سید علی محمد شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
*در [[روایات]] فراوانی، از [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} با عنوان "باب اللّه" یاد شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.</ref>. در [[دعای ندبه]] می‏‌خوانیم:{{عربی|" أَيْنَ‏ بَابُ‏ اللَّهِ‏ الَّذِي‏ مِنْهُ‏ يُؤْتَى‏‏‏ ‏‏"}}<ref>سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.</ref> بنابراین باب، یعنی چیزی که می‌‏توان به وسیله آن، به چیز دیگر رسید. [[حدیث]] {{عربی|" أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا‏‏‏ ‏‏"}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.</ref>؛ بدان معنا است که به وسیله [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} می‌‏توان به شهر علم‏ دست یافت. از دیگر موارد، می‌‏توان به "باب الحوائج"، "[[باب حطه]]"، "باب مدینة [[علم]] النّبی{{صل}}"<ref>ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.</ref> ، "باب الحکمة" و "باب اللّه" اشاره کرد.
*در [[روایات]] فراوانی، از [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} با عنوان "باب اللّه" یاد شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.</ref>. در [[دعای ندبه]] می‏‌خوانیم:{{عربی|" أَيْنَ‏ بَابُ‏ اللَّهِ‏ الَّذِي‏ مِنْهُ‏ يُؤْتَى‏‏‏ ‏‏"}}<ref>سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.</ref> بنابراین باب، یعنی چیزی که می‌‏توان به وسیله آن، به چیز دیگر رسید. [[حدیث]] {{عربی|" أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا‏‏‏ ‏‏"}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.</ref>؛ بدان معنا است که به وسیله [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} می‌‏توان به شهر علم‏ دست یافت. از دیگر موارد، می‌‏توان به "باب الحوائج"، "[[باب حطه]]"، "باب مدینة [[علم]] النّبی{{صل}}"<ref>ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.</ref> ، "باب الحکمة" و "باب اللّه" اشاره کرد.
*اما در اصطلاح "باب" [[امامان]]{{عم}}، به کسی گفته می‏‌شود که به [[معصومان]]{{عم}} بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاری خاص، [[نماینده]] مخصوص آنان شمرده می‌‏شود<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۵۳.</ref>. بر این اساس، می‌‏توان وکیل یا [[نماینده]] [[امام]] را "باب" [[امام]] نامید؛ چنان‏که [[ابن شهرآشوب]] می‌‏نویسد: جمعی از [[اصحاب]] [[امامان]]{{عم}} باب آن بزرگواران بوده‏‌اند؛ مانند "[[رشید هجری]]" باب [[سید الشهداء]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۲۳۲.</ref>، "[[یحیی بن ام الطویل مطعمی]]" باب [[امام سجاد|حضرت سجاد]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۱۱.</ref>، "[[جابر بن یزید جعفی]]" باب [[امام باقر]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۴۰.</ref>.
*اما در اصطلاح "باب" [[امامان]]{{عم}}، به کسی گفته می‏‌شود که به [[معصومان]]{{عم}} بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاری خاص، [[نماینده]] مخصوص آنان شمرده می‌‏شود<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۵۳.</ref>. بر این اساس، می‌‏توان وکیل یا [[نماینده]] [[امام]] را "باب" [[امام]] نامید؛ چنان‏که [[ابن شهرآشوب]] می‌‏نویسد: جمعی از [[اصحاب]] [[امامان]]{{عم}} باب آن بزرگواران بوده‏‌اند؛ مانند "[[رشید هجری]]" باب [[سید الشهداء]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۲۳۲.</ref>، "[[یحیی بن ام الطویل مطعمی]]" باب [[امام سجاد|حضرت سجاد]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۱۱.</ref>، "[[جابر بن یزید جعفی]]" باب [[امام باقر]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۴۰.</ref>.
*رفته ‏رفته این واژه با سوءاستفاده [[مدعیان دروغین]] - به ویژه "[[بابیت]]" - روبه ‏رو شد. ادعاهای نادرست کسانی چون [[سید علی محمد باب]]، این واژه را از [[جایگاه]] واقعی‏اش دور و متروک ساخت؛ به گونه‏‌ای که امروزه کمتر درباره نمایندگان [[امام]]{{ع}} به کار می‏‌رود و بیشتر برای اشاره به کسانی است که به [[دروغ]]، خود را [[نماینده]] [[معصومان]] معرفی می‌‏کنند.
*رفته ‏رفته این واژه با سوءاستفاده [[مدعیان دروغین]] - به ویژه "[[بابیت]]" - روبه ‏رو شد. ادعاهای نادرست کسانی چون [[سید علی محمد باب]]، این واژه را از [[جایگاه]] واقعی‏اش دور و متروک ساخت؛ به گونه‏‌ای که امروزه کمتر درباره نمایندگان [[امام]]{{ع}} به کار می‏‌رود و بیشتر برای اشاره به کسانی است که به [[دروغ]]، خود را [[نماینده]] [[معصومان]] معرفی می‌‏کنند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۸۹، ۱۹۰.</ref>.


