بایسته‌های ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۲: خط ۴۲:
*[[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌‌فرماید: "هرکس بمیرد درحالی‌ که [[منتظر ظهور]] [[قائم]] باشد، همانند کسی است که [[همراهی]] [[حضرت قائم]] را [[درک]] نموده و در [[خیمه]] وی حضوردارد، بلکه، همانند کسی است که در پیش روی [[پیامبر]]{{صل}} بر [[دشمنان]] [[شمشیر]] می‌زنند"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِالسَّيْفِ}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۳۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۶.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌‌فرماید: "هرکس بمیرد درحالی‌ که [[منتظر ظهور]] [[قائم]] باشد، همانند کسی است که [[همراهی]] [[حضرت قائم]] را [[درک]] نموده و در [[خیمه]] وی حضوردارد، بلکه، همانند کسی است که در پیش روی [[پیامبر]]{{صل}} بر [[دشمنان]] [[شمشیر]] می‌زنند"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِالسَّيْفِ}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۳۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۶.</ref>.
*بر این اساس این [[احادیث]]، [[ضرورت معرفت امام]] و [[حجت]] [[حی]] در هر عصر و زمانی، همان بایسته مهم و عذرناپذیری است که [[هدایت]] و [[دیانت]] [[انسان‌ها]] در گرو آن دانسته شده و [[خداوند]] همگان را موظف به تحصیل آن نموده و احدی را از چنین [[تکلیف]] [[معرفتی]]، معاف ننموده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۲-۱۲۴.</ref>
*بر این اساس این [[احادیث]]، [[ضرورت معرفت امام]] و [[حجت]] [[حی]] در هر عصر و زمانی، همان بایسته مهم و عذرناپذیری است که [[هدایت]] و [[دیانت]] [[انسان‌ها]] در گرو آن دانسته شده و [[خداوند]] همگان را موظف به تحصیل آن نموده و احدی را از چنین [[تکلیف]] [[معرفتی]]، معاف ننموده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۲-۱۲۴.</ref>
==آثار [[معرفت امام عصر]]{{ع}}==
===ذکر و [[یاد امام]]{{ع}}===
*یک [[منتظر واقعی]] می‌‌باید همواره سعی کند به [[یاد حضرت مهدی]]{{ع}} باشد. هر روز صبح با [[خواندن]] [[دعای عهد]]<ref>مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.</ref> با [[امام]] خود [[تجدید پیمان]] کند، برای [[سلامتی]] و [[فرج]] او همیشه [[دعا]] کند و یاد و نام [[حضرت]] را در هر محفل و [[مجلسی]] زنده نگهدارد تا احساس [[انتظار ظهور]] تبدیل به یک امر همگانی گردد و الا ما خود از فضای [[انتظار]] و حضور، [[غائب]] خواهیم بود.
*در این راه قدم اول، [[لزوم]] [[پیراستگی]] از آلودگی‌های مادی و [[روحی]] است. چون این آلودگی‌ها از یکسو موجب [[غفلت]] [[حجاب]] [[قلبی]] است که چشم [[بصیرت]] [[آدمی]] را می‌‌پوشاند و از سوی دیگر قابلیت و [[لیاقت]] [[درک]] حضور و ذکر و یاد [[حضرت]] را از ما سلب می‌کند. در این داستان، غالباً ما غائب‌ایم و چشمان [[حقیقت]] بین خود را از دست داده‌ایم، ما خود باعث دوری از [[امام]] شده‌ایم {{عربی|و غيبته منّا}}، وگرنه او حاضر و ناظر است و تا زمانی که [[بشر]] به هوش آید، از سر ناچاری، [[پنهان‌زیستی]] را [[برگزیده]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۴.</ref>
===[[محبت]] [[امام]]{{ع}}===
*لازمه طبیعی [[معرفت]] و یاد [[حضرت]]، [[محبت]] و انس و [[ارتباط روحی]] با [[امام عصر]]{{ع}} است. ممکن نیست کسی [[حضرت]] بدرستی بشناسد، اما به یاد وی نباشد و یا [[محبت]] وی [[قلب]] او را تسخیر ننماید و پیوسته و بی‌قرار در طلب او برنیاید.
*[[امامی]] که در قلب‌ها و دل‌های [[مردم]] جادارد و [[حکومت]] او [[حکومت]] بر [[دل‌ها]] و [[جان‌ها]] است که بر پایه [[ایمان]]، [[معرفت]]، [[عشق]] و عاطفه [[استوار]] است، [[مردم]] از عمق [[قلب]] به [[امام]] خود [[عشق]] می‌ورزند.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مورد [[محبوبیت]] [[امام مهدی]]{{ع}} در میان [[مردم]] می‌فرماید: "شما را به آمدن [[مهدی]] [[بشارت]] می‌دهم که اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] و خشنودند"<ref>{{متن حدیث|أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي... يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً... يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸.</ref>.
*در جای دیگر می‌فرماید: "[[مهدی]] کسی است که همه اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] است حتی پرندگان [[آسمان]]"<ref>{{متن حدیث| الْمَهْدِيُّ ...  يَرْضَى بِخِلَافَتِهِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ فِي الهواء}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.</ref>. .
*این [[محبوبیت]] و [[مقبولیت]] به خاطر آن است که [[مردم]] [[جهان]] [[دولت مهدی]]{{ع}} را نماد تحقق آرزو‌های خود می‌دانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی می‌آورند. در [[روایت]] دیگری آمده است: "شور و علاقه و [[دلبستگی]] [[مردم]] به [[رهبر]] [[حکومت جهانی امام مهدی]]{{ع}} به‌گونه‌ای است که [[مردم]] همانند [[زنبور عسل]] نسبت به ملکه آن، علاقه‌مند‌ند و به او [[پناه]] می‌آورند"<ref>{{متن حدیث| تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النِّحْلَةُ إِلَى يعسوبها}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.</ref>. [[محبوبیت]] مردمی، یکی از [[ویژگی‌های حکومت]] [[مهدوی]] است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمی‌شود. بدیهی است که نمود این [[محبت]] و [[عشق]]، بیش از همه در [[عصر انتظار]]، زیبنده و نکوهیده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۴.</ref>
