رضوی (ابهام‌زدایی)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • نخستین کوه از کوه‌های "تهامه" در یک منزلی "ینبع" و هفت منزلی مدینه است. در برخی روایات، از آن به‌عنوان محل زندگی حضرت مهدی (ع) نام برده شده است. راوی می‌گوید: با امام صادق (ع) از مدینه خارج شدیم، به روحا (اطراف مدینه) که رسیدیم، حضرت نگاهش را به کوهی دوخت و مدت زمانی ادامه داد. و فرمود: این کوه "رضوی" نام دارد. خوب پناهگاهی است برای خائف امام زمان در غیبت صغری و کبری[۱]. صاحب مراصد الاطلاع می‌نویسد: "رضوی، کوهی است میان مکه و مدینه، در نزدیکی ینبع، دارای آب فراوان و درختان زیاد کیسانیه می‌پندارند که محمد حنفیه، در آن‌جا زنده و مقیم است"[۲].
  • در دعای ندبه هم می‌خوانیم که: "أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَى أَ بِرَضْوَى أَمْ غَيْرِهَا..."[۳].
  • در احادیث فراوانی از "رضوی" یاد شده است از جمله، پیامبر (ص) فرمود: "رضوی، خدای از آن خشنود است" و نیز فرمود: "رضوی از کوه‌های بهشت است". امام زین العابدین (ع)، در ضمن حدیثی طولانی از آمدن جبرئیل امین در آستانه ظهور به محضر آن حضرت سخن گفته، در پایان می‌فرماید: "... آن‌گاه اسبی را که براق نامیده می‌شود به حضور ایشان می‌آورد. قائم بر آن سوار می‌شود، سپس به سوی کوه رضوی حرکت می‌کند"[۴]. امام صادق (ع) نیز از گرد آمدن ارواح مؤمنان در گلستان "رضوی" سخن می‌گوید: "... پس روح مؤمن در گلستان رضوی با آل محمد (ع) دیدار می‌کند... تا روزی که قائم اهل بیت قیام کند..." [۵][۶].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. غیبة طوسی ص ۱۶۲.
  2. مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنه و البقاع، ج ۲، ص ۶۲۰.
  3. مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
  4. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۶.
  5. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۷.
  6. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۳۶۴.