فواید امام غایب چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخدهنده = [[ +| پاسخدهنده = )) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
::::::اما [[ملاقات]] آن [[حضرت]] در اثر [[توسل]] بهنحو ناشناس بسیار است و با شناسایی بسیار کم و کم شنیده شده که آن [[حضرت]] خود را معرفی کند، اشخاصی که به [[خدمت]] آن [[حضرت]] رسیدهاند بسیارند به کتب مبسوطه مراجعه شود. | ::::::اما [[ملاقات]] آن [[حضرت]] در اثر [[توسل]] بهنحو ناشناس بسیار است و با شناسایی بسیار کم و کم شنیده شده که آن [[حضرت]] خود را معرفی کند، اشخاصی که به [[خدمت]] آن [[حضرت]] رسیدهاند بسیارند به کتب مبسوطه مراجعه شود. | ||
::::::و معلوم است که اشخاصی که به [[خدمت]] رسیدهاند منحصر به همانها که یادداشت کردهاند نیست، زیراکه هرکس به این [[فیض]] رسیده خود را معرفی نکرده و [[داعی]] بر اظهار نداشته یا اگر معرفی کرده و جمعی هم مطلع شدهاند به نویسندگان نرسیده که نام او و قصه او را درج کنند»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>. | ::::::و معلوم است که اشخاصی که به [[خدمت]] رسیدهاند منحصر به همانها که یادداشت کردهاند نیست، زیراکه هرکس به این [[فیض]] رسیده خود را معرفی نکرده و [[داعی]] بر اظهار نداشته یا اگر معرفی کرده و جمعی هم مطلع شدهاند به نویسندگان نرسیده که نام او و قصه او را درج کنند»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
:::::#ما در این دوره نیز عملا طبق [[عقیده]] [[امامیه]] با [[امام]] مستور و پنهان میباشیم، و لذا فضائلی که در این [[روایت]] آمده است شامل حال ما هم میشود؛ زیرا آنچه که مهم است [[همراهی]] و معیت با [[امام]] از حیث [[ایمان]] و [[عقیده]] است، نه معیت جسمی و ظاهری. و علاوه بر این میتوان معاصر بودن با آن [[حضرت]] را نیز برای تحقق مفهوم «با [[امام]] بودن» بر مطلب گذشته افزود. و هر کس که [[معتقد]] به [[غیبت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} باشد، این دو جهت را دارا است؛ زیرا [[معتقد]] است که در زمان آن [[حضرت]] به سر میبرد و در [[عقیده]] و [[ایمان]] با آن [[حضرت]] همراه است. و اما اینکه شخص هیئت و [[شمایل]] [[امام]] خود را بشناسد و تشخیص دهد، هیچگونه دخالتی در [[صدق]] مفهوم [[همراهی]] با [[حضرت]] و با وی بودن، ندارد. و به تعبیر دقیقتر، آنچه که [[روایت]] بر آن تأکید دارد، آن است که امر [[امامت]] و [[حکومت]] [[امام]]{{ع}} از [[ترس]] [[ستمگران]] پوشیده و پنهان باشد، و فردی که [[معتقد]] به او است، در [[عقیده]] و [[رفتار]] خود، از او [[تبعیت]] کند. و این حالت در دوران [[غیبت]] برای یک فرد با [[اخلاص]] کاملا [[صدق]] میکند؛ چنانکه در دوران [[زندگی]] دیگر [[امامان]] نیز به همین صورت بوده است، زیرا هر دو دوره دارای فتنهها و [[انحرافات]] و سرکوبی [[حق]] و پنهانی [[امام]] میباشد، و مشخص بودن [[امام]] و آشکاری ظاهر وی در این جهت چندان دخالتی ندارد. | :::::#ما در این دوره نیز عملا طبق [[عقیده]] [[امامیه]] با [[امام]] مستور و پنهان میباشیم، و لذا فضائلی که در این [[روایت]] آمده است شامل حال ما هم میشود؛ زیرا آنچه که مهم است [[همراهی]] و معیت با [[امام]] از حیث [[ایمان]] و [[عقیده]] است، نه معیت جسمی و ظاهری. و علاوه بر این میتوان معاصر بودن با آن [[حضرت]] را نیز برای تحقق مفهوم «با [[امام]] بودن» بر مطلب گذشته افزود. و هر کس که [[معتقد]] به [[غیبت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} باشد، این دو جهت را دارا است؛ زیرا [[معتقد]] است که در زمان آن [[حضرت]] به سر میبرد و در [[عقیده]] و [[ایمان]] با آن [[حضرت]] همراه است. و اما اینکه شخص هیئت و [[شمایل]] [[امام]] خود را بشناسد و تشخیص دهد، هیچگونه دخالتی در [[صدق]] مفهوم [[همراهی]] با [[حضرت]] و با وی بودن، ندارد. و به تعبیر دقیقتر، آنچه که [[روایت]] بر آن تأکید دارد، آن است که امر [[امامت]] و [[حکومت]] [[امام]]{{ع}} از [[ترس]] [[ستمگران]] پوشیده و پنهان باشد، و فردی که [[معتقد]] به او است، در [[عقیده]] و [[رفتار]] خود، از او [[تبعیت]] کند. و این حالت در دوران [[غیبت]] برای یک فرد با [[اخلاص]] کاملا [[صدق]] میکند؛ چنانکه در دوران [[زندگی]] دیگر [[امامان]] نیز به همین صورت بوده است، زیرا هر دو دوره دارای فتنهها و [[انحرافات]] و سرکوبی [[حق]] و پنهانی [[امام]] میباشد، و مشخص بودن [[امام]] و آشکاری ظاهر وی در این جهت چندان دخالتی ندارد. | ||
:::::#بر فرض بپذیریم که [[غیبت]] [[امام]]، [[مانع]] از این است که بودن با او [[صدق]] کند و یا فراتر از آن بر فرض عدم [[اعتقاد]] به [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] میگوییم بازهم میتوان فضیلتی را که در این [[روایت]] ذکر شده شامل افراد با اخلاصی دانست که در دوران [[فتنه]] و [[انحراف]] به سر میبرند؛ زیرا آنچه که موجب [[فضیلت]] و [[برتری]] میشود و در [[آزمایش الهی]]، پایه و اصل به حساب میآید، همان [[ترس]] از [[ظلم]] و جهتگیری همیشگی در مقابل [[حیله]] و [[نیرنگ]] [[دشمنان]] و رویاروئی با منحرفین است؛ و کوشش و [[پرستش]] در شرایط [[خوف]]، [[برتر]] و والاتر است از [[عبادت]] و هرگونه کاری در دوره راحتی و [[آسایش]]. و این حالت در این دورههای اخیر، به همانگونه که در دوران [[زندگی]] [[ائمه]]{{عم}} وجود داشته، موجود است، و تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ زیرا هر دو دوره از دورههای [[فتنه]] و [[انحراف]] میباشد، بلکه میتوان گفت در این سالیان اخیر، [[ترس]] و [[مشکلات]] از چندین جهت از زمان [[ائمه]]{{عم}} بیشتر بوده است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۶۲، ۴۶۳.</ref>. | :::::#بر فرض بپذیریم که [[غیبت]] [[امام]]، [[مانع]] از این است که بودن با او [[صدق]] کند و یا فراتر از آن بر فرض عدم [[اعتقاد]] به [[غیبت]] [[حضرت مهدی]] میگوییم بازهم میتوان فضیلتی را که در این [[روایت]] ذکر شده شامل افراد با اخلاصی دانست که در دوران [[فتنه]] و [[انحراف]] به سر میبرند؛ زیرا آنچه که موجب [[فضیلت]] و [[برتری]] میشود و در [[آزمایش الهی]]، پایه و اصل به حساب میآید، همان [[ترس]] از [[ظلم]] و جهتگیری همیشگی در مقابل [[حیله]] و [[نیرنگ]] [[دشمنان]] و رویاروئی با منحرفین است؛ و کوشش و [[پرستش]] در شرایط [[خوف]]، [[برتر]] و والاتر است از [[عبادت]] و هرگونه کاری در دوره راحتی و [[آسایش]]. و این حالت در این دورههای اخیر، به همانگونه که در دوران [[زندگی]] [[ائمه]]{{عم}} وجود داشته، موجود است، و تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ زیرا هر دو دوره از دورههای [[فتنه]] و [[انحراف]] میباشد، بلکه میتوان گفت در این سالیان اخیر، [[ترس]] و [[مشکلات]] از چندین جهت از زمان [[ائمه]]{{عم}} بیشتر بوده است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۶۲، ۴۶۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
::::#'''ترسیم [[هدف آفرینش]]:''' هیچ عاقلی بی [[هدف]] گام بر نمیدارد، و هر حرکتی که در پرتو [[عقل]] و [[علم]] انجام گیرد در مسیر هدفی قرار خواهد داشت. با این تفاوت که [[هدف]] در کار [[انسانها]] معمولا رفع [[نیازمندی]] خویش و برطرف ساختن کمبودهاست، ولی در کار [[خدا]] [[هدف]] متوجّه دیگران و رفع نیازهای آنهاست؛ چرا که ذات او از هر نظر بیپایان است و عاری از هر گونه کمبود و با این حال انجام دادن کاری به نفع خود، درباره او مفهوم ندارد. حالا به این مثال توجّه کنید: در زمینی مستعد و آماده، [[باغی]] پر گل و میوه احداث میکنیم؛ در لابه لای درختان و بوتههای گل، علف هرزههایی میرویند؛ هر وقت به آبیاری آن درختان برومند میپردازیم علف هرزه ها نیز از پرتو آنها سیراب میشوند. در اینجا ما دو [[هدف]] پیدا میکنیم: [[هدف]] اصلی که [[آب]] دادن درختان میوه و بوتههای گل است. و [[هدف]] تبعی که آبیاری علف هرزههای بی [[مصرف]] میباشد. بدون [[شک]] [[هدف]] تبعی نمیتواند [[انگیزه]] عمل گردد، و یا حکیمانه بودن آن را توجیه کند؛ مهم همان [[هدف]] اصلی است که جنبه منطقی دارد! حال اگر فرض کنیم بیشتر درختان باغ خشک شوند و جز یک درخت باقی نماند، امّا درختی که به تنهایی گلها و میوههایی را که از هزاران درخت [[انتظار]] داریم به ما میدهد بدون تردید برای آبیاری همان یک درخت هم که باشد برنامه آبیاری و باغبانی را ادامه خواهیم داد؛ گو اینکه علف هرزههای زیادی نیز از آن بهره گیرند، و اگر یک روز آن درخت نیز بخشکد آنجاست که دست از آبیاری باغ میکشیم هرچند علف هرزهها بمیرند. [[جهان آفرینش]] بمانند همان باغ پر طراوت است و [[انسانها]] درختان و بوتههای این باغند. آنها که در مسیر تکاملند درختان و شاخههای پر برند. و آنها که به [[پستی]] گرائیده و [[منحرف]] و آلودهاند علف هرزههای این باغند. مسلّماً این [[آفتاب]] درخشان، این مولکولهای حیاتبخش هوا، اینهمه [[برکات]] [[زمین]] و [[آسمان]]، برای آن آفریده نشده است که مشتی [[فاسد]] و هرزه به [[جان]] یکدیگر بیفتند و به خوردن یکدیگر مشغول شوند و جز [[ظلم و ستم]] و [[جهل]] و [[فساد]] محصولی برای اجتماع آنها نباشد؛ نه! هرگز [[هدف آفرینش]] نمیتواند اینها باشد! این [[جهان]] و تمام مواهب آن از دیدگاه یک فرد [[خداپرست]] که با مفاهیمیچون [[علم]] و [[حکمت]] [[خدا]] آشناست برای [[صالحان]] و [[پاکان]] آفریده شده است؛ همانگونه که سرانجام نیز بهطور کامل از دست غاصبان در خواهد آمد و در [[اختیار]] آنان قرار خواهد گرفت. {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.</ref>. باغبان [[آفرینش]] ([[جهان]] پهناور هستی) به خاطر همین گروه [[فیض]] و مواهب خود را همچنان ادامه میدهد؛ هر چند علف هرزهها نیز به عنوان یک [[هدف]] تبعی سیراب گردند و بهرهمند شوند؛ ولی بیشک [[هدف]] اصلی آنها نیستند. و اگر فرضاً روزی فرا رسد که آخرین [[نسل]] گروه [[صالحان]] از روی [[زمین]] برچیده شوند، آن روز دلیلی بر ادامه جریان این مواهب وجود نخواهد داشت. آن روز [[آرامش]] [[زمین]] به هم میخورد، و [[آسمان]] [[برکات]] خود را قطع مینماید، و [[زمین]] از دادن بهره به [[انسانها]] مضایقه خواهد کرد! [[پیامبر]] یا [[امام]]، سمبل گروه [[صالحان]] و نمونه بارز [[انسان کامل]] است؛یعنی، همان گروهی که [[هدف]] اصلی [[آفرینش]] را تشکیل میدهند و به همین [[دلیل]] وجود او به تنهایی یا در رأس گروه [[صالحان]]، توجیه کننده [[هدف آفرینش]] و مایه [[نزول]] هر خیر و [[برکت]] و [[ریزش باران]] [[فیض]] و [[رحمت خدا]] است؛ اعم از این که در میان [[مردم]] آشکارا [[زندگی]] کند یا مخفی و ناشناس بماند. درست است که افراد [[صالح]] دیگر نیز هر کدام هدفی هستند برای [[آفرینش]]، و یا به تعبیر دیگر، بخشی از آن [[هدف]] بزرگ، ولی نمونه کامل این [[هدف]] همین انسانهای نمونه و مردان آسمانی میباشند، هر چند سهم دگران نیز محفوظ است. | ::::#'''ترسیم [[هدف آفرینش]]:''' هیچ عاقلی بی [[هدف]] گام بر نمیدارد، و هر حرکتی که در پرتو [[عقل]] و [[علم]] انجام گیرد در مسیر هدفی قرار خواهد داشت. با این تفاوت که [[هدف]] در کار [[انسانها]] معمولا رفع [[نیازمندی]] خویش و برطرف ساختن کمبودهاست، ولی در کار [[خدا]] [[هدف]] متوجّه دیگران و رفع نیازهای آنهاست؛ چرا که ذات او از هر نظر بیپایان است و عاری از هر گونه کمبود و با این حال انجام دادن کاری به نفع خود، درباره او مفهوم ندارد. حالا به این مثال توجّه کنید: در زمینی مستعد و آماده، [[باغی]] پر گل و میوه احداث میکنیم؛ در لابه لای درختان و بوتههای گل، علف هرزههایی میرویند؛ هر وقت به آبیاری آن درختان برومند میپردازیم علف هرزه ها نیز از پرتو آنها سیراب میشوند. در اینجا ما دو [[هدف]] پیدا میکنیم: [[هدف]] اصلی که [[آب]] دادن درختان میوه و بوتههای گل است. و [[هدف]] تبعی که آبیاری علف هرزههای بی [[مصرف]] میباشد. بدون [[شک]] [[هدف]] تبعی نمیتواند [[انگیزه]] عمل گردد، و یا حکیمانه بودن آن را توجیه کند؛ مهم همان [[هدف]] اصلی است که جنبه منطقی دارد! حال اگر فرض کنیم بیشتر درختان باغ خشک شوند و جز یک درخت باقی نماند، امّا درختی که به تنهایی گلها و میوههایی را که از هزاران درخت [[انتظار]] داریم به ما میدهد بدون تردید برای آبیاری همان یک درخت هم که باشد برنامه آبیاری و باغبانی را ادامه خواهیم داد؛ گو اینکه علف هرزههای زیادی نیز از آن بهره گیرند، و اگر یک روز آن درخت نیز بخشکد آنجاست که دست از آبیاری باغ میکشیم هرچند علف هرزهها بمیرند. [[جهان آفرینش]] بمانند همان باغ پر طراوت است و [[انسانها]] درختان و بوتههای این باغند. آنها که در مسیر تکاملند درختان و شاخههای پر برند. و آنها که به [[پستی]] گرائیده و [[منحرف]] و آلودهاند علف هرزههای این باغند. مسلّماً این [[آفتاب]] درخشان، این مولکولهای حیاتبخش هوا، اینهمه [[برکات]] [[زمین]] و [[آسمان]]، برای آن آفریده نشده است که مشتی [[فاسد]] و هرزه به [[جان]] یکدیگر بیفتند و به خوردن یکدیگر مشغول شوند و جز [[ظلم و ستم]] و [[جهل]] و [[فساد]] محصولی برای اجتماع آنها نباشد؛ نه! هرگز [[هدف آفرینش]] نمیتواند اینها باشد! این [[جهان]] و تمام مواهب آن از دیدگاه یک فرد [[خداپرست]] که با مفاهیمیچون [[علم]] و [[حکمت]] [[خدا]] آشناست برای [[صالحان]] و [[پاکان]] آفریده شده است؛ همانگونه که سرانجام نیز بهطور کامل از دست غاصبان در خواهد آمد و در [[اختیار]] آنان قرار خواهد گرفت. {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.</ref>. باغبان [[آفرینش]] ([[جهان]] پهناور هستی) به خاطر همین گروه [[فیض]] و مواهب خود را همچنان ادامه میدهد؛ هر چند علف هرزهها نیز به عنوان یک [[هدف]] تبعی سیراب گردند و بهرهمند شوند؛ ولی بیشک [[هدف]] اصلی آنها نیستند. و اگر فرضاً روزی فرا رسد که آخرین [[نسل]] گروه [[صالحان]] از روی [[زمین]] برچیده شوند، آن روز دلیلی بر ادامه جریان این مواهب وجود نخواهد داشت. آن روز [[آرامش]] [[زمین]] به هم میخورد، و [[آسمان]] [[برکات]] خود را قطع مینماید، و [[زمین]] از دادن بهره به [[انسانها]] مضایقه خواهد کرد! [[پیامبر]] یا [[امام]]، سمبل گروه [[صالحان]] و نمونه بارز [[انسان کامل]] است؛یعنی، همان گروهی که [[هدف]] اصلی [[آفرینش]] را تشکیل میدهند و به همین [[دلیل]] وجود او به تنهایی یا در رأس گروه [[صالحان]]، توجیه کننده [[هدف آفرینش]] و مایه [[نزول]] هر خیر و [[برکت]] و [[ریزش باران]] [[فیض]] و [[رحمت خدا]] است؛ اعم از این که در میان [[مردم]] آشکارا [[زندگی]] کند یا مخفی و ناشناس بماند. درست است که افراد [[صالح]] دیگر نیز هر کدام هدفی هستند برای [[آفرینش]]، و یا به تعبیر دیگر، بخشی از آن [[هدف]] بزرگ، ولی نمونه کامل این [[هدف]] همین انسانهای نمونه و مردان آسمانی میباشند، هر چند سهم دگران نیز محفوظ است. | ||
:::::*و از اینجا روشن میشود، آنچه در پاره ای از عبارات به این مضمون وارد شده که: "از [[برکت]] وجود او (یعنی [[حجّت]] و [[نماینده]] [[الهی]]) [[مردم]] روزی میبرند، و به خاطر هستی او [[آسمان]] و [[زمین]] برپاست!" یک موضوع "اغراق آمیز" و "دور از [[منطق]]" و یا "[[شرک]] آلود" نمیباشد؛ همچنین، عبارتی که به عنوان یک [[حدیث قدسی]] خطاب به [[پیامبر]] از طرف [[خداوند]] در کتب مشهور [[نقل]] شده: {{عربی|" لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك "}}<ref>اگر تو نبودی آسمانها را نمیآفریدیم</ref> [[بیان]] یک واقعیّت است نه [[مبالغه]]! گوئی، منتها او شاهکار [[هدف آفرینش]] است و [[صالحان]] دیگر هر کدام بخشی از این [[هدف]] بزرگ را تشکیل میدهند»<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۲۲۴ -۲۳۸.</ref>. | :::::*و از اینجا روشن میشود، آنچه در پاره ای از عبارات به این مضمون وارد شده که: "از [[برکت]] وجود او (یعنی [[حجّت]] و [[نماینده]] [[الهی]]) [[مردم]] روزی میبرند، و به خاطر هستی او [[آسمان]] و [[زمین]] برپاست!" یک موضوع "اغراق آمیز" و "دور از [[منطق]]" و یا "[[شرک]] آلود" نمیباشد؛ همچنین، عبارتی که به عنوان یک [[حدیث قدسی]] خطاب به [[پیامبر]] از طرف [[خداوند]] در کتب مشهور [[نقل]] شده: {{عربی|" لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك "}}<ref>اگر تو نبودی آسمانها را نمیآفریدیم</ref> [[بیان]] یک واقعیّت است نه [[مبالغه]]! گوئی، منتها او شاهکار [[هدف آفرینش]] است و [[صالحان]] دیگر هر کدام بخشی از این [[هدف]] بزرگ را تشکیل میدهند»<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۲۲۴ -۲۳۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