===[[رضایت]] [[امام]]{{ع}}===
*از لوازم دیگر [[معرفت امام زمان]]{{ع}}، اهتمام نسبت به رضایت‌مندی و جلب [[خشنودی]] [[امام عصر]]{{ع}} است که [[رضایت خداوند]] در گرو آن است؛ زیرا اگر بنا است ما در پی کسب [[رضایت الهی]] باشیم، قطعاً راهش [[تبعیت]] از [[حجت الهی]] و جلب [[رضایت]] [[حضرت]]، در این عصر است آن وقت [[خداوند]] نیز از ما [[راضی]] و [[خشنود]] خواهند شد.
*براساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>"بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، [[رضایت]] [[حضرت]] نیز فقط از راه [[تبعیت]] از [[دستورات]] [[دین]]، یعنی عمل به [[تقوی]] و آراستن به [[اخلاق نیکو]]، میسر است. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} به مرحوم [[شیخ مفید]]، صادر گردیده است، [[اعمال ناشایست]] و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌‌زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که ما میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناخوشایندی که از آنان [[انتظار]] نمی‌رود، از آنان سر می‌زند و ما آن را نمی‌پسندیم"<ref>{{متن حدیث|فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref>؛ "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که موعظه‌ها و سفارش‌های لازم را نمودم، و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است"<ref>{{متن حدیث| اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>.
*ازاین‌رو، [[پیروی]] از خواسته‌های [[امام]]{{ع}} و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال ناشایست]]، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به [[امام]]{{ع}} است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>
===[[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل]] [[ظهور امام]]{{ع}}===
*از آثار مهم دیگری [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] و پیوند نسبت به [[امام زمان]]{{ع}}، [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است.
*مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی احساس [[قلبی]] وعشق است. یعنی همچنان که [[امام زمان]]{{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزو‌های [[انسان منتظر]] است، می‌‌باید بزرگ‌ترین دغدغه [[انسان منتظر]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نمایند. زیرا -چنانچه قبلاً اشاره گردید- [[جهان]] [[آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] می‌باشد و پیدایش هر پدیده‌ای مشروط به وجود شرایط و زمینه‌های آن است. طبق [[آموزه‌های دینی]]، [[دعا]] یکی از اساب و عوامل تحجیل [[ظهور]] است. یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینه‌های آن می‌باشد و [[دعا]] یکی از اسباب [[تعجیل فرج]] و جزء سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]]، تأکید شده است و آن را موجب [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] عنوان نموده است.
*خود [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]]، صادر فرموده است، [[شیعیان]] را توصیه نموده است که برای [[تعجیل]] در ظهورش زیاد [[دعا]] نمایند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] می‌‌فرماید: "برای زودرس بودن امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>.
*گرچه کلمه "[[فرج]]" به معنای مطلق [[گشایش]] است. اما در اینجا به قرینه سیاق [[توقیع]] و کلمه "[[تعجیل]]" که بیانگر موضوع [[دعا]] است، مراد از "[[فرج]]"، [[ظهور]] [[حضرت]] است. ضمن اینکه خود "[[ظهور]]" بارزترین مصداق [[فرج]] است لذا [[ظهور]] [[حضرت]] که [[فرج]] اکبر و مصداق اتم آن است، مشمول کلمه "[[فرج]]" می‌‌باشد. همچنین، تأکید با کلمه {{متن حدیث|إِنَّ}} و کاربرد {{متن حدیث|ذَلِكَ}} به جای ضمیر "ه"، بر اهمیت موضوع [[دعا]] و تأثیر قطعی آن در [[تعجیل]] [[ظهور]]، دلالت دارد.
*این [[دعوت]]، خطاب به عموم [[مردم]] است نه فرد و یا افراد خاصی. [[پیام]] [[حضرت]] در این فراز از [[توقیع]] این است که:
#فرا رسیدن هرچه زودتر امر [[ظهور]] [[حضرت]]، می‌‌باید به یک خواسته [[قلبی]] [[مردم]] تبدیل شود چون "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی [[شناخت]] همراه با [[عشق]] و احساس [[قلبی]] است و این در صورتی است که [[تعجیل]] [[ظهور]]، به عنوان مهم‌ترین دغدغه، در صدر فهرست خواسته‌های [[مردم]]، قرار گیرد و بزرگ‌ترین [[حاجت]] آنان محسوب شود.
#این خواستن و احساس [[نیاز]] به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} باید فراگیر باشد و به صورت یک [[اراده]] جمعی تبدیل شود تا موجب جلب [[عنایت الهی]] بر [[تحقق ظهور]] گردد.
*[[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز در روایتی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را، یکی از ویژگی‌های [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]]، ذکر نموده است. [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] می‌‌فرماید: "بخدا [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهدداشت که در آن زمان از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] کسی [[نجات]] نمی‌یابد مگر اینکه [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم، موفق نمایند و برای [[تعجیل]] ظهورش دعاکنند"<ref>{{متن حدیث| وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی{{ع}}، ص۱۰۵.</ref>.
