا فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ إِنْ شَاءَ اللَّهُ "؛ الامام المهدی، ص ۲۲۲؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳.
- ↑ " شارتان بَيْنَ يَدَيِ هَذَا الْأَمْرِ : خُسُوفِ الْقَمَرِ بِخَمْسٍ ، وَ كُسُوفِ الشَّمْسِ بِخَمْسَةَ عَشَرَ . لَمْ يَكُنِ ذَلِكَ مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ إِلَيَّ الْأَرْضِ . فَعِنْدَ ذَلِكَ يَسْقُطُ حِسَابِ الْمُنَجِّمِينَ "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ بشارة الاسلام، ص ۹۱؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۵؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹؛ المهدی، ص ۱۸۷؛ منتخب الاثر، ص ۴۴۰؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۹؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۲؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۰؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۴۶.
- ↑ " لَا يَقُومَ الْقَائِمِ إِلَّا عَلَى خَوْفٍ شَدِيدُ وَ زلازل وَ فِتْنَةُ وَ بَلَاءٍ يُصِيبُ النَّاسِ وَ طَاعُونُ قَبْلَ ذَلِكَ وَ سَيْفُ قَاطِعُ بَيْنَ الْعَرَبِ وَ اخْتِلَافُ شَدِيدُ بَيْنَ النَّاسِ وَ تَشْتِيتِ وَ تَشَتُّتَ فِي دِينِهِمْ وَ تَغَيَّرَ مِنْ حَالِهِمْ حَتَّى يَتَمَنَّى المتمني الْمَوْتَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً مِنْ عَظَّمَ مَا يَرَى مِنَ كَلْبِ النَّاسِ وَ أَكْلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً "؛ غیبت نعمانی، ص ۱۲۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۱، ۳۴۸؛ منتخب الاثر، ص ۴۳۴؛ الزام الناصب، ص ۱۸۸، ۲۲۷؛ المهدی، ص ۱۸۹؛ بشارة الاسلام، ص ۹۲؛ الامام المهدی، ص ۲۲۸.
- ↑ "ارْتِفَاعُ رِيحٍ سَوْدَاءَ بِهَا فِي أَوَّلِ النَّهَارِ وَ زَلْزَلَةٌ حَتَّى يَنْخَسِفَ كَثِيرٌ مِنْهَا"؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۴۳؛ الزام الناصب، ص ۱۸۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۶۴؛ المهدی، ص ۱۹۵.
- ↑ " تُكْثِرُ الْفِتَنِ فِي آفَاقِ الْأَرْضِ ، وَ الْمَسْخُ فِي أَعْدَاءُ الْحَقِّ "؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۸؛ اعلام الوری، ص ۴۲۸.
- ↑ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج2، ص 570-600.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۵۵۷
- ↑ همان، ص ۱۸۷
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۵۵۴
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۴
- ↑ در کتب روایی ما، این پنج مورد در حدیثی از امام صادق (ع) یکجا و از علامات حتمی ذکر شده است. کمال الدین، باب علامات ظهور، حدیث ۷
- ↑ برای آشنایی بیشتر با نشانههای ظهور و شرح آنها، نک: محمد جواد خراسانی، مهدی منتظر
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۷۵، ۳۸۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۰ – ۲۵۶.
- ↑ پرسمان نوجوان، ص 50-55.