بایسته‌های ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '[اخلاق]] نیک' به 'اخلاق نیک')
جز (جایگزینی متن - 'نیاز' به 'نیاز')
خط ۲۹: خط ۲۹:
==روش‌شناسی [[معرفت امام عصر]]{{ع}}==
==روش‌شناسی [[معرفت امام عصر]]{{ع}}==
*موضوع مهم دیگری قابل طرح در مسأله [[امام‌شناسی]] و [[معرفت امام عصر]]{{ع}}، توجه به روش و راه حصول [[معرفت]] [[حضرت]]{{ع}} است.
*موضوع مهم دیگری قابل طرح در مسأله [[امام‌شناسی]] و [[معرفت امام عصر]]{{ع}}، توجه به روش و راه حصول [[معرفت]] [[حضرت]]{{ع}} است.
*آنچه در این رابطه اهمیت دارد، [[شناخت]] [[جایگاه]] [[تکوینی]] [[امام عصر]]{{ع}} در [[عالم هستی]] ازیکسو، احساس [[نیاز]] و [[اضطرار]] نسبت به آن [[حضرت]]، از سوی دیگر است؛ زیرا تا [[انسان]] [[جایگاه]] محوری [[امام]]{{ع}} در [[نظام هستی]] رادرک نکند، خود را [[نیازمند]] به [[امام]] نمی‌بیند و این [[حس]] را در درون خود نمی‌بیند و تا زمانی که [[ضرورت وجود امام]] را در [[حد]] [[اضطرار]]، احساس نکند، [[شئون]] ولائی و [[تشریعی]] [[امام]] را نیز [[درک]] نخواهند کرد تا [[مطاع]] او باشد و او را هم‌سنگ [[پیامبر]]{{صل}} بداند و [[رهبری]] او را بپذیرد و یا اگر هم می‌‌پذیرد، این پذیرش ناشی از [[تقلید]] است نه از روی [[بصیرت]] و [[خرد]] و تحقیق.
*آنچه در این رابطه اهمیت دارد، [[شناخت]] [[جایگاه]] [[تکوینی]] [[امام عصر]]{{ع}} در [[عالم هستی]] ازیکسو، احساس نیاز و [[اضطرار]] نسبت به آن [[حضرت]]، از سوی دیگر است؛ زیرا تا [[انسان]] [[جایگاه]] محوری [[امام]]{{ع}} در [[نظام هستی]] رادرک نکند، خود را [[نیازمند]] به [[امام]] نمی‌بیند و این [[حس]] را در درون خود نمی‌بیند و تا زمانی که [[ضرورت وجود امام]] را در [[حد]] [[اضطرار]]، احساس نکند، [[شئون]] ولائی و [[تشریعی]] [[امام]] را نیز [[درک]] نخواهند کرد تا [[مطاع]] او باشد و او را هم‌سنگ [[پیامبر]]{{صل}} بداند و [[رهبری]] او را بپذیرد و یا اگر هم می‌‌پذیرد، این پذیرش ناشی از [[تقلید]] است نه از روی [[بصیرت]] و [[خرد]] و تحقیق.
*اما وقتی [[انسان]] به این [[باور قلبی]] رسید که [[امام عصر]]{{ع}} قبل از آنکه یک [[رهبر دینی]] و [[سیاسی]] باشد، سر رشته‌دار [[نظام هستی]] و واسطه میان خلق و [[خالق]] است، آنگاه زاویه دید او تغییر می‌‌کند. آن وقت نه تنها در بعد [[معرفت]] [[تشریعی]]، [[امام]]{{ع}} را معادل [[پیامبر]]{{صل}} و [[مطاع]] مطلق می‌‌داند بلکه از ابعاد [[تکوینی]] نیز خود را به نحوی مرتبط با او و بلکه ناگزیر و [[مضطر]] به [[امام]]{{ع}} می‌‌بیند.
*اما وقتی [[انسان]] به این [[باور قلبی]] رسید که [[امام عصر]]{{ع}} قبل از آنکه یک [[رهبر دینی]] و [[سیاسی]] باشد، سر رشته‌دار [[نظام هستی]] و واسطه میان خلق و [[خالق]] است، آنگاه زاویه دید او تغییر می‌‌کند. آن وقت نه تنها در بعد [[معرفت]] [[تشریعی]]، [[امام]]{{ع}} را معادل [[پیامبر]]{{صل}} و [[مطاع]] مطلق می‌‌داند بلکه از ابعاد [[تکوینی]] نیز خود را به نحوی مرتبط با او و بلکه ناگزیر و [[مضطر]] به [[امام]]{{ع}} می‌‌بیند.
*با پیدایش چنین نگرش و احساس مبارکی، [[عشق]] [[امام]] خواهی، در درون او پدید می‌‌آید و برای سیراب شدن این [[حس]] و [[نیاز]]، نه تنها خود بسوی [[امام]]، رو می‌‌آورند بلکه روی‌کرد به سوی [[حجت]] عصر را تنها راه که بدیلی برای آن وجود ندارد، می‌‌داند و نسبت به آن وجود [[مقدس]] به عنوان یگانه [[پناه]] خویش می‌‌نگرد.
*با پیدایش چنین نگرش و احساس مبارکی، [[عشق]] [[امام]] خواهی، در درون او پدید می‌‌آید و برای سیراب شدن این [[حس]] و نیاز، نه تنها خود بسوی [[امام]]، رو می‌‌آورند بلکه روی‌کرد به سوی [[حجت]] عصر را تنها راه که بدیلی برای آن وجود ندارد، می‌‌داند و نسبت به آن وجود [[مقدس]] به عنوان یگانه [[پناه]] خویش می‌‌نگرد.
*ازاین‌رو، برای اینکه در حوزه [[معرفتی]]، ذهن [[مردم]] دچار [[انحراف]] [[سطحی‌نگری]] در [[امام‌شناسی]] نگردد و [[امام]]{{ع}} را با مقیاس‌های متعارف در مورد یک [[رهبر]] [[سیاسی]] و زعیم [[حکومتی]]، نسنجند، می‌‌باید با نگرش [[کلامی]] به این موضوع بنگرند یعنی می‌‌باید توجهات و نگاه‌ها به سمت [[شئون]] [[تکوینی]] و [[جایگاه]] ولائی [[امام]]{{ع}} در [[عالم هستی]]، معطوف گردد زیرا [[شئون]] [[تشریعی]] و [[موقعیت]] [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[امام]]{{ع}}، امری اعتباری برخواسته از [[شئون]] [[حقیقی]] و [[تکوینی]] [[مقام امامت]] است.
*ازاین‌رو، برای اینکه در حوزه [[معرفتی]]، ذهن [[مردم]] دچار [[انحراف]] [[سطحی‌نگری]] در [[امام‌شناسی]] نگردد و [[امام]]{{ع}} را با مقیاس‌های متعارف در مورد یک [[رهبر]] [[سیاسی]] و زعیم [[حکومتی]]، نسنجند، می‌‌باید با نگرش [[کلامی]] به این موضوع بنگرند یعنی می‌‌باید توجهات و نگاه‌ها به سمت [[شئون]] [[تکوینی]] و [[جایگاه]] ولائی [[امام]]{{ع}} در [[عالم هستی]]، معطوف گردد زیرا [[شئون]] [[تشریعی]] و [[موقعیت]] [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[امام]]{{ع}}، امری اعتباری برخواسته از [[شئون]] [[حقیقی]] و [[تکوینی]] [[مقام امامت]] است.
*با چنین نگاهی، معلوم می‌‌شود که [[امام عصر]]{{ع}} ضمن اینکه یک [[رهبر الهی]] و زعیم [[دینی]] [[سیاسی]] است، [[فرمانروا]] و [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] نیز هست. او هم [[ولی نعمت]] و واسطه فیوضات [[الهی]] و [[برکات]] زمینی و آسمانی است و هم مایه تداوم حیات و بقاء [[عالم هستی]] است {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}<ref>آن [[امام]] قائمی که [[امیدها]] و چشم‌ها در [[انتظار]] آمدن او دوخته شده است، کسی که به [[برکت]] وجود او [[جهان هستی]] باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».</ref>.
*با چنین نگاهی، معلوم می‌‌شود که [[امام عصر]]{{ع}} ضمن اینکه یک [[رهبر الهی]] و زعیم [[دینی]] [[سیاسی]] است، [[فرمانروا]] و [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] نیز هست. او هم [[ولی نعمت]] و واسطه فیوضات [[الهی]] و [[برکات]] زمینی و آسمانی است و هم مایه تداوم حیات و بقاء [[عالم هستی]] است {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}<ref>آن [[امام]] قائمی که [[امیدها]] و چشم‌ها در [[انتظار]] آمدن او دوخته شده است، کسی که به [[برکت]] وجود او [[جهان هستی]] باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:


==[[تفسیر]] صحیح مفاهیم و آموزه‌های [[مهدویت]]==
==[[تفسیر]] صحیح مفاهیم و آموزه‌های [[مهدویت]]==
*مفاهیم و آموزه‌های مطرح در مقوله [[مهدویت]] نظیر: [[غیبت]]، [[انتظار]]، ارتباط و [[ملاقات]]، [[علائم]] و [[شرایط ظهور]]، [[زمان ظهور]] و... هرکدام همانند سایر [[آموزه‌های دینی]]، به [[تبیین]] صحیح و مستند و [[تفسیر]] کارشناسانه‌ای، [[نیاز]] دارد به گونه که هر گونه سوء برداشت نسبت به آن، موجب بروز [[بدعت‌ها]] و [[انحرافات]] و پیدایش [[فرقه‌ها]] ونحله می‌‌گردد. چه اینکه [[اکثریت]] [[فرقه‌های انحرافی]] موجود، در اثر [[انحراف]] درباب [[مهدویت]]، بروز و [[ظهور]] نموده است.
*مفاهیم و آموزه‌های مطرح در مقوله [[مهدویت]] نظیر: [[غیبت]]، [[انتظار]]، ارتباط و [[ملاقات]]، [[علائم]] و [[شرایط ظهور]]، [[زمان ظهور]] و... هرکدام همانند سایر [[آموزه‌های دینی]]، به [[تبیین]] صحیح و مستند و [[تفسیر]] کارشناسانه‌ای، نیاز دارد به گونه که هر گونه سوء برداشت نسبت به آن، موجب بروز [[بدعت‌ها]] و [[انحرافات]] و پیدایش [[فرقه‌ها]] ونحله می‌‌گردد. چه اینکه [[اکثریت]] [[فرقه‌های انحرافی]] موجود، در اثر [[انحراف]] درباب [[مهدویت]]، بروز و [[ظهور]] نموده است.
*ازاین‌رو، [[فهم]] و [[تفسیر]] صحیح مسائل [[مهدویت]]، و مرزبندی میان [[حقیقت]] و [[خرافه]] از یکسو، [[شناخت]] آفات وخرافات و مقابله با آن از سوی دیگر، از مهم‌ترین بایسته‌ها در حوزه [[مهدویت‌پژوهی]] است. روشن است که این [[رسالت]] مهم یعنی؛ [[فهم]] صحیح و [[تبیین]] و [[تفسیر]] مستند و [[علمی]] مباحث [[مهدویت]] در قدم اول، متوجه کارشناسان مباحث [[مهدویت]] و مراکز [[علمی]]-[[فرهنگی]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۸.</ref>
*ازاین‌رو، [[فهم]] و [[تفسیر]] صحیح مسائل [[مهدویت]]، و مرزبندی میان [[حقیقت]] و [[خرافه]] از یکسو، [[شناخت]] آفات وخرافات و مقابله با آن از سوی دیگر، از مهم‌ترین بایسته‌ها در حوزه [[مهدویت‌پژوهی]] است. روشن است که این [[رسالت]] مهم یعنی؛ [[فهم]] صحیح و [[تبیین]] و [[تفسیر]] مستند و [[علمی]] مباحث [[مهدویت]] در قدم اول، متوجه کارشناسان مباحث [[مهدویت]] و مراکز [[علمی]]-[[فرهنگی]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۸.</ref>


