فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
| پاسخدهنده = ناصر مکارم شیرازی | | پاسخدهنده = ناصر مکارم شیرازی | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] [[ناصر مکارم شیرازی]] در کتاب ''«[[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]»'' در اين باره گفته است: | | پاسخ = [[آیتالله]] [[ناصر مکارم شیرازی]] در کتاب ''«[[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]»'' در اين باره گفته است: | ||
«سازندهترین [[دستورات]] و عالیترین مفاهیم هر گاه به دست افراد ناوارد، یا نالایق، یا سوء استفادهچی بیفتد ممکن است آن را چنان [[مسخ]] کنند که درست نتیجهای بر خلاف [[هدف]] اصلی بدهد و در مسیر بر ضدّ آن حرکت کند؛ و این نمونههای بسیار دارد و مسأله "[[انتظار]]" بهطوری که خواهیم دید در ردیف همین مسائل است. به هر حال، برای رهایی از هر گونه اشتباه در محاسبه، در این گونه مباحث، باید به اصطلاح [[آب]] را از سرچشمه گرفت تا آلودگیهای احتمالی نهرها و کانالهای میان راه در آن اثر نگذارد. به همین [[دلیل]]، ما در بحث [[انتظار]] مستقیماً به سراغ متون اصلی اسلامی رفته و لحن گوناگون روایاتی را که روی مسأله "[[انتظار]]" تأکید میکند مورد بررسی قرار میدهیم تا از [[هدف]] اصلی [[آگاه]] شویم. اکنون با دقّت به این چند [[روایات]] توجّه کنید: کسی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید چه میگویید درباره کسی که دارای [[ولایت]] [[امامان]]{{عم}} است؛ و [[انتظار]] [[ظهور]] [[حکومت]] [[حق]] را میکشد و در این حال از [[دنیا]] میرود؟ [[امام]]{{ع}} در پاسخ فرمود: او همانند کسی است که با [[رهبر]] این [[انقلاب]] در [[خیمه]] او (ستاد [[ارتش]] او) بوده باشد سپس کمیسکوت کرد و فرمود مانند کسی است که با [[پیامبر اسلام]] (در مبارزاتش) همراه بوده است<ref>{{عربی|" هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}"}}</ref>. این مضمون در [[روایات]] زیادی با تعبیرات مختلفی [[نقل]] شده است: در بعضی {{عربی|" بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بِسَيْفِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"}} <ref>همانند شمشیر زنی در راه خدا.</ref> و در بعضی دیگر {{عربی|" كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِه"}} <ref>همانند کسی است که در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد</ref> در بعضی دیگر {{عربی|" بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ "}}<ref>همانند کسی است که زیر پرچم قائم بوده باشد</ref> و در بعضی دیگر {{عربی|" بمنزلة المجاهد بين يدي رسول اللّه{{صل}}"}} <ref>همانند کسی است که پیش روی [[پیامبر]]{{صل}} جهاد کند</ref> و در بعضی دیگر {{عربی|" بِمَنْزِلَةِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}"}} <ref>همانند کسی است که با پیامبر شهید شود</ref> این تشبیهات که در مورد [[انتظار]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در این [[روایات]] وارد شده بسیار پر معنی و روشنگر این واقعیّت است که یک نوع رابطه و تشابه در میان مسأله "[[انتظار]]" و "[[جهاد]]" و [[مبارزه]] با [[دشمن]]، در آخرین شکل خود، وجود دارد. در [[روایات]] متعدّدی نیز [[انتظار]] چنین حکومتی را داشتن، به عنوان بالاترین [[عبادت]] معرفی شده است. این مضمون در بعضی از [[احادیث]]، از [[پیامبر]]{{صل}} و در بعضی از [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} [[نقل]] شده است؛ از جمله در حدیثی میخوانیم که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}} <ref>بالاترین اعمال امّت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است</ref> و در [[حدیث]] دیگری از [[پیامبر]]{{صل}} میخوانیم:{{عربی|" أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}} این [[حدیث]] اعم از این که [[انتظار فرج]] را به معنی وسیع کلمه بدانیم، و یا به مفهوم خاص یعنی [[انتظار]] [[ظهور]] [[مصلح جهانی]] باشد، اهمّیّت [[انتظار]] را در مورد بحث ما روشن میسازد. | |||
:::::*این تعبیرات همگی حاکی از این است که [[انتظار]] چنان انقلابی همیشه توأم با یک [[جهاد]] وسیع دامنه دار است. و اگر [[اعتقاد]] و [[انتظار]] [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|مهدی]] به صورت ریشهدار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد (زیرا [[اعتقادات]] سطحی ممکن است اثر آن از گفتار و سخن [[تجاوز]] نکند امّا [[اعتقادات]] عمیق همیشه آثار عملی گستردهای به دنبال خواهد داشت)؛ این دو رشته اعمال عبارتند از: ترک هرگونه همکاری و هماهنگی با عوامل [[ظلم]] و [[فساد]]، و حتّی [[مبارزه]] و درگیری با آنها از یک سو؛ و [[خودسازی]] و خودیاری و جلب [[آمادگیهای جسمی]] و روحی و مادّی و معنوی برای شکل گرفتن آن [[حکومت]] واحد جهانی و مردمی، از سوی دیگر. و خوب که دقّت کنیم میبینیم هر دو قسمت آن کاملا سازنده و عامل تحرّک و [[آگاهی]] و [[بیداری]] است. | :::::*این تعبیرات همگی حاکی از این است که [[انتظار]] چنان انقلابی همیشه توأم با یک [[جهاد]] وسیع دامنه دار است. و اگر [[اعتقاد]] و [[انتظار]] [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|مهدی]] به صورت ریشهدار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد (زیرا [[اعتقادات]] سطحی ممکن است اثر آن از گفتار و سخن [[تجاوز]] نکند امّا [[اعتقادات]] عمیق همیشه آثار عملی گستردهای به دنبال خواهد داشت)؛ این دو رشته اعمال عبارتند از: ترک هرگونه همکاری و هماهنگی با عوامل [[ظلم]] و [[فساد]]، و حتّی [[مبارزه]] و درگیری با آنها از یک سو؛ و [[خودسازی]] و خودیاری و جلب [[آمادگیهای جسمی]] و روحی و مادّی و معنوی برای شکل گرفتن آن [[حکومت]] واحد جهانی و مردمی، از سوی دیگر. و خوب که دقّت کنیم میبینیم هر دو قسمت آن کاملا سازنده و عامل تحرّک و [[آگاهی]] و [[بیداری]] است. | ||
:::::*با توجّه به مفهوم اصلی "[[انتظار]]"، معنی [[روایات]] متعدّدی که درباره [[پاداش]] و نتیجه کار [[منتظران]] [[نقل]] شده بخوبی [[درک]] میشود. اکنون میفهمیم چرا [[منتظران واقعی]] گاهی همانند کسانی شمرده شدهاند که در [[خیمه]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} یا زیر [[پرچم]] او است، یا کسی که در [[راه خدا]] [[شمشیر]] میزند یا به [[خون]] آغشته شده یا [[شهید]] گشته است. | :::::*با توجّه به مفهوم اصلی "[[انتظار]]"، معنی [[روایات]] متعدّدی که درباره [[پاداش]] و نتیجه کار [[منتظران]] [[نقل]] شده بخوبی [[درک]] میشود. اکنون میفهمیم چرا [[منتظران واقعی]] گاهی همانند کسانی شمرده شدهاند که در [[خیمه]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} یا زیر [[پرچم]] او است، یا کسی که در [[راه خدا]] [[شمشیر]] میزند یا به [[خون]] آغشته شده یا [[شهید]] گشته است. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۳: | ||
| پاسخدهنده = سید جعفر موسوینسب | | پاسخدهنده = سید جعفر موسوینسب | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«۱. '''[[انتظار]] [[امید به آینده]] را در [[منتظران]] ایجاد میکند''': کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|قائم]] باشد باید آماده باشد و در حال [[آمادگی]] به [[پارسایی]] و محاسن [[اخلاق]] عمل نماید<ref>غیبت نعمانى، چاپ مکتبة الصدوق، ص ۲۰۰.</ref>. اگر [[امید]] به آینده از [[جامعه بشری]] رخت بربندد، زندگی دیگر مفهومی نخواهد داشت. حرکت و [[انتظار]] در کنار هم میباشند و از هم جداییپذیر نیستند. [[انتظار]] علت حرکت است و تحرکبخش است<ref>آیت اللّه صافى، [[انتظار]] عامل مقاومت، ص ۱۱۲- ۹۵.</ref>. [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} میفرمایند اگر [[امید]] نبود، مادر [[فرزند]] خود را شیر نمیداد و کسی درختی نمیکاشت<ref>نهج الفصاحة، ص ۱۸۵، کلمه ۹۳۶.</ref>. | |||
۲. '''[[انتظار]] عامل [[رشد و بالندگی بعد انسانی]] است''': افکار و [[عقاید]] در تعیین جهت مسیر [[انسان]] و معین نمودن [[هدف]] او نقش مهمی بر عهده دارد، و هر اندازه آراء صحیحتر و به واقعیت منطبق و موافقتر باشد، مقصد شخص انسانیتر و اعمال و حرکاتش پاکتر و باارزشتر خواهد بود. [[عقیده]] به [[ظهور]] و چشمانتظاری [[حکومت جهانی]] [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} [[فکر]] و [[اندیشه]] را وسیع و جهاناندیش میسازد که به دورترین نقاط [[جهان]] [[انسان]] [[منتظر]] بنگرد و خیر و [[صلاح]] [[مردم]] تمام مناطق [[گیتی]] را بخواهد و عالم را مملکت [[خدا]] بداند<ref>«عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، از فرمایشات امام خمینى.</ref>، که [[عاقبت]] و [[پیروزی]] از آن پرهیزگاران و شایستگان است که [[خدای متعال]] اشاره به این دیدگاه میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. از طرف کسی که [[منتظر]] است و [[عقیده]] به [[ظهور]] آن [[حضرت]] دارد شیفته [[پیروی]] از افراد نمونه و کامل میشود و [[دل]] را به [[حکومت جهانی]] او گره میزند نه به [[حاکمان ظلم]] و [[جور]]. | ۲. '''[[انتظار]] عامل [[رشد و بالندگی بعد انسانی]] است''': افکار و [[عقاید]] در تعیین جهت مسیر [[انسان]] و معین نمودن [[هدف]] او نقش مهمی بر عهده دارد، و هر اندازه آراء صحیحتر و به واقعیت منطبق و موافقتر باشد، مقصد شخص انسانیتر و اعمال و حرکاتش پاکتر و باارزشتر خواهد بود. [[عقیده]] به [[ظهور]] و چشمانتظاری [[حکومت جهانی]] [[حضرت]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} [[فکر]] و [[اندیشه]] را وسیع و جهاناندیش میسازد که به دورترین نقاط [[جهان]] [[انسان]] [[منتظر]] بنگرد و خیر و [[صلاح]] [[مردم]] تمام مناطق [[گیتی]] را بخواهد و عالم را مملکت [[خدا]] بداند<ref>«عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، از فرمایشات امام خمینى.</ref>، که [[عاقبت]] و [[پیروزی]] از آن پرهیزگاران و شایستگان است که [[خدای متعال]] اشاره به این دیدگاه میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. از طرف کسی که [[منتظر]] است و [[عقیده]] به [[ظهور]] آن [[حضرت]] دارد شیفته [[پیروی]] از افراد نمونه و کامل میشود و [[دل]] را به [[حکومت جهانی]] او گره میزند نه به [[حاکمان ظلم]] و [[جور]]. | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۸: | ||
| پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | | پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«بعضی از ناآگاهان چنین پنداشتهاند که [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، ممکن است سبب رکود و عقب ماندگی، یا فرار از زیر بار مسؤولیتها و [[تسلیم]] در برابر [[ظلم]] و [[ستم]] گردد. چراکه [[اعتقاد]] به این [[ظهور]] بزرگ مفهومش قطع [[امید]] از [[اصلاح]] [[جهان]] قبل از او و حتّی کمک کردن به گسترش [[ظلم]] و [[فساد]] است تا [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم گردد! در صورتی که چنین نیست و [[انتظار]] این [[ظهور]] بزرگ آثار و [[برکات]] بسیار سازندهای دارد، که در ذیل به چند نمونه اشاره میکنیم: | |||
:::::*'''[[خودسازی فردی]]''': چنین تحوّلی قبل از هرچیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و این در درجه اوّل محتاج به بالاترین سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ نظریها، کوتهبینیها، کجفکریها، حسادتها، [[اختلافات]] کودکانه و نابخردانه و بهطور کلی هرگونه [[نفاق]] و پراکندگی با موقعیت [[منتظران]] سازگار نیست. نکته مهم این است که [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمّی، هرگز نمیتواند نقش تماشاچی را داشته باشد، باید از هماکنون حتما در صف انقلابیون قرار گیرد. [[ایمان]] به نتایج و [[عاقبت]] این تحوّل هرگز به او اجازه نمیدهد که در صف [[مخالفان]] باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی [[پاک]] و روحی پاکتر، و برخورداری از [[شهامت]] و [[آگاهی]] کافی است. | :::::*'''[[خودسازی فردی]]''': چنین تحوّلی قبل از هرچیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند، و این در درجه اوّل محتاج به بالاترین سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ نظریها، کوتهبینیها، کجفکریها، حسادتها، [[اختلافات]] کودکانه و نابخردانه و بهطور کلی هرگونه [[نفاق]] و پراکندگی با موقعیت [[منتظران]] سازگار نیست. نکته مهم این است که [[منتظر واقعی]]، برای چنان برنامه مهمّی، هرگز نمیتواند نقش تماشاچی را داشته باشد، باید از هماکنون حتما در صف انقلابیون قرار گیرد. [[ایمان]] به نتایج و [[عاقبت]] این تحوّل هرگز به او اجازه نمیدهد که در صف [[مخالفان]] باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی [[پاک]] و روحی پاکتر، و برخورداری از [[شهامت]] و [[آگاهی]] کافی است. | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۸: | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«اگر به [[راستی]] به تمام شرایط و ویژگیهای [[انتظار]] و [[منتظران]] توجه شود، آثار تربیتی مثبتی را به دنبال خواهد داشت که برخی از آنها چنین است: "گسترش امیدهای واقعی؛ همانگونه که پیش از این یاد شد [[انسان]] برای تداوم زندگی و [[تحمل]] دشواریهای آن، نیازمند انگیزهای نیرومند است که در پدیدهای با نام "[[امید]] به آینده" تجلی مییابد؛ آیندهای که به مراتب، عالیتر، زیباتر و بهتر از امروز باشد؛ این مسئله بهویژه برای [[جوانان]]، دارای اهمیت است؛ زیرا آنان میتوانند در پرتو "[[امید]] به فردایی بهتر" به نیروی فراوان خود جهت و معنا بخشند. از [[روایات اسلامی]] استفاده میشود که [[انتظار]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، موجب گسترش [[امید]] [[راستین]] میشود. | |||
:::::*مهندس [[مهدی بازرگان]] حکایتی را در باب امیدبخشی این [[اعتقاد]] سترگ [[نقل]] کرده که خالی از [[لطف]] نیست. وی در این باره میگوید: در یک جلسه هفتگی که با یک استاد فرانسوی محقق در [[تشیع]] "[[هانری کربن]]" تشکیل میشد از پروفسور سؤال شد: آیا راست است که بعد از [[جنگ]]، بازگشت محسوس در اروپا به معنویات و [[دینداری]] پیدا شده است؟ | :::::*مهندس [[مهدی بازرگان]] حکایتی را در باب امیدبخشی این [[اعتقاد]] سترگ [[نقل]] کرده که خالی از [[لطف]] نیست. وی در این باره میگوید: در یک جلسه هفتگی که با یک استاد فرانسوی محقق در [[تشیع]] "[[هانری کربن]]" تشکیل میشد از پروفسور سؤال شد: آیا راست است که بعد از [[جنگ]]، بازگشت محسوس در اروپا به معنویات و [[دینداری]] پیدا شده است؟ | ||
