بایسته‌های ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۲۰: خط ۲۲۰:
*براساس این تحلیل، باتوجه به گستردگی [[حوزه]] تأثیرگذاری و نفوذ [[انسان]] در این عالم، رویکرد مثبت [[انسان]] و [[اراده]] و خواست جمعی [[بشر]]، در تحقق امر [[ظهور]]، تأثیر تام دارد. با این پیش فرض که اصل [[اختیار]] و [[آزادی]] عمل [[انسان]] در [[انتخاب]] راه و عملکرد خویش و نقش تعیین‌کننده وی در تغییر [[سرنوشت]] خود، امری پذیرفته شده و بدیهی است که هر [[انسانی]] به طوری [[فطری]] این حالت را در وجود خود احساس می‌‌کند و می‌‌یابد. چه اینکه این اصل و شیوه، مقتضای [[حکمت]] و [[سنت الهی]] در مورد [[انسان]] و خط سیر او نیز هست. [[انسانی]] که [[خداوند]] [[حکیم]] [[خلقت]] او را، آمیزه‌ای از [[تعقل]]، [[آگاهی]]، [[اراده]] و [[اختیار]] قرار داده است، تشخیص راه از [[چاه]] و تعیین مسیر [[زندگی]] و ایجاد تغییر در آن را نیز به خود او واگذار نموده است.
*براساس این تحلیل، باتوجه به گستردگی [[حوزه]] تأثیرگذاری و نفوذ [[انسان]] در این عالم، رویکرد مثبت [[انسان]] و [[اراده]] و خواست جمعی [[بشر]]، در تحقق امر [[ظهور]]، تأثیر تام دارد. با این پیش فرض که اصل [[اختیار]] و [[آزادی]] عمل [[انسان]] در [[انتخاب]] راه و عملکرد خویش و نقش تعیین‌کننده وی در تغییر [[سرنوشت]] خود، امری پذیرفته شده و بدیهی است که هر [[انسانی]] به طوری [[فطری]] این حالت را در وجود خود احساس می‌‌کند و می‌‌یابد. چه اینکه این اصل و شیوه، مقتضای [[حکمت]] و [[سنت الهی]] در مورد [[انسان]] و خط سیر او نیز هست. [[انسانی]] که [[خداوند]] [[حکیم]] [[خلقت]] او را، آمیزه‌ای از [[تعقل]]، [[آگاهی]]، [[اراده]] و [[اختیار]] قرار داده است، تشخیص راه از [[چاه]] و تعیین مسیر [[زندگی]] و ایجاد تغییر در آن را نیز به خود او واگذار نموده است.
*براین اساس، حادثه [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} و تأخیر و [[تعجیل]] در آن، امری است که ارتباط تنگاتنگ با نحوه‌ای تعامل [[جامعه]] با این موضوع دارد. به همین جهت دربحث از [[زمینه‌سازی ظهور]] و بررسی عوامل مؤثر در تحقق این رخداد مهم، توجه کافی به این مطلب ضروری است که مسأله [[ظهور]] با حرکت اختیاری [[انسان‌ها]] و نوع تعامل آنان با این موضوع، دخالت جدی دارد زیرا براساس اصل یاد شده، [[رخداد ظهور]] پدیده نیست که جدای از شرایط [[حاکم]] بر فضای [[فکری]] و [[اجتماعی]] [[بشر]]، شکل گیرد و [[اراده]] و خواست [[جامعه انسانی]] در آن نقشی نداشته باشد بلکه موضوع "[[ظهور]]"، پیوند محکم و ناگسستنی با مسأله "[[زمینه‌سازی]]" دارد.
