سلمان فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
خط ۱۸: خط ۱۸:
*[[سلمان]]، نامی بود که [[پیامبر گرامی اسلام]] برای او برگزید و چون او را از [[بردگی]] آزاد کرده بود و به [[سلمان]] محمدی نیز شهرت یافت و [[کنیه]] ابوعبدالله برایش [[برگزیده]] شد. او [[سلمان]] را الخیر، ابوالبینّات و ابوالمرشد نیز خطاب می‌کردند. هرگاه از خودش می‌پرسیدند [[فرزند]] کیستی، می‌گفت من [[سلمان]] [[فرزند]] [[اسلام]] و از آدمی‌زادگانم.
*[[سلمان]]، نامی بود که [[پیامبر گرامی اسلام]] برای او برگزید و چون او را از [[بردگی]] آزاد کرده بود و به [[سلمان]] محمدی نیز شهرت یافت و [[کنیه]] ابوعبدالله برایش [[برگزیده]] شد. او [[سلمان]] را الخیر، ابوالبینّات و ابوالمرشد نیز خطاب می‌کردند. هرگاه از خودش می‌پرسیدند [[فرزند]] کیستی، می‌گفت من [[سلمان]] [[فرزند]] [[اسلام]] و از آدمی‌زادگانم.
*[[سلمان]] پس از [[تشرف]] به [[دین اسلام]]، به یکی از نزدیک‌ترین [[اصحاب پیامبر]] تبدیل شد به‌گونه‌ای که [[پیامبر گرامی اسلام]] درباره او فرمود: "[[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است." این بزرگ‌ترین فضیلتی است که برای [[سلمان]] ذکر شده است. [[پیامبر اسلام]] در بیانی فرمودند: "[[انسان‌ها]] از زمان [[آدم]] تا امروز مانند دندانه‌های شانه برابرند، فضلی برای [[عرب]] و [[عجم]] نیست و برای سرخ بر سیاه، مگر به [[تقوا]]. [[سلمان]] دریایی بی‌انتهاست و گنجی تمام‌ناشدنی، [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است، به [[نرمی]] و روانی [[حکمت]] را می‌پراکند و [[برهان]] را نشر می‌دهد." [[خداوند]]، [[نبی گرامی]] [[اسلام]] را به [[دوستی]] و [[محبت]] [[سلمان]] امر فرمود. [[بهشت]] مشتاق حضور [[سلمان]] بود. او [[اسم اعظم]] می‌دانست و [[قدرت]] [[تصرف]] در طبیعت داشت، از مُتَوَسِّمین بود و به مَنایا<ref>علم به آجال و مرگ و میر افراد.</ref> [[آگاهی]] داشت. گنجی تمام‌نشدنی و دریایی بی‌پایان بود، به [[علم]] اولین و آخرین [[آگاهی]] داشت، از تمامی [[درجات ایمان]] برخوردار و حکیمی مانند [[لقمان]] بلکه [[افضل]] از او بود. اصبغ بن نباته بیان می‌کند هنگامی که از [[امیرالمؤمنین]] درباره [[سلمان]] سؤال شد، فرمود: "به به، [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است و چه کسی از شما مانند [[لقمان]] [[حکیم]] است که [[علم]] اول و آخر را می‌داند؟ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: [[سلمان]] کسی است که [[خدا]] و رسولش و [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را [[اطاعت]] می‌کند. پس همه چیز او را [[اطاعت]] می‌کنند و هیچ چیز زیانی به او نمی‌رساند".
*[[سلمان]] پس از [[تشرف]] به [[دین اسلام]]، به یکی از نزدیک‌ترین [[اصحاب پیامبر]] تبدیل شد به‌گونه‌ای که [[پیامبر گرامی اسلام]] درباره او فرمود: "[[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است." این بزرگ‌ترین فضیلتی است که برای [[سلمان]] ذکر شده است. [[پیامبر اسلام]] در بیانی فرمودند: "[[انسان‌ها]] از زمان [[آدم]] تا امروز مانند دندانه‌های شانه برابرند، فضلی برای [[عرب]] و [[عجم]] نیست و برای سرخ بر سیاه، مگر به [[تقوا]]. [[سلمان]] دریایی بی‌انتهاست و گنجی تمام‌ناشدنی، [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است، به [[نرمی]] و روانی [[حکمت]] را می‌پراکند و [[برهان]] را نشر می‌دهد." [[خداوند]]، [[نبی گرامی]] [[اسلام]] را به [[دوستی]] و [[محبت]] [[سلمان]] امر فرمود. [[بهشت]] مشتاق حضور [[سلمان]] بود. او [[اسم اعظم]] می‌دانست و [[قدرت]] [[تصرف]] در طبیعت داشت، از مُتَوَسِّمین بود و به مَنایا<ref>علم به آجال و مرگ و میر افراد.</ref> [[آگاهی]] داشت. گنجی تمام‌نشدنی و دریایی بی‌پایان بود، به [[علم]] اولین و آخرین [[آگاهی]] داشت، از تمامی [[درجات ایمان]] برخوردار و حکیمی مانند [[لقمان]] بلکه [[افضل]] از او بود. اصبغ بن نباته بیان می‌کند هنگامی که از [[امیرالمؤمنین]] درباره [[سلمان]] سؤال شد، فرمود: "به به، [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است و چه کسی از شما مانند [[لقمان]] [[حکیم]] است که [[علم]] اول و آخر را می‌داند؟ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: [[سلمان]] کسی است که [[خدا]] و رسولش و [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را [[اطاعت]] می‌کند. پس همه چیز او را [[اطاعت]] می‌کنند و هیچ چیز زیانی به او نمی‌رساند".