:::::*پاسخ داد: کاتولیکها خیلی فعالیت میکنند، ولی فایده ندارد! [[مسیحیت]] [[دین]] گذشته و مرده است و جواب سؤال روز و انتظارات آینده را نمیتواند بدهد. [[اسلام]] با آنکه [[دین]] تازهتری است، برای [[اهل تسنن]] که پا از زمان [[پیغمبر]] جلو نگذاشته اند، با "[[خاتمیت]]" باب [[معنویت]] و [[تربیت]] بسته میشود و ناظر به آینده نیست. فقط [[اقلیت]] "[[شیعه]]" هستند که با [[اعتقاد]] و [[انتظار]] "[[امام]] [[غایب]]"، به آینده [[دنیا]] امیدوارند و مسایل فلسفی و مشکلات زندگی را با نظر و [[اعتقاد]] و [[امید]] دیگری طرح میکنند. [[شیعه]] نه فقط برای آینده، مهره [[معجزه]] آسایی در چنته دارد، بلکه در گذشته نیز مایههای افتخار و اتکای فراوان دارد؛ پیش رویش [[امام علی|علی]]{{ع}} است که مادر دهر مانند او نزاییده و نخواهد زایید!<ref> شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۲۵۹، به نقل از: مرجعیت و روحانیت، ص ۱۶۰.</ref> | :::::*پاسخ داد: کاتولیکها خیلی فعالیت میکنند، ولی فایده ندارد! [[مسیحیت]] [[دین]] گذشته و مرده است و جواب سؤال روز و انتظارات آینده را نمیتواند بدهد. [[اسلام]] با آنکه [[دین]] تازهتری است، برای [[اهل تسنن]] که پا از زمان [[پیغمبر]] جلو نگذاشته اند، با "[[خاتمیت]]" باب [[معنویت]] و [[تربیت]] بسته میشود و ناظر به آینده نیست. فقط [[اقلیت]] "[[شیعه]]" هستند که با [[اعتقاد]] و [[انتظار]] "[[امام]] [[غایب]]"، به آینده [[دنیا]] امیدوارند و مسایل فلسفی و مشکلات زندگی را با نظر و [[اعتقاد]] و [[امید]] دیگری طرح میکنند. [[شیعه]] نه فقط برای آینده، مهره [[معجزه]] آسایی در چنته دارد، بلکه در گذشته نیز مایههای افتخار و اتکای فراوان دارد؛ پیش رویش [[امام علی|علی]]{{ع}} است که مادر دهر مانند او نزاییده و نخواهد زایید!<ref> شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۲۵۹، به نقل از: مرجعیت و روحانیت، ص ۱۶۰.</ref> | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۹۱: | ||
| پاسخدهنده = میرزا عباس مهدویفرد | | پاسخدهنده = میرزا عباس مهدویفرد | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدویفرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«آثار و [[برکات انتظار]] عبارتند از: | |||
'''1. اثرات [[تربیتی]] انتظار:''' | |||
:::::#[[تحمل]] و [[پایداری]]: شخص [[منتظر]] چون [[امام]] عصرش را شناخته است در برابر مشقتها و مشکلات از کوره بیرون نمیرود [[امام صادق]]{{ع}} از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] کرده است که آن [[حضرت]] به [[اصحاب]] خویش فرمود: "پس از شما مردمی خواهند آمد، که به یک تن از آنان، اجر پنجاه تن از شما را خواهند داد. [[اصحاب]] گفتند:ای پیامبرا ما در جنگهای [[بدر]] واحد و [[حنین]] با تو بودهایم، و درباره ما آیاتی از [[قرآن]] نازل شده است این چگونه خواهد بود؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: شما اگر در شرایطی که آنان قرار میگیرند، قرار بگیرید، آن [[تحمل]] و [[شکیبایی]] را که آنان دارند نخواهید داشت"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>. | :::::#[[تحمل]] و [[پایداری]]: شخص [[منتظر]] چون [[امام]] عصرش را شناخته است در برابر مشقتها و مشکلات از کوره بیرون نمیرود [[امام صادق]]{{ع}} از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] کرده است که آن [[حضرت]] به [[اصحاب]] خویش فرمود: "پس از شما مردمی خواهند آمد، که به یک تن از آنان، اجر پنجاه تن از شما را خواهند داد. [[اصحاب]] گفتند:ای پیامبرا ما در جنگهای [[بدر]] واحد و [[حنین]] با تو بودهایم، و درباره ما آیاتی از [[قرآن]] نازل شده است این چگونه خواهد بود؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: شما اگر در شرایطی که آنان قرار میگیرند، قرار بگیرید، آن [[تحمل]] و [[شکیبایی]] را که آنان دارند نخواهید داشت"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>. | ||
:::::#آراسته شدن به [[اخلاق]] [[اسلامی]]: [[منتظران]] [[حضرت]]، باید با [[رفتار]] انسانی، و [[اخلاق]] محمدی و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره مایه زینت و افتخار و آبروی [[ائمه طاهرین]] باشند. نه مایه ننگ آنان، شخص [[منتظر]] باید طوری باشد که [[ائمه]] بتوانند به شعیان خود افتخار کنند. و این رعایت در [[دوران غیبت]] [[امام]] واجبتر است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "هر کس خوش دارد در شمار [[اصحاب قائم]]{{ع}} باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) بر شما گوارا بادای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شماست"<ref>{{متن حدیث|"... إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. | :::::#آراسته شدن به [[اخلاق]] [[اسلامی]]: [[منتظران]] [[حضرت]]، باید با [[رفتار]] انسانی، و [[اخلاق]] محمدی و صفات [[علوی]]، و [[فضایل]] [[جعفری]]، همواره مایه زینت و افتخار و آبروی [[ائمه طاهرین]] باشند. نه مایه ننگ آنان، شخص [[منتظر]] باید طوری باشد که [[ائمه]] بتوانند به شعیان خود افتخار کنند. و این رعایت در [[دوران غیبت]] [[امام]] واجبتر است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "هر کس خوش دارد در شمار [[اصحاب قائم]]{{ع}} باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) بر شما گوارا بادای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شماست"<ref>{{متن حدیث|"... إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۱۸: | ||
| پاسخدهنده = مجید حیدرینیک | | پاسخدهنده = مجید حیدرینیک | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدرینیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدرینیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برخی از ره آوردهای [[انتظار]] را بر میشمریم: | |||
:::::*'''[[صبر]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}<ref>از دین امامان است پرهیزکاری... و انتظار فرج با صبر و شکیبایی (بحارالأنوار، ج ۵، ص ۱۲۲).</ref>. شرایط بسیار دشوار [[عصر غیبت]]، مستلزم آن است که هر [[شیعه]] منتظری، در برابر مشکلات و [[گرفتاریها]] بایستد و از موجودیت و [[هویت]] خویش [[دفاع]] کند. | :::::*'''[[صبر]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}<ref>از دین امامان است پرهیزکاری... و انتظار فرج با صبر و شکیبایی (بحارالأنوار، ج ۵، ص ۱۲۲).</ref>. شرایط بسیار دشوار [[عصر غیبت]]، مستلزم آن است که هر [[شیعه]] منتظری، در برابر مشکلات و [[گرفتاریها]] بایستد و از موجودیت و [[هویت]] خویش [[دفاع]] کند. | ||
خط ۲۵۰: | خط ۲۵۷: | ||
| پاسخدهنده = علی نصیری | | پاسخدهنده = علی نصیری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی نصیری]]'''، در مقاله ''«[[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی نصیری]]'''، در مقاله ''«[[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«برای [[انتظار]] به معنای [[ظهور منجی]] و [[تشکیل حکومت]] [[عدالتگستر]] جهانی سه دسته از آثار میتوان برشمرد<ref>دکتر علی قایمی برای انتظار به مفهوم نخست، پنج فایده بر شمرده است که عبارتند از: ۱. عامل حرکت؛ | |||
۲. عامل پیشروی؛ ۳. عامل مقاومت؛ ۴. عامل بقای جامعه؛ ۵. عامل رشد و اصلاح. برای تفصیل بیشتر، ر.ک: نگاهی به مسأله انتظار، ص ۴۱ - ۴۵.</ref>. | ۲. عامل پیشروی؛ ۳. عامل مقاومت؛ ۴. عامل بقای جامعه؛ ۵. عامل رشد و اصلاح. برای تفصیل بیشتر، ر.ک: نگاهی به مسأله انتظار، ص ۴۱ - ۴۵.</ref>. | ||
:::::#'''آثار باورشناختی [[انتظار ظهور]] [[منجی]]''': بخشی از [[آثار انتظار]] به مفهوم نخست، یعنی [[انتظار ظهور]] [[منجی]] به بازسازی و ساماندهی [[باور]] [[انسانها]] بازگشت دارد؛ یعنی چنین انتظاری بهطور طبیعی در پیدایش یا [[اصلاح]] [[باور]] [[مردم]] به [[نظام هستی]] و تدبیرگر این [[نظام]]، یعنی [[خداوند]] تأثیر مستقیم دارد. ما اینجا به دو نوع اثر باورشناختی پدیده [[انتظار]] به مفهوم نخست اشاره میکنیم که عبارتند از: ۱. باورمندی به اصل [[حکمت]] در [[آفرینش]]؛ ۲. باورمندی به خیرمداری هستی. | :::::#'''آثار باورشناختی [[انتظار ظهور]] [[منجی]]''': بخشی از [[آثار انتظار]] به مفهوم نخست، یعنی [[انتظار ظهور]] [[منجی]] به بازسازی و ساماندهی [[باور]] [[انسانها]] بازگشت دارد؛ یعنی چنین انتظاری بهطور طبیعی در پیدایش یا [[اصلاح]] [[باور]] [[مردم]] به [[نظام هستی]] و تدبیرگر این [[نظام]]، یعنی [[خداوند]] تأثیر مستقیم دارد. ما اینجا به دو نوع اثر باورشناختی پدیده [[انتظار]] به مفهوم نخست اشاره میکنیم که عبارتند از: ۱. باورمندی به اصل [[حکمت]] در [[آفرینش]]؛ ۲. باورمندی به خیرمداری هستی. | ||
خط ۲۶۵: | خط ۲۷۳: | ||
| پاسخدهنده = صادق سهرابی | | پاسخدهنده = صادق سهرابی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[صادق سهرابی]]'''، در کتاب ''«[[با انتظار در خیمهاش درآییم (کتاب)|با انتظار در خیمهاش درآییم]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[صادق سهرابی]]'''، در کتاب ''«[[با انتظار در خیمهاش درآییم (کتاب)|با انتظار در خیمهاش درآییم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار]] و آماده باش، «[[صبر]]» در برابر مشکلات و برخوردها و “ذکر” در برابر فتنههای غفلتزا و «[[بصیرت]]» در برابر «[[شبهات]]» مهاجم را فراهم میآورد<ref>تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۴</ref>. | |||
:::::*'''[[صبر]]:''' کسی که برای مشکل، جایی را در نظر گرفته و آن را در طرح، [[محاسبه]] کرده، غافلگیر نمیشود و صبرش را از دست نمیدهد. این طبیعی است که اهداف، به نسبت [[عظمت]] و اهمیتشان، مقدمات بخواهند و مشکلات داشته باشند، ولی این طبیعی نیست که به خاطر این مشکلات، به جزع و فریاد و یا [[ذلت]] و [[ضعف]] روی بیاوریم، که [[آدمی]]، با ترسها، به [[قدرت]] رسیده و با عشقها، کوهها را بر دوش کشیده است. [[آدمی]] آموخته است که چهگونه [[ترس]] و [[عشق]] را به [[قدرت]] و عمل تبدیل کند و چه گونه برای مشکلات، راهحلهایی بیابد. و طبیعی است که راه حلهای دوره [[انتظار]]، از بحرانهای [[هجوم]] مشکلات بکاهند و [[صبر]] را مغلوب حوادث نسازند. [[پیامبر اکرم]] میفرماید: {{متن حدیث|طُوبی لِلصَّابِرینَ فِی غَیبته...}}<ref>بحار ج ۵۲ ص ۱۴۳ ح ۶۰</ref>. خوشا به حال [[صابران]] و شکیبایان [[دوران غیبت]] آن [[حضرت]]... | :::::*'''[[صبر]]:''' کسی که برای مشکل، جایی را در نظر گرفته و آن را در طرح، [[محاسبه]] کرده، غافلگیر نمیشود و صبرش را از دست نمیدهد. این طبیعی است که اهداف، به نسبت [[عظمت]] و اهمیتشان، مقدمات بخواهند و مشکلات داشته باشند، ولی این طبیعی نیست که به خاطر این مشکلات، به جزع و فریاد و یا [[ذلت]] و [[ضعف]] روی بیاوریم، که [[آدمی]]، با ترسها، به [[قدرت]] رسیده و با عشقها، کوهها را بر دوش کشیده است. [[آدمی]] آموخته است که چهگونه [[ترس]] و [[عشق]] را به [[قدرت]] و عمل تبدیل کند و چه گونه برای مشکلات، راهحلهایی بیابد. و طبیعی است که راه حلهای دوره [[انتظار]]، از بحرانهای [[هجوم]] مشکلات بکاهند و [[صبر]] را مغلوب حوادث نسازند. [[پیامبر اکرم]] میفرماید: {{متن حدیث|طُوبی لِلصَّابِرینَ فِی غَیبته...}}<ref>بحار ج ۵۲ ص ۱۴۳ ح ۶۰</ref>. خوشا به حال [[صابران]] و شکیبایان [[دوران غیبت]] آن [[حضرت]]... | ||
:::::*'''ذکر:''' همانطور که مشکلات و مصایب و حوادث در میان هست، همینطور [[فتنهها]] و جلوهها و وسوسهها و زینتها هم در میان هست و ناچار، هرکدام از این [[فتنهها]] و جلوهها و وسوسهها و زینتها، [[دل]] را میلرزاند و [[غفلت]] را میپروراند. در نتیجه، مردانی که از دریاها گذشته بودند، در استکانی [[غرق]] میشوند و با جرعهای گلوگیری از پای میافتند. آنچه باعث امن و [[رضایت]] میشود و آنچه که از غفلتها و چنبره [[فتنهها]] و جلوهها و زینتها و وسوسهها میرهاند، همین «ذکر» است که از [[هجوم]] و وساوس و [[فتنهها]]، پی به [[ارزشها]] ببری و به جای «[[غفلت]]»، به «[[بصیرت]]» برسی. در [[سوره اعراف]]، [[آیه]] دویست و یک آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref> کسانی که به مرحله [[تقوا]] رسیدهاند و در کلاس [[اطاعت]] نشستهاند، آنجا که گردبادی از [[شیاطین]] بر آنها حلقه را تنگ کند و [[شیاطین]]، آنان را محاصره کنند، در این هنگام، «متذکر» میشوند و از «[[هجوم]] [[شیاطین]]» به خود میآیند و به «[[بصیرت]]» میرسند و راه را در میان «[[شبهات]]» مییابند. [[راستی]] که [[خدا]]، چهگونه [[هدایت]] میکند و از [[هجوم]] [[شیاطین]]، به جای [[غفلت]]، ذکر و [[بصیرت]] را به اهل [[طاعت]] [[عنایت]] میفرماید و آنان را در میان «[[شبهات]]» [[راهنمایی]] میکند. این، بهره کسانی است که [[آمادگی]] داشتهاند و “انتظار” میکشیدهاند<ref>تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۵ و ۲۷</ref>. | :::::*'''ذکر:''' همانطور که مشکلات و مصایب و حوادث در میان هست، همینطور [[فتنهها]] و جلوهها و وسوسهها و زینتها هم در میان هست و ناچار، هرکدام از این [[فتنهها]] و جلوهها و وسوسهها و زینتها، [[دل]] را میلرزاند و [[غفلت]] را میپروراند. در نتیجه، مردانی که از دریاها گذشته بودند، در استکانی [[غرق]] میشوند و با جرعهای گلوگیری از پای میافتند. آنچه باعث امن و [[رضایت]] میشود و آنچه که از غفلتها و چنبره [[فتنهها]] و جلوهها و زینتها و وسوسهها میرهاند، همین «ذکر» است که از [[هجوم]] و وساوس و [[فتنهها]]، پی به [[ارزشها]] ببری و به جای «[[غفلت]]»، به «[[بصیرت]]» برسی. در [[سوره اعراف]]، [[آیه]] دویست و یک آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref> کسانی که به مرحله [[تقوا]] رسیدهاند و در کلاس [[اطاعت]] نشستهاند، آنجا که گردبادی از [[شیاطین]] بر آنها حلقه را تنگ کند و [[شیاطین]]، آنان را محاصره کنند، در این هنگام، «متذکر» میشوند و از «[[هجوم]] [[شیاطین]]» به خود میآیند و به «[[بصیرت]]» میرسند و راه را در میان «[[شبهات]]» مییابند. [[راستی]] که [[خدا]]، چهگونه [[هدایت]] میکند و از [[هجوم]] [[شیاطین]]، به جای [[غفلت]]، ذکر و [[بصیرت]] را به اهل [[طاعت]] [[عنایت]] میفرماید و آنان را در میان «[[شبهات]]» [[راهنمایی]] میکند. این، بهره کسانی است که [[آمادگی]] داشتهاند و “انتظار” میکشیدهاند<ref>تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۵ و ۲۷</ref>. | ||