خط ۵۵: خط ۵۵:
*بدون [[شک]]، شیوع بی‌رویه این‌گونه [[افکار]] [[سست]] و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن [[اعتقادات]] [[مردم]] و [[غفلت]] از جنبه‌های سازنده و محتوای اصیل [[اندیشه مهدویت]]، خواهند بود و تبعات زیان‌باری را بدنبال خوهند داشت.
*بدون [[شک]]، شیوع بی‌رویه این‌گونه [[افکار]] [[سست]] و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن [[اعتقادات]] [[مردم]] و [[غفلت]] از جنبه‌های سازنده و محتوای اصیل [[اندیشه مهدویت]]، خواهند بود و تبعات زیان‌باری را بدنبال خوهند داشت.
*البته ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که راه [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]]{{ع}} در [[عصر غیبت]]، مسدود نیست و [[تواتر]] اجمالی [[اخبار]] [[تشرفات]] اشخاص [[ثقه]] و اهل [[ورع]] و [[تقوی]]، [[دلیل قطعی]] بر وقوع [[تشرفات]] است اما باید توجه داشت که این امکان یعنی [[توفیق]] شرفیابی به محضر [[حضرت]]{{ع}} در مواردی است که [[خداوند]] بنا به [[مصالح]] خاصی، [[اذن]] [[تشرف]] بدهند تا طبق صلاحدید [[حضرت]]، کسی به چنین فیضی نائل شوند.
*البته ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که راه [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]]{{ع}} در [[عصر غیبت]]، مسدود نیست و [[تواتر]] اجمالی [[اخبار]] [[تشرفات]] اشخاص [[ثقه]] و اهل [[ورع]] و [[تقوی]]، [[دلیل قطعی]] بر وقوع [[تشرفات]] است اما باید توجه داشت که این امکان یعنی [[توفیق]] شرفیابی به محضر [[حضرت]]{{ع}} در مواردی است که [[خداوند]] بنا به [[مصالح]] خاصی، [[اذن]] [[تشرف]] بدهند تا طبق صلاحدید [[حضرت]]، کسی به چنین فیضی نائل شوند.
*ولی آنچه بزرگان و [[علمای شیعه]] بر آن تقریباً اتفاق‌نظر دارند، این است که در [[زمان غیبت کبری]]، اصل بر عدم ارتباط است و پذیرش ادعای [[ملاقات]] از سوی کسی [[نیاز]] به [[دلیل]] و قرینه اطمینان‌آور دارد و در غیر این صورت ادعای [[ملاقات]]، قابل پذیرش نمی‌باشد.
*ولی آنچه بزرگان و [[علمای شیعه]] بر آن تقریباً اتفاق‌نظر دارند، این است که در [[زمان غیبت کبری]]، اصل بر عدم ارتباط است و پذیرش ادعای [[ملاقات]] از سوی کسی نیاز به [[دلیل]] و قرینه اطمینان‌آور دارد و در غیر این صورت ادعای [[ملاقات]]، قابل پذیرش نمی‌باشد.
===روشن‌فکرمآبی===
===روشن‌فکرمآبی===
*عامل دوم آفت‌زا، نگرش روشنفکر گرایانه و بدور از [[تعبد]] نسبت به مباحث [[مهدویت]] است. این رویکرد از این جهت مخرب و زیان‌آور است که بعضی به جای اینکه [[اندیشه مهدویت]] را با مبانی [[عقلانی]] و [[کلامی]]، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند، با مقیاس‌های متعارف رایج در میان [[مردم]] و...جنبه‌های [[سیاسی]] [[حکومتی]] [[اندیشه مهدویت]] را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهند که این رویکرد پیامدهای خطرناکی را به دنبال خواهدداشت.
*عامل دوم آفت‌زا، نگرش روشنفکر گرایانه و بدور از [[تعبد]] نسبت به مباحث [[مهدویت]] است. این رویکرد از این جهت مخرب و زیان‌آور است که بعضی به جای اینکه [[اندیشه مهدویت]] را با مبانی [[عقلانی]] و [[کلامی]]، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند، با مقیاس‌های متعارف رایج در میان [[مردم]] و...جنبه‌های [[سیاسی]] [[حکومتی]] [[اندیشه مهدویت]] را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهند که این رویکرد پیامدهای خطرناکی را به دنبال خواهدداشت.
خط ۸۲: خط ۸۲:
*وقتی یکی از [[یاران امام]] [[باقر]]{{ع}} از [[حضرت]] سؤال می‌‌کند: یابن [[رسول الله]] [[فرج]] شما کی حاصل می‌‌شود؟ [[امام]] در پاسخ می‌‌فرماید: "هیهات [[فرج]] ما نرسد تا [[غربال]] شوید، باز هم [[غربال]] شوید و باز هم [[غربال]] شوید تا اینکه کدرها برود و صافی‌ها بماند"<ref>{{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.</ref>.  
*وقتی یکی از [[یاران امام]] [[باقر]]{{ع}} از [[حضرت]] سؤال می‌‌کند: یابن [[رسول الله]] [[فرج]] شما کی حاصل می‌‌شود؟ [[امام]] در پاسخ می‌‌فرماید: "هیهات [[فرج]] ما نرسد تا [[غربال]] شوید، باز هم [[غربال]] شوید و باز هم [[غربال]] شوید تا اینکه کدرها برود و صافی‌ها بماند"<ref>{{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.</ref>.  
*در جای دیگر [[حضرت]] می‌‌فرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در [[دل]] می‌‌پرورانید! بخدا [[سوگند]] بدان‌چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در [[غربال]] [[امتحان]] تکان [[سختی]] بخورید و در این [[امتحان]] آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا [[سوگند]] این [[آرزو]] عملی نخواهند شد مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]] و تا زمانی که افراد [[شقی]]، شقاوتش را و افراد اهل [[سعادت]]، [[لیاقت]] و صلاحیتش را [[آشکار]] سازد"<ref>{{متن حدیث|هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.</ref>.
*در جای دیگر [[حضرت]] می‌‌فرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در [[دل]] می‌‌پرورانید! بخدا [[سوگند]] بدان‌چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در [[غربال]] [[امتحان]] تکان [[سختی]] بخورید و در این [[امتحان]] آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا [[سوگند]] این [[آرزو]] عملی نخواهند شد مگر بعد از [[یأس]] و [[ناامیدی]] و تا زمانی که افراد [[شقی]]، شقاوتش را و افراد اهل [[سعادت]]، [[لیاقت]] و صلاحیتش را [[آشکار]] سازد"<ref>{{متن حدیث|هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.</ref>.
*در بعضی از نقل‌ها به جای {{متن حدیث|تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ}} تعبیر {{متن حدیث|تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.</ref> آمده است یعنی گردن کشیدن و با [[حرص]] و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای [[مردم]] برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، [[کلام]] [[امام باقر]]{{ع}} بیانگر این [[حقیقت]] است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دست‌رسی نخواهند بود بلکه به پختگی و [[استقامت]] [[نیاز]] دارد و این پختگی و [[استقامت]]، امری است لازم که باید در [[دوران انتظار]] حاصل شود زیرا [[انتظار]] [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} بدون چنین پختگی و [[عزم]] عمومی در مهیاسازی [[زمینه‌های ظهور]]، فریادی است بی‌پاسخ و [[خداوند]] این [[نعمت]] بزرگ را، بدون هزینه‌های سنگین و [[امتحانات سخت]]، به [[جامعه بشری]] هدیه نخواهند کرد.
