بایسته‌های ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۹۳: خط ۹۳:
*[[آمادگی]] نوع اول، یک بایسته [[فراگیری]] است که به چگونگی تعامل [[جوامع انسانی]] با این موضوع، ارتباط دارد. برخلاف [[آمادگی]] نوع دوم که ناظر به آمادگی‌های خاص [[جهان تشیع]] است.
*[[آمادگی]] نوع اول، یک بایسته [[فراگیری]] است که به چگونگی تعامل [[جوامع انسانی]] با این موضوع، ارتباط دارد. برخلاف [[آمادگی]] نوع دوم که ناظر به آمادگی‌های خاص [[جهان تشیع]] است.
===[[آمادگی عمومی]]===
===[[آمادگی عمومی]]===
*آمادگی‌های عام، ناظر به نوع نگرش، [[رفتار]] و رویکردهای عموم [[جامعه بشری]] است که در عرصه‌های مختلف: [[فکری]]، [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] [[اجتماعی]] حیات [[انسانی]]، نمود پیدا می‌‌کند.
 
*[[لزوم]] [[آمادگی]] در سطح عام، از این جهت در سلسله مهم‌ترین بایسته‌های [[ظهور]] قرار دارد که اساساً، پدیده [[ظهور]] دارای آثار فراگیر و دستاورد‌های آن عمومی و [[جهان]] شمول است لذا گرچه این رویکرد می‌‌باید ابتدا از [[جوامع]] [[شیعی]] آغاز و به جاهای دیگر تسری و گسترش یابد تا تدریجاً به یک رویکرد عام جهانی تبدیل گردد، اما این [[اولویت]] [[آمادگی]] [[شیعه]] به معنای اختصاص این مهم به [[جهان تشیع]] نیست زیرا [[ضرورت]] [[آمادگی عمومی]]، ناشی از [[نیاز]] مبرم و است مشترکی است که همه [[انسان‌ها]] درآن شریک‌اند و آن عبارت است از [[نیاز]] [[جامعه انسانی]] به [[عدالت]] و [[امنیت]] در همه ابعاد آن. همان چیزی از نبود آن فریاد و [[ضجه]] همگان بلند است. این دغدغه و [[نیاز]]، به [[قوم]] و [[مذهب]] و منطقه خاصی، محدود نمی‌باشد هرچند بسیاری در تشخیص این گمشده دیرین خود، ممکن است دچار [[غفلت]] و یا [[اغفال]] باشند.
*به همین جهت، پیدایش [[آمادگی عمومی]] به معنای احساس [[نیاز]] شدید [[جامعه انسانی]] به [[حکومت عدل جهانی]] [[مهدوی]] و نیل بسوی [[اهداف ]][[ظهور]]، مهم‌ترین پیش شرط [[انتظار ظهور]] است. این رویکرد، یک [[ضرورت]] اجتناب ناپذیری است که [[بشریت]] برای دستیابی به چنین [[آرمان]] بلندی، ناگزیر از [[درک]] و پذیرش این [[حقیقت]] خواهند بود.
*[[دلیل]] این [[ضرورت]] نیز این است که- باتوجه به آنچه قبلا نیز اشاره گردید- مسأله [[ظهور]]، پدیده‌ای نیست که خارج از روند طبیعی حرکت [[جامعه انسانی]] رخ دهند بلکه روند تحقق آن، ارتباط تام با تحولات [[جامعه]] و نوع خواست، [[اراده]] و [[سلوک]] [[انسان‌ها]] دارد. به عبارت دیگر، امر [[ظهور]] این گونه نیست که منعزل و جدا از چرخش [[زندگی]] [[انسان‌ها]] باشد بگونه‌ای که [[جامعه بشری]] ناگهان با یک پدیده‌ای رو برو شوند که هیچ [[سازگاری]]، تناسب و سنخیتی با سیر حرکتی [[جامعه]] نداشته باشد بلکه این رویداد [[عظیم]] [[تاریخ]] [[بشر]]، در صورتی تحقق خواهند یافت که شرایط لازم و زمینه‌های آن فراهم گردد به [[دلیل]] اینکه امر [[ظهور]]، با حوادث و رویداد‌های [[جامعه]] عجین است و در طی فرایند [[صعود]] مرحله‌ای و تدریجی [[جامعه بشری]] به سمت [[آمادگی]]، پدیده [[ظهور]] نیز نمایان خواهند شد. از این نظر، [[ظهور]] را باید فرایندی دانست که آخرین مرحله آن حضور و [[قیام امام]] عصر{{ع}} برای [[تصدی]] [[مدیریت جامعه]] بشری و [[اصلاح]] آن است.
*به همین جهت در [[روایات]] توصیه شده است که هر صبح و [[شام]] [[منتظر ظهور]] باشید که امر [[ظهور]] ناگهانی است. این [[لزوم]] تهیأ و [[آماده‌باش]] دائم، به خاطر عدم شفافیت روند امور است یعنی چون حرکت [[جامعه]] و عوامل مؤثر در این تغییر و تحول، آن چنان شفاف و روشن نیست که شما ب‌توانید [[زمان ظهور]] را تخمین بزنید و آن را نزدیک یا دور بدانید، لذا باید همواره خود را در حال [[انتظار]] و آماده باش، نگاهداشت و این خاصیت [[انتظار]] است که چنین باوری را در درون [[انسان‌ها]] پدید می‌‌آورد و انگیزه‌های [[اصلاح‌طلبی]] و دگرگون خواهی را در وجود آنان، بارور می‌‌سازد. تا [[انسان]] کمبودها را احساس نکنند و موانع را نشناسند، هیچگاه برای رفع موانع و تأمین آن، [[برنامه‌ریزی]] و [[اقدام]] نخواهند کرد.
*[[آمادگی]] در سطح عام، دارای مراحل و مراتبی است که دست‌یابی به هر مرحله از آن، [[لزوم]] [[آگاهی]]، [[عزم]]، [[اراده]] و حرکت جمعی براساس معیار‌های حق‌طلبانه و عدالت‌خواهانه را می‌‌طلبد که مرحله نخست آن، [[آمادگی فکری]] و [[روحی]] [[روانی]] است تا در اثر [[رشد فکری]]، [[بشریت]] اهمیت و [[ضرورت]] چنین رویکردی را [[درک]] نمایند.