:::::*'''[[بصیرت]]:''' [[فتنهها]]، همانطور که در [[دل]]، «[[غفلت]] و تعلق» میآورند، در ذهن هم «[[شبهه]]» سبز میکنند و تو میمانی که با این همه [[قدرت]]، چهگونه میتوان برخورد کرد و با این همه [[ضعف]] و تشتت چه گونه میتوان برپا ایستاد و [[نظم]] نوین جهانی را به زیر پا گرفت. ولی نکته، همین است که اگر [[منتظران]]، اقدامی نکردند و تقدیر و [[تدبیر]] و تشکل و [[تربیتی]] را نیاوردند و باری برنداشتند، آن وقت، [[ظلم]] مملو، خود، زمینهساز [[قسط]] کامل است، که سیاهی، زمینهساز [[نور]] است و در [[دل]] [[تاریکی]]، چراغها بارور میشوند<ref>تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۸</ref>. در سوره [[یوسف]] میخوانیم: {{متن قرآن|قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي}}<ref>«بگو راه من این است که دعوت به سوی خدا میکنم، براساس بصیرت، من و پیروان من، چنین هستند» آیه ۱۰۸ سوره یوسف</ref>. با بصیرتبخشی است که میتوان [[شیعیان]] [[منتظر]] را از [[طوفان]] [[فتنهها]] و [[شبههها]] رهایی بخشید و تواصی به [[حق]] کرد و توضیح داد که از مدار [[حق]] و [[صاحب]] زمان [[غفلت]] نورزند و جدا نشوند. اینجا است که [[امام هادی]] {{ع}} میفرماید: | :::::*'''[[بصیرت]]:''' [[فتنهها]]، همانطور که در [[دل]]، «[[غفلت]] و تعلق» میآورند، در ذهن هم «[[شبهه]]» سبز میکنند و تو میمانی که با این همه [[قدرت]]، چهگونه میتوان برخورد کرد و با این همه [[ضعف]] و تشتت چه گونه میتوان برپا ایستاد و [[نظم]] نوین جهانی را به زیر پا گرفت. ولی نکته، همین است که اگر [[منتظران]]، اقدامی نکردند و تقدیر و [[تدبیر]] و تشکل و [[تربیتی]] را نیاوردند و باری برنداشتند، آن وقت، [[ظلم]] مملو، خود، زمینهساز [[قسط]] کامل است، که سیاهی، زمینهساز [[نور]] است و در [[دل]] [[تاریکی]]، چراغها بارور میشوند<ref>تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۸</ref>. در سوره [[یوسف]] میخوانیم: {{متن قرآن|قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي}}<ref>«بگو راه من این است که دعوت به سوی خدا میکنم، براساس بصیرت، من و پیروان من، چنین هستند» آیه ۱۰۸ سوره یوسف</ref>. با بصیرتبخشی است که میتوان [[شیعیان]] [[منتظر]] را از [[طوفان]] [[فتنهها]] و [[شبههها]] رهایی بخشید و تواصی به [[حق]] کرد و توضیح داد که از مدار [[حق]] و [[صاحب]] زمان [[غفلت]] نورزند و جدا نشوند. اینجا است که [[امام هادی]] {{ع}} میفرماید: | ||
اگر پس از [[غیبت]] [[قائم]] شما، از [[دانشمندان]] کسانی نباشند که [[مردم]] را به سوی [[امام زمان]] {{ع}} بالا بخوانند و به جانب او [[راهنمایی]] کنند و با برهانهای خدایی، از دیناش پاسداری کنند و [[بندگان]] ضعیف [[خدا]] را از شبکههای [[ابلیس]] و [[یاران]] او، و از دامهای [[دشمنان اهل بیت]] طلا که زمام [[دل]] [[ضعیفان]] [[شیعه]] را گرفتهاند، همچون که سکان [[کشتی]] را رهایی بخشند، کسی به جای نمیماند، مگر این که از [[دین خدا]] برگردد. چنین دانشمندانی، نزد [[خداوند]]، از گروه برتران به شمار میآیند<ref>تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۴</ref>.منیة المرید (نقل از امام مهدی حماسه ای از نور محمد باقر صدر ص۹) و اینگونه باید [[دانشمندان]]، مهندسی [[اجتماعی]] خود را در جهت حفظ و بقای [[شیعه]] و [[زمینهسازی ظهور]] به جریان اندازند و راه را بر [[شیاطین]] ببندند و از بصیرتی [[برتر]] و جلوتر از آنان بهرهمند باشند: {{متن حدیث|وَ بصرنا عَلَى مَا نکائده بِهِ}}<ref>صحیفه سجادیه</ref>؛ خدایا بصیرتی بر ما [[عنایت]] کن که [[شیطان]] را [[کید]] و [[نیرنگ]] کنیم. [[انتظار]] راهبردی است برای [[دوران غیبت]] که با «[[فرج]]»، تنیدگی و [[پیوستگی]] دارد. [[امام سجاد]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنْ اَعْظَمِ الْعَمَلِ}}<ref>کمال الدین ج ۱ ص ۵۸۸</ref> [[انتظار فرج]]، خود، بزرگترین [[فرج]] است. بهکارگیری درست [[ادبیات]] [[انتظار]]، خود، [[فرج]] و [[گشایش]] را برای [[منتظران]] به ارمغان خواهد آورد»<ref>[[صادق سهرابی|سهرابی، صادق]]، [[با انتظار در خیمهاش درآییم (کتاب)|با انتظار در خیمهاش درآییم]]، ص؟.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۹۸: | خط ۳۰۸: | ||
| پاسخدهنده = یحیی صالحنیا | | پاسخدهنده = یحیی صالحنیا | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[یحیی صالحنیا]]'''، در کتاب ''«[[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[یحیی صالحنیا]]'''، در کتاب ''«[[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«میتوان گفت که [[انتظار]] چهار اثر و نتیجه بزرگ دارد: | |||
:::::#تنظیم فکرها. | :::::#تنظیم فکرها. | ||
:::::#بازسازی روحیهها. | :::::#بازسازی روحیهها. | ||
خط ۳۳۰: | خط ۳۴۱: | ||
| پاسخدهنده = علی صفایی حایری | | پاسخدهنده = علی صفایی حایری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی صفایی حایری]]'''، در کتاب ''«[[تو میآیی (کتاب)|تو میآیی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی صفایی حایری]]'''، در کتاب ''«[[تو میآیی (کتاب)|تو میآیی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار]] و آمادهباش، [[صبر]] در برابر مشکلات و برخوردها و ذکر در برابر [[فتنهها]]ی غفلتزا و [[بصیرت]] در برابر [[شبهات]] مهاجم را فراهم میآورد. | |||
:::::#'''[[صبر]]:''' کسی که برای مشکل جایی را در نظر گرفته و آن را در طرح، [[محاسبه]] کرده، غافلگیر نمیشود و صبرش را از دست نمیدهد. این طبیعی است که اهداف به نسبت [[عظمت]] و اهمیتشان مقدمات بخواهند و مشکلات داشته باشند، ولی این طبیعی نیست که به خاطر این مشکلات به جزع و فریاد و یا [[ذلت]] و [[ضعف]] روی بیاوریم، که [[آدمی]] با ترسها به [[قدرت]] رسیده و با عشقها، کوهها را بر دوش کشیده است. [[آدمی]] آموخته است که چگونه [[ترس]] و [[عشق]] را به [[قدرت]] و عمل تبدیل نماید و چگونه برای مشکلات راه حلهایی بیابد. و طبیعی است که راهحلهای دوره [[انتظار]] از بحرانهای [[هجوم]] مشکلات بکاهند و [[صبر]] را مغلوب حوادث نسازند. | :::::#'''[[صبر]]:''' کسی که برای مشکل جایی را در نظر گرفته و آن را در طرح، [[محاسبه]] کرده، غافلگیر نمیشود و صبرش را از دست نمیدهد. این طبیعی است که اهداف به نسبت [[عظمت]] و اهمیتشان مقدمات بخواهند و مشکلات داشته باشند، ولی این طبیعی نیست که به خاطر این مشکلات به جزع و فریاد و یا [[ذلت]] و [[ضعف]] روی بیاوریم، که [[آدمی]] با ترسها به [[قدرت]] رسیده و با عشقها، کوهها را بر دوش کشیده است. [[آدمی]] آموخته است که چگونه [[ترس]] و [[عشق]] را به [[قدرت]] و عمل تبدیل نماید و چگونه برای مشکلات راه حلهایی بیابد. و طبیعی است که راهحلهای دوره [[انتظار]] از بحرانهای [[هجوم]] مشکلات بکاهند و [[صبر]] را مغلوب حوادث نسازند. | ||
:::::#'''ذکر:''' همانطور که مشکلات و [[مصائب]] و حوادث در میان هست، همینطور [[فتنهها]] و جلوهها و وسوسهها و زینتها در میان هست و ناچار هر کدام از این [[فتنهها]] و جلوهها و وسوسهها و زینتها، [[دل]] را میلرزاند و [[غفلت]] را میپروراند. در نتیجه مردانی که از دریاها گذشته بودند، در استکانی [[غرق]] میشوند و با جرعهای گلوگیر از پای میافتند. در کتاب اختصاص روایتی هست که نشان میدهد پس از [[رسول]] و [[هجوم]] [[فتنه]]، آنهم فتنههایی به سیاهی شبهای تاریک، همه بازگشتند جز [[سلمان]] که تا ساعتی در او چیزهایی آمد که گرفتار رنجی در گردنش شد و جز [[ابوذر]] که تا ظهر در او حالتی آمد که گرفتار شتر برهنه و ریختن گوشت از پاها شد و جز [[مقداد]] که حتی لحظهای هم [[شک]] نکرد و حالت او دگرگون نشد. چشم در چشم [[علی]] داشت و [[انتظار]] میکشید تا چه زمانی [[دستور]] دهد و او [[اجرا]] نماید. {{متن حدیث|عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى يَرْفَعُهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: إِنَّ سَلْمَانَ كَانَ مِنْهُ إِلَى ارْتِفَاعِ النَّهَارِ فَعَاقَبَهُ اللَّهُ أَنْ وُجِئَ فِي عُنُقِهِ حَتَّى صُيِّرَتْ كَهَيْئَةِ السِّلْعَةِ حَمْرَاءَ وَ أَبُو ذَرٍّ كَانَ مِنْهُ إِلَى وَقْتِ الظُّهْرِ فَعَاقَبَهُ اللَّهُ إِلَى أَنْ سَلَّطَ عَلَيْهِ عُثْمَانَ حَتَّى حَمَلَهُ عَلَى قَتَبٍ وَ أَكَلَ لَحْمَ أَلْيَتَيْهِ وَ طَرَدَهُ عَنْ جِوَارِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فَأَمَّا الَّذِي لَمْ يَتَغَيَّرْ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} حَتَّى فَارَقَ الدُّنْيَا طَرْفَةَ عَيْنٍ فَالْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ لَمْ يَزَلْ قَائِماً قَابِضاً عَلَى قَائِمِ السَّيْفِ عَيْنَاهُ فِي عَيْنَيْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} يَنْتَظِرُ مَتَى يَأْمُرُهُ فَيَمْضِي}}<ref>الاختصاص، شیخ مفید، ص ۹. طبع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.</ref>. البته این [[روایات]] خدشهای در [[عظمت]] این بزرگان نمیآورد، بل از [[سختی]] [[هجوم]] [[فتنهها]] میگوید. وگرنه [[شک]] و حالت اینها، در [[خدا]] و [[قدرت]] و [[حکمت]] او نبود، که تعجب از تقدیر است و عدم [[تحمل]] [[قدر]]، آنهم تا ساعتی و یا ساعاتی. و عذابی که برای این حالت آمده چه در گردن و چه در پا، نشان [[عظمت]] اینهایی است که اینگونه جرمهاشان بزرگ میشود و [[عذاب]] میشوند. در حالی که ما تمامی جرمها را داریم و عذابی هم نیست که ما سالک نیستم و شتاب نداریم. برای آنها که سرعت [[نور]] و یا بیشتر دارند، کمترین لرزه کیلومترها [[انحراف]] است. اما برای ما که در جا ایستادهایم و [[فرمان]] را میچرخانیم، اینهمه گردش و [[انحراف]]، جز چند متر و چند سانتی متر حاصلی نمیآورد. [[جرم]] ما توقف ماست و مجازات آنها به خاطر سرعت سیر و مقدار سلوکشان. [[راستی]] که [[تحمل]] [[قدر]] سنگین است. تو میبینی در یک شب سه [[شمشیر]] بلند میشود، یکی بر فرق [[علی]] مینشیند و او را به [[شهادت]] میرساند و یکی کمر [[معاویه]] را میدرد و او را از [[نسل]] میاندازد و یکی بر فرق [[نایب]] [[عمروعاص]] میافتد و [[عمروعاص]] سالم میماند. و تو میگویی کاش [[علی]] میماند و آنها میرفتند. آخر چرا؟ آخر!! کاش... این همه نشان میدهد که تو [[خیال]] میکنی تمامی عوالم در همین چند روز و چند سال [[دنیا]] خلاصه شده و [[خیال]] میکنی که [[هدف]]، [[پیروزی]] و [[قدرت]] و تسلط [[حق]] است. در حالی که [[هدف]]، ایجاد زمینه برای [[انتخاب]] است تا {{متن قرآن|مَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«و هر که خواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد» سوره مزمل، آیه ۱۹.</ref>، هر کس که خواست راه را بیابد و حرکت کند. همین. [[هدف]]، امکان [[انتخاب]] است، نه تسلط و [[قدرت]]. و همین تفاوت در دید، [[رضایت]] به [[قدر]] و [[اطمینان]] به [[قدر]] را فراهم میسازد، که در [[زیارت امین الله]] میخوانی؛ {{متن حدیث|اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت امین الله.</ref>. آنچه باعث امن و [[رضایت]] میشود و آنچه که از غفلتها و چنبره [[فتنهها]] و جلوهها و زینتها و وسوسهها میرهاند، همین ذکر است که از [[هجوم]] وساوس و [[فتنهها]] پی به [[ارزشها]] ببری و به جای [[غفلت]] به [[بصیرت]] برسی، که در [[سوره اعراف]] [[آیه]] ۲۰۱ آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>. کسانی که به مرحله [[تقوا]] رسیدهاند و در کلاس [[اطاعت]] نشستهاند آنجا که گردبادی از [[شیاطین]] بر آنها حلقه تنگ کند و [[شیاطین]] آنها را محاصره نمایند، در این هنگام متذکر میشوند و از [[هجوم]] [[شیاطین]] به خود میآیند و به [[بصیرت]] میرسند و راه را در میان [[شبهات]] مییابند. و [[راستی]] را که [[خدا]] چگونه [[هدایت]] میکند و از [[هجوم]] [[شیاطین]] به جای [[غفلت]]، ذکر و [[بصیرت]] را به اهل [[طاعت]] [[عنایت]] میفرماید و آنها را در میان [[شبهات]] [[راهنمایی]] مینماید. و این بهره کسانی است که آمادهباشی داشتهاند و [[انتظار]] میکشیدهاند. | :::::#'''ذکر:''' همانطور که مشکلات و [[مصائب]] و حوادث در میان هست، همینطور [[فتنهها]] و جلوهها و وسوسهها و زینتها در میان هست و ناچار هر کدام از این [[فتنهها]] و جلوهها و وسوسهها و زینتها، [[دل]] را میلرزاند و [[غفلت]] را میپروراند. در نتیجه مردانی که از دریاها گذشته بودند، در استکانی [[غرق]] میشوند و با جرعهای گلوگیر از پای میافتند. در کتاب اختصاص روایتی هست که نشان میدهد پس از [[رسول]] و [[هجوم]] [[فتنه]]، آنهم فتنههایی به سیاهی شبهای تاریک، همه بازگشتند جز [[سلمان]] که تا ساعتی در او چیزهایی آمد که گرفتار رنجی در گردنش شد و جز [[ابوذر]] که تا ظهر در او حالتی آمد که گرفتار شتر برهنه و ریختن گوشت از پاها شد و جز [[مقداد]] که حتی لحظهای هم [[شک]] نکرد و حالت او دگرگون نشد. چشم در چشم [[علی]] داشت و [[انتظار]] میکشید تا چه زمانی [[دستور]] دهد و او [[اجرا]] نماید. {{متن حدیث|عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى يَرْفَعُهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: إِنَّ سَلْمَانَ كَانَ مِنْهُ إِلَى ارْتِفَاعِ النَّهَارِ فَعَاقَبَهُ اللَّهُ أَنْ وُجِئَ فِي عُنُقِهِ حَتَّى صُيِّرَتْ كَهَيْئَةِ السِّلْعَةِ حَمْرَاءَ وَ أَبُو ذَرٍّ كَانَ مِنْهُ إِلَى وَقْتِ الظُّهْرِ فَعَاقَبَهُ اللَّهُ إِلَى أَنْ سَلَّطَ عَلَيْهِ عُثْمَانَ حَتَّى حَمَلَهُ عَلَى قَتَبٍ وَ أَكَلَ لَحْمَ أَلْيَتَيْهِ وَ طَرَدَهُ عَنْ جِوَارِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فَأَمَّا الَّذِي لَمْ يَتَغَيَّرْ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} حَتَّى فَارَقَ الدُّنْيَا طَرْفَةَ عَيْنٍ فَالْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ لَمْ يَزَلْ قَائِماً قَابِضاً عَلَى قَائِمِ السَّيْفِ عَيْنَاهُ فِي عَيْنَيْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} يَنْتَظِرُ مَتَى يَأْمُرُهُ فَيَمْضِي}}<ref>الاختصاص، شیخ مفید، ص ۹. طبع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.</ref>. البته این [[روایات]] خدشهای در [[عظمت]] این بزرگان نمیآورد، بل از [[سختی]] [[هجوم]] [[فتنهها]] میگوید. وگرنه [[شک]] و حالت اینها، در [[خدا]] و [[قدرت]] و [[حکمت]] او نبود، که تعجب از تقدیر است و عدم [[تحمل]] [[قدر]]، آنهم تا ساعتی و یا ساعاتی. و عذابی که برای این حالت آمده چه در گردن و چه در پا، نشان [[عظمت]] اینهایی است که اینگونه جرمهاشان بزرگ میشود و [[عذاب]] میشوند. در حالی که ما تمامی جرمها را داریم و عذابی هم نیست که ما سالک نیستم و شتاب نداریم. برای آنها که سرعت [[نور]] و یا بیشتر دارند، کمترین لرزه کیلومترها [[انحراف]] است. اما برای ما که در جا ایستادهایم و [[فرمان]] را میچرخانیم، اینهمه گردش و [[انحراف]]، جز چند متر و چند سانتی متر حاصلی نمیآورد. [[جرم]] ما توقف ماست و مجازات آنها به خاطر سرعت سیر و مقدار سلوکشان. [[راستی]] که [[تحمل]] [[قدر]] سنگین است. تو میبینی در یک شب سه [[شمشیر]] بلند میشود، یکی بر فرق [[علی]] مینشیند و او را به [[شهادت]] میرساند و یکی کمر [[معاویه]] را میدرد و او را از [[نسل]] میاندازد و یکی بر فرق [[نایب]] [[عمروعاص]] میافتد و [[عمروعاص]] سالم میماند. و تو میگویی کاش [[علی]] میماند و آنها میرفتند. آخر چرا؟ آخر!! کاش... این همه نشان میدهد که تو [[خیال]] میکنی تمامی عوالم در همین چند روز و چند سال [[دنیا]] خلاصه شده و [[خیال]] میکنی که [[هدف]]، [[پیروزی]] و [[قدرت]] و تسلط [[حق]] است. در حالی که [[هدف]]، ایجاد زمینه برای [[انتخاب]] است تا {{متن قرآن|مَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«و هر که خواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد» سوره مزمل، آیه ۱۹.</ref>، هر کس که خواست راه را بیابد و حرکت کند. همین. [[هدف]]، امکان [[انتخاب]] است، نه تسلط و [[قدرت]]. و همین تفاوت در دید، [[رضایت]] به [[قدر]] و [[اطمینان]] به [[قدر]] را فراهم میسازد، که در [[زیارت امین الله]] میخوانی؛ {{متن حدیث|اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت امین الله.</ref>. آنچه باعث امن و [[رضایت]] میشود و آنچه که از غفلتها و چنبره [[فتنهها]] و جلوهها و زینتها و وسوسهها میرهاند، همین ذکر است که از [[هجوم]] وساوس و [[فتنهها]] پی به [[ارزشها]] ببری و به جای [[غفلت]] به [[بصیرت]] برسی، که در [[سوره اعراف]] [[آیه]] ۲۰۱ آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>. کسانی که به مرحله [[تقوا]] رسیدهاند و در کلاس [[اطاعت]] نشستهاند آنجا که گردبادی از [[شیاطین]] بر آنها حلقه تنگ کند و [[شیاطین]] آنها را محاصره نمایند، در این هنگام متذکر میشوند و از [[هجوم]] [[شیاطین]] به خود میآیند و به [[بصیرت]] میرسند و راه را در میان [[شبهات]] مییابند. و [[راستی]] را که [[خدا]] چگونه [[هدایت]] میکند و از [[هجوم]] [[شیاطین]] به جای [[غفلت]]، ذکر و [[بصیرت]] را به اهل [[طاعت]] [[عنایت]] میفرماید و آنها را در میان [[شبهات]] [[راهنمایی]] مینماید. و این بهره کسانی است که آمادهباشی داشتهاند و [[انتظار]] میکشیدهاند. | ||