*براین اساس، حادثه [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} و تأخیر و [[تعجیل]] در آن، امری است که ارتباط تنگاتنگ با نحوه‌ای تعامل [[جامعه]] با این موضوع دارد. به همین جهت دربحث از [[زمینه‌سازی ظهور]] و بررسی عوامل مؤثر در تحقق این رخداد مهم، توجه کافی به این مطلب ضروری است که مسأله [[ظهور]] با حرکت اختیاری [[انسان‌ها]] و نوع تعامل آنان با این موضوع، دخالت جدی دارد زیرا براساس اصل یاد شده، [[رخداد ظهور]] پدیده نیست که جدای از شرایط [[حاکم]] بر فضای [[فکری]] و [[اجتماعی]] [[بشر]]، شکل گیرد و [[اراده]] و خواست [[جامعه انسانی]] در آن نقشی نداشته باشد بلکه موضوع "[[ظهور]]"، پیوند محکم و ناگسستنی با مسأله "[[زمینه‌سازی]]" دارد.
*این ترتٌب و [[پیوستگی]] موجود میان "[[زمینه‌سازی]]" و "[[ظهور]]"، و ارتباط دو سویه میان آن دو، همانند ارتباط تعاملی رایج در میان سایر پدیده‌هایی است که ارتباط سیستمی و ترتبی میان آنها [[حاکم]] است.
*این ترتب و [[پیوستگی]] موجود میان "[[زمینه‌سازی]]" و "[[ظهور]]"، و ارتباط دو سویه میان آن دو، همانند ارتباط تعاملی رایج در میان سایر پدیده‌هایی است که ارتباط سیستمی و ترتبی میان آنها [[حاکم]] است.
*همچنان‌که که پدیده‌های مثل: بهبودی از [[بیماری]]، اجرای طرحی عمرانی یا [[علمی]] یا تجاری یا [[پیروزی]] بر [[دشمن]] ورهایی از [[فقر]]، همه و همه وابسته به [[میزان]] نقش‌آفرینی خود [[انسان]] دارد و امر سرعت بخشیدن یا تأخیر انداختن آنها به دست خود [[انسان]] است، پدیده [[ظهور]] نیز دقیقاً بر چنین سیستمی بنا نهاده شده است.
*همچنان‌که که پدیده‌های مثل: بهبودی از [[بیماری]]، اجرای طرحی عمرانی یا [[علمی]] یا تجاری یا [[پیروزی]] بر [[دشمن]] ورهایی از [[فقر]]، همه و همه وابسته به [[میزان]] نقش‌آفرینی خود [[انسان]] دارد و امر سرعت بخشیدن یا تأخیر انداختن آنها به دست خود [[انسان]] است، پدیده [[ظهور]] نیز دقیقاً بر چنین سیستمی بنا نهاده شده است.
*همان‌گونه که بدست آوردن بهبودی از یک [[بیماری]] و یا [[پیروزی]] بر [[دشمن]] و یا اجرای یک پروژه‌ای [[علمی]]، تجاری، عمرانی و... به تلاش [[پیکار]]، و تهیه ابزار و ساز و کارهای لازم [[نیازمند]] است و بدون فراهم نمودن نیازمندی‌ها و لوازم آن و یا [[سستی]] در تأمین آن، موفقیت [[انسان]] را ناممکن و یا دست‌یابی به اهداف مورد [[انتظار]] را به تأخیر می‌‌اندازد، همچنین دست‌یابی [[جامعه بشری]] به [[عدالت]] و بهره‌مندی از مواهب [[حکومت]] [[عدل‌پرور]] [[مهدوی]] نیز، [[نیازمند]] [[تبعیت]] از قواعد [[حاکم]] بر [[نظام]] [[زندگی]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۸-۱۳۹.</ref>.
*همان‌گونه که بدست آوردن بهبودی از یک [[بیماری]] و یا [[پیروزی]] بر [[دشمن]] و یا اجرای یک پروژه‌ای [[علمی]]، تجاری، عمرانی و... به تلاش [[پیکار]]، و تهیه ابزار و ساز و کارهای لازم [[نیازمند]] است و بدون فراهم نمودن نیازمندی‌ها و لوازم آن و یا [[سستی]] در تأمین آن، موفقیت [[انسان]] را ناممکن و یا دست‌یابی به اهداف مورد [[انتظار]] را به تأخیر می‌‌اندازد، همچنین دست‌یابی [[جامعه بشری]] به [[عدالت]] و بهره‌مندی از مواهب [[حکومت]] [[عدل‌پرور]] [[مهدوی]] نیز، [[نیازمند]] [[تبعیت]] از قواعد [[حاکم]] بر [[نظام]] [[زندگی]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۳۸-۱۳۹.</ref>.

