بایسته‌های ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
جز (جایگزینی متن - 'حوزه' به 'حوزه')
خط ۶: خط ۶:
*در بحث از بایسته‌های [[ظهور]]، آنچه موضوع [[گفتگو]] است، بررسی زمینه‌ها و مجموعه عوامل- اعم از عوامل [[فکری]]، [[اعتقادی]] و یا عملی و [[رفتاری]]- مؤثر در [[تحقق ظهور]] و [[تعجیل]] در آن است.
*در بحث از بایسته‌های [[ظهور]]، آنچه موضوع [[گفتگو]] است، بررسی زمینه‌ها و مجموعه عوامل- اعم از عوامل [[فکری]]، [[اعتقادی]] و یا عملی و [[رفتاری]]- مؤثر در [[تحقق ظهور]] و [[تعجیل]] در آن است.
*این بحث مبتنی بر اصل فرایند پذیر بودن پدیده [[ظهور]] و ارتباط تام آن با شرایط و نحوه تعامل [[جامعه بشری]] با این موضوع و نقش تأثیرگذار [[انسان]] در تسریع امر [[ظهور]] و ایجاد زمینه‌های آن است.
*این بحث مبتنی بر اصل فرایند پذیر بودن پدیده [[ظهور]] و ارتباط تام آن با شرایط و نحوه تعامل [[جامعه بشری]] با این موضوع و نقش تأثیرگذار [[انسان]] در تسریع امر [[ظهور]] و ایجاد زمینه‌های آن است.
*در این رابطه، ضرورت‌ها، اولویت‌ها و بایسته‌های متعددی به عنوان [[وظایف]] و دستورالعمل‌های [[عصر انتظار]] -چه در [[حوزه]] [[وظایف فردی]] و چه در عرصه [[تکالیف اجتماعی]]- قابل طرح است که در این نوشتار، به [[تبیین]] مهم‌ترین بایسته‌های [[اعتقادی]] و عملی و [[تکالیف]] [[عصر انتظار]]، خواهیم پرداخت.
*در این رابطه، ضرورت‌ها، اولویت‌ها و بایسته‌های متعددی به عنوان [[وظایف]] و دستورالعمل‌های [[عصر انتظار]] -چه در حوزه [[وظایف فردی]] و چه در عرصه [[تکالیف اجتماعی]]- قابل طرح است که در این نوشتار، به [[تبیین]] مهم‌ترین بایسته‌های [[اعتقادی]] و عملی و [[تکالیف]] [[عصر انتظار]]، خواهیم پرداخت.
*در حوزه‌ای، بایسته‌های [[اعتقادی]] بایستگی "[[معرفت]]" -اعم از [[معرفت]] شخص و [[معرفت]] [[اوصاف امام]]- کلیدی‌ترین محوری است که بسیاری از مباحث [[مهدویت]] بر این پایه و اساس [[استوار]] است. چه اینکه بایسته‌های عملی نیز از بایستگی [[اعتقادی]] [[معرفت]]، نشأت می‌‌گیرد زیرا هر آنچه در [[حوزه]] بایسته‌های عملی قابل طرح است، در [[حقیقت]] آثار و لوازم بایستگی [[معرفت]] است چون بایستگی [[معرفت]]، تعریف کننده و تعیین کننده [[حقوق]] متقابل میان [[امام]]{{ع}} و [[مردم]] و منبای همه [[تکالیف]] و بایسته‌های عملی است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۱۹.</ref>
*در حوزه‌ای، بایسته‌های [[اعتقادی]] بایستگی "[[معرفت]]" -اعم از [[معرفت]] شخص و [[معرفت]] [[اوصاف امام]]- کلیدی‌ترین محوری است که بسیاری از مباحث [[مهدویت]] بر این پایه و اساس [[استوار]] است. چه اینکه بایسته‌های عملی نیز از بایستگی [[اعتقادی]] [[معرفت]]، نشأت می‌‌گیرد زیرا هر آنچه در حوزه بایسته‌های عملی قابل طرح است، در [[حقیقت]] آثار و لوازم بایستگی [[معرفت]] است چون بایستگی [[معرفت]]، تعریف کننده و تعیین کننده [[حقوق]] متقابل میان [[امام]]{{ع}} و [[مردم]] و منبای همه [[تکالیف]] و بایسته‌های عملی است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۱۹.</ref>


==حداقل نصاب [[معرفت]]==
==حداقل نصاب [[معرفت]]==
خط ۲۵: خط ۲۵:
#[[اعتقاد]] به [[غیبت امام عصر]]{{ع}} در حال حاضر.
#[[اعتقاد]] به [[غیبت امام عصر]]{{ع}} در حال حاضر.
#[[اعتقاد]] به [[ظهور امام عصر]]{{ع}} در [[آینده]] برای [[حاکمیت]] [[دین]] و [[گسترش عدالت]] در جهان.
#[[اعتقاد]] به [[ظهور امام عصر]]{{ع}} در [[آینده]] برای [[حاکمیت]] [[دین]] و [[گسترش عدالت]] در جهان.
*این عناصر پنج‌گانه، حداقل نصاب [[معرفتی]] است که بدون آن و یا تردید در هر کدام از این موارد، موجب عدم [[معرفت]] صحیح در [[حوزه]] [[امام‌شناسی]] بوده و حرکت در جاده [[انتظار]] را، ناممکن می‌‌نماید<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۲.</ref>
*این عناصر پنج‌گانه، حداقل نصاب [[معرفتی]] است که بدون آن و یا تردید در هر کدام از این موارد، موجب عدم [[معرفت]] صحیح در حوزه [[امام‌شناسی]] بوده و حرکت در جاده [[انتظار]] را، ناممکن می‌‌نماید<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۲.</ref>