خط ۳۴۰: | خط ۳۵۲: | ||
| پاسخدهنده = معصوم علی قنبری | | پاسخدهنده = معصوم علی قنبری | ||
| پاسخ = آقای '''[[معصوم علی قنبری]]'''، در مقاله ''«[[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[معصوم علی قنبری]]'''، در مقاله ''«[[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«مهمترین فایده [[انتظار]] با توجه به فرمایشات [[ائمه معصومین]]، این است که فرد از حالا به [[فکر]] [[اصلاح]] و [[تزکیه نفس]] و سامان بخشیدن به خود و [[جامعه]] خود میافتد و برای رسیدن به آن [[هدف]] بزرگ از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نخواهد کرد. اثر این [[انتظار]] این است که [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] را در برابر ناملایمات و [[فسادها]] بیمه میکند و [[انسان]] را دلگرم و با [[نشاط]] نگه میدارد. [[انتظار]] است که باعث میشود که [[روح]] [[یأس]] و بدبینی و حالت [[شکست]] و ناکامی از وجود [[انسان]] برطرف شود و دائماً برای نیل به [[هدف]] عالیه کوشش کند و یک لحظه غافل نشود. اثر [[انتظار]] این است که: باعث میشود فرد [[مسلمان]] دائماً مشغول فرایض [[واجب]] خود باشد و از [[منکرات]] و [[محرمات]] در پرهیز باشد و فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] را یکی از بزرگترین فرایض و [[واجبات]] است را انجام دهد. پس از حالا باید [[انتظار]] کشید و بیشتر [[امیدوار]] بود. [[امید]] برای [[پیروزی]] حتمی و کامل [[حق]] بر [[باطل]] [[انتظار]] برای اجرای [[حق]] و [[عدالت]] و [[امید]] برای از بین رفتن [[ظلم و جور]] شخص [[منتظر]] باید با تمام وجودش فریاد بزند {{عربی|يَا حُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ عَجِّلْ عَلَى ظُهُورِك}} نه اینکه گفتارش با عملش منافات داشته باشد. از همین جهت مرحوم [[سید بن طاووس]] از چنین انسانهایی درد دارد، و در کتاب، "[[کشف المحجة لثمرة المهجه]]" خطاب به فرزندش [[محمد]] میفرماید: و از آن جمله مکرر دیدهایم افرادی را که اگر اسبی یا درهمی و دیناری از آن مفقود شود، ظاهر و [[باطن]] ایشان یکباره متوجه آن چیز میشود. و در پیدا کردن آن کمال سعی و [[جدیت]] را میکنند. اما ندیدهایم در تأخیر [[ظهور]] آن [[حضرت]] {{ع}} و عقب افتادن [[اصلاح]] [[اسلام]] و [[ایمان]] و [[مسلمین]] و از بین رفتن [[کفار]] و ظالمین به قدری که به این چیزهای ناچیز علاقهمند هستند، علاقه داشته باشند و به اندازهای که برای از دست دادن این اشیاء متأثر میشوند برای آن [[حضرت]] متأثر نیستند، پس کسی که حال او چنین است چگونه ادعا میکند که عارف به [[حق]] [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} و [[معتقد به امامت]] آن [[حضرت]] است، و چگونه ادعای [[موالات]] آن [[حضرت]] و تشریف فرمایی حضرتش را مبالغه میکند؟ و از آن جمله اینکه از آن افرادی که اظهار میکنند و [[منتظر]] [[ریاست]] و [[ظهور]] آن هستند و انفاذ [[احکام]] [[امامت]] آن جناب را [[واجب]] میدانند کسانی را دیدهایم که اگر [[سلطان]] یا امیری از [[دشمنان]] آن [[حضرت]] و منکرین [[امامت]] او، به آنان محبتی کند و آنان را مشمول [[عنایت]] خود قرار دهد به او علاقهمند میشوند و [[محبت]] او را در [[قلب]] خود میدهند و آرزوی بقای او را دارند و به حدی به وی متوجه میگردند که از طلب [[مهدی]] {{ع}} باز میمانند و [[واجبات]] خود را فراموش کنند که از آن جمله است آرزوی [[عزل]] آن [[والی]] و [[امیر]] [[باطل]]<ref>کشف المحجه، ص ۱۹۲.</ref>»<ref>[[معصوم علی قنبری|قنبری، معصوم علی]]، [[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن]]، ص 88-89.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۰۱: | خط ۴۱۴: | ||
| پاسخدهنده = امیر مهدی حکیمی | | پاسخدهنده = امیر مهدی حکیمی | ||
| پاسخ = آقای '''[[امیر مهدی حکیمی]]'''، در کتاب ''«[[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[امیر مهدی حکیمی]]'''، در کتاب ''«[[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«اگر [[انتظار]]، انتظاری [[راستین]] باشد، برای [[منتظر]] دو پدیده را به ارمغان خواهد آورد: ١- [[عشق]] به [[عدالت]]. ۲- [[عشق]] به اجراکننده [[عدالت]]. اگر [[عشق]] به [[عدالت]] و [[عشق]] به [[مجری عدالت]] به عنوان پیش شرط لازم مشارکت در آن انقلابِ بزرگ، در [[مردمان]] و اجتماعات پدید آمد، [[پیش از ظهور]] و در دوران [[انتظار]]، [[مردمان]] عدالتگرا و دادپیشه بار میآیند و خویش را به آنچه [[دوست]] دارند و در سر پروراندهاند نزدیکتر خواهد ساخت و [[اندیشه]] و عمل خود را در آن جهتها [[هدایت]] خواهند کرد و برای برقراری این [[عدالت]] در [[جامعه]] خواهند کوشید تا امکان حضور در [[جامعه]] [[صالحان]] و [[نیکان]] وجود داشته باشد. و از آنجا که [[قرآن]] دوران [[حکومت امام مهدی]] را دوران «عباد [[صالح]]» معرفی کرده است، باید در دوران [[انتظار]]، [[صالحان]] و معیارهای [[صالح]] و [[شایستگی]] به وجود آید. پس باید پیش از [[انتظار فرج]]، [[شایستگی]] [[فرج]] را به وجود آورد؛ آنگاه [[منتظر]] [[انقلاب]] بزرگ [[امام مهدی]]{{ع}} شد. بنابراین، [[مردمان]] [[ستمپیشه]] و قانونگریز و منافعطلب و خودخواه، چگونه میتوانند [[دادگر]] و [[عدالت]] [[دوست]] و قانونگرا و [[انسان]] [[دوست]] باشند! چنین چیزی ممکن نیست»<ref>[[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۳۰.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۲۰: | خط ۴۳۴: | ||
| پاسخدهنده = سید علی موسوی | | پاسخدهنده = سید علی موسوی | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[سید علی موسوی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از مباحث مهم در [[فلسفه انتظار]] مسئله آثار و نتایجی است که برای [[منتظران]] مطرح است. انتظار فرج نتایج و برکات دنیوی و اخروی فراوانی برای [[منتظران]] خواهد داشت. بخشی دیگر از [[روایات انتظار فرج]] به [[ثواب]] [[منتظران]] پرداخته است که با توجه به آنها [[حقیقت انتظار]] و [[عظمت]] و بزرگی منتظران شناخته میشود. | |||
:::::*'''[[انتظار]] فرج به مثابه محبوبترین [[اعمال]]''': در روایتی، [[حضرت علی]] [[انتظار فرج]] را محبوبترین [[اعمال]] نزد [[خداوند متعال]] دانسته است: {{متن حدیث|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ منتظر [[فرج]] باشید و از [[روح الله]] [[ناامید]] نشوید که همانا محبوبترین [[اعمال]] در نزد خداوند عز و جل [[انتظار فرج]] است<ref>شیخ صدوق، خصال، ج ٢، ص ۶١۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢٣.</ref>. | :::::*'''[[انتظار]] فرج به مثابه محبوبترین [[اعمال]]''': در روایتی، [[حضرت علی]] [[انتظار فرج]] را محبوبترین [[اعمال]] نزد [[خداوند متعال]] دانسته است: {{متن حدیث|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ منتظر [[فرج]] باشید و از [[روح الله]] [[ناامید]] نشوید که همانا محبوبترین [[اعمال]] در نزد خداوند عز و جل [[انتظار فرج]] است<ref>شیخ صدوق، خصال، ج ٢، ص ۶١۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢٣.</ref>. | ||
:::::*'''مساوی با اجر هزار [[شهید]]''': در روایتی از [[امام سجاد]]، اجر [[منتظران واقعی]] با هزار [[شهید]] همانند شهدای [[بدر]] و أحد مقایسه شده است: {{متن حدیث|مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ}}<ref>اربلی، کشف الغمه، ج ٢، ص ۵٢٢؛ شبر، حق الیقین، ص ٢٩٠.</ref>؛ کسی که بر ولایت ما در زمان [[غیبت امام زمان]] ثابت قدم باشد، خداوند اجر و ثواب هزار [[شهید]] – آن هم مانند شهدای [[بدر]] و [[احد]] – به آنان عطا خواهد کرد. | :::::*'''مساوی با اجر هزار [[شهید]]''': در روایتی از [[امام سجاد]]، اجر [[منتظران واقعی]] با هزار [[شهید]] همانند شهدای [[بدر]] و أحد مقایسه شده است: {{متن حدیث|مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ}}<ref>اربلی، کشف الغمه، ج ٢، ص ۵٢٢؛ شبر، حق الیقین، ص ٢٩٠.</ref>؛ کسی که بر ولایت ما در زمان [[غیبت امام زمان]] ثابت قدم باشد، خداوند اجر و ثواب هزار [[شهید]] – آن هم مانند شهدای [[بدر]] و [[احد]] – به آنان عطا خواهد کرد. | ||
خط ۴۳۴: | خط ۴۴۹: | ||
| پاسخدهنده = محمد رضا شرفی جم | | پاسخدهنده = محمد رضا شرفی جم | ||
| پاسخ = آقای '''[[محمد رضا شرفی جم]]'''، در مقاله ''«[[آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده (مقاله)|آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[محمد رضا شرفی جم]]'''، در مقاله ''«[[آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده (مقاله)|آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[حضرت]] [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "[[انتظار فرج]] بزرگترین راه برای [[گشایش]] معضلات و مشکلات است"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ٢٩، ص ١٣٠.</ref>. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که در [[انتظار حضرت مهدی]]{{ع}} بودن، کلید حل مشکلات و [[نجات]] از [[غم]] و [[اندوه]] است<ref>عربان، رسول، ترسیم آفتاب، ص ٢٢۴.</ref>؛ زیرا چنین انتظاری به معنای عمل به وظایفی است که [[دوران ظهور]] را نزدیک میکند و شرایط را برای پایان [[غیبت]] مساعد میسازد؛ این دسته از امور به مفهوم [[عمل به واجبات]] و ترک [[محرمات]] است. در بیانات [[رسول اکرم]]{{صل}} آمده است که عمل به فرایض دینی، فرد را به مرحله [[باتقواترین]] افراد میرساند<ref>محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج ١٠، ص ۶٢۵.</ref>. پایبندی [[خانواده]] [[مهدوی]] به [[آموزههای دینی]] و در رأس همه آنها به [[تقوای الهی]] و استمرار این عمل موجب جلب [[رضای الهی]] و [[گشایش]] امور [[خانواده]] میشود»<ref>[[محمد رضا شرفی جم|شرفی جم، محمد رضا]]، [[آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده (مقاله)|آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده]]، ص ۱۲۳.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۴۱: | خط ۴۵۷: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = آقای '''[[ابوالقاسم حسینجانی]]'''، در مقاله ''«[[احساس انتظار (مقاله)|احساس انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[ابوالقاسم حسینجانی]]'''، در مقاله ''«[[احساس انتظار (مقاله)|احساس انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«احساس [[انتظار]]، مثل احساس [[تشنگی]] است: احساس [[تشنگی]]، [[آدم]] را، به [[آب]] میرساند، و احساس [[انتظار]]، [[انسان]] صاحبنظر [[آگاه]] [[دین]] [[باور]] [[حقیقت]] جوی را، به [[حجت بالغه]] [[الهی]]!... | |||
::::::بیخیالی، این پا و آن پا کردن، و مرد "فردا" نبودن،"ضد [[انتظار]]" است! | ::::::بیخیالی، این پا و آن پا کردن، و مرد "فردا" نبودن،"ضد [[انتظار]]" است! | ||
::::::[[انسان]] [[انتظار]]، آماده فرداست. | ::::::[[انسان]] [[انتظار]]، آماده فرداست. | ||
خط ۴۶۰: | خط ۴۷۷: | ||
| پاسخدهنده = محترم شکریان | | پاسخدهنده = محترم شکریان | ||
| پاسخ = خانم '''[[محترم شکریان]]'''، در مقاله ''«[[ مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)|مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = خانم '''[[محترم شکریان]]'''، در مقاله ''«[[ مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)|مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«استاد [[شهید مطهری]] در بخشی از تألیفات گرانمایه خویش، ویژگیهای [[انتظار]] بزرگ را به صورت مبسوط مطرح کرده است<ref>ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref>: | |||
