فواید امام غایب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

  1. نگهبانی از آیین خداوند سبحانه و تعالی با هدایت‌‏های باطنی‏: بی‌‏گمان پیشوایان معصوم(ع)، معلّمان و مربّیان اصلی انسان‏‌ها هستند و مردم، همواره از زلال معارف ناب آن بزرگواران بهره‌‏ها برده‌‏اند. در زمان غیبت نیز، اگرچه دسترسی مستقیم و استفاده همه ‏جانبه از محضر امام عصر(ع) ممکن نیست، آن معدن علوم الهی به راه‏های مختلف، گره از مشکلات علمی و فکری شیعیان باز می‏‌کند. این مهّم نه فقط در در دوره غیبت صغرا با پاسخگویی به پرسش‏های مردم و دانشمندان، از طریق نامه‌‏های امام "توقیعات" تحقق یافت، بلکه در دوران غیبت کبرا نیز به صورت هدایت‌‏های باطنی صورت پذیرفت. بنابراین شکی نیست بقای مکتب تشیع در گرو حمایت‏‌های آن امام پنهان بوده است. شیعه بر این باور است که آن حضرت همواره در هنگامه‌‏های حساس و حوادث تعیین‏‌کننده، بسان دستی غیبی اراده‏های نقش‏‌آفرین را در جهت اصلاح امور، هدایت کرده، این باور الهی را از نابودی در پناه گرفته است. این اصلاحات به طور عمده با هدایت‌‏های باطنی صورت می‌‏پذیرد. هدایت‏‌هایی که گاهی به وسیله شخص امام و گاهی به وسیله دیگران درباره صالحان و شایستگان انجام می‌‏گیرد. امام، از راه باطن، بر نفوس افراد اشراف دارد و آنان را مورد هدایت و تربیت خود قرار می‌‏دهد. با القاهای نیکو یا با نگه‏داشتن‌‏های باطنی، راه برخی از افراد را عوض می‌‏کند یا آن‏ها را در راه صحیحی که دارند، استوار و ثابت ‏قدم می‌‏دارد؛ گرچه این هدایت، از دیدگان پنهان است. چه بسیار افرادی که یکباره از راهی که داشتند، برگشتند و هرگز حاضر نشدند دوباره بدان برگردند و چه بسیار افرادی که در کار خود متزلزل و مردد بودند؛ ولی یکباره در آن مستقر شدند.
  2. نگهداشت جامعه از ناامیدی و سرخوردگی‏: بدون شک، باور به امام(ع) غایب سبب امیدواری مسلمانان به آینده روشن می‏‌شود. این امیدواری، از بزرگ‏ترین اسباب موفقیت و پیشرفت است. جامعه شیعی، طبق باور خویش به وجود امام شاهد و زنده، همواره‏ منتظر ظهور آن حضرت است. او را در میان خود نمی‏‌بیند؛ اما خود را یگانه و جدا از او نمی‌‏داند. باری؛ امام پنهان، همواره مراقب حال و وضع شیعیان است و همین مسأله باعث می‏شود پیروانشان به امید لطف و عنایت حضرتش، برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی تلاش کنند. به بیان دیگر، امام- اگرچه غایب- نقطه اتکایی است که پیروان خود را در ورطه‌‏های نابودی و ناامیدی در حمایت و پناه خود می‌‏گیرد و بسان پناه‌گاهی مطمئن پیروان خود را به تلاش و کوشش در راه رشد و تعالی وامی‏دارد؛ بنابراین حالت امید و انتظار به آینده، از فواید دیگری است که بر وجود آن حضرت مترتب است. بدون تردید، جامعه‏‌ای که به پیشوای زنده- اگرچه غایب- معتقد است، همواره از فروافتادن در ناامیدی در امان خواهد بود و شکی نیست جامعه‌‏ای که دچار ناامیدی شد، رو به انحطاط خواهد رفت. امروزه جامعه شیعی، استواری، پویایی و شادابی خود را مرهون این باورمندی می‏‌داند که از فواید آن امام پنهان به حساب می‌‏آید. آری؛ اوضاع نابسامان و اسفبار جهان و سیل بنیان کن ستم و بیداد، خیرخواهان بشریت را نگران کرده است؛ به گونه‌‏ای که ممکن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید کنند. در این صورت، یگانه روزنه امیدی که برای بشر باز می‌‏ماند و یگانه بارقه امیدی که در این جهان ظلمت‌‏زده، امید می‏‌آفریند، همان انتظار فرج و فرا رسیدن عصر سراسر عدل حکومت توحید و نفوذ دستورهای الهی است.