*زُهیر (از [[یاران امام حسین]] {{ع}} در [[قیام کربلا]]) [[نقل]] کرده است که سلمان فارسی فرارسیدن چنین روزی (که او در کنار [[سبط]] [[پیامبر]] به [[جهاد]] برخواهد خواست) را به او گفته بود. زهیر در این باره می‌گوید: در جنگی [[خداوند]] [[پیروزی]] بهره ما کرد و غنیمت‌هایی به چنگ آوردیم. سلمان فارسی رَحِمهُ الله به ما گفت: "آیا به آنچه [[خداوند]] از این [[پیروزی]] بهره شما کرده و به این غنیمت‌ها که به‌دست آورده‌اید [[خرسند]] و شادان هستید؟" گفتیم: "آری." [[سلمان]] گفت: "هنگامی که آقای [[جوانان]] [[آل محمد]] [[[حسین بن علی]] {{ع}}] را [[دیدار]] کنید، آن‌گاه در [[جنگ]] کردن به همراه او شادان‌تر باشید از این غنمیت‌ها که امروز به‌دست شما رسیده‌ است. [بنابر شواهد، جنگی که زهیر از آن یاد می‌کند [[فتح]] [[ایران]] است که [[سلمان]] نیز در آن حضور داشته و نزد او [[غنایم]] بی‌شمار به‌دست آمده از [[ایران]] بی‌اهمیت انگاشته می‌شود و [[همراهی]] با [[اهل بیت]] را ملاک [[خرسندی]] برمی‌شمارد.
*زُهیر (از [[یاران امام حسین]] {{ع}} در [[قیام کربلا]]) [[نقل]] کرده است که سلمان فارسی فرارسیدن چنین روزی (که او در کنار [[سبط]] [[پیامبر]] به [[جهاد]] برخواهد خواست) را به او گفته بود. زهیر در این باره می‌گوید: در جنگی [[خداوند]] [[پیروزی]] بهره ما کرد و غنیمت‌هایی به چنگ آوردیم. سلمان فارسی رَحِمهُ الله به ما گفت: "آیا به آنچه [[خداوند]] از این [[پیروزی]] بهره شما کرده و به این غنیمت‌ها که به‌دست آورده‌اید [[خرسند]] و شادان هستید؟" گفتیم: "آری." [[سلمان]] گفت: "هنگامی که آقای [[جوانان]] [[آل محمد]] [[حسین بن علی]] {{ع}} را [[دیدار]] کنید، آن‌گاه در [[جنگ]] کردن به همراه او شادان‌تر باشید از این غنمیت‌ها که امروز به‌دست شما رسیده‌ است. [بنابر شواهد، جنگی که زهیر از آن یاد می‌کند [[فتح]] [[ایران]] است که [[سلمان]] نیز در آن حضور داشته و نزد او [[غنایم]] بی‌شمار به‌دست آمده از [[ایران]] بی‌اهمیت انگاشته می‌شود و [[همراهی]] با [[اهل بیت]] را ملاک [[خرسندی]] برمی‌شمارد.
*پس از [[رحلت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]، [[سلمان]] نزدیک‌ترین یار [[امام علی]] {{ع}} بود و در برهه‌های مختلف [[وفاداری]] خود را به [[جانشین پیامبر]] اثبات کرد. [[روایات]] فراوانی وجود دارد در خصوص این‌که سلمان فارسی به [[امام علی]] {{ع}} گرایش داشته و از معدود افرادی بوده که [[ولایت امام]] [[علی]] {{ع}} را پذیرفته است. بیان جمله معروف و رمزگونه "کردید و نکردید" یکی از عبارات مشهوری است که از [[سلمان]] شنیده شد. [[فیض الاسلام]] ذیل [[نامه]] ۶۸ [[نهج البلاغه]] درباره مفهوم جمله "کردید و نکردیدِ" [[سلمان]] می‌گوید: "یعنی خودتان [[خلیفه]] [[انتخاب]] کردید و از خلیفه‌ای که [[پیغمبر اکرم]] تعیین فرموده است چشم پوشیدید، کنایه از این‌که به‌ظاهر [[مسلمان]] می‌نمایید ولی در [[باطن]] [[مسلمان]] نیستید."
