فواید امام غایب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
جز (جایگزینی متن - 'شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ' به 'شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹: خط ۹:
*طبق همین اطلاعاتی که ایشان به ما می‌‏دهند، بر فرض که [[دلیل عقلی]] مستقلی هم نباشد، به آنچه خبر می‏‌دهند [[اعتقاد]] می‌‏یابیم؛ زیرا برای تحقیق این‏گونه موضوعات- به ویژه تفاصیل آن- راهی مطمئن‌‏تر و باوربخش‌‏تر از [[وحی]] و [[اخبار]] [[انبیا]] و اوصیای آن‏ها نیست.  
*طبق همین اطلاعاتی که ایشان به ما می‌‏دهند، بر فرض که [[دلیل عقلی]] مستقلی هم نباشد، به آنچه خبر می‏‌دهند [[اعتقاد]] می‌‏یابیم؛ زیرا برای تحقیق این‏گونه موضوعات- به ویژه تفاصیل آن- راهی مطمئن‌‏تر و باوربخش‌‏تر از [[وحی]] و [[اخبار]] [[انبیا]] و اوصیای آن‏ها نیست.  
*در [[روایات]] فراوانی به این [[حقیقت]] اشاره شده که [[جهان هستی]] به [[برکت]] وجود [[نور]] [[پاک]] [[معصومان]]{{عم}} آفریده شده است. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|مولای متقیان]]{{ع}} فرمود: "ای [[علی]]! اگر ما نبودیم، [[خداوند]] سبحانه و تعالی، [[آدم]] و [[حوا]] و [[بهشت]] و [[جهنم]] و [[آسمان]] و [[زمین]] را نمی‏‌آفرید ...."<ref>{{عربی|" يَا عَلِيُّ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ آدَمَ‏ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْضَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۶۲</ref>
*در [[روایات]] فراوانی به این [[حقیقت]] اشاره شده که [[جهان هستی]] به [[برکت]] وجود [[نور]] [[پاک]] [[معصومان]]{{عم}} آفریده شده است. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|مولای متقیان]]{{ع}} فرمود: "ای [[علی]]! اگر ما نبودیم، [[خداوند]] سبحانه و تعالی، [[آدم]] و [[حوا]] و [[بهشت]] و [[جهنم]] و [[آسمان]] و [[زمین]] را نمی‏‌آفرید ...."<ref>{{عربی|" يَا عَلِيُّ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ آدَمَ‏ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْضَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۶۲</ref>
*بدون [[شک]]، به همان [[میزان]] که موجودات در هنگام پدید آمدن، نیازمند [[فیض]] الهی هستند، در دوام و استمرار وجود نیز نیازمند [[فیض]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی هستند<ref>  لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۷.</ref>. در [[روایات]] فراوانی [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} واسطه‏‌های [[فیض]] الهی معرفی شده‌‏اند. [[امام صادق]]{{ع}} از پدرش و او از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: "ما، [[پیشوایان]] [[مسلمین]] و حجّت‏‌های [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر جهانیان و سرور [[مؤمنان]] و [[رهبر]] سپیدجبینان و مولای اهل ایمان‌ایم. و ما [[امان]] اهل زمینی‌ام؛ همچنان‏که [[ستارگان]] [[امان]] اهل آسمانند. و ما کسانی هستیم که [[خداوند]] سبحانه و تعالی به واسطه ما [[آسمان]] را نگاه داشته تا بر [[زمین]] نیفتد، مگر به [[اذن]] او و به واسطه ما [[زمین]] را نگاه داشته که اهلش را نلرزاند. به سبب ما [[باران]] را فرو فرستد و [[رحمت]] را منتشر کند و [[برکات]] [[زمین]] را خارج سازد. و اگر نبود که ما بر روی زمینیم، اهلش را فرو می‌‏برد<ref>  شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲</ref>.  
*بدون [[شک]]، به همان [[میزان]] که موجودات در هنگام پدید آمدن، نیازمند [[فیض]] الهی هستند، در دوام و استمرار وجود نیز نیازمند [[فیض]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی هستند<ref>  لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۷.</ref>. در [[روایات]] فراوانی [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} واسطه‏‌های [[فیض]] الهی معرفی شده‌‏اند. [[امام صادق]]{{ع}} از پدرش و او از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: "ما، [[پیشوایان]] [[مسلمین]] و حجّت‏‌های [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر جهانیان و سرور [[مؤمنان]] و [[رهبر]] سپیدجبینان و مولای اهل ایمان‌ایم. و ما [[امان]] اهل زمینی‌ام؛ همچنان‏که [[ستارگان]] [[امان]] اهل آسمانند. و ما کسانی هستیم که [[خداوند]] سبحانه و تعالی به واسطه ما [[آسمان]] را نگاه داشته تا بر [[زمین]] نیفتد، مگر به [[اذن]] او و به واسطه ما [[زمین]] را نگاه داشته که اهلش را نلرزاند. به سبب ما [[باران]] را فرو فرستد و [[رحمت]] را منتشر کند و [[برکات]] [[زمین]] را خارج سازد. و اگر نبود که ما بر روی زمینیم، اهلش را فرو می‌‏برد<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲</ref>.  
*پس به سبب وجود [[امام]] و [[پیامبر]]{{عم}} است که نه فقط ما، که [[جهان هستی]] از [[برکت]] فیض‏های الهی بهره‌‏مند می‌‏شوند.
*پس به سبب وجود [[امام]] و [[پیامبر]]{{عم}} است که نه فقط ما، که [[جهان هستی]] از [[برکت]] فیض‏های الهی بهره‌‏مند می‌‏شوند.