  3. ایمنی‌ ‏بخش از بلاها: بدون تردید، امنیت، از اساسی‏‌ترین نیازهای زندگی است. پدید آمدن رخدادهای ناگوار، همواره این نیاز را مورد تهدید جدی قرار داده، زندگی و حیات طبیعی موجودات را به مخاطره انداخته است. بخشی از این نگرانی‏‌ها با کنترل عوامل شناخته شده برطرف می‏‌شود؛ امّا در موارد فراوانی عواملی ناشناخته و خارج از کنترل، ناامنی‏‌هایی را بر زندگی تحمیل می‏‌کند. در برخی روایات، امام و حجت الهی، عامل امنیت زمین و اهل آن، دانسته شده است. امام مهدی(ع) خود فرموده است: "من، سبب ایمنی از بلاها برای‏ ساکنان زمین هستم[۶]. حجّت خداوند سبحانه و تعالی و امام معصوم، مانع از آن است که مردم به سبب انواع گناهان و مفاسدی که انجام می‏‌دهند به عذاب‏‌های سخت الهی گرفتار آیند و طومار حیات زمین و اهل آن در هم پیچیده شود. قرآن کریم در این‌‏باره، خطاب به پیامبر اسلام(ص) که بزرگ‏ترین حجت الهی است، می‌‏فرماید: ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ[۷]. حضرت مهدی(ع)‏ که نمونه کامل رحمت و مهر پروردگار است نیز به عنایت خاص خود بلاهای بزرگ را- به ویژه از جامعه شیعیان و فرد فرد آن‏ها- دور می‏‌کند؛ گرچه در بسیاری از موارد، شیعیان به لطف و کرامت او توجه نداشته باشند و دست یاریگر او را بر سر خود نشناسند. آن گرامی در مقام معرفی خود فرموده است: "من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم. خدای تعالی، به واسطه من بلاها را از خاندان و شیعیانم دور می‌‏کند""أَنَا خَاتَمُ‏ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي‏ يَدْفَعُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏".
  4. ایجاد پروای الهی در پرتو باور وجود امام زنده در جامعه‏: از روایات اسلامی به دست می‏‌آید که در دوران غیبت حضرت مهدی(ع)‏ و در زمان‌‏های معینی، اعمال انسان‌‏ها به آن حضرت عرضه می‏‌شود. این باور، خود در ایجاد پروای الهی، و خویشتن‏داری برابر انجام کارها، نقشی بسیار مهم و اساسی دارد. مرحوم کلینی در کتاب کافی، بخشی را با عنوان " بَابُ‏ عَرْضِ‏ الْأَعْمَالِ‏ عَلَى‏ النَّبِيِ‏ (ص) وَ الْأَئِمَّةِ (ع)‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، پدید آورده و در آن روایاتی را یادآور شده که در آن، سخن از عرضه اعمال بر امام زنده هر عصر دارد. در روایت چهارم این باب، عبد اللّه بن ابان زیات که جایگاه خوبی نزد حضرت رضا(ع)‏ داشت، از آن حضرت خواست برای او و اهل بیت‌اش دعا کند آن حضرت فرمود: "مگر چنین نمی‌‏کنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هرروز و شب بر من عرضه می‌‏شود[۸] عبد اللّه بن ابان گفت: از این فرمایش حضرت شگفت‏‌زده شدم. حضرت در پاسخ فرمود: مگر کتاب خدا را نخوانده‏‌ای که فرمود: "و بگو: هر کار می‏‌خواهید انجام دهید؛ پس به یقین خداوند سبحانه و تعالی، پیامبرش و مؤمنان عملتان را می‏‌بینند؟ فرمود: به خدا سوگند! مقصود از او مؤمن علی بن ابی طالب است"[۹]. این آگاهی، آثار تربیتی فراوانی دارد و که مهم‏ترین آن‏ها، این است که انسان را به نوعی مراقبت دائمی در رفتار خود وامی‏دارد. انسانی که بداند افزون بر خداوند سبحانه و تعالی، پیامبران و فرشتگان، امامی زنده نیز وجود دارد که اعمال او بر وی عرضه می‌‏شود، به طور قطع رفتار خود را با دقت بیشتری انجام می‌‏دهد.
  5. یاری برخی نیازمندان‏: جدای از این‏که در همه حالت‌‏ها، خود آن حضرت به یاری استمداد کنندگان می‌‏آید یا این‏که ملازمان و اولیای او و نیز این که یاری شدن توسط آن حضرت، همراه ملاقات باشد یا نه، شکی نیست که در طول تاریخ غیبت، انسان‌‏های بسیاری به دست آن حضرت یا اراده ایشان از سختی‌‏ها و مشکلات نجات یافته‏‌اند.