== [[سید علی محمد شیرازی]] ==
== [[سید علی محمد شیرازی]] ==
خط ۲۴: خط ۲۴:
*ظاهرا در آن هنگام هنوز [[ادعای مهدویت]] و [[نبوت]] وی بدیشان نرسیده بود؛ ازاین‏رو به اعتراف وقایع ‏نگاران بابی برخی از بابیان به محض این‏که در "بدشت" از [[ادعای مهدویت]] [[سید علی محمد]] و تغییر [[احکام اسلام]] باخبر شدند، به شدت از او روی گرداندند<ref>عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریة فی مآثر البهائیة، ج ۱، ص ۱۳۰.</ref>.   
*ظاهرا در آن هنگام هنوز [[ادعای مهدویت]] و [[نبوت]] وی بدیشان نرسیده بود؛ ازاین‏رو به اعتراف وقایع ‏نگاران بابی برخی از بابیان به محض این‏که در "بدشت" از [[ادعای مهدویت]] [[سید علی محمد]] و تغییر [[احکام اسلام]] باخبر شدند، به شدت از او روی گرداندند<ref>عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریة فی مآثر البهائیة، ج ۱، ص ۱۳۰.</ref>.   
*پس از [[مرگ]] [[محمد]] شاه و بالا گرفتن [[فتنه بابیه]]، [[میرزا تقی خان]] [[امیر کبیر]] - صدراعظم ناصر الدین شاه - مسامحه در کار [[سید علی محمد]] باب را روا ندید و تصمیم گرفت او را در ملأ عام به قتل رساند و از این راه [[آتش]] شورش‌‏ها را فرونشاند. برای این کار، از برخی [[علما]] [[فتوا]] خواست؛ ولی به گفته ادوارد براون: دعاوی مختلف و تلون افکار و نوشته‏‌های بی‌‏مغز و بی‏‌اساس و [[رفتار]] جنون‌‏آمیز او [[علما]] را بر آن داشت که به علت [[شبهه]] خبط دماغ بر اعدام وی [[رأی]] ندهند<ref>محمد باقر نجفی، بهائیان، ص ۲۵۲.</ref>.  
*پس از [[مرگ]] [[محمد]] شاه و بالا گرفتن [[فتنه بابیه]]، [[میرزا تقی خان]] [[امیر کبیر]] - صدراعظم ناصر الدین شاه - مسامحه در کار [[سید علی محمد]] باب را روا ندید و تصمیم گرفت او را در ملأ عام به قتل رساند و از این راه [[آتش]] شورش‌‏ها را فرونشاند. برای این کار، از برخی [[علما]] [[فتوا]] خواست؛ ولی به گفته ادوارد براون: دعاوی مختلف و تلون افکار و نوشته‏‌های بی‌‏مغز و بی‏‌اساس و [[رفتار]] جنون‌‏آمیز او [[علما]] را بر آن داشت که به علت [[شبهه]] خبط دماغ بر اعدام وی [[رأی]] ندهند<ref>محمد باقر نجفی، بهائیان، ص ۲۵۲.</ref>.  
*با وجود این برخی از [[علما]] که احتمال خبط دماغ درباره [[سید علی محمد]] را نمی‌‏دادند و او را مردی [[دروغگو]] و [[ریاست]] ‏طلب می‌‏شمردند، به قتل وی [[فتوا]] دادند و [[سید علی محمد]] همراه یکی از پیروانش در ۲۷ [[شعبان]] ۱۲۶۶ در تبریز تیرباران شد.