*[[امام صادق]] {{ع}} درباره فواید تکوینی [[امام]] چنین فرموده است: "... به سبب ما درختان میوه می‌‏دهند و میوه‌‏ها به ثمر می‌‏رسند و رودها جاری می‌‏شوند. و به سبب ما ابر [[آسمان]] می‏‌بارد و گیاهان از [[زمین]] می‌‏رویند. و به [[بندگی]] ما [[خداوند]] سبحانه و تعالی پرستیده می‌‏شود و اگر ما نبودیم، هرگز [[خداوند]] سبحانه و تعالی پرستیده نمی‏‌شد ...."<ref> {{عربی|" بِنَا أَثْمَرَتِ‏ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ‏ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ‏ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا يَنْزِلُ‏ غَيْثُ‏ السَّمَاءِ وَ يَنْبُتُ‏ عُشْبُ‏ الْأَرْضِ‏ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ‏ وَ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا عُبِدَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۴۴، ح ۲۳</ref> بدین‌‏سان، بهره‏‌مندی همه آفریده‏‌ها از هستی و ادامه وجود، بسته به وجود [[حجّت]] روی [[زمین]] است. البته این نوع بهره‏‌مندی، به پذیرش یا ردّ [[امام]] ارتباطی ندارد و [[خداوند]] سبحانه و تعالی به واسطه وجود [[امام]]، تمام موجودات را بهره‌‏مند می‌‏کند.
*[[امام صادق]] {{ع}} درباره فواید تکوینی [[امام]] چنین فرموده است: "... به سبب ما درختان میوه می‌‏دهند و میوه‌‏ها به ثمر می‌‏رسند و رودها جاری می‌‏شوند. و به سبب ما ابر [[آسمان]] می‏‌بارد و گیاهان از [[زمین]] می‌‏رویند. و به [[بندگی]] ما [[خداوند]] سبحانه و تعالی پرستیده می‌‏شود و اگر ما نبودیم، هرگز [[خداوند]] سبحانه و تعالی پرستیده نمی‏‌شد ...."<ref> {{عربی|" بِنَا أَثْمَرَتِ‏ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ‏ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ‏ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا يَنْزِلُ‏ غَيْثُ‏ السَّمَاءِ وَ يَنْبُتُ‏ عُشْبُ‏ الْأَرْضِ‏ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ‏ وَ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا عُبِدَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۱۴۴، ح ۲۳</ref> بدین‌‏سان، بهره‏‌مندی همه آفریده‏‌ها از هستی و ادامه وجود، بسته به وجود [[حجّت]] روی [[زمین]] است. البته این نوع بهره‏‌مندی، به پذیرش یا ردّ [[امام]] ارتباطی ندارد و [[خداوند]] سبحانه و تعالی به واسطه وجود [[امام]]، تمام موجودات را بهره‌‏مند می‌‏کند.
*بنابراین اگر تقدیر [[خداوند]] توانای [[حکیم]]، چنان باشد که- آن‏گونه که بعضی از [[فرشتگان]]، واسطه [[نزول]] برخی [[برکات]] شده‏‌اند- فیض‌‏های [[عام و خاص]] به واسطه [[امام]] به آفریدگان برسد و [[امام]] مجرای [[فیض]] باشد، خواه‏ ناخواه وجود و بقای سایر ممکنات که به [[فیض]] الهی حدوث و بقا دارند، به مجرای [[فیض]] مرتبط خواهند بود. در فرض عدم این مجاری [[فیض]]، باز هم فیاضیت خدا- اگر قصور در پذیرنده [[فیض]] نباشد برقرار است؛ امّا می‌‏توان گفت ممکنات همه آن استعداد را ندارند که بدون واسطه، تلقی [[فیض]] کنند و قصور خودشان مانع از کسب [[فیض]] مستقیم است‏<ref>ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۷</ref>. شکی نیست همه آنچه در [[شأن]] [[امام]]{{ع}} گفته شد، به حضور ظاهری او ارتباطی ندارد و [[امام]] [[غایب]] نیز مانند [[امام]] حاضر، [[واسطه فیض الهی]] است. افزون بر بهره‌‏های یاد شده، فایده‌‏های دیگری هست که البته مشروط به [[اعتقاد]] و باور به ایشان‏ است.
*بنابراین اگر تقدیر [[خداوند]] توانای [[حکیم]]، چنان باشد که- آن‏گونه که بعضی از [[فرشتگان]]، واسطه [[نزول]] برخی [[برکات]] شده‏‌اند- فیض‌‏های [[عام و خاص]] به واسطه [[امام]] به آفریدگان برسد و [[امام]] مجرای [[فیض]] باشد، خواه‏ ناخواه وجود و بقای سایر ممکنات که به [[فیض]] الهی حدوث و بقا دارند، به مجرای [[فیض]] مرتبط خواهند بود. در فرض عدم این مجاری [[فیض]]، باز هم فیاضیت خدا- اگر قصور در پذیرنده [[فیض]] نباشد برقرار است؛ امّا می‌‏توان گفت ممکنات همه آن استعداد را ندارند که بدون واسطه، تلقی [[فیض]] کنند و قصور خودشان مانع از کسب [[فیض]] مستقیم است‏<ref>ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۷</ref>. شکی نیست همه آنچه در [[شأن]] [[امام]]{{ع}} گفته شد، به حضور ظاهری او ارتباطی ندارد و [[امام]] [[غایب]] نیز مانند [[امام]] حاضر، [[واسطه فیض الهی]] است. افزون بر بهره‌‏های یاد شده، فایده‌‏های دیگری هست که البته مشروط به [[اعتقاد]] و باور به ایشان‏ است.