==روش‌شناسی [[معرفت امام عصر]]{{ع}}==
==روش‌شناسی [[معرفت امام عصر]]{{ع}}==
خط ۳۲: خط ۳۲:
*اما وقتی [[انسان]] به این [[باور قلبی]] رسید که [[امام عصر]]{{ع}} قبل از آنکه یک [[رهبر دینی]] و [[سیاسی]] باشد، سر رشته‌دار [[نظام هستی]] و واسطه میان خلق و [[خالق]] است، آنگاه زاویه دید او تغییر می‌‌کند. آن وقت نه تنها در بعد [[معرفت]] [[تشریعی]]، [[امام]]{{ع}} را معادل [[پیامبر]]{{صل}} و [[مطاع]] مطلق می‌‌داند بلکه از ابعاد [[تکوینی]] نیز خود را به نحوی مرتبط با او و بلکه ناگزیر و [[مضطر]] به [[امام]]{{ع}} می‌‌بیند.
*اما وقتی [[انسان]] به این [[باور قلبی]] رسید که [[امام عصر]]{{ع}} قبل از آنکه یک [[رهبر دینی]] و [[سیاسی]] باشد، سر رشته‌دار [[نظام هستی]] و واسطه میان خلق و [[خالق]] است، آنگاه زاویه دید او تغییر می‌‌کند. آن وقت نه تنها در بعد [[معرفت]] [[تشریعی]]، [[امام]]{{ع}} را معادل [[پیامبر]]{{صل}} و [[مطاع]] مطلق می‌‌داند بلکه از ابعاد [[تکوینی]] نیز خود را به نحوی مرتبط با او و بلکه ناگزیر و [[مضطر]] به [[امام]]{{ع}} می‌‌بیند.
*با پیدایش چنین نگرش و احساس مبارکی، [[عشق]] [[امام]] خواهی، در درون او پدید می‌‌آید و برای سیراب شدن این [[حس]] و [[نیاز]]، نه تنها خود بسوی [[امام]]، رو می‌‌آورند بلکه روی‌کرد به سوی [[حجت]] عصر را تنها راه که بدیلی برای آن وجود ندارد، می‌‌داند و نسبت به آن وجود [[مقدس]] به عنوان یگانه [[پناه]] خویش می‌‌نگرد.
*با پیدایش چنین نگرش و احساس مبارکی، [[عشق]] [[امام]] خواهی، در درون او پدید می‌‌آید و برای سیراب شدن این [[حس]] و [[نیاز]]، نه تنها خود بسوی [[امام]]، رو می‌‌آورند بلکه روی‌کرد به سوی [[حجت]] عصر را تنها راه که بدیلی برای آن وجود ندارد، می‌‌داند و نسبت به آن وجود [[مقدس]] به عنوان یگانه [[پناه]] خویش می‌‌نگرد.
*ازاین‌رو، برای اینکه در [[حوزه]] [[معرفتی]]، ذهن [[مردم]] دچار [[انحراف]] [[سطحی‌نگری]] در [[امام‌شناسی]] نگردد و [[امام]]{{ع}} را با مقیاس‌های متعارف در مورد یک [[رهبر]] [[سیاسی]] و زعیم [[حکومتی]]، نسنجند، می‌‌باید با نگرش [[کلامی]] به این موضوع بنگرند یعنی می‌‌باید توجهات و نگاه‌ها به سمت [[شئون]] [[تکوینی]] و [[جایگاه]] ولائی [[امام]]{{ع}} در [[عالم هستی]]، معطوف گردد زیرا [[شئون]] [[تشریعی]] و [[موقعیت]] [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[امام]]{{ع}}، امری اعتباری برخواسته از [[شئون]] [[حقیقی]] و [[تکوینی]] [[مقام امامت]] است.
*ازاین‌رو، برای اینکه در حوزه [[معرفتی]]، ذهن [[مردم]] دچار [[انحراف]] [[سطحی‌نگری]] در [[امام‌شناسی]] نگردد و [[امام]]{{ع}} را با مقیاس‌های متعارف در مورد یک [[رهبر]] [[سیاسی]] و زعیم [[حکومتی]]، نسنجند، می‌‌باید با نگرش [[کلامی]] به این موضوع بنگرند یعنی می‌‌باید توجهات و نگاه‌ها به سمت [[شئون]] [[تکوینی]] و [[جایگاه]] ولائی [[امام]]{{ع}} در [[عالم هستی]]، معطوف گردد زیرا [[شئون]] [[تشریعی]] و [[موقعیت]] [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[امام]]{{ع}}، امری اعتباری برخواسته از [[شئون]] [[حقیقی]] و [[تکوینی]] [[مقام امامت]] است.
*با چنین نگاهی، معلوم می‌‌شود که [[امام عصر]]{{ع}} ضمن اینکه یک [[رهبر الهی]] و زعیم [[دینی]] [[سیاسی]] است، [[فرمانروا]] و [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] نیز هست. او هم [[ولی نعمت]] و واسطه فیوضات [[الهی]] و [[برکات]] زمینی و آسمانی است و هم مایه تداوم حیات و بقاء [[عالم هستی]] است {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}<ref>آن [[امام]] قائمی که [[امیدها]] و چشم‌ها در [[انتظار]] آمدن او دوخته شده است، کسی که به [[برکت]] وجود او [[جهان هستی]] [[باقی]] و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».</ref>.
*با چنین نگاهی، معلوم می‌‌شود که [[امام عصر]]{{ع}} ضمن اینکه یک [[رهبر الهی]] و زعیم [[دینی]] [[سیاسی]] است، [[فرمانروا]] و [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] نیز هست. او هم [[ولی نعمت]] و واسطه فیوضات [[الهی]] و [[برکات]] زمینی و آسمانی است و هم مایه تداوم حیات و بقاء [[عالم هستی]] است {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}<ref>آن [[امام]] قائمی که [[امیدها]] و چشم‌ها در [[انتظار]] آمدن او دوخته شده است، کسی که به [[برکت]] وجود او [[جهان هستی]] [[باقی]] و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».</ref>.
*با این نگرش [[معرفتی]]، زمینه برای طرح سایر مباحث [[امامت و مهدویت]]، هموار می‌‌گردد آنگاه تفاوت جوهری [[امامت]] [[شیعی]] با [[خلافت]] و [[سلطنت]] [[سنی]]، [[آشکار]] و برملا گردیده و برای هر [[انسان]] منصف و اهل [[فکری]]، روشن می‌‌شود که ویژگی "[[عصمت]]"، اولین شرط [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} محسوب می‌‌گردد. این حداقل [[معرفت]]، با نگرش [[کلامی]] [[شیعی]]، قابل حصول است.
*با این نگرش [[معرفتی]]، زمینه برای طرح سایر مباحث [[امامت و مهدویت]]، هموار می‌‌گردد آنگاه تفاوت جوهری [[امامت]] [[شیعی]] با [[خلافت]] و [[سلطنت]] [[سنی]]، [[آشکار]] و برملا گردیده و برای هر [[انسان]] منصف و اهل [[فکری]]، روشن می‌‌شود که ویژگی "[[عصمت]]"، اولین شرط [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} محسوب می‌‌گردد. این حداقل [[معرفت]]، با نگرش [[کلامی]] [[شیعی]]، قابل حصول است.
خط ۴۵: خط ۴۵:
==[[تفسیر]] صحیح مفاهیم و آموزه‌های [[مهدویت]]==
==[[تفسیر]] صحیح مفاهیم و آموزه‌های [[مهدویت]]==
*مفاهیم و آموزه‌های مطرح در مقوله [[مهدویت]] نظیر: [[غیبت]]، [[انتظار]]، ارتباط و [[ملاقات]]، [[علائم]] و [[شرایط ظهور]]، [[زمان ظهور]] و... هرکدام همانند سایر [[آموزه‌های دینی]]، به [[تبیین]] صحیح و مستند و [[تفسیر]] کارشناسانه‌ای، [[نیاز]] دارد به گونه که هر گونه سوء برداشت نسبت به آن، موجب بروز [[بدعت‌ها]] و [[انحرافات]] و پیدایش [[فرقه‌ها]] ونحله می‌‌گردد. چه اینکه [[اکثریت]] [[فرقه‌های انحرافی]] موجود، در اثر [[انحراف]] درباب [[مهدویت]]، بروز و [[ظهور]] نموده است.
*مفاهیم و آموزه‌های مطرح در مقوله [[مهدویت]] نظیر: [[غیبت]]، [[انتظار]]، ارتباط و [[ملاقات]]، [[علائم]] و [[شرایط ظهور]]، [[زمان ظهور]] و... هرکدام همانند سایر [[آموزه‌های دینی]]، به [[تبیین]] صحیح و مستند و [[تفسیر]] کارشناسانه‌ای، [[نیاز]] دارد به گونه که هر گونه سوء برداشت نسبت به آن، موجب بروز [[بدعت‌ها]] و [[انحرافات]] و پیدایش [[فرقه‌ها]] ونحله می‌‌گردد. چه اینکه [[اکثریت]] [[فرقه‌های انحرافی]] موجود، در اثر [[انحراف]] درباب [[مهدویت]]، بروز و [[ظهور]] نموده است.
*ازاین‌رو، [[فهم]] و [[تفسیر]] صحیح مسائل [[مهدویت]]، و مرزبندی میان [[حقیقت]] و [[خرافه]] از یکسو، [[شناخت]] آفات وخرافات و مقابله با آن از سوی دیگر، از مهم‌ترین بایسته‌ها در [[حوزه]] [[مهدویت‌پژوهی]] است. روشن است که این [[رسالت]] مهم یعنی؛ [[فهم]] صحیح و [[تبیین]] و [[تفسیر]] مستند و [[علمی]] مباحث [[مهدویت]] در قدم اول، متوجه کارشناسان مباحث [[مهدویت]] و مراکز [[علمی]]-[[فرهنگی]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۸.</ref>
*ازاین‌رو، [[فهم]] و [[تفسیر]] صحیح مسائل [[مهدویت]]، و مرزبندی میان [[حقیقت]] و [[خرافه]] از یکسو، [[شناخت]] آفات وخرافات و مقابله با آن از سوی دیگر، از مهم‌ترین بایسته‌ها در حوزه [[مهدویت‌پژوهی]] است. روشن است که این [[رسالت]] مهم یعنی؛ [[فهم]] صحیح و [[تبیین]] و [[تفسیر]] مستند و [[علمی]] مباحث [[مهدویت]] در قدم اول، متوجه کارشناسان مباحث [[مهدویت]] و مراکز [[علمی]]-[[فرهنگی]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۸.</ref>


