علل غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $2 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
:::::#'''فراهم آمدن زمینه پذیرش [[حق]] در [[جهان]]:''' از آن جا که خدای بزرگ میداند در آینده زمانی فرا میرسد که بیشتر [[مردم]]، لیاقت [[حکومت عدل الهی]] را مییابند، با [[غایب]] ساختن [[امام زمان]] {{ع}}، حضرت را از بلاها حفظ فرموده است تا شرایط لازم برای جهانی سازی [[عدل]] و [[معرفت]] و [[عبودیت]] فراهم آید. در آستانه [[ظهور امام زمان]]، هرچند [[زمین]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] میشود، آمادگی برای پذیرش [[حق]] میان [[مردم]] بیش از پیش خواهد شد. میتوانید چنین وضعیتی را در قالب مثالی عادی تصور کنید: شخصی را فرض کنید که سرش درد میگیرد و این سردرد چنان به او فشار میآورد که [[آسایش]] او را به کلی سلب میکند و هیچ عضو سالمی برای او باقی نمیگذارد. چنین فردی هرقدر هم که سرسخت باشد، عاقبت به پزشک مراجعه و به نسخه او عمل خواهد کرد. [[عالم]] نیز همین گونه است. [[ستم]] و فاجعه و جنایت در این [[عالم]]، روز به روز بیشتر میشود تا [[دنیا]] به جایی میرسد که از آن به {{متن حدیث|مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>{{متن حدیث|فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً }}؛ حضرت، زمین را از عدل و داد لبریز میکند؛ همان گونه که از ظلم و بیداد لبریز شده است. (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۶۸، ح ۳)</ref> تعبیر میشود و این مثل همان مریضی است که هرچه درد او افزونتر میشود، آمادگیاش برای پذیرفتن نسخه پزشک بیشتر میشود؛ به ویژه وقتی راههای گوناگون را برای درمان بیماریاش میآزماید و از همه جا سرخورده میشود، آن وقت در برابر نسخه طبیب به طور کامل [[تسلیم]] میشود»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۲۰ - ۱۲۲.</ref>. | :::::#'''فراهم آمدن زمینه پذیرش [[حق]] در [[جهان]]:''' از آن جا که خدای بزرگ میداند در آینده زمانی فرا میرسد که بیشتر [[مردم]]، لیاقت [[حکومت عدل الهی]] را مییابند، با [[غایب]] ساختن [[امام زمان]] {{ع}}، حضرت را از بلاها حفظ فرموده است تا شرایط لازم برای جهانی سازی [[عدل]] و [[معرفت]] و [[عبودیت]] فراهم آید. در آستانه [[ظهور امام زمان]]، هرچند [[زمین]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] میشود، آمادگی برای پذیرش [[حق]] میان [[مردم]] بیش از پیش خواهد شد. میتوانید چنین وضعیتی را در قالب مثالی عادی تصور کنید: شخصی را فرض کنید که سرش درد میگیرد و این سردرد چنان به او فشار میآورد که [[آسایش]] او را به کلی سلب میکند و هیچ عضو سالمی برای او باقی نمیگذارد. چنین فردی هرقدر هم که سرسخت باشد، عاقبت به پزشک مراجعه و به نسخه او عمل خواهد کرد. [[عالم]] نیز همین گونه است. [[ستم]] و فاجعه و جنایت در این [[عالم]]، روز به روز بیشتر میشود تا [[دنیا]] به جایی میرسد که از آن به {{متن حدیث|مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>{{متن حدیث|فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً }}؛ حضرت، زمین را از عدل و داد لبریز میکند؛ همان گونه که از ظلم و بیداد لبریز شده است. (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۶۸، ح ۳)</ref> تعبیر میشود و این مثل همان مریضی است که هرچه درد او افزونتر میشود، آمادگیاش برای پذیرفتن نسخه پزشک بیشتر میشود؛ به ویژه وقتی راههای گوناگون را برای درمان بیماریاش میآزماید و از همه جا سرخورده میشود، آن وقت در برابر نسخه طبیب به طور کامل [[تسلیم]] میشود»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۲۰ - ۱۲۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله خراسانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله خراسانی؛ | ||
خط ۸۹: | خط ۸۸: | ||
::::#[[علت]] و سبب ظاهری برای [[غیبت]] هست و منحصر در [[تقیه]] و [[خوف]] نیست تا آن سه اشکال لازم آید. آری در طی [[اخبار]] یکی از [[علل]] را [[خوف]] شمردهاند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به [[خیال]] خود اشکال بزرگی به دست آورده، با اینکه بالفرض اگر [[علت]] منحصر به [[خوف]] هم باشد هیچ اشکال لازم نمیآید»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۵۰.</ref>. | ::::#[[علت]] و سبب ظاهری برای [[غیبت]] هست و منحصر در [[تقیه]] و [[خوف]] نیست تا آن سه اشکال لازم آید. آری در طی [[اخبار]] یکی از [[علل]] را [[خوف]] شمردهاند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به [[خیال]] خود اشکال بزرگی به دست آورده، با اینکه بالفرض اگر [[علت]] منحصر به [[خوف]] هم باشد هیچ اشکال لازم نمیآید»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۵۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله جوادی آملی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله جوادی آملی؛ | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۲: | ||
::::::برپایه برخی روایاتِ [[معصومان]] {{عم}}، [[غیبت]]، علل و [[اسرار]] دیگری نیز دارد که [[پس از ظهور]] آن وجود مبارک آشکار میگردد. [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ کسی که از راز [[غیبت]] سؤال کرد فرمود: مصلحتی هست که مجاز به گفتنش نیستیم؛ سپس در پی اصرار پرسشگر فرمود: همان حکمتی که در [[غیبت]] [[حجج الهی]] در زمانهای گذشته بود، در [[غیبت]] آن جناب نیز هست و این راز سر به مُهر قبل از ظهورش [[کشف]] نخواهد شد، چنانکه راز شکستن کشتی، کشتن جوان و تعمیر دیوار به دست [[خضر]] {{ع}} قبل از جدایی برای [[موسی]] {{ع}} روشن نگردید<ref>سوره کهف، آیات ۷۱ ـ ۷۷.</ref>. این [[غیبت]]، امری از امور الهی، سری از [[اسرار]] و غیبی از [[غیوب]] اوست. وقتی میدانیم [[خدای سبحان]] [[حکیم]] است، [[تصدیق]] خواهیم کرد که افعال او همه حکیمانه است، هرچند که رازش بر ما پوشیده باشد<ref>{{عربی| وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَا يَنْكَشِفُ وَجْهُ الْحِكْمَةِ لَمَّا أَتَاهُ الْخَضِرُ {{ع}} مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى {{ع}} إِلَّا وَقْتَ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ لَنَا"}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۱۵۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۹۱.</ref>»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص 128-134.</ref>. | ::::::برپایه برخی روایاتِ [[معصومان]] {{عم}}، [[غیبت]]، علل و [[اسرار]] دیگری نیز دارد که [[پس از ظهور]] آن وجود مبارک آشکار میگردد. [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ کسی که از راز [[غیبت]] سؤال کرد فرمود: مصلحتی هست که مجاز به گفتنش نیستیم؛ سپس در پی اصرار پرسشگر فرمود: همان حکمتی که در [[غیبت]] [[حجج الهی]] در زمانهای گذشته بود، در [[غیبت]] آن جناب نیز هست و این راز سر به مُهر قبل از ظهورش [[کشف]] نخواهد شد، چنانکه راز شکستن کشتی، کشتن جوان و تعمیر دیوار به دست [[خضر]] {{ع}} قبل از جدایی برای [[موسی]] {{ع}} روشن نگردید<ref>سوره کهف، آیات ۷۱ ـ ۷۷.</ref>. این [[غیبت]]، امری از امور الهی، سری از [[اسرار]] و غیبی از [[غیوب]] اوست. وقتی میدانیم [[خدای سبحان]] [[حکیم]] است، [[تصدیق]] خواهیم کرد که افعال او همه حکیمانه است، هرچند که رازش بر ما پوشیده باشد<ref>{{عربی| وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَا يَنْكَشِفُ وَجْهُ الْحِكْمَةِ لَمَّا أَتَاهُ الْخَضِرُ {{ع}} مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى {{ع}} إِلَّا وَقْتَ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ لَنَا"}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۱۵۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۹۱.</ref>»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص 128-134.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله حکیم؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله حکیم؛ | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۲۹: | ||
::::#حکمتهایی که به [[مردم]] باز میگردد؛ مانند: "[[ستم]] پیشه بودن [[انسانها]]"، "[[آزمایش]] [[مردم]]"، "رشد [[مؤمنان]] و تقویت [[ایمان]] آنان"، "روشن شدن ناتوانی مکاتب بشری مدعی [[اصلاح]] و [[عدالت]]" و "حفظ روحیه [[ظلم]] ستیزی [[مردم]] [[مسلمان]]". چنان که گذشت، [[شیخ طوسی]] یگانه [[دلیل]] [[غیبت]] را [[حفظ جان]] [[امام]]{{ع}} میداند.<ref> ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹</ref> بنابراین، علتها و حکمتهای دیگر باید جنبی به شمار آید و در کنار علت اصلی [[تفسیر]] گردد. از سوی دیگر، بر اساس این [[گفتار]] [[شیخ طوسی]]، شبههای رخ مینماید: با آن که [[معصومان]] {{عم}} شجاعترین انسانهایند، چرا [[امام]]{{ع}} از قتل میهراسد؟ در پاسخ باید یادآور شد، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} با توجه به نقش ویژهاش در [[آینده جهان]]، باید از گزند حوادث مصون ماند، تا اهداف بزرگ تمام انبيا تحقق یابد. پس هراس از نابودی واپسین [[ذخیره]] [[خداوند]] وعدم تحقق [[اهداف پیامبران]] سبب [[غیبت]] است، نه هراس از مرگ. ممکن است گفته شود، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} میتواند در [[جامعه]] حضور داشته باشد و حتی در ظاهر با دشمنانش [[پیمان]] [[سکوت]] [[امضا]] کند، ولی با فرا رسیدن زمان [[موعود]]، [[پیمان]] خویش را نادیده گیرد و تیغ از نیام برآورد. این سخن با روش [[امامان]]{{عم}} و ناسازگار است. [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر اساس [[اصول]] اخلاقی و ارزشی حرکت میکند و با فرض [[لزوم]] [[مبارزه]] با [[ستم]]، امضای [[پیمان]] [[سکوت]] در برابر [[ستمگران]] به معنای زیر پا نهادن [[اصول]] اخلاقی پذیرفته شده الهی است. بنابراین، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} بافرض عدم[[غیبت]] یا کشته میشود و یا باید تعهد عملی [[قیام]] سپارد که خود مردود است. زیرا این تعهد قابلیت اجرایی شدن ندارد. بنابراین [[امام]] چنین تعهير غیرعملی نمیسپارد پس برای اینکه چنین تعهدی نسپارد، در [[غیبت]] به سر میبرد. پس یگانه راه [[نجات]] همان [[غیبت]] و حضور در پشت صحنه خواهد بود»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ - ۱۸۰.</ref>. | ::::#حکمتهایی که به [[مردم]] باز میگردد؛ مانند: "[[ستم]] پیشه بودن [[انسانها]]"، "[[آزمایش]] [[مردم]]"، "رشد [[مؤمنان]] و تقویت [[ایمان]] آنان"، "روشن شدن ناتوانی مکاتب بشری مدعی [[اصلاح]] و [[عدالت]]" و "حفظ روحیه [[ظلم]] ستیزی [[مردم]] [[مسلمان]]". چنان که گذشت، [[شیخ طوسی]] یگانه [[دلیل]] [[غیبت]] را [[حفظ جان]] [[امام]]{{ع}} میداند.<ref> ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹</ref> بنابراین، علتها و حکمتهای دیگر باید جنبی به شمار آید و در کنار علت اصلی [[تفسیر]] گردد. از سوی دیگر، بر اساس این [[گفتار]] [[شیخ طوسی]]، شبههای رخ مینماید: با آن که [[معصومان]] {{عم}} شجاعترین انسانهایند، چرا [[امام]]{{ع}} از قتل میهراسد؟ در پاسخ باید یادآور شد، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} با توجه به نقش ویژهاش در [[آینده جهان]]، باید از گزند حوادث مصون ماند، تا اهداف بزرگ تمام انبيا تحقق یابد. پس هراس از نابودی واپسین [[ذخیره]] [[خداوند]] وعدم تحقق [[اهداف پیامبران]] سبب [[غیبت]] است، نه هراس از مرگ. ممکن است گفته شود، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} میتواند در [[جامعه]] حضور داشته باشد و حتی در ظاهر با دشمنانش [[پیمان]] [[سکوت]] [[امضا]] کند، ولی با فرا رسیدن زمان [[موعود]]، [[پیمان]] خویش را نادیده گیرد و تیغ از نیام برآورد. این سخن با روش [[امامان]]{{عم}} و ناسازگار است. [[حضرت مهدی]] {{ع}} بر اساس [[اصول]] اخلاقی و ارزشی حرکت میکند و با فرض [[لزوم]] [[مبارزه]] با [[ستم]]، امضای [[پیمان]] [[سکوت]] در برابر [[ستمگران]] به معنای زیر پا نهادن [[اصول]] اخلاقی پذیرفته شده الهی است. بنابراین، [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} بافرض عدم[[غیبت]] یا کشته میشود و یا باید تعهد عملی [[قیام]] سپارد که خود مردود است. زیرا این تعهد قابلیت اجرایی شدن ندارد. بنابراین [[امام]] چنین تعهير غیرعملی نمیسپارد پس برای اینکه چنین تعهدی نسپارد، در [[غیبت]] به سر میبرد. پس یگانه راه [[نجات]] همان [[غیبت]] و حضور در پشت صحنه خواهد بود»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ - ۱۸۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۵. آیتالله قزوینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۵. آیتالله قزوینی؛ | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۳۶: | ||
::::::«حکومتهای عباسی، عثمانی و غیره- که مدت طولانی [[حکومت]] کردند- به طور دایم نهایت تلاش خود را به کار میبردند تا [[امام زمان]] {{ع}} را به [[شهادت]] برسانند، بخصوص بعد از اینکه دانستند، [[امام زمان]] {{ع}} همان کسی است که تختهای [[ظالمان]] را به لرزه میاندازد و کاخهای آنها را ویران و هستی آنها را نابود میکند و از [[برتری]] و سلطه آنها بر [[مردم]]، جلوگیری خواهد کرد. به [[تاریخ]] [[ائمه]] {{عم}} نگاه کنید، یکی از آنها را نمیبینید که به صورت طبیعی مرده باشند؛ بلکه [[طاغوتها]]، آنها را [[شهید]] کردند که از [[امام علی|امیرالمؤمنین، علی]]{{ع}} شروع شد و تا [[امام زمان]] {{ع}} ادامه داشت؛ سپس به این مطلب میرسید که همگی آنها با [[شمشیر]] یا سم به [[شهادت]] رسیدند حتی [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز به وسیله سم به [[شهادت]] رسید با اینکه میدانستند، ایشان و هیچ یک از [[ائمه]] {{عم}} پیشین، [[مهدی]]{{ع}} نیستند و درباره هیچ یک از آنها نیامده، که او [[دنیا]] را پر از [[عدل]] و داد میکند یا اینکه در تمام [[عالم]]، [[حکومت]] مینماید و یا اینکه تمام وسایل [[پیروزی]] به وفور در دسترس اوست؛ پس نمیبینی که [[حکومتها]]، فقط کسانی که برای آنها، خطر آفرین بودهاند را به [[شهادت]] میرساندند»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۱۳۰-۱۳۱.</ref>. | ::::::«حکومتهای عباسی، عثمانی و غیره- که مدت طولانی [[حکومت]] کردند- به طور دایم نهایت تلاش خود را به کار میبردند تا [[امام زمان]] {{ع}} را به [[شهادت]] برسانند، بخصوص بعد از اینکه دانستند، [[امام زمان]] {{ع}} همان کسی است که تختهای [[ظالمان]] را به لرزه میاندازد و کاخهای آنها را ویران و هستی آنها را نابود میکند و از [[برتری]] و سلطه آنها بر [[مردم]]، جلوگیری خواهد کرد. به [[تاریخ]] [[ائمه]] {{عم}} نگاه کنید، یکی از آنها را نمیبینید که به صورت طبیعی مرده باشند؛ بلکه [[طاغوتها]]، آنها را [[شهید]] کردند که از [[امام علی|امیرالمؤمنین، علی]]{{ع}} شروع شد و تا [[امام زمان]] {{ع}} ادامه داشت؛ سپس به این مطلب میرسید که همگی آنها با [[شمشیر]] یا سم به [[شهادت]] رسیدند حتی [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز به وسیله سم به [[شهادت]] رسید با اینکه میدانستند، ایشان و هیچ یک از [[ائمه]] {{عم}} پیشین، [[مهدی]]{{ع}} نیستند و درباره هیچ یک از آنها نیامده، که او [[دنیا]] را پر از [[عدل]] و داد میکند یا اینکه در تمام [[عالم]]، [[حکومت]] مینماید و یا اینکه تمام وسایل [[پیروزی]] به وفور در دسترس اوست؛ پس نمیبینی که [[حکومتها]]، فقط کسانی که برای آنها، خطر آفرین بودهاند را به [[شهادت]] میرساندند»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۱۳۰-۱۳۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. آیت الله امینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. آیت الله امینی؛ | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۱: | ||
::::::'''فائده سوم''': به وسیله [[غیبت]] از خطر قتل [[نجات]] مییابد. [[زراره]] میگوید: [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: [[قائم]] باید [[غائب]] شود. عرض کردم! چرا؟ فرمود: از کشته شدن میترسد، و با دست به شکم خود اشاره کرد<ref>{{عربی|"زرارة عن ابی عبد الله {{ع}} قال یا زرارة لا بد للقائم من غیبة قلت: و لم؟ قال یخاف علی نفسه و اومی بیده الی بطنه"}}؛ اثبات الهداة، ج ۶، ص ۴۳۷.</ref>سه [[حکمت]] مذکور، در [[احادیث]] [[اهل بیت]] [[منصوص]] است»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۴۷.</ref>. | ::::::'''فائده سوم''': به وسیله [[غیبت]] از خطر قتل [[نجات]] مییابد. [[زراره]] میگوید: [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: [[قائم]] باید [[غائب]] شود. عرض کردم! چرا؟ فرمود: از کشته شدن میترسد، و با دست به شکم خود اشاره کرد<ref>{{عربی|"زرارة عن ابی عبد الله {{ع}} قال یا زرارة لا بد للقائم من غیبة قلت: و لم؟ قال یخاف علی نفسه و اومی بیده الی بطنه"}}؛ اثبات الهداة، ج ۶، ص ۴۳۷.</ref>سه [[حکمت]] مذکور، در [[احادیث]] [[اهل بیت]] [[منصوص]] است»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۴۷.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۷. آیتالله طبسی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۷. آیتالله طبسی؛ | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۶۷: | ||