*اینکه در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت [[دوران غیبت]] را [[درک]] نمایند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]]{{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیاء]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، می‌‌باید تمامی توجهات و نگاه‌ها بسوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خداوند]] خواسته شود. در میان [[خواسته‌ها]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]]، مهم‌ترین خواسته و بلکه مقدم بر همه خواسته‌های [[مردم]] باشد.
*به همین جهت، در دعای [[شریف]] افتتاح، در [[مقام]] [[توسل]] به ساحت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و سایر [[معصومین]]{{ع}}، برای هر کدام یکبار [[توسل]] ذکر شده است که جمعاً حدود یازده سطر است اما وقتی نوبت به [[امام دوازدهم]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} می‌رسد، بیش از بیست و پنج سطر و تعداد شش بار [[توسل]] به پیشگاه [[مقدس]] آن [[حضرت]]، ذکر شده است. در این دعای [[شریف]]، همه حوائج مادی و [[معنوی]]، [[دنیوی]] و [[اخروی]]، فردی و جمعی، در ذیل توجه به آن [[حضرت]]، از [[خداوند]] مسئلت می‌‌شود. {{متن حدیث|...اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ يَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَيِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُكَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِيدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا...}}<ref>مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».</ref>. در تمامی این [[خواسته‌ها]]، انگشت اشاره در کلمه {{متن حدیث|بِهِ}}، بسوی وجود [[مقدس]] [[امام عصر]]{{ع}} است. همه این تأکیدات و این نوع تعلیمات در [[ادعیه]]، برای این است که می‌‌باید آن وجود [[مقدس]]، مرکز ثقل توجهات [[مردم]] در [[عصر غیبت]] باشد.
*بنابراین، [[دعا]] به عنوان یک عامل [[معنوی]] مؤثر در [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] و نیز عطف توجه [[مردم]] به سوی [[امام عصر]]{{ع}} در این زمان، یکی از بایسته‌های مهم [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است تا تدریجاً این [[دعاها]] و احساس پیوندها، بستر را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم سازد.
*در روایتی، [[زراره]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] نموده است که [[حضرت]] فرمود: "آیا می‌‌خواهید شما را به چیزی [[راهنمایی]] کنم که [[پیامبر]]{{صل}} در مورد تأثیر آن استثنائی قائل نشده است؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}</ref>؛ بعد فرمود: [[دعاء]] جلو [[قضای الهی]] را بعد از [[تأیید]] نیز می‌‌گیرد و آن را تغییر می‌‌دهد!<ref>{{متن حدیث|الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً}}؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.</ref>.
*توضیح مطلب این است که: گاهی مقدرات و زمینه‌های یک امر فراهم می‌‌گردد تا [[قضا]] بیاید و به آن حتمیت و فعلیت بخشد اما وقتی عاملی مثل [[دعا]] بیاید، در تقدیرات اولیه اثر می‌‌گذارد و شرایط را عوض می‌‌کند آنوقت با تغییر در تقدیرات، [[قضا]] نیز دچار تغییر می‌‌شود و در نتیجه آنچه مقدر شده بود، محقق نمی‌گردد.
*اینکه گفته می‌‌شود: همه امور به [[قضای الهی]] تحقق می‌‌پذیرد، با تأثیرات [[دعا]] منافات ندارد زیرا [[دعاء]] خودش دارای تأثیرات جوهری و [[تکوینی]] است و می‌‌تواند در سلسله طولی [[علل]] تحقق اشیأ قرار گیرد. البته این تاثیرگذاری نیز به [[اذن]] و [[اراده الهی]] انجام می‌گیرد و لذا [[اعتقاد]] به تأثیر [[دعاء]] عین [[توحید]] است زیرا همان خدای که ما را [[مأمور]] به [[دعا کردن]] کرده است {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>"مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>، دعاهای [[بندگان]] را نیز، دارای اثر [[استجابت]] نموده و آن را مجرای تحقق [[اراده]] خود قرار داده است.
*بنابراین، امر [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} و [[تعجیل]] و یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وا بسته به [[قضای الهی]] است در عین حال ما نیز موظف به دعاییم و دعای ما نیز، می‌‌تواند در [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]]، مؤثر باشد.
*مهم این است که [[دعا]]، ناشی از خواست [[قلبی]] [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملا در تسریع امر [[فرج]]، سهم گیرند و زمینه را برای پذیرش حرکت عدالت‌خواهانه [[امام عصر]]{{ع}} آماده نمایند.
*در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده راست که [[ائمه]]{{ع}} خوندن و مداومت بر آن را توصیه نموده است نظیر: دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏}}. دعای [[معروف]] به [[دعای غریق]]: {{متن حدیث|يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ‏}}. و دعاهای مثل: [[دعای ندبه]]، دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ...}}، [[دعای عهد]]، دعای [[صاحب الامر]]، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت جامعه]] و... از جمله [[دعاها]] و اذکاری است که [[خواندن]] آن در [[زمان غیبت]]، سفارش شده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>
===[[تجلیل]] از مناسبت‌های [[مهدوی]]===