==عوامل آفت‌زا==
==عوامل آفت‌زا==
خط ۵۹: خط ۵۹:
*عامل دوم آفت‌زا، نگرش روشنفکر گرایانه و بدور از [[تعبد]] نسبت به مباحث [[مهدویت]] است. این رویکرد از این جهت مخرب و زیان‌آور است که بعضی به جای اینکه [[اندیشه مهدویت]] را با مبانی [[عقلانی]] و [[کلامی]]، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند، با مقیاس‌های متعارف رایج در میان [[مردم]] و...جنبه‌های [[سیاسی]] [[حکومتی]] [[اندیشه مهدویت]] را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهند که این رویکرد پیامدهای خطرناکی را به دنبال خواهدداشت.
*عامل دوم آفت‌زا، نگرش روشنفکر گرایانه و بدور از [[تعبد]] نسبت به مباحث [[مهدویت]] است. این رویکرد از این جهت مخرب و زیان‌آور است که بعضی به جای اینکه [[اندیشه مهدویت]] را با مبانی [[عقلانی]] و [[کلامی]]، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند، با مقیاس‌های متعارف رایج در میان [[مردم]] و...جنبه‌های [[سیاسی]] [[حکومتی]] [[اندیشه مهدویت]] را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهند که این رویکرد پیامدهای خطرناکی را به دنبال خواهدداشت.
*تبعات منفی این نوع نگرش این است که از یک‌سو، [[اندیشه]] [[مهدوی]] و [[فرهنگ انتظار]]، در اذهان مخاطبان، در حد یک [[اندیشه سیاسی]] [[اجتماعی]] چون دیگر اندیشه‌های [[اجتماعی]] –که جای صدها چون و چرا و نقض و ابرام در آن وجود دارد- تنزل داده و رفته رفته [[مردم]] رانسبت به حتمیت و قطعیت [[واقعه ظهور]] و نیز کارآمدی آن، دچار تردید می‌‌کند و از سوی دیگر [[اندیشه مهدویت]] را از همه پشتوانه‌های غیبی و [[الهی]] آن، تهی ساخته و [[امام مهدی]]{{ع}} را در قالب [[رهبر]] یک جنبش [[اجتماعی]] که همانند هر [[رهبر]] [[اجتماعی]] دیگر، گرفتار ساز و کار پذیرفته‌ شده [[جوامع بشری]] است، مجسم می‌‌سازد<ref>انتظار، بایدها و نبایدها، ص۱۱۷.</ref>.
*تبعات منفی این نوع نگرش این است که از یک‌سو، [[اندیشه]] [[مهدوی]] و [[فرهنگ انتظار]]، در اذهان مخاطبان، در حد یک [[اندیشه سیاسی]] [[اجتماعی]] چون دیگر اندیشه‌های [[اجتماعی]] –که جای صدها چون و چرا و نقض و ابرام در آن وجود دارد- تنزل داده و رفته رفته [[مردم]] رانسبت به حتمیت و قطعیت [[واقعه ظهور]] و نیز کارآمدی آن، دچار تردید می‌‌کند و از سوی دیگر [[اندیشه مهدویت]] را از همه پشتوانه‌های غیبی و [[الهی]] آن، تهی ساخته و [[امام مهدی]]{{ع}} را در قالب [[رهبر]] یک جنبش [[اجتماعی]] که همانند هر [[رهبر]] [[اجتماعی]] دیگر، گرفتار ساز و کار پذیرفته‌ شده [[جوامع بشری]] است، مجسم می‌‌سازد<ref>انتظار، بایدها و نبایدها، ص۱۱۷.</ref>.
*بنابراین خرافه‌زدایی و نیز مقابله با نگرش‌های روشن‌گرایانه افراطی در [[حوزه]] [[مباحث مهدوی]] از بایسته‌های [[تفکر]] [[انتظار سازنده]] و فعال به شمار می‌‌آید<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۹-۱۳۰.</ref>.
*بنابراین خرافه‌زدایی و نیز مقابله با نگرش‌های روشن‌گرایانه افراطی در حوزه [[مباحث مهدوی]] از بایسته‌های [[تفکر]] [[انتظار سازنده]] و فعال به شمار می‌‌آید<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۹-۱۳۰.</ref>.


