بهائیت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

  • فرقه‌‏ای منشعب از آیین بابی، پیروان بهاء اللّه‏.
  • بهائیت، فرقه‌‏ای منشعب از آیین بابیه است. بنیان‏گذار آیین بهایی، میرزا حسین علی نوری، معروف به بهاء اللّه است. این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است.
  • وی در سال ۱۲۳۳ ق در تهران به دنیا آمد و مانند برادرانش آموزش‏‌های مقدماتی ادب فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان و مربیان گذراند. در زمان ادعای بابیت سید علی محمد شیرازی، در جمادی الاولی ۱۲۶۰ ق، او جوانی ۲۸ ساله و ساکن تهران بود که در پی تبلیغ نخستین پیرو باب، ملاحسین بشروی‌ه‏ای در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد. از آن پس، همراه برادرش، میرزا یحیی صبح ازل یکی از فعّال‌‏ترین افراد بابی شد و به ترویج بابی‏گری - به ویژه در نور و مازندران - پرداخت[۱].

پیدایش فرقه بهائیت‏

  • در دوران جانشینی صبح ازل، حسین علی مسئول تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از این‌‏رو در پی آن بود مقصود نهایی خود را ابراز دارد و خویشتن را همان "من یظهره اللّه" معرفی کند که در کتاب باب ذکرش رفته بود و امور بابی‏ها را یکسره در دست گیرد. وی پس از بازگشت از سلیمانیه در باغ نجیب پاشا ادعای خود را آشکار کرد [۲] نخستین کسی که به شدت بر او تاخت و ادعایش را باطل شمرد میرزا یحیی ازل، برادرش بود [۳] رقابت دو برادر بر سر رهبری بابیان کم‏کم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یک‏دیگر را به مرگ تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به دستور دولت عثمانی، یحیی صبح ازل به قبرس، و حسین علی به عکا در سرزمین فلسطین تبعید شدند. در همین ایام بود که برای تشخیص‏ طرفداران آن دو، اطرافیان صبح ازل به فرقه "ازلیه" و پیروان میرزا حسین علی بهاء، فرقه "بهائی" نامیده شدند. اما با مرگ یحیی صبح ازل، ازلیه و به تبع آن، بابیان برای ابد فراموش شدند.
  • سرانجام دعوت میرزا بهاء: وقتی میرزا حسین علی احساس کرد دعوت او مؤثر افتاد و عده‏ای گرد او حلقه زدند، نوع دعوتش را در مراحل گوناگون زمانی تغییر داد. وی پس از ادعای "من یظهره اللّه" ادّعای رسالت و شارعیت و سپس ادعای حلول روح خدا در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او با عبارت " انا الهیکل الاعلی‏‏‏‏‏‏" از این مطلب یاد می‌‏کرد. بهاء در بغداد و اسلامبول و ادرنه و نیز در عکا همواره با تقیه و تظاهر به اسلام زندگی می‏کرد، تا خشم حکومت عثمانی را بر ضد خود بر نینگیزد. وی در نماز جمعه عکا شرکت می‌‏جست و در ماه رمضان، به روزه‌‏داری تظاهر می‌‏کرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با بابیان ایران که بعدها "بهائی" نام گرفتند، قطع نکرده و همواره مکتوبات و وحی‏‌های ادعایی، یا تجلّیات خدا منشآنه خود را برای آنان می‌‏فرستاد یا بازمی‌‏گفت. وی سرانجام در سال ۱۸۹۲ م (حدود ۱۳۰۹ ق) پس از سال‏‌ها سکونت در عکا درگذشت و آن‏جا به خاک سپرده شد.
  • پس از میرزا حسین علی، فرزندش عبد البهاء رهبر بهائیان شد و نظام جدیدی را در تفکرات بهائیت پدید آورد. وی در سفرهای خود، تعالیم باب و بهاء را با آنچه در قرن نوزدهم در غرب، به ویژه تحت عناوین روشنگری و مدرنیسم و اومانیسم متداول بود، آشتی داد. او تعالیم دوازده‌گانه بهائیت را با الهام از همین آموزه‌‏ها تدوین و عرضه کرد که عبارتند از: ترک تقلید، تطابق دین با علم و عقل، وحدت اساس ادیان، بیت العدل، وحدت عالم انسانی، ترک تعصبات، الفت و محبت میان افراد بشر، تعدیل معیشت عمومی، تساوی حقوق زنان و مردان، تعلیم و تربیت اجباری، صلح عمومی و تحریم جنگ و وحدت خط و زبان [۴]
  • تعالیم دوازده‌گانه یاد شده، در ظاهر بسیار جذاب و زیبا است و از طرفی شعارهای تبلیغاتی مؤثری در جذب افراد بهائی به این آیین است؛ اما با عملکرد رهبران و پیروان آن در گذشته و حال- به ویژه برنامه‌‏های اعمال شده از سوی "بیت العدل اعظم" بهاییان- مغایرت بسیار دارد. پس از مرگ عبد البهاء، نوه دختری او شوقی افندی رهبر بهائیان شد. پس از وی، هدایت بهائیان به شورایی با عنوان بیت العدل واگذار شد که تاکنون در فلسطین اشغالی به هدایت بهائیان می‌‏پردازد[۵].

