مشرق

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدیS است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • در بسیاری از روایات از مشرق‌زمین و نقش مردم آن در پیش از ظهور و پس از ظهور یاد شده است. واژه مشرق در روایات، به همه کشورهایی که در قسمت خاوری حجاز واقع شده‌اند، گفته می‌شود. رسول خدا a می‌فرمایند: مردمی از مشرق‌زمین قیام می‌کنند و زمینه را برای قیام حضرت مهدی S فراهم می‌سازند[۱]. نیز می‌فرماید: پرچم‌های سیاهی از سمت مشرق خواهد آمد که دل‌های آنان همانند پاره‌های آهن است. پس هرکس از حرکت آنان آگاهی یافت، به سوی آنان برود و با آنان بیعت کند؛ هرچند لازم باشد که بر روی یخ حرکت کند[۲].
  • امام باقر S می‌فرمایند: گویا قومی را می‌بینم که در مشرق قیام کرده‌اند و حق را می‌طلبند، ولی حق را به آنان نمی‌دهند. بار دیگر طلب می‌کنند، ولی باز به آنان واگذار نمی‌کنند. در این حالت، شمشیرها را از نیام برکشیده، بر شانه می‌گذارند که در این هنگام، دشمن خواسته آنان را می‌پذیرد، ولی آنان نمی‌پذیرند و قیام می‌کنند و حق را واگذار نمی‌کنند، مگر به صاحب امر.

کشتگان آنان شهید هستند و اگر من آنان را درک می‌کردم، خودم را برای صاحب این امر آماده می‌کردم[۳]. و امام صادق S فرمود: "مؤمن در زمان قائم S اگر در مشرق باشد و برادر ایمانی‌اش در مغرب، از مشرق او را در مغرب می‌بیند و اگر در مغرب باشد و برادرش در مشرق، او را می‌بیند"[۴]. و در نشانه‌های آخر الزمان آمده است: عمودی از آتش در طرف مشرق، در آسمان پدید می‌آید که همه مردم روی زمین آن را می‌بینند[۵][۶].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۷.
  2. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۴؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۳.
  3. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۹؛ غیبة نعمانی، ص ۳۱۵.
  4. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۱؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۳.
  5. روزگار رهایی، ج ۲، ص ۸۳۹.
  6. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۶۶۶.