==[[پیراستگی]] و [[تقوی]] پیشگی==
==[[پیراستگی]] و [[تقوی]] پیشگی==
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
==[[زمینه‌سازی]]==
==[[زمینه‌سازی]]==
*[[ظهور]] و [[انقلاب]] [[امام]] [[مهدوی]]{{ع}}، موجب دگرگونی و تغییرات فراگیر و جهانی است که باهدف [[حاکمیت]] "[[توحید]]" و گسترش "[[عدالت]]" بوقوع خواهند پیوست. چنین [[انقلاب]] عظیمی، از بعد کیفی و کمی (عده [[وعده]]) زمینه‌ها، امکانات و بسترهای خاصی را می‌‌طلبند که باید فراهم‌سازی شود. بدیهی است تازمانی که بستر و زمینه‌های چنین دگرگونی [[عظیم]] و [[فراگیری]] ایجاد نشود، [[انقلاب جهانی]] [[مهدوی]] بوقوع نخواهند پیوست.
*[[ظهور]] و [[انقلاب]] [[امام]] [[مهدوی]]{{ع}}، موجب دگرگونی و تغییرات فراگیر و جهانی است که باهدف [[حاکمیت]] "[[توحید]]" و گسترش "[[عدالت]]" بوقوع خواهند پیوست. چنین [[انقلاب]] عظیمی، از بعد کیفی و کمی (عده [[وعده]]) زمینه‌ها، امکانات و بسترهای خاصی را می‌‌طلبند که باید فراهم‌سازی شود. بدیهی است تازمانی که بستر و زمینه‌های چنین دگرگونی [[عظیم]] و [[فراگیری]] ایجاد نشود، [[انقلاب جهانی]] [[مهدوی]] بوقوع نخواهند پیوست.
*منظور از "[[زمینه‌سازی]]" در اینجا، صرفاً باید‌های تکلیفی در [[حوزه]] [[وظایف]] شرعی نیست بلکه مراد مجموعه گزاره‌ها، [[اندیشه‌ها]]، طرح‌ها، کارکردها، ساز و [[کارها]]، دستورالعمل‌ها، رویکردها، و دیگر عواملی است که نسبت به پدیده [[ظهور]]، جنبه‌ای تمهیدی داشته و به نحوی از عوامل مؤثر در [[تعجیل]] [[ظهور]] به شمار می‌‌آید.
*منظور از "[[زمینه‌سازی]]" در اینجا، صرفاً باید‌های تکلیفی در حوزه [[وظایف]] شرعی نیست بلکه مراد مجموعه گزاره‌ها، [[اندیشه‌ها]]، طرح‌ها، کارکردها، ساز و [[کارها]]، دستورالعمل‌ها، رویکردها، و دیگر عواملی است که نسبت به پدیده [[ظهور]]، جنبه‌ای تمهیدی داشته و به نحوی از عوامل مؤثر در [[تعجیل]] [[ظهور]] به شمار می‌‌آید.
*در قسمت‌های قبل، برخی از بایسته‌ها، [[وظایف]] و دستورالعمل‌های [[عصر انتظار]] و مخصوصاً موضوع [[آمادگی]] و ابعاد فردی و [[اجتماعی]] آن، [[تبیین]] گردید. آنچه در این نوشتار، محور بحث ما است، موضوع "[[زمینه‌سازی]]" و نقش آن در رابطه با مسأله [[ظهور]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۸.</ref>.
*در قسمت‌های قبل، برخی از بایسته‌ها، [[وظایف]] و دستورالعمل‌های [[عصر انتظار]] و مخصوصاً موضوع [[آمادگی]] و ابعاد فردی و [[اجتماعی]] آن، [[تبیین]] گردید. آنچه در این نوشتار، محور بحث ما است، موضوع "[[زمینه‌سازی]]" و نقش آن در رابطه با مسأله [[ظهور]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۸.</ref>.