*در بعضی از نقل‌ها به جای {{متن حدیث|تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ}} تعبیر {{متن حدیث|تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.</ref> آمده است یعنی گردن کشیدن و با [[حرص]] و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای [[مردم]] برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، [[کلام]] [[امام باقر]]{{ع}} بیانگر این [[حقیقت]] است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دست‌رسی نخواهند بود بلکه به پختگی و [[استقامت]] نیاز دارد و این پختگی و [[استقامت]]، امری است لازم که باید در [[دوران انتظار]] حاصل شود زیرا [[انتظار]] [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} بدون چنین پختگی و [[عزم]] عمومی در مهیاسازی [[زمینه‌های ظهور]]، فریادی است بی‌پاسخ و [[خداوند]] این [[نعمت]] بزرگ را، بدون هزینه‌های سنگین و [[امتحانات سخت]]، به [[جامعه بشری]] هدیه نخواهند کرد.
*نکته قابل توجه و تکان‌دهنده در این [[روایت]] این است که در این [[غربال]]، کثرت ریزش‌ها به حدی است که اندک‌اند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این [[غربال]]، سقوط ننمایند.
*نکته قابل توجه و تکان‌دهنده در این [[روایت]] این است که در این [[غربال]]، کثرت ریزش‌ها به حدی است که اندک‌اند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این [[غربال]]، سقوط ننمایند.
*[[امام رضا]]{{ع}} [[سوگند]] یاد می‌‌کند می‌‌فرماید: "قسم بخدا آنچه در [[انتظار]] رسیدن آن‌اید فرا نخوهند رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی [[پاک]] گردد"<ref>{{متن حدیث| أَمَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحَّصُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ!}}؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۶.</ref>. در این [[آزمون]] چندان کسی از شما باقی نمی‌مانند! آنگاه [[حضرت]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن حدیث|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ}}؛ آیا [[گمان]] کرده‌اید رها گذاشته می‌‌شوید و [[خداوند]] شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل [[صبر]] را از میان شما، بازشناساند؟ در این [[حدیث]]، خطاب [[حضرت]] به [[شیعیان]] {{متن حدیث|وَ لَا يَبْقَى مِنْكُمْ}}، هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به [[اهل بیت]]{{ع}} و از گروه خودی‌ها و [[خواص]]، می‌‌شمارند. با این تعبیر، [[حضرت]] [[امتحان]] آنان دشوارتر و [[رسالت]] آنان را در [[عصر غیبت]]، سنگین از دیگران ذکر نموده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۲-۱۳۳.</ref>.
*[[امام رضا]]{{ع}} [[سوگند]] یاد می‌‌کند می‌‌فرماید: "قسم بخدا آنچه در [[انتظار]] رسیدن آن‌اید فرا نخوهند رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی [[پاک]] گردد"<ref>{{متن حدیث| أَمَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحَّصُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ!}}؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۶.</ref>. در این [[آزمون]] چندان کسی از شما باقی نمی‌مانند! آنگاه [[حضرت]] این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن حدیث|أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ}}؛ آیا [[گمان]] کرده‌اید رها گذاشته می‌‌شوید و [[خداوند]] شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل [[صبر]] را از میان شما، بازشناساند؟ در این [[حدیث]]، خطاب [[حضرت]] به [[شیعیان]] {{متن حدیث|وَ لَا يَبْقَى مِنْكُمْ}}، هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به [[اهل بیت]]{{ع}} و از گروه خودی‌ها و [[خواص]]، می‌‌شمارند. با این تعبیر، [[حضرت]] [[امتحان]] آنان دشوارتر و [[رسالت]] آنان را در [[عصر غیبت]]، سنگین از دیگران ذکر نموده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۲-۱۳۳.</ref>.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
*ابعاد آمادگی‌های خاص: ابعاد تهیأ و [[آمادگی جامعه]] [[شیعی]] در [[عصر انتظار]]، از جهات مختلفی قابل بررسی است که در اینجا به چند محور مهم اشاره می‌‌گردد:
*ابعاد آمادگی‌های خاص: ابعاد تهیأ و [[آمادگی جامعه]] [[شیعی]] در [[عصر انتظار]]، از جهات مختلفی قابل بررسی است که در اینجا به چند محور مهم اشاره می‌‌گردد:
*'''۱. نهادینه‌سازی [[فرهنگ مهدوی]]:''' منظور از احیای [[فرهنگ مهدوی]] در [[عصر انتظار]]، تبدیل شدن این [[تفکر]] از حالت [[اعتقاد]] و [[باور]] صرف به یک جریان [[فرهنگی]] [[اجتماعی]] است به گونه‌ای که آثار آن در تمامی عرصه‌ها و محیط‌ها، [[ظهور]] و نمود داشته باشد.
*'''۱. نهادینه‌سازی [[فرهنگ مهدوی]]:''' منظور از احیای [[فرهنگ مهدوی]] در [[عصر انتظار]]، تبدیل شدن این [[تفکر]] از حالت [[اعتقاد]] و [[باور]] صرف به یک جریان [[فرهنگی]] [[اجتماعی]] است به گونه‌ای که آثار آن در تمامی عرصه‌ها و محیط‌ها، [[ظهور]] و نمود داشته باشد.
*روشن است که نهادینه شدن این [[تفکر]]، کاری است دشوار که به تمرین مستمر و کارکرد [[فرهنگی]] در سطوح مختلف [[جامعه]]، [[نیاز]] دارد چون کارکرد [[فرهنگی]]، هم اندیشه‌ساز است و هم الگوپرداز؛ بویژه آنجایی که مسأله ریشه [[دینی]] و [[اعتقادی]] نیز داشته باشد. اساساً، [[برتری]] [[منطق]] [[اسلام]] و [[اندیشه مهدویت]] در تقابل و [[تعارض]] با سایر [[اندیشه‌ها]]، بر پایه ی [[برتری]] [[فرهنگی]] [[استوار]] است. نه [[برتری]] نظامی به معنای [[غلبه]] قهری. چون [[اندیشه مهدویت]]، ماهیتا یک [[اندیشه]] [[دینی]]- [[فرهنگی]] است و نفوذ و [[چیرگی اسلام]] در [[عصر ظهور]] نیز، قبل از آنکه یک [[غلبه]] قهری نظامی باشد، یک چیرگی [[فرهنگی]] و تمدنی است<ref>ر.ک: فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شماره ۱۶، ص ۱۷۹.</ref>.
*روشن است که نهادینه شدن این [[تفکر]]، کاری است دشوار که به تمرین مستمر و کارکرد [[فرهنگی]] در سطوح مختلف [[جامعه]]، نیاز دارد چون کارکرد [[فرهنگی]]، هم اندیشه‌ساز است و هم الگوپرداز؛ بویژه آنجایی که مسأله ریشه [[دینی]] و [[اعتقادی]] نیز داشته باشد. اساساً، [[برتری]] [[منطق]] [[اسلام]] و [[اندیشه مهدویت]] در تقابل و [[تعارض]] با سایر [[اندیشه‌ها]]، بر پایه ی [[برتری]] [[فرهنگی]] [[استوار]] است. نه [[برتری]] نظامی به معنای [[غلبه]] قهری. چون [[اندیشه مهدویت]]، ماهیتا یک [[اندیشه]] [[دینی]]- [[فرهنگی]] است و نفوذ و [[چیرگی اسلام]] در [[عصر ظهور]] نیز، قبل از آنکه یک [[غلبه]] قهری نظامی باشد، یک چیرگی [[فرهنگی]] و تمدنی است<ref>ر.ک: فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شماره ۱۶، ص ۱۷۹.</ref>.