::::::'''دسته هشتم: راز [[غیبت]] مشخص نیست و تنها [[خدا]] از آن [[آگاه]] است:''' [[عبد الله بن فضل هاشمی]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم میفرمود: [[صاحب]] الأمر قهراً دارای غیبتی خواهد بود. و هر باطلگرایی، در آن، به [[شک]] و [[تردید]] خواهد افتاد. عرض کردم: فدایت شوم! برای چه؟ فرمود: بدین جهت که به ما اجازه داده نشده آن را برای شما فاش سازیم. عرض کردم: چه حکمتی در [[غیبت]] او است؟ فرمود: راز [[غیبت]] او، همان حکمتی است که در [[غیبت]] حجتهای الهی قبل از او بوده است. راز [[غیبت]] او پس از ظهورش آشکار خواهد گشت همچنانکه راز کارهای [[حضرت خضر]]{{ع}} - در خصوص شکستن کشتی و کشتن پسربچه و مرمت دیوار - تا زمان جدایی آن دو، برای [[حضرت موسی]]{{ع}} فاش نگشت.ای پسر [[فضل]]! امر [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از امور الهی و [[رازی]] از [[اسرار]] [[خدا]] و غیبتی از [[غیبت]]های [[پروردگار]] است و از آنجا که میدانیم خدای، عزوجل، [[حکیم]] است، [[تصدیق]] میکنیم تمام کارهای او نیز بر اساس [[حکمت]] است هرچند راز آن برای ما آشکار نباشد"<ref>{{عربی|" ابْنُ عُبْدُوسٍ عَنْ أَبِي قُتَيْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ {{ع}} يَقُولُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ فَقَالَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَا يَنْكَشِفُ وَجْهُ الْحِكْمَةِ لَمَّا أَتَاهُ الْخَضِرُ {{ع}} مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى {{ع}} إِلَّا وَقْتَ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ لَنَا "}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۴۸۱، باب ۴۴ (علة الغیبة)، ح ۱۱؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵، ح باب ۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱، ح ۴ (علة الغیبة)، ح ۸؛ منتخب الأثر، باب ۲۸ (فی علة غیبته)، ص ۳۳۰، ح ۱.</ref>»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[تا ظهور ج۱ (کتاب)|تا ظهور]]، ج۱، ص ۱۳-۱۹.</ref>. | ::::::'''دسته هشتم: راز [[غیبت]] مشخص نیست و تنها [[خدا]] از آن [[آگاه]] است:''' [[عبد الله بن فضل هاشمی]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم میفرمود: [[صاحب]] الأمر قهراً دارای غیبتی خواهد بود. و هر باطلگرایی، در آن، به [[شک]] و [[تردید]] خواهد افتاد. عرض کردم: فدایت شوم! برای چه؟ فرمود: بدین جهت که به ما اجازه داده نشده آن را برای شما فاش سازیم. عرض کردم: چه حکمتی در [[غیبت]] او است؟ فرمود: راز [[غیبت]] او، همان حکمتی است که در [[غیبت]] حجتهای الهی قبل از او بوده است. راز [[غیبت]] او پس از ظهورش آشکار خواهد گشت همچنانکه راز کارهای [[حضرت خضر]]{{ع}} - در خصوص شکستن کشتی و کشتن پسربچه و مرمت دیوار - تا زمان جدایی آن دو، برای [[حضرت موسی]]{{ع}} فاش نگشت.ای پسر [[فضل]]! امر [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از امور الهی و [[رازی]] از [[اسرار]] [[خدا]] و غیبتی از [[غیبت]]های [[پروردگار]] است و از آنجا که میدانیم خدای، عزوجل، [[حکیم]] است، [[تصدیق]] میکنیم تمام کارهای او نیز بر اساس [[حکمت]] است هرچند راز آن برای ما آشکار نباشد"<ref>{{عربی|" ابْنُ عُبْدُوسٍ عَنْ أَبِي قُتَيْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ {{ع}} يَقُولُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ فَقَالَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَا يَنْكَشِفُ وَجْهُ الْحِكْمَةِ لَمَّا أَتَاهُ الْخَضِرُ {{ع}} مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى {{ع}} إِلَّا وَقْتَ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ لَنَا "}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۴۸۱، باب ۴۴ (علة الغیبة)، ح ۱۱؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵، ح باب ۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱، ح ۴ (علة الغیبة)، ح ۸؛ منتخب الأثر، باب ۲۸ (فی علة غیبته)، ص ۳۳۰، ح ۱.</ref>»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[تا ظهور ج۱ (کتاب)|تا ظهور]]، ج۱، ص ۱۳-۱۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ | ||
خط ۲۲۴: | خط ۲۱۷: | ||
::::::به این ترتیب این [[توقیع]] مسئله [[غیبت]] بهعنوان یکی از [[اسرار]] الهی و [[بیعت]] نکردن [[قائم]] {{ع}} با طاغوتیان زمان را باهم عنوان و بیان کرده است. اینها تنها چند [[روایت]] از [[روایات]] بسیاری بود که در مورد [[حکمت غیبت]] [[مصلح جهانی]] وجود دارد»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۱۸-۱۲۹.</ref>. | ::::::به این ترتیب این [[توقیع]] مسئله [[غیبت]] بهعنوان یکی از [[اسرار]] الهی و [[بیعت]] نکردن [[قائم]] {{ع}} با طاغوتیان زمان را باهم عنوان و بیان کرده است. اینها تنها چند [[روایت]] از [[روایات]] بسیاری بود که در مورد [[حکمت غیبت]] [[مصلح جهانی]] وجود دارد»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۱۸-۱۲۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۲۹: | ||
::::::از این وقت به بعد دوران [[غیبت کبری]] (طولانی) آغاز شد. <ref>دستور و توقیع [[امام]]{{ع}} به چهارمین نائبش در کتاب اعلام الوری، صفحه ۴۱۷ و... آمده است.</ref>. [[غیبت کبری]] که از [[نیمه شعبان]] سال ۳۲۹ شروع شد، تا هنگام [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} ادامه دارد<ref>به این ترتیب غیبت صغری در حدود ۷۰ سال بوده است و بعضی این مدت را ۷۴ سال دانستهاند. یعنی از سال ۲۵۵ (سال تولد امام عصر {{ع}}) تا سال ۳۲۹ ه.ق؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵۴. شرح این مطلب در بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴ به بعد آمده است.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۳۲.</ref>. | ::::::از این وقت به بعد دوران [[غیبت کبری]] (طولانی) آغاز شد. <ref>دستور و توقیع [[امام]]{{ع}} به چهارمین نائبش در کتاب اعلام الوری، صفحه ۴۱۷ و... آمده است.</ref>. [[غیبت کبری]] که از [[نیمه شعبان]] سال ۳۲۹ شروع شد، تا هنگام [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} ادامه دارد<ref>به این ترتیب غیبت صغری در حدود ۷۰ سال بوده است و بعضی این مدت را ۷۴ سال دانستهاند. یعنی از سال ۲۵۵ (سال تولد امام عصر {{ع}}) تا سال ۳۲۹ ه.ق؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵۴. شرح این مطلب در بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴ به بعد آمده است.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۳۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۳۷: | ||
::::::*در [[احادیث]] گوناگون، علت عدم [[درک]] محضر [[امام زمان]]{{ع}} بیان شده است؛ از جمله آن که خود ایشان [[ارتکاب گناه]] را سبب این امر معرفی کرده و فرموده اند: {{عربی|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ "}}<ref>ما را از شما حبس نمیکند، مگر اعمال ناپسندی که از ناحیۀ شما به ما میرسد؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۶.</ref>. این سخن با صراحت میگوید که به سبب [[اعمال]] زشتی که انجام دادهایم، توفیق [[درک]] [[ظهور]] را پیدا نمیکنیم. هم چنین وقتی از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال میکنند که چرا [[امام زمان]]{{ع}} [[غایب]] میشود، آمده است: ایشان به گردن خود اشاره میکردند؛ کنایه از این که اگر بیاید، کشته میشود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۳۵.</ref>. بنابراین، از مجموع این [[روایات]] به دست میآید که [[علت غیبت]] [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، عدم آمادگی [[مردم]] برای پذیرش [[رهبری]] [[امام زمان]]{{ع}} است. [[خداوند]] آن حضرت را برای زمان مناسب [[ذخیره]] فرموده است، تا زمانی که رشد و [[فرهنگ]] [[مردم]] به جایی برسد که بتوانند [[نور]] [[امامت]] را [[درک]] و از آن بهرهگیری کنند»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۱۸ - ۱۹.</ref>. | ::::::*در [[احادیث]] گوناگون، علت عدم [[درک]] محضر [[امام زمان]]{{ع}} بیان شده است؛ از جمله آن که خود ایشان [[ارتکاب گناه]] را سبب این امر معرفی کرده و فرموده اند: {{عربی|" فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ "}}<ref>ما را از شما حبس نمیکند، مگر اعمال ناپسندی که از ناحیۀ شما به ما میرسد؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۶.</ref>. این سخن با صراحت میگوید که به سبب [[اعمال]] زشتی که انجام دادهایم، توفیق [[درک]] [[ظهور]] را پیدا نمیکنیم. هم چنین وقتی از [[امام صادق]]{{ع}} سؤال میکنند که چرا [[امام زمان]]{{ع}} [[غایب]] میشود، آمده است: ایشان به گردن خود اشاره میکردند؛ کنایه از این که اگر بیاید، کشته میشود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۳۵.</ref>. بنابراین، از مجموع این [[روایات]] به دست میآید که [[علت غیبت]] [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، عدم آمادگی [[مردم]] برای پذیرش [[رهبری]] [[امام زمان]]{{ع}} است. [[خداوند]] آن حضرت را برای زمان مناسب [[ذخیره]] فرموده است، تا زمانی که رشد و [[فرهنگ]] [[مردم]] به جایی برسد که بتوانند [[نور]] [[امامت]] را [[درک]] و از آن بهرهگیری کنند»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۱۸ - ۱۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۵۶: | ||
::::::به هر حال، اینها حکمتها و فواید [[غیبت]] بود که برشمردیم و تا [[غیبت]] انجام نگیرد، این فواید و حکمتها حاصل نمیشوند. ما مدعی نیستم که حکمتها و فواید [[غیبت]] منحصر در همینهاست، چرا که ممکن است علل و اسباب دیگری هم داشته باشد، ولی مشهور همینها هستند، گرچه فسلفه اصلی آن برای ما روشن نباشد»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۸۹ -۹۴.</ref>. | ::::::به هر حال، اینها حکمتها و فواید [[غیبت]] بود که برشمردیم و تا [[غیبت]] انجام نگیرد، این فواید و حکمتها حاصل نمیشوند. ما مدعی نیستم که حکمتها و فواید [[غیبت]] منحصر در همینهاست، چرا که ممکن است علل و اسباب دیگری هم داشته باشد، ولی مشهور همینها هستند، گرچه فسلفه اصلی آن برای ما روشن نباشد»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۸۹ -۹۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ | ||
خط ۲۷۹: | خط ۲۶۸: | ||
::::::این چند قسم برخی از حکمتهایی بود که [[غیبت]] حضرت را برای ما روشن میسازد، امّا علّت اصلی قضیه بعد از [[ظهور]] حضرت مشخّص و معلوم میگردد»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۲۸-۲۳۰.</ref>. | ::::::این چند قسم برخی از حکمتهایی بود که [[غیبت]] حضرت را برای ما روشن میسازد، امّا علّت اصلی قضیه بعد از [[ظهور]] حضرت مشخّص و معلوم میگردد»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۲۸-۲۳۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ | ||
خط ۲۹۲: | خط ۲۸۰: | ||
::::::[[شیخ طوسی]] مینویسد: هیچ علّتی مانع از [[ظهور]] آن حضرت نیست، جز اینکه میترسد کشته شود. زیرا اگر جز این بود، جایز نبود که پنهان شود، بلکه ظاهر میگشت و هرگونه ناراحتی و آزاری را متحمّل میشد. زیرا [[مقام]] رفیع [[امامان]] و همچنین انبیای عظام و بزرگواری آنها، به واسطه ناملایماتی بود که در راه [[دین خدا]] متحمّل میشدند<ref> مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۸۵۲.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۸۳ ال ۸۵.</ref>. | ::::::[[شیخ طوسی]] مینویسد: هیچ علّتی مانع از [[ظهور]] آن حضرت نیست، جز اینکه میترسد کشته شود. زیرا اگر جز این بود، جایز نبود که پنهان شود، بلکه ظاهر میگشت و هرگونه ناراحتی و آزاری را متحمّل میشد. زیرا [[مقام]] رفیع [[امامان]] و همچنین انبیای عظام و بزرگواری آنها، به واسطه ناملایماتی بود که در راه [[دین خدا]] متحمّل میشدند<ref> مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۸۵۲.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۸۳ ال ۸۵.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | ||
خط ۳۲۰: | خط ۳۰۷: | ||
::::::بدینسان روشن است پرسش بیش از این، درباره [[فلسفه و علل غیبت]]، کاری غیر لازم است. به [[امید]] آن که در آن هنگامه آشکار شدن حقایق، [[توفیق]] حضور در محضر آن [[امام همام]] را داشته باشیم»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۴۸-۵۶.</ref>. | ::::::بدینسان روشن است پرسش بیش از این، درباره [[فلسفه و علل غیبت]]، کاری غیر لازم است. به [[امید]] آن که در آن هنگامه آشکار شدن حقایق، [[توفیق]] حضور در محضر آن [[امام همام]] را داشته باشیم»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۴۸-۵۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ | ||
خط ۳۳۹: | خط ۳۲۵: | ||
::::::از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{عربی|«إذا فقد الخامس من ولد السابع من الأئمة فالله الله في أديانكم لا يزيلنكم عنها أحد يا بني إنه لا بد لصاحب هذا الأمر من غيبة حتي يرجع عن هذا الأمر من كان يقول به إنما هي محنة من الله امتحن الله بها خلقه»}}<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین ([[امام]]) از اولاد هفتمین ([[امام]]) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند!ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمیگردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۱۸۴-۱۸۶.</ref>. | ::::::از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{عربی|«إذا فقد الخامس من ولد السابع من الأئمة فالله الله في أديانكم لا يزيلنكم عنها أحد يا بني إنه لا بد لصاحب هذا الأمر من غيبة حتي يرجع عن هذا الأمر من كان يقول به إنما هي محنة من الله امتحن الله بها خلقه»}}<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین ([[امام]]) از اولاد هفتمین ([[امام]]) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند!ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمیگردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۱۸۴-۱۸۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ | ||
خط ۳۶۹: | خط ۳۵۴: | ||
::::::۶. '''خالی شدن صلب [[کافران]] از [[مؤمنان]]:''' [[امام مهدی]] {{ع}} با [[دشمنان]] [[خدا]] هیچ گونه سازشی نخواهد کرد، بلکه همه آنها را به قتل خواهد رساند. از این رو، [[اراده خدا]] بر این است که [[غیبت]] آن حضرت طول بکشد تا تمام مؤمنانی که میباید متولد شوند، به [[دنیا]] بیایند. از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: چرا [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} با [[مخالفان]] اول خود [[جنگ]] نکرد؟ آن حضرت فرمود: "به جهت یک [[آیه]] در [[کتاب خدا]] که میفرماید: {{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۵.</ref>؛ اگر [[مؤمنان]] و [[کافران]] (در [[مکه]]) از هم جدا میشدند، [[کافران]] را [[عذاب]] دردناکی میکردیم". [[راوی]] گوید: عرض کردم: مقصود از تزایل چیست؟ آن حضرت فرمود: "ودیعههای مؤمنانی است که در اصلاب [[کفار]] بودهاند. [[قائم]] {{ع}} نیز چنین میکند. او [[ظهور]] نمیکند تا اینکه تمام ودیعههای [[خداوند]] در صلبها بیرون بیایند. پس هرگاه تمام آن ودیعهها خارج شدند، آن حضرت [[ظهور]] میکند، بر [[دشمنان]] [[خدا]] مسلط میگردد و همه آنها را به قتل میرساند"<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۷۰ - ۷۶.</ref>. | ::::::۶. '''خالی شدن صلب [[کافران]] از [[مؤمنان]]:''' [[امام مهدی]] {{ع}} با [[دشمنان]] [[خدا]] هیچ گونه سازشی نخواهد کرد، بلکه همه آنها را به قتل خواهد رساند. از این رو، [[اراده خدا]] بر این است که [[غیبت]] آن حضرت طول بکشد تا تمام مؤمنانی که میباید متولد شوند، به [[دنیا]] بیایند. از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: چرا [[امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} با [[مخالفان]] اول خود [[جنگ]] نکرد؟ آن حضرت فرمود: "به جهت یک [[آیه]] در [[کتاب خدا]] که میفرماید: {{متن قرآن|لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۵.</ref>؛ اگر [[مؤمنان]] و [[کافران]] (در [[مکه]]) از هم جدا میشدند، [[کافران]] را [[عذاب]] دردناکی میکردیم". [[راوی]] گوید: عرض کردم: مقصود از تزایل چیست؟ آن حضرت فرمود: "ودیعههای مؤمنانی است که در اصلاب [[کفار]] بودهاند. [[قائم]] {{ع}} نیز چنین میکند. او [[ظهور]] نمیکند تا اینکه تمام ودیعههای [[خداوند]] در صلبها بیرون بیایند. پس هرگاه تمام آن ودیعهها خارج شدند، آن حضرت [[ظهور]] میکند، بر [[دشمنان]] [[خدا]] مسلط میگردد و همه آنها را به قتل میرساند"<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۷۰ - ۷۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۷. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۷. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ | ||