==رابطه [[زمینه‌سازی]] و [[ظهور]]==
==رابطه [[زمینه‌سازی]] و [[ظهور]]==
*موضوع "[[زمینه‌سازی]]" و "[[ظهور]]"، دارای ارتباط و پیوند انفکاک ناپذیری است که این ارتباط بر پایه یک تحلیل [[فلسفی]] [[کلامی]] در مورد ساختار [[فکری]] و عملی [[انسان]] و [[حوزه]] تأثیرگذاری درونی و پیرامونی عنصر "[[اراده]]" و "[[اخیار]]" در شکل‌گیری حیات [[انسانی]]، [[استوار]] است.
*موضوع "[[زمینه‌سازی]]" و "[[ظهور]]"، دارای ارتباط و پیوند انفکاک ناپذیری است که این ارتباط بر پایه یک تحلیل [[فلسفی]] [[کلامی]] در مورد ساختار [[فکری]] و عملی [[انسان]] و حوزه تأثیرگذاری درونی و پیرامونی عنصر "[[اراده]]" و "[[اخیار]]" در شکل‌گیری حیات [[انسانی]]، [[استوار]] است.
*براساس این تحلیل، باتوجه به گستردگی [[حوزه]] تأثیرگذاری و نفوذ [[انسان]] در این عالم، رویکرد مثبت [[انسان]] و [[اراده]] و خواست جمعی [[بشر]]، در تحقق امر [[ظهور]]، تأثیر تام دارد. با این پیش فرض که اصل [[اختیار]] و [[آزادی]] عمل [[انسان]] در [[انتخاب]] راه و عملکرد خویش و نقش تعیین‌کننده وی در تغییر [[سرنوشت]] خود، امری پذیرفته شده و بدیهی است که هر [[انسانی]] به طوری [[فطری]] این حالت را در وجود خود احساس می‌‌کند و می‌‌یابد. چه اینکه این اصل و شیوه، مقتضای [[حکمت]] و [[سنت الهی]] در مورد [[انسان]] و خط سیر او نیز هست. [[انسانی]] که [[خداوند]] [[حکیم]] [[خلقت]] او را، آمیزه‌ای از [[تعقل]]، [[آگاهی]]، [[اراده]] و [[اختیار]] قرار داده است، تشخیص راه از [[چاه]] و تعیین مسیر [[زندگی]] و ایجاد تغییر در آن را نیز به خود او واگذار نموده است.
*براساس این تحلیل، باتوجه به گستردگی حوزه تأثیرگذاری و نفوذ [[انسان]] در این عالم، رویکرد مثبت [[انسان]] و [[اراده]] و خواست جمعی [[بشر]]، در تحقق امر [[ظهور]]، تأثیر تام دارد. با این پیش فرض که اصل [[اختیار]] و [[آزادی]] عمل [[انسان]] در [[انتخاب]] راه و عملکرد خویش و نقش تعیین‌کننده وی در تغییر [[سرنوشت]] خود، امری پذیرفته شده و بدیهی است که هر [[انسانی]] به طوری [[فطری]] این حالت را در وجود خود احساس می‌‌کند و می‌‌یابد. چه اینکه این اصل و شیوه، مقتضای [[حکمت]] و [[سنت الهی]] در مورد [[انسان]] و خط سیر او نیز هست. [[انسانی]] که [[خداوند]] [[حکیم]] [[خلقت]] او را، آمیزه‌ای از [[تعقل]]، [[آگاهی]]، [[اراده]] و [[اختیار]] قرار داده است، تشخیص راه از [[چاه]] و تعیین مسیر [[زندگی]] و ایجاد تغییر در آن را نیز به خود او واگذار نموده است.
*براین اساس، حادثه [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} و تأخیر و [[تعجیل]] در آن، امری است که ارتباط تنگاتنگ با نحوه‌ای تعامل [[جامعه]] با این موضوع دارد. به همین جهت دربحث از [[زمینه‌سازی ظهور]] و بررسی عوامل مؤثر در تحقق این رخداد مهم، توجه کافی به این مطلب ضروری است که مسأله [[ظهور]] با حرکت اختیاری [[انسان‌ها]] و نوع تعامل آنان با این موضوع، دخالت جدی دارد زیرا براساس اصل یاد شده، [[رخداد ظهور]] پدیده نیست که جدای از شرایط [[حاکم]] بر فضای [[فکری]] و [[اجتماعی]] [[بشر]]، شکل گیرد و [[اراده]] و خواست [[جامعه انسانی]] در آن نقشی نداشته باشد بلکه موضوع "[[ظهور]]"، پیوند محکم و ناگسستنی با مسأله "[[زمینه‌سازی]]" دارد.
*براین اساس، حادثه [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} و تأخیر و [[تعجیل]] در آن، امری است که ارتباط تنگاتنگ با نحوه‌ای تعامل [[جامعه]] با این موضوع دارد. به همین جهت دربحث از [[زمینه‌سازی ظهور]] و بررسی عوامل مؤثر در تحقق این رخداد مهم، توجه کافی به این مطلب ضروری است که مسأله [[ظهور]] با حرکت اختیاری [[انسان‌ها]] و نوع تعامل آنان با این موضوع، دخالت جدی دارد زیرا براساس اصل یاد شده، [[رخداد ظهور]] پدیده نیست که جدای از شرایط [[حاکم]] بر فضای [[فکری]] و [[اجتماعی]] [[بشر]]، شکل گیرد و [[اراده]] و خواست [[جامعه انسانی]] در آن نقشی نداشته باشد بلکه موضوع "[[ظهور]]"، پیوند محکم و ناگسستنی با مسأله "[[زمینه‌سازی]]" دارد.
*این ترتب و [[پیوستگی]] موجود میان "[[زمینه‌سازی]]" و "[[ظهور]]"، و ارتباط دو سویه میان آن دو، همانند ارتباط تعاملی رایج در میان سایر پدیده‌هایی است که ارتباط سیستمی و ترتبی میان آنها [[حاکم]] است.
*این ترتب و [[پیوستگی]] موجود میان "[[زمینه‌سازی]]" و "[[ظهور]]"، و ارتباط دو سویه میان آن دو، همانند ارتباط تعاملی رایج در میان سایر پدیده‌هایی است که ارتباط سیستمی و ترتبی میان آنها [[حاکم]] است.