آیین‏‌ها و باورهای بهائیان‏

  1. قداست عدد نوزده: تقویم شمسی بهائی، از نوروز آغاز شده به نوزده ماه و هر ماه به نوزده روز، تقسیم می‌شود. چهار روز (در سال‌های کبیسه، پنج روز) باقیمانده که به‌ ایام "هاء" موسوم است، برای شکرگزاری و جشن تعیین شده است. بهائیان به نماز روزانه، روزه به مدت نوزده روز از طلوع تا غروب آفتاب آخرین ماه سال موظف می‌باشند.
  2. حد دزدی و زنا: بهاء الله مجازات دزد را در نخستین بار، تبعید و در بار دوم، حبس و در مرتبه سوم، گذاشتن علامت در پیشانی او قرار داده و برای تکرار دزدی پس از آن، حکمی قرار نداده است. وی همچنین مجازات زنا را پرداخت نه مثقال و در صورت تکرار، هجده مثقال طلا برای دیه به "بیت العدل" می‌داند[۹].
  3. محارم: در آیین بهاء، تعداد محارم جنسی بسیار محدودند و فقط حرمت ازدواج با زن پدر اعلام شده است. در این آیین، ازدواج با بیش از دو زن جایز نیست و ازدواج موقت، در این آیین حرام است[۱۰].
  4. نهی از دخالت در سیاست: در آیین بهائی، بهائیان به شدت از دخالت در سیاست نهی شده‌اند.
  5. قبله: در آیین بهائی، قبله، جایگاهی است که باب در آن دفن شده است[۱۱].

بهائیت در موعودنامه


بهائیت در فرهنگ اصطلاحات علم کلام

عقاید بهائیت

  1. با ظهور باب و بهاء، شریعت اسلام به پایان رسید و تا هزار سال دیگر، پیامبری نخواهد آمد و دین اسلام منسوخ گردید[۱۸].
  2. در نگاه بهائیان، سید علی محمد مؤسس و مبشر؛ و حسینعلی نوری پیامبر اصلی است. همچنین علاوه بر این دو، برای عبدالبها به خاطر تعریف ۱۲ اصل برای بهائیان نیز مقام پیامبری معتقدند. البته علی محمد و حسینعلی با توجه به برخی کلماتشان تا مقام الوهیت خود را بالا برده‌اند؛ چنان‌که سید علی محمد به صراحت در وصیت‌نامه‌اش می‌‌گوید: لا اله الا انا و لذا بهائیان به او رب اعلی نیز می‌‌گویند.
  3. حسینعلی نوری نیز در کتاب "ایام تسعه" درباره روز دوم محرم (روز تولدش) که روز مقدسی نزد بهائیان است، درباره خود می‌‌گوید: وفیه ولد من لم یلد ولم یولد ، یا مشابه همان تعبیر علی‌ محمد، حسینعلی هم در کتاب مبین می‌‌گوید: لا اله الا انا المسجون الفرید [۱۹]. یا گفته است: ان الذی خلق العالم لنفسه قد حبس فی اخرب البلاد [۲۰].
  4. درباره قیامت نیز هر چند از معاد یاد می‌‌کنند؛ عملاً قیامت را معتقد نیستند و آن را امری موهوم می‌‌دانند. در بیان، واحد هشتم، باب نهم آمده است: "روز قیامت روزی است مانند کل ایام شمس، طالع می‌‌گردد و غارب"؛ یا در واحد دوم، باب هفتم آمده است: "قیامت عبارت است از: وقت ظهور شجره حقیقت در هر زمان و به هر اسم".