*پس از [[رحلت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]، [[سلمان]] نزدیک‌ترین یار [[امام علی]] {{ع}} بود و در برهه‌های مختلف [[وفاداری]] خود را به [[جانشین پیامبر]] اثبات کرد. [[روایات]] فراوانی وجود دارد در خصوص این‌که سلمان فارسی به [[امام علی]] {{ع}} گرایش داشته و از معدود افرادی بوده که [[ولایت امام]] [[علی]] {{ع}} را پذیرفته است. بیان جمله معروف و رمزگونه "کردید و نکردید" یکی از عبارات مشهوری است که از [[سلمان]] شنیده شد. [[فیض الاسلام]] ذیل [[نامه]] ۶۸ [[نهج البلاغه]] درباره مفهوم جمله "کردید و نکردیدِ" [[سلمان]] می‌گوید: "یعنی خودتان [[خلیفه]] [[انتخاب]] کردید و از خلیفه‌ای که [[پیغمبر اکرم]] تعیین فرموده است چشم پوشیدید، کنایه از این‌که به‌ظاهر [[مسلمان]] می‌نمایید ولی در [[باطن]] [[مسلمان]] نیستید."
*[[سلمان]] با [[امام علی]] {{ع}}، [[همسر]] گرامی‌اش [[فاطمه]] مرضیه {{س}} و [[فرزندان]] او رابطه‌ای عمیق و [[الهی]] داشت که گاه طاقت دوری او برای آن‌ها سخت می‌شد. [[سید بن طاووس]] در کتاب مُهَج الدَّعَوات از سلمان فارسی [[روایت]] می‌کند که گفت: "ده روز بعد از [[رحلت]] [[پیغمبر]] عزیز [[اسلام]] {{صل}} از منزل خود خارج و با [[حضرت]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} مواجه شدم." [[علی]] به من گفت: "ای [[سلمان]] تو بعد از [[پیامبر خدا]] [به [[دیدار]] ما نمی‌آیی و] بر ما جفا کردی." گفتم: "ای حبیب من، ای ابا الحسن درباره شما جفا نشده، چیزی مرا از [[زیارت]] شما [[محروم]] کرده، [[غم]] و [[اندوه]] [[رحلت]] [[رسول]] خداست." [[علی]] فرمود: "ای [[سلمان]]، بیا در منزل [[فاطمه زهرا]]، زیرا او به تو [[لطف]] دارد." هنگامی‌ که [[خلیفه دوم]] قصد لشکرکشی به [[ایران]] را داشت، از [[سلمان]] خواست با او [[همراهی]] کند و [[سلمان]] نیز با کسب اجازه از [[امام علی]] {{ع}}، او را [[همراهی]] کرد. در آن هنگام [[ایران]] در شرایط نامساعدی به سر می‌برد. نابسامانی ساسانیان چه از منظر تهی شدن از محتوا و چه از منظر ناکارآمدیِ [[حکومت]]، زمینه را برای [[شکست]] [[لشکریان]] [[ایران]] فراهم آورده بود، اما حضور [[سلمان]] در [[فتح]] [[ایران]]، وضعیت متفاوتی با سایر [[فتوحات اسلامی]] پدید آورده بود. [[سیره]] و منش سلمان فارسی از اصالتی برخوردار بود که نشانه‌های آن به روشنی در [[تاریخ]] یافت می‌شود. ابن ابی البَختَری می‌گوید: پیشتاز [[مسلمانان]]، [[سلمان]] پارسی بود و [[مسلمانان]] وی را دعوتگر پارسیان کرده بودند... [[دعوت]] وی چنان بود که می‌گفت: "اصل من از شماست و دلم به حالتان می‌سوزد. شما را به سه چیز می‌خوانم که به [[صلاح]] شماست: این‌که [[مسلمان]] شوید و برادران ما باشید و [[حقوق]] و [[تکالیف]] شما همانند ما باشد یا [[جزیه]] دهید، وگرنه با شما منصفانه [[جنگ]] می‌کنیم که [[خدا]] جنایت‌کاران را [[دوست]] ندارد." [[سلمان]] به سعد ([[فرمانده لشکر]] [[مسلمین]]) می‌گفت: "[[اسلام]] [[آیین]] نوینی است، دریاها چنان رام و فرمان‌بر [[مسلمانان]] شده‌اند که خشکی‌ها."