نسخهٔ ‏۲۳ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۴

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

حداقل نصاب معرفت

  1. امام(ع) معادل و هم‌وزن پیامبر‌اند در همه شئون ولائی غیر از شأن نبوت.
  2. این شناخت صرفاً با معرفت شیعی و دیدگاه کلامی امامیه، قابل حصول است که خلفای بلافصل پیامبر(ص) را در دوازده امام معصوم(ع) منحصر می‌‌دانند چون خاستگاه واقعی امامت و خلافت، فقط در بینش کلامی شیعه، عینیت و تبلور می‌‌یابد نه در غیر آن.

ارکان معرفت حداقلی

  1. اعتقاد به ضرورت وجود امام و حجت الهی در هر عصری.
  2. اعتقاد به تولد و حیات بالفعل امام عصر(ع).
  3. اعتقاد به مقام امامت و ولایت امام عصر(ع).
  4. اعتقاد به غیبت امام عصر(ع) در حال حاضر.
  5. اعتقاد به ظهور امام عصر(ع) در آینده برای حاکمیت دین و گسترش عدالت در جهان.
  • این عناصر پنج‌گانه، حداقل نصاب معرفتی است که بدون آن و یا تردید در هر کدام از این موارد، موجب عدم معرفت صحیح در حوزه امام‌شناسی بوده و حرکت در جاده انتظار را، ناممکن می‌‌نماید[۵]

روش‌شناسی معرفت امام عصر(ع)

تفسیر صحیح مفاهیم و آموزه‌های مهدویت

عوامل آفت‌زا

  • آسیب‌ها و آفات مختلفی وجود دارد که می‌‌تواند بسط و ترویج فرهنگ مهدوی در جامعه شیعی را، با چالش و رکود مواجه نماید. از این میان می‌‌توان به دوعامل مهم آفت‌زا، اشاره نمود. این دو عامل- که از نگرش افراطی و تفریطی نسبت به مسائل مهدویت ناشی می‌‌شود- یکی سطحی‌نگری، دوم روشن‌فکرمآبی است که هرکدام، پیامدها و تبعات منفی فراوانی را می‌‌تواند دربرداشته باشد.