خط ۴۰۰: | خط ۳۸۴: | ||
:::::#'''آمادهسازی و [[تربیت]] شیعیان''': یکی از حکمتهای پنهان زیستی [[امام زمان]] {{ع}}، این بود که [[شیعیان]] ضعیف و کم ظرفیت، [[تربیت]] شده و سطح [[آگاهی]] و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود. [[علی بن یقطین]] از [[امام کاظم]] [[نقل]] میکند که: [[شیعیان]] با آرزوها، [[تربیت]] میشوند پدرم یقطین به من گفت: چه آنچه راجع به [[سلطنت بنی عباس]] به ما گفته شده بود، انجام شد؛ ولی آنچه که به شما درباره [[فرج]] [[اهل بیت]] گفته شده بود، انجام نشد؟ به او گفتم: آنچه که به ما و شما گفته شده بود، هردو از یکجا صادر شده است؛ نهایت اینکه وعدهای که به شما داده شد، سر رسید اما وعده ما -چون زمانش حتی نبود- هنوز نرسیده است. در عین حال ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران [[تربیت]] کردند؛ چون اگر از همان نخست، به ما میگفتند که: [[فرج]] بیت، تا سال دویستم یا سیصدم انجام میشود، هرآینه [[مردم]] [[قساوت قلب]] میگرفتند و عموم آنان از [[اسلام]] برمیگشتند! اما همیشه به ما گفتهاند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام میشود تا قلبهای [[مردم]] حفظ شود و [[فرج]] را نزدیک بدانند<ref>مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. | :::::#'''آمادهسازی و [[تربیت]] شیعیان''': یکی از حکمتهای پنهان زیستی [[امام زمان]] {{ع}}، این بود که [[شیعیان]] ضعیف و کم ظرفیت، [[تربیت]] شده و سطح [[آگاهی]] و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود. [[علی بن یقطین]] از [[امام کاظم]] [[نقل]] میکند که: [[شیعیان]] با آرزوها، [[تربیت]] میشوند پدرم یقطین به من گفت: چه آنچه راجع به [[سلطنت بنی عباس]] به ما گفته شده بود، انجام شد؛ ولی آنچه که به شما درباره [[فرج]] [[اهل بیت]] گفته شده بود، انجام نشد؟ به او گفتم: آنچه که به ما و شما گفته شده بود، هردو از یکجا صادر شده است؛ نهایت اینکه وعدهای که به شما داده شد، سر رسید اما وعده ما -چون زمانش حتی نبود- هنوز نرسیده است. در عین حال ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران [[تربیت]] کردند؛ چون اگر از همان نخست، به ما میگفتند که: [[فرج]] بیت، تا سال دویستم یا سیصدم انجام میشود، هرآینه [[مردم]] [[قساوت قلب]] میگرفتند و عموم آنان از [[اسلام]] برمیگشتند! اما همیشه به ما گفتهاند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام میشود تا قلبهای [[مردم]] حفظ شود و [[فرج]] را نزدیک بدانند<ref>مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ | ||
خط ۴۱۷: | خط ۴۰۰: | ||
:::::بنابراین، ما نمیتوانیم علل و حکمتهای [[غیبت]] حضرت را محصور در چند چیز بدانیم؛ بلکه حکمتهای فراوانی در کار است که برخی برای ما بازگو شده و برخی مکتوم مانده است. اما جدا از چرایی اصل [[غیبت]]، پرسش دیگر، درباره چرایی طولانی شدن و به درازا کشیدن [[غیبت]] است. پاسخ به این پرسش را باید در عدم [[آمادگی جهانی]] برای تحقق اهداف و برنامههای [[عدالت]] گسترحضرت جستجو نمود؛ زیرا [[سنت]] الهی بر این است که هرگونه تغییر و تحولی در عرصههای مختلف حیات بشری، از مسیر [[اراده]] و [[انتخاب]] خود [[انسانها]] صورت پذیرد. از اینرو، لازمه پایان یافتن دوران [[غیبت]] و محرومیت از برکات حضور [[امام عصر]]{{ع}} [[بلوغ]] فکری [[جامعه بشری]]، [[شناخت]] [[رهبری]] [[معصوم]]، [[درک]] [[ضرورت]] حضور وی و آمادگی برای پذیرش اهداف و برنامههای ایشان، یعنی [[حکومت عدل جهانی]] است. در این صورت، بدون [[شک]]، عنایت [[خاصه]] الهی شامل حال [[انسانها]] گردیده و وعده [[ظهور]] محقق خواهد شد. در قسمتهای بعد، به توضیح بیشتر این مطلب خواهیم پرداخت»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۹۸- ۱۰۷.</ref>. | :::::بنابراین، ما نمیتوانیم علل و حکمتهای [[غیبت]] حضرت را محصور در چند چیز بدانیم؛ بلکه حکمتهای فراوانی در کار است که برخی برای ما بازگو شده و برخی مکتوم مانده است. اما جدا از چرایی اصل [[غیبت]]، پرسش دیگر، درباره چرایی طولانی شدن و به درازا کشیدن [[غیبت]] است. پاسخ به این پرسش را باید در عدم [[آمادگی جهانی]] برای تحقق اهداف و برنامههای [[عدالت]] گسترحضرت جستجو نمود؛ زیرا [[سنت]] الهی بر این است که هرگونه تغییر و تحولی در عرصههای مختلف حیات بشری، از مسیر [[اراده]] و [[انتخاب]] خود [[انسانها]] صورت پذیرد. از اینرو، لازمه پایان یافتن دوران [[غیبت]] و محرومیت از برکات حضور [[امام عصر]]{{ع}} [[بلوغ]] فکری [[جامعه بشری]]، [[شناخت]] [[رهبری]] [[معصوم]]، [[درک]] [[ضرورت]] حضور وی و آمادگی برای پذیرش اهداف و برنامههای ایشان، یعنی [[حکومت عدل جهانی]] است. در این صورت، بدون [[شک]]، عنایت [[خاصه]] الهی شامل حال [[انسانها]] گردیده و وعده [[ظهور]] محقق خواهد شد. در قسمتهای بعد، به توضیح بیشتر این مطلب خواهیم پرداخت»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۹۸- ۱۰۷.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۹. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۹. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ | ||
خط ۴۳۲: | خط ۴۱۴: | ||
:::::#از آنچه گذشت این نتیجه حاصل میشود که [[فلسفه غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} "تضمین حیات او به منظور تحقق آرزوی [[انبیا]] و اولیای الهی و اجرای [[عدالت]] در زمان [[موعود]]" است. اینکه حضرت را "[[ذخیره]] الهی" مینامند اشاره به همین معناست. "در زمان [[ظهور]] [[مهدی موعود]] که [[خداوند]] [[ذخیره]] کرده است او را از باب اینکه هیچکس در اولین و آخرین، این [[قدرت]] برایش نبوده است که تمام [[عالم]] را، [[عدالت]] را در تمام [[عالم]] گسترش بدهد..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.</ref>»<ref>[[فرجالله هدایتنیا|هدایتنیا، فرجالله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص۳۶۰- ۳۶۳.</ref>. | :::::#از آنچه گذشت این نتیجه حاصل میشود که [[فلسفه غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} "تضمین حیات او به منظور تحقق آرزوی [[انبیا]] و اولیای الهی و اجرای [[عدالت]] در زمان [[موعود]]" است. اینکه حضرت را "[[ذخیره]] الهی" مینامند اشاره به همین معناست. "در زمان [[ظهور]] [[مهدی موعود]] که [[خداوند]] [[ذخیره]] کرده است او را از باب اینکه هیچکس در اولین و آخرین، این [[قدرت]] برایش نبوده است که تمام [[عالم]] را، [[عدالت]] را در تمام [[عالم]] گسترش بدهد..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.</ref>»<ref>[[فرجالله هدایتنیا|هدایتنیا، فرجالله]]؛ [[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]، ص۳۶۰- ۳۶۳.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۰. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۰. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ | ||
خط ۴۴۹: | خط ۴۳۰: | ||
::::::البته در [[عصر غیبت]] نیز [[جامعه]] بی نیاز از [[هدایتگریهای امام]] معصومی که در پیچ و خمهای معرفتی مسیر را برای او مشخص و مشکلات فکری و عملی آنها پاسخگو باشد نیست، لذا برای ادامه ارتباط [[مردم]] با آن حضرت شبکه [[وکالت]] یا همان [[نیابت]] به وجود آمد، که از آن طریق امکان ارتباط [[شیعیان]] و [[امام]] وجود داشت<ref>برای اطلاع از شبکه وکالت یا نیابت و نحوه تشکیل و سابقه آن در میان امامان معصوم {{ع}} ر.ک به: سیره پیشوایان/ نوشته مهدی پیشوایی/ صفحه ۵۷۳.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۹۴-۹۷.</ref>. | ::::::البته در [[عصر غیبت]] نیز [[جامعه]] بی نیاز از [[هدایتگریهای امام]] معصومی که در پیچ و خمهای معرفتی مسیر را برای او مشخص و مشکلات فکری و عملی آنها پاسخگو باشد نیست، لذا برای ادامه ارتباط [[مردم]] با آن حضرت شبکه [[وکالت]] یا همان [[نیابت]] به وجود آمد، که از آن طریق امکان ارتباط [[شیعیان]] و [[امام]] وجود داشت<ref>برای اطلاع از شبکه وکالت یا نیابت و نحوه تشکیل و سابقه آن در میان امامان معصوم {{ع}} ر.ک به: سیره پیشوایان/ نوشته مهدی پیشوایی/ صفحه ۵۷۳.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۹۴-۹۷.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۱. حجت الاسلام و المسلمین کرمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۱. حجت الاسلام و المسلمین کرمی؛ | ||
خط ۴۵۷: | خط ۴۳۷: | ||
::::::«یکی از مهمترین مباحثی که در موضوع [[مهدویت]] به آن پرداخته میشود، [[غیبت]] و [[علل غیبت]] آن [[حضرت]] هست. [[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمودهاند که [[غیبت]] به امر [[پروردگار متعال]] محقق شده است و مانند [[امامان]] و [[معصومین]] دیگر از وقوع آن خبر دادهاند و فرموده اند: "نزدیکترین حالات [[مؤمنین]] نزد [[خداوند متعال]] و خشنودترین هنگام او از آنان، زمانی است که [[حجت خدا]] را نیابند و برای آنان آشکار نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند؛ اما در عین حال بدانند که [[حجتها]] و بیّنات [[الهی]] [[باطل]] نشده و در آن هنگام، هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشند و شدیدترین [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] بر دشمنانش موقعی است که [[حجت]] خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان آشکار نگردد و آنها نیز او را [[انکار]] کنند. و [[خداوند]] دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمیشوند و اگر میدانست که آنها در [[شک]] میافتند، در یک چشم برهم زدن، [[حجت]] خویش را از آنها [[نهان]] نمیساخت"<ref>کمال الدین، ج۲، ص۳۳۹.</ref>»<ref>[[رضا علی کرمی|کرمی؛ رضا علی]]، [[خانواده منتظر امام زمان (کتاب)|خانواده منتظر امام زمان]]، ص ۱۸.</ref>. | ::::::«یکی از مهمترین مباحثی که در موضوع [[مهدویت]] به آن پرداخته میشود، [[غیبت]] و [[علل غیبت]] آن [[حضرت]] هست. [[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمودهاند که [[غیبت]] به امر [[پروردگار متعال]] محقق شده است و مانند [[امامان]] و [[معصومین]] دیگر از وقوع آن خبر دادهاند و فرموده اند: "نزدیکترین حالات [[مؤمنین]] نزد [[خداوند متعال]] و خشنودترین هنگام او از آنان، زمانی است که [[حجت خدا]] را نیابند و برای آنان آشکار نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند؛ اما در عین حال بدانند که [[حجتها]] و بیّنات [[الهی]] [[باطل]] نشده و در آن هنگام، هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشند و شدیدترین [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] بر دشمنانش موقعی است که [[حجت]] خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان آشکار نگردد و آنها نیز او را [[انکار]] کنند. و [[خداوند]] دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمیشوند و اگر میدانست که آنها در [[شک]] میافتند، در یک چشم برهم زدن، [[حجت]] خویش را از آنها [[نهان]] نمیساخت"<ref>کمال الدین، ج۲، ص۳۳۹.</ref>»<ref>[[رضا علی کرمی|کرمی؛ رضا علی]]، [[خانواده منتظر امام زمان (کتاب)|خانواده منتظر امام زمان]]، ص ۱۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۲. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۲. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛ | ||
خط ۴۷۱: | خط ۴۵۰: | ||
::::::[[ابن ابی الحدید]] (دانشمند مشهور [[اهل تسنن]]) میگوید: "این [[کلام]] [[علی]]{{ع}} ناظر به [[مذهب امامیه]] و [[شیعه]] میباشد<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۸، ص ۳۵۱.</ref>. (یعنی [[اعتقاد]] به [[وجود امام]] در هر عصر و زمان)"»<ref>[[حسین ایرانی|ایرانی، حسین]]، [[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]، ص:۵۱-۵۲.</ref>. | ::::::[[ابن ابی الحدید]] (دانشمند مشهور [[اهل تسنن]]) میگوید: "این [[کلام]] [[علی]]{{ع}} ناظر به [[مذهب امامیه]] و [[شیعه]] میباشد<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۸، ص ۳۵۱.</ref>. (یعنی [[اعتقاد]] به [[وجود امام]] در هر عصر و زمان)"»<ref>[[حسین ایرانی|ایرانی، حسین]]، [[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]، ص:۵۱-۵۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۳. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۳. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ | ||
خط ۴۹۳: | خط ۴۷۱: | ||
::::::با نظر و تأمّل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به عنوان [[دوازدهمین امام]]، باید برای روز [[موعود]] در پس پرده [[غیبت]] بوده، تا در آن هنگام به [[اذن خداوند]] برای [[هدایت]] [[بشر]] [[ظهور]] کند»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.</ref>. | ::::::با نظر و تأمّل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به عنوان [[دوازدهمین امام]]، باید برای روز [[موعود]] در پس پرده [[غیبت]] بوده، تا در آن هنگام به [[اذن خداوند]] برای [[هدایت]] [[بشر]] [[ظهور]] کند»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۴. آقای جلالی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۴. آقای جلالی؛ | ||
خط ۵۰۳: | خط ۴۸۰: | ||
:::::'''[[دفاع]] نقلی از [[فلسفه غیبت ]]:''' با [[شهادت]] [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} شکاف دیگری در میان [[امامیه]] به وجود آمد. گروهی او را همان [[امام غایب]] پنداشتند. آنان به تدریج به چهار گروه کوچکتر تقسیم شدند و این زنگ اعلان خطری بود به [[عالمان]] [[دین]]. در این عصر، هنوز عقلگرایی به شکل [[معتزله]] در [[شیعه]] رونق نیافته بود و [[راویان]] [[حدیث]]، با جمعآوری سخنان [[پیشوایان]] [[تشیع]] و نشر و پخش آن میکوشیدند به پرسشهای [[مردم]] پاسخ دهند. به همین [[دلیل]]، تعدادی از ارباب نظر، با تدوین مجموعههای روایی مربوط به [[غیبت ]]، کوشیدند تا [[مردم]] را از گمگشتگی رها سازند. [[حسن بن محبوبزراد]]، [[صاحب]] کتاب مشیخه که در [[اصول]] [[شیعه]] مشهورتر از کتاب مزنی و امثال اوست و بیش از صد سال جلوتر از عصر [[غیبت ]] زندگی میکرد، برخی از [[اخبار]] مربوط به [[غیبت ]] [[امام]] را در آن درج کرد. [[علی بن حسن بن محمد طائی طاطری]]، از [[اصحاب]] [[امام کاظم|موسی بن جعفر]] نیز کتابی در [[غیبت ]] نوشت<ref>رجال نجاشی، ۱۹۳.</ref>. [[علی بن عمر اعرج کوفی]] و [[ابراهیم بن صالح انماطی کوفی]]، دو تن دیگر از [[اصحاب]] [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] نیز درباره [[غیبت ]] کتاب نوشتند. این مهم، در عصر [[امام رضا]]{{ع}} نیز ادامه یافت. [[عباس بن هشام ناشدی اسدی]] و [[فضل بن شاذان ازدی نیشابوری]] و [[حسن بن علی بن ابی حمزه سالم بطاینی کوفی]] که همگی از [[اصحاب]] و معاصران [[امام رضا]]{{ع}} بودند، آثاری را در زمینه یاد شده گردآوری کردند»<ref>[[غلام رضا جلالی|جلالی، غلام رضا]]، [[فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی (مقاله)|فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۴۰۷ -۴۱۱.</ref>. | :::::'''[[دفاع]] نقلی از [[فلسفه غیبت ]]:''' با [[شهادت]] [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} شکاف دیگری در میان [[امامیه]] به وجود آمد. گروهی او را همان [[امام غایب]] پنداشتند. آنان به تدریج به چهار گروه کوچکتر تقسیم شدند و این زنگ اعلان خطری بود به [[عالمان]] [[دین]]. در این عصر، هنوز عقلگرایی به شکل [[معتزله]] در [[شیعه]] رونق نیافته بود و [[راویان]] [[حدیث]]، با جمعآوری سخنان [[پیشوایان]] [[تشیع]] و نشر و پخش آن میکوشیدند به پرسشهای [[مردم]] پاسخ دهند. به همین [[دلیل]]، تعدادی از ارباب نظر، با تدوین مجموعههای روایی مربوط به [[غیبت ]]، کوشیدند تا [[مردم]] را از گمگشتگی رها سازند. [[حسن بن محبوبزراد]]، [[صاحب]] کتاب مشیخه که در [[اصول]] [[شیعه]] مشهورتر از کتاب مزنی و امثال اوست و بیش از صد سال جلوتر از عصر [[غیبت ]] زندگی میکرد، برخی از [[اخبار]] مربوط به [[غیبت ]] [[امام]] را در آن درج کرد. [[علی بن حسن بن محمد طائی طاطری]]، از [[اصحاب]] [[امام کاظم|موسی بن جعفر]] نیز کتابی در [[غیبت ]] نوشت<ref>رجال نجاشی، ۱۹۳.</ref>. [[علی بن عمر اعرج کوفی]] و [[ابراهیم بن صالح انماطی کوفی]]، دو تن دیگر از [[اصحاب]] [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] نیز درباره [[غیبت ]] کتاب نوشتند. این مهم، در عصر [[امام رضا]]{{ع}} نیز ادامه یافت. [[عباس بن هشام ناشدی اسدی]] و [[فضل بن شاذان ازدی نیشابوری]] و [[حسن بن علی بن ابی حمزه سالم بطاینی کوفی]] که همگی از [[اصحاب]] و معاصران [[امام رضا]]{{ع}} بودند، آثاری را در زمینه یاد شده گردآوری کردند»<ref>[[غلام رضا جلالی|جلالی، غلام رضا]]، [[فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی (مقاله)|فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۴۰۷ -۴۱۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۵. آقای باقریزاده؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۵. آقای باقریزاده؛ | ||
خط ۵۱۹: | خط ۴۹۵: | ||