*با وجود این برخی از [[علما]] که احتمال خبط دماغ درباره [[سید علی محمد]] را نمی‌‏دادند و او را مردی [[دروغگو]] و [[ریاست]] ‏طلب می‌‏شمردند، به قتل وی [[فتوا]] دادند و [[سید علی محمد]] همراه یکی از پیروانش در ۲۷ [[شعبان]] ۱۲۶۶ در تبریز تیرباران شد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۸۹-۱۹۲.</ref>.
==عقاید==
==عقاید==
*[[علی محمد باب]]، از آغاز [[دعوت]] خود، [[عقاید]] و آرای متناقضی ابراز داشت. آنچه از بیان "مهم‏ترین کتاب او نزد پیروانش" فهمیده می‌‏شود، آن است که وی خود را [[برتر]] از همه [[انبیای الهی]] می‏انگاشته و مظهر [[نفس]] [[پروردگار]] می‌‏پنداشته است‏<ref>علی محمد باب، بیان عربی، ص ۱.</ref> و [[عقیده]] داشته که با ظهورش، [[آیین اسلام]] منسوخ و [[قیامت]] [[موعود]] در [[قرآن]] به پا شده است<ref>علی محمد باب، لوح هیکل الدین، ص ۱۸.</ref>. به علاوه [[علی]] [[محمد]] خود را مبشر [[ظهور]] بعدی شمرده و او را "من یظهره اللّه" خوانده است و در [[ایمان]] پیروانش بدو تأکید فراوان دارد<ref>بیان عربی، ص ۵- ۶.</ref>. [[علی]] [[محمد]] در [[حقانیت]] این آرا پافشاری نموده و در برخورد با افرادی که بابی نباشند، [[خشونت]] بسیاری را سفارش کرده است؛ چنان‏که در [[الواح]] بیان درباره [[وظیفه]] اولین فرمانروای بابی می‌‏گوید: "  چون فرمانروای بابی‏ [[توانایی]] یافت، هیچکس- جز بابی‏ها- را بر روی [[زمین]] باقی نگذارد"<ref>علی محمد باب، لوح هیکل الدین، ص ۱۵.</ref>.
*[[علی محمد باب]]، از آغاز [[دعوت]] خود، [[عقاید]] و آرای متناقضی ابراز داشت. آنچه از بیان "مهم‏ترین کتاب او نزد پیروانش" فهمیده می‌‏شود، آن است که وی خود را [[برتر]] از همه [[انبیای الهی]] می‏انگاشته و مظهر [[نفس]] [[پروردگار]] می‌‏پنداشته است‏<ref>علی محمد باب، بیان عربی، ص ۱.</ref> و [[عقیده]] داشته که با ظهورش، [[آیین اسلام]] منسوخ و [[قیامت]] [[موعود]] در [[قرآن]] به پا شده است<ref>علی محمد باب، لوح هیکل الدین، ص ۱۸.</ref>. به علاوه [[علی]] [[محمد]] خود را مبشر [[ظهور]] بعدی شمرده و او را "من یظهره اللّه" خوانده است و در [[ایمان]] پیروانش بدو تأکید فراوان دارد<ref>بیان عربی، ص ۵- ۶.</ref>. [[علی]] [[محمد]] در [[حقانیت]] این آرا پافشاری نموده و در برخورد با افرادی که بابی نباشند، [[خشونت]] بسیاری را سفارش کرده است؛ چنان‏که در [[الواح]] بیان درباره [[وظیفه]] اولین فرمانروای بابی می‌‏گوید: "  چون فرمانروای بابی‏ [[توانایی]] یافت، هیچکس- جز بابی‏ها- را بر روی [[زمین]] باقی نگذارد"<ref>علی محمد باب، لوح هیکل الدین، ص ۱۵.</ref>.