سطحی‌نگری

  • سطحی‌نگری و عوام‌گرایی در طرح مسائل مهدویت، عامل مخربی است که اندیشه مهدویت و انتظار را از محتوای اصیل و سازنده آن تهی نموده و اذهان عمومی را از توجه به مفاهیم و اهداف متعالی اندیشه انتظار، بازمی‌دارد و به سمت خرافه‌گرایی، کج‌اندیشی و انحراف، سوق می‌‌دهد.
  • تفکر خرافه‌گرایی معمولاً در میان طیف افراد کم‌سواد و سطحی که درک و کشش ذهنی‌شان از تحلیل مفاهیم عمیق و سازنده‌ای اندیشه مهدویت عاجزاند، بیشتر زمینه رشد پیدا می‌‌کند. برخی در قالب مداحی‌های بی‌محتوا، برخی دیگر با ریاضت‌کشی‌های بی‌وجه و گروهی دیگر در قالب کتاب‌های داستانی و جمع‌آوری نقلیات رطب و یابس از رؤیاها و نقل ملاقات‌های ضعیف، با رهنمون روش‌های خاصی نظیر: ختم‌گیری، چله‌نشینی، اذکار و اوراد و... برای حصول ملاقات و تشرف به حضور حضرت، موجب رونق دادن بازار داستان سرایی و نقل تشرفات و رؤیاها می‌‌شوند. غافل از اینکه موضوع تشرف به محضر حضرت یک امری روشمند نیست تا کسی با خواندن فلان دعا و یا ورد خاصی با فرمول معینی، حتما به حضور امام(ع) شرفیاب شوند. در حالی‌ که براساس توقیع شریف حضرت به آخرین نائب خاص‌اش (علی بن محمد سمری)، بنا نیست در زمان غیبت کبری، امام(ع) با کسی و یا کسانی در حال مراوده و رفت و آمد آشکار باشد و یا دفتر ملاقات خصوصی برای کسی داشته باشد.
  • آنچه موجب رونق بازار نقلیات و حکایات‌نویسی شده است، عوام‌گرایی، برخورد سلیقه‌ای و درآمد‌های مالی این‌گونه کتاب‌ها است که به خاطر جنبه داستانی بودن آن، در میان قشر عوام، پرفروش و پرمخاطب نیز هست. برخی از این نقلیات به حدی خفیف و بی‌اساس است که با اندک تأملی، رنگ و بوی ریا و تظاهر و دور از واقعیت داشتن آن، به خوبی مشهود است.
  • بدون شک، شیوع بی‌رویه این‌گونه افکار سست و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن اعتقادات مردم و غفلت از جنبه‌های سازنده و محتوای اصیل اندیشه مهدویت، خواهند بود و تبعات زیان‌باری را بدنبال خوهند داشت.
  • البته ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که راه تشرف به محضر امام زمان(ع) در عصر غیبت، مسدود نیست و تواتر اجمالی اخبار تشرفات اشخاص ثقه و اهل ورع و تقوی، دلیل قطعی بر وقوع تشرفات است اما باید توجه داشت که این امکان یعنی توفیق شرفیابی به محضر حضرت(ع) در مواردی است که خداوند بنا به مصالح خاصی، اذن تشرف بدهند تا طبق صلاحدید حضرت، کسی به چنین فیضی نائل شوند.
  • ولی آنچه بزرگان و علمای شیعه بر آن تقریباً اتفاق‌نظر دارند، این است که در زمان غیبت کبری، اصل بر عدم ارتباط است و پذیرش ادعای ملاقات از سوی کسی نیاز به دلیل و قرینه اطمینان‌آور دارد و در غیر این صورت ادعای ملاقات، قابل پذیرش نمی‌باشد.

روشن‌فکرمآبی

پیراستگی و تقوی پیشگی

ثبات قدم در شدائد و امتحانات

  • منتظر باید استحکام ایمان و ثبات قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و مصیبت‌ها از کوره در نرود و بتواند این رسالت سنگین را به دوش بگیرد. این استحکام و پختگی نیز، ازمعرفت، و آگاهی از وسعت توانائی و ظرفیت وجودی خویش، نشأت می‌‌گیرد به همین جهت مهم‌ترین دعا و خواسته انسان منتظر از خداوند، طلب معرفت و فزونی شناخت امام و حجت حاضر است: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ...». خدایا! خودت را به من بشناسان و ثبات قدم را می‌خواهد: «ثَبِّتْنِي عَلَى دِينِكَ». کم‌توقعی و صبر را می‌خواهد: «صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ». منتظر باید از چنان روحیه‌ای برخودار باشد که همراه رنج‌ها و سختی‌ها، راحتی‌ها را داشته باشد؛ زیرا که در زمان غیبت، مردم مورد سخت‌ترین امتحانات قرار می‌گیرند و زیر و رو می‌شوند.
  • امام صادق(ع) می‌فرماید: "این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از یأس و ناامیدی از دیگران"[۲۵]، نه به خدا سوگند، امر ظهور به وقوع نخواهند پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، آشکار نشود و صف‌بندی‌ها مشخص نگردد. امام رضا(ع) در این مورد می‌فرماید: "ظهور زمانی رخ خواهد داد که مردم از دیگر راه‌ها، ناامید شوند"[۲۶].
  • وقتی یکی از یاران امام باقر(ع) از حضرت سؤال می‌‌کند: یابن رسول الله فرج شما کی حاصل می‌‌شود؟ امام در پاسخ می‌‌فرماید: "هیهات فرج ما نرسد تا غربال شوید، باز هم غربال شوید و باز هم غربال شوید تا اینکه کدرها برود و صافی‌ها بماند"[۲۷].
  • در جای دیگر حضرت می‌‌فرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در دل می‌‌پرورانید! بخدا سوگند بدان‌چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در غربال امتحان تکان سختی بخورید و در این امتحان آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا سوگند این آرزو عملی نخواهند شد مگر بعد از یأس و ناامیدی و تا زمانی که افراد شقی، شقاوتش را و افراد اهل سعادت، لیاقت و صلاحیتش را آشکار سازد"[۲۸].
  • در بعضی از نقل‌ها به جای «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ» تعبیر «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ»[۲۹] آمده است یعنی گردن کشیدن و با حرص و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای مردم برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، کلام امام باقر(ع) بیانگر این حقیقت است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دست‌رسی نخواهند بود بلکه به پختگی و استقامت نیاز دارد و این پختگی و استقامت، امری است لازم که باید در دوران انتظار حاصل شود زیرا انتظار ظهور حضرت حجت(ع) بدون چنین پختگی و عزم عمومی در مهیاسازی زمینه‌های ظهور، فریادی است بی‌پاسخ و خداوند این نعمت بزرگ را، بدون هزینه‌های سنگین و امتحانات سخت، به جامعه بشری هدیه نخواهند کرد.
  • نکته قابل توجه و تکان‌دهنده در این روایت این است که در این غربال، کثرت ریزش‌ها به حدی است که اندک‌اند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این غربال، سقوط ننمایند.
  • امام رضا(ع) سوگند یاد می‌‌کند می‌‌فرماید: "قسم بخدا آنچه در انتظار رسیدن آن‌اید فرا نخوهند رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی پاک گردد"[۳۰]. در این آزمون چندان کسی از شما باقی نمی‌مانند! آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ»؛ آیا گمان کرده‌اید رها گذاشته می‌‌شوید و خداوند شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل صبر را از میان شما، بازشناساند؟ در این حدیث، خطاب حضرت به شیعیان «وَ لَا يَبْقَى مِنْكُمْ»، هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به اهل بیت(ع) و از گروه خودی‌ها و خواص، می‌‌شمارند. با این تعبیر، حضرت امتحان آنان دشوارتر و رسالت آنان را در عصر غیبت، سنگین از دیگران ذکر نموده است[۳۱].