*مراد از [[آمادگی فکری]]، رشد [[شعور]] و افزایش آگاهی‌های عمومی جهت [[درک]] [[مصالح]] عمومی و [[قضاوت]] صحیح نسبت به تصمیمات عام [[جامعه بشری]] است.
*بدون [[شک]] تغییر نگرش‌های عمومی، قبل از هر چیز، [[نیاز]] به [[آمادگی فکری]] و [[روانی]] برای تأثیر پذیری و تصمیم‌سازی [[جدید]] دارد زیرا بدون چنین [[آمادگی]]، هیچ برنامه مفیدی، زمینه طرح نخواهد داشت. از این‌رو یکی از مؤلفه‌های مهم آماد گی [[ظهور]] در سطح جهانی، مساعد بودن [[افکار]] عمومی برای طرح [[اندیشه]] [[حکومت واحد جهانی]] [[اسلام]] در [[عصر ظهور]] و وجود [[آمادگی روحی]] [[روانی]] برای پذیرش این طرح است.
*البته این [[آمادگی]] تا زمانی که [[بشر]] به [[حد ]]کافی تلخی نابسامانی‌ها و [[بی‌عدالتی‌ها]] را نچشند و به [[یأس]] و [[نا امیدی]] نرسند، پدید نخواهد آمد. [[مردم]] [[جهان]] تا زمانی که احساس نکنند که نظامات بشری از حل بحران‌های کنونی در عصره‌های محیط، [[خانواده]]، [[اخلاق]]، [[سیاست]]، [[فرهنگ]] و [[اقتصاد]] و... [[ناتوان]] و عاجزاند، [[ضرورت ظهور]] [[مصلح جهانی]]، برای آنان قابل [[درک]] نخواهند بود.
*از این‌رو، تغییر نگرش‌ها و رویکرد عمومی، لازمه [[آمادگی]] در سطح کلان است. باید [[درک]] عمومی و [[افکار]] [[مردم]] [[دنیا]] آنچنان بالا برود که [[ضرورت]] همگرايی و [[همدردی]] را به عنوان یک [[وظیفه]] [[انسانی]] و [[دینی]] تلقی کنند؛ زیرا تا [[بشریت]] به این [[باور]] نرسند که تنها راه [[نجات]] آنان، رویکرد به [[حکومت عدل مهدوی]] است، [[جهان]] [[بشریت]] خود را آبستن چنین حادثه بزرگی نخواهند دید و همچنان [[بشریت]] از این [[نعمت]] بزرگ، [[محروم]] خواهند ماند.
*این یک اصل عقلائی و منطقی است که: "هرکس [[منتظر]] چیزی است باید خود را برای آن آماده نمایند". اگر بنا است [[مردم]] [[منتظر فرج]] و [[گشایش]] است، می‌‌باید خود را برای تغییر وضعیت موجود و تحقق آنچه انتظارش را می‌‌کشند، آماده نمایند.
*[[مردم]] [[دنیا]] باید [[باور]] کنند که مثلا مسأله "نژاد" و یا "مناطق مختلف جغرافیایی" مسأله قابل توجهی در [[زندگی]] [[بشر]] نیست، تفاوت‌ها و رنگ‌ها و زبان‌ها و سرزمین‌ها، نمی‌توانند نوع [[بشر]] را از هم جد ا سازند، تعصب‌های قومی گروهی باید برای همیشه بمیرد، [[فکر]] مسخره‌آمیز "نژاد [[برتر]]" باید به دور افکنده شود، مرزهای ساختگی با سیم‌های خاردار و دیواری‌های همچون دیوار باستانی چین نمی‌تواند [[انسان‌ها]] را از هم دور سازد بلکه همان‌گونه که [[نور]] [[آفتاب]] و [[نسیم]] [[روح]] بخش و سایر مواهب طبیعی به این مرزها ابدا توجهی ندارند و همه روی کره [[زمین]] را دور می‌‌زنند و همه [[دنیا]] را یک [[کشور]] می‌‌دانند، [[انسان‌ها]] باید به این مرحله از [[رشد فکری]] برسند<ref>حکومت جهانی مهدی{{ع}}، ص ۸۱.</ref>.
*اما اینکه آیا [[بشریت]] در سیر متلاطم [[تاریخ]]، [[فرهنگ]] و [[تمدن]] خود، تا چه اندازه توانسته‌اند به مرز [[آمادگی]] نزدیک شود؟ پرسشی است که پاسخ دقیق آن به مطالعه [[تاریخ]] گذشته و تحلیل فضای [[فکری]] [[جامعه]] و افق‌های پیش روی آن، [[نیاز]] دارد. با این حال در این رابطه به اجمال می‌‌توان گفت: اگر با دقت و تأمل به تغییر و تحولات پیرامون خود بنگریم می‌‌بینیم که این رویکرد، حداقل در میان آکاهان و روشنفکران [[جهان]]، کم کم در حال [[تکوین]] و شکل‌گیری است و روز به روز بر تعداد کسانی که به مسأله "[[جهان]] وطنی" می‌‌اندیشند افزوده می‌‌شود. *امروزه موضوع "[[جهانی شدن]]" و "[[جهان]] وطنی" و "[[جهان]] شمولی" تدریجاً به صورت یک [[فرهنگ]] غالب جهانی در حال تبدیل شدن است.
*با توجه به شرایط مساعد نسبی موجود، [[جامعه]] [[شیعی]] می‌‌تواند بادرک صحیح ضرورت‌ها از یکسو، نقش‌آفرینی و [[مدیریت]] تأثیرگذار در عرصه [[افکار]] جهانی از سوی دیگر، شرایط مساعد کنونی را تبدیل به یک [[فرصت]] نماید و با [[تبیین]] جاذبه‌ها و ویژگی‌های ایده [[مهدویت]] و [[نظریه ]][[حکومت عدل جهانی]] [[اسلام]]، به عنوان تنها [[تئوری]] [[نجات‌بخش]]، زمینه فراگیر شدن این [[اندیشه]] [[الهی]] را در [[جهان]]، فراهم سازند<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۴-۱۳۵.</ref>.