:::::#'''خوشبینی به آینده [[بشر]]:''' درباره آینده [[بشر]] دیدگاهها مختلف است. بعضی معتقدند که شر و [[فساد]] و [[بدبختی]] لازمه لاینفک حیات بشری است. بنابراین، زندگی بیارزش است و عاقلانهترین کار خاتمه دادن به حیات و زندگی است. بعضی دیگر حیات [[بشر]] را ابتر میدانند و معتقدند که [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرتآور تکنیک و [[ذخیره]] کردن وحشتناک وسایل [[کشتار]] جمعی، به مرحلهای رسیده که به اصطلاح با گوری که با دست خود کنده یک گام بیشتر فاصله ندارد. طبق این دیدگاه، [[بشر]] در نیمه راه [[عمر]] خود، بلکه در آغاز رسیدن به [[بلوغ]] [[فرهنگی]]، به احتمال زیاد نابود خواهد شد. اگر به قراین و شواهد ظاهری بسنده کنیم، این احتمال را نمیتوان نفی کرد. [[استاد مطهری]] در مقابل این دو نظر، نظریه سومی را مطرح میکند و میفرماید: "ریشه [[فسادها]] و [[تباهیها]]، [[نقص]] روحی و معنوی [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی خود را طی میکند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر [[عقل]] او [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و معنوی پیش میرود. نه شر و [[فساد]]، لازمه لاینفک طبیعت [[بشر]] است و نه [[جبر]] [[تمدن]] فاجعه خودکشی دستهجمعی را پیش خواهد آورد. آیندهای بس روشن و سعادتبخش و انسانی که در آن شر و [[فساد]] از بیخ و بن برکنده خواهد شد.... این نظریه، الهامی است که [[دین]] میکند و نوید [[مقدس]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]] در [[اسلام]] در زمینه این [[الهام]] است."<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref> [[ابن بابویه]] به چند واسطه از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>و فراوان کرد بر شما نعمتهای خود را آشکارا و [[نهان]]؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.</ref>؛ آورده است: "[[نعمت]] ظاهر، [[امام]] ظاهر است و [[نعمت]] [[باطن]]، [[امام غایب]]. از دیدگاه [[مردم]]، شخص او [[غایب]] میشود ولی از دلهای [[مؤمنین]] یاد او [[غایب]] نیست و... [[خدا]] هر دشواری را برای او آسان مینماید و هر [[سختی]] را برایش رام میسازد و گنجهای [[زمین]] را برایش آشکار میگرداند. هر دوری را برای او نزدیک مینماید و هر سرکش ستیزهگر را نابود میکند و با دستهای او هر [[شیطان]] طاغی را هلاک میکند..."<ref>الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.</ref>. [[استاد مطهری]]، در بیان حتمی بودن [[قضای الهی]] مبنی بر [[ظهور]] [[حضرت]]، به این [[حدیث شریف]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، استناد میکند: "اگر از [[عمر]] [[دنیا]]، بیشتر از یک روز باقی نمانده باشد [[خدا]] آن روز را طولانی میکند تا [[مهدی]] از اولاد من [[ظهور]] کند"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.</ref>. | :::::#'''خوشبینی به آینده [[بشر]]:''' درباره آینده [[بشر]] دیدگاهها مختلف است. بعضی معتقدند که شر و [[فساد]] و [[بدبختی]] لازمه لاینفک حیات بشری است. بنابراین، زندگی بیارزش است و عاقلانهترین کار خاتمه دادن به حیات و زندگی است. بعضی دیگر حیات [[بشر]] را ابتر میدانند و معتقدند که [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرتآور تکنیک و [[ذخیره]] کردن وحشتناک وسایل [[کشتار]] جمعی، به مرحلهای رسیده که به اصطلاح با گوری که با دست خود کنده یک گام بیشتر فاصله ندارد. طبق این دیدگاه، [[بشر]] در نیمه راه [[عمر]] خود، بلکه در آغاز رسیدن به [[بلوغ]] [[فرهنگی]]، به احتمال زیاد نابود خواهد شد. اگر به قراین و شواهد ظاهری بسنده کنیم، این احتمال را نمیتوان نفی کرد. [[استاد مطهری]] در مقابل این دو نظر، نظریه سومی را مطرح میکند و میفرماید: "ریشه [[فسادها]] و [[تباهیها]]، [[نقص]] روحی و معنوی [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی خود را طی میکند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر [[عقل]] او [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و معنوی پیش میرود. نه شر و [[فساد]]، لازمه لاینفک طبیعت [[بشر]] است و نه [[جبر]] [[تمدن]] فاجعه خودکشی دستهجمعی را پیش خواهد آورد. آیندهای بس روشن و سعادتبخش و انسانی که در آن شر و [[فساد]] از بیخ و بن برکنده خواهد شد.... این نظریه، الهامی است که [[دین]] میکند و نوید [[مقدس]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]] در [[اسلام]] در زمینه این [[الهام]] است."<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref> [[ابن بابویه]] به چند واسطه از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>و فراوان کرد بر شما نعمتهای خود را آشکارا و [[نهان]]؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.</ref>؛ آورده است: "[[نعمت]] ظاهر، [[امام]] ظاهر است و [[نعمت]] [[باطن]]، [[امام غایب]]. از دیدگاه [[مردم]]، شخص او [[غایب]] میشود ولی از دلهای [[مؤمنین]] یاد او [[غایب]] نیست و... [[خدا]] هر دشواری را برای او آسان مینماید و هر [[سختی]] را برایش رام میسازد و گنجهای [[زمین]] را برایش آشکار میگرداند. هر دوری را برای او نزدیک مینماید و هر سرکش ستیزهگر را نابود میکند و با دستهای او هر [[شیطان]] طاغی را هلاک میکند..."<ref>الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.</ref>. [[استاد مطهری]]، در بیان حتمی بودن [[قضای الهی]] مبنی بر [[ظهور]] [[حضرت]]، به این [[حدیث شریف]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، استناد میکند: "اگر از [[عمر]] [[دنیا]]، بیشتر از یک روز باقی نمانده باشد [[خدا]] آن روز را طولانی میکند تا [[مهدی]] از اولاد من [[ظهور]] کند"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.</ref>. | ||
:::::#'''[[پیروزی]] نهایی [[حق]] بر [[باطل]]:''' بیشک، [[ظهور]] [[مهدی موعود]]، پیدایشگر وعدهای است که [[خدا]] از قدیمترین زمانها در [[کتابهای آسمانی]] به [[صالحان]] داده است که [[زمین]] از آن آنان است و پایان کار تنها به متقیان تعلق دارد. [[استاد مطهری]] در این بار به این دو [[آیه شریفه]] از [[قرآن کریم]] استناد فرموده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>سوهر انبیاء: ۲۱/ ۱۰۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>سوره اعراف: ۷/ ۱۲۸.</ref>. | :::::#'''[[پیروزی]] نهایی [[حق]] بر [[باطل]]:''' بیشک، [[ظهور]] [[مهدی موعود]]، پیدایشگر وعدهای است که [[خدا]] از قدیمترین زمانها در [[کتابهای آسمانی]] به [[صالحان]] داده است که [[زمین]] از آن آنان است و پایان کار تنها به متقیان تعلق دارد. [[استاد مطهری]] در این بار به این دو [[آیه شریفه]] از [[قرآن کریم]] استناد فرموده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>سوهر انبیاء: ۲۱/ ۱۰۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>سوره اعراف: ۷/ ۱۲۸.</ref>. | ||
خط ۴۸۶: | خط ۵۰۴: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«بعضی از فواید [[انتظار فرج]] عبارتند از: | |||
::::#'''[[امید]]:''' [[انتظار]] در [[انسان]] [[امید]] ایجاد میکند. شخصی که [[منتظر]] آیندهای روشن است، هرگز در مشکلات و سختیها [[امید]] خود را از دست نمیدهد و برای آنچه وعده داده شده، [[تلاش]] میکند. | ::::#'''[[امید]]:''' [[انتظار]] در [[انسان]] [[امید]] ایجاد میکند. شخصی که [[منتظر]] آیندهای روشن است، هرگز در مشکلات و سختیها [[امید]] خود را از دست نمیدهد و برای آنچه وعده داده شده، [[تلاش]] میکند. | ||
::::#'''[[صبر]]:''' کسی که [[منتظر]] است، اهل [[صبر]] و [[تحمل]] میشود و اگر در راه رسیدن به [[هدف]]، به موانعی برخورد کند، [[بردباری]] نموده و با یاد [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} دوران سخت [[غیبت]] را سپری میکند. | ::::#'''[[صبر]]:''' کسی که [[منتظر]] است، اهل [[صبر]] و [[تحمل]] میشود و اگر در راه رسیدن به [[هدف]]، به موانعی برخورد کند، [[بردباری]] نموده و با یاد [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} دوران سخت [[غیبت]] را سپری میکند. |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۶
فواید و آثار انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / کارکردها، ویژگیها و آثار انتظار |
مدخل اصلی | آثار انتظار |
فواید و آثار انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- انتظار فرج چه فوایدی دارد؟
- چه آثاری بر انتظار مترتب است که این چنین مورد تأکید قرار گرفته است؟
- انتظار چه ویژگیهای خاصی دارد؟
- کارکردهای انتظار در روزگار معاصر چیستند؟
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟
پاسخ جامع اجمالی
مقدمه
در اصطلاح مهدویت، انتظار به معنای امید داشتن و چشم به راه بودن برای ظهور امام زمان (ع) درآخرالزمان برای اقامه حق و عدل و تشکیل حکومت واحد جهانی است. کسانی که انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی را میکشند در واقع انتظار یک انقلاب، دگرگونی و تحوّلی را دارند که وسیع ترین و اساسیترین انقلابهای انسانی در طول تاریخ بشر است[۱]. انقلابی که علاوه بر عمومی و همگانی بودن، تمام شؤون و جوانب زندگی انسانها را شامل میشود[۲]. انتظار یک مصلح جهانی به معنای آمادهباش کامل فکری، اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همۀ جهان است. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بزرگ، نیرومند و شکستناپذیر، پاک، بلندنظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است و خودسازی برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیقترین برنامههای اخلاقی، فکری و اجتماعی است، این است معنای انتظار واقعی[۳] و چنین انتظاری دارای آثار و فواید فراوانی خواهد بود، چراکه با انتظار فرج، انسان میتواند خود را آمادۀ فرج سازد و از یأس و ناامیدی به دور باشد و در این مسیر است که از خدا ناامید و مأیوس نمیگردد، چراکه محبوبترین اعمال نزد خدا انتظار فرج و کسب آمادگی برای فرج و حکومت حضرت مهدی(ع) است[۴].
آثار و فواید انتظار
برای انتظار، فواید و آثاری ذکر شده است:
آثار فکری و اعتقادی انتظار (آثار علمی و معرفتی)
فکر، زیربنای اعمال و رفتار انسان است و باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ میکند. رسالت انبیاء و اولیاء تربیت انسان و رها ساختن او از جهل و عرضۀ حقایق امور است. در جریان انتظار انسان با قرار گرفتن تحت تربیت حضرت ولی عصر (ع)، طهارت فکری و عقلی او رشد میکند[۵]. آنچه قیام و انقلاب جهانی امام زمان را از دیگر انقلابها متمایز و ممتاز میسازد، دگرگونیهای اعتقادی و باور انسانهاست، که در پرتو تلاشهای او و یارانش پدید خواهد آمد[۶].
- دینشناسی: شناخت مفاهیم دینی و کسب آگاهیهای تخصصی به منظور دفاع از دین و پاسخگویی منطقی و صحیح به شبهات در عصر غیبت اهمیت و حساسیت بیشتری دارد؛ زیرا به تعبیر امام الموحدین علی (ع): «این پرچم را جز افراد هوشمند، پایدار و آگاه از مواضع حق به دوش نمیکشد»[۷] از این رو آمادگی در حوزۀ معرفت، تلاش و کوشش در اسلامشناسی است[۸].
- شناخت و اطاعت از امام زمان(ع): تبلور حقیقی شناخت خداوند و امام زمان (ع) و باور به آنان، در فرمانبرداری خالص و فراگیر از آن، باید در رفتار دیده شود[۹]. در روایتی امام سجاد (ع) فرمودند: «مردم زمان غیبت بر همه زمانها برتری دارند، زیرا که خداوند به ایشان به اندازهای عقل و فهم و شناخت داده است که غیبت آن حضرت نزد ایشان به منزله مشاهده و عیان است»[۱۰].[۱۱]
- حفظ و نگهبانی از مرزهای اعتقادی: یکی از آثار انتظار، حفظ دین و نگهبانی مرزهای عقیدتی است، چه بسا حفظ و گسترش اعتقاد دینی و شناخت آن در روزگار متصل به ظهور، مفیدتر بلکه لازمتر است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «برادران من مردمیآند که در آخرالزمان میآیند... هر یک از آنان اعتقاد و دین خویش را به هر سختی نگاه میدارند، چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست میکنند یا آتش پردوام چوب داغ را در دست نگاه میدارند»[۱۲].[۱۳]
- رشد عقلانی اهل زمان غیبت امام عصر(ع): امام سجاد(ع) فرمودند: «ای أبوخالد به درستی أهل زمان غیبت او که امامتش را باور دارند و منتظر ظهور اویند از مردم همۀ زمانها بهترند؛ زیرا خداوند تبارک و تعالی آن چنان عقلها و فهمها و شناختی به آنها عنایت کرده که غیبت نزد آنان هم چون دیدن باشد..».[۱۴].[۱۵]
- عشق به اجراکنندۀ عدالت: اگر پیش از ظهور و در دوران انتظار، عشق به عدالت و مجری عدالت در مردمان و اجتماعات پدید آمد در این صورت خودشان را به آنچه دوست دارند نزدیکتر کرده و اندیشه و عمل خود را در آن جهت هدایت خواهند کرد[۱۶].
- وسعت فکر و اندیشه: عقیده به ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) فکر و اندیشۀ آدمی را وسعت میبخشد و انسان را خدامحور و حقطلب به بار میآورد تا به دورترین نقاط جهان نگریسته و خیر و رفاه مردم تمام مناطق گیتی را خواسته و عالم را مملکت خدا بداند[۱۷].
آثار روحی و روانی انتظار (آثار معنوی و عرفانی)
- برای درک زمان ظهور حضرت مهدی(ع)، اساسیترین ویژگی در بخش رفتار، ایجاد آمادگی روحی و روانی در خود است[۱۸]. آمادگی در حوزۀ محبت، پالایش روح و تصفیۀ باطن و تطهیر درون و نیز انس منطقی با ادعیه و اذکاری است که از ناحیۀ معصومان(ع) رسیده[۱۹] است. کسانی که صاحب آمادگی روحی و روانی بالایی نشوند، هرگز نمیتوانند یار و یاور خوبی برای امام مهدی(ع) باشند؛ چرا که آنان با کمترین فشاری که به آنها وارد شود، عرصه را خالی میکنند[۲۰].
- برخی از آثار روحی و روانی انتظار عبارتند از:
- عشق به خداوند: آیات متعددی در قرآن و روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) در شأن گروهی از شیعیان علوی نازل شده که در آخرالزمان پدیدار خواهند شد، مانند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۲۱]. این آیۀ نورانی در بردارندۀ بشارتی شورانگیز به پیامبر(ص) و مؤمنان راستین است که خداوند مؤمنانی را بر خواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که محبوب خداوند و محب اویند خداوند دوستدار ایشان و ایشان نیز دوستدار خداوند هستند[۲۲].
- دینمحوری و تلاش ارزشی مداوم: یکی از ثمرات انتظار، استمرار حرکتهای اصولی و ارزشمندی است که انسان براساس دینمحوری انتخاب نموده است. انسان منتظر چون حرکت تاریخ را به سمت استقرار دیانت و اجرای قوانین انسانی و اسلامی میبیند، از مسیر صحیح خارج نگشته و در انجام وظایف و مسئولیتهای دینی و اصولی کوتاهی نخواهد نمود[۲۳].
- ایجاد روحیۀ امید در دلها: ماهیت زندگی با انتظار پیوستگی ناگسستنی دارد[۲۴]. انسان برای تداوم زندگی و تحمل دشواریهای آن، نیازمند انگیزهای نیرومند است که در پدیدهای با نام "امید به آینده" تجلی مییابد[۲۵]. یکی از آثار انتظار، امید به آیندهای روشن است که سهم بزرگی در حرکتها، کوششها و تلاشهای فردی و اجتماعی دارد، آیندهای که به مراتب عالیتر زیباتر و بهتر از امروز باشد[۲۶].
- ایجاد وحدت و همگرایی: انتظار افزون بر آثار فردی دارای آثار اجتماعی نیز است که از مهم ترین آنها میتوان به وحدت و همدلی بین منتظران اشاره کرد[۲۷]. در جامعۀ شیعی، انتظار ظهور مردی از سلالۀ پاک رسول گرامی اسلام(ع) باعث شده است همۀ پیروان این آرمان مقدس از همدلی بسیار خوبی برخوردار باشند[۲۸].
- مقاومت در برابر مستکبرین: وعدههای قرآن و پیامبر(ص) و انتظار مشوق مردم، مسلمانان، حقطلبان، عدالتطلبان، مصلحان و مؤمنان به استقامت، جهاد و پیکار و دفاع و حمایت و حفاظت از مرزها و سنگرها بوده و در طول تاریخ حیات تشیع به مردم دل و جرات داد[۲۹] تا در برابر حوادث، سختگیریها، فسادها، بیعدالتیها و تطمیعها[۳۰]، روحیۀ خود را نباخته و مقاومت خود را از دست نداده بلکه هر لحظه مقاومت و پایداری خود را افزایش دهند.