آمادگی

  1. آمادگی عمومی، که به قوم و ملیت و مذهب و جغرافیای خاصی تعلق ندارد بلکه به نوع بشر و رویکرد جهانی مرتبط می‌‌باشد.
  2. آمادگی خاص، که بنا به اقتضای مذهب و پیوند اعتقادی پیروان و منتظران خاص حضرت(ع)، به جامعه شیعی پیوند دارد.

آمادگی عمومی

آمادگی‌های خاص

زمینه‌سازی

رابطه زمینه‌سازی و ظهور

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۱۹.
  2. «أَدْنَى مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِيِّ إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لَهُ فِي كُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَيْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ... وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ»؛ کفایة الاثر، ص۲۶۳، بحار الانوار، ج ۴، ص۵۵ و ج۳۶، ص۴۰۷.
  3. «فَمَنْ ذَا الَّذِي يَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ وَ يُمْكِنُهُ اخْتِيَارُهُ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ حَسَرَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ... عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ»؛ کافی، ج۱، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۲۴.
  4. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۱-۱۲۲.
  5. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۲.
  6. آن امام قائمی که امیدها و چشم‌ها در انتظار آمدن او دوخته شده است، کسی که به برکت وجود او جهان هستی باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».
  7. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛ الغیبه نعمانی، ص۱۷۰؛ المصباح المتهجد، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۷؛ ج ۵۳، ص۱۸۷.
  8. «فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟»
  9. «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»؛ شرح احقاق الحق، ج۱۱، ص۵۹۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۹ وج ۵، ص۳۱۲ و ج۲۳، ص ۸۳-۹۳.
  10. «وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّى يَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَا يَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرِ أَوْ تَأَخُّرُهُ وَ مَنْ مَاتَ عَارِفاً لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ»؛ المحاسن، ج۱، ص۱۵۶؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۸؛ ج۲۳، ص ۷۸؛ ج۲۷، ص۱۲۷.
  11. «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۳۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۶.
  12. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۲-۱۲۴.
  13. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۸.
  14. انتظار، بایدها و نبایدها، ص۱۱۷.
  15. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۹-۱۳۰.
  16. «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ کمال الدین، ج۱، ب۲۵، ح۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.
  17. در بعضی از نقل‌ها «وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ» دارد.
  18. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ... فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛ الغیبه نعمانی، ص۲۰۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی، ج۳، ص۲۱۷.
  19. "ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید" سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  20. «اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۵، ص۶۶.
  21. «فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ يَتَجَنَّبُ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  22. «فَإِنَّ أَمْرَنَا بَغْتَةٌ فُجَاءَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنْجِيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَةٍ»
  23. مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ (دعای امام زمان(ع)).
  24. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۰-۱۳۲.
  25. «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱.
  26. «إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰؛ میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۸۳.
  27. «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.
  28. «هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.
  29. الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.
  30. « أَمَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحَّصُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ!»؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۶.
  31. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۲-۱۳۳.
  32. ر.ک: فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شماره ۱۶، ص ۱۷۹.
  33. کافی، ج۲، ص۱۹۰.
  34. "و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.
  35. "بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  36. "و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.
  37. انتظار پویا، ص۲۷.
  38. "و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد" سوره انفال، آیه ۳۹.
  39. اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۲۳۳.
  40. الغیبه نعمانی، ص ۱۹۳.
  41. «كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ»؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۷۰.
  42. الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  43. "و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  44. "... که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  45. «لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  46. ر.ک: حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۸۴.
  47. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۵-۱۳۸.
  48. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸.
  49. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸-۱۳۹.