::::::[[حضرت]] [[علی بن الحسین]]{{ع}} میفرماید: [[انتظار فرج]] و [[گشایش]]، خودش یکی از بزرگترین اقسام [[فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>. | ::::::[[حضرت]] [[علی بن الحسین]]{{ع}} میفرماید: [[انتظار فرج]] و [[گشایش]]، خودش یکی از بزرگترین اقسام [[فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>. | ||
::::::خلاصه: [[ایمان]] به [[مهدی موعود]]، [[آینده]] روشن و فرحبخشی را برای [[شیعیان]] مجسم نموده به [[امید]] آنروز دلخوشند. [[روح]] [[یأس]] و [[شکست]] را از آنان سلب نموده به کار و کوشش در راه [[هدف]] و [[تهذیب]] [[اخلاق]] و علاقه به [[معارف]] وادارشان کرده است. [[شیعیان]] در عصر تاریک [[مادیت]] و شهوتپرستی و [[ظلم و ستم]] و [[کفر]] و [[بیدینی]] و [[جنگ]] و [[استعمار]]، عصر روشن [[حکومت]] [[توحید]] و [[تکامل عقول]] [[انسانیت]] و فروریختن دستگاه [[بیدادگری]] و [[برقراری صلح]] [[حقیقی]] و رواج بازار [[علوم]] و [[معارف]] را، بالعیان مشاهده مینمایند، و اسباب و مقدماتش را فراهم میسازند. از این جهت است که در [[احادیث]] [[اهل بیت]]، [[انتظار فرج]] از [[بهترین]] [[عبادات]] و در ردیف [[شهادت]] در راه [[حق]] شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲ تا ۱۵۰.</ref>»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۵۵-۱۵۸.</ref>. | ::::::خلاصه: [[ایمان]] به [[مهدی موعود]]، [[آینده]] روشن و فرحبخشی را برای [[شیعیان]] مجسم نموده به [[امید]] آنروز دلخوشند. [[روح]] [[یأس]] و [[شکست]] را از آنان سلب نموده به کار و کوشش در راه [[هدف]] و [[تهذیب]] [[اخلاق]] و علاقه به [[معارف]] وادارشان کرده است. [[شیعیان]] در عصر تاریک [[مادیت]] و شهوتپرستی و [[ظلم و ستم]] و [[کفر]] و [[بیدینی]] و [[جنگ]] و [[استعمار]]، عصر روشن [[حکومت]] [[توحید]] و [[تکامل عقول]] [[انسانیت]] و فروریختن دستگاه [[بیدادگری]] و [[برقراری صلح]] [[حقیقی]] و رواج بازار [[علوم]] و [[معارف]] را، بالعیان مشاهده مینمایند، و اسباب و مقدماتش را فراهم میسازند. از این جهت است که در [[احادیث]] [[اهل بیت]]، [[انتظار فرج]] از [[بهترین]] [[عبادات]] و در ردیف [[شهادت]] در راه [[حق]] شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲ تا ۱۵۰.</ref>»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۱۵۵-۱۵۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
::::#حل [[مشکلات]] ویژهای که [[جامعه]] [[مؤمنان]] را به خطر میاندازد.<ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، مهدی{{ع}} انقلابی بزرگ، ص ۲۴۹ - ۲۶۹ </ref> | ::::#حل [[مشکلات]] ویژهای که [[جامعه]] [[مؤمنان]] را به خطر میاندازد.<ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، مهدی{{ع}} انقلابی بزرگ، ص ۲۴۹ - ۲۶۹ </ref> | ||
:::::*البته ندانستن و چگونگی بهرهرسانی آن [[حضرت]] به [[مردم]]، در [[فلسفه]] و دلیلهای [[غیبت]] و یا [[اعتقاد]] به [[غیبت]] آن بزرگوار اشکال پدید نمیآورد. [[علامه مجلسی]]، ضمن بحث درباره [[تشبیه]] [[امام غایب]]{{ع}} به [[آفتاب پشت ابر]]، فواید و نحوه بهره برداری از [[امام غایب]]{{ع}} را در هشت نکته [[بیان]] کرده است.<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ - ۹۴</ref> بحثهای گذشته، فایدههای وجود [[امام غایب]]{{ع}} را آشکار میسازد؛ هر چند به تمام فایدهها و همه روشهای بهرهمند شدن احاطه نداریم. آنچه در این بحث اهمیت دارد، ردّ [[شبهه]] لغو بودن وجود [[امام غایب]]{{ع}} است که حتی با اثبات یک فایده نیز تحقق مییابد. به نظر میرسد، آماده بودن [[امام غایب]]{{ع}} برای [[قیام]] و [[اصلاح]] امور [[جامعه بشری]]، [[بهترین]] و بالاترین [[هدف]] و فایده آن بزرگوار است که در گفتار [[شهید]] بزرگوار آية [[الله]] [[سید محمد باقر صدر]] به [[بهترین]] روش [[بیان]] شده است.<ref> محمدباقر صدر، [[امام مهدی]]{{ع}} حماسه ای از نور، ص ۴۷ - ۵۲.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]، ص۱۸۰ - ۱۸۲.</ref>. | :::::*البته ندانستن و چگونگی بهرهرسانی آن [[حضرت]] به [[مردم]]، در [[فلسفه]] و دلیلهای [[غیبت]] و یا [[اعتقاد]] به [[غیبت]] آن بزرگوار اشکال پدید نمیآورد. [[علامه مجلسی]]، ضمن بحث درباره [[تشبیه]] [[امام غایب]]{{ع}} به [[آفتاب پشت ابر]]، فواید و نحوه بهره برداری از [[امام غایب]]{{ع}} را در هشت نکته [[بیان]] کرده است.<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ - ۹۴</ref> بحثهای گذشته، فایدههای وجود [[امام غایب]]{{ع}} را آشکار میسازد؛ هر چند به تمام فایدهها و همه روشهای بهرهمند شدن احاطه نداریم. آنچه در این بحث اهمیت دارد، ردّ [[شبهه]] لغو بودن وجود [[امام غایب]]{{ع}} است که حتی با اثبات یک فایده نیز تحقق مییابد. به نظر میرسد، آماده بودن [[امام غایب]]{{ع}} برای [[قیام]] و [[اصلاح]] امور [[جامعه بشری]]، [[بهترین]] و بالاترین [[هدف]] و فایده آن بزرگوار است که در گفتار [[شهید]] بزرگوار آية [[الله]] [[سید محمد باقر صدر]] به [[بهترین]] روش [[بیان]] شده است.<ref> محمدباقر صدر، [[امام مهدی]]{{ع}} حماسه ای از نور، ص ۴۷ - ۵۲.</ref>»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[غیبت حضرت مهدی (مقاله)|غیبت حضرت مهدی]]، ص۱۸۰ - ۱۸۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
:::::#[[شناخت]] موانع یک [[انقلاب جهانی]] در تمام ابعاد و براندازی آن موانع، [[نیاز]] به طول زمان و [[کمک]] [[فکری]] بسیار در سطح [[جهان]] دارد، این نیز یکی از [[فواید غیبت]] [[امام]] [[قائم]]{{ع}} میباشد. | :::::#[[شناخت]] موانع یک [[انقلاب جهانی]] در تمام ابعاد و براندازی آن موانع، [[نیاز]] به طول زمان و [[کمک]] [[فکری]] بسیار در سطح [[جهان]] دارد، این نیز یکی از [[فواید غیبت]] [[امام]] [[قائم]]{{ع}} میباشد. | ||
:::::#از طرفی طول [[غیبت]] و دوری از [[مردم]] از [[رهبر]] [[مصلح]] و [[عادل]]، موجب [[فساد]] در تمام زمینهها شده، و همین [[فساد]] موجب خستگی و [[ناراحتی]] و [[نارضایتی]] [[مردم]] میشود و در [[دل]] این [[فساد]]، جرقههای [[انقلاب]] بروز میکند و [[مردم]]، تشنه [[مصلح]] واقعی و [[عدالت]] میشوند، چراکه تا همه [[رنج]] [[ظلم]] و [[فساد]] را نبرند، آماده [[درک]] [[لذت]] [[عدالت]] و [[اصلاح]] نخواهند شد، چنانکه در [[روایات]] مربوط به [[حضرت مهدی]]{{ع}} بسیار آمده که:{{عربی|" يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ شَرّا"}}<ref>آن حضرت{{ع}} زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همانگونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۴۱-۴۳.</ref>. | :::::#از طرفی طول [[غیبت]] و دوری از [[مردم]] از [[رهبر]] [[مصلح]] و [[عادل]]، موجب [[فساد]] در تمام زمینهها شده، و همین [[فساد]] موجب خستگی و [[ناراحتی]] و [[نارضایتی]] [[مردم]] میشود و در [[دل]] این [[فساد]]، جرقههای [[انقلاب]] بروز میکند و [[مردم]]، تشنه [[مصلح]] واقعی و [[عدالت]] میشوند، چراکه تا همه [[رنج]] [[ظلم]] و [[فساد]] را نبرند، آماده [[درک]] [[لذت]] [[عدالت]] و [[اصلاح]] نخواهند شد، چنانکه در [[روایات]] مربوط به [[حضرت مهدی]]{{ع}} بسیار آمده که:{{عربی|" يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ شَرّا"}}<ref>آن حضرت{{ع}} زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همانگونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۴۱-۴۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۱: | ||
::::::۲. '''اثر [[امیدبخشی به انسانها]]''': [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[امام مهدی|امام غایب]] سبب [[امیدواری]] [[مسلمانان]] به [[آینده]] پرمهر و درخشان خویش در [[عصر ظهور]] [[محبوب]] و امامشان میگردد. [[جامعه شیعی]] طبق [[اعتقاد]] خویش به وجود [[امام مهدی|امام]] [[شاهد]] و زنده همواره [[انتظار]] بازگشت آن سفرکرده که صد قافله [[دل]] همره اوست را میکشد [[شیعه]] هر چند آن [[محبوب]] را در میان خود نمیبیند امّا خود را تنها و جدای از او هم نمیداند و ما اینگونه [[اعتقاد]] داریم که [[امام مهدی|امام غایب]]{{ع}} همواره مراقب حال و وضع [[شیعه|شیعیان]] خویش میباشد و همین مسأله باعث میشود که ما پیروانش به [[امید]] [[لطف]] و [[عنایت]] حضرتش برای رسیدن به یک وضع مطلوب تلاش کنیم و در [[انتظار]] آن [[منتظر]] بسر بریم، چنانچه خود [[حضرت]] فرمودهاند: "ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم، پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و ما را [[یاری]] کنید تا از فتنهای که به شما روی میآورد شما را [[نجات]] دهیم"<ref>احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۴۹۷.</ref>. | ::::::۲. '''اثر [[امیدبخشی به انسانها]]''': [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[امام مهدی|امام غایب]] سبب [[امیدواری]] [[مسلمانان]] به [[آینده]] پرمهر و درخشان خویش در [[عصر ظهور]] [[محبوب]] و امامشان میگردد. [[جامعه شیعی]] طبق [[اعتقاد]] خویش به وجود [[امام مهدی|امام]] [[شاهد]] و زنده همواره [[انتظار]] بازگشت آن سفرکرده که صد قافله [[دل]] همره اوست را میکشد [[شیعه]] هر چند آن [[محبوب]] را در میان خود نمیبیند امّا خود را تنها و جدای از او هم نمیداند و ما اینگونه [[اعتقاد]] داریم که [[امام مهدی|امام غایب]]{{ع}} همواره مراقب حال و وضع [[شیعه|شیعیان]] خویش میباشد و همین مسأله باعث میشود که ما پیروانش به [[امید]] [[لطف]] و [[عنایت]] حضرتش برای رسیدن به یک وضع مطلوب تلاش کنیم و در [[انتظار]] آن [[منتظر]] بسر بریم، چنانچه خود [[حضرت]] فرمودهاند: "ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم، پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و ما را [[یاری]] کنید تا از فتنهای که به شما روی میآورد شما را [[نجات]] دهیم"<ref>احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۴۹۷.</ref>. | ||
::::::۳. '''[[حافظ دین خدا]]''': [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در این رابطه میفرمایند به [[برکت]] آن [[امام مهدی|امام]] گروهی از [[مردم]] برای [[دفاع]] از [[دین]] و درهم کوبیدن [[فتنهها]] آماده میشوند چنانچه [[شمشیر]] و تیر به دست آهنگر تیز میگردد، چشم آنها به واسطه [[قرآن]] روشن است، [[تفسیر]] و معانی [[قرآن]] در گوششان گفته میشود و شب و روز از جام [[حکمت]] و [[علوم]] [[الهی]] سیراب میشوند<ref>صبحى صالح، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۰۵-۲۰۸.</ref>. | ::::::۳. '''[[حافظ دین خدا]]''': [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در این رابطه میفرمایند به [[برکت]] آن [[امام مهدی|امام]] گروهی از [[مردم]] برای [[دفاع]] از [[دین]] و درهم کوبیدن [[فتنهها]] آماده میشوند چنانچه [[شمشیر]] و تیر به دست آهنگر تیز میگردد، چشم آنها به واسطه [[قرآن]] روشن است، [[تفسیر]] و معانی [[قرآن]] در گوششان گفته میشود و شب و روز از جام [[حکمت]] و [[علوم]] [[الهی]] سیراب میشوند<ref>صبحى صالح، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۲۰۵-۲۰۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۴۱: | ||
::::::از این [[روایت]] چنین برداشت میشود که وجود [[مقدس]] [[پیامبر]] در همه اعصار [[شاهد]] است و همچنین [[امام]] هر زمان نیز [[شاهد]] بر [[اعمال]] [[مردمان]] است. برید العجلی میگوید: از [[امام باقر]]{{ع}} پیرامون [[آیه]] {{متن قرآن|كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}}<ref>بقره / ۱۴۳.</ref> پرسیدم. [[حضرت]] فرمود:{{عربی|«نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوَسَطُ وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِی أَرْضِ»}}؛ ما [[امت]] وسط هستیم و ما [[گواهان]] [[خدا]] بر خلقش و حجتهای او در در زمینش هستیم<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۴.</ref>. | ::::::از این [[روایت]] چنین برداشت میشود که وجود [[مقدس]] [[پیامبر]] در همه اعصار [[شاهد]] است و همچنین [[امام]] هر زمان نیز [[شاهد]] بر [[اعمال]] [[مردمان]] است. برید العجلی میگوید: از [[امام باقر]]{{ع}} پیرامون [[آیه]] {{متن قرآن|كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}}<ref>بقره / ۱۴۳.</ref> پرسیدم. [[حضرت]] فرمود:{{عربی|«نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوَسَطُ وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِی أَرْضِ»}}؛ ما [[امت]] وسط هستیم و ما [[گواهان]] [[خدا]] بر خلقش و حجتهای او در در زمینش هستیم<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۴.</ref>. | ||
::::::با توجه به دو [[عقیده]] بلند "[[عرضه اعمال]] بر [[امام]]" و "[[شاهد]] بودن [[امام]] نسبت به [[انسان]]" میتوان تا حدی به تأثیر عمیق [[وجود امام]] حتی در [[زمان غیبت]] پی برد. آری، [[انسانی]] که [[پیامبر]] و [[امام]] را ناظر و [[شاهد]] بر [[اعمال]] خود ببیند و بداند که هر لحظه در محضر [[حجت]] [[حق]] است و او بر [[اعمال]] و کردارش [[بینا]] است، قطعاً سعی میکند مواظبت بیشتری بر [[اعمال]] و رفتارش داشته باشد. کسی که خود را پیرو [[مکتب]] [[تشیع]] میداند، وقتی دریابد که آقا و مولای او همه کارهایش را میبیند و پرونده اعمالش نیزز هر روز و هر هفته [[خدمت]] امامش عرضه میشود، حتماً سعی دارد به گونهای [[رفتار]] نکند که [[صاحب العصر]] و الزمان رنجیده خاطر شود. چنین فردی در تلاش خواهد بود که با [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] [[روح]] و ترک صفات و [[اعمال]] [[ناپسند]] از یک سو و تحصیل صفات خوب و [[کردار نیک]] از سوی دیگر، گلهای [[خنده]] را بر برلبان [[حجت خدا]] بنشاند و آن بزرگوار را از خود [[راضی]] و خشوند کند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۲۲-۲۲۹.</ref>. | ::::::با توجه به دو [[عقیده]] بلند "[[عرضه اعمال]] بر [[امام]]" و "[[شاهد]] بودن [[امام]] نسبت به [[انسان]]" میتوان تا حدی به تأثیر عمیق [[وجود امام]] حتی در [[زمان غیبت]] پی برد. آری، [[انسانی]] که [[پیامبر]] و [[امام]] را ناظر و [[شاهد]] بر [[اعمال]] خود ببیند و بداند که هر لحظه در محضر [[حجت]] [[حق]] است و او بر [[اعمال]] و کردارش [[بینا]] است، قطعاً سعی میکند مواظبت بیشتری بر [[اعمال]] و رفتارش داشته باشد. کسی که خود را پیرو [[مکتب]] [[تشیع]] میداند، وقتی دریابد که آقا و مولای او همه کارهایش را میبیند و پرونده اعمالش نیزز هر روز و هر هفته [[خدمت]] امامش عرضه میشود، حتماً سعی دارد به گونهای [[رفتار]] نکند که [[صاحب العصر]] و الزمان رنجیده خاطر شود. چنین فردی در تلاش خواهد بود که با [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] [[روح]] و ترک صفات و [[اعمال]] [[ناپسند]] از یک سو و تحصیل صفات خوب و [[کردار نیک]] از سوی دیگر، گلهای [[خنده]] را بر برلبان [[حجت خدا]] بنشاند و آن بزرگوار را از خود [[راضی]] و خشوند کند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۲۲-۲۲۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۱۶: | خط ۳۱۶: | ||
