شهادت در رکاب امام مهدی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • چون هدف از جنگ‌ها در زمان حضرت مهدی (ع)، نابودی ستمگران و تشکیل حکومت اسلامی است، شرکت در جنگ در رکاب حضرت نیز از پاداشی چند برابر برخوردار است. امام باقر (ع) به شیعیان می‌فرمایند: اگر شما چنان باشید که ما سفارش کرده‌ایم و از امر ما سرپیچی نکنید، اگر در آن حال کسی از شما پیش از ظهور قائم ما بمیرد، شهید خواهد بود و اگر حضرت را درک کند و در رکاب او به شهادت برسد، پاداش دو شهید را دارد و اگر یکی از دشمنان ما را بکشد، پاداش بیست شهید را خواهد داشت[۱].
  • در روایت دیگری می‌خوانیم: رزمنده امام، اگر دشمن ما را بکشد، پاداش بیست شهید را دارد و کسی که همراه قائم ما به شهادت برسد، پاداش بیست و پنج شهید برای اوست[۲]. امیر المؤمنین (ع) درباره شیوه رفتار امام زمان (ع) با شهیدان و خانواده آنان می‌فرماید: حضرت قائم (ع) پس از عملیات روانه کوفه می‌شود و در آن‌جا اقامت می‌گزیند... و هیچ شهیدی نمی‌ماند مگر آن‌که حضرت بدهی او را می‌پردازد و برای خانواده‌اش حقوق و مستمری قرار می‌دهد[۳]. و اما دو آرزو در روایات ما مطلوب است؛ یکی، بودن در کربلا و شهادت در رکاب حسین (ع) "يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً"[۴] و دیگرى، فیض جهاد و شهادت در رکاب حضرت مهدى (ع) "اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا... اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ... وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ... فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي شَاهِراً سَيْفِي..."[۵][۶].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳ و ۳۱۷؛ امالی طوسی، ج ۱، ص ۲۳۶.
  2. کافی، ج ۲، ص ۲۲۲.
  3. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴.
  4. مفاتیح الجنان، زیارت مطلقه امام حسین (ع).
  5. همان، دعای عهد.
  6. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۴۴۰.