::::::با توجه به این چند [[حکمت]]، به نظر میرسد که اصلیترین [[حکمت]] [[غیبت امام مهدی]] {{ع}}، فراهم نبودن زمینه سیاسی و اجتماعی برای جهانی شدن [[اسلام]] است و این نیز در زمان [[ظهور]]، قابل [[درک]] است<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۳ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۳، ص ۱۴۷–۱۷۳.</ref>»<ref>[[محمد باقریزاده اشعری|باقریزاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۴۱-۴۴.</ref>. | ::::::با توجه به این چند [[حکمت]]، به نظر میرسد که اصلیترین [[حکمت]] [[غیبت امام مهدی]] {{ع}}، فراهم نبودن زمینه سیاسی و اجتماعی برای جهانی شدن [[اسلام]] است و این نیز در زمان [[ظهور]]، قابل [[درک]] است<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۳ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۳، ص ۱۴۷–۱۷۳.</ref>»<ref>[[محمد باقریزاده اشعری|باقریزاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۴۱-۴۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۶. [[مجتبی تونهای|آقای تونهای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۶. [[مجتبی تونهای|آقای تونهای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | ||
خط ۵۳۲: | خط ۵۰۷: | ||
:::::#'''آمادگی پذیرش'''<ref>مهدی انقلابی بزرگ، آیت الله مکارم شیرازی، ص ۲۴۰.</ref>: برای تحقق یک [[انقلاب]] همهجانبه در سطح [[جهان]]، علاوه بر وجود [[رهبری]] [[شایسته]]، [[آمادگی عمومی]] نیز لازم است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۴۶.</ref>. | :::::#'''آمادگی پذیرش'''<ref>مهدی انقلابی بزرگ، آیت الله مکارم شیرازی، ص ۲۴۰.</ref>: برای تحقق یک [[انقلاب]] همهجانبه در سطح [[جهان]]، علاوه بر وجود [[رهبری]] [[شایسته]]، [[آمادگی عمومی]] نیز لازم است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۴۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۷. آقای کامل سلیمان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۷. آقای کامل سلیمان؛ | ||
خط ۵۴۸: | خط ۵۲۲: | ||
::::::'''[[امام حسن عسکری]] {{ع}} میفرماید:'''"[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] شمشیرهای خود برای ما تیز کردند، زیرا بهخوبی میدانستند که آنها در [[خلافت]] حقی ندارند. آنها از [[ترس]] اینکه [[خلافت]] بهجای خود برگردد و در میان صاحبان اصلیاش مستقر شود، به کشتن [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} و از بین بردن سلاله آنحضرت [[همت]] گماشتند. تا شاید از ولادت [[حضرت قائم]] جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند. ولی [[خداوند]] [[اراده]] کرد که [[امر]] او را بر احدی از [[دشمنان]] آشکار نکند و [[نور]] خود را به اتمام برساند اگرچه [[مشرکان]] خوش ندارند"<ref>{{عربی|" وَضْعُ بَنُو أُمَيَّةَ وَ بَنُو الْعَبَّاسِ سُيُوفَهُمْ عَلَيْنَا لِعِلَّتَيْنِ : إِحْدَاهُمَا أَنَّهُمْ كانُوا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْخِلَافَةِ حَقُّ فيخافون مِنْ ادعائنا إِيَّاهَا وَ تَسْتَقِرَّ فِي مركزها ، وَ ثَانِيهِمَا أَنَّهُمْ قَدْ وَقَفُوا مِنَ الْأَخْبَارِ الْمُتَوَاتِرَةِ عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْكِ الْجَبَابِرَةِ وَ الظَّلَمَةُ عَلَى يَدِ الْقَائِمُ مِنَّا ، وَ كانُوا لَا يَشْكُونَ أَنَّهُمْ مِنَ الْجَبَابِرَةِ وَ الظَّلَمَةَ ، فسعوا فِي قَتْلَ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ إبارة نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِي الْوُصُولَ إِلَى مَنَعَ تُولَدْ الْقَائِمِ أَوْ قَتَلَهُ ، فَأَبَى اللَّهُ أَنْ يَكْشِفَ أَمَرَهُ لِوَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ "}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۹۱.</ref>»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج1، ص 108-123.</ref>. | ::::::'''[[امام حسن عسکری]] {{ع}} میفرماید:'''"[[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] شمشیرهای خود برای ما تیز کردند، زیرا بهخوبی میدانستند که آنها در [[خلافت]] حقی ندارند. آنها از [[ترس]] اینکه [[خلافت]] بهجای خود برگردد و در میان صاحبان اصلیاش مستقر شود، به کشتن [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} و از بین بردن سلاله آنحضرت [[همت]] گماشتند. تا شاید از ولادت [[حضرت قائم]] جلوگیری کنند و یا او را به قتل برسانند. ولی [[خداوند]] [[اراده]] کرد که [[امر]] او را بر احدی از [[دشمنان]] آشکار نکند و [[نور]] خود را به اتمام برساند اگرچه [[مشرکان]] خوش ندارند"<ref>{{عربی|" وَضْعُ بَنُو أُمَيَّةَ وَ بَنُو الْعَبَّاسِ سُيُوفَهُمْ عَلَيْنَا لِعِلَّتَيْنِ : إِحْدَاهُمَا أَنَّهُمْ كانُوا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْخِلَافَةِ حَقُّ فيخافون مِنْ ادعائنا إِيَّاهَا وَ تَسْتَقِرَّ فِي مركزها ، وَ ثَانِيهِمَا أَنَّهُمْ قَدْ وَقَفُوا مِنَ الْأَخْبَارِ الْمُتَوَاتِرَةِ عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْكِ الْجَبَابِرَةِ وَ الظَّلَمَةُ عَلَى يَدِ الْقَائِمُ مِنَّا ، وَ كانُوا لَا يَشْكُونَ أَنَّهُمْ مِنَ الْجَبَابِرَةِ وَ الظَّلَمَةَ ، فسعوا فِي قَتْلَ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ إبارة نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِي الْوُصُولَ إِلَى مَنَعَ تُولَدْ الْقَائِمِ أَوْ قَتَلَهُ ، فَأَبَى اللَّهُ أَنْ يَكْشِفَ أَمَرَهُ لِوَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ "}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۹۱.</ref>»<ref>[[کامل سلیمان|کامل سلیمان]]، [[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج1، ص 108-123.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۸. آقای هرنجی (کارشناس ارشد فقه)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۸. آقای هرنجی (کارشناس ارشد فقه)؛ | ||
خط ۵۷۲: | خط ۵۴۵: | ||
:::::#[[آمادگی]] خود آن [[حضرت]] برای تکلیفی بزرگ و رسالتی [[عظیم]] که دست [[تقدیر الهی]] بر عهده او گذاشته است»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | :::::#[[آمادگی]] خود آن [[حضرت]] برای تکلیفی بزرگ و رسالتی [[عظیم]] که دست [[تقدیر الهی]] بر عهده او گذاشته است»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲۹. آقای کریمی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲۹. آقای کریمی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | ||
خط ۵۸۵: | خط ۵۵۷: | ||
:::::#'''تمرین [[ولایتپذیری]]:''' [[مردم]] در زمان حضور [[ائمه]]{{عم}} [[آمادگی]] [[پذیرش ولایت]] [[انسان کامل]] را نداشتند و همین امر سبب مهجوریت [[ائمه]]{{عم}} در [[جامعه]] و در نهایت [[شهادت]] آنها گردید. بنابراین [[خداوند]] در عصر [[غیبت کبری]]، فرصتی را فراهم کرد تا [[مردم]] با [[اطاعت]] از [[نواب عام]] و بالاخص [[ولایت مطلقه فقیه]]، به نوعی [[ولایتپذیری]] را تمرین کنند تا برای [[پذیرش ولایت]] [[انسان کامل]] در [[عصر ظهور]] که همان [[امام زمان]]{{ع}} است، آماده گردند. حال که با [[رجوع]] به [[روایات]]، به [[دلایل]] [[غیبت]] پی بردیم، [[درک]] این مطلب که [[انتظار]] [[حکومت جهانی امام مهدی]]{{عم}} که در [[روایات]]، آن را از [[بهترین]] [[اعمال]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ برترین کارهای امت من، انتظار فرج است، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲؛ کمال الدین، ص۶۴۴.</ref>، [[عبادات]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ والاترین عبادت انتظار فرج است. نهج الفصاحه، ص۷۸، ینابیع المودة، ج۳، ص۱۶۹.</ref> و جهادها<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref> بلکه پشتوانه قبولی همه [[اعمال]] شمردهاند، روشن میشود. انتظاری که از ابتدای عالم آغاز شده است، تنها با فراهم شدن زمینههای [[شکوفایی]] آن خواهد شکفت و آن است که همه [[انسانها]] در طلب [[منجی]] باشند. [[انتظار مهدی]]{{ع}} در منتظرانش، [[شوق]] [[یاری]] و [[همراهی]] او را ایجاد میکند و به [[انسان]] حیات و او را از بیهدفی [[نجات]] میدهد و این نه تنها در [[زندگی فردی]] [[منتظر]] مؤثر است، بلکه در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز او تأثیرگذاری مثبتی دارد؛ چرا که [[شرط ظهور]]، [[آمادگی]] جمعی است و [[انتظار]]، جریان مبارکی است که در حیات فرد و اجتماع جاری میشود و در همه عرصههای [[زندگی]]، رنگ [[الهی]] به [[انسان]] و حیات او میبخشد. با توجه به آنچه گذشت، [[وظیفه]] [[منتظر]] رنگ خدایی داشتن است که به [[برکت]] [[انتظار]] در جای جای [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] او جلوهگر میشود. با این نگاه، دیگر [[وظایف]] بر دوش [[منتظران]] سنگینی نمیکند بلکه به عنوان جریان شیرینی به زندگیشان معنا میبخشد. {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref>«رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار) تر از خداوند کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۳۸.</ref>»<ref>[[محمد علی کریمی|کریمی، محمد علی]]، [[آیا ظهور نزدیک است ۳ (کتاب)|آیا ظهور نزدیک است]]، ص ۱۴-۲۱.</ref>. | :::::#'''تمرین [[ولایتپذیری]]:''' [[مردم]] در زمان حضور [[ائمه]]{{عم}} [[آمادگی]] [[پذیرش ولایت]] [[انسان کامل]] را نداشتند و همین امر سبب مهجوریت [[ائمه]]{{عم}} در [[جامعه]] و در نهایت [[شهادت]] آنها گردید. بنابراین [[خداوند]] در عصر [[غیبت کبری]]، فرصتی را فراهم کرد تا [[مردم]] با [[اطاعت]] از [[نواب عام]] و بالاخص [[ولایت مطلقه فقیه]]، به نوعی [[ولایتپذیری]] را تمرین کنند تا برای [[پذیرش ولایت]] [[انسان کامل]] در [[عصر ظهور]] که همان [[امام زمان]]{{ع}} است، آماده گردند. حال که با [[رجوع]] به [[روایات]]، به [[دلایل]] [[غیبت]] پی بردیم، [[درک]] این مطلب که [[انتظار]] [[حکومت جهانی امام مهدی]]{{عم}} که در [[روایات]]، آن را از [[بهترین]] [[اعمال]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ برترین کارهای امت من، انتظار فرج است، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲؛ کمال الدین، ص۶۴۴.</ref>، [[عبادات]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ والاترین عبادت انتظار فرج است. نهج الفصاحه، ص۷۸، ینابیع المودة، ج۳، ص۱۶۹.</ref> و جهادها<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref> بلکه پشتوانه قبولی همه [[اعمال]] شمردهاند، روشن میشود. انتظاری که از ابتدای عالم آغاز شده است، تنها با فراهم شدن زمینههای [[شکوفایی]] آن خواهد شکفت و آن است که همه [[انسانها]] در طلب [[منجی]] باشند. [[انتظار مهدی]]{{ع}} در منتظرانش، [[شوق]] [[یاری]] و [[همراهی]] او را ایجاد میکند و به [[انسان]] حیات و او را از بیهدفی [[نجات]] میدهد و این نه تنها در [[زندگی فردی]] [[منتظر]] مؤثر است، بلکه در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز او تأثیرگذاری مثبتی دارد؛ چرا که [[شرط ظهور]]، [[آمادگی]] جمعی است و [[انتظار]]، جریان مبارکی است که در حیات فرد و اجتماع جاری میشود و در همه عرصههای [[زندگی]]، رنگ [[الهی]] به [[انسان]] و حیات او میبخشد. با توجه به آنچه گذشت، [[وظیفه]] [[منتظر]] رنگ خدایی داشتن است که به [[برکت]] [[انتظار]] در جای جای [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] او جلوهگر میشود. با این نگاه، دیگر [[وظایف]] بر دوش [[منتظران]] سنگینی نمیکند بلکه به عنوان جریان شیرینی به زندگیشان معنا میبخشد. {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref>«رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار) تر از خداوند کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۳۸.</ref>»<ref>[[محمد علی کریمی|کریمی، محمد علی]]، [[آیا ظهور نزدیک است ۳ (کتاب)|آیا ظهور نزدیک است]]، ص ۱۴-۲۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳۰. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳۰. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ | ||
خط ۶۰۴: | خط ۵۷۵: | ||
::::::مهمترین علت ادامه [[غیبت]]، عدم [[آمادگی جهانی]] برای [[درک]] [[زمان ظهور]] و [[یاری]] [[امام]] در اجرای برنامههای گسترده و همهجانبه است»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۷۸.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۲۰۳.</ref>. | ::::::مهمترین علت ادامه [[غیبت]]، عدم [[آمادگی جهانی]] برای [[درک]] [[زمان ظهور]] و [[یاری]] [[امام]] در اجرای برنامههای گسترده و همهجانبه است»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۷۸.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۲۰۳.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳۱. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳۱. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛ | ||
خط ۶۱۸: | خط ۵۸۸: | ||
:::::*گفتنی است که در [[روایات]]، نکتههای دیگری نیز درباره علّت [[غیبت]] [[امام مهدی|امام دوازدهم]]{{ع}} بیان شدهاند که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری میکنیم. آنچه مهم است، اینکه همان گونه که پیش از این گذشت، "[[غیبت]]"، سرّی از [[اسرار]] الهی است و علت اصلی و اساسی آن پس از [[ظهور]] آشکار خواهد شد و آنچه بیان شد، عواملی است که در [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} تأثیر گذار بوده است»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۹۸ - ۱۰۱.</ref>. | :::::*گفتنی است که در [[روایات]]، نکتههای دیگری نیز درباره علّت [[غیبت]] [[امام مهدی|امام دوازدهم]]{{ع}} بیان شدهاند که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری میکنیم. آنچه مهم است، اینکه همان گونه که پیش از این گذشت، "[[غیبت]]"، سرّی از [[اسرار]] الهی است و علت اصلی و اساسی آن پس از [[ظهور]] آشکار خواهد شد و آنچه بیان شد، عواملی است که در [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} تأثیر گذار بوده است»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۹۸ - ۱۰۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳۲. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳۲. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۵۹
علل غیبت امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / کلیات غیبت امام مهدی / فلسفه و علتهای غیبت |
مدخل اصلی | علت غیبت امام مهدی |
علل غیبت امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- فلسفه و علت غیبت امام مهدی(ع) چیست؟
- اسباب و علل غیبت امام مهدی(ع) در چه چیزهایی بوده است؟
- چرا امامی که باید بین مردم حضور داشته باشد و آنان را هدایت و رهبری کند غایب شده و در پنهانی زندگی میکند؟
- غیبت امام مهدی(ع) چه حکمتهایی دارد؟
- چرا امام مهدی(ع) غایب شد؟
- دلایل غیبت امام مهدی چیست؟
پاسخ جامع اجمالی
مصباح یزدی | خراسانی | جوادی آملی | حکیم | قزوینی | امینی | طبسی | حسنی | محمدی اشتهاردی | قرائتی | طاهری |
موسوینسب | رجالی تهرانی | سلیمیان | زهادت | مروجی طبسی | کارگر | صمدی | هدایتنیا | امامی میبدی | کرمی | ایرانی |
رضوانی | جلالی | باقریزاده اشعری | تونهای | سلیمان | هرنجی | کریمی | پژوهشگران مؤسسه آینده روشن | نویسندگان کتاب نگین آفرینش | نویسندگان کتاب آفتاب مهر |
انواع غیبت و تفاوت علت با حکمت غیبت
یکی از مهمترین مباحثی که در موضوع مهدویت به آن پرداخته میشود، غیبت و علل غیبت آن حضرت هست[۱]. همانطور که میدانیم، امام زمان(ع) دو غیبت دارد: غیبت صغری و غیبت کبری[۲]. غیبت صغری مجموعا ۶۹ سال طول کشیده و پس از آن (از سال ۳۲۹ ه. ق.) غیبت کبری آغاز شده است و تاکنون و تا زمانی که بر ما پوشیده است ادامه خواهد یافت[۳]. از آنجایی که فلسفه و علل غیبت فرع بر امامت ایشان است، این بحث فقط برای کسانی مفید خواهد بود که اصل امامت آن امام همام را پذیرفته باشند و اگر کسی امامت و مهدی بودن آن حضرت را قبول نداشته باشد آگاهی از فلسفه و علل غیبت، فایدهای برای او نخواهد داشت[۴]. از سوی دیگر، دلیل اثبات قضیهای با فلسفه و حکمت آن تفاوت دارد. در مسئله غیبت امام عصر(ع) نیز گاه از دلیل تحقق این پدیده پرسش میشود و زمانی از فلسفه و حکمتِ آن. بیتردید، دلیل تحقق غیبت با فلسفۀ آن تفاوت دارد. برای اثبات تحقق غیبت حضرت مهدی(ع) کافی است از لحاظ تاریخی، وجود امام زمان(ع) احراز شود و سپس زنده بودن وی و عدم حضورش در میان مردم اثبات گردد[۵]؛ اما برای بیان حکمت و فلسفۀ غیبت باید گفت هر چیزی در این عالم از جمله غیبت امام عصر(ع) بدون حکمت و فسلفه نیست، چراکه خدای حکیم کار عبث و بیهوده انجام نمیدهد، هر چند علت آن برای ما به تفصیل روشن نباشد[۶]. هر چند بر پایۀ برخی روایات، موضوع غیبت سری از اسرار خداوند است[۷] و اساساً بعد از ظهور امام مهدی(ع) حکمت غیبت مشخص میشود[۸]؛ اما با این حال در برخی روایات دیگر، بعضی از حکمتهای آن بیان شده که قابل توجّه است و میتواند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برساند.