نسخهٔ ‏۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۰

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


مقدمه

معرفت امام عصر(ع)

ضرورت معرفت

مؤلفه‌های معرفت

معرفت به شخص امام

معرفت مقام

معرفت اوصاف

حداقل نصاب معرفت

  1. امام(ع) معادل و هم‌وزن پیامبر‌اند در همه شئون ولائی غیر از شأن نبوت.
  2. این شناخت صرفاً با معرفت شیعی و دیدگاه کلامی امامیه، قابل حصول است که خلفای بلافصل پیامبر(ص) را در دوازده امام معصوم(ع) منحصر می‌‌دانند چون خاستگاه واقعی امامت و خلافت، فقط در بینش کلامی شیعه، عینیت و تبلور می‌‌یابد نه در غیر آن.

ارکان معرفت حداقلی

  1. اعتقاد به ضرورت وجود امام و حجت الهی در هر عصری.
  2. اعتقاد به تولد و حیات بالفعل امام عصر(ع).
  3. اعتقاد به مقام امامت و ولایت امام عصر(ع).
  4. اعتقاد به غیبت امام عصر(ع) در حال حاضر.
  5. اعتقاد به ظهور امام عصر(ع) در آینده برای حاکمیت دین و گسترش عدالت در جهان.

روش‌شناسی معرفت امام عصر(ع)

آثار معرفت امام عصر(ع)

ذکر و یاد امام(ع)

محبت امام(ع)

رضایت امام(ع)

دعا برای سلامتی و تعجیل ظهور امام(ع)

  1. فرا رسیدن هرچه زودتر امر ظهور حضرت، می‌‌باید به یک خواسته قلبی مردم تبدیل شود چون "دعا" صرفاً خواندن زبانی نیست بلکه خواستن از روی شناخت همراه با عشق و احساس قلبی است و این در صورتی است که تعجیل ظهور، به عنوان مهم‌ترین دغدغه، در صدر فهرست خواسته‌های مردم، قرار گیرد و بزرگ‌ترین حاجت آنان محسوب شود.
  2. این خواستن و احساس نیاز به ظهور امام زمان(ع) باید فراگیر باشد و به صورت یک اراده جمعی تبدیل شود تا موجب جلب عنایت الهی بر تحقق ظهور گردد.
  • امام حسن عسکری(ع) نیز در روایتی، دعا برای تعجیل ظهور فرزندش در زمان غیبت را، یکی از ویژگی‌های شیعیان و منتظران ظهور، ذکر نموده است. حضرت به احمد بن اسحاق قمی می‌‌فرماید: "بخدا سوگند، فرزندم غیبتی خواهدداشت که در آن زمان از هلاکت و گمراهی کسی نجات نمی‌یابد مگر اینکه خداوند او را بر پذیرش امامت فرزندم، موفق نمایند و برای تعجیل ظهورش دعاکنند"[۴۰].
  • اینکه در تعلیمات دینی (ادعیه و روایات) این همه بر توجه مردم نسبت به امام عصر(ع) تأکید شده است، برای آن است که مردم اهمیت دوران غیبت را درک نمایند و بدانند که در این دوران، امام عصر(ع) تجسم همه انبیا و اولیاء و واسطه همه فیوضات الهی است و لذا در این عصر و زمان، می‌‌باید تمامی توجهات و نگاه‌ها بسوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و حاجات و نیازها، همه در ذیل توسل به آن وجود مقدس، از خداوند خواسته شود. در میان خواسته‌ها نیز، تعجیل ظهور حضرت، مهم‌ترین خواسته و بلکه مقدم بر همه خواسته‌های مردم باشد.
  • به همین جهت، در دعای شریف افتتاح، در مقام توسل به ساحت پیامبر اکرم(ص) و سایر معصومین(ع)، برای هر کدام یکبار توسل ذکر شده است که جمعاً حدود یازده سطر است اما وقتی نوبت به امام دوازدهم حضرت صاحب الامر(ع) می‌رسد، بیش از بیست و پنج سطر و تعداد شش بار توسل به پیشگاه مقدس آن حضرت، ذکر شده است. در این دعای شریف، همه حوائج مادی و معنوی، دنیوی و اخروی، فردی و جمعی، در ذیل توجه به آن حضرت، از خداوند مسئلت می‌‌شود. «...اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ يَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَيِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُكَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِيدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا...»[۴۱]. در تمامی این خواسته‌ها، انگشت اشاره در کلمه «بِهِ»، بسوی وجود مقدس امام عصر(ع) است. همه این تأکیدات و این نوع تعلیمات در ادعیه، برای این است که می‌‌باید آن وجود مقدس، مرکز ثقل توجهات مردم در عصر غیبت باشد.
  • بنابراین، دعا به عنوان یک عامل معنوی مؤثر در تعجیل ظهور حضرت و نیز عطف توجه مردم به سوی امام عصر(ع) در این زمان، یکی از بایسته‌های مهم انتظار زمینه‌ساز است تا تدریجاً این دعاها و احساس پیوندها، بستر را برای ظهور حضرت فراهم سازد.
  • در روایتی، زراره از امام صادق(ع) نقل نموده است که حضرت فرمود: "آیا می‌‌خواهید شما را به چیزی راهنمایی کنم که پیامبر(ص) در مورد تأثیر آن استثنائی قائل نشده است؟[۴۲]؛ بعد فرمود: دعاء جلو قضای الهی را بعد از تأیید نیز می‌‌گیرد و آن را تغییر می‌‌دهد![۴۳].
  • توضیح مطلب این است که: گاهی مقدرات و زمینه‌های یک امر فراهم می‌‌گردد تا قضا بیاید و به آن حتمیت و فعلیت بخشد اما وقتی عاملی مثل دعا بیاید، در تقدیرات اولیه اثر می‌‌گذارد و شرایط را عوض می‌‌کند آنوقت با تغییر در تقدیرات، قضا نیز دچار تغییر می‌‌شود و در نتیجه آنچه مقدر شده بود، محقق نمی‌گردد.
  • اینکه گفته می‌‌شود: همه امور به قضای الهی تحقق می‌‌پذیرد، با تأثیرات دعا منافات ندارد زیرا دعاء خودش دارای تأثیرات جوهری و تکوینی است و می‌‌تواند در سلسله طولی علل تحقق اشیأ قرار گیرد. البته این تاثیرگذاری نیز به اذن و اراده الهی انجام می‌گیرد و لذا اعتقاد به تأثیر دعاء عین توحید است زیرا همان خدای که ما را مأمور به دعا کردن کرده است ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ[۴۴]، دعاهای بندگان را نیز، دارای اثر استجابت نموده و آن را مجرای تحقق اراده خود قرار داده است.
  • بنابراین، امر ظهور حضرت حجت(ع) و تعجیل و یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وا بسته به قضای الهی است در عین حال ما نیز موظف به دعاییم و دعای ما نیز، می‌‌تواند در تعجیل ظهور آن حضرت، مؤثر باشد.
  • مهم این است که دعا، ناشی از خواست قلبی مردم باشد و آثارش در عمل و رفتار آنان نمود پیدا کند یعنی شیعیان و منتظران عاشق آن حضرت، در پی دعوت خویش، با تلاش در تهذیب نفس و اصلاح امور، عملا در تسریع امر فرج، سهم گیرند و زمینه را برای پذیرش حرکت عدالت‌خواهانه امام عصر(ع) آماده نمایند.
  • در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده راست که ائمه(ع) خوندن و مداومت بر آن را توصیه نموده است نظیر: دعای: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏». دعای معروف به دعای غریق: «يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ‏». و دعاهای مثل: دعای ندبه، دعای: «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ...»، دعای عهد، دعای صاحب الامر، زیارت آل یاسین، زیارت جامعه و... از جمله دعاها و اذکاری است که خواندن آن در زمان غیبت، سفارش شده است[۴۵]