*برخی از فواید این بخش بدین قرار است:
*برخی از فواید این بخش بدین قرار است:
#'''نگهبانی از [[آیین]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی با هدایت‌‏های باطنی‏:''' بی‌‏گمان [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}}، معلّمان و مربّیان اصلی انسان‏‌ها هستند و [[مردم]]، همواره از زلال [[معارف]] [[ناب]] آن بزرگواران بهره‌‏ها برده‌‏اند. در [[زمان غیبت]] نیز، اگرچه دسترسی مستقیم و استفاده همه ‏جانبه از محضر [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} ممکن نیست، آن معدن [[علوم]] الهی به راه‏های مختلف، گره از مشکلات علمی و فکری [[شیعیان]] باز می‏‌کند. این مهّم نه فقط در در دوره [[غیبت صغرا]] با پاسخگویی به پرسش‏های [[مردم]] و [[دانشمندان]]، از طریق نامه‌‏های [[امام]] "[[توقیعات]]" تحقق یافت، بلکه در دوران [[غیبت کبرا]] نیز به صورت هدایت‌‏های [[باطنی]] صورت پذیرفت. بنابراین شکی نیست بقای [[مکتب]] [[تشیع]] در گرو حمایت‏‌های آن [[امام]] [[پنهان]] بوده است. [[شیعه]] بر این باور است که آن حضرت همواره در هنگامه‌‏های حساس و حوادث تعیین‏‌کننده، بسان دستی غیبی اراده‏های نقش‏‌آفرین را در جهت [[اصلاح]] امور، [[هدایت]] کرده، این باور الهی را از نابودی در پناه گرفته است. این [[اصلاحات]] به طور عمده با هدایت‌‏های [[باطنی]] صورت می‌‏پذیرد. هدایت‏‌هایی که گاهی به وسیله شخص [[امام]] و گاهی به وسیله دیگران درباره [[صالحان]] و شایستگان انجام می‌‏گیرد. [[امام]]، از راه [[باطن]]، بر [[نفوس]] افراد اشراف دارد و آنان را مورد [[هدایت]] و [[تربیت]] خود قرار می‌‏دهد. با القاهای نیکو یا با نگه‏داشتن‌‏های [[باطنی]]، راه برخی از افراد را عوض می‌‏کند یا آن‏ها را در راه صحیحی که دارند، استوار و ثابت ‏قدم می‌‏دارد؛ گرچه این [[هدایت]]، از دیدگان [[پنهان]] است. چه بسیار افرادی که یکباره از راهی که داشتند، برگشتند و هرگز حاضر نشدند دوباره بدان برگردند و چه بسیار افرادی که در کار خود متزلزل و مردد بودند؛ ولی یکباره در آن مستقر شدند.
#'''نگهبانی از [[آیین]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی با هدایت‌‏های باطنی‏:''' بی‌‏گمان [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}}، معلّمان و مربّیان اصلی انسان‏‌ها هستند و [[مردم]]، همواره از زلال [[معارف]] [[ناب]] آن بزرگواران بهره‌‏ها برده‌‏اند. در [[زمان غیبت]] نیز، اگرچه دسترسی مستقیم و استفاده همه ‏جانبه از محضر [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} ممکن نیست، آن معدن [[علوم]] الهی به راه‏های مختلف، گره از مشکلات علمی و فکری [[شیعیان]] باز می‏‌کند. این مهّم نه فقط در در دوره [[غیبت صغرا]] با پاسخگویی به پرسش‏های [[مردم]] و [[دانشمندان]]، از طریق نامه‌‏های [[امام]] "[[توقیعات]]" تحقق یافت، بلکه در دوران [[غیبت کبرا]] نیز به صورت هدایت‌‏های [[باطنی]] صورت پذیرفت. بنابراین شکی نیست بقای [[مکتب]] [[تشیع]] در گرو حمایت‏‌های آن [[امام]] [[پنهان]] بوده است. [[شیعه]] بر این باور است که آن حضرت همواره در هنگامه‌‏های حساس و حوادث تعیین‏‌کننده، بسان دستی غیبی اراده‏های نقش‏‌آفرین را در جهت [[اصلاح]] امور، [[هدایت]] کرده، این باور الهی را از نابودی در پناه گرفته است. این [[اصلاحات]] به طور عمده با هدایت‌‏های [[باطنی]] صورت می‌‏پذیرد. هدایت‏‌هایی که گاهی به وسیله شخص [[امام]] و گاهی به وسیله دیگران درباره [[صالحان]] و شایستگان انجام می‌‏گیرد. [[امام]]، از راه [[باطن]]، بر [[نفوس]] افراد اشراف دارد و آنان را مورد [[هدایت]] و [[تربیت]] خود قرار می‌‏دهد. با القاهای نیکو یا با نگه‏داشتن‌‏های [[باطنی]]، راه برخی از افراد را عوض می‌‏کند یا آن‏ها را در راه صحیحی که دارند، استوار و ثابت ‏قدم می‌‏دارد؛ گرچه این [[هدایت]]، از دیدگان [[پنهان]] است. چه بسیار افرادی که یکباره از راهی که داشتند، برگشتند و هرگز حاضر نشدند دوباره بدان برگردند و چه بسیار افرادی که در کار خود متزلزل و مردد بودند؛ ولی یکباره در آن مستقر شدند.
