مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۴: خط ۱۴:
*این مکه است و کعبه، این خاستگاه نور [[توحید]] است و «ام القری»، این حجرالأسود است و مقام ابراهیم، این سرزمین «مبارک» است، خانه برکت خیز است. اولین خانه پربرکتی است که برای مردم قرار داده شده است. به تعبیر قرآن: {{متن قرآن| إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا}}<ref>آل عمران،۹۶.</ref>. در کعبه، «حجرالأسود»، سوگندنامه خدا با بندگان است و دست کشیدن به آن، تجدید عهد با خداوند است و بیعت نمودن با اوست. درباره حجرالاسود و رکن یمانی، حدیث است که: {{عربی|«یَمینُ الله فی ارضِه یُصافح بها خَلقه»}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. نگاه کردن به کعبه هم، عبادت است. که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{عربی|«النّظر الی الکعبهِ عبادهٌ»}}<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.</ref> و در حدیث دیگر است که: هرکس به کعبه نظر کند (در واژه «نظر» دقت شود) تا وقتی که نگاهش به کعبه است برایش حسنه نوشته می‌شود و از سیّئات او محو می‌گردد: {{عربی|«مَنْ نظر الی الکعبه لم یَزَلْ یُکتبُ له حسنهٌ ویُمحی عنه سیئهٌ حتّی یصرفَ ببصره»}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. وقتی که کعبه، یادآور آن همه خلوص و عظمت و ایثار ابراهیم است و سمبل [[توحید]] و خداپرستی است، نگاه به آن هم عبادت به حساب می‌آید. چرا که این نگاه هم سازنده و تربیت کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه احساس و درک و برداشتی نهفته باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
*این مکه است و کعبه، این خاستگاه نور [[توحید]] است و «ام القری»، این حجرالأسود است و مقام ابراهیم، این سرزمین «مبارک» است، خانه برکت خیز است. اولین خانه پربرکتی است که برای مردم قرار داده شده است. به تعبیر قرآن: {{متن قرآن| إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا}}<ref>آل عمران،۹۶.</ref>. در کعبه، «حجرالأسود»، سوگندنامه خدا با بندگان است و دست کشیدن به آن، تجدید عهد با خداوند است و بیعت نمودن با اوست. درباره حجرالاسود و رکن یمانی، حدیث است که: {{عربی|«یَمینُ الله فی ارضِه یُصافح بها خَلقه»}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. نگاه کردن به کعبه هم، عبادت است. که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{عربی|«النّظر الی الکعبهِ عبادهٌ»}}<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.</ref> و در حدیث دیگر است که: هرکس به کعبه نظر کند (در واژه «نظر» دقت شود) تا وقتی که نگاهش به کعبه است برایش حسنه نوشته می‌شود و از سیّئات او محو می‌گردد: {{عربی|«مَنْ نظر الی الکعبه لم یَزَلْ یُکتبُ له حسنهٌ ویُمحی عنه سیئهٌ حتّی یصرفَ ببصره»}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. وقتی که کعبه، یادآور آن همه خلوص و عظمت و ایثار ابراهیم است و سمبل [[توحید]] و خداپرستی است، نگاه به آن هم عبادت به حساب می‌آید. چرا که این نگاه هم سازنده و تربیت کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه احساس و درک و برداشتی نهفته باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>.