*از جمله آثار و بایسته‌های دیگر [[معرفت امام عصر]]{{ع}} که در [[فرهنگ‌سازی]] و نهادینه شدن [[اندیشه]] [[انتظار]]، اهمیت کاربردی دارد، [[تجلیل]] از مناسبت‌ها و [[اعیاد]] مربوط به [[حضرت حجت]]{{ع}} نظیر [[عید]] [[پانزده شعبان]]، نقش فوق‌العاده مؤثری در [[ترویج]] [[فرهنگ مهدوی]] و افزایش [[معرفت]] و [[محبت]] آنان نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} دارد؛ زیرا برگذاری جشن‌ها و [[اعیاد]] مذهبی و مشارکت [[مردم]] در این نوع [[مراسم دینی]]، موجب [[تعظیم]] شعایر [[الهی]] و انس و [[الفت]] [[مردم]] با [[معارف]] [[اهل بیت]] خواهند بود بخصوص اگر این‌گونه مراسم و جشن‌های مذهبی به صورت صحیح مدیرت شود و از پیرایه‌های ناسازگار با [[شأن]] [[اهل بیت]]{{ع}} پالایش گردد، می‌‌تواند جلوه‌گاه [[معرفت]]، [[فضیلت]]، [[پاکی]] و [[عشق]] [[مردم]] به ساحت [[مقدس]] [[اهل بیت]]{{ع}} و آقا [[امام زمان]]{{ع}} باشد.
*این روز، از شیرین‌ترین، خجسته‌ترین و بزرگ‌ترین [[اعیاد اسلامی]] است. جشن میلاد [[امام زمان]]{{ع}} در [[نیمه شعبان]]، جشن زنده شدن [[آرزوها]] و [[امیدها]]، جشن [[آمادگی]] برای شرکت در نهضتی بزرگ و [[انسانی]] است. جشن میلاد، جشنی توا‌م با [[آگاهی]]، حرکتی مستمر و سازنده و [[زندگی]] بخش، و [[میثاق]] و هم‌سویی با [[امام عصر]]{{ع}} است و [[عید]] [[ولادت حضرت مهدی]]{{ع}}، [[عید]] همه انسان‌های [[پاک]] و آزادهِ عالم است.
*[[امام عسکری]]{{ع}} بعد از ولادت با [[برکت]] [[فرزند]] گرامیش [[مهدی]]{{ع}}، [[دستور]] دادند که مقدار زیادی نان و گوشت بخرند و میان [[فقیران]] [[شهر]] سامرأ تقسیم کنند. ده هزار رهل‌نان و ده‌هزار رهل گوشت <ref>کمال‌الدین، ج‌۲، ص‌۱۰۵.</ref>. و نیز برای او هفتاد قوچ [[عقیقه]] کرد. و در برخی‌از نقل‌ها آمده است که سیصد گوسفتند عقیقه‌ کرد <ref>کمال‌الدین، ج‌۲، ص‌۱۰۶؛ بحار الانوار، ج‌۱۳، ص‌۴.</ref>. و چهار تا از آنها را برای یکی از [[اصحاب]] خود به نام [[ابراهیم]] فرستاد و نامه‌ای به او نوشت: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}. این گوسفندها از فرزندم [[محمد]] [[مهدی]]{{ع}} است. خودت از آنها بخور و هر کس از [[شیعیان]] ما را دیدی، به او هم بخوران <ref>الغیبه طوسی، ص‌۱۵۹؛ بحار الانوار، ج‌۱۳، ص‌۴.</ref>.
*[[شیعیان]] وقتی از ولادت آن [[حضرت]] با خبر شدند، سرتاسر وجودشان را به سبب ولادت آن [[حضرت]] [[سرور]] و [[شادی]] فرا گرفت و دسته دسته [[خدمت]] [[امام عسکری]] می‌رسیدند و ولادت آن بزرگوار را به ایشان تبریک می‌گفتند. [[شاعران]] شعرهای بسیاری در این باره می‌سرودند و بدین وسیله، [[سرور]] و خوشحالی خود را [[آشکار]] می‌کردند<ref>زندگانی خاتم‌الاوصیاء امام مهدی‌{{ع}}، ص‌۳۲.</ref>. این روز بزرگ [[مظهر]] [[نشاط]] و [[شادی]] [[مسلمانان]] به ویژه [[شیعیان]] [[جهان]] است و از آنجا که این [[شادی]] برای [[اهل بیت]] و [[شیعه]] است، باید [[شادی]] و فرحش همسو با فرح و [[شادی]] آنان باشد<ref>فصلنامه انتظار، شماره ۸، ص۱۹۶.</ref>.
*بدون [[شک]] برپا ساختن جشن و چراغانی و [[شادمانی]] اقشار مختلف [[جامعه]] در ایام مثل [[عید]] [[شعبان]]، [[عید]] [[عدالت]]، [[آزادی]]، [[عزت]] و [[کرامت انسانی]]، حاکی از ارادت و [[ایمان]] و شور [[عشق]] برپا کنندگان آن است که رائحه [[دل]] انگیز آن، مشام هر دوست‌دار [[عدالت]] و [[فضیلت]] را معطر می‌‌سازد و نام آن [[مصلح]] [[الهی]] را در [[دل‌ها]] زنده نگه می‌‌دارد. این شور و شوق‌ها، جلوه‌ای زیبای نفیس‌ترین [[احساسات]] شیفتگان و [[شیعیان]] آن [[حضرت]] است که [[شکوه]] [[انتظار]] [[مقدس]] آن یگانه دوران، برای [[عاشقان]] دلباختگان و آن [[حضرت]]، بسی شوق‌انگیز و بهجت‌آور است و نام و یاد [[مقدس]] آن [[حضرت]] در این ایام، سرفصل بیت الغزل این‌گونه محافل و مجالس [[معنوی]] است.
*این شور و شوق‌ها، داستان تشخیص یکی از نفیس‌ترین تعلیمات [[دین خدا]] است، داستان [[گفتگو]] از [[انسان کامل]]، [[انسان]] [[قرآن]] و [[انسان]] متعالی است که برای تحقق اهداف [[ناب]] و اعلای حیات [[انسانی]] و [[مصلحان]] بزرگ [[تاریخ]] بشری بویژه [[انبیا]] و [[اولیای الهی]]، [[ذخیره]] شده است و ما نیز مؤظف و [[مکلف]] هستیم و بلکه اقتضای [[عشق]] و [[ایمان]] هر [[عاشق]] مؤمنی است که یاد و نام او و [[پیام]] [[انتظار]] او را، زنده و شاداب، به گوش جهانیان برسانیم<ref>تشیع و انتظار، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>
===[[تکریم]] از اماکن و نمادهای [[مهدوی]]===
*همچنین [[تکریم اماکن منسوب به حضرت]] نظیر: [[مسجد مقدس جمکران]] و سایر نمادها و اماکن مذهبی اعم از مساجد، [[حرم‌ها]] و بقعه‌های متبرکه و ارجاع [[مردم]] به این [[اماکن مقدسه]]، نقش اساسی در انگیزش [[احساسات]] مذهبی [[مردم]] و جذب و آشنای بیشتر آنان به مسائل [[مهدویت]]، خواهند داشت.
*آثار این رویکرد [[مبارک]] را در مورد [[مسجد مقدس جمکران]] به خوبی می‌‌توان مشاهده کرد. امروزه [[مسجد مقدس جمکران]] در اثر گسترش [[گرایش]] [[مهدوی]] در [[جامعه]] و توجه روزافزون اقشار مختلف [[مردم]] به سوی آن [[حضرت]]، به صورت یک پایگاه مهم [[تبلیغ]] [[دینی]] و [[ترویج]] [[معارف مهدوی]]، نه تنها در [[جامعه]] [[شیعی]] بلکه در سطح بین‌المللی، تبدیل شده است بگونه که هیچ تریبون و ابزار [[فرهنگی]] دیگری، کارایی آن را ندارد.
*حجم انبوه [[زائران]] و [[هجوم]] [[مشتاقان]] [[حضرت]] از سرا سر [[جهان]] به آن مکان [[مقدس]] -مخصوصا در ایام [[شعبان]]- گویای عطش و [[عشق]] بی‌پایان [[مردم]] نسبت به آن [[حضرت]] است. آنچه در این رابطه مهم است جهت‌گیری صحیح و استفاده بهینه و آسیب‌شناسانه، از این [[فرصت‌ها]] برای تقویت ارتباط [[مردم]] با [[امام عصر]]{{ع}} است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۸.</ref>