*در [[فرهنگ اسلامی]] و [[شیعی]]، [[انتظار]] و [[آمادگی برای ظهور]]، دارای و ریشه عمیق [[فرهنگی]] است که بیش از یازده قرن [[اندیشه شیعی]] را سیراب نموده است. در طول این مدّت، مسأله [[انتظار]]، به گونه مؤثّری در ساختار [[اندیشه سیاسی]] و انقلابی ما دخالت داشته است. [[انتظار]]، یک مفهوم [[فرهنگی]] و ارزشی است که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]] به شکل مؤثری دخالت داشته و در ترسیم خط [[فکری]] و [[سیاسی]] حال و [[آینده]]، تأثیرگذار خواهند بود.
*در [[فرهنگ اسلامی]] و [[شیعی]]، [[انتظار]] و [[آمادگی برای ظهور]]، دارای و ریشه عمیق [[فرهنگی]] است که بیش از یازده قرن [[اندیشه شیعی]] را سیراب نموده است. در طول این مدّت، مسأله [[انتظار]]، به گونه مؤثّری در ساختار [[اندیشه سیاسی]] و انقلابی ما دخالت داشته است. [[انتظار]]، یک مفهوم [[فرهنگی]] و ارزشی است که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]] به شکل مؤثری دخالت داشته و در ترسیم خط [[فکری]] و [[سیاسی]] حال و [[آینده]]، تأثیرگذار خواهند بود.
*ازین روی، [[آمادگی]] [[فرهنگی]] و احیای [[فرهنگ مهدوی]] در [[جامعه]]، عامل مؤثری برای انگیزش وحرکت اصلاح‌گرایانه در [[زندگی]] [[مردم]] خواهند بود که [[رفتار]] [[فرهنگی]] معیّنی از آن سرچشمه می‌‌گیرد.
*ازین روی، [[آمادگی]] [[فرهنگی]] و احیای [[فرهنگ مهدوی]] در [[جامعه]]، عامل مؤثری برای انگیزش وحرکت اصلاح‌گرایانه در [[زندگی]] [[مردم]] خواهند بود که [[رفتار]] [[فرهنگی]] معیّنی از آن سرچشمه می‌‌گیرد.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
*تأکید [[آیه شریفه]] بر [[ضرورت]] [[آمادگی]] و تقویت توان دفاعی، صرفاً ناظر به حالت بازدارندگی نیست بلکه [[آیه]] اطلاق دارد و حالت تهاجمی را نیز شامل می‌‌شود و اگر در ذیل [[آیه]] سخن از {{متن قرآن|تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}}<ref>"... که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید" سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> مطرح است به خاطر آن است که [[توانایی]] و [[قدرت]] دفاعی، به‌طور طبیعی اثر باز دارندگی نسبت به تهدیدات [[دشمن]] را به همراه دارد.
*تأکید [[آیه شریفه]] بر [[ضرورت]] [[آمادگی]] و تقویت توان دفاعی، صرفاً ناظر به حالت بازدارندگی نیست بلکه [[آیه]] اطلاق دارد و حالت تهاجمی را نیز شامل می‌‌شود و اگر در ذیل [[آیه]] سخن از {{متن قرآن|تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}}<ref>"... که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید" سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> مطرح است به خاطر آن است که [[توانایی]] و [[قدرت]] دفاعی، به‌طور طبیعی اثر باز دارندگی نسبت به تهدیدات [[دشمن]] را به همراه دارد.
*اهمیت این [[آمادگی]] دفاعی و نظامی را در [[پیام]] صادقانه [[امام]] صادق‌{{ع}} می‌توان جستجو کرد که در آن، به حداقل [[آمادگی]]، اشاره شده است: [[حضرت]] [[شیعیان]] را در [[عصر انتظار]]، به چنین [[آمادگی]] و [[بسیج عمومی]] فرا خوانده است. باید هر کدام از شما در [[عصر غیبت]] برای [[قیام قائم]]{{ع}} حتی با تهیه نمودن یک تیر، خود را آماده نمایید چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیّت]] [[نصرت]] و [[یاری]] مهدی‌{{ع}} اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] آن می‌‌رود که [[خداوند]] [[توفیق]] [[درک]] [[ظهور]] را به او بدهد و او را از [[یاوران]] [[حضرت]] مهدی‌{{ع}} قرار دهد<ref>{{متن حدیث|لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ}}؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.</ref>.
*اهمیت این [[آمادگی]] دفاعی و نظامی را در [[پیام]] صادقانه [[امام]] صادق‌{{ع}} می‌توان جستجو کرد که در آن، به حداقل [[آمادگی]]، اشاره شده است: [[حضرت]] [[شیعیان]] را در [[عصر انتظار]]، به چنین [[آمادگی]] و [[بسیج عمومی]] فرا خوانده است. باید هر کدام از شما در [[عصر غیبت]] برای [[قیام قائم]]{{ع}} حتی با تهیه نمودن یک تیر، خود را آماده نمایید چون وقتی [[خداوند]] ببیند کسی به [[نیّت]] [[نصرت]] و [[یاری]] مهدی‌{{ع}} اسلحه تهیه کرده است، [[امید]] آن می‌‌رود که [[خداوند]] [[توفیق]] [[درک]] [[ظهور]] را به او بدهد و او را از [[یاوران]] [[حضرت]] مهدی‌{{ع}} قرار دهد<ref>{{متن حدیث|لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ}}؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.</ref>.
*این فراخوان و [[لزوم]] [[آمادگی]]، اختصاص به زمان و شرایط خاصی نداشته بلکه [[تکلیف]] [[آمادگی]]، سراسر [[دوران انتظار]] را شامل می‌‌شود. این [[ضرورت]] تهیأ و [[آمادگی]] دائمی، از درجه حداقل {{متن حدیث|وَ لَوْ سَهْماً}} تا حد اعلای تبدیل شدن به یک [[قدرت]] بازدارنده {{متن قرآن|مِنْ قُوَّةٍ}}، به خاطر آن است که در این عالم، بنا نیست [[کارها]] خود به خود درست شود و [[مشکلات]] و دشواری‌های پیش روی [[بشریت]]، بدون هیچ [[رنج]] و تلاش و [[جهاد]] و حرکتی، حل و فصل گردد و گره‌ها گشوده شود. بلکه رسیدن به [[هدف]] [[عالی]]، به [[جهاد]] و تلاش مداوم [[نیاز]] دارد.
*این فراخوان و [[لزوم]] [[آمادگی]]، اختصاص به زمان و شرایط خاصی نداشته بلکه [[تکلیف]] [[آمادگی]]، سراسر [[دوران انتظار]] را شامل می‌‌شود. این [[ضرورت]] تهیأ و [[آمادگی]] دائمی، از درجه حداقل {{متن حدیث|وَ لَوْ سَهْماً}} تا حد اعلای تبدیل شدن به یک [[قدرت]] بازدارنده {{متن قرآن|مِنْ قُوَّةٍ}}، به خاطر آن است که در این عالم، بنا نیست [[کارها]] خود به خود درست شود و [[مشکلات]] و دشواری‌های پیش روی [[بشریت]]، بدون هیچ [[رنج]] و تلاش و [[جهاد]] و حرکتی، حل و فصل گردد و گره‌ها گشوده شود. بلکه رسیدن به [[هدف]] [[عالی]]، به [[جهاد]] و تلاش مداوم نیاز دارد.
*به هرحال در [[عصر انتظار]]، [[آمادگی]] دفاعی و توان نظامی، از [[وظائف]] مهم [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]] است. اساساً معقول نیست که [[شیعیان]] به عنوان طلایه داران [[دفاع]] و پاسداری از [[آرمان]] [[ظهور]]، مدعی [[نجات]] [[بشر]] و مبشر [[ظهور منجی]] باشند اما خود نسبت به [[لوازم انتظار]] یعنی تقویت توان دفاعی و تدارک امکانات نظامی و تسلیحاتی لازم، برای رویارویی با مخاطرات [[آینده]] و [[یاری‌رسانی]] [[حضرت]]، بی‌تفاوت و یا کم‌توجه باشند! و الا چگونه می‌‌توانند در فردای [[ظهور]]، [[حضرت]] را در یک درگیری [[عظیم]] جهانی [[یاری]] نمایند و یا در استقرار [[انقلاب جهانی]] [[حضرت]] سهم بگیرند؟