::::::[[وجود امام]] در پس پردهغیبت، به همان [[میزان]] مفید است که وجود او در زندانهای [[حاکمان ستمگر]] دارای فایده بود. البته بین زندان [[غیبت]] و زندان [[حاکمان]] [[مستبد]]، تفاوتهای فراوانی است؛ ولی هرکدام به نوعی [[مانع]] رسیدن [[فیض]] کامل [[امام]] به عالم وجود و [[انسانها]] میشوند. فشرده سخن این که مسأله [[غیبت]]، [[فلسفه]] [[ضرورت وجود امام]] [[معصوم]]{{ع}} را نقض نمیکند؛ زیرا [[امام]] [[معصوم]] در حال [[غیبت]] وجود دارد و فواید او هم به دیگران میرسد. | ::::::[[وجود امام]] در پس پردهغیبت، به همان [[میزان]] مفید است که وجود او در زندانهای [[حاکمان ستمگر]] دارای فایده بود. البته بین زندان [[غیبت]] و زندان [[حاکمان]] [[مستبد]]، تفاوتهای فراوانی است؛ ولی هرکدام به نوعی [[مانع]] رسیدن [[فیض]] کامل [[امام]] به عالم وجود و [[انسانها]] میشوند. فشرده سخن این که مسأله [[غیبت]]، [[فلسفه]] [[ضرورت وجود امام]] [[معصوم]]{{ع}} را نقض نمیکند؛ زیرا [[امام]] [[معصوم]] در حال [[غیبت]] وجود دارد و فواید او هم به دیگران میرسد. | ||
::::::فقط بخشی از فواید او است که در اثر [[تقصیر]] خود [[مردم]] در حال [[غیبت]] به آنان نمیرسد؛ ولی وجود او [[حجت]] را بر همگان تمام کرده است و این، خود [[مردم]] هستند که میبایست با ایجاد [[آمادگی]] لازم شرایط را برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم کنند»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۹۱-۹۵.</ref>. | ::::::فقط بخشی از فواید او است که در اثر [[تقصیر]] خود [[مردم]] در حال [[غیبت]] به آنان نمیرسد؛ ولی وجود او [[حجت]] را بر همگان تمام کرده است و این، خود [[مردم]] هستند که میبایست با ایجاد [[آمادگی]] لازم شرایط را برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم کنند»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۹۱-۹۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۳۷: | خط ۳۳۷: | ||
:::::*'''وجود [[امام]] [[لطف]] است:''' [[لطف]]، در اصطلاح [[متکلمان]]، یعنی فعلی که [[خداوند]] درباره [[مکلفان]] انجام میدهد و نتیجهاش تقویت [[انگیزه]] [[عبادت]] و [[اطاعت خداوند]] در آنان، بدون سلب [[اختیار]] است. بر این اساس، [[متکلمان]] وجود [[پیامبران الهی]]{{عم}} را از مصادیق بارز [[لطف خداوند]] بر سر [[مکلفان]] دانستهاند. از دیدگاه [[متکلمان]] [[شیعه]] ، [[وجود امام]] نیز چون [[پیامبر]]، مصداق [[لطف]] است، زیرا در ایجاد [[انگیزه]] [[عبادت]] و [[اطاعت]] در آنان مؤثر است. البته اگر شرایط [[اجتماعی]] چنان باشد که [[امام]] بتواند عهدهدار [[حکومت]] و [[نظام سیاسی]] گردد و [[احکام]] و [[حدود الهی]] را در [[جامعه]] [[اجرا]] کند، [[لطف]] [[امامت]] به گونهای کاملتر تبلور خواهد یافت. در عصر[[غیبت]] نیز [[وجود امام]] [[لطف]] است، زیرا در میان [[امت]] به سر میبرد، آنان را میشناسد و از [[اعمال]] و رفتارشان [[آگاه]] است. بیتردید، چنین باوری [[انگیزه]] [[اطاعت]] و [[عبادت]] را در میان [[مردم]] فزونی میبخشد؛ از سوی دیگر، [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} نیز به طور دقیق آشکار نیست. از نظر [[عقل]] و [[نقل]]، [[انسانی]] که [[منتظر ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} است، باید هر لحظه خود را برای چنان واقعه عظیمی آماده کند و در حالت [[آمادگی]] به سربرد تا بتواند در شمار [[یاران]] و پیروانش جای گیرد. این [[اعتقاد]] در [[تربیت دینی]] [[مؤمنان]]، نقشی بسیار سازنده دارد و [[انگیزه]] [[اطاعت]] و عبادتش را تقویت میکند. | :::::*'''وجود [[امام]] [[لطف]] است:''' [[لطف]]، در اصطلاح [[متکلمان]]، یعنی فعلی که [[خداوند]] درباره [[مکلفان]] انجام میدهد و نتیجهاش تقویت [[انگیزه]] [[عبادت]] و [[اطاعت خداوند]] در آنان، بدون سلب [[اختیار]] است. بر این اساس، [[متکلمان]] وجود [[پیامبران الهی]]{{عم}} را از مصادیق بارز [[لطف خداوند]] بر سر [[مکلفان]] دانستهاند. از دیدگاه [[متکلمان]] [[شیعه]] ، [[وجود امام]] نیز چون [[پیامبر]]، مصداق [[لطف]] است، زیرا در ایجاد [[انگیزه]] [[عبادت]] و [[اطاعت]] در آنان مؤثر است. البته اگر شرایط [[اجتماعی]] چنان باشد که [[امام]] بتواند عهدهدار [[حکومت]] و [[نظام سیاسی]] گردد و [[احکام]] و [[حدود الهی]] را در [[جامعه]] [[اجرا]] کند، [[لطف]] [[امامت]] به گونهای کاملتر تبلور خواهد یافت. در عصر[[غیبت]] نیز [[وجود امام]] [[لطف]] است، زیرا در میان [[امت]] به سر میبرد، آنان را میشناسد و از [[اعمال]] و رفتارشان [[آگاه]] است. بیتردید، چنین باوری [[انگیزه]] [[اطاعت]] و [[عبادت]] را در میان [[مردم]] فزونی میبخشد؛ از سوی دیگر، [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} نیز به طور دقیق آشکار نیست. از نظر [[عقل]] و [[نقل]]، [[انسانی]] که [[منتظر ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} است، باید هر لحظه خود را برای چنان واقعه عظیمی آماده کند و در حالت [[آمادگی]] به سربرد تا بتواند در شمار [[یاران]] و پیروانش جای گیرد. این [[اعتقاد]] در [[تربیت دینی]] [[مؤمنان]]، نقشی بسیار سازنده دارد و [[انگیزه]] [[اطاعت]] و عبادتش را تقویت میکند. | ||
:::::*'''[[رهبری]] با واسطه:''' [[رهبری]] [[جامعه]] در زمینههای [[فکری]]، [[فرهنگی]]، [[اخلاقی]] و [[سیاسی]] به دو صورت امکانپذیر است: بیواسطه و باواسطه. [[رهبری]] مستقیم و بیواسطه در [[جوامع]] بزرگ امکانپذیر نیست. در این موارد، [[رهبران]] پارهای از [[مسئولیتها]] را به افراد مورد [[اعتماد]] خود میسپارند و آنان با توجه به [[قوانین]] موجود، به حل و فصل [[امور اجتماعی]] میپردازند. این شیوه در دوران حضور [[امامان]]{{عم}} نیز به کار گرفته میشد. [[امام علی]]{{ع}} والیانی به شهرهای مختلف [[مملکت اسلامی]] گسیل میداشت، تا در چارچوب اصول و معیارهای [[اسلامی]] و رهنمودهای [[امام]]، امور [[مردم]] را اداره کنند. [[امامان]] دیگر نیز [[نواب]] و وکلایی را برای مناطق مختلف [[جهان اسلام]] تعیین میکردند، تا در مسائل [[دینی]] و [[اجتماعی]] به [[هدایت مردم]] بپردازند. این روش درباره [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} نیز قابل اجراست. آن [[حضرت]] نمایندگانی را [[برگزیده]] است تا در [[عصر غیبت]]، [[جامعه اسلامی]] را [[رهبری]] و [[هدایت]] کنند. این [[نمایندگان]] در عصر [[غیبت صغرا]]، [[نواب چهارگانه]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} بودند. در عصر [[غیبت کبرا]]، [[فقیهان]] و [[دین]] شناسان [[پرهیزگار]] و کاردان، [[مسئولیت]] [[هدایت]] مذهبی [[سیاسی]] [[جامعه]] را برعهده دارند. این مسئله، همان «[[ولایت فقیه]]» است که دلیلهای [[عقلی]] و [[نقلی]] فراوانی بر درستیاش دلالت میکند، و [[نقل]] این دلیلها مجالی ویژه میجوید، در این جا، با توجه به موضوع بحث، یاد کرد [[نامه]] [[مبارک]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به دومین [[نایب]] ویژهاش [[محمد بن عثمان عمری]] [[شایسته]] مینماید. [[امام]] در پاسخ [[نامه]] فردی به نام [[اسحاق بن یعقوب]] نوشته است: {{عربی|"وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ "}}<ref>درباره حوادثی که رخ می دهد، به راویان حدیث ما رجوع کنید[تا حکم آن را برای شما روشن سازند و درباره آن تصمیم مناسب بگیرند]، زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم؛ [[شیخ صدوق]] ، کمال ادین و تمام النعمه، ص ۴۸۳، باب ۴۵ و حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ابواب صفات القاضی، باب ۱۱. در بعضی از نقلها و نسخههای روایت، کلمه «علیهم» در آخر روایت وجود ندارد. </ref>. مقصود از حوادث، آن دسته از رخدادهای مرتبط با [[زندگی]] [[مردم]] است که باید مطابق [[احکام دین]] درباره آنها عمل شود. مراد از روایان [[احادیث]]، روایتگران تهی از نیروی [[استنباط]] [[احکام]] از [[روایات]] نیستند، زیرا در این صورت، [[رجوع]] به [[احادیث]] بود نه [[راویان]]. مراد روایتگرانی است که توان [[استنباط]] [[احکام دینی]] از [[کتاب و سنت]] را دارند و [[مجتهد]] و [[فقیه]] خوانده میشوند. از سویی، [[امام]]{{ع}} [[مردم]] را [[مکلف]] ساخته است درباره امور مربوط به [[زندگی فردی]] وا جتماعی از جنبه [[دینی]] به [[فقیهان]] و [[مجتهدان]] [[رجوع]] کنند؛ از سوی دیگر ، حوادث و رخدادها از نظر [[دینی]]، دو جنبه دارند: [[بیان]] [[حکم]] [[دینی]] وقایع و [[مدیریت]] [[دینی]] و تصمیمگیری درباره آنها. از آنجاکه در این [[توقیع]]، [[رجوع]] به [[فقیهان]] و [[مجتهدان]] قید خاصی ندارد، هر دو جنبه یاد شده را شامی میشوند و این، همان [[ولایت فقیه]] در عصر [[غیبت کبر]] است.<ref> جهت آگاهی از دیگر دلیلهای ولایت فقیه ر.ک:محمد سروش، دین و دولت در اندیشه اسلامی، فصل پنجم و ششم، ص ۴۰۰ تا ۶۷۰. </ref>. بر این اساس، [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} در عصر [[غیبت کبرا]]، افزون بر آثار [[تکوینی]]، [[معنوی]]، [[اخلاقی]] و [[تربیتی]]، از طریق [[نایبان]] عامش [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[جوامع]] [[شیعی]] را نیز بر عهده دارد؛ حتی میتوان گفت، شعاع این [[رهبری]] در یکی از [[نایبان عام]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} تحقق یافته و در فضای [[فرهنگی]]، [[فکری]]، [[معنوی]] و [[سیاسی]] [[جهان]] تأثیر نهاده است»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[فروغ امامت در عصر غیبت (مقاله)|فروغ امامت در عصر غیبت]]، ص ۴۲ - ۵۸.</ref>. | :::::*'''[[رهبری]] با واسطه:''' [[رهبری]] [[جامعه]] در زمینههای [[فکری]]، [[فرهنگی]]، [[اخلاقی]] و [[سیاسی]] به دو صورت امکانپذیر است: بیواسطه و باواسطه. [[رهبری]] مستقیم و بیواسطه در [[جوامع]] بزرگ امکانپذیر نیست. در این موارد، [[رهبران]] پارهای از [[مسئولیتها]] را به افراد مورد [[اعتماد]] خود میسپارند و آنان با توجه به [[قوانین]] موجود، به حل و فصل [[امور اجتماعی]] میپردازند. این شیوه در دوران حضور [[امامان]]{{عم}} نیز به کار گرفته میشد. [[امام علی]]{{ع}} والیانی به شهرهای مختلف [[مملکت اسلامی]] گسیل میداشت، تا در چارچوب اصول و معیارهای [[اسلامی]] و رهنمودهای [[امام]]، امور [[مردم]] را اداره کنند. [[امامان]] دیگر نیز [[نواب]] و وکلایی را برای مناطق مختلف [[جهان اسلام]] تعیین میکردند، تا در مسائل [[دینی]] و [[اجتماعی]] به [[هدایت مردم]] بپردازند. این روش درباره [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} نیز قابل اجراست. آن [[حضرت]] نمایندگانی را [[برگزیده]] است تا در [[عصر غیبت]]، [[جامعه اسلامی]] را [[رهبری]] و [[هدایت]] کنند. این [[نمایندگان]] در عصر [[غیبت صغرا]]، [[نواب چهارگانه]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} بودند. در عصر [[غیبت کبرا]]، [[فقیهان]] و [[دین]] شناسان [[پرهیزگار]] و کاردان، [[مسئولیت]] [[هدایت]] مذهبی [[سیاسی]] [[جامعه]] را برعهده دارند. این مسئله، همان «[[ولایت فقیه]]» است که دلیلهای [[عقلی]] و [[نقلی]] فراوانی بر درستیاش دلالت میکند، و [[نقل]] این دلیلها مجالی ویژه میجوید، در این جا، با توجه به موضوع بحث، یاد کرد [[نامه]] [[مبارک]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به دومین [[نایب]] ویژهاش [[محمد بن عثمان عمری]] [[شایسته]] مینماید. [[امام]] در پاسخ [[نامه]] فردی به نام [[اسحاق بن یعقوب]] نوشته است: {{عربی|"وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ "}}<ref>درباره حوادثی که رخ می دهد، به راویان حدیث ما رجوع کنید[تا حکم آن را برای شما روشن سازند و درباره آن تصمیم مناسب بگیرند]، زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم؛ [[شیخ صدوق]] ، کمال ادین و تمام النعمه، ص ۴۸۳، باب ۴۵ و حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ابواب صفات القاضی، باب ۱۱. در بعضی از نقلها و نسخههای روایت، کلمه «علیهم» در آخر روایت وجود ندارد. </ref>. مقصود از حوادث، آن دسته از رخدادهای مرتبط با [[زندگی]] [[مردم]] است که باید مطابق [[احکام دین]] درباره آنها عمل شود. مراد از روایان [[احادیث]]، روایتگران تهی از نیروی [[استنباط]] [[احکام]] از [[روایات]] نیستند، زیرا در این صورت، [[رجوع]] به [[احادیث]] بود نه [[راویان]]. مراد روایتگرانی است که توان [[استنباط]] [[احکام دینی]] از [[کتاب و سنت]] را دارند و [[مجتهد]] و [[فقیه]] خوانده میشوند. از سویی، [[امام]]{{ع}} [[مردم]] را [[مکلف]] ساخته است درباره امور مربوط به [[زندگی فردی]] وا جتماعی از جنبه [[دینی]] به [[فقیهان]] و [[مجتهدان]] [[رجوع]] کنند؛ از سوی دیگر ، حوادث و رخدادها از نظر [[دینی]]، دو جنبه دارند: [[بیان]] [[حکم]] [[دینی]] وقایع و [[مدیریت]] [[دینی]] و تصمیمگیری درباره آنها. از آنجاکه در این [[توقیع]]، [[رجوع]] به [[فقیهان]] و [[مجتهدان]] قید خاصی ندارد، هر دو جنبه یاد شده را شامی میشوند و این، همان [[ولایت فقیه]] در عصر [[غیبت کبر]] است.<ref> جهت آگاهی از دیگر دلیلهای ولایت فقیه ر.ک:محمد سروش، دین و دولت در اندیشه اسلامی، فصل پنجم و ششم، ص ۴۰۰ تا ۶۷۰. </ref>. بر این اساس، [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} در عصر [[غیبت کبرا]]، افزون بر آثار [[تکوینی]]، [[معنوی]]، [[اخلاقی]] و [[تربیتی]]، از طریق [[نایبان]] عامش [[رهبری دینی]] و [[سیاسی]] [[جوامع]] [[شیعی]] را نیز بر عهده دارد؛ حتی میتوان گفت، شعاع این [[رهبری]] در یکی از [[نایبان عام]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} تحقق یافته و در فضای [[فرهنگی]]، [[فکری]]، [[معنوی]] و [[سیاسی]] [[جهان]] تأثیر نهاده است»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[فروغ امامت در عصر غیبت (مقاله)|فروغ امامت در عصر غیبت]]، ص ۴۲ - ۵۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۵۱: | خط ۳۵۱: | ||
:::::#وجود [[امام]]، موجب [[امیدواری]] [[مؤمنان]] برای [[تحقق عدل الهی]] بر [[جوامع]] [[انسانی]] میشود. | :::::#وجود [[امام]]، موجب [[امیدواری]] [[مؤمنان]] برای [[تحقق عدل الهی]] بر [[جوامع]] [[انسانی]] میشود. | ||
:::::#وجود [[امام]] در حیات [[انسان]]، دو نقش [[تشریعی]] و [[تکوینی]] دارد. در زمان [[غیبت]]، نقش [[تشریعی]] او در پس پرده، مستور میماند، اما نقش [[تکوینی]] او، موجب استمرار و ادامه حیات میشود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۷۱-۷۴.</ref>. | :::::#وجود [[امام]] در حیات [[انسان]]، دو نقش [[تشریعی]] و [[تکوینی]] دارد. در زمان [[غیبت]]، نقش [[تشریعی]] او در پس پرده، مستور میماند، اما نقش [[تکوینی]] او، موجب استمرار و ادامه حیات میشود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۷۱-۷۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۶۷: | خط ۳۶۷: | ||