==[[تفسیر]] صحیح مفاهیم و آموزه‌های [[مهدویت]]==
==[[تفسیر]] صحیح مفاهیم و آموزه‌های [[مهدویت]]==

نسخهٔ ‏۱۰ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۰

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

حداقل نصاب معرفت

  1. امام(ع) معادل و هم‌وزن پیامبر‌اند در همه شئون ولائی غیر از شأن نبوت.
  2. این شناخت صرفاً با معرفت شیعی و دیدگاه کلامی امامیه، قابل حصول است که خلفای بلافصل پیامبر(ص) را در دوازده امام معصوم(ع) منحصر می‌‌دانند چون خاستگاه واقعی امامت و خلافت، فقط در بینش کلامی شیعه، عینیت و تبلور می‌‌یابد نه در غیر آن.

ارکان معرفت حداقلی

  1. اعتقاد به ضرورت وجود امام و حجت الهی در هر عصری.
  2. اعتقاد به تولد و حیات بالفعل امام عصر(ع).
  3. اعتقاد به مقام امامت و ولایت امام عصر(ع).
  4. اعتقاد به غیبت امام عصر(ع) در حال حاضر.
  5. اعتقاد به ظهور امام عصر(ع) در آینده برای حاکمیت دین و گسترش عدالت در جهان.