*به هرحال در [[عصر انتظار]]، [[آمادگی]] دفاعی و توان نظامی، از [[وظائف]] مهم [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]] است. اساساً معقول نیست که [[شیعیان]] به عنوان طلایه داران [[دفاع]] و پاسداری از [[آرمان]] [[ظهور]]، مدعی [[نجات]] [[بشر]] و مبشر [[ظهور منجی]] باشند اما خود نسبت به [[لوازم انتظار]] یعنی تقویت توان دفاعی و تدارک امکانات نظامی و تسلیحاتی لازم، برای رویارویی با مخاطرات [[آینده]] و [[یاری‌رسانی]] [[حضرت]]، بی‌تفاوت و یا کم‌توجه باشند! و الا چگونه می‌‌توانند در فردای [[ظهور]]، [[حضرت]] را در یک درگیری [[عظیم]] جهانی [[یاری]] نمایند و یا در استقرار [[انقلاب جهانی]] [[حضرت]] سهم بگیرند؟
*لذا براساس تأکید [[آیات]] و [[روایات]] و نیز به مقتضای [[عقل]] و [[خرد]]، [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]] [[حضرت]] که چنین [[انقلاب]] بزرگی را با همه مخاطرات آن، به [[انتظار]] نشسته‌اند، می‌‌باید با تقویت استعداد و [[آمادگی]] دفاعی و [[تربیت]] [[مهدی]] [[یاوران]] [[مؤمن]]، زمینه‌های ورود به [[عصر ظهور]] را فراهم سازند.
*لذا براساس تأکید [[آیات]] و [[روایات]] و نیز به مقتضای [[عقل]] و [[خرد]]، [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]] [[حضرت]] که چنین [[انقلاب]] بزرگی را با همه مخاطرات آن، به [[انتظار]] نشسته‌اند، می‌‌باید با تقویت استعداد و [[آمادگی]] دفاعی و [[تربیت]] [[مهدی]] [[یاوران]] [[مؤمن]]، زمینه‌های ورود به [[عصر ظهور]] را فراهم سازند.
*'''۴. [[آمادگی]] تکنولوژیکی و ارتباطی:''' [[پیشرفت]] تکنولوژی و فن‌آوری‌های [[علمی]] رو به رشد [[بشر]]، نقش فوق‌العاده مهمی در ایجاد ارتباطات و تمرکز [[جهان]] داشته است چه اینکه نقش بی‌بدیل ابزار و تکنیک محصول دستاورد‌های [[علمی]] را، در [[مدیریت]] پیچیده امروز و فردای [[بشر]]، هرگز نمی‌توان نادیده انگاشت.  
*'''۴. [[آمادگی]] تکنولوژیکی و ارتباطی:''' [[پیشرفت]] تکنولوژی و فن‌آوری‌های [[علمی]] رو به رشد [[بشر]]، نقش فوق‌العاده مهمی در ایجاد ارتباطات و تمرکز [[جهان]] داشته است چه اینکه نقش بی‌بدیل ابزار و تکنیک محصول دستاورد‌های [[علمی]] را، در [[مدیریت]] پیچیده امروز و فردای [[بشر]]، هرگز نمی‌توان نادیده انگاشت.  
*ممکن است این تلقی برای بعضی پدید آید که رسیدن به مرحله [[تکامل]] [[اجتماعی]] و رسیدن به [[جهان]] آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]]، تنها با نابودی تکنولوژی [[جدید]] امکان‌پذیر است<ref>ر.ک: حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۸۴.</ref>. این تلقی ممکن است ناشی از نگرش سطحی نسبت به روایاتی باشد که در مورد [[سلاح حضرت]] در [[هنگام ظهور]] ([[قیام]] به [[شمشیر]]) وارد شده است در حالی‌ که این عناوین با توجه به سایر قراین و ملاحظه روایاتی که بیانگر استفاده [[حضرت]] از وسائل سریع‌السیر فضایی و... است، گویای نمادین بودن عنوان [[شمشیر]] در [[عصر ظهور]] می‌‌باشد.
*ممکن است این تلقی برای بعضی پدید آید که رسیدن به مرحله [[تکامل]] [[اجتماعی]] و رسیدن به [[جهان]] آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]]، تنها با نابودی تکنولوژی [[جدید]] امکان‌پذیر است<ref>ر.ک: حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۸۴.</ref>. این تلقی ممکن است ناشی از نگرش سطحی نسبت به روایاتی باشد که در مورد [[سلاح حضرت]] در [[هنگام ظهور]] ([[قیام]] به [[شمشیر]]) وارد شده است در حالی‌ که این عناوین با توجه به سایر قراین و ملاحظه روایاتی که بیانگر استفاده [[حضرت]] از وسائل سریع‌السیر فضایی و... است، گویای نمادین بودن عنوان [[شمشیر]] در [[عصر ظهور]] می‌‌باشد.
*ازاین رو، باتوجه به مفاد [[روایات]] [[عصر ظهور]]، به نظر می‌‌رسد که پیشرفت‌های روز افزون [[علمی]] و تکنولوژیکی [[بشر]]، نه تنها [[مانع]] و یا مزاحم شکل‌گیری [[حکومت عدل جهانی]] نخواهند بود بلکه بدون آن، شاید وصول به چنین هدفی غیرممکن باشد زیرا برای ایجاد و سپس کنترل یک [[نظام]] فراگیر در مقیاس وسیع جهانی، تکنولوژی پیشرفته و وسایل ما فوق مدرن حاصل از دستاورد‌های [[علم]] و [[صنعت]]، لازم و ضروری است تا بتوان به‌وسیله آن، [[نظام]] پیچیده عصر [[علم]] و [[آگاهی]] را [[مدیریت]] نمود و در مدت زمان اندکی از یک سوی [[جهان]] به سوی دیگر سیر و سفر و پیام‌ها و اطلاعات مورد [[نیاز]] را در کمترین مدت به همه نقاط [[دنیا]] رساند.
*ازاین رو، باتوجه به مفاد [[روایات]] [[عصر ظهور]]، به نظر می‌‌رسد که پیشرفت‌های روز افزون [[علمی]] و تکنولوژیکی [[بشر]]، نه تنها [[مانع]] و یا مزاحم شکل‌گیری [[حکومت عدل جهانی]] نخواهند بود بلکه بدون آن، شاید وصول به چنین هدفی غیرممکن باشد زیرا برای ایجاد و سپس کنترل یک [[نظام]] فراگیر در مقیاس وسیع جهانی، تکنولوژی پیشرفته و وسایل ما فوق مدرن حاصل از دستاورد‌های [[علم]] و [[صنعت]]، لازم و ضروری است تا بتوان به‌وسیله آن، [[نظام]] پیچیده عصر [[علم]] و [[آگاهی]] را [[مدیریت]] نمود و در مدت زمان اندکی از یک سوی [[جهان]] به سوی دیگر سیر و سفر و پیام‌ها و اطلاعات مورد نیاز را در کمترین مدت به همه نقاط [[دنیا]] رساند.
*مضافاً بر اینکه عصر [[آخرالزمان]]، عصر [[حاکمیت]] [[علم]] و [[آگاهی]] است بدیهی است در [[جامعه]] برخوردار از [[پیشرفت علم]] و [[صنعت]] که روابط و تعاملات [[اجتماعی]] آن، مبتنی بر تکنیک‌های پیچیده ارتباطی و [[علمی]] است، همچنان‌که امکان [[جرم]] و جنایت و [[فساد]]، سهل و پیچیده است، کنترل و [[مدیریت]] چنین [[جامعه]] نیز دشوار و [[نیازمند]] به ابزار‌های پیشرفته‌تر خواهند بود چون [[انقلاب جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} با همه تأثیرات [[معنوی]] و [[اخلاقی]] آن، با شیوه طبیعی [[جهان]] را تسخیر و [[مدیریت]] خواهند نمود نه با شیوه [[اعجاز]] و بکارگیری نیروی قهری و آسمانی<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۵-۱۳۸.</ref>.
*مضافاً بر اینکه عصر [[آخرالزمان]]، عصر [[حاکمیت]] [[علم]] و [[آگاهی]] است بدیهی است در [[جامعه]] برخوردار از [[پیشرفت علم]] و [[صنعت]] که روابط و تعاملات [[اجتماعی]] آن، مبتنی بر تکنیک‌های پیچیده ارتباطی و [[علمی]] است، همچنان‌که امکان [[جرم]] و جنایت و [[فساد]]، سهل و پیچیده است، کنترل و [[مدیریت]] چنین [[جامعه]] نیز دشوار و [[نیازمند]] به ابزار‌های پیشرفته‌تر خواهند بود چون [[انقلاب جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} با همه تأثیرات [[معنوی]] و [[اخلاقی]] آن، با شیوه طبیعی [[جهان]] را تسخیر و [[مدیریت]] خواهند نمود نه با شیوه [[اعجاز]] و بکارگیری نیروی قهری و آسمانی<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۵-۱۳۸.</ref>.