::::#'''واسطه حفظ و ماندگاری [[شیعه]]:''' [[امام]] [[حافظ]] اصالت [[دین]] است. اگر او [[رهبری]] نکند، [[دین]] دستخوش [[انحرافات]] میشود. منظور از حفظ [[شیعه]]، حفظ کل [[دین]] و [[تفسیر]] [[معصومانه]] از [[دین]] است. در [[توقیع]] صادر شده از [[ناحیه]] [[امام عصر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] چنین آمده است: "ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشواریها و [[مصیبتها]] بر شما فرود میآمد و [[دشمنان]]، شما را ریشه کن میکردند"<ref>{{عربی|" فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم... إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء"}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>؛ واقعاً با آن دوران تنگنا و خفقانی که در دوران [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] و [[شیعه]] بودن [[جرم]] محسوب میشد، حفظ خط [[تشیع]]، مدیون و مرهون [[ائمه]]، مخصوصاً [[امام عصر]]{{ع}} است. | ::::#'''واسطه حفظ و ماندگاری [[شیعه]]:''' [[امام]] [[حافظ]] اصالت [[دین]] است. اگر او [[رهبری]] نکند، [[دین]] دستخوش [[انحرافات]] میشود. منظور از حفظ [[شیعه]]، حفظ کل [[دین]] و [[تفسیر]] [[معصومانه]] از [[دین]] است. در [[توقیع]] صادر شده از [[ناحیه]] [[امام عصر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] چنین آمده است: "ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشواریها و [[مصیبتها]] بر شما فرود میآمد و [[دشمنان]]، شما را ریشه کن میکردند"<ref>{{عربی|" فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم... إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء"}}؛ الإحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>؛ واقعاً با آن دوران تنگنا و خفقانی که در دوران [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] و [[شیعه]] بودن [[جرم]] محسوب میشد، حفظ خط [[تشیع]]، مدیون و مرهون [[ائمه]]، مخصوصاً [[امام عصر]]{{ع}} است. | ||
::::#'''واسطه [[امید]] به [[آینده]] روشن:''' [[امیدبخشی]] و زنده نگه داشتن [[روح]] [[امید]]، یکی از [[برترین]] اسباب [[توفیق]] و [[پیشرفت]] در [[هدف]] است. هر گروهی که [[یأس]] و [[نومیدی]] خانه دلشان را تاریک کرده باشد، هرگز روی کامیابی نخواهند دید. تنها راه و روزنه [[امید]] همان [[انتظار فرج]] است. [[انتظار فرج]]، قلبهای [[مأیوس]] و مضطرب را [[آرامش]] میدهد و مرهمی برای زخم [[دل]] محرومان است. این [[امید]] به [[آینده]] است که به [[انسان]] [[شادابی]] میدهد؛ لذا [[شیعیان]] با این [[انتظار]] و [[امید]] نسبت به [[آینده]] و فرجام [[تاریخ]]، الگوی [[حکومتی]] و طرح و برنامه روشنی برای همه [[ملتها]] دارند که مرهون [[ایمان]] به [[مهدویت]] است»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۳ - ۱۱۶.</ref>. | ::::#'''واسطه [[امید]] به [[آینده]] روشن:''' [[امیدبخشی]] و زنده نگه داشتن [[روح]] [[امید]]، یکی از [[برترین]] اسباب [[توفیق]] و [[پیشرفت]] در [[هدف]] است. هر گروهی که [[یأس]] و [[نومیدی]] خانه دلشان را تاریک کرده باشد، هرگز روی کامیابی نخواهند دید. تنها راه و روزنه [[امید]] همان [[انتظار فرج]] است. [[انتظار فرج]]، قلبهای [[مأیوس]] و مضطرب را [[آرامش]] میدهد و مرهمی برای زخم [[دل]] محرومان است. این [[امید]] به [[آینده]] است که به [[انسان]] [[شادابی]] میدهد؛ لذا [[شیعیان]] با این [[انتظار]] و [[امید]] نسبت به [[آینده]] و فرجام [[تاریخ]]، الگوی [[حکومتی]] و طرح و برنامه روشنی برای همه [[ملتها]] دارند که مرهون [[ایمان]] به [[مهدویت]] است»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۳ - ۱۱۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۲۵: | خط ۴۲۵: | ||
::::::همه این فواید به وجود ایشان بستگی دارد و ایشان سرچشمه آن هستند، هرچند که ایشان [[غایب]] و از دیدگان [[نهان]] باشند. | ::::::همه این فواید به وجود ایشان بستگی دارد و ایشان سرچشمه آن هستند، هرچند که ایشان [[غایب]] و از دیدگان [[نهان]] باشند. | ||
::::::این فایدهها، همه باعث میشود که تفاوت زیادی میان دو مقوله [[مهدی]] موجود و [[مهدی موعود]] که برخی [[اعتقاد]] دارند در [[آینده]] متولد میشود، وجود داشته باشد. بنابراین [[محروم]] ماندن [[مردم]]، چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی از مجموعه این فواید، بستگی به [[ایمان]] به [[مهدی موعود]]{{ع}} دارد و همچنین این امر باعث میشود آنها از آن فایدهها بینصیب بمانند. علاوه بر این، برخورداری و استفاده از این فایدهها و سودها هم بستگی به [[ایمان]] به [[مهدی]] موجود (اما [[غایب]]) و متولدشده دارد»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۸۹-۹۷.</ref>. | ::::::این فایدهها، همه باعث میشود که تفاوت زیادی میان دو مقوله [[مهدی]] موجود و [[مهدی موعود]] که برخی [[اعتقاد]] دارند در [[آینده]] متولد میشود، وجود داشته باشد. بنابراین [[محروم]] ماندن [[مردم]]، چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی از مجموعه این فواید، بستگی به [[ایمان]] به [[مهدی موعود]]{{ع}} دارد و همچنین این امر باعث میشود آنها از آن فایدهها بینصیب بمانند. علاوه بر این، برخورداری و استفاده از این فایدهها و سودها هم بستگی به [[ایمان]] به [[مهدی]] موجود (اما [[غایب]]) و متولدشده دارد»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۸۹-۹۷.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۳۶: | خط ۴۳۶: | ||
::::#[[ایمان]] به [[مهدی]] [[غایب]] و [[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]]{{ع}} مایه [[امیدواری]] و آرامشبخش دلهای [[مسلمین]] است. این [[امیدواری]] یکی از بزرگترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] و [[هدف]] است، هر گروهی که [[روح]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] خانه دلشان را تاریک کرده باشد و چرا [[امید]] و [[آرزو]] در آن نتابد، هر روی موفقیت را نخواهد دید. آری، اوضاع آشفته و اسفبار [[جهان]] و سیل بنیانکن [[مادیت]] و [[کسادی]] بازار [[علوم]] [[معارف]] و [[محرومیت]] روز افزون طبقه ضعیف و توسعه [[فنون]] [[استعمار]] و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی [[شرق]] و [[غرب]]، روشنفکران و خیرخواهان [[بشر]] را مضطرب کرده است، به طوری که ممکن است گاهی در اصل قابلیت [[اصلاح]] [[بشر]] تردید کنند. تنها روزنه امیدی که برای [[بشر]] مفتوح است و یگانه برق امیدی که در این [[جهان]] تاریک سوسو میزند، همان [[انتظار]] و [[فرج]] فرا رسیدن عصر درخشان [[حکومت]] [[توحید]] و نفوذ [[قوانین الهی]] است. [[انتظار فرج]] است که قلبهای [[مأیوس]] و لرزان را [[آرامش]] بخشیده، مرهم دلهای زخمدار طبقه [[محروم]] میشود. نویدهای مسرت بخش [[حکومت]] [[توحید]] است که [[عقاید]] [[مؤمنان]] را نگهداری کرده و در [[دین]] پایدارشان میسازد، [[ایمان]] به [[غلبه]] [[حق]] است که خیرخواهان [[بشر]] را به فعالیت و کوشش وادار کرده است، [[استمداد]] از آن [[نیروی غیبی]] است که [[انسانیت]] را از سقوط در وادی هولناک [[یأس]] و [[ناامیدی]] [[نجات]] میدهد و در شاه راه روشن [[امید]] و [[آرزو]] وارد میکند. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به وسیله طرح [[حکومت]] جهانی [[توحید]] و تعیین و معرفی [[رهبر]] [[اصلاحات]] جهانی، دیو [[یأس]] و [[ناامیدی]] را از [[جهان اسلام]] رانده است. خلاصه آنکه [[ایمان]] به [[مهدی]] [[موعود]]، [[آینده]] روشن و فرح بخشی را برای [[شیعیان]] مجسم کرده به [[امید]] آن روز دلخوشند، [[روح]] [[یأس]] و [[شکست]] را از آنان سلب کرده به کار و کوشش در راه [[هدف]] و [[تهذیب]] [[اخلاق]] و علاقه به [[معارف]] وادارشان کرده است<ref> دادگستر جهان، ص ۱۵۷.</ref>. | ::::#[[ایمان]] به [[مهدی]] [[غایب]] و [[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]]{{ع}} مایه [[امیدواری]] و آرامشبخش دلهای [[مسلمین]] است. این [[امیدواری]] یکی از بزرگترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] و [[هدف]] است، هر گروهی که [[روح]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] خانه دلشان را تاریک کرده باشد و چرا [[امید]] و [[آرزو]] در آن نتابد، هر روی موفقیت را نخواهد دید. آری، اوضاع آشفته و اسفبار [[جهان]] و سیل بنیانکن [[مادیت]] و [[کسادی]] بازار [[علوم]] [[معارف]] و [[محرومیت]] روز افزون طبقه ضعیف و توسعه [[فنون]] [[استعمار]] و جنگهای سرد و گرم و مسابقه تسلیحاتی [[شرق]] و [[غرب]]، روشنفکران و خیرخواهان [[بشر]] را مضطرب کرده است، به طوری که ممکن است گاهی در اصل قابلیت [[اصلاح]] [[بشر]] تردید کنند. تنها روزنه امیدی که برای [[بشر]] مفتوح است و یگانه برق امیدی که در این [[جهان]] تاریک سوسو میزند، همان [[انتظار]] و [[فرج]] فرا رسیدن عصر درخشان [[حکومت]] [[توحید]] و نفوذ [[قوانین الهی]] است. [[انتظار فرج]] است که قلبهای [[مأیوس]] و لرزان را [[آرامش]] بخشیده، مرهم دلهای زخمدار طبقه [[محروم]] میشود. نویدهای مسرت بخش [[حکومت]] [[توحید]] است که [[عقاید]] [[مؤمنان]] را نگهداری کرده و در [[دین]] پایدارشان میسازد، [[ایمان]] به [[غلبه]] [[حق]] است که خیرخواهان [[بشر]] را به فعالیت و کوشش وادار کرده است، [[استمداد]] از آن [[نیروی غیبی]] است که [[انسانیت]] را از سقوط در وادی هولناک [[یأس]] و [[ناامیدی]] [[نجات]] میدهد و در شاه راه روشن [[امید]] و [[آرزو]] وارد میکند. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به وسیله طرح [[حکومت]] جهانی [[توحید]] و تعیین و معرفی [[رهبر]] [[اصلاحات]] جهانی، دیو [[یأس]] و [[ناامیدی]] را از [[جهان اسلام]] رانده است. خلاصه آنکه [[ایمان]] به [[مهدی]] [[موعود]]، [[آینده]] روشن و فرح بخشی را برای [[شیعیان]] مجسم کرده به [[امید]] آن روز دلخوشند، [[روح]] [[یأس]] و [[شکست]] را از آنان سلب کرده به کار و کوشش در راه [[هدف]] و [[تهذیب]] [[اخلاق]] و علاقه به [[معارف]] وادارشان کرده است<ref> دادگستر جهان، ص ۱۵۷.</ref>. | ||
::::#در [[احادیث]] وارده، مکرر [[حضرت مهدی]]{{ع}} در عصر [[غیبت]] به [[آفتاب]] در پس [[ابر]] [[تشبیه]] شده و گفته شده، همچنان که [[آفتاب پشت ابر]] برای موجودات عالم مفید است، [[امام]] در پرده [[غیبت]] نیز وجودش [[نافع]] و مفید است، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} پس از سؤال اینکه چه فایدهای بر وجود [[امام غایب]] مترتب است، فرمود: " آری [[سوگند]] به خدایی که مرا به [[نبوت]] [[برگزیده]]، [[مردم]] از [[نور]] [[رهبری]] او در دوران غیبتش بهره میگیرند، همانطور که از [[خورشید]] به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهرهمند میشوند"<ref>{{عربی|"إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ"}}</ref>. برای [[فهم]] این [[تشبیه]]، نخست باید نقش [[خورشید]] را بهطور کلی و به هنگامی که چهره تابناکش پشت ابرها پنهان میشود دریابیم، سپس به رمز این [[تشبیه]] پیببریم: [[خورشید]] دارای دو نوع [[نور افشانی]] است: [[نور افشانی]] آشکار و [[نور افشانی]] مخفی. و یا به تعبیر دیگر، [[نور افشانی]] مستقیم و [[نور افشانی]] غیرمستقیم. در تابش غیرمستقیم، ابرها، همانند یک شیشه مات، [[نور]] مستقیم [[خورشید]] را گرفته و پخش میکنند و [[نور]] [[آفتاب]] به خوبی دیده نمیشود، اما در تابش مستقیم و آشکار اشعه [[آفتاب]] به خوبی دیده میشود، هر چند قشر ضخیم هوا که اطراف کره [[زمین]] را پوشانیده، همانند یک شیشه ضخیمکار میکند، شیشهای که هم از شدت تابش [[آفتاب]] میکاهد و آن را قابل [[تحمل]] میسازد و هم [[نور]] [[آفتاب]] را تصفیه میکند و شعاعهای مرگبارش را خنثی و بیاثر میسازد، ولی به هر حال، [[مانع]] از تابش مستقیم [[آفتاب]] نیست. به هر حال، [[نور]] و حرارتی که از [[خورشید]] به هر سو پخش میشود، تنها انرژی خلاق موتورهای [[زندگی]] در گیاهان و حیوانات و [[انسان]] است و سرانجام، اگر [[نور]] [[خورشید]] نباشد، حیات از کره [[زمین]] رخت میبندد، چرا که رشد و نمو موجودات زنده، تغذیه و تولید مثل آنها، [[حس]] و حرکت و جنبش، آبیاری زمینهای مرده، غرش امواج دریاها، وزش حیات بخش بادها، ریزش دانهها [[زندگی]] آفرین [[باران]] و برف، نغمههای مرغان، [[زیبایی]] خیرهکننده گلها، گردش [[خون]] در عروق [[انسان]] و تپش قلبها، عبور برق آسای [[اندیشه]] و لابلای پردههای مغز و سرانجام، لبخند شیرینی که بر لب گلبرگ، مانند یک [[کودک شیرخوار]] نقش میبندد، همه و همه به طور مستقیم یا غیرمستقیم به [[نور]] [[آفتاب]] بستگی دارد، بدون آن، همه اینها به [[خاموشی]] خواهدگرایید و این موضوع با کمی دقت قابل [[فهم]] برای هر اندیشوری است. اینک سؤال این است که آیا این [[برکات]] و آثار [[زندگی]] بخش مخصوص زمانی است که [[نور]] به طور مستقیم میتابد؟ پاسخ این سؤال روشن است که منفی است، زیرا بسیاری از این آثار در [[نور]] مات [[خورشید]] از پشت ابرها نیز وجود دارد. بنابراین، تابش [[خورشید]] از پشت پرده ابرها قسمت مهمی از [[برکات]] خود را در بر دارد و تنها برخی آثار است که ثمره تابش مستقیم [[آفتاب]] است. نتیجه اینکه هر چند پردههای [[ابر]] برخی آثار [[آفتاب]] را میگیرد، ولی قسمت مهمی از آن همچنان باقی میماند.این بود شمهای از حال مُشبه به، یعنی [[آفتاب]]، اما وضع "مشبه"، یعنی وجود [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]]{{ع}} در حال [[غیبت]] از این قرار است: اشعه [[معنوی]] نامرئی وجود [[امام زمان]]{{ع}} به هنگامی ک در پشت ابرهای [[غیبت]] [[نهان]] است دارای آثار گوناگون و قابل ملاحظهای است که علیرغم تعطیل مسأله [[تعلیم و تربیت]] و [[رهبری]] مستقیم (که در سؤال مطرح شده بود) [[آثار وجودی]] او را آشکار میسازد که به بعضیها در اینجا اشاره شده و قسمتی هم درکتب مفصله [[بیان]] شدند. بنابراین، کسی نمیتواند فواید وجودی [[امام]] را در حال [[غیبت]] [[انکار]] نماید، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]] برای موجودات [[نافع]] و مفید است<ref> [[مهدی]] انقلابی بزرگ، ص ۲۵۱.</ref>»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۳۷۷-۳۸۰.</ref>. | ::::#در [[احادیث]] وارده، مکرر [[حضرت مهدی]]{{ع}} در عصر [[غیبت]] به [[آفتاب]] در پس [[ابر]] [[تشبیه]] شده و گفته شده، همچنان که [[آفتاب پشت ابر]] برای موجودات عالم مفید است، [[امام]] در پرده [[غیبت]] نیز وجودش [[نافع]] و مفید است، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} پس از سؤال اینکه چه فایدهای بر وجود [[امام غایب]] مترتب است، فرمود: " آری [[سوگند]] به خدایی که مرا به [[نبوت]] [[برگزیده]]، [[مردم]] از [[نور]] [[رهبری]] او در دوران غیبتش بهره میگیرند، همانطور که از [[خورشید]] به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهرهمند میشوند"<ref>{{عربی|"إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ"}}</ref>. برای [[فهم]] این [[تشبیه]]، نخست باید نقش [[خورشید]] را بهطور کلی و به هنگامی که چهره تابناکش پشت ابرها پنهان میشود دریابیم، سپس به رمز این [[تشبیه]] پیببریم: [[خورشید]] دارای دو نوع [[نور افشانی]] است: [[نور افشانی]] آشکار و [[نور افشانی]] مخفی. و یا به تعبیر دیگر، [[نور افشانی]] مستقیم و [[نور افشانی]] غیرمستقیم. در تابش غیرمستقیم، ابرها، همانند یک شیشه مات، [[نور]] مستقیم [[خورشید]] را گرفته و پخش میکنند و [[نور]] [[آفتاب]] به خوبی دیده نمیشود، اما در تابش مستقیم و آشکار اشعه [[آفتاب]] به خوبی دیده میشود، هر چند قشر ضخیم هوا که اطراف کره [[زمین]] را پوشانیده، همانند یک شیشه ضخیمکار میکند، شیشهای که هم از شدت تابش [[آفتاب]] میکاهد و آن را قابل [[تحمل]] میسازد و هم [[نور]] [[آفتاب]] را تصفیه میکند و شعاعهای مرگبارش را خنثی و بیاثر میسازد، ولی به هر حال، [[مانع]] از تابش مستقیم [[آفتاب]] نیست. به هر حال، [[نور]] و حرارتی که از [[خورشید]] به هر سو پخش میشود، تنها انرژی خلاق موتورهای [[زندگی]] در گیاهان و حیوانات و [[انسان]] است و سرانجام، اگر [[نور]] [[خورشید]] نباشد، حیات از کره [[زمین]] رخت میبندد، چرا که رشد و نمو موجودات زنده، تغذیه و تولید مثل آنها، [[حس]] و حرکت و جنبش، آبیاری زمینهای مرده، غرش امواج دریاها، وزش حیات بخش بادها، ریزش دانهها [[زندگی]] آفرین [[باران]] و برف، نغمههای مرغان، [[زیبایی]] خیرهکننده گلها، گردش [[خون]] در عروق [[انسان]] و تپش قلبها، عبور برق آسای [[اندیشه]] و لابلای پردههای مغز و سرانجام، لبخند شیرینی که بر لب گلبرگ، مانند یک [[کودک شیرخوار]] نقش میبندد، همه و همه به طور مستقیم یا غیرمستقیم به [[نور]] [[آفتاب]] بستگی دارد، بدون آن، همه اینها به [[خاموشی]] خواهدگرایید و این موضوع با کمی دقت قابل [[فهم]] برای هر اندیشوری است. اینک سؤال این است که آیا این [[برکات]] و آثار [[زندگی]] بخش مخصوص زمانی است که [[نور]] به طور مستقیم میتابد؟ پاسخ این سؤال روشن است که منفی است، زیرا بسیاری از این آثار در [[نور]] مات [[خورشید]] از پشت ابرها نیز وجود دارد. بنابراین، تابش [[خورشید]] از پشت پرده ابرها قسمت مهمی از [[برکات]] خود را در بر دارد و تنها برخی آثار است که ثمره تابش مستقیم [[آفتاب]] است. نتیجه اینکه هر چند پردههای [[ابر]] برخی آثار [[آفتاب]] را میگیرد، ولی قسمت مهمی از آن همچنان باقی میماند.این بود شمهای از حال مُشبه به، یعنی [[آفتاب]]، اما وضع "مشبه"، یعنی وجود [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]]{{ع}} در حال [[غیبت]] از این قرار است: اشعه [[معنوی]] نامرئی وجود [[امام زمان]]{{ع}} به هنگامی ک در پشت ابرهای [[غیبت]] [[نهان]] است دارای آثار گوناگون و قابل ملاحظهای است که علیرغم تعطیل مسأله [[تعلیم و تربیت]] و [[رهبری]] مستقیم (که در سؤال مطرح شده بود) [[آثار وجودی]] او را آشکار میسازد که به بعضیها در اینجا اشاره شده و قسمتی هم درکتب مفصله [[بیان]] شدند. بنابراین، کسی نمیتواند فواید وجودی [[امام]] را در حال [[غیبت]] [[انکار]] نماید، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]] برای موجودات [[نافع]] و مفید است<ref> [[مهدی]] انقلابی بزرگ، ص ۲۵۱.</ref>»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۳۷۷-۳۸۰.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۴۵: | خط ۴۴۵: | ||