تجلیل از مناسبت‌های مهدوی

تکریم از اماکن و نمادهای مهدوی

تفسیر صحیح مفاهیم و آموزه‌های مهدویت

عوامل آفت‌زا

  • آسیب‌ها و آفات مختلفی وجود دارد که می‌‌تواند بسط و ترویج فرهنگ مهدوی در جامعه شیعی را، با چالش و رکود مواجه نماید. از این میان می‌‌توان به دوعامل مهم آفت‌زا، اشاره نمود. این دو عامل- که از نگرش افراطی و تفریطی نسبت به مسائل مهدویت ناشی می‌‌شود- یکی سطحی‌نگری، دوم روشن‌فکرمآبی است که هرکدام، پیامدها و تبعات منفی فراوانی را می‌‌تواند دربرداشته باشد.

سطحی‌نگری

  • سطحی‌نگری و عوام‌گرایی در طرح مسائل مهدویت، عامل مخربی است که اندیشه مهدویت و انتظار را از محتوای اصیل و سازنده آن تهی نموده و اذهان عمومی را از توجه به مفاهیم و اهداف متعالی اندیشه انتظار، بازمی‌دارد و به سمت خرافه‌گرایی، کج‌اندیشی و انحراف، سوق می‌‌دهد.
  • تفکر خرافه‌گرایی معمولاً در میان طیف افراد کم‌سواد و سطحی که درک و کشش ذهنی‌شان از تحلیل مفاهیم عمیق و سازنده‌ای اندیشه مهدویت عاجزاند، بیشتر زمینه رشد پیدا می‌‌کند. برخی در قالب مداحی‌های بی‌محتوا، برخی دیگر با ریاضت‌کشی‌های بی‌وجه و گروهی دیگر در قالب کتاب‌های داستانی و جمع‌آوری نقلیات رطب و یابس از رؤیاها و نقل ملاقات‌های ضعیف، با رهنمون روش‌های خاصی نظیر: ختم‌گیری، چله‌نشینی، اذکار و اوراد و... برای حصول ملاقات و تشرف به حضور حضرت، موجب رونق دادن بازار داستان سرایی و نقل تشرفات و رؤیاها می‌‌شوند. غافل از اینکه موضوع تشرف به محضر حضرت یک امری روشمند نیست تا کسی با خواندن فلان دعا و یا ورد خاصی با فرمول معینی، حتما به حضور امام(ع) شرفیاب شوند. در حالی‌ که براساس توقیع شریف حضرت به آخرین نائب خاص‌اش (علی بن محمد سمری)، بنا نیست در زمان غیبت کبری، امام(ع) با کسی و یا کسانی در حال مراوده و رفت و آمد آشکار باشد و یا دفتر ملاقات خصوصی برای کسی داشته باشد.
  • آنچه موجب رونق بازار نقلیات و حکایات‌نویسی شده است، عوام‌گرایی، برخورد سلیقه‌ای و درآمد‌های مالی این‌گونه کتاب‌ها است که به خاطر جنبه داستانی بودن آن، در میان قشر عوام، پرفروش و پرمخاطب نیز هست. برخی از این نقلیات به حدی خفیف و بی‌اساس است که با اندک تأملی، رنگ و بوی ریا و تظاهر و دور از واقعیت داشتن آن، به خوبی مشهود است.
  • بدون شک، شیوع بی‌رویه این‌گونه افکار سست و مضحک در اذهان عوام، موجب وهن اعتقادات مردم و غفلت از جنبه‌های سازنده و محتوای اصیل اندیشه مهدویت، خواهند بود و تبعات زیان‌باری را بدنبال خوهند داشت.
  • البته ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که راه تشرف به محضر امام زمان(ع) در عصر غیبت، مسدود نیست و تواتر اجمالی اخبار تشرفات اشخاص ثقه و اهل ورع و تقوی، دلیل قطعی بر وقوع تشرفات است اما باید توجه داشت که این امکان یعنی توفیق شرفیابی به محضر حضرت(ع) در مواردی است که خداوند بنا به مصالح خاصی، اذن تشرف بدهند تا طبق صلاحدید حضرت، کسی به چنین فیضی نائل شوند.
  • ولی آنچه بزرگان و علمای شیعه بر آن تقریباً اتفاق‌نظر دارند، این است که در زمان غیبت کبری، اصل بر عدم ارتباط است و پذیرش ادعای ملاقات از سوی کسی نیاز به دلیل و قرینه اطمینان‌آور دارد و در غیر این صورت ادعای ملاقات، قابل پذیرش نمی‌باشد.