===آمادگی‌های خاص===
===آمادگی‌های خاص===
خط ۱۱۶: خط ۱۰۳:
*در [[فرهنگ اسلامی]] و [[شیعی]]، [[انتظار]] و [[آمادگی برای ظهور]]، دارای و ریشه عمیق [[فرهنگی]] است که بیش از یازده قرن [[اندیشه شیعی]] را سیراب نموده است. در طول این مدّت، مسأله [[انتظار]]، به گونه مؤثّری در ساختار [[اندیشه سیاسی]] و انقلابی ما دخالت داشته است. [[انتظار]]، یک مفهوم [[فرهنگی]] و ارزشی است که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]] به شکل مؤثری دخالت داشته و در ترسیم خط [[فکری]] و [[سیاسی]] حال و [[آینده]]، تأثیرگذار خواهند بود.
*در [[فرهنگ اسلامی]] و [[شیعی]]، [[انتظار]] و [[آمادگی برای ظهور]]، دارای و ریشه عمیق [[فرهنگی]] است که بیش از یازده قرن [[اندیشه شیعی]] را سیراب نموده است. در طول این مدّت، مسأله [[انتظار]]، به گونه مؤثّری در ساختار [[اندیشه سیاسی]] و انقلابی ما دخالت داشته است. [[انتظار]]، یک مفهوم [[فرهنگی]] و ارزشی است که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]] به شکل مؤثری دخالت داشته و در ترسیم خط [[فکری]] و [[سیاسی]] حال و [[آینده]]، تأثیرگذار خواهند بود.
*ازین روی، [[آمادگی]] [[فرهنگی]] و احیای [[فرهنگ مهدوی]] در [[جامعه]]، عامل مؤثری برای انگیزش وحرکت اصلاح‌گرایانه در [[زندگی]] [[مردم]] خواهند بود که [[رفتار]] [[فرهنگی]] معیّنی از آن سرچشمه می‌‌گیرد.
*ازین روی، [[آمادگی]] [[فرهنگی]] و احیای [[فرهنگ مهدوی]] در [[جامعه]]، عامل مؤثری برای انگیزش وحرکت اصلاح‌گرایانه در [[زندگی]] [[مردم]] خواهند بود که [[رفتار]] [[فرهنگی]] معیّنی از آن سرچشمه می‌‌گیرد.
*'''۲. [[تربیت]] [[یاوران]]''' همان‌گونه که یک رشته [[علل]] و عواملی، باعث پیدایش [[غیبت]] و [[محرومیت]] [[مردم]] از [[نعمت]] [[حضور امام]]{{ع}} شده‌اند، پایان یافتن [[دوران غیبت]] و تحقق [[ظهور امام زمان]]{{ع}} نیز، مشروط به رفع موانع و تحقق زمینه‌ها و شرایط آن است. تا این شرایط فراهم نگردد، [[انتظار ظهور]] [[حضرت]]، یک آرزوی عبثی خواهند بود.
*'''۲. [[تربیت]] [[یاوران]]''' همان‌گونه که یک رشته [[علل]] و عواملی، باعث پیدایش [[غیبت]] و [[محرومیت]] [[مردم]] از [[نعمت]] [[حضور امام]]{{ع}} شده‌اند، پایان یافتن [[دوران غیبت]] و تحقق [[ظهور امام زمان]]{{ع}} نیز، مشروط به رفع موانع و تحقق زمینه‌ها و شرایط آن است. تا این شرایط فراهم نگردد، [[انتظار ظهور]] [[حضرت]]، یک آرزوی عبثی خواهند بود. در این راستا، یکی از عوامل عمده و مؤثر، وجود یاورانی است که به همراه [[امام]] بارسنگین [[قیام]] را بر دوش بکشند و تا آخر از [[همراهی]] و [[یاری]] [[رهبر]] خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. [[تربیت]] و شکل‌گیری مجموعه از گروه [[یاوران]] به عنوان هسته‌های اولیه [[قیام جهانی]] [[حضرت]]، امری لازم و اجتناب ناپذیر است که می‌‌باید عناصر [[فداکار]] و جمعیت پیشاهنگ برای جانبازی و [[حمایت]] از [[نهضت جهانی حضرت مهدی]]، در [[جامعه]] حضور داشته باشد. و این [[ضرورت]] نیز، مبتنی بر اصل طبیعی بودن [[قیام]] و [[پیروزی]] [[حضرت]] در سراسر [[جهان]] است چنانکه از مفاد [[روایات]] استتفاده می‌‌شود.
*در این راستا، یکی از عوامل عمده و مؤثر، وجود یاورانی است که به همراه [[امام]] بارسنگین [[قیام]] را بر دوش بکشند و تا آخر از [[همراهی]] و [[یاری]] [[رهبر]] خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. [[تربیت]] و شکل‌گیری مجموعه از گروه [[یاوران]] به عنوان هسته‌های اولیه [[قیام جهانی]] [[حضرت]]، امری لازم و اجتناب ناپذیر است که می‌‌باید عناصر [[فداکار]] و جمعیت پیشاهنگ برای جانبازی و [[حمایت]] از [[نهضت جهانی حضرت مهدی]]، در [[جامعه]] حضور داشته باشد. و این [[ضرورت]] نیز، مبتنی بر اصل طبیعی بودن [[قیام]] و [[پیروزی]] [[حضرت]] در سراسر [[جهان]] است چنانکه از مفاد [[روایات]] استتفاده می‌‌شود.