احکام عملی

  1. نماز: نماز به سه نماز کبیر، وسطی و صغیر تقسیم می‌‌شود؛ اما کیفیت خواندن انواع نمازها در جایی ذکر نشده است و چندان نیز روشن نیست[۲۳]. این نمازها به‌صورت فرادا خوانده می‌‌شود و حرمت نماز جماعت به دستور بهاءالله مشروعیت یافت [۲۴].
  2. قبله: قبله آنها قبر میرزا حسینعلی بهاست که در شهر عکا واقع شده است و این طبق دستور خود بهاءالله است که می‌‌گوید: "هنگام نماز صورت‌های خود را به سوی من برگردانید"[۲۵].
  3. روزه: روزه آنها صرفاً امساک از خوردن و آشامیدن از طلوع تا غروب آفتاب است[۲۶] و به مدت ۱۹ روز است؛ زیرا سال آنها بنا بر تصریح میرزا حسینعلی در کتاب اقدس، از ۱۹ ماه و هر ماهی از ۱۹ روز که جمعاً یک سال ۳۶۱ روز تشکیل می‌‌شود، که چهار روز باقیمانده به عنوان روزهای "رفع القلم"، ایام جشن و خوشگذرانی بهائیان تعیین شده است. عید فطر آنها نیز مصادف با روز عید نوروز است.
  4. حج: حج آنها خانه سید علی‌محمد در شیراز و خانه محل سکونت حسینعلی نوری در بغداد است. اجرای اعمال حج نیز زمان خاصی ندارد حج به مردان اختصاص دارد[۲۷].
  5. ازدواج: ازدواج با محارم مانند مادر، خواهر و دختر جایز است. تنها ازدواج با زن پدر حرام است. سید علی‌محمد به صراحت در کتاب بیان می‌‌گوید: ازدواج خواهر و برادر حلال است. همچنین حسینعلی بر آن تأکید می‌‌کند[۲۸]. درباره تعدد زوجات نیز عبدالبهاء و شوقی افندی بر تک همسری تأکید کرده‌اند[۲۹]؛ اما در کتاب اقدس، دو همسری در زمان واحد مجاز و حلال شمرده شده است[۳۰]. وی خود نیز لااقل سه زن داشته که از آنها دارای فرزند بوده است[۳۱][۳۲].
  6. حدود: در سرقت مرتبه اول، دزد را تبعید می‌‌کنند؛ مرتبه دوم او را زندانی کرده، بار سوم علامتی در پیشانی او می‌‌گذارند. دیه زنانه مثقال طلا برای بیت العدل است که در صورت تکرار دو برابر خواهد شد[۳۳].
  7. اقتصادی: ربا را به خاطر تعطیل نشدن امور جامعه جایز می‌‌دانند[۳۴].
  8. تقدس عدد نوزده: پس از آنکه ۱۸ نفر از شیخیه در ترویج تفکرات باب تلاش زیادی کردند، علی محمد باب آنها را "حروف حی" نامید که به حساب ابجد ۱۸ و با خود او ۱۹ می‌شوند. او همچنین کتاب بیان را به ۱۹ واحد و هر باب را به ۱۹ باب تقسیم کرد. در مجموع، عدد ۱۹ دارای قداست زیادی نزد بهائیان است. هر بهایی وقتی اموالش به یکصد مثقال رسید، باید نوزده مثقال آن را به دستگاه رهبری بهائیت بپردازد[۳۵].
  9. حلیت امور فردی: استفاده از حجاب را جایز نمی‌دانند. همچنین جواز غنا و تراشیدن ریش و پاک بودن تمام اشیا، حتی سگ و خوک از دیگر احکام فردی بهائیت است.
  10. مکان‌های مقدس: بیت‌العدل جهانی در حیفای فلسطین اشغالی قرار دارد. آنها بیت‌العدل‌های محله‌ای و ملی دارند که با عنوان "مشرق الاذکار" نام گرفته است که مرکز امور عبادی و کارهای تشکیلاتی آنها می‌‌باشد و دارای تقدس‌اند[۳۶].

انشعابات بهائیان

  1. ازلیه: ازلی‌ها که قدیمی‌تر از بهائیه هستند، معتقدند که باب، کتاب بیان را ۱۹ واحد و هر واحدی ۱۹ باب بوده است، تمام نکرد و تکمیل آن را به عهده صبح ازل سپرده است؛ اما بهاءالله حق او را غصب کرد و صبح ازل به این کار موفق نشد. لذا به ازلیه "بیانی" نیز گفته می‌‌شود.
  2. بهائیان ارتدوکسی: پس از مرگ شوقی افندی که تصمیم‌گیری امور مربوط به بهائیت به دست شورای نه نفره بیت‌العدل افتاد، شخصی به نام چارلز میس‌ریمی آمریکایی فرزند یکی از روحانیون کلیسای ارتدوکس به توصیه خود شوقی افندی ادعای جانشینی او را نمود؛ اما بهائیان ساکن اسرائیل با او مخالفت کردند. او نیز اعلام کرد: من بیت‌العدل را قبول ندارم و خود را به عنوان رهبر بهائیان معرفی نمود، که به دسته اول "بهائیان بیت‌العدلی" و به گروه دوم "بهائیان ارتدوکسی" گفته می‌‌شود. این دو دسته با هم اختلافات زیادی دارند. گروه دوم در کشورهایی مانند آمریکا، هندوستان و استرالیا پراکنده‌اند.
  3. اسماء الله: گروه دیگر به نام "بهائی اسماءالله" به رهبری شخصی به نام جمشید معانی می‌‌باشند. او یک ایرانی است که خود را اسماءالله نامید. این گروه در کشورهای اندونزی، پاکستان، آمریکا و هندوستان زندگی می‌‌کنند[۳۷].