روش‌شناسی معرفت امام عصر(ع)

تفسیر صحیح مفاهیم و آموزه‌های مهدویت

عوامل آفت‌زا

  • آسیب‌ها و آفات مختلفی وجود دارد که می‌‌تواند بسط و ترویج فرهنگ مهدوی در جامعه شیعی را، با چالش و رکود مواجه نماید. از این میان می‌‌توان به دوعامل مهم آفت‌زا، اشاره نمود. این دو عامل- که از نگرش افراطی و تفریطی نسبت به مسائل مهدویت ناشی می‌‌شود- یکی سطحی‌نگری، دوم روشن‌فکرمآبی است که هرکدام، پیامدها و تبعات منفی فراوانی را می‌‌تواند دربرداشته باشد.

سطحی‌نگری

  • سطحی‌نگری و عوام‌گرایی در طرح مسائل مهدویت، عامل مخربی است که اندیشه مهدویت و انتظار را از محتوای اصیل و سازنده آن تهی نموده و اذهان عمومی را از توجه به مفاهیم و اهداف متعالی اندیشه انتظار، بازمی‌دارد و به سمت خرافه‌گرایی، کج‌اندیشی و انحراف، سوق می‌‌دهد.
  • تفکر خرافه‌گرایی معمولاً در میان طیف افراد کم‌سواد و سطحی که درک و کشش ذهنی‌شان از تحلیل مفاهیم عمیق و سازنده‌ای اندیشه مهدویت عاجزاند، بیشتر زمینه رشد پیدا می‌‌کند. برخی در قالب مداحی‌های بی‌محتوا، برخی دیگر با ریاضت‌کشی‌های بی‌وجه و گروهی دیگر در قالب کتاب‌های داستانی و جمع‌آوری نقلیات رطب و یابس از رؤیاها و نقل ملاقات‌های ضعیف، با رهنمون روش‌های خاصی نظیر: ختم‌گیری، چله‌نشینی، اذکار و اوراد و... برای حصول ملاقات و تشرف به حضور حضرت، موجب رونق دادن بازار داستان سرایی و نقل تشرفات و رؤیاها می‌‌شوند. غافل از اینکه موضوع تشرف به محضر حضرت یک امری روشمند نیست تا کسی با خواندن فلان دعا و یا ورد خاصی با فرمول معینی، حتما به حضور امام(ع) شرفیاب شوند. در حالی‌ که براساس توقیع شریف حضرت به آخرین نائب خاص‌اش (علی بن محمد سمری)، بنا نیست در زمان غیبت کبری، امام(ع) با کسی و یا کسانی در حال مراوده و رفت و آمد آشکار باشد و یا دفتر ملاقات خصوصی برای کسی داشته باشد.
  • آنچه موجب رونق بازار نقلیات و حکایات‌نویسی شده است، عوام‌گرایی، برخورد سلیقه‌ای و درآمد‌های مالی این‌گونه کتاب‌ها است که به خاطر جنبه داستانی بودن آن، در میان قشر عوام، پرفروش و پرمخاطب نیز هست. برخی از این نقلیات به حدی خفیف و بی‌اساس است که با اندک تأملی، رنگ و بوی ریا و تظاهر و دور از واقعیت داشتن آن، به خوبی مشهود است.
  • بدون شک، شیوع بی‌رویه این‌گونه افکار سست و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن اعتقادات مردم و غفلت از جنبه‌های سازنده و محتوای اصیل اندیشه مهدویت، خواهند بود و تبعات زیان‌باری را بدنبال خوهند داشت.
  • البته ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که راه تشرف به محضر امام زمان(ع) در عصر غیبت، مسدود نیست و تواتر اجمالی اخبار تشرفات اشخاص ثقه و اهل ورع و تقوی، دلیل قطعی بر وقوع تشرفات است اما باید توجه داشت که این امکان یعنی توفیق شرفیابی به محضر حضرت(ع) در مواردی است که خداوند بنا به مصالح خاصی، اذن تشرف بدهند تا طبق صلاحدید حضرت، کسی به چنین فیضی نائل شوند.
  • ولی آنچه بزرگان و علمای شیعه بر آن تقریباً اتفاق‌نظر دارند، این است که در زمان غیبت کبری، اصل بر عدم ارتباط است و پذیرش ادعای ملاقات از سوی کسی نیاز به دلیل و قرینه اطمینان‌آور دارد و در غیر این صورت ادعای ملاقات، قابل پذیرش نمی‌باشد.