*[[امام صادق]]{{ع}} در گفتگویی جالبی که با [[سدیر صیرفی]] داشته است به این [[حقیقت]] اشاره نموده است.[[سدیر]] می‌‌گوید: همراه [[امام صادق]]{{ع}} بودم، با توجه به کثرت [[شیعیان]] و اطرافیان [[امام]]{{ع}}، از [[حضرت]] درباره [[علت]] عدم [[قیام]] ایشان علیه [[حکام]] [[جور]] وقت، پرسیدم! [[حضرت]] مرا به خارج [[مدینه]] برد تا آن که وقت [[نماز]]، در محلی پیاده شدیم. [[جوانی]] در آن محل مشغول چراندن گله بز بود. [[امام صادق]]{{ع}} به این گله بز نگاهی کرد و خطاب به من فرمود: ‌ای [[سدیر]]! به [[خدا]] قسم! اگر من به تعداد این بزها [[یار]] و [[یاور]] می‌‌داشتم، بر جای نمی‌نشستم (و [[قیام]] می‌کردم). [[سدیر]] گوید: بعد از تمام شدن [[نماز]]، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده [[تجاوز]] نمی‌کند!<ref>کافی، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. *وجود گروه [[یاوران]]، لازم است، ولی کافی نیست، چون [[قیام حضرت مهدی]] فراگیر و [[جهان]] شمول است باید [[جامعه]] در سطح کلان، قابلیت پذیرش [[دولت حق]] است را در خود پدید آورند. یعنی؛ عموم [[مردم]] و [[جامعه بشری]] (نه گروه خاص و منطقه‌ای خاص) باید به این درجه‌ای از [[معرفت]] برسند و در یابند که [[حکومت‌ها]] و مکاتب ساخته‌ای [[بشر]]، جوابگوی نیاز‌های [[مردم]] نیست و به وسیله اینها، [[سعادت]] و [[عدالت]] واقعی به [[بشر]] هدیه نمی‌شود. باید [[ظهور]] [[عدالت‌خواهی]] جهانی و فراگیر شدن [[روحیه]] [[ظلم‌ستیزی]]، زمینه‌های [[اجتماعی]] [[انقلاب جهانی]] [[مهدوی]]، فراهم خواهند شد.
*[[امام صادق]]{{ع}} در گفتگویی جالبی که با [[سدیر صیرفی]] داشته است به این [[حقیقت]] اشاره نموده است.[[سدیر]] می‌‌گوید: همراه [[امام صادق]]{{ع}} بودم، با توجه به کثرت [[شیعیان]] و اطرافیان [[امام]]{{ع}}، از [[حضرت]] درباره [[علت]] عدم [[قیام]] ایشان علیه [[حکام]] [[جور]] وقت، پرسیدم! [[حضرت]] مرا به خارج [[مدینه]] برد تا آن که وقت [[نماز]]، در محلی پیاده شدیم. [[جوانی]] در آن محل مشغول چراندن گله بز بود. [[امام صادق]]{{ع}} به این گله بز نگاهی کرد و خطاب به من فرمود: ‌ای [[سدیر]]! به [[خدا]] قسم! اگر من به تعداد این بزها [[یار]] و [[یاور]] می‌‌داشتم، بر جای نمی‌نشستم (و [[قیام]] می‌کردم). [[سدیر]] گوید: بعد از تمام شدن [[نماز]]، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده [[تجاوز]] نمی‌کند!<ref>کافی، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. *وجود گروه [[یاوران]]، لازم است، ولی کافی نیست، چون [[قیام حضرت مهدی]] فراگیر و [[جهان]] شمول است باید [[جامعه]] در سطح کلان، قابلیت پذیرش [[دولت حق]] است را در خود پدید آورند. یعنی؛ عموم [[مردم]] و [[جامعه بشری]] (نه گروه خاص و منطقه‌ای خاص) باید به این درجه‌ای از [[معرفت]] برسند و در یابند که [[حکومت‌ها]] و مکاتب ساخته‌ای [[بشر]]، جوابگوی نیاز‌های [[مردم]] نیست و به وسیله اینها، [[سعادت]] و [[عدالت]] واقعی به [[بشر]] هدیه نمی‌شود. باید [[ظهور]] [[عدالت‌خواهی]] جهانی و فراگیر شدن [[روحیه]] [[ظلم‌ستیزی]]، زمینه‌های [[اجتماعی]] [[انقلاب جهانی]] [[مهدوی]]، فراهم خواهند شد.
