صیاح

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • یکی از فرماندهان سپاه حضرت مهدی (ع) است که سفیانی را دستگیر می‌کند. سپاه حضرت مهدی (ع) از طریق فلسطین شرقی عازم عراق می‌شود. در کرانه‌های دریاچه طبریه با سپاه سفیانی روبرو می‌شوند که از عراق برمی‌گردد. جنگ سختی میان دو سپاه درمی‌گیرد که سفیانی در آن شکست می‌خورد و همه سپاهیانش در آن‌جا کشته می‌شوند و فقط‍‌ خودش می‌ماند. یکی از یاران امام به نام صیّاح (و یا صباح) با گروهی از سپاهیان بر او می‌تازند و او را دستگیر می‌کنند و به محضر امام می‌آورند. هنگامی او را می‌آورند که امام مشغول نماز عشاء هستند. نمازشان را تخفیف می‌دهند و به طرف او برمی‌گردند. سفیانی می‌گوید: ای پسر عمو! مرا آزاد کن و برای خودت نگه دار، تا یکی از یاران تو باشم‌؟ حضرت به اصحاب خود می‌فرماید: درباره او و سخنانش چه می‌گویید؟ همگی می‌گویند: به خدا سوگند به کمتر از قتل او راضی نمی‌شویم. او چقدر خون ریخته و چقدر به حریم جان و مال و ناموس مردم تجاوز کرده است و انتظار عفو دارد! حضرت مهدی (ع) می‌فرماید: هرچه می‌خواهید انجام دهید. گروهی از یاران او را می‌گیرند و روی سنگی در کرانه دریاچه طبریّه می‌خوابانند و همانند گوسفند او را ذبح می‌کنند[۱][۲].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۱۳۵.
  2. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص:۴۵۰.