:::::: «فایدههای بسیار دارد. او [[حجت]] [[خدا]] و واسطه تمام فیوضاتی است که به [[مردم]] میرسد. بسیاری از [[بلاها]] به وسیله وجود او برطرف میشود. آن [[حضرت]] درباره [[غیبت]] خویش فرمود: {{عربی|"وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ"}}؛ همانطور که [[مردم]] از [[نور]] [[خورشید]] در پس ابرها سود میبرند، در [[زمان غیبت]]، از وجود پشت پرده [[غیبت]] من نیز بهرهمند میگردند. | :::::: «فایدههای بسیار دارد. او [[حجت]] [[خدا]] و واسطه تمام فیوضاتی است که به [[مردم]] میرسد. بسیاری از [[بلاها]] به وسیله وجود او برطرف میشود. آن [[حضرت]] درباره [[غیبت]] خویش فرمود: {{عربی|"وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ"}}؛ همانطور که [[مردم]] از [[نور]] [[خورشید]] در پس ابرها سود میبرند، در [[زمان غیبت]]، از وجود پشت پرده [[غیبت]] من نیز بهرهمند میگردند. | ||
::::::و در ادامه نیز فرمود: {{عربی|"وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ"}}؛ وجود من برای اهل [[زمین]]، [[امان]] است؛ چنانچه وجود [[ستارگان]]، [[امان]] برای اهل [[آسمان]] میباشد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ و ۹۴.</ref>. و فرمود: {{عربی|"وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ مِنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.</ref>؛ [[خداوند]] به وسیله من، [[بلاها]] را از [[خانواده]] و شیعیانم برطرف میسازد. همانگونه که خورشیدِ پشت ابرها، تمام منظومه شمسی، از جمله [[زمین]]، را مانند مادری [[مهربان]] در آغوش [[جاذبه]] خود نگه میدارد و سبب [[امان]] و حفظ منظومه شمسی است و ابرها [[مانع]] [[ارزشمندی]] و فوائد بیشمار آن نمیشود، وجود [[مقدس]] [[امام زمان]]{{ع}} نیز تمام آثار و [[برکات]] خود را دارد هر چند دیده نشود»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۲۳.</ref>. | ::::::و در ادامه نیز فرمود: {{عربی|"وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ"}}؛ وجود من برای اهل [[زمین]]، [[امان]] است؛ چنانچه وجود [[ستارگان]]، [[امان]] برای اهل [[آسمان]] میباشد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ و ۹۴.</ref>. و فرمود: {{عربی|"وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ مِنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.</ref>؛ [[خداوند]] به وسیله من، [[بلاها]] را از [[خانواده]] و شیعیانم برطرف میسازد. همانگونه که خورشیدِ پشت ابرها، تمام منظومه شمسی، از جمله [[زمین]]، را مانند مادری [[مهربان]] در آغوش [[جاذبه]] خود نگه میدارد و سبب [[امان]] و حفظ منظومه شمسی است و ابرها [[مانع]] [[ارزشمندی]] و فوائد بیشمار آن نمیشود، وجود [[مقدس]] [[امام زمان]]{{ع}} نیز تمام آثار و [[برکات]] خود را دارد هر چند دیده نشود»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۲۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۵۹: | خط ۴۵۹: | ||
::::::در [[توقیع]] مبارکی که از [[ناحیه مقدسه]] [[سفیر]] دومش [[محمد بن عثمان]] به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده، همین [[تشبیه]] به کار رفته است آنجا که فرموده: "و اما کیفیت انتفاع [[مردم]] از وجود من در [[زمان غیبت]] همانند انتفاع آنها از [[خورشید]] است هنگامی که ابرها، آن را بپوشاند و من بر اهل [[زمین]] [[امان]] هستم به طوریکه [[ستارگان]] برای اهل [[آسمان]] [[امان]] است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}کمال الدین صدوق، ج۲، ص۱۶۲ - کشف الغمه، ج۳، ص۳۲۲ - بحار، ج۳، ص۱۸۱.</ref>. | ::::::در [[توقیع]] مبارکی که از [[ناحیه مقدسه]] [[سفیر]] دومش [[محمد بن عثمان]] به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده، همین [[تشبیه]] به کار رفته است آنجا که فرموده: "و اما کیفیت انتفاع [[مردم]] از وجود من در [[زمان غیبت]] همانند انتفاع آنها از [[خورشید]] است هنگامی که ابرها، آن را بپوشاند و من بر اهل [[زمین]] [[امان]] هستم به طوریکه [[ستارگان]] برای اهل [[آسمان]] [[امان]] است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}کمال الدین صدوق، ج۲، ص۱۶۲ - کشف الغمه، ج۳، ص۳۲۲ - بحار، ج۳، ص۱۸۱.</ref>. | ||
::::::در این دو [[حدیث]] و چند [[حدیث]] دیگر، [[وجود مقدس امام زمان]] و انتفاع [[مردم]] از وی، به [[خورشید]] [[تشبیه]] شده که پشت [[ابر]] قرار بگیرد، [[تشبیه]] [[امام]] به [[آفتاب]] و [[غیبت]] او به پوشیده شدن [[آفتاب]] در پشت [[ابر]] معنای دقیقی دارد که نقش و [[موقعیت امام]] زمان{{ع}} را در [[جهان هستی]] روشن میسازد همچنان که [[آفتاب]] رمز بقای کره [[زمین]] و سایر کرات منظومه است و اگر یک لحظه [[جاذبه]] [[خورشید]] [[قطع]] شود و به کرات منظومه نرسد همه آنها محکوم به فنا و نابودی شده و راه دیار نیستی را در پیش خواهند گرفت. [[قلب]] عالم امکان و هسته مرکزی [[جهان هستی]] هم [[وجود مقدس امام زمان]]{{ع}} میباشد، از اینجا نکته [[تشبیه]] [[امام]]{{ع}} به [[خورشید]] فروزان در لسان [[اخبار]] روشن میشود، زیرا وجود آن [[حضرت]] بسان [[آفتاب]] جهانتاب رمز بقای [[جهان]] [[انسانیت]] است و [[جهان]] [[انسانها]] به دور او میچرخد و اگر یک لحظه پیوند [[انسانها]] از آن هسته مرکزی [[قطع]] شود، همگی محکوم به فنا و سقوط میباشند» <ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۱۸۰-۱۸۲</ref>. | ::::::در این دو [[حدیث]] و چند [[حدیث]] دیگر، [[وجود مقدس امام زمان]] و انتفاع [[مردم]] از وی، به [[خورشید]] [[تشبیه]] شده که پشت [[ابر]] قرار بگیرد، [[تشبیه]] [[امام]] به [[آفتاب]] و [[غیبت]] او به پوشیده شدن [[آفتاب]] در پشت [[ابر]] معنای دقیقی دارد که نقش و [[موقعیت امام]] زمان{{ع}} را در [[جهان هستی]] روشن میسازد همچنان که [[آفتاب]] رمز بقای کره [[زمین]] و سایر کرات منظومه است و اگر یک لحظه [[جاذبه]] [[خورشید]] [[قطع]] شود و به کرات منظومه نرسد همه آنها محکوم به فنا و نابودی شده و راه دیار نیستی را در پیش خواهند گرفت. [[قلب]] عالم امکان و هسته مرکزی [[جهان هستی]] هم [[وجود مقدس امام زمان]]{{ع}} میباشد، از اینجا نکته [[تشبیه]] [[امام]]{{ع}} به [[خورشید]] فروزان در لسان [[اخبار]] روشن میشود، زیرا وجود آن [[حضرت]] بسان [[آفتاب]] جهانتاب رمز بقای [[جهان]] [[انسانیت]] است و [[جهان]] [[انسانها]] به دور او میچرخد و اگر یک لحظه پیوند [[انسانها]] از آن هسته مرکزی [[قطع]] شود، همگی محکوم به فنا و سقوط میباشند» <ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۱۸۰-۱۸۲</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۷۱: | خط ۴۷۱: | ||
:::::#[[وجود امام]] آن گونه که در جای خود گفته شد [[واسطه فیض الهی]] و [[علت]] غایی [[خلقت]] است، و بدون او [[زمین]] مضطرب خواهد شد، و لذا او واسطه [[تکوین]] نیز میباشد. | :::::#[[وجود امام]] آن گونه که در جای خود گفته شد [[واسطه فیض الهی]] و [[علت]] غایی [[خلقت]] است، و بدون او [[زمین]] مضطرب خواهد شد، و لذا او واسطه [[تکوین]] نیز میباشد. | ||
:::::#[[امام]]، گرچه از انظار عموم [[مردم]] [[غایب]] است ولی نسبت به [[نفوس]] قابل [[هدایت باطنی]] دارد، او هر نفسی را که قابل [[هدایت]] ببیند از راه [[باطن]] او را به [[حقّ]] و [[حقیقت]] رهنمون خواهد ساخت»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۲۸۳.</ref>. | :::::#[[امام]]، گرچه از انظار عموم [[مردم]] [[غایب]] است ولی نسبت به [[نفوس]] قابل [[هدایت باطنی]] دارد، او هر نفسی را که قابل [[هدایت]] ببیند از راه [[باطن]] او را به [[حقّ]] و [[حقیقت]] رهنمون خواهد ساخت»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۲۸۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۸۶: | خط ۴۸۶: | ||
:::::#[[غیبت]]، امتحانی است برای [[شیعیان]] [[حقیقی]] تا معلوم شود، چه کسی ثابتقدم در [[اعتقاد به امامت]] [[امام دوازدهم]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۲؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۶۱.</ref>، | :::::#[[غیبت]]، امتحانی است برای [[شیعیان]] [[حقیقی]] تا معلوم شود، چه کسی ثابتقدم در [[اعتقاد به امامت]] [[امام دوازدهم]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۲؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۶۱.</ref>، | ||
:::::#[[غیبت]]، دلائلی دارد که به [[امامان]] اجازه افشای آن داده نشده است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱؛ الزام الناصب، ص ۱۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۳۰.</ref>. | :::::#[[غیبت]]، دلائلی دارد که به [[امامان]] اجازه افشای آن داده نشده است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱؛ الزام الناصب، ص ۱۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۳۰.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۹۹: | خط ۴۹۹: | ||
:::::#'''حل کردن مشکل سرگشتگی و سردرگمی و درگیری [[روانشناختی]]:''' [[وجود امام مهدی]]{{ع}} به صورت زنده که روزی میخورد همانگونه که [[شیعیان]] [[امامیه]] و تعداد زیادی از علمای [[حدیث]] در [[اهلسنت]] نظرشان این است، موجب روشن بودن دیدگاه [[دینی]] و [[سیاسی]] مسئله [[امامت]] در دوره [[غیبت]] و حل این مشکل است که [[مسلمانان]] در این دوره با آن مواجه هستند. | :::::#'''حل کردن مشکل سرگشتگی و سردرگمی و درگیری [[روانشناختی]]:''' [[وجود امام مهدی]]{{ع}} به صورت زنده که روزی میخورد همانگونه که [[شیعیان]] [[امامیه]] و تعداد زیادی از علمای [[حدیث]] در [[اهلسنت]] نظرشان این است، موجب روشن بودن دیدگاه [[دینی]] و [[سیاسی]] مسئله [[امامت]] در دوره [[غیبت]] و حل این مشکل است که [[مسلمانان]] در این دوره با آن مواجه هستند. | ||
::::::'''نتیجه''' تأکید بر "[[مهدی]]{{ع}}" [[منتظر]] و موجود بالفعل حل شدن مشکلی است که در [[نفس]] سرگردان و حیرتزده به وجود میآید؛ همانگونه که [[روایت]] زیر به آن اشاره میکند: "هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}</ref> »<ref>[[یوسف مدن]]، [[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]، ص ۱۸۹-۱۹۳.</ref>. | ::::::'''نتیجه''' تأکید بر "[[مهدی]]{{ع}}" [[منتظر]] و موجود بالفعل حل شدن مشکلی است که در [[نفس]] سرگردان و حیرتزده به وجود میآید؛ همانگونه که [[روایت]] زیر به آن اشاره میکند: "هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}</ref> »<ref>[[یوسف مدن]]، [[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]، ص ۱۸۹-۱۹۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۱۳: | خط ۵۱۳: | ||
:::::#چون [[امام]] ناظر [[اعمال]] ماست، پس این موجب [[خودسازی]] و... میشود؛ | :::::#چون [[امام]] ناظر [[اعمال]] ماست، پس این موجب [[خودسازی]] و... میشود؛ | ||
:::::#رابطه [[عالم ملکوت]] با [[انسانها]]، به ویژه [[مسلمانان]] از طریق [[امام]] [[معصوم]] است و او [[واسطه فیض الهی]] به [[بندگان]] است<ref>برای آگاهی بیشتر نک: زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۷۳.</ref>. | :::::#رابطه [[عالم ملکوت]] با [[انسانها]]، به ویژه [[مسلمانان]] از طریق [[امام]] [[معصوم]] است و او [[واسطه فیض الهی]] به [[بندگان]] است<ref>برای آگاهی بیشتر نک: زیارت جامعه کبیره.</ref>»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۷۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۳۲: | خط ۵۳۲: | ||
:::::*برخی از آن آثار را [[انسانها]] در [[زندگی]] خود به روشنی احساس کرده اند؛ مانند حفظ و [[نجات]] [[شیعیان]]. [[حضرت]] در نامهای به [[شیخ مفید]] نوشتند: "ما، بر [[اخبار]] و احوال شما [[آگاه]] هستیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده نیست. ما، در رسیدگی و رعایت امور شما، اهمال نکردهایم و شما را از یاد نبردهایم.<ref>بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴و ۱۷۵.</ref> | :::::*برخی از آن آثار را [[انسانها]] در [[زندگی]] خود به روشنی احساس کرده اند؛ مانند حفظ و [[نجات]] [[شیعیان]]. [[حضرت]] در نامهای به [[شیخ مفید]] نوشتند: "ما، بر [[اخبار]] و احوال شما [[آگاه]] هستیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده نیست. ما، در رسیدگی و رعایت امور شما، اهمال نکردهایم و شما را از یاد نبردهایم.<ref>بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴و ۱۷۵.</ref> | ||
:::::*در کنار حفظ [[شیعه]] از کیدهای [[دشمنان]]، نباید [[عنایات]] [[حضرت]] به بیماران و درماندگان و در راه ماندگان و [[نیازمندان]] را از یاد برد. افراد متعددی از [[لطف]] او بهره بردهاند و بیماریشان علاج شده و گم گشتگان در راه، به منزل رسیدهاند و [[نیازمندان]] و محتاجان و [[فقرا]]، سامان یافتهاند. این آثار، به [[افعال]] [[امام]] برمیگردد و [[امام]]، ظاهر باشد یا [[غایب]]، امکان ترتیب اثر هست. بله؛ اثری که به وجودِ ظاهریِ [[امام]] برمیگردد، [[حکومت]] ظاهری است؛ یعنی [[بشریت]] امروز به سبب [[غیبت امام]]{{ع}}، که [[علت]] این غیت هم خود [[مردم]] هستند، از [[حکومت]] [[عدل الهی]] و رشد و [[تکامل]] بشری در حدّ اعلای آن [[محروم]] شدند و تا زمانی که [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} رخ ندهد، این [[محرومیت]] ادامه دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۲۰-۱۲۳.</ref>. | :::::*در کنار حفظ [[شیعه]] از کیدهای [[دشمنان]]، نباید [[عنایات]] [[حضرت]] به بیماران و درماندگان و در راه ماندگان و [[نیازمندان]] را از یاد برد. افراد متعددی از [[لطف]] او بهره بردهاند و بیماریشان علاج شده و گم گشتگان در راه، به منزل رسیدهاند و [[نیازمندان]] و محتاجان و [[فقرا]]، سامان یافتهاند. این آثار، به [[افعال]] [[امام]] برمیگردد و [[امام]]، ظاهر باشد یا [[غایب]]، امکان ترتیب اثر هست. بله؛ اثری که به وجودِ ظاهریِ [[امام]] برمیگردد، [[حکومت]] ظاهری است؛ یعنی [[بشریت]] امروز به سبب [[غیبت امام]]{{ع}}، که [[علت]] این غیت هم خود [[مردم]] هستند، از [[حکومت]] [[عدل الهی]] و رشد و [[تکامل]] بشری در حدّ اعلای آن [[محروم]] شدند و تا زمانی که [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} رخ ندهد، این [[محرومیت]] ادامه دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۲۰-۱۲۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۵۱: | خط ۵۵۱: | ||