روشن‌فکرمآبی

پیراستگی و تقوی پیشگی

ثبات قدم در شدائد و امتحانات

  • منتظر باید استحکام ایمان و ثبات قدم داشته باشد تا در برابر حوادث و مصیبت‌ها از کوره در نرود و بتواند این رسالت سنگین را به دوش بگیرد. این استحکام و پختگی نیز، ازمعرفت، و آگاهی از وسعت توانائی و ظرفیت وجودی خویش، نشأت می‌‌گیرد به همین جهت مهم‌ترین دعا و خواسته انسان منتظر از خداوند، طلب معرفت و فزونی شناخت امام و حجت حاضر است: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ...». خدایا! خودت را به من بشناسان و ثبات قدم را می‌خواهد: «ثَبِّتْنِي عَلَى دِينِكَ». کم‌توقعی و صبر را می‌خواهد: «صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ». منتظر باید از چنان روحیه‌ای برخودار باشد که همراه رنج‌ها و سختی‌ها، راحتی‌ها را داشته باشد؛ زیرا که در زمان غیبت، مردم مورد سخت‌ترین امتحانات قرار می‌گیرند و زیر و رو می‌شوند.
  • امام صادق(ع) می‌فرماید: "این امر تحقق نخواهد یافت مگر بعد از یأس و ناامیدی از دیگران"[۶۶]، نه به خدا سوگند، امر ظهور به وقوع نخواهند پیوست تا زمانی که در اثر ابتلائات شدید، ماهیت افراد، آشکار نشود و صف‌بندی‌ها مشخص نگردد. امام رضا(ع) در این مورد می‌فرماید: "ظهور زمانی رخ خواهد داد که مردم از دیگر راه‌ها، ناامید شوند"[۶۷].
  • وقتی یکی از یاران امام باقر(ع) از حضرت سؤال می‌‌کند: یابن رسول الله فرج شما کی حاصل می‌‌شود؟ امام در پاسخ می‌‌فرماید: "هیهات فرج ما نرسد تا غربال شوید، باز هم غربال شوید و باز هم غربال شوید تا اینکه کدرها برود و صافی‌ها بماند"[۶۸].
  • در جای دیگر حضرت می‌‌فرماید: "هیهات از آنچه آرزوی آن را در دل می‌‌پرورانید! بخدا سوگند بدان‌چه چشم دوخته‌اید نخواهید رسید مگر اینکه همگی در غربال امتحان تکان سختی بخورید و در این امتحان آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت قدمان از مدعیان، جدا گردد. بخدا سوگند این آرزو عملی نخواهند شد مگر بعد از یأس و ناامیدی و تا زمانی که افراد شقی، شقاوتش را و افراد اهل سعادت، لیاقت و صلاحیتش را آشکار سازد"[۶۹].
  • در بعضی از نقل‌ها به جای «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ» تعبیر «تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ»[۷۰] آمده است یعنی گردن کشیدن و با حرص و ولع در پی چیزی بودن و این تعبیر حاکی از شدت تقاضای مردم برای رسیدن به این آرزوی بزرگ است. در هر دو صورت، کلام امام باقر(ع) بیانگر این حقیقت است که این آرزوی بزرگ، بدون هزینه قابل دست‌رسی نخواهند بود بلکه به پختگی و استقامت نیاز دارد و این پختگی و استقامت، امری است لازم که باید در دوران انتظار حاصل شود زیرا انتظار ظهور حضرت حجت(ع) بدون چنین پختگی و عزم عمومی در مهیاسازی زمینه‌های ظهور، فریادی است بی‌پاسخ و خداوند این نعمت بزرگ را، بدون هزینه‌های سنگین و امتحانات سخت، به جامعه بشری هدیه نخواهند کرد.
  • نکته قابل توجه و تکان‌دهنده در این روایت این است که در این غربال، کثرت ریزش‌ها به حدی است که اندک‌اند تعداد کسانی که در این جریان خود را حفظ کنند و از شدت این غربال، سقوط ننمایند.
  • امام رضا(ع) سوگند یاد می‌‌کند می‌‌فرماید: "قسم بخدا آنچه در انتظار رسیدن آن‌اید فرا نخوهند رسید تا ناخالصی‌های شما به خوبی پاک گردد"[۷۱]. در این آزمون چندان کسی از شما باقی نمی‌مانند! آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ»؛ آیا گمان کرده‌اید رها گذاشته می‌‌شوید و خداوند شما را نمی‌آزماید تا افراد تلاشگر و اهل صبر را از میان شما، بازشناساند؟ در این حدیث، خطاب حضرت به شیعیان «وَ لَا يَبْقَى مِنْكُمْ»، هشدار و زنگ خطری است به آنانی که خود را منتسب به اهل بیت(ع) و از گروه خودی‌ها و خواص، می‌‌شمارند. با این تعبیر، حضرت امتحان آنان دشوارتر و رسالت آنان را در عصر غیبت، سنگین از دیگران ذکر نموده است[۷۲].

آمادگی

  1. آمادگی عمومی، که به قوم و ملیت و مذهب و جغرافیای خاصی تعلق ندارد بلکه به نوع بشر و رویکرد جهانی مرتبط می‌‌باشد.
  2. آمادگی خاص، که بنا به اقتضای مذهب و پیوند اعتقادی پیروان و منتظران خاص حضرت(ع)، به جامعه شیعی پیوند دارد.