*وی، در بیان فارسی [[فرمان]] می‏‌دهد همه کتاب‏‌ها را محو و نابود کنند؛ جز کتبی که درباره [[آیین]] وی پدید آمده یا می‏آید. همچنین تأکید کرده است پیروانش جز کتاب بیان و آنچه بدان وابسته می‏‌شود نیاموزند<ref>بیان عربی، ص ۱۵.</ref>. افکار [[سید علی محمد باب]] مجموعه‌‏ای از برخی آرای شیخیان و باطنیان "تأویل‏‌گرایان" و صوفیان و کسانی که به [[علم]] حروف و اعداد گرایش داشته‏‌اند و پاره‌‏ای از دعاوی شخصی بوده است.
*وی، در بیان فارسی [[فرمان]] می‏‌دهد همه کتاب‏‌ها را محو و نابود کنند؛ جز کتبی که درباره [[آیین]] وی پدید آمده یا می‏آید. همچنین تأکید کرده است پیروانش جز کتاب بیان و آنچه بدان وابسته می‏‌شود نیاموزند<ref>بیان عربی، ص ۱۵.</ref>. افکار [[سید علی محمد باب]] مجموعه‌‏ای از برخی آرای شیخیان و باطنیان "تأویل‏‌گرایان" و صوفیان و کسانی که به [[علم]] حروف و اعداد گرایش داشته‏‌اند و پاره‌‏ای از دعاوی شخصی بوده است.
*از آنچه گفته شد می‌توان برخی باورهای [[بابیه]] را در موارد زیر خلاصه کرد:
**اعتقاد به تجسد خداوند در "هیکل" [[میرزا حسین علی]] با تجلی و جلوه خدا در بهاء؛
**منسوخ بودن [[ادیان]] پیشین و رسالت جدید؛
**انکار [[قیامت]]؛
**اعتقاد به "من یظهره الله"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۹۲، ۱۹۳.</ref>.
==آثار==
==آثار==
*[[علی محمد باب]]، آثاری چند از خود به جای نهاده که برخی از آن‏ها چاپ شده و پاره‌‏ای دیگر به [[دلیل]] کشاکش‏‌های داخلی میان پیروانش هنوز به چاپ نرسیده است. جز آثاری که پیش از این نام بردیم، برخی کتاب‌‏های دیگر او عبارت‏اند از: "پنج [[شأن]]"، "دلائل السبعة"، "[[صحیفه]] [[عدلیه]]"، "[[تفسیر]] سوره کوثر"، "[[تفسیر]] سوره بقره"، "قیوم الأسماء"، "کتاب الروح".
*[[علی محمد باب]]، آثاری چند از خود به جای نهاده که برخی از آن‏ها چاپ شده و پاره‌‏ای دیگر به [[دلیل]] کشاکش‏‌های داخلی میان پیروانش هنوز به چاپ نرسیده است. جز آثاری که پیش از این نام بردیم، برخی کتاب‌‏های دیگر او عبارت‏اند از: "پنج [[شأن]]"، "دلائل السبعة"، "[[صحیفه]] [[عدلیه]]"، "[[تفسیر]] سوره کوثر"، "[[تفسیر]] سوره بقره"، "قیوم الأسماء"، "کتاب الروح".
خط ۵۵: خط ۶۱:
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
* [[پرونده:136864.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۲''']]