*اگر سبب [[تأخیر در فرج]]، عدم وجود یارانی باشد که [[جامعه]] و در گستره‌ای وسیع‌تر [[دنیا]] را برای [[ظهور امام]] و [[قیام]] فراگیر وی آماده سازند و [[پشتیبان]] و تکیه‌گاه [[انقلاب]] [[امام]] تلقّی شوند، برای تحقق این مهم، چاره‌ای جز [[اقدام]] و تجهیز وآمادگی و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور برپائی [[اقتدار]] [[حق]] بر [[زمین]] و حصول [[فرج]] به سبب [[ظهور امام]]{{ع}} نخواهند بود. به [[بیان]] دیگر، برای ریشه‌یابی و [[فهم]] صحیح [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور]]، می‌‌باید به [[علل]] واقعی این امر تکیه نمود. یکی از مهم‌ترین آنها، عدم وجود [[انصار]] [[امام]]{{ع}} و [[یاوران]] کافی از جهت کمیّت و کیفیت در میان [[شیعیان]] و طرفداران آن [[حضرت]] است زیرا انقلابی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهند داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که در آن [[مستضعفان]] و محرومان، [[سروری]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را بر عهده خواهند داشت: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>"و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.</ref>. براساس این [[آیه]]، [[مؤمنان]] و [[مستضعف]] در این مرحله، تمام [[قدرت]] و [[ثروت]] [[طاغوت‌ها]] را، به [[ارث]] خواهند برد {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}، {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>"بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] بر گستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>"و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.</ref>.
*اگر سبب [[تأخیر در فرج]]، عدم وجود یارانی باشد که [[جامعه]] و در گستره‌ای وسیع‌تر [[دنیا]] را برای [[ظهور امام]] و [[قیام]] فراگیر وی آماده سازند و [[پشتیبان]] و تکیه‌گاه [[انقلاب]] [[امام]] تلقّی شوند، برای تحقق این مهم، چاره‌ای جز [[اقدام]] و تجهیز وآمادگی و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور برپائی [[اقتدار]] [[حق]] بر [[زمین]] و حصول [[فرج]] به سبب [[ظهور امام]]{{ع}} نخواهند بود. به [[بیان]] دیگر، برای ریشه‌یابی و [[فهم]] صحیح [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور]]، می‌‌باید به [[علل]] واقعی این امر تکیه نمود. یکی از مهم‌ترین آنها، عدم وجود [[انصار]] [[امام]]{{ع}} و [[یاوران]] کافی از جهت کمیّت و کیفیت در میان [[شیعیان]] و طرفداران آن [[حضرت]] است زیرا انقلابی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهند داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که در آن [[مستضعفان]] و محرومان، [[سروری]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را بر عهده خواهند داشت: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>"و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.</ref>. براساس این [[آیه]]، [[مؤمنان]] و [[مستضعف]] در این مرحله، تمام [[قدرت]] و [[ثروت]] [[طاغوت‌ها]] را، به [[ارث]] خواهند برد {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}، {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>"بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] بر گستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>"و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۰ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۲