آمادگی عمومی

آمادگی‌های خاص

زمینه‌سازی

ضرورت زمینه‌سازی

رابطه زمینه‌سازی و ظهور

زمینه‌سازان ظهور در روایات

  1. نکته اول وجه مشترکی است که در هر کدام از قیام مشرقیان و قیام‌های آخرالزمانی مثل قیام‌های یمانی، خراسانی، شعیب بن صالح و... دیده می‌‌شود و آن اینکه این نوع حرکت‌های حق طلبانه هرکدام به میزان کارکرد و شعاع خود، نقش مثبت و زمینه‌سازی در رابطه با ظهور حضرت مهدی(ع)، خواهند داشت. لذا همچنان‌که در روایات از نهضت و قیام مردم مشرق، به عنوان حرکت زمینه‌ساز، یاد شده است، از قیام شخصیت‌های مثل: خراسانی، شعیب بن صالح و... در آستانه ظهور و نقش مثبت آنان در زمینه‌سازی قیام حضرت «يوطّئ للمهدي سلطانه»[۱۰۱]، تجلیل شده است.
  2. نکته دوم توجه به تفاوت‌های حرکت انقلابی و زمینه‌ساز مردمان مشرق زمین با قیام‌های است که در آستانه ظهور شکل می‌‌گیرد؛ زیرا قیام زمینه‌ساز انقلاب مشرقیان، به دلیل گستره‌ای زمانی، از لحاظ زیرساخت‌ها و تأثیرات پیرامونی و جهانی نیز، با قیام‌های مقطعی و ناگهانی که در آستانه ظهور رخ می‌‌دهند، تفاوت‌های جدی خواهند داشت. به همین جهت در حدیث نبوی مورد اشاره، بر ویژگی و نقش زمینه‌ساز انقلاب مشرقی، عنایت شده واین قیام با همین ویژگی، معرفی شده است «فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ».
  • شاید این امر، به خاطر جنبه عکس‌العملی و دفعی بودن قیام‌های آستانه ظهور در آن مقطع خاصی از آخرالزمان است که با توجه به شرایط زمانی و منطقه‌ای، این حرکت‌های خودجوش و انقلابی، در برابر بیدادگری‌های جبهه سفیانی شکل می‌‌گیرد. درحالی‌که ویژگی قیام زمینه‌ساز حکومت جهانی مهدوی، ابعاد هدایت‌گری و جریان‌سازی آن قیام و انقلاب است به گونه که در یک روند دراز مدت و نظام‌مند، تأثیرات مداوم و جریان‌ساز آن، در عرصه‌های مختلف فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، در سطح جهانی و بین‌المللی، کاملاً مشهود و ملموس باشد. این امر مستلزم حرکت فراگیر اصیل و نهادینه شده‌ای است که در یک فرایند طولانی، آثار و برکات رویکرد عدالت‌خواهی و حق‌گرایانه آن، در شعاع فرامنطقه و جهانی، نمود پیدا کند. این ویژگی در مورد قیام‌های دفعی نظیر آنچه در مورد یمانی و خراسانی نقل شده است، دیده نمی‌شود[۱۰۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۱۹.
  2. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۱۹.
  3. هرکس بمیرد در حالی‌ که امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی و بی‌دینی مرده است"؛ کفایة الاثر، ص۲۹۶.
  4. مسند احمد، ج۴، ص۹۶، علل الدار قطنی، ج۷، ص۶۳، مجمع الزوائد، کنزالعمال، ج۱، ص۱۰۳و ج۶، ص۶۵، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۰۳، شرح احقاق الحق، ج۱۳، ص۸۵.
  5. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۳۰.
  6. قرب الاسناد، ص ۳۵۱.
  7. الامامة و التبصره، ص۱۰.
  8. «لَا يُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّى يَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ»؛ کافی، ج۱، ص۳۷۲.
  9. «يَا يَحْيَى مَنْ بَاتَ لَيْلَةً لَا يَعْرِفُ فِيهَا إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۷۸.
  10. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص ۳۴۳.
  11. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۱۹-۱۲۰.
  12. «الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ. ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ»؛ غایة المرام، ج ۳، ص ۲۲.
  13. غایة المرام، ج ۳، ص ۲۳۸.
  14. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۰-۱۲۱.
  15. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۱.
  16. ر.ک: ۱- بررسی مسائل کلی امامت، تألیف آیت الله ابراهیم امینی. ۲- راه و راهنماشناسی، تألیف آیت الله محمد تقی مصباح یزدی.
  17. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۱.
  18. «أَدْنَى مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِيِّ إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لَهُ فِي كُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَيْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ... وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ»؛ کفایة الاثر، ص۲۶۳، بحار الانوار، ج ۴، ص۵۵ و ج۳۶، ص۴۰۷.
  19. «فَمَنْ ذَا الَّذِي يَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ وَ يُمْكِنُهُ اخْتِيَارُهُ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ حَسَرَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ... عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ»؛ کافی، ج۱، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۲۴.
  20. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۱-۱۲۲.
  21. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۲.
  22. آن امام قائمی که امیدها و چشم‌ها در انتظار آمدن او دوخته شده است، کسی که به برکت وجود او جهان هستی باقی و برقرار مانده است؛ مفاتح الجنان، ص۱۴۰ «دعای عدیله».
  23. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛ الغیبه نعمانی، ص۱۷۰؛ المصباح المتهجد، ص۴۱۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۷؛ ج ۵۳، ص۱۸۷.
  24. «فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟»
  25. «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»؛ شرح احقاق الحق، ج۱۱، ص۵۹۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۹ وج ۵، ص۳۱۲ و ج۲۳، ص ۸۳-۹۳.
  26. «وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّى يَعْرِفُوا إِمَامَهُمْ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَا يَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَا الْأَمْرِ أَوْ تَأَخُّرُهُ وَ مَنْ مَاتَ عَارِفاً لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ»؛ المحاسن، ج۱، ص۱۵۶؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۸؛ ج۲۳، ص ۷۸؛ ج۲۷، ص۱۲۷.
  27. «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْفِ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۳۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۶.
  28. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۲-۱۲۴.
  29. مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.
  30. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴.
  31. «أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي... يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً... يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ»؛ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸.
  32. « الْمَهْدِيُّ ... يَرْضَى بِخِلَافَتِهِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ فِي الهواء»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
  33. « تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النِّحْلَةُ إِلَى يعسوبها»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