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۶

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


سید علی محمد شیرازی معروف به باب یکی از مدعیان مهدویت و نبوت در قرن سیزدهم هجری و پایه گذار مذهب ساختگی بابیه است.

بابیت

سید علی محمد شیرازی

عقاید

  • علی محمد باب، از آغاز دعوت خود، عقاید و آرای متناقضی ابراز داشت. آنچه از بیان "مهم‏ترین کتاب او نزد پیروانش" فهمیده می‌‏شود، آن است که وی خود را برتر از همه انبیای الهی می‏انگاشته و مظهر نفس پروردگار می‌‏پنداشته است‏[۳۰] و عقیده داشته که با ظهورش، آیین اسلام منسوخ و قیامت موعود در قرآن به پا شده است[۳۱]. به علاوه علی محمد خود را مبشر ظهور بعدی شمرده و او را "من یظهره اللّه" خوانده است و در ایمان پیروانش بدو تأکید فراوان دارد[۳۲]. علی محمد در حقانیت این آرا پافشاری نموده و در برخورد با افرادی که بابی نباشند، خشونت بسیاری را سفارش کرده است؛ چنان‏که در الواح بیان درباره وظیفه اولین فرمانروای بابی می‌‏گوید: " چون فرمانروای بابی‏ توانایی یافت، هیچکس- جز بابی‏ها- را بر روی زمین باقی نگذارد"[۳۳].
  • وی، در بیان فارسی فرمان می‏‌دهد همه کتاب‏‌ها را محو و نابود کنند؛ جز کتبی که درباره آیین وی پدید آمده یا می‏آید. همچنین تأکید کرده است پیروانش جز کتاب بیان و آنچه بدان وابسته می‏‌شود نیاموزند[۳۴]. افکار سید علی محمد باب مجموعه‌‏ای از برخی آرای شیخیان و باطنیان "تأویل‏‌گرایان" و صوفیان و کسانی که به علم حروف و اعداد گرایش داشته‏‌اند و پاره‌‏ای از دعاوی شخصی بوده است.
  • از آنچه گفته شد می‌توان برخی باورهای بابیه را در موارد زیر خلاصه کرد:
    • اعتقاد به تجسد خداوند در "هیکل" میرزا حسین علی با تجلی و جلوه خدا در بهاء؛
    • منسوخ بودن ادیان پیشین و رسالت جدید؛
    • انکار قیامت؛
    • اعتقاد به "من یظهره الله"[۳۵].

آثار

  • علی محمد باب، آثاری چند از خود به جای نهاده که برخی از آن‏ها چاپ شده و پاره‌‏ای دیگر به دلیل کشاکش‏‌های داخلی میان پیروانش هنوز به چاپ نرسیده است. جز آثاری که پیش از این نام بردیم، برخی کتاب‌‏های دیگر او عبارت‏اند از: "پنج شأن"، "دلائل السبعة"، "صحیفه عدلیه"، "تفسیر سوره کوثر"، "تفسیر سوره بقره"، "قیوم الأسماء"، "کتاب الروح".
  • آثار علی محمد باب غالبا به زبان عربی نوشته شده و سرشار از غلط‌های صرفی و نحوی است. البته وی کوشیده است- برای آنکه نشان دهد سخنانش رنگ قرآنی دارد- گفتارش را با سجع و وزن همراه سازد و با آن‏که یگانه معجزه خود را همین سخنان می‌‏شمارد[۳۶]، تکلف و ابتذال در عباراتش سخت آشکار است[۳۷].