*[[سلمان]] با [[امام علی]] {{ع}}، [[همسر]] گرامی‌اش [[فاطمه]] مرضیه {{س}} و [[فرزندان]] او رابطه‌ای عمیق و [[الهی]] داشت که گاه طاقت دوری او برای آن‌ها سخت می‌شد. [[سید بن طاووس]] در کتاب مُهَج الدَّعَوات از سلمان فارسی [[روایت]] می‌کند که گفت: "ده روز بعد از [[رحلت]] [[پیغمبر]] عزیز [[اسلام]] {{صل}} از منزل خود خارج و با [[حضرت]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} مواجه شدم." [[علی]] به من گفت: "ای [[سلمان]] تو بعد از [[پیامبر خدا]] [به [[دیدار]] ما نمی‌آیی و] بر ما جفا کردی." گفتم: "ای حبیب من، ای ابا الحسن درباره شما جفا نشده، چیزی مرا از [[زیارت]] شما [[محروم]] کرده، [[غم]] و [[اندوه]] [[رحلت]] [[رسول]] خداست." [[علی]] فرمود: "ای [[سلمان]]، بیا در منزل [[فاطمه زهرا]]، زیرا او به تو [[لطف]] دارد." هنگامی‌ که [[خلیفه دوم]] قصد لشکرکشی به [[ایران]] را داشت، از [[سلمان]] خواست با او [[همراهی]] کند و [[سلمان]] نیز با کسب اجازه از [[امام علی]] {{ع}}، او را [[همراهی]] کرد. در آن هنگام [[ایران]] در شرایط نامساعدی به سر می‌برد. نابسامانی ساسانیان چه از منظر تهی شدن از محتوا و چه از منظر ناکارآمدیِ [[حکومت]]، زمینه را برای [[شکست]] [[لشکریان]] [[ایران]] فراهم آورده بود، اما حضور [[سلمان]] در [[فتح]] [[ایران]]، وضعیت متفاوتی با سایر [[فتوحات اسلامی]] پدید آورده بود. [[سیره]] و منش سلمان فارسی از اصالتی برخوردار بود که نشانه‌های آن به روشنی در [[تاریخ]] یافت می‌شود. ابن ابی البَختَری می‌گوید: پیشتاز [[مسلمانان]]، [[سلمان]] پارسی بود و [[مسلمانان]] وی را دعوتگر پارسیان کرده بودند... [[دعوت]] وی چنان بود که می‌گفت: "اصل من از شماست و دلم به حالتان می‌سوزد. شما را به سه چیز می‌خوانم که به [[صلاح]] شماست: این‌که [[مسلمان]] شوید و برادران ما باشید و [[حقوق]] و [[تکالیف]] شما همانند ما باشد یا [[جزیه]] دهید، وگرنه با شما منصفانه [[جنگ]] می‌کنیم که [[خدا]] جنایت‌کاران را [[دوست]] ندارد." [[سلمان]] به سعد ([[فرمانده لشکر]] [[مسلمین]]) می‌گفت: "[[اسلام]] [[آیین]] نوینی است، دریاها چنان رام و فرمان‌بر [[مسلمانان]] شده‌اند که خشکی‌ها."

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۲

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

سلمان فارسی در نهج البلاغه

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ارشاد مفید، ص ۳۶۵؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۶.
  2. معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۳۱۴.
  3. معارف و معاریف، ج ۶، ص ۳۱۵.
  4. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۸.
  5. فیض الاسلام ذیل نامه ۶۸ نهج البلاغه می‌نویسد: "نویسندگان در نام پیش از اسلام او اختلاف دارند: روزبه بن خشنودان و بهبود بن بدخشان از فرزندان منوچهر پادشانه و غیر از این دو نیز گفته‌اند. حضرت رسول او را سلمان نامید."
  6. درباره محل ولادت سلمان در تاریخ به شهرهای شیراز، اصفهان، جی، شوشتر، رامهرمز و کازون اشاره شده که برخی معتقدند مادر او از شهری و پدرش از شهری دیگر بوده و از ان رو اختلاف روایات وجود دارد. اما در روایتی که محدث نوری از سلمان بیان می‌کند نام روزبه و شهر شیراز ذکر شده است. هم‌چنین عبارت دهقان در عصر ساسانی صرفا معادل کشاورز نیست و دهقانان طبقه‌ای قابل اعتنا در حکومت به شمار می‌رفتند.
  7. مجوس در معنای لغوی به پیروان آیین زرتشت اطلاق می‌شود اما در معنای اصطلاحی آتش‌پرست را نیز مجوس گویند.
  8. علم به آجال و مرگ و میر افراد.
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 455- 457.