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

حداقل نصاب معرفت

  1. امام(ع) معادل و هم‌وزن پیامبر‌اند در همه شئون ولائی غیر از شأن نبوت.
  2. این شناخت صرفاً با معرفت شیعی و دیدگاه کلامی امامیه، قابل حصول است که خلفای بلافصل پیامبر(ص) را در دوازده امام معصوم(ع) منحصر می‌‌دانند چون خاستگاه واقعی امامت و خلافت، فقط در بینش کلامی شیعه، عینیت و تبلور می‌‌یابد نه در غیر آن.

ارکان معرفت حداقلی

  1. اعتقاد به ضرورت وجود امام و حجت الهی در هر عصری.
  2. اعتقاد به تولد و حیات بالفعل امام عصر(ع).
  3. اعتقاد به مقام امامت و ولایت امام عصر(ع).
  4. اعتقاد به غیبت امام عصر(ع) در حال حاضر.
  5. اعتقاد به ظهور امام عصر(ع) در آینده برای حاکمیت دین و گسترش عدالت در جهان.

روش‌شناسی معرفت امام عصر(ع)

تفسیر صحیح مفاهیم و آموزه‌های مهدویت

عوامل آفت‌زا

  • آسیب‌ها و آفات مختلفی وجود دارد که می‌‌تواند بسط و ترویج فرهنگ مهدوی در جامعه شیعی را، با چالش و رکود مواجه نماید. از این میان می‌‌توان به دوعامل مهم آفت‌زا، اشاره نمود. این دو عامل- که از نگرش افراطی و تفریطی نسبت به مسائل مهدویت ناشی می‌‌شود- یکی سطحی‌نگری، دوم روشن‌فکرمآبی است که هرکدام، پیامدها و تبعات منفی فراوانی را می‌‌تواند دربرداشته باشد.

سطحی‌نگری

  • سطحی‌نگری و عوام‌گرایی در طرح مسائل مهدویت، عامل مخربی است که اندیشه مهدویت و انتظار را از محتوای اصیل و سازنده آن تهی نموده و اذهان عمومی را از توجه به مفاهیم و اهداف متعالی اندیشه انتظار، بازمی‌دارد و به سمت خرافه‌گرایی، کج‌اندیشی و انحراف، سوق می‌‌دهد.
  • تفکر خرافه‌گرایی معمولاً در میان طیف افراد کم‌سواد و سطحی که درک و کشش ذهنی‌شان از تحلیل مفاهیم عمیق و سازنده‌ای اندیشه مهدویت عاجزاند، بیشتر زمینه رشد پیدا می‌‌کند. برخی در قالب مداحی‌های بی‌محتوا، برخی دیگر با ریاضت‌کشی‌های بی‌وجه و گروهی دیگر در قالب کتاب‌های داستانی و جمع‌آوری نقلیات رطب و یابس از رؤیاها و نقل ملاقات‌های ضعیف، با رهنمون روش‌های خاصی نظیر: ختم‌گیری، چله‌نشینی، اذکار و اوراد و... برای حصول ملاقات و تشرف به حضور حضرت، موجب رونق دادن بازار داستان سرایی و نقل تشرفات و رؤیاها می‌‌شوند. غافل از اینکه موضوع تشرف به محضر حضرت یک امری روشمند نیست تا کسی با خواندن فلان دعا و یا ورد خاصی با فرمول معینی، حتما به حضور امام(ع) شرفیاب شوند. در حالی‌ که براساس توقیع شریف حضرت به آخرین نائب خاص‌اش (علی بن محمد سمری)، بنا نیست در زمان غیبت کبری، امام(ع) با کسی و یا کسانی در حال مراوده و رفت و آمد آشکار باشد و یا دفتر ملاقات خصوصی برای کسی داشته باشد.
  • آنچه موجب رونق بازار نقلیات و حکایات‌نویسی شده است، عوام‌گرایی، برخورد سلیقه‌ای و درآمد‌های مالی این‌گونه کتاب‌ها است که به خاطر جنبه داستانی بودن آن، در میان قشر عوام، پرفروش و پرمخاطب نیز هست. برخی از این نقلیات به حدی خفیف و بی‌اساس است که با اندک تأملی، رنگ و بوی ریا و تظاهر و دور از واقعیت داشتن آن، به خوبی مشهود است.
  • بدون شک، شیوع بی‌رویه این‌گونه افکار سست و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن اعتقادات مردم و غفلت از جنبه‌های سازنده و محتوای اصیل اندیشه مهدویت، خواهند بود و تبعات زیان‌باری را بدنبال خوهند داشت.
  • البته ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که راه تشرف به محضر امام زمان(ع) در عصر غیبت، مسدود نیست و تواتر اجمالی اخبار تشرفات اشخاص ثقه و اهل ورع و تقوی، دلیل قطعی بر وقوع تشرفات است اما باید توجه داشت که این امکان یعنی توفیق شرفیابی به محضر حضرت(ع) در مواردی است که خداوند بنا به مصالح خاصی، اذن تشرف بدهند تا طبق صلاحدید حضرت، کسی به چنین فیضی نائل شوند.
  • ولی آنچه بزرگان و علمای شیعه بر آن تقریباً اتفاق‌نظر دارند، این است که در زمان غیبت کبری، اصل بر عدم ارتباط است و پذیرش ادعای ملاقات از سوی کسی نیاز به دلیل و قرینه اطمینان‌آور دارد و در غیر این صورت ادعای ملاقات، قابل پذیرش نمی‌باشد.