روشن‌فکرمآبی

پیراستگی و تقوی پیشگی

ثبات قدم در شدائد و امتحانات

  • منتظر باید استحکام ایمان و ثبات قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و مصیبت‌ها از کوره در نرود و بتواند این رسالت سنگین را به دوش بگیرد. این استحکام و پختگی نیز، ازمعرفت، و آگاهی از وسعت توانائی و ظرفیت وجودی خویش، نشأت می‌‌گیرد به همین جهت مهم‌ترین دعا و خواسته انسان منتظر از خداوند، طلب معرفت و فزونی شناخت امام و حجت حاضر است: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ...». خدایا! خودت را به من بشناسان و ثبات قدم را می‌خواهد: «ثَبِّتْنِي عَلَى دِينِكَ». کم‌توقعی و صبر را می‌خواهد: «صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ». منتظر باید از چنان روحیه‌ای برخودار باشد که همراه رنج‌ها و سختی‌ها، راحتی‌ها را داشته باشد؛ زیرا که در زمان غیبت، مردم مورد سخت‌ترین امتحانات قرار می‌گیرند و زیر و رو می‌شوند.
  • امام صادق(ع) می‌فرماید: "این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از یأس و ناامیدی از دیگران"[۲۵]، نه به خدا سوگند، امر ظهور به وقوع نخواهند پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، آشکار نشود و صف‌بندی‌ها مشخص نگردد. امام رضا(ع) در این مورد می‌فرماید: "ظهور زمانی رخ خواهد داد که مردم از دیگر راه‌ها، ناامید شوند"[۲۶].
  • وقتی یکی از یاران امام باقر(ع) از حضرت سؤال می‌‌کند: یابن رسول الله فرج شما کی حاصل می‌‌شود؟ امام در پاسخ می‌‌فرماید: "هیهات فرج ما نرسد تا غربال شوید، باز هم غربال شوید و باز هم غربال شوید تا اینکه کدرها برود و صافی‌ها بماند"[۲۷].
  • در جای دیگر حضرت می‌‌فرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در دل می‌‌پرورانید! بخدا سوگند بدان‌چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در غربال امتحان تکان سختی بخورید و در این امتحان آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا سوگند این آرزو عملی نخواهند شد مگر بعد از یأس و ناامیدی و تا زمانی که افراد شقی، شقاوتش را و افراد اهل سعادت، لیاقت و صلاحیتش را آشکار سازد"[۲۸].
  • در بعضی از نقل‌ها به جای «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ» تعبیر «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ»[۲۹] آمده است یعنی گردن کشیدن و با حرص و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای مردم برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، کلام امام باقر(ع) بیانگر این حقیقت است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دست‌رسی نخواهند بود بلکه به پختگی و استقامت نیاز دارد و این پختگی و استقامت، امری است لازم که باید در دوران انتظار حاصل شود زیرا انتظار ظهور حضرت حجت(ع) بدون چنین پختگی و عزم عمومی در مهیاسازی زمینه‌های ظهور، فریادی است بی‌پاسخ و خداوند این نعمت بزرگ را، بدون هزینه‌های سنگین و امتحانات سخت، به جامعه بشری هدیه نخواهند کرد.
  • نکته قابل توجه و تکان‌دهنده در این روایت این است که در این غربال، کثرت ریزش‌ها به حدی است که اندک‌اند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این غربال، سقوط ننمایند.
  • امام رضا(ع) سوگند یاد می‌‌کند می‌‌فرماید: "قسم بخدا آنچه در انتظار رسیدن آن‌اید فرا نخوهند رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی پاک گردد"[۳۰]. در این آزمون چندان کسی از شما باقی نمی‌مانند! آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ»؛ آیا گمان کرده‌اید رها گذاشته می‌‌شوید و خداوند شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل صبر را از میان شما، بازشناساند؟ در این حدیث، خطاب حضرت به شیعیان «وَ لَا يَبْقَى مِنْكُمْ»، هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به اهل بیت(ع) و از گروه خودی‌ها و خواص، می‌‌شمارند. با این تعبیر، حضرت امتحان آنان دشوارتر و رسالت آنان را در عصر غیبت، سنگین از دیگران ذکر نموده است[۳۱].

آمادگی

  1. آمادگی عمومی، که به قوم و ملیت و مذهب و جغرافیای خاصی تعلق ندارد بلکه به نوع بشر و رویکرد جهانی مرتبط می‌‌باشد.
  2. آمادگی خاص، که بنا به اقتضای مذهب و پیوند اعتقادی پیروان و منتظران خاص حضرت(ع)، به جامعه شیعی پیوند دارد.