#'''نگهداشت [[جامعه]] از [[ناامیدی]] و سرخوردگی‏:''' بدون [[شک]]، باور به [[امام]]{{ع}} [[غایب]] سبب [[امیدواری]] [[مسلمانان]] به آینده روشن می‏‌شود. این [[امیدواری]]، از بزرگ‏ترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] است. [[جامعه]] [[شیعی]]، طبق باور خویش به وجود [[امام]] [[شاهد]] و زنده، همواره‏ [[منتظر ظهور]] آن حضرت است. او را در میان خود نمی‏‌بیند؛ اما خود را یگانه و جدا از او نمی‌‏داند. باری؛ [[امام]] [[پنهان]]، همواره مراقب حال و وضع [[شیعیان]] است و همین مسأله باعث می‏شود پیروانشان به [[امید]] [[لطف]] و عنایت حضرتش، برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی [[تلاش]] کنند. به بیان دیگر، [[امام]]- اگرچه غایب- نقطه اتکایی است که [[پیروان]] خود را در ورطه‌‏های نابودی و [[ناامیدی]] در [[حمایت]] و پناه خود می‌‏گیرد و بسان پناه‌گاهی مطمئن [[پیروان]] خود را به [[تلاش]] و کوشش در راه رشد و تعالی وامی‏دارد؛ بنابراین حالت [[امید]] و [[انتظار]] به آینده، از فواید دیگری است که بر وجود آن حضرت مترتب است. بدون [[تردید]]، جامعه‏‌ای که به پیشوای زنده- اگرچه غایب- [[معتقد]] است، همواره از فروافتادن در [[ناامیدی]] در [[امان]] خواهد بود و شکی نیست جامعه‌‏ای که دچار [[ناامیدی]] شد، رو به [[انحطاط]] خواهد رفت. امروزه [[جامعه]] [[شیعی]]، [[استواری]]، [[پویایی]] و [[شادابی]] خود را مرهون این باورمندی می‏‌داند که از فواید آن [[امام]] [[پنهان]] به حساب می‌‏آید. آری؛ اوضاع نابسامان و اسفبار [[جهان]] و سیل بنیان کن [[ستم]] و [[بیداد]]، خیرخواهان [[بشریت]] را نگران کرده است؛ به گونه‌‏ای که ممکن است گاهی در اصل قابلیت [[اصلاح]] [[بشر]] [[تردید]] کنند. در این صورت، یگانه روزنه امیدی که برای [[بشر]] باز می‌‏ماند و یگانه بارقه امیدی که در این [[جهان]] ظلمت‌‏زده، [[امید]] می‏‌آفریند، همان [[انتظار فرج]] و فرا رسیدن عصر سراسر [[عدل]] [[حکومت]] [[توحید]] و نفوذ [[دستورهای الهی]] است.
#'''نگهداشت [[جامعه]] از [[ناامیدی]] و سرخوردگی‏:''' بدون [[شک]]، باور به [[امام]]{{ع}} [[غایب]] سبب [[امیدواری]] [[مسلمانان]] به آینده روشن می‏‌شود. این [[امیدواری]]، از بزرگ‏ترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] است. [[جامعه]] [[شیعی]]، طبق باور خویش به وجود [[امام]] [[شاهد]] و زنده، همواره‏ [[منتظر ظهور]] آن حضرت است. او را در میان خود نمی‏‌بیند؛ اما خود را یگانه و جدا از او نمی‌‏داند. باری؛ [[امام]] [[پنهان]]، همواره مراقب حال و وضع [[شیعیان]] است و همین مسأله باعث می‏شود پیروانشان به [[امید]] [[لطف]] و عنایت حضرتش، برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی [[تلاش]] کنند. به بیان دیگر، [[امام]]- اگرچه غایب- نقطه اتکایی است که [[پیروان]] خود را در ورطه‌‏های نابودی و [[ناامیدی]] در [[حمایت]] و پناه خود می‌‏گیرد و بسان پناه‌گاهی مطمئن [[پیروان]] خود را به [[تلاش]] و کوشش در راه رشد و تعالی وامی‏دارد؛ بنابراین حالت [[امید]] و [[انتظار]] به آینده، از فواید دیگری است که بر وجود آن حضرت مترتب است. بدون [[تردید]]، جامعه‏‌ای که به پیشوای زنده- اگرچه غایب- [[معتقد]] است، همواره از فروافتادن در [[ناامیدی]] در [[امان]] خواهد بود و شکی نیست جامعه‌‏ای که دچار [[ناامیدی]] شد، رو به [[انحطاط]] خواهد رفت. امروزه [[جامعه]] [[شیعی]]، [[استواری]]، [[پویایی]] و [[شادابی]] خود را مرهون این باورمندی می‏‌داند که از فواید آن [[امام]] [[پنهان]] به حساب می‌‏آید. آری؛ اوضاع نابسامان و اسفبار [[جهان]] و سیل بنیان کن [[ستم]] و [[بیداد]]، خیرخواهان [[بشریت]] را نگران کرده است؛ به گونه‌‏ای که ممکن است گاهی در اصل قابلیت [[اصلاح]] [[بشر]] [[تردید]] کنند. در این صورت، یگانه روزنه امیدی که برای [[بشر]] باز می‌‏ماند و یگانه بارقه امیدی که در این [[جهان]] ظلمت‌‏زده، [[امید]] می‏‌آفریند، همان [[انتظار فرج]] و فرا رسیدن عصر سراسر [[عدل]] [[حکومت]] [[توحید]] و نفوذ [[دستورهای الهی]] است.