::::#'''بهرهمندی از [[دعا]] و [[استغفار]] [[حضرت]]:''' یکی از [[برکات]] وجودی [[امام غایب]]، دعای آن [[حضرت]] برای [[سعادت]] [[مردم]] و به ویژه [[شیعیان]] و نیز درخواست آن بزرگوار برای [[آمرزش گناهان]] آنهاست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "به [[راستی]] من هر روز و شب هزار بار برای [[آمرزش]] [[شیعیان]] گنهکارم به درگاه [[خدا]] [[دعا]] میکنم"<ref>{{عربی|" إِنِّي لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ "}}؛ کافی، ج ۱، باب مولد ابی عبدالله، جعفر بن محمد{{ع}}، ح ۱، ص ۴۷۲.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در دعای خود میفرماید:{{عربی|" إِلَهِي بِحَقِ مَنْ نَاجَاكَ وَ بِحَقِ مَنْ دَعَاكَ فِي الْبَحْرِ وَ الْبَرِّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفَضَّلْ عَلَى فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْغِنَى وَ السَّعَةِ "}}<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.</ref>. این [[کلام]] [[نورانی]] و دلنشین، سبب دلگرمی [[شیعیان]] و دوستداران آن [[حضرت]] و [[نجات]] و رهایی آنها از [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. شیعهای که به دعای [[رهبر]] و پیشوای خود شادمان است، از اینکه بار دیگر به واسطه [[گناه]] و [[خطا]]، [[دل]] و [[جان]] [[پدر]] [[مهربان]] خویش را بیازارد، خجل و شرمسار است و تلاش میکند که مرهمی بر [[دل]] داغدار [[امام]] و [[یار]] شایستهای برای آن [[عزیز]] باشد. از [[روایات]] و کتب [[دُعا]] استفاده میشود که [[شیعیان]]، پیوسته از [[لطف]] و دعای [[امام]] بهرهمندند و این [[باران]] [[رحمت]] در همه حال بر کویر تفتیده [[جانها]] باریده و برای [[شیعیان]]، سبزی و خرمی را به ارمغان آورده است. آن [[حضرت]]، بزرگترین [[آرمان]] و آرزویش [[فرج]] و [[گشایش]] در امر [[شیعیان]] و همه [[مظلومان]] عالم است و این گونه [[خدا]] را میخواند: "ای [[روشنایی]] [[نور]]! ای [[تدبیر]] کننده [[کارها]]! ای زنده کننده مردگان! بر [[محمد]] و [[خاندان]] او [[درود]] فرست و برای من و شیعیانم در تنگناها گشایشی قرار ده و از [[غم]] و [[اندوه]]، راه چارهای باز کن و راه [[هدایت]] را بر ما وسعت بخش و راهی که در آن [[گشایش]] ما است، به روی ما بگشا و آنچنان که تو [[شایسته]] آن هستی، با ما [[رفتار]] کن ای [[کریم]]!"<ref>{{عربی|" يَا نُورَ النُّورِ يَا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ يَا بَاعِثَ مَنْ فِي الْقُبُورِ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ لِي وَ لِشِيعَتِي مِنَ الضِّيقِ فَرَجاً وَ مِنَ الْهَمِّ مَخْرَجاً وَ أَوْسِعْ لَنَا الْمَنْهَجَ وَ أَطْلِقْ لَنَا مِنْ عِنْدِكَ مَا يُفَرِّجُ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا كَرِيم"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.</ref>. | ::::#'''بهرهمندی از [[دعا]] و [[استغفار]] [[حضرت]]:''' یکی از [[برکات]] وجودی [[امام غایب]]، دعای آن [[حضرت]] برای [[سعادت]] [[مردم]] و به ویژه [[شیعیان]] و نیز درخواست آن بزرگوار برای [[آمرزش گناهان]] آنهاست. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "به [[راستی]] من هر روز و شب هزار بار برای [[آمرزش]] [[شیعیان]] گنهکارم به درگاه [[خدا]] [[دعا]] میکنم"<ref>{{عربی|" إِنِّي لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ "}}؛ کافی، ج ۱، باب مولد ابی عبدالله، جعفر بن محمد{{ع}}، ح ۱، ص ۴۷۲.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در دعای خود میفرماید:{{عربی|" إِلَهِي بِحَقِ مَنْ نَاجَاكَ وَ بِحَقِ مَنْ دَعَاكَ فِي الْبَحْرِ وَ الْبَرِّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفَضَّلْ عَلَى فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْغِنَى وَ السَّعَةِ "}}<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.</ref>. این [[کلام]] [[نورانی]] و دلنشین، سبب دلگرمی [[شیعیان]] و دوستداران آن [[حضرت]] و [[نجات]] و رهایی آنها از [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. شیعهای که به دعای [[رهبر]] و پیشوای خود شادمان است، از اینکه بار دیگر به واسطه [[گناه]] و [[خطا]]، [[دل]] و [[جان]] [[پدر]] [[مهربان]] خویش را بیازارد، خجل و شرمسار است و تلاش میکند که مرهمی بر [[دل]] داغدار [[امام]] و [[یار]] شایستهای برای آن [[عزیز]] باشد. از [[روایات]] و کتب [[دُعا]] استفاده میشود که [[شیعیان]]، پیوسته از [[لطف]] و دعای [[امام]] بهرهمندند و این [[باران]] [[رحمت]] در همه حال بر کویر تفتیده [[جانها]] باریده و برای [[شیعیان]]، سبزی و خرمی را به ارمغان آورده است. آن [[حضرت]]، بزرگترین [[آرمان]] و آرزویش [[فرج]] و [[گشایش]] در امر [[شیعیان]] و همه [[مظلومان]] عالم است و این گونه [[خدا]] را میخواند: "ای [[روشنایی]] [[نور]]! ای [[تدبیر]] کننده [[کارها]]! ای زنده کننده مردگان! بر [[محمد]] و [[خاندان]] او [[درود]] فرست و برای من و شیعیانم در تنگناها گشایشی قرار ده و از [[غم]] و [[اندوه]]، راه چارهای باز کن و راه [[هدایت]] را بر ما وسعت بخش و راهی که در آن [[گشایش]] ما است، به روی ما بگشا و آنچنان که تو [[شایسته]] آن هستی، با ما [[رفتار]] کن ای [[کریم]]!"<ref>{{عربی|" يَا نُورَ النُّورِ يَا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ يَا بَاعِثَ مَنْ فِي الْقُبُورِ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ لِي وَ لِشِيعَتِي مِنَ الضِّيقِ فَرَجاً وَ مِنَ الْهَمِّ مَخْرَجاً وَ أَوْسِعْ لَنَا الْمَنْهَجَ وَ أَطْلِقْ لَنَا مِنْ عِنْدِكَ مَا يُفَرِّجُ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا كَرِيم"}}؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.</ref>. | ||
:::::*آنچه گفته شد، بیانگر آن است که یکی از آثار [[وجود امام]] –گرچه در [[غیبت]] به سر میبرد- امکان ارتباط و اتصال به اوست و آنها که [[لیاقت]] و [[شایستگی]] داشتهاند، [[لذت]] [[همنشینی]] و همنوایی آن [[یار]] بیهمتا را چشیدهاند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۱۰ - ۱۲۱.</ref>. | :::::*آنچه گفته شد، بیانگر آن است که یکی از آثار [[وجود امام]] –گرچه در [[غیبت]] به سر میبرد- امکان ارتباط و اتصال به اوست و آنها که [[لیاقت]] و [[شایستگی]] داشتهاند، [[لذت]] [[همنشینی]] و همنوایی آن [[یار]] بیهمتا را چشیدهاند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۱۰ - ۱۲۱.</ref>. | ||
}} | |||
{{پرسمان فایده امام غایب}} | {{پرسمان فایده امام غایب}} |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۶
فواید امام غایب چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / کلیات غیبت امام مهدی |
مدخل اصلی | فایده امام غایب |
فواید امام غایب چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- امام غایب چه فایدهای برای مسلمانان میتواند داشته باشد؟ (پرسش)
- چه فایدهای در وجود امامی است که حافظ شرع و ملت نبوده و اجرای احکام الهی نمیکند؟ (پرسش)
- امامی که غائب باشد چه فایدهای دارد؟ (پرسش)
- چه آثار و فوایدی بر وجود امام غائب مترتب است؟ (پرسش)
- امام غایب چه فایدهای برای مسلمانان دارد؟ (پرسش)
- وجود امام غائب چه فایدهای دارد؟ (پرسش)
- وجود حضرت حجت در پس پرده غیبت چه سودی برای مردم دارد؟ (پرسش)
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
خراسانی | صدر | مکارم شیرازی | امینی | حکیم | اشتهاردی | موسوینسب | زهادت | سلیمیان | گلپایگانی | رضوی | صمدی |
حسنی | طاهری | رحیمی | رضوانی | تونهای | یوسف مدن | آینده روشن | آفتاب مهر | نگین آفرینش |
چیستی وجود امام
- وجود امام، هدف اصلی نظام خلقت و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است[۱]، چنانکه امام سجاد(ع) در بیانی فرمودند «ما امان اهل زمین هستیم، چنانکه ستارگان، امان اهل آسماناند. به واسطۀ ماست که آسمان به زمین فرود نمیآید... به واسطۀ ما باران رحمت حق، نازل و برکات زمین خارج میشود و ما اگر روی زمین نبودیم، زمین اهلش را میبلعید»[۲] تمام فوایدی که امام سجاد(ع) دربارۀ امام ذکر کردند تنها مربوط به عصر حضور امام نیست، بلکه بدون حضور امام هم تمام این ویژگیها برای امام قابل تصور است[۳].
فواید امام در یک تقسیمبندی کلی
- وجود خارجی امام فی نفسه دارای اثر است حتی اگر غایب باشد؛ زیرا مسلم است وقتی کسی بداند امام او موجود و بر اعمال او حاضر و ناظر است، تفاوت دارد با کسی که نسبت به وجود امامش شک دارد؛ شخصی که وجود امام را باور دارد، مایۀ دلگرمی و دلخوشی او در مقابل ابتلائات و حوادث میشود و با همین دلگرمی، دعا برای تعجیل ظهور امام غایب صورت میگیرد. باید توجه داشت این آثار فقط مربوط به موجودیت امام در خارج است[۴].
- از نگاه شیعه برای امامی که همراه وجود خارجی صفتی به عنوان غیبت هم بر آن مترتب میشود اثرات دیگری، متصور است که این اثرات متشکل از دو عنوان است:
- اثرات عامه و غیر مستقیم: یعنی اثراتی که شامل نوع مردمان جهان میشود[۵]؛ چنانکه در روایات به تواتر دربارۀ این اثر سخن گفته شده است. مانند روایتی از پیامبر(ص) که فرمودند: «پیوسته این دین، تا زمان دوازده امیر و امام از قریش، پابرجاست و اگر روزگاری سپری شود و آنان وجود نداشته باشند زمین ساکنان خود را میبلعد»[۶].[۷] همچنین اثراتی که از ناحیۀ ولایت تکوینیۀ امام در تمامی امور حاصل میشود که این اثرات توقف به حضور امام میان مردم ندارد، بلکه امام هر کجا باشند این اثرات به طور یکسان و عام به تمام مردم جهان نازل میشود، مانند رحمانیت خدا که شامل مؤمن و کافر و دوست و دشمن میشود. دلیلش این است که امام ولی خداست و خداوند، هر امری را که بخواهد در عالم جاری سازد از خیر و شر، عمومی یا شخصی، باید از مجرای ولی الله بگذرد[۸].
- اثرات خاصه: یعنی اثراتی که مخصوص شیعیان است و این اثرات بر دو نوع است:
- اثراتی که برای شیعیان عام وجود دارد: مثل حمایت کردن مخفیانۀ امام برای دفع شر أشرار و کید کفار در برابر شیعیان، چنانچه خود آن حضرت در توقیعی که برای شیخ مفید صادر فرمود، به این جهت اشاره کردند: «از اخبار شما چیزی از ما مخفی نیست... ما در مراعات شما، اهمال نمیکنیم و یاد شما را فراموش نمیکنیم و اگر اینچنین نبود بلاها و شدائد بر شما نازل میشد و دشمنان، شما را درهم میشکستند و نابود میکردند»[۹].[۱۰]
- اثرات مستقیمی که برای شیعیان خاص وجود دارد: یعنی اثراتی که برای بعضی از شیعیان بر اساس علل و عواملی مثل توسل به حضرت و یا بر اساس عنایت ویژۀ حضرت بر شیعیان خاص بار میشود، مانند دستگیری از درماندگان، دادرسی بینوایان و...[۱۱]. البته در برخی موارد این اثرات خاص متوجه بعضی از غیر شیعیان هم میشود[۱۲].
- به این ترتیب مشخص شد غیبت امام صدمه ای به هدف امام که همان رابطۀ میان عالم مادی با عالم ربوبی است وارد نمیکند، چنانکه روایات متعدّد و گوناگونی در همین زمینه وجود دارد، مانند روایتی از رسول اکرم(ص) که بیان میکنند در زمان غیبت، مردم چگونه از امام غائب بهره میگیرند: «آری سوگند به خدایی که مرا به نبوّت برگزیده، مردم از نور رهبری او در دوران غیبتش بهره میگیرند همانگونه که از نور خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهرمند میشوند»[۱۳].[۱۴]
- فواید گفته شده از وجود امام میتواند پاسخی به این شبهه باشد که میگویدشیعه وجود امام را برای بیان احکام دین و حقایق آیین و راهنمایی مردم لازم میدانند در حالی که غیبت امام موجب نقض چنین غرضی است. اما در یک پاسخ کلی میتوان گفت وظیفه امام تنها بیان معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست، زیرا امام همچنانکه وظیفۀ راهنمایی صوری مردم را به عهده دارد ولایت و رهبری باطنی اعمال را نیز عهده دار است. درواقع امام حیات معنوی مردم را تنظیم میکند و حقایق اعمال را به سوی خدا سوق میدهد. هرچند وجود جسمانیاش از دید مردمان پنهان است[۱۵].
مصادیق فواید امام غایب
- بنابراین با نگاه کلی و با توجه به روایات در مورد فوائد وجود امام معصوم اعم از امام حاضر و غایب، مشخص شد امام اگر در زمان غیبت هم باشد هدف اصلی امام که همان امامتشان است مخدوش نمیشود، بلکه در زمان غیبت هم این آثار و فواید برای امام محفوظ است، از جملۀ این آثار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
امید بخشی
- امید بخشی[۱۶]: رئیس یک جمعیّت یا یک کشور مادامی که زنده است، هر چند در سفر یا فرضاً در بستر بیماری باشد، مایۀ حیات و حرکت و امید و نظم و آرامش آن جمعیت است و برعکس از بین رفتن این فرمانده گرد و غبار یأس و نومیدی را بر آن جمیعت نازل میکند. طبق عقیدهای که مذهب شیعه به وجود امام غایبِ زنده دارد و همواره انتظار او را میکشد این انتظار سبب میشود همیشه بارقۀ امید در دل شیعیان زنده باشد چراکه هر روز احتمال ظهور امام غایبِ خود را میدهند؛ امّا اگر این رهبر وجود خارجی نداشته باشد و علاقه مندان مکتبش در انتظار تولّد و پرورش او در آینده باشند قطعاً چنین امیدی هم برای آنان حاصل نمیشد[۱۷].
حفظ دین خدا
- حفظ دین خدا و روشن شدن مسائل دینی و سیاسی، در حوزه امامت[۱۸]: با گذشت زمان و پیدایش سلیقهها و افکار شخصی به مسائل مذهبی و گرایشهای مختلف به سوی برنامههای فریبکارانۀ مکتبهای انحرافی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت دینی بعضی از مسائل اسلامی مخدوش شده، به گونه ای که این آب زلال که از آسمان وحی نازل شده بود با عبور از محفظههای گل آلود تدریجاً تیره و تار شده است و این امر در حالی است که منبع وحی الهی با مسئلۀ خاتمیت پیامبر(ص) برای همیشه مختومه است. با این وجود، این سوال پیش میآید، چه کسی میتواند این آئین اصیل را از این همه انحرافات حفظ کند و جلو تحریفات و تغییرات و خرافات را بگیرد و این آئین را برای نسلهای آینده محفوظ بدارد؟ آیا جز این است که باید این رشته به وسیلۀ یک پیشوای معصوم هدایت شود، چنانکه علمای شیعه و تعداد زیادی از علمای اهلسنت براین باورند وجود امام هرچند غایب موجب روشن شدن دیدگاه دینی و سیاسی مسئله امامت نزد مسلمانان در دوره غیبت میشود[۱۹] و چه زیبا امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ نقش آفرینی امام معصوم در تمام برههها اینچنین فرمودند: «آری هیچ گاه روی زمین، از قیام کننده با حجّت و دلیل خالی نمیماند؛ خواه ظاهر و آشکار باشد، یا مخفی و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد، و به فراموشی نگراید»[۲۰].[۲۱]
ولایت تکوینی
- ولایت تکوینی[۲۲]: ولایت تکوینی ایجاد تکاملی برای بشر است که در غالب الفاظ و جملات قرار نمیگیرد بلکه ابزار این عامل، جذبۀ معنوی و نفوذ روحانی است؛ وجود امام حتی در زمان غیبت نیز این اثر را دارد که از طریق اشعّۀ نیرومند و پردامنۀ شخصیّت خود، دلهای آماده را در نزدیک و دور تحت تأثیر جذبۀ خود قرار دهد و به تکامل آنها بپردازد[۲۳].
