صیانه ماشطه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '<ref>مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص' به '<ref>تونه‌ای، مجتبی، [[موعودنامه (کتا...)
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*یکی از زنانی است که [[امام صادق]] {{ع}} در روایت [[مفضل بن عمر]]، از آن به‌عنوان همراه [[حضرت قائم]] {{ع}} نام می‌برد. در دولت مهدی {{ع}} سیزده زن برای معالجه زخمیان، زنده گشته، به دنیا بازمی‌گردند که یکی از آنان صیانه است که همسر حزقیل و آرایشگر دختر فرعون بوده است و شوهرش حزقیل، پسرعموی فرعون و گنجینه‌دار وی بوده است. به گفته او، حزقیل، مؤمن خاندان فرعون است و به پیامبر زمانش -[[حضرت موسی]] {{ع}}- ایمان آورد<ref>ریاحین الشریعه، ج ۵، ص ۱۵۳؛ خصائص فاطمیه، ص ۳۴۳.</ref>. پیامبر {{صل}} فرمود: "در شب [[معراج]]، در سیر میان [[مکه]] و [[مسجد الاقصی]]، ناگهان بوی خوشی به مشامم رسید که هرگز مانند آن را نبوییده‌ام. از جبرئیل پرسیدم که این بوی خوش چیست‌؟ گفت: ای رسول خدا! همسر حزقیل به حضرت موسی بن عمران ایمان آورده بود و ایمان خود را پنهان می‌کرد. عمل او آرایشگری در حرمسرای فرعون بود. روزی مشغول آرایش دختر فرعون بود که ناگهان شانه از دست او افتاد و بی‌اختیار گفت: "بسم الله" دختر فرعون گفت: آیا پدر مرا ستایش می‌کنی‌؟ گفت: نه؛ بلکه آن‌کسی را ستایش می‌کنم که پدر تو را آفریده است و او را از بین خواهد برد. دختر فرعون شتابان نزد پدر رفت و گفت: صیانه به موسی ایمان دارد. فرعون او را احضار کرد و به او گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری‌؟ صیانه گفت: هرگز، من از خدای حقیقی دست نمی‌کشم و تو را پرستش نمی‌کنم. فرعون دستور داد، تنور مسی را برافروختند و چون آن تنور سرخ شد، همه بچه‌های آن زن را در حضور او در آتش انداختند. زمانی که خواستند بچه شیرخوارش را که در بغل داشت، بگیرند و در آتش بیندازند، صیانه منقلب شد و خواست که با زبان، از دین اظهار برائت کند که ناگاه به امر خدا، آن کودک به سخن آمد و گفت: "مادر! صبر کن تو راه حق را می‌پیمایی". فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را نیز در آتش افکندند و سوزاندند و خاکسترشان را در این زمین ریختند و تا روز قیامت این بوی خوش، از این سرزمین استشمام می‌شود<ref>منهاج الدموع، ص ۹۳.</ref>. صیانه از زنانی است که زنده می‌شود و به دنیا باز می‌گردد و در رکاب [[حضرت مهدی]] {{ع}} انجام وظیفه می‌کند<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۴۶۳.</ref>.
*یکی از زنانی است که [[امام صادق]] {{ع}} در روایت [[مفضل بن عمر]]، از آن به‌عنوان همراه [[حضرت قائم]] {{ع}} نام می‌برد. در دولت مهدی {{ع}} سیزده زن برای معالجه زخمیان، زنده گشته، به دنیا بازمی‌گردند که یکی از آنان صیانه است که همسر حزقیل و آرایشگر دختر فرعون بوده است و شوهرش حزقیل، پسرعموی فرعون و گنجینه‌دار وی بوده است. به گفته او، حزقیل، مؤمن خاندان فرعون است و به پیامبر زمانش -[[حضرت موسی]] {{ع}}- ایمان آورد<ref>ریاحین الشریعه، ج ۵، ص ۱۵۳؛ خصائص فاطمیه، ص ۳۴۳.</ref>. پیامبر {{صل}} فرمود: "در شب [[معراج]]، در سیر میان [[مکه]] و [[مسجد الاقصی]]، ناگهان بوی خوشی به مشامم رسید که هرگز مانند آن را نبوییده‌ام. از جبرئیل پرسیدم که این بوی خوش چیست‌؟ گفت: ای رسول خدا! همسر حزقیل به حضرت موسی بن عمران ایمان آورده بود و ایمان خود را پنهان می‌کرد. عمل او آرایشگری در حرمسرای فرعون بود. روزی مشغول آرایش دختر فرعون بود که ناگهان شانه از دست او افتاد و بی‌اختیار گفت: "بسم الله" دختر فرعون گفت: آیا پدر مرا ستایش می‌کنی‌؟ گفت: نه؛ بلکه آن‌کسی را ستایش می‌کنم که پدر تو را آفریده است و او را از بین خواهد برد. دختر فرعون شتابان نزد پدر رفت و گفت: صیانه به موسی ایمان دارد. فرعون او را احضار کرد و به او گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری‌؟ صیانه گفت: هرگز، من از خدای حقیقی دست نمی‌کشم و تو را پرستش نمی‌کنم. فرعون دستور داد، تنور مسی را برافروختند و چون آن تنور سرخ شد، همه بچه‌های آن زن را در حضور او در آتش انداختند. زمانی که خواستند بچه شیرخوارش را که در بغل داشت، بگیرند و در آتش بیندازند، صیانه منقلب شد و خواست که با زبان، از دین اظهار برائت کند که ناگاه به امر خدا، آن کودک به سخن آمد و گفت: "مادر! صبر کن تو راه حق را می‌پیمایی". فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را نیز در آتش افکندند و سوزاندند و خاکسترشان را در این زمین ریختند و تا روز قیامت این بوی خوش، از این سرزمین استشمام می‌شود<ref>منهاج الدموع، ص ۹۳.</ref>. صیانه از زنانی است که زنده می‌شود و به دنیا باز می‌گردد و در رکاب [[حضرت مهدی]] {{ع}} انجام وظیفه می‌کند<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۴۶۳.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۳

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • یکی از زنانی است که امام صادق (ع) در روایت مفضل بن عمر، از آن به‌عنوان همراه حضرت قائم (ع) نام می‌برد. در دولت مهدی (ع) سیزده زن برای معالجه زخمیان، زنده گشته، به دنیا بازمی‌گردند که یکی از آنان صیانه است که همسر حزقیل و آرایشگر دختر فرعون بوده است و شوهرش حزقیل، پسرعموی فرعون و گنجینه‌دار وی بوده است. به گفته او، حزقیل، مؤمن خاندان فرعون است و به پیامبر زمانش -حضرت موسی (ع)- ایمان آورد[۱]. پیامبر (ص) فرمود: "در شب معراج، در سیر میان مکه و مسجد الاقصی، ناگهان بوی خوشی به مشامم رسید که هرگز مانند آن را نبوییده‌ام. از جبرئیل پرسیدم که این بوی خوش چیست‌؟ گفت: ای رسول خدا! همسر حزقیل به حضرت موسی بن عمران ایمان آورده بود و ایمان خود را پنهان می‌کرد. عمل او آرایشگری در حرمسرای فرعون بود. روزی مشغول آرایش دختر فرعون بود که ناگهان شانه از دست او افتاد و بی‌اختیار گفت: "بسم الله" دختر فرعون گفت: آیا پدر مرا ستایش می‌کنی‌؟ گفت: نه؛ بلکه آن‌کسی را ستایش می‌کنم که پدر تو را آفریده است و او را از بین خواهد برد. دختر فرعون شتابان نزد پدر رفت و گفت: صیانه به موسی ایمان دارد. فرعون او را احضار کرد و به او گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری‌؟ صیانه گفت: هرگز، من از خدای حقیقی دست نمی‌کشم و تو را پرستش نمی‌کنم. فرعون دستور داد، تنور مسی را برافروختند و چون آن تنور سرخ شد، همه بچه‌های آن زن را در حضور او در آتش انداختند. زمانی که خواستند بچه شیرخوارش را که در بغل داشت، بگیرند و در آتش بیندازند، صیانه منقلب شد و خواست که با زبان، از دین اظهار برائت کند که ناگاه به امر خدا، آن کودک به سخن آمد و گفت: "مادر! صبر کن تو راه حق را می‌پیمایی". فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را نیز در آتش افکندند و سوزاندند و خاکسترشان را در این زمین ریختند و تا روز قیامت این بوی خوش، از این سرزمین استشمام می‌شود[۲]. صیانه از زنانی است که زنده می‌شود و به دنیا باز می‌گردد و در رکاب حضرت مهدی (ع) انجام وظیفه می‌کند[۳].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ریاحین الشریعه، ج ۵، ص ۱۵۳؛ خصائص فاطمیه، ص ۳۴۳.
  2. منهاج الدموع، ص ۹۳.
  3. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص:۴۶۳.