#'''ایمنی‌ ‏بخش از بلاها:''' بدون [[تردید]]، [[امنیت]]، از اساسی‏‌ترین نیازهای زندگی است. پدید آمدن رخدادهای ناگوار، همواره این نیاز را مورد تهدید جدی قرار داده، زندگی و حیات طبیعی موجودات را به مخاطره انداخته است. بخشی از این نگرانی‏‌ها با کنترل عوامل شناخته شده برطرف می‏‌شود؛ امّا در موارد فراوانی عواملی ناشناخته و خارج از کنترل، ناامنی‏‌هایی را بر زندگی تحمیل می‏‌کند. در برخی [[روایات]]، [[امام]] و [[حجت الهی]]، عامل [[امنیت]] [[زمین]] و اهل آن، دانسته شده است. [[امام مهدی]]{{ع}} خود فرموده است: "من، سبب ایمنی از بلاها برای‏ ساکنان [[زمین]] هستم<ref>{{عربی|"وَ إِنِّي‏ لَأَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴</ref>.  [[حجّت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی و [[امام معصوم]]، مانع از آن است که [[مردم]] به سبب انواع [[گناهان]] و مفاسدی که انجام می‏‌دهند به عذاب‏‌های سخت الهی گرفتار آیند و طومار حیات [[زمین]] و اهل آن در هم پیچیده شود. [[قرآن کریم]] در این‌‏باره، خطاب به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که بزرگ‏ترین [[حجت الهی]] است، می‌‏فرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref> خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش می‌خواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد؛ سوره انفال ، آیه: ۳۳.</ref>. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ که نمونه کامل [[رحمت]] و [[مهر]] [[پروردگار]] است نیز به [[عنایت خاص]] خود بلاهای بزرگ را- به ویژه از [[جامعه]] [[شیعیان]] و فرد فرد آن‏ها- دور می‏‌کند؛ گرچه در بسیاری از موارد، [[شیعیان]] به [[لطف]] و [[کرامت]] او توجه نداشته باشند و دست یاریگر او را بر سر خود نشناسند. آن گرامی در [[مقام]] معرفی خود فرموده است: "من آخرین [[جانشین]] [[پیامبر خدا]] هستم. [[خدای تعالی]]، به واسطه من بلاها را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌‏کند"{{عربی|"أَنَا خَاتَمُ‏ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي‏ يَدْفَعُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.
#'''ایمنی‌ ‏بخش از بلاها:''' بدون [[تردید]]، [[امنیت]]، از اساسی‏‌ترین نیازهای زندگی است. پدید آمدن رخدادهای ناگوار، همواره این نیاز را مورد تهدید جدی قرار داده، زندگی و حیات طبیعی موجودات را به مخاطره انداخته است. بخشی از این نگرانی‏‌ها با کنترل عوامل شناخته شده برطرف می‏‌شود؛ امّا در موارد فراوانی عواملی ناشناخته و خارج از کنترل، ناامنی‏‌هایی را بر زندگی تحمیل می‏‌کند. در برخی [[روایات]]، [[امام]] و [[حجت الهی]]، عامل [[امنیت]] [[زمین]] و اهل آن، دانسته شده است. [[امام مهدی]]{{ع}} خود فرموده است: "من، سبب ایمنی از بلاها برای‏ ساکنان [[زمین]] هستم<ref>{{عربی|"وَ إِنِّي‏ لَأَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴</ref>.  [[حجّت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی و [[امام معصوم]]، مانع از آن است که [[مردم]] به سبب انواع [[گناهان]] و مفاسدی که انجام می‏‌دهند به عذاب‏‌های سخت الهی گرفتار آیند و طومار حیات [[زمین]] و اهل آن در هم پیچیده شود. [[قرآن کریم]] در این‌‏باره، خطاب به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که بزرگ‏ترین [[حجت الهی]] است، می‌‏فرماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref> خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش می‌خواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد؛ سوره انفال ، آیه: ۳۳.</ref>. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ که نمونه کامل [[رحمت]] و [[مهر]] [[پروردگار]] است نیز به [[عنایت خاص]] خود بلاهای بزرگ را- به ویژه از [[جامعه]] [[شیعیان]] و فرد فرد آن‏ها- دور می‏‌کند؛ گرچه در بسیاری از موارد، [[شیعیان]] به [[لطف]] و [[کرامت]] او توجه نداشته باشند و دست یاریگر او را بر سر خود نشناسند. آن گرامی در [[مقام]] معرفی خود فرموده است: "من آخرین [[جانشین]] [[پیامبر خدا]] هستم. [[خدای تعالی]]، به واسطه من بلاها را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌‏کند"{{عربی|"أَنَا خَاتَمُ‏ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي‏ يَدْفَعُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.