نسخهٔ ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۹

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

حداقل نصاب معرفت

  1. امام(ع) معادل و هم‌وزن پیامبر‌اند در همه شئون ولائی غیر از شأن نبوت.
  2. این شناخت صرفاً با معرفت شیعی و دیدگاه کلامی امامیه، قابل حصول است که خلفای بلافصل پیامبر(ص) را در دوازده امام معصوم(ع) منحصر می‌‌دانند چون خاستگاه واقعی امامت و خلافت، فقط در بینش کلامی شیعه، عینیت و تبلور می‌‌یابد نه در غیر آن.

ارکان معرفت حداقلی

  1. اعتقاد به ضرورت وجود امام و حجت الهی در هر عصری.
  2. اعتقاد به تولد و حیات بالفعل امام عصر(ع).
  3. اعتقاد به مقام امامت و ولایت امام عصر(ع).
  4. اعتقاد به غیبت امام عصر(ع) در حال حاضر.
  5. اعتقاد به ظهور امام عصر(ع) در آینده برای حاکمیت دین و گسترش عدالت در جهان.
  • این عناصر پنج‌گانه، حداقل نصاب معرفتی است که بدون آن و یا تردید در هر کدام از این موارد، موجب عدم معرفت صحیح در حوزه امام‌شناسی بوده و حرکت در جاده انتظار را، ناممکن می‌‌نماید[۵]

روش‌شناسی معرفت امام عصر(ع)

تفسیر صحیح مفاهیم و آموزه‌های مهدویت

عوامل آفت‌زا

  • آسیب‌ها و آفات مختلفی وجود دارد که می‌‌تواند بسط و ترویج فرهنگ مهدوی در جامعه شیعی را، با چالش و رکود مواجه نماید. از این میان می‌‌توان به دوعامل مهم آفت‌زا، اشاره نمود. این دو عامل- که از نگرش افراطی و تفریطی نسبت به مسائل مهدویت ناشی می‌‌شود- یکی سطحی‌نگری، دوم روشن‌فکرمآبی است که هرکدام، پیامدها و تبعات منفی فراوانی را می‌‌تواند دربرداشته باشد.

سطحی‌نگری

  • سطحی‌نگری و عوام‌گرایی در طرح مسائل مهدویت، عامل مخربی است که اندیشه مهدویت و انتظار را از محتوای اصیل و سازنده آن تهی نموده و اذهان عمومی را از توجه به مفاهیم و اهداف متعالی اندیشه انتظار، بازمی‌دارد و به سمت خرافه‌گرایی، کج‌اندیشی و انحراف، سوق می‌‌دهد.
  • تفکر خرافه‌گرایی معمولاً در میان طیف افراد کم‌سواد و سطحی که درک و کشش ذهنی‌شان از تحلیل مفاهیم عمیق و سازنده‌ای اندیشه مهدویت عاجزاند، بیشتر زمینه رشد پیدا می‌‌کند. برخی در قالب مداحی‌های بی‌محتوا، برخی دیگر با ریاضت‌کشی‌های بی‌وجه و گروهی دیگر در قالب کتاب‌های داستانی و جمع‌آوری نقلیات رطب و یابس از رؤیاها و نقل ملاقات‌های ضعیف، با رهنمون روش‌های خاصی نظیر: ختم‌گیری، چله‌نشینی، اذکار و اوراد و... برای حصول ملاقات و تشرف به حضور حضرت، موجب رونق دادن بازار داستان سرایی و نقل تشرفات و رؤیاها می‌‌شوند. غافل از اینکه موضوع تشرف به محضر حضرت یک امری روشمند نیست تا کسی با خواندن فلان دعا و یا ورد خاصی با فرمول معینی، حتما به حضور امام(ع) شرفیاب شوند. در حالی‌ که براساس توقیع شریف حضرت به آخرین نائب خاص‌اش (علی بن محمد سمری)، بنا نیست در زمان غیبت کبری، امام(ع) با کسی و یا کسانی در حال مراوده و رفت و آمد آشکار باشد و یا دفتر ملاقات خصوصی برای کسی داشته باشد.
  • آنچه موجب رونق بازار نقلیات و حکایات‌نویسی شده است، عوام‌گرایی، برخورد سلیقه‌ای و درآمد‌های مالی این‌گونه کتاب‌ها است که به خاطر جنبه داستانی بودن آن، در میان قشر عوام، پرفروش و پرمخاطب نیز هست. برخی از این نقلیات به حدی خفیف و بی‌اساس است که با اندک تأملی، رنگ و بوی ریا و تظاهر و دور از واقعیت داشتن آن، به خوبی مشهود است.
  • بدون شک، شیوع بی‌رویه این‌گونه افکار سست و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن اعتقادات مردم و غفلت از جنبه‌های سازنده و محتوای اصیل اندیشه مهدویت، خواهند بود و تبعات زیان‌باری را بدنبال خوهند داشت.
  • البته ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که راه تشرف به محضر امام زمان(ع) در عصر غیبت، مسدود نیست و تواتر اجمالی اخبار تشرفات اشخاص ثقه و اهل ورع و تقوی، دلیل قطعی بر وقوع تشرفات است اما باید توجه داشت که این امکان یعنی توفیق شرفیابی به محضر حضرت(ع) در مواردی است که خداوند بنا به مصالح خاصی، اذن تشرف بدهند تا طبق صلاحدید حضرت، کسی به چنین فیضی نائل شوند.
  • ولی آنچه بزرگان و علمای شیعه بر آن تقریباً اتفاق‌نظر دارند، این است که در زمان غیبت کبری، اصل بر عدم ارتباط است و پذیرش ادعای ملاقات از سوی کسی نیاز به دلیل و قرینه اطمینان‌آور دارد و در غیر این صورت ادعای ملاقات، قابل پذیرش نمی‌باشد.