- تقویت مثبتاندیشی: یکی از ابتلائات بشری از نظر روحی روانی، تاریکبینی و بدبینی نسبت به خود، دیگران و تاریخ است. بر همین اساس باید به دنبال راهحلهایی بود که ضمن پرهیز از سراباندیشی و آرزوگرایی و تخیلگرایی به یک خوشبینی واقعی معقول دست پیدا نمود و این حاصل نمیشود مگر با اندیشه و اعتقاد به منجی و مهدویت و تقویت فرهنگ انتظار[۳۱].
آثار اخلاقی و تربیتی انتظار
- جامعۀ منتظر، جامعهای اسلامی است و بزرگترین وجه تمایز جامعۀ اسلامی از دیگر جامعهها، اخلاق نورانی اسلام است. انسان منتظر دارای اخلاقی اسلامی است و جامعۀ منتظر مظهر اخلاق اسلامی است[۳۲].
- برخی از آثار اخلاقی انتظار عبارتند از:
- فعالیت در مسیر خدا و اجر مضاعف: یکی از دستاوردهای فضیلت اخلاقی انتظار، فعال شدن روح در مسیر خدا و غنیسازی معنوی لحظههای شب و روز و اجر مضاعف و چندین برابری شدن است. امام باقر(ع) فرمودند: «بدانید که منتظرِ این امر (ظهور قائم) پاداشی همانند شخص روزهدار شب زندهدار دارد»[۳۳].
- پاداش شهادت به منتظران: امام صادق(ع) فرمودند: «کسی که منتظر أمر ما (فرج و ظهور) باشد مانند کسی است که در راه خدا به خون خویش بغلطد»[۳۴]. امام علی(ع) فرمودند: «آنکه منتظر فرج ما است، هم چون کسی است که در راه خدا در خون خود تپیده باشد»[۳۵].[۳۶]
- صبر: یکی از ثمرات مهم انتظار، تقویت ضریب بردباری و تحملپذیری انسان نسبت به ناگواریها و مشکلات در مسیر عبور از طریق حق و حقیقت است. امام صادق(ع) فرمودند: «از دین امامان است پرهیزکاری... و انتظار فرج با صبر و شکیبایی»[۳۷].[۳۸]
- ذکر: دوران انتظار، دوران هجوم فتنهها و مشکلات و گرفتاریهاست؛ لذا همانطور که مشکلات و مصایب و حوادث در میان هست، همانطور فتنهها و جلوهها و وسوسهها و زینتها هم در میان هست و ناچار هرکدام از این فتنهها و جلوهها و وسوسهها و زینتها دل را میلرزاند و غفلت را میپروراند. آنچه باعث امن و رضایت و آرامش قلبی و قدرت روحی شیعۀ منتظر میشود و آنچه که از غفلتها و فتنهها و جلوهها و زینتها و وسوسهها نجات میدهد، همین ذکر است[۳۹].
- خودسازی: یکی از آثاری که در هر شیعۀ منتظر پدیدار میگردد، اصلاح و پیراستن خود از خصائص ناپسند و آراستن خود به اخلاق نیکوست؛ این، نتیجۀ طبیعی انتظار واقعی است[۴۰]. امام صادق(ع) به ابوبصیر میفرماید: «هرکس دوست دارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند»[۴۱].[۴۲]
- غرق نشدن در فساد محیط: وقتی در جوامع، فساد شیوع یافت، انسان منتظر خود را پاک نگه میدارد؛ زیرا به اصلاح جهان امید دارد. تنها در این صورت است که منتظر، دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و حتی برای اصلاح دیگران برنخواهد داشت[۴۳].
- خود یاریهای اجتماعی: منتظران راستین وظیفه دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر اصلاح خویش در اصلاح دیگران نیز بکوشند[۴۴]. در میدان مبارزه، هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هرنقطۀ ضعفی را در هرکجا میبیند، اصلاح کند؛ زیرا برنامۀ عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست[۴۵].
آثار سیاسی انتظار
- انسانها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند و حاکمی را میطلبند که بتواند ارزشهای انسانی را در جهان حاکم سازد، ظلم، اختناق، استکبار و استبعاد را نفی کند[۴۶]. بدون شک با توجه به جهانی بودن حکومت حضرت مهدی(ع)، نیازمند بازشناسی و بازنمایی آثار و ابعاد سیاسی حکومت جهانی آن حضرت به جهانیان هستیم و مشتاقان برپایی حکومت عدل جهانی باید در دو محور زمینههای سیاسی این اتفاق بزرگ را فراهم نمایند: آشنا شدن با روشهای سیاسی حضرت مهدی(ع) و آشنا کردن دیگران با این اندیشۀ بلند سیاسی[۴۷].
آثار اقتصادی انتظار
- از جملۀ وظایف منتظران حراست از فرهنگ دینی و اسلامی و مرزبانی اندیشۀ اسلامی و زنده نگه داشتن آن است. بدون تردید، تبلیغ این فرهنگ پویا بدون پشتوانۀ مالی و اقتصادی امکانپذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف صنعت، کشاورزی و غیره این آرزو و خواست را تحقق بخشند[۴۸].
آثار نظامی و انتظامی انتظار
- از مهمترین وظایف دوران غیبت به عنوان زمینهسازی، آمادگی پیوسته و راستین از جهت توانمندی نظامی و جسمانی است. در اینباره روایات فراوانی وجود دارد مانند اینکه امام باقر(ع) ذیل آیۀ شریفۀ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۴۹] فرمودند: «بر انجام واجبات شکیبایی کنید و برابر دشمنان، یک دیگر را یاری نمایید و برای یاری پیشوای منتظَر، همواره آمادگی خود را حفظ کنید»[۵۰].[۵۱]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «حکومت جهانی مهدی» در اين باره گفته است:
«سازندهترین دستورات و عالیترین مفاهیم هر گاه به دست افراد ناوارد، یا نالایق، یا سوء استفادهچی بیفتد ممکن است آن را چنان مسخ کنند که درست نتیجهای بر خلاف هدف اصلی بدهد و در مسیر بر ضدّ آن حرکت کند؛ و این نمونههای بسیار دارد و مسأله "انتظار" بهطوری که خواهیم دید در ردیف همین مسائل است. به هر حال، برای رهایی از هر گونه اشتباه در محاسبه، در این گونه مباحث، باید به اصطلاح آب را از سرچشمه گرفت تا آلودگیهای احتمالی نهرها و کانالهای میان راه در آن اثر نگذارد. به همین دلیل، ما در بحث انتظار مستقیماً به سراغ متون اصلی اسلامی رفته و لحن گوناگون روایاتی را که روی مسأله "انتظار" تأکید میکند مورد بررسی قرار میدهیم تا از هدف اصلی آگاه شویم. اکنون با دقّت به این چند روایات توجّه کنید: کسی از امام صادق(ع) پرسید چه میگویید درباره کسی که دارای ولایت امامان(ع) است؛ و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا میرود؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب در خیمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد سپس کمیسکوت کرد و فرمود مانند کسی است که با پیامبر اسلام (در مبارزاتش) همراه بوده است[۵۲]. این مضمون در روایات زیادی با تعبیرات مختلفی نقل شده است: در بعضی " بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بِسَيْفِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ" [۵۳] و در بعضی دیگر " كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِه" [۵۴] در بعضی دیگر " بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ "[۵۵] و در بعضی دیگر " بمنزلة المجاهد بين يدي رسول اللّه(ص)" [۵۶] و در بعضی دیگر " بِمَنْزِلَةِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)" [۵۷] این تشبیهات که در مورد انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) در این روایات وارد شده بسیار پر معنی و روشنگر این واقعیّت است که یک نوع رابطه و تشابه در میان مسأله "انتظار" و "جهاد" و مبارزه با دشمن، در آخرین شکل خود، وجود دارد. در روایات متعدّدی نیز انتظار چنین حکومتی را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرفی شده است. این مضمون در بعضی از احادیث، از پیامبر(ص) و در بعضی از حضرت علی(ع) نقل شده است؛ از جمله در حدیثی میخوانیم که پیامبر(ص) فرمود: " أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ" [۵۸] و در حدیث دیگری از پیامبر(ص) میخوانیم:" أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ" این حدیث اعم از این که انتظار فرج را به معنی وسیع کلمه بدانیم، و یا به مفهوم خاص یعنی انتظار ظهور مصلح جهانی باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن میسازد.
|
۲. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «امام مهدی موجود موعود» در اینباره گفته است:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«۱. انتظار امید به آینده را در منتظران ایجاد میکند: کسی که دوست دارد از یاران قائم باشد باید آماده باشد و در حال آمادگی به پارسایی و محاسن اخلاق عمل نماید[۷۴]. اگر امید به آینده از جامعه بشری رخت بربندد، زندگی دیگر مفهومی نخواهد داشت. حرکت و انتظار در کنار هم میباشند و از هم جداییپذیر نیستند. انتظار علت حرکت است و تحرکبخش است[۷۵]. پیامبر (ص) میفرمایند اگر امید نبود، مادر فرزند خود را شیر نمیداد و کسی درختی نمیکاشت[۷۶]. ۲. انتظار عامل رشد و بالندگی بعد انسانی است: افکار و عقاید در تعیین جهت مسیر انسان و معین نمودن هدف او نقش مهمی بر عهده دارد، و هر اندازه آراء صحیحتر و به واقعیت منطبق و موافقتر باشد، مقصد شخص انسانیتر و اعمال و حرکاتش پاکتر و باارزشتر خواهد بود. عقیده به ظهور و چشمانتظاری حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ع) فکر و اندیشه را وسیع و جهاناندیش میسازد که به دورترین نقاط جهان انسان منتظر بنگرد و خیر و صلاح مردم تمام مناطق گیتی را بخواهد و عالم را مملکت خدا بداند[۷۷]، که عاقبت و پیروزی از آن پرهیزگاران و شایستگان است که خدای متعال اشاره به این دیدگاه میفرماید: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۷۸]. از طرف کسی که منتظر است و عقیده به ظهور آن حضرت دارد شیفته پیروی از افراد نمونه و کامل میشود و دل را به حکومت جهانی او گره میزند نه به حاکمان ظلم و جور. ۳. انتظار عامل تحمل و پایداری: انسان منتظر خویش را یافته است و از مواجهه با مشقتها و مشکلات هراسی ندارد و از ابتلائات پیروزمندانه میگذرد. در این راستا امام صادق (ع) از پیامبر اسلام (ص) نقل میفرمایند: که آن حضرت به اصحاب خویش فرمود: پس از شما مردمی خواهند آمد، که به یک تن از آنان اجر پنجاه تن از شما را خواهند داد. اصحاب گفتندای پیامبر! ما در جنگهای بدر و احد و حنین بودهایم، و درباره ما آیاتی از قرآن نازل شده است، این چگونه خواهد بود؟ پیامبر (ص) فرمود: شما اگر در شرایطی که آنان قرار میگیرند، قرار بگیرید، آن تحمل و شکیبایی را که آنان دارند نخواهید داشت[۷۹]. ۴. انتظار عامل آراسته شدن به اخلاق اسلامی: تأکید شده است در منابع اسلامی که شیعه باید زینت امامان خود باشد نه باعث سرافکندگی آنان، رعایت این مهم در عصر انتظار به صورت مؤکدتری لازم است. شیعه باید با رفتار انسانی، و اخلاق محمّدی و صفات علوی، و فضایل جعفری، همواره باعث زینت و افتخار ائمه طاهرین باشد و این رعایت در دوران غیبت کبری واجبتر است[۸۰]. امام صادق (ع) ضمن روایتی میفرمایند: هرکس خوش دارد در شمار اصحاب قائم باشد، باید در عصر انتظار مظهر اخلاق نیک اسلامی باشد، چنین کسی اگر پیش از قیام قائم از دنیا رود، پاداش او مانند کسانی باشد که قائم را درک کنند و به حضور او برسند، پس بکوشید و در حال انتظار ظهور حق بسر ببرید بر شما گوارا بادای گروهی که رحمت خدا شامل حال شما است[۸۱]»[۸۲]. |
۴. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«بعضی از ناآگاهان چنین پنداشتهاند که انتظار مهدی (ع)، ممکن است سبب رکود و عقب ماندگی، یا فرار از زیر بار مسؤولیتها و تسلیم در برابر ظلم و ستم گردد. چراکه اعتقاد به این ظهور بزرگ مفهومش قطع امید از اصلاح جهان قبل از او و حتّی کمک کردن به گسترش ظلم و فساد است تا زمینه ظهور آن حضرت فراهم گردد! در صورتی که چنین نیست و انتظار این ظهور بزرگ آثار و برکات بسیار سازندهای دارد، که در ذیل به چند نمونه اشاره میکنیم:
من اگر فاسد و نادرستم چگونه میتوانم در انتظار نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچگونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کنم. آیا این انتظار برای تصفیه روح و فکر و شستشوی جسم و جان از لوث آلودگیها کافی نیست؟ ارتشی که در انتظار جهاد اسلامی و آزادیبخش به سر میبرد حتما به حالت آماده باش کامل درمیآید. سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است به دست میآورد و سنگرهای لازم را میسازد. آمادگی رزمی افراد خود را بالا میبرد، روحیه افراد خود را تقویت میکند و شعله عشق و شوق برای چنین مبارزهای را، در دل فردفرد سربازانش زنده نگاه میدارد، ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست، هرگز در انتظار به سر نمیبرد، و اگر بگوید دروغ میگوید. انتظار یک مصلح جهانی به معنای آمادهباش کامل فکری و اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همه جهان است. فکر کنید چنین آمادهباشی چقدر سازنده است. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بسیار بزرگ و مصمّم و بسیار نیرومند و شکستناپذیر، فوقالعاده پاک و بلندنظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است. و خودسازی برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیقترین برنامههای اخلاقی و فکری و اجتماعی است، این است معنای انتظار واقعی، آیا هیچکس میتواند بگوید که چنین انتظاری سازنده نیست؟!
در یک میدان وسیع مبارزه دستهجمعی، هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظّف است هر نقطه ضعفی را در هرکجا ببیند اصلاح کند و هر موضع آسیب پذیری را ترمیم نماید، و هر قسمت ضعیف و ناتوانی را تقویت کند، زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامهای امکانپذیر نیست. منتظران واقعی علاوه بر اینکه به اصلاح خویش میکوشند، وظیفه خود میدانند که دیگران را نیز اصلاح کنند. این است اثر سازنده دیگری برای انتظار قیام مصلح جهانی.
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در اینباره گفته است:
«اگر به راستی به تمام شرایط و ویژگیهای انتظار و منتظران توجه شود، آثار تربیتی مثبتی را به دنبال خواهد داشت که برخی از آنها چنین است: "گسترش امیدهای واقعی؛ همانگونه که پیش از این یاد شد انسان برای تداوم زندگی و تحمل دشواریهای آن، نیازمند انگیزهای نیرومند است که در پدیدهای با نام "امید به آینده" تجلی مییابد؛ آیندهای که به مراتب، عالیتر، زیباتر و بهتر از امروز باشد؛ این مسئله بهویژه برای جوانان، دارای اهمیت است؛ زیرا آنان میتوانند در پرتو "امید به فردایی بهتر" به نیروی فراوان خود جهت و معنا بخشند. از روایات اسلامی استفاده میشود که انتظار حضرت مهدی (ع)، موجب گسترش امید راستین میشود.
در انتظار و امید به آیندهای روشن و رشدآفرین است که، بسیاری از نیازهای روحی و جسمی انسانها پاسخ داده میشود. آدمی در پرتو انتظار و امید، رنجها و گرفتاریها را تحمل میکند و با کشتی امید و آرزو در دریای پرتلاطم و طوفانزای زندگی، به سلامت به سیر خود ادامه میدهد[۹۷]. اگر کسی به راستی به همه شرایط انتظار، پایبند باشد و بایستههای آن را انجام دهد، آثاری تربیتی برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین مهدویفرد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین میرزا عباس مهدویفرد، در کتاب «فلسفه انتظار» در اینباره گفته است:
«آثار و برکات انتظار عبارتند از: 1. اثرات تربیتی انتظار:
2. اثرات روانشناختی انتظار: انتظار به لحاظ روانشناختی، نقش فراوان در زندگی انسان منتظر ایفا میکند که اینک به برخی از آنها اشاره میشود:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین حیدرینیک؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مجید حیدرینیک، در کتاب «نگاهی دوباره به انتظار» در اینباره گفته است:
«برخی از ره آوردهای انتظار را بر میشمریم: کسی که برای آیندهاش برنامه میریزد و برای رسیدن به اهدافش، نیازها را میشناسد و برای به دست آوردن آنها، راههایی را پیش بینی میکند، به خوبی میداند که با داشتن نقشه و برنامه، کارها، سریعتر و بهتر شکل میگیرد. چون موانع را در طرح و برنامه کلی، میتوان شناخت و برای از میان برداشتن آنها، چارهای اندیشید. آنان، در رویارویی با مشکلات، غافلگیر نمیشوند و کاسه صبرشان لبریز نمیگردد و به جزع و فزع یا ذلت و ضعف روی نمیآورند. مواجهه با ترس، طبیعی است و هر انسانی، در طول زندگیاش، با آن روبه رو میشود، اما مهم این است که چگونه از آن بهره ببرد.(...) آدمیت آدمی، در گروِ دو دستاورد بزرگ، یعنی علم و ذکر است. با علم، از جهلها آزاد میشویم و با ذکر، از غفلت ها. انسان در یک مرحله، جاهل است و در این مرحله، محتاج دانستن است. پس باید به دنبالش برود، در هر جا باشد. از طرفی، تأکید فراوان برفراگیری علم و دانش، اهمیت آن را دو چندان میکند، ولی باید توجه داشت که دانستن، شرط لازم برای موفقیت و سعادت آدمی است، اما شرط کافی برای این مهم نیست. چون، پس از یافتن و فهمیدن، خطر دیگری بر سر راه است و آن، غفلت و بی خبری است. در این مرحله، علم کارساز نیست، بلکه ذکر و تذکر، کارگر است و چاره درد. مؤمنِ منتظر نیز از این امر، مستثنا نیست. زیرا فتنهها و جلوهها و وسوسهها و زینتها ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ﴾[۱۲۶](...)