#'''ایجاد پروای الهی در پرتو باور وجود [[امام]] زنده در جامعه‏:''' از [[روایات اسلامی]] به دست می‏‌آید که در [[دوران غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ و در زمان‌‏های معینی، اعمال [[انسان‌‏ها]] به آن حضرت عرضه می‏‌شود. این باور، خود در ایجاد پروای الهی، و خویشتن‏داری برابر انجام کارها، نقشی بسیار مهم و اساسی دارد. مرحوم [[کلینی]] در [[کتاب کافی]]، بخشی را با عنوان {{عربی|" بَابُ‏ عَرْضِ‏ الْأَعْمَالِ‏ عَلَى‏ النَّبِيِ‏ {{صل}} وَ الْأَئِمَّةِ {{عم}}‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، پدید آورده و در آن روایاتی را یادآور شده که در آن، سخن از [[عرضه اعمال]] بر [[امام]] زنده هر عصر دارد. در [[روایت]] چهارم این باب، [[عبد اللّه بن ابان زیات]] که [[جایگاه]] خوبی نزد [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}}‏ داشت، از آن حضرت خواست برای او و اهل بیت‌اش [[دعا]] کند آن حضرت فرمود: "مگر چنین نمی‌‏کنم؟ به [[خدا]] [[سوگند]] اعمال شما در هرروز و شب بر من عرضه می‌‏شود<ref>{{عربی|" أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَ‏ أَعْمَالَكُمْ‏ لَتُعْرَضُ‏ عَلَيَ‏ فِي‏ كُلِ‏ يَوْمٍ‏ وَ لَيْلَةٍ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.</ref> [[عبد اللّه بن ابان]] گفت: از این فرمایش حضرت شگفت‏‌زده شدم. حضرت در پاسخ فرمود: مگر [[کتاب خدا]] را نخوانده‏‌ای که فرمود: "و بگو: هر کار می‏‌خواهید انجام دهید؛ پس به [[یقین]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی، پیامبرش و [[مؤمنان]] عملتان را می‏‌بینند؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! مقصود از او [[مؤمن]] [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است"<ref> {{عربی|" أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏}}  قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ‏ عَلِيُ‏ بْنُ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ {{ع}}.‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۲۰</ref>. این [[آگاهی]]، آثار تربیتی فراوانی دارد و که مهم‏ترین آن‏ها، این است که [[انسان]] را به نوعی مراقبت دائمی در [[رفتار]] خود وامی‏دارد. انسانی که بداند افزون بر [[خداوند]] سبحانه و تعالی، [[پیامبران]] و [[فرشتگان]]، امامی زنده نیز وجود دارد که اعمال او بر وی عرضه می‌‏شود، به طور قطع [[رفتار]] خود را با دقت بیشتری انجام می‌‏دهد.
#'''ایجاد پروای الهی در پرتو باور وجود [[امام]] زنده در جامعه‏:''' از [[روایات اسلامی]] به دست می‏‌آید که در [[دوران غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ و در زمان‌‏های معینی، اعمال [[انسان‌‏ها]] به آن حضرت عرضه می‏‌شود. این باور، خود در ایجاد پروای الهی، و خویشتن‏داری برابر انجام کارها، نقشی بسیار مهم و اساسی دارد. مرحوم [[کلینی]] در [[کتاب کافی]]، بخشی را با عنوان {{عربی|" بَابُ‏ عَرْضِ‏ الْأَعْمَالِ‏ عَلَى‏ النَّبِيِ‏ {{صل}} وَ الْأَئِمَّةِ {{عم}}‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، پدید آورده و در آن روایاتی را یادآور شده که در آن، سخن از [[عرضه اعمال]] بر [[امام]] زنده هر عصر دارد. در [[روایت]] چهارم این باب، [[عبد اللّه بن ابان زیات]] که [[جایگاه]] خوبی نزد [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}}‏ داشت، از آن حضرت خواست برای او و اهل بیت‌اش [[دعا]] کند آن حضرت فرمود: "مگر چنین نمی‌‏کنم؟ به [[خدا]] [[سوگند]] اعمال شما در هرروز و شب بر من عرضه می‌‏شود<ref>{{عربی|" أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَ‏ أَعْمَالَكُمْ‏ لَتُعْرَضُ‏ عَلَيَ‏ فِي‏ كُلِ‏ يَوْمٍ‏ وَ لَيْلَةٍ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.</ref> [[عبد اللّه بن ابان]] گفت: از این فرمایش حضرت شگفت‏‌زده شدم. حضرت در پاسخ فرمود: مگر [[کتاب خدا]] را نخوانده‏‌ای که فرمود: "و بگو: هر کار می‏‌خواهید انجام دهید؛ پس به [[یقین]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی، پیامبرش و [[مؤمنان]] عملتان را می‏‌بینند؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! مقصود از او [[مؤمن]] [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است"<ref> {{عربی|" أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏}}  قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ‏ عَلِيُ‏ بْنُ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ {{ع}}.‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۲۰</ref>. این [[آگاهی]]، آثار تربیتی فراوانی دارد و که مهم‏ترین آن‏ها، این است که [[انسان]] را به نوعی مراقبت دائمی در [[رفتار]] خود وامی‏دارد. انسانی که بداند افزون بر [[خداوند]] سبحانه و تعالی، [[پیامبران]] و [[فرشتگان]]، امامی زنده نیز وجود دارد که اعمال او بر وی عرضه می‌‏شود، به طور قطع [[رفتار]] خود را با دقت بیشتری انجام می‌‏دهد.
#'''[[یاری]] برخی نیازمندان‏:''' جدای از این‏که در همه حالت‌‏ها، خود آن حضرت به [[یاری]] [[استمداد]] کنندگان می‌‏آید یا این‏که ملازمان و اولیای او و نیز این که [[یاری]] شدن توسط آن حضرت، همراه [[ملاقات]] باشد یا نه، شکی نیست که در طول [[تاریخ]] [[غیبت]]، انسان‌‏های بسیاری به دست آن حضرت یا [[اراده]] ایشان از سختی‌‏ها و مشکلات [[نجات]] یافته‏‌اند.