روشن‌فکرمآبی

پیراستگی و تقوی پیشگی

ثبات قدم در شدائد و امتحانات

  • منتظر باید استحکام ایمان و ثبات قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و مصیبت‌ها از کوره در نرود و بتواند این رسالت سنگین را به دوش بگیرد. این استحکام و پختگی نیز، ازمعرفت، و آگاهی از وسعت توانائی و ظرفیت وجودی خویش، نشأت می‌‌گیرد به همین جهت مهم‌ترین دعا و خواسته انسان منتظر از خداوند، طلب معرفت و فزونی شناخت امام و حجت حاضر است: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ...». خدایا! خودت را به من بشناسان و ثبات قدم را می‌خواهد: «ثَبِّتْنِي عَلَى دِينِكَ». کم‌توقعی و صبر را می‌خواهد: «صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ». منتظر باید از چنان روحیه‌ای برخودار باشد که همراه رنج‌ها و سختی‌ها، راحتی‌ها را داشته باشد؛ زیرا که در زمان غیبت، مردم مورد سخت‌ترین امتحانات قرار می‌گیرند و زیر و رو می‌شوند.
  • امام صادق(ع) می‌فرماید: "این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از یأس و ناامیدی از دیگران"[۲۵]، نه به خدا سوگند، امر ظهور به وقوع نخواهند پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، آشکار نشود و صف‌بندی‌ها مشخص نگردد. امام رضا(ع) در این مورد می‌فرماید: "ظهور زمانی رخ خواهد داد که مردم از دیگر راه‌ها، ناامید شوند"[۲۶].
  • وقتی یکی از یاران امام باقر(ع) از حضرت سؤال می‌‌کند: یابن رسول الله فرج شما کی حاصل می‌‌شود؟ امام در پاسخ می‌‌فرماید: "هیهات فرج ما نرسد تا غربال شوید، باز هم غربال شوید و باز هم غربال شوید تا اینکه کدرها برود و صافی‌ها بماند"[۲۷].
  • در جای دیگر حضرت می‌‌فرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در دل می‌‌پرورانید! بخدا سوگند بدان‌چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در غربال امتحان تکان سختی بخورید و در این امتحان آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا سوگند این آرزو عملی نخواهند شد مگر بعد از یأس و ناامیدی و تا زمانی که افراد شقی، شقاوتش را و افراد اهل سعادت، لیاقت و صلاحیتش را آشکار سازد"[۲۸].
  • در بعضی از نقل‌ها به جای «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ» تعبیر «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ»[۲۹] آمده است یعنی گردن کشیدن و با حرص و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای مردم برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، کلام امام باقر(ع) بیانگر این حقیقت است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دست‌رسی نخواهند بود بلکه به پختگی و استقامت نیاز دارد و این پختگی و استقامت، امری است لازم که باید در دوران انتظار حاصل شود زیرا انتظار ظهور حضرت حجت(ع) بدون چنین پختگی و عزم عمومی در مهیاسازی زمینه‌های ظهور، فریادی است بی‌پاسخ و خداوند این نعمت بزرگ را، بدون هزینه‌های سنگین و امتحانات سخت، به جامعه بشری هدیه نخواهند کرد.
  • نکته قابل توجه و تکان‌دهنده در این روایت این است که در این غربال، کثرت ریزش‌ها به حدی است که اندک‌اند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این غربال، سقوط ننمایند.
  • امام رضا(ع) سوگند یاد می‌‌کند می‌‌فرماید: "قسم بخدا آنچه در انتظار رسیدن آن‌اید فرا نخوهند رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی پاک گردد"[۳۰]. در این آزمون چندان کسی از شما باقی نمی‌مانند! آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ»؛ آیا گمان کرده‌اید رها گذاشته می‌‌شوید و خداوند شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل صبر را از میان شما، بازشناساند؟ در این حدیث، خطاب حضرت به شیعیان «وَ لَا يَبْقَى مِنْكُمْ»، هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به اهل بیت(ع) و از گروه خودی‌ها و خواص، می‌‌شمارند. با این تعبیر، حضرت امتحان آنان دشوارتر و رسالت آنان را در عصر غیبت، سنگین از دیگران ذکر نموده است[۳۱].

آمادگی

  1. آمادگی عمومی، که به قوم و ملیت و مذهب و جغرافیای خاصی تعلق ندارد بلکه به نوع بشر و رویکرد جهانی مرتبط می‌‌باشد.
  2. آمادگی خاص، که بنا به اقتضای مذهب و پیوند اعتقادی پیروان و منتظران خاص حضرت(ع)، به جامعه شیعی پیوند دارد.

آمادگی عمومی

آمادگی‌های خاص

زمینه‌سازی

رابطه زمینه‌سازی و ظهور

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۱۹.
  2. «أَدْنَى مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِيِّ إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لَهُ فِي كُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَيْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ... وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ»؛ کفایة الاثر، ص۲۶۳، بحار الانوار، ج ۴، ص۵۵ و ج۳۶، ص۴۰۷.
  3. «فَمَنْ ذَا الَّذِي يَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ وَ يُمْكِنُهُ اخْتِيَارُهُ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ حَسَرَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ... عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ»؛ کافی، ج۱، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۲۴.
  4. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۱-۱۲۲.
  5. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۲.
  6. آن امام قائمی که امیدها و چشم‌ها در انتظار آمدن او دوخته شده است، کسی که به برکت وجود او جهان هستی باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».
  7. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛ الغیبه نعمانی، ص۱۷۰؛ المصباح المتهجد، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۷؛ ج ۵۳، ص۱۸۷.
  8. «فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟»
  9. «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»؛ شرح احقاق الحق، ج۱۱، ص۵۹۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۹ وج ۵، ص۳۱۲ و ج۲۳، ص ۸۳-۹۳.
  10. «وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّى يَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَا يَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرِ أَوْ تَأَخُّرُهُ وَ مَنْ مَاتَ عَارِفاً لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ»؛ المحاسن، ج۱، ص۱۵۶؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۸؛ ج۲۳، ص ۷۸؛ ج۲۷، ص۱۲۷.
  11. «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۳۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۶.
  12. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۲-۱۲۴.
  13. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۸.
  14. انتظار، بایدها و نبایدها، ص۱۱۷.
  15. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۹-۱۳۰.
  16. «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ کمال الدین، ج۱، ب۲۵، ح۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.
  17. در بعضی از نقل‌ها «وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ» دارد.
  18. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ... فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛ الغیبه نعمانی، ص۲۰۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی، ج۳، ص۲۱۷.
  19. "ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید" سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  20. «اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۵، ص۶۶.
  21. «فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ يَتَجَنَّبُ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  22. «فَإِنَّ أَمْرَنَا بَغْتَةٌ فُجَاءَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنْجِيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَةٍ»
  23. مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ (دعای امام زمان(ع)).
  24. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۰-۱۳۲.
  25. «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱.
  26. «إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰؛ میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۸۳.
  27. «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.
  28. «هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.
  29. الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.
  30. « أَمَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحَّصُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ!»؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۶.
  31. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۲-۱۳۳.
  32. ر.ک: فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شماره ۱۶، ص ۱۷۹.
  33. کافی، ج۲، ص۱۹۰.
  34. "و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.
  35. "بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  36. "و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.
  37. انتظار پویا، ص۲۷.
  38. "و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد" سوره انفال، آیه ۳۹.
  39. اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۲۳۳.
  40. الغیبه نعمانی، ص ۱۹۳.
  41. «كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ»؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۷۰.
  42. الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  43. "و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  44. "... که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  45. «لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  46. ر.ک: حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۸۴.
  47. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۵-۱۳۸.
  48. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸.
  49. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸-۱۳۹.