علل غیبت امام زمان(ع)
بی شک دلیل اصلی و علة العلل غیبت امام مهدی(ع) اراده و مشیت الهی است و حکمت اصلی غیبت همان خواست خدای متعال است که قبل از وجود ایشان برای وی چنین پیشبینی کرده است. غیبت امام مهدی(ع)، بیشتر از ناحیۀ خدا و براساس مشیت، حکمت و ارادۀ او بوده است[۹]. اما در طول آن، برخی از عواملی که احتمال می رود باعث غیبت امام مهدی(ع) شد موارد ذیل است:
- حفظ جان امام زمان(ع): پس از پیامبر اسلام(ص) بیشتر مردم آمادگی پذیرش عمومی اسلام و برقراری نظام عدل جهانی را نداشتند؛ به همین سبب بود که امیرمؤمنان علی(ع) را پس از چند سال حکومت، به شهادت رساندند و بعد از او، آن بلاها را به سر امام حسن و امام حسین (ع) و سایر امامان(ع) آوردند. اگر وجود مقدس ولی عصر(ع)، که واپسین ذخیره خدای متعال برای امت مسلمان است، از نظرها پنهان نمیشد، او را نیز مانند اجدادش به ظلم و جور حاکمان جبار به شهادت میرساندند. انگیزه سلاطین و حاکمان، برای سرکوب و نابود کردن وجود مقدس ولی عصر(ع)، خیلی بیشتر بوده است؛ زیرا اخباری که از پیغمبر اکرم(ص) به دست آنان رسیده بود، از این حکایت داشت که دوازدهمین پیشوای مسلمانان و واپسین جانشین پیامبر، حکومت کفر را از روی زمین برخواهد چید. خداوند با غیبت، امام دوازدهم(ع) را از شر دشمنان حفظ میکند[۱۰].
- تحقق آمادگی جهانی برای قیام حضرت مهدی(ع): یکی از علتهای مهم غیبت امام مهدی(ع) و طولانی شدن پنهانزیستی آن حضرت، آماده ساختن جامعۀ بشری، برای رسیدن به مقصد نهایی و الهی خود است[۱۱]. آمادگی جهان عبارت است از: بالا رفتن سطح آگاهی مردم و درک نیاز به پیشوایی عادل و عالم، به وجود آمدن امکانات و زمینههای مناسب برای تشکیل یک حکومت جهانی، به ستوه آمدن مردم از ظلم و بیدادگری و خواست جهانی و مردمی برای گسترش و احیای عدالت، معنویت و امنیت جهانی[۱۲]. در توضیح مطلب فوق باید گفت برنامۀ قیام و انقلاب حضرت مهدی(ع) همانند همه پیامبران الهی، از راه بهرهگیری از وسائل و اسباب طبیعی انجام میگیرد و هیچگاه اعجاز اساس آن را تشکیل نمیدهد. معجزات جنبۀ استثنایی دارند و در روند برنامههای اصلاحی رهبر آسمانی، جز در موارد استثنایی، دخالت نخواهد داشت. بنابراین، اجرای طرح حکومت حق و عدالت در سطح جهانی نیز باید استفاده از وسایل مادی و معنوی لازم، تحقق پذیرد[۱۳].
- رهایی از بیعت با طاغوت: یکی از عواملی که در روایات بسیار به آن اشاره شده، عدم بیعت امام مهدی(ع) با خلفای جور و طاغوتهاست. آن حضرت به جهت اینکه مثل پدرانش مجبور به بیعت با طاغوت نشود، به فرمان خدا از چشم مردم مخفی شد. چراکه بیعت، نوعی عقد و قرارداد دو سویه بین حاکم و فرمانبرداران است که از یک سو خلیفه را متعهد به ادارۀ جامعه میکند و از طرف دیگر بیعتکنندگان متعهد میشوند، ضمن شنیدن و اطاعت از خلیفه، از او حمایت کنند. در نتیجه، آن حضرت زمانی که ظهور میکند، بیعت هیچکس و هیچ حکومت غاصب و ستمگری را ـ حتی به عنوان تقیه ـ بر گردن ندارد[۱۴].
- افاضۀ تدریجی: بیشک، امام معصوم(ع) واسطۀ فیض خدا بر خلق است و حضور مشهودانۀ ایشان خود فیضی مضاعف است؛ اما این فیضرسانی با شرایط و مقدمات خاصی ملازم است که بدون آنها موجودات و انسانها یا از فیض محروم میشود و یا بهرۀ تامی نمیبرند. برخورداری از فیض حکومت صالحان، گرچه از سوی مبدأ خداوند مانع ندارد، اما انسانها قابلیت لازم برای دریافت فیض را ندارند[۱۵]. از این رو، خداوند به منظور استمرار هدایت مردم ـ وقتی آنان در برههای از زمان نعمت بینظیر الهی (امام معصوم) را قدردان نبودند ـ طبق مصلحت، وجود او را در پس پرده غیبت قرار میدهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فیض و رحمت حق از طریق او به بندگان ادامه یابد و راه هدایت و رستگاری بر روی مردم باز باشد. به نظر میرسد با توجّه به وجود مشکلات زیاد فراروی امامان، غیبت، بهترین وسیلۀ این هدایتبخشی باشد[۱۶].
- آزمایش و امتحان مردم: در برخی از روایات، حکمت غیبت حضرت مهدی(ع)، آزمایش مردم و جدا شدن انسانهای صالح از ناصالح بیان شده است[۱۷]. گروهی که ایمان محکمی ندارند باطنشان ظاهر شود و کسانی که ایمان در اعماق دلشان ریشه کرده، به واسطۀ انتظار فرج و صبر بر شدائد و ایمان به غیب ارزششان معلوم شود و به درجاتی از ثواب نائل گردند. غیبت آن حضرت سبب میشود تا نفاق پنهان عدّهای آشکار شود و ایمان حقیقی محبّان و شیعیان واقعی امام(ع) در کورۀ ولایت امام غایب(ع) از ناخالصیها و دوروییها و سستمایهها جدا و پاک شود و در یک کلام مؤمن از منافق معلوم گردد[۱۸].
- فراهم آمدن تمام یاران: یکی از حکمتهای پنهان زیستی امام زمان(ع)، این است که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده و سطح آگاهی و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود[۱۹]؛ در نتیجه، امام باید تا فراهم آمدن تمام یارانش انتظار بکشد[۲۰].[۲۱]
- خالی شدن صلبهای کافران از مؤمنان: طول غیبت، باعث میشود در اصلاب فاسدان و منافقان و کافران، اگر مؤمنی باقی باشد، همه به دنیا بیایند؛ چنانکه شیوۀ امامان معصوم نیز چنین بوده و حتی پیشبینیهایی در مورد بعضی از افراد منافق و ناصبی داشتند. بعد از مدتی نیز از صلب آنان، افرادی مؤمن و دوستدار اهل بیت(ع) به دنیا میآمدند. ابراهیم کرخی میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: خداوند سالمت بدارد؛ آیا علی(ع) در دین خدا قوی نبود؟ فرمود: آری چنین بود: گفتم: پس چگونه مردم بر او چیره شدند و او جلوی ایشان نایستاد؟ چه چیزی باعث شد جلوی آنها را نگیرد؟ فرمود: آیهای از قرآن، او را از این کار بازداشت. گفتم: آن آیه کدام است؟ فرمود: ﴿لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾[۲۲] خداوند عز و جل فرزندانی مؤمن، در پشت افرادی از کافران و منافقان قرار داده است و حضرت علی، پدران کافر یا منافق را نمیکشت تا اینکه این امانتهای الهی از پشت آنان خارج شوند و وقتی این فرزندان از صلب آنان خارج میشدند، بر هرکدام که دست مییافت، با آنها میجنگید. قائم ما اهل بیت نیز چنین است، تا تمام امانتهای الهی از پشت پدرانشان (کافران و منافقان) خارج نشوند، ظهور نکرده و کسی را نمیکشد. اما وقتی امانتها خارج شدند، بر کافران و منافقان مسلّط شده، آنان را میکشت»[۲۳].[۲۴]
- تنبه مردم نسبت به نعمت امامت: بهترین راه تنبّه انسان آن است که نعمت از او گرفته شود و چه نعمتی عظیمتر و با برکتتر از وجود پیامبر و معصومین(ع) که در طول ۲۷۳ سال از آغاز بعثت نبی اکرم(ص) تا شهادت امام حسن عسکری(ع) این نعمت در بین مردم بود ولی مردم ناسپاسی کردند و خداوند این نعمت را از بشریت گرفت؛ اگر مردم آن زمان قدرشناس بودند و ارزش نعمت را درک میکردند، امروز ما در فراق و هجران بسر نمیبردیم. حال که چنین شده است، باید شب و روز به دنبال این نعمت بزرگ الهی باشیم، تا خداوند این هدیه را بار دیگر به ما برگرداند و از نعمت وجودش، در ایام ظهور بهرهمند شویم. مروان انباری گوید: حضرت ابوجعفر(ع) فرمود: «اگر خداوند حضور ما را در نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنها جدا میسازد»[۲۵].[۲۶]
- تأدیب انسانها: ادب کردن انسانها به ویژه مسلمانها یکی دیگر از فلسفههای غیبت است؛ چرا که بیشتر آنها در زمان حیات و حضور امامان پیشین، آنگونه که شایسته بود از ایشان استفاده و حمایت نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای ناشایست خود باعث محروم شدن جامعۀ بشری از فیض آنها شدند. امام باقر(ع) نیز در اینباره میفرماید: «شما مردمی هستید که با دل، ما را دوست میدارید؛ ولی عمل شما با این محبت، ناسازگار است. به خدا سوگند! اختلاف اصحاب پدید نمیآید و به همین دلیل صاحب شما از دست شما گرفته میشود»[۲۷].[۲۸]
- اجرای سنت انبیاء: یکی از راهکارهایی که در زندگی انبیاء مشاهده میشود استفاده از حالت غیبت است. آنان وظیفه دارند تا مردم را به طرف خدا راهنمایی کرده و دین الهی را به آنان ارائه نمایند. از این رو، باید برای انجام این مسئولیت مهم برنامهریزی مناسب داشته باشند و چون دشمنان خدا برای نابودی دین حق از هیچ عملی حتی کشتن پیامبران روی گردان نبودند تا صدای دین از بین برود، لذا انبیاء به امر الهی در مواردی از حالت غیبت استفاده میکردند.امامت امام مهدی(ع) در راستای نبوت و رسالت پیام آوران الهی است و روشن است خداوند برای ایشان نیز، چنین راهکاری (به علت مشابهت) در نظر بگیرد.[۲۹] سدیر صیرفی میگوید: امام صادق(ع) به من فرمود: "برای قائم ما دو غیبت میباشد که زمانش به طول میانجامد". صیرفی میگوید: عرض کردم: چرا؟ آن حضرت فرمود: "خواست خدا چنین است که سنتهای سایر پیامبران نسبت به غیبتشان درباره او اجرا شود... خداوند میفرماید: ﴿لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَنْ طَبَقٍ﴾[۳۰]؛ "همه شما پیوسته از حالی به حالی دیگر منتقل میشوید (تا به کمال برسید)". آنچه که بر سر امتهای پیشین آمده است، بر سر این امت نیز خواهد آمد و این سنت تغییرناپذیر است»[۳۱].[۳۲]
- آشکار شدن ناتوانی همه مکاتب مدعی اصلاح و عدالت (اتمام حجت): با غیبت طولانی ولی الهی، همۀ گروهها، افراد، اندیشهها و نظامها، امکان حکومت بر مردم و مدیریت جامعه را پیدا کرده و ضعف و ناتوانی خود را در ادارۀ جامعه و رفع مشکلات و گسترش عدالت بروز میدهند. این در حالی است که حکومت و ولایت بر مردم، شایسته و بایستۀ اولیای الهی ـ به خصوص دوازده امام معصوم ـ است و خداوند میخواهد بدین ترتیب با مردم اتمام حجت کند و توجّه و خواست آنان را به حکومت معصومان جلب نماید. امام صادق(ع) در این زمینه میفرماید: «ظهور تحقق نمییابد تا اینکه گروهی نماند، مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد تا کسی نگوید: اگر ما حکومت داشتیم؛ عدالت را (میگستراندیم)! آنگاه قائم به حق و عدل قیام میکند[۳۳].[۳۴]
- تمرین ولایتپذیری: مردم در زمان حضور ائمه(ع) آمادگی پذیرش ولایت انسان کامل را نداشتند و همین امر سبب مهجوریت (انزوای) ائمه(ع) در جامعه و در نهایت شهادت آنها گردید. بنابراین خداوند در عصر غیبت کبری، فرصتی را فراهم کرد تا مردم با اطاعت از نواب عام و بالاخص ولایت مطلقه فقیه، به نوعی ولایتپذیری را تمرین کنند تا برای پذیرش ولایت انسان کامل در عصر ظهور که همان امام زمان(ع) است، آماده گردند[۳۵].