آمادگی عمومی

آمادگی‌های خاص

زمینه‌سازی

ضرورت زمینه‌سازی

رابطه زمینه‌سازی و ظهور

زمینه‌سازان ظهور در روایات

  1. نکته اول وجه مشترکی است که در هر کدام از قیام مشرقیان و قیام‌های آخرالزمانی مثل قیام‌های یمانی، خراسانی، شعیب بن صالح و... دیده می‌‌شود و آن اینکه این نوع حرکت‌های حق طلبانه هرکدام به میزان کارکرد و شعاع خود، نقش مثبت و زمینه‌سازی در رابطه با ظهور حضرت مهدی(ع)، خواهند داشت. لذا همچنان‌که در روایات از نهضت و قیام مردم مشرق، به عنوان حرکت زمینه‌ساز، یاد شده است، از قیام شخصیت‌های مثل: خراسانی، شعیب بن صالح و... در آستانه ظهور و نقش مثبت آنان در زمینه‌سازی قیام حضرت «يوطّئ للمهدي سلطانه»[۶۰]، تجلیل شده است.
  2. نکته دوم توجه به تفاوت‌های حرکت انقلابی و زمینه‌ساز مردمان مشرق زمین با قیام‌های است که در آستانه ظهور شکل می‌‌گیرد؛ زیرا قیام زمینه‌ساز انقلاب مشرقیان، به دلیل گستره‌ای زمانی، از لحاظ زیرساخت‌ها و تأثیرات پیرامونی و جهانی نیز، با قیام‌های مقطعی و ناگهانی که در آستانه ظهور رخ می‌‌دهند، تفاوت‌های جدی خواهند داشت. به همین جهت در حدیث نبوی مورد اشاره، بر ویژگی و نقش زمینه‌ساز انقلاب مشرقی، عنایت شده واین قیام با همین ویژگی، معرفی شده است «فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ».
  • شاید این امر، به خاطر جنبه عکس‌العملی و دفعی بودن قیام‌های آستانه ظهور در آن مقطع خاصی از آخرالزمان است که با توجه به شرایط زمانی و منطقه‌ای، این حرکت‌های خودجوش و انقلابی، در برابر بیدادگری‌های جبهه سفیانی شکل می‌‌گیرد. درحالی‌که ویژگی قیام زمینه‌ساز حکومت جهانی مهدوی، ابعاد هدایت‌گری و جریان‌سازی آن قیام و انقلاب است به گونه که در یک روند دراز مدت و نظام‌مند، تأثیرات مداوم و جریان‌ساز آن، در عرصه‌های مختلف فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در سطح جهانی و بین‌المللی، کاملاً مشهود و ملموس باشد. این امر مستلزم حرکت فراگیر اصیل و نهادینه شده‌ای است که در یک فرایند طولانی، آثار و برکات رویکرد عدالت‌خواهی و حق‌گرایانه آن، در شعاع فرامنطقه و جهانی، نمود پیدا کند. این ویژگی در مورد قیام‌های دفعی نظیر آنچه در مورد یمانی و خراسانی نقل شده است، دیده نمی‌شود[۶۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۱۹.
  2. «أَدْنَى مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِيِّ إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لَهُ فِي كُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَيْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ... وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ»؛ کفایة الاثر، ص۲۶۳، بحار الانوار، ج ۴، ص۵۵ و ج۳۶، ص۴۰۷.
  3. «فَمَنْ ذَا الَّذِي يَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ وَ يُمْكِنُهُ اخْتِيَارُهُ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ حَسَرَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ... عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ»؛ کافی، ج۱، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۲۴.
  4. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۱-۱۲۲.
  5. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۲.
  6. آن امام قائمی که امیدها و چشم‌ها در انتظار آمدن او دوخته شده است، کسی که به برکت وجود او جهان هستی باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».
  7. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛ الغیبه نعمانی، ص۱۷۰؛ المصباح المتهجد، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۷؛ ج ۵۳، ص۱۸۷.
  8. «فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟»
  9. «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»؛ شرح احقاق الحق، ج۱۱، ص۵۹۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۹ وج ۵، ص۳۱۲ و ج۲۳، ص ۸۳-۹۳.
  10. «وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّى يَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَا يَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرِ أَوْ تَأَخُّرُهُ وَ مَنْ مَاتَ عَارِفاً لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ»؛ المحاسن، ج۱، ص۱۵۶؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۸؛ ج۲۳، ص ۷۸؛ ج۲۷، ص۱۲۷.
  11. «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۳۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۶.
  12. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۲-۱۲۴.
  13. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۸.
  14. انتظار، بایدها و نبایدها، ص۱۱۷.
  15. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۹-۱۳۰.
  16. «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ کمال الدین، ج۱، ب۲۵، ح۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.
  17. در بعضی از نقل‌ها «وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ» دارد.
  18. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ... فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛ الغیبه نعمانی، ص۲۰۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی، ج۳، ص۲۱۷.
  19. "ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید" سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  20. «اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۵، ص۶۶.
  21. «فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ يَتَجَنَّبُ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  22. «فَإِنَّ أَمْرَنَا بَغْتَةٌ فُجَاءَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنْجِيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَةٍ»
  23. مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ (دعای امام زمان(ع)).
  24. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۰-۱۳۲.
  25. «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱.
  26. «إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰؛ میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۸۳.
  27. «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.
  28. «هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.
  29. الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.
  30. « أَمَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحَّصُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ!»؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۶.
  31. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۲-۱۳۳.
  32. حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۸۱.
  33. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۴-۱۳۵.
  34. ر.ک: فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شماره ۱۶، ص ۱۷۹.
  35. کافی، ج۲، ص۱۹۰.
  36. "و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.
  37. "بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  38. "و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.
  39. انتظار پویا، ص۲۷.
  40. "و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد" سوره انفال، آیه ۳۹.
  41. اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۲۳۳.
  42. الغیبه نعمانی، ص ۱۹۳.
  43. «كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ»؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۷۰.
  44. الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  45. "و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  46. "... که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  47. «لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  48. ر.ک: حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۸۴.
  49. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۵-۱۳۸.
  50. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸.
  51. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸.
  52. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸-۱۳۹.
  53. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ الارشاد، ج۲، ص۳۷۵؛ مستدرک سفینه البحار، ج۱، ص۶۰۳.
  54. اعلام الوری، ج۲، ص۲۸۴؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.
  55. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۲.
  56. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ امالی طوسی، ص۶۶۱.
  57. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۵.
  58. در برخی نقل‌ها به جای «ناس»، کلمه «قوم»، ذکرشده است. ر.ک: مجمع الزوائد، ج۷، ص۳۱۸؛ معجم الوسیط، ج۱، ص۹۴؛ شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۴۵۷.
  59. کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۶۳؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۳۵۴؛ عصر ظهور، ص۲۱۹.
  60. ر.ک: ملاحم ابن طاووس، ص۱۱۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۱، ص۳۹۷.
  61. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸-۱۴۰.