پرسش مستقیم

  1. ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
  2. چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
  3. آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
  4. با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
  5. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
  6. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی‏ دلالت دارد؟ (پرسش)
  7. چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
    1. آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    2. آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    3. آیا زیدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    4. آیا فطحیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    5. آیا قرامطه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    6. آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    7. آیا شیخیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    8. آیا بابیت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    9. آیا بهاییت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    10. آیا سبئیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    11. آیا عسکریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    12. آیا مغیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    13. آیا ممطوره از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    14. آیا نمیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    15. آیا واقفیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    16. آیا واقفه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    17. آیا باقریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    18. آیا موسویه یا موسائیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    19. آیا محمدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    20. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    21. آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    22. آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    23. آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    24. آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    25. آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    26. آیا مهدی تهامه‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    27. آیا مهدی سوس‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    28. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    29. آیا مهدی صومالی‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    30. آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    31. آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    32. آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    33. آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    34. آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    35. آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    36. آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    37. آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    38. آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    39. آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
  8. مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  9. مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
  10. انگیزه‌های مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
  13. راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
  14. اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
  15. چه راه‌هایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
  16. از چه زمانی عده‌ای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
  17. چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳.
  2. آیتی، الکواکب الدریة، ج ۱، ص ۲۵۷.
  3. موسوی، جمال ابهی، ص ۱۳۶.
  4. عباس افندی، رساله دیانت جهانی بهائی، ص ۲۰.
  5. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵.
  6. ر. ک: آیتی، کشف الحیل، ج ۲، ص ۲۰۸؛ عبد الحمید اشراق خاوری، رساله گنجینه حدود و احکام، ص ۳۰- ۳۴؛ احمد یزدانی، نظر اجمالی در دیانت بهائی، ص ۹۷- ۹۸.
  7. برای نمونه، رجوع کنید به مصوبه شورای مجمع فقه اسلامی در ۱۸ تا ۲۳ بهمن۱۳۶۶ ش تا ۱۱ فوریه ۱۹۸۸ م در سازمان کنفرانس اسلامی و مجمع فقه اسلامی ص ۸۴- ۸۵ که ادعای رسالت بهاء اللّه و نزول وحی بر وی و دیگر باورهای بهائی را مصداق انکار ضروریات دین دانسته است
  8. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۱۹ - ۱۲۳.
  9. اقدس، ص ۱۱۷ و ۱۱۹.
  10. همان.
  11. همان.
  12. در این درس، فقط به رویارویی این گروه، با فرقه گمراه بهایی اشاره شده و بررسی دیدگاه‌های این انجمن، به کتاب‌های مفصل ارجاع می‌شود.
  13. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۵-۱۹۷.
  14. در نگارش این مقاله، از کتاب "دانشنامه جهان اسلام"، ج ۱، ص ۱۶-۱۹، ص ۷۳۳-۷۴۳ استفاده شد. (به نقل از نشریه موعود، ش ۲۲).
  15. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵.
  16. جهت مطالعه بیشتر درباره اصول دوازده‌گانه فوق و نقد و بررسی آنها بنگرید به: روزبهانی بروجردی، در جستجوی حقیقت، ص۱۸۰ - ۱۵۳.
  17. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.
  18. نوری، اشراقات، ص۲۹۳.
  19. نوری، کتاب مبین، ص۲۸۶.
  20. نوری، کتاب مبین، ص۲۳۳.
  21. نوری، اشراقات، ص۶۷.
  22. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۷.
  23. زیرا حسینعلی در کتاب اقدس کیفیت خواندن نمازها را به فصل‌های بعد وعده می‌‌دهد؛ اما جایی درباره آنها بحث نشده است. (خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص۲۲)
  24. نوری، اقدس، بند ۱۲، ص۷.
  25. نوری، اقدس، بند ۷.
  26. نوری، اقدس، ص۴۵.
  27. نوری، اقدس، بند ۳۳.
  28. نوری، اقدس، ص۱۰۷ و ۱۰۹.
  29. خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص۱۷۶.
  30. نوری، اقدس، بند ۶۳.
  31. ملک‌خسروی، اقلیم نور، ص۲۵۳.
  32. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸.
  33. نوری، اقدس، بند ۱۰۷.
  34. خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص۲۰۴.
  35. نوری، اقدس، بند ۹۷.
  36. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۹.
  37. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۹-۲۹۰.