روشن‌فکرمآبی

پیراستگی و تقوی پیشگی

ثبات قدم در شدائد و امتحانات

  • منتظر باید استحکام ایمان و ثبات قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و مصیبت‌ها از کوره در نرود و بتواند این رسالت سنگین را به دوش بگیرد. این استحکام و پختگی نیز، ازمعرفت، و آگاهی از وسعت توانائی و ظرفیت وجودی خویش، نشأت می‌‌گیرد به همین جهت مهم‌ترین دعا و خواسته انسان منتظر از خداوند، طلب معرفت و فزونی شناخت امام و حجت حاضر است: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ...». خدایا! خودت را به من بشناسان و ثبات قدم را می‌خواهد: «ثَبِّتْنِي عَلَى دِينِكَ». کم‌توقعی و صبر را می‌خواهد: «صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ». منتظر باید از چنان روحیه‌ای برخودار باشد که همراه رنج‌ها و سختی‌ها، راحتی‌ها را داشته باشد؛ زیرا که در زمان غیبت، مردم مورد سخت‌ترین امتحانات قرار می‌گیرند و زیر و رو می‌شوند.
  • امام صادق(ع) می‌فرماید: "این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از یأس و ناامیدی از دیگران"[۲۵]، نه به خدا سوگند، امر ظهور به وقوع نخواهند پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، آشکار نشود و صف‌بندی‌ها مشخص نگردد. امام رضا(ع) در این مورد می‌فرماید: "ظهور زمانی رخ خواهد داد که مردم از دیگر راه‌ها، ناامید شوند"[۲۶].
  • وقتی یکی از یاران امام باقر(ع) از حضرت سؤال می‌‌کند: یابن رسول الله فرج شما کی حاصل می‌‌شود؟ امام در پاسخ می‌‌فرماید: "هیهات فرج ما نرسد تا غربال شوید، باز هم غربال شوید و باز هم غربال شوید تا اینکه کدرها برود و صافی‌ها بماند"[۲۷].
  • در جای دیگر حضرت می‌‌فرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در دل می‌‌پرورانید! بخدا سوگند بدان‌چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در غربال امتحان تکان سختی بخورید و در این امتحان آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا سوگند این آرزو عملی نخواهند شد مگر بعد از یأس و ناامیدی و تا زمانی که افراد شقی، شقاوتش را و افراد اهل سعادت، لیاقت و صلاحیتش را آشکار سازد"[۲۸].
  • در بعضی از نقل‌ها به جای «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ» تعبیر «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ»[۲۹] آمده است یعنی گردن کشیدن و با حرص و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای مردم برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، کلام امام باقر(ع) بیانگر این حقیقت است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دست‌رسی نخواهند بود بلکه به پختگی و استقامت نیاز دارد و این پختگی و استقامت، امری است لازم که باید در دوران انتظار حاصل شود زیرا انتظار ظهور حضرت حجت(ع) بدون چنین پختگی و عزم عمومی در مهیاسازی زمینه‌های ظهور، فریادی است بی‌پاسخ و خداوند این نعمت بزرگ را، بدون هزینه‌های سنگین و امتحانات سخت، به جامعه بشری هدیه نخواهند کرد.
  • نکته قابل توجه و تکان‌دهنده در این روایت این است که در این غربال، کثرت ریزش‌ها به حدی است که اندک‌اند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این غربال، سقوط ننمایند.
  • امام رضا(ع) سوگند یاد می‌‌کند می‌‌فرماید: "قسم بخدا آنچه در انتظار رسیدن آن‌اید فرا نخوهند رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی پاک گردد"[۳۰]. در این آزمون چندان کسی از شما باقی نمی‌مانند! آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ»؛ آیا گمان کرده‌اید رها گذاشته می‌‌شوید و خداوند شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل صبر را از میان شما، بازشناساند؟ در این حدیث، خطاب حضرت به شیعیان «وَ لَا يَبْقَى مِنْكُمْ»، هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به اهل بیت(ع) و از گروه خودی‌ها و خواص، می‌‌شمارند. با این تعبیر، حضرت امتحان آنان دشوارتر و رسالت آنان را در عصر غیبت، سنگین از دیگران ذکر نموده است[۳۱].

آمادگی

  1. آمادگی عمومی، که به قوم و ملیت و مذهب و جغرافیای خاصی تعلق ندارد بلکه به نوع بشر و رویکرد جهانی مرتبط می‌‌باشد.
  2. آمادگی خاص، که بنا به اقتضای مذهب و پیوند اعتقادی پیروان و منتظران خاص حضرت(ع)، به جامعه شیعی پیوند دارد.