- قدرشناسی: یکی از اسرار مهم غیبت امام مهدی(ع)، توجّه بیشتر مردم، به قدر و منزلت آن موعود امتهاست. پس از آن همه قدرناشناسی که نسبت به پدران بزرگوار آن حضرت روا داشتند، او در پس پرده غیبت قرار گرفت تا گوهر گرانبهای وجودش، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد و هنگام ظهور با پذیرش و استقبال کامل مردم روبهرو شود[۳۶].
- ارتکاب گناه توسط مردم: در احادیث گوناگون، ارتکاب گناه توسط مردم، علت عدم درک محضر امام زمان(ع) بیان شده است؛ از جمله آنکه خود ایشان در این باره فرموده اند: «ما را از شما حبس نمیکند، مگر اعمال ناپسندی که از ناحیۀ شما به ما میرسد»[۳۷].[۳۸] امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «آگاه باشید زمین از حجت الهی خالی نمیماند، ولی خداوند به دلیل ستم پیشه بودن و زیاده روی انسانها، آنان را از دیدن حجت خود محروم میسازد»[۳۹].[۴۰]
نتیجه گیری
- بنابراین، به طور کلی میتوان گفت امام زمان(ع) دو غیبت دارد: غیبت صغری و غیبت کبری. غیبت صغری مجموعا ۶۹ سال طول کشیده است و پس از آن (از سال ۳۲۹ ه. ق.) غیبت کبری آغاز شده است و تاکنون و تا زمانی که بر ما پوشیده است ادامه خواهد یافت. هر چند بر پایۀ برخی روایات، غیبت سری از اسرار الهی است و حکمت آن بعد از ظهور امام مهدی(ع) مشخص خواهد شد؛ اما در برخی دیگر از روایات، به حکمتهایی نظیر حفظ جان امام، تحقق آمادگی جهانی برای قیام حضرت مهدی، اراده و مشیت حق تعالی، عدم بیعت امام با طاغوت، افاضه تدریجی، آزمایش انسانها، فراهم آمدن تمام یاران، خالی شدن صلبهای کافران از مؤمنان، تنبّه مردم به نعمت امام، تادیب انسانها، اجرای سنت انبیاء، اتمام حجت، تمرین ولایتپذیری، قدرشناسی، و ارتکاب گناه توسط مردم اشاره شده است.
پاسخها ودیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «آفتاب ولایت» در اینباره گفته است:
|
۲. آیتالله خراسانی؛ |
---|
آیتالله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در اینباره گفته است:
|
۳. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «امام مهدی موجود موعود» در اینباره گفته است:
|
۴. آیتالله حکیم؛ |
---|
آیتالله سید منذر حکیم، در مقاله «غیبت حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
|
۵. آیتالله قزوینی؛ |
---|
آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
|
۶. آیت الله امینی؛ |
---|
آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در اینباره گفته است:
|
۷. آیتالله طبسی؛ |
---|
آیتالله نجمالدین طبسی، در کتاب «تا ظهور ج۱» در اینباره گفته است:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در اینباره گفته است:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در دو کتاب «جهتنما» و «شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «پرسمان مهدویت» و «درسنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
|
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «بامداد بشریت» در اینباره گفته است:
|
۱۷. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت پیش از ظهور» در اینباره گفته است:
|
۱۸. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در اینباره گفته است:
|
۱۹. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین فرجالله هدایتنیا، در مقاله «امام مهدی در نگاه امام خمینی» در اینباره گفته است:
|
۲۰. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا امامی میبدی، در کتاب «آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی» در اینباره گفته است:
|
۲۱. حجت الاسلام و المسلمین کرمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین رضا علی کرمی، در کتاب «خانواده منتظر امام زمان» در اینباره گفته است:
|
۲۲. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین ایرانی، در کتاب «منجی موعود از منظر نهج البلاغه» در اینباره گفته است:
|
۲۳. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
|
۲۴. آقای جلالی؛ |
---|
آقای غلام رضا جلالی، در مقاله «فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی» در اینباره گفته است:
|
۲۵. آقای باقریزاده؛ |
---|
آقای محمد باقریزاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در اینباره گفته است:
|
۲۶. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
|
۲۷. آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
|
۲۸. آقای هرنجی (کارشناس ارشد فقه)؛ |
---|
آقای منصور هرنجی، در کتاب «انتظار و وظایف منتظران» در اینباره گفته است:
|
۲۹. آقای کریمی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای محمد علی کریمی، در کتاب «آیا ظهور نزدیک است» در اینباره گفته است:
|
۳۰. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
|
۳۱. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
|
۳۲. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۱۸.
- ↑ «لِلْقَائِمِ غَیْبَتَانِ: إِحْدَاهُمَا طَوِیلَةٌ وَ الْأُخْرَی قَصِیرَةٌ...»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵.
- ↑ ر.ک. هدایتنیا، فرجالله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص۳۶۰- ۳۶۳.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ ـ ۷۶؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۹۸- ۱۰۷.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ - ۱۸۰.
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۴۷.
- ↑ از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: «إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اَللَّهِ تَعَالَى وَسِرٌّ مِنْ سِرِّ اَللَّهِ وَغَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اَللَّهِ وَمَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ؛ وَإِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ»؛ این امر [غیبت امام مهدی] امری است از امور خدای تعالی و سری است از اسرار او و غیبتی است از غیوب او و چون دانستیم که خدای عز و جل حکیم است تصدیق داریم که همه افعال او حکیمانه است و اگر چه وجه ان برای ما منکشف نباشد. صدوق، محمد بن علی، کمال الدين و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۱.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹؛ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۵۰.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ ـ ۱۸۰؛ هدایتنیا، فرجالله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص۳۶۰- ۳۶۳؛ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۲۰ ـ ۱۲۲؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۹۸- ۱۰۷؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۱۳۰-۱۳۱؛ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۴۷؛ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۱۳-۱۹؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۱۸-۱۲۹؛ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۱۸ ـ ۱۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۸۹ -۹۴؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ال ۸۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ ـ ۷۶؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص۱۸۴-۱۸۶؛ مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص؟؟؟؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹؛ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۹۴-۹۷؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ – ۳۹۱؛ جلالی، غلام رضا، فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی، چشم به راه مهدی، ص ۴۰۷ -۴۱۱؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶؛ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج۱، ص ۱۰۸-۱۲۳؛ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۳۵-۴۰؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۴-۲۱؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۲۰۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۹۸ ـ ۱۰۱؛ آفتاب مهر، ص ۱۲۷-۱۳۰
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ – ۷۶؛ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ ـ ۱۸۰؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۸۹ -۹۴
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹.
- ↑ ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۲۰ ـ ۱۲۲؛ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ ـ ۱۸۰؛ قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۸ ـ ۱۹؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۳۲؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ ـ ۳۹۱؛ جلالی، غلام رضا، فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی، چشم به راه مهدی، ص ۴۰۷ -۴۱۱؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۴-۲۱؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۲۰۳.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹؛ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۹۸- ۱۰۷؛ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۴۷؛ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۱۳-۱۹؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۱۸-۱۲۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۸۹ -۹۴؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ـ ۸۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ ـ ۷۶؛ مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص؟؟؟؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ ـ ۳۹۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶؛ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج۱، ص ۱۰۸-۱۲۳؛ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۳۵-۴۰؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۲۰۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۹۸ – ۱۰۱؛ آفتاب مهر، ص ۱۲۷-۱۳۰.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۲۸-۱۳۴.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ ـ ۱۶۸، ۱۷۳ ـ ۱۸۰.
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ال ۸۵ و زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص۱۸۴-۱۸۶؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۹۸- ۱۰۷؛ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ ـ ۱۸۰؛ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۱۳-۱۹؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۱۸-۱۲۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۸۹ -۹۴؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ـ ۸۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ ـ ۷۶؛ مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص؟؟؟؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶؛ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۳۵-۴۰؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۴-۲۱؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۲۰۳؛ آفتاب مهر، ص ۱۲۷-۱۳۰.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ص ۱۴۷ و همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۴۱
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ ـ ۱۸۰.
- ↑ « اگر از يكديگر جدا مى بودند، كافرانشان را به عذابى دردآور عذاب مى كرديم» سوره فتح، آیه ۲۵.
- ↑ «قُلْتُ لَهُ مَا بَالُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع)لَمْ یُقَاتِلْ مُخَالِفِیهِ فِی الْأَوَّلِ قَالَ لِآیَةٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ "لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً"قَالَ قُلْتُ وَ مَا یَعْنِی بِتَزَایُلِهِمْ قَالَ وَدَائِعُ مُؤْمِنُونَ فِی أَصْلَابِ قَوْمٍ کَافِرِینَ فَکَذَلِکَ الْقَائِمُ(ع)لَنْ یَظْهَرَ أَبَداً حَتَّی تَخْرُجَ وَدَائِعُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذَا خَرَجَتْ ظَهَرَ عَلَی مَنْ ظَهَرَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جَلَالُهُ فَقَتَلَهُمْ»؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹؛ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۱۳-۱۹؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ ـ ۷۶؛ مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص؟؟؟.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ إِذَا کَرِهَ لَنَا جِوَارَ قَوْمٍ نَزَعَنَا مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِهِم»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.
- ↑ «وَ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِکُمْ وَ یُخَالِفُ ذَلِکَ فِعْلُکُمْ وَ اللَّهِ مَا یَسْتَوِی اخْتِلَافُ أَصْحَابِکَ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَی صَاحِبِکُم»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۴۸-۵۶؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص۱۸۴-۱۸۶؛ مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص؟؟؟؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۹۸ – ۱۰۱؛ آفتاب مهر، ص ۱۲۷-۱۳۰.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص۱۸۴-۱۸۶.
- ↑ «که شما از حالی به حالی دیگرگون میشوید،» سوره انشقاق، آیه ۱۹.
- ↑ «انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍای سنّنا علی سنن من کان قبلکم»،؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ ـ ۷۶؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹؛ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۱۳-۱۹؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص۱۸۴-۱۸۶؛ مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص؟؟؟؛ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۴-۲۱؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴؛ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج۱، ص ۱۰۸-۱۲۳؛ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۳۵-۴۰
- ↑ «ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴؛ الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۴، ح ۵۳.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴؛ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ ـ ۱۸۰؛ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۱۸ ـ ۱۹؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴.
- ↑ ر.ک. کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۴-۲۱.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۸۹ -۹۴؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵ ـ ۱۱۹.
- ↑ «فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ»؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۶.
- ↑ ر.ک. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۸ ـ ۱۹.
- ↑ «اِعْلَمُوا أَنَّ اَلْأَرْضَ لاَ تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ لَکِنَّ اَللَّهَ سَیُعَمِّی خَلْقَهُ عَنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَورهم و إسرافِهُم عَلی أَنفُسِهِم»؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۱.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ ـ ۱۶۸، ۱۷۳ ـ ۱۸۰؛ آفتاب مهر، ص ۱۲۷-۱۳۰؛ قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۸ ـ ۱۹.
- ↑ «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى غَيْرَ أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي»؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۲۶۴.
- ↑ «إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِير»؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۱۹۷.
- ↑ آیا مردم اعصار، یک دیگر را [بر تکذیب رسولان] سفارش کردهاند یا آن که طبعاً مردمی سرکش و نافرمانند؛ سوره ذاریات، آیه:۵۳.
- ↑ «فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً »؛ حضرت، زمین را از عدل و داد لبریز میکند؛ همان گونه که از ظلم و بیداد لبریز شده است. (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۶۸، ح ۳)
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۲۰ - ۱۲۲.
- ↑ چنین نیست که خداوند شما را بر غیب مطلع سازد؛ آل عمران، ۱۷۹.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۵۰.
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۸۵.
- ↑ "فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي رَافِدٌ وَ لَا ذَابٌ وَ لَا مُسَاعِدٌ إِلَّا أَهْلَ بَيْتِي فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَنِيَّةِ فَأَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ جَرِعْتُ رِيقِي عَلَى الشَّجَا وَ صَبَرْتُ مِنْ كَظْمِ الْغَيْظِ عَلَى أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ الشِّفَارِ"؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۷.
- ↑ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا"؛ نهج البلاغه، نامه ۴۵، بند ۱۹.
- ↑ كَانَتْ قُرَيْشٌ إِذَا رَأَوْهُ فِي الْحَرْبِ تَوَاصَتْ خَوْفاً مِنْهُ وَ قَدْ نَظَرَ إِلَيْهِ رَجُلٌ وَ قَدْ شَقَّ الْعَسْكَرَ فَقَالَ عَلِمْتُ بِأَنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ فِي الْجَانِبِ الَّذِي فِيهِ عَلِيٌّ. قَدْ سَمَّاهُ رَسُولُ اللَّهِ كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّارٍ فِي حَدِيثِ خَيْبَر وَ كَانَ النَّبِيُّ (ص) يُهَدِّدُ الْكُفَّارِ بِهِ (ع)"؛ مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۹۸ ـ ۹۹؛ بحار الانوار، ج ۴۱، ص۶۸.
- ↑ وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ ﴿ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ﴾ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِي (ع) إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۱۶۱ ـ ۱۶۲؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۵۴۴ ـ ۵۴۵.
- ↑ سوره قمر، آیه ۵۰.
- ↑ سوره فصلت، آیه ۱۰.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۵۴؛ سوره یونس، آیه ۳.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۳۷.
- ↑ سوره کهف، آیات ۷۱ ـ ۷۷.
- ↑ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَا يَنْكَشِفُ وَجْهُ الْحِكْمَةِ لَمَّا أَتَاهُ الْخَضِرُ (ع) مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى (ع) إِلَّا وَقْتَ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ لَنَا"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۵۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۹۱.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص 128-134.
- ↑ و نماز را به پا دارید!؛ بقره، آیه ۴۳.
- ↑ همانا نماز (انسان را از زشتیها و گناه باز میدارد؛ عنکبوت، آیه ۲۵.
- ↑ محمد باقر صدر، حضرت امام مهدی (ع) حماسهای از نور، ص ۶۶ – ۷۱
- ↑ کسانی که کافر شدند میگویند: چرا آیه ( معجزهای از پروردگارش بر او نازل نشده؟! تو فقط بیم دهنده ای؛ و برای هر گروهی هدایت کنندهای است و اینها همه بهانه است، نه برای جست و جوی حقیقت)؛ سوره رعد، آیه ۷.
- ↑ آن که بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرگ بدون ایمان مرده است؛ کافی، ج ۱، ص ۲۷۷.
- ↑ امام صادق الا فرمود: «از آن روز که خدای تعالی آدم را آفرید، هیچ گاه زمین از وجود سرپرستی الهی، خواه آشکار و شناخته شده و خواه پنهان و در پرده، خالی نبوده است؛ بحارالانوار، ج ۵۲، باب ۲۰، ص ۹۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲ -۲۱۳
- ↑ من در میان شما، دو چیز گران بها باقی میگذارم؛ تا هنگامی که به آن دو تمسک بجویید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم، خاندانیم. این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد با این که بر من بر حوض [کوثر ] وارد شوند؛ بحارالانوار، ج۱، باب ۲۹، ص ۲۵۵.
- ↑ رک: به کتابهای ویژه امامت عامه و خاصه
- ↑ ای جابر! این امر، الهی و سری از اسرار خداوند است که بر بندگان پوشیده است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۳.
- ↑ همانا برای «صاحب این امر» غیبتی است تخلف ناپذیر. هر جوینده باطلی در آن به شک میافتد راوی گوید: از امام صادق پرسیدم: علتغیبت او چیست؟ حضرت فرمود: اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم. حکمتغیبت او همان حکمتی است که درغیبتهای حجتهای پیشین خدا وجود داشت و پس از ظهور روشن خواهد شد. همانند حکمت کارهای خضر(ع) از سوراخ کردن کشتی، کشتن پسربچه و برپا داشتن دیوار شکسته. اینها وقتی برای موسی (ع) روشن شد که آن دو از هم جدا شدند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۲.
- ↑ به خدا قسم، من و این دو فرزندم(حسن و حسین) شهید خواهیم شد. خداوند در آخرالزمان مردی از فرزندانم را به خونخواهی ما برخواهد انگیخت و او دورهای غایب خواهد شد، تا مردم آزمایش شوند و گمراهان جدا گردند؛ تا جایی که نادان میگوید: خداوند دیگر به آل محمد (ع) کاری ندارد؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۴۲.
- ↑ برای حضرت مهدی (ع) غیبتی است که در آن برخی از دین بسر میگردند و برخی ثابت قدم میمانند، پس ثابت قدمان، مورد اذیت واقع میشوند و به ایشان گفته میشود این وعدهای که گویید، کسی است اگر شما راست میگویید». آگاه باشید هر کس در اینغیبت بردبار باشد و در برابر مشکلانی که از سوی دشمنان ایجاد میشود استقامت پیشه کند، به قدری از اجر خداوند بهرهمند میگردد که گویا پیشاروی پیامبر(ص) بر دشمنان شمشیر کشیده و جنگیده است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
- ↑ (غیبت جز برای این نیست که) خدا میخواهد شیعیان را بیازماید؛ کافی، ج ۱، ص ۳۳۷
- ↑ و این آزمونی است که خدای تعالی با آن مردمان را بیازماید؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۵۹ و ۳۶۰
- ↑ آگاه باشید زمین از حجت الهی خالی نمیماند، ولی خداوند به دلیل ستم پیشه بودن و زیاده روی انسانها، آنان را از دیدن حجت خود محروم میسازد؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغيبة، ص ۱۴۱.