==مکه در مباحث مهدویت==
==[[مکه]] در مباحث [[مهدویت]]==
*اُمّ‌ القُری. مقدس‌ترین شهر در روی زمین که [[مسجد الحرام]] و خانه کعبه در آن است. تاریخ بنا و آبادی آن به زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و فرزندش اسماعیل بازمی‌گردد که سال ورود حضرت ابراهیم {{ع}} به این سرزمین -حسب آن‌چه که در تورات آمده- سال ۱۸۹۲ پیش از میلاد بوده است. از امتیازات آن شهر این است که هرکس بدان در می‌آید، در امان است<ref>معارف و معاریف، ج ۹، ص ۵۷۵.</ref>. در [[روایات]] متعددی آمده است که مکه، محل ظهور [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌باشد<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۱۳؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۶۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۸.</ref>. پس از [[بیعت]] مردم با [[حضرت مهدی]] {{ع}} در مکه، و فروپاشی نظام حاکم بر آن، آن حضرت قدرت را به دست می‌گیرد و بر تشکیلات و مراکز اداره جامعه مسلط‍‌ می‌شود. برخی از کارهای آن حضرت در مکه چنین است: بازگرداندن مسجد الحرام به حدود اصلی خود، بازگرداندن مقام ابراهیم به جایگاه اصلی آن، جلوگیری از طواف مستحبی مانع از طواف واجب، کیفر دزدان خانه خدا (بنی شیبه) و... <ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۶۶۴.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۹۲.</ref>.
*اُمّ‌ القُری. مقدس‌ترین [[شهر]] در روی [[زمین]] که [[مسجد الحرام]] و خانه [[کعبه]] در آن است. [[تاریخ]] بنا و آبادی آن به زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و فرزندش [[اسماعیل]] بازمی‌گردد که سال ورود [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} به این سرزمین -حسب آن‌چه که در [[تورات]] آمده- سال ۱۸۹۲ پیش از میلاد بوده است.
*از امتیازات آن [[شهر]] این است که هرکس بدان در می‌آید، در [[امان]] است<ref>معارف و معاریف، ج ۹، ص ۵۷۵.</ref>. در [[روایات]] متعددی آمده است که [[مکه]]، محل [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌باشد<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۱۳؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۶۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۸.</ref>. پس از [[بیعت]] [[مردم]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[مکه]]، و [[فروپاشی]] [[نظام]] [[حاکم]] بر آن، آن [[حضرت]] [[قدرت]] را به دست می‌گیرد و بر تشکیلات و مراکز اداره [[جامعه]] مسلط‍‌ می‌شود. برخی از کارهای آن [[حضرت]] در [[مکه]] چنین است: بازگرداندن [[مسجد الحرام]] به حدود اصلی خود، بازگرداندن [[مقام ابراهیم]] به [[جایگاه]] اصلی آن، جلوگیری از [[طواف]] مستحبی [[مانع]] از [[طواف]] [[واجب]]، [[کیفر]] دزدان [[خانه خدا]] ([[بنی شیبه]]) و... <ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۶۶۴.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۹۲.</ref>.


==[[مکه]] در [[فرهنگنامه]] [[آخرالزمان]]==
==[[مکه]] در [[فرهنگنامه]] [[آخرالزمان]]==

نسخهٔ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۲

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مکه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