  6. دعای خیر حضرت در حق مؤمنان‏: شکی نیست که امام معصوم(ع) از هر پدر و مادری مهربان‏‌تر است و در همه حال، خوبی بندگان خدا- به ویژه مؤمنان- را می‌‏خواهد؛ از این رو همواره برای موفقیت آن‏ها و نیز دوری مصیبت‏ها و مشکلات از آن‏ها، دعا می‌‏کند. این هم در موارد فراوانی رخ داده است[۱۰][۱۱].
  7. تصویب امور سال در شب‌های قدر: طبق برخی روایات، تقدیرات الهی با امضای آن حضرت صورت می‌گیرد. اگرچه در منابع مفصل، فوایدی افزون‌تر از آنچه ذکر شد، مورد اشاره قرار گرفته است، به همین مقدار بسنده کرده، علاقه‌مندان را به کتاب‌های بزرگان ارجاع می‌دهیم[۱۲].
  1. جابر بن عبد الله انصاری از پیامبر گرامی اسلام(ص) پرسید: "آیا شیعیان در زمان غیبت قائم از وجود مبارک او بهره‌مند می‌شوند؟" پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «"إِي وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ، إِنَّهُمْ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهِ وَ يَنْتَفِعُونَ بِوَلاَيَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ اَلنَّاسِ بِالشَّمْسِ، وَ إِنْ تَجَلاَّهَا سَحَابٌ. يَا جَابِرُ، هَذَا، مِنْ مَكْنُونِ سِرِّ اَللَّهِ، وَ مَخْزُونِ عِلْمِ اَللَّهِ، فَاكْتُمْهُ إِلاَّ عَنْ أَهْلِهِ"»[۱۳]؛ آری! سوگند به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت! آنان در غیبت او، از نورش روشنایی می‌گیرند و از ولایت او، بهره‌مند می‌شوند؛ همانند بهره‌مندی مردم از خورشید؛ اگرچه ابرها چهره آن را بپوشانند. ای جابر! این از اسرار پوشیده خداوند و از علوم ذخیره شده او است. آن را مخفی کن، مگر از اهلش.
  2. سلیمان بن اعمش از امام صادق(ع) و او از امام باقر(ع) و او از امام سجاد(ع) چنین نقل کرده است که فرمود: زمین از آفرینش آدم تاکنون و تا همیشه تاریخ، از حجت خدا تهی نخواهد بود؛ خواه حجت حق، ظاهر و آشکار و شناخته شده باشد یا بنا به مصالحی، نهان و پوشیده. تا رستاخیز نیز چنین خواهد بود که اگر جز این باشد، خدای یگانه پرستیده نمی‌شود[۱۴]. سلیمان می‌گوید: گفتم: "سرورم! مردم چگونه از امام غایب از نگاه، بهره‌ور می‌شوند؟"حضرت فرمود: همان‌گونه که از خورشید زمانی که ابرها آن را می‌پوشانند، بهره می‌برند.
  3. در توقیع مبارکی که از سوی حضرت مهدی(ع) برای اسحاق بن یعقوب صادر شده آمده است: «"... وَ أَمَّا وَجْهُ اَلاِنْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالاِنْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ اَلْأَبْصَارِ اَلسَّحَابُ..."»[۱۵]؛ ... و اما چگونگی بهره‌مندی از من در عصر غیبتم، درست همانند بهره‌مندی، از خورشید است؛ هنگامی که ابرها آن را از چشم‌ها بپوشاند.... بی‌گمان این تشبیه، از روی حکمت بوده است؛ ازاین‌رو دانشوران شیعه در بیان این تشبیهات نکته‌های ارزشمندی را یادآور شده‌اند که اینجا فقط به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

پرسش مستقیم

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " يَا عَلِيُّ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ آدَمَ‏ وَ لَا حَوَّاءَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْضَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۱، ص ۲۶۲
  2. لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۷.
  3. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲
  4. " بِنَا أَثْمَرَتِ‏ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ‏ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ‏ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا يَنْزِلُ‏ غَيْثُ‏ السَّمَاءِ وَ يَنْبُتُ‏ عُشْبُ‏ الْأَرْضِ‏ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ‏ وَ لَوْ لَا نَحْنُ‏ مَا عُبِدَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، ح ۲۳
  5. ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۷
  6. "وَ إِنِّي‏ لَأَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴
  7. خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش می‌خواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد؛ سوره انفال ، آیه: ۳۳.
  8. " أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَ‏ أَعْمَالَكُمْ‏ لَتُعْرَضُ‏ عَلَيَ‏ فِي‏ كُلِ‏ يَوْمٍ‏ وَ لَيْلَةٍ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏".
  9. " أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ‏ عَلِيُ‏ بْنُ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ (ع).‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۲۰
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۳۴ - ۳۴۰.
  11. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۵۹-۶۶.
  12. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۶۶.
  13. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۳، ح ۳.
  14. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲.
  15. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
  16. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۶۶-۶۹.