#'''[[یاری]] برخی نیازمندان‏:''' جدای از این‏که در همه حالت‌‏ها، خود آن حضرت به [[یاری]] [[استمداد]] کنندگان می‌‏آید یا این‏که ملازمان و اولیای او و نیز این که [[یاری]] شدن توسط آن حضرت، همراه [[ملاقات]] باشد یا نه، شکی نیست که در طول [[تاریخ]] [[غیبت]]، انسان‌‏های بسیاری به دست آن حضرت یا [[اراده]] ایشان از سختی‌‏ها و مشکلات [[نجات]] یافته‏‌اند.

نسخهٔ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۰

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

  1. نگهبانی از آیین خداوند سبحانه و تعالی با هدایت‌‏های باطنی‏: بی‌‏گمان پیشوایان معصوم(ع)، معلّمان و مربّیان اصلی انسان‏‌ها هستند و مردم، همواره از زلال معارف ناب آن بزرگواران بهره‌‏ها برده‌‏اند. در زمان غیبت نیز، اگرچه دسترسی مستقیم و استفاده همه ‏جانبه از محضر امام عصر(ع) ممکن نیست، آن معدن علوم الهی به راه‏های مختلف، گره از مشکلات علمی و فکری شیعیان باز می‏‌کند. این مهّم نه فقط در در دوره غیبت صغرا با پاسخگویی به پرسش‏های مردم و دانشمندان، از طریق نامه‌‏های امام "توقیعات" تحقق یافت، بلکه در دوران غیبت کبرا نیز به صورت هدایت‌‏های باطنی صورت پذیرفت. بنابراین شکی نیست بقای مکتب تشیع در گرو حمایت‏‌های آن امام پنهان بوده است. شیعه بر این باور است که آن حضرت همواره در هنگامه‌‏های حساس و حوادث تعیین‏‌کننده، بسان دستی غیبی اراده‏های نقش‏‌آفرین را در جهت اصلاح امور، هدایت کرده، این باور الهی را از نابودی در پناه گرفته است. این اصلاحات به طور عمده با هدایت‌‏های باطنی صورت می‌‏پذیرد. هدایت‏‌هایی که گاهی به وسیله شخص امام و گاهی به وسیله دیگران درباره صالحان و شایستگان انجام می‌‏گیرد. امام، از راه باطن، بر نفوس افراد اشراف دارد و آنان را مورد هدایت و تربیت خود قرار می‌‏دهد. با القاهای نیکو یا با نگه‏داشتن‌‏های باطنی، راه برخی از افراد را عوض می‌‏کند یا آن‏ها را در راه صحیحی که دارند، استوار و ثابت ‏قدم می‌‏دارد؛ گرچه این هدایت، از دیدگان پنهان است. چه بسیار افرادی که یکباره از راهی که داشتند، برگشتند و هرگز حاضر نشدند دوباره بدان برگردند و چه بسیار افرادی که در کار خود متزلزل و مردد بودند؛ ولی یکباره در آن مستقر شدند.
  2. نگهداشت جامعه از ناامیدی و سرخوردگی‏: بدون شک، باور به امام(ع) غایب سبب امیدواری مسلمانان به آینده روشن می‏‌شود. این امیدواری، از بزرگ‏ترین اسباب موفقیت و پیشرفت است. جامعه شیعی، طبق باور خویش به وجود امام شاهد و زنده، همواره‏ منتظر ظهور آن حضرت است. او را در میان خود نمی‏‌بیند؛ اما خود را یگانه و جدا از او نمی‌‏داند. باری؛ امام پنهان، همواره مراقب حال و وضع شیعیان است و همین مسأله باعث می‏شود پیروانشان به امید لطف و عنایت حضرتش، برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی تلاش کنند. به بیان دیگر، امام- اگرچه غایب- نقطه اتکایی است که پیروان خود را در ورطه‌‏های نابودی و ناامیدی در حمایت و پناه خود می‌‏گیرد و بسان پناه‌گاهی مطمئن پیروان خود را به تلاش و کوشش در راه رشد و تعالی وامی‏دارد؛ بنابراین حالت امید و انتظار به آینده، از فواید دیگری است که بر وجود آن حضرت مترتب است. بدون تردید، جامعه‏‌ای که به پیشوای زنده- اگرچه غایب- معتقد است، همواره از فروافتادن در ناامیدی در امان خواهد بود و شکی نیست جامعه‌‏ای که دچار ناامیدی شد، رو به انحطاط خواهد رفت. امروزه جامعه شیعی، استواری، پویایی و شادابی خود را مرهون این باورمندی می‏‌داند که از فواید آن امام پنهان به حساب می‌‏آید. آری؛ اوضاع نابسامان و اسفبار جهان و سیل بنیان کن ستم و بیداد، خیرخواهان بشریت را نگران کرده است؛ به گونه‌‏ای که ممکن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید کنند. در این صورت، یگانه روزنه امیدی که برای بشر باز می‌‏ماند و یگانه بارقه امیدی که در این جهان ظلمت‌‏زده، امید می‏‌آفریند، همان انتظار فرج و فرا رسیدن عصر سراسر عدل حکومت توحید و نفوذ دستورهای الهی است.