  34. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴.
  35. "بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  36. «فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  37. « اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ»؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.
  38. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
  39. «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ»؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
  40. « وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ»؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی(ع)، ص۱۰۵.
  41. مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».
  42. «أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص)»
  43. «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً»؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.
  44. "مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.
  45. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۵-۱۲۷.
  46. کمال‌الدین، ج‌۲، ص‌۱۰۵.
  47. کمال‌الدین، ج‌۲، ص‌۱۰۶؛ بحار الانوار، ج‌۱۳، ص‌۴.
  48. الغیبه طوسی، ص‌۱۵۹؛ بحار الانوار، ج‌۱۳، ص‌۴.
  49. زندگانی خاتم‌الاوصیاء امام مهدی‌(ع)، ص‌۳۲.
  50. فصلنامه انتظار، شماره ۸، ص۱۹۶.
  51. تشیع و انتظار، ص۱۷۱-۱۷۲.
  52. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۷-۱۲۸.
  53. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۸.
  54. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۸.
  55. انتظار، بایدها و نبایدها، ص۱۱۷.
  56. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۹-۱۳۰.
  57. «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ وَ يَتَوَلَّى أَوْلِيَاءَهُ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ کمال الدین، ج۱، ب۲۵، ح۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.
  58. در بعضی از نقل‌ها «وَ هُوَ يَأْتَمُّ بِهِ» دارد.
  59. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ... فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛ الغیبه نعمانی، ص۲۰۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۴۶؛ معجم الاحادیث الامام المهدی، ج۳، ص۲۱۷.
  60. "ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید" سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  61. «اصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَكُمُ الْمُنْتَظَرَ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۴ و ص۲۰۶؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۵، ص۶۶.
  62. «فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ يَتَجَنَّبُ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  63. «فَإِنَّ أَمْرَنَا بَغْتَةٌ فُجَاءَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنْجِيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَةٍ»
  64. مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ (دعای امام زمان(ع)).
  65. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۰-۱۳۲.
  66. «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَيَّزُوا»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱.
  67. «إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰؛ میزان الحکمه، ج۱، ص ۱۸۳.
  68. «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.
  69. «هَيْهَاتَ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا لَا وَ اللَّهِ مَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاسٍ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ يَشْقَى وَ يَسْعَدَ مَنْ يَسْعَدُ»؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۵، ص۲۲۰.
  70. الغیبه نعمانی، ص۲۱۷.
  71. « أَمَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ الَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ تُمَحَّصُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ!»؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۶.
  72. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۲-۱۳۳.
  73. حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۸۱.
  74. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۴-۱۳۵.
  75. ر.ک: فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شماره ۱۶، ص ۱۷۹.
  76. کافی، ج۲، ص۱۹۰.
  77. "و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم" سوره قصص، آیه ۵.
  78. "بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد" سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  79. "و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم" سوره قصص، آیه ۶.
  80. انتظار پویا، ص۲۷.
  81. "و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد" سوره انفال، آیه ۳۹.
  82. اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۲۳۳.
  83. الغیبه نعمانی، ص ۱۹۳.
  84. «كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ»؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۷۰.
  85. الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  86. "و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  87. "... که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید" سوره انفال، آیه ۶۰.
  88. «لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ»؛ الغیبه نعمانی، ص ۳۳۵.
  89. ر.ک: حکومت جهانی مهدی(ع)، ص ۸۴.
  90. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۵-۱۳۸.
  91. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸.
  92. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸.
  93. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸-۱۳۹.
  94. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ الارشاد، ج۲، ص۳۷۵؛ مستدرک سفینه البحار، ج۱، ص۶۰۳.
  95. اعلام الوری، ج۲، ص۲۸۴؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.
  96. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۲.
  97. الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ امالی طوسی، ص۶۶۱.
  98. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۵.
  99. در برخی نقل‌ها به جای «ناس»، کلمه «قوم»، ذکرشده است. ر.ک: مجمع الزوائد، ج۷، ص۳۱۸؛ معجم الوسیط، ج۱، ص۹۴؛ شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۴۵۷.
  100. کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۶۳؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۳۵۴؛ عصر ظهور، ص۲۱۹.
  101. ر.ک: ملاحم ابن طاووس، ص۱۱۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۱، ص۳۹۷.
  102. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۳۸-۱۴۰.