آمادگی عمومی

آمادگی‌های خاص

زمینه‌سازی

ضرورت زمینه‌سازی

رابطه زمینه‌سازی و ظهور

زمینه‌سازان ظهور در روایات

  1. نکته اول وجه مشترکی است که در هر کدام از قیام مشرقیان و قیام‌های آخرالزمانی مثل قیام‌های یمانی، خراسانی، شعیب بن صالح و... دیده می‌‌شود و آن اینکه این نوع حرکت‌های حق طلبانه هرکدام به میزان کارکرد و شعاع خود، نقش مثبت و زمینه‌سازی در رابطه با ظهور حضرت مهدی(ع)، خواهند داشت. لذا همچنان‌که در روایات از نهضت و قیام مردم مشرق، به عنوان حرکت زمینه‌ساز، یاد شده است، از قیام شخصیت‌های مثل: خراسانی، شعیب بن صالح و... در آستانه ظهور و نقش مثبت آنان در زمینه‌سازی قیام حضرت «يوطّئ للمهدي سلطانه»[۵۸]، تجلیل شده است.
  2. نکته دوم توجه به تفاوت‌های حرکت انقلابی و زمینه‌ساز مردمان مشرق زمین با قیام‌های است که در آستانه ظهور شکل می‌‌گیرد؛ زیرا قیام زمینه‌ساز انقلاب مشرقیان، به دلیل گستره‌ای زمانی، از لحاظ زیرساخت‌ها و تأثیرات پیرامونی و جهانی نیز، با قیام‌های مقطعی و ناگهانی که در آستانه ظهور رخ می‌‌دهند، تفاوت‌های جدی خواهند داشت. به همین جهت در حدیث نبوی مورد اشاره، بر ویژگی و نقش زمینه‌ساز انقلاب مشرقی، عنایت شده واین قیام با همین ویژگی، معرفی شده است «فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ».
  • شاید این امر، به خاطر جنبه عکس‌العملی و دفعی بودن قیام‌های آستانه ظهور در آن مقطع خاصی از آخرالزمان است که با توجه به شرایط زمانی و منطقه‌ای، این حرکت‌های خودجوش و انقلابی، در برابر بیدادگری‌های جبهه سفیانی شکل می‌‌گیرد. درحالی‌که ویژگی قیام زمینه‌ساز حکومت جهانی مهدوی، ابعاد هدایت‌گری و جریان‌سازی آن قیام و انقلاب است به گونه که در یک روند دراز مدت و نظام‌مند، تأثیرات مداوم و جریان‌ساز آن، در عرصه‌های مختلف فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در سطح جهانی و بین‌المللی، کاملاً مشهود و ملموس باشد. این امر مستلزم حرکت فراگیر اصیل و نهادینه شده‌ای است که در یک فرایند طولانی، آثار و برکات رویکرد عدالت‌خواهی و حق‌گرایانه آن، در شعاع فرامنطقه و جهانی، نمود پیدا کند. این ویژگی در مورد قیام‌های دفعی نظیر آنچه در مورد یمانی و خراسانی نقل شده است، دیده نمی‌شود[۵۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۱۹.
  2. «أَدْنَى مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِيِّ إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لَهُ فِي كُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَيْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ... وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ»؛ کفایة الاثر، ص۲۶۳، بحار الانوار، ج ۴، ص۵۵ و ج۳۶، ص۴۰۷.
  3. «فَمَنْ ذَا الَّذِي يَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ وَ يُمْكِنُهُ اخْتِيَارُهُ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ حَسَرَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ... عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ»؛ کافی، ج۱، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۲۴.
  4. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۱-۱۲۲.
  5. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۲.
  6. آن امام قائمی که امیدها و چشم‌ها در انتظار آمدن او دوخته شده است، کسی که به برکت وجود او جهان هستی باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».
  7. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛ الغیبه نعمانی، ص۱۷۰؛ المصباح المتهجد، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۷؛ ج ۵۳، ص۱۸۷.
  8. «فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟»
  9. «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»؛ شرح احقاق الحق، ج۱۱، ص۵۹۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۹ وج ۵، ص۳۱۲ و ج۲۳، ص ۸۳-۹۳.
  10. «وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّى يَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَا يَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرِ أَوْ تَأَخُّرُهُ وَ مَنْ مَاتَ عَارِفاً لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ»؛ المحاسن، ج۱، ص۱۵۶؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۸؛ ج۲۳، ص ۷۸؛ ج۲۷، ص۱۲۷.
  11. «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۳۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۶.
  12. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۲-۱۲۴.
  13. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۸.
  14. انتظار، بایدها و نبایدها، ص۱۱۷.
  15. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۹-۱۳۰.
  16. «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ کمال الدین، ج۱، ب۲۵، ح۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.
  17. در بعضی از نقل‌ها «وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ» دارد.
  18. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ... فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛ الغیبه نعمانی، ص۲۰۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی، ج۳، ص۲۱۷.
  19. "ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید" سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  20. «اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۵، ص۶۶.
  21. «فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ يَتَجَنَّبُ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  22. «فَإِنَّ أَمْرَنَا بَغْتَةٌ فُجَاءَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنْجِيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَةٍ»
  23. مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ (دعای امام زمان(ع)).
  24. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۰-۱۳۲.
  25. «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱.
  26. «إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰؛ میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۸۳.
  27. «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.
  28. «هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.
  29. الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.
  30. « أَمَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحَّصُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ!»؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۶.
  31. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۲-۱۳۳.
  32. ر.ک: فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شماره ۱۶، ص ۱۷۹.
  33. کافی، ج۲، ص۱۹۰.
  34. "و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.
  35. "بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  36. "و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.
  37. انتظار پویا، ص۲۷.
  38. "و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد" سوره انفال، آیه ۳۹.
  39. اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۲۳۳.
  40. الغیبه نعمانی، ص ۱۹۳.
  41. «كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ»؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۷۰.
  42. الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  43. "و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  44. "... که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  45. «لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  46. ر.ک: حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۸۴.
  47. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۵-۱۳۸.
  48. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸.
  49. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸.
  50. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸-۱۳۹.
  51. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ الارشاد، ج۲، ص۳۷۵؛ مستدرک سفینه البحار، ج۱، ص۶۰۳.
  52. اعلام الوری، ج۲، ص۲۸۴؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.
  53. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۲.
  54. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ امالی طوسی، ص۶۶۱.
  55. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۵.
  56. در برخی نقل‌ها به جای «ناس»، کلمه «قوم»، ذکرشده است. ر.ک: مجمع الزوائد، ج۷، ص۳۱۸؛ معجم الوسیط، ج۱، ص۹۴؛ شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۴۵۷.
  57. کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۶۳؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۳۵۴؛ عصر ظهور، ص۲۱۹.
  58. ر.ک: ملاحم ابن طاووس، ص۱۱۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۱، ص۳۹۷.
  59. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸-۱۴۰.