- ↑ هر کدام از ما در زمان خود به سبب تقیه، بیعت حاکمان و طاغوتهای زمان را پذیرفتیم؛ مگر حضرت مهدی(ع) که عیسی بن مریم (ع) به امامت آن حضرت نماز میگزارد. خداوند ولادتش را مخفی نگه میدارد و برای او غیبتی قرار میدهد، تاوقتی قیام میکند بیعت حاکمی بر گردنش نباشد. او نهمین فرزند، برادرم حسین (ع) است؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۲.
- ↑ و اما علتغیبت که واقع شده، خداوند عزوجل میفرماید:ای کسانی که ایمان آوردهاید از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت میکند هیچ یک از پدران من نبود جز آن که بیعت طاغوت روزگارش بر گردنش بود ولی من در حالی خروج میکنم که بیعت هیچ یک از طاغوتها بر گردنم نیست؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۱.
- ↑ برای قائم ما قبل از آنکه به پاخیزد، غیبتی است. راوی پرسید: برای چه؟ حضرت فرمود: زیرا بیم کشته شدن دارد؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۲.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۰۳
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ص ۱۴۷ و همو، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۴۱
- ↑ ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۴
- ↑ ر.ک: شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹
- ↑ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، صص۱۶۲ - ۱۶۸، ۱۷۳ - ۱۸۰.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۱۳۰-۱۳۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
- ↑ "قال موسی بن جعفر (ع): اذا فقد الخامس من ولد السابع من الائمة فالله الله فی ادیانکم لا یزیلنکم عنها احد، یا بنی انه لا بد لصاحب هذا الامر من غیبة حتی یرجع عن هذا الامر من کان یقول به، انما هی محنة من الله امتحن الله بها خلقه"؛ بحار، ج ۵۲، ص ۱۱۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
- ↑ "زرارة عن ابی عبد الله (ع) قال یا زرارة لا بد للقائم من غیبة قلت: و لم؟ قال یخاف علی نفسه و اومی بیده الی بطنه"؛ اثبات الهداة، ج ۶، ص ۴۳۷.
- ↑ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۴۷.
- ↑ همه شما پیوسته از حالی به حال دیگر منتقل میشوید؛ سوره انشقاق، آیه ۱۹.
- ↑ " حَدَّثَنَا الْمُظَفَّرُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْمُظَفَّرِ الْعَلَوِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنِ مَسْعُودٍ وَ حَيْدَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّمَرْقَنْدِيُّ جَمِيعاً قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ قَالَ حَدَّثَنَا جَبْرَئِيلُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَغْدَادِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّيْرَفِيُّ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ إِنَ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَةً يَطُولُ أَمَدُهَا فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ يُجْرِيَ فِيهِ سُنَنَ الْأَنْبِيَاءِ (ع) فِي غَيْبَاتِهِمْ وَ أَنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ يَا سَدِيرُ مِنِ اسْتِيفَاءِ مَدَدِ غَيْبَاتِهِمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ ﴿لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ﴾ أَيْ سُنَناً عَلَى سُنَنِ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ "؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵، ح ۷؛ کمال الدین، ص ۴۸۱. بحار الانوار، از هر دو نقل کرده است. بحار، ج ۵۲، ص ۹۰؛ منتخب الاثر از بحار و آن از عیون أخبار الرضا، ص ۳۲۶، ح ۱۸ نقل میکند.
- ↑ آقای خوئی میگوید: با توجه به اینکه فرزند نوه (یعنی نتیجه) مروان انباری از راویان احادیث دال بر امامت امام عسکری (ع) است، بنابراین، مروان باید چندین طبقه قبل از راویان این حدیث باشد معجم رجال الحدیث ۱۸: ۱۱۹- بدینسان بعید نیست که او در زمره راویان از امام باقر (ع) باشد.
- ↑ " حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُمَرَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مَرْوَانَ الْأَنْبَارِيِّ قَالَ خَرَجَ مِنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) إِنَ اللَّهَ إِذَا كَرِهَ لَنَا جِوَارَ قَوْمٍ نَزَعَنَا مِنْ بَيْنِ أَظْهُرِهِم "؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۸۵، باب ۱۷۹، ح ۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۲. ظاهرا روایت از امام جواد(ع) است
- ↑ محمد بن الفرج الرخجی، من أصحاب الرضا (ع)، ثقة. قال الشیخ و العلامه. و ذکره الشیخ أیضا فی أصحاب الجواد (ع) و الهادی (ع)، و قال النجاشی: إنه روی عن أبی الحسن موسی (ع). و روی المفید فی الارشاد ما یدل علی مدحه و علو منزلته. وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۳۳۹ و آقای خویی در کتاب معجم رجال الحدیث، ج ۱۷، ص ۱۳۲، فرموده: «وی، از امام جواد، روایت نقل کردهاند». بنابراین، مشخص میشود که مقصود از ابو جعفر (ع)، (امام جواد) است. و احتمال میرود منظور محمد بن الفرج کوفی باشد که از اصحاب امام صادق (ع) است.
- ↑ " مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَرَجِ قَالَ: كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِم "؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳، باب فی الغیبة، ح ۳۱؛ مرآة العقول، ج ۴، ص ۶۱، ح ۳۱.
- ↑ مرآة العقول، ج ۴، ص ۶۱، ح ۳۱.
- ↑ " حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ خَالِدِ بْنِ نَجِيحٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (ع) يَقُولُ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قُلْتُ وَ لِمَ ذَاكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ يَخَافُ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ وَ عُنُقِهِ ثُمَّ قَالَ (ع) وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ الَّذِي يَشُكُ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ إِذَا مَاتَ أَبُوهُ مَاتَ وَ لَا عَقِبَ لَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ قَدْ وُلِدَ قَبْلَ وَفَاةِ أَبِيهِ بِسَنَتَيْنِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ خَلْقَهُ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَرْتَابُ الْمُبْطِلُون "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۶، ب ۳۳، ح ۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۵۹، ح ۸.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۲۶، باب فی الغیبة، ح ۲ و ح ۳؛ مرآة العقول، ج ۴، ص ۳۴، ح ۲؛ و ص ۳۵، ح ۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ علل الشرایع، ص ۲۸۶، ح ۴. مانند حدیث علی بن جعفر از برادر خود امام کاظم (ع)؛ کمال الدین، ۳۵۱، باب ۳۴، ح ۱؛ کافی، ج ۱، ص ۳۷۶، باب فی الغیبة؛ مرآة العقول، ج ۴، ص ۳۴.
- ↑ " حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِيهِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبَانٍ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَيْبَةٍ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ يَخَافُ الْقَتْل "؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۸۴، باب ۱۷۹، ح ۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱.
- ↑ " عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ الْعَطَّارُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) يَقُولُ إِنَ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ قَالَ زُرَارَةُ يَعْنِي الْقَتْلَ "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۱، باب ۴۴، ح ۷؛ علل الشرایع، ص ۲۴۳، باب ۱۷۹، ح ۸.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۷۷، باب ۱۰ (فصل چگونگی غیبت آن حضرت)، ح ۲۱.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۷۶، باب ۱۰، (فصل چگونگی غیبت آن حضرت) ح ۱۸، ۱۹ و ۲۰؛ و ص ۱۷۲، باب ۱۰ (فصل غیبت آن حضرت و فصول آن)، ح ۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۱، باب ۴۴، ح ۷، ۸، ۹ و ۱۰؛ و ص ۳۴۶، باب ۳۳، ح ۳۲؛ کافی، ج ۱، ص ۳۷۸، باب فی الغیبة، ح ۵؛ و ص ۳۷۹، ح ۹، ص ۳۸۲، ۱۸ و ۲۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱، ح ۵؛ و ص ۹۶، ح ۱۶؛ و ص ۹۷، ح ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۰؛ و ص ۹۸، ح ۲۱ و ۲۲.
- ↑ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از اموری که اگر برای شما آشکار گردد، شما را نگران میکند پرس وجو مکنید؛ سوره مائده، آیه ۱۰۱.
- ↑ " الإحتجاج الْكُلَيْنِيُّ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ يَعْقُوبَ أَنَّهُ وَرَدَ عَلَيْهِ مِنَ النَّاحِيَةِ الْمُقَدَّسَةِ عَلَى يَدِ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ﴾ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي "؛ الاحتجاج، ج ۲، ۲۸۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۵، ب ۴۵، ح ۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲، ح ۷.
- ↑ مرآة العقول، ج ۴، ص ۵۸.
- ↑ اگر مؤمنان و کفار (در مکه) از یکدیگر جدا میشدند، کافران را عذابی دردناک میچشاندیم؛ سوره فتح، آیه ۲۵.
- ↑ " ابْنُ مَسْرُورٍ، عَنِ ابْنِ عَامِرٍ، عَنْ عَمِّهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قُلْتُ لَهُ: مَا بَالُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع)لَمْ يُقَاتِلْ فُلَاناً وَ فُلَاناً وَ فُلَاناً؟. قَالَ: لِآَيَةٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً﴾ قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا يَعْنِي بِتَزَايُلِهِمْ؟ قَالَ: وَدَائِعَ مُؤْمِنِينَ فِي أَصْلَابِ قَوْمٍ كَافِرِينَ، وَ كَذَلِكَ الْقَائِمُ (ع) لَنْ يَظْهَرَ أَبَداً حَتَّى تَخْرُجَ وَدَائِعُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَإِذَا خَرَجَتْ ظَهَرَ عَلَى مَنْ ظَهَرَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ فَقَتَلَهُمْ "؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۱۹.
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۷.
- ↑ " ابْنُ عُبْدُوسٍ عَنْ أَبِي قُتَيْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (ع) يَقُولُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ فَقَالَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَا يَنْكَشِفُ وَجْهُ الْحِكْمَةِ لَمَّا أَتَاهُ الْخَضِرُ (ع) مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى (ع) إِلَّا وَقْتَ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ لَنَا "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۱، باب ۴۴ (علة الغیبة)، ح ۱۱؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵، ح باب ۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱، ح ۴ (علة الغیبة)، ح ۸؛ منتخب الأثر، باب ۲۸ (فی علة غیبته)، ص ۳۳۰، ح ۱.
- ↑ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۱۳-۱۹.
- ↑ جعفر مرتضی العاملی، حیاة الامام الرضا (ع)، ص ۱۰۱.
- ↑ تاریخ بغداد، ج ۷، ص ۲۰.
- ↑ ضحی الاسلام، ج ۴، ص ۱۰۵.
- ↑ التنبیه و الاشراف، ص ۲۹۵.
- ↑ الأدب فی ظل التشیع، ص ۶۳.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص ۳۲۳.
- ↑ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۲۵۱.
- ↑ مروج الذهب، ج ۳، ص ۳۲۸.
- ↑ تنقیح المقال، ج ۳، ص ۲۹۶، قاموس الرجال، ج ۹، ص ۳۲۴.
- ↑ من تاریخ الاحاد فی الاسلام، ص ۳۷.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج ۳، ص ۱۴۸.
- ↑ اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۲۹، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۴۷۹.
- ↑ تاریخ الطبری، ج ۸، ص ۲۳۵، الکامل، ج ۵، ص ۸۵.
- ↑ الاتحاف بحب الاشراف، ص ۱۷۹.
- ↑ الأرشاد، ج ۲، ص ۳۲۹.
- ↑ کشف النعمة، ج ۳، ص ۲۱۲.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۶۴.
- ↑ الطوسی، الغیبة، ص ۱۴۳.
- ↑ مناقب ابن شهر آشوب.
- ↑ معجم أحادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۲۶۳.
- ↑ الشیخ الصدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۴۴.
- ↑ «آیا مردم میپندارند که تا بگویند ایمان آوردیم رها میشوند و امتحان نمیشوند» سوره عنکبوت، آیه ۲.
- ↑ «کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید» سوره ملک، آیه ۲.
- ↑ الشیخ الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۸۲.
- ↑ الشیخ طوسی، الغیبة، ص ۳۴.
- ↑ الشیخ طوسی، الغیبة، ص ۳۴.
- ↑ الشیخ الصدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۴۶.
- ↑ الشیخ الصدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۹۷.
- ↑ «که قطعا از حالی به حالی برخواهید نشست. هر آینه حالی را پس از حالی پشت سر گذارید» سوره انشقاق، آیه ۱۹.
- ↑ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از چیزهایی که برای شما آشکار گردد، اندوهگین میشوید، از آنها مپرسید» سوره مائده، آیه ۱۰۱.
- ↑ قطب الدین الراوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۱۵.
- ↑ الشیخ الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۷۹.
- ↑ ابن بابویه القمی، الأمامة و التبصرة، ص ۱۱۶.
- ↑ قطب الدین الراوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۱۵.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۱۱۸-۱۲۹.
- ↑ دستور و توقیع امام(ع) به چهارمین نائبش در کتاب اعلام الوری، صفحه ۴۱۷ و... آمده است.
- ↑ به این ترتیب غیبت صغری در حدود ۷۰ سال بوده است و بعضی این مدت را ۷۴ سال دانستهاند. یعنی از سال ۲۵۵ (سال تولد امام عصر (ع)) تا سال ۳۲۹ ه.ق؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۵۴. شرح این مطلب در بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴ به بعد آمده است.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۳۲.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۱۸ - ۱۹.
- ↑ ما را از شما حبس نمیکند، مگر اعمال ناپسندی که از ناحیۀ شما به ما میرسد؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۳۵.
- ↑ قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۸ - ۱۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، باب ۲۰، (باب علة الغیبه).
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
- ↑ هیچ یک از پدران من نبودند، مگر آنکه بیعتی از طاغوت زمان خود در گردن داشتند، ولی من وقتی که قیام میکنم بیعت احدی از طاغوتهای زمانه در گردنم نیست؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۹۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۹۱.
- ↑ آیت الله مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۲۴۰ به بعد.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۸۹ -۹۴.
- ↑ بحار، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
- ↑ بحار، ج ۵۱، ص ۹۱.
- ↑ بحار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
- ↑ بحار، ج ۵۲، ص ۹۰.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۲۸-۲۳۰.
- ↑ کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۴۸۲
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۱۳.
- ↑ کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۳۴۲.
- ↑ مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص ۸۵۲.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۸۳ ال ۸۵.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۸۵.
- ↑ " يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلَّتُهُ مَطْوِيَّةٌ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فَإِنَ الشَّكَ فِي اللَّهِ كُفْرٌ"؛ شیخ صدوق رحمه اللّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷.
- ↑ " إِنَ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ لَنَا"، شیخ صدوق رحمه اللّه، علل الشرایع، ج ۱ ص ۲۴۵.
- ↑ " إِنَ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ إِنَّهُ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْلَ"؛ شیخ کلینی، کافی، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۴۲.
- ↑ سوره قصص، آیه:۱۸.
- ↑ و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم، تا پروردگارم به من دانش بخشد و مرا از پیامبران قرار داد؛ سوره شعرا، آیه:۲۱. جالب توجّه اینکه در پارهای روایات آمده است که حضرت مهدی(ع) نیز هنگام ظهور خطاب به مردم همین آیه را تلاوت خواهد کرد. ر. ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۴.
- ↑ ر. ک: سوره توبه، آیه:۴۰.
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۵۴، ح ۱۱.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۵۵.
- ↑ قتاد درختی است که خارهای بسیاری مثل سوزن تیز و محکم دارد.
- ↑ " إِنَ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَاد"؛ محمّد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۵.
- ↑ " إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَ يَغِيبُ شَخْصُهُ"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۰۳؛ فضل بن حسن امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۲۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۵؛ احمد بن علی طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹.
- ↑ سوره مائده، آیه:۱۰۱.
- ↑ " وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ - ۷۶.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۱، ح ۲.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۴۳، ح ۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۴، ح ۱۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۴۸-۵۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۷، علیّ بن أبی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر آنها خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست، و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیابترند، آنگاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و پیش آمد و گفت: آیا پیش آمد و گفت: آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود: به خدا چنین است تا در آن غیبت مؤمنان باز شناخته شده و کافراننابود شوند،ای جابر! این امر از امور الهی و سرّی از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱؛ آن جوان ناچار میباید غائب شود. عرض کردند: یا رسول الله برای چه غیبت میکند؟ فرمود: میترسد او را بکشند.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۰، ح ۶؛ برای قائم ما غیبتی است که مدّت آن بهطول میانجامد. گفتم:ای فرزند رسول خدا! آن برای چیست؟ فرمود: زیرا خدای تعالی میخواهد در او سنّتهای پیامبران (ع) را در غیبتهایشان جاری کن.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۷۹، ح ۱؛ صاحب این امر و ولادتش بر این خلق پنهان است تا چون ظهور کند بیعت احدی در گردنش نباشد.
