اثبات وجود امام مهدی در معارف مهدویت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اثبات وجود امام مهدی است. "اثبات وجود امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اثبات وجود امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. دلیل اسلامی: مهدی(ع) در صدها روایتی که از پیغمبر اکرم(ص) و از ائمه(ع) نقل شده، متمثّل است. روایاتی که مهدی(ع) را به اهل بیت(ع)، نواده فاطمه زهرا(ع)، ذرّیه امام حسین(ع)، و فرزند نهم آن حضرت نسبت داده است، و نیز آن سلسله از احادیثی که دلالت می‌کنند که جانشینان پیامبر(ص) دوازده نفرند، تمام این احادیث، آن فکر و عقیده عمومی مهدی(ع) را محدود می‌کنند و آن موضوع فکری کلّی را در امام دوازدهم از ائمه(ع) مشخص می‌سازند. این حدیث نبوی شریف به این مضمون که "امامان پس از من یا خلفاء بعد از من، دوازده نفرند" با عبارات مختلف در بیش از دویست و هفتاد روایت از رسول اکرم(ص) نقل شده، که در حدیث سنی و شیعه مانند: صحیح بخاری، صحیح مسلم، صحیح ترمذی و سنن ابن داود و مسند احمد حنبل و مستدرک الصحیحین حاکم نیشابوری نقل شده است. در حالی که بخاری در زمان امام جواد و امام هادی و امام عسکری(ع) می‌زیسته و کتاب صحیح بخاری را در آن زمان نوشته است که هنوز امامان به دوازده نرسیده بود. این خود دلالت می‌کند که این حدیث پیش از آن‌که فکر و عقیده دوازده‌امامی در مغزها تکمیل شود، از رسول اکرم(ص) صادر شده است و جای تردید در این احادیث باقی نمی‌ماند. ایمان و عقیده شیعه دوازده‌امامی که می‌گوید: جانشینان پیامبر(ص) از علی(ع) شروع شده و به مهدی(ع) ختم می‌شود، قابل تطبیق با احادیث شریف نبوی است.
  2. دلیل علمی: دلیل علمی آن، تجربه‌ای است که شیعیان در طی هفتاد سال دوران غیبت صغری آموختند. از واقعه مسلّم تاریخ مهدی(ع) در دوران غیبت صغری، این نتیجه گرفته می‌شود که آن حضرت، بزرگ حقیقتی بود که ملّت شیعه مدّت هفتاد سال در تحت رهبری مستقیم وی زندگی کرده‌اند و با نمایندگان ویژه وی سروکار داشته‌اند، و در طول این هفتاد سال، کوچک‌ترین حادثه و جریانی پیش نیامد که باور و اعتقاد در آنان را نسبت به وجود و حقیقت امام‌شان متزلزل کند. نکته قابل‌توجه دیگر این است که تمام نامه‌هایی که به وسیله یکایک این چهار نفر از امام(ع) به دست مردم می‌رسید، همه یک خط‍‌ داشت و از نظر روش انشاء یکسان بود؛ بنابراین، در پس پرده، یک حقیقت ثابت و محقّق و یک موجود اصیلی وجود داشته است. محال است یک چنین جریانی دروغ باشد و در طی این هفتاد سال برای مردمی که آن را به‌عنوان یک حقیقت ثابت پذیرفته‌اند کشف نشود؛ بلکه اطمینان و باور آنان به این حقیقت ثابت، بیشتر و شدیدتر می‌گردد.

دلیل نقلی

دلیل علمی

  • دلیل علمی تجربه است، تجربه‌ای که مدت زمان هفتاد سال گروهی از مردم با آن زندگی کردند؛ یعنی "غیبت صغری". غیبت صغری برگزار شد تا مردم به تدریج با غیبت خو بگیرند و خود را براساس آن بسازند. امام از دیده‌ها پنهان بود ولی از طریق وکیلان و یاران مورد وثوق (نواب اربعه) با مردم ارتباط‍‌ داشت. در این مدت، چهار تن از پاک‌ترین و باتقواترین مؤمنان، نیابت و جانشینی آن حضرت را برعهده داشتند و در مدت هفتاد سال واسطه میان او و مردم بوده‌اند و هیچ‌کس در هیچ زمینه‌ای خطایی از آنان ندیده و نشنیده است.
  • آیا تصور می‌کنید امکان داشته باشد یک دروغ، هفتاد سال دوام بیاورد و چهار نفر با هماهنگی کامل و یک‌صدا، یک نقش را بازی کنند؟ آنان با رفتار صمیمانه خود چنان در مردم ایجاد اطمینان کرده بودند که همه به گفتار و کردار آنان ایمان داشتند. آیا می‌شود این چهار تن به گونه‌ای نقش بازی کنند که هیچ‌کس به حقیقت پی نبرد در حالی که این افراد هیچ رابطه خاصی با هم نداشته‌اند تا بگوییم در این قضیه تبانی کرده بودند. از قدیم گفته‌اند: طناب دروغ، کوتاه است. امکان ندارد یک دروغ بتواند بدین شکل دوام بیاورد و در تمام این مدت و با همه بده و بستان‌ها و روابط‍‌ مختلف موضوع کشف نگردد و همه به درستی آن ایمان داشته باشند. بدین‌سان در می‌یابیم که پدیده غیبت صغری می‌تواند به‌عنوان یک آزموده علمی، دلیل بر واقعیت خارجی یک موضوع باشد و آن وجود، زندگی و سپس غیبت حضرت مهدی(ع) است. آن حضرت پس از غیبت صغری، خود اعلان کرده است که در پرده غیبت کبری خواهد رفت و از نظرها پنهان خواهد گشت و هیچ‌کس او را نخواهد دید[۴][۵].

پرسش مستقیم

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحث حول المهدی، محمد باقر صدر، ص ۷۲-۶۳.
  2. بحث حول المهدی، محمد باقر صدر، ص ۷۲-۶۳.
  3. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۹-۱۱۱.
  4. نشریه موعود، شماره ۱۴، ص ۸۰ (مقاله شهید سید محمد باقر صدر).
  5. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۰.