باب در موعودنامه

بابیه در موعودنامه

میرزا علی محمد باب در موعودنامه

  • پیدایش بابیّت و بابیگری در عصر استعمار مربوط‍‌ به سید علی محمد باب است. وی فرزند محمد رضای بزاز شیرازی است و در سال ۱۲۳۵ هجری قمری در شیراز متولد شد. در سن هفده‌سالگی به شغل پدر مشغول گردید و برای تجارت به بندر بوشهر رفت. چون از مسائل مذهبی دم می‌زد، در پناه قیافه محجوب و چهره زیبا و حسن‌خلق و سلوک با مردم، توانست عده‌ای را به خود جلب کند. پس از پنج سال به شیراز برگشت و تجارت را رها ساخت.
  • از آن پس سفری به مکه کرد و از آن‌جا به عراق رفت و دو سه سال در کربلا در سلک شاگردان و مریدان سید کاظم رشتی که از شاگردان شیخ احمد احسایی بود درآمد و مورد توجه استادش -سید- قرار گرفت. او چون در زهد و عبادت و ریاضت، ظاهری فریبنده داشت، پس از مرگ سید کاظم رشتی، مورد توجه مریدان و دیگر شاگردان او واقع شد. در ۲۴ سالگی نخست، دعوی بابیت یعنی در ورود به حضرت مهدی (ع) و سپس دعوی مهدویت کرد. پس از مدتی قدم فراتر گذاشت و کتابی را تدوین کرد و به مناسبت آیات سوره الرحمن، ادعا نمود که خداوند کتاب "بیان" را بر وی نازل نموده است و این آیات اشاره به او دارد که منظور از "انسان" علی محمد باب است و مراد از "بیان" کتابی است که بر او نازل شده. گذشته از تدوین کتاب "بیان"، باب، خود را ملقب به "ذکر" کرد و مدعی شد که مراد از آیه ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ و آیه ﴿فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ اوست.
  • سید علی محمد باب از عراق به بوشهر بازگشت و در اصفهان، مازندران، تبریز، تهران، آذربایجان و زنجان پیروانی یافت و بالاخره در سال ۱۲۶۶ هجری در تبریز به فتوای علماء و فرمان شاه، وی را اعدام کردند[۴۲][۴۳].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
  2. چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
  3. آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
  4. با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
  5. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
  6. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی‏ دلالت دارد؟ (پرسش)
  7. چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
    1. آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    2. آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    3. آیا زیدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    4. آیا فطحیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    5. آیا قرامطه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    6. آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    7. آیا شیخیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    8. آیا بابیت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    9. آیا بهاییت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    10. آیا سبئیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    11. آیا عسکریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    12. آیا مغیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    13. آیا ممطوره از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    14. آیا نمیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    15. آیا واقفیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    16. آیا واقفه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    17. آیا باقریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    18. آیا موسویه یا موسائیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    19. آیا محمدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    20. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    21. آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    22. آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    23. آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    24. آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    25. آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    26. آیا مهدی تهامه‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    27. آیا مهدی سوس‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    28. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    29. آیا مهدی صومالی‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    30. آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    31. آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    32. آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    33. آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    34. آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    35. آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    36. آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    37. آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    38. آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    39. آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
  8. مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  9. مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
  10. انگیزه‌های مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
  13. راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
  14. اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
  15. چه راه‌هایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
  16. از چه زمانی عده‌ای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
  17. چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. راغب اصفهانی، المفردات، ص ۶۴.
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.
  3. سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.
  4. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.
  5. ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.
  6. ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۵۳.
  7. ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۲۳۲.
  8. ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۱۱.
  9. ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۴۰.
  10. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۸۹، ۱۹۰.
  11. برگرفته از: دانشنامه جهان اسلام، مقاله" باب"، نوشته: مصطفی حسینی طباطبائی.
  12. عبد الحمید اشراق خاوری، تلخیص: تاریخ نبیل زرندی، ص ۶۳- ۶۴.
  13. فاضل مازندرانی، ظهور الحق، ج ۳، ص ۹۷.
  14. فاضل مازندرانی، اسرار الاثار، ج ۱، ص ۱۹۲- ۱۹۳.
  15. فاضل مازندرانی، اسرار الاثار، ج ۴ ص ۳۷۰.
  16. فاضل مازندرانی، ظهور الحق، ج ۳، ص ۴۷۹.
  17. تاریخ نبیل زرندی، ص ۶۷.
  18. عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریة فی مآثر البهائیة، ج ۱ ص ۴۳.
  19. حاجی میرزاجانی کاشانی، نقطة الکاف، ص ۱۳۵.
  20. ن. ک: علی محمد باب، بیان عربی، ص ۳.
  21. تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص ۱۴۱.
  22. احمد یزدانی، نظر اجمالی در دیانت بهائی، ص ۱۳.
  23. ن. ک: فاضل مازندرانی، ظهور الحق، ج ۳، ص ۱۴.
  24. ن. ک: ابو الفضل گلپایگانی، کشف الغطاء، ص ۲۰۴- ۲۰۵.
  25. ن. ک: حاجی میرزاجانی کاشانی، نقطة الکاف، ص ۱۶۲.
  26. عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریة فی مآثر البهائیة، ج ۱ ص ۱۶.
  27. عبد الحسین آیتی، الکواکب الدریة فی مآثر البهائیة، ج ۱، ص ۱۳۰.
  28. محمد باقر نجفی، بهائیان، ص ۲۵۲.
  29. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۸۹-۱۹۲.
  30. علی محمد باب، بیان عربی، ص ۱.
  31. علی محمد باب، لوح هیکل الدین، ص ۱۸.
  32. بیان عربی، ص ۵- ۶.
  33. علی محمد باب، لوح هیکل الدین، ص ۱۵.
  34. بیان عربی، ص ۱۵.
  35. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۲، ۱۹۳.
  36. بیان عربی، ص ۲۵.
  37. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۷ - ۱۱۳.
  38. بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۳۱۷.
  39. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۰.
  40. نشریه موعود، ش ۲۲، ص ۸۰.
  41. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۵۳.
  42. معارف و معاریف، ج ۲.
  43. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۲۲.