داوری امام مهدی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • داوری ائمه معصومین (ع) در میان کلیمیان با توراتشان، و در میان مسیحیان با انجیلشان است و این به‌معنای به رسمیت شناختن یهودیت و مسیحیت پس از آمدن اسلام نیست، بلکه از نظر اسلام، دین انحصار به اسلام دارد و هرکس با آیینی جز اسلام به خداوند تقرّب کند از او پذیرفته نخواهد شد، لکن حضرت مهدی (ع) برای اتمام حجت و رفع عذر، با پیروان همه ادیان، با کتاب‌های آسمانی خودشان بحث و محاجّه می‌کند و نویدهای موجود در کتاب‌های هرآیینی را که از آمدن آن مصلح جهانی خبر داده‌اند به آن‌ها یادآوری می‌کند. هرکس ایمان بیاورد از او می‌گذرد و هرکس پس از شناخت حق و اثبات حقیقت بر کفر و الحاد خود اصرار بورزد، به سزای خود می‌رسد.
  • امام باقر (ع) می‌فرمایند: "چون قائم ما قیام کند در میان اهل تورات با تورات، در میان اهل انجیل با انجیل، در میان اهل زبور با زبور و در میان اهل قرآن با قرآن داوری می‌کند. ثروت‌های روی زمین و گنج‌های درون آن از تمام نقاط‍‌ جهان به سوی او گرد می‌آید"[۱]. امام صادق (ع) می‌فرمایند: "چون قائم آل محمد (ص) فرمانروا شود، در میان مردم به حکم حضرت داود (ع) داوری می‌کند و نیازی به شاهد و گواه نخواهد داشت. در هرموردی، خداوند حکم واقعی را به او الهام می‌کند و او براساس علم خود قضاوت می‌نماید"[۲].
  • حکم داودی این‌گونه است که داور به علم خود داوری کند و مطالبه شاهد نکند و هنگامی که به داور از طرف خداوند چنین علم قطعی داده شود و مصونیت او از لغزش، از طرف خداوند بیمه شود، هیچ مانعی ندارد و جای شگفت نیست زیرا امام باقر (ع) می‌فرمایند: "خدای تبارک و تعالی برتر و والاتر از آن است که اطاعت بنده‌ای را بر همگان واجب کند، ولی چیزی از دانش‌های زمین و آسمان‌ها را از او پوشیده بدارد"[۳].
  • امام باقر (ع) فرمود: "حضرت قائم (ع) احکام و قضاوت‌هایی دارد که حتی برخی از یاران و کسانی که در رکابش شمشیرها زده‌اند، به آن احکام اعتراض می‌کنند و آن قضاوت حضرت آدم(ع) است و حضرت نیز گردن معترضان را می‌زند. سپس به روش دیگری قضاوت می‌کند که قضاوت حضرت داود (ع) است، ولی گروه دیگری از یارانش اعتراض می‌کنند و حضرت گردن آنان را نیز می‌زند. برای بار سوم، حضرت به شیوه حضرت ابراهیم (ع) قضاوت می‌کند و باز هم گروهی از یارانش -که در رکابش شمشیر زده‌اند- اعتراض می‌کنند و حضرت آنان را نیز اعدام می‌کند. ان‌گاه حضرت به روش محمد (ص) رفتار می‌کند و دیگر کسی بر حضرت اعتراض نمی‌کند"[۴][۵].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۹؛ غیبة نعمانی، ص ۱۲۴.
  2. ارشاد مفید، ص ۳۴۴؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۹ و ۳۳۹.
  3. اصول کافی، ج ۱، ص ۲۶۲.
  4. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵.
  5. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص:۳۱۷.