رابطه مکه با زیارت

  • مکه، سرزمین برگزیده خداوند است و موردنظر و توجه پروردگار. سرزمین عرفان و معنویت و توحید است، خاستگاه اسلام است، تربت منتخب آفریدگار است و زیارت این دیار، قدم نهادن و رفتن و دیدن و فیض بردن از جاهایی است که مورد عنایت خاصّ خداست. امام صادق(ع) فرموده است: «محبوب ترین زمین نزد خدا، «مکه» است. نزد خداوند هیچ خاکی محبوب تر از خاکش و هیچ سنگی گرامی تر از سنگش و هیچ درختی محبوب تر از درخت مکه و هیچ کوهی محبوب‌تر از کوه‌هایش و هیچ آبی محبوب‌تر از آب مکه نیست»[۱]. در ارزش زیارت مکه همین بس که ایام پربرکت و سراسر خیر حج، آنقدر سازنده و پربار و پربها است که در حدیثی از امام باقر(ع) حتی خواب در مکه، همچون تلاش و فعالیت در شهرهای دیگر و سجود در مکه، همچون به خون غلطیدن و شهادت در راه خدا به حساب آمده است: «وَالنائم بمکه کالمجتهدِ فی البُلدانِ وَالسّاجد بمکّه کالمتشحطِّ بدمه فی سبیلِ الله»[۲]. ارزش و قداست این خاک، به خاطر انتساب به پروردگار است و برگزیدگی این تربت، به خاطر معنویات و خاطرات مقدس این مهد وحی و کانون رسالت و توحید است[۳].
  • مرحوم علامه امینی، در ردّ نظریه کسانی که به این‌گونه امور و تبرک جستن‌ها و ارزش قائل شدن‌ها ایراد می گیرند، بحث و بیان مفصّلی دارد که در جایی چنین می‌گوید: «... همچنان که اراضی و میدان‌ها و خانه‌ها و ادارات رسمی و دولتی که به نحوی منتسب به حکومت‌هاست، احکام و مقررّات ویژه‌ای دارد که مردم، ملزم به رعایت آن و اجرای قوانین مربوط به آن هستند، همچنین زمین‌ها و بناها و سرزمین‌های منسوب به خداوند هم شئون خاص و احکام و مقررات ویژه و لوازم و روابطی دارد که حتمی است و آن کس که تسلیم پروردگار باشد و در لوای توحید و زیر سایه اسلام زندگی کند به ناچار باید آنها را مراعات کرده و به وظایف خود در قبال آنها قیام و اقدام کند. و از همینجاست که کعبه و حرم و مسجدالحرام و مسجدالنبی و کلًا مساجد و معابد و کلیساها و کنیسه‌ها احکام خاص و مقررات ویژه و احترام فوق‌العاده دارد و از نظر طهارت و نجاست و خرید و فروش و ... مقرراتش ویژه و لازم الاجراء است. اگر مکه مکرمه حرم امن الهی است که مردم به آن روی می‌آورند و از هر فراز و نشیب، آهنگ خانه خدا می‌کنند و آن اعمال مخصوص را انجام می‌دهند و حتی گیاه‌های حرم هم حکم خاص دارد، اینها از آثار همان انتساب به خداوند است و به خاطر این است که خداوند، «مکه» را از بین سرزمین‌ها، برگزیده است ...»[۴][۵].
  • این مکه است و کعبه، این خاستگاه نور توحید است و «ام القری»، این حجرالأسود است و مقام ابراهیم، این سرزمین «مبارک» است، خانه برکت خیز است. اولین خانه پربرکتی است که برای مردم قرار داده شده است. به تعبیر قرآن: ﴿ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا[۶]. در کعبه، «حجرالأسود»، سوگندنامه خدا با بندگان است و دست کشیدن به آن، تجدید عهد با خداوند است و بیعت نمودن با اوست. درباره حجرالاسود و رکن یمانی، حدیث است که: {{عربی|«یَمینُ الله فی ارضِه یُصافح بها خَلقه»}[۷]. نگاه کردن به کعبه هم، عبادت است. که پیامبر(ص) فرموده است: «النّظر الی الکعبهِ عبادهٌ»[۸] و در حدیث دیگر است که: هرکس به کعبه نظر کند (در واژه «نظر» دقت شود) تا وقتی که نگاهش به کعبه است برایش حسنه نوشته می‌شود و از سیّئات او محو می‌گردد: «مَنْ نظر الی الکعبه لم یَزَلْ یُکتبُ له حسنهٌ ویُمحی عنه سیئهٌ حتّی یصرفَ ببصره»[۹]. وقتی که کعبه، یادآور آن همه خلوص و عظمت و ایثار ابراهیم است و سمبل توحید و خداپرستی است، نگاه به آن هم عبادت به حساب می‌آید. چرا که این نگاه هم سازنده و تربیت کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه احساس و درک و برداشتی نهفته باشد[۱۰].

مکه در مباحث مهدویت

مکه در فرهنگنامه آخرالزمان

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۲.
  2. محجّه البیضاء، ج۲، ص۱۵۳.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۰۹-۱۱۱.
  4. سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، ص۱۶۰.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۰۹-۱۱۱.
  6. آل عمران،۹۶.
  7. محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.
  8. بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.
  9. محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.
  10. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۰۹-۱۱۱.
  11. معارف و معاریف، ج ۹، ص ۵۷۵.
  12. غیبة نعمانی، ص ۳۱۳؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۶۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۸.
  13. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۶۶۴.
  14. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۹۲.
  15. ر.ک: حبشه.
  16. سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۶۹۱.
  17. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۵۷.