پیروان ادیان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • نیروهای حضرت مهدی (ع) از ملیت‌های گوناگونی تشکیل می‌شوند. در برخی روایات گاهی سخن از قوم خاصی مانند توبه‌کنندگان بنی اسرائیل، مؤمنان مسیحی و انسان‌های وارسته رجعت یافته است که به یاری حضرت می‌آیند. مفضل بن عمر می‌گوید:امام صادق (ع) فرمود: "هنگامی که قائم آل محمد (ع) ظهور کند، تعدادی از پشت کعبه بیرون می‌آیند که عبارتند از: بیست و هفت نفر از قوم موسی، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابا دجانة انصاری[۱] و مالک اشتر"[۲].
  • ابن عباس می‌گوید: در تفسیر آیه مبارکه ﴿وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ اسْكُنُواْ الأَرْضَ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِكُمْ لَفِيفًا }}[۳]؛ پس از آن به بنی اسرائیل فرمان دادیم که در آن سرزمین ساکن شوید تا از آن پس که وعده آخرت فرارسد، همه شما را باز مبعوث گردانیم. گفته‌اند که مراد از وعده آخری، ظهور حضرت عیسی (ع) است که بنی اسرائیل همراه آن حضرت قیام می‌کنند، ولی اصحاب ما روایت کرده‌اند که آنان به همراه حضرت قائم آل محمد (ع) قیام می‌کنند[۴].
  • در روایات آمده است که وقتی حضرت مهدی (ع) ظهور می‌کند، برای اتمام حجّت با پیروان همه ادیان، با کتاب‌های آسمانی خودشان بحث می‌کند و نویدهای موجود در کتاب‌های هر آیینی را که از آمدن آن مصلح جهانی خبر داده‌اند به آن‌ها یادآوری می‌کند. هرکس ایمان بیاورد از او می‌گذرد و هرکس پس از شناخت حق و اثبات حقیقت بر کفر خود اصرار بورزد، به سزای خود می‌رسد[۵][۶].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۶۸.
  2. روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۶.
  3. سوره اسراء، ۱۰۴.
  4. بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۳۱۶.
  5. روزگار رهایی، ج ۲، ص ۶۲۸ و ۶۴۴.
  6. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص:۲۰۰.