  3. ایمنی‌ ‏بخش از بلاها: بدون تردید، امنیت، از اساسی‏‌ترین نیازهای زندگی است. پدید آمدن رخدادهای ناگوار، همواره این نیاز را مورد تهدید جدی قرار داده، زندگی و حیات طبیعی موجودات را به مخاطره انداخته است. بخشی از این نگرانی‏‌ها با کنترل عوامل شناخته شده برطرف می‏‌شود؛ امّا در موارد فراوانی عواملی ناشناخته و خارج از کنترل، ناامنی‏‌هایی را بر زندگی تحمیل می‏‌کند. در برخی روایات، امام و حجت الهی، عامل امنیت زمین و اهل آن، دانسته شده است. امام مهدی(ع) خود فرموده است: "من، سبب ایمنی از بلاها برای‏ ساکنان زمین هستم[۶]. حجّت خداوند سبحانه و تعالی و امام معصوم، مانع از آن است که مردم به سبب انواع گناهان و مفاسدی که انجام می‏‌دهند به عذاب‏‌های سخت الهی گرفتار آیند و طومار حیات زمین و اهل آن در هم پیچیده شود. قرآن کریم در این‌‏باره، خطاب به پیامبر اسلام(ص) که بزرگ‏ترین حجت الهی است، می‌‏فرماید: ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ[۷]. حضرت مهدی(ع)‏ که نمونه کامل رحمت و مهر پروردگار است نیز به عنایت خاص خود بلاهای بزرگ را- به ویژه از جامعه شیعیان و فرد فرد آن‏ها- دور می‏‌کند؛ گرچه در بسیاری از موارد، شیعیان به لطف و کرامت او توجه نداشته باشند و دست یاریگر او را بر سر خود نشناسند. آن گرامی در مقام معرفی خود فرموده است: "من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم. خدای تعالی، به واسطه من بلاها را از خاندان و شیعیانم دور می‌‏کند""أَنَا خَاتَمُ‏ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي‏ يَدْفَعُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏".
  4. ایجاد پروای الهی در پرتو باور وجود امام زنده در جامعه‏: از روایات اسلامی به دست می‏‌آید که در دوران غیبت حضرت مهدی(ع)‏ و در زمان‌‏های معینی، اعمال انسان‌‏ها به آن حضرت عرضه می‏‌شود. این باور، خود در ایجاد پروای الهی، و خویشتن‏داری برابر انجام کارها، نقشی بسیار مهم و اساسی دارد. مرحوم کلینی در کتاب کافی، بخشی را با عنوان " بَابُ‏ عَرْضِ‏ الْأَعْمَالِ‏ عَلَى‏ النَّبِيِ‏ (ص) وَ الْأَئِمَّةِ (ع)‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، پدید آورده و در آن روایاتی را یادآور شده که در آن، سخن از عرضه اعمال بر امام زنده هر عصر دارد. در روایت چهارم این باب، عبد اللّه بن ابان زیات که جایگاه خوبی نزد حضرت رضا(ع)‏ داشت، از آن حضرت خواست برای او و اهل بیت‌اش دعا کند آن حضرت فرمود: "مگر چنین نمی‌‏کنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هرروز و شب بر من عرضه می‌‏شود[۸] عبد اللّه بن ابان گفت: از این فرمایش حضرت شگفت‏‌زده شدم. حضرت در پاسخ فرمود: مگر کتاب خدا را نخوانده‏‌ای که فرمود: "و بگو: هر کار می‏‌خواهید انجام دهید؛ پس به یقین خداوند سبحانه و تعالی، پیامبرش و مؤمنان عملتان را می‏‌بینند؟ فرمود: به خدا سوگند! مقصود از او مؤمن علی بن ابی طالب است"[۹]. این آگاهی، آثار تربیتی فراوانی دارد و که مهم‏ترین آن‏ها، این است که انسان را به نوعی مراقبت دائمی در رفتار خود وامی‏دارد. انسانی که بداند افزون بر خداوند سبحانه و تعالی، پیامبران و فرشتگان، امامی زنده نیز وجود دارد که اعمال او بر وی عرضه می‌‏شود، به طور قطع رفتار خود را با دقت بیشتری انجام می‌‏دهد.
  5. یاری برخی نیازمندان‏: جدای از این‏که در همه حالت‌‏ها، خود آن حضرت به یاری استمداد کنندگان می‌‏آید یا این‏که ملازمان و اولیای او و نیز این که یاری شدن توسط آن حضرت، همراه ملاقات باشد یا نه، شکی نیست که در طول تاریخ غیبت، انسان‌‏های بسیاری به دست آن حضرت یا اراده ایشان از سختی‌‏ها و مشکلات نجات یافته‏‌اند.
  6. دعای خیر حضرت در حق مؤمنان‏: شکی نیست که امام معصوم(ع) از هر پدر و مادری مهربان‏‌تر است و در همه حال، خوبی بندگان خدا- به ویژه مؤمنان- را می‌‏خواهد؛ از این رو همواره برای موفقیت آن‏ها و نیز دوری مصیبت‏ها و مشکلات از آن‏ها، دعا می‌‏کند. این هم در موارد فراوانی رخ داده است[۱۰].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " يَا عَلِيُّ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ آدَمَ‏ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْضَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۶۲
  2. لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۷.
  3. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲
  4. " بِنَا أَثْمَرَتِ‏ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ‏ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ‏ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا يَنْزِلُ‏ غَيْثُ‏ السَّمَاءِ وَ يَنْبُتُ‏ عُشْبُ‏ الْأَرْضِ‏ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ‏ وَ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا عُبِدَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، ح ۲۳
  5. ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۷
  6. "وَ إِنِّي‏ لَأَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴
  7. خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش می‌خواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد؛ سوره انفال ، آیه: ۳۳.
  8. " أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَ‏ أَعْمَالَكُمْ‏ لَتُعْرَضُ‏ عَلَيَ‏ فِي‏ كُلِ‏ يَوْمٍ‏ وَ لَيْلَةٍ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏".
  9. " أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ‏ عَلِيُ‏ بْنُ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ (ع).‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۲۰
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۳۴ - ۳۴۰.