امام واسطه فیض
- امام واسطۀ فیض و قبولی اعمال و توجیه کنندۀ هدف آفرینش[۲۴]: هدف آفرینش بر روی ظلم و فساد بنا نشده است چراکه خداوند این دنیا را خلق نکرده تا انسانهای ظالم و فاسد در آن ظلم و فساد کنند، بلکه اساس خلقت خداوند بر این هدف بنا شده که صالحین در روی زمین باقی بمانند[۲۵] و به مقام عبودیت برسند؛ عبودیتی که همراه با معرفت کامل است و این شأن و منزلت حاصل نمیشود مگر اینکه اعمال عبادی شیعیان مورد قبول خداوند قراگیرد و قبولی اعمال زمانی حاصل میشود که این اعمال از مسیر ولایت ائمۀ معصومین هر چند در زمان غیبتشان بگذرد، در واقع این نعمت بزرگ شیعیان از بارش رحمت ائمۀ معصومین نشأت میگیرد؛ چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: «به خدا اگر کسی آنچنان سجده کند که گردنش قطع شود، خدا از او نپذیرد مگر زمانی که ولایت ما را بپذیرد»[۲۶].[۲۷] همچنین در دعاها و زیارت نامه منتظران این مدعا(قبولی اعمال شیعیان) صراحت بیشتری پیدا میکند: «من شهادت میدهم که با پذیرفتن ولایت تو اعمال، قبول و افعال، پاکیزه میشوند، ثوابها چندین برابر و بدیها حذف میشوند؛ پس هر کس به ولایت تو معتقد و به امامت تو معترف باشد، سخنان و اعمالش مورد قبول خداوند واقع میشود»[۲۸].[۲۹] بنابراین امام که سمبل گروه صالحان و نمونۀ بارز انسان کامل است؛ توجیه کنندۀ هدف آفرینش و مایۀ نزول هر خیر و برکت و ریزش باران فیض و رحمت خداست؛ اعم از اینکه در میان مردم آشکارا زندگی کند یا مخفی و ناشناس بماند[۳۰].
قیام و اصلاح امور
- قیام و اصلاح امور: میتوان مدعی بود قیام و اصلاح امور جامعۀ بشری، بهترین و بالاترین هدف و فایدۀ امام غایب است[۳۱]؛ لازمۀ امر این است که پیروان حضرت، با ایجاد زمینه برای قیام حضرت، ایشان را از عزلت و تنهایی بیرون بیاورند[۳۲] و این امر محقق نمیشود مگر زمانی که پیرو امام، اعتقاد راسخ به امام غایب داشته باشد[۳۳].
ایجاد زمینه انقلاب
- ایجاد زمینۀ انقلاب در زمان غیبت: غیبت امام موجب فساد در تمام زمینهها میشود و همین امر موجب خستگی و ناراحتی و نارضایتی مردم میشود و ادامۀ این نارحتیها موجب میشود کم کم جرقههای انقلاب شکل بگیرد و مردم شناختشان نسبت به موانع انقلاب مهدوی توسط همین امر (غیبت) کامل شده و درصدد رفع آن برآیند، در این نقطه است که مردم، منتظر واقعی مصلح عادل محسوب شده و فرج حضرت را از خداوند طلب میکند، زیرا تا زمانی که مردم طعم تلخ ظلم و ستم را حس نکنند آمادۀ درک لذت عدالت و اصلاح نخواهند شد، مؤید این مطلب روایتی است از امام عصر(ع) که فرمودند: «زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همانگونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد»[۳۴].[۳۵]
دفع بلا
- یکی دیگر از آثار وجودی امام در زمان غیبت بنابر روایات، دفع بلاست[۳۶]، چنانکه در روایتی از امام عصر(ع) آمده است: «به درستی که من امان برای اهل زمین هستم همانطور که ستارگان امان برای اهل آسمان هستند»[۳۷] همچنین در روایتی ابونصر طریف میگوید: «بر صاحب الزمان داخل شدم. پس حضرت فرمود: آیا مرا میشناسی؟ عرض کردم: آری! پس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما سید و آقای من و پسر سید و آقای من هستید. امام فرمودند منظور این نوع شناخت نیست سپس خودشان را اینطور معرفی کردند: «أَنَا خاتَمُ الأوصیاءِ و بی یَدفَعُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ البَلاءَ عَنْ و شیعَتی»[۳۸].[۳۹] البته این امنیت و دفع بلا، شامل سه مرحله است: امنیت برای همه مردم؛ امنیت برای امت پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امنیت برای نزدیکان و شیعیان حضرت[۴۰].
خودسازی
- یکی دیگر از آثار وجود امام در زمان غیبت، پیدایش و تقویت روحیۀ خودسازی و تهذیب نفس و طهارت روان از آلودگی و رذایل اخلاقی است. دلیل این مطلب، عرضه و شهود اعمال به خدا و ائمۀ معصومین است، به این بیان که یکی از معارف شیعه که مبتنی بر قرآن کریم و روایات است، عرضۀ اعمال انسانها بر امام معصوم است؛ چنانکه یعقوب بن شعیب میگوید: از امام صادق(ع) در رابطه با این کلام خداوند: ﴿اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾[۴۱] پرسیدم. حضرت فرمود: «هُم الأئمة»[۴۲]. بنابراین همین عامل میتواند برای شیعه اهرمی برای خودسازی باشد تا برابر معصومین هر چند در زمان غیبت خجالت زده نباشد[۴۳].
امداد امام غایب به شیعیان
- یاری شیعیان به وسیلۀ دعا یا امدادهای غیبی توسط امام غایب: براساس توقیعی که حضرت برای شیخ مفید فرستاند این مطلب استفاده میشود که حضرت در همه حال به فکر شیعیان بوده است: «ما در رعایت احوال شما کوتاهی نکرده و شما را فراموش نمیکنیم. اگر این چنین نبود، شر و بدی بر شما نازل میشد و دشمنان بر شما چیره میگشتند»[۴۴]. یکی از مصادیق این هواداری میتواند دعای خیر حضرت برای شیعیان، در زمان غیبت باشد و یا در روایتی امام عصر(ع) مؤمنین را اینگونه دعا کردند: «إِلَهِی بِحَقِ مَنْ نَاجَاکَ وَ بِحَقِ مَنْ دَعَاکَ فِی الْبَحْرِ وَ الْبَرِّ صَلِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفَضَّلْ عَلَی فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْغِنَی وَ السَّعَةِ»[۴۵].[۴۶] این فایده با دعای شیعیان برای رفع مشکلاتشان (از جمله دعای فرج) و با واسطه قرار دادن امام غایب هم وجود دارد که در حقیقت میتوان گفت فایدۀ این دعا برای خود شیعیان است، چنانکه در روایتی حضرت دعا برای تعجبل فرج را فرج خود شیعیان دانستند[۴۷]. از طرفی دعا کردن برای حضرت باعث ارتباط قلبی با حجت خدا میشود و بدیهی است عشق و محبت به امام عاملی مهم برای تربیت نفوس آدمی است[۴۸].
امداد علمی امام، به علما
- امام پناهگاه علمی و فکری در زمان غیبت: پیشوایان معصوم معلّمان و مربّیان اصلی جامعه هستند و مردم همواره از سرچشمۀ زلال معارف ناب آن بزرگواران بهرهها بردهاند. در زمان غیبت نیز، اگر چه دسترسی مستقیم و استفادۀ همه جانبه از محضر امام عصر(ع) ممکن نیست، ولی امام عصر از طرق گوناگون مشکلات علمی آنان را مرتفع میکنند؛ چنانکه در عصر غیبت صغری، بسیاری از سؤالات مردم و علما از طریقِ نامههای امام پاسخ داده میشد؛ پس از غیبت صغری هم بارها علمای شیعه، مشکلات علمی و فکری خود را با امام خویش مطرح کرده و پاسخ آن را دریافت میکردند[۴۹].
رهبری باواسطه (ولایت فقیه)
- در عصر غیبت کبری، فقیهان مسئولیت هدایت مذهبی سیاسی جامعه را برعهده دارند[۵۰]. این مسئله، همان "ولایت فقیه" است که دلیلهای عقلی و نقلی فراوانی برای اثبات آن وجود دارد، چنانکه نامۀ امام عصر(ع) به دومین نایب ویژهاش محمد بن عثمان عمری همین مطلب را اثبات میکند. امام در پاسخ نامۀ فردی به نام اسحاق بن یعقوب نوشته است: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ» حال شاید برای عده ای عجیب باشد که چگونه ولایت فقیه میتواند جزء آثار غیبت امام باشد، درحالی که ملازمه ای بین غیبت امام و ولی فقیه وجود ندارد؟ جواب این است، در توقیع امام عصر(ع) آمده است، امام فرمودند: راویان احادیث، حجت من در زمان غیبت هستند؛ این عبارت بدین معناست که غیبت امام، سبب جعل جدیدی از حجیت در غالب ولی فقیه شده است[۵۱]. در واقع وجود امام غایب موجب آگاهی مردم نسبت به نظام ولایت و حکومت در اسلام و باقی ماندن آن به عنوان یک خط اصیل و مستمر در زندگی دینی و سیاسی مسلمانان است[۵۲]. با این وجود میتوان گفت ولایت فقیه یکی از آثار غیبت امام است، باید توجه داشت مقصود از حوادث، آن دسته از اتفاقاتی است که مرتبط با زندگی مردم است که باید مطابق احکام دین به آنها عمل شود و مراد از روایان احادیث صرف روایتگری نیست، زیرا در این صورت، امام باید مردم را به احادیث معصومین ارجاع میداد در حالی که امام مردم را به راویان حدیث ارجاع دادند، یعنی راویانی که قدرت استنباط از کتاب، و روایات را دارند که به این نوع از راویان، فقیه و در راس این فقها کسی که حاکم شرع اسلامی است ولی فقیه گفته میشود[۵۳]. البته امام نسبت به احکام کلّی جنبۀ نظارتی دارد یعنی اینطور نیست که تمام مسئولیت احکام را به فقیهان سپرده باشند و خودشان دیگر هیچ مسئولیتی نداشته باشند بلکه اگر فقیه در جایی که مربوط به احکام کلی است اشتباهی بکند به طوری که ضرری بزرگ به اسلام و مسلمین وارد شود امام مخالفتش را به نوعی نشان میدهند[۵۴].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله خراسانی؛ |
---|
|
۲. آیتالله صدر؛ |
---|
|
۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
|
۴. آیت الله امینی؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین حکیم؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین اشتهاردی؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی؛ |
---|
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
|
١٦. حجت الاسلام و المسلمین الهامی؛ |
---|
|
۱٧.آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۱٨. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۱٩. آقای یوسف مدن؛ |
---|
|
٢٠. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
۲١. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
|
۲٢. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
|
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۵-۱۵۸؛ سید جعفر موسوینسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵-۲۰۸؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸۰.
- ↑ «نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْعَالَمِینَ وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِین وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ مَوَالِی الْمُؤْمِنِینَ وَ نَحْنُ أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِینَ بِنَا یُمْسِکُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِنَا یُمْسِکُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِنَا یَنْشُرُ الرَّحْمَةَ وَ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳.
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۵-۱۵؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
- ↑ ر.ک.خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
- ↑ ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.
- ↑ ر.ک.حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷.
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
- ↑ «وَ لَا یَعْزُبُ عَنَّا شَیْءٌ مِنْ أَخْبَارِکُم... إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ»؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۹۷.
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹؛حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ ر.ک.حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷.
- ↑ «إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَیَنْتَفِعُونَ بِهِ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِ وَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ سید جعفر موسوینسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵-۲۰۸؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸۰؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۲۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ - ۱۲۱.
- ↑ ر.ک: الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۰-۱۸۲
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۵-۱۵۸؛ سید جعفر موسوینسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۷۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ - ۱۲۱؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ ـ ۱۱۶.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۱-۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸۰.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ ـ ۱۸۲؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ ـ ۱۱۶؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳؛ یوسف مدن، روانشناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
- ↑ ر.ک: یوسف مدن، روانشناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
- ↑ «اللَّهُمَ بَلَی لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ»؛ نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۴۷.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ سید جعفر موسوینسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵-۲۰۸؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ – ۱۸۲؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ ر.ک. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ ـ ۱۱۶؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵.
- ↑ «وَ اللَّهِ لَوْ سَجَدَ حَتَّی یَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَایَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ»؛ الکافی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص ۶۶۸.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ – ۱۱۶؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳.
- ↑ کلمة المهدی(ع)، ص۴۷۷.
- ↑ ر.ک: یوسف مدن، روانشناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ ـ ۱۸۲؛سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۷۳؛ یوسف مدن، روانشناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ - ۱۸۲.
- ↑ ر.ک محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۱-۴۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
- ↑ ر.ک تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
- ↑ «یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ شَرّا» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.
- ↑ ر.ک محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۱-۴۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
- ↑ ر.ک. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ ـ ۱۱۶؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ «أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانُ أَهْلِ السَّمَاءِ»؛ بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۳۰۸، ب ۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.
- ↑ «عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ الْمِیثَمِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ»؛ بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۴۲۸.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱ ـ ۹۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ «انّا غیرُ مُهملین لمُراعاتکم و لا ناسین لِذِکرِکم و لولا ذلک لَنزَل بکُم اللاّواءُ و اصطَلَمَکم الاعداء فاتّقوا الله جلّ جلالُهُ»؛ طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.
- ↑ منتخب الاثر، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۴۸۵.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، فروغ امامت در عصر غیبت، ص ۴۲ - ۵۸.
- ↑ ر.ک. بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳.
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۷۳.
- ↑ ر.ک: یوسف مدن، روانشناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، فروغ امامت در عصر غیبت، ص ۴۲ ـ ۵۸.
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۷۳.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ۴۲۵.
- ↑ بقره، ۳.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۴۲، ح ۸۷۷.
- ↑ قدر، ۴ و ۵.
- ↑ فرازی از زیارت جمعه.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۲۹۴، ح ۱۳۱۸.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ۴۹۷؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۴۶۰، ح ۱۴۲۰.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۶۲، ۴۶۳.
- ↑ آری سوگند به خدایی که مرا به نبوّت برگزیده، مردم از نور رهبری او در دوران غیبتش بهره میگیرند همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها!؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳.
- ↑ این روایات در تفسیر برهان، در ذیل آیه سوره توبه، آیه ۱۰۵ آمده است.
- ↑ آری هیچ گاه صفحه روی زمین، از قیام کننده با حجّت و دلیل خالی نمیماند؛ خواه ظاهر و آشکار باشد، یا مخفی و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد، و به فراموشی نگراید (و مسخ و تحریف نشود)؛ نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۴۷.
- ↑ و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
- ↑ اگر تو نبودی آسمانها را نمیآفریدیم
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸.
- ↑ "عن جعفر الصادق عن ابیه عن جده علی بن الحسین(ع) قال: نحن ائمة المسلمین و حجج الله علی العالمین و سادات المؤمنین و قادة الغر المحجلین و موالی المسلمین و نحن امان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء و بنا یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بنا ینزل الغیث و تنشر الرحمة و تخرج برکات الارض و لو لا ما علی الارض منا لساخت باهلها. ثم قال: و لم تخل منذ خلق الله آدم من حجة الله فیها، اما ظاهر مشهور او غائب مستور، و لا تخلو الارض الی ان تقوم الساعة من حجة و لو لا ذلک لم یعبد الله. قال سلیمان: فقلت لجعفر الصادق(ع) کیف ینتفع الناس بالحجة الغائب المستور؟ قال: کما ینتفعون بالشمس اذا سترها سحاب". ینابیع المودة، ج ۲، ص ۲۱۷.
- ↑ بحث نبوت عامه و امامت: از صفحه ۷۰ تا صفحه ۸۳ همین کتاب.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ ۱۵۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲ تا ۱۵۰.
- ↑ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۵-۱۵۸.
- ↑ حسن بن يوسف مطهر حلی(علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۳۶۲
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، مهدی(ع) انقلابی بزرگ، ص ۲۴۹ - ۲۶۹
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ - ۹۴
- ↑ محمدباقر صدر، امام مهدی(ع) حماسه ای از نور، ص ۴۷ - ۵۲.
- ↑ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ - ۱۸۲.
- ↑ آن حضرت(ع) زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همانگونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۱-۴۳.
- ↑ ینابیع المودّة، ج ۲، ص ۲۱۷.
- ↑ قندوزى حنفى، ینابیع المودّة، ج ۳، ص ۱۷۰.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ص ۴۸۵.
- ↑ احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۴۹۷.
- ↑ صبحى صالح، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵-۲۰۸.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰؛ آیا زمین بدون امام باقی میماند؟ حضرت فرمود: اگر زمین بدون امام شود فرو برد (اهل خود را در خود کشد و هلاک کند.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۳۰۸، ب ۸.
- ↑ همان.
- ↑ همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمان هستند و اهل بیتم امان برای امتم».
- ↑ ... کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، صص ۴۸۵، ح ۴؛ «و به درستی که من امان برای اهل زمین هستم همانطور که نجوم امان برای اهل آسمان هستند.
- ↑ همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای امتم. پس هنگامی که ستارگان بروند، اهل آسمان میروند و هنگامی اهل بیت من بروند اهل زمین میروند».
- ↑ همان؛ به درستی که ستارگان در آسمان امان برای اهل آسما قرار داده شدهاند. پس زمانی که ستارگان آسمان بروند میآید اهل آسمان را آنچه وعده داده شدهاند و نیز پیامبر فرمود اهل بیتم امان برای امتم قرار داده شدهاند. پس هنگامی که اهل بیتم بروند میآید امتم را آنچه وعده داده شدهاند.