- ↑ علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹، ح ۲؛ وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۵، ح ۱۰؛ بر خداوند لازم است که بندگانش را بدین گونه؛ امتحان کند، و در آن موقع است که اهل باطل تردید خواهند کرد.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳، ح ۲۶؛ هنگامی که پنجمین (امام) از اولاد هفتمین (امام) مفقود گردد، در خصوص دین خود پناه به خدا برید، مبادا کسی شما را از عقیده صحیح خود برگرداند!ای فرزند صاحب الامر ناگریز از غیبتی است که آنها که ایمان به او داشتند (از طولانی شدن غیبتش گمراه گشته) از آن عقیده برمیگردند. غیبت او امتحانی است از جانب خداوند که خواسته است بندگان خود را به وسیله آن امتحان کند.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۸۴-۱۸۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
- ↑ سوره انشقاق، آیه ۱۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۴.
- ↑ کتاب الغیبه ،ص ۲۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۷۶.
- ↑ کتاب الغیبه، ص ۲۰۲.
- ↑ کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.
- ↑ سوره فتح، آیه ۲۵.
- ↑ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۰ - ۷۶.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.
- ↑ و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰
- ↑ هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳
- ↑ امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۱ و ۳۵۲.
- ↑ ... لا بدّ للناس ان یمحصّوا، و یمیزوا و یغربلوا و یخرج الغربال خلق کثیر
- ↑ ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من النّاس الا و قد ولّوا علی الناس حتی لا یقول قائل: انّا لو ولّینا، لعد لنا؛ ثمّ یقوم القائم بالحقّ و العدل؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۴
- ↑ سوره انشقاق آیه ۱۹
- ↑ انّ الله عز و جل أبی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم و انّه لا بدّ له... من استیفاء مدد غیباتهم: قال الله عز و جل: لَتَرْکبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍای سنّنا علی سنن من کان قبلکم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۴۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۶، ح ۲۱۲؛ الخرائج، ج ۲، ص ۹۵۵
- ↑ لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة امّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا لئلّا تبطل حجج الله و بیناته...؛نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
- ↑ سوره فتح آیه۲۵
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۹، ح ۲۲۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۷، ح ۹.
- ↑ اذا غضب الله- تبارک و تعالی- علی خلقه نحانا عن جوارهم، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۷، ح ۳۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۴۳
- ↑ انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم، همان، ص ۴۹۸، ح ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰
- ↑ و اعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّة الله و لکنّ الله سیعمی خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علی انفسهم، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۳، ح ۸.
- ↑ ... لکن الله سیعمی خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، و لو خلت الارض ساعة واحدة من حجّة الله ساخت باهلها لکن الحجة تعرف الناس و لا یعرفونها...؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۲، ج ۴۶۳.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۲۹۱.
- ↑ به درستی که برای قائم غیبتی هست
- ↑ کارگر، رحیم، مهدویت (پیش از ظهور)، ۱جلد، دفتر نشر معارف - قم (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۸ ه.ش
- ↑ «بر جان خویش میترسد» شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۷.
- ↑ اذا ظهر قائمنا اهل البیت قال: فَفَرَرْتُ مِنْکمْ لَمَّا خِفْتُکمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکماً؛ خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن ربّی و اصلح لی امری، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۳، ح ۷۷۷.
- ↑ ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۳۴۷
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۸
- ↑ الزام الناصب، ص ۱۱۴؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۱۸۹
- ↑ نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص ۸۹
- ↑ امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۵۰.
- ↑ ... و اما علّة ما وقع من الغیبة، فانّ الله عزّ و جل یقول: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ... انّه لم یکن احد من آبائی الّا وقعت فی عنقه بیعته لطاغیة زمانه و انّی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد الطواغیت فی عنقی...، یوم الخلاص، ج ۱، ص ۲۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
- ↑ یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة، الغیبة النعمانی، ص ۸۹ و ۱۰۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۲
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۱.
- ↑ تلخیص الشافی، ج ۱ و ۲، ص ۹۵( نشر عزیزی).
- ↑ مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.
- ↑ مهدویت پیش از ظهور، ص۱۰۵، ۱۱۹.
- ↑ «او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند»؛ (سوره توبه، آیه ۳۳؛ سوره صف، آیه ۹).
- ↑ "إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَاف"
- ↑ " لِلْقَائِمِ غَيْبَةٌ قَبْلَ قِيَامِهِ "
- ↑ " يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ الذَّبْح"؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۹۷.
- ↑ "أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَكِنَّ الْقَائِمَ الَّذِي يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِي لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون"؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.
- ↑ "مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ(ع)خَلْفَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ "؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۱۶؛ إعلام الوری، ص۴۲۷.
- ↑ " إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِي(ع)إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي "؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۵.
- ↑ آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم و [شماها را نیز میآزماییم]. باید علم خدا درباره کسانی که راست میگویند و آنانی که دروغ میگویند تحقق یابد؛ سوره عنکبوت، آیه ۲و۳.
- ↑ " غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ "؛ الکافی، ج۱ ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۳۴۲.
- ↑ " أَمَا وَ اللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ ابْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا وَ لَيَغِيبَنَّ عَنْهُمْ تَمْيِيزاً لِأَهْلِ الضَّلَالَةِ حَتَّى يَقُولَ الْجَاهِلُ مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ حَاجَة"الغیبة، نعمانی، ص۱۴۱؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۲.
- ↑ الامامة و التبصرة، ص۱۱۳؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۴۴.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۴۲.
- ↑ سوره قمر، آیه ۵۰.
- ↑ سوره فصلت، آیه ۱۰.
- ↑ امام مهدی (ع) موجود موعود، ص ۱۳۲ (با اندک تصرفی).
- ↑ " إِي وَ رَبِّي وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا لَأَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ مَطْوِيٌّ عَنْ عِبَادِهِ فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فِي أَمْرِ اللَّهِ فَهُوَ كُفْر"؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۸۸؛ کشف الغمه، ج ۲، ص۵۲۱.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۹۸- ۱۰۷.
- ↑ "لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ: إِحْدَاهُمَا طَوِيلَةٌ وَ الْأُخْرَى قَصِيرَةٌ..." (مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵).
- ↑ البته این در صورتی است که غیبت صغری از آغاز تولد حضرت مهدی (ع) حساب شود (المفید، [الشیخ] محمد بن محمد بن النعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، آل البیت (ع)، ج ۲، ص ۳۴۰) ولی اگر از زمان وفات امام عسکری (ع) محاسبه شود ۶۹ سال خواهد بود.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.
- ↑ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ سوره حدید، آیه:۲۵.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۸.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.
- ↑ "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَيْبَةٍ، فَقِيلَ لَهُ: وَ لِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: يَخَافُ الْقَتْلَ" (مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰، ح ۱؛ و نیز ر. ک: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ج ۳، ص ۴۹۸).
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۷.
- ↑ هدایتنیا، فرجالله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص۳۶۰- ۳۶۳.
- ↑ برای نمونه میتوان به این کتابها اشاره نمود: کمالدین، صدوق/ الفصول العشره، شیخ مفید/ الغیبه، نعمانی/ الغیبه، شیخ طوسی/ الانوار المضیئه، نیلی نجفی/ بحث حول المهدی، شهید محمد باقر صدر/ تاریخ الغیبه صغری و کبری، سید محمد صادق صدر/ النجم الثاقب، محدث نوری و...
- ↑ شیعه در اسلام (طب قدیم) ص ۲۲۸.
- ↑ همان.
- ↑ همان/ ص ۲۳۰ / بررسیهای اسلامی/ ج ۱ / صفحه ۲۳۰.
- ↑ شیعه در اسلام (طب قدیم) ص ۲۳۰.
- ↑ شیعه در اسلام (طب قدیم) / ص ۲۳۰ / در کتاب منتخب الانوار المضیئه/ ص ۲۵۱ موارد متعددی از این ملاقاتها به همراه منابع آن آمده است.
- ↑ این ادله در فصل دوم و سوم به تفصیل مطرح شد.
- ↑ برای اطلاع از شبکه وکالت یا نیابت و نحوه تشکیل و سابقه آن در میان امامان معصوم (ع) ر.ک به: سیره پیشوایان/ نوشته مهدی پیشوایی/ صفحه ۵۷۳.
- ↑ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۹۴-۹۷.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ص۳۳۹.
- ↑ کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۱۸.
- ↑ «اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ؛ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ. وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ؟ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً، يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ، هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ، وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى. أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ، وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ. آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ! انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹.
- ↑ ایرانی، حسین، منجی موعود از منظر نهج البلاغه، ص:۴۸-۴۹.
- ↑ «إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ. قُلْتُ: لِمَ؟ قَالَ: يَخَافُ الْقَتْلَ»منتخب الأثر، ص ۲۶۹؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ مکیال المکارم، ص ۱۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۷.
- ↑ «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ»مصابیح الجنان، ص ۴۶۸.
- ↑ «...وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا؛ ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ، وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ»؛ منتخب الأثر، ص ۲۷۱.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۱۷۸ و ۵۲۵؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۱۱.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۸، ص ۳۵۱.
- ↑ ایرانی، حسین، منجی موعود از منظر نهج البلاغه، ص:۵۱-۵۲.
- ↑ «اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد، گر چه مشرکان کراهت داشته باشند».؛ سوره صف، آیه ۹
- ↑ صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۲۷
- ↑ «اگر زمین بدون امام باقی بماند دگرگون خواهد شد». کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰
- ↑ «برای قائم غیبتی است قبل از قیامش. زراره میگوید: به حضرت عرض کردم: به چه جهت؟ فرمود: زیرا از قتل بر خود میترسد». شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۱، ح ۱۰
- ↑ «قائم (ع) قیام خواهد کرد در حالی که بیعت کسی بر گردن او نخواهد بود». کمال الدین، ص ۴۸۰
- ↑ «پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمیدانند». سوره روم، آیه ۳۰
- ↑ «مردم در آغاز یک دسته بودند، و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت میکرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند..». سوره بقره، آیه ۲۱۳
- ↑ «امّا کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت گفت: "پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد". و هنگامی که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: "این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا میآورم یا کفران میکنم؟!"..». سوره نمل، آیه ۴۰
- ↑ و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را [از انواع عبادات و خیرات و خصوص اقامه نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند» سوره انبیاء، آیه ۷۳
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.
- ↑ غیبت نعمانی، ترجمه جواد غفاری، ۲۰۲، صدوق، تهران.
- ↑ غیبت نعمانی، ترجمه جواد غفاری، ۲۰۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ۱۵۸.
- ↑ کمال الدین، ۵۹.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۴۳، دار التعارف للمطبوعات، بیروت.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۴۳، دار التعارف للمطبوعات، بیروت.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.
- ↑ کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۳.
- ↑ همبستگی میان تصوف و تشیع، کامل مصطفی شبیبی، ترجمه دکتر علی اکبر شهابی، ۲۳۷. دانشگاه تهران.
- ↑ فضل بن شاذان و نبرد اندیشهها در ایران پس از اسلام، فریدون جنیدی، ۵۰، انتشارات بلخ، تهران.
- ↑ رجال نجاشی، ۱۹۳.
- ↑ جلالی، غلام رضا، فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی، چشم به راه مهدی، ص ۴۰۷ -۴۱۱.
- ↑ علل الشرائع، ص ۲۴۵، ح ۸.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۴، ح ۵۳.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۱۴۰، ح ۱.
- ↑ الغیبة، طوسی، ص ۳۳۹، ح ۲۸۷.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۷۰، ح ۶.
- ↑ کمال الدین، ص ۳۰۳، ح ۱۴.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۸.
- ↑ انشقاق، آیه ۱۹.
- ↑ کمال الدین، ص ۴۸۰، ح ۶.
- ↑ کمال الدین، ص ۶۴۱.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص ۱۴۷–۱۷۳.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۴۱-۴۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۰۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، باب علة الغیبة.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
- ↑ مهدی انقلابی بزرگ، آیت الله مکارم شیرازی، ص ۲۴۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.
- ↑ " لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَيْبَة، يَخَافُ الْقَتْلَ"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰ و شبیه آن: کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۸۹.
- ↑ " إِنَّما مَثَلُ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ كَمَثَلِ السَّاعَةُ لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ . . . لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً "؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۴؛ در منتخب الاثر، ص ۲۲۱؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۱۶ به نقل از امام رضا (ع).
- ↑ " إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ، أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ، لَا يَعِي حَدِيثَنَا إِلَّا حُصُونٌ حَصِينَةٌ، أَوْ صُدُورٌ أَمِينَةٌ، أَوْ أَحْلَامٌ رَزِينَةٌ"؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۰ و ۸۱ و، ج ۵۲، ص ۳۱۸؛ الزام الناصب، ص ۱۲؛ بشارة الاسلام، ص ۶۷؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۲۰۴؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۴۰۱.
- ↑ " فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَج"؛ الامام المهدی، ص ۸۹.
- ↑ " الْقَائِمُ مِنَّا تَخْفَى عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُهُ حَتَّى يَقُولُوا لَمْ يُولَدْ بَعْدُ لِيَخْرُجَ حِينَ يَخْرُجُ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۵؛ منتخب الاثر، ص ۲۸۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۲؛ بشارة الاسلام، ص ۵۲ از امام جواد (ع).
- ↑ " إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ"؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۰.
- ↑ " لَوْ أَنَ بَنِي فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ لَحَرَصُوا عَلَى أَنْ يَقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَةً"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۸؛ الزام الناصب، ص ۱۲۷؛ تحف العقول، ص ۲۲۹.
- ↑ " إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ قَالَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَمْ يَنْكَشِفْ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِيمَا أَتَاهُ الْخَضِرُ ع مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى ع إِلَى وَقْتِ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱؛ الزام الناصب، ص ۱۲۶.
- ↑ " إِنَ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ إِنَّهُ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْلَ"؛ الزام الناصب، ص ۸۰ و ۸۵.
- ↑ " لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون"؛ الزام الناصب، ص ۶۸.
- ↑ " ذَاكَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي يُغَيِّبُهُ اللَّهُ فِي سِتْرِهِ مَا شَاءَ اللَّهُ "؛ بشارة الاسلام، ص ۵۱، ۲۲۱ و ۳۰۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ منتخب الاثر، ص ۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹؛ الامام المهدی، ص ۷۹.
- ↑ " الْقَائِمُ لَا يُرَى جِسْمُهُ وَ لَا يُسَمَّى بِاسْمِهِ "؛ الزام الناصب، ص ۸۲.
- ↑ " وَضْعُ بَنُو أُمَيَّةَ وَ بَنُو الْعَبَّاسِ سُيُوفَهُمْ عَلَيْنَا لِعِلَّتَيْنِ : إِحْدَاهُمَا أَنَّهُمْ كانُوا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْخِلَافَةِ حَقُّ فيخافون مِنْ ادعائنا إِيَّاهَا وَ تَسْتَقِرَّ فِي مركزها ، وَ ثَانِيهِمَا أَنَّهُمْ قَدْ وَقَفُوا مِنَ الْأَخْبَارِ الْمُتَوَاتِرَةِ عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْكِ الْجَبَابِرَةِ وَ الظَّلَمَةُ عَلَى يَدِ الْقَائِمُ مِنَّا ، وَ كانُوا لَا يَشْكُونَ أَنَّهُمْ مِنَ الْجَبَابِرَةِ وَ الظَّلَمَةَ ، فسعوا فِي قَتْلَ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ إبارة نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِي الْوُصُولَ إِلَى مَنَعَ تُولَدْ الْقَائِمِ أَوْ قَتَلَهُ ، فَأَبَى اللَّهُ أَنْ يَكْشِفَ أَمَرَهُ لِوَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ "؛ منتخب الاثر، ص ۲۹۱.
- ↑ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج1، ص 108-123.
- ↑ خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص ۵۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۲.
- ↑ معجم احادیث الامام مهدی، ج ۱، ص ۲۶۳، به نقل از مدرک قبل.
- ↑ سوره ملک، آیه ۲.
- ↑ کمالالدین وتمام النعمة، ج ۱ - ۲، ص ۱۳۶ - ۱۳۷.
- ↑ بهرهگیری از انتظار یار، قربانعلی الکائی، ص ۳۲.
- ↑ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۲.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۲.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۱۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمامالنعمه، ج۲، ص۴۸۲.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمامالنعمه، ج۲، باب ۴۴، ح۷، ص۲۳۳.
- ↑ ﴿وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا﴾ «و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.
- ↑ «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ برترین کارهای امت من، انتظار فرج است، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲؛ کمال الدین، ص۶۴۴.
- ↑ «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ والاترین عبادت انتظار فرج است. نهج الفصاحه، ص۷۸، ینابیع المودة، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۵۶.
- ↑ «رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار) تر از خداوند کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۳۸.
- ↑ کریمی، محمد علی، آیا ظهور نزدیک است، ص ۱۴-۲۱.
- ↑ نک: کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص۱۴۰ - ۱۴۱
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، فصل علت غیبت
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۷۸.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۲۰۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱۱، ص ۲۰۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۷، ص ۲۳۳، ح ۴.
- ↑ غیبت طوسی، فصل ۵، ح ۲۸۴، ص ۲۳۷.
- ↑ علل الشرایع، ص ۲۴۴، باب ۱۷۹.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۹۸ - ۱۰۱.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۴، ح۱۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۵۰.
- ↑ الغیبه، نعمانی، ب۱۰، ح۲.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب۴۴، ح۷.
- ↑ علل الشرایع، ص ۲۴۳، باب ۱۷۹، ح۲.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۴.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۲۷-۱۳۰.