این دو، همان علامتهایی هستند که پیامبر (ص) از سالیان دور، در گوش تاریخ گفته است. مسلمان باید صالح باشد؛ «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ»[۱۲۷]؛ نیز باید مصلح باشد؛ «مَن أصبَحَ وَلَم يَهتَمَّ بِأُمورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[۱۲۸](...)
حالت انتظار و اعتقاد به حضور رهبر، اثر عمیقی در اجتماع دارد. هر گاه این رهبر، در دل اجتماع باشد، مداخله او در رهبری امت و نظارت بر سازمانها، لازم و ضروری است، ولی هر گاه این رهبر، به عللی زندانی یا تبعید بیمار شود، باز هم مردم به امید وجود آن رهبر، دست به دست هم داده، کارها را ادامه میدهند.(...)
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین حیدری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عزیزالله حیدری، در کتاب «انتظار و انسان معاصر» در اینباره گفته است:
اگر منتظران اقدامی نکردند و تقدیر و تدبیر و تشکل و تربیتی را نیاورند و باری را برنداشتند، چنانکه وظیفه چنین بود، آن وقت ظلم مملو خودش زمینهساز قسط و عدل میشود. «یَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[۱۳۶]. میبینیم که سیاهی، زمینهساز نور است و در دل تاریکی چراغها افروخته میشوند. اینجا قرآن است که میفرماید: ﴿جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ﴾[۱۳۷] اگر حق را آوردی باطل میرود اما اگر حرکتی نداشتی باطل خود را سازمان میدهد و به میدان میآید. هرچند این هم یک اصل است که ﴿إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا﴾[۱۳۸]. باطل از بین رفتنی است. باطل زمینههای فساد و نابودی را از پیش درخور دارد. زیرا کسی که خلاف قانونها و سنتهای حاکم بر هستی میرود ناچار نابود شدنی است»[۱۳۹]. |
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی نصیری، در مقاله «نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن» در اینباره گفته است:
«برای انتظار به معنای ظهور منجی و تشکیل حکومت عدالتگستر جهانی سه دسته از آثار میتوان برشمرد[۱۴۰].
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین سهرابی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین صادق سهرابی، در کتاب «با انتظار در خیمهاش درآییم» در اینباره گفته است:
«انتظار و آماده باش، «صبر» در برابر مشکلات و برخوردها و “ذکر” در برابر فتنههای غفلتزا و «بصیرت» در برابر «شبهات» مهاجم را فراهم میآورد[۱۴۹].
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین مهاجرنیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محسن مهاجرنیا، در مقاله «گفتمانهای انتظار» در اینباره گفته است:
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین صالحنیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر یحیی صالحنیا، در کتاب «تنها بر فراز» در اینباره گفته است:
«میتوان گفت که انتظار چهار اثر و نتیجه بزرگ دارد:
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین نیلیپور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی نیلیپور، در کتاب «انتظار و وظایف منتظران» در اینباره گفته است:
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین صفائی حائری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی صفایی حایری، در کتاب «تو میآیی» در اینباره گفته است:
«انتظار و آمادهباش، صبر در برابر مشکلات و برخوردها و ذکر در برابر فتنههای غفلتزا و بصیرت در برابر شبهات مهاجم را فراهم میآورد.
|
۱۶. آقای قنبری؛ |
---|
آقای معصوم علی قنبری، در مقاله «بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن» در اینباره گفته است:
«مهمترین فایده انتظار با توجه به فرمایشات ائمه معصومین، این است که فرد از حالا به فکر اصلاح و تزکیه نفس و سامان بخشیدن به خود و جامعه خود میافتد و برای رسیدن به آن هدف بزرگ از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نخواهد کرد. اثر این انتظار این است که زندگی فردی و اجتماعی را در برابر ناملایمات و فسادها بیمه میکند و انسان را دلگرم و با نشاط نگه میدارد. انتظار است که باعث میشود که روح یأس و بدبینی و حالت شکست و ناکامی از وجود انسان برطرف شود و دائماً برای نیل به هدف عالیه کوشش کند و یک لحظه غافل نشود. اثر انتظار این است که: باعث میشود فرد مسلمان دائماً مشغول فرایض واجب خود باشد و از منکرات و محرمات در پرهیز باشد و فریضه امر به معروف و نهی از منکر را یکی از بزرگترین فرایض و واجبات است را انجام دهد. پس از حالا باید انتظار کشید و بیشتر امیدوار بود. امید برای پیروزی حتمی و کامل حق بر باطل انتظار برای اجرای حق و عدالت و امید برای از بین رفتن ظلم و جور شخص منتظر باید با تمام وجودش فریاد بزند يَا حُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ عَجِّلْ عَلَى ظُهُورِك نه اینکه گفتارش با عملش منافات داشته باشد. از همین جهت مرحوم سید بن طاووس از چنین انسانهایی درد دارد، و در کتاب، "کشف المحجة لثمرة المهجه" خطاب به فرزندش محمد میفرماید: و از آن جمله مکرر دیدهایم افرادی را که اگر اسبی یا درهمی و دیناری از آن مفقود شود، ظاهر و باطن ایشان یکباره متوجه آن چیز میشود. و در پیدا کردن آن کمال سعی و جدیت را میکنند. اما ندیدهایم در تأخیر ظهور آن حضرت (ع) و عقب افتادن اصلاح اسلام و ایمان و مسلمین و از بین رفتن کفار و ظالمین به قدری که به این چیزهای ناچیز علاقهمند هستند، علاقه داشته باشند و به اندازهای که برای از دست دادن این اشیاء متأثر میشوند برای آن حضرت متأثر نیستند، پس کسی که حال او چنین است چگونه ادعا میکند که عارف به حق خدا و رسول (ص) و معتقد به امامت آن حضرت است، و چگونه ادعای موالات آن حضرت و تشریف فرمایی حضرتش را مبالغه میکند؟ و از آن جمله اینکه از آن افرادی که اظهار میکنند و منتظر ریاست و ظهور آن هستند و انفاذ احکام امامت آن جناب را واجب میدانند کسانی را دیدهایم که اگر سلطان یا امیری از دشمنان آن حضرت و منکرین امامت او، به آنان محبتی کند و آنان را مشمول عنایت خود قرار دهد به او علاقهمند میشوند و محبت او را در قلب خود میدهند و آرزوی بقای او را دارند و به حدی به وی متوجه میگردند که از طلب مهدی (ع) باز میمانند و واجبات خود را فراموش کنند که از آن جمله است آرزوی عزل آن والی و امیر باطل[۱۸۴]»[۱۸۵].
|
۱۷. دکتر نصرآبادی (هیئت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی)؛ |
---|
آقای دکتر علی باقی نصرآبادی، در مقاله «نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب» در اینباره گفته است:
|
۱۸. آقای رضوانی؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «وظایف ما در عصر غیبت» و در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«انتظار، در درجه نخست ویژه حیات و زندگی است. ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین شده است به گونهای که بدون انتظار، زندگی مفهومی ندارد و شور و نشاط لازم برای تداوم آن در کار نیست. حیات حاضر و کنونی ظرف پویایی، تلاش و حرکت به سوی فردا و فرداهاست، و این چنین پویایی و حرکتی بدون عنصر انتظار ممکن نیست؛ زیرا احتمال معقول بقا و پایداری و امید به تداوم حیات است که به زندگی کنونی معنا و مفهوم میبخشد، و پویایی و نیروی لازم برای ادامه آن را تأمین میکند. از این رو است که ماهیت زندگی با انتظار پیوستگی ناگسستنی دارد. هر انسان زندهای که در انتظارهای خویش، به تداوم حیات میاندیشد و بقای خویش را انتظار دارد، تمام حرکت و سکون خود را در راستای این انتظار و در جهت متناسب با تداوم حیات قرار میدهد. و لذا در روایات اسلامی میبینیم که انتظار فرج از افضل اعمال امت پیامبر(ص) شمرده شده است. یعنی ویژگی انتظار در عمل در راه رسیدن به حیات است. شاید یکی از علل این گونه آموزشها این بوده است که پیروان امام مهدی(ع) بکوشند تا خود را به امامشان نزدیک کنند و مانند او بیندیشند و امت با امام در انتظار به سر برند، زیرا امام نیز در انتظار ظهور خود به سر میبرد. در حالت انتظار، بهترین شیوه پیوند و همسویی و همدلی با امام نهفته است، و غفلت از انتظار و معنای صحیح آن باعث بی خبری و بی احساسی نسبت به سوزها و شورهای امام موعود است. شاید در دوران غیبت، انتظار راستین برای فرج، یعنی حضور امام در جامعه انسانی، نخستین راه بیعت و هم پیمانی با امام موعود باشد؛ زیرا انتظار حضور در متن جریانها و حوادث پیش از ظهور است و مایه یادآوری هدفها و آرمانهای امام موعود و زمینه آگاهی و هوشیاری همیشگی است. و در حال انتظار نبودن به معنای غفلت و بی خبری و بی احساسی و بی تفاوتی نسبت به حوادث پیش از ظهور و اصل ظهور است جامعه منتظر، هر حادثهای هر چند عظیم و ویرانگر، و هر عاملی هر چند بازدارنده و یأس آفرین، او را از تحقق هدفهای مورد انتظار مأیوس نمیکند و در راه آن هدفها از پویایی و تلاش باز نمیایستد، و همواره به امام خود اقتدا میکند. امامی که در برابر مشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرنها و عصرها استوار و نستوه ایستاده است و ذرهای در اصالت راه و کار خود تردید نکرده است. حضرت مهدی(ع) فرمود: «لأنّ اللَّه معنا ولا فاقه بنا إلی غیره، والحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا»[۱۹۹]؛ چون خدا با ما است، نیازی به دیگری نیست، حقّانیت با ما میباشد و کناره گیری عدهای از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد. آری! امام مهدی(ع) در چنین انتظاری به سر میبرد و با چنین ایمانی در این شب یلدای زندگی، استوار و تزلزل ناپذیر ایستاده است و جامعه منتظر و امت چشم به راه نیز باید این ویژگیها را در امام موعود و منتظر خویش، نیک بشناسد، و تا حد امکان مانند خود او در انتظار باشد»[۲۰۰].
|
۱۹. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛ |
---|
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در اینباره گفته است:
|
۲۰. آقای حکیمی؛ |
---|
آقای امیر مهدی حکیمی، در کتاب «منتظر چشم به راهی فریادگر» در اینباره گفته است:
«اگر انتظار، انتظاری راستین باشد، برای منتظر دو پدیده را به ارمغان خواهد آورد: ١- عشق به عدالت. ۲- عشق به اجراکننده عدالت. اگر عشق به عدالت و عشق به مجری عدالت به عنوان پیش شرط لازم مشارکت در آن انقلابِ بزرگ، در مردمان و اجتماعات پدید آمد، پیش از ظهور و در دوران انتظار، مردمان عدالتگرا و دادپیشه بار میآیند و خویش را به آنچه دوست دارند و در سر پروراندهاند نزدیکتر خواهد ساخت و اندیشه و عمل خود را در آن جهتها هدایت خواهند کرد و برای برقراری این عدالت در جامعه خواهند کوشید تا امکان حضور در جامعه صالحان و نیکان وجود داشته باشد. و از آنجا که قرآن دوران حکومت امام مهدی را دوران «عباد صالح» معرفی کرده است، باید در دوران انتظار، صالحان و معیارهای صالح و شایستگی به وجود آید. پس باید پیش از انتظار فرج، شایستگی فرج را به وجود آورد؛ آنگاه منتظر انقلاب بزرگ امام مهدی(ع) شد. بنابراین، مردمان ستمپیشه و قانونگریز و منافعطلب و خودخواه، چگونه میتوانند دادگر و عدالت دوست و قانونگرا و انسان دوست باشند! چنین چیزی ممکن نیست»[۲۰۳].
|
۲۱. آقای عبدیپور؛ |
---|
آقای دکتر حسن عبدیپور، در کتاب «نقش اجتماعی انتظار» در اینباره گفته است:
|
۲۲. آقای موسوی؛ |
---|
آقای سید علی موسوی، در مقاله «فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن» در اینباره گفته است:
«یکی از مباحث مهم در فلسفه انتظار مسئله آثار و نتایجی است که برای منتظران مطرح است. انتظار فرج نتایج و برکات دنیوی و اخروی فراوانی برای منتظران خواهد داشت. بخشی دیگر از روایات انتظار فرج به ثواب منتظران پرداخته است که با توجه به آنها حقیقت انتظار و عظمت و بزرگی منتظران شناخته میشود.
|
۲۳. آقای شرفی جم؛ |
---|
آقای محمد رضا شرفی جم، در مقاله «آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده» در اینباره گفته است:
«حضرت امام سجاد(ع) میفرماید: "انتظار فرج بزرگترین راه برای گشایش معضلات و مشکلات است"[۲۱۷]. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که در انتظار حضرت مهدی(ع) بودن، کلید حل مشکلات و نجات از غم و اندوه است[۲۱۸]؛ زیرا چنین انتظاری به معنای عمل به وظایفی است که دوران ظهور را نزدیک میکند و شرایط را برای پایان غیبت مساعد میسازد؛ این دسته از امور به مفهوم عمل به واجبات و ترک محرمات است. در بیانات رسول اکرم(ص) آمده است که عمل به فرایض دینی، فرد را به مرحله باتقواترین افراد میرساند[۲۱۹]. پایبندی خانواده مهدوی به آموزههای دینی و در رأس همه آنها به تقوای الهی و استمرار این عمل موجب جلب رضای الهی و گشایش امور خانواده میشود»[۲۲۰].
|
۲۴. آقای حسینجانی؛ |
---|
آقای ابوالقاسم حسینجانی، در مقاله «احساس انتظار» در اینباره گفته است:
«احساس انتظار، مثل احساس تشنگی است: احساس تشنگی، آدم را، به آب میرساند، و احساس انتظار، انسان صاحبنظر آگاه دین باور حقیقت جوی را، به حجت بالغه الهی!... احساس انتظار، از همصحبتیهای فردا، سرشارشدن است. از اندیشه تردید، بیرون آمدن، و در دل یقین، در آمدن. نشاط انتظار، آدمی را از ناامیدی و سستی، باز میگیرد. با این نگاههای کوچک و پیش پا افتاده، آدم در "روز مرگی"ها، غرق میشود. برای خوب دیدن، و خدایی نگریستن، باید به چشمان انتظار، مسلح شد!»[۲۲۱]. |
۲۵. خانم شکریان؛ |
---|
خانم محترم شکریان، در مقاله «مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری» در اینباره گفته است:
«استاد شهید مطهری در بخشی از تألیفات گرانمایه خویش، ویژگیهای انتظار بزرگ را به صورت مبسوط مطرح کرده است[۲۲۲]:
|
۲۶. خانم هاشمی؛ |
---|
خانم خدیجه هاشمی، در کتاب «مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر» در اینباره گفته است:
|
۲۷. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«بعضی از فواید انتظار فرج عبارتند از:
|
پرسشهای مصداقی
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار روحی و روانی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اخلاقی و تربیتی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اقتصادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار نظامی و انتظامی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار روانشناختی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اقتصادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار نظامی و انتظامی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ ـ ۲۱۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ ـ ۱۰۴؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ ـ ۲۱۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ ـ ۱۰۴؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ ر.ک: رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ ر.ک: موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ٢، ص ٢٣۵ـ٣٢۶.
- ↑ ر.ک: صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
- ↑ «وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.
- ↑ ر.ک. خانجانی، علی اوسط، رسالت فردی و شخصی انسان منتظر.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
- ↑ «یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ ابن بابویه، محمدبن ابراهیم، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹.
- ↑ ر.ک. صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۰ـ ۱۱۸.
- ↑ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی...لَأَحَدهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۴.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۰ـ ۱۱۸.
- ↑ «یَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ، الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ، أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ، لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّیْفِ، أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً، وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع): انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۰.
- ↑ ر.ک: نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷ـ ۸۹.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۳۰.
- ↑ ر.ک: مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۸ـ ۱۳۵؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۳۲۷ـ ۳۲۹.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ـ ۲۱۲.
- ↑ ر.ک: خانجانی، علی اوسط، رسالت فردی و شخصی انسان منتظر، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص۵۴ ـ ۶۱؛ پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ـ ۲۱۲.
- ↑ «ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ ر.ک: هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۴۶ـ۴۹.
- ↑ ر.ک: نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷ـ ۸۹.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳ـ۸۵.
- ↑ ر.ک: موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶؛ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۸۳ـ ۱۸۸.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۶۹ـ۱۷۲.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶ـ۸۴؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۳ـ ۲۱۵؛ پرسمان مهدویت، ص ۱۶۹ـ۱۷۲.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶ـ۸۴؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۳ـ ۲۱۵.
- ↑ ر.ک: نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۲۵ـ۱۳۰.
- ↑ ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۴۱ـ۴۶.
- ↑ ر.ک: نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷ـ ۸۹.
- ↑ ر.ک: شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۸۴ـ۸۸.
- ↑ «...وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ..»؛ أمالی الطوسی، ص ۲۳۲، ح۴۱۰.
- ↑ «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ تحف العقول، ص ۱۱۵.
- ↑ «الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدّین، ص ۶۴۵.
- ↑ ر.ک: موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ «مِنْ دِینِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۲.
- ↑ ر.ک: مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۸ـ ۱۳۵؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۷ـ ۳۲۹.
- ↑ ر.ک: حائری، علی صفایی، تو میآیی، ص ۲۶ ـ ۳۲؛ سهرابی، صادق، با انتظار در خیمهاش درآییم، ص؟؟؟؛ حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۸۷ـ۹۷.
- ↑ ر.ک: حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۸۷ـ۹۷؛ رضوانی، علی اصغر، وظایف ما در عصر غیبت، ص ۶۵ ـ۶۹.
- ↑ «...مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ..»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، وظایف ما در عصر غیبت، ص ۶۵ ـ۶۹؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۸ـ ۱۳۵؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۷ـ ۳۲۹.
- ↑ ر.ک. نویسندگان آفتاب مهر، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.
- ↑ ر.ک: نویسندگان آفتاب مهر، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.
- ↑ ر.ک: هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۴۶ـ۴۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ ـ۱۰۴؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ ـ ۲۱۸؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱ـ۸۶.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)، ص۸۴ ـ۷۹.
- ↑ ر.ک: فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ ـ ۱۹.
- ↑ «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
- ↑ «اصْبِرُوا عَلَی أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّکُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَکُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص۱۹۹.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ـ ۲۱۲.
- ↑ " هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)"
- ↑ همانند شمشیر زنی در راه خدا.
- ↑ همانند کسی است که در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد
- ↑ همانند کسی است که زیر پرچم قائم بوده باشد
- ↑ همانند کسی است که پیش روی پیامبر(ص) جهاد کند
- ↑ همانند کسی است که با پیامبر شهید شود
- ↑ بالاترین اعمال امّت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ -۱۰۴.
- ↑ الخصال، ص۶۱۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۴۳۷.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۴۲۴.
- ↑ مهج الدعوات، ص۳۳۲.
- ↑ "لَيُعِدَّنَ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً "؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۲۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۹.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۱.
- ↑ سوره سبأ، آیه ۴۷.
- ↑ "إِذَا قَامَ قَائِمُنَا، وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُم" (الکافی، ج۱، ص ۲۵)؛ " قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ جُزْءاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ جُزْءَانِ لَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمَ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً" (منتخب الانوار، ص ۲۰۱؛ ر.ک: بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۶).
- ↑ المحاسن، ج۱، ص۳۵۷؛ بحار الانوار، ج۲، ص۵۱ ـ ۵۲.
- ↑ الکافی، ج۱، ص ۱۸۱.
- ↑ کامل الزیارات، ص۱۷۷.
- ↑ سوره انسان، آیه ۸.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۸۳-۱۸۸.
- ↑ غیبت نعمانى، چاپ مکتبة الصدوق، ص ۲۰۰.
- ↑ آیت اللّه صافى، انتظار عامل مقاومت، ص ۱۱۲- ۹۵.
- ↑ نهج الفصاحة، ص ۱۸۵، کلمه ۹۳۶.
- ↑ «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، از فرمایشات امام خمینى.
- ↑ انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.
- ↑ خورشید مغرب، محمد رضا حکیمى، نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۷، چاپ ۲۳، ص ۲۷۳.
- ↑ غیبت نعمانى، ص ۲۰۷، ح ۱۶، ناشر انوار الهدى.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۷-۳۲۹.
- ↑ برای آگاهی بیشتر به برخی از این آثار ر.ک به: مکارم شیرازی، انقلاب جهانی مهدی، مبحث انتظار.
- ↑ همانا زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش بخواهد به ارث میدهد و عاقبت از آن متقین است؛ اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ بگو منتظر باشید که ما هم منتظریم؛ انعام، آیه ۱۵۸.
- ↑ منتظر باشید که ما هم با شما منتظریم؛ توبه، آیه ۵۲.
- ↑ منتظر باشید که من هم با شما منتظرم؛ اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ اگر باقی نماند از دنیا مگر یک روز، خداوند متعال، آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیهاش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و قسط کند همچنان که از جور و ظلم پر شده باشد.
- ↑ مائده، آیه ۴۱.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ - ۲۱۸.
- ↑ تفسیر موضوعی پیام قرآن، آیة اللّه مکارم شیرازی، ج ۹، ص ۴۴۷.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۲۵۹، به نقل از: مرجعیت و روحانیت، ص ۱۶۰.
- ↑ " لَيْسَ يَغِيبُ عَنَّا مُؤْمِنٌ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا فِي غَيْرِهَا "؛ بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱۴۰.
- ↑ " إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ وَ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ (ع) أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عَنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۶۹-۱۷۲.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۳-۲۱۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.
- ↑ «"... إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"»؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
- ↑ «"طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ..."»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.
- ↑ خورشید مغرب، ص ۲۷۲.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
- ↑ نهج الفصاحه، ص ۱۸۹، کلمه ۹۳۶.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ قصص / ۵، نور / ۵۵، توبه / ۳۳.
- ↑ بحار الانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۱۲۳.
- ↑ یوسف مدن، سیکولوجیة الانتظار، ص ۱۹۲.
- ↑ یوسف مدن، سیکولوجیة الانتظار، ص ۱۹۵.
- ↑ «"إِنَّ اللَّهَ نَزَعَ الْخَوْفَ مِنْ قُلُوبِ شِيعَتِنَا وَ أَسْكَنَهُ قُلُوبَ أَعْدَائِنَا فَوَاحِدُهُمْ أَمْضَى مِنْ سِنَانٍ وَ أَجْرَى مِنْ لَيْثٍ يَطْعَنُ عَدُوَّهُ بِرُمْحِهِ وَ يَضْرِبُهُ بِسَيْفِهِ وَ يَدُوسُهُ بِقَدَمِهِ"»؛ بحارالانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ مقام معظم رهبری، فصلنامه انتظار، شماره ۲، ص ۵۹، نقل از روزنامه رسالت، ۱۶ / ۱۰ / ۷۸.
- ↑ میزان الحکمه، (بیروت، منشورات الدار الاسلامیه، ۱۹۸۵ م)، ج ۱، ص ۲۸۲.
- ↑ میزان الحکمه، (بیروت، منشورات الدار الاسلامیه، ۱۹۸۵ م)، ج ۱، ص ۲۸۱.
- ↑ «"عَنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَقَالَ مَعَاشِرَ الْمُؤْمِنِينَ أَبْشِرُوا بِالْفَرَجِ فَإِنَّ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلَفُ وَ قَضَاؤُهُ لَا يُرَدُّ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ فَإِنَّ فَتْحَ اللَّهِ قَرِيبٌ"»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۶۷.
- ↑ «"لَتُمْلَأَنَّ الْأَرْضُ ظُلْماً وَ جَوْراً حَتَّى لَا يَقُولَ أَحَدٌ اللَّهَ إِلَّا مُسْتَخْفِياً، ثُمَّ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ صَالِحِينَ يَمْلَئُونَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"»؛ کامل سلیمان، یومالخلاص، ص ۴۹۴.
- ↑ کامل سلیمان، یومالخلاص، ص ۴۲۱.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند، ج ۲، ص ۲۳۶.
- ↑ کامل سلیمان، یومالخلاص، پیشین، ص ۴۹۵.
- ↑ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص118-135.
- ↑ از دین امامان است پرهیزکاری... و انتظار فرج با صبر و شکیبایی (بحارالأنوار، ج ۵، ص ۱۲۲).
- ↑ «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در داراییها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آنگاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آ» سوره حدید، آیه ۲۰.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۸.
- ↑ کافی، ج ۲، ص ۱۶۳، ح ۱ و ص ۱۶۴، ح ۵.
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۳۴.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۹، ص ۱۵۸.
- ↑ «أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ...» (مفاتیح الجنان، زیارتنامه حضرت ابوالفضل).
- ↑ حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۸۷-۹۷.
- ↑ « إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹.
- ↑ از علی(ع)، میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۵۹.
- ↑ میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۶۷.
- ↑ پر میکند زمین را از قسط و عدل همانطور که از ظلم و جور پر شده بود؛ منتخب الاثر، ص ۲۴۹.
- ↑ «حقّ آمد و باطل از میان رفت» سوره اسراء، آیه ۸۱.
- ↑ «بیگمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.
- ↑ حیدری، عزیزالله، انتظار و انسان معاصر، ص91-98.
- ↑ دکتر علی قایمی برای انتظار به مفهوم نخست، پنج فایده بر شمرده است که عبارتند از: ۱. عامل حرکت؛ ۲. عامل پیشروی؛ ۳. عامل مقاومت؛ ۴. عامل بقای جامعه؛ ۵. عامل رشد و اصلاح. برای تفصیل بیشتر، ر.ک: نگاهی به مسأله انتظار، ص ۴۱ - ۴۵.
- ↑ برای نمونه ر.ک: نهایة الحکمة، ص ۱۸۰ - ۱۸۶
- ↑ ﴿أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ﴾ «آیا پنداشتهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و شما به سوی ما بازگردانده نمیشوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.
- ↑ برای تفصیل بیشتر ر.ک: الامثل، ج ۶، ص ۲۹ - ۳۰؛ فخر رازی، تفسیر، ج ۱۸، ص ۱۹۹.
- ↑ ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾ «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.
- ↑ ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ «شیطان شما را از تنگدستی میهراساند و به کار زشت وا میدارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید میدهد؛ و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.
- ↑ ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾ «آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۲.
- ↑ عبدالله بن عمار که ناظر رخدادهای روز عاشورا بود، چنین گفته است: فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ مَكْثُوراً قَطُّ، قُتِلَ وَلَدُهُ وَ اهل بَيْتِهِ وَ صَحْبَهُ، أَرْبَطَ جَأْشاً مِنْهُ وَ لاَ امضي جِنَاناً وَ لاَ اجْرَأْ مُقَدَّماً... (البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۲۰۴؛ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۸۱). هلال بن نافع نیز میگوید: كُنْتُ وَاقِفاً نَحْوَ الحُسَيْنِ و هُوَ يَجُودُ بِنَفْسِهِ، وَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَتِيلاً مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَجْهاً وَ لاَ أنور وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْبَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِهِ بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۷؛ حیاة الامام الحسین، ص۷.
- ↑ نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص 104-114.
- ↑ تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۴
- ↑ بحار ج ۵۲ ص ۱۴۳ ح ۶۰
- ↑ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۵ و ۲۷
- ↑ تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۸
- ↑ «بگو راه من این است که دعوت به سوی خدا میکنم، براساس بصیرت، من و پیروان من، چنین هستند» آیه ۱۰۸ سوره یوسف
- ↑ تو میآیی. علی صفایی حائری ص ۲۴
- ↑ صحیفه سجادیه
- ↑ کمال الدین ج ۱ ص ۵۸۸
- ↑ سهرابی، صادق، با انتظار در خیمهاش درآییم، ص؟.
- ↑ مهاجرنیا، محسن، گفتمانهای انتظار، ص 104-114.
- ↑ صالحنیا، یحیی؛ تنها بر فراز، ص ۹۰.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ «خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.
- ↑ «قَالَ الصَّادِقُ(ع): الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) يَذُبُّ عَنْهُ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۲۹ / ۲۴.
- ↑ «قَالَ الصَّادِقُ(ع): مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ، لَا، بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۴۶ / ۶۹.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۲۲ / ۴.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ»الغیبة للطوسی: ۴۵۹ / ۴۷۱.
- ↑ «مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۲۲ / ۱.
- ↑ بحارالانوار ج ۵۳، ص ۹۵ رُوی عن الصادق(ع).
- ↑ «قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع): الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»منتخب الاثر، ج ۳ / ص ۲۱۲.
- ↑ «قَالَ الصَّادِقُ(ع): مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ... ثُمَّ قَالَ: لَا بَلْ كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»؛ منتخب الاثر، ج ۳ / ۲۱۳.
- ↑ «...وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ... »؛ أمالی الطوسی: ۲۳۲ / ۴۱۰.
- ↑ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): سَيَأْتِي قَوْمٌ مِنْ بَعْدِكُمْ، الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِينَ مِنْكُمْ، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! نَحْنُ كُنَّا مَعَكَ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَيْنٍ وَ نَزَلَ فِينَا الْقُرْآنُ! فَقَالَ: إِنَّكُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ»؛ البحار: ۵۲ / ۱۳۰ / ۲۶.
- ↑ «أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا يَرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِي زُمْرَتِنَا»الکافی: ۸ / ۳۷ / ۷.
- ↑ «قَالَ زَيْنُ الْعَابِدِينَ(ع): يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ، الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ، أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ، لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ، أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً، وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع): انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص320.
- ↑ نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص 77-89.
- ↑ الاختصاص، شیخ مفید، ص ۹. طبع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- ↑ «و هر که خواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد» سوره مزمل، آیه ۱۹.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت امین الله.
- ↑ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ ﴿هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ﴾ «اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.
- ↑ «به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.
- ↑ «زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار میدهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.
- ↑ صفایی حایری؛ علی، تو میآیی، ص 26 -32.
- ↑ کشف المحجه، ص ۱۹۲.
- ↑ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص 88-89.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.
- ↑ شهید دستغیب، ولایت، ص ۹۴.
- ↑ سید مرتضی مجتهدی، ، اسرار موفقیت، ج ۲، ص ۲۰۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۴.
- ↑ روزنامه قدس، ت ۷۹/۶/۱۷.
- ↑ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۲۵-۱۳۰.
- ↑ «مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ... وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ»؛ بحارالانوار ج ۵۱، ص ۱۲۲.
- ↑ «طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ... أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ»: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...﴾؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۳.
- ↑ «...مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ...»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.
- ↑ «طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، المحاس للبرقی، ص ۲۶۲.
- ↑ رضوانی؛ علی اصغر، وظایف ما در عصر غیبت، ص 65 -69.
- ↑ الغیبه، طوسی، ص۲۸۵، ح۲۴۵؛ احتجاج، ج۲، ص۲۷۸؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، ح۹.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳-۸۵.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۹۵، ۹۶.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص41-46.
- ↑ حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۳۰.
- ↑ عبدیپور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص 6-8.
- ↑ شیخ صدوق، خصال، ج ٢، ص ۶١۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ١٢٣.
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ج ٢، ص ۵٢٢؛ شبر، حق الیقین، ص ٢٩٠.
- ↑ حر عاملی، اثباة الهداة، ج ۵، ص ١٣٩.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، ج ٢، ص ۶۴۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج ۶٧، ص ١٩١.
- ↑ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ٢، ص ٢٣۵-٣٢۶.
- ↑ ر.ک. همان؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ٢، ص ١۴۶.
- ↑ همان، ص ۶۴۵.
- ↑ «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
- ↑ «پس چشم به راه بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵٢، ص ۱۲۹.
- ↑ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ٢٩، ص ١٣٠.
- ↑ عربان، رسول، ترسیم آفتاب، ص ٢٢۴.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج ١٠، ص ۶٢۵.
- ↑ شرفی جم، محمد رضا، آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالشهای جدید خانواده، ص ۱۲۳.
- ↑ حسینجانی، ابوالقاسم، احساس انتظار، ص ۱۸.
- ↑ ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ و فراوان کرد بر شما نعمتهای خود را آشکارا و نهان؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.
- ↑ الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.
- ↑ سوهر انبیاء: ۲۱/ ۱۰۵.
- ↑ سوره اعراف: ۷/ ۱۲۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۱۰۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ سوره نصر: ۱۱/ ۱.
- ↑ العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین.
- ↑ چنانچه مردم شهرها، همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما برکتهای آسمان و زمین را برای آنها میگشودیم؛ سوره اعراف: ۷/ ۹۶.
- ↑ و برای او تسلیم است هرچه در آسمانها و زمین است، خواه و ناخواه؛ سوره آل عمران: ۳/ ۸۳
- ↑ صافی گلپایگانی، [آیت الله] لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۴۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۶.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ۵، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۴۸).
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، [آیت الله] لطف الله، منتخب الاثر فی الام الثانیعشر، ص ۳۰۸، فصل ۲، باب ۴۳، ح ۲.
- ↑ " حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا"
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۰.
- ↑ الطبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۴۰۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).
- ↑ شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص.
- ↑ «ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ «در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص 46-49.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۹ - ۱۱۰.