- ↑ وی از ملازمان خانهامام حسن عسکری(ع) بود.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۹، ح ۱۴؛ برای چه چیزی احتیاج به پیامبر و امام است؟ فرمود: برای آنکه عالم بر صلاح خد باقی بماند، زیرا خداوند دفع میکند عذاب را از اهل زمین هنگامی که پیامبر یا امامی در آن باشد. خدا میفرماید: "خدا ایشان را عذاب نمیکند و حال آنکه تو در میان آنان هستی" و پیامبر فرمود: "ستارهها امان اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای اهل زمین، پس زمانی که ستارگان بروند میآید اهل زمین را از آنچه کراهت داشتند. و زمانی که اهل بیت من بروند میآید اهل زمین را از آنچه کراهت دارد" اراده کرده و به اهل بیتش همان ائمهای که قرین کرده خدا اطاعت آنها را به اطاعت خود پس فرمود: "ای کسانی که ایمان آوردهاید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و صاحبان امر از خودتان را..." بهواسطه آنها اهل عصیان را مهلت میدهد و عقوبت و عذاب بر آنان قرار نمیدهد.
- ↑ انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۳.
- ↑ توبه / ۱۰۵.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۲۱۹، ح ۲.
- ↑ همان، ج ۴؛ مگر دعا نمیکنم؟ به خدا کردار شما هر روز و شب به من عرضه میشود.
- ↑ همان، ح ۳.
- ↑ همان، ص ۱۹۰.
- ↑ نساء / ۴۱؛ پس چگونه است زمانی که بیاوریم از هر امتی گواهی (برای آن امت) و تو را به گواهی براینان احضار کنیم.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۱۹۰، ح ۱؛ درباره امت محمد(ص) به خصوص نازل شده، در هر قرنی از ایشان امامی باشد از ما که گواه است بر ایشان و محمد(ص) گواه برما است.
- ↑ بقره / ۱۴۳.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۴.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹.
- ↑ ر. ک: به پرسشی که در این زمینه پاسخ داده شد.
- ↑ محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.
- ↑ محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.
- ↑ ر. ک: علی اصغر رضوانی، موعودشناسی، ص ۴۰۳، به نقل از: پیشین، ج ۱۴، ص ۳۰۴.
- ↑ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۰۳.
- ↑ " بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَ "؛ شیخ صدوق، تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۹۹، باب زیارة جامعة لسائر المشاهد(ع).
- ↑ " فِي كُلِ خَلَفٍ مِنْ أُمَّتِي عَدْلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَنْفِي عَنْ هَذَا الدِّينِ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجُهَّالِ "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۲۱، ح ۷.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۶ - ۸۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
- ↑ «و خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش میخواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد» سوره انفال، آیه ۳۳.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۶.
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۰.
- ↑ طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص 62-۷۰.
- ↑ «آری! سوگند به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت! آنان در غیبت او، از نورش روشنایی میگیرند و از ولایت او، بهرهمند میشوند؛ همانند بهرهمندی مردم از خورشید؛ اگرچه ابرها چهره آن را بپوشانند. ای جابر! این از اسرار پوشیده خداوند و از علوم ذخیره شده او است. آن را مخفی کن، مگر از اهلش». شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۵۳، ح ۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲.
- ↑ «... و اما چگونگی بهرهمندی از من در عصر غیبتم، درست همانند بهرهمندی، از خورشید است؛ هنگامی که ابرها آن را از چشمها بپوشاند..». شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵.
- ↑ من در روی زمین، جانشینی[= نمایندهای] قرار خواهم داد؛ بقره، آیه:۳۰.
- ↑ و هر کسی از آن تجاوز کند، ستمگر است؛ بقره، آیه:۲۲۹.
- ↑ پیمان من، به ستم کاران نمیرسد؛ بقره، آیه:۱۲۴.
- ↑ ﴿الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً ﴾؛ آن کسی که زمین را بستر شما و آسمان[= جو زمین ] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ سوره بقره، آیه۲۲. ﴿هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُم ما فِي الأَرضِ جَميعًا ﴾...؛ او (خدای) است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سوره بقره، آیه۲۲. ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا... ﴾؛ او کسی است که شب را برای شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید؛ و روز را روشنی بخش قرار داد(تا به تلاش زندگی پردازید)؛ سوره یونس، آیه۶۷.
- ↑ ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل میکنند. سوره کهف، آیه۷.
- ↑ و بشارت ده به استقامت کنندگان*آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم؛ سوره بقره، آیات ۱۵۵-۱۵۶.
- ↑ و از آنان امامانی پیشوایانی قرار دادیم که [مردم را] به امر ما هدایت میکردند، زیرا شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند؛ سوره سجده،آیه۲۴.
- ↑ و این چنین، ملکوت آسمان و زمین [و حکومت مطلقه خداوند] را به ابراهیم نشان دادیم، تا [به آن استدلال کند و] اهل یقین گردد؛ سوره انعام،آیه ۷۵.
- ↑ [به خاطر آوردید] هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده این آزمایش ها برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم؛ سوره بقره؛ آیه:۱۲۴.
- ↑ اگر حتی لحظه ای، وجود امام از زمین برداشته شود، زمین اهل خود را فرو برد و همچون دریای خروشان، ساکنان خود را در هم می پیچد؛ نعمانی، الغیبه، ص۱۳۹.
- ↑ " اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّهٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ..."؛ آری، به خدا سوگند! زمین هیچ گاه از حجت الهی که برای خدا با برهان روشن قیام کند خالی نیست؛ یا آشکار و شناخته شده، یا بیمناک و پنهان، تا حجت های خدا باطل نشود و نشانههایش از میان نرود...؛ محمد عبده، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۷، حکمت۱۴۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۳، ص۴۶.
- ↑ به یمن و مبارکی وجود امام زمان(ع) موجودات روزی داده می شوند و به واسطه وجود او آسمان و زمین پایدارند؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹،ص۳۱۰.
- ↑ به یقین هدایت کردن بر عهده ماست و آخرت و دنیا از آن ماست؛ سوره لیل، آیات:۱۲-۱۳.
- ↑ و آن ها که امور را تدبیر میکنند؛ نازعات،آیه۵.
- ↑ و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را [ آفریده و ] منظم ساخته، سپس فجور و تقوا [ شرّ و خیرش] را به او الهام کرده است؛ سوره شمس، آیات ۷ ـ ۸.
- ↑ و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما [مردم را] هدایت میکردند(منظور از این گونه هدایت، هدایت باطنی و معنوی است. ر.ک: المیزان، ذیل آیه ۷۳ سوره انبیاء. و انجام [دادن] کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت میکردند؛ انبیاء، آیه ۷۳
- ↑ فرمان او چنین است که هر گاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید : «موجود باش!» آن نیز بیدرنگ موجود میشود؛ سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص ۳۰۴
- ↑ بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم؛ بقره، آیه ۲۵۳
- ↑ کافی، کتاب الحجه، ج۱، ص ۱۹۴.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۱۴۲.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۱۴۱.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص۱۷۵.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۲۱.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۱۹.
- ↑ نواب خاص امام عصر(ع) عبارتند از: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری. عثمان بن سعید افتخار وکالت و نیابت از جانب امام هادی و امام حسن عسکری را نیز داشته و بسیار مورد احترام آنان بوده است. محمد بن عثمان نیز به وکالت و نیابت امام حسن عسکری مفتخر بود. وی در سال ۳۰۴ قمری وفات یافت. حسین بن روح مدت ۲۳ سال نیابت خاص امام عصر(ع) را بر عهده داشت و در سال ۳۲۶ قمری درگذشت. مدت نیابت خاص علی بن محمد سمری، سه سال بود. وی در سال ۳۲۹ قمری وفات یافت (ر.ک: بحارالانوار، ج۵۱، ص ۳۳۴ ـ ۳۵۹).
- ↑ بحارالانوار، ج۵۳ ، ص۳۲۵.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص۲۳۵.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۷.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۹۹.
- ↑ ملاقاتهایی که در عصرغیبت کبرا با امام عصر(ع) صورت گرفته است، در بسیاری از کتابها مطرح شده است؛ از جمله کتابهای: شیخ حرّ عاملی، اثبات الهداه، ج۷؛ بحارالانوار، ج۵۳ و میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، باب هفتم:
- ↑ ر.ک: میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص۷۱۷ ـ ۷۲۸.
- ↑ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا[دعای] شما را بپذیرم. کسانی که از عبادت من تکبر میورزند، به زودی با ذلت وارد دوزخ میشوند. سوره غافر، آیه:۶۰.
- ↑ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از[ مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید و وسیلهای برای تقرب به او بجویید. سوره مائده، آیه:۳۵.
- ↑ و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم میکردند[ و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاشتند] به نزد تو میآمدند و از خداوند طلب آمرزش میکردند و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد، خدا را توبه پذیر و مهربان مییافتند؛ سوره نساء، آیه:۶۴.
- ↑ گفتند: پدر از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطا کاریم. به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش میطلبم، که او آمرزنده و مهربان است. سوره یوسف، آیه۹۷-۹۸.
- ↑ درباره حوادثی که رخ می دهد، به راویان حدیث ما رجوع کنید[تا حکم آن را برای شما روشن سازند و درباره آن تصمیم مناسب بگیرند]، زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم؛ شیخ صدوق ، کمال ادین و تمام النعمه، ص ۴۸۳، باب ۴۵ و حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ابواب صفات القاضی، باب ۱۱. در بعضی از نقلها و نسخههای روایت، کلمه «علیهم» در آخر روایت وجود ندارد.
- ↑ جهت آگاهی از دیگر دلیلهای ولایت فقیه ر.ک:محمد سروش، دین و دولت در اندیشه اسلامی، فصل پنجم و ششم، ص ۴۰۰ تا ۶۷۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، فروغ امامت در عصر غیبت، ص ۴۲ - ۵۸.
- ↑ علامه حلی، کشف المراد، ص ۱۸۱.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.
- ↑ شیخ صدوق، امالی، ص ۱۱۲، مجلس ۳۵.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۲۰۱ و ۲۱۰.
- ↑ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴.
- ↑ " نَحْنُ السَّبَبُ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ."؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۱.
- ↑ "وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا"؛ الکافی، ج۱، ص۲۰۱.
- ↑ "بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً "؛ مفاتیح الجنان، ص۴۲۳ (دعای عدیله).
- ↑ " مَنْ دَعَا اللَّهَ بِنَا أَفْلَحَ، وَ مَنْ دَعَاهُ بِغَيْرِنَا هَلَكَ وَ اسْتَهْلَكَ"؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۳.
- ↑ "بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى"؛ الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۲۳۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۷۱.
- ↑ "وَ اللَّهِ لَوْ سَجَدَ حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"؛ الکافی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص ۶۶۸.
- ↑ " فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم... إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء"؛ الإحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ - ۱۱۶.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۴۱.
- ↑ ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.
- ↑ شیخ طوسی؛ الامالی، ص ۳۷۹.
- ↑ محمد عبده؛ نهج البلاغه، خطبه ۴، ص ۳۷.
- ↑ شیخ صدوق؛ الامالی، ص ۲۵۳.
- ↑ شیخ صدوق؛ کمال الدین، ص ۴۸۵.
- ↑ «[ولی] تا تو در میان آنان هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند» سوره انفال، آیه ۳۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۹۴- ۹۵.
- ↑ البرقی، المحاسن، ص ۳۱، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۲، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۳، الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۸۳، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۶۴.
- ↑ الغیبة، الطوسی، ص ۲۵۹.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷.
- ↑ نیابیع الموده، ج ۲، ص ۲۱۷.
- ↑ آری، هیچگاه صفحه روی زمین، از قیام کننده با حجت و دلیل خالی نمیماند، خواه ظاهر و آشکار باشد یا مخفی و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد و فراموشی نگراید (و مسخ و تحریف نشود)؛ نهج البلاغه، کلمات قصار.
- ↑ دادگستر جهان، ص ۱۵۷.
- ↑ "إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ"
- ↑ مهدی انقلابی بزرگ، ص ۲۵۱.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ و ۹۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۲۳.
- ↑ «إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ»
- ↑ «نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ مَوَالِي الْمُؤْمِنِينَ وَ نَحْنُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِنَا يُمْسِكُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ تُنْشَرُ الرَّحْمَةُ وَ تَخْرُجُ بَرَكَاتُ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ»
- ↑ «كَيْفَ يَنْتَفِعُ النَّاسُ بِالْحُجَّةِ الْغَائِبِ الْمَسْتُورِ؟ قَالَ كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ»ینابیع المودة، ج۲، ص۲۱۷ - بحار، ج۵۲، ص۹۲.
- ↑ «وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ»کمال الدین صدوق، ج۲، ص۱۶۲ - کشف الغمه، ج۳، ص۳۲۲ - بحار، ج۳، ص۱۸۱.
- ↑ الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۰-۱۸۲
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۲۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۶۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱؛ الزام الناصب، ص ۱۲۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
- ↑ «أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع)»؛ غیبة النعمانی، ص۱۳۳.
- ↑ «أَشْهَدُ أَنَّ بِوَلَايَتِكَ تُقْبَلُ الْأَعْمَالُ، وَ تُزَكَّى الْأَفْعَالُ، وَ تُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ، فَمَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ، وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ، وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ»؛ کلمة المهدی(ع)، ص۴۷۷.
- ↑ «الْأَعْمَالُ مَوْقُوفَةٌ عَلَى وَلَايَتِكَ وَ الْأَقْوَالُ مُعْتَبَرَةٌ بِإِمَامَتِكَ مَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ وَ تُضَاعَفُ لَهُ الْحَسَنَاتُ وَ تُمْحَى عَنْهُ السَّيِّئَاتُ»؛ کلمة المهدی(ع)، ص۴۶۶.
- ↑ کلمة المهدی(ع)، ص۴۷۷.
- ↑ کلمة المهدی(ع)، ص۴۶۹.
- ↑ کلمة المهدی(ع)، ص۴۶۲.
- ↑ کلمة المهدی(ع)، ص۴۷۲.
- ↑ کلمة المهدی(ع)، ص۴۶۹.
- ↑ کلمة المهدی(ع)، ص۳۵۹.
- ↑ «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ»؛ از دعای افتتاح منسوب به امام مهدی الحجه(ع).
- ↑ «اسْتَخْلِفْهُ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِ»؛ از دعای افتتاح منسوب به امام مهدی الحجه(ع).
- ↑ «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»
- ↑ یوسف مدن، روانشناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۰۱.
- ↑ برای آگاهی بیشتر نک: زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۷۳.
- ↑ " جَعَلَ اللَّهُ النُّجُومَ أَمَاناً لِأَهْلِ السَّمَاءِ- وَ جَعَلَ أَهْلَ بَيْتِي أَمَاناً لِأَهْلِ الْأَرْض "؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۳۰۸.
- ↑ " أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِيَ الْقُوَّامِ بِدِينِ اللَّهِ "؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰.
- ↑ و خداوند، آنان را عذاب نمیکند؛ در حالی که تو میانشان هستی؛ سوره انفال، آیه: ۳۳.
- ↑ " أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَج "؛ کافی، ج۱، باب عرضه اعمال و شاهدان اعمال.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲و۱۲۸.
- ↑ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴و ۱۷۵.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۲۰-۱۲۳.
- ↑ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب ان الارض لا تخلوا من حجة، ح ۱۰، ص ۱۷۹.
- ↑ " بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ ﴿يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِه﴾ "؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره. توصیح اینکه این زیارت از امام هادی(ع) نقل شده است و از نظر سند و عبارات، عالی است و پیوسته مورد عنایت خاص عالمان شیعه بوده است.
- ↑ " وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ "؛ احتجاج، ج ۲، ش ۳۴۴، ص ۵۴۲.
- ↑ " بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ "؛ مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
- ↑ " إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ "؛ احتجاج، ج ۲، ش ۳۵۹، ص ۵۹۸.
- ↑ او از علمای بزرگ شیعه عصر صفوی است که آثار فراوانی از خود به جا گذاشته که معروفترین آنها کتاب بحار الانوار است. این کتاب، مجموعهای گرانسنگ از کلمات اهل بیت(ع) است که در ۱۱۰ جلد تنظیم شده. وی در سال ۱۱۱۱ ق وفات یافت و در مسجد جامع اصفهان دفن شد.
- ↑ پولی که غیر مسلمانانی که در پناه حکومت اسلامی زندگی میکنند، در برابر تأمین امنیّت و برخورداری از امکانات به دولت اسلامی میپردازند.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۸.
- ↑ ای پیامبر! به مردم بگو: عمل کنید؛ ولی بدانید که خداوند و پیامبر و مؤمنان، کارهای شما را میبینند؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
- ↑ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب عرض الاعمال، ح ۲، ص ۲۱۹.
- ↑ " فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ "؛ احتجاج، ج ۲ف ش ۳۵۹، ص ۵۹۸.
- ↑ ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۵ – ۲۸۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۲۳۷.
- ↑ او از علمای بزرگ شیعه در قرن دهم هجری بود که در تقوا و فضایل اخلاقی، نمونه و مثال زدنی است. بنابر نقل مجلسی، او بارها محضر امام عصر(ع) مشرف شده است. از وی آثار ارزشمندی هم به جای مانده است؛ مانند حدائق الشیعه. مزار او در حرم امیرالمؤمنین(ع) است.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۴.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ح ۱۱۲، ص ۴۶۳.
- ↑ " وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْض"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۲۳۹.
- ↑ ای رسول ما تا زمانی که تو در میان ایشان مسلمان هستی، خداوند هرگز آنها ار عذاب عمومی گرفتار نخواهد کرد؛ سوره انفال، آیه: ۳۳.
- ↑ " أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ مِنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.
- ↑ " إِنِّي لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ "؛ کافی، ج ۱، باب مولد ابی عبدالله، جعفر بن محمد(ع)، ح ۱، ص ۴۷۲.
- ↑ منتخب الاثر، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.
- ↑ " يَا نُورَ النُّورِ يَا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ يَا بَاعِثَ مَنْ فِي الْقُبُورِ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ لِي وَ لِشِيعَتِي مِنَ الضِّيقِ فَرَجاً وَ مِنَ الْهَمِّ مَخْرَجاً وَ أَوْسِعْ لَنَا الْمَنْهَجَ وَ أَطْلِقْ لَنَا مِنْ عِنْدِكَ مَا يُفَرِّجُ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا كَرِيم"؛ منتخب الاثر، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۱۰ - ۱۲۱.