امن یجیب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • ﴿أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ[۱]؛ کیست که درمانده را زمانی که او را بخواند اجابت کند، و گرفتاری را برطرف سازد و شما را جانشینان این زمین قرار دهد؟ آیا معبودی با خداست‌؟ چه کم پند می‌گیرید! خداوند متعال در این آیه و دو آیه قبل و بعد آن، پرسش‌هایی درباره بعضی واقعیت‌های جهان هستی مطرح کرده تا بدین‌وسیله از مردم اعتراف بگیرد که کسی نمی‌تواند در این کارها همراه با خدا باشد و شریک او معرفی شود. در آیه ٦٢ سؤال درباره این است که وقتی انسان همچون غریقی در امواج دریا غوطه‌ور است و هیچ پناهگاهی ندارد و از تمام اسباب قطع امید کرده است، در این حالت چه کسی است که اگر انسان او را صدا زند و از او یاری طلبد، جوابش می‌دهد و او را از گرفتاری نجات می‌دهد؟ آیا غیر از خدایی که خالق همه چیز و رازق همه مردم است و همه امور از مبدأ و معاد تحت قدرت اوست، کسی شایسته عبودیت است!؟ این آیه از راه رجوع به فطرت، ما را به خدایی رهنمون می‌سازد که انسان‌های درمانده و مضطر در صورتی که او را بخوانند و از او یاری طلبند، اجابت کرده و از گرفتاری می‌رهاند.
  • و اما اضطرار حالتی درونی است و زمانی به وجود می‌آید که انسان هیچ وسیله و پناهگاهی برای حل مشکل خود ندارد و دستش از همه راه‌های طبیعی کوتاه شده است، در این حالت درونش او را به یک وسیله معنوی راهنمایی می‌کند و به وسیله آن امید نجات پیدا می‌کند. دل انسان در حالت اضطرار به‌گونه‌ای به خداوند متصل می‌شود و آدمی با تمامی وجودش خدا را می‌بیند و صدایش می‌زند. از ویژگی‌های انسان این است که هنگام گرفتاری به یاد خدا می‌افتد و در همه‌حال او را صدا می‌زند؛ گرچه ممکن است بعد از رفع مشکل دوباره خدا را فراموش کند.
  • ﴿وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ[۲]؛ از آیه محل بحث استفاده می‌شود که برای اجابت دعا تحقق دو شرط‍‌ لازم است:
  1. انسان به حد اضطرار و درماندگی برسد. ﴿أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ
  2. انسان از تمام اسباب مادی ناامید شود و با تمام وجود فقط‍‌ خدا را بخواند. ﴿إِذَا دَعَاهُ
  • در این حالت انسان، ارتباط‍‌ قوی و محکمی با خدا پیدا می‌کند و خداوند نیز دعای او را مستجاب می‌کند و گرفتاری را از او برطرف می‌کند ﴿وَيَكْشِفُ السُّوءَ. پس اگر در جامعه‌ای ظلم و ستم فراگیر شود، مردمی که به ضعف کشیده شده‌اند یار و یاوری نداشته باشند تا آن‌ها را از این رنج و بلا نجات دهد، و تلاش و کوشش آن‌ها برای تغییر اوضاع اثر نداشته باشد، در این حالت اگر مردم با قطع همه واسطه‌ها، ارتباط‍‌ کامل با خداوند پیدا کنند، آن وعده الهی -که همان تحقق خلافت در زمین برای مؤمنان صالح و مستضعفان روی زمین است- محقق خواهد شد.
  • این بخش از آیه که می‌فرماید: ﴿وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ بیانگر خواسته مهمی است که مردم باید طالب آن باشند، و همین جمله قرینه‌ای است که یکی از مصادیق ﴿السُّوءَ چیره شدن ظالمان بر مستضعفانی است که پناهگاهی جز خدا ندارند. و لذا اگر در این حال مستضعفان، با اخلاص تمام خدا را بخوانند، وعده الهی محقق می‌شود و آن‌ها وارث زمین می‌گردند. از مصادیق بارز این آیه، مردمی هستند که با تحمل همه سختی‌ها و گرفتاری‌ها، زمینه حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) را فراهم می‌کنند. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که: "سَيَكُونُ بَعْدِي خُلَفَاءُ، وَ مِنْ بَعْدِ الْخُلَفَاءِ أُمَرَاءُ، وَ مِنْ بَعْدِ الْأُمَرَاءِ مُلُوكٌ جَبَابِرَةٌ، ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً"[۳]؛ بعد از من خلفایی می‌آیند، و پس از آن امیرانی می‌آیند، و بعد از آن پادشاهانی می‌آیند، و پس از آن جبارانی می‌آیند، سپس مردی از خاندان من قیام می‌کند و زمین را پر از عدل می‌کند همان‌طور که از ظلم پر شده بود.
  • در روایت دیگری از امام صادق (ع) نیز چنین آمده است: به خدا سوگند گویا من به سوی قائم می‌نگرم در حالی که پشتش را به حجر الاسود زده و خدا را به حق خود می‌خواند... سپس فرمود: به خدا سوگند مضطر در کتاب خدا در آیه ﴿أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ... اوست[۴]. آری، انتظار فرج وقتی از حالت دعاهایی که فقط‍‌ بر زبان جاری است خارج شود و همه به مرحله‌ای برسند که واقعاً منتظر قیام مهدی (ع) باشند و خود را برای آن روز آماده کنند و با تمام وجود از خداوند درخواست فرج کنند، دعای آن‌ها به اجابت می‌رسد[۵][۶].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. آیا مهدی‏ از اولاد و نسل عباس است؟ (پرسش)
  2. آیا مهدی همان عیسی بن مریم است؟ (پرسش)
  3. امام مهدی از نسل چه کسی است؟ (پرسش)
  4. نام مادر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  5. نام پدر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  6. مادربزرگ امام مهدی کیست؟ (پرسش)
  7. القاب مادر امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
  8. معروف‌ترین کنیه مادر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  9. پدر و مادر امام مهدی در چه سالی متولد شده‏‌اند؟ (پرسش)
  10. سرگذشت پدر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. سرگذشت مادر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  12. خواب‌های مادر امام مهدی در روم چه بود؟ (پرسش)
  13. مادر امام مهدی چگونه از بغداد به سامرا آمد و با امام حسن عسکری ازدواج کرد؟‌ (پرسش)
  14. امام مهدی پدر و مادر خود را در چند سالگی از دست داد؟ (پرسش)
  15. چرا امام مهدی از فرزندان امام حسین است نه امام حسن؟ (پرسش)
  16. به حدیث اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی چگونه پاسخ می‏‌گویید؟ (پرسش)
  17. به حدیث المهدی من ولد الحسن چگونه پاسخ می‌‏گویید؟ (پرسش)
  18. حکیمه خاتون کیست؟ (پرسش)
  19. القاب امام حسن عسکری چیستند؟ (پرسش)
  20. اولین مالک نرجس خاتون چه شخصی بوده است؟ (پرسش)
  21. بعضی از مورخان نوشته‏‌اند فرزند امام حسن عسکری به نام محمد در سن ۶ یا ۷ سالگی شهید شده است آیا صحت دارد؟ (پرسش)
  22. با توجه به اینکه جنگی بین رومیان و عباسیان اتفاق نیفتاده چطور مادر امام مهدی نوه پادشاه روم هستند و اسیر شده‌اند؟ (پرسش)
  23. چرا بعضی از تاریخ‏‌نگاران مهدی موعود را از نسل امام حسن مجتبی و طباطبایی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  24. علت اختلاف احادیث درباره نام و نسب امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  25. پدر و مادر امام مهدی در کجا دفن شدند؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سوره انعام، ۶۲.
  2. «و هنگامی که به انسان ناراحتی برسد، ما را در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته و یا ایستاده است، می‌خواند. اما هنگامی که ناراحتی او را برطرف کردیم چنان می‌رود، مثل این‌که هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده، نخوانده است.» سوره یونس، ۱۲.
  3. کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۵.
  4. تفسیر نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۴.
  5. نشریه موعود، شماره ۱۳، ص ۷